به هنگام خشکسالی در بسیاری از روستاهای منطقه، عروسکی بنام چوله قزک میساختند. بچهها در کوچهها جمع میشدند و در خانههای مختلف را میزدند و در حالی که سنگهایی در دست گرفته و به هم میکوبیدند، میخواندند:
« چوله قزک بارون کو، بارون بیپایون کو»
گندما بزیر خاکه، از تشنگی هلاکه
گلهای سرخ لاله، از تشنگی مناله»
در هر خانهای را که میزدند صاحبخانه بیرون آمده و به آنها خوراکی (نخود، کشمش، تخمه، شکلات، نقل،آبنبات ترش، …) میدهد. بچهها خوراکیها را در کیسهای ریخته و بعد از اتمام مراسم، بین خودشان تقسیم میکنند. در گذشته در بعضی از روستاها نظیر روستای فدافن، برای اینکه باران بند بیاید، کله خری را در سینی گذاشته و روپوشی قرمز روی آن میانداختند، آنگاه به سر چاه آبی در بیابان میبردند. شخصی که مورد قبول مردم بود، دعایی را در دهان همان کله خر میگذاشت و به تنهایی و دور از چشم دیگران آن را از چاه آویزان میکرد. مردم معتقد بودند وقتی که باران بیاید کله خر شروع به عرعر میکند و خدا قهرش میآید. پس باران بند میآید. برای باطل کردن آن نیز، کله خر دیگری را میسوزاندند و خاکسترِش را در چاه میریختند.
7 پاسخ
چرا عکسی از عروسک نگذاشتید
:این رسم چیزشرعی وعاقلانه ای نیست وفکر نمی کنم اعتبار و ارزش به مردمان خطه کاشمر بدهد بلکه انها را خرافه پرست معرفی می کند.لطفا بعضی از مطالب راکارشناسانه درج نمایید حال نیازی به گفتن حقیقت نیست. باتشکر
ایول عجب
چه قدر بامزه
کاش یه جزیئات بیشتری در مورد این مراسم اشاره میکردید.
و از تصاویر مرتبط استفاده میکردید.
مطلب بسیار جالبی بود
پاینده باشید.
حالا بگن چوله قزک بابا کیه😂
فهمیدم …….
که خرها از اول خرررر بوده اند