توسعه پایدار ترشیز و یک گسل چاره ناپذیر

ترشیز

تعطیلات نوروزی در راه است به زودی ستاد مربوطه قد علم خواهد کرد.جلسه پشت جلسه تشکیل خواهد شد و باز بسان سال های قبل آمار متعددی مبنی بر تعداد زوار و گردشگر و آمد و رفت ها ارائه می شود.همه چیز دلالت بر آن دارد که هیچ مشکلی نیست و اگر هست قرار است عنقریب حل شود.!در این میان ترشیزی های عزیز به شهرهای مختلف سفر خواهند کرد و خواسته و ناخواسته دیارشان را با سایر مناطق مقایسه خواهند کرد و برنقاط قوت آفرین ها خواهند فرستاد و از تکرار نقاط ضعف گله ها خواهند کرد.

 مشاهده و قیاس وضعیت ترشیز با سایر نواحی استان و کشور به عینه نشان می دهند که چه فاصله نامطلوبی از نظر سطح توسعه در همه زمینه‌های؛ اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی بین این نقطه و سایر استان و کشور وجود دارد و در صورت استمرار وضع موجود چندان به دور نیست که این فاصله به یک گسل چاره‌ناپذیر تبدیل شود !بی‌شک همه آنانی که مهر و علقه‌ای به دیار خود دارند در این باور شریک و سهیم‌اند که علاج این همه عقب‌ماندگی و مشکلات با شعار و سخنرانی و همایش میسر نیست آن چنان که حتی تحقق کامل برنامه‌های در دست اجرا نیز چندان گرهی از مشکلات موجود باز نخواهد کرد!

 ترشیز محتاج اقدامات و تصمیمات بسیار گسترده و جدی‌تری است، یکی از آنها برنامه‌هاییمی‌تواند باشد که در چارچوب یک سند چشم‌انداز درازمدت از سوی متخصصان و صاحب‌نظران عرصه‌های مختلف و منطبق با شرایط بومی تدوین گردد .متاسفانه برنامه‌های مطرح، در درون خود از انسجام و دقت کافی برخوردار نیستند!!چه باید کرد؟ بی تعارف باید گفت: زمان سخنان و آراء و نظرات کلیشه‌ای گذشته است.ترشیز امروز، نیازمند یک اطاق فکر توسعه است .این اندیشگاه باید توسط متخصصان علاقه‌مند و به دور از هرگونه گرایش های جناحی و سیاسی و ایدئولوژیک و صرفاً بر پایه آراء علمی و تکنوکراتیک، چارچوب اصلی و استراتژیک یک برنامه عملی را مدون کرده و راهکارهای اجرایی آن را مشخص نماید تازمانی که چنین اتفاقی نیفتد و هماهنگی لازم در تمام زمینه‌ها برای توسعه منطقه فراهم نیاید انتظار هرگونه پیشرفتی بر خطاست

 زمان آزمون و خطا و تکرار چندباره برنامه‌های نافرجام به سر آمده است. باور کنیم که ترشیز نیازمند هوای تازه‌ای است، برای چنین امری تنها همتی که باید کرد این است که بپا خواست و پنجره‌های بسته را باز کرد زمان اعتماد به هم‌دیاران متخصص و فرهیخته فرا رسیده است.ترشیزی ‌هایی که خارج از دیارشان دل در گرو کاشانه داشته و همیشه نیمی از قلبشان برای زادگاهشان تپیده و نگاهشان بدین سو بوده و گوش‌هایشان وقتی که نام دیارشان را شنیده، اندکی تیز شده تا بدانند قصه چیست و موضوع از چه قرار است، باید گرد هم آیند. با پند گرفتن از گذشته، ستادی و تجمعی تشکیلدهند و تلاشی دوباره آغاز کنند تا ترشیز را در برداشتن گام‌های بلند برای توسعه یاری کنند .

اینان می توانند میزبان سلسله برنامه‌هایی در باره بررسی علل عقب‌ماندگی ترشیز باشند !بیایید از خود بپرسیم که چرا و به چه دلیل تشکل‌های قبلی که با نیت نیک پا به عرصه وجود نهادند، نتوانستند موفق شوند؟ بیایید از مردم شهرها و روستاهای دیارمان بپرسیم  که اصلا به چنین تشکیلاتی برای توسعه منطقه نیاز دارند؟بیایید به جای بررسی علل عقب‌ماندگی ترشیز، عوامل توسعه آن را بررسی ‌کنیم تا اگر کورسویی برای توسعه باقی مانده، تقویت شود و مایه امیدواری باشد؟

به قلم حمید رضا بی تقصیر

یک پاسخ

  1. سلام
    یره کاشمری اون عکس نقشه تانه درست کنن
    خداییش عکس جغرافیایی یا باستانی بهتر نداشتین ؟؟؟؟؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *