ترشیز و بیماری دو قطبی

چرا دیار ترشیز به آن حد از پیشرفت که شایستگی آن را دارد نرسیده است؟ آیا کمبود خاصی از بابت سرمایه،نیروی انسانی،برنامه های توسعه،زیرساختها، استعدادهای جغرافیایی،راههای مواصلاتی و….. دارد؟یا شاید انگیزه لازم برای توسعه در این منطقه وجود ندارد؟ توسعه در ترشیز به لاک پشتی می ماند که از همان آغاز پیر و فرتوت به دنیا آمده است اما به راستی لاک پشت ما چه زمانی از پشت کوه عمو زنجیر باف بیرون خواهد آمد؟
به گمان نگارنده منطقه ترشیز نه از بابت امکانات مادی، نه از بابت نیروی انسانی نه از بابت راههای مواصلاتی و…..مشکل حادی ندارد و چه بسا هر منطقه دیگری چنین امکاناتی می داشت اکنون به سکوهای پیشرفت رسیده بود ترشیز کهن انگار از مشکل دیگری رنج می برد
بقیه در ادامه مطلب

معتقدم مشکل اصلی توسعه ترشیز؛ فرهنگ سیاسی حاکم بر فرزندان آنست جبهه گیریهای سیاسی جناحی در دیار ترشیز از حد عقلانی آن خارج شده و کار به مچ گیری و کارشکنی رسیده است نفس اینکه فعالان سیاسی ترشیز در رفتار خود جدی هستند جای شکرگزاری دارد اما به گمان من زمان آن رسیده است که به پیرایش عملکرد سیاسی خود بپردازیم ما فرزندان دیار ترشیز خواسته یا ناخواسته برادرکشی می کنیم انگار دو قطب چپ و راست سیاست ترشیز سر سازگاری با هم ندارند به عنوان نمونه بد نیست به قسمت نظرات برخی وبلاگ های فعال در منطقه سری بزنیم و ادبیات حاکم بر آنها را بررسی کنیم به زودی خواهیم فهمید که بازی سیاست در ترشیز بیش از آنکه به شطرنج شبیه باشد نشان از دوئل دارد و این فرهنگ نادرست سیاسی همان زنجیریست که عمو زنجیر باف بر پای لاک پشت توسعه ترشیز بسته است
راه حل چیست؟؟؟؟؟
جریان سوم؟؟؟
عده ای معتقدند که دوجناح فعال در منطقه با عمل خود ثابت نموده اند که لیاقت فعالیت در ترشیز راندارند لذا به دنبال جریان سوم به راه افتاده اند جریانی جدا از چپ و راست فعلی، اینان هر از گاهی شانس خود را در برخی انتخابات ها آزموده اند و تاکنون طرفی نبسته اند نویسنده بر این باور است که جریان سوم در آینده نزدیک نخواهد توانست نقش پررنگی در منطقه ایفا کند گو اینکه در کلان مملکت نیز چنین بوده است چرا که جریان سوم نه نیروی قدر تمندی جهت حضور در عرصه رقابت دارد و نه از پایگاه اجتماعی مناسبئ که لازمه پیروزی در انتخابات است بهره ای برده است و علاوه بر آن در صورت پیروزی در انتخابات توان کافی جهت تمشیت امور در اختیار ندارد
آیا باید عبور کرد؟؟؟؟
برخی نیز براین باورند که دو جناح موجود باید از گزینه های فعلی عبور کنند و گزینه های جدید تری را به منطقه معرفی کنند اما اینان نیز نخواهند توانست کاری از پیش ببرند چرا که تاکنون به تربیت جایگزین مناسب برای نماینده های خود اقدام نکرده اند و تضمینی وجود ندارد که چنان چه ازگزینه های موجود گذشتند گزینه های جایگزین بهتر از آنان عمل کنند و یا دست کم بدتر از آنان نباشند
توسعه فرهنگی
باور دارم تازمانی که فرزندان دیار ترشیز فرهنگ سیاسی خود را اصلاح نکنند در برهمین پاشنه خواهد چرخید در اکثر مناطق کشور نوعی نگرش ناسیونالیستی حاکم است ترشیز اما نه تنها نگرش ناسیونالیستی یا به بیانی نگرش منطقه ای قدرتمندی ندارد بلکه فرزندان آن توان تحمل یکدیگر را ندارند و حاضر نیستند پای یک میثاق مشترک منطقه ای با هم به توافق برسند و برای ثمردهی آن هم گام شوند تا چنین باشد چه از گزینه های موجود عبور کنیم و گزینه جدیدی انتخاب نماییم و چه جریان سومی بر سر کار بیاوریم روزی به خانه اول خود برخواهیم گشت
چاره آنست که یکبار برای همیشه ضعف تاریخی خود را بپذیریم و سعی کنیم رفتار سیاسی خود را اصلاح نماییم
این خواسته شاید در توان فعالان حال حاضر منطقه نباشد اما جوانان ترشیز چه چپ و چه راست باید پیشقراول این حرکت بزرگ باشند
اگر چنین شود لاک پشت قصه ما روزی به همان مقصدی خواهد رسید که خرگوش برخی مناطق هم جوار رسیده است.
به امید آن روز

4 پاسخ

  1. دوست عزیز جناب آقای حیدریان
    مطلب بسیار جالبی بود.
    منتظر دیگر مطالب شما هستیم.
    موفق باشید

  2. با سلام از شما متشکرم که به یکی از دردهایی که شهرم کاشمر به ان مبتلااست اشاره نمودید.با آرزوی موفقیت

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *