طی هفتههای اخیر درحالیکه جامعه در شوک حادثه تکاندهنده خمینیشهر به سر میبرد، خبر مشابه دیگری در کاشمر بهت ایرانیان را برانگیخت و بازتاب رسانهای گسترده و در بسیاری موارد اغراقگونهای یافت.
این وقایع درعینحال که برای وجدان عمومی جامعه ما برخلاف بسیاری از جوامع دیگر دردناک است، اما بسیاری را به تأمل واداشته که چه علل و عواملی سبب بروز چنین جنایتهایی شده. خبرگزاری مهر در نشستی با حضور ولیالله حسینی، قاضی دادگاه کیفری استان تهران، مجید ابهری، رفتارشناس و مشاور کمیسیون اجتماعی مجلس، علیاصغر مهاجری، جامعهشناس و استاد دانشگاه، محمد مصطفایی، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی، ریشههای این جرایم را بررسی کرد.
در این نشست دکتر مجید ابهری که پس انتشار خبر حادثه به کاشمر سفر کرده و اطلاعات جدیدی از این واقعه داشت، روایت تازهای از ماجرای روستای قوژد بیان کرده است که نشان میدهد این ماجرا از اساس با آنچه در برخی رسانهها منتشر شده، متفاوت است. ابهری میگوید: پسازآنکه حادثه خمینیشهر رخ داد، حادثه کاشمر نیز مطرح شد، به کاشمر سفر کردم و متوجه شدم این دو اتفاق متقارن باهم نیست و این حادثه در تاریخ سوماردیبهشتماه امسال رخ داده است؛ اما دستهایی پشت پرده است که میخواهد این دو حادثه را نزدیک بههم نشان دهد. این در حالی است که از آن طرف شرکتهایی شروع کردند به فعالیت در زمینه توریست مذهبی، آوردن مسلمانان و شیعیان به ایران. با رخدادن این حوادث رادیو و تلویزیونهای دشمن انگار که عروسیشان باشد، بهطور مرتب این دو خبر را در رسانههایشان تکرار میکنند.
اصل ماجرا، حادثه مربوط به خانمی با دو بچه 11 و 3ساله است که شوهر معتادش از سه سال پیش او و بچههایش را رها کرده است. او از روستای قبلیاش به خاطر مشکلات اخلاقی به کاشمر آمده و در یک آرایشگاه زنانه مشغول بهکار شده است. در این شهر با شخصی به نام محمد دوست میشود. آنطورکه این خانم میگوید رفته بودم با محمد درد دل کنم. حالا کجا رفته است درد دل کند؟ یک روستایی است به نام «قوژد» و در یک جادهای که من وقتی در روز روشن به همراه دوستم به آنجا رفتیم، ترسیدم. حالا شما تصور کنید در آن جاده ساعت یکربع به 9 شب در ماشین خاموش در یک جاده خلوت نشسته و در حال درد و دلکردن بوده که دو جوان روستایی 18ساله به نامهای رضا و محمدعلی با موتور از این جاده رد میشوند و میبینند یک ماشین در تاریکی پارک کرده است. کنجکاو میشوند و این زن و مرد را از ماشین پیاده میکنند. با 9نفر از دوستانشان تماس میگیرند تا خودشان را به محل برسانند. اینها میشوند 11نفر و نه 50نفر! این افراد کشاورز، کارگر بودهاند و بین 18تا20 سال سن داشتهاند. آنها دور این زن حلقه میزنند و دو نفر از آنها به این زن تجاوز میکنند. ازاینمیان دو نفر از این افراد غیرت روستاییشان گل میکند و این خانم را نجات میدهند و او را برای درمان به بیمارستان میبرند.
پسازاین حادثه این خانم شکایتی نمیکند اما آن دو نفر میآیند و به پلیس امنیت اخلاقی کاشمر موضوع را اطلاع میدهند. فرمانده پلیس امنیت اخلاقی کاشمر این افراد را دستگیر میکند. در دادستانی کاشمر پرونده تشکیل میشود؛ اما به دلیل ابعاد کیفری به شعبه 5 کیفری استان خراسان رضوی (مشهد) ارجاع میشود. رئیسکل دادگستری استان خراسان رضوی دستور میدهد این پرونده خارج از نوبت و بهسرعت رسیدگی شود که در تاریخ چهاراردیبهشت 90 رسیدگی میشود و از این 11نفر دو نفری که زن را نجات دادهاند، آزاد میشوند و 9نفر با قرار بازداشت موقت زندانی شدند.
فردی این حادثه را بهشکل دیگری به امام جمعه کاشمر منتقل میکند. آقای امام جمعه با حسن نیت کامل به قصد احقاق حق این موضوع را در نماز جمعه مطرح میکند و موضوع رسانهای میشود. به اعتقاد من دستی از طرف یک سازمان یا اشخاصی در کار است که کشور را ناامن و نهادهای امنیتی، انتظامی و قضایی ما را ناتوان جلوه میدهد.
درواقع حادثه اینچنینی درست است که یکی از مصادیق جرم و جنایت است؛ اما وقوع آن در 30سال اخیر در کشور ما سابقه ندارد. با توجه به اتفاقاتی که در منطقه خاورمیانه میافتد، تولید این حوادث و بلافاصله روی سایتهای اینترنتی قرارگرفتن آن، حاکی از دلیل اقدامی سازماندهیشده پشت این قضایاست.
3 پاسخ
از پوشش خبری بسیار عالیتون سپاسگذارم
جالب بود
“نهادهای امنیتی، انتظامی و قضایی ما را ناتوان جلوه میدهد.”
می خواهی امنیت بلاد را زیر سوال ببری
نهاد های نظامی را بی کفایت جلوه می دهی پدر سوخته