سقاخانه های کاشمر و عنصر فراموش شده گردشگری مذهبی

کاشمر- بی تقصیر: کاشمر سقاخانه ای قدیمی در خیابان قائم دارد. مکانی در حاشیه مسجد جامع و کنار بازار قدیم شهر، در جوار ارگ حکومتی دوران قاجار. زنان کاشمری به این مکان ارادت و اعتقادی عجیب دارند، اینان برای گرفتن حاجت و نیازشان در این مکان شمع روشن می کنند، نان و ماست می دهند. روضه خوانی هم به راه است.

روزگار در این جا آبی گوارا هم نثار عشاق حسینی می شد. همزمان با محرم در حرکتی خود جوش و مردمی شاهد استقرار سقاخانه های ویژه این ایام و بخصوص روزهای تاسوعا و عاشورا در سطح شهر و بخصوص در خیابان امام هستیم. داربستی و پارچه های سیاه چند پرچم با نوای مداحی دلسوخته و چند تصویر از عزیزان درگذشته بخشی از بضاعت قابل اعتنای این جوانان در این کار است. بانیان این سقاخانه ها عموماً جوان هستند. خوش تیپ و رعنا، شالی سیاه برگردن انداخته و از عزاداران حسینی با شربت و چای و لیوانی آب سرد پذیرایی می کنند. برخی شیرداغ و شیر کاکائو توزیع می کنند.
بعضی ها با پرداخت وجه و اهدای شکر و تأمین بخشی از نیازهای سقاخانه با بانی در ثواب شریک می شوند، یکی از این بانیان می گفت: دلم می خواست وسعم بیشتر می بود و خاک پای این مردم می شدم. اشک در چشمانم می دود. این همه خلوص در عصر ماشین و دود و رویش هندسی سیمان و آهن. امثال او در این شهرستان بسیارند.
از شولی و شله زرد و نذرهای خانگی هیچ نمی گویم. ولی حیفم می آید نگویم که پیران و جوانانی را سراغ دارم که غذای نذری را به در خانه ها و سرای این و آن می برند. چه بسیار منازلی که در این دهه به تکیه تبدیل می شوند، برحسب نذری و ارادتی و عهدی گفته و یا ناگفته. چه بسیار افرادی که ناشناس، بانی خیر این تکیه و آن محفل می شوند. اینان در کمال گمنامی عهده دار هزینه های پیدا و ناپیدای مجالس عزا می شوند. یکی می گفت بعد از مرگ برخی متوجه می شویم که بانی خیر فلان تکیه و هیأت فلانی بوده است. اگر غریبه ای وارد کاشمر شود، از این همه شور تعجب می کند.
از دید صاحبنظران، این سوگواری جاذبه گردشگری دارد. اگر در سطح شهر قدم بزنیم، متوجه می شویم که هیچکدام از متولیان امور شهر به مراسم این ماه از این منظر توجه نمی کنند. تصور بفرمایید اگر گردشگرانی شیعه مذهب در این روزها به کاشمر دعوت شوند، لابد برای اینان دیدن مراسمی چون شبیه خوانی ها، نخل گردانی، بازار بنی اسد و آیین های جاری و ساری در حرکت دسته های عزا نظیر شبیه سازی ها، گروه جنی ها، علامت گردانی ها و علم برداشتن ها جالب خواهد بود. به این موارد حضور دسته ها در باغ مزار را اضافه بفرمایید. روستاهای شهرستان هم مملو از آیین های خاص خود است، از طرق کوهسرخ تا فدافن، از خضربیگ تا قلعه بالا. آیینهای اطعام عزاداران، پخت شله زرد، توزیع چای و شربت، احداث سقاخانه ها و سفره های نذری از دیگر جاذبه های این حوزه است. بازدید از تکایا و مجالس عزا نیز، برای دیدن فرم آذین ها و چیدمان اسباب عزا، قابل طرح است.
در یک کلام اگر مسؤولان میراث فرهنگی با کمک سایر ارکان شهر بتوانند این مهم را نهادینه کنند، به طور قطع می توان عنصر گردشگری مذهبی و علمی را در شهر سامان داد.
با توجه به این واقعیت که آیین های سوگ برحسب ماه قمری برگزار می شود، می توان در خلال ماه های شمسی گردشگران را به بازدید از مناظر دینی شهرستان و اماکن تاریخی نیز دعوت کرد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *