آیا میتوان کاشمر را شهر تندیسها، سردیسها و انواع مجسمهها و نمادها و اِلمانها بخوانیم؟ سردیس شهید مدرس، امیرکبیر، کمالالملک، مجسمه بلال حبشی، سیمرغ، کودک کتاب بدست و … در نقاط مختلف شهر دیده میشوند. برخی از نمادها و اِلمانهای شهری هم شهرت خاص خود را دارند. کاروان شتر جنب پایانه مسافربری شهر تبدیل به یک جاذبه گردشگری شده است. طاق نصرت ساخته شده از پوکه گلولههای توپ در نزدیکی پمپ بنزین احمدپناه از جمله نمادهای مهجور مربوط به دوران دفاع مقدس است که نیازمند توجه بیشتر مدیریت شهری است. چند سالی است که در ایام تعطیلات نوروزی شاهد نصب اِلمانها و نمادهای نوروزی در نقاط مختلف شهر هستیم. در جوار فلکه معلم برخی از این موارد در مجموعهای وابسته به مدیریت شهری دپو شده است.
در روزهای منتهی به عید نوروز و ایام بعد از آن شاهد طرح نقدهای در باره این اِلمانها و نمادهای نوروزی هستیم. برخی اصرار دارند که کمیسیون پژوهشی شورا باید با دقت بیشتری به امر مطالعه در باره نمادهای بومی مربوط به تاریخ و اقلیم و آداب و رسوم کاشمر توجه کنند و مواردی را برای تهیه نماد و اِلمان شناسایی و معرفی کنند تا مدیریت شهری با مدد کمیسیون فرهنگی شورا آنها را به نحو احسن در نقاط شهر اجراء کنند. عدهای اصرار دارند ورای حُب و بُغضهای رایج وضعیت موجود را اوج نغمه آبادانی بدانند و با مدد از توان فکری معتمدین و معتمدان اوضاع را عالی توصیف کرده و شهر را در بهترین موقعیت ممکن جلوه دهند. جمعی نیز در این میان باور دارند جای بسیاری از سوژههای قابل طرح برای تهیه اِلمان و نماد با تکیه به مسایل بومی دیارمان در زیباسازی شهر به طور دایمی یا فصلی خالی است.
گروهی هم بیاعتناء هستند انگار برایشان بود و نبود این قبیل اسباب زیبایی شهر مهم نیست. انگار کمیت و کیفیت این موارد ارزشی ندارد. اینان متوجه نیستند که؛ اِلمان یا نماد شهری، ترکیبی است پیکره وار که در ساخت آن از ویژگیهای درونی احجام و اشکال هندسی، صفحات قائم یا منحنی، اجزاء سازهای، کابلها، پوترها و فریمها و به طور کلی هر آنچه میتواند جنبه تزئینی و ساختمانی داشته باشد به صورت یک کلیت یکپارچه و تلفیقی از موارد فوق استفاده میشود. این ترکیب دارای یک نظام هندسی و تعادلی پایدار و زیباست به گونهای که پس از خودنمایی در سطح شهر افراد را به گونهای جذب خود مینماید و ذهنشان را درگیر خود میکند که تا مدتها در آن منطقه از شهر به صورت سمبلیک مشخصهای برای شناخت شهر در منطقه مورد نظر میگردد.
مدیریت شهری به طور قطع سازوکارهای برای سوژه و تهیه نماد و اِلمان برای نقاط مختلف شهر دارد. لابد مشاورانی ویژه برای این مهم دارد. لابد میداند که این موارد جزو شاخصه های شهر میشوند. لابد میداند این موارد در کسوت یک خصوصیت شهری برای گردشگرها و زوار و کسانی که کمتر به کاشمر و منطقه مورد نظر رفت و آمد میکنند، اهمیت دارد چرا که در مسیر یابی و آدرس دهی صحیح برای پیدا نمودن یک منطقه خاص شهری مشخصه و نماد خاص آن منطقه اهمیت دارد. نه تنها مدیریت شهری بلکه اکثر ما نمیدانیم؛ یکی از اهداف اِلمانها میتواند اطلاعرسانی و معرفی شهرمان به لحاظ تاریخی، جغرافیایی، فرهنگی و ویژگیهای منطقه باشد. چه بسا خود همین نماد پس از مدتی به یک اثر تاریخی و ماندگار تبدیل گردد و آوازه آن در سایر نقاط استان و کشور بپیچد.
نمادها و اِلمانها، عامل ایجاد یک فضای زیبا و یک اتمسفر هنری در شهر میباشند. اینها قسمتهای مختلف شهر را از حالت یکنواختی و تکراری شدن خارج مینماید. به شهر هویت و ویژگی خاص میبخشد. در کالبد شهر روح زندگی میدمد و مهمتر از همه اینها به محیط شهر مقیاس زیستی و انسانی میبخشد. انسان در فضایی که با هنر عجین شده راحتتر نفس میکشد. نمادها و اِلمانهای شهری از جمله بناهای مهم در طراحی معماری و طراحی شهری محسوب میشوند، به نحوی که گاه حتی از خود شهر پراهمیت تر جلوه می نمایند؛ چراکه بیانگر هویت، شخصیت و عصاره شهر در یک ساختار نمایان هستند. بنیان اِلمانها و مجسمهها و نمادهای شهری برپایه؛ مفاهیم، سنتها، فرهنگ، هویت و تاریخ شهر استوار شدهاست.
برخی اِلمان را با تندیس و سردیس و مجسمه یکی میدانند. تفاوت اصلی مجسمه با اِلمان در نگاه انتزاعی و غیر مستقیم اِلمانهاست به یک موضوع! نگاهی که ذهن انسان را بعنوان یک موجود متفکر درگیر خود میکند. در حرکت انسان مکث و تامل ایجاد میکند و همین ویژگی باعث ماندگاری آن میشود، چرا که آن چه موجب درگیری ذهن شود در اذهان باقی میماند.اما مجسمه خیلی شسته رفته گویی لقمهای آماده را در دهان فرد میگذارد و مفهوم را مستقیماً به وی عرضه میدارد. درگیری فرد با موضوع به سطح نزول میکند و در چنین حالی و از چنین اثری نمیتوان انتظار ماندگار شدن و اثرگذاری در ذهن را داشت. علاوه بر این مجسمه معمولاً تنوع خاصی ندارد و کالبدی یکنواخت است، در صورتیکه اِلمانها چه به لحاظ فرم و آرایههای به کار رفته و حتی چه به لحاظ مصالح و رنگها و تزئینات میتوانند سرشار از تنوع و زیبایی باشند.
البته واضح و مبرهن است که؛ مجسمههای شهری نه تنها به غنای بصری شهر کاشمر و فضای زیست اجتماعی ما کمک میکنند، بلکه به عنوان نمادها و نشانههایی از فرهنگ و هویت جمعی ما قابل استناد هستند . در ساخت مجسمههای شهری باید از مواد و مصالحی استفاده شود که بالاترین کیفیت را به دست دهند و بعد از چند صباحی از بین نروند. موادی که در مقابل شرایط جوی و نیز کنجکاویهای برخی شهروندان دوام و ماندگاری قابل توجهی داشته باشند. در هر حال بایسته آن است که مدیریت شهری با هوشمندی بیشتر در بحث زیباسازی شهر با نمادهای مختلف وارد عمل شود. چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است، وقت آن رسیده است که از بضاعت مراکز آموزش عالی شهرمان به طور جدی و نه بر روی کاغذ بهره گرفته شود. شایسته است کارگروهی متشکل از هنرمندان بومی و خبرگان محلی تشکیل شود و در این راستا سوژه یابی گردد. کاشمر شهر خوبان ؛ شایسته برترین هاست.
انتشار از منبع : fadafan-bfa – fadafan-bfa
یک پاسخ
با سلام برای من بسیار عجیب است که چرا وبلاگ شما در مورد انتخابات خبر خاصی ارائه نکرده است انتخابات امسال کاشمر نکات خبری بسیار زیادی داشت که جای خالی آن اخبار به شدت احساس می شود همچنین پیشنهاد می کنم کانال تلگرامی وبلاگ خود را راه اندازی نمایید