یکی از نمایندگان مردم غرب خراسان رضوی در جدیدترین جلسه شورای اداری شهرستان سبزوار از لزوم تلاش برای ارتقاء منطقه به استان سخن گفته است.
رمضانعلی سبحانی که روز یکشنبه در محل معاونت استانداری و فرمانداریسبزوار حاضر شده در بخش هایی از سخنانش گفته است : با توجه به توسعه و توانمندی های بالقوه و بالفعل سبزوار و اضافه شدن دو شهرستان جدید به آن، بایستی ارتقای منطقه به استان پی گیری شود.
موضوع تشکیل استان های جدید به ویژه در شمال شرق کشور سالهاست که به یکی از مباحث داغ سیاسی و اجتماعی منطقه تبدیل شده است.
اما این پرونده تا کنون حرکتی بسیار کند و پرفراز و نشیب داشته است. با این حال یک چیز مشخص این است که تقسیم این استان از مطالبات مردم بسیاری از شهرهاست و در نتیجه نمایندگان و مسئولین مربوطه باید نهایت تلاش خود را برای تحقق این آرزوی مردم انجام دهند. واین تلاش از جانب مسئولین نباید تنها به اشاره در جلسات سخنرانی عمومی و نزد خبرنگاران محدود شود. بلکه هریک از نمایندگان محترم باید به صورت جدی این موضوع را در فعالیت های خود در مجلس شورای اسلامی پیگیری کنند و پس از مدتی گزارشی از عملکردشان به مردم ارائه نمایند.
شنیدن وعده تقسیم استان خراسان رضوی از سوی نامزدهای مختلف انتخاباتی و مسئولین گوناگون سالهاست برای مردم این مناطق به یک عادت تبدیل شده است . اما این بار با توجه به اینکه همه زیرساخت های لازم در منطقه غرب خراسان رضوی از مدت ها قبل فراهم آمده، باید نمایندگان و مسئولین بلندپایه شهرستان آخرین گام های خود را با قدرت و جدیتی هرچه تمامتر بردارند.
اختلافات بین شهرهای همسایه یک معضل مهم
شاید یکی از مهمترین دلایل بروز کندی در پرونده تقسیمات سیاسی کشور و تشکیل استان های جدید ترس از بروز اختلافات و آشوب های منطقه ای باشد که ممکن است در شهرهای مختلف به ویژه شهرهایی که داعیه مرکز استان شدن دارند، ایجاد شود.
این اختلافات در استان خراسان رضوی ممکن است بین شهرهایسبزوار و نیشابور بر سر مرکزیت استان خراسان غربی،و یا بین نیشابور و تربت حیدریه بر سر مرکزیت استان خراسان مرکزی ایجاد شود.که هیچ یک قبول نمی کنند در استانی جدیدالتأسیس زیرمجموعه شهر رقیب خود شوند.
چنین است که امروز مشاهده می کنیم شهرهای بزرگی چون سبزوار ، تربت حیدریه و نیشابور و شهرها و مناطق اطراف آنها در خراسان رضوی با وجود اینکه همین حالا از بسیاری از استان های کشور در برخی ملاک ها جلوتر هستند و از مدت ها قبل انتظار تشکیل استان های مستقل خود را کشیده اند همچنان به عنوان زیرمجموعه استان بزرگ خراسان رضوی باقی مانده اند. استانی که در حال حاضر با داشتن 28 شهرستان – و به زودی با اضافه شدن چندشهرستان دیگر- بیشترین تعداد شهرستان ها را در بین استان های کشور دارد . و ضمناً شهر مشهد که مرکزیت این استان را برعهده دارد خود به عنوان دومین کلان شهر کشور با جمعیت چندمیلیونی درگیر مشکلات و معضلات فراوانی است که هرگز نمی تواند مدیریت خوب و منصفانه ای نسبت به سایر نواحی اعمال نماید.
از آنگذشته فاصله زیاد شهر مشهد تا برخی نقاط استان عملاً موجب زحمت مضاعف مردم برخی نواحی برای دسترسی به مرکز استان خود شده است. خصوصاً اینکه شهر مشهد در گوشه شمال شرقی این استان پهناور قرار گرفته و همین موضوع باعث شده نواحی غربی و جنوبی خراسان به عنوان دورترین مناطق از مرکز شناخته شده و بیشترین آسیب ها را از این جهت دریافت دارند. این خود به مرور سبب بروز بی عدالتی های سیاسی و اداری شده است که به ویژه مناطقی نظیر داورزن، سبزوار ، بردسکن، جغتای، بجستان، گناباد، خلیل آباد، کاشمر، جوین، ششتمد و خواف و خوشاب بیشترین ضرر را از آن متحمل شده اند.
همه این موضوعات باعث شده تقسیم هرچه سریعتر استان خراسان رضوی به استان های جدید به شکل یک اقدام ضروری جهت برقراری عدالت سیاسی و اجتماعی جلوه کند و هرگونه تأخیر در انجام این مهم، منجر به افزایش بی عدالتی ها گردد.
وحدت راهبرد اساسی برای تسریع در تقسیم خراسان رضوی
برخلاف همه دیدگاه های موجود که بر رقابت و تنش شهرهای بزرگ استان خراسان رضوی با یکدیگر تأکید می کنند مسئله اینجاست که به نظر می رسد اصولاً شهرهای سبزوار و نیشابور یا نیشابور و تربت حیدریه بیش از آن که رقیب یکدیگر باشند، باید به عنوان شهرهای همسایه و مشترک المنافع عمل کنند.
چرا که در موقعیت فعلی به واقع استان شدن هریک از این شهرها به شدت به همکاری و تفاهم دو طرفه مردم و مسئولین محلی بستگی دارد.خصوصاً شهر نیشابور که به خاطر قرار گرفتن در مرکزی ترین نواحی استان و نداشتن هیچ گونه مرز مشترک با دیگر استان های کشور اصولاً تا زمانی که تکلیف تربت حیدریه و سبزوار مشخص نشود نمی تواند هیچ گونه داعیه ای برای استان شدن داشته باشد. و اگر هم در این مقطع مردم و مسئولین عزیز نیشابور برای استان شدن شهرشان تلاش کنند، در واقع دارند به صورت غیرمستقیم برای روشن شدن تکلیف سبزوار و تربت حیدریه و استان شدن این دو شهر نیز می کوشند.
و همین موضوع یعنی نقطه سرآغاز اتحاد و همدلی بین شهرهای دوست و همسایه. با این وصف اگر نیروی مردم، نمایندگان و مسئولین مناطق غرب، جنوب و مرکز خراسان رضوی با یکدیگر جمع شود و همه با هم پیگیر موضوع تقسیمات سیاسی در خراسان رضوی باشند دیگر دلیلی برای دولت ها باقی نمی ماند که دراین امر مهم تعلل کنند.
تشکیل سه استان جدید در شمال شرق کشور محبوب ترین گزینه مردمی
در صورت اتحاد شهرها، نمایندگان خراسان رضوی درمجلس می توانند از دولت بخواهند به جای برنامه ریزی برای تأسیس استان های جدید در طول سالهای متوالی، از همان ابتدا تشکیل سه استان را به صورت همزمان در شمال شرق کشور مد نظر قرار دهد. طرحی که در دهه 80 نیز می توانست صورت گیرد و به جای تأسیس دو استان خراسان شمالی و جنوبی، با تلاش نمایندگان استان و جلب موافقت مجلس می شد 5 استان جدید ایجاد کرد.
اینک نیز تشکیل سه استان جدید به صورت همزمان در منطقه نامبرده هرچند هزینه بر است اما غیرمنطقی نیست . تنها با نگاهی گذرا بر تعدد استان های کوچک و کم جمعیتی که دردهه های گذشته در سرتاسر کشور ایجاد شده اند، به این موضوع پی می بریم که شرق ایران هنوز ظرفیت فوق العاده ای برای تشکیل چندین استان جدید دارد.
لذا امید می رود که با پیگیری جدی مسئولین و نمایندگان و اتحاد مردم منطقه در آینده ای هرچه زودتر تأسیس سه استان سربداران (خراسان غربی) به مرکزیت سبزوار خراسان مرکزی یا شرقی به مرکزیت تربت حیدریه و خراسان مرکزی یا بینالود به مرکزیت نیشابور را جشن بگیریم.
1,030 پاسخ
با سلام و تشکر از اطلاع رسانی خوبتان.
احتراماً بدین وسیله به اطلاع می رساند مجله اینترنتی اسرارنامه نیز ازاینکه بتواند اخبار و اطلاعاتی در خصوص هریک از توانمندی ها یا نیازمندی های سرزمین تاریخی ترشیز دیار کشمش های شیرین خراسان منتشر کند ، استقبال می نماید. لذا اگر شما همکار گرامی هرگونه مطلبی داشتید که متمایل به انتشار آن در اسرارنامه بودید ، روی همکاری این مجله اینترنتی حساب کنید.
پیروز باشید…
سلام.
چرت میگی بنده خدا؟کدام علاقه ی مردمی ؟!
صدسال سیاه بریم زیر مجموعه ی سبزوار یا تربت
برو ای مرغ پا بر بام دگر نه.اگه تو هم نظرمو تایید نکنی نظرمو میزارم تو برترین وبلاگ کاشمر که همه دانشجوها ببینند.
http://azad-university-kashmar.mihanblog.com/
همین مونده زیر مجموعه تربت بشیم که آوازه جهانی داره امتش،یا سبزوار با فرهنگ وشعور!!!!!!!!!!!!!!!
واقعا جای سرشکستگی و تاسف هست که خطه تاریخی ترشیز کهن با فرهنگی غنی و پویا زیر مجموعه شهری غیر از مشهد باشد. امیدوارم هرگز این طرح اجرایی نشود. به امید روزی که مسعولانی بر سر کار بیان که شهر زیبای کاشمر جایگاه واقعیشو تو استان پیدا کنه که شهر هایی همچون تربت و سبزوار ادعای برتری نسبت به کاشمر را نداشته باشند.
اگه سیاست کاری کنه که زیر نظر مشهد نباشیم بین این سه تا شهر نیشابور یه مقدار بهتره.
اقا مهدی احترام بذار زمانی که بجنورد و بیرجند و کاشمر روستا بودن این 3شهر برای خود عظمتی داشتند ودارند
سلام
واقعا از اینکه چشم بسته یک مطلب ر برای همشهریان می نویسید ونظرات یک جانبه شخصی حاصل از توهمات بدون فکر قبول ودر اینترنت قرار می دهید واقعا متاسفم این رویه باعث عدم پیشرفت یک شهر می شود اگر نگاهی به شهرهای جدا شده سبزوار بیاندازید می بینید در این سالیان چه بسرشان امده است پس سعی نمایید زیر مجموعه این شهر شوید تا همین بودجه نصف شود و صرف میدانهای سبزوار شود عزیز برادر
سلام.مطلب خوبی بود نمی دونم چرا جبهه گیری کردن بعضی از نظردهنده ها . من مطالب جالبی توش دیدم
بهترینش همینه که نویسنده مقاله هرکس بوده به کاشمر احترام گذاشته و به ما اختیار داده تا خودمون بین سه تا شهر سبزوار و نیشابور و تربت حیدریه انتخاب کنیم.
من خودم توی دانشگاه تربیت معلم دانشجو بودم بد هم نبود اما خدایی کاشمر به تربت حیدریه نزدیک تر هستیم.
آقایون خانوما هممه این حرف ها الکیه . اصلاً کی گفته ما باید زیرمجموعه یکی از سه شهر سبزوار و نیشابور و تربت حیدریه شیم.چرا کاشمر خودش مرکز استان نباشه؟
یک چیز بگم الآن با این اختلافاتی که بین نیشابور و سبزوار و نیشابور و تربت حیدریه سر استان های جدید هست اوضاع این سه شهر طوریه که هیچ مسوولی جرأت نمیکه یکی از این سه تا رو استان کنه. پس بهترین زمان برای کاشمره که با اتحاد برقرار کردن با شهرهای دور و برش خودش استان جداگانه تشکیل بده.
اینم بگم ان شاالله بعد از افتتاح فرودگاه شهید مدرس ما وضعیتمون از بسیاری از شهرهای خراسان بهتر میشه. مثلاً نیشابور که کلاً فاقد فرودگاهه. تربت که فرودگاهش با کاشمر مشترکه فقط می مونه یک سبزوار و مشهد که هردو فرودگاه دارن که خوب کاشمر هم می تونه درکنار سبزوار و تربت ادعا کنه که ما هم باید استان بشیم اگرنه کلاً با تقسیمات خراسان مخالفیم.
اگه بد می گم بزنید تو دهنم.البته اگه دستتون به دهنم رسید.
هَهَهَهَهَهَهَهَهَهَ
ولی بی شوخی جدی میگم روی حرفام فکر کنید.ما نباید خودمونو دست کم بگیریم مگه ما از بقیه این شهرها چی کم داریم؟
سبزوار کلاسش از بقیه بالاتره امکاناتش بیشتره و دسترسی بهتری داره
امیدوارم شهر خودمون کاشمر مرکز استان بشه ولی خداییش بی غرض با نیشابور بهتر کنار میاییم به نظرم بهتره.
شکر خورده غلط کرده هرکی گفته کاشمر میره با سبزوار یا با تربت حیدریه. کاشمر خودشم نمی تونه تنهایی استان بشه چون فقط باخلیل آباد و بردسکن کافی نیست واسه استان شدن.
فقط نیشابور خوبه نیشابور تاریخ داره آب و هوا داره تازه اونایی هم که میگن نیشابور فرودگاه و دانشگاه نداره صنعتش هم درحال تجزیه است تیم ورزشی نداره دارن بهانه تراشی می کنن.
من به عنوان یک جوون کاشمری به نیشابور رأی می دم.
می دونم شاید این سبزواری ها و تربتی ها که می دونم خیلی میان همه سایت ها نظر می گذارن و تو سایتای خودشونم کلی مطلب علیه نیشابور نوشتن ، بعداز من میان تهمت می زنن میگن من یک نیشابوریم ولی مهم همشهریای کاشمرین که باور کنن.
من یک کاشمریم و میگم نیشابور از همه این شهرها بهتره.
دوستان اینقدر حرص نخورید
الان که حرفش پیش بیاد تا اینکار عملی بشه ما پیر شدیم و نوبت میرسه به نوه های ما اون وقت اونا خودشون تصمیم میگیرن چیکار کنن
سلام دوستان
دیگه کم کم داشتم ناامید میشدم و تصور میکردم فقط سبزوار و تربت دارن برای سروسامان دادن به شمال شرق کشور تلاش میکنند و فقط این دو شهرستان هستند که خورده شدن حق منطقه رو درک میکنند. اما خوشحالم که بقیه جاها هم با ما هم عقیده هستند و دیگه از این بی عدالتی ها خسته شدن. آخه زمانی میتونیم جایی برسیم که همگی از نظر عقیده و فکر با هم متحد باشیم. مثلا همین چند روز پیش تو سایت نسیم جوین خوندم که نوشته بود “نماینده مردم سبزوار و جوین وجغتای و خوشاب و داورزن در مجلس شورای اسلامی نیز در این جلسه با انتقاد از اختصاص بودجه بسیار ناچیز به این استان در گذشته یاد آورشد: در بودجه سال گذشته سهم این استان پهناور و معنوی کمتر از ۵ در صد بوده است که در مقایسه با بسیاری از استان ها، سهم ناچیزی به حساب می آمد دکتر محسنی با بیان اینکه سهم و سرانه هر خراسانی از بودجه سال گذشته فقط معادل ۷۵ هزار تومان بود ، افزود: در صورتیکه در بسیاری از استان ها ی کشور این سرانه بیش از ۳۱۰ هزار تومان می باشد.”
گوش شیطون کر مثل اینکه داره مقدمات این کار انجام میشه اما به هر حال امیدوارم استان خراسان غربی هرچه زودتر رسما تشکیل بشه.
راستی یه چیزی. میدونستید که در آینده قراره کاشمر در مسیر کریدر ریلی خلیج فارس به آسیای میانه قرار بگیره؟ قراره یک خط آهن از تربت شروع بشه و با عبور از کاشمر و خلیل آباد و بردسکن و ششتمد و سبزوار و خوشاب و سرولاین و قوچان و درگز به گمرک لطف آباد برسه. بخش زیادی از این مسیر از غرب استان عبور میکنه و یکی از صدها فایده تشکیل خراسان غربی اینه که این میسر زودتر پیگیری و احداث میشه.
خوشحال میشیم که ما رو قابل بدونید و در تشکیل این استان با ما شریک بشید چون میدونم که درد مشترک زیاد داریم اما اگر صلاح خودتون رو در این نمیبینید نظرتون کاملا محترم هست.
زنده باد ترشیز زنده باد سربداران
به هیچ عنوان زیرمجموعه شدن کاشمر را به جزخراسان رضوی مشهد نمی پذیرم
وای چه قدر بحث داغ شده.
من این مقاله رو چند ماه قبل در سایت های سبزوار خوندم. بعد دیدم اینجا هم منتشر شده ولی اون موقع این همه نظر نیومده بود.
به نظر من استان خراسان رضوی خیلی بزرگه و تقسیم شدنش غیرقابل انکاره.
پس ما باید خواه نا خواه به فکر باشیم که مرکزی به غیر از مشهد انتخاب کنیم.
چند تا گزینه هست. نیشابور ، سبزوار و تربت حیدریه .
نیشابور که عملاً تا وقتی سبزوار و تربت باشن غیر ممکنه استان شه.
سه تا استانم که با هم تشکیل نمیشه جزء محالاته.
پس می مونه تربت و سبزوار.
بین تربت و سبزوار هرکدوم مزایایی دارن و معایبی.
بهترین مزایای تربت نزدیک بودنش به کاشمره. تنها 80 کیلومتر فاصله اونم دریک جاده مطمئن خیلی امتیاز بزرگیه.
اما از این که بگذریم دیگه تربت امتیاز قابل اعتنایی به ما نداره.
البته تربت از لحاظ آب و هوایی و سرسبزی هم شهر خوبیه ولی اینکه سودی به حال ما نداره. قرار نیست که از آب و هواش چیزی به کاشمر بده.
اما سبزوار فاصله اش حدود 170 کیلومتره و از لحاظ اب و هوا گرم و خشک تر از بقیه جاهاس ولی شهر دانشگاهیه. اگه در استان سربداران به مرکزیت سبزوار باشیم جوونای کاشمر برای پذیرفته شدن در دانشگاه های دولتی سبزوار بومی حساب می شن و راحت تر پذیرفته میشن.. اما اگه یک ا ستان دیگه باشیم امتیاز بومی نداریم.
فرودگاه بین المللی سبزوار الآن پروازهای عتبات عالیات داره و چند وقت دیگه حجم داره پس ما خواه نا خواه مجبوریم به سبزوار رفت و آمد بیشتری داشته باشیم.
بردسکنی ها هم به سبزواری ها متمایلند.
یک تعداد امتیاز دیگه هم هست که الآن وقت نیست بگم ولی فکر کنم با توجه به اینکه تقسیم شدن خراسان قطعیه از الآن بهتره خودمون یک شهری رو انتخاب کنیم و بهش نزدیک بشیم تا بعداً بتونیم جای خوبی برای خودمون در استان جدید داشته باشیم.
ضمنا بزرگی خراسان رضوی واقعاً مشکل سازه و فقط تنها سودش برای مشهدی هاست که دراین شلوغی و به هم ریختگی بیشترین کلاهو سر ماها می گذارن.
اینم بگم این فردی که با اسم اکبری نظر گذاشته ، و ادعا کرده کاشمریه مشخصاً کاشمری نیست.کاشمری ها با هیچ کدوم از سه شهر سبزوار و نیشابور و تربت حیدریه مشکل ندارن. و تعصبی هم ندارن. دلیلی نداره که تعصبی داشته باشن. چون هیچ کدوم از این سه شهر هیچ گلی به سرما نزدن.
اگر هم ما بخوایم یکی رو انتخاب کنیم با کلی حساب و کتاب و دلایل شخصی خودمون ا نتخاب می کنیم. نه با تحریک این جور آدما.
یه نظر سنجی توی سایت بزارید بین این سه شهر و شهر خودمون بزارید!
خدا وکیلی فرودگاه سبزوار هیج مزیت نداره نیشابور هم 60 سال راه آهن داره و سبزوار نداره و تربت یکسری چیزای دیگه اینا که مزیت نمیشه مهم اینه که از لحاظ فرهنگی کنار بیاییم
مردم و فرهنگ سبزوار و تربت یه جورایی شبیه هم هست
مردم شهر نیشابور نه روستاهاش یه خرده کلاسشون بالاتر هست و با مشهدی ها خیلی بر می خورند
به نظر من کاشمر از لحاظ فرهنگی در طول تاریخ به نیشابور نزدیک تر هست
در ضمن من در همه این شهر ها بودم و از نزدیک برخورد داشتم
ولی در هر صورت این امر باید با احترام به مردم شهر بزرگ کاشمر صورت بگبره و خودمونیم که تعیین کننده هستیم.
پاسخ به حیدری
آقا این چه حرف های بی دلیل و مدرک هست که می زنید؟
یک چیزی بگویید که قابل اندازه گیری و قابل بررسی باشد.
این که مثلاً کلاس روستاهای فلان جا بیشتر از فلان جاست که اصلاً قابل اثبات و اندازه گیری نیست.
درمورد چیزایی بحث کنید که میشه بحث کرد. مرد هر جایی هم میگن شهر ما باکلاس تره.
اینکه سبزوار دانشگاه داره درست ولی فکر نکنید دانشگاه فردوسی نه عزیزان سایت اش موجود است بنام دانشگاه حکیم سبزواری اکثر رشته های علوم انسانی این اواخرچند رشته مهندسی اورده است پس اگر به همین مرکز اموزش عالی کاشمر کمی برسند بجز رشته علوم انسانی که در پیام نور و ازاد کاشمر هست یک رشته برق و مکانیک عمران دور از دسترس نیست.درباره فرودگاه سایت فرودگاه سبزوار هست فقط 6 پرواز فقط به تهران در هفته دارد به نظر شما چه کسی از سبزوار می ره شیراز یا اصفهان یا کیش یا….. فقط بخاطر بن بست بودن نبود راه اهن این 6 تا پرواز داده اند اینده خبری برای افزایش پرواز وجود ندارد
کسانی دنبال سبزوار کمی مطالعه کنند درباره بخشهای سابق این شهر بعد دنبال سبزوار باشن هرچند بعضی از نظرها معلوم سزواری
فرق سبزوار با کاشمر
از نظر صنعت تفاوتی ندارند حواستان جمع باشه صنعت جوین قالب نکن
از نظر مذهبی کاشمر بالاتر از سبزوار
از نظر کشاورزی کاشمر بالاتر از سبزوار
ازنظر این نصف فرودگاه سبزوار به فرودگاه مدرس
از نظر تاریخی سبزوار 30یا40سال مرکز حکومت محلی که فقط خراسان بوده حواستان جمع باشه چون خاستگاه سربداران افتخارات مربوط به شهرستان داورزن 80 کیلومتری سبزوار
قضاوت با شما
من که بین این سه تا شهر مطرح شده انتخاب اولم سبزواره ، بعد تربت حیدریه و نیشابور اگه مجبور باشم در آخرین اولویت انتخاب می کنم.
چون نیشابور اگر می تونست مرکز خوبی باشه ، اول بخش ها و روستاهای خودشو آباد می کرد. نه که من شنیدم نیشابور یک بخشی داره به اسم زبرخان که جمعیتش 65 هزارنفره ولی هنوز شهرستان نشده اما سبزوار و تربت حیدریه تا الآن بخش های زیادی از خودشونو شهرستان کردن.مثلاً همین سبزوار میگن چندماه قبل یکی از بخش های 15 هزارنفریشو شهرستان کرده.خوب سبزوار با این همه قدرت و نفوذ اگه مرکز استان باشه خیلی بهتر می تونه کار کنه.
تازه نیشابور یک فرودگاه هم نداره در حالی که کاشمر داره فرودگاه می سازه و اگه یک کمی همت کنیم می تونیم به فرودگاه بین المللی تبدیلش کنیم.
تاریخ و فرهنگ سبزوارم بیشتر از نیشابوره.هرچند هیچ جا کاشمر نمیشه اما باز بین سبزوار و نیشابور ، سبزوار صدبار به نیشابور شرف داره. تازه نصف بیشتر افتخارات نیشابور مال مناطق دیگه است. مثلاً همین عطار در اصل میگن تربت حیدریه ایه چون زادگاهش بخش کدکن تربت حیدریه است. کمال الملکم اصلیتش کاشانی بوده و در تهران زندگی می کرده و آخر عمر به نیشابور تبعید شده و اونجا به دست نیشابوری ها کور شده.
تازه تیم های ورزشی سبزوار که دائماً تو کشور مقام میارن واقعاً باعث شهرت و محبوبیت سبزوار شدن که نیشابور اصلاً در ورزش استان حرفی برای گفتن نداره چه برسه به کشور.
ضمنا موافق سرسخت تقسیم خراسان هستم چون از مشهدی ها خیری به کسی نمی رسه.
اقتصاد کاشمرم از اقتصاد نیشابور بهتره
تازه از نظر مذهبیم کاشمر نه تنها از سبزوار بلکه از تربت حیدریه و نیشابورم بالاتره چون کاشمر معروفه به دومین قطب مذهبی خراسان برای چی کاشمر باید بریم زیرمجموعه نیشابور؟
باز همونطور که گفتم سبزوار و تربت حیدریه انتخاب های بهتری هستن.
سلام . سال جدید مبارکتون باشه.من کلاً با تقسیم خراسان و رفتن کاشمر زیر مجموعه یکی از سه شهر تربت ، سبزوار و نیشابور مخالفم.
نیشابوری ها خیلی پرادعا و از خود راضیند و دوست دارن همه شهرهای دیگه رو از خودشون پایین تر ببینن ، سبزواری ها خیلی به تاریخ و فرهنگشون افتخار می کنن و غرور دارن ، تربتی هام فقط به فکر خودشونن.
با این شرایط باز حداقل مشهد یک چیزی هست برای خودش نه که این سه تا شهر تقریباً از خیلی جهات برابر با کاشمرن و برتری ندارن.
من به تربت حیدریه رأی می دم. بیشتر مردم کاشمرم با تربت حیدریه موافقن چون مهمترین ملاک نزدیک بودن به مرکز استانه. فاصله کاشمر به تربت خیلی کمتر از بقیه است
بقیه امکاناتی که سبزوار و نیشابور دارن به درد خودشون می خوره نه به درد ما.
خدایی اگه کلاه خودمون رو قاضی کنیم نیشابور سالها یکی از چهار شهر بزرگ خراسان و دو سه بار پایتخت بوده ولی کاشمر از هر لحاظ از تربت و سبزوار سرتره من که به عنوان یه کاشمری
من با سید حسین تا حدودی موافقم سبزوار و تربت اصلا برتری نسبت به کاشمر ندارند که ما بریم زیر مجموعه اونا نیشابور هم همین طور فقط با این تفاوت که نیشابور در طی تاریخ دو سه بار پایتخت بوده و قبل از اینکه مشهدی رشد کنه مرکز خراسان بوده و حداقل اینکه توی کشور یه اسمی از این شهر هست و در هر حال کاشمر باید خودش تلاش کنه برای استان شدن با اینکه زیر نظر مشهد بمونیم یا تحت شرایط خاص و گرفتن امتیازات ویژه نظیر بودجه مستقل زیر مجموعه نیشابور قرار بگیریم.
ناشناس همون قربانی هست ابتدا پیام خوبی نبود و فکر کردم شاید بی احترامی باشه پیام دوم رو فرستادم فکر نمی کردم پیام ناقص اول ارسال شده باشه.
واقعا در شأن کاشمر با آن تاریخ کهن و مردمان با غیرت و با تعصبش نیست که زیر مجموعه نیشابور بی فرهنگ و یا سبزوار کویر نشین یا تربت بدذات قرار گیرد.باور کنید غرور کاشمری من اجازه نمیدهد زیر نظر اینها قرار بگیرم.اگر اینگونه شود شک نکنید استان جدیدی که تشکیل شود اصلا استان خوبی نخواهد شد.چون ما کاشمریها دائم با آنها در نزاع خواهیم بود.
چون اخلاق ما با آنها اصلا سازگار نیست
کاشمر به لحاظ جمعیتی تقریبا 2 برابر تربت جمعیت داره.من نمیدونم ملاک انتخاب کردن تربت به عنوان مرکریت استان چیه.مگه یکی از ملاکها برتری جمعیتی نیست؟
عزیزان الکی وقت خود را هدر ندهید. حالا دیگر در همه کشور مشخص شده است که در منطقه ما اول کدام شهر استان خواهد شد.
همین چند روز مانده به عید یک مطلب کامل و تحلیلی در همه سایت های پربیننده کشور منتشر شد که خبر از تشکیل 11 استان جدید در کشور می داد که در میان مدعیان استان خراسان رضوی فقط نام استان سربداران به مرکزیت سبزوار در ردیف این 11 استان جدید کشور به چشم می خورد.و هیچ نام و نشانی از استان شدن نیشابور نبود.حتی به تربت حیدریه هم اشاره نشده بود.
من این خبر را در تابناک خواندم اما بعد دیدم همه سایت های کشور منتشرش کرده اند.
واقعاً هم اگر منطقی به قضیه نگاه کنیم استان شدن سبزوار محتمل تر و ضروری تر از نیشابوراست.
دعوای نیشابور با سبزوار سر مرکز استان شدن هم فقط در محدوده خود شهر نیشابور است و در دیگر نقاط استان و کشور هیچ کس نیشابور را گزینه مناسبی برای استان شدن نمی داند.ما هم نباید الکی در اینجا وقت خود را صرف بحث پیرامون این دعوایی بکنیم که از اول نتیجه اش مشخص است. ضمناً احتمال دارد که مردم سبزوار و نیشابور و تربت حیدریه اتفاقی این صفحه را پیدا کنند و بعد اگر ببینند در اینجا در مورد استان شدن شهرشان حرف های تحریک آمیز زده شده است ، واکنش نشان بدهند.
پس بهتر است ما در سایت های شهرمان زیاد به این مسئله نپردازیم چون حساسیت برانگیز و خطرناک است.
منم با رزق آبادی موافقم. دعوای بین نیشابور با تربت و سبزوار سر مرکز استان شدن ربطی به کاشمر نداره. کاشمر اگر خودش مرکز استان شد ، چه بهتر ، اگرنشد واقعاً فرق زیادی بین این سه شهر نیست.هر کدوم نسبت به هم یک معایب و مزایایی دارند به خصوص سبزوار و نیشابور که انگار اصلاً برابرند.
بهترین کار اینه که ما کاشمری ها روابط حسنه ای با هر سه شهر داشته باشیم تا هر کدوم که زودتر مرکز استان شد ، با کاشمر لج نباشن و مردمش بخوان برای ما سنگ ا ندازی کنن.
در واقع هم کاشمر نه این طرفی است نه ا ون طرفی .. پس الکی بحثو شلوغ نکنید.
این موضوع که سبزواری بخشهای شهرستان کردن صحیح نیست چون بخش جوین 80 کیلومتر فاصله با سبزوار دارد بخش جغتای 85 کیلومتر بخش داورزن 75 کیلومتر فاصله دارد و فاصله چناران تا مشهد 50 کیلومتر فاصله کاشم تا نیشابور کمتر از 100 کیلومتر فاصله فریمان تا مشهد 70 کیلومتر با یک حساب ساده معلوم می شود این بخشها چون از لحاظ کشاورزی و صنعتی بالاتر از سبزوار هستند حتی داورزن خاستگاه سربداران است که سبزواری ها به اسم خودشان کردند می توان گفت این بخشها بعد از سالیانی فرار کردن از سبزوار یا مهمتر فولادی قرار است در شهرستان جوین ساخته بشود زود به اسم سبزوار کرده اند که خوشبختانه با اعتراض مردم روبرو شده
من نمی گم کدام شهرستان بهتر است ولی می دانم شهری نه کشاورزی دارد نه صنعت نه….فقط بگه دانشگاه دارم(ان هم دانشگاه تربیت معلم که یکسال دانشگاه شده) فردا فقط آقا بالاسر می شود باید کل هزینه استان جدید صرف آب نداشته کشاورزی نداشته صنعت نداشته مشکل این جاست نمی شود سد ساخت یا چاه حفر کرد مشکل این است کویری سرمایه گذار نمی رود حالا چون کسی نمی رود هر روز مردم سایر شهرها برای کارهای اداری بروند مگر رفت امدی درست شود
راستی دیدم نازنین خانم مدعی تاریخ سبزوار شد
فقط یک حکومت محلی در حد خراسان با ان ابروریزی که در حال حاضر در کشور درباره ان سخن نمی گویند
و یک کاشفی و بیهقی که به هرات فرار کرده اند و انجا مدفون بگذریم که قبر دوباره ساخته اید از کمبود تاریخی
حالا در تاریخ به غیر از دهکده کوچک چیزی دیگر بیان شده
درباره نوشته تابناک همین بث در کرمان از بم جیرفت بهتر نبود(رفسنجان یا سیرجان) یا در خراسان رضوی از سبزوار کویری شهری بهتر نبود نه آب نه کشاورزی نه صنعت نه .. یا طبس همین هفته قبل رفت زیر مجموعه خراسان جنوبی یا بروجرد کل استان لرستان 5 شهر داره یا ورامین با جدا شدن قرچک نصف شده………. قضاوت با شما
نظرات رو نگاه کردم، جالبه! اکثر نظرات مربوط به سبزواری ها و نیشابوری هایی ست که اومدن اینجا و دعواهاشونو اینجا می کنن،این دعواهارو بهتره تو سایتای خودتون بکنین!
بحث و دعوا سر این شهر و اون شهر اینقدر زیاد شده که اصلا یادمون میره هدف از تقسیم یک استان چی هستش! خیلی ساده و مشخصه، هدف افزایش رفاه مردم و توسعه ی شهرستان ها ست؛ در مورد گزینه های مورد بحث، با توجه نزدیکی کاشمر به تربت و هموار بودن این مسیر و با توجه به اینکه طرح دوبانده کردن محور کاشمر- تربت در شرف انجام است، این مسیر بهترین و ایمن ترین مسیر جهت رفت و آمد مردم می باشد، ضمن اینکه در حال حاضر هم رفت و آمد مردم کاشمر به مشهداز طریق تربت انجام می شود، به دلیل همین مسائل، از قدیم الایام ارتباط فرهنگی نزدیکی بین مناطق کاشمر، تربت، فیض آباد، بجستان، گناباد وجود داشته و به نوعی این مناطق دارای منافع مشترکی اند.از نظر جغرافیایی هم اگر به نقشه نگاه کنیم، این موضوع به خوبی مشخص است، وجود رشته کوه های مرتفع در سرتاسر منطقه شمال کاشمر، سبب شده که ضمن داشتن فاصله زیاد تا سبزوار و نیشابور، کاشمر از این شهرستانها کاملا جدا باشد و صرفا از طریق راه های پر پیچ و خم و خطرناک با این مناطق ارتباط داشته باشد.
از نمونه های دیگر نزدیکی کاشمر و تربت، ساخت فرودگاه مشترک بین این دو شهرستان در منطقه شادمهر است. موارد مربوط به نزدیکی این دو شهرستان بیش از این چیزهاست، مانند راه ارتباطی مشترک با مشهد، قرار داشتن در منطقه شرکت نفت مشترک، بیمارستان تامین اجتماعی مشترک و … و گذشته از این در اولین تقسیمات کشوری (سال 1316)که خراسان بزرگ به هفت شهرستان تقسیم شد، منطقه تربت و کاشمر در یک شهرستان قرار داشته اند. همه این موارد به خوبی ارتباط این دو منطقه را از گذشته تا کنون نشان می دهد و قرا گرفتن این مناطق در یک استان، پیشرفت و توسعه متوازن و کاملی را در این منطقه رقم خواهد زد، انشاءا…
این جواد که نظر گذاشته یک نیشابوریه . همه اطلاعاتی هم که فرستاده عمداً یا سهواً همه اشتباهه
همشهریا مراقب باشید دعوای نیشابوری ها با سبزوار به اینجا کشیده نشه برای ما سبزوار و نیشابور هیچ فرقی نمی کنن
لطفاً کسی تو سایتای کاشمر دشمن تراشی نکنه.
به ابراهیم
این مطالب بنده نظرات من و انقدر مهم که با کمی سهل انگاری کاشمر به خودش بیاید 50 سال گذشته و همان بلا بر سر جوین جغتای ….امده سرش میاد حال کمی فکر کن تا به پر اهمیت بودن مسئله پی ببری
در ضمن به ابراهیم
امار فاصله بخشهای سابق با بیش 75 کیلومتر در همه جا وجود داردو بالا بودن در صنعت کشاورزی فقط احتیاج به تحقیق کوچک دارد دباره مشکل با جوین سر فولاد به سایت نسیم جوین رجوع شود
درباره تاریخ همه چیز مستند است
البته منهای خود سبزواری ها که شهر درجه 3 خود را رقیب مشهد می دانند
لطفا هر کدوم از مردم این سه شهر که تو اینجا نظر میدن بدون تخریب بقیه رقبا فقط در مورد خودشون و مزایایی که برای ما دارند صحبت کنن. به ماچه که آب و هوا و صنعت سبزوار چطوره. ما دنبال این هستیم که چی گیر ما میاد؟، اتحاد با کدوم شهر ما رو در آینده ی نزدیکتر به استان تبدیل میکنه؟، موقعیت ارتباطی ما تو کدوم استان بهتر میشه؟، تو کدوم استان دومین شهرستان پرجمعیت هستیم و رقیب کمتری برای قاپیدن امکانات داریم ؟ لطفا کاشمر رو درگیر دعوای خودتان نکنید. من به سایت نسیم جوین که آقا جواد گفته بود رفتم و با حوصله ی زیاد نظرات مخاطبان رو هم دیدم. معلوم بود که نیشابوریها هم نظرات زیادی داده بودن. به نظر من سبزواریها حرفای منطقی تری زدن. اصلا هم خبری از خورده شدن حق جوین توسط سبزوار نبود. بلکه سبزوار خیلی خوب تونسته بخش هاش رو صاحب فرمانداری بکنه تازه اونجا فهمیدم که کارخونه های مهم سبزوار هم رفته به شهرستانهای تابعش. کاخونه های مهمی مثل جمکو جوین،فولادسبزوار (در جوین)، فروکروم در جغتای،سیمان فرجاد در خوشاب، سیمان سبزوار(در روداب)و نیروگاه سیکل ترکیبی در محدوده شهرستان تازه تاسیس داورزن و … .نمیخوام از سبزوار سرسختانه دفاع کنم اما باید سخن منطقی رو حتی اگر دشمن هم زده باشه پذیرفت. سبزواریها گفتن خوش آب و هوا و صنعتی بودن مرکز استان فقط به درد مردم همونجا میخوره نه بقیه شهرستانها. اگه مرکز استان صنعتی باشه جمعیت از بقیه جاها میره اونجا و این به ضرر شهرستانهای تابعه هست. سبزوار سعی کرده صنعت رو از سبزوار به سمت شهرستانهای اطرافش ببره. جدا آفرین. این هم آدرس همون صفحه. همه ی اینا که گفتم اونجا هست :
http://nasim.joveyn.ir/?p=5020
تازه تو اون سایت مقاله ای به نام ” استان شدن با اتحاد جوین، جغتای، خوشاب، داورزن، روداب، ششتمد و سبزوار” هم دیده میشه. این هم آدرسش:
http://nasim.joveyn.ir/?p=5304
برای ما این سه شهر فرقی ندارند. ما باید ببینیم کدوم نفع بیشتری برامون دارند. زمانیکه خبرگزاری تابناک به استانهای احتمالی در آینده اشاره نکرده بود فکر میکردم تشکیل سه استان جدید در منطقه هر چند بعیده اما غیر ممکن نیست. اما با این خبر دیدم تو همه جای ایران بحث استانهای جدید خیلی داغه و حتی تربت هم تو این لیست شلوغ نبود و حتی اگه دولت هم بخواد نیشابور رو استان کنه نماینده ی بقیه ی جاها در مجلس اجازه چنین کاری رو مطلقا نمیدن. مگر اینکه این کار مرحله ای انجام شه و اول سبزوار و تربت مرکز بشن و بعدا که آب از آسیاب افتاد نیشابور هم استان بشه. پس ما بهتره فعلا رو نیشابور حسابی باز نکنیم و بین تربت و سبزوار یکی رو انتخاب کنیم. من با سبزوار موافقترم چون موقعیت ارتباطی کاشمر در آینده بهتر میشه و به خاطر دوری از سبزوار زود تر مرکز استان میشه مثل سبزوار که به خاطر دوری از مشهد داره مستقل میشه. اگه بریم زیر نظر تربت عملا با مناطق پرجمعیت و دورتری از مرکز مثل خواف و تایباد باید رقابت کنیم و بدون شک اونها به دلیل دوری و موقعیت ارتباطی و مرزی بودن زودتر استان میشن. به هر حال باید به فکر استان ترشیز هم باشیم.
به مهدی
تابلو سبزواری هستی. درباره فولاد جوین همین بث که امام جمعه شهر جوین وارد مسئله شده بعدم قبلا توضیح دادم بخشهایی که صنعت کشاورزی تاریخ بالاتر دارند با این فاصله فقط می توان گفت فرار کرده اند و حالا سبزواری هادیگر راهی ندارند مدعی استان شدن هستند چون دوباره هم از بخشهای سابق منتفع شوند و هم از چند شهر دیگر واقعا نقشه خوبی است برای یک شهر کویری و نبود صنعت تاریخ…..
این بحث تابناک فقط نظر نویسنده بود وگرنه به جزئ دزفول مابقی اصلا در حد اندازه این حرفا نیست مثلا طبس ماه قبل جزئ خراسان جنوبی شد-یا بروجرد کل لرستان 5 شهر دارد یا با وجود رفسنجان سیرجان ایا بم جیرفت می توان حساب کرد ….
آقا جواد نیشابوری مشابه این بحث ها که تو اینجا داری با اسم جواد مطرح می کنی یک نفر همین بحث ها رو در سایت های سبزوار و جوین و خوزستان شمالی هم با اسم رضا مطرح کرده.
برو کمتر ضایع بازی کن آبروی نیشابورتون بیشتر از این نبر:
منم اصلاً دیگه جواب تو رو نمی دم فقط برای آگاهی مردم مطالب مهمی که در سایت های دیگه قبلاً خوندمو اینجا منتشر می کنم تا همه بفهمن حداقل نیشابور شما حالا حالا ها عرضه استان شدن نداره :
نیشابور شهر بی فرودگاه
در حال حاضر فقط یک مرکز استان در کشور فرودگاه نداره.- شهر قزوین-
البته قم هم که تا همین یکی دو سال اخیر فرودگاه نداشت ، حالا به جای یک فرودگاه داره یک شهرفرودگاهی می سازه. و پیش بینی های صورت گرفته خبر از افتتاح فاز اول فرودگاه قم در بهمن ۹۱ می دن.
افتتاح نخستین شهر فرودگاهی کشور در قم
http://www.bazarkhabar.ir/News.aspx?ID=32511
پرتال رسمی فرودگاه قم
http://tinn.ir/vdcjatev8uqeyhz.fsfu.html
ساخت فرودگاه قم کلید توسعه این استان
http://tinn.ir/vdcjatev8uqeyhz.fsfu.html
افتتاح فاز اول فرودگاه قم؛ ۲۲ بهمن
http://www.gostareshonline.com/infrastruture/113993-2012-05-23-08-28-00.html
قزوین هم البته داره برای داشتن فرودگاه کارهایی می کنه.
با موافقت وزیر راه به زودی محقق خواهد شد/ فرود هواپیماهای مسافربری فوکر در قزوین
با این حساب به زودی هیچ مرکز استانی در کشور نخواهیم داشت که بدون فرودگاه باشد.
حتی آنهایی که مانند قم تنها ۷۵ کیلومتر با یک فرودگاه بزرگ مثل فرودگاه امام خمینی فاصله دارند. اما بازهم مرکز استان بدون فرودگاه ناقص به نظر می رسد.
در نتیجه اگر نیشابور بر فرض محال مرکز استان شود ، صاحب یک رکورد خاص در کشور خواهد بود. تنها مرکز استان بی فرودگاه کشور.
ومسافران و مقامات بلندپایه داخلی واحتمالاً خارجی که بخواهند به این استان سفر کنند دائماً باید آویزان شهرهای اطراف از جمله مشهد یا سبزوار باشند که دست برقضا هردو شهر فرودگاه بین المللی دارند.
به نظر اینجانب هرچند ساخت فرودگاه در نیشابور که با فرودگاه شهرهای مشهد ، سبزوار و تربت حیدریه و کاشمر محاصره شده است ، هرچند توجیه اقتصادی ندارد ، اما اولین زیرساخت مورد نیاز است تا این شهر بتواند در دهه های آینده تقاضای مرکز استان شدن داشته باشد.
آخر واقعاً در سالهای میانی قرن بیست و یکم خیلی غیرمتعارف است که یک شهر مرکز استان فاقد فرودگاه باشد. بااین حجم بالای رفت و آمدهای سیاسی و اقتصادی که همه مراکزاستان ها دارند!!!
حالا اگر یک شهر معمولی باشد ، نداشتن فرودگاه خیلی معضل بزرگی نیست. اما بدون فرودگاه بودن یک مرکز استان خیلی توی چشم می آید.
خلاصه باید بگم هرچند نیشابوری ها خیلی برای به دست آوردن موقعیت طلایی گذشته شهرشان تلاش می کنند و حسرت آن دوران را می خورند اما در کل واقعیت اینه که این تلاش ها بی حاصله.نیشابور دیگه نه به لحاظ گردشگری ، نه به لحاظ سیاسی ، نه به لحاظ فرهنگی ، نه به لحاظ مواصلاتی و اقتصادی و صنعتی و دانشگاهی جایگاه با اهمیتی در استان نداره.
حداقل تا زمانی که کلانشهر ملی مشهد با این جاذبه های عظیم گردشگری ، صنعتی ، مذهبی ، فرهنگی و سیاسی در ۱۰۰ کیلومتری نیشابور باشه ، این شهر قدرت نفس کشیدن رو به دست نمیاره. خصوصاً اینکه رقبای قدرتمندی مثل سبزوار ، تربت و کاشمر هم اطراف نیشابور را گرفتند و این شهر خواه نا خواه محکوم به حیاتی ساده ، بی هیاهو و معمولی در قرن بیست و یکم محکوم شده.
در ضمن این رو هم یادآوری کنم که صنعت نیشابور هم داره به تدریج رونق خودش رو از دست می ده . چون دو قطب صنعتی نوظهور در منطقه شمال شرق کشور دارن جای نیشابور رو می گیرن.
۱-شهر جدید بینالود(از توابع مشهد) و ۲-شهرستان چناران
مساحت شهرک صنعتی چناران به ۱۰۰۰ هکتار افزایش می یابد
(با این اقدام شهرک مزبور، بزرگترین شهرک صنعتی شمال شرق کشور خواهد شد.)
شهر جدید بینالود قطب صنعت خراسان
من فقط نظرم رو گفتم و فقط منافع کاشمر رو از دیدگاه خودم گفتم. آدرس اون سایتی که گفتید رو هم منتشر کردم تا بقیه هم قضاوت کنند. در ضمن مخالف استان شدن نیشابور نیستم. انشاالاه هر سه شهر مرکز استان بشن. لطفا اگر نظری دارید فقط از شهر خودتون صحبت کنید و دعوا رو به اینجا نکشید چون اینجا منطقه بیطرفیه.
به دوست
نظر رضا برای خودش محترم و دلایل ان قضاوت با خواندگان است نه تو
نظر من کاملا روشن است بحث پتانسیل است یعنی اب هوا جوی-کشاورزی- آب-جذابیت و قابلیت ها بر سرمایه گذاران
نه یک فرودگاه با شش پرواز فقط به تهران
حالا قطب صنعت کجاست-قم چه هست-نیست
ایا کشاورزی سبزواردر برابر بخش سابق(جوین یا جغتای)بالاتر است
ایا صنایع سبزوار بیشتر بزرگ تر یا بخشهای سابق(جوین..
ایا خاستگاه سربداران بخش با شتین شهرستان داورزن نیست
لطفا مایه از این شهرستانهای با بیش 75 کیلومتر همچون سالیان گذشته نزار چون فاصله اکثر شهرستانها خراسان رضوی (چناران مشهد 50 کیلومتر-فریمان مشهد70 کیلومتر-نیشابور به کاشمر سبزوار مشهد حدود100 کیلومتر….
درباره آبرو ریزی تمام اطلاعات در اینترنت موجود است شما از رو شدن قابلیتهای قبلی سبزوار بواسطه بخشهای سابق(شهرستانهای امروز که از آقا بالاسر بدون پتانسیل راحت شده اند باش)
به مهدی
من هیچگاه کاری به مردم کاشمر سبزوار تربت حیدریه ندارم بحث استان شدن کاملا منتفی است.چون هیچ عقل سلیمی نمی اید سبزوار قبلی با همان500 هزار نفر یک استان شود و 28 شهرستان دیگر یک استان و دیگران
نظرات من فقط به حسودانی است که نجابت دیگران سوی استفاده می کنند با و جود تمام نظرات من با یک تحقیق اینترنتی قابل اثبات است مثلا در نظر دوست چنان فشار اورده به خودش که رفته به قم ایا نظرات من درباره اب هوا -صنعت نداشته…سبزوار نادرست است. در نظر بعدی یک نمونه نشان می دهم چطور در تحلیلات بچه گانه شهر خود را نخود هر آش می کنند و یا بالاتر جا می زنند
حقیقتا سبزوار در خراسان رضوی جزئ قطبهای مذهبی فقط با کاشمر قیاس کن(این مطلب سایت فرهنگ ساز اسرار سبزواری درج کرده)
سبزوار قطب زیارتی و مذهبی شرق کشور
وبسایت علوم اجتماعی ششتمد در آخرین روزهای سال 90 طی انتشار مقاله ای سبزوار را به عنوان قطب زیارتی شرق کشور پس از مشهد مقدس معرفی کرد و تأکید نمود که از لحاظ جاذبه های مذهبی و زیارتی این توانمندی در سبزوار هست که در صورت توجه و رسیدگی مناسب مردم و مسئولین به این توانمندی ها ، گردشگران و زائران زیادی همه ساله بتوانند جذب جاذبه های این شهر شوند.
این وبسایت همچنین به صورت مختصر به توضیح و تشریح برخی توانمندی های بالقوه شهرستان سبزوار برای معرفی شدن به عنوان قطب مذهبی و زیارتی اشاره نمود.
هرچند مقاله مورد بحث از گروه علوم اجتماعی ششتمد با استناد به دلایلی که در آن مطرح شده است، اساساً تحلیل صحیحی به نظر می رسد ، اما اگر مجله اینترنتی اسرارنامه بخواهد با احتیاط بیشتری در این زمینه اظهار نظر کند سبزوار را به جای اولین یا دومین قطب زیارتی و مذهبی پس از مشهد مقدس ، به عنوان یکی از قطب های اصلی زیارتی و مذهبی در شرق کشور معرفی می کند. و شهرهای دیگری چون طبس در استان یزد و نیشابوردر خراسان رضوی را نیز هریک به دلیل وجود چند آرامگاه متبرکه و اماکن تاریخی و مذهبی به عنوان شهرهایی به حساب می آورد که می توانند در کنار سبزوار به عنوان قطب های مذهبی و زیارتی شرق کشور معرفی شوند.
این مقاله جای بحث و تحلیل بیشتری دارد که انشاالله در آینده در همین مجله به آن خواهیم پرداخت . اما در اینجا بد نیست متن کامل مطلب نوشته شده توسط گروه علوم اجتماعی منطقه ششتمد را مطالعه کنیم :
سبزوار دومین قطب زیارتی پس از مشهد مقدس در شرق
شهر سبزوار به دلیل موقعیت ویژه خود در غرب خراسان و به عنوان دروازه ورودی خراسان و شمال شرق کشورسالانه پذیرای میلیون ها زائر امام رضا (ع) است ، علاوه بر این باید مسافران که از مسیر سبزوار به جنوب و شرق کشوریا شمال و تهران تردد می کنند افزود و این خود، نشان دهنده اهمیت فوق العاده موقعیت سبزوار در شمال شرق کشور است . دیار سربداران بیش از پانصد اثر تاریخی و باستانی دارد که با توجه به موارد فوق و این همه قابلیت باید این شهرجزء ده شهر اول کشور در زمینه جذب گردشگری و اقامت بازدید کنندگان باشد اما واقعیت چیز دیگری را نشان می دهد.
درباره شهرک صنعتی نمی خواستم چیزی بنویسم فقط جهت اطلاع
درباره چناران فرماندار محترم از 1000 هکتاری شدن شهرک صنعتی چناران میگوید در اینده با کمال احترام به چنارانیان عزیز ایا این شهرستان در چه جایگاهی در خراسان رضوی می باشد که حسودان چون چیزی برای گفتن ندارند از دیگران مایه می گذارند
حالا نقل به سایت خبری استانداری خراسان رضوی نه صحبت های فرماندار یک شهر
گروه فضای مجازی /
87/06/04 – 16:31
شماره: 8706041069
آغاز عملیات اجرایی بزرگترین شهرک صنعتی خراسان رضوی
خبرگزاری فارس: همزمان با هفته دولت، کلنگ بزرگترین شهرک صنعتی استان به وسعت 5 هزار هکتار ظهر امروز با حضور مسئولان استانی در نیشابور به زمین خورد.
• Tweet
•
•
به گزارش خبرگزاری فارس از نیشابور، استاندار خراسان رضوی ظهر امروز در مراسم کلنگ زنی این شهرک صنعتی گفت: فعالیت های زیربنایی در نیشابور توسعه خوبی یافته است و زمینه رشد صنایع کوچک و بزرگ فراهم است. محمدجواد محمدی زاده به روند توسعه‌ای نیشابور در حوزه معدن به ویژه فیروزه، فولاد، صنایع غذایی و نساجی اشاره کرد و افزود: به دلیل ظرفیت شهرستان در بخش دامپروری و کشاورزی، صنایع وابسته به این بخشها رشد خوبی داشته است. وی اظهارداشت: پس از گذشت چندین سال از بهره برداری نخستین شهرک صنعتی نیشابور هنوز شاهد استقرار واحدهای با ارزشی در آن هستیم که در سطح ملی مطرح هستند. شهرک صنعتی عطار نیشابوری با مساحت 5 هزار هکتار و پیش بینی سرمایه گذاری صنعتی 8 هزار و 400 میلیارد ریال فعال خواهد شد. این شهرک صنعتی با اعتبار یک هزار میلیارد ریال و استقرار یک هزار و 680 واحد صنعتی، 42 هزار اشتغال مستقیم ایجاد می کند. انتهای پیام/ب
به نظر من در این دعوا که اینجا راه افتاده وکلاً این دعواهای بین سبزوار و نیشابور برسر استان شدن سبزوار در موقعیت بُرد—بُرد قرار گرفته.
یعنی به هرحال برنده است.
چون هرزمانی که نیشابور بخواد استان بشه سبزوار حتماً باید جلوتر یا همزمان با نیشابور استان شده باشه. اگرنه ایجاد استان نیشابور وسط استان خراسان اصلاً مسخره و غیرممکنه.
فقط کافیه که هرزمان در مجلس یا هرجای دیگه نیشابوریا حرف استان شدن زدن نماینده ها و مردم سبزوارم بگن ماهم هستیم. همین اندازه کفایت می کنه تا دولت یا مجبورشه اول سبزوار رو استان کنه یا هردو شهر رو با هم . پس می بینید که هردو طرف برای سبزوار پیروزیه.
۱- سبزوار استان میشه چون یک میلیون نفر از مردمان شهرهای سبزوار و نیشابور برای ایجاد استان جدید در خراسان تلاش می کنند. و بالاخره این اتفاق دیر یا زود می افتد.
۲- سبزوار همزمان یا جلوتر از نیششابور استان میشه و دراین موضوع از نیشابور عقب نمی افته.
اما وضعیت نیشابور می تونه به دو شکل باخت—بُرد و باخت—باخت باشه.
الف ) نیشابور چه وقتی وضعیت باخت—باخت خواهد داشت ؟
زمانی که انقدر با لجبازی به سبزوار ادامه بدهد که هیچیک ازاین دو شهر نتوانند استان شوند . در نتیجه سبزوار در همین موقعیت فعلی خود به عنوان یکی از شهرهای بزرگ خراسان رضوی می ماند و حتی پیشرفت می کند. همین طور که اینسالها پیشرفت کرده.
اما نیشابور همین حالا هم نسبت به گذشته تاریخی خود پسرفت زیادی داشته و بازنده است. چون شهری که صدها سال سابقه پایتختی کشور یا مرکزیت براستان خراسان را داشته در این وضعیت فعلی که سومین شهر استان خراسان رضوی است و تازه نه فرودگاهی دارد و نه دانشگاهی در حد سبزوار و مشهدهمین الآنم در اوج رکود و سستی خود به سرمی برد و برای مرکز استان شدنش به اندازه کافی دیر شده. و کاربه جایی رسیده که نه تنها از شرق با مشهد درگیر است و از غرب در رقابت با سبزوار است . از جنوب هم باید به جنگ با تربتی ها برود که حالا ادعای تشکیل استان خراسان مرکزی را دارند.و اگر کمی دیگر به همین روش بگذرد کاشمرهم تبدیل به یک رقیب دیگر نیشابور می شود. ضمن اینکه حدود یک دهه قبل بجنورد و بیرجند دو شهر کوچک و بسیار کم اهمیت خراسان که تا بیست سال قبل ده کوره ای بیش نبودند در کوران دعواهای نیشابور با سبزوار و مشهد از نیشابور جلو زدند و مرکز استان شدند.پس الآن نیشابور نه تنها برخلاف گذشته خود شهر اول خراسان و حتی پایتخت ایران نیست ، بلکه در خراسان کوچک شده این سالها هم شهر سوم وچهارم و حتی پنجم خراسان شده است. و این یعنی مفتضحانه ترین باخت ها برای به قول خود نیشابوری ها ام البلاد خراسان !!!!!!!! که از این ام البلادی فعلاً چیزی باقی نمانده است.
ب ) اما وضعیت نیشابور چه زمانی باخت—بُرد خواهد بود ؟
زمانی که نیشابور دست از این لجبازی های بچه گانه بردارد و به پرو پای سبزوار نپیچد و بگذارد سبزوار که به لحاظ جمعیت تقریباً بانیشابور برابر و حتی چندهزارنفری بیشتر است ، و به لحاظ سایر ملاک ها مثل شهرستانهای اقماری ، فاصله از مشهد ، راه های مواصلاتی و فروگاهی ، منطقه ویژه اقتصادی ، پتروشمی و پالایشگاه ، دانشگاه و … از نیشابور جلوتر است استان مستقل خود را تشکیل بدهد و با این ترتیب بعد از سبزوار، نیشابور به مرزی ترین شهر خراسان رضوی از سمت غربی تبدیل شود.
پس از بیرون رفتن سبزوار از استان خراسان رضوی درابتدا به نظر می رسد نیشابور بازی را باخته است. چون از رقیب خود سبزوار شکست خورده. اما حداقل کار اینجاست که یکی از جبهه های نبرد و رقابت نیشابور برای همیشه از سمت غرب بسته شده است. بعد از آن نیشابور که هم به لحاظ جمعیتی هم به لحاظ دانشگاهی و صنعتی و مواصلاتی وپیشینه تاریخی از تربت حیدریه این سالها جلوتر است ، با خیال راحت می تواند ادعای استان شدن کند و پرچم استان خراسان مرکزی را برپا کند.
این موضوع می تواند نهایتاً و خیلی زیاد پنج ، یا شش سال به طول بیانجامد. یعنی اگر سبزوار در این سالها استان شود ، نیشابور که دیگر رقیب عمده ای ندارد خیلی که دیر بشود نهایتاً در سالهای پایانی همین دهه استان خودش را تشکیل می دهد و این فاصله چندسال در مقابل یک عمری که قرار است مرکز استان باشد چیز زیادی نیست.
البته باید توجه کرد با مرکز استان شدن نیشابور در نواحی مرکزی خراسان ، هنوز هم شکوه و عظمت دیروزی این شهر به طور کامل احیا نمی شود.اما حداقل از الآن که نیشابور در ردیف یکی از حدود ۳۰۰ شهرستان کشور قرار دارد به ردیف یکی از ۳۳ مرکز استان کشور ارتقاء می یابد که باز خیلی خوب است.اگرنه الآن نیشابور به لحاظ مرکزیت سیاسی و اداری حتی با شهرستان های تازه تأسیس فیروزه و خوشاب وجوین و جغتای هم برابر شده و وقتی هم که بقیه بخش هایش مثل خرو و قدمگاه و عشق آباد هم شهرستان شوند ، دیگر به لحاظ سطح سیاسی با آنها برابر می شود.
پس همانطور که دیدیم اگر نیشابور دست از سر سبزوار بردارد و بگذارد این شهر استان شود ، باخت اولیه نیشابور خیلی سریع به بُرد تبدیل می شود. اما اگر همچنان این رقابت مخرب بین نیشابور و سبزوار باشد باید منتظر باشیم که در آینده تربت حیدریه هم استان خود را تشکیل بدهد و کاشمر هم آنقدر بزرگ شود که دیگر از هیچکجا تبعیت نکند و خود ادعای استان شدن داشته باشد.
اما همونطور که اول گفتم اینجا نیشابور بیشترضرر می کنه و سبزوار مثل بیشتر دوره های تاریخی خودش یک شهر و اون هم یکی از بزرگترین شهرهای شمال شرق کشور باقی می مونه.
آدرس :همه چیز برای مرکز استان شدن سبزوار فراهم است
آمادگی کامل سبزوار برای تجربه یک جهش صنعتی بزرگ
استقرار صنایع بزرگ و کوچک در هر جامعه ای یکی از عوامل موثر و مهم در رسیدن آن جامعه به توسعه پایدار است.
البته این بدان معنا نیست که استقرار هر نوع صنعتی ، با هر نوع هزینه و اقتضائاتی ، بتواند جامعه را به سمت توسعه پایدار سوق دهد. بلکه حتی ، ایجاد صنایعی که با شهر یا کشور محل استقرار سنخیت زیست محیطی ، فرهنگی ، مصرفی یا علمی نداشته باشند یا برای استقرار آن ها برنامه ریزی کافی و صحیح صورت نگرفته باشد ، در نهایت ممکن است به زیان های جبران ناپذیری منجر شوند.
لذا استقرار هر نوع صنعتی در مناطق مختلف باید حتماً با رعایت اصول خاص علمی ، اجتماعی و زیست محیطی انجام شود و همچنین برای حصول توسعه پایدار لازم است ، سایر زیرساخت های ضروری نیز فراهم آید وتنها به رشد خام صنعتی یک منطقه اکتفا نشود.
اگر با در نظر گرفتن همه شرایط پیش گفته ، صنایع متعددی در شهرها و نواحی گوناگون ایجاد شود، چرخ اقتصاد کشور به خوبی به جریان خواهد افتاد و توسعه پایدار را برای آن جامعه به ارمغان خواهدآورد.
پس از بیان این مقدمه کوتاه اگر نگاهی به نحوه رشد و استقرار صنایع در خراسان داشته باشیم ، در می یابیم رشد صنعتی در این استان در گذشته به شکلی کاملاً غیرعلمی ونامتوازن صورت گرفته بود که به موجب آن تنها دو شهرستان مشهد و نیشابور با تکیه به برخی مختصات طبیعی وجغرافیایی خود ، فرصت رشد صنعتی را به دست آورده بودند.
اما با توجه به تفاوت اساسی بین مفهوم رشد و مفهوم توسعه باید گفت این سرمایه گذاری های صنعتی عجولانه و بی تدبیرانه که تا چند سال قبل عمدتاً توسط دولت صورت می گرفت هرچند به اشتغال شمار زیادی از جوانان این شهرها منجر شد ،لیکن عملاً به توسعه پایدار مشهد و نیشابور نیانجامید وحتی برخی زیان های زیست محیطی و خسارات جبران ناپذیر طبیعی را ایجاد کرد که در آینده نیز می توانند ، مانع توسعه صحیح این شهرها باشند.
البته شهر مشهد با اتکا به سایر توانمندی های خود ، از جمله وجود بارگاه سراسر خیر و برکت ثامن الحجج علی بن موسی الرضا (ع) به هرحال توانست مسیر توسعه مطلوب را بپیماید و امروز به معنای واقعی یک شهر مهم و اثرگذار در کشور محسوب شود.
اما متأسفانه رشد نامتوازن و بدون مطالعه کافی صنعت در نیشابور آسیب های جبران ناپذیری را بر پیکر توسعه این شهر عزیز خراسان وارد آورد.
به عنوان مثال نیروگاه سیکل ترکیبی نیشابور که یکی از زیرساخت های توسعه صنعتی این شهرستان محسوب می شود ، عملاً موجب ایجاد تغییرات منفی در وضعیت آب وهوایی و کاهش میانگین بارندگی های این شهرستان شد . (منبع1) و (منبع 2)
همچنین استقرار عجولانه و بدون برنامه ریزی سایر صنایع کوچک و بزرگ نیز در شهرستان نیشابور آسیب هایی جدی به ساختار طبیعی این شهرستان وارد آورده است که در طولانی مدت ضرر این صنایع از سود آنها بیشتر شده است.(منبع 1) ، (منبع2) ، (منبع3) ، (منبع4)
در نقطه مقابل از آنجایی که نیشابور با سرگرم شدن به رشد بادآورده صنعتی از رشد دادن سایر زیرساخت های اساسی توسعه ، از جمله احداث فرودگاه ، تأسیس دانشگاه های معتبر ملی ، رونق فعالیت های جوان پسند ورزشی ، گسترش ساختارهای اجتماعی ، کوچک کردن حوزه مدیریتی و سیاسی با ایجاد شهرستان های جدید و … غافل ماند ، این شهر در پیمودن مسیر توسعه پایدار تا به امروز موفقیت شایسته ای به دست نیاورده و هنوز نیازمند آن است که برای ایفای نقش اثرگذار در آینده سیاسی ، اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی خراسان به طور جد به فکر ایجاد سایرزیرساخت های اساسی توسعه باشد.
حتی در سال های اخیر پس از توقف سرمایه گذاری های دولت در بخش صنعتی و ورود پررنگ تر بخش خصوصی به این وادی ، به تدریج شاهد ظهور قطب های جدیدی در صنعت خراسان هستیم که البته بیش از گذشته به توانمندی ها و اقتضائات منطقه ای توجه دارند و حتی به لحاظ صنعتی نیز جایگاه نیشابور را به عنوان یکی از قطب های اصلی صنعت خراسان ، متزلزل کرده اند.
در تکمیل این گفته بد نیست اشاره کنیم در حال حاضر بزرگترین شهرک صنعتی شمال شرق کشور در شهرستان چناران قرار دارد.(منبع 1) ، (منبع 2)
همچنین طبق اعلام مسوولان و برنامه ریزی های انجام شده ، شهرستان چناران درحال تبدیل به قطب دوم صنعت خراسان ، پس از مشهد مقدس است.(منبع)
شهرستان های جوین و جغتای در شمال خطه سربداران نیز هریک با برخورداری از صنایع متعدد در حال تبدیل شدن به قطب های صنعتی با اهمیتی در خراسان هستند .(منبع1) ، (منبع2)
شهرستان سرخس نیز با پالایشگاه گاز خانگیران وصنایع جانبی آن یکی از اصلی ترین قطب های صنعتی شمال شرق کشور است که بارها اخبار و گزارش های مربوط به آن از بخش های خبری شبکه های سراسری صدا و سیما پخش شده است.
پالایشگاه خانگیران سرخس یکی از بزرگترین مجموعه های گازی جهان است و تولیدات آن به نقاط مختلفی در داخل و خارج از کشور صادر می شود. لذا اگر حتی سرخس را در کنار مشهد اولین قطب صنعتی خراسان بدانیم ، بی راه نگفته ایم.(منبع1) ، (منبع2) ، (منبع3)
شهرستان های تربت حیدریه ، خواف و زاوه نیز به سرعت مسیر رشد صنعتی را می پیمایند.
شهر جدید بینالود که به لحاظ سیاسی ،اداری واقتصادی یکی از شهرهای اقماری و وابسته به مشهد مقدس است ، (منبع) در منطقه جنوب غربی مشهد مجموعه صنعتی بزرگی را پدید آورده است که کارخانه ایران خودرو خراسان در آن مجموعه جای دارد.(منبع : وبسایت رسمی ایران خودرو خراسان)
طبق برنامه ریزی های اولیه ، در آینده ای نزدیک بینالود مانند گلبهار از وابستگی مشهد خارج خواهد شد و به یک شهرستان جدید در پیرامون مشهد ارتقاء خواهد یافت و بدین ترتیب رسماً یک قطب صنعتی بزرگ دیگر در شمال شرق کشور ظهور خواهد کرد.
مردمان شهرستان سبزوار نیز در سال های اخیر به صورتی آگاهانه و مبتنی براصول علمی در تلاش و تکاپویی جدی برای فراهم آوردن زمینه های رشد صنعتی شهر و دیار خود بوده اند.
حتی همین حالا سبزوار به عنوان قطب تولید سیمان در شرق کشور شناخته می شود. (منبع1) ، (منبع2)
دلیل این رشد سریع قطعاً ، فراهم آمدن تمامی زیرساخت های ضروری برای توسعه صنعتی در شهر سبزوار است.
در توضیح این مطلب باید گفت : سبزوار که هم اکنون یکی از بزرگترین شهرهای شمال شرق ایران است و جمعیت آن از چند مرکز استان کشور بیشتر می باشد ، بعد از مشهد مقدس در میان شهرستان های 30 گانه خراسان رضوی ، تنها شهرستانی است که از یک فرودگاه فعال با پروازهای داخلی و خارجی برخوردار است که شمار پروازهای آن از نخستین سال افتتاح تا کنون دائماً درحال افزایش بوده است.
طبق نظر کارشناسان ، «فرودگاه ها از با ارزش ترین زیر ساخت های جوامع پیشرفته محسوب می شوند و به دلیل برخورداری از پتانسیل های مختلف، در رشد اقتصادی کشور ها و کمک به ایجاد توسعه پایدار نقش مهمی دارند . ارزش و اهمیت فرودگاه ها در دنیای امروز به حدی است که برخی کارشناسان، فرودگاه ها را لوکوموتیو اقتصادی هر کشور توصیف می کنند و وجود فرودگاه های پررونق و کارآمد را عامل رشد اقتصادی و توسعه‌ی پایدار می دانند.»
(منبع:سیبنا ، پایگاه خبری اقتصاد ایران) ، (منبع2)
با توجه به آنچه گفته شد ، وجود فرودگاه آن هم از نوع بین المللی در شهرستان سبزوار ، اساسی ترین عامل زیرساختی برای توسعه پایدار غرب خراسان رضوی را در همه زمینه ها از جمله در زمینه صنعتی فراهم آورده است.
به جز فرودگاه بین المللی ، زمینه های زیرساختی دیگری نظیر احداث دستک راه آهن و اتصال سبزوار به راه آهن سراسری تهران – مشهد ، عبور خط لوله 48 اینچ انتقال گاز به عنوان پرقدرت ترین خط لوله گاز کشور از سبزوار ، اخذ مجوز احداث منطقه ویژه اقتصادی با کارکرد تجاری وصنعتی در سبزوار ، قرار گرفتن سبزوار در شاهراه ارتباطی شمال شرق کشور با عبور جاده های اصلی به 4 جهت شمال ، جنوب ، شرق و غرب از این شهرستان و واقع شدن سبزوار در محل تلاقی جاده ارتباطی شهرهای مشهد ، نیشابور ، داورزن ، شاهرود(استان سمنان) ، خوشاب ، قوچان ، درگز ، جوین ، اسفراین ، بجنورد (استان خراسان شمالی) ، ششتمد ، بردسکن ، طبس (استان یزد) و سایر نواحی کشور …عبور آزادراه با اهمیت حرم تا حرم از محدوده حریم شهری سبزوار ، وجود سرمایه های بانکی انبوه در بانک های سبزوار (منبع)، وجود پویایی های لازم در بخش خصوصی و توسعه ساختارهای اجتماعی دیار سربداران (منبع) (منبع)،… همه زمینه های لازم برای جهش صنعتی والبته توسعه پایدار سبزوار را فراهم آورده اند.
وجود دشت های وسیع و زمین های غیرزراعی کافی جهت استقرار هرنوع صنعت ، برخورداری از مزیت وزش بادهای پرقدرت در برخی فصول سال و تابش تقریباً همیشگی و شفاف خورشید جهت تولید انرژی پاک ، وجود منابع غنی معدنی ، وجود تولیدات کشاورزی و باغی متنوع نیز از جمله توانمندی های طبیعی خطه سربداران در جهت رشد و توسعه صنعتی است.
حتی قرار گرفتن سبزوار در یک منطقه نیمه بیابانی نیز برخلاف تصور عامیانه رایج در واقع هیچ مانعی برای رشد صنعتی این شهرستان محسوب نمی شود.(منبع)
بهترین مثال های تأیید کننده این ادعا رشد صنعتی مناسب و استقرار شمار قابل توجهی از صنایع مادر در شهرهای یزد و سمنان و منطقه سلفچگان قم است که به معنای واقعی مناطقی بیابانی و خشک در حوالی کویرهای مرکزی کشور ، هستند.
در کل باید گفت به دلیل وجود همه توانمندی های زیرساختی فوق است که در سال های اخیر شاهد ایجاد یک خیز بلند صنعتی در شهرستان سبزوار بوده ایم. به طوری که هم اکنون به جزصنایع متعددی که در شهرستان های اقماری سبزوار شکل گرفته و یا در حال احداث است ، چندین پروژه مهم صنعتی نیز در خود شهر سبزوار به طور همزمان در حال پیگیری است که هرچند اجرای آنها کمی زمان بر است و فراز و فرودهای خاص خود را خواهد داشت ، اما در نهایت جایگاه سبزوار را در آینده به مرتبه یکی از قطب های اصلی وتعیین کننده صنعتی در استان و کشور ارتقاء خواهد داد.
مجتمع داروسازی طه سبزوار (منبع) ، کارخانه تولید پودر پی سی سی برای اولین بار در خاورمیانه (منبع) ، مجتمع پتروشیمی و پالایشگاهی ستاره خراسان (منبع) به عنوان معدود پالایشگاه های نفتی موجوددر شرق کشور ، مجموعه کارخانه های کوچک و بزرگ در حال احداث در شهرک صنعتی شماره یک و دو سبزوار همگی پروژه های صنعتی متعدد و البته مهمی هستندکه اجرای آنها در حال رقم زدن جهش مناسب صنعتی برای سبزوار است. (منبع)
در ماه های اخیر نیز دارالمومنین سبزوار شاهد برگزاری یک اجتماع بزرگ صنعتی بود که درآن معاون وزیرصنعت ، معدن وتجارت به همراه شمار زیادی از مسوولان بلندپایه صنعتی کشورو استان در جمع صنعتگران سبزوار حضور یافتند و مسائل صنعت این شهر را از نزدیک مورد بررسی قرار دادند.(منبع)
این جلسه کم نظیر که معمولاً در شهرستان های غیرمرکز استان برگزار نمی شود ، با همت و پیگیری های نمایندگان مردم سبزوار درمجلس شورای اسلامی آقایان دکتر محسنی و مهندس سبحانی تحقق یافت و به لحاظ مالی ، اعتباری و اداری آورده های خوبی برای صنایع سبزوار بزرگ (سبزوار ، جوین ، جغتای ، خوشاب ، داورزن ، ششتمد و روداب) داشت.(منبع)
ناگفته نماند که برخی توانمندیی های که در سطر های بالا بدان اشاره شد ، علاوه بر اینکه زیرساخت های مناسبی برای توسعه صنعت سبزوار هستند ، به خودی خود نیز از ارزش های اقتصادی مستقلی برای غرب خراسان رضوی برخوردارند و به توسعه پایدار این منقطه در آینده یاری خواهند رساند.
به عنوان مثال فرودگاه بین المللی ومنطقه ویژه اقتصادی نه فقط به عنوان طرح هایی زیرساختی برای رشد صنعت بلکه هریک خود به عنوان پروژه هایی مادر و حائز اهمیت در توسعه پایدار خطه سربداران ایفای نقش کرده وخواهند کرد.
راستی فراموش کردم منبع مطلب قبلی را بنویسم :
سایت اسرارنامه
http://www.asrarnameh.com/essays.php?id=1201
همه منابع هم در همون سایت اسرارنامه ذکر شده و قرار گرفته هرکس دوست داشت ببینه راست می گم یا نه به آدرسی که گفتم مراجعه کنه تا خودش ببینه.
به یک دیدگاه متفاوت
من میگم آب آبادانی زمین که مهمترین عناصر در یک شهر یا محل اقامت انسانی مطرح است مهم است نه برد برد نه باخت باخت
من میگم ان دوره گذشته با داد قال بتوان شهری مرکز استان کرد باید تمام عناصر مرکزیت با برنامه ریزی کارشناسی شود تا شهری بر گرده بقیه شهرهای دیگر سوار نشود مهم نیست سبزوار-کاشمر-تربت حیدریه…مرکز استان شوند
درباره دانشگاه سبزوار الان دانشگاه علوم فناوری قوچان-دانشگاه تربت حیدریه -مرکز اموزش عالی گناباد -مرکز اموزش عالی کاشمر در خراسان رضوی وجود دارددیگر گذشت زمانی درخراسان رضوی دانشگاه فردوسی و تربیت معلم سبزوارفقط وجود داشت
درباره قطب سیمان سبزوار جهت اطلاع این کارخانه در115 کیلومتری سبزوار است یعنی در بخش روداب با 75 کیلومتر به طرف پروند رفت فقط مثل فولاد جوین که شهرستان جوین جلوی سبزواری ها را گرفتند که فولاد جوین فولاد سبزوار می گفتند این کارخانه باید سیمان روداب باشد
درباره فرودگاه شش پرواز فقط به تهران اولا ارزش ندارد حرفی زد بعدم توضیح داده بودم قبلا
درباره پالایشگاه و پتروشیمی همین بث بعد 5سال ادعاها نماینده شان از نبود سرمایه گذار خبر داد همان نبود پتانسیل ها
درباره جمعیت مرکز امار ایران سبزوار319000 نفر و نیشابور433000 نفر و کاشمر157144 نفر
درباره خشهای بالاتر از مرکز شهرستان قبلا توضیح دادم
پایتخت اینده ایران
http://www.khabaronline.ir/detail/276693/society/urban
هر دم از این باغ بری می رسد
این هم ورزش پر ادعای سبزوار
((((قهرمانی زورکی برای سبزوار! استعفاوافشاگری رییس سازمان تیمهای ملی هندبال:سرمربی?تیم?ملی?به?خاطرسبزواری‌هاتغییرکرد نویسنده : هدیه خطیبی
«غیرمنطقی‌ترین پرونده ورزشی کشور در کمیته انضباطی هندبال» این جمله را فرامرز می‌آبادی، رییس سازمان تیمهای ملی هندبال پس از استعفا از این سمت میگوید. او که کماکان رییس هیات اصفهان باقی مانده به دلیل دفاع از حق هندبال شهرش که متولی اصلی این رشته محسوب میشود، ساز جدایی از جلال کوزه‌گری رییس فدراسیون هندبال که چندی است بیش از همیشه مورد هجمه انتقاد قرار گرفته، کوک کرد. ماجرا از این قرار بود که لیگ برتر هندبال عملا با قهرمانی ثامن‌الحجج(ع) مشهد به پایان رسید و این تیم حتی جشن قهرمانی به پا کرد اما فدراسیون در رفتاری مشکوک کناره‌گیری سپاهانی‌ها را بهانه کرد تا تکلیف قهرمانی در کمیته انضباطی مشخص و احتمالا به تیم ثامن‌الحجج سبزوار برسد!
حذف سپاهان، بهانه قهرمانی سبزوار
امروز در حالی نشست کمیته انضباطی برگزار میشود که روز گذشته پرده از برخی واقعیت‌ها برداشته شد. می‌آبادی میگوید فدراسیون میخواهد سپاهان را که به خاطر عملکرد ضعیف داوران از لیگ کناره‌گیری کرده از جدول رقابت‌ها حذف کند.نکته قابل تامل این است که با حذف سپاهان از تیم ثامن‌الحجج مشهد چهار امتیاز(به دلیل دو باخت سپاهان به این تیم) و از تیم ثامن‌الحجج سبزوار دو امتیاز(به دلیل یک باخت سپاهان به این تیم) کسر خواهد شد. به این ترتیب احتمالا هدف مورد نظر فدراسیون محقق و تیم سبزوار با 26 امتیاز قهرمان و تیم مشهدی با 24 امتیاز به رده دوم نزول پیدا میکنند، چرا در حال حاضر هر دو تیم 28 امتیازی هستند و مشهد به دلیل تفاضل گل بیشتر در صدر قرار گرفته است.
عوامل فدراسیون به دنبال تغییر نتیجه؟!
اما از منابع غیررسمی هم خبر میرسد که برخی عوامل فدراسیون در هنگام بازی همان زمان هفته پایانی لیگ به دقت نتیجه پیکار دو مدعی جام را رصد میکردند و حتی در اتفاقی غیرورزشی به داوران و ناظران بازی ثامن‌الحجج سبزوار خط داده شده که اختلاف گل این تیم بالا برود و از طرف دیگر به داوران بازی ثامن‌الحجج مشهد گفته شده جلوی پیروزی این تیم را بگیرند که البته این شایعه تایید نشده و با مقاومت داوران شریف هندبال کشور همراه بود و در نهایت نتیجه واقعی و البته برخلاف خواسته بعضی‌ها رقم خورده است.
خوشخدمتی به سبزوار
با سرمربیگری رافائل!
نکته دیگر به جلسه روز 28دی فدراسیون با حضور علیرضا حبیبی سرمربی ثامن‌الحجج مشهد به عنوان نماینده مربیان، فرامرز می‌آبادی رییس سازمان لیگ تیمهای ملی، خسرو نصیری، سلیمی رییس کمیته مربیان و کوزه‌گری که البته رسانه‌ای نشد، بازمی‌گردد. در این نشست تصمیم گرفته میشود تا علیرضا حبیبی به عنوان سرمربی تیم ملی بزرگسالان معرفی شود و خود وی پیشنهاد میدهد تا از رافائل سرمربی اسپانیایی ثامن‌الحجج به عنوان مشاور استفاده کند اما در حین ناباوری بعد از چند روز خبر از توافق اولیه فدراسیون با رافائل برای سرمربیگری تیم ملی میرسد و کوزه‌گری اعلام میکند به دلیل مشکلات مالی باید از این فرصت استفاده کنیم چرا که مبلغ قرارداد رافائل را موسسه ثامن‌الحجج سبزوار میدهد. حبیبی در این‌باره به«گل» گفت:«حتی معرفی کادر فنی هم به عهده خود من بود، نمیدانم چرا بدون نشست دوباره یا اطلاع‌رسانی به یک‌باره تصمیمات گرفته شده لغو و موضوع به صورت دیگری عنوان شد. فدراسیون به صورت ویژه کار کرد!»
رافائل برای فدراسیون تصمیم میگیرد!
می‌آبادی رییس مستعفی سازمان تیمهای ملی هندبال به«گل» گفت:«سه ماه قبل به شرط همکاری به فدراسیون آمدم اما فدراسیون با من همکاری نکرد! حالا هم به خاطر منافع استانم که قصد نابودی هندبالش را با تناقض‌گویی دارند، کنار می‌روم. البته حتی در سازمان تیمهای ملی هم نمی‌توانستم نقشم را ایفا کنم.»
وی تاکید کرد:«برخی مسایل را نمیشود به زبان آورد اما برخی مناسبات برایم روشن نیست. در جلسه‌ای که رسانه‌ای نشد، حبیبی سرمربی تیم ملی شد اما به یک‌باره اسم رافائل در راس تیم ملی مطرح شد. متاسفانه هندبال برخلاف بسکتبال که با اقتدار بچیروویچ را در تیم ملی و باشگاه مهرام دارد و به هیچیک باج نمیدهد، بله‌چشم‌گوی سرمربی خارجی شده است و این به دلیل ضعف مدیریتی ما در فدراسیون است.»
وی افزود:«از همان ابتدا با تشکیل کمیته فنی مخالف بودم چرا که اگر قرار به استقلال سازمان تیمهای ملی است نباید اعضای دیگری بالاتر از مشاور قدرت تصمیم‌گیری داشته باشند. به جای اینکه فدراسیون برای رافائل تعیین تکلیف کند او خط‌مشی انتخاب کرده و این امری عجیب است. چرا او باید بگوید سه هفته در ایران و یک هفته در اسپانیا هستم و تمام بازیکنان را خودم انتخاب میکنم!»
اغماض فدراسیون با قهرمانی ثامن!
می‌آبادی با اشاره به قهرمانی تیم ثامن‌الحجج در لیگ برتر بانوان اضافه کرد:«چرا در آن رقابت‌ها موضوع حذف یا کمیته انضباطی تیمهای کرمان، فیروزآباد و شهرداری تبریز که از پیکارهای هفته پایانی کناره‌گیری کردند، مطرح نشد. ما علتش را میدانیم چرا که ثامن به قهرمانی رسیده بود، دیگر مشکلی در بین نبود!»
وی اظهارنظر سرمربی سبزوار که گفته منتظر حذف سپاهان هستیم تا جشن قهرمانی به‌پا کنیم را جالب توجه عنوان کرد!:«نباید به خاطر کمک مالی یک باشگاه که البته دستش هم درد نکند اصول منطقی را زیر سوال ببریم.»
به آقا جواد
بابا دمت گرم دیگه. حالا داری خبرگزاری تابناک با اون دبدبه و کبکبش که همه جای ایران مخاطب داره رو زیر سوال میبری و میگی نظر شخصی بوده؟ کی گفته بخت طبس با پیوستن به خراسان جنوبی برای استان شدن از بین رفته؟ اتفاقا شانس آورد و کلی امتیاز این وسط گیرش اومد و یک پله به استان شدن نزدیکتر شد. مثلا به محض این کار صاحب معاونت استانداری شد. و گرنه خودش هم میدونست حالا حالا ها از این پست تو طبس 70 یا 80 هزار نفری خبری نیست. چون همین الان هم شهرستانهایی مثل همین کاشمر و قوچان خودمون با جمعمیت 150 هزار نفر به بالا هنوز فرمانداری ویژه ندارند. این هم آدرس:
http://tabasnews.ir/political/news-id=4587
از اونجا که معاونت استانداری برای ارتقا به استان امتیاز بزرگی محسوب میشه پس کم کم داره پیش بینی های تابناک در مورد طبس داره صحیح از آب در میاد. البته معاونت استانداری همچین تحفه ای هم نیست در حد اسمی دهن پر کنه اما چون موقع تقسیمات کشوری خودش امتیاز خوبیه لازمه کاشمر هم انشالاه اون رو دریافت بکنه. در ضمن فکر میکنید طبس شانس کمی برای استان شدن داره؟ طبق حرف تابناک قراره طبس و خوروبیابانک و بشرویه (که ماشاالاه از نظر وسعت از هم کم نمیارن) در آینده استان بشن که اگه این کار بشه این استان یکی از پهناورترین یا پهناورترین استان کشور بشه. فکر کردی وسعت ملاک نیست؟ مگه اونجا در مورد استان شاهرود ننوشته که “شاهرودی‌ها هم مدتی است درخواست استان شدن دارند. کاظم جلالی نماینده دوره هشتم و نهم مجلس که طرح این استان را در مجلس هم پیشنهاد داد، معتقد است وسعت زیاد شهرستان شاهرود در مقایسه با استانهایی مثل گیلان، مازندران، تهران، قم و قزوین و همچنین موقعیت آن در اتصال شرق به غرب و شمال به جنوب کشور دلایل خوبی برای شکل گیری استان شاهرود هستند. ضمن این که جمعیت شاهرود از جمعیت شهر سمنان هم بیشتر است.”؟ پس طبق نظر شما نماینده ی شاهرود عمریه که دنبال نخود سیاه میگرده. بعد شما از فاصله ی زیاد بخش های سابق سبزوار ایراد میگیری؟ بنده خدا ما اتفاقا خوشحال هم میشویم و این حرفها نشون میده که استان سربداران در کنار بقیه ی امتیازاتی که داره از امتیاز وسعت هم برخورداره. بعضی از این امتیازات عبارتند از: مرکزیت، راه ارتباطی زیاد،فرودگاه، دانشگاهای بزرگ فعلی و در حال احداث(دانشگاه فرهنگیان، صنعت و معدن، علوم پزشکی، دانشگاه و پادگان افسری و درجه داری(که با این کار سبزوار عملا در رده ی 6 مرکز استان مهم کشور قرار میگیره) ، دانشگاه حکیم سبزواری(که رشته های نفت و گاز و پتروشیمی و فیزیک هسته ای و … در اون وجود داره)، دانشکده علوم قرآنی، پردیس دانشگاه آزاد، پیام نور، فنی حرفه ای و غیر انتفاعی و…)، جمعیت خوب، موقعیت استراتژیک، دوری از مشهد، هم مرز بودن با چند استان کشور، ارتباط مستقیم با دو پایانه ترانزیتی مهم باجگیران و لطف آباد، منطقه ویژه اقتصادی، تجارتی بازرگانی بودن (مثلا بخش عمده ی کالاهای خراسان شمالی مثل مصالح ساختمانی از اینجا تامین میشه)، نقدینگی بالای شهرستان به سبب شرکتها و کارخانجات بزرگ سرمایه دارای سبزواری و جوینی در جای جای ایران مثلا نیشابور)، بزرگترین پایگاه شکاری شرق کشور و… . این هم بعضی از آدرسها:
” سبزوار در ردیف تهران ، مشهد ، اصفهان ، تبریز و شیراز قرار گرفت”
http://www.asrarnameh.com/news.php?id=153
” قرار گرفتن سبزواردر ردیف 5 مرکز استان با تأسیس یک پادگان افسری و درجه داری”
http://www.asrarnameh.com/news.php?id=437
راستی از استان بم و جیرفت هم که ایراد گرفتی و گفتی: ” با وجود رفسنجان سیرجان ایا بم جیرفت می توان حساب کرد “. اصلا معلومه از هیچی خبر نداری و نمیدونی تو استان کرمان چه خبره. در بین این چهار شهرستان نام برده شده جیرفت و بم بیشترین فاصله رو از کرمان دارند و حوزه ی جمعیتی پیشنهادی به وزارت کشورشون هم از حوزه ی سیرجان و رفسنجان بیشتره. مثلا جیرفت استان 700 هزار نفری پیشنهاد داده. تازه بهتره بدونی شهری مثل جیرفت ده تا از ادارات کل و نهادهای مستقل استان کرمان رو در خودش جا داده. این هم آدرس.
http://ostanjiroft.mihanblog.com/
http://www.sabzvaran.blogfa.com/
تازه رفسنجان که با جیرفت رقین نیست تازه نماینده ی رفسنجان از استان شدن جیرفت حمایت کرده. این هم آدرس
http://jiroftii.blogfa.com/post-561.aspx
ظاهرا تنها مخالف این اتحاد بین جیرفت و رفسنجان شمایید و از اونجا که میدونم شما دست به ایجاد تفرقه ی خوبی دارید، اونجا رو بهتون به عنوان محل جدید توصیه میکنم تا سرگرم باشید. بلکه کمی سبزواریها و جوینی ها و جغتایی ها و جدیدا کاشمر و… نفس راحتی بکشن.
ولی بم مثل نیشابور، رقابت شدیدی با جیرفت داره اما خوبیش اینه که مثل استان سبزواران(یکی از نامهای پیشنهادی برای استان جیرفت) با استانهای دیگه هم مرزه. به این خاطر از نیشابور خیلی جلوتره و به همین خاطر اسمش در تابناک اومده احتمال استان شدنش هست اما بعید میدونم با وجود استانهای شلوغ تری مثل خراسان رضوی همزمان با جیرفت مستقل بشه و این کار مرحله ای انجام میشه.
اما از همه ی اینها گذشته اسم یک استان تو اون لیست دیده بود که شبیاهت زیادتری به وضعیت سبزوار و نیشابور داشت. اون هم استان مازندران غربی بود. مازندران طوریه که وقتی از ساری به سمت غرب حرکت میکنید اول به شهرهای بزرگی مثل بابل و آمل میرسید و بعد از اون به شهرهای کم جمعیت تری که قراره در استان مازندران غربی قرار بگیرند میرسید. منطقه ی آمل و بابل و شهرستانهای اطراف مثل نیشابور میمونند. از شمال که دریاست از غرب و شرق هم دستشون به جایی بند نیست و از جنوب با وجود همسایه بودن با شهرستانهای استان تهران به دلیل کوهها و موقعیت جغرافیای این شهرها نمیتونند شهرستان بگیرند. به قول شما زمین کشاورزی هم خیلی زیادتر از نواحی غربی شون دارند. ادعای استان هم دارند اما در تابناک فعلا اسمی ازشون نیست که نیست. کجا نوشته که مازندران غربی به سبب آب و هوا باید استان بشه؟
شهرهای مدعی مثل نیشابور در اطراف شهرستانهایی که تابناک اشاره کرده به وفور در ایران هستند و مطمئن باش از دید کارشناسان تابناک مخفی نیستند اما تابناک سعی کرده به طور مختصر به شهرستان های بخت اول در هر منطقه و بدون ذکر جزئیات آنها (به دلیل جلوگیری از دامن زدن به اختلافات) اشاره کنه. مثلا از این همه امتیازاتی که برای سبزوار و جیرفت گفتم اصلا تو اون مقاله خبری نیست.این هم اصل خبر
این خبر رو به دلیل اهمیت و اعتبارش همه ی خبرگزاری ها بعد از تابناک انعکاس دادند.
حالا باز هم میگید سبزوار شهر به قول شما بی آب و علف نمیتونه مرکز استان باشه؟ یعنی آب و هوا و صنعت از امتیازاتی که برای سبزوار فهرست وار گفتم خیلی مهمتره؟ یعنی میگید سمنان و بیرجند و یزد و کرمان و … با نامردی استان شدن و تا جایی که نیشابور هست اونها نباید استان میشدند؟ یعنی میگید مرکز استان های خراسان رضوی و سمنان و بیرجند و سیستان و بلوچستان و فارس و اردبیل و … شهریه که بهترین آب و هوا رو تو استان داره؟ یعنی تهران اشتباهی مرکز استان شده و باید بره به دماوند یا رودهن یا اوشن فشم یا لواسان ؟ یعنی میخوای بگی زمان تشکیل استان سمنان، شاهرود(که هنوز هم که هنوزه از سمنان جمعیتش بیشتره) از سمنان خشک تر بود که مرکز استان نشد و مرکز رفت به سمنان یا اینکه عامل خیلی مهمتر دیگه ای به نام مرکزیت بود که باعث شد سمنان مرکز استان بشه؟ خودت قضاوت کن شاهرود کشاورزی و آب و هوا داره یا سمنان. آیا سبزوار چون آب و هوا نداره نمیتونه صنعتی بشه ؟ آیا از سمنان خشک تره؟ آیا نمیدونی که سبزوار بزرگ کارخونه های مهمی داره که اکثرش رو برای پیشرفت بخش های سابق اونجا ها ساخته و یا حالا که شهرستان شدند باز هم صنعت رو داره میبره اونجاها؟آیا فکر کردی سبزوار خودش زمین نداره؟ آیا شهرستان داورزن و ششتمد شهرهای پر آب هستند که تقریبا یک ماه پیش ایجاد نواحی در داورزن و روداب و ششتمد به تصویب رسید؟ آیا وقتی بخش 25 هزار نفری داورزن در حالی که زبرخان 65 هزار نفری هنوز شهرستان نشده، شهرستان میشه باید بگیم سبزوار حق بقیه رو میخوره؟ آیا اینها نشون میده که سبزوار بعد از استان شدن فقط به قکر اداره کردن خودشه؟ کارخونه ی سیمان به آب زیادی احتیاج داره که داره تو خوشاب ساخته میشه؟ جمکو و فولاد و اسید سیتریک و قند و آرد و کشت و صنعت و… رفته جوین. سیمان و فروکروم و… رفته جغتای. سیمان رفته خوشاب و سیمان رفته روداب و نیروگاه هم که قراره در داورزن بزنن ششتمد هم مطمئنا به همین زودی ها صاحب یک کارخونه مهم میشه. سبزوار این همه مدت سعی کرده رضایت اطرافش رو جلب کنه و نگذاشته قدرت یک جا متمرکز بشه؟ حتی نماینده های این منطقه فقط از خود سبزوار نیستند. آیا مثل نیشابور همه تاسیسات رو باید در اطراف مرکز ساخت؟ آیا نمیدونی که بخش مرکزی نیشابور به علت کوچکی حتی یک متر زمین برای کارخونه نداره و همین شده توفیقی اجباری برای زبرخان تا با ساخت تاسیسات در اونجا از این تاسیسات بهره ببره؟ واقعا نیشابور دلش برای زبرخان سوخته؟ اگه اینطوره چرا یک کارخونه درست و حسابی تو سرولایت نزده؟ نیشابور همش یک بخش دور از مرکز مثل همه ی بخشهای سابق سبزوار به نام سرولایت داره که همون رو هم نمیتونه راضی نگه داره و بندگان خدا باوجود میل قلبی به پیوستن به قوچان فقط بدلیل مخالفت نیشابور تا حالا جدا نشدن. اگه قرار بود سبزوار مثل نیشابور مملکت داری کنه که الان تکه تکه شده بود و بخشی میرفت به خراسان شمالی و بخشی میرفت به سمنان و بقییه هم ول معطل. نیشابوری که نمیتونه بخش هاش رو اداره کنه فردا چطوری میخواد یک استان رو بچرخونه؟ با آب و هوا؟ با کارخونه؟ لابد اونقدر میخواد کارخونه تو نیشابور بزنه که جمعیت همه ی استان رو بکشونه به نیشابور و اونوقت پز جمعیت بده. همون کاری که مشهد سالیان ساله که انجام داده.
تو نظرات قبلی گفتید ” من هیچگاه کاری به مردم کاشمر سبزوار تربت حیدریه ندارم بحث استان شدن کاملا منتفی است “. اولا استان شدن بقیه به نیشابور اصلا وابسته نیست که نیشابور بخواد جلوش رو بگیره. ثانیا متاسفم برای شما که اصلا شرایط رو درک نمیکنید و میگید یا نیشابور استان یا تقسیم منتفی. این نشان از بی فکری شماست. البته شاید حق داشته باشید چون از همون اول چهار دور و برتون همه هم استانی بودن و با بقیه جاها همسایه نبودین که ببینید اونها کجان و ما کجا. مثلا چرا باید طبس فرمانداری ویژه داشته باشه اما کاشمر با چنیدن برابر پرجمعیت تر نداشته باشه؟ چرا باید اسفراین از مدتها پیش فرستنده دیجیتال داشته باشه اما کاشمر بزرگتر نداشته باشه. چرا باید شاهرود دارای چند اداره کل مثلا اداره ی کل راه آهن باشه سبزوار یک اداره کل هم نداشته باشه؟ شکر خدا همه دارن به عمق فاجعه پی میبرم و از اینکه کاشمر هم ضرورت تقسیم استان رو احساس کرده واقعا خوشحالیم. اما همه میدونند که تنها شهری که راضی به همین وضع هست نیشابوره و بقیه اصلا مهم نیستند. اما با وضع پیش رو نیشابور هم دیرتر به خواستش میرسه و خواهی نخواهی از سبزوار بیشتر فاصله میگیره تا اینکه روزی سبزوار زودتر جدا میشه و نیشابور دیرتر. فقط این زمان بوده که طلف شده و استان شدن سبزوار و نیشابور و کاشمرو تربت و قوچان هست که عقب افتاده. اما خوشبختانه داره همه چی درست میشه شک نکنید.
در مورد قضیه ی پایتخت جدید باید بگم فقط یک نظر دهنده نیشابوری اون رو عنوان کرده این خیلی افتخاره؟
در بخشی از اون خبر اومده ” اما یکی از مخاطبان نوشته است: این طرح خوبی نیست. مشکل تراکم جمعیت استان تهران و اطراف آن جدی ترین مشکل طرح است. چون اینجا از نظر جغرافیایی دیگه ظرفیت بیشتر از این دارد پایتخت اصلی باید خیلی دورتر از تهران و هسته متراکم استان تهران باشد مثل ترکیه یا آمریکا و یا عربستان یا حتی آلمان غربی سابق! به نظر من حداقل فاصله 400 کیلومتر مناسب است شهرهای نیشابور، شاهرود، محلات، گلپایگان را خیلی مناسب برای این کار می دانم”
به خراسان غربی
درباره یزد کرمان سمنان این استانها کلا کویری هستند یعنی در 200 کیلومتر آب هوا کویری و یکسان است کوچکترین مثال فقط شهرستان جوین در75 کیلومتری سالیان است روزی سبزواری ها می رسانداز بخش کشاورزی-صنعت بالاتر-عرفا با فامیل جوینی به مراتب بیشتر از سبزوار
درباره تابناک شاید خبر نداری ولی برای اهل فن کاملا روشن است وضعیتش
بخش های نیشابور کمتر 20 کیلومتر فاصله دارند نه 80 کیلومتر
این هم فرودگاه بین المللی سبزوار
ماهی 8 پرواز فقط به تهران این است پتانسیل لازم ندارد-کشاورزی ندارد -کویری-صنعت پایین تر از بخشهای سابق-حالا فرودگاه پر ادعا
(((پرواز های فرودگاه سبزوار کاهش یافت
دوشنبه ۱۹ فروردین ۱۳۹۲ ساعت ۱۰:۱۸
۱
در پی افزایش ۶۵ درصدی قیمت بلیط های هواپیما و کاهش مسافران، پرواز های فرودگاه بین المللی سبزوار به دو روز در هفته کاهش یافت.
رئیس فرودگاه سبزوار در گفتگوی تلفنی با “سلام سربدار” با تائید این خبر، اظهار کرد: با پیگیری مسئولان سبزوار در تلاش هستیم تا پرواز های فرودگاه را به همان وضعیت پایان سال ۹۱ برگردانیم.
علی همتی افزود: فرودگاه مسئول ایجاد بستر های پرواز می باشد و هماهنگی پرواز ها برعهده شرکت های هواپیمایی است و پرواز های داخلی سبزوار از سوی شرکت هواپیمایی آسمان صورت می گیرد که آنها نیز پیگیر این مسئله هستند.
وی اضافه کرد: امروز (دوشنبه) جلسه ای با مسئولان هواپیمایی در تهران برای بررسی همین موضوع داریم که امیدواریم نتایج مثبتی را به همراه داشته باشد.
پیش از این فرودگاه سبزوار شش روز در هفته از شنبه تا پنج شنبه به مقصد تهران پرواز داشت که در حال حاضر فقط در روزهای دوشنبه و چهارشنبه پرواز صورت می گیرد.
خدمتت بگم این استانها (یزد،سمنان،کرمان که شما گفتید) درسته که کویری هستند اما مرکز استان در انها در پر آب ترین نقطه ی استان نیست. مثلا جیرفت در حاصلخیز ترین نقطه استان کرمان قار داره. تازه شهرهای دیگه مثل رفسنجان از کرمان کشاورزی تر هستند. در استان یزد شهرستان اردکان از یزد خیلی آب و هواش بهتره. در سمنان هم که دیگه حرفش رو نزن که اوضا خیلی ناجوره. همه میدونن که یکی از بهترین هوا ها در کل ایران در شاهروده (هوای قاره ای). کشاورزی شاهرود هم تو استان حرف اول رو میزنه تازه جمعیت شارود بیشتر از سمنانه دامغان هم کشاورزیش از سمنان بهتره اما سمنان شهریه که فقط گچ و آهک و نمک داره. اگه قرار بود آب و هوا امتیاز خیلی خوبی برای استان شدن باشه مگه نماینده های شاهرود و جیرفت و بقیه ی شهرهای نام برده در تابناک دهنشون خسته میشد که کشاورزی رو هم به عنوان دلیل قلمداد کنند؟ کشاورزی در کل چیز بسیار خوبی هست و اشتغال زایی خوبی برای هر شهر داره اما برای استان شدن نسبت به بقیه چیزها امتیاز کمیه. صنعت هم همین وضع رو داره. مثلا شهرک صنعتی عباس آباد یکی از شهرکهای بزرگ صنعتی واقع در استان پیشنهادی خرداد هست که کل صنایع نیشابور نصف اون هم نمیشه و حالا جالبه بدونی که نماینده ورامین اصلا صنعت رو جزء امتیازات درجه اول ورامین حساب نکرده در تابناک نوشته:”سیدحسین نقوی سخنگوی کمیسیون امنیت ملی مجلس میگوید که منطقه دشت ورامین در حال حاضر ظرفیت و استعداد استان به مرکزیت ورامین را دارد. این ظرفیت هم به لحاظ جغرافیایی فراهم است و هم به لحاظ جمعیتی و نیز ملاحظات سیاسی و امنیتی، چرا که این منطقه به کویر متصل است و آزادراه‌های بزرگی مثل آزادراه امام رضا (ع) و آزادراه قم- گرمسار از این خطه عبور میکند که متصل کننده شمال و جنوب کشور است.”.
میبینید؟ تازه کویری بودن هم امتیاز محسوب میشه. نگاه کن ببین واقعیت رو. همه دارن از موقعیت جغرافیایی و سیاسی و جاده و آزادراه حرف میزنند نه از کشاورزی و آب و هوا و کارخانه.
بعد هم وقتی نیشابور قرار نیست در استان سبزوار باشه دیگه چرا خودش رو نخود هر آش میکنه؟ مثلا به نیشابور چه ربطی داره که مرکز استان ما کجاست؟ خود جوین داره بیشترین تلاش رو برای استان شدن سبزوار میکنه و حرفی با سبزوار نداره. اگه جوینی ها با سبزوار اختلاف دارند پی مریض هستند که خبری با عنوان “استان شدن با اتحاد جوین، جغتای، خوشاب، داورزن، روداب، ششتمد و سبزوار” رو تو سایتشون درج میکنند؟
جوین وقتی دید سر قضیه ی کارخانه فولاد، نیشابور داره دست به کار زشت و کثیف تفرقه در منطقه میزنه بلافاصله این مقاله رو نوشت. مسائل ما به شما چه مربوط.
فاصله ی زیاد شهرستانهای سبزوار یعنی اینکه استان پیشنهادی خراسان غربی وسعت زیادی داره. اینکه چیز خوبیه مگه شاهرود و طبس از همین امتیاز برای استان شدن استفاده نمیکنند؟ مگه یکی از دلایل استان شدن بیرجند همین نبود؟
فاصله کم بخشهای نیشابور که یک نقطه ی ضعف برای نیشابوره. به هر حال از اینکه خوبی های سبزوار و کاستی های نیشابور رو میگید از شما ممنونم. تازه معلومه کم کم سرولایت رو از نیشابور جدا شده فرض میکنید چون فاصلش خیلی زیاده.
پروازهای سبزوار بخاطر تعطیلات که همه چیز تعطیله (مثل کارخانه های ورامین و اطراف تهران و بقیه استانها و بورس و مراکز بازرگانی و دانشگاه ها) کم شده و دوباره از سر گرفته میشه چند وقت پیش هم اداره ی گمرک و باجه ی ارزی و چند مورد دیگه افتتاح شد و بزودی سفر حج هم از این فرودگاه برقرار میشه و باعث رفاه منطقه از جمله سبزوار و نیشابور و کاشمر و خراسان شمالی میشه. چون مسافران درد سر کمتری به لحاظ شلوغی فرودگاه مشهد و مسافت زیاد تا مشهد دارند. تازه سبزوار در تلاش برای تشکیل اداره ی کل برای فرودگاه هست و انشاالاه بزودی بهش میرسه.
تازه فرضا سبزوار برای همیشه پروازاش زیاد نشه تازه میشه مثل خیلی از استانها مثل سمنان که هیچ یا یک پرواز داره و بیشتر برای رفت و آمد وزرا و مقامات هست. در ضمن چند روز پیش هم وزیر ورش به اسفراین رفت و از راه برگشت از وضعیت کشتی با چوخه ی شهرستان جوین بازدید کرد و قول ساخت یک ورزشگاه کشتی رو در جوین داد. بعد از پروژه ی ورزشگاه 15 هزار نفری سربداران سبزوار برای سومین بار بازدید کرد. و تسهیلات خوبی هم داد. و از فرودگاه سبزوار راهی تهران شد.
بهتره بدونی همه ورزشگاه های 15 هزار نفری در مراکز استانها دارند ساخته میشند و فقط دو شهر غیر مرکز استان سبزوار و کاشان هستند که از این ورزشگاه ها دارند. این هم آدرس
http://www.magiran.com/npview.asp?ID=2440687
شاید این هم یک دلیل بر صلاحیت تشکیل خراسان غربی باشه. از شما ممنونم که باعث یاد آوری این موارد میشید.
گویا از صحبتهایی که در نظرات قبلیم دادم فقط همین سه مورد رو تردید داشتید که بقیه رو قبول کردید. امید وارم توضیحات بنده شما رو متقاعد کرده باشه.
ولی اگه قصد تکرار ادعاهای قبلی رو دارید من دیگه جوابی نمیدم و باید بگم من فقط میتونم کسی که در خواب هست رو بیدار کنم نه کسی که خودش رو به خواب زده که اگه کنارش توپ هم منفجر کنم باز هم بیدار نمیشود.
لطفا از سبزوار چیزی ننویسید و فقط از نیشابور حرف بزنید دقت کنید بد نیست که ببینید این همه آدرس نوشتم اما یکیش از سایتهای نیشابور نبود نه اینکه فکر کنید از نیشابور موضوعات جنجال بر انگیز نداریم بلکه اینجا جلی این کار نیست . کار درستی هم نیست. این سایت مربوط به کاشمر هست و موضوع این بحث این هست که کاشمر چه تصمیمی باید بگیره و با کدوم متحد بشه و در کل چی به نفع کاشمره. ما سه تا شهر نام برده شده فقط باید خودمون رو تبلیغ کنیم و سودی که برای کاشمر داریم رو بگیم.
اگه کاشمر ما رو قابل دونست مطمئن باشه برای اداره ی جنوب استان امتیازات خوبی میگیره و سریعتر خودش رو استان میکنه و سبزوار و کاشمر در حوزه راه به خاطر مشترک المنافع بودن جهش خوبی میکنند. یکیش راه آهنی هست که کاشمر و سبزوار رو در مسیر بندر عباس و چابهار به آسیای میانه قرار بده.
زنده باد ترشیز زنده باد سربداران
پیروز باشید.
پاسخ به جواد
اتفاقاً اشتباه می کنی استان های کرمان و یزد هم کاملاً بیابانی و کویری نیستند بلکه رشته کوه های زاگرس از قسمت های غربی این استان ها عبور کرده حتی قله پرارتفاع و مشهور شیرکوه در استان یزد قرار دارد. که ارتفاع این قله حتی از ارتفاع قله بینالود هم که اینقدر نیشابوری ها به آن افتخار الکی می کنند بیشتر است.
اما در استان یزد ، شهر یزد که یک شهر کویری است و به شهر بادگیرها معروف است ، مرکز شده است ، نه به خاطر اب و هوا بلکه به خاطر توانمندی های انسانی.
ضمناً در ایران هیچ شهری خوشنام تر از یزد نداریم. که شهرت آن و مشاهیر آن نیشابور را در جیب خود می گذارد.
تازه اگر ملاک کویری نبودن برای مرکزیت یا پایتختی شهرها مهم بود ، پس چرا در ایران تهران به پایتختی رسید؟
در حالی که تبریز و ارومیه و اردبیل کوهستانی ترین شهرهای ایران ، ساری و رشت و چالوس و … سرسبزترین وجنگلی ترین شهرهای ایرانند.
جوادآقا دوره ای که شهرها به خاطر آب و هوا و … به پایتختی یا مرکزیت می رسیدند در عصر حاضر به پایان رسیده است.
الآن دیگر بحث انتقال آب و انرژی به شهرهای پرجمعیت در جهان بحث رایج و معمولی است. اتفاقاً دولت ها تأکید دارند شهرها در نواحی بیابانی رشد و گسترش پیدا کنند چون زمین ها در مناطق خوش آب و هوا برای کشاورزی مناسب است نه برای گسترش شهرها .
همین الآن هم وجود شهر صنعتی نیشابور در یکی از مناطق استان که خاک حاصلخیز برای کشاورزی دارد ، بزرگترین ضرر را اقتصاد شمال شرق کشور زده و آلودگی های صنایع نزدیک نیشابور ، فرصت های اقتصادی زیادی را از مردم خراسان دریغ کرده است.
بهترین راهبرد این است که مانند تهران که دیگر از منطقه شمالی محدود شد تا شهر نتواند به سمت نواحی خوش آب و هوا پیشروی کند ، برای نیشابور هم بهترین کار این است که کلاً جلو رشد این شهر را بگیرند تا زمین های اطراف و محیط زیست منطقه بینالود که برای همه خراسان مهم است بیشتر از این آسیب نبیند. در عوض سبزوار موقعیت خیلی خوبی برای رشد و توسعه دارد. هرچند نقشه توسعه این شهر به سمت مناطق خوش آب و هوای شمالی است اما ان قدر زمین خالی و دشت باز برای سبزوار هست که حالا حالا ها بدون دغدغه آسیب به محیط زیست بتواند گسترش پیدا کند.
پاسخ به جواد :
وقتی در مورد کاهش پروازهای فرودگاه سبزوار خبر می فرستی بد نیست یادت بیاید که نیشابور همین چند وقت تنها قطار اختصاصی خود به تهران را به تربت حیدریه باخت و شما نیشابوری های بیچاره هرچه قدر تلاش کردید که اسمتان از همین یک چیز جزئی هم در ایستگاه قطار تهران حذف نشود ، کار به جایی نبردید :
بدتر اینکه حدود یک سال قبل هم قطار اختصاصیتان به مشهد را از دست داده بودید و ایستگاه اول قطار نیشابور به آزادوار در شهرستان جغتای منتقل شده بود.
این هم متن سوز و گدازهای بی حاصل خود شما نیشابوری ها در سایتهایتان :
حذف تاسف بار تنها قطار اختصاصی نیشابور در شبکه ریلی کشور
یادداشت رسیده: در این دمدمه های آخر سال ناگهان خبر آمد که با توسعه! 140 کیلومتری خط ریلی نیشابور – تهران! قرار است مردم شهرستانهای تربت – مه ولات – رشتخوار – زاوه و . . . به مبدا تربت حیدریه! از خدمات حمل و نقل ریلی بهره مند شوند…(1) اینکه اصل بهره مندی از خدمات ریلی برای مردم یک منطقه بسیار خبر خوبی است جای شکی نخواهد داشت اما تغییر مبدا قطار نیشابور- تهران (که بعد از حذف قطار نیشابور-مشهد و انتقال آن به آزادوار! تنها قطار اختصاصی نیشابور در شبکه ریلی کشور است) و انتقال آن به شهری در فاصله 140 کیلومتری! معنایی جز حذف دوباره حق مردم نیشابور از داشتن قطاری مستقل به مقصد تهران نداشته و نخواهد داشت.
در خبرها آمد که فرماندار تربت حیدریه در حالی از به نتیجه رسیدن پیگیری های آن شهرستان در این باره خبر داده است که از مجموع 15 واگن قطار نیشابور-تهران تنها 2 واگن جدید اضافه شده مربوط به تربت حیدریه است و 13 واگن دیگر قبل از این هم متعلق به مسافران نیشابوری بوده است و لذا با توجه به قرار گرفتن ایستگاه تربت حیدریه در مسیر قطارهای طبس- تهران و خواف- تهران هیچگونه دلیل موجهی برای انتقال قطار مستقل 13 واگنه نیشابور- تهران به آن شهر وجود ندارد چرا که امکان استفاده از ظرفیت خالی همان قطارهای عبوری برای تربت حیدریه امکان پذیر است.
این همه در حالی است که به گفته مقام عالی دولت در شهرستان مذکور مشکل مردم شهرستان تربت حیدریه به لحاظ نداشتن فرودگاه! و در خبری دیگر (1) به بهانه بهره مندی شهرستانهای مجاور! با راه اندازی این قطار انتقال داده شده حل شده است لیکن باعث تاسف است که هیچ مسئول یا نماینده ای از نیشابور نسبت به انتقال قطار نیشابور- تهران (که چند سال است با پیگیری های فراوان مسئولان و استقبال مردم نیشابور همراه بوده است) تا کنون واکنشی نشان نداده است!
شایان ذکر است که گرچه در سایه غفلت و بی توجهی مسئولان نیشابوری در مورخ 17 اسفند ماه با حضور مسئولان محلی و نماینده شهرستان مذکور – رسما قطار تربت حیدریه- تهران راه اندازی شده است (2) اما چنانچه مردم و مسئولان و نمایندگان نیشابور هنوز هم نسبت به این موضوع واکنشی نشان ندهند نه تنها از 15 فروردین ماه 92 (بعد از قطارهای نوروزی) نام قطار نیشابور-تهران رسما به نام تربت حیدریه تغییر خواهد کرد! بلکه مسافران نیشابور ضمن پرداخت کرایه تربت حیدریه-تهران! از این پس باید مشکلات ناشی از تاخیرها – تحقیرها و نداشتن قطار مستقل به تهران را از مبدا نیشابور به جان خریده و به عنوان مسافران ایستگاهی وابسته درآیند.
گفتنی است ایستگاه تربت حیدریه در حریم اداره کل راه آهن شرق (مستقر در طبس) و ایستگاه نیشابور در حوزه اداره کل راه آهن خراسان (مستقر در مشهد) می باشد و لذا اداره کل خراسان باید نسبت به خارج شدن قطار نیشابور-تهران از حوزه استحفاظی و نظارتی خود به مردم نیشابور پاسخگو باشد
نوشته شده در 91/12/18ساعت توسط سردبیر/ استفاده مطلب باذکر منبع مجاز است | 7 نظر – comment
با این حساب نیشابور بعد از این که چند سال قبل نتونست بخش کدکن رو برای خودش حفظ کنه و اونو به تربت حیدریه داد و هنوز هم نتونسته پسش بگیره چون خود کدکنی ها از جدا شدن از نیشابور راضی هستن ، حالا یک بار دیگه نیشابور از تربت حیدریه شکست خورد و این بار قطار اختصاصیشو به تربت باخت.
به جان خودم وقتی ان شاءالله خراسان به زودی تقسیم بشه نیشابور مرکز استان که نمیشه هیچ ، تازه چون برای سبزوار دیار سربداران زشته که شهرهای ضعیفی مثل نیشابور زیرمجموعه اش باشن ، باید نیشابور زیرمجموعه تربت حیدریه بشه.
به دیدگاه متفاوت
درباره مفاخر یزد کمی اطلاعات پیدا کن سعی کن مانند همشهری ات زیاد توهم نزنی با داد قال نمی توان نظرات به کرسی برسانی
http://www.portal-yz.ir/c/portal/layout?p_l_id=PUB.1012.120
روزانه بالغ بر 20 قطار از تهران-گرمسار-سمنان-دامغان-شاهرود-جوین -نیشابور- مشهد می گذارد جهت اطلاع
درباره استان شدن سبزوار تنها مزیت ان نسبت به بخشهای سابق فرودگاه به اصطلاح بین المللی با 8 پرواز در ماه فقط به تهران مبارک تان باشد
در ضمن از دیگران مایه نذار خاستگاه داورزن بخش باشتین شهرستان داورزن با 75 کیلومتر فاصله با سبزوار(نماینده شهرتان بر این حرف تاکید دارد)قبلا از فولاد جوین بعنوان فولاد سبزوار مایه می گذاشتید یک نمونه واضح سیمان روداب با فاصله 115تاسبزوار می نامند سیمان سبزوار اسم واقعی سیمان روداب.
من واقعاً متأسفم که یک نیشابوری بی فرهنگ و جنگ جو آمده اینجا می خواهد به زور و با داد و قال و توهم به مردم کاشمر و سبزوار و بقیه مردم خراسان بقبولاند که نیشابور شهر با فرهنگی است یا توانایی استان شدن دارد.
در حالی که نیشابور عرضه نداشته است بخش های پرجمعیت خود را شهرستان کند و الآن بخش زبرخان با 65 هزارنفر جمعیت و دو شهرک بزرگ صنعتی هنوز در حسرت شهرستان شدن است اما کاشمر حداقل این قدر عرضه داشته است که خلیل آباد را که فقط با کاشمر 12 کیلومتر فاصله دارد از حدود 10 سال قبل شهرستان کند.
نیشابور که بخش ها و روستاهایش را دائماً دارد به شهرستان های همجوار می بازد و قطار اختصاصی نیشابور هم همین چند وقت قبل از نیشابور گرفته شد و به تربت حیدریه اختصاص پیدا کرد.
من در عجبم نیشابوری ها که نمی توانند حق و حقوق خود را حفظ کنند و به قول آن اصطلاح معروف نمی توانند تُمبان خود را بالا بکشند ، چه طور می خواهند مرکز استان شوند و شهرهایی مثل کاشمر و … را زیرمجموعه خود کنند.وقتی شهر مرکز استان اینقدر ضعیف باشد مسلماً نمی تواند از حقوق دیگر شهرهای زیرمجموعه اش دفاع کند.
آخه جواد جان یک حرف هایی بزن و یک ادعاهایی بکن که باعث خنده دیگران نشوی.
البته عیبی هم ندارد. بالاخره این سریال خنده بازار که شبکه سه پخش می کند خیلی آبکی است و اصلاً خنده مان نمی گیرد ولی تو خیلی با نمکی همین توهماتت برای ما کشکول نشاطه.
به متفاوت
جنگجو چیه
ایا فرودگاه به اصطلاح بین المللی سبزوار در هفته 2 پرواز فقط به تهران بیش تر دارد
ایا کشاورزی و صنعت جوین بالاتر ازسبزوار نیست ایا سبزوار روزی خوار جوین جغتای نیست
ایا خاستگاه سربداران بخش باشتین شهرستان داورزن نیست
ایا در چند سال گذشته بجز دانشگاه فردوسی و تربیت معلم سبزوار دانشگاههای تربت حیدریه و قوچان و مرکز اموزش عالی کاشمر و گناباد و دانشکده تربت جام بوجود نیامده
ایا خلیل اباد با 12 کیلومتر با جمعیت 48000 نفر 10 سالی شهرستان شده چرا جوین با50000 نفر جغتای با48000 با فاصله 80 کیلومتر تازه شهرستان شده مگر دلیل این نیست سبزوار با جدا شدن این بخشهای مستعد تبدیل به کویر می شده یا با داورزن با75 کیلومتر فاصله دیگر ادعای سربداران سبزوار از دست می رفت چون خاستگاه سربداران بخش باشتین شهرستان داورزن است
درباره بخش زبرخان اولا جمعیت به60000 نفر نمی رسد دوما از 4 شهر تشکیل شده و4 نمازجمعه برگزار می شود و این 60000 نفر در یک محل ساکن نیستند و در حال تبدیل شدن به 2 شهرستان می باشد.جهت اطلاع
درباره تمبان همین بث از بخشهای سابق خود در کشاورزی-مواصلاتی راه اهن-صنعت-زمین حاصلخیز-منابع سرشار آب .سبزوار به مراتب پایین تر است حال به جز تمبان چیزی برای سبزوار نمانده با جدا شدن شهرستان مستعد نمانده. باشه بکشی بالا یا پایین دیگه فرقی ندارد چون مرغی از قفس پرید پریده فکر که دوباره همین شهرستانهای جدید و چند شهر دیگر بتوانید بالا روید از سر بیرون نمایید باشه پس برو مثل بچه ادم اسمان صاف کویر سبزوار نگاه کن و بخواب مگر در خواب توهماتت بوقوع بپیوند
جهت اطلاع
می گویند کافر همه را به کیش خود می پندارد
سوال چرا خلیل اباد با 40000 نفر جمعیت با فاصله12 کیلومتر کاشمر 10 سال شهرستان شده
سوال چرا جوین و جغتای هرکدام با بیش45000 نفر با فاصله70 یا 80 کیلومتری دیرتر شهرستان شده
سوال چرا بخش زبرخان با 57000 نفر به فاصله20 کیلومتری نیشابور شهرستان نشده
جواب خلیل اباد چون در کاشمر کشاورزی فرقی با خلیل اباد ندارد و فقط جمعیت زیاد مشکلات بیشتر می کند
جواب جوین جغتای بخاطر منابع خدادادی کشاورزی… در برابر کویر سبزوار باید جور کویر سبزوار می کشیدند منظور روزی خوار جوین جغتای بود سبزوار یا قیافه اوردن با صنعت این شهرها یا داورزن مدعی مانور دادن سربداران.سربدارانی مربوط به بخش باشتین شهرستان داورزن است
جواب زبرخان چون 4 شهر در منطقه وجود دارد و4 نمازجمعه برگزار می شود و مردم در 4 ناحیه ساکن قدمگاه بخاطر قدوم امام رضا(ع) -خرو بخاطر جمعیت و کشاورزی بالا-درود بخاطر طبیعت و مرکز گردشگری و کشاورزی-هر سه شهر مدعی مرکزیت شهرستان هستند و هیچکدام کنار نمی ایند مسئولین استان تنها راه حل را بعد 12 سال فقط تبدیل به 2 شهرستان شدن دیدند و طرح ان رابه وزارت کشور ارسال کرده اند اگر موافقت شود تمام است وگرنه بواسطه کمتر 20 کیلومتر فاصله تا نیشابور همان بخش باقی می مانند اینکه سبزوار مدعی نیشابور نمی گذارد یا نمی تواند اشتباه است چون کشاورزی در نیشابور یکسان است و نیشابور 2 شهرک صنعتی دارد خیام350 هکتارو عطاربا5000 هکتار یکی در شرق یکی در غرب و فولاد خراسان در غرب نیشابور و اثار تاریخی در شهر واقع شده .چون سبزواری ها کشاورزی-صنعت-سربداران به زور از انها گرفته اند و بعد سالیان که هنوز بعد چند سال دم از عبارت سبزوار بزرگ-خطه سربداران..یا شهرستانهای اقماری همان شهرستانی که سبزوار روزی خوار انهاست نمی توانند بپذیرند دیر یا زود زیر بار خواهند رفت . کافر همه را به کیش خود پندارد
برای جواد خان:
http://www.sabzevarema.com/show_news.php?c=4615
سبحانی فر خبر داد؛
افزایش پرواز های فرودگاه سبزوار
درپی کاهش پروازهای سبزوار دربهمن و اسفندماه 91 از 6 پرواز درهفته به 4 پرواز و در ابتدای فروردین ماه 92 از 4 پرواز به دوپرواز نماینده مردم سبزوار، جغتای ،جوین،خوشاب،داورزن و ششتمد در مجلس شورای اسلامی از برقراری پروازهای هواپیمایی درطول تمام هفته خبر داد.
سبحانی فر افزود که طی تماس تلفنی و مکاتبات انجام شده درچند روز اخیر ودرخواست از کاپیتان پهلوانی ریاست سازمان هواپیمایی کشور امروز جلسه ای در دفتر ایشان که با حضوراینجانب و آقایان محسنی و شعبانی فرماندار سبزوار و مدیران سازمان هواپیمایی کشوری و شرکت هواپیمایی آسمان برگزار شد پس از بحث و بررسی های زیاد مقرر شد 4 پرواز مجدد از سر گرفته شود و طی چند روز آینده 3 پرواز دیگر نیز اضافه شود که نهایتا هرشب از تهران به سبزوار و بالعکس پرواز خواهیم داشت
متاسفم دوستان که مجبور شدم اینجا جواب آقا جواد رو بدم
به بهروز یا…..
وقتی پروازهای یک فرودگاه 2 تا فقط به تهران می شود کاملا روشن این پروژه چند سال ورشکسته شده دیر یا زود با توجه به خصوصی شدن برای همگان روشن می شود هرچند با یک حساب سرانگشتی کاملا روشن است
جواد خان همین که همه حرف هایت یکی پس از دیگری نقض می شود و خودت می بینی که یکی یکی حرفات اشتباه از آب در میاد.
مثل همین فرودگاه سبزوار که اینقدر ضایع شدی .
فقط به همون آدرسی که دوستمون آقا بهرور برات گذاشته مراجعه کن تا ببینی که تو داشتی خواب تعطیلی فرودگاه سبزوارو می دیدی ولی حالا به کوری چشمت پروازاش از قبلم بیشتر شد.
هر روز هفته
بقیه حرفاتم که در مورد جمعیت شهرها ، فاصله شهرها ، امکانات و … می گی مثل همین حرفات درمورد فرودگاه سبزوار ، بی اعتبار و حتی دروغه.
اصلاً این همه که امار و ارقام اونم بدون ارائه منبع ارائه می کنی واقعاً بیشتر آمارات دروغه.
مهم اینه که نیشابور در حال حاضر ضعیف ترین شهر خراسانه و تو از عقده این ضعف نیشابور به جون سبزوار افتادی تا با تخریب سبزوار ضعف نیشابورو بپوشونی اما خودتو ضایع تر می کنی.
برو هرچی ضایع شدی بسته دیگه . بیشتر خودتو و شهرتو ضایع نکن.
به آقا جواد
همانطور که دوستان هم اشاره کردند پرواز های داخلی سبزوار حالا شده 7 پرواز در هفته (30 و 31 پرواز در ماه) یعنی هر شب رفت و آمد برقراره.هر چند اگر فرودگاه سبزوار 2 پرواز (8 پرواز در ماه) هم داشته باشد باز هم از خیلی استانها جلوتره.
این فرودگاه پشتیبان فرودگاه مشهد شده و 24 ساعته خدمات میده. چند استان فرودگاههاشون اینطوریه؟ اکثر فرودگاهها مثل بجنورد 7 یا 12 ساعت آن هم در طول روز فعال هستند. قبلا پشتیبان مشهد، اصفهان و تهران بودند. حالا سبزوار شده جایگزین. حالا بد نیست خبری به آدرس زیر رو هم بخونی
http://www.asrarnameh.com/news.php?id=1206
در قسمتی از این خبر نوشته:”طبق این گزارش از مجموع فرودگاه های ۵۴ گانه کشور در سال ۹۱ تنها ۱۸ فرودگاه به کشور عراق پرواز رفت و برگشت داشته اند ، که تقریباً همه این فرودگاه ها در شهرهای مرکز استان مستقر هستند. برهمین اساس فرودگاه سبزوار موفق شده است ، در ۸ ماهه نخست سال ۹۱ باانجام ۲۳ فروند پرواز (برخاست و نشست) ، پس از فرودگاه های امام خمینی تهران ، مشهد ، اصفهان ، کرمان ، تبریز ، رشت ، ساری و شیراز ، رتبه نهم فرودگاه های کشور را به خود اختصاص دهد. بررسی ها همچنین نشان می دهند ، پس از سبزوار ، رتبه بعدی میزان پروازهای عتبات عالیات به ترتیب به فرودگاه های ارومیه ، کرمانشاه ، بیرجند ، یزد ، زنجان ، گرگان ، اردبیل ، اهواز ، و زاهدان اختصاص دارد. سایر فرودگاه های کشور به طور کل در این مدت هیچ پروازی به عتبات عالیات نداشته اند. همچنین بر اساس اطلاعات ارائه شده توسط این منبع معتبر آماری ، در جریان پروازهای انجام شده به عتبات عالیات در فرودگاه سبزوار ، ۳ هزار و ۲۴۷ نفرمسافر به همراه ۳۷ هزار ۶۳۲ کیلوگرم بار جابه جا شده اند. نکته جالب اینجاست که فاصله فرودگاه سبزوار در جایگاه نهم این جدول با فرودگاه شیراز که با ۲۵ پرواز رفت و برگشت به عتبات عالیات در جایگاه هشتم قرار دارد فقط ۲ پرواز است. و باز جالب تر این است که بدانیم هرچند تعداد پروازهای رفت و برگشتی شیراز به عتبات عالیات ۲ فروند بیشتر از فرودگاه سبزوار بوده است ، اما در همین تعداد پروازهای انجام گرفته حجم بار و مسافر منتقل شده در سبزوار بیشتر از شیراز می باشد. به طوری که تعداد مسافرانی که در ۸ ماهه نخست سال ۹۱ از فرودگاه شیراز به عتبات عالیات رفته و برگشته اند ۳ هزار و ۳۰ نفر به همراه ۲۷ هزار ۶۱۵ کیلوگرم بار بوده است که این مقادیر به طور آشکاری از رقم مسافران و بارهای جابه جا شده در سبزوار کمتر است. بدین ترتیب می توان گفت : حتی فرودگاه سبزوار این توانمندی را دارد که به زودی با پشت سر گذاشتن فرودگاه شیراز به رتبه هشتم جدول پرپروازترین فرودگاه های ایران به کشور عراق دست یابد.”
در باره ی کشاورزی هم نمیخوام توضیح اضافی بدم چون قبلا به استانهای دیگه اشاره کردم. اگه اینطور باشه پس سمنان جیره خور شاهرود، کرمان جیره خور جیرفت و رفسنجان، یزد جیره خور اردکان محسوب میشه و…. در ضمن نمی خواد شما برای جوین و جغتای دل بسوزونی وقتی خودشون دوست دارند هر چه سریعتر استان سربداران یا خراسان غربی تشکیل بشه. یک نگاه به بالا بنداز و ببین در متن اصلی این مقاله چی نوشته. نوشته که “یکی از نمایندگان مردم غرب خراسان رضوی در جدیدترین جلسه شورای اداری شهرستان سبزوار از لزوم تلاش برای ارتقاء منطقه به استان سخن گفته است.
رمضانعلی سبحانی که روز یکشنبه در محل معاونت استانداری و فرمانداریسبزوار حاضر شده در بخش هایی از سخنانش گفته است : با توجه به توسعه و توانمندی های بالقوه و بالفعل سبزوار و اضافه شدن دو شهرستان جدید به آن ، بایستی ارتقای منطقه به استان پی گیری شود.”
خوب دقت کن اونجا نگفته نماینده ی سبزوار یعنی نماینده ی 6 شهرستان. یعنی نماینده ی 6 شهرستان از طرف همه ی این شهرستانها در پی مستقل کردن این شهرهاست و میخواد سبزوار مرکز باشه. حالا شما چرا اعتراض داری؟ حالا دوباره متن رو با دقت بیشتر نگاه کن. ببین کی این حرف رو زده . میدونی آقای سبحانی فر اصالتا بچه ی کجاست؟ درسته که اصلا برای ما مهم نیست که از کدوم شهرستانه چون برای شما مهمه باید بگم ایشون بچه ی شهرستان سرسبز و زرخیز جغتای هست (این هم دلیلی بر وجود عدالت و دموکراسی و تقسیم قدرت در منطقه ی غربی و اگر نه هر آدم عاقلی هم میدونه که اگر سبزوار با جوین چپ بود با توجه با جمعیت چند برابری سبزوار هر دو نماینده نه فقط این دوره بلکه تمام دوره ها باید سبزواری میبودند). ایشون به همراه نماینده دیگمون آقای محسنی داره هم برای سبزوار و هم برای بقیه با دل و جون زحمت میکشه. خدا خیرشون بده انشاالاه. مگه تو نشریه ی نسیم جوین ننوشته بود که “استان شدن با اتحاد جوین، جغتای، خوشاب، داورزن، روداب، ششتمد و سبزوار”؟ این طبیعیه که شما وقتی نمیتونید حریف ما بشید دست به این کارا میزنید که اتفاقا غیر مستقیم خبر خوبیه برای ما چون فهمیدیم که چاره ای ندارید و زدین به سیم آخر. در همین راستا شما گفتید: “ایا در چند سال گذشته بجز دانشگاه فردوسی و تربیت معلم سبزوار دانشگاههای تربت حیدریه و قوچان و مرکز اموزش عالی کاشمر و گناباد و دانشکده تربت جام بوجود نیامده”. یک نکته تو این جمله هست و اون اینکه جالبه ار دانشگاه نیشابور و دانشکده ی علوم پزشکی که تازگی ها به نیشابور داده شده (که در کنارش چند دانشگاه و دانشکده مثل پردیس دانشکده ی بین المللی و علوم قرآنی و دانشگاه فرهنگیان و بقیه موارد که قبلا گفتم به سبزوار داده شد.) حرف نزدید و اومدین از کاشمر و قوچان و تربت و… حرف زدید. به امیدی که من حرفی بزنم و این هم استانیهای غزیز رو در مقابل سبزوار خدای نکرده خراب کنم و سر و صدا بالا بگیره خراسان تقسیم نشه و کاشمر و بقیه حقشون ضایع بشه و این وسط نیشابور به مراد دلش برسه. دیگه نمیخواد ماست مالی کنی همه فهمیدن چه فکر پلیدی داری که داری همه رو به جون هم میندازید. دو باره یک نگاه به اصل مقاله بندازی بد نیست که در قسمتیش نوشته: ” همین موضوع باعث شده نواحی غربی و جنوبی خراسان به عنوان دورترین مناطق از مرکز شناخته شده و بیشترین آسیب ها را از این جهت دریافت دارند. این خود به مرور سبب بروز بی عدالتی های سیاسی و اداری شده است که به ویژه مناطقی نظیر داورزن ، سبزوار ، بردسکن ، جغتای ، بجستان ، گناباد ، خلیل آباد ، کاشمر ، جوین ، ششتمد و خواف و خوشاب بیشترین ضرر را از آن متحمل شده اند. همه این موضوعات باعث شده تقسیم هرچه سریعتر استان خراسان رضوی به استان های جدید به شکل یک اقدام ضروری جهت برقراری عدالت سیاسی و اجتماعی جلوه کند و هرگونه تأخیر در انجام این مهم ، منجر به افزایش بی عدالتی ها گردد. “. نگاه کن حالا سبزوار هیچ کاشمر و خلیل آباد و بردسکن و بقیه چرا باید چوب تنگ نظری و بدجنسی شما رو بخورند. نمیخواد بیخودی غم بقیه رو بخوری و اشک تمساح بریزی. تازه قبلا هم گفته بودی که: ” من هیچگاه کاری به مردم کاشمر سبزوار تربت حیدریه ندارم بحث استان شدن کاملا منتفی است .” همین تمرکز گرایی شماست که دیدیم کدکن جدا شد و الان سرولایت هم ناراضیه. چون میگید فقط نیشابور و بس. خوشبختانه همه شهرهای غرب و جنوب یکصدا شدن. و به خواست خدا خراسان تقسیم میشه و طومار این همه بی عدالتی پیچیده میشه.
به آقا جواد
در ضمن درک خود رو از کلمه ی استان درست کن و با شهرستان اشتباه نگیر. شهرستان یعنی مجموعه ی چند بخش طوری که افتخارات هر بخش موجب افتخار بقیه ی بخشها و شهرهای اون شهرستانه و وقتی یک بخش شهرستان میشه فقط داشته های مرکز بخش رو ملاک قرار بدند و تمام داشته های اون بخش رو نگاه میکنند. اما استان یعنی مجموع چند شهرستان که برای تشکیل استان نگاه به مجموع داشته های شهرستانها میکنند نه شهرستان مرکز استان. گیریم شما فکر میکنید سربداران و دکتر شریعتی رفتند داورزن و عطاملک رفته جوین و بیهقی و بقیه هم به همین نحو از سبزوار جدا شدند (که اینطور نیست و برای این افتخارات مرز سیاسی معنی نداره) یا اینکه کارخونه ها هم رفتند به شهرستانهای جدید. اما وقتی قراره تو یک استان قرار بگیریم دیگه چه فرقی میکنه که که اینها کجای استان باشند. اگه کاشمر بخواد جزء استان ما بشه ما به داشته های اونها هم میبالیم و امتیازات فراوان کاشمر رو هم برای تشکیل استان جدیدمون قلمداد میکنیم اما چون واقعا نمیدونیم آیا کاشمریها ما رو قبول دارند یا نه، به خود اجازه ی جسارت نمیدیم که از پیش خودمون در باره ی داشته های اونها حرف بزنیم (مثل صنعت با ارزش و منحصر به فرد زعفران یا بزرگترین تولید کننده ی انگور و کشمش و انجیر و در کل خشکبار و میوه و کارخانجاتی مثل کاشی و نساجی و… دومین شهر مذهبی بودن استان و تفجگاههای بزرگ و زیارتی و مرز مشترک با چنین استان (به همراه دو شهرستان دیگر) و طریق الرضا بودن و روز ملی مجلس به خاطر شهید مدرس و…) (بر خلاف بعضی ها که چنین جسارتی رو بخودشون میدن و به جای شهر صنعتی بینالود مشهد میگن شهرک بینالود نیشابور و ایران خودرو نیشابور و چند مورد دیگه که عبارت معروف “من آنم که رستم بود پهلوان” رو به ذهن میاره ). اما در عین حال افتخاراتشون رو افتخار خود میدونیم. مثلا یکی از بولوارهای اصلی سبزوار به نام شهید مدرس هست. یکی از خیابونهای اصلی شهر به خیابون کاشمر معروفه. میدان سربداران، میدان دکتر علی شریعتی، خیابان عطاملک جوینی، خیابان کاشفی، خیابان ابن یمین (در روستای فرومد شهرستان شاهرود سابق و میامی فعلی آرام گرفته)، نصب المان گل زعفران در خروجی شهر به سمت بردسکن و خلیل آباد و کاشمر و تربت. و از این قبیل موارد. پس معلوم میشه شما که به ما میگید به افتخارات بقیه نباید بنازیم، نسبت به کاشمر هم باید همین ذهنیت رو داشته باشید و بیتفاوت باشید. اما فکر نمیکنم اینطور باشه.
در ضمن با وجود اینکه بارها ادعای شما رو در باره ی کشاورزی پاسخ دادم باز هم بحثش رو برای چندمین بار مطرح میکنی که چی. فکر کردی نمیدونستم کاشمر در کنار بقیه ی امتیازاتش از شهرهای مهم در این زمینه هست و انتظار داشتی چیزی بگم که کاشمر با سبزوار بد بشه و منطقه دچار تشنج بشه؟ برو و خجالت بکش و دست از ایجاد تفرقه بردار چون از قدیم گفتند چاه کن جاش همیشه ته چاهه. یک توصیه دوستانه میکنم و اون این اگه بری و فقط نیمی از انرژیت رو که برای ایجاد نفاق بین بقیه میگذاری، برای جلب رضایت بخش های و شهرستانهای نیشابور بگذاری هم احتمالا در کارت موفق میشی و هم ثواب داره و هم قدمی مثبت برداشتی و نیشابور رو سر افراز کردی. اما اگه همینطور بخوای ادامه بدی کم کم در کل استان این جمله ورد زبونا میشه که “هر جا سخن از اغتشاش است، نام شهر نیشابور می درخشد”
به متفاوت
آره
1-جمعیت نیشابور در مرکز امار ایران433000 و جمعیت سبزوار319000
2-قطب کشاورزی باغداری شرق کشور در برابر کویر سبزوار
3-قطب صنعتی شرق کشور در برابر سبزوارکه از سیمان115 کیلومتری روداب مایه می گذارداسم اش گذشتن سیمان سبزوار البته جوینی ها جلو فولاد جوین با اسم سبزوار گرفتند
4-نیشابور و پیشینه تاریخی عرفا دانشمندان در برابر سربدارانی که در بخش باشتین شهرستان داورزن مایه می گذارید
5-دانشگاه تربیت معلم که حالا بجز دانشگاه نیشابور -واحد علوم تحقیقات خراسان رضوی در نیشابور شهرهای تربت حیدریه-تربت جام-قوچان-کاشمر -گناباد هم دارند
6-شاید می گویی شهرستان اقماری نه عزیز ان بخشها سابق سالیان زیادی خرج سبروار می دهند با فاصله80 کیلومتر که حالا مستقل شده اند سبزوار مانده کویر بی آب علف هنوز نمی توانید قبول کنید شهرستان و مستقل شده هر روز دم از سبزوار بزرگ….
7-فرودگاه ه ه ه بین المللی 2 پرواز فقط به تهران مبارکتان باشد
حالا خدایی سبزوار جونی داره کسی به جون اش به افتد –
این نظرات من جهت آگاهی عزیزان است چون سبزواری ها از حال احوال شهرشان آگاهی دارند
سبزوار در خواب هم به نیشابور نمی رسند دلیل اش با مایه گذشتن از شهرستانهای مستعد جوین-جغتای- و پیشینه تاریخی شهرستان داورزن و از مجموعه اینها در بحث جمعیت با فاصله80 کیلومتری سالیان گذشته نمی توانست رقابت کند فقط توهم می زدند حالا فقط کویر سبزوار با فرودگاه 2 پرواز مانده اما
به هوش باشید اگر موفق شوند سالیان طول می کشد مثل شهرستانهای جدید قادر به در فتند شوید
با تشکر از این وبلاگ که تمام نظرات نشان داد.
برای اطلاع عموم مخاطبان عزیز این سایت
اگرنه افرادی مثل جواد خودشان خوب می دانند که نیشابور بی در و پیکر تر از ان است که بخواهد با سبزوار رقابت کند.
1- سبزوار که توانست دوباره پروازهای فرودگاهش را به حالت قبل برگرداند و حتی به هر 7 روز هفته افزایش دهد ، ایا نیشابور عرضه دارد ، تنها قطار اختصاصیش را پس بگیرد و دوباره نام نیشابور در ایستگاه راه آهن تهران به عنوان یک مقصد و مبدأ برای قطارهای تهران ذکر شود؟
2- سبزوار و کاشمر و تربت حیدریه که عرضه و توان مدیریتی خود را در ارتقاء بخش های کوچک خود به شهرستان های تازه تأسیس نشان دادند ، آیا نیشابور هم عرضه دارد ، بالاخره حق مردم بد بخت و ستم کشیده بخش زبرخان را بعد از این همه سال چشم انتظاری به آنها بدهد و شهرستانشان کند؟
سبزوار با همت مردمش همین چند ماه قبل موفق شد بخش داورزن را با 20 هزارنفر و فقط با یک نقطه شهری به شهرستان ارتقاء دهد ، اما نیشابور آنقدر ضعیف است که هنوز بخش زبرخان را با 4 نقطه شهری بزرگ و پرجمعیت و جمعیت کلی 65 هزارنفر ، هنوز شهرستان نکرده است.
البته نیشابوری ها می ترسند زبرخان شهرستان شود چون صنعت ، جمعیت ، کشاورزی و اقتصادشان را یک باره به طور کامل از دست می دهند توجه داشته باشید خود شهرنیشابور تقریباً از هیچ امکانات مهمی برخوردار نیست و فقط مثل یک روستاست که از هر طرف وسعت پیدا کرده .
3- نیشابوری ها تا کی می خواهند با افتخارات دیگر شهرستان های خراسان برای خود کلاس بگذارند؟ مثلاً همین عطار اصالتاً نیشابوری نیست . زادگاه عطار کدکن است در تربت حیدریه . عطار فقط در نیشابور مرده.
کمال الملک هم نیشابوری نیست. او کاشانی است و در پایان عمرش به نیشابور که یک گوشه بیابان محسوب می شده ، تبعید شده است.
کمال الملک درنیشابور در یک دعوا که بین مردم این شهر اتفاق افتاده کور شده ، و در سال های اخار عمر در انزوا و گوشه گیری زندگی کرده و مرده است.
نیشابوری ها با این همه افتضاحات فرهنگی وتاریخی تعجب می کنم که چه طوری می توانند سرشان را در خراسان بالا بیاورند؟
4- جنگ نیشابوری ها با سبزواری ها کی تمام می شود؟
5- نیشابور در اطراف خود ، به جز شهرستان فیروزه هیچ شهرستان اقماری دیگری ندارد.
کاشمر هم که اصلاً شهرستان اقماری نیشابور نیست چون وقتی کاشمر خودش صاحب فرودگاه است و شهرستان اقماری دارد ، دیگر برای چه نیشابوری ها فکر می کنند کاشمر زیرمجموعه نیشابور است؟
در نتیجه نیشابورمی خواهد چه طوری مرکز استان شود؟
نیشابور حتی در خواب هم به سبزوار نمی رسد.
چون نه فرودگاه دارد ، نه شهرستان اقماری دارد ، نه جمعیت دارد ، (چون جمعیت فعلی نیشابور به خاطر این است که بخش های خود از جمله زبرخان ، سرولایت ، میان جلگه) را شهرستان نکرده ولی خود شهر نیشابور خیلی پرجمعیت نیست و با سبزوار برابر است.
در نتیجه نیشابور واقعاً برای استان شدن شایستگی ندارد و حداقل باید ده ، بیست سال بعد از سبزوار و تربت حیدریه و کاشمر استان شود.
به آقا جواد
دوست من گذشته از هرچیز دوست دارم خودت قضاوت کنی . یک مثال میزنم تا کمی دلت به درد ما خراسانی ها به درد بیاد. استان تهران رو ببین. اگه حرف تابناک درست باشه و استان خرداد به مرکزیت ورامین بخواد بزودی تشکیل بشه، این یعنی اینکه استان کم وسعت و مرفه تهران از سال 73 تا الان داره برای چهارمین بار تقسیم میشه(گذشته از زمانهای قبلترش که زنجان و مازندران و سمنان همه جزء تهران بودند) . تازه تهران مثل مشهد در گوشه ی استان نبوده بلکه در وسط بوده. سال 73 قزوین جداشد اما کرج که جمعیتش بیشتر بود اعتراض نکرد. بعد از اون قم استان شد اما ورامین اعتراض نکرد. بعد کرج استان شد اما ورامین اعتراض نکرد حالا هم ورامین داره استان میشه اما شهرهایی مثل دماوند و رودهن و پرند اعتراض نمیکنند. همه ی این استانها به ترتیب فاصله از تهران و نه به ترتیب جمعیتشون استان شدند. مثلا استان البرز از قزوین و قم جمعیتش کمتر بود که بعد از اینها استان شد؟ همه میدونند قبل از استقلال قزوین، وضعیت جغرافیایی دو شهر قزوین و کرج مثل سبزوار و نیشابور بوده. یعنی تا قزوین بوده (حالا با هر جمعیتی) البرز نمیتونسته استان بشه این شد که قزوین اول استان شد و بعد قم و بعد کرج. حالا اگه آمار جمعیت سال 90 رو اگه نگاه کنی میبینی که در سال ۹۰ جمعیت استان قزوین حدود یک میلیون و دویست و یک هزار نفر بوده و استان البرز دو میلیون و چهارصد و دوازده هزار نفر جمعیت داشته، یعنی کمی بیش از دوبرابر استان قزوین. پس ببین فاصله چقدر و موقعیت چقدر مهمه. جمعیت پیشنهادی استان خرداد از استان قم بیشتره اما چی شد که قم زود استان شد؟ چون فاصلش از تهران بیشتر بود. خوب نگاه کن و پیش خودت قضاوت کن که اگه کرج میخواست دست به کارشکنی الان نه خودش استان بود و نه بقیه. حالا چقدر تضمین میدی که بعد از ورامین، پردیس یا رودهن استان نشن و سر بقیه جاها بی کلاه نمونه؟. اگه تهران مثل مشهد در گوشه ی استانش بود که تا حالا حتما به جای 4 استان باید 10 تا استان جدید اونجا داشتیم. نگاه کن و خوب ببین. امکانات میره اونجا و جمعیت ما و شما به اونجا میره. از طرفی ظالمترین مرکز استان نصیب ما شده که بودجه ی همه رو به سمت خودش میکشه و روز به روز گنده تر میشه و ما بدبختا رو مثل آدمهای قحطی زده تو جزیره آدمخورا به جون هم میندازه که بر علیه هم باشیم و دسیسه کنیم و زیرآب همو بزنیم که چی بشه؟ که مبادا خراسان تقسیم بشه و جیره ی مشهدی ها کمتر بشه. آیا بهتر نیست بجای دعوا بیایم همه پشت هم و در مقابل مشهد بایستیم؟ بهتر نیست برای فرار از این اوضاع حقوق هم رو رعایت کنیم و یکی یکی ظرف کمتر از 10 سال همه به حقمون برسیم؟. چرا فکر میکنید کسی دلش به حالمون سوخته؟ به خدا بدبخت ترین قسمت ایران ماییم. همیشه نسبت به جمعیت کمترین بودجه رو میگیریم. به عنوان نمونه در خبری آمده که:” نماینده مردم سبزوار و جوین وجغتای و خوشاب و داورزن در مجلس شورای اسلامی نیز در این جلسه با انتقاد از اختصاص بودجه بسیار ناچیز به این استان در گذشته یاد آورشد: در بودجه سال گذشته سهم این استان پهناور و معنوی کمتر از ۵ در صد بوده است که در مقایسه با بسیاری از استان ها، سهم ناچیزی به حساب می آمد دکتر محسنی با بیان اینکه سهم و سرانه هر خراسانی از بودجه سال گذشته فقط معادل ۷۵ هزار تومان بود ، افزود: در صورتیکه در بسیاری از استان ها ی کشور این سرانه بیش از ۳۱۰ هزار تومان می باشد.” . آیا بهتر نیست به جای این همه دعوا با هم متحد بشیم. به خدا ما با تلاش نیشابور برای استان شدن مخالف نیستیم بلکه این به استان شدن ما خودبخود کمک میکنه اما افسوس و صد افسوس که نیشابور به جای اندکی تلاش در این راستا داره کاری میکنه که منطقه دچار آشوب بشه و باز همین آش و همین کاسه و همه چیز به کام مشهد گردن کلفت. بیایید کاری کنیم که به نفع همه هست.
به خراسان غربی
همه این مطالب می دانیم حتی بیشتر
کدام نظر من درست نیست بطور مثال بیان کن
می دانم که می دانی این پاسخ ها از کجا آغاز شد
از جایی چند وبلاگ سبزوار به جای تلاش و مانور بر داشته های خود سبزوار به تمسخر داشته های نیشابور روی اوردن
نیشابور شهری است که گروه عمده از کاشمری ها در ان ساکن هستند
ایا می توان وبلاگی در نیشابور نشان داد که اصل مطلب اش به تمسخر سبزوار روی اورده باشد منظورم نظرات نیست ولی من بارها می توانم نشان دهم که بصورت عمدی داشته های نیشابور به مسخره کردن کتمان….. داشته اند
می دانم راهی چون نشان دادن کمبودهای سبزوار نیست چون بارها با متانت و بزرگواری گذشت می کردیم ولی به توهمات ادامه می دادند و از زمانی پاسخ می دهیم کلا خط مشی عوض شده و راهی دیگر وجود ندارد
خطاب به خراسان غربی:
عزیزم قزوین اصلا مال استان تهران نبوده که اینقدر قزوین قزوین می زنی، قزوین قبل از استان شدن جزء استان زنجان بوده و به دلیل اینکه جمعیتش بیشتر از زنجان بوده و به خاطراعتراضاتی که مردم داشتند تبدیل به استان شد، پس اینقدر بی خودی واسه خودت قصه قزوین کرج و سبزوار نیشابور نباف لطفا!
این بحث ها از جایی شروع شد که نیشابوری هایی مثل جواد که نسبت به پیشرفت بقیه شهرها و مناطق استان خراسان حس حسادت دارند و دوست ندارند بقیه جاها پیشرفت کنند در مسیر توسعه از سبزوار عقب ماندند.و شروع کردند به توهین علیه سبزوار
و نقشه کشیدند که بروند در میان همه شهرهای استان سبزواری ها را تخریب کنند اما تیرشان به سنگ خورد. بدبخت ها خودشان تخریب شدند.
امروز هرکسی که به سایت های نیشابور برود می بینید که تقریباً تمام مطالبشان سرشار از توهین به سبزوار است اما در سایت های سبزوار اصلاً یا نامی از نیشابور نیست یا اگر هست با احترام و ارامش است.
اگر کسی توانست یک مطلب از سایت های سبزوار بیاورد که به نیشابوری ها توهین شده است من دیگر اینجا نظر ارسال نمی کنم
نیشابوری ها فقط با سبزوار هم دشمنی ندارند با تربت حیدریه هم دشمنی دارند و کاشمر هم از زمانی که دیگر تصمیم نهایی را بگیرد که برای استان شدن با سبزوار یا تربت حیدریه باشد ، نیشابوری ها آن روی خود را نشان خواهند داد.
ولی برعکس سبزوار اصلاً نیازی به این کارها ندارد. کلیه مردم خراسان با سبزوار ارتباط خوبی دارند در سبزوار گروه زیادی از دانشجویان کاشمری حضور دارند که به مرور درهمین شهر ازدواج کرده و ساکن شده اند و به خوبی و با آرامش با سبزواری ها دارند زندگی می کنند.
تازه بازهم سبزواری ها به کاشمری ها احترام می گذارند و به انها برای انتخاب اینکه در کدام استان قرار گیرند حق انتخاب می دهند.
مثلاً به متن همین مقاله اسرارنامه و تصویر آن نگاه کنید. اما نیشابوری ها انگار کاشمر را برده خود می دانند و از مدت ها قبل روی تابعیت کاشمر از نیشابور حساب کرده اند.
اما همین که دیگر فرودگاه کاشمر هم افتتاح شود ، شهرستان اقماری هم که دارد ، دیگر فاتحه استان شدن نیشابور خوانده است.
قول می دهم
جناب ناشناس تو که یک کاره اومدی کارشناس شدی بگو ببینیم سمنانو چی می گی؟ مگه تو استان سمنان شاهرود پرجمعیت تر از شهر سمنان نیست. اما سمنان مرکز استان شده و تازه شاهرود تازه داره تقلا می کنه که استان بشه.
پس دیگه اینقدر تو عالم ناشناسی واسه خودت نباف.
به ناشناس
من اشتباه نگفتم ولی سال استان شدن قزوین را اشتباها ذکر کردم. قزوین در سال 1376 مستقل شد نه 1373. قزوین در این سال جزء فهران بود نه زنجان. این هم آدرس
http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86_%D9%82%D8%B2%D9%88%DB%8C%D9%86
که در قسمتی از اون نوشته: “منطقه قزوین تا سال ۱۳۷۳ جز استان زنجان بود ، در این سال از استان زنجان منتزع و به استان تهران ملحق گردید که در تاریخ 20/3/1376 هم از استان استان تهران جدا شد و به همراه تاکستان از استان زنجان تشکیل استان تازه‌ای به نام استان قزوین را داد.”
در کل منظورم از مطرح کردن این موضوع این بود که در تهران یک عامل مهم تشکیل این همه استان عدم اختلاف بوده به طوریکه تو همین خبر تابناک نوشته که: “ورامین و شهرهای اطرافش یعنی پاکدشت، قرچک و پیشوا این ویژگی را دارند و از سالها قبل درخواست استان شدن این منطقه به دولت ارائه شده بود. اما از زمانی که کرج و شهرهای اطراف آن به عنوان استان معرفی شد، این بحث خیلی جدی‌تر از گذشته سر زبان‌ها افتاد تا نهایتا، در آخرین ماه‌های دولت دهم پیشنهاد استان شدن ورامین مورد مطالعه قرار گیرد.”
دیدی. نوشته قبل از استان البرز ورامین سودای استانی در سر داشت اما با سیاستی که داشت سنگ جلو کرج ننداخت و امروز میبینیم بحث ورامین داغ شده و دوباره سر ماها بریده شده. و اگر نه دلیلی نداره خراسانی که حدود دو و نیم ملیون محروم داره تقسیم نشه و استان خرداد که از هر نظر در رفاه و امکانات هست تشکیل بشه.
به گل خر زهره عزیز
نیشابور با تفرجگاهایی مانند-بوژان-بوژمهران-باغرود-….جمعیت در اطراف حدود5 تا10 کیلومتر ساکن است برعکس
سبزوار با کویری بودن در اطراف ان جمعیتی متمرکز نشده منظورم بخشها نیست به همین دلیل سبزوار جمعیت با جدا شدن بخشهایی 80-90 کیلومتری نصف شده هنوز با کسر شدن جمعیت داورزن که شهرستان شده در 75 کیلومتری و همچنین ششتمد جمعیت کل شهرستان سبزوار می شود 250000 نفر کم کم باورت می شود
ولی نیشابور اگر تمام بخشها شهرستان شود بازهم در شعاع5 کیلومتریبیش از 100000جمعیت دارند یعنی جمعیت شهرستان نیشابور 300000 نفر می رسد.
این اختلاف 50000 تا60000 نفر بر فرض جدا شدن تمام بخشهای نیشابور ثابت است
افتخارات سبزوار چیه یک کاشفی دارید که مزارش در هرات است بیهقی مزارش پیدا نشده هرچند یک مزار بدلی ساخته اید درباره سربداران خاستگاه ان بخش باشتین شهرستان داورزن مایه نزارید
سبزوار اولا شکم مرم اش سیر کند روزی خوار شهرستانهای جوین و جغتای فکر ی به حال جوانان بیکارش بکند که نه کشاورزی درست درمانی دارد نه صنعت حسابی
فرودگاه که گندش درامد
فقط به این دعوای نیشابوری و سبزواری بخندید….
در استان خراسان فتنه انگیز ترین مردم سبزوارند
نیشابوری ها هم که آتش بیار معرکه اند و مشهدی ها هم که آب زیرکاه و مرموز این سه شهر دارن حق بقیه شهرهای خراسان رو می خورند از بودجه کل استان 60 درصد که در مشهد هست نیشابور و سبزوار هم هر کدوم 15 درصد بودجه استان رو می بلعند میمونه 10 درصد و باقی شهرستان ها این ها همش دعوای زرگری است ما کاشمری ها و حتی سایر شهرهای استان باید هوشیار بازی های این سه تا شهر باشیم.
از جواب خراسان غربی خوشم اومد با منبع و با استدلال دقیق.
سبزوار با داشتن فرودگاه بین المللی ، دانشگاه های معتبر ملی ، فاصله مناسب از مرکز فعلی استان ، داشتن مرز مشترک با بقیه استان ها ، داشتن تیم های ورزشی مطرح در کشور واقعاً شرایط مناسب برای استان شدن را دارد.
اما نیشابوری ها فقط با فکر آب و هوای خوب باید حالا حالا ها بمانند در انتظار استان شدن.
تازه آب و هوای خوب نیشابور ربطی به استان شدن ندارد.
چون مگر قرار است نیشابور آب و هوایش را به شهرهای زیرمجموعه اش از جمله کاشمر یا بردسکن یا خلیل آباد بدهد؟
آن هم نیشابوری ها با این همه حس حسادت نسبت به بقیه جاها
به آقا جواد
من توهین به داشته های هر شهر رو قبول ندارم. نه سبزوار و نه نیشابور . همه ما همه افتخارات نیشابور رو میدونیم و به عنوان یک خراسانی (در درجه ی دوم نسبت به نیشابوریان) به آنها افتخار میکنیم. اما سبزوار هم با این همه مشاهیر هم زمانهای قدیم و هم زمان معاصر یکی از قطب های فرهنگی کشوره نمونش کتاب تاریخ بیهقی که در تمام مدارس و دانشگاه ها تدریس میشه. بقیه شهرها هم همینطور. نیشابور و سبزوار با حرفای من و شما جایگاهشون هیچ تکونی نمیخوره. این کوچک شمردنی که میگید فقط مربوط به سبزوار که نیست نیشابور هم این کار رو داره انجام میده. خودت هم میدونی که اکثر سایت و وبلاگهای سبزوار اینطور نیستند. اما فکر میکنم همه جا جرقه رو نیشابوریها میزنند. سبزوار وقتی داره میبینه نیشابور کمترین احترامی به حق سبزوار نمیگذاره معلومه که باید مقابله کنه. نمونش همین که نیشابوریا یک نقشه ی استان به مرکزیت نیشابور برای خودشون کشیدند که کل سبزوار و تربت هم توش دیده میشه و این استان رو توسط نامه ای به رئیس جمهور پیشنهاد دادند. این یعنی چی. یعنی سبزوار و تربت باید زیر مجموعه ی نیشابور بشند(یعنی همین که هست و نظر شما مهم نیست). این نقشه تو وبلاگ نیشابور سرزمین بینالود در جلو دید همه هست. اما ما که میدونیم هدفتون چی بوده. میخواستین با یک تیر دو نشون بزنید. اول اینکه نیشابور مرکز استان بشه و بقیه زیر نظر شما باشند. دوم اینکه اگه این کار نشد سبزوار و تربت دست به اعتراض و جنجال در منطقه بزنند و منطقه دچار آشوب بشه و نیشابور به خواسته ی دومش یعنی تقسیم نشدن استان برسه. اما ما کوچکترین واکنشی نشون ندادیم ، تربت هم همینطور. چون نقشه ی شما رو میدونست.
نمونه ی دیگه وقتی بود که سبزوار طرح پیشنهادیش رو ارائه داد که نقشه ی مشخصی هم نداشت بلکه محدوده ی کلی استان با دایره مشخص بود که برای اینکه سبزوار مرکز این دایره باشه، این دایره (بخاطر دایره بودنش)کمی از شهرستانها و بخشهای نیشابور (نه خود نیشابور) رو هم در بر گرفته بود. ببین سایتهای نیشابور چطور خودشون رو به زمین و آسمون زدند و از هیچ توهینی نسبت به سبزوار و فرهنگش و همه چیزش نسار نکنند. طوری که نزدیک بود ما رو صهیونیست خطاب کنند. یکسره وقتی میخوان سبزوار رو اشاره کنند میگن “شهرستان مجاور”. این توهین نیست؟ تو سایتهاشون خبری نیست که پای سبزوار نیاد وسط. تو همین سایت کاشمر کی شروع به بدگویی از سبزوار کرد؟ این رو همه میدونند. امبدوارم هر دو شهر دست از این کارها بردارند. تا همه هرچه زودتر خلاص شیم.
در ضمن لطفا حقیقت رو هر چند تلخ بپذیر. این همه امتیاز سبزوار رو گفتم اما شما قبول نکردید.در باره کشاورزی نیشابور بارها صحبت کردم که خوبه اما به پای امتیازات سبزوار نمیرسه. چون برای من کاملا این واضحه از کشاورزی سبزوار صخبت نمیکنم و اگرنه کشاورزی سبزوار از خیلی مراکز استان مثل یزد، سمنان، بیرجند، بندر عباس، زاهدان،بوشهر و… جلوترین تولید کننده ی فلفل هست و یکی از قطبهای بزرگ تولید و تجارت زیره و پنبه امثال اینها در کشوره. خود سبزوار بزرگترین تولید کننده ی گوشت مرغ و دومین تولید کننده ی گوشت ماهی بعد از مشهد در استان هست. این ها رو تو اخبار استان همه گفته شده. جوین و جغتای و خوشاب هم که بقیه ی محصولات کلیدی مثل گندم،جو، چغندر، خربزه و بقیه ی محصولات رو تولید میکنند. اما در کل سبزوار اینقدر امتیاز داره که اینها چشم نمیاد. اینقدر نگو جیره خور جوین یا اینقدر حرف فولاد جوین رو وسط نکش چون اولا من هم میگم میدونم که اسم کارخونه باید عوض بشه. اما اون زمان که میخواست ساخته بشه جوین مستقل نبود. طبیعیه که اسمش فولاد سبزوار باشه اما الان باید اسمش عوض بشه اما شما مهلت نمیدی آخه. وقتی قراره این کارخونه تو استان خودمون باشه دیگه چه جای خوشحالی برای نیشابود داره. دوما اینکه این قضیه به شما چه مربوط. مگه این همه دخالت تو مسائل ما کردین ما یک بار جسارت کردیم که بگیم چرا با وجود چند سال مستقل شدن شهرستان فیروزه، هنوز میگید “سنگ فیروزه ی نشابوری” یا “فیروزه ی نیشابور” ؟ خودت هم میدونی که معدن فیروزه در شهرستان فیروزه (غرب شهرستان) هست و متعلق به نیشابور نیست. آیا فولاد سپاها اصفهان الان تو خود اصفهانه؟ برو و اینقدر دخالت نکن و به فکر نیشابور باش.
به خراسان غربی
(((در ضمن لطفا حقیقت رو هر چند تلخ بپذیر. این همه امتیاز سبزوار رو گفتم اما شما قبول نکردید.در باره کشاورزی نیشابور بارها صحبت کردم که خوبه اما به پای امتیازات سبزوار نمیرسه))
دقیقا داشته های سبزوار با نام بیاور منظورم امتیازات که گفتی.
درباره تقسیم خراسان در دهه80 خیلی چیزها داره که خبر نداری چون گذشته و ضرورت ندارد بیان شود.ودرباره هدفهای نیشابور گفتی داری از غیب خبر می دهی و دیگر ان آشوب ها و لاستیک اتش زدنها وبستن راهها که توسط گارد ویژه مشهد پایان یافت چه بود شاید خبر نداشه باشی
یک نمونه
http://www.neyshabur.blogfa.com/post/57
مسئله جوین یک شهرستان مستقل است به سبزوار مربوط نمی شود
آفرین استدلال ها و دلایل خراسان غربی خیلی معقول و منطقی بیان میشه ولی این حاج جواد که مثل اون حاج رضا تو نسیم جوین کاملاً از نفس افتاده (که البته هر دو نفر یکی هستن دقیقاً با همین حرف ها و با همین طرز فکرها)اصلاً حرفاش منطقی نیست.بچه گانه است. به نظرات همین فرد با اسم رضا در نسیم جوین نگاه کنید:
http://nasim.joveyn.ir/?p=5304&cpage=3#comment-1285
امتیازات سبزوار معلومه :
فرودگاه بین الملللی با پرواز های روزانه ، دانشگاه های معتبر و با سابقه چند دهه ، شهرستان های اقماری ، تیم های سرشناس ورزشی ، استعدادهای خوب کشاورزی سبزوار از مراکز استانی نظیر سمنان ، بندرعباس ، زاهدان ، بوشهر ، قم و … بهتره) ، داشتن مرزهای مشترک با استان های دیگر و موقعیت استراتژیک سیاسی و …
در مورد فرودگاه سبزوار هم همین را بگویم که انگار همه چیز دست به دست هم داده است که این بنده خدا حاج رضا / جواد بیچاره ضایع شود چون درست 2 روز بعد از اینکه اینقدر جواد خوشحال بود که پروازهای فرودگاه سبزوار کم شده ، نه تنها پروزها به حالت قبلی برگشت بلکه بیشتر هم شد.
این هم منبع :
http://sabzevarema.com/show_news.php?c=4615
حالا یک سوال بی زحمت یک مورد از توانمندی های نیشابور را برای مرکز استان شدن نام ببرید؟
خواهش می کنم نگویید اب و هوا ؟ چون آب و هوا ربطی به مرکز استان شدن یک شهر ندارد. اگرنه در استان سمنان باید شاهرود به جای سمنان مرکز استان می شد. چون شاهرود خوش اب و هوا تر و کوهستانی تر است.
دانشگاه های معتبر و قدیمی که ندارد ، فرودگاه بین المللی که ندارد ، قطار اختصاصیش را که از دست داده است ، شهرستان اقماری که ندارد ، از مرکز استان که دور نیست ، با استان های دیگر که مرز مشترک ندارد ، صنعت نیشابور که در حال تجزیه است (اگر هر زمان بالاخره زبرخان شهرستان شود ، کلاً صنعت نیشابور از نصف هم کمتر می شود) در محدوده شهرستان نیشابور که اختلافات قومی و قبیله ای بیداد می کند و ….
دیگر واقعاً برای چه نیشابور باید استان شود؟
نیشابوری ها سال های سال تلاش کرده اند که الکی الکی و با تلقین به ذهن دیگران از خودشان و شهرشان اسطوره ای دست نیافتنی در خراسان بسازند اما در این چند وقت گذشته در جریان این بحث ها که راه افتاد این اسطوره پوشالی در ذهن همه شکسته شد و همه فهمیدند که نیشابور هیچ چیز بیشتری نسبت به بقیه شهرهای خراسان ندارد.
تازه نیشابور منفور و مورد خشم و اعتراض هم هست.چون همین که هرجا می روی می بینی چند نیشابوری دارند با مردم دیگر شهرهای استان جنگ و دعوا می کنند نشان می دهد نیشابور نه تنها جایگاه خاصی ندارد ، بلکه اصولاً زیردست و پای همه شهرهای خراسان افتاده و داردآخرین بال بال های خود را می زند تا بلکه یک مقدار بتواند مثل گذشته در خراسان مهم باشد امادیگر گذشت روزگار ستمگری و خودخواهی نیشابوری ها
جواد تو هم بهتر است دیگر دست برداری از این همه دشمن تراشی برای نیشابور.
تو و شهرت به اندازه کافی خدا زده هستید. دیگر بیشتر از این خودت و شهرت را ضایع نکن.
به آقا جواد
این کجا و آن کجا. مردم سبزوار به خاطر حقشون اعتراض کردند که ضایع شده بود. مردم سبزوار به خاطر اینکه چرا اول قرار بود خراسان به 5 استان تقسیم بشه و بعد به 3 تقسیم شد اعتراض داشتند. نه اینکه بخوان خراسان اصلا تقسیم نشه. این حق ما بود که اعتراض کنیم چون از خیلی لحاظ ها خراسان شمالی به ما وابستگی داشت. بخش بزرگی از استانشون زیر نظر شرکت نفت سبزواره. الان هم مسئولا و مردمشون دارن از فرودگاه سبزوار استفاده میکنند. اکثرا همه شبها میخوان پرواز کنند اما بجنورد سیستم روشنایی نداره. مخصوصا اکثر روزهای زمستون هوا اونجا خرابه و فرودگاهشون تعطیله میان اینجا. اکثر کالاهاشون از اینجا خرید میشه و… .اما تو این کار ما نیشابور چکار داشتیم. مگه ما به نیشابور طمع کردیم؟ ما با مشهد و تهران دعوا داشتیم به خصوص کارشکنی مشهد. به ما چه که نیشابور ادعا داشته یا نه. مگه ما وقتی فرمانداری ویژه به نیشابور دادند گفتیم چرا اینقدر اغتشاش میکنید؟ چون حقتون رو گرفتید و این قضیه به ما ربطی نداشت. اما شما با این نقشه ی خیالی عملا اومدین بدون رضایت سبزواریها براشون تعیین تکلیف کردید. تازه با اینکه میتونستیم و حقمون بود باز صداشو در نیاوردیم. تا کدورت از این بیشتر نشه. تازه به اون آدرس وبلاگ نیشابوری هم رفتم که در جایی نوشته ” بعد از سالها بحث و حدیث درباره لایحه جنجالی تقسیم خراسان بالاخره جلسه علنی مجلس ششم برای بررسی نهایی این لایحه با در نظرگرفتن تقسیم 5 استانی برگزار می شود امادر این جلسه تقلب در رای گیری توسط برخی نمایندگان (از جمله نماینده خواف)و خیانت نمایندگان وقت سبزوار) درخصوص لغو مخفیانه نیشابور از مرکزیت استان خراسان غربی( فاش شده واین کار با تدبیر هیات رییسه مجلس خنثی و لایحه مسکوت می ماند”. اینجا به وضوح داره سبزوار رو بدون رضایتش زیر مجموعه نیشابور قرار میده . اگه اینجا طوری مینوشت که سبزوار و نیشابور حقشون بوده که مرکز بشند که حرفی توش نیست. چرا فکر میکنید ما نمیتونیم نیشابور باید حتما زیر مجموعه ما باشه؟ چرا با عادت به زور گویی به بخشهای خودتون فکر میکنید بقیه جاها هم جولون بدین؟
چرا طبق همین پاراگراف به مردمتون این شایعه رو خوروندید که چون قرار بوده مرکز خراسان غربی رو بدن به نیشابور، سبزوار تقلب کرده و مخفیانه مرکزیت نیشابور رو لغو کرده؟ چرا این همه شایعه پراکنی میکنید که اصلا وجود نداشته. اگه حرفتون درسته چرا هیچ کجای دنیا این ادعا گفته نشده؟ اگه واقعا اینطور باشه و سبزوار بتونه مخفیانه این کار بزرگ رو انجام بده پس مطمئنا میتونسته خودشو استان کنه. نمیتونسته؟ این ها همه ساخته و پرداخته ی بعضی اذهان بسته ای بیش نیست که بصورت شایعه بین مردم پخش کردن. از این هزیون ها باز هم هست. در پاراگراف بدی هم نوشته: ” چند روز مانده به انتخابات مجلس هفتم-حادثه انفجار قطار در ایستگاه راه آهن خیام روی می دهد در این حادثه جمعی کثیری از مردم و مسئولان نیشابور از جمله فرهمندنکدو(فرماندار وقت نیشابور) کشته می شوند-دراین حادثه علاوه بر ضربه شدید بر پیکره مدیریتی نیشابور در آن برهه مهم زمانی(قبل تقسیم خراسان)شایعاتی درباره عملیات خرابکارانه بر ضد نیشابور مطرح شد-حادثه ای که علت وقوع آن به تعبیر کرمانی (عضوشورای شهر نیشابور)ماست مالی!وهیچگاه به رسیدگی واقعی نرسید.”. چه عرض کنم والا. یعنی واقعا شایعه شده بود که سبزوار پشت اون ماجرا بوده؟ میخوای بگی از اون موقع تا الان که سبزوار از نیشابور خیلی جلو افتاده به خاطر سکوت نیشابور بوده که مبادا این بار سبزواریها بمب اتم اونجا بترکونند؟ آدم باید از حرفای شما بره و نماز آیات بخونه. به شما هم توصیه میشه فیلم کمتر ببینید. چرا در پاراگرافهای بعدی گفتید میخواستند فرمانداری ویژه رو به خاطر دسیسه ی سبزوار به نیشابور ندند. این چه حرفیه دیگه. مگه ننوشته: ” رسولی استاندارخراسان بدون توجه به خواست نمایندگان و اعتراضات مردمی به نیشابور می آید تا با توسل به زور فرماندار جدید را به جای فرماندار 6 ماهه قبلی معرفی کند-در این روزاجتماع کثیر و تظاهرات مردم نیشابور علیه استاندار وقت و از سویی رایزنی ها و ممانعت نمایندگان مردم از معرفی فرماندار جدید علی رغم مقاومت شدید و کارشکنی های استاندار باعث لغو جلسه و بازگشت رسولی به مشهد میشود-در این تاریخ درخواست مردم نیشابور از رییس جمهور مبنی بر ارتقای فرمانداری نیشابور و اعطای امتیازات به این شهرستان مطرح و به تهران ارسال و توسط نمایندان وقت (مظفری و سبحانی نیا)پیگیری میگردد”؟ این که داره داد میزنه مشهد نمیخواد. تازه فکر کردی سروصدای مردم بود که فرماداری ویژه رد به نیشابور داد؟ یعنی میخوای بگی قرار بوده وقتی این پست رو به تربت و شاهرود و بقیه شهرها میدند. قرار بوده به نیشابور ندند؟ نه عزیز این خبرا نیست. فقط این سروصدا کمی زود تر باعثش شد. بدترین خیانتی که به نیشابور میشه خود نیشابوریها و رسانه هاشون هستند که نمیدونم با چه هدفی این اراجیف رو مثل قرصهای روان گردان به خورد مردم میدن و همیشه سبزوار رو مثل هیولا جلوه میدن. چرا خبر ها رو علیه سبزوار به دروغ بیان میکنید؟ چرا خبر های درست رو سانسور و به سود خودتون تغییر میدید؟ چرا اکثر سایتهای مهم و پرمخاطب نیشابور اطلاعات تحریف شده به خورد مردم میدن؟
نمونش همین خبر تابناک که به طرز وحشتناکی تغییر دادند و در قسمت استان سربداران چیزهایی اضافه کردند که میشه فهمید میخوان به مردم بگن که “این شما بودید که طرح سبزوار رو خراب کردین از الان به بعد هم همین کار رو بکنید تا نگذارید این کار بشه”. نمونه ی دیگش اینکه چرا استان بینالود به مرکز نیشابور رو تو لیست خودتون آوردید؟ واقعا متاسفم. سر کی دارید کلاه میگذارید؟ سر خودتون رو یا سر وزارت کشور؟ به جان خودم فردا اگه نیشابور مرکز بشه همه ی زیرمجموعش مثل خودش میرن عالم هپلوت. این هم آدرس
اصل خبر
خبر تحریف شده در چند سایت نیشابوری که این یکی از آنهاست
منو باش داشتم از رو منطق با شما صحبت میکردم و از خطر پیش رو هشیار میکردم و منطقا امتیازات سبزوار رو میگفتم. اما حالا میبینم نیازی به این کار نیست و از اونجا که پرسیدید امتیازات سبزوار رو بگو باید بگم: ” سبزوار مشاهیر و افتخارات و کشاورزی و جمعیتی داشت که حالا ندارد و سرزمینی بدون پتاسیل و آویزان این و آن هست که نه آب دارد نه تاریخ. وسعتش هم خیلی زیادتر از نیشابور هست که این خیلی بده” برو خوشحال باش. استان خراسان غربی یا بینالود به مرکزیت نیشابور مبارک باشه و سبزوار هم از دل و جان از اینکه نیشابور این ابرشهر ایران مرکز استانش هست افتخار میکنه. برو اذت ببر. سر کی کلاه میره؟ سر مسولان؟ یا سر سبزواریها ؟ یا سر کاشمریها؟ یا سر تربتیها؟ و یا اینکه فقط سر نیشابوریها کلاه رفت و به توهمی تازه دچار شدند؟
سبزوار که هیچ چیز نداشت و شایسته ی استانی نداشت. شما لااقل یک امتیاز مناسب استان شدن که وزارت کشور قبول دارد برای نیشابور بگید تا حداقل استانی رو به شما بدن.
نیشابوری ها کلاً خیلی بی ادب و بی جنبه اند.
متأسفم برات جواد آقا که به من توهین کردی و به جای اینکه منو با اسم زیبای خودم “گل زیره” صدا کنی ، به من گفتی گل خرزهره.
با این بی ادبی توهین کردن تو چیزی از من کم نمیشه ولی همه می فهمن که تو به عنوان یک نیشابوری چه قدر جنگ جو و بی اخلاقی .
تازه در سرسبزی نیشابور نمی خواد اینقدر مبالغه بکنید.
تازه این آدم ساده اینقدر روی موضوع جمعیت و فاصله شهرها از هم کلیک کرده بدنیست بهش بگیم آخه جمعیت اونقدرم مهم نیست. چون توی استان سمنان ، مرکز استان که شهرستان سمنانه جمعیت خیلی کمی داره . زیر200 هزارنفر)تازه کل شهرستان با حساب روستاهاش.
اما در همون سمنان شاهرود پرجمعیت تره.
اما سمنان مرکز استان شده.
در مورد فاصله ها هم بگم همین الان تو خراسان جغتای حدود 350 کیلومتر و جوین حدود 300 کیلومتر با مشهد فاصله دارند.
درنتیجه فاصله 75 کیلومتری جوین تا سبزوار که تو اینقدر روش مانور می دی تازه کم هم هست.
تازه تو استان های دیگه هم فاصله 75 کیلومتر بین شهرهای استان با مرکز استان ، خیلی طبیعی و رایجه.
پس دیگه حالا که کم آوردی از بحث و دلایل منطقی نمی خواد الکی زور بزنی و به دلایل واهی مثل این متوسل بشی.
حالا منم یک سوال دارم جوادخان نیشابور کی می تونه بالاخره بخش های پرجمعیت و صنعتی خودش مثل زبرخانو شهرستاکنه؟
داشته های سبزوار
مزیت دانشگاه
شهرستانهای دارای دانشگاه و مراکز اموزش عالی دولتی دانشگاه(نیشابور-تربت حیدریه-قوچان-)مرکز اموزش عالی(کاشمر -گناباد)دانشکده تربت جام
فرودگاه
قبلا توضیح دادم ان سرمایه گذاری کلان با 2 پرواز فقط به تهران کلمه بهتر(ورشکسته) به نظرم نمی رسد
شهرهای اقماری
باتوجه به کشاورزی و صنعت بالاتر جوین جغتای و پیشینه تاریخی شهرستان داورزن یعنی بخش باشتین خاستگاه سربداران حالا قضاوت با دوستان سبزوار شهر اقماری محسوب می شود یا ..
کشاورزی
فقط یک سوال ایا کشاورزی جوین بالاتر است بخش سابق یا کشاورزی سبزوار این با توجه به کویری بودن سبزوار برای همگان روشن است
تیم ورزشی
به نظرم با ان……که به حکم فدراسیون قهرمانی را از مشهد به سبزوار رفت نه با بازی بلکه با حکم فدارسیون سالیان باید بگذرد تا اذهان عموی این واقعه تلخ را فراموش کند.
اگر تمام مزیت سبزوار همین ها است کمی صبر کنید شاید تنها با توهمات به توانید رقابت کنید با شهرهای درجه دو خراسان رضوی یا بخشهای سابق که در واقعیت محال است
سبزوار خیلی خوبه!!!!!! لزومی نداره یه نفر با نام های متفاوت پیام بده!
جالبه از جواد می پرسیم مزیت های نیشابور برای استان شدن رو بگو ، میاد مسائل مربوط به سبزوارو مطرح می کنه.
معلومه نیشابوری ها از وضعیت شهرخودشان خیلی خجالت زده و شرمنده هستند.چون کلاً فقط سبزوار ورد زبانشان شده است.
به آقا جواد
بررسی تک تک ادعا های شما در نظر قبلی
دانشگاه:
به جای توضیح مفصل به شما که خواب نیستی بلکه خودت را به خواب زدی همین بس که بگم: دانشگاه سبزوار همین که از نظر بزرگی و سطح علمی به دلیل اساتید ساکن و استادهای پروازی به سبب وجود فرودگاه و قدمت از بقیه جلوتره خودش یک مزیت نسبت به نیشابوره. تازها اکثر شهر ها که اسم بردین دارند فرودگاه میسازند. فردا که فرودگاهشون آماده بشه استاد پروازی دارند و نیشابور میمونه با دانشگاه درجه ی چندمش.
فرودگاه:
من هم قبلا گفتم هر شب شرواز برقراره گزارش مفصلی هم درباره پرواز های خارجی ارائه داده بودم که اگه قرار بود تغییری در دیدگاهت حاصل بشه تا حالا شده بود.
شهرهای اقماری:
من هم گفته قبلا زیاد در بارش نوتم استانهای زیادی رو مثال زدم که اینطوریه. در ضمن این قدر در افکار قدیمی گم شدین که نمیدونید امروزه تو تمام دنیا قصد دارند مراکز جمعیتی و امکانات رو به کناطق غیر کشاورزی ببرند تا زمینهای حاصلخیز از بین نرن. از سالها قبل در دنیا و در آینده ای نزدیک (شاید هم از حالا) در ایران میخوان آب رو به کویر بکشونند و جمعیت رو در این مناطق اسکان بدن. در ضمن نیاز به دلسوزی برای جغتای و جوین و بقیه از طرف شما نیست. همین بس که فقط یک شهرستان اقماری مثل جغتای (که شما سنگشو به سینه میزنی) اومده و قطار نیشابور رو ازش گرفته. شهری که اینقدر قدرت دارشته ببین سبزوار چقدر قدرت داره. برید و خجالت بکشید. در باره ی صنعت مثل مشهد که صنایعش رو داره به بینالود و چناران میبره و… میبره،شما هم فکر کن سبزوار مثل مشهد داره ضنایع رو به اطراف میبره.
کشاورزی:
این رو تو بند بالایی هم اشاره کردین. همون پاسخ ها کفایت میکنه.
تیم ورزشی:
این همه تیم ورزشی لیگ برتری تو سبزوار همست که دارند افتخار کسب میکنند. همون ثامن الحجج مشهد دو تا از بازیکنهای اصلیش سبزواری هستند که پارسال تو سبزوار بودند.ثتمن الحجج امسال فراره یک تیم کشتی در لیگ برتر از مشهد هم تشکیل بده. فقط این نیست امسال یک موسسه ی کشتی تو تربت میخواد به نام اونها بزنه. سال بعد هم مثل اینکه میخواد تو کاشمر و قوچان هم یک موسسه دایر کنه ولی زیاد جزئیاتی نمیدونم که بخوام مفصل بگم. همینها فردا میشن لیگ برتری. مگه هم استانی ها در حال حاضر از اینکه یکی از هم استانی هاشون داره برای استان افتخار کسب میکنه باید ناراحت باشند. مگه ما از پیشرفت ابومسلم باید ناراحت باشیم؟ این عوض دست شما درد نکنه هست؟ حالا ما با توجه به اینکه خود نیشابوریها با رفتارشون نشون دادند که بد خواه سبزوارند، توقع تشکر از نیشابوریها به خاطر کسب آبرو برای استان رو نداشتیم. اما حداقل انتظار نداشتیم بدون در نظر گرفتن آبروی خودتون و بقیه ی هم استانی ها برید و دامنه ی بدگویی ها از سبزوار و دامنه ی دعوا های استان رو به بقیه ی استانها مثل شهر دزفول بکشونید تا همه بفهمند اینجا چه خبره و آبروی همه (در درجه اول نیشابور و سبزوار) بره. این هم آدرس
http://dezrud.blogfa.com/post-621.aspx
خراسانی ها شما خودتون قضاوت کنید.
در مورد ادعای حکم فدراسیون باید دو جواب بدم.
اول اینکه قبل از پایان فصل که تیم ارومیه کنار کیشد امتیازاتش رو بین بقیه تقسیم کردند. انتظار داشتی در باره ی اصفهای کاردیگه ای بکنند؟ تیمهای سبزوار و مشهد که هر دو مال یک موسسه بودند که. چه فرقی برای مالکیتش داشت که بخواد این اول شه یا اون؟
دوما اینکه ای کاش حرف شما درست باشه که در اینصورت خودش نشون میده سبزوار اینقدر قدرت داره که دو کلان شهر رو سر انگشتش بچرخونه و بعد با تیپ پا بندازه اون ظرف. حالا باید نیشابور حساب کارش رو بیشتر داشته باشه و سعی نکنه از این ملق بازی ها جلو شهری که حتی شهرستان اقماریش (جغتای) میتونه از پس نیشابور بر بیاد، انجام بده. بنده ی خدا من که در نظرات اولیه هم گفتم که یکی از امتیازات سبزوار همین قدرت مالی و نفوزش هست اما شما خودت رو زدی به خواب؟ دیدی که بیداری؟
در هر حال هر کدوم از این دو جواب رو که دوست داشتی میتونی بپذیری.
اینها که گفتی تنها قسمتی از مزایای سبزوار بود نه همش. در ضمن اصلا نیازی به گفتن همینها هم نبود که زحمت کشیدین و گفتین. همون مزایای دوری از مشهد و همسایه بودن با بقیه استانها خودش کفایت میکنه.
نیشابور هیچ مزیتی برای استان شدن ندارد :
1- اغراق در خوب بودن آب و هوا و سرسبز بودن نیشابور : آب و هوای نیشابور نهایتاً از لحاظ دما دو سه درجه از سبزوار معتدل تر است و خیلی وقت ها با کاشمر برابر است. تفاوت آنچنانی وجود ندارد.
تبصره : اصلاً آب و هوا در مرکز استان شدن یک شهر مهم نیست.مگر آب و هوای سمنان از شاهرود بهتر است؟ اما سمنان مرکز استان شده است.
2- صنعت : صنعتی نیشابور دیگر در حال افت شدید است. چون دیگر چناران (با آنکه شهرستان کوچکی است) به لحاظ صنعتی جای نیشابور را در خراسان گرفته است.
این هم منبع :
http://www.asrarnameh.com/essays.php?id=1201
در بقیه شهرهای خراسان هم کارخانه ها و صنایع متعددی تأسیس شده که دیگر مزیت صنعتی بودن نیشابور را کمرنگ کرده است. مثلاً همه شهرهای سبزوار ، کاشمر ، بردسکن ، تربت حیدریه ، قوچان ، درگز ، زاوه ، جوین و … در خراسان شهرک صنعتی دارند. همین سبزوار شهرک صنعتی شماره 2 خود را نیز افتتاح کرده است.
3- جمعیت : جمعیت شهرستان نیشابور در سرشماری سال 90 بیش از 400 هزارنفر اعلام شد.
اما این جمعیت یک حباب کاذب است. چون خود شهر نیشابور فقط 239 هزارنفر جمعیت دارد. و بقیه این جمعیت 400 هزارنفره مربوط به روستاها و بخش های نیشابور است که اگر نیشابور بخواهد استان شود باید این بخش ها را شهرستان کند و در نتیجه جمعیتش افت شدید پیدا می کند و تقریباً با سبزوار برابر می شود.
تبصره : اصلاً جمعیت هم ملاک چندان مهمی در مرکز استان شدن یک شهر نیست. مگر در استان سمنان جمعیت شاهرود از شهر سمنان بیشتر نیست؟
پس چرا سمنان مرکز استان شده است؟
مگر در خراسان سبزوار و نیشابور پرجمعیت تر از بجنورد و بیرجند نبودند؟ پس چرا بجنورد و بیرجند 10 سال قبل مرکز استان شدند اما سبزوار و نیشابور هنوز نشدند؟
مگر در استان تهران کرج پرجمعیت تر از قزوین نبود؟ پس چرا قزوین حدوداً 15 سال زودتر از کرج استان شد؟
4- شهرستان های اقماری : در منطقه نیشابور فقط شهرستان فیروزه قرار دارد. درنتیجه فقط دو شهرستان هستند. درحالی که در غرب خراسان رضوی (منطقه سبزوار) همین الآن حداقل 5 شهرستان وجود دارند.در نتیجه حوزه سیاسی سبزوار بزرگتر از نیشابور است و استان شدن آن ضروری تر است. در منطقه تربت حیدریه هم حداقل 9 یا 10 شهرستان وجود دارند. پس باز تربت حیدریه برای استان شدن شایسته تر از نیشابور است.
5- فاصله کم نیشابور تا مشهد : نیشابور زیر سایه مشهد قرار گرفته است. با فاصله کم حدودا 100 کیلومتری.
درنتیجه هیچ توجیهی ندارد که نیشابور هم باز مرکز استان شود. چون الآن هی می گویند باید در کشور تمرکززدایی کنیم ولی اگر نیشابور و مشهد با این فاصله کم هر دو مرکز استان شوند ، یعنی دوباره همه امکانات موجود در مشهد (ادارات کل ، استانداری و …) با یک فاصله کم (100 کیلومتر) در نیشابور تکرار می شود و تمرکز گرایی شدیدی در شمال شرق کشور ایجاد می گردد. در حالی که بعد از نیشابور(به فرض محال اگر زودتر از سبزوار استان شود) تا سمنان (حدود 600 کیلومتر) دیگر هیچ مرکز استانی وجود ندارد و این خیلی خنده دار و ناعادلانه است.
به لحاظ سیاسی و امنیتی هم بهتر آن است که امکانات طوری پراکنده شوند نه اینکه همه در یک گل جا متمرکز باشند تا دشمنان و توطئه گران به راحتی نتوانند خطرهای امنیتی ایجاد کرده و و مثلاً در عرض یک ساعت دو مرکز استان را به آشوب بکشانند.
درمقابل سبزوار و تربت حیدریه فاصله های کافی را تا مشهد دارند.
6- محاصره نیشابور در بن بست رقبا: نیشابور به لحاظ جغرافیایی و سیاسی هم در مرکز خراسان بین چند ناحیه مدعی محاصره شده است و عملاً نیشابور هیچ راهی به بیرون ندارد. سبزوار از غرب ، تربت حیدریه و کاشمر ازجنوب ، مشهد از شرق و کوه های صعب العبور بینالود از شمال ، نیشابور را در یک محاصره شدید ارتباطی قرار داده اند.
در حالی که مردم شهرهای سبزوار و تربت حیدریه به هیچ عنوان مرکزیت نیشابور را نمی پذیرند و زیرمجموعه نیشابور نمی شوند در نتیجه نیشابور نمی تواند در مرکز خراسان استان شود قبل از آنکه تکلیف سبزوار و تربت و کاشمر روشن شده باشد.
در مقابل منطقه سبزوار (استان سربداران) با استان های خراسان شمالی و سمنان مرز مشترک دارد. منطقه تربت حیدریه (استان خراسان مرکزی به مرکزیت تربت) هم دارای مرز مشترک با استان های خراسان جنوبی و مرز مشترک با کشور افغانستان است.
سایر نقاط ضعف نیشابور :
7- نداشتن فرودگاه برای یک شهر مرکز استان واقعاً عیب بزرگی است. در کشور در حال حاضر همه مراکز استان به جز قزوین دارای فرودگاه هستند. و قزوین هم که سال ها پیش زمانی که هنوز فرودگاه ها به اندازه امروز مهم نبودند ، استان شده و حالا در حال ساخت فرودگاه است.
در مقابل سبزوار فرودگاه بین المللی دارد.
8- ناتوانی نیشابور بر اعمال مدیریت صحیح بر مسائل اجتماعی . به طوری که نیشابوری ها وقتی خواستند تجربه داشتن تیم های ورزشی را امتحان کنند ، شکست سختی خوردند و باعث شدند در همه کشور ورزش خراسان مورد تمسخر قرار گیرد و رسانه های کشور تیتر بزنند ، که تیم های ورزشی خراسان در نیشابور به تیره روزی افتاده اند:
کاپیتان تیم فوتبال پیام نیشابور گفت: در لرستان همه فوتبال خراسان را مسخره می کردند.
وحید فارغ در گفتوگو با خبرنگار ورزشی خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا) تصریح کرد: وقتی برای انجام بازی به استان لرستان رفته بودیم، شرایطی برای تیم به وجود آمد که حتی مسوولان حاضر در ورزشگاه به ما می‌خندیدند و فقط آبروی باشگاه و بازیکنان نبود که میرفت، بلکه در این اتفاقات فوتبال خراسان مسخره شد.
http://www.sportpress.ir/%D8%A2%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D9%86-%D8%AE%D8%A8%D8%B1%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%88%D8%B1%D8%B2%D8%B4%DB%8C/%D8%A7%D8%AA%D9%81%D8%A7%D9%82%D8%A7%D8%AA-%D8%B9%D8%AC%DB%8C%D8%A8-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%AA%DB%8C%D9%85-%D9%BE%DB%8C%D8%A7%D9%85-%D9%BE%D8%B3-%D8%A7%D8%B2-%D8%A7%D9%86%D8%AA%D9%82%D8%A7%D9%84-%D8%A8%D9%87-%D9%86%DB%8C%D8%B4%D8%A7%D8%A8%D9%88%D8%B1
ادامه تیره روزی های تیم فوتبال پیام نیشابور
http://payamkhorasan.mihanblog.com/post/23
در نقطه مقابل سبزوار از سابقه و شهرت خوبی در ورزش کشور برخوردار است.
به طوری که رسانه ها برای تیم های ورزشی سبزوار این تیترها را به کار برده اند :
خبرگزاری فارس : ثامن الحجج سبزوار از حیثیت کشتی خراسان دفاع کرد
http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13901027001454
فدراسیون هندبال ایران نوشت : ثامن ، سبزوار ، میرعلی و شعبانپور ، گام هایتان استوار
http://www.asrarnameh.com/essays.php?id=719
موفقیت های ورزشی سبزوار شانس نیست ، شکوفایی استعدادهای طبیعی است
http://www.asrarnameh.com/essays.php?id=1425
با توجه به همه این مطالب یعنی با وجود همه این نقاط ضعف در نیشابور و در مقابل با وجود همه این توانمندی ها در سبزوار و تربت حیدریه ، بدون شک خواسته استان شدن نیشابور قبل از استان شدن سبزوار و تربت ، فقط یک خواسته خودخواهانه ، نسنجیده و متوهمانه مردم نیشابور است که در هیچ کجای کشور به حساب نمی آید.
به متفاوت
خواندن نظر کمی سخت بود احتمالا با عجله یا با عصبانیت نوشتی
درباره مزیتهای سبزوار گفتنی ها را گفتم قضاوت با دوستان
درباره جمعیت ملاک جمعیت شهرستان است و فرق سبزوار کویری در همین است که همه جمعیت فقط در شهر متمرکز شده اند نه در تفرجگاههای اطراف در فواصل 5 تا 10 کیلومتری است.امار سرشماری سال90 مرکز آمار ایران
سبزوار فعلی319000 +(جوین54000 )+(جغتای47000 )+خوشاب37000 +داورزن20000 +بزودی ششتمد20000)=یعنی با جدا شدن داورزن جمعیت سبزوار می شود299000 و با جدا شدن ششتمد که تصویب شده اما ابلاغ نشد جمعیت سبزوار279000 نفر که احتمالا کمتر خواهد شد چون خود سبزوار کویری است نسبت به بخشها
جمعیت نیشابور 433000 با فرض کسر زبرخان57000 نفر و میان جلگه30000 نفر و سرولایت 20000 که تمام بخشهای نیشابور هست با این حساب باز همجمعیت نیشابور می شود320000 نفر اندازه فعلی شهرستان سبزوار بحث جمعیت کاذب نخ نما شده دربحث کویری بودن سبزوار توضیح دادم.قضاوت با دوستان
درباره صنعت قضاوت با دوستان.البته با احتساب شهرک صنعتی خیام400 هکتار-شهرک صنعتی عطار 5000 هکتار-قطب سوم فولاد ایران مجتمع فولاد خراسان-فاصله ایران خودرو خراسان با مشهد60 کیلومتر و با نیشابور40 کیلومتر فعلا قطب صنعت شرق کشور هست
دانشگاه-جهت اطلاع یکی از شرایط ایجاد رشته های جدید و اعتبار دانشگاهها در وزارت علوم که نمونه بارز ان واحدهای علوم تحقیقات دانشگاه ازاد مطرح شد از 42 واحد 38 عدد تا تکمیل هیات علمی ثابت و ساکن تا سال93 پردیس شدند
درباره فاصله با استان شدن برخی شهرستانها کلا از بین رفته
وضعیت کلی سبزوار برای خیلی ها روشن است البته افرادی هستند که احتمالا با نظرات من احتمالا تحقیق بیشتر کنند ان هم با دوستان
جواب نظر قبلی آقا جواد بصورت خط به خط
بله شما گفتنی ها را گفتید و ادعا ها را کردید و ما دونه ای نبود که پاسخ ندیم. اما شما فقط گفتنی ها را گفتید اما سوالات ما رو جواب ندادید.
به جمعیت اشاره کردید و ملاک تشکیل استان رو فقط جمعیت مرکز توصیف کردید که باید بگم نه عزیز جان این خبرا نیست. اون ملاکی که گفتید مال تشکیل شهرستانه نه استان. و اگر نه شهرستان سبزوار (به قول شما که با کسر ششتمد میشه 279000 نفر) از جمعیت خیلی مراکز مثل سمنان (182260) ، بیرجند (259506) و بوشهر (258906) پرجمعیت تره. از همه بد تر اینکه چون شهرستان کرج چهارمین شهرستان بزرگ ایرانه مگه استان البرز چهارمین استان بود که تشکیل شد؟ بد نیست به ویکیپدیا سری بزنید. این هم آدرس
اگه دست شما نیشابوریها باشه قوانین کشوری رو هم مثل بقیه ی چیزها که به نفعتون نیست و تو سایتها تون تحریف میکنید و صداقت در خبر رو مثل آب خوردن زیر پاتون میگذارید، میخواید تغییر بدید.
در باره صنعت قبلا هم گفتم خیلی خوبه و به اشتغال زایی کمک میکنه اما برای استان شدن زور آنچنانی نداره. شما در مورد شهرک صنعتی بینالود نمبتونی حرف بزنی چون مال مشهده. شما امید به این بستید که روزی اون مال شما میشه؟ خوش به حالتون که همیشه شاد هستید.
درباره علوم تحقیقات باید گفت رفته مشهد. الان نیشابور و سبزوار هر دو پردیس اند. اگر هم اینطور نبود باز سبزوار جلوتره. نیست؟
شما گفتید (درباره فاصله با استان شدن برخی شهرستانها کلا از بین رفته). منظورتون چی بود؟ مثال بزنید تا روشن شیم.
شما میگید (وضعیت کلی سبزوار برای خیلی ها روشن است البته افرادی هستند که احتمالا با نظرات من احتمالا تحقیق بیشتر کنند ان هم با دوستان). چرا این افراد بروند تحقیق بیشتر بکنند تا بیشتر مطلع بشن؟ اگر خودتان تحقیق کردین و بیشتر از این چیزها که گفتبد میدونید، چرا خودتون بیان نمیکنید؟ مگه غیر از مایید که حاصل تحقیقاتمون رو بیان میکنیم و آدرس هم میدیم؟ چرا شما این کار رو نمیکنید؟
این همه سوال (اکثرا هم تکراری) کردین و من هم همه رو جواب دادم. حالا کاری نداشته باشیم که شما قانع شدین یا نه اما به هر حال جواب خودم رو دادم و چیزی جا نیفتاد. خدا وکیلی خودت قضاوت کن. اما چرا شما به سوالای من جواب نمیدین؟ مگه شما ادعا نمیکنید نیشابور گزینه ی مناسبتری برای استان شدنه چون آب و هوا و کشاورزی و صنعت داره؟ مگه برای اینکه همه قانع بشن نباید جواب سوالایی که از شما میشه رو بدین؟ از اونها همین چند تا رو هم جواب بدید قبوله.
سوال اول: چرا شاهرود مرکز استان نشد و سمنان شد؟ مگه کشاورزی و آب و هواش بهتر نبود؟ علت اصلی چه بود؟
سوال دوم: چرا زمانی کل مازندران و گلستان زیر مجموعه استان تهران بودند؟ تهران آب و هواش بهتر بود؟
سوال سوم: در باره ی تقسیم استان گفتم استانها به ترتیب فاصله از تهران یکی یکی استان شدند. نشد؟ استان قزوین که نصف کرج جمعیت داره چرا زودتر مستقل شد؟
سوال چهارم: مگه نگفتم استان یعنی چند شهرستان نه یک شهرستان بطوریکه امتیازات هر شهرستان جزء سرمایه های اون استانه؟ با این تعریف چه فرقی میکنه که کارخونه ها تو کدوم شهرستان باشه یا افتخارات مال کی باشه وقتی همه تو یک استانند؟ آیا ملاک استان کردن یک منطقه داشته های مرکزشه؟
سوال پنجم: اگه ملاک استان شدن جمعیت خود شهرستان مرکز هست، چرا سبزوار از سمنان و بیرجند و بوشهر زودتر استان نشد؟ چرا کرج چهارمبن مرکز استان نیست؟
من سر و پا گوشم بگید.
درباره جمعیت در فاصله 150 کیلومتری سمنان شهری وجود ندارد که جمعیت ان با سمنان برابر یا حتی مساوی باشد(به طرف شرق دامغان به طرف غرب گرمسار).کل استان سمنان600000 نفر جمعیت دارد.از ان گذشته حتی شاهرود که مدعی است جمعیت230000 نفر ان هم همین الان شهرهای بسطام-میامی… در شرف شهرستان شدن هستند که جمعیت شاهرود خیلی خیلی کم می شود یا بیرجند در جنوب خراسان قبلی بیشترین جمعیت دارد(قاین 150000 نفر بیرجند250000 نفر) نسبت به بقیه شهرها یا بوشهر در استان بوشهر بزرگنرین بیشترین جمعیت دارد نه سبزوار از نیشابور کمتر است انهم 50000 نفر با 100کیلومتر فاصله و با شهرستانهای تربت حیدریه و تربت جام تفاوت چندانی ندارد.
درباره صنعت گفتم تکرار مکررات درباره بینالود خدمات توسط مشهد انجام می شود امر بدیهی چون توانش بیشتر است ولی کارگرانش از نصف بیشتر نیشابوری هستند فقط چون فاصله نزدیکتر است
درباره علوم تحقیقات خراسان رضوی در نیشابور هست و نزدیک به3000 دانشجو دکتری و ارشد دارد بحث پردیس مربوط به تمام واحدها بود که هیات علمی تمام وقت نداشتن از 42 واحد 38 تا سال93 پردیس شدند تا کار جذب هیات علمی انجام شود.بله سبزوار مجوزش دارد حتی رئیس هم دارد ولی یک دانشجو ندارد دفترچه ارشد و دکتری دانشگاه ازاد مستند است و یا سایت واحد علوم تحقیقات تهران تمام واحدها را دارد و محل و نشانی.در مشهد هم مثل سبزوار فقط اسم دارد نه محلی نه دانشجویی
سوال اول-درباره استان سمنان بحث این است در گذشته بواسطه اقوام دور یکی از شاهان استان شده.ولی شاهرود بواسطه شهر ستان نشدن بخشها مثل سبزوار قبلی الان مدعی قاره چهار فصل وگرنه در کل فرق چندانی با سمنان ندارد حتی سمنان در چند دهه مرکز بوده صنایع شهرکهای صنعتی پیشرفته دارد.از ان گذشته بحث اب هوا در نزدیکی سمنان شهر مهدی شهر وجود دارد که اب هوا بسیار بهتر از شاهرود دارد و حتی منطقه شهمیرزاد سمنان بسیار آب هوا عالی دارد ایا سبزوار به غیر از جوین در70 کیلومتری منطقه با اب هوای عالی دارد منظورم بعضی روستاها نیست
سوال دوم-درباره تهران در حوزه 100 کیلومتری اش در همان موقع تقسیم استثنائ محسوب می شود چون الان بالغ بر12 میلیون جمعیت دارد یعنی دوبرابر خراسان رضوی ان هم در مساحت خیلی کمتر اندازه دو شهرستان خراسان رضوی بحث تهران جدا از همه هست بخاطر تراکم بالا جمعیتی و موقعیت پایتختی ان
سوال سوم.در جواب دوم توضیح دادم
سوال چهارم.ایا می توان یک شهرستان توان تامین مایحتاج شهر خود را ندارد توان اشتغال مردم خود را ندارد توان و استعداد برای سرمایه گذاری ندارد ایا اگر این شهر مرکز شود بر گرده دیگران سوار نیست چرا در جایی سرمایه گذاری شود که به غیر حیف میل ثمره ای ندارد
سوال پنجم-قبلا توضیح دادم مثلا بیرجند یا بجنورد تا فاصله 200 کیلومتری از همه شهرها و دراکثر فاکتورها بالاتر هستند-سمنان و بوشهر توضیح دادم در بالاتر
در پایان سایر مراکز استانها شرایط خود را دارند که در تمامی استانها این لحاظ شده در اطراف و شعاع 200 کیلومتری یا بیشتر شهرستان با جمعیت بیشتر و طبیعت بهتر و…. نبوده.این را بدان چون در این زمان اطلاعات در کمتر کسری از ثانیه از شهری به شهر دیگر منتقل می شود مردم آگاهی زیادی دارند.و تمام حرکات دیگران با حساسیت دنبال می کنند.
تحلیل جواب (به خراسان رضوی)
پاراگراف اول:
اولا فاصله ی 150 کیلومتر رو از کجا آوردین. کدوم منبع نوشته؟ چه دلیلی داشته که شما سمنان رو مبنا قرار بدید و بگیدکه: ” در فاصله ۱۵۰ کیلومتری سمنان شهری وجود ندارد که جمعیت ان با سمنان برابر یا حتی مساوی باشد”؟ مگه یک شاهرودی همون زمان نمیتونسته بگه که : ” چون در فاصله ی 150 کیلومتری که هیچ در فاصله ی 250 متری شاهرود (فاصله شاهرود و سبزوار 265 کیلومتره) هم شهرستانی به بزرگی و خوش آب و هوایی شاهرود نیست. پس شاهرود باید استان بشه و لا غیر”؟ همین جمله ی شما نشون میده دایره ای به مرکزیت سمنان و به شعاع 150 کیلومتر رو به عنوان ناحیه ای مناسب قبول دارید. یعنی میدونید که مرکزیت سمنان بوده که باعث شده سمنان مرکز بشه. اگه دوباره انکار میکنید این حرف رو لطفا بگید که چرا مبنا رو سمنان قرار دادید و گفتید دور و بر سمنان تا شعاع 150 کیلومتر هیچ شهرستان بزرگی نیست؟ و چرا نمیشه گفت که چون تا شعاع 150 کیلومتری شاهرود هیچ جا آباد تر نیست پس چرا شاهرود مرکز نشده؟ سوال دیگه اینکه اگه به فرض 150 کیلومتری که میگید ملاک هست، چرا قبل از سال 73 قزوین پرجمعیت تر که فاصلش با زنجان کمتر از اینه، زیر مجموعه ی زنجان کوچکتر بوده؟ لطفا 150 کیلومتر رو بگید با چه مدرکی حرف میزنید. در ضمن میامی خیلی وقته شهرستان شده. اگه شاهرود (به خصوص نمایندشون) که مدعی تشکیل استانه چرا نمایندشون به سختی تلاش داره بقیه بخش هاش رو شهرستان کنه؟ چرا شما نیشابوریها که دوست دارید استان بشید بزرگترین گلایه ای که از مسئولاتون دارید شهرستان نشدن بخشهاتونه؟ اگه نظرم رو قبول ندارید بگید تا چند تا آدرس معرفی کنم. پس شما میگید که نباید بخشهای نیشابور مستقل بشند؟ حالا دیدید که میگم عامل اصلی شهرستان نشدن اطراف نیشابور تا حالا مخالفت نیشابور بوده؟ اگه این طور نیست و شهرستان شدن اطرافتون به نفعتونه پس چرا برای بقیه از جمله سبزوار و شاهرود یک نسخه ی دیگه تجویز کردید؟
تحلیل پاراگراف دوم
در باره ی شهر بینالود گفتید که: ” درباره بینالود خدمات توسط مشهد انجام می شود امر بدیهی چون توانش بیشتر است ولی کارگرانش از نصف بیشتر نیشابوری هستند فقط چون فاصله نزدیکتر است”. مگه این شهر جزء بخش ملک آباد مشهد نیست. باید این را میگفتید که مشهد قدرت داشته، سرمایه و بودجه داشته و این شهرک را در شهرستان خودش ایجاد کرده و داره الان سودش رو به جیب میزنه. همه چیز مال خودشه این وسط شما چه ادعایی دارید؟ مگه مال شماست؟ البته وجود این کارخونه ها همونطور قبلا گفتم باعث اشتغال نیشابوریها هم شده و این براشون خوبه ولی نیشابور هیچ حساب دیگه ای روش نمیتونه باز کنه چون این شهر به استان نیشابور (اگه تشکیل بشه) تعلق نمیگیره زیرا این منطقه شده جزء حوزه شهری مشهد. این هم آدرس
http://wikimapia.org/6702830/fa/%D8%B4%D9%87%D8%B1-%D8%AC%D8%AF%D9%8A%D8%AF-%D8%A8%D9%8A%D9%86%D8%A7%D9%84%D9%88%D8%AF
که در جایی نوشته که ” شهر جدید بینالود با حدود 3300هکتار وسعت دومین شهر جدید منطقه شهری کلان شهر مشهد واقع در استان خراسان رضوی می باشد. این شهر در 55کیلومتری جنوب غربی مشهد در حاشیه محور مواصلاتی مشهد به تهران و در مسیر جاده تاریخی ابریشم واقع می باشد” فکر نمیکنی که یکی از عاملهای مزاحم برای استان شدن نیشابور همین شهرکه؟ مشهد عمدا این امکانات رو برده در نزدیکترین خاک خودش به نیشابور ساخته که نیشابور دیگه امتیاز محرومیت اصلا نداشته باشه؟ دیدی که مشهد خطر زیادتریه تا سبزوار و بقیه؟ تازه فرودگاهش رو هم سی چهل کیلومتر دورتر از شهر میخواد ببره.
تحلیل پاراگراف سوم
واحد علوم تحقیقات نیشابور به پردیس تبدیل شده و واحد رفته مشهد. فقط برای دانشجوهای فعلی اینطور نیست. این هم آدرس
http://moosatajik.blogfa.com/post/8
اما در کل اگه این کار هم نمیشد، سبزوار باز هم جلوتر هست . تازه سبزوار که ثابت نایستاده و داره پردیس دانشگاه بین المللی میسازه. چند تا دیگه هم هست. در ضمن حالا امسال تو سبزوار دانشجو نمی پذیره سال بعد چی؟
تحلیل جوابهای شما به پرسشهای پنج گانه ی بنده
سوال اول: موضوع این سوال با پاراگراف اول مشترکه و اگه به همونا پاسخ بدید کفایت میکنه. اما چند نکته باید بگم که شما نباید به کارخونه های فعلی سمنان نگاه کنید. چون اون موقع سمنان و شاهرود از نظر صنعت فاصله ی زیادی نداشتند. در ضمن زمانی شهرستان بزرگ ورامین هم جزء سمنان بوده. استان سمنان سال 1355 تشکیل شده. در ضمن شما که مهدیشهر رو اشاره میکنید. و آب و هوا رو مهم میدونید پس چرا مرکز استان لااقل نرفته اونجا؟ شما که میگید آب و هوای جوین به سبزوار چه ربطی داره پس نباید بگید سمنان به خاطر آب و هوای مهدیشهر استان شده.
سوال دوم: من پرسیدم که: ” چرا زمانی کل مازندران و گلستان زیر مجموعه استان تهران بودند؟ تهران آب و هواش بهتر بود؟” اما جوابی ندیدم و شما به استان تهران 16 سال پیش اشاره کردین.
سوال سوم: من پرسیدم که: “در باره ی تقسیم استان گفتم استانها به ترتیب فاصله از تهران یکی یکی استان شدند. نشد؟ استان قزوین که نصف کرج جمعیت داره چرا زودتر مستقل شد؟” اما شما علت تقسیمات پیاپی استان تهران رو بیان کردید. در صورتی که من این رو نپرسیدم بلکه گفتم “چرا استان تهران به این صورت (بر اساس فاصله از مرکز) تقسیم شده نه به ترتیب جمعیت جمعیت؟” مثلا وقتی میگن به خاطر کم کردن مشکلات تهران اینها جدا شدند چرا کرج پرجمعیت تر زودتر از همه جدا نشد تا بار بیشتری از دوش تهران برداشته بشه؟
سوال چهارم: جوابی نگرفتم. شما اصلا به مرکز چرا گیر میدی؟ من کل استان رو میگم. گفتم که: “آیا برای تشکیل یک استان فرقی میکنه که کشاورزی و بقیه چیزها کجا باشه؟ اصلا شما فرض کن جوین مرکز استان ما باشه. استانی که نیشابور توش نیست برای نیشابور چه فرقی میکنه؟ حد اقل من چند تا از محصولات غذایی مهم سبزوار رو گفتم اما سمنان که هیچ نداره غیر از گچ چی؟ شما که نمیتونی جواب بدی و از نیشابور دفاع کنی چرا رفتی پشت شهرستانهای سبزوار قایم شدی. شهرستانهایی که نماینده شون موافقه شما چی میگید؟ آیا میگید نماینده ها شون مخالف هستند؟
سوال پنجم: جواب شما به این سوال ریشه در همون فاصله ی 150 کیلومتری خودتون داشت. لطفا بگید این فاصله از کجا اومده. فرضا اگه همون 150 کیلومتر رو ملاک قرار بدیم چرا کرج چهارمین استان نشده؟ مگه در شعاع 150 کیلومتری قزوین کرج نیست که قزوین استان شد؟
بفرمایید جواب بدید (در ضمن توجه کنید اینجا سبزوار و نیشابور نیست بلکه بقیه هم دارند دلایلتون رو میخونن)
آفرین جواب های خراسان غربی خیلی منطقی و با استدلال دقیقه.
زنده باشی همشهری. دمت گرم
پاسخ به اذهان عمومی مخاطبان گرامی.
من به جواد پاسخ نمی دم چون خودش همه چیزو می دونه فقط یک ادعای گنده تر از دهنش کرده ، (ادعای استان شدن نیشابور) و می خواد به هرقیمت ممکن سر حرفش بایسته.اگرنه خودش می دونه که نیشابور هیچ امتیازی برای استان شدن نداره.
اما مخاطبان عزیز این مطلب به این چند نکته توجه داشته باشند :
افراد ضعیفی مثل رضا در نظراتشون کلاً اولین نقطه ضعفی که سعی می کنن واسه سبزوار بگن ، کویری بودنشه.
در حالی که کویری بودن با مشاهده شهرهایی مثل قم و یزد دیگه منتفی است.
قم حتی آب شیرین برای خوردن هم نداره. و سبزوار باز حداقل آب لوله کشیش شیرین و آشامیدنیه. ولی قم خیلی سال مرکز استان شده.
تازه یزد و سمنانم کویرین ولی خیلی سال قبل مرکز استان شدن.
پس عامل کویری بودن اصلاً نقطه ضعف نیست.
شهرهایی مثل نیشابورم دارن خیلی در خوبی آب و هواشون اغراق می کنن و با این کار می خوان به ذهن سبزواری ها و کاشمری ها القا کنن شهرشون خیلی خوش آب و هواست ولی کلاً وقتی میزان آب و هوای شهرها رو بررسی می کنی می بینی میزان دما و بارندگی نیشابور فقط یک مقدار کم از سبزوار و کاشمر بیشتره و در دسته بندی های آب و هوایی در نهایت نیشابورم یک شهر با اقلیم نیمه بیابانی مثل سبزوار محسوب میشه.
خلاصه مراقب باشید نیشابوری ها در طول یک مدت طولانی سعی کردن کلاغو رنگ کنن به جای قناری به ما ها بفروشن.
گول این رفتار از خود متشکرانه نیشابوری ها رو نخورید. اونا فقط دارن با بهانه های واهی خودشونو بزرگ می کنن.
اینم بگم که کلاً سطح دانشگاهی نیشابور خیلی عقب تر از شهرهای دیگه ای مثل مشهد ، سبزوار ، بجنورد ، گناباد و بیرجنده.
فقط نیشابور دوسال قبل تونست یک واحد علوم تحقیقات تأسیس کنه که بعداً اونم مشخص شد غیرقانونی بوده و واحد علوم تحقیقات نیشابور به پردیس تنزل پیدا کرد.
اما در عوض دانشگاه حکیم سبزواری پردیس بین المللی افتتاح کرد که فقط دانشگاه های خیلی معتبر ملی مثل تهران و فردوسی ، پردیس بین المللی دارن.
حالا من یک سوال دارم نیشابوری ها به اعتراف خودشون سالهاست درگیر اختلافات داخلی بین 4 شهر دررود ، خرو ، قدمگاه و اسحاق آباد هستن و به خاطر همین اختلافات این بخش پرجمعیت و صنعتی و دانشگاهی در شهرستان نیشابور هنوز شهرستان نشده ، خوب حالا نیشابور اصلاً لیاقت داره مرکز یک استان بشه. درحالی که نمی تونه مسائل بخش های خودشو رتق و فتق کنه؟
کدکنو که از دست دادن و به تربت حیدریه باختن ، روستاهای ناحیه دره یام رو هم که چندین ساله به سبزوار (شهرستان خوشاب) باختن.
الآن هم نمی تونن مسائل بخش زبرخانو درست مدیریت کنن درحالی که این بخش پرجمعیت و توانمند باید خیلی سال قبل به 4 شهرستان مستقل ارتقاء پیدا کنه. ولی در سبزوار بخش کوچک وکویری مثل داورزن با 20 هزارنفر جمعیت چند ماهه که شهرستان شده و جوین و جغتای چندساله که شهرستان شدن.
دوباره می پرسم ، حالا شما بگید نیشابور با این همه ضعیفی بازهم شایستگی مرکز استان شدن رو داره؟
وضعیت نیشابور مشخصه.
البته همونطور که گفتم نیشابوری ها با ظاهر سازی و تعریف های الکی از خودشون یک مقداری وجهه پیشرفته از شهرشون در خراسان ایجاد کرده بودن که دیگه بعد از راه افتادن این بحث ها و مطرح شدن نقاط ضعف نیشابور معلوم میشه که اصلاً نیشابور همچین آش دهن سوزیم نیست و تازه شهرهایی مثل کاشمر و سبزوار خیلی هم عملکرد بهتری داشتن.
همین بس که بدونیم نیشابور با این همه ادعا یک فرودگاه نتونسته بسازه ولی سبزوار و کاشمر با همت مردم این شهرها صاحب فرودگاه شدن
به خراسان غربی
اولا -سمنان از مثال سوال تو بود
دوما-درباره بینالود گفتم قضاوت و تحقیق بیشتر با دوستان
سوما-درباره واحد علوم تحقیقات به سایت واحد علوم تحقیقات تهران رفته و قضاوت کنند. پردیس بین الملل هر وقت ساخته شد یک خبری بده انهم برای6 یا7 رشته شاید مثل پتروشیمی که 4 سال مدعی ان بودید
چهارما-من بارها به موقعیت سبزوار در کشاورزی-دانشگاهی -صنعت -حتی فرودگاه 2 پرواز پرداختم تو سوال را استانهای دیگر شروع کردی و بعد گیر دادی به تهران..
پنجم- تو و گل ریزه کمی بیشتر به وبلاگ های سبزوار سر بزن تا بیشتر به جای نوشتن مطالب صفحه پر کن و بعد منبع گزارشات دیگران یاد بگیرید بیشتر توهمات ذهنی تان را ننویسید
ششم -این سوال جواب فقط جهت آگاهی اندک کسانی بود درباره سبزوار آگاهی کمی دارند تا با توهمات توخالی و جانبدارانه روبرو شدند بتوانند قضاوت صحیح تری داشته باشند.
به گل زیره
آره نیشابوریان نتوانستند یک فرودگاه با 2 پرواز فقط به تهران بسازند با ان سرمایه گذاری زیاد که اینده هم ندارد در عوض 4 تا کارخانه کوچک بزرگ می سازند که 4تا جوان بروند سرکار بله حرف شما صحیح است
جالب است در این یک سال اخیر دو یا سه نفری هستند که در وبسایت های مختلف با اسامی مختلف و بعضا مشابه بحث استان شدن سبزوار و نیشابور را مطرح میکنند و شروع به تخریب میکنند و طوری وانمود میکنند که انگار کل جمعیت سبزوار یا نیشابور با دیدگاهای آنها موافق هستند مگر این دو شهر نماینده ندارند که این چند نفر کاسه داغ تر از آش شده اند هر دو شهر سبزوار و نیشابور قابلیت هایی و ضعف هایی دارند و دلیلی ندارد هر از چند گاهی نوشته های تکراری و پوچ را در وبلاگ و وبسایت های شهرها کپی پیست کنید .
مساله ایجاد استان جدیدبا توجه به شهرهای که قبلا مرکز استان شده اند بستگی به آیتم های گوناگون دارد که نفوذ سیاسی تقریبا بیشترین عامل را داراست نمونه بارزشهر قم که دارای شرایط کویری نزدیک به پایتخت نداشتن فرودگاه بود ولی استان شد و یا استان گلستان که از مازندران جدا شد به هر حال استان شدن نیاز به زیرساخت اساسی را دارد اما نفوذ سیاسی به نظر بیشتر اثر خود را خواهد گذاشت
امیدوارم این چند نفر دیدگاه خود را که دایم به صورت تکراری در سایت های مختلف میگذارند به خود بیایند ..به امید روزی که توزیع مناسب و عادلانه امکانات در کل شهرهای کشور صورت گیرد تا اینقدر مردم شهرهای مختلف کشور دنبال ارتقا و فخرفروشی نباشند..
به گل زیره
اگر در نظرات من یک کلمه یا جمله درباره استان شدن نیشابور نوشته ام نشان ده
حرف من این است شهری اب ابادانی ندارد شهری کشاورزی و صنعت ندارد شهری که تقریبا از همه لحاظ یعنی 90 درصد ویژگیها پایین تر از شهرستانهای درجه دو و سه خراسان رضوی است مرکزیت ان مثل این است که بر گرده و دوش شهرستانهای دیگر است مثال واضح فرودگاه با ان سرمایه گذاری کلان هفته 2 پرواز فقط به تهران با این هزینه حداقل فولاد جوین راه می افتاد وفردا باید فکر آب …..باشند
با سلام خدمت دوستان:
استان شدن هیچ کدام از شهر های نامبرده (نیشابور سبزوار و یا تربت حیدریه ) هیچ گره ای از ما کاشمری ها باز نمی کنه که هیچ ، کاشمر را زیر سلطه شهری قرار میده که اصلا لیاقت مرکزیت استان شدن رو نداره! در خراسان بجز مشهد هیچ کدام از شهر ها نباید استان بشه !
زنده باد کاشمر و کاشمری
با تشکر
با تشکر از همشهریها و مردم خوب سربداران و با تشکر از کاشمریها
انشالاه چیزی نمونده. به امید خدا داریم به حقمون میرسیم.
زنده باد ترشیز، زنده باد سربداان
آقا جواد انکار کردن روش آدم های ضعیفه.
الآن دیگه فقط خواجه حافظ شیراز نمی دونه که تو یک نیشابوری هستی و در تمام نظراتی که فرستادی و علیه استان شدن سبزوار مطلب نوشتی ، داشتی سنگ استان شدن نیشابورو به سینه می زدی.
اما بهتره حالا که دیگه کم آوردی و خسته شدی به جای فرار کردن از واقعیت ، مرد و مردونه سر حرفت بایستی و اشتباهت رو قبول کنی
بیشتر اطلاعاتی که جواد و شاید دو سه نفر از دوستان نیشابوریش در سایت های مختلف (درمورد آمارهای جمعیت ، میزان فاصله ها ، پروازهای فرودگاه سبزوار و…) ارائه می کنن اشتباه است و معمولاً منبع هم برای اطلاعاتشون معرفی نمی کنن.
مثلاً وقتی جواد ادعا می کنه فاصله کارخانه ایران خودرو تا مشهد 60 و تا نیشابور 40 کیلومتر هست ، هیچ منبعی ارائه نمی کنه اما دوست عزیزمان خراسان غربی با ارائه منبع دقیق این دروغ نیشابوری ها رو خنثی می کنه و همه می بینیم که کارخانه ایران خودرو کلاً متعلق به مشهد و درحوزه سیاسی شهرستان مشهد و به لحاظ فاصله ای فاصله اش با نیشابور خیلی بیشتر از 40 کیلومتر هست.
به طور کل متأسفانه نیشابوری ها انگار به ارائه آمار و اطلاعات دروغ عادت دارند.
من قصدم توهین نیست . اما می خوام به یک واقعیت موجود اشاره کنم :
بسیاری از رسانه های نیشابور که توسط شماری از نیشابوری های متعصب و و خشک مغز اداره میشه ، در طول سال های طولانی ذهن مردم نیشابور رو با اطلاعات غلط و خودبزرگ بینی های متوهمانه پرکردند به طوری که الآن اطلاعات مردم نیشابور خواسته یا ناخواسته بسیار اشتباه هست.
نمونه بارز این موضوع تحریف آشکار خبر سایت های کشور از جمله تابناک در خصوص استان های جدیدی بود که شاید در آینده تشکیل بشوند.
در این خبر اسم استان سربداران به مرکزیت سبزوار ذکر شده بود اما هیچ اسمی از استان بینالود به مرکزیت نیشابور نبود.
اما سایت روزنه نیشابور این خبر رو به صورت آشکار تحریف کرد و با بیان شماری از تعریف های مبالغه آمیز در مورد تاریخ و فرهنگ نیشابور ، اسم نیشابور و استان بینالود رو به این خبر اضافه کرد و به خرد مردم داد
)این هم آدرس اول در سایت های کشوری (اصل خبر :
این هم ادرس دوم در سایت های نیشابور (خبر تحریف شده)
حالا آدم از خودش می پرسه چه معلوم همه خبرها و مطالب دیگه سایت روزنه نیشابور و مخاطبان این سایت اشتباه نباشه؟
3- جواد و بقیه دوستان نیشابوری در این مباحثه سعی کرده اند زرنگ بازی کرده و با انداختن توپ به زمین سبزوار ، ازیاد مخاطبان ببرند که هنوز به چند سوال مهم در مورد نیشابور پاسخ نداده اند :
اما من اینجا دوباره یادآوری می کنم تا کسی این سوالات مهم در مورد نیشابور رو فراموش نکنه : ،
حالا من یک سوال دارم نیشابوری ها به اعتراف خودشون سالهاست درگیر اختلافات داخلی بین ۴ شهر دررود ، خرو ، قدمگاه و اسحاق آباد هستن و به خاطر همین اختلافات این بخش پرجمعیت و صنعتی و دانشگاهی در شهرستان نیشابور هنوز شهرستان نشده ، خوب حالا نیشابور اصلاً لیاقت داره مرکز یک استان بشه. درحالی که نمی تونه مسائل بخش های خودشو رتق و فتق کنه؟
کدکنو که از دست دادن و به تربت حیدریه باختن ، روستاهای ناحیه دره یام رو هم که چندین ساله به سبزوار (شهرستان خوشاب) باختن.
الآن هم نمی تونن مسائل بخش زبرخانو درست مدیریت کنن درحالی که این بخش پرجمعیت و توانمند باید خیلی سال قبل به ۴ شهرستان مستقل ارتقاء پیدا کنه. ولی در سبزوار بخش کوچک وکویری مثل داورزن با ۲۰ هزارنفر جمعیت چند ماهه که شهرستان شده و جوین و جغتای چندساله که شهرستان شدن.
دوباره می پرسم ، حالا شما بگید نیشابور با این همه ضعیفی بازهم شایستگی مرکز استان شدن رو داره؟
فرودگاه چه طور ؟ شهر بدون فرودگاه ، چه طور می خواد مرکز استان بشه.
تیم های ورزشی چه طور؟شهری که در مدیریت یک تیم ورزشی ناموفق بوده (نیشابور درمارجای پیام خراسان که به مسخره شدن ورزش خراسان منجر شد)
می تواند مرکز استان شود یا نه؟
آب و هوای نیشابور مگه چه قدر با کاشمر ، سبزوار و تربت حیدریه فرق می کند؟ نهایتا نیشابور در حد دو سه درجه سردتر هست. این که نشد امتیاز اساسی !
تازه با استان شدن شهرهای کویری تری مثل سمنان ، یزد و قم مشکل کویری بودن یک شهر برای مرکز استان بودن هم دیگه حله !
.
نیشابور درست در مرکز خراسان و محاصره شده با تربت حیدریه از جنوب ، از غرب با سبزوار ، از شرق به مشهد و از شمال به کوه های صعب العبور بینالود می رسد که همه اینها نیشابور را در بن بست قرار می دهد.
حالا یک سوال دیگر : چه طور ممکن است شهری در محاصره سایر نواحی قدرتمند و مدعی استان شدن ، چه طور می تواند خودش را استان کند؟
به گل زیره
نیشابور شهر دوم استان در جمعیت سال90
قطب صنعت شرق کشور-قطب سوم فولاد کشور….
نیشابور قطب کشاورزی و دامپروری شرق کشور
قطب گردشگری با پیشینه تاریخی و با 3 روز ملی-خیام-عطار-خراسان روز ورود امام (رضا) در کشور منحصر بفرد است
قطب تفرجگاهی و تفریحی باغرود-4 عدد در کل کشور وجود دارد
قطب دانشگاهی در تحصیلات تکمیلی بعد از فردوسی مشهد در فوق لیسانس و دکتری بواسطه واحد علوم تحقیقات خراسان رضوی(نیشابور)
به جواد
1-ملاک جمعیت با مرکز استان شدن سمنان ، بیرجند ، بجنورد و … منتفی است.
2- بحث جمعیت :
(توجه داشته باشید که جمعیت شهر با جمعیت شهرستان فرق می کند و عمده تفاوت جمعیت نیشابور با سبزوار در جمعیت شهرستان است نه در جمعیت شهر)
3- براساس آمارگیری سال 90 خود شهر نیشابور تفاوت زیادی با شهر سبزوار ندارد و جمعیت نیشابور با 239 هزارنفر فقط 8 هزارنفر بیشتر از سبزوار با 231هزارنفر است که آنهم چندان رقم موثری نیست. در مقابل بعضی از ملاک های مهم دیگر.
3-جمعیت شهرستان نیشابور دارای آمار کاذب است . چون شهرستان نیشابور برخلاف سبزوار ، کاشمر و تربت حیدریه هنوز موفق نشده است بخش های بزرگ و پرجمعیتی مثل زبرخان با 65 هزارنفر را به شهرستان ارتقاء دهد. بخش های دیگری نظیر سرولایت و میان جلگه نیشابور نیز در انتظار شهرستان شدن هستند.
گفته می شود دلیل اینکه بخشی مانند زبرخان نتوانسته شهرستان شود ، جنگ و اختلافات داخلی موجود در شهرستان نیشابور است که در بقیه شهرستان های استان نظیر سبزوار ، تربت حیدریه و کاشمر این جنگ و اختلاف ها یا وجود نداشت یا سریع مدیریت شد و هم اکنون سبزوار شهرستان های جوین ، جغتای ، خوشاب ، داورزن را مستقل کرده و به زودی ششتمد نیز مستقل خواهد شد.
کاشمر نیز شهرستان های بردسکن و خلیل آباد را از خود مستقل کرده است.
تربت حیدریه نیز شهرستان های خواف ، رشتخوار ، مهولات و … را مستقل نموده است.
لذا سبزوار ، کاشمر و تربت حیدریه آمار کاذب جمعیتی ندارند.
اما نیشابور با داشتن بخش هایی که می بایست 10 سال قبل از این شهرستان می شدند ، دارای بیش از 100هزارنفر آمار کاذب جمعیتی است.
4- وزنه سیاسی و اداری نیشابور در خراسان حتی از وزنه سیاسی منطقه کاشمر نیز کمتر است.
زیرا وقتی در یک منطقه تعداد فرمانداری ها افزایش می یابد ، وزنه سیاسی و اداری آن منطقه سنگین تر شده است.
به طوری که سبزواربزرگ تا سال 87 فقط یک فرمانداری مانند نیشابور داشت.
اما از آن سال به بعد حالا سبزوار بزرگ دارای 5 فرمانداری است.
کاشمر هم همینطور تا قبل از استقلال بردسکن و خلیل آباد یک فرانداری داشت اما حالا دیار ترشیز دارای 3 فرمانداری است.
و البته تربت حیدریه هم به همین ترتیب.
اما نیشابور در این میانه کمترین وزنه سیاسی و اداری را دارد. چون فقط شهر نیشابور و فیروزه شهرستان شده اند و فقط 2 فرمانداری در منطقه نیشابور بزرگ وجود دارد.
به همین دلیل است که نیشابور مدت هاست چشم طمع به سمت کاشمر دارد تا بتواند با وجود کاشمر وزنه سیاسی و جمعیتی خود را افزایش داده و برای تشکیل استان بینالود شرایط حداقلی را به دست بیاورد.
در واقع کاشمر برای نیشابوری ها یک ابزار است که تا زمان تشکیل استان بینالود به آن نیاز دارند.
نیشابوری ها برای اینکه بتوانند کاشمر را مطیع خود کنند ،دائماً سعی می کنند به ذهن کاشمری ها تلقین کنند که کاشمر همیشه زیردست نیشابور و تابع فرهنگی نیشابور بوده است و از این به بعد هم باید در استان نیشابور زیر دست نیشابور باشد.
در حالی که کاشمر در تاریخ خراسان همواره هویت فرهنگی مستقل خود را داشته است و از آن به عنوان دیار ترشیز یاد می شود.
مراقب باشید. به خصوص کاشمر باید خیلی مراقب باشد. این تلقین های روانی آخرین حربه های نیشابوری هاست که می خواهند کاشمر را به خود بچسبانند.و نیشابور فقط به فکر استان شدن خودش هست. نه به فکر پیشرفت و توسعه کاشمر چون با این نگاه از بالا به پایین که نیشابور نسبت به بقیه شهرها دارد ، نمی تواند مرکز خوبی باشد و رفتار عادلانه از خود بروز دهد.
پاسخ به جواد :
جواد خان چرا باید ادعاهای بی منبع و مدرک شما را در مورد وضعیت صنعتی ، دانشگاهی ، کشاورزی و تاریخی و فرهنگی نیشابور قبول کنیم.
آن هم وقتی که نیشابوری ها نشان داده اند متأسفانه به اخلاق دروغگویی دچارند.
در همین رابطه با اخلاق دروغگویی نیشابوری ها ، این بخش از حرف های دوستی که با نام گل زیره نظر گذاشته خیلی جالبه :
به طور کل متأسفانه نیشابوری ها انگار به ارائه آمار و اطلاعات دروغ عادت دارند.
من قصدم توهین نیست . اما می خوام به یک واقعیت موجود اشاره کنم :
بسیاری از رسانه های نیشابور که توسط شماری از نیشابوری های متعصب و و خشک مغز اداره میشه ، در طول سال های طولانی ذهن مردم نیشابور رو با اطلاعات غلط و خودبزرگ بینی های متوهمانه پرکردند به طوری که الآن اطلاعات مردم نیشابور خواسته یا ناخواسته بسیار اشتباه هست.
نمونه بارز این موضوع تحریف آشکار خبر سایت های کشور از جمله تابناک در خصوص استان های جدیدی بود که شاید در آینده تشکیل بشوند.
در این خبر اسم استان سربداران به مرکزیت سبزوار ذکر شده بود اما هیچ اسمی از استان بینالود به مرکزیت نیشابور نبود.
اما سایت روزنه نیشابور این خبر رو به صورت آشکار تحریف کرد و با بیان شماری از تعریف های مبالغه آمیز در مورد تاریخ و فرهنگ نیشابور ، اسم نیشابور و استان بینالود رو به این خبر اضافه کرد و به خرد مردم داد
)این هم آدرس اول در سایت های کشوری (اصل خبر :
http://www.tabnak.ir/fa/news/308422/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%DA%A9%D9%87-%D8%B4%D8%A7%DB%8C%D8%AF-%D8%A8%D8%B9%D8%AF%D9%87%D8%A7-%D9%86%D8%A7%D9%85%D8%B4%D8%A7%D9%86-%D8%B1%D8%A7-%D8%A8%D8%B4%D9%86%D9%88%DB%8C%D8%AF
این هم ادرس دوم در سایت های نیشابور (خبر تحریف شده)
http://www.rovzane.com/blog/show/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%DA%A9%D9%87-%D9%85%D9%85%DA%A9%D9%86-%D8%A7%D8%B3%D8%AA-%D8%AF%D8%B1-%D8%AF%D9%88%D9%84%D8%AA-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%A2%DB%8C%D9%86%D8%AF%D9%87-%D8%AA%D8%B4%DA%A9%DB%8C%D9%84-%D8%B4%D9%88%D9%86%D8%AF.html
حالا جواد خان شما نیشابوری ها که کلاً عادت دارید برای خودتان نوشابه باز کنید ، بگو ما از کجا می توانیم اینقدر مطمئن باشیم که امار و اطلاعات شما هم مثل مطالب سایت های قدیمی نیشابور دروغ نیست؟ مثل ما اهل ارائه دادن منبع هم که نیستی. حتماً خودت می دانی داری دروغ می گویی.
جمعیت سبزوار سوم در خراسان رضوی با کسر شهرستان داورزن و ششتمد احتمالا چهارم
کشاورزی سبزوار بواسطه کویری بودن در بین 27 شهرستان حدود 24 تا25
صنعت سبزوار باجدا شدن جوین جغتای با فاصله70تا80کیلومتری به رتبه 20 در بین 27 شهرستان خراسان رضوی
تاریخ و پیشینه تاریخی سبزوار با جدا شدن شهرستان داورزن در75 کیلومتری که بخش باشتین شهرستان داورزن خاستگاه سربداران است در رتبه 6یا7 از 27 شهرستان خراسان رضوی است. البته از حق نگذریم قیامی به رهبری شیخ حسن جوری اهل روستای جور نیشابور به ثمر نشست کمتر 50 سال سبزوار پایتخت حکومت محلی (فقط خراسان) شامل می شد بوده است
فرودگاه سبزوار-یک فرودگاه بین المللی با 2 پرواز فقط به تهران دارد درهفته
دانشگاههای سبزوار -در خراسان در سطح لیسانس بعد از مشهد و در مقطع کارشناسی ارشد و دکتری بعد از مشهد و نیشابور(واحد علوم تحقیقات خراسان رضوی -نیشابور) می باشد
لطفا قضاوت در مورد صحت ودرستی نظرات به دوستان بدهیم در این زمانه با یک جستجو اینترنتی ساده همه چیز معلوم می شود پس نمی خواهد بقیه به زور تلقین چیزی بخورانید.
1- صنعت نیشابور در استان خراسان با افت شدید مواجه شده است و هم اکنون جایگاه سوم استان را بعد از مشهد و چناران دارد و در حد صنعت جوین قرار گرفته است.
http://www.asrarnameh.com/essays.php?id=1201
2- نیشابور فاقد فرودگاه است . فرودگاه مهمترین عامل توسعه ای شهرها و مناطق مختلف کشور می باشد.
در ایران هیچ مرکز استانی به جز قزوین فاقد فرودگاه نیست.
قزوین هم در حال ساخت فرودگاه است.
قم هم درحال ساخت یک شهر فرودگاهی است.
http://www.famcoir.com/sitenews/88-international-airport-city-project-in-qom.html
فرودگاه سبزوار هم از وضعیت خوبی در کشور برخوردار است و همه روزه پرواز دارد:
http://www.asrarnameh.com/news.php?id=1718
3- در استان خراسان رضوی مشهد ، سبزوار و گناباد به ترتیب قطب های اول ، دوم و سوم دانشگاهی هستند.
فقط مشهد و سبزوار دارای پردیس بین المللی هستند.
فقط مشهد ، سبزوار و گناباد دارای دانشگاه های علوم پزشکی هستند و نیشابور در سه سال اخیر تلاش کرده است که با افتتاح چند دانشکده به رشد دانشگاهی برسد اما چون همزمان با نیشابور بقیه شهرهای خراسان نظیر کاشمر و تربت حیدریه هم برای رشد دانشگاهی اقدام کرده اند ، دیگر ظرفیت دانشگاهی خراسان اشباع شده و نیشابور در این زمینه شانسی ندارد.
4- نیشابور در زمینه رشد و توسعه دانشگاهی ناکام ماند :
تأسیس واحد علوم تحقیقات نیشابور روزنه امید کوچکی برای مردم این شهر بود که بتواند در زمینه دانشگاهی رشد کند ، اما جلو آن هم گرفته شد.و هم اکنون واحد علوم تحقیقات نیشابور به پدریس تنزل پیدا کرده است.
در واقع نیشابور نه در سطح کاردانی ، نه در سطح لیسانس ، نه در سطح تحصیلات تکمیلی هیچ جایگاه خاصی در خراسان ندارد.
5- ضعف نیشابور در زمینه ورزشی : نیشابور به لحاظ ورزشی بسیار ضعیف است اما سبزوار دائماً در کشور با قهرمانی تیم های مختلفش مطرح می شود که این نشان می دهد استعداد و لیاقت سبزواری ها بیشتر از نیشابوری هاست.
6-جمعیت شهرستان نیشابور دارای آمار کاذب است . چون شهرستان نیشابور برخلاف سبزوار ، کاشمر و تربت حیدریه هنوز موفق نشده است بخش های بزرگ و پرجمعیتی مثل زبرخان با ۶۵ هزارنفر را به شهرستان ارتقاء دهد. بخش های دیگری نظیر سرولایت و میان جلگه نیشابور نیز در انتظار شهرستان شدن هستند.
گفته می شود دلیل اینکه بخشی مانند زبرخان نتوانسته شهرستان شود ، جنگ و اختلافات داخلی موجود در شهرستان نیشابور است که در بقیه شهرستان های استان نظیر سبزوار ، تربت حیدریه و کاشمر این جنگ و اختلاف ها یا وجود نداشت یا سریع مدیریت شد و هم اکنون سبزوار شهرستان های جوین ، جغتای ، خوشاب ، داورزن را مستقل کرده و به زودی ششتمد نیز مستقل خواهد شد.
6-تاریخ و فرهنگ نیشابور یک توهم بزرگ :
نیشابوری ها دارند خیلی روی موضوع تاریخ و فرهنگ کار می کنند اما هر کار کنند نیشابور خیلی از سبزوار عقب تر است.
سبزوار که در کنار شهرهای قم و ری یکی از 4 شهر اصلی مرکز تشیع در ایران بوده از نیشابور که همواره تحت تسلط حاکمان جباری مثل طاهر فرمانده سپاه مأمون عباسی و کسانی مثل او بوده خیلی بهتره و جلوتره.
همچنین شهر سبزوار که افتخار پایتختی سربرداران اولین حکومت شیعه اثنی عشری در ایرانو (به مدت 50 سال) داشته ، چندین مرتبه از نیشابور که پایتخت حکومت بیگانگان منحرفی چون ترکان سلجوقی بوده ، بهتر و جلوتر هست.
7- بسیاری از افتخاراتی که نیشابوری ها به آن می نازند ، اصلاً متعلق به نیشابور نیست. مثلاً عطار در اصل کدکنی است و کدکن یکی از بخش های شهرستان تربت حیدریه است.
کمال الملک هم کاشانی است . بیشتر عمر را هم در کاشان ، تهران و اروپا گذرانیده است و در آخر عمر به نیشابور که یک منطقه محروم بوده ، تبعید می شه توسط نیشابوری ها کور میشه و همونجا فوت می کنه.
این هم منبع :
http://www.asrarnameh.com/news.php?id=1226
8- نیشابور به لحاظ سیاسی و اداری کم وزن ترین شهرستان مدعی مرکز استان شدن در خراسان و کشوره.
چون فقط دوتا شهرستان در محدوده استان بینالود به مرکزیت سبزوار نیشابور هستن.
اما تربت حیدریه ، سبزوار و کاشمر شهرستان های اقماری بیشتری دارند.
9- کلاً نیشابوری ها همونطور که گفتم به دروغگویی عادت دارند.توهین الکی نمی کنم. بلکه برای حرفم دلیل دارم که در ادامه دلایلو مطرح می کنم. الآن هم هدف نیشابوری ها اینه که بحث ما رو منحرف کنن.
اما ما اجازه نمی دیم بحث منحرف بشه و دوباره می پرسیم که چرا نیشابوری ها اینقدر سعی دارند با دروغ گویی خودشونو بزرگ کنن؟
این ضعف نیشابوری ها در کجا ریشه داره و چه طور درمان میشه؟
سطرهای بعدی رو مطالعه کنیدتا منظور بنده برایتان روشن بشه:
به طور کل متأسفانه نیشابوری ها انگار به ارائه آمار و اطلاعات دروغ عادت دارند.
من قصدم توهین نیست . اما می خوام به یک واقعیت موجود اشاره کنم :
بسیاری از رسانه های نیشابور که توسط شماری از نیشابوری های متعصب و و خشک مغز اداره میشه ، در طول سال های طولانی ذهن مردم نیشابور رو با اطلاعات غلط و خودبزرگ بینی های متوهمانه پرکردند به طوری که الآن اطلاعات مردم نیشابور خواسته یا ناخواسته بسیار اشتباه هست.
نمونه بارز این موضوع تحریف آشکار خبر سایت های کشور از جمله تابناک در خصوص استان های جدیدی بود که شاید در آینده تشکیل بشوند.
در این خبر اسم استان سربداران به مرکزیت سبزوار ذکر شده بود اما هیچ اسمی از استان بینالود به مرکزیت نیشابور نبود.
اما سایت روزنه نیشابور این خبر رو به صورت آشکار تحریف کرد و با بیان شماری از تعریف های مبالغه آمیز در مورد تاریخ و فرهنگ نیشابور ، اسم نیشابور و استان بینالود رو به این خبر اضافه کرد و به خرد مردم داد
)این هم آدرس اول در سایت های کشوری (اصل خبر :
http://www.tabnak.ir/fa/news/308422/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%DA%A9%D9%87-%D8%B4%D8%A7%DB%8C%D8%AF-%D8%A8%D8%B9%D8%AF%D9%87%D8%A7-%D9%86%D8%A7%D9%85%D8%B4%D8%A7%D9%86-%D8%B1%D8%A7-%D8%A8%D8%B4%D9%86%D9%88%DB%8C%D8%AF
این هم ادرس دوم در سایت های نیشابور (خبر تحریف شده)
http://www.rovzane.com/blog/show/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%DA%A9%D9%87-%D9%85%D9%85%DA%A9%D9%86-%D8%A7%D8%B3%D8%AA-%D8%AF%D8%B1-%D8%AF%D9%88%D9%84%D8%AA-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%A2%DB%8C%D9%86%D8%AF%D9%87-%D8%AA%D8%B4%DA%A9%DB%8C%D9%84-%D8%B4%D9%88%D9%86%D8%AF.html
حالا مخاطبان عزیز قضاوت کنند :
حالا که نیشابوری ها کلاً عادت دارند برای خودشان نوشابه باز کنند و از خود متشکر هستند و با تلقین مطالب دروغ سعی می کنند نیشابور را در نظر دیگران بزرگ کنند ، ما از کجا می توانیم اینقدر مطمئن باشیم که امار و اطلاعاتی که افراد نیشابوری از جمله جواد که بدون سند و مدرک در این سایت مطرح می کنند صحت دارد؟
قضاوت با خوانندگان عزیز.
آمار مستند تعداد دانشجویان سبزوار توسط عالی ترین نماینده دولت در سبزوار با منبع
تاریخ : دوشنبه بیست و پنجم مهر 1390
نویسنده : مهران نیک پارسا
نظر دهید
معاون استاندار و فرماندار سبزوار گفت: پذیرفتنی نیست که همسر یک مسئول دستگاه اجرایی با وضعیت نامناسب در جامعه حضور یابد یا در یک ماشین پلاک قرمز با وضعیت زننده در سطح شهر رفت و آمد کند، این کار قطعا باعث سرشکستگی و افت بزرگ برای نظام است.
قاسم شعبانی عطار در جلسه گردهمایی توجیهی اشاعه فرهنگ و ترویج عفاف و حجاب اظهار داشت: امروز در جامعه مسئله بدحجابی و بی حجابی به عنوان یک واقعیت تلخ کم و بیش وجود دارد.
وی افزود: طبق نتایج بدست آمده از دستگاه های امنیتی- انتظامی مسئله حجاب در سبزوار برخلاف آنچه که در رسانه ها و جراید عنوان می شود، مثبت است.
فرماندار سبزوار به تحصیل حدود 28 هزار دانشجو در سبزوار اشاره و خاطر نشان کرد: حضور این تعداد دانشجو که حداقل نیمی از آنها غیر بومی و با فرهنگ های متفاوت هستند علاوه بر تاثیرات مثبت فرهنگی- اجتماعی، سبب ایجاد تاثیرات منفی نیز در سطح شهر می شود.
نماینده عالی دولت در سبزوارخطاب به همه مدیران فرهنگی و اجرایی شهرستان خصوصا علما و روحانیون گفت: باید همه تلاش خود را در این زمینه بکار گیرند چراکه وجود حتی یک فرد بی حجاب و یا بدحجاب در شهر دارالمومنین موجب خسارت و زیان برای ما می شود.
شعبانی با بیان اینکه بعضی از غفلت ها موجب بروز این شرایط خاص در جامعه شده است، خاطر نشان کرد: این غفلت ها می تواند از طریق خانواده، فضاهای آموزشی و کوتاهی دستگاه های فرهنگی باشد.
فرماندار سبزوار نظام جمهوری اسلامی را یک نظام دینی و اعتقادی عنوان کرد وخواستار تلاش همه مسئولان در جهت ترویج فرهنگ عفاف و حجاب شد.
وی ادامه داد: دشمن همه توان خود را در ضربه زدن به انقلاب و ایجاد بی بند و باری و سست کردن اعتقادات بکار گرفته است.
وی خواستارآغاز طرح ترویج فرهنگ عفاف و حجاب از سوی دولت و دولتمردان شد و گفت: اگر این مهم اجرایی شود جامعه تا حدودی می تواند بر این مشکل فائق آید همه کارمندان در نظام جمهوری اسلامی باید پایبند به مسائل اعتقادی و دینی نظام جمهوری اسلامی باشد.سبزوارآنلاین
http://nedayesarbedaran.blogfa.com/
تعداد دانشجویان نیشابور توسط نماینده عالی دولت در نیشابور
دانشگاه ها باید مرکز تولید علم و آموزش اخلاق باشند/تحصیل ۲۵ هزار دانشجو در دانشگاه های نیشابور
فرماندار نیشابور:
دانشگاه ها باید مرکز تولید علم و آموزش اخلاق باشند/تحصیل ۲۵ هزار دانشجو در دانشگاه های نیشابور
خبرگزاری آنا: معاون استاندار و فرماندار نیشابور با بیان اینکه ۲۵ هزار دانشجو در دانشگاه های نیشابور تحصیل می کنند، گفت: دانشگاه ها باید مرکز تولید علم و آموزش اخلاق باشند.
به گزراش خبرنگار آنا، در یکصدویازدهمین شورای منطقه 9 دانشگاه آزاد اسلامی که با حضور رییس و دبیروروسای واحد هاو مراکز دانشگاه آزاد اسلامی منطقه 9 در واحد نیشابور برگزار شد و معاون استاندار و فرماندار شهرستان نیشابور به ایراد سخنرانی پرداخت.
سید جلال هاشمی ، ضمن خیرمقدم به شرکت کنندگان اظهارداشت:نیشابور درطول تاریخ از لحاظ فرهنگ ،ادب ،علم وپژوهش سرآمد بوده و وجودنظامیه های فراوان در این شهردر گذشته ، خود شاهدی بر این ادعا می باشد. مهمترین افتخار این شهر، تبرک خاک این دیار به قدوم هشتمین اخترتابناک امامت، حضرت امام رضا(ع) و بیان حدیث ارزشمند سلسله الذهب به شمار می آید.
وی افزود : نیشابور، شهر مردم انقلابی و شهید پرور بوده که درطول دوران دفاع مقدس 2300 شهید تقدیم انقلاب مقدس اسلامی کرده ودارای تعداد بسیاری جانباز وایثارگر می باشد . خوشبختانه این شهر اکنون به صورت متوازن درزمینه های تجاری و اقتصادی ، کشاورزی ، فرهنگی وآموزشی درحال رشد و توسعه بوده و درحال حاضر روزانه 500 تن شیر و 10 تن گوشت قرمز و 8تن گوشت سفید تولید و دربخش صنعت 12000 نفرشاغل به کارمی باشند .
فرماندارنیشابور یادآورشد :درحوزه فرهنگ و آموزش ، دراین شهر 20 دانشگاه و مرکزآموزش عالی و حوزه علمیه وجوددارد که بزرگترین مرکز آموزش عالی این شهرستان ، دانشگاه آزاد اسلامی واحد نیشابور می باشد .
وی بااشاره به این مطلب که 25000 دانشجو درحال حاضر مشغول به تحصیل دراین دانشگاه ها هستند تصریح کرد :دانشگاه ها باید تولید علم نمایند ودانشجویان علاوه برفراگیری محفوظات ، باید بابرنامه ریزی مراکر آموزشی ، به زیور اخلاق حسنه و اسلامی نیزآراسته شوندتا پس از فراغت ازتحصیل ، دراداره امور مملکت مشارکت و موجبات سربلندی وموفقیت و افتخار آفرینی جمهوری اسلامی ایران را درزمینه های علمی ، پژوهشی ، فناوری و فرهنگی فراهم آورند .
هاشمی درپایان ، حضور اصغریان رییس ویعقوبی دبیرمنطقه 9 دانشگاه آزاد اسلامی را که ازچهره های برجسته علمی وپژوهشی کشورمی باشند را در تشکلات جدید این دانشگاه ، اتفاقی خجسته و مبارک اعلام و درخواست کرد که نگاه ویژه ای به بحث آموزش عالی وبه ویژه گسترش تحصیلات تکمیلی دراین شهرستان داشته تا ا ن شاا… با الطاف ایشان و همدلی و همکاری مسئولین ، نیشابوررا به جایگاه شایسته علمی که درتاریخ ازآن یاد شده برسانیم.
انتهای پیام/ع
http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13900804000424
درباره تاریخ و بزرگان نیشابور فقط دو خط
(((سه روز در تقویم کشور-عطار-خیام-خراسان- بنام بزرگان نیشابور هست فقط شیراز دو روز در تقویم کشور دارد-سعدی-حافظ))))
این هم از فرودگاه ورشکسته سبزوار با 2 پرواز در هفته
(((آدرس هواپیمایی آسمان و می توان از تعداد و زمان پروازها
با خبر شد))
http://asemanshargh.ir/
در سایت هواپیمایی آسمان در سمت چپ صفحه برنامه پرواز بعد مبدائ مشخص کنید سپس مقصد بعد روی نمایش برنامه پروازی کلیک نمایید
در مورد دانشگاه ها و جمعیت دانشجویی نیشابور توجه به چند نکته ضروریست :
1- در اعلام تعداد دانشجویان دانشگاه های نیشابور هم مانند اعلام کلی جمعیت شهرستان نیشابور و یا صنایع نیشابور ، آمار کاذب وجود دارد.
چون همین الان شهر بزرگ خرو که جمعیت آن از جمعیت نقاب مرکز شهرستان جوین در غرب خراسان بیشتر است ، با داشتن واحدهای دانشگاهی آزاد و پیام نور شاید بیش از هزار دانشجو داشته باشد. که چون خرو هنوز از نیشابور جدا نشده ، آمار دانشجویان شهرستان نیشابور حساب می شود.
اما در واقع در نیشابور نیست.
هنوز بقیه را بررسی نکرده ام . اما شاید بقیه شهرهای پرجمعیت در بخش های نیشابور هم مانند دررود ، عشق آباد ، قدمگاه و اسحاق آباد هم دارای دانشگاه های آزاد یا پیام نور باشند که همه جمعیت دانشجویی آنها روی هم رفته جمعیت دانشجویی شهرستان نیشابور را تشکیل می دهند.
سبزوار و کاشمر هم اگر بخش های خود را به شهرستان ارتقاء نمی دادند الآن جمعیت دانشجویی بیشتری داشتند.
چون مثلاً شهر نقاب که در سال 87 شهرستان شده است ، قبل از شهرستان شدن هم دانشگاه پیام نور داشت ، هم آزاد.
شهرستان های جغتای و خوشاب هم دانشگاه دارند.
کاشمر هم اگر خلیل آباد و بردسکن را شهرستان نمی کرد الآن جمعیت دانشجوهای در حال تحصیل در خلیل آباد و بردسکن روی جمعیت دانشجویی شهرستان کاشمر حساب می شد.
حالا ممکن است کسی گمان کند سبزوار و کاشمر با مستقل کردن بخش های خود ضرر کرده اند و نیشابور سود کرده است . اما این طور نیست اتفاقاً سود را کاشمر و سبزوار و تربت حیدریه کرده اند.
چون آنها در هیچ زمینه ای گرفتار آمار کاذب نیستند یا کمتر هستند و بیشتر توجهشان را روی خود شهرهای کاشمر ، سبزوار و تربت حیدریه متمرکز می کنند.
اما در نیشابور به همان میزان که هنگام ارائه آمار و اطلاعات نیشابوری ها از جمع کردن اطلاعات همه بخش هایشان سود می کنند ، در موقع ارائه خدمات هم باید به جای تمرکز روی شهر نیشابور روی همه بخش ها و شهرهای مختلف خود تمرکز کنند که این باعث می شود به طور میانگین امکانات و توجه کمتری به خود شهر نیشابور برسد.
اما دیگر سبزوار و کاشمر و تربت حیدریه نیازی ندارد که دغدغه رسیدگی به دانشگاه های خلیل آباد ، جوین یا رشتخوار را داشته باشند.
از آن گذشته نیشابور بالاخره دیر یا زود باید بخش های پرجمعیت خود را مستقل کند. چون اگر می خواهد استان شود ، باید شهرستان های اقماری داشته باشد و وزنه سیاسی و اداری این شهر سنگین باشد . در نتیجه آمار عاریه ای دانشجویان شهرها و بخش های تابعه نیشابور ، فایده ای نهایی برای این شهر ندارد.
2- نکته دوم در مورد دانشگاهی بودن یا نبودن نیشابور ،
به صحبت های فرماندار نیشابور که آقا جواد ارسال کرده است ، توجه کنید :
گفته است بزرگترین واحد دانشگاهی نیشابور دانشگاه آزاد اسلامی است!!!
در حالی که دانشگاه آزاد اسلامی نیشابور با دانشگاه آزاد اسلامی سبزوار برابر است . حتی هر دو در یک برهه زمانی (سال های میانی دهه 1360) راه اندازی شده اند.
پس نیشابور این همه جمعیت زیاد دانشگاهی را دیگر در کجا دارد؟
خوب اگر بخواهند واحدهای دانشگاهی ریزه میزه دیگر را هم حساب کنند ، که همه شهرها دارند. مثلاً اگر نیشابور دانشگاه جامع علمی کاربردی دارد ، سبزوار هم دارد. اگر غیرانتفاعی دارد سبزوار هم دارد.
اگر آموزشکده دارد ، سبزوار هم دارد و …
به این آدرس مراجعه کنید:
درحالی که سبزوار علاوه بر دانشگاه آزاد ، دانشگاه حکیم سبزواری به عنوان بزرگترین و با سابقه ترین دانشگاه معتبر ملی شمال شرق کشور بعد از دانشگاه فردوسی مشهد را هم دارد که در نیشابور خبری از یک چنین دانشگاهی نیست.البته نیشابور در سال 89 دانشگاه ملی تأسیس کرده است اما این کجا و دانشگاه حکیم سبزواری که از سال 1366 راه اندازی شده کجا؟
پس دیگر این آمار بالای جمعیت دانشجویی نیشابور از کجا آمده؟
آهان معلوم شد. نیشابوری ها به غیر از اینکه دانشجویان دانشگاه های موجود در بخش های این شهر را روی جمعیت دانشجویی نیشابور حساب کرده اند ، یک زرنگ بازی دیگر هم انجام داده اند ، یعنی آمده اند جمعیت طلاب حوزه های علمیه این شهر را هم روی جمعیت دانشجویانشان حساب کرده اند .
به این بخش از صحبت های فرماندار نیشابور دقت کنید :
«دراین شهر ۲۰ دانشگاه و مرکزآموزش عالی و حوزه علمیه وجوددارد که بزرگترین مرکز آموزش عالی این شهرستان ، دانشگاه آزاد اسلامی واحد نیشابور می باشد .»
در حالی که به طور کل معمولاً طلاب حوزه های علمیه به صورت جداگانه حساب می شوند و اگر سبزواری ها هم جمعیت طلاب حوزه های علمیه (خواهران و برادران) این شهر را روی جمعیت دانشجوییشان حساب کنند شاید جمعیت دانشجویی این شهر به نزدیک 40 هزارنفر هم برسد.
در نتیجه معلوم می شود که نیشابور هنوز حالا حالا ها مانده تا به لحاظ دانشگاهی به جایگاه و موقعیت سبزوار برسد.
در مورد تاریخ و فرهنگ نیشابور هم ، نیشابوری ها خیلی اغراق می کنند.
اولاً سومین روز ملی نیشابور کدام یکی است؟ چرا تا به حال ما چیزی دراین زمینه نشنیده ایم ؟
سبزوار بزرگان برجسته تری از نیشابور دارد.
فقط محمود دولت آبادی و دکتر علی شریعتی همه بزرگان نیاشبور را در جیبشان می گذارند.
اما چون اینها کمی فعالیت های سیاسی هم کرده اند ، حکومت ایران در مقطع کنونی به دلایل سیاسی رغبتی به آنها نشان نمی دهد.
قضاوت با خوانندگان :
کتاب های عطار را بیشتر می شناسند ، یا خوانده اند و برایشان الهام بخش بوده است ؟ یا کتاب های شریعتی؟
چیزی که عیان است چه حاجت به بیان است؟
در مورد فرودگاه سبزوار :
آنقدر اطلاعات جواد کم است که فکر می کند تنها شرکت هواپیمایی ایران شرکت آسمان است که اگر شرکت آسمان به یک شهر در هفته دو پرواز داشته باشد ، این تمام پروازهای فرودگاه آن شهر است.
جوادم اطلاعاتت را ببر بالا نیشابور و نیشابوریان را کمتر ضایع کن.
درایران به جز شرکت آسمان چندین شرکت هواپیمایی دیگر هم هست.
هواپیمایی تابان ، ماهان ، کاسپین ، زاگرس ، ایران ایر ، ایران ایرتور و ارم …. تنها تعدادی از شرکت های هواپیمایی فعال در داخل ایران هستند.
خیلی دلم می خواهد بدانم وقتی این جواد نیشابوری روی کاهش پروازهای فرودگاه سبزوار تأکید می کند ، نظرش در مورد ناتوانی نیشابوری ها در حفظ تنها قطار اختصاصی این شهر چیست؟
حالا گیریم پروازهای فرودگاه سبزوار کم باشد.سبزواری ها همین عرضه را داشته اند که فرودگاه بسازند.
در مورد نیشابور چه بگوییم که فرودگاه که ندارد هیچ ، قطار اختصاصیش را هم به تربت حیدریه باخت داد؟ و اسمش دیگر از ایستگاه قطار تهران به عنوان یکی از شهرهای مبدأ و مقصد حذف شد؟
این هم آدرس حذف تنها قطار اختصاصی نیشابور از شبکه ریلی کشور و سوز و گداز نیشابوری ها
http://www.neyshabur.blogfa.com/post/188
درباره بزرگان سبزوار
دکتر علی شریعتی از بخش مزینان شهرستان داورزن می باشد- و 2 نفر دیگر سبزوار دارد -کاشفی که در نیشابور تحصیل کرد ودر هرات مدفون شده البته یک مزار بدلی در سبزوار وجود دارد- ابوالفضل بیهقی در نیشابور تحصیل کرده و در افعانستان درگذشته و قبر ناپید است-البنه ملا هادی سبزواری 200 سال پیش زندگی می کرده وجود دارد و تحصیل در علوم دینی و فلسفه می کرده.
مثل دولت ابادی زیاد کمی بیشتر درباره سوابق اش تحقیق کن
درباره قطار قبلا توضیح دادم روزانه 20قطار به تهران می روند از مشهد زیاد فرقی ندارد که یک قطار مشخص در ساعت معین حرکت کند به فکر 20تا باش که می توانی سوار شوی
درباره اینکه امار کذب است به تو مربوط نمی شود قضاوت و تحقیق با دوستان است
در مورد بزرگان نیشابور
خوانندگان عزیز قضاوت کنند:
چه طور است که جواد می گوید شریعتی سبزواری نیست چون در روستای مزینان متولد شده که در محدوده شهرستان داورزن قرار دارد. اما نمی گوید عطار هم نیشابوری نیست . چون در بخش کدکن از توابع تربت حیدریه متولد شده است. و خانواده اش هم در آنجا مدفون هستند.
پس اگر شریعتی سبزواری نیست ، عطار هم نیشابوری نیست.
در مورد بیهقی و کاشفی چه بخواهی و چه نخواهی چه خودت را تکه پاره کنی و چه نکنی سبزواری هستند.
ضمناً آنقدر سوادت پایین است که نمی دانی سنگ قبر ملاک شخصیت و هویت افراد نیست.
این را هم به تو بگویم که اگر بعضی از بزرگان سبزوار در نیشابور درس خوانده اند ، بعضی از بزرگان نیشابور هم سبزوار را برای زندگی ، تحصیل و تدریس برگزیده اند.
از جمله ابن ابی طیب که حتی تا آخر عمر هم در سبزوار ماند و در همان شهر درگذشت.
شیخ حسن جوری هم که شما اینقدر ادعا می کنید نیشابوری است ، از نیشابور درآمد و در سبزوار به پشتوانه غیرت و دین مداری مردم این شهر قیام کرد و بعد هم در روستای فرومد به خاک سپرده شد.
درمورد دولت آبادی صحبت های دوستم گل زیره کاملاً صحیح است.
اگر خواستی در مورد دولت آبادی بیشتر بدانی به این آدرس مراجعه کن :
استاد محمود دولت آبادی نویسنده برجسته سبزواری ، نامزد دریافت بهترین کتاب داستانی آمریکا شد
http://www.asrarnameh.com/news.php?id=1758
ایران به پشتوانه سبزواری ها دارد آمریکا را فتح می کند ، شما نیشابوری ها در چه فکرید؟
استاد حمید سبزواری شاعر ارمانگرای انقلاب و چهره ماندگار کشوری را هم فراموش نکن.
حتماً سرود های :
خمینی ای امام ،
الله اکبر خمینی رهبر ،
امریکا آمریکا ننگ به نیرنگ تو
خجسته باد این پیروزی
نور چشم کشورم ای جانباز ، خواهرم برادرم ای جانباز
و ترانه حماسی و خاطره انگیز همپای جلودار
و … بسیاری دیگر از ترانه های مشهور انقلابی را که همه مردم ا یران با آنها خاطره دارند ، شنیده ای.
این ها همه آثار استاد حمید سبزواری است.
درنتیجه :
سبزواری ها انسان های متعادلی هستند.
در هر دو جبهه شخصیت های بزرگی دارند. از یک طرف استاد محمود دولت آبادی را دارند و از طرف دیگر استاد حمید سبزواری را .
اما نیشابوری ها چه؟
چند تا شخصیت مرده تاریخی که اصالتاً هم نیشابوری نبوده اند و اگر خود نیشابوری ها سالانه برای انها با سر و صدای زیاد مراسم یادبود برگزار نکنند ، دیگر از یاد همه آدم ها می روند.
قضاوت با خوانندگان عزیز.
در مورد فرودگاه سبزوار و قطار نیشابور هم قبلاً پاسخت را گرفته ای
این مطالب هم از سایت های خودتان است . آسمان و ریسمان نباف .به ما سبزواری ها و کاشمری ها ربطی ندارد:
پرده اول : هشدار دادن ها و سر و صدا و هیجانات بی حاصل
انتقال قطار نیشابور – تهران به تربت حیدریه ! همهشریان عزیز به نحو مناسب واکنش نشان دهید!
http://www.rovzane.com/blog/show/%D8%AE%D8%A8%D8%B1-%D9%81%D9%88%D8%B1%DB%8C.html
پرده دوم : ناکامی نیشابوری ها و شکست خوردنشان از تربت حیدریه :
بی توجهی مسوولان قطار نیشابور – تهران را به تربت حیدریه برد
http://www.rovzane.com/blog/show/%D8%A8%DB%8C-%D8%AA%D9%88%D8%AC%D9%87%DB%8C-%D9%85%D8%B3%D8%A6%D9%88%D9%84%D8%A7%D9%86-%D9%82%D8%B7%D8%A7%D8%B1-%D9%86%DB%8C%D8%B4%D8%A7%D8%A8%D9%88%D8%B1-%D8%AA%D9%87%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%B1%D8%A7-%D8%A8%D9%87-%D8%AA%D8%B1%D8%A8%D8%AA-%D8%AD%DB%8C%D8%AF%D8%B1%DB%8C%D9%87-%D8%A8%D8%B1%D8%AF.html
پرده سوم : سوز و گداز نشابوریان :
حذف تنها قطار اختصاصی نیشابور از شبکه ریلی کشور
http://www.neyshabur.blogfa.com/post/188
جواد جان راستی یادم نرفته هنوز ، قبلاً چند تا سوال ازت پرسیدم که هنوز جوابمو ندادی. در مورد وضعیت نیشابور در زمینه جمعیتی ، فاصله ، وزنه سیاسی ، توانمندی های ورزشی ، تمرکزگرایی ، تجزیه صنعتی و …
فکر نکن زرنگی . یاد همه ما هست که چندین بار تا به حال خودت و شهرت زیر سوال رفتید و با زرنگ بازی های ظاهری سعی کردی جوابو بپیچونی.و هنوز جواب های ما رو ندادی.
ولی به هرحال چون معلومه خیلی خسته شدی و کم آوردی ما هم نمی خوایم اذیتت کنیم ، فعلاً لازم نیست به اون سوال های قبلی جواب بدی . فعلاً همین مسائل جدید رو حل کن ، واسه قبلی ها باز خبرت می کنیم.
به متفاوت
کمی از توهمات بکش پایین تا منطق حکم فرما شود.جواب سوالات قبلا دادم حالا دوباره از چند سط بالا کپی می کنم
(((درباره جمعیت در فاصله ۱۵۰ کیلومتری سمنان شهری وجود ندارد که جمعیت ان با سمنان برابر یا حتی مساوی باشد(به طرف شرق دامغان به طرف غرب گرمسار).کل استان سمنان۶۰۰۰۰۰ نفر جمعیت دارد.از ان گذشته حتی شاهرود که مدعی است جمعیت۲۳۰۰۰۰ نفر ان هم همین الان شهرهای بسطام-میامی… در شرف شهرستان شدن هستند که جمعیت شاهرود خیلی خیلی کم می شود یا بیرجند در جنوب خراسان قبلی بیشترین جمعیت دارد(قاین ۱۵۰۰۰۰ نفر بیرجند۲۵۰۰۰۰ نفر) نسبت به بقیه شهرها یا بوشهر در استان بوشهر بزرگنرین بیشترین جمعیت دارد نه سبزوار از نیشابور کمتر است انهم ۵۰۰۰۰ نفر با ۱۰۰کیلومتر فاصله و با شهرستانهای تربت حیدریه و تربت جام تفاوت چندانی ندارد.
درباره صنعت گفتم تکرار مکررات درباره بینالود خدمات توسط مشهد انجام می شود امر بدیهی چون توانش بیشتر است ولی کارگرانش از نصف بیشتر نیشابوری هستند فقط چون فاصله نزدیکتر است
درباره علوم تحقیقات خراسان رضوی در نیشابور هست و نزدیک به۳۰۰۰ دانشجو دکتری و ارشد دارد بحث پردیس مربوط به تمام واحدها بود که هیات علمی تمام وقت نداشتن از ۴۲ واحد ۳۸ تا سال۹۳ پردیس شدند تا کار جذب هیات علمی انجام شود.بله سبزوار مجوزش دارد حتی رئیس هم دارد ولی یک دانشجو ندارد دفترچه ارشد و دکتری دانشگاه ازاد مستند است و یا سایت واحد علوم تحقیقات تهران تمام واحدها را دارد و محل و نشانی.در مشهد هم مثل سبزوار فقط اسم دارد نه محلی نه دانشجویی
سوال اول-درباره استان سمنان بحث این است در گذشته بواسطه اقوام دور یکی از شاهان استان شده.ولی شاهرود بواسطه شهر ستان نشدن بخشها مثل سبزوار قبلی الان مدعی قاره چهار فصل وگرنه در کل فرق چندانی با سمنان ندارد حتی سمنان در چند دهه مرکز بوده صنایع شهرکهای صنعتی پیشرفته دارد.از ان گذشته بحث اب هوا در نزدیکی سمنان شهر مهدی شهر وجود دارد که اب هوا بسیار بهتر از شاهرود دارد و حتی منطقه شهمیرزاد سمنان بسیار آب هوا عالی دارد ایا سبزوار به غیر از جوین در۷۰ کیلومتری منطقه با اب هوای عالی دارد منظورم بعضی روستاها نیست
سوال دوم-درباره تهران در حوزه ۱۰۰ کیلومتری اش در همان موقع تقسیم استثنائ محسوب می شود چون الان بالغ بر۱۲ میلیون جمعیت دارد یعنی دوبرابر خراسان رضوی ان هم در مساحت خیلی کمتر اندازه دو شهرستان خراسان رضوی بحث تهران جدا از همه هست بخاطر تراکم بالا جمعیتی و موقعیت پایتختی ان
سوال سوم.در جواب دوم توضیح دادم
سوال چهارم.ایا می توان یک شهرستان توان تامین مایحتاج شهر خود را ندارد توان اشتغال مردم خود را ندارد توان و استعداد برای سرمایه گذاری ندارد ایا اگر این شهر مرکز شود بر گرده دیگران سوار نیست چرا در جایی سرمایه گذاری شود که به غیر حیف میل ثمره ای ندارد
سوال پنجم-قبلا توضیح دادم مثلا بیرجند یا بجنورد تا فاصله ۲۰۰ کیلومتری از همه شهرها و دراکثر فاکتورها بالاتر هستند-سمنان و بوشهر توضیح دادم در بالاتر
در پایان سایر مراکز استانها شرایط خود را دارند که در تمامی استانها این لحاظ شده در اطراف و شعاع ۲۰۰ کیلومتری یا بیشتر شهرستان با جمعیت بیشتر و طبیعت بهتر و…. نبوده.این را بدان چون در این زمان اطلاعات در کمتر کسری از ثانیه از شهری به شهر دیگر منتقل می شود مردم آگاهی زیادی دارند.و تمام حرکات دیگران با حساسیت دنبال می کنند.))))
به متفاوت
این بزرگانی نام بردی مثل دولت ابادی-حمید سبزواری اینها انسانهای محترمی هستند ولی هم وزن این اشخاص در هر شهر پیدا می شود کمی تحقیق کن
درباره عطار بله پدرش متولد کدکن می باشد
درباره شریعتی نه سبزواری است نه در سبزوار مدفون است در اخر فامیلش مزینانی دارد مزینان در شهرستان داورزن است پس با بزرگ شدن عطار در نیشابور و مقبره ان در نیشابورقیاس نمی شود قضاوت با دوستان
درباره قطار بارها توضیح دادم البته چون با این وسیله بیگانه هستید حق می دهم روزانه 20 قطار از مسیر نیشابور به تهران می رود حتی همان قطار منظور تو بیشتر مسافرین ان نیشابوری است فقط 2 ساعت زودتر از تربت مسافر حرکت می کنند .بحث نیشابوری ها بحث طرفداران نماینده هاست نه قطار کم شده نه سهمیه وجود دارد نه 6 پرواز 2 تا شود
درباره متعدل بودن سبزواری ها قضاوت با دوستان
به متفاوت
درباره سروده استاد حمید سبزواری درباره امام
امام خمینی(ره) اصالتا اهل نیشابور هستند.ترش نکن کمی تحقیق کن.
من تعجب میکنم شما با چه رویی بعد از ناتوانی در جواب دادن به همون پنج سوال ساده ی من که زدین کلا میز رو چپه کردین، دوباره به کارتون ادامه میدید. فیلم برره یادتونه که هرکی وقتی داره تو شطرنج میبازه سریع با لنگه کفش میزنه همه ی مهره ها رو به هم مریزه؟ نتیجه ی اون بحث با خود خوانندگان. بگذریم.
در باره ی دانشگاه ادعا کردید. من نمیخواستم جواب بدم اما به خاطر اطلاعات کاذبی که دادید میخوام برای آگاهی عموم و رد نظر شما مطالبی در ادامه ی دوستانم بنویسم و قضاوت اون رو به خوانندگان بشپرم.
جواب به ادعای دانشگاهی شما دوقسمت داره.
قسمت اول
نیشابور غیر از این دانشگاه ها یا دانشکده ها که الان داره، دیگه دانشگاه جدیدی در دست احداث نداره. اما دانشگاه های سبزوار نصفشون هنوز تو راه هستن. بعد از اون تاریخی که آدرس دادید دانشگاههایی مثل صنعت و معدن و فرهنگیان هم افتتاح شدند و الان دانشجو دارند. این هم آدرس
دانشگاه صنایع و معادن واحد سبزوار راه اندازی شد
که در جایی هم نوشته که: ” دانشگاه مذکور در دو دوره کارشناسی ارشد مدیریت حرفه ای کسب و کار(MBA) و دکتری مدیریت حرفه ای کسب و کار(DBA) اقدام به جذب دانشجو و دانش پذیر خواهد کرد.” و آدرسی دیگر
http://www.tts.ac.ir/
مورد دیگه این که پردیس بین المللی دانشگاه حکیم سبزواری از بهمن سال 90 راه افتاده و دانشجو داره.
تازه پردیس علوم تحقیقات با اینکه مجوز داره اما تازه میخواد دانشجو بیاره. ان قبیل موارد بازم هست. اما همین کفایت میکنه.
از اون گذشته دانشگاه علوم پزشکی هم داره پردیس جدیدش رو میسازه. و وقتی راه بیفته ظرفیتش چند برابر الان میشه. یکی از ساختموناش تکمیل شده. اگه خواستید از پروژه بازدید کنید. لطفا به آدرس زیر یک سری بزنید. البته عکسهای این آدرس کمی قدیمی شده ولی باز هم بد نیست.
http://www.gostareshsanatiran.com/fa/module/project/86-293/
دانشگاه صنعت و معدن هم احتمالا به زودی کار ساخت پردیسش رو هم شروع میکنه.
اینها که گفتم فقط مربوط به خود سبزوار بود نه بقیه ی شهرستانهای اقماری.
قسمت دوم
عزیزم چرا به کمیت نگاه میکنی نه کیفیت. کمیت که چندان مهم نیست برو دنبال کیفیت و اعتبار این دانشگاهها باش. جالبه بدونی که فقط 7700 نفر از همون 28000 نفر دارن تو دومین دانشگاه معتبر خراسان تحصیل میکنند (آمار فعلی از 7700 نفر هم بیشتره چون آمار پردیس بین المللی توش نیست). این هم آدرس
که در جایی نوشته: ” دانشگاه حکیم سبزواری در مکانی به مساحت 220 هکتار در 10 کیلومتری شمال شهر سبزوار واقع شده است و در حال حاضر با برخورداری از 220 عضو هیات علمی تمام وقت ازدرجه مربی تا استاد تمامی و داشتن 10 دانشکده پذیرای 7700 دانشجو است که این تعداد در حال افزایش است. ”
آماری که دادید مربوط به سال 90 هست. من هم آمار رتبه بندی دانشگاه ها در همون سال رو برات در آدرس زیر میارم تا ببینی وضعیت نیشابور چقدر وخیمه. در این جدول 200 دانشگاه رتبه بندی شدن که در اون دانشگاههای تربیت معلم سبزوار (حکیم سبزواری فعلی)، دانشگاه علوم پزشکی سبزوار و دانشگاه آزاد سبزوار از وجود داره و فقط دانشگاه آزاد نیشابور از نیشابور تو اون لیسته. موضوع جالب دیگه اینکه هرسه تا دانشگاه سبزواری از نظر رتبه خیلی بالاتر از دانشگاه آزاد نیشابور هستند و نیشابور در انتهای جدول در رتبه ی 191 قرار داره. میدونی یعنی چی؟ یعنی کل همون 25000 (با احتصاب حوزه علمیه) نفر همیشه از نظر اعتبار مدرک عقبتر از همه ی اون 28000 نفر هستند. در حالی که تربیت معلم سبزوار از دانشگاههای بابل و شیراز و… جلوتره اما دانشگاه آزاد نیشابور در سطح شهرهایی مثل میمه و دهقان و… هست که کسی شاید تا حالا نشنیده باشه. نکته جالب اینه که دانشگاه آزاد نیشابور از سبزوار که هیچ بلکه از بقیه دانشگاههای استان مثل قوچان و گناباد هم خیلی پایین تره. دانشگاه حکیم طبق این جدول دومین دانشگاه معتبر کل خراسان بزرگه. برو خودت جدول رو ببین این هم آدرس
http://30vilgroup.blogfa.com/post/24
شما مهمترین دانشگاهتون از کل دانشگاههای سبزوار که هیچ بلکه از بقیه هم عقبتره نمیدونم برای چی داری این بحثها رو میکشی وسط.
قضاوت با خوانندگان
به جواد
کمتر دروغ بگو چون اینجا با آدم های آگاهی طرف هستی و نه می تونی سر کاشمری ها رو کلاه بگذاری نه سر سبزواری ها
در مورد جمعیت اگر از استدلال های خودت پیروی کنیم که سمنان مرکز استان شده چون در فاصله 150 کیلومتریش شهر بزرگی نبوده ، پس نیشابور نمی تونه مرکز استان بشه چون در فاصله 100 کیلومتریش 2 شهر بزرگ و مهم هستن
مشهد در شرق و سبزوار در غرب.
با توجه به اینکه سبزوار و نیشابور برابر هم هستند به لحاظ جمعیت . شهر نیشابور 239 هزارنفر و شهر سبزوار 231 هزارنفر یعنی فقط 8 هزارنفر تفاوت دارند که در عمل تفاوت چندان فاحشی نیست.
مثل تفاوت سمنان با شاهرود!
از آن گذشته جمعیت شاهرود اگر هم الآن کم شود ، چه ربطی به زمان تشکیل استان سمنان دارد؟ که با وجود شهر پرجمعیت و خوش آب و هوایی مثل شاهرود که نیشابور درمقابل شاهرود باید لنگ بیاندازد ، ولی سمنان استان شد.
حرف هات در مورد سمنان که قابل قبول واقع نشد .
در مورد کرج و قزوین چه حرفی برای گفتن داری؟ چرا کرج با اینکه به لحاظ جمعیت چهارمین شهر پرجمعیت کشور است سی و یکمین استان کشور بود که در 1389 تأسیس شد؟
اما قزوین خیلی زودتر از کرج استان شد؟
در مورد صنعت :
جواد عزیز از کی تا حالا کارگری کردن مردم نیشابور برای مشهدی ها شده افتخار !
اینکه کارگران بینالود از نیشابور هستند که امتیازی برای نیشابور نیست.
مهم این است که بینالود متعلق به مشهد و در مالکیت صنعتی مشهد است و در تقیسمات سیاسی هم جزء مشهد حساب می شود.
حالا اگر کارگران نیشابوری هر روز 55 کیلومتر را می کوبند تا به کارخانه های شهر جدید بینالود برسند ، و آنجا کار کنند در واقع دارند در زمین مشهد بازی می کنند.
تازه اگر اینطوری حساب بکنی در منطقه سبزوار بزرگ هم از این جور رفت و آمدها زیاد است. به طوری که شمار زیادی از جوانان سبزوار هم همه روزه به کارخانه های جمکو جوین یا دیگر کارخانه های موجود در منطقه می روند و در واقع جزء صنایع جوین محسوب می شوند امافاصله شان با شهر سبزوار 40 کیلومتر است.
تازه باید به زودی با شهرک صنعتی خیام هم خداحافظی کنید. چون مردم بخش زبرخان حسابی از دست نیشابور گلایه مند هستند.
65 هزارنفر جمعیت بخش زبرخان که نیمی از صنایع و کشاورزی نیشابور در این بخش متمرکز شده است ، می گویند نیشابوری ها جلو شهرستان شدن زبرخان را گرفته اند تا آمارهایشان در زمینه صنعتی ، جمعیتی و کشاورزی افت نکند.
ولی بالاخره چی؟ اگر نیشابور می خواهد استان شود باید چند تا شهر زیرمجموعه هم داشته باشد.فقط با یک شهرستان فیروزه که نمی شود.استان تشکیل داد.
همین که زبرخان شهرستان شود ، کارخانه ها و صنایع نیشابور هم دیگر نصف می شود.
ضمنا
در مورد علوم تحقیقات نیشابور
متأسفم جواد جان نه تعداد دانشجویان علوم تحقیقات نیشابور را درست می گویی نه اهمیت آن را .
علوم تحقیقات نیشابور که از سال 89 راه افتاده از کجا یک دفعه 3000هزار دانشجود دارد؟ خوب یک چیزی بگو با عقل جور در بیاید.
بدبخت دانشگاه بجنورد که تازه دانشگاه ملی است و اعتبار و توجه بیشتری به دانشگاه های ملی وجود دارد از سال 84 راه افتاده والآن حدود 1700 دانشجو دارد.
دانشگاه حکیم سبزواری که آن هم مثل دانشگاه فردوسی مشهد یک دانشگاه ملی است ودومین دانشگاه ملی شمال شرق کشور محسوب می شود (بعد از فردوسی) از سال 66 راه افتاده و الآن تازه 8000 هزاردانشجو دارد.
این دانشگاه فسقلی علوم تحقیقات که ازمهر 89 در نیشابور راه افتاده چه طوری در عرض 2 سال و نیم تا الآن به 3000 دانشجو رسیده؟
بابا از توهم بیا پایین .
تو اگر عقل حساب و کتاب نداری ، بقیه دارند.
شما نیشابوری ها کلاً دروغگو و متوهم هستید.
از همان بحث تحریف خبر تابناک و بقیه سایت های کشوری که آمدید استان بینالود را خودتان با آن همه تعریف و تمجید به فهرست اضافه کردید و تازه توضیحات استان سربداران را هم تغییر دادید ، برای همه ثابت شد که نیشابوری ها قارتی و دروغگو هستند.
در مورد واحد علوم تحقیقات اولا فقط دانشجو ارشد و دکتری دارد دوما در سایت واحد علوم تحقیقات خراسان رضوی با 20 رشته اگر تکمیل ظرفیت حساب نکنیم اگرچه هر سال به همان مقدار اعلام قبولی ها در تکمیل ظرفیت دانشجو پذیرش می شود25*20=500 از 20 رشته حداکثر اگر 25 دانشجو بگیرد در هر سال بدون تکمیل ظرفیت.
دانشگاه تربیت معلم سابق حکیم سبزواری نه در خراسان نه درایران جایگاهی نداردبعد از دانشگاههای اصلی 10(مادر) عدد هستند بعد دانشگاه مراکز استان بعد دانشگاه شهرستانها که دانشگاه سبزوار یکی محسوب می شود
درباره صنعت چون نه اطلاعی دارید نه تا به حال دیده اید تکرار مکررات خواهد بود دوستان با تحقیق در اینترنت وضعیت دو شهر بسنجند
اینهم درغگویی سبزواریها با مدرک سند(سایت دانشگاه صنایع معادن رجوع شود)
((((هرگونه پذیرش دانشجو با عنوان سرپرستی دانشگاه صنایع و معادن در استانهای خراسان غیر قانونی است. (28/5/1391) مشاهده در قالب پی دی اف چاپ فرستادن به ایمیل
نوشته شده توسط آرش مبصری
شنبه ، 28 مرداد 1391 ، 06:20
مدیر مسئول محترم خبرگزاری وزین فارس
با سلام
احتراماً پیرو درج خبری کذب با عنوان” رییس دانشگاه صنایع و معادن به دادسرای تهران فرا خوانده شد” در تاریخ 24/5/91، خواهشمند است دستور فرمایید جوابیه ذیل بر اساس قانون مطبوعات در اولین فرصت از آن خبرگزاری منتشر شود.
هرگونه پذیرش دانشجو با عنوان سرپرستی دانشگاه صنایع و معادن در استانهای خراسان غیر قانونی است.
در پی درج خبری با عنوان ” رییس دانشگاه صنایع و معادن به دادسرای تهران فرا خوانده شد” در آن خبرگزاری مورخ 24/5/91 به استحضار می رساند که مطلب فوق کذب بوده و خبرپراکنی مذکور در راستای تضعیف دانشگاه وزین صنایع و معادن ایران و پیگیریی منافع برخی صورت پذیرفته است. در تصریح این مطلب باید گفت که در دوره ای گذرا که به صورت موقت فردی بعنوان نماینده و بدون داشتن اختیار ریاست و یا سرپرستی دانشگاه، مسئولیت پیگیری امور جاری دانشگاه را بر عهده داشته است به صورت نادرست و با امضایی با عنوان سرپرست دانشگاه با صدور حکمی و انعقاد قراردادی که قابل اجرا نمی باشد، فردی را به عنوان سرپرست دانشگاه صنایع و معادن ایران در استان خراسان معرفی می نماید. با انتصاب ریاست جدید دانشگاه و بررسی احکام و قراردادهای مذکور که اجرای آنها به دلایل زیر قانونی نبوده، حکم سرپرستی ایشان لغو و چگونگی اصلاح یا اجرای قرارداد در دستور کار حقوقی قرار می گیرد.
1- لغو احکام سرپرستی که حتی دلایل آن در گزارش خبری نیز درج شده است بنا به جهات مندرج در گزارش بوده و صراحتاً و موکداً اعلام می دارد که دانشگاه صنایع و معادن ایران در هیچیک از استانها از جمله در استان خراسان شعبه و یا نمایندگی ندارد. لذا با فقدان شعبه یا نمایندگی اساساً تصور وجود سرپرستی فاقد هرگونه وجاهتی بوده به ویژه اینکه اصولاً اشخاص در صورتی می توانند دارای سمت در یک دستگاه دولتی باشند که رابطه استخدامی بین آنها وجود داشته باشد که در این مورد چنین وضعیتی نیز وجود ندارد. ایضاً تاکید می نماید وزارت علوم، تحقیقات و فناوری طی نامه شماره 56048 مورخ 10/3/91 صراحتاً لغو حکم فرد مورد نظر ( آقای حامد سیگاری ) و برکناری وی را درخواست نموده است.
2- قراردادهای آموزشی منعقده این دانشگاه با اشخاص حقیقی یا حقوقی امری است که به هیچوجه ارتباطی به لغو احکام سرپرستی که دلایل آن هم معین می باشد نداشته و قراردادهای مورد نظر بر اساس شرایط آن ادامه و یا فسخ آن هم طبق مفاد قرارداد صورت می گیرد لذا نقل مطالبی در ارتباط با امکان و یا عدم امکان فسخ که صرفاً یک امر قضایی و حقوقی می باشد به عنوان مطلبی که ماهیت آن احراز و رسیدگی نشده است خلاف اصول بوده و ناقل آن نیز در جهت ابهام و سوء استفاده از این امر چنین مطالبی را عنوان می نماید.
3- علیرغم درخواست کتبی دانشگاه از آقای حامد سیگاری جهت احراز صلاحیت علمی مشارالیه برای برگزاری دوره های موضوع قرارداد تا کنون هیچگونه مدرک علمی مورد تایید دانشگاه از ناحیه وی ابراز نشده است در حالیکه نامبرده بعضاً از عنوان دکتری استفاده نموده است ! ! ! !
4- نامبرده ادعا نموده که اقدام به پذیرش افراد جهت دوره های عالی آزاد نموده در حالیکه هیچگونه هماهنگی با این دانشگاه نداشته و فرآیند لازم در خصوص جذب دانش پذیران را رعایت ننموده است
در پایان لازم به ذکر است که صیانت از اعتبار دانشگاه صنایع و معادن ایران و نظارت به امر آموزش و نیز اهمیت کیفیت و کمیت اجرای دوره های آموزشی برای جوانان جویای علم و دانش تکلیفی است که به سبب اعتماد مردم به این دانشگاه نباید مورد خدشه واقع شود. بر این اساس هیات علمی و مدیریت دانشگاه تکلیف خود می داند که با نظارت صحیح و درست از هرگونه سوء استفاده و یا ارائه خدمات آموزشی نامناسب از سوی افرادی که صلاحیت علمی ایشان محرز نشده است جلوگیری نماید.)))
درباره جمعیت .جمعیت شهرستان محاسبه می شود چون کویری بودن سبزوار جمعیت همه در شهر جمع شده اند ولی نیشابور گستردگی ییلاقات در فاصله 5کیلومتر مردم ساکن هستند منظورم بخش های 80 کیلومتری نیست
درباره دانشگاه فرهنگیان -دانشکده نیشابور زودتر از از مرکز به دانشکده تبدیل شد دلیل امکانات بود .دانشکده سبزوار الان امکانات ندارد فقط با زور…. در اخر سال مدعی شده دلیل این است در سالیان گذشته امکانات تربیت معلم منتقل کرده بودند به اموزشکده فنی امام خمینی(ره)
درباره مراکز اموزش عالی
نیشابوردارای-دانشکده فنی پسران-دانشکده کشاورزی-دانشکده فنی دخترانه
سبزوار دارای-دانشکده فنی پسران-دانشکده فنی دختران
درباره بخش زبرخان فقط 2 حالت اتفاق می افتد
1-تبدیل شدن به دو شهرستان که طرح ان به وزارت کشور فرستاده شده .اگر تصویب شود برای نیشابور 2 شهرستان در 20کیلومتری تاسیس شده در اینصورت 2 شهرستان اینجا1 فیروزه و 1میان جلگه مشکلی نداردو 1سرولایت با توجه به شهرستان شدن هر ناکجا اباد مشکلی نخواهد داشت باهم می شود5 شهرستان یعنی سبزوار مدعی 5 شهرستان اطراف خود با فاصله70 و80 کیلومتری نیشابور 5 شهرستان در فاصله 20 کیلومتری بحث شهرستان شدن میان جلگه و سرولایت هیچ مشکلی ندارد فقط در زبرخان باعث تاخیر این کار شده است
حالت دوم -زبرخان در 20کیلومتری نیشابور شهرستان نشود و زیر مجموعه نیشابور باشد.روزگاری سبزوار از جوین جغتای داورزن… بقیه با فاصله70و80 کیلومتری برای جمعیت …. استفاده می کرد در برابر نیشابور حرفی برای گفتن نداشت چون اگر توانی داشت صد درصد استان می شد ولی حالا که حداقل 150000 جمعیت ان در جوین جغتای-خوشاب-داورزن-ادعای سربداران در بخش با شتین شهرستان داورزن-کشاورزی و چند کارخانه صنعتی در جوین جغتای.حالا قضاوت با دوستان
پس زیاد جوش زبرخان نزنید اگر با نیشابور باشد یا نباشد هر دو برای نیشابور مزایایی دارد.در ثانی نیشابور صنایع در شرق و غرب ان پراکنده فولاد خراسان در غرب نیشابور با شهرک صنعتی5000 هکتاری عطار-درباره کشاورزی در تمام نیشابور رونق دارد نه سبزوار قبلی در جوین جغتای پس زیاد جوش نزنید
طبق معمول اطلاعات ارائه شده توسط جواد بدون منبع و با خیال پردازی و توهم و البته دروغ همراه است.
در مورد دانشگاه علوم تحقیقات نیشابور چون به دلیل عدم وجود امکانات مورد نیاز در نیشابور از واحدعلوم تحقیقات تنزل درجه پیدا کرد و به پردیس تبدیل شد استقبال از آن در سال جاری بسیار کاهش پیدا کرد و پذیرش دانشجویانش از نصف هم کمتر شد.
فقط دانشجویانی که در دوسال اول در دانشگاه علوم تحقیقات نیشابور پذیرفته شدند درمدرکشان واحدعلوم تحقیقات ذکر می شود بقیه پردیس هستند که اصلاً ارزش ندارد.
طبق معمول اطلاعات ارائه شده توسط جواد بدون منبع و با خیال پردازی و توهم و البته دروغ همراه است.
در مورد دانشگاه علوم تحقیقات نیشابور چون به دلیل عدم وجود امکانات مورد نیاز در نیشابور از واحدعلوم تحقیقات تنزل درجه پیدا کرد و به پردیس تبدیل شد استقبال از آن در سال جاری بسیار کاهش پیدا کرد و پذیرش دانشجویانش از نصف هم کمتر شد.
فقط دانشجویانی که در دوسال اول در دانشگاه علوم تحقیقات نیشابور پذیرفته شدند درمدرکشان واحدعلوم تحقیقات ذکر می شود بقیه پردیس هستند که اصلاً ارزش ندارد.
جوادخان در مورد تعداد پذیرش دانشجویان وقتی آمار می دهی با تخیل و اوهام نظر نده ، منبع و مدرک بیاور .
هرچه قدر هم که واحد علوم تحقیقات نیشابور کشکی باشد و مثلاً در کلاس های دکترا 20 نفر 20 نفر دانشجو بگیرد بازهم در طول 2 سال تعداد د انشجویانش 3000هزارنفر نمی شود.
الکی چاخان نکن.
نه سر کاشمری ها کلاه می رود نه سر سبزواری ها
دانشگاه علوم تحقیقات نیشابور از سال 90 به راه افتاده ،
20 رشته هم اگر داشته باشد هر رشته هم اگر 20 نفر پذیرش کند باز نهایتاً تعداددانشجویانش 800 نفر بیشتر نیست.
تازه از واحدهای علوم تحقیقات همیشه کمتر از ظرفیتشان استقبال می شود چون هم گران است هم ارزش و اعتبار علمی ندارد.
جواد خان سعی نکن با بهانه تراشی های مختلف خاطره دروغ گویی نیشابوری ها را در نظر مخاطبان سایت کاشمری ها پاک کنی.
در مورد دانشگاه صنایع و معادن دیدی که کسی که متهم شد سبزواری ها نیستند ، حامدسیگاری ریاست دانشگاه های صنایع و معادن در سه استان خراسان که یک فرد غیرسبزواری است کار غیرقانونی کرده بود و همزمان با سبزوار در بجنورد و بیرجند و مشهد هم دانشگاه صنایع و معادن غیرقانونی عنوان شد.
پس ربطی به سبزوار ندارد.
شما برو دو فقره دروغگویی نیشابوری ها در زمینه واحد علوم تحقیقات که بعداً معلوم شد غیرقانونی بوده و به پردیس تنزل پیدا کرده است را پاسخ بده.
تازه یادمان نمی رود سایت های نیشابور از بس عقده استان شدن نیشابور را دارند ، با چه افتضاحی آمدند خبر استان شدن سبزوار و چند شهر دیگر کشور را تحریف کردند و اسم نیشابور را به اسم استان های جدید اضافه کردند.
فکر کردند کسی نمی فهمد.
می خواهی باز آدرس ها را برایت یادآوری کنم؟
در مورد وضعیت دانشگاهی شهرهای خراسان
جوادخان از توهم بیرون بیا
طبق گفته فرماندار نیشابور بزرگترین واحد دانشگاهی نیشابور دانشگاه آزاد اسلامی است.
دانشگاه آزادنیشابور هم که همانطور که دوستمان با اسم خراسان غربی عنوان کرد رتبه دانشگاه آزاد نیشابور در میان 200 دانشگاه کشور 191 است. یعنی رتبه علمی بزرگترین واحد دانشگاهی نیشابور درکشور از آخر اول است!!!
حالا مورچه چیه که کله پاچه اش باشه.
این دانشگاه آزاد نیشابور با این رتبه افتضاح باز پردیس علوم تحقیقاتم زده.
خدا به داد برسه اون دکتر و فوق لیسانسایی که از اون پردیس دربیان دیگه معرکه اند.
در مورد دانشگاه های سبزوار همین رو بدون که هیچ شهری در خراسان به اندازه سبزوار دانشگاه های با سابقه و شناخته شده دولتی نداره.
دانشگاه حکیم سبزواری ، دانشگاه علوم پزشکی (با پذیرش دانشجویان رشته پزشکی) ، دانشکده علوم قرآنی ، دانشگاه فرهنگیان ، دانشکده فنی امام خمینی ، دانشکده فنی بقیه الله
بقیه دانشگاه هایی مثل پیام نور و آزاد و سما و غیرانتفاعی رو هم نام نمی برم چون فقط یک دانشگاه حکیم سبزواری کافیه تا همه دانشگاه های نیشابور رو توی جیبش بگذاره.
در خراسانم نیشابور نه تنها حالا حالا ها درهیچ سطحی از سطوح دانشگاهی به درجه سبزوار نمی رسه بلکه حتی گناباد هم از نیشابور جلوتره و نیشابور در زمینه دانشگاهی با تربت حیدریه برابره.
اینم آدرس :
http://www.asrarnameh.com/news.php?id=1730
در مورد ضعف نیشابور در شهرستان کردن بخش زبرخان هم هرچی توجیه بیاری فایده نداره.
نیشابور تا به حال از سبزوار در ایجاد شهرستان های جدید عقب مونده دلیل اصلیش هم وجود اختلافات قومی و گروهی در منطقه نیشابوره.
نیشابوری ها سالها برای ایجاد اختلاف بین شهرهای بخش زبرخان تلاش کردند تا این بخش شهرستان نشه و آمار صنعتی و دانشگاهی و جمعیتی و کشاورزی نیشابور با کمک این بخش بالا بیاد.
حالا که می بینن آمار کاذب فایده ای نداره و نیاز دارن برای استان شدن زبرخان شهرستان بشه ، همون اختلافات موجود تا به حال نگذاشته نه یک شهرستان و نه دو شهرستان در منطقه زبرخان ایجاد بشه.
در نتیجه وزنه سیاسی و اداری نیشابور در منطقه خیلی کمه.
همین که نیشابوری ها این همه سال نتونستن یک بخش اینقدر نزدیک به خودشونو سر و سامون بدن و مردم بدبخت بخش زبرخانو به آرزوشون برسونن (شهرستان شدن) کافیه تا بدونیم نیشابور صلاحیت لازم برای مرکز استان شدنون نداره.
در عوض مدیریت سبزواری ها اینقدر عادلانه و قویه که حتی به قول جواد از بخش هایی با 70 کیلومتر فاصله هم غافل نمیشن و الآن شهرستان های جغتای و جوین 5 ساله که تأسیس شدن (از سال 87)
و هنوز زبرخان مونده.
تازه زبرخانی ها الآن دعواشون سر اینه که می خوان 4 شهرستان تشکیل بدن نه دو شهرستان و باز این باعث میشه اختلافاتشون همین طور ادامه پیدا کنه و نیشابور به واسطه همین اختلافات در منطقه از این هم ضعیف تر بشه
ضمناً جواد تو زیاد جوش فاصله 70 کیلومتری شهرستان ها در غرب خراسان رضوی رو نزن.
حالا گیرم جوین با سبزوار 70 کیلومتر فاصله داره.
بگو ببینیم جوین به کجا نزدیک تره؟
از نیشابور 200 کیلومتر فاصله داره ، از مشهد 300 کیلومتر و از بجنورد 140 کیلومتر
پس در نتیجه باز جوین به سبزوار نزدیک تر از بقیه جاهاست.و برای تشکیل استان سربداران زیرمجموعه سبزوار خواهد شد.
این حرف ها هم که امثال تو اینجا راه انداختید باعث شد که سبزوار و جوین و جغتای و داورزن و خوشاب و ششتمد به هم نزدیک تر بشن .
همین دو سه روز قبل در محل دفتر یکی از نمایندگان سبزوار جلسه ای برگزار شد که امام جمعه ها و فرمانداران شهرهای نامبرده همه دور هم جمع شدن و در مورد مسائل مهمی حرف زدن.
اگه شهرهایی مثل جوین و جغتای و خوشاب و داورزن مرکزیت سبزوارو قبول نداشتن که همه با هم توی سبزوار دور هم جمع نمی شدن .
اینم آدرس :
http://www.asrarnameh.com/news.php?id=1796
نیشابور چون در بن بست قرار گرفته و از هر طرف در محاصره شهرهای بزرگیه که یا مثل مشهد الآن مرکز استان هستن یا مثل سبزوار و تربت و کاشمر خودشون مدعی مرکز استان شدنن و هیچ امتیاز خاصی هم نسبت به بقیه شهرها نداره ، آب و هواشم به درد خودش می خوره تأثیری در امر استان شدن یک شهر نداره . جمعیتش هم که چندان فرقی با جمعیت بقیه مناطق نداره و فقط 8 هزارنفر بیشتر از سبزواره که اونم در عمل چیز زیادی حساب نمیشه. در نتیجه نیشابور باید حالا حالا ها برای مرکز استان شدن منتظر باقی بمونه.
از طرف دیگه نیشابور منطقه محرومم حساب نمی شه که نیاز به استان شدن داشته باشه.
با این توضیحات که جواد میده از خوش آب و هوایی و کارخانه های متعدد و … در نزدیکی نیشابور در نتیجه این شهر اوضاعش خوبه و باید جاهایی استان بشن که مثل سبزوار و تربت و کاشمر از مرکز فعلی استان دورن ، و هنوز صنعتی نیستن و فاصله شهرها هم در منطقه اونها زیاده و رفت و آمدهای اداریشون تا مشهد خیلی با مشکل مواجه میشه .
در نتیجه استان شدن سبزوار و تربت حیدریه و حتی کاشمر نسبت به نیشابور در اولویت جلوتر قرار داره.
اقا جواد اصلا نیشابور تو همه چی در دنیا اوله.
به
درباره آمار اطلاعات بارها عرض کردم قضاوت با دوستان کمی تحقیق کنند زیاد حرص جوش نزنید باشه
واحد علوم تحقیقات خراسان رضوی مدارک ورودی 91 بنام پردیس قرار بود صادر شود که این اصلا مشکلی ندارد حداقل از واحد دانشگاه ازاد بالاتر است ودر اخر قرار شد بنام واحد علوم تحقیقات تهران صادر شود تا سال93 که بنام واحد علوم تحقیقات خراسان رضوی صادر شود
بحث عدم اعتبار دانشگاه تا سال گذشته روی مدارک دانشگاه سبزوار دانشگاه تربیت معلم سبزوار نوشته می شد که برای همه سوال بود این دانشگاه است یامرکز تربیت معلم یا در دفترچه بخاطر همین اسم تا سال قبل که به حکیم سبزواری تغییر کرد دانشجویان با توان علمی به این دانشگاه نمی امدند اگر قیاس کنیم با نزدیکترین دانشگاه هم وزن که شاهرود است .شاهرود 2 برابر سبزوار دانشجو دارد فقط بخاطر همین شبه می باشد
حالا از بحث علوم تحقیقات خراسان رضوی که مدرکش خوب یا بد چرا سبزواری دنبال با تمام زور…. احداث کنند
این قسمتی ازسخنرانی نماینده تان است
(((محسنی ثانی :
سبزوار واحد علوم و تحقیقات می خواهد
سبزوار واحد علوم و تحقیقات می خواهد [اخبار سبزوار] نماینده مردم سبزوار در مجلس خواستار راه اندازی واحد علوم و تحقیقات در دانشگاه آزاد اسلامی سبزوار شد.
به گزارش سبزوار آنلاین محمدرضا محسنی ثانی در مراسم افتتاح طرح های عمرانی دانشگاه آزاد اسلامی سبزوار خطاب به دکتر جاسبی گفت: دانشگاه آزاد اسلامی سبزوار تاکنون خدمات شایسته ای با همکاری روسای قبلی و فعلی خود ارائه داده است.
وی ادامه داد: دانشگاه آزاد سبزوار، دانشگاهی با ظرفیت های خوب علمی است که می خواهد با همت مردم خوبش خوبتر و عالی تر شود لذا این می طلبد که شما ظرفیت های موجود این دانشگاه را مدنظر قرار داده و با تصویب واحد علوم وتحقیقات سبزوار در هیات امناء و هیات موسس، این نوید را به مردم سبزوار بدهید.))
خلاصه می دانم کمی سخت است برای سبزواری ها هنوز در اینده با به ثمر رسیدن پردیس دانشگاه نیشابور که ساختمان مرکزی ودانشکده علوم انسانی و علوم پایه ان شائ الله تا سال 93 پایان پذیرد و دانشکده هنر که الان دارد بیشتر سختی به سراغ تان می اید دانشگاه نیشابور سال 89 آغاز به کار کرده الان در5 رشته دانشجوی ارشد دارد ولی دوستان با تحقیق درباره علوم تحقیقات خراسان رضوی قضاوت نمایند
جواد خان حالا که نیشابور نتوانسته یک دانشگاه علوم تحقیقات به نام خود داشته باشد و اعتبار آن زیر سوال رفته است ، حتی به عنوان پردیس نیشابور هم حساب نمی شود و به عنوان واحد علوم تحقیقات دانشگاه تهران به دانشجویانش مدرک می دهد ، دیگر نمی خواهد برای این 700 ، 800 نفر دانشجوی بیچاره و آواره در دانشگاه علوم تحقیقات نیشابور اینقدر کلاس بگذاری.
مهم دانشگاه های معتبر ملی مانند حکیم سبزواری ، دانشگاه علوم پزشکی و دانشکده علوم قرآنی است که نام سبزوار را در کنار مشهد به عنوان اولین قطب دانشگاهی شمال شرق کشور مطرح کرده است:
http://www.asrarnameh.com/news.php?id=1730
طفلکی نیشابوری ها در این کارزار بیشترین ضرر را کرده اند.
چون انها می خواستند با تأسیس هول هولکی یک واحد علوم تحقیقات ، مثلاً نقش دانشگاهی سبزوار را تقلید کنند اما بعدا معلوم شد این واحد علوم تحقیقات در نیشابور صلاحیت لازم را نداشته و اول به پردیس نیشابور تنزل درجه پیدا کرده و بعد هم اصلاً کلاً نام نیشابور ازآن حذف شده و به عنوان واحد علوم تحقیقات تهران شناخته می شود.
این خیلی افت دارد برای نیشابوری ها با این همه ادعا که دانشگاه شهرشان از نام نیشابور به یک نام دیگر تغییر کند.
درست برعکس سبزوار که اول دانشکده تربت معلم را به عنوان شعبه ای از تهران تأسیس کردند و بلافاصله شایستگی های خود را ثابت کردند و توانستند آن را به عنوان یک دانشگاه مستقل با نام (تربیت معلم سبزوار و حکیم سبزواری) تغییر دهند.
سبزواری ها کلاً در همه مسائل بهتر و قدرتمندانه تر از نیشابوری ها عمل می کنند. در هر زمینه که نگاه کنیم سبزواری ها سر مشهدی ها و تهرانی ها را هم کلاه می گذارند اما نیشابوری ها کتک خور همه شهرهای خراسانند.
بخش کدکن را که به تربت حیدریه باخته اند.
قطار اختصاصیشان را هم که به تربت حیدریه می بازند.
مناطق بزرگی از بخش سرولایت (دهستان دریه یام) را هم که سال ها قبل به سبزوار باخته اند.
زمین های محدوده شهرک صنعتی بینالود و کارخانه ایران خودرو را که به مشهد باخته اند و این مناطق هم ا کنون تحت مالکیت مشهد است.
واحد علوم تحقیقاتشان را هم که به تهران باخته اند.
بخش های بزرگ و پرجمعیتش را هم که هنوز شهرستان نکرده است.
فکر کنم بهتر است همان بخش ها هم به سبزوار یا تربت یا قوچان یا کاشمر یا مشهد الحاق شوند بلکه دربختشان گشایشی حاصل شود
کلا نیشابور یک شهر بازنده است.مردمش هم حق دارند که اینقدر در دام توهم گرفتار شده اند.
بدتر از همه برای نیشابور می دانید چیست ؟ حتی جایگاه صنعتی خود را هم از دست داده است.
چون چناران به جای نیشابور به قطب دوم صنعت خراسان تبدیل شده است
http://vazeh.com/n-3265402.html
از این به بعد قرار است فریمان هم قطب بعدی باشد.
تازه موقعیت صنعتی نیشابور در معرض یک خطر دیگر هم قرار دارد : افت شدید صنعت نیشابور بعد از شهرستان شدن بخش زبرخان که شهرک صنعتی خیام در این بخش قرار دارد.و وقتی که زبرخان شهرستان شود فاصله چه یک وجب باشد و چه صد وجب یک شهرستان مستقل محسوب می شود و دیگر نیشابور نمی تواند پز صنایع موجود در زبرخان را بدهد.
از طرف دیگر ، سبزوار و جوین هم با شروع به تأسیس صنایع مهمی نظیر کارخانه فولاد ، پتروشیمی ستاره خراسان ، شرکت داروسازی طه ، کارخانه تولید پودر PCC کارخانه اسیدسیتریک و … دارند به همین دلیل نیشابوری ها خیلی به هول و هراس افتاده اند و شروع کرده اند به پخش اطلاعات و آمار بی منبع و اکثراً دروغ در سایت های مختلف.
ولی با این کارها راه به جایی نمی برند.ما مردم خراسان در خواب که نیستیم خودمان می بینیم نیشابوری ها می خواهند برای بزرگ کردن خود از چه ترفندهایی استفاده کنند.
به جواد
ترسم نرسی به کعبه ای اعرابی این ره که تو می روی به ترکستان است
جواد خان از انتشار آمار و اطلاعات دروغ و بدون منبع پرهیز کن.
تا به حال در زمینه جمیعت ، در زمینه فاصله شهرها ، در زمینه دانشگاه ها ، در زمینه صنایع ، در زمینه مو قعیت مواصلاتی ، در زمینه ورزشی و … درباره توانمندی های نیشابور به اندازه کافی دروغ گفته ای و توهم بافته ای اکثرا هم منبعی ارائه نداده ای.
مخاطبان حرف های خودت را بچه های ساده ای که هیچ چیز نمی فهمند فرض نکن.
حالا شما نیشابوری ها علاقه دارید بین خودتان برای خودتان نوشابه باز کنید و در توانمندی هی نیشابور مبالغه کنید ، به خودتان مربوط است اما دست از سر بقیه مردم استان بردار.
ما همین که یادمان بیاید سایت قدیمی نیشابور منظورم پرتال روزنه نیشابور است ، چگونه خبر تشکیل استان های جدید در کشور را به صورت آشکاری تحریف کرد و یک مشت دروغ به خورد مخاطبان بیچاره خود داد ، برایمان کافی است.
خوب مسلما مخاطبان آن سایت و مردم شهری که چنین رسانه هایی دارد ، انسان های متوهم و خودبزرگ بینی خواهند شد.
اما برایشان فایده ندارد.
مهم این است که دیگران شما را آنقدر که خودتان فکر می کنید بزرگ نمی بینند .
این هم آدرس واضحی مربوط به ارائه اطلاعات غلط در سایت های نیشابور :
خبر تحریف شده در سایت روزنه نیشابور در مورد تشکیل استان های جدید : استان بینالود از پیش خود نیشابوری ها به متن اضافه شده و توضیحات مربوط به استان سربداران هم توسط نیشابوری ها تغییراتی پیدا کرده است:
http://www.rovzane.com/blog/show/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%DA%A9%D9%87-%D9%85%D9%85%DA%A9%D9%86-%D8%A7%D8%B3%D8%AA-%D8%AF%D8%B1-%D8%AF%D9%88%D9%84%D8%AA-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%A2%DB%8C%D9%86%D8%AF%D9%87-%D8%AA%D8%B4%DA%A9%DB%8C%D9%84-%D8%B4%D9%88%D9%86%D8%AF.html
این هم آدرس مطلب اصلی در سایت های کشوری که هیچ خبری از استان بینالود در آن نیست و توضیحات استان سربداران هم به شکل دیگری است :
http://www.tabnak.ir/fa/news/308422/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%DA%A9%D9%87-%D8%B4%D8%A7%DB%8C%D8%AF-%D8%A8%D8%B9%D8%AF%D9%87%D8%A7-%D9%86%D8%A7%D9%85%D8%B4%D8%A7%D9%86-%D8%B1%D8%A7-%D8%A8%D8%B4%D9%86%D9%88%DB%8C%D8%AF
حالا دیگر چگونه بقیه حرف ها و امار و اطلاعات ارائه شده توسط نیشابوری ها را باور کنیم؟ وقتی که رسانه های این شهر اینقدر بی اخلاق هستند؟
اولا قضاوت تحقیق را به دوستان بدهید
دوما به غیر از 5 واحد علوم تحقیقات بقیه اکثرا در مراکز استان هستند تا سال93 واحد علوم تحقیقات محسوب می شوند .
سوما -علاقه زیادی به چنارانی ها داری باشه ولی بذار برسند به قطب دوم بعد از انها مایه بزارید.
چهارم-می دانم که با نبود جمعیت بالاوتاریخ سربداران انتقال یافته به شهرستان داورزن-کشاورزی و چند صنعت رفته به جوین جغتای-حالا دانشگاه تربیت معلم مثل ان حداقل در5 شهر دیگر ساخته شده کمی سخت ولی واقعیت دارد حالا کمی دست پا بزنید ولی نه جوین جغتای نه داورزن با فاصله70و80 کیلومتری دیگر سکوی بلند پروازی کویر سبزوار نمی شوند
نیشابور بزرگ نشده. سبزوار که با داشته های دیگران می خواست خودش به نیشابور برساند که همان زمان نمی رسید حالا دیگران صاحب اصلی داشته ها صاحب شده اند و سبزوار مانده کویرش
به نظر می رسد شهرستانهای تازه تاسیس جوین، جغتای و خوشاب از لحاظ فرهنگی و قومیتی به خراسان شمالی نزدیکترند و حال که مستقل شده اند، می توانند به این استان ملحق شوند. از لحاظ توسعه و پیشرفت هم بهتر است این سه شهرستان یک نماینده مستقل داشته باشند تا به طور مستقل مسائل و مشکلات این شهرستانها پیگیری شود.
آخرین وضعیت «شعب علوم و تحقیقات»در گفتوگو با خسرو دانشجو؛
عنوان «پردیس» از مدارک فارغ‌التحصیلان شعب علوم و تحقیقات حذف شد
» سرویس: دانشگاه و حوزه – صنفی، دانشجویی
کد خبر: 91112515197
چهارشنبه ۲۵ بهمن ۱۳۹۱ – ۱۰:۲۲
1-1821.jpg
رییس دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقیقات در پی نگرانی‌های برخی از فارغ‌التحصیلان شعبات علوم و تحقیقات نسبت به درج عنوان «پردیس» در مدارک خود، گفت: عنوان «پردیس» از مدارک فارغ‌التحصیلان این شعبات حذف شد.
دکتر خسرو دانشجو در گفتوگو با خبرنگار دانشگاهی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، با اشاره به آخرین وضعیت رشته‌ها و شعبات علوم و تحقیقات در سراسر کشور، اظهار کرد: در گذشته نگرانی‌هایی در خصوص اعتبار مدارک دانشجویانی که در شعبات علوم و تحقیقات تحصیل میکردند، وجود داشت که هم اکنون این مسایل مرتفع شده‌اند.
وی افزود: البته باید توجه داشت که واحد علوم و تحقیقات تهران به عنوان مادر علوم و تحقیقات‌های کشور از امکانات خوبی برخوردار است و وزارت علوم نیز توجه ویژه‌ای به آن دارد، همانگونه که وزارت علوم اذعان دارد که امکانات خوبی در علوم و تحقیقات تهران گرد آمده است، اما با این وجود میان کارشناسان وزارت علوم در ارتباط با شعبات متعدد خارج از تهران این واحد، بحثهای زیادی وجود داشت.
وی با بیان اینکه در ابتدای تاسیس این شعبات، سوالاتی متعددی در مورد آنان مطرح بود، گفت: در ابتدا بر سر این موضوع بحث بود که آیا از نظر وزارت علوم، مدارک فارغ‌التحصیلان علوم و تحقیقات شهرستانها اعتبار دارد و یا اینکه شعبات و رشته‌های آنها چه زمانی از شورای گسترش وزارت علوم مجوز گرفته‌اند؟
دانشجو با تاکید بر اینکه بر اساس قانون ایجاد رشته و شعب باید با مجوز شورای گسترش وزارت علوم باشد، تصریح کرد: البته در گذشته به صورت فرمایشی تعدادی شعب در کل کشور شکل گرفته بود، هر چند هدف‌گذاری بنده در ابتدای فعالیت به این سمت بود که 42 شعبه علوم و تحقیقات تعیین و تکلیف شود تا از این طریق تکلیف قانونی آنها نیز روشن شود.
واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد
اقدامات صورت گرفته برای تعیین تکلیف شعبات علوم و تحقیقات
وی با اشاره به اقدامات صورت گرفته برای تعیین تکلیف این شعب، افزود: در این راستا با همکاری مسوولان وزارت علوم این مشکل را پشت سر گذاشتیم، در این راستا توانستیم بر اساس استانداردهای ترسیم شده، برای 1530 رشته‌ای که عمدتا در مقطع کارشناسی ارشد بودند، مجوز موقت اخذ کنیم، هر چند برای برخی از رشته‌ها نیز به ما فرصت سه ساله برای کسب استانداردها داده شد.
شرایط تعیین شده برای اخذ استاندارد در شعب علوم و تحقیقات
رییس واحد علوم تحقیقات دانشگاه آزاد با اشاره به شرایط لازم برای کسب استانداردها، با بیان اینکه باید در حداقل زمان ممکن اساتید این رشته‌ها را به عنوان عضو هیات علمی رسمی آن واحد تامین کنیم، اظهارکرد: در گذشته از اعضای هیات علمی تهران و مراکز دیگر به عنوان استادپروازی استفاده میشد، ولی هم‌اکنون وزارت علوم بسیار تاکید دارد که نباید همه اساتید یک شعبه، استادپروازی باشند و هر واحد باید اعضای هیات علمی رسمی خود را داشته باشند تا بتوانند در ساعاتی در اختیار دانشجویان باشند، به ویژه در دوره تحصیلات تکمیلی که پژوهش‌محور است.
خسرو دانشجو افزود: دومین شرط اخذ مجوز موقت این بود که امکانات حداقلی چون زمین و ساختمان مورد نیاز تامین شود که خوشبختانه با بسیج کردن امکانات واحدهای دانشگاهی، این مهم محقق شد، به گونه‌ای که توانستیم واحدهای دانشگاهی، آزمایشگاه، کلاس‌های درس و کارگاه مختص واحدهای علوم و تحقیقات را تجهیز کنیم.
انتشار فراخوان برای جذب هیات علمی در پردیسهای علوم و تحقیقات
وی با تاکید بر اینکه امکانات سخت‌افزاری این شعبات فراهم شده‌اند، تصریح کرد: در حال حاضر نیز فراخوانی برای جذب اعضای هیات علمی جدید منتشر کرده‌ایم که قدم موثری در این زمینه برداشته شده است، بنابراین در حال حاضر نه تنها عقب افتادگی نداریم، بلکه فکر میکنیم اگرچه تا مهر 93 برای تامین استانداردها مهلت داریم، ولی در مهر 92 شرایط را فراهم خواهیم کرد.
خسرو دانشجو
دلایل نامگذاری شعبات علوم و تحقیقات با عنوان “پردیس”
دانشجو در خصوص دلایل نامگذاری شعبات علوم و تحقیقات با عنوان “پردیس”، گفت: مجموعه‌های دانشگاهی تحت نامهای مختلفی فعالیت میکنند ولی از آنجاکه واحد دانشگاهی باید همه فعالیت‌هایش به صورت مستقل انجام شود و در حال حاضر این شعبات از اساتید و امکانات واحدهای همجوار استفاده میکنند، بنابراین واحد مستقل نیستند؛ بلکه مجموعه‌ای علمی است که در مجاورت مجموعه همجوار خود فعالیت میکند و تا مهر 93 نیز مجاز است که از امکانات آن واحدها استفاده کند.
وی ادامه داد: بنابراین با مشورت مسوولین وزارت علوم و قانونی کردن فعالیت، این شعبات تحت عنوان “پردیس” نامگذاری شدند تا تحت این نام تا زمانی که به استقلال برسند و ما بتوانیم این استقلال را به مسوولین وزارت علوم ارائه کنیم، فعالیت کنند، در آن زمان همانند مابقی دانشگاهها که در لوای قانون فعالیت علمی دارند، ما هم می‌توانیم درخواست کنیم که پردیس به واحد علوم و تحقیقات تبدیل شود.
وضعیت اعتبار مدارک فارغ‌التحصیلان پردیس‌ها
دانشجو در خصوص وضعیت اعتبار مدارک فارغ‌التحصیلان این پردیس‌ها نیز گفت: هیچ تفاوتی میان فارغ‌التحصیل واحد دانشگاهی با پردیس دانشگاهی وجود ندارد، اما با این وجود وقتی حساسیت ویژه‌ای میان دانشجویان این پردیس‌ها ایجاد شد هر چند از نظر قانونی حساسیت واردی نیست، ولی برای احترام به نقطه نظرات دانشجویان، اصلاحیه‌ای صادر شد که بر اساس آن عنوان “پردیس” از مدارک فارغ‌التحصیلان پردیسهای علوم و تحقیقات سطح کشور حذف شد.
رییس واحد علوم تحقیقات دانشگاه آزاد در خاتمه تصریح کرد: به عنوان مثال اگر دانشجویی در دوره کارشناسی ارشد در پردیس علوم و تحقیقات سمنان فارغ‌التحصیل شود، در مدرک وی «دانشگاه آزاد اسلامی علوم تحقیقات واحد سمنان» ذکر میشود؛ چرا که پردیس مذکور زیر مجموعه آن واحد فعالیت میکند، همچنین برای فارغ‌التحصیلانی که در مدارک موقت آنان لفظ “پردیس” ذکر شده است در دانشنامه آنان این لفظ حذف میشود.
تبدیل واحدهای بدون مجوز علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی به پردیس
رئیس دانشگاه آزاد اسلامی گفت: واحدهای بدون مجوز علوم و تحقیقات برای اخذ مجوز وزارت علوم به پردیس تبدیل می شوند.
به گزارش مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی دانشگاه آزاد اسلامی ، دکتر فرهاد دانشجو رئیس دانشگاه آزاد اسلامی با بیان این مطلب گفت: از 42 واحد علوم و تحقیقات، 31 واحد این دانشگاه مجوز نداشت.
وی ادامه داد: وزارت علوم، تحقیقات و فناوری با این شرط به واحدهای بدون مجوز دانشگاه آزاد اسلامی مجوز داد که به عنوان پردیس علوم و تحقیقات فعالیت کنند.
رئیس دانشگاه آزاد اسلامی افزود: مزیتی که پردیسهای دانشگاهی، نسبت به واحدها دارند این است که در یک پردیس می توان چندین واحد را ایجاد کرد، در صورتی که در واحد دانشگاهی نمی توان چنین کاری انجام داد.
وی افزود: دانشجویان در سالهای قبل که در این واحدها تحصیل می کردند، مدارکشان شناسایی نمی شد اما اکنون که تبدیل به پردیس شده مدارک شان شناسایی شده و مشکلشان حل شده است.
نسخه چاپیارسال به دوستان
حسنی خبرداد
تبدیل برخی از واحدهای علوم تحقیقات دانشگاه آزاد به پردیس
خبرگزاری فارس: دبیر شورای گسترش آموزش عالی گفت: با توافق معاونت آموزشی وزارت علوم و دانشگاه آزاد برخی واحدهای علوم، تحقیقات این دانشگاه به پردیس علوم و تحقیقات تبدیل میشوند.
خبرگزاری فارس: تبدیل برخی از واحدهای علوم تحقیقات دانشگاه آزاد به پردیس
به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری فارس، سید ابوالفضل حسنی دبیر شورای گسترش آموزش عالی افزود: موافقت اصولی با ایجاد برخی از مراکز و واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی در شهرهای مختلف و ادامه پذیرش دانشجو در رشته‌های دایر در واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی از جمله در پردیسهای علوم، تحقیقات تا مهر 93 از جمله توافقات صورت گرفته بین معاونت آموزشی وزارت علوم و دانشگاه آزاد اسلامی است.
وی تصریح کرد: براساس این توافق، دانشگاه آزاد اسلامی میتواند با شرط ارتقای نسبت استاد به دانشجو مطابق ظرفیت سال 90 دانشجو پذیرش کند.
انتهای پیام/
پایتخت آینده ایران؛ مشهد، اصفهان، شیراز، نیشابور، محلات یا گلپایگان! / نظرات کاربران خبرآنلاین217
شهری – انتقال پایتخت و یا انتقال پایتخت سیاسی، هرچند دو سه دهه سابقه دارد، اما هیچ گاه به نتیجه مشخصی نرسیده است. گویا مجلس تلاش دارد حداقل پایتخت سیاسی-اداری را از تهران جدا کند.
http://www.khabaronline.ir/detail/276693/society/urbanhttp://www.khabaronline.ir/detail/276693/society/urban
روز گذشته خبرآنلاین گفت و گویی در این باره منتشر کرد که در آن جعفر قادری عضو فراکسیون شهری مجلس گفته بود “دولتی‌ها شهر جدید پرند را به عنوان پایتخت اداری- سیاسی جایگزین تهران معرفی می کنند تا هم کشش سکونتی انبوه واحدهای مسکونی مهر در این منطقه ارتقا پیدا کند و هم کاهش جمعیت تهران محقق شود اما در مجلس اخیرا اجماعی به وجود آمده که قصد دارد ساز و کار درست و منطبق بر واقعیت را برای انتقال پایتخت تدارک ببیند. بنابراین هنوز تصمیمی گرفته نشده است، البته همانطور که گفتم بهتر است نزدیک تهران باشد.”
مخاطبان خبرآنلاین البته واکنش های مختلفی به این گفتگو داشتند و البته شهرهایی هم در این رابطه پیشنهاد دادند که اصفهان و مشهد هم میان آنها بود.
اما یکی از مخاطبان نوشته است: “این طرح خوبی نیست. مشکل تراکم جمعیت استان تهران و اطراف آن جدی ترین مشکل طرح است. چون اینجا از نظر جغرافیایی دیگه ظرفیت بیشتر از این دارد پایتخت اصلی باید خیلی دورتر از تهران و هسته متراکم استان تهران باشد مثل ترکیه یا آمریکا و یا عربستان یا حتی آلمان غربی سابق! به نظر من حداقل فاصله 400 کیلومتر مناسب است شهرهای نیشابور، شاهرود، محلات، گلپایگان را خیلی مناسب برای این کار می دانم.”
کاربری هم نوشته که باید همه دستگاه های دولتی را در استان های مختلف پخش کرد: “به اعتقاد من نه تنها باید پایتخت را عوض کرد بلکه وزارت خانه ها رو هم به استانهای مختلف انتقال داد و راههای ارتباط آنها از قبیل اینترنت پرسرعت، ویدئو کنفرانس و … رو هم افزایش داد. با این کار هم مشکلات تهران تا حدی حل می شود و هم شهرستانها رونق می گیرند.”
مخاطبی هم نوشته: “پایتخت بعدی اصفهانه سال هاست روش مطالعه شده و زیر ساخت هاشم آماده شده”
و همچنین: “پایتخت بعدی قطعا باید مشهد باشه چون کلیه ویژه گی ها رو داره”
برای خواندن نظرات بیشتر، رای و پاسخ به نظرات، به این خبر مراجعه کنید.
نکته: نظراتی که در خبر اصلی و یا این خبر منتشر شده اند، هیچ کدام رای و نظر خبرآنلاین نیست؛ خبرآنلاین تنها نظرات کاربران خود را منتشر می کند.
پاسخ به کسی که با اسم ناشناس نظر گذاشته
آقای ناشناس شما که می گی شهرستان های جوین ، جغتای ، خوشاب از نظر فرهنگی به خراسان شمالی نزدیک تر هستند این حرف فقط از طرف نیشابوری ها تلاش شد که در میان مردم جوین و جغتای مطرح بشود تا ا تحاد منطقه سبزوار بزرگ را بر هم بزند اما موفق نشدند.
حالا اگر شما واقعاً فکر میکنی جوین و جغتای به خراسان شمالی متمایل هستند بد نیست ببینی آیا خود مردم و مسوولان این شهرها هم همین نظر را دارند یا نه ؟
برعکس اتفاقاً جوینی ها ، جغتایی ها و خوشابی ها به سبزوار احساس نزدیکی بیشتری می کنند
زیرا علاوه بر اینکه فاصله شان به لحاظ مسافتی به سبزوار نزدیک تر است ، به لحاظ رفت و آمدهای سیاسی ، اداری و فرهنگی و ا جتماعی هم با سبزوار ارتباط بسیار بیشتری دارند.
همین اخیراً امام جمعه ها و فرمانداران همه ا ین شهرها در سبزوار در دفتر نماینده این شهر گرد هم آمده اند و در مورد مسائل مهم منطقه به گفتگو پرداخته اند.
مردم و مسوولان جوین ، جغتای و خوشاب اگر سبزوار را به مرکزیت قبول نداشتند ، برای چه باید برای جلسه هم اندیشی به این شهر می آمدند و مثلاً چرا در نیشابور یا مشهد یا بجنورد تشکیل جلسه ندادند.
این هم آدرس حرفم :
نشست هم اندیشی ائمه جمعه و فرمانداران شهرستان های غرب خراسان رضوی با دکتر محسنی نماینده مردم در مجلس :
http://www.mohseni-mr.ir/home/archives/4214
یک جلسه مهم در دفتر دکتر محسنی نماینده مردم / با حضور ائمه جمعه و فرمانداران غرب خراسان
تاریخ انتشار : 27/1/92
دفتر نماینده مردم شهرستان های غرب خراسان رضوی روز گذشته پذیرای یک جلسه مهم با حضور ائمه معزز جمعه و فرمانداران شهرستان های غرب خراسان رضوی بود.
وبسایت شخصی دکتر محسنی ثانی بعد از ظهر دیروز ضمن انتشار یک گزارش تصویری کامل ، خبر برگزاری این جلسه را به شکل زیر شرح داده است :
نشست هم اندیشی ائمه جمعه و فرمانداران شهرستان های غرب خراسان رضوی با دکتر محسنی نماینده مردم در مجلس
اولین نشست هم اندیشی ائمه جمعه و فرمانداران شهرستان های غرب خراسان رضوی با دکتر محسنی ثانی نماینده مردم سبزوار ، جوین ، جغتای ، خوشاب ، داورزن و ششتمد در مجلس شورای اسلامی برگزار شد.
به گزارش روابط عمومی وبسایت دکتر محسنی ثانی در این جلسه که بعد از ظهر دوشنبه ۲۶ فروردین ۱۳۹۲ در محل دفتر نماینده مردم در سبزوار برگزار شد ، چند مورد از مهمترین موضوعات منطقه سربداران مورد بررسی قرار گرفت و هر یک از حضار دیدگاه های خود را اظهار داشتند.
بخش هایی از جزئیات و مسائل مطرح شده در این جلسه در آینده ، از طریق همین وبسایت به اطلاع مخاطبان گرامی خواهد رسید.
منبع: وبسایت دکتر محسنی ثانی
هرچند وبسایت دکتر محسنی ثانی در خصوص این جلسه اطلاعات بیشتری را منعکس نکرده است و هیچ یک از خبرنگاران و اصحاب رسانه نیز در این جلسه حضور نداشته اند ، اما از اجتماع تمامی ائمه جمعه و فرمانداران شهرستان های غرب خراسان رضوی در جلسه ای نیمه خصوصی چنین برداشت می شود که در این جلسه موضوعات مهم و احتمالاً محرمانه ای در خصوص مسائل منطقه سبزواربزرگ مطرح شده است که شاید در آینده از طریق منابع آگاه ، جزئیات بیشتری در این خصوص به اطلاع عموم برسد.
با این حال حتی اگر از هیچ یک از جزئیات جلسه مورد ذکر با خبر نشویم ، فقط مشاهده اجتماع همه ائمه جمعه و فرمانداران شهرستان های منطقه در یک محفل صمیمی در کنار یکدیگر نشان دهنده وجود فضای اتحاد و همدلی در میان مقامات ارشد غرب خراسان رضوی است که می تواند به لحاظ سیاسی ، اجتماعی ، فرهنگی و حتی اقتصادی فواید مثبتی را برای هر شش شهرستان سبزوار ، جوین ، جغتای ، خوشاب ، داورزن و ششتمد به همراه آورد.
این موضوع در حالی است که در مدت های اخیر عده ای از افراد که اصالتاً متعلق به هیچ یک از شهرستان های غرب خراسان رضوی نیستند ، در فضای مجازی رسانه های اینترنتی استان و کشور با نام های جعلی ، و با سوءاستفاده از احساسات و عواطف قومی ، نژادی مردم شهرهای مختلف ف برای برهم زدن اتحاد و برافروختن آتش اختلاف و ترویج روحیه ناامیدی ، دلسردی و خودبدی در منطقه سبزواربزرگ تلاش کرده اند.
به عنوان مثال می توانید به آدرس های زیر مراجعه کرده و به وضوح در بخش نظرات این مطالب تلاش شبانه روزی و مصمم عده ای از تفرقه افکنان و مخالفان توسعه منطقه غرب خراسان رضوی را مشاهده کنید.
وبلاگ خوزستان شمالی (مطلب 1) ، (مطلب 2)
وبسایت نسیم جوین (مطلب 1) ، (مطلب2)
وبسایت کاشمری ها(بدون شرح)
حتی متأسفانه به نظر می رسد در شهر سبزوار نیز تعداد اندکی از رسانه های محلی در اثر بی دقتی و کم توجهی به خصوصیات و ویژگی های کار در فضای رسانه های مجازی ، به پایگاه امنی برای نفوذ افراد غیرسبزواری که خود را در مسائل توسعه ای رقیب سبزوار بزرگ می دانند تبدیل شده اند که این افراد با روش های مختلف تلاش می نمایند ، در لابه لای آب های گل آلود برخی مطالب جنجالی در سایت های محلی سبزوار، به نفع خود ماهی بگیرند و اهداف و ایده های منفعت طلبانه خودشان را دنبال کنند.
این احتمالی بسیار جدی است. زیرا از چنین افرادی که به عنوان مثال ساعت های زیادی از وقت خود را صرف نوشتن مطالب ضد سبزوار در وبلاگی مانند وبلاگ خوزستان شمالی کرده اند ، به راحتی بر می آید که همین اندازه وقت را در وبسایت های خود شهر سبزوار نیز خرج کنند و با تغییر نام و تغییر ادبیات گفتاری خود به ارسال نظر و حتی مطالبی بپردازند که در صورت عدم آگاهی مردم و رسانه ها ، در طولانی مدت به تضعیف روحیه و دلسردی و ناامیدی مردم منطقه سبزواربزرگ از خود و توانمندی های ارزشمند محلیشان منجر خواهد شد و حتی به از بین رفتن اتحاد بروز اختلافات قومی ، گروهی و جناحی خواهد انجامید.
اتحاد و همدلی اولین شرط حرکت سریع و بی مانع همه شهرها و مناطق کشور به سمت توسعه پایدار است. اما در صورت بروز اختلافات در میان مناطق مختلف ، به ویژه شهرهای همسایه و همجوار، با مانع تراشی ها و کارشکنی های دو طرفه ای که به دنبال آن ایجاد خواهد شد ، جلو رشد و توسعه پایدار همه طرف های درگیر گرفته می شود.
البته فرهنگ غنی ، ریشه های مشترک تاریخی، هوشمندی بالای سیاسی و اعتقاد عمیق مردم شهرستان های غرب خراسان رضوی به آرمان های انقلاب و اصول دین مقدس اسلام که همواره بر لزوم اتحاد مسلمانان تأکید کرده اند ، قطعاً مانع از آن خواهد شد ، که عده ای از تفرقه افکنان به پیروی از اهداف و منافع شخصی خود بتوانند فضای اتحاد و همدلی سیاسی و اجتماعی منطقه ما را برهم بزنند.
برگزاری چنین جلساتی و اطلاع رسانی کامل یا مختصر از محتوای آن ها ، برای مخاطبان می تواند به خوبی به مردم شهرستان های غرب خراسان رضوی این اطمینان را بدهد که فضای آرام و بی تنش سیاسی و اجتماعی بر شهر و دیارشان حاکم است و آنها می توانند در این فضای آرام به راحتی به دنبال طرح ها و ایده های کوتاه مدت ، میان مدت و بلندمدت توسعه ای باشند.
منبع : مجله اینترنتی اسرارنامه
http://www.asrarnameh.com/news.php?id=1796
پاسخ به جواد
1- آره ، اسم پردیس از مدرک دانشجویان پردیس های علوم و تحقیقات حذف شده ، اما می دونی به جاش چی خورده ؟ مثلاً برای علوم تحقیقات نیشابور خورده (( واحد علوم تحقیقات تهران))
یعنی کلاً اسم نیشابور حذف شده.
2- آره ، گفتن پردیس های علوم و تحقیقات به واحد ارتقاء پیدا می کنن ، اما منظور پردیس های موجود در مراکز استان ها است چون هیچ جا از این مطالب اسمی از ارتقاء پردیس علوم تحقیقات نیشابور برده نشده.
3- گیرم که یک پردیس یا واحد علوم تحقیقاتم در نیشابور شکل گرفت. با یک گل که بهار نمیشه.
دانشگاه های معتبر و با سابقه ملی از کجا می خواهید بیارید که بتونن در کنار فردوسی مشهد و حکیم سبزواری ، قد علم کنن؟
همه داوطلبان تحصیلات دانشگاهی در کشور از قدیم همیشه اول تلاش می کردن که در دانشگاه های ملی قبول بشن. چون هم هزینه کمتر داره و هم اعتبار و کلاس بیشتر
به طور کل دانشگاه های آزاد ، غیرانتفاعی ، جامع علمی کاربردی و … که با شهریه های چندین میلیونی ، به راحتی دانشجو می پذیرند ، بیشتر برای آن دسته از داوطلبان است که اول تلاش خود را برای ورود به دانشگاه های ملی کرده اند و از آن ناامید شده و حالا حاضر شده اند با صرف هزینه های سنگین مثلاً به دانشگاه آزاد و … بروند.
البته در میان دانشگاه های آزاد و غیرانتفاعی و جامع علمی کاربردی یا پردیس های علوم تحقیقات هم دانشجویان توانمند پیدا می شود که به دلیل بدشانسی یا به دلیل انتخاب شهر نزدیک به محل زندگی خود ، به این دانشگاه ها رفته اند.
اما به طور میانگین سطح علمی و اعتبار دانشگاه های ملی نظیر فردوسی مشهد و حکیم سبزواری کجا و پردیس های دانشگاه آزاد کجا؟
در مورد پایتخت آینده ایران هم متأسفم برای نیشابوری های زود باور
پیشنهاد پایتخت شدن نیشابور رو نه رئیس جمهور ، نه نمایندگان مجلس ، نه وزیر و وکیل و … حتی نه یک کارشناس مسائل سیاسی و امنیتی بلکه فقط یکی از مخاطبان ناشناس خبرآنلاین مطرح کرده.
خود سایت خبرآنلاینم به این موضوع اعتراف کرده . جمله ش دقیقاً اینه :
«مخاطبان خبرآنلاین البته واکنش های مختلفی به این گفتگو داشتند و البته شهرهایی هم در این رابطه پیشنهاد دادند که اصفهان و مشهد هم میان آنها بود.
اما یکی از مخاطبان نوشته است: “این طرح خوبی نیست. مشکل تراکم جمعیت استان تهران و اطراف آن جدی ترین مشکل طرح است. چون اینجا از نظر جغرافیایی دیگه ظرفیت بیشتر از این دارد پایتخت اصلی باید خیلی دورتر از تهران و هسته متراکم استان تهران باشد مثل ترکیه یا آمریکا و یا عربستان یا حتی آلمان غربی سابق! به نظر من حداقل فاصله ۴۰۰ کیلومتر مناسب است شهرهای نیشابور، شاهرود، محلات، گلپایگان را خیلی مناسب برای این کار می دانم.”»
خوب حالا که پیشنهاد پایتخت شدن نیشابور توسط یکی از نظردهندگان گمنام خبرآنلاین مطرح شده ، از کجا معلوم اون یک نظر دهنده یکی از همین مردم متعصب نیشابور نبوده باشه؟
دوست من یا شما خبرها را دنبال نمی کنید یا به دلایل خاصی خبرهای سوخته رو انتشار میدهید این خبر مربوط به 3 یا 4 هفته پیش بود که فقط مربوط به بخش نظر دهندگان بود برای یاد آوری عرض میکنم که شهر پرند مرکز سیاسی ایران تبدیل شد و دیگه این پرونده هم برای همیشه مخطومه شد
http://www.shenidi.com/2108145-%D8%B4%D9%87%D8%B1-%D8%AC%D8%AF%DB%8C%D8%AF-%D9%BE%D8%B1%D9%86%D8%AF-%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B7-%DA%A9%D8%B1%DB%8C%D9%85%D8%8C-%D9%BE%D8%A7%DB%8C%D8%AA%D8%AE%D8%AA-%D8%A7%D8%AF%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%DA%A9%D8%B4%D9%88%D8%B1-%D8%B4%D8%AF
منو ببخشید چون مختومه رو اشتباه تایپ کرده بودم
در رابطه علوم تحقیقات قضاوت با دوستان
درباره استان های جدید دراصل نظر یک نویسنده است و هیچ ارزشی ندارد که درباره ان صحبت کرد ند چون فقط برای پر کردن صحفه بود به دلایل
1-استان گلشن(یک شهرستان کویری درجه 3 دقیقا تفاوت با سبزوار در دانشگاه تربیت معلم است) طبس ماه قبل ملحق شد به خراسان جنوبی
2-استان زاکرس کلا لرستان 5 شهر دارد حالا می خواهد 2 استان شود
3- مازندران غربی -کلا مازندران جز استانهای کوچک محسوب می شود اصلا در اندازه تقسیم نیست
…………
فقط تنها برای سبزواری ها جذاب بود ه است خوش باشید.
جناب گل ریزه به نظر می اید شما محصل باشید چون زیاد برداشتی از نوشته های شما دریافت نمی شود حالات مشق گونه دارد سعی کن کمتر بنویسی ولی با محتواتر
در رابطه با پردیس علوم تحقیقات نیشابور همه چیز واضح است.
یک دانشگاه ساده و تازه تأسیس و از این مراکز پول بده مدرک بگیر که فقط باعث دلخوشی هم استانی های نیشابوری است که در شهرشان از نبود دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی معتبر و با سابقه رنج می برند و حالا دلشان را به این پردیس فکستنی خوش کرده اند.
اگر نیشابوری ها به پردیس علوم تحقیقاتشان بنازند سبزواری ها هم در مقابل پردیس بین المللی دانشگاه حکیم را دارند.
توجه کنید : پردیس بین المللی ، به غیر از خود دانشگاه حکیم است و فقط هم در رشته های دکترا و کارشناسی ارشد دانشجو می پذیرد و مکان تأسیس آن هم از خود دانشگاه حکیم سبزواری جدا است.
و مجوز راه اندازی پردیس های دانشگاهی فقط به دانشگاه های بزرگ و با سابقه اعطا می شود. در خراسان فقط دانشگاه های فردوسی مشهد و حکیم سبزواری از این پردیس بین المللی برخوردارند .
این هم منبع :
http://www.asrarnameh.com/news.php?id=793
در مورد خبر مضحک انتقال پاییتخت ایران از تهران به نیشابور که البته فقط از جانب یک نظردهنده گمنام برای سایت خبرآنلاین ارسال شده بود و فقط برای نیشابوری ها جذاب بود و البته قطعا هیچ کس باور نکرد باید عرض کنم :
طفلکی اسم نیشابور از فهرست شهرهایی که شاید در آینده مرکز استان بشوند هم حذف شده حالا یک دفعه می خواهد پایتخت هم بشود!!!
خواهش می کنم یک بار دیگر به این خبر جذاب که همه سایت های پرمخاطب کشور در مورد استان های جدید کشور در آینده ، دقت کنید و خودتان ببینید که اصلاً نامی هم از نیشابور نیست :
این هم آدرس :
پایگاه خبری تحلیلی اعتدال
پایگاه خبری تابناک یکی از پربازدیدترین سایت های کشور
پایگاه خبری تحلیلی الف
http://alef.ir/vdcfmydy0w6dcma.igiw.html?181332
جهان نیوز
http://jahannews.com/vdcfcvd0xw6deta.igiw.html
حالا در همچین موقعیتی که نیشابور حتی نمی تونه مرکز استان بشه ، اونقوت مردمش دلخوشن به پایتخت شدن نیشابور ، هر کسی یاد اون ضرب المثل قدیمی می افته که میگه :
شتر در خواب بیند پنبه دانه
گهی لف لف کند گه دانه دانه
(((البته با عرض پوزش از هم استانی های عزیز نیشابوری. بالاخره ضرب المثل دیگه کاریش نمیشه کرد )))
به متفاوت
باشه این پایگاههای خبری همه مربوط به سیاسیون هستند به قول معروف حرفی از معنا بیار
تو را به مثل معروف که با حلوا حلوا کردن دهان شیرین نیمشه رجوع می دهم
فکری به حال نداشته های سبزوار بکن که حداقل با شهرهای درجه دو و سوم (بخشهای سابق) به تواند رقابت کند.
در تقسیمات دهه 80 سبزوار با مایه گذشتن از کشاورزی و جمعیت بخشهای 70-80 کیلومتری و سربداران که از داورزن است نتوانست ره به جایی ببرد خوشبختانه در این دو سال گذشته خوب دوستان شما ما چی داریم ما چی داریم همه را به دیگران نشان داد نتیجه اش حالاست که جمعیت دانشجویی اختلافی ندارد……….
اگر به زمین بروید و یا به آسمان دیگر سبزوار نه در جمعیت (جمعیت شهرستانها در مرکز امار هست ای کذایی فلان اب سردی به حال توست) دانشگاهی که اختلافی نیست(البته دانشگاه تربیت معلم سابق جدیدا معتبر شده است باشه)بقیه ماجرا و داشته ها سبزوار حتی به بخشهای سابق خود نمی رسه بقیه شهرستانها که فعلا کار داره
به هر حال تقسیم خراسان رضوی در دستور کار نیست خوب بدانید این عصر عصر اطلاعات می باشد یعنی در کسری از ثانیه به اطلاعات دست می یابند .یعنی فردا شهر ها قیاس می کنند داشته های خود را با شهرهای مدعی و هیچ وقت نمی گذارند شهری بر گرده شان سوار شوند.حالا این بحثها سایت خبری اب سردی است بر نداشته های سبزوار باشه راحت باشید.
دوستان و هم استانی های عزیز سبزواری هر دو شهر نیشابور و سبزوار دارای قابلیت و کاستی هایی هستند که امیدوارم همه کاستی ها به زودی برطرف شود در مورد تقسیمات کشوری انشاالله هر شهری که باعث رفع معضل و کاستی ها بتواند تلاش کند حتما مرکز خواهد شد اما چون شرایط تشابه شهرهای مدعی خراسان خصوصا سبزوار و نیشابور در استان های دیگر وجود دارد قطعا برای دولت مطرح کردن تقسیمات استانی بسیار دشوار خواهد بود در مورد منابعی که دوستان ارائه میدهند به خصوص خبر استان هایی که بعدا شاید شکل بگیرند که در وبسایت تابناک گذاشته شد منبع اصلی از پورتال مهر ورامین گرفته شده بود که فقط یک دیدگاه مدیر سایت بوده است نه یک مقام دولتی و نه یک جغرافی دان!، در مورد خبری که در پورتال روزنه گذاشته شد برگرفته شده از وبلاگ جغرافیای نیشابور بوده که اتفاقا مدیر وبلاگ داری تحصیلات در رشته جغرافی میباشد که نظر شخصی خود را با توجه به تخصص و اطلاعات در حوزه جغرافی بیان داشته که انتقادی که به آن وارد بود نظرات و اطلاعات تکمیلی را جداگانه نگذاشته بود که باعث سوء تفاهم بسیاری شد که اتفاقا در آن گذشته از نیشابور که باعث حساسیت شد اطلاعات خوبی چون استان شدن ایرانشهر در سیستان و بلوچستان را مطرح کرد که اتفاقا مسولین آن به شدت پیگیر هستند ولی هیچ کس به آن اشاره نکرد .. در مورد انتقال پایتخت به نیشابور در خبر آنلاین نیز یک دیدگاه بوده نه از طرف یک مقام مسول… ضمنا بهتر است تا زمانی که به طور قطعی ارتقای شهری مسجل نشده بین دیگران شایعه پراکنی نکنید چون بیشترین ضرر را مردم عادی به خاطر گرانی بی مورد و کاذب خواهند دید و عده ای دلال سود خواهند کرد…پس بهتر است این گونه مسایل از سوی نمایندگان که وکیل ما هستند پیگیری شود
به جواد
چرا خودت را اینقدر خسته می کنی و سر قبری گریه می کنی که در آن مرده ای نیست.
سنگ استان شدن نیشابور را وقتی به سینه بزن که حداقل چند شهرستان اقماری در اطراف نیشابور باشند که تمایل دارند زیرمجموعه نیشابور بشوند
خودت نگاه کن در استان سربداران به مرکزیت سبزوار چند شهرستان اقماری هستند که با فاصله های زیاد و حدود 70 و 80 کیلومتر مایل به قرار گرفتن در استان سربداران هستند ولی در نیشابور حتی شهرهای بزرگ منطقه مثل خرو و دررود و قدمگاه هم با فاصله 20 کیلومتری از نیشابور حاضر به تبعیت از این شهر نیستند به همین دلیل هم نیشابوری ها جلو شهرستان شدن زبرخان را گرفته اند که به محض اینکه زبرخان شهرستان شود دیگر به دلیل اختلافات دیرینه بانیشابور و همسایگی بلاواسطه با مشهد خود را زیرمجموعه مستقیم مشهد در خراسان رضوی می داند که واقعاً هم بخش زبرخان با عنوان قدمگاه رضوی به استان خراسان رضوی بیشتر می آید تا به استان نیشابور که در تاریخ ایران مرکز و پایگاه حکومت های سنی بوده اند.و هیچ سنخیتی به قدمگاه رضوی ندارد؟
نیشابور بدون فرودگاه بدون صنعت (که نیم بیشتر صنایع مهم نیشابور در بخش زبرخان است وبا شهرستان شدن این بخش صنعت نیشابور تجزیه می شود) بدون دانشگاه های معتبر و با سابقه ملی و فقط با چند پردیس تازه تأسیس مثل پردیس علوم تحقیقات و با چند آموزشکده و موسسه غیرانتفاعی و …
به لحاظ وجاهت علمی و دانشگاهی حرفی برای گفتن ندارد.
جمعیتش هم که امار کاذب است. چون براساس منابع معتبر اماری که قبلاً گفته ایم نیشابور جمعیتش خیلی کم است فقط چون نیشابور نتوانسته مثل سبزوار و کاشمر بخش های سابق خود را شهرستان کند ، جمعیتش زیاد به نظر می رسد اما خود شهر نیشابور جمعیت زیادی ندارد.
درواقع در زمینه جمعیت نیشابوری ها خواسته اند کلک بزنند اما موفق نشده اند چون کاشمری ها و سبزواری ها زرنگ تر از آن هستند که گول این شیطنت ها را بخورند.
در نتیجه واقعا بهتر است حالا فعلا نیشابور منتظر بماند تا اول تکلیف سبزوار مشخص شود بعد.
پاسخ به ((از دیار نیشابور))
جوابت خیلی غیرمنطقی بود.
حتی مضحک بود.
شنیدید که می گن ((عذر بد تر از گناه))
شنیدید میگن ((می خواست ابروشو درست کنه زد چشمشم کور کرد))
این حرفا رو دقیقا واسه این موقع میگن که سایت های نیشابور اومدن از روی حساسیت و تعصب خشک و غیرمنطقی روی شهرشون خیراستان شدن سبزوار و چند شهر دیگه کشورو تحریف کردن و خودشونو قاطی ماجرا کردن حالا طفلکی نیشابوری ها که دیدن گند کار دراومده هی می خوان توجیه کنن بدتر میشه.
آخه وقتی یک خبر میره روی سایت های پرمخاطب کشوری یعنی اونقدر ارزش و عمق داشته که سردبیران سایتی مثل تابناک اونو پسندیدن و گذاشتن
تابناک یکی از معتبرترین و محبوبترین سایت های خبری کشوره.
تابناک سایت چرت و پرتیم نیست که هرچیزی رو منتشر کنه.
تازه وقتی خبر انتقال پایتخت از تهران به نیشابور که نظر شخصی یک نویسنده ناشناسه و روی فقط یک سایت خبرآنلاین رفته اینقدر برای نیشابوری ها ارزش پیدا میکنه و بیچاره ها بهش دل خوش می کنن چه طوری همین نیشابوری ها به خبر استان های جدید کشور که در همه سایت های کشور رفته می گن بی اعتبار؟
اصلا گیرم اون خبر بی اعتبار بوده چرا اون وبلاگ نویس خیلی خیلی خیلی معتبر نیشابوری که طبق ادعای شما نیشابوری ها جغرافــــــــــــی دانم هست !!!! روی همون خبر اومده کار کرده و نظرات شخصی خودشو بر پایه اون خبر سوار کرده؟
پس یعنی خود حضرت وبلاگ نویس نیشابوری مطالب سایت مهر ورامین رو قبول داشته اگرنه نظرات خودشو به اون مطلب اضافه نمی کرد و جدا بیان می کرد.
راستی یک سوال ؟ یعنی اون آقای وبلاگ نویس جغرافــــــــــــــــــــــیدان نیشابوری !!!اون قدر سواد نداره که بدونه اگر نظر شخصی در مورد یک موضوع داره باید نظر شخصیشو جداگانه بیان کنه و حرفای خودشو قاطی حرفای دیگران نکنه و تحویل دیگران بده.(رنگ زدن کلاغ و فروختن به جای قناری)
واقعا نیشابوری ها به این چیزا فکر نمی کنن اصلا؟
راستی در مورد اعتبار داشتن یا نداشتن مطلب منتشر شده در سایت های نیشابور :
(مگه هرکی تو رشته جغرافی تحصیل کرده بود جغرافی دانه؟ تازه چه معلوم کسی که خبر استان های جدید کشور رو در سایت مهر ورامین نوشته تحصیلات جغرافیایی نداشته؟)
پس در کل نیشابوری ها چه حقی داشته اند که خبر تشکیل استان های جدید در کشور رو تحریفـــــــــــــــــــــ کنن؟ و اسم نیشابورو قاطی بقیه کنن؟
درباره صنایع نیشابور قبلا توضیح داده ام تکرار مکررات
درباره فرودگاه بین المللی سبزوار -سالیان است فقط با اتوبوس رفت امد می کنند حالا یک فرودگاه با 2 پرواز فقط به تهران مبارکتان باشد
http://asemanshargh.ir/
قسمت چپ برنامه پرواز با واردکردن سبزوار و مقصد تهران …
درباره تعداد دانشجو متن سخنرانی نمایندگان عالی شهرستان ها در باره تعداد دانشجو هر شهرستان در نظرات قبلی اورده شده تکرار مکررات است
درباره جمعیت به مرکز امار ایران رجوع شود یا استانداری خراسان رضوی
درباره بخشهای نیشابور قبلا توضیح دادم
فقط تکلیف سبزوار می ماند-سبزوار از نظر صنعت در 27 شهرستان خراسان رضوی رتبه 21 یا 22 باشد خوب تکلیف الان 5 سال مدعی پترو شیمی سبزوار که سرمایه گذار پیدا نشده خوب بگردان خدا بزرگ البته اگر همین امروز کسی پیدا شده روی10 سال اینده حساب کنید
درباره جمعیت سبزوار-چون قبلا از بخشهای70-80 کیلومتری مایه می گذاشتن حالا چون تنها ترین راه حل فقط پرداختن به ای جمعیت نیشابور ….. و غیره کاذب است خلاصه چرندیات چون سبزوار نه مهاجر پذیر است نه شهری با اب ابادانی واب هوای خوب که مردم برای زندگی انتخاب کنند.
درباره دانشگاه هم باید زودتر این نام قبلی تربیت معلم که سال گذشته حذف شده از سایتها و افکار ….. پاک کنند تا کسی نگوید این دانشگاه حکیم سبزواری همان تربیت معلم مستقل شده یا یک دانشگاه جدید تاسیس است
خلاصه سبزوار مثل سایر شهرستانها محترم ولی قبلا گفتم ان زمانی از کشاورزی و جمعیت جوین جغتای مایه می گذاشت یا از سربداران که خاستگاه ان بخش باشتین شهرستان داورزن مایه می گذاشت در دهه 80 کاری نتوانست انجام دهد حالا که نه جمعیتی دارد نه کشاورزی نه تاریخی ….. حتی می توان انرا از کشاورزی رتبه 20دراستان صنعت 21-22 – در تاریخ بالای رتبه15 – اب هوا جزئ 5 -6 اخر استان
خلاصه می خواهی قبول کنی یا نه که قبول خواهی کرد فعلا کمی از این مزیتهای به رتبه های بالا برسانید بعد ادعای مرکز استان بنمایید
حالا نوبت روشن شدن تکلیف سبزوار
((در بحث صنعت)
سبزوار نیوز/ نماینده مردم شهرستان های سبزوار ،جوین ،جغتای ، خوشاب و داورزن در مجلس شورای اسلامی گفت: پتروشیمی سبزوار نیازمند سرمایه گذاری کلانی می باشد.
محمد رضا محسنی ثانی در نشست خبری خود با خبرنگاران سبزوار به صدور مجوز پتروشیمی و تاییدیه آن اشاره کرد و افزود: اقدامات این طرح در یک پروسه کارشناسی خوبی انجام شده است با توجه به پیگیریهای صورت گرفته وزارت نفت آمادگی خود را برای دانش فنی مورد نیاز با هزینه حدود 20 میلیارد تومان به صورت رایگان اعلام کرده است.
وی با بیان این مطلب که این طرح نیازمند سرمایه گذاری 800 میلیارد تومان است اظهار داشت: این طرح در ابتدا با فعالیت بخش خصوصی شروع بکار کرد وبه لحاظ اینکه این افراد به امید دریافت تسهیلات از طریق بانک ها و سرمایه گذاران دیگر بودند لذا حجم وسیع سرمایه گذای سبب شد تا از غنای مالی لازم برخوردار نباشند.
عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس در شورای اسلامی با اشاره به اینکه طرح پتروشیمی سبزوار لنگ سرمایه گذار است افزود: تمام کارهای این طرح انجام شده اما با ابلاغ سیاستهای اصل 44 که دولت دیگر قادر به سرمایه گذاری در این طرح عظیم نشد.
محسنی ثانی در ادامه به تهیه بخشی از دستگاه ها و ماشین آلات بخش پالایشگاه اشاره کرد و گفت: قسمتی از این طرح دارای مشکل ارزی بود که ما دنبال ارز دولتی بودیم اما در این امر موفق نبودیم.
حالا نوبت دانشگاه معتبر
مدیر روابط عمومی دانشگاه تربیت معلم سبزوار گفت: تغییر نام این دانشگاه در دستور کار شورای عالی انقلاب فرهنگی قرار دارد.
‘ محمد همایی’ در گفت و گو با ایرنا افزود: وزارت علوم ، تحقیقات و فناوری با توجه به سیاست های خود با تغییر نام این دانشگاه موافق است.
وی مکاتبه وزیر علوم با دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی در مورد پبشنهاد حذف کلمه تربیت معلم از نام دانشگاه های تربیت معلم تهران ، تبریز و سبزوار را مورد اشاره قرار داد.
وی افزود: با توجه پی گیری های انجام شده و ایجاد دانشگاه فرهنگیان در کشور قرار شده نام این سه دانشگاه تغییر کند.
این مسوول با بیان اینکه تغییر نام دانشگاه سبزوار با تصویب آن در شورای عالی انقلاب فرهنگی قطعی می شود افزود: از طریق نمایندگان این شهرستان در مجلس شورای اسلامی پیگیر هستیم تا این مهم در اسرع وقت انجام شود.
وی با اشاره به اینکه دانشگاه تربیت معلم سبزوار در سال 66 تاسیس و از حدود 10 رشته آن ، اکثر رشته ها دبیری بود، افزود: اما هم اکنون این دانشگاه با وجود 10 دانشکده و 101 کد رشته در مقاطع کارشناسی تا دکترا ،دانشگاهی جامع است که حتی یک کد رشته دبیری هم ندارد .
همایی، وجود کلمه تربیت معلم در دانشگاه سبزوار را موجب ابهام برای برخی دانشجویان ورودی و شرکت کنندگان در آزمون های ورودی این دانشگاه دانست.
وی با بیان اینکه ضرورت دارد هدف و ماهیت فعلی این دانشگاه ، در اسم آن هم نمودار باشد ادامه داد: اسامی دانشگاه سبزوار ، حکیم ، شریعتی و شهید مطهری را به ترتیب اولویت برای این دانشگاه پیشنهاد داده ایم .
مدیر روابط عمومی دانشگاه تربیت معلم سبزوار افزود: از آنجا که نام دانشگاه سبزوار دارای جامعیت بیشتری است در اولویت اسامی پیشنهادی است که در صورت تصویب آن ، امکان نامگذاری دانشکده های دانشگاه به نام بزرگان وجود دارد.
وی با اظهار اینکه تغییر نام دانشگاه تربیت معلم سبزوار را از حدود دو سال قبل مطرح کرده ایم ابراز امیدواری کرد این امر تا پایان سال جاری محقق شود.
وی خاطر نشان کرد: هدف این دانشگاه در حال حاضر حرکت به سمت تحصیلات تکمیلی است وهم اکنون چندین رشته دکترا در دست بررسی قرار دارد.
دانشگاه تربیت معلم سبزوار هفت هزار و 500 دانشجو دارد.
به دیدگاه متفاوت
وقتی میگوییم که نظر شخصی وبلاگ جغرافیا باید جداگانه میگذاشتند یعنی با دیدگاه ایشان موافق نبوده ایم که در اصل خبر وارد شده حتی در پورتال روزنه بسیاری از نظردهندگان به آن اشاره کرده اند..پس شما نمیخواهد مشکلی که همه به آن اشاره داشته اند هر روز تکرار کنید
محض اطلاع شما سبزواری ها هم خیلی به این خبر استان شدن درپورتال مهر ورامین و سایت تابناک دل خوش شدین انگار که دولت حاتم تائی است که از جنوب تا شمال کشور استان تشکیل دهد.. در بین شهر های اعلام شده حداکثر سه تا چهار شهر مستعد بودند و بقیه در حد حرف است مثلا گلشن که هیچ یک از آیتم های استان شدن را ندارد ،یا ابوموسی که به خاطر شرایطی که عربها به وجود آوردند استان شدن آن مطرح شد و کلا مسکوت ماند مگر اینکه بخواهند قانون جدیدی تصویب کنند ..در حال حاضر در صورت اجرا شدن طرح بودجه مستقل فرمانداری های ویژه به صورت مستقیم از دولت احتمال ایجاد استان های جدیدخیلی کمتر میشود..به هر حال اگر تقسیم استانی که عادلانه باشد حق استانهای بزرگ نظیر سیستان و بلوچستان یا کرمان و… است که بعضی شهر ها مانند چابهار تا شهر زاهدان (مرکز استان) 700کیلومتر فاصله دارند…
به دیار نیشابور
پس قبول کردید که در سایت های نیشابور و تحلیل های مشهور کشور به راحتی تحریف می شود.
همچین یک بار و دوبارهم نیست. نیشابوری ها یا واقعا کم اطلاع و بی خبرند یا همیشه عمدا می خواهند با انتشار اخبار دروغ اذهان عمومی را فریب دهند.
همین جا هم همشهری شما جواد دائما دارد امار و اطلاعات دروغ در مورد همه مسائل منطقه خراسان به ویژه دو شهر سبزوار و نیشابور منتشر می کند.
مثلا نگاه کنید بیچاره اینقدر اطلاعاتش کم است که نمی داند در سبزوار از دهه 1366 تا سال 90 دوتا دانشگاه تربیت معلم وجودداشته.
یکی مرکز تربیت معلم علامه طباطبایی (که اخیرا تبدیل به دانشگاه فرهنگیان شده) دیگری دانشگاه تربیت معلم سبزوار که اخیرا تبدیل به دانشگاه حکیم سبزواری شده)
در نظرات بعدی بیشتر در مورد این موضوع برایتان توضیح خواهم داد.
فعلاً یک کم فکر کنید.
پاسخ به جواد
در مورد دانشگاه حکیم سبزواری و دانشگاه فرهنگیان سبزوار
جواد نیشابوری ، کمتر کمبود اطلاعاتت را به رخ دیگران بکش. تا همین حالا هم به اندازه کافی آبروی نیشابوری ها را برده ای.
من که نمی توانم باور کنم یک فرد نیشابوری در حالی که نیمی از جمعیت دانشگاه های سبزوار را نیشابوری ها پر کرده اند ، واقعا نداند که مرکز تربیت معلم علامه طباطبایی سبزوار با نام جدید دانشگاه فرهنگیان با دانشگاه تربیت معلم سبزوار فرق می کند!
یکی از آنها (دانشگاه حکیم با نام سابق تربیت معلم) در شمال شهر سبزوار در شمال شهرک توحید قرار دارد و سالهاست به عنوان بزرگترین دانشگاه شمال شرق ایران بعد از فردوسی مشهد شناخته می شود و این یکی (مرکز تربیت معلم علامه طباطبایی) در حاشیه غربی شهر سبزوار در محله معروف به (ضمن خدمت) قرار گرفته است.
بفرما این هم آدرس :
دانشگاه فرهنگیان سبزوار (با نام سابق دانشکده ترتبیت معلم علامه طباطبایی سبزوار)
http://www.tts.ac.ir/
این هم دانشگاه حکیم سبزواری (با نام سابق دانشگاه تربیت معلم سبزوار)
http://www.hsu.ac.ir/?page_id=179
به جواد
جواد نیشابوری در مورد فرودگاه سبزوار هم هرچه از سر حسادت بگویی حق داری.
چون در مورد فرودگاه نیشابور واقعا در مقابل سبزوار ، کاشمر ، تربت حیدریه و حتی گناباد که همه در حال ساخت فرودگاه هستند کم آورده است.
جواد خان خیالت راحت پروازای فرودگاه سبزوار که زیاد شد.
این هم آدرس :
http://sabzevarema.com/show_news.php?c=4615
مهم اینه که در سبزوار این فرودگاه حتی اگر تعطیل باشه باز یک امتیاز اساسی برای استان شدنه شما نیشابوری ها رو بگو که فرودگاه که ندارید ، هیچ ! تنهاقطار اختصاصیتان را هم در کشور از دست دادید و از این به بعد باید با هزینه مسافران بین راهی سوار قطار تربت حیدریه تهران بشن !!!
این هم آدرس :
http://www.neyshabur.blogfa.com/post/188
راستی جواد اینقدر در مورد توانمندی های سبزوار از جمله (فرودگاه ، دانشگاه های معتبر و با سابقه ملی و …) حرف می زنه که همه یادمون میره یک کمی هم از ناتوانمندی های نیشابوری حرف بزنیم.
از جمله در زمینه ایجاد شهرستان های جدید .
سریال ناتوانی نیشابوری ها در ارتقاء بخش های پرجمعیت به شهرستان و نداشتن شهرستان های اقماری لازم برای استان شدن :
قسمت اول :
بیچاره نیشابوری ها اینقدر در داخل خودشون درگیر اختلافات گروهی هستند که هنوز نتوانسته اند بخش های بزرگی مثل زبرخان را به دو و یا حداقل به یک شهرستان مستقل ارتقاء دهند.
این هم بخش هایی از متن و آدرس این خبر در اردیبهشت 91:
بخش های زبرخان و میان جلگه نیشابور شهرستان می شوند
رئیس شورای اسلامی نیشابور از ارتقاء بخشهای زبرخان، میان‌جلگه و سرولایت نیشابور به شهرستان تا پایان سال جاری خبر داد.
حسین طباطبایی صبح سه شنبه به مناسبت هفته شوراها در دیدار با معاون سیاسی و اجتماعی نیشابور اظهارکرد: شهرستانهای همجوار موضوع ارتقای بخشها به شهرستان را به اتمام رسانده اند و امیدواریم تا پایان سال مسئله ارتقا بخشهای زبرخان، میان‌جلگه و سرولایت را شاهد باشیم.
http://www.rovzane.com/blog/show/%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B2%D8%A8%D8%B1%D8%AE%D8%A7%D9%86-%D9%88-%D9%85%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D8%AC%D9%84%DA%AF%D9%87-%D9%86%DB%8C%D8%B4%D8%A7%D8%A8%D9%88%D8%B1-%D8%B4%D9%87%D8%B1%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D9%85%DB%8C-%D8%B4%D9%88%D9%86%D8%AF.html
ادامه دارد …
قسمت دوم سریال ناتوانی های نیشابور در ارتقاء بخش های پرجمعیت به شهرستان و آرزو به دلی نیشابوری ها برای اینکه مثل سبزوار بتوانند بخش هایشان را شهرستان کنند.
تاخیر در ارتقاء بخش های شهرستان
با سلام
مدتی بودکه سخن از ارتقای بخش های شهرستان زده شد ولی عملا هیچ اتفاقی نیفتاد!
بحث ارتقای عشق آباد و زبرخان به شهرستان از همه جدی تر پیگیری میشد و حتی صحبت از استقرار فرمانداری و تغییر اداره جات نیز در عشق آباد بود ولی ظاهرا هیچ کاری عملی نشده است سرولایت هم که از پتانسیل نیروی انسانی بالایی برخوردار است به دلیل محروم بودن از امکانات رشد منفی داشته حداقل کاری که برای پیشرفت این منطقه میتوانند انجام دهند ارتقای آن به شهرستان است.
امیدواریم این بار مسولین شهرستان هوشیار باشند و مانند قصه سال گذشته که منجر به جدا شدن تعدادی از روستاهای نیشابور شد تکرار نشود و یا همانند چند سال پیش که بخش کدکن به دلیل محرومیت و نداشتن مدیریت صحیح از سمت نیشابور نه تنها به شهرستان ارتقا پیدا نکرد بلکه به تربت حیدریه واگذار شد و حالا باید چوب ندانم کاری مسولین وقت را بخوریم چرا که کدکن شهر عطار نیشابوری بود و پاره تن نیشابور ولی حالا از نظر قانون دیگر نیست…
http://www.rovzane.com/blog/show/%D8%AA%D8%A7%D8%AE%DB%8C%D8%B1-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%D8%B1%D8%AA%D9%82%D8%A7%D8%A1-%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B4%D9%87%D8%B1%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86.html
اگر دوستان نیشابوری مایل هستند هنوز هم در مورد مسائل سبزوار صحبت کنند ، ما هم می توانیم هنوز مطالب جدیدتری را در مورد نیشابور بیان کنیم.
مطالبی که از سبزوار هراسی و سبزوارستیزی و حتی …. شدید در میان نیشابوری ها پرده بر می دارد!
در واقع سریال ناتوانی های نیشابور می تواند ادامه داشته باشد …
آیا دوستان نیشابوری ، دوست دارند بقیه اش را هم روایت کنم برایشان؟
به متفاوت
آره دوست دارم ادامه بده
قبلا توضیح داده ام اولا بخشهای نیشابور با خود شهر نیشابور کمتر20 میلومتر فاصله دارند نه مثل جوین 75-جغتای80-داورزن75 کیلومتر
دوما بخشهای نیشابور خیلی پایین تر از نیشابور هستند از همه جهات نه مثل سبزوار بر گرده انها سوار باشد وروزی خوار بخشهای خود ودر کشاورزی و ادعاهای تاریخی مثل بخش با شتین شهرستان داورزن از بخشها مایه بگذارد
سوما -بخشهای نیشابور دیر یا زود شهرستان می شوند حتی تصویب شده فقط در زبرخان یک شهرستان به دوشهرستان در حال پی گیری است
(((تاسیس پنج شهرستان جدید در خراسان رضوی
استاندار خراسان رضوی با اشاره به اینکه تاسیس پنج شهرستان جدید در این استان در چهارمین سفر استانی هیات دولت به تصویب رسیده گفت: ایجاد این شهرستانهای در سال جاری اجرایی می شود.
‘محمود صلاحی’ روز شنبه 6 خرداد در حاشیه نشست شورای فرهنگ عمومی استان خراسان رضوی اظهار داشت: با شکل گیری شهرستان های جدید، تعداد شهرستان های این استان به 32 شهرستان می رسد.
لازم به ذکر است بنا بر اخبار رسیده شهرستان های جدید مصوب شده در سفر چهارم رییس جمهور به استان خراسان رضوی به شرح ذیل است:
1- شهرستان صالح آباد جدا شده از شهرستان تربت جام
2- شهرستان زبرخان جدا شده از شهرستان نیشابور
3- شهرستان عشق آباد جدا شده از شهرستان نیشابور
4- شهرستان داورزن جدا شده از شهرستان سبزوار
5- شهرستان ششتمد جدا شده از شهرستان سبزوار
چهارما- فرضا بخشهای نیشابور شهرستان نشود بازهم به جایی 50000 نفر در جمعیت نیشابور بیشتر باشد 130000 نفر بیشتر می شود و قوی تر
حال سبزوار بخشهای 70-80 کیلومتری شهرستان شده است جمعیتش با تربت جام دارد برابری می کند کشاورزی ازتربت جام کمتر می شود تکلیف سربداران و دکتر شریعتی درشهرستان داورزن است انتظار نداشته باش البته مسئولین سبزوار می دانند نباید مثل گذشته از بخش محروم گذشته شهرستان داورزن فعلی مایه بگذرند.
پنجم-قبلا گفتم اگر حرف تازه ای داری بزن نه بخشهای که با جدا شدن سبزوارکه سبزوار به شهر درجه دو تبدیل شده برای نیشابور فخر بفروشی فکری به حال ادعاهای گذشته که جمعیت با نیشابور برابر بود بکن-فکری به حال روزی خواری از بخشهای سابق بکن-فکری به حال فولاد سبزوار گذشته و فولاد جوین حال بکن…
بخواهی نخواهی گذشت دیگر سبزوار برای نیشابور هیچ رقیبی محسوب نمی شود چون فقط با فرودگاه تعطیل مثل سبزوار همه چیز تمام می شود این فرودگاه دیر یا زود اگر شده برای روزهای ملی نیشابور احداث می شود هرچند فعلا مجوز هواپیماهای تک موتوره در اردوگاه کشوری شهید رجایی گرفته شده
فعالیت کلیه ی هواپیماهای یک موتوره و ادوات پرنده فوق سبک در فضای اردوگاه تربیتی کشوری شهید رجایی نیشابورانجام می شود
اردوگاه فرهنگی ، تربیتی کشوری شهید رجایی نیشابوروابسته
به وزارت آموزش و پرورش در سال 71 با مشارکت سازمان هواپیمایی کشوری فعالیت
متقابلی را جهت ارتقاء سطح فرهنگ هوانوردی در سطح شهرستان آغاز نمود ه و مجوز
فعالیت هواپیماهای گلایدر را صادر نمودند . به لحاظ منحصر به فرد بودن منطقه
باغرود و چشم اندازهای زیبای کوهستانی منطقه ، اقداماتی در این سالها از طرف
اردوگاه شهید رجایی نیشابور و سازمان هواپیمایی کشوری در جهت پیشبرد اهداف پروازی
صورت پذیرفت که لاجرم سازمان هواپیمایی کشوری موافقت خویش را با فعالیت کلیه ی
هواپیماهای یک موتوره و ادوات پرنده فوق سبک در فضای اردوگاه تربیتی کشوری شهید
رجایی نیشابور اعلام داشت . در حال حاضر از این نوع فرودگاهها در کشور چهار نمونه
وجود دارد که این برای شهرستان نیشابور جای بسی افتخار است . این نوع هواپیماها
قابلیت پرواز تا فواصل دور دست را دارا می باشند و تا مسافتهای 1000 کیلومتر را با
یک بارسوخت گیری بنزین سوپر می توانند به انجام برسانند . لازم به ذکر است که که
ناظرین سازمان هواپیمایی کشوری ادامه فعالیت اردوگاه را منوط به تسطیح ، تعریض و
بهسازی آسفالت باند پرواز ، فراهم نمودن امکانات رفاهی برای مراجعین و ایجاد حصار
و فنس کشی در اطرف فرودگاه دانسته اند که جا دارد مسئولین استانی و شهرستان نسبت
به این مهم عنایت ویژه ای داشته باشند .
به نقل از روابط عمومی اردوگاه شهید رجایی در تاریخ 23/11/1391:8:26:16
به متفاوت
بنده خدا فقط سبزواری ها می دانند دانشگاه تربیت معلم پذیرش دانشجو عادی دارند تا قبل سال پیش که اسم ان عوض شد در کشور همه با توجه به اسم تربیت معلم ان با مرکز تربیت معلم اشتباه می گرفتند و کسی به غیر یکی دو شهر در خراسان رضوی برای ادامه تحصیل نمی آمد ای بگو دانشگاه معتبر………………
دربار دانشگاه فرهنگیان سبزوار یک دانشکده دارد که چند ماه قبل راه اندازی شد نیشابور از ابتدای سال91 راه اندازی کرده بود.
به متفاوت
یاداوری
گفتی درباره توانمندی سبزوار
اگر منظورت دانشگاه تربیت معلم سال گذشته و حکیم سبزواری فعلی در نظرات قبلی بارها از تعداد دانشجو در سبزوار و نیشابور بیان کردم خوشم میاد از رو نمی روی البته حق دارید کوزه ادعایی دانشگاهی-سربداران شهرستان داورزن-جمعیت کشاورزی جوین جغتای ناگهان افتاد شکست حالا یک فرودگاه بین المللییی با 2 پرواز فقط به تهران به قول معروف
لنگ کفش کهنه هم در بیابان نعمت است
باش باش و خوش باشید
به جواد
در مورد فاصله شهرها قبلا توضیح داده ام فقط توجیهی است که نیشابوری ها برای پوشاندن ضعف و ناکارآمدی خود می آورند.
اگرنه در استان و در کل کشور بازهم شهرستان هایی که با فاصله کمتر از 20 کیلومتر تشکیل شده اند وجود دارند.
از جمله خلیل آباد تا کاشمر که فقط 12 کیلومتر فاصله دارد.
و درآخر عرایض
1-جمعیت سبزوار در سرشماری سال90-319000 نفر با جدا شدن داورزن که جدا شد و ششتمد به بزودی سبزوار به حدود 250 تا260 هزار نفر می رسد احتمالا بعد از تربت جام
2- دانشگاه تربیت معلم سال قبل و حکیم سبزواری فعلی-امار جمعیت دانشجوی 2 شهر نیشابور سبزوار اختلافی ندارد فقط اختلاف به سوابق 20 چند سال سبزوار در برابر رشد بالای نیشابور فقط در کمتر از 5 سال این می گویند پتانسیل و عدم پتانسیل
و در شهرهای قوچان-تربت حیدریه-تربت جام-گناباد -کاشمر دارای دانشگاه دولتی هستند
3-سربداران -تنها رویداد تاریخی سبزوار که حکومت 30 تا40 سال محلی سربداران فقط در خراسان بوده که این مرکز ان سبزوار بوده و رهبر معنوی ان شیخ حسن جوری از نیشابور و خاستگاه ان شهرستان داورزن در 75 کیلومتری سبزوار در بخش باشتین
4-فرودگاه بین المللی 2 پرواز فقط به تهران-در تمام شهرهای مسیر تهران مشهد فقط سبزوار که100 سال از راه اهن محروم است یعنی روزانه بالغ بر 20قطار قیاس با 2 پرواز فقط به تهران
که این مزیت محسوب نمی شود هم در تعداد پرواز 2 تا و هم در مشهد روزانه بالغ بر 120 پرواز و در شهرهای کاشمر و گناباد در حال ساخت نیشابور فعلا شروع شده تک موتوره
در پایان مهم نیست در چه شهری زندگی می کنید هر شهری محترم است ولی نباید با فلسفه بافی سعی در بالابردن شهری کرد که در ان حد نیست وگرنه سبزوار و سبزواری ها افرادی قابل احترام هستند
از بحث فاصله شهرستان های تازه تأسیس یک نتیجه واضح می توان گرفت آن هم این که :
نیشابوری ها حتی آنقدر قدرت و مدیریت ندارند که شهرستان هایی در 20 کیلومتری خود را شهرستان کنند ولی در عوض مدیریت و قدرت سبزواری ها در حدی است که حتی مناطقی با 70 کیلومتر فاصله را هم از نظر دور نداشته اند و الآن شهرستان های جوین و جغتای و داورزن با وجود فاصله زیاد از سبزوار سال ها قبل به حق خود رسیده اند اما بخش زبرخان نیشابور بیخ گوش نیشابوری ها هنوز در حسرت شهرستان شدن است.
از بس نیشابوری ها تمرکز گرا هستند.و جرأت نمی کنند با جدا کردن زبرخان نیمی از جمعیت و صنعت و کشاورزی و مناطق دیدنی و گردشگری خود را از دست می دهند.
اما اخرش که چه ، در نهایت نیشابور بدون شهرستان اقماری که نمی تواند استان شود.
سبزوار الآن حداقل 5 شهرستان دارد(سبزوار ، جوین ، جغتای ، خوشاب و داورزن) و نیشابور 2 شهرستان (نیشابور و فیروزه)
یعنی نیشابور 3 شهرستان کمتر دارد پس اولویت با استان شدن سبزوار است.
به جواد
ر مورد فرودگاه نیشابورم خیلی خندیدیم.
دست به جک و لطیفه ات خوبه جواد نیشابوری
شما اول برید اون قطار اختصاصی رو که از دست دادید برگردونید ، فرودگاه پیش کش.
هر وقت اولین پرواز رو از فرودگاه نیشابور انجام دادید اون موقع بیاید حرفشو بزنید.
بنده خدا فرودگاه سبزوار الآن داره برای پروازهای حج و پروازهای خارجی به دبی و کشورهای آسیای میانه تلاش می کنه ، تو نیشابور دنبال اینن که به زور و بلا فرودگاه بزنن اونم چی هواپیمای تک موتوره !!!
پس سبزوار و کاشمر و تربت حیدریه و گناباد که فرودگاه درست و حسابی و اصولی دارن چی بگن؟
به جواد
در مورد دانشگاه حکیم سبزواری (تربیت معلم سبزوار) فقط ظاهراً تو نمی دونستی اطلاعاتت کم بود. به غیر از تو همه می دونستن
تازه من مطمئنم خود تو هم می دونستی ، خودتو زده بودی به اون راه فکر می کردی سر خوانندگان این سایت کلاه میره.
برو خودتو کمتر سر کار بگذار
وبسایت سبزوارما :
سبحانی فر خبر داد؛
افزایش پرواز های فرودگاه سبزوار
درپی کاهش پروازهای سبزوار دربهمن و اسفندماه 91 از 6 پرواز درهفته به 4 پرواز و در ابتدای فروردین ماه 92 از 4 پرواز به دوپرواز نماینده مردم سبزوار، جغتای ،جوین،خوشاب،داورزن و ششتمد در مجلس شورای اسلامی از برقراری پروازهای هواپیمایی درطول تمام هفته خبر داد.
سبحانی فر افزود که طی تماس تلفنی و مکاتبات انجام شده درچند روز اخیر ودرخواست از کاپیتان پهلوانی ریاست سازمان هواپیمایی کشور امروز جلسه ای در دفتر ایشان که با حضوراینجانب و آقایان محسنی و شعبانی فرماندار سبزوار و مدیران سازمان هواپیمایی کشوری و شرکت هواپیمایی آسمان برگزار شد پس از بحث و بررسی های زیاد مقرر شد 4 پرواز مجدد از سر گرفته شود و طی چند روز آینده 3 پرواز دیگر نیز اضافه شود که نهایتا هرشب از تهران به سبزوار و بالعکس پرواز خواهیم داشت
تاریخ 19/1/92
http://sabzevarema.com/show_news.php?c=4615
با مشاهده این وضعیت ها واقعا یک بار دیگر به این نتیجه می رسیم که نیشابور دیگر نه در سطح کشور بلکه در سطح استان خراسان رضوی هم شهر مهمی نیست. و بیشتر حیات این شهر به بخش های در شرف شهرستان شدن وابسته است و همین که مثلاً طلسم بخشی مثل زبرخان شکسته شود به یک یا دو شهرستان ارتقاء پیدا کند دیگر ، نیشابور که تا الآن روزی خوار زبرخان بوده و شهرک های صنعتی خیام و بینالود در بخش زبرخان را جزء صنایع خود حساب می کرده و سر مردم خراسان کلاه می گذاشته ، از ان به بعد دیگر نیشابور حتی به لحاظ صنعتی هم افت چشمگیری پیدا می کند و از بخش های سابق خود هم کمتر می شود.
از لحاظ دانشگاهی و فرودگاهی و اقتصادی و فاصله از مرکز استان و ورزش هم که نیشابور هیچ امتیاز خاصی ندارد در نتیجه نیشابور به زودی می شود یک شهر هم ردیف فریمان و تربت جام و خواف و رشتخوار . که فقط یک مقداری جمعیت بیشتری دارد. مثل روستایی که فقط کمی وسعتش بزرگ شده باشد.
خدمت همشهری عزیزم “یک دیدگاه متفاوت”
همشهری با جوابهای کوبنده و مستندتون که میدین باز شاهد طفره رفتن و نپذیرفتن از طرف آقا جواد هستیم. همه میدونیم که اگه آیه و سوره هم بیارید باز این آقا حرف خودش رو میزنه. مطمئن باشید همه جوابهای هر دو طرف رو خوندن و بهترین قضاوت رو میکنن که کی درست میگه. مطمئن باشید همه میتونن قضاوت کنن که کدوم طرف اغتشاش رو به این سایت هم کشید و دست به تخریب زد. همه میدونن کدوم شهر منطقی تر حرف زده و حرفاش مستند بوده. همه فهمیدن چه دروغهای کوچک و بزرگی در کدوم سایتها منتشر میشه و کدوم طرف در این سایت داره اطلاعات دروغ و بی اساس تحویل میده. از آمار دانشگاه گرفته تا آمار فرودگاه. این آقا جواد خیال میکنه با توجه به سابقه دروغ و اطلاعات بی پایه و غلط در نطرات قبلیش حرفاش خریدار داره. مثل جریان اسم دانشگاه های حکیم و فرهنگیان. نمونه دیگه همین تعداد پروازهای فرودگاه که طبق آخرین خبر همه روزه پرواز داره اما به وجود اینکه بارها آدرس نوشته شد این آقا میگه 2 طبق آمار قبل. من میگم بگذارید این آقا فکر میکنه همه ی حرفاش رو بقیه باور میکنند. بگذاریم مثلا همه ی اصلاعاتی که از دانشگاه میده درست باشه یا مثلا وقتی بدون مدرک میگه علوم تحقیقات نیشابور 3000 هزار نفر دانشجو داره، بگذار فکر کنه همه باور کردن. سر کی کلاه میره. فکر کردید همه این خبر به آدرس زیر رو نخوندن که توش نوشته علوم تحقیقات نیشابور حدود 1400 نفر دانشجو داره؟
” تاسیس واحد علوم و تحقیقات خراسان رضوی غیرقانونی بوده است”
http://www.khorasannews.com/News.aspx?type=2&year=1391&month=7&day=30&id=4509279
جدا متاسفم یرای این آقا که نمیدونم رو پیشونی سبزواریها و کاشمریها چی دیده که داره چپ و راست دروغ تحویل مخاطبا میده. طفلک فکر میکنه اینجا نیشابوره که تو هرسایت یا وبلاگی هر چیزی رو میشه به مخاطبان خوروند. مطمئن باشید آمارهایی که این آقا بصورت کیلویی میده و مثلا میگه در فلان زمینه سبزوار رتبه 20 یا 21یا … رو داره و در فلان چیز سوم یا چهارم، کسی باور نمیکنه.
مثلا وقتی ایشون در خیلی جاها ادعا میکنه که بخشها ی سابق سبزوار بخاطر فاصله ی زیاد ازسبزوار مستقل شدند یعنی فاصله از مرکز رو عاملی برای توسعه ی سیاسی یک بخش به شهرستان میدونه. پس مطمئنا در مقیاسی بزرگتر فاصله از مرکز رو عاملی حیاتی برای ارتقا از شهرستان به استان میدونه. یا وقتی همشهریش به نام “از دیار نیشابور” میگه اولویت با ایرانشهر و چابهاره چون این شهرها فاصله زیادی تا زاهدان دارند. این یعنی خودشون هم مهمترین و کلیدی ترین عامل رو در تشکیل استان فاصله میدونند.
اما وقتی آقا جواد در جایی دیگه از فاصله ی 20 کیلومتری بخشهای نیشابور به مزیتی برای نیشابور یاد میکنه این یعنی تناقض در گفتار یعنی عدم ثبات در حرف. این یعنی که این آقا چیزی برای گفتن نداره و به خاطر اینکه چیزی جواب داده باشه این حرفا رو میزنه کاملا معلومه دست پاچه و پشیمونه. همه فهمیدن که اگه ایشون میتونست جواب بده میومد مثالهای درست و واقعی که در برابر ادعاهاش زدیم رو جواب میداد. مثلا هنوز که هنوزه نتونسته بگه که اگه ملاک استان شدن جمعیت کل استانه چرا استان البرز با جمعیت بیش از دوبرابری استان قزوین دیرتر از قزوین استان شد. و یا اگه ملاک جمعیت خود مرکز استانه چرا قزوین که بیستمین شهر بزرگ کشوره زودتر از کرج که نزدیک چهار برابر قزوین و در ضمن پنجمین شهر بزرگ کشوره استان شد. این یک نمونه ی ساده که به ذهن هرکسی میرسه که این آقا توش مونده. همه میدونن برای هر ادعاش مثال نقض آوردیم اما اگه حتی یک استان که مثل نیشابور استان شده وجود میداشت مطمئنا پیراهن عثمان میکرد.
مطمئن باش وقتی بارها با سند میگی فرودگاه سبزوار همه روزه شده اما دوباره هی میگه دو پرواز دو پرواز، همه این رو فهمیدن که آقا این آدم نیومده حرف بشنوه بلکه اومده عقده هاش رو اینجا خالی کنه تا سبک بشه و بعد راحش رو بکشه و بره تو سایت شهر بعدی.
همشهری عزیز مطمئن باش این آقا از همه ی ماها بهتر از کاستیهای شهرش خبر داره. مثلا وقتی اینقدر سنگ آب و هوا رو به سینه میزنه بهتر از ما میدونه که در هیچ سایت معتبری از جمله گوگل خبری از درج آب و هوای نیشابور نیست. در حالی که در خراسان آب و هوای مشهد و سبزوار و تربت همیشه وجود داره. این هم مدرک
http://farnet.ir/1390/05/28/%D8%A2%D9%81%D8%AA%D8%A7%D8%A8%DB%8C-%DB%8C%D8%A7-%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%86%DB%8C%D8%9B-%D8%A8%D8%A7-%D9%86%D9%82%D8%B4%D9%87-%DA%AF%D9%88%DA%AF%D9%84-%D8%A7%D8%B2-%D9%88%D8%B6%D8%B9%DB%8C%D8%AA/
در نرم افزار Google Earth هم به همین صورته.
مطمئن باشید خودشون بهتر میدونن که در سایت مرجع آب و هوای ایران هم خبری از نام نیشابور در نقشه ی ایران نیست. این در حالیه که مشهد، کاشمر،قوچان،تربت،سبزوار و سرخس نامشون دیده میشه. این هم آدرس
http://www.havairan.com/
همشهری مطمئن باش نیشابوریها خودشون هم کم کم فهمیدن که همه ی شهرها غیر از نیشابور دارند کم کم میفهمند که تقسیم استان یک ضرورته. همه حال و روز این استان خراب شده رو میدونند چیه. مطمئن باش همه دادشون از این بی عدالتی ها در اومده. تا دیروز ما سبزواریها داد میزدیم حالا همه دارند همین رو میگن. همه به علت مجاورت با استانهای دیگه این رو فهمیدن. نمونه دیگه همین خبری که دیروز منتشر شد.
“تخصیص اعتبار به استان خراسان رضوی ناعادلانه است”
http://icana.ir/NewsPage.aspx?NewsID=224549
مطمئن باش نیشابوریها با مخالفت با تقسیم خراسان دارند روز به روز منزوی تر میشن. همشهری مطمئن باش ایشون با بد گویی و تخریب سبزوار و حرفهای بی اساس در سایتهای شهرهای مختلف بهتر از هر سبزواری تونسته به نفع سبزوار کار کنه. مثلا با سعی در ایجاد اختلاف و نداشتن منطق در کلام در سایت نسیم جوین باعث اتحاد بیش از پیش سبزوار و جوین شد. یعنی عدو شده است سبب خیر.
از من میشنوی شما زیاد توجه نکن بهش. بگذار به کارش ادامه بده و سبک شه چون داره سبزوار رو خوب بزرگ میکنه و با حرفایی که رد و بدل میشه شهر خودش داره ضرر میکنه.همه میدونن این کارها نشانه ی قدرت نیست بلکه نشانه ی ضعف و درماندگیست.
وقتی که بحث در مورد نظر شخصی یک نظردهنده گمنام در سایت خبرآنلاین بود که گفته بود پایتخت باید از تهران به نیشابور انتقال پیدا کند !!!!!!!!!!!!!!!! واقعاً بحث خیلی بانمک و خنده دار شده بود.
هر طور فکر می کردم می دیدم پایتخت شدن نیشابور می تواند همه دنیا را مانند بزرگترین لطیفه سیاسی بخنداند.
نیشابور بدون فرودگاه حتی شایستگی مرکز استان شدن هم ندارد ، زیرا در حال حاضر حتی مراکز استان هم ، باید دارای فرودگاه باشند. چه برسد به پایتخت
تصور کنید چه تعداد زیادی از مسافران داخلی و خارجی به پایتخت یک کشور مراجعه کنند!
آن وقت آنها باید دائما آویزان فرودگاه مشهد ، سبزوار و یا کاشمر و تربت حیدریه باشند.
یعنی اولین شرط لازم در نیشابور نیست چه برسد به بقیه شرایط
صنعت نیشابور هم که افت قابل توجهی پیدا کرده است.
همین الآن چناران به جای نیشابور قطب دوم صنعت خراسان است و نیشابور بعد از جدا شدن بخش زبرخان به لحاظ صنعتی از سبزوار هم عقب تر می افتد.
فاصله شهرها هم مهم نیست. چون شهرستان کاشمر و خلیل آباد فقط 12 کیلومتر با هم فاصله دارند ا ما همه شاخص هایشان جدا از هم حساب می شود.
لذا به محض اینکه زبرخان شهرستان شود ، تمام صنایع ، کشاورزی و جمعیت زبرخان جدا از نیشابور محسابه می شود و طفلکی برای نیشابوری ها هیچ چیز باقی نماند.
البته من فکر می کنم نیشابوری ها کلا آدم های خوبی هستند مثل کاشمری ها مثل سبزواری ها مثل تربتی ها ، ولی اگر نیشابوری ها از این توهم خود بزرگ بینی در بیایند و شهرشان را در اندازه های واقعی ببینند ، خودشان می فهمند که شهرستان بودن هم برایشان زیاد است چه رسد به مرکز استان شدن یا حتی پایتـــــــــــــــــــــخت شدن!!!!!!!
به متفاوت
من حقیقتا در نظرات قبلی بارها می خواستم بگوییم سبزوار نه کشاورزی نه صنعت نه تاریخ دارد همه اعاهای قبلی از دیگران بود با 70 -80 کیلومتر ان طرف تر فقط می توان در گروه های شهرهای …. قرار میگیرد البته جمعیت ان یکسان شده ولی به احترام هیچگاه نگفتم ولی حالا خودت اشاره کردی تشکر
سبزوار یک شهر هم ردیف فریمان(البته صنعت فریمان و کشاورزی بالاتر از سبزوار است ولی فرودگاه 2 پرواز و دانشگاه تربیت معلم سبزوار دارد) و تربت جام(کشاورزی بالاتر از سبزوار و در جمعیت تساوی با جدا شدن داورزن ششتمد ولی سبزوار یک فرودگاه با2 پرواز فقط به تهران دارد) و خواف(صنعت و کشاورزی با سبزوار برابر ولی فرودگاه 2 پرواز دانشگاه تربیت معلم سبزوار دارد) و رشتخوار . که فقط یک مقداری جمعیت بیشتری دارد. مثل روستایی که فقط کمی وسعتش بزرگ شده باشد.
به متفاوت
درباره فرودگاه نیشابور بخندید ولی درباره فرودگاه 2 پرواز فقط به سایت هواپیمایی آسمان در شرق رجوع کن نه حرف
درباره دانشگاه دو سال قبل خندید کلی مسخره می کردید که حال اختلافی در تعداد دانشجو نیست
جواد عزیز ما کشاورزی نداریم ولی استان سربداران دارای قطب کشاورزی به نام شهرستان جوین می باشد ما ما دکتر علی شریعتی نداریم ولی استان سربداران دارای دکتر علی شریعتی می باشد ما سربداران نداریم ولی استان سربداران خاستگاه سربدارن می باشد ما ما صنعت نداریم ولی استان سربداران دارای صنعت می باشد وخیلی چیز های دیگه درود بر شرف همهی هم استانی های عزیزم استان سربداران
به سبزواری لطفا از دیگران مایه نزارید.در سایت نسیم جوین امام جمعه و مردم جوابتان درباره فولاد جوین که مدعی فولاد سبزوار بودید دادن خوشم می اید از رو نمی روید
آره جوین کشاورزی داره البته تمام این مزیت مربوط به توسعه شهرستان جوین نه سبزوار سوال اگر این بخش مستعد سالیان بار سنگین سبزوار به دوش نمی کشید حالا یک شهرستان توسعه یافته نبود الان دیر نیست به شرطی همان قضیه بخشهای سابق پیش نیاید که دیگر اتفاق نخواهد افتاد
چطور سربداران مربوط به بخش باشتین داورزن هست شهرستانی با این مزیت تاریخی و شهرستان شریعتی ودر مسیر تهران مشهد ایا دلیل محرومیت بالا ان این نیست که به نام انها و به کام دیگران می شده البته دیگر شهرستان شده است با بودجه مستقل
باش می شه
به جواد
لطفا از دیگران مایه نگذار
وقتی در مورد جوین و نسیم جوین صحبت می کنی یادت بیاور که همان سایت نسیم جوین به تازگی در اتحادبا سبزواری ها مطلبی منتشر کرد با نام استان شدن با اتحاد جوین ، جغتای ، خوشاب ، داورزن ، ششتمد ، روداب و سبزوار
در همان جا هم یکی مثل تو از نیشابور که اول وانمود می کرد جوینی است ولی بعد معلوم شد نیشابوری است ((اصلا به احتمال زیاد خودت بودی)) با اسم رضا آمد و کلی نظر برای اختلاف افکندن بین جوین وسبزوار منتشر کرد اما روسیاه شد.
و فقط چند هفته بعد همه امام جمعه ها و فرمانداران شهرستان های غرب خراسان رضوی در سبزوار در دفتر دکتر محسنی نماینده مردم در مجلس گرد هم آمدند تا در با یکدیگر در مورد مسائل مهمی که خبری نشد ، گفتگو کنند.
اگر جوینی ها با سبزواری ها اختلاف داشتند و سبزوار را به مرکزیت نمی شناسند چرا این جلسه را در سبزوار پذیرفته اند و حضور یافته اند؟
این یک چیز مشخص است که جوین با سبزوار است. چون نزدیک ترین شهر به جوین همین سبزوار است.
و فاصله جوین با مشهد 300 کیلومتر ، فاصله جوین تا نیشابور 200 کیلومتر ، فاصله جوین تا بجنورد 140 کیلومتر و فاصله جوین به سبزوار از همه این شهرها کمتر و 75 کیلومتر است.
در نتیجه جوین با سبزوار در استان سربداران قرار خواهد گرفت. اگر هم تا قبل از تشکیل استان سربداران مثلا برای آسان شدن کارهای اداری جوین به خراسان شمالی برود ، باز بعد از تشکیل استان سربداران جوین به این استان بر می گردد.
مثل طبس که تا اول از خراسان رضوی جدا شد و به استان یزد پیوست و الآن بعد از تشکیل استان خراسان جنوبی ، چند وقت است که به این استان پیوسته.
این فقط آرزوی محال نیشابوری هاست که بین جوین و سبزوار جدایی و اختلاف بیاندازند تا خودشان بتوانند مرکز استان شوند. اما نیشابوری ها در خواب بی خبری هستند. چون اگر هم سبزوار نتواند ا ستان شود ، نیشابور هم نمی تواند . چون سبزواری ها عمرا زیر مجموعه نیشابور شوند و اگر سبزوار در غربی ترین نقطه استان بلاتکلیف باشد نیشابور هیچ وقت شانسی برای استان شدن ندارد.
وقتی جواد نیشابوری به مسائل شهرستان جوین در منطقه سبزوار اشاره می کند ، سریع این سوال به ذهن هر خواننده سبزواری و جوینی و کاشمری و … خطور می کند که نیشابوری ها اگر خیلی عرضه و توان دارند بروند به امور بخش های تابعه خود رسیدگی کنند
واقعاً چرا بخشی مثل زبرخان با وجود جمعیت 65 هزارنفری ، با وجود 4 نقطه شهری ، با وجود دو شهرک مهم صنعتی ، با وجود پتانسیل های کشاورزی که شهر خرو به پایتخت آلوی ایران معروف است و با وجود توانمندی های گردشگری مثل قدمگاه رضوی در بخش زبرخان ، چرا هنوز این بخش شهرستان نشده است ؟
قطعاً یا ناتوانی نیشابوری ها است یا این که نیشابوری ها می ترسند زبرخان را شهرستان کنند و بعد همه شاخص های توسعه یافتگیشان از سبزوار و کاشمر و تربت حیدریه هم پایین تر بیاید.
اما نیشابور برای استان شدن نیاز به شهرستان اقماری دارد و چاره ای نیست جز اینکه زبرخان را دیر یا زود شهرستان کند.
اگرنه می خواهد مرکز استان کدام شهرستان ها شود؟ نکند نیشابور با ا ین که هیچ چیز ندارد و حتی یک فرودگاه هم ندارد که حتی در هفته دو روز به تهران پرواز کند ، به فکر این است که کاشمر را جزء مستعمرات خود کند؟
کاشمر که خود دارای فرودگاه است و فاصله آن تا مرکز استان خیلی بیشتر از نیشابور است و مرزهای مشترک هم دارد با استان های دیگر و مثل نیشابور در وسط خراسان بین شهرهای مهم محاصره نشده است.
در مورد کشاورزی و صنعت :
کشاورزی ملاک استان شدن نیست.
مگر سمنان کشاورزی دارد ؟
مگر قم کشاورزی دارد؟
مگر بوشهر کشاورزی دارد؟
مگر زاهدان کشاورزی دارد ؟
مگر یزد کشاورزی دارد؟
تازه مگر سبزوار کشاورزی ندارد؟
فقط 20 کیلومتر از سبزوار به سمت بالا حرکت کنید به سنگ سفید و بقیه روستاهای شمال سبزوار در دامنه کوه سنگ سفید می رسید که سرشار از باغات میوه و زمین های کشاورزی هستند.
در شرق شهر سبزوار هم همین طور است با حدود 17 کیلومتر حرکت به سمت شرق به روستاهای باغجر ، سلیمانیه و خیرآباد می رسیم که بسیار خوش آب و هوا و دارای کشاورزی خوب هستند.
در جنوب غرب سبزوار روستاهای ابارش و خسروجرد هستند که با فاصله کم در حد 5 یا 6 کیلومتر کشاورزی دارند و بعضی از مردم سبزوار مقداری از سبزی تازه مورد نیاز خود را از زمین های این روستاها خیریداری می کنند.
این را هم یادآوری کنم که نیشابور هم اتفاقاً از این به بعد نه صنعت دارد نه کشاورزی.
چون به محض اینکه بخش زبرخان شهرستان شود دو شهرک مهم صنعتی که عمده صنایع نیشابور در آن است از نیشابور جدا می شوند و صنعت نیشابور که ا لآن بعد از مشهد و چناران در رتبه سوم استان است ، به رتبه نزدیک به سبزوار در ردیف های ششتم و هفتم سقوط می کند.
کشاورزی نیشابور هم نصف می شود چون بخش زبرخان بخش حاصل خیز و قطب کشاورزی نیشابور است
زبرخان پایتخت آلوی ایران است و نیشابوری ها به خاطر همه ا ین وابستگی ها که به زبرخان دارند ، تا به حال با اختلاف افکنی بین مردم بخش زبرخان جلو شهرستان شدن آن را گرفته اند.
اما بالاخره که چی؟
اگر نیشابور بخواهد استان شود باید حداقل چند شهرستان اقماری در اطراف خود داشته باشد یا نه؟
پس باید زبرخان را شهرستان کند و در عوض بپذیرد که صنعت و کشاورزی نیشابور حتی شاید از سبزوار و کاشمر هم کمتر بشود.
وقتی که تاریخ روز و ساعت هایی که این جواد نیشابوری میاد در سایت کاشمری ها نظر می گذاره و جواب سبزواری ها رو میده نگاه می کنم می بینم این بشر چه قدر ممکنه بیکار باشه که کلا از پای کامپیوتر در نمی یاد.
هر نظری که بچه های سبزوار می فرستن تقریبا یک یا دو ساعت بعد جواد پاسخ های من درآوردی خودشو با کلی دروغ و اطلاعات اشتباه ارسال کرده.
ولی ما سبزواری ها چون کارهای مهم تری داریم و همیشه به کارهای زیربنایی بیشتر از کارهای ظاهری و تبلیغاتی اهمیت دادیم برامون مهم نیست اگه چند روز هم بگذره و نیومده باشیم و جواب این نیشابوری ها رو نداده باشیم.
مهم اینه که هر مخاطبی که به این صفحه بیاد نظرات مربوط به سبزواری ها رو بیشتر می بینه . یک نگاه از بالا تا پایین بندازید خودتون می بینید که نظرات کدوم گروه بیشتر به چشم میاد.
فراوانی نظرات با اسم های یک دیدگاه متفاوت ، گل زیره و خراسان غربی خیلی بیشتر از اسم و نظرات جواده. و در نتیجه سبزواری ها بیشتر شانس خونده شدن دارن.
تازه من خودم شخصا از وقتی فهمیدم این جواد نیشابوری اصلا برای ((قانع نشدن)) به اینجا میاد و قرار نیست حرف حق رو بپذیره با این که اینجا کمتر حضور پیدا می کنم و جواب می دم ، اما به این معنی نیست که من به عنوان یک سبزواری با غیرت ساکت نشتستم .
بلکه دارم یک جور دیگه جواب می دم .
مثلاً توی وبلاگ خودم تصمیم دارم به ترتیب همه دخالت ها و دروغگویی های نیشابوری ها رو توضیح بدم و تشریح کنم .
اولین کارمو با افشای دروگویی سایت های نیشابور در مورد استان هایی که شاید در دولت های آینده تشکیل بشن شروع کردم.
اگه دوست داشتید ، به این آدرس مراجعه کنید و این مطلبو بخونید :
http://golezire.blogfa.com/post/35
به گل ریزه
درباره جوین
جوین شهرستان شده و مستقل دلیل درخواست امام جمعه از تغییر اسم فولاد جوین که هنوز ساخته نشده در همه جا فولاد سبزوار مطرح می شود
(((این برای چندمین بار است که نماینده مردم سبزوار از اصطلاح فولاد جوین استفاده می کند حال آن که نام این کارخانه فولاد سبزوار می باشد.
روز گذشته علی سبحانی فر از نهایی شدن قرارداد کارخانه فولاد جوین از طریق فاینانس با کشور چین خبر داد.
این برای چندمین بار است که نماینده مردم سبزوار از اصطلاح فولاد جوین استفاده می کند حال آن که نام این کارخانه فولاد سبزوار می باشد.
http://salamsarbedar.com/vdcc.1qia2bqxela82.html
درباره بخشهای نیشابور دیر یا زود شهرستان می شوند زیاد جوش نزن چون هم جمعیت دارند هم مستعد هستند
درباره صنعت نیشابور قبلا توضیح دادم تکرار مکررات فقط برای اطلاع مجتمع فولاد خراسان در غرب نیشابور با شهرک5000 هکتاری عطار
موضوع فرودگاه 2 پروازی -صد سال شهرستانهای بین مشهد و تهران روزانه بیش 20 قطار به تهران -اصفهان-اهواز… می روند فقط سبزوار که صدسال محروم است.این بحث فرودگاه ادامه بده چون تنها چیزی است سبزواری مدعی هستند که دیر یازود اگر شده برای روزهای ملی نیشابور در سال احداث می شود جهت اطلاع اختلاف کم تعداد دانشجویی که نتیجه حساسیت بود با کمتر5 سال می توان رقابت کند با 26 سال ادعا
اگر کمی به تحولات چند سال اخیر توجه کنی می بینی اصلا دیگر بحث مرکز استان شدن سبزوار دیگر نمی تواند مطرح شود به دلایل زیر
1-جمعیت پایین تر از نیشابور حتی با شهرستان شدن تمام بخشها
2-احداث 3 مرکز دانشگاهی در نیشابور_ دانشگاه نیشابور-دانشکده علوم پزشکی نیشابور-واحد علوم تحقیقات خراسان رضوی-
3-جدا شدن داورزن و شهرستان داورزن خاستگاه سربداران شد یعنی به صاحب اصلی داده شد
4- با شهرستان شدن جوین جغتای جمعیت رفت کشاورزی رفت
5- سبزوار مانده بدون کشاورزی-بدون صنعت -ادعای سربداران تمام شد-جمعیت برابر نیشابور حالا با تربت جام برابر شد-حالا به چسب به نوشته ای که فردی از ورامین نظرات خود را بیان کرده البته محترم است ولی ریئس جمهور استان شدن ورامین منوط به افزایش 500000 نفری ورامین به 1000000
در حال حاضر با شهرستان شدن قرچک و جدا شدن از ورامین جمعیت شهرستان ورامین250000 نفرشد
6-در ثانی خراسان رضوی اخرش در 20 سال اینده فقط تقسیم به 2 استان می تواند بشود چون همین تقسیمی سایر مناطق کشور مدعی می شوند حالا مدعی باشید ایا بخشهای سابق مایلند دوباره با سبزوار یکی شوند اصلا همان نسیم جوین می توانند تحقیق کنند
((انتقاد رئیس شورای جغتای از علوم پزشکی سبزوار
رئیس شورای شهر و شهرستان جغتای با اشاره به مشکلات بیمارستان این شهرستان، گفت: بیماران برای آزمایشهای ساده فیزیوتراپی و سایر خدمات پزشکی باید به سبزوار و یا مشهد مراجعه کنند و این در حالی است که جغتای شهرستان شده، اما از امکانات یک شهرستان برخوردار نیست.
احمد احمدی زاده با اشاره به نبود متخصص زنان، اطفال، رادیولوژی و ارتوپدی اظهار داشت: استاندار خراسان دستور داد که باید این کمبودها در جغتای برطرف شود و اگر پزشک متخصص راغب به حضور در این منطقه نبود، با او برخورد قانونی شود.
وی خاطرنشان کرد: با گذشت 6 ماه از آن تاریخ، حضور متخصصان مقطعی بوده و هیچ یک از آنان ساکن جغتای نشده اند، دو نفر آنان فوق تخصص قبول شده اند و مهر ماه سال جاری شهرستان را ترک می کنند و یک جراح هم در آینده قرار است به منطقه دیگری برود. در این بین تکلیف مردم چه می شود.
وی ادامه داد: تقاضای ما این است که بیمارستان جغتای به طور مستقیم زیر نظر دانشگاه علوم پزشکی مشهد اداره شود، چون دانشگاه سبزوار آن چنان که باید و شاید، به جغتای رسیدگی نمی کند.
او با انتقاد از پزشکان متخصص افزود: تمام متخصصان از مالیات مردم زحمتکش تحصیل می کنند و به درجات بالا می رسند، اما هنگامی که پای منافع آنان در میان باشد، با ادای احترام به این قشر زحمتکش حاضر نیستند به مناطق محروم بیایند. )))
ا همت مسئولان اسفراین مردم جوین و جغتای از فرستنده دیجیتال استفاده می کنند
با نصب ۲ فرستنده دیجیتال در اسفراین و روین ،شهروندان جغتایی و جوینی با چرخش آنتن هوایی خود به سمت اسفراین قادر خواهند بود کانالهای دیجیتال را دریافت نمایند.
در خور ذکر است که جهت دریافت این شبکه ها کافی است در گیرنده های دارای سخت افزار مناسب که معمولا در گیرنده جدید به صورت پیش فرض وجود دارد در قسمت تلویزیون دیجتال(DTV) به جستجوی کانال ها بپردازند و در گیرنده های فاقد این امکان ،از مبدل ست آپ باکس استفاده نماینده که جستجوی آن دقیقا مشابه مورد قبل می باشد.
در صورت جستجوس دستی موارد ذیل به شما کمک خواهد کرد راحت تر به کانال های مورد نظر دست یابید.
کانال ۵۵ فرکانس ۷۴۶MHZ شبکه های ۱،۲،۳،۴،۵،۶،۷ و خراسان شمالی و برخی از شبکه های رادیویی
کانال ۵۸ فرکانس ۷۷۰MHZ شبکه های مستند،نمایش،شما،پویا،بازار،پرس تی وی و iFILM
البته دریافت تصاویر با عنایت به دوری فرستنده های مذکور خالی از اشکال نمی باشد.
تمام تمرکز نیشابور فقط فرودگاه حداقل با 2 پرواز کمترین دلیل روزهای ملی نیشابور بعد سبزوار می ماند کویرش چون این دیگر نمی توان ساخت ایجاد کار بعدش کدام مسئولی جرات دارد در کنار سبزوار شهری که در همه چیز سر هست صحبت از استان شدن سبزوار کند در ضمن نیشابور یک فرودگاه برای هواپیمای تک موتوره دارد گمان نکنم در برابر فرودگاه 2 پرواز سبزوار خنده دارتر از این باشد فرودگاه مشهد روزانه 120 پرواز دارد و فرودگاه سبزوار 2 پرواز در هفته فقط به تهران
به جواد
در مورد بخش زبرخان نیشابور واقعا تا به حال هیچ پاسخ قانع کننده ای نداده ای
چرا نیشابوری ها نتوانسته اند بخش زبرخان را با 65 هزارنفر جمعیت و دوشهرک صنعتی مهم و پتانسیل های بالای کشاورزی و… تا به حال شهرستان کنند؟ در حالی که این بخش حتی می تواند به 2 شهرستان مستقل تبدیل شود.
این موضوع دو چیز را به ما ثابت میکند:
1- ناتوانی نیشابوری ها در رسیدگی به امورات اولیه مردم بخش های تابعه خود
2- ترس نیشابوری ها از اینکه با جدا شدن بخش زبرخان کلا همه صنعت ، کشاورزی وجمعیت نیشابور افت شدیدی پیدا کند.
حتی صنعت نیشابور با جدا شدن زبرخان از سبزوار هم کمتر می شود.
ضمنا نمی خواهد جوش شهرستان جوین را بزنی.
جوین یک شهرستان مستقل است و چون به سبزوار از همه جا نزدیک تر است موقع تشکیل استان سربداران جوین به این استان می پیوندد.
خودجوینی ها هم به استان سربداران علاقه دارند و در سایت هایشان از تشکیل استان سربداران حمایت کرده اند :
نسیم جوین :30 بهمن 91
استان شدن با اتحاد جوین ، جغتای ، خوشاب ، داورزن ، ششتمد ، روداب و سبزوار
http://nasim.joveyn.ir/?p=5304
//// جواد خان نیشابوری درمورد شهرک صنعتی عطار هم اینقدر دروغ نگو .
شهرک صنعتی عطار که اینقدر به دروغ پز آن را می دهید اصلا هنوز همه چیزش در حد صفر است ومسوولان نیشابور فقط چون دیده اند مردم نیشابور دوست دارند به دروغ از خودشان تعریف کنند یک کلاهی سر شما گذاشته و درمورد شهرک صنعتی عطار اغراق کرده اند.
شهرک صنعتی عطار در 25 ، فروردین سال 1386 مصوب شده است اما تا الآن هنوز هیچ کار خاصی برای آن انجام نشده و همه چیزش در حد صفر است.
این هم آدرس :
شهرک های صنعتی استان خراسان رضوی
http://khorasaniec.ir/city/38
پس لطفا نیشابوری ها برای چیزی که نه به بار است و نه به دار است اینقدر کلاس نگذارند.
در نتیجه نه تنها شهرک صنعتی عطار در صنعت خراسان جایی ندارد ، بلکه در دیگر شهرهای خراسان شهرک های صنعتی بزرگی در حال ساخت است که نیشابوری ها فقط باید بنشینند و حسرت بخورند از جمله :
مساحت شهرک صنعتی چناران به 1000 هکتار افزایش می یابد
چناران – مدیر شهرک صنعتی چناران گفت: با اجرای مرحله چهارم شهرک صنعتی چناران، مساحت این شهرک به 1000 هکتار افزایش می یابد.
[مساحت شهرک صنعتی چناران به 1000 هکتار افزایش می یابد]
(((به گزارش ایرنا، علیرضا اسلامی در گفت و گو با خبرنگاران افزود: با این اقدام شهرک مزبور، بزرگترین شهرک صنعتی شمال شرق کشور خواهد شد.)))
درمورد فرودگاه سبزوار :
نماینده سبزوار اعلام کرده که دارن پیگیری می کنن.پروازاش دوباره همه روزه بشه.
اینم ادرس :
http://sabzevarema.com/show_news.php?c=4615
اما واسه نیشابور چی کار کنیم که کلا فاقد فرودگاست؟ نیشابور کلا فرودگاه نداره که حالا بخواد سر پروازهاش صحبت کنه.
یعنی کلا چند سطح از سبزوار وبقیه شهرهای خراسان دارن فرودگاه می سازن پایین تره.
در پایان این رو هم بگم که با دیدگاه های دوستانم گل زیره و خراسان غربی کاملا موافقم.
درج اطلاعات دروغ وغلط ازجانب نیشابوری ها دیگه جواب نمی ده . مردم اونقدر اطلاعاتشون رفته بالا که دیگه کسی که به انتشار اطلاعات دروغ اقدام کنه انگار داره خودشو گول می زنه.
همین الآن بایداز جواد نیشابوری بپرسیم :
وقتی رسما رسانه های معتبر ومسوولان نیشابورهمین چند ماه قبل اعلام می کنن تعداد دانشجوهای واحد علوم تحقیقات و البته ببخشید (((پردیس علوم تحقیقات نیشابور))) 1400 نفره ، چرا کسی مثل جواد میاد بدون منبع و مدرک میگه تعداد دانشجوهای این دانشگاه 3000 نفره؟ یعنی آمار دوبرابر دروغ!!!
راستی چرا نیشابورنتونست تنها قطار اختصاصی خودش به تهران رو حفظ کنه واونو به تربت حیدریه باخت تا بعد از این در ایستگاه قطار تهران ، اسم نیشابور از مبدأ و مقصد ها حذف بشه ونیشابوری ها باید به عنوان مسافران سر راهی منتظر قطار تربت حیدریه یا مشهد بمونن و با قیمت بیشترسوار اون قطارها بشن؟
http://www.neyshabur.blogfa.com/post/188
به متفاوت
خوش باش (((یک سخن از یک بزرگ با کسی چیزی برای از دست دادن ندارد بحث نکن))
این یک جمله از نظر متفاوت((حتی صنعت نیشابور با جدا شدن زبرخان از سبزوار هم کمتر می شود.))
جواب -مجتمع فولاد خراسان در غرب نیشابور فقط برای همه روشن شود چه کسی دروغ می گوید سبزوار کی صنعت داشته که حالا با نیشابور که نه با جوین و جغتای قابل قیاس باشه
خبر چناران صحبت فرماندار محترم برای اینده ولی خبر مربوط به استانداری خراسان رضوی
(((گروه فضای مجازی /
87/06/04 – 16:31
شماره: 8706041069
آغاز عملیات اجرایی بزرگترین شهرک صنعتی خراسان رضوی
خبرگزاری فارس: همزمان با هفته دولت، کلنگ بزرگترین شهرک صنعتی استان به وسعت 5 هزار هکتار ظهر امروز با حضور مسئولان استانی در نیشابور به زمین خورد.
• Tweet
•
•
به گزارش خبرگزاری فارس از نیشابور، استاندار خراسان رضوی ظهر امروز در مراسم کلنگ زنی این شهرک صنعتی گفت: فعالیت های زیربنایی در نیشابور توسعه خوبی یافته است و زمینه رشد صنایع کوچک و بزرگ فراهم است. محمدجواد محمدی زاده به روند توسعه‌ای نیشابور در حوزه معدن به ویژه فیروزه، فولاد، صنایع غذایی و نساجی اشاره کرد و افزود: به دلیل ظرفیت شهرستان در بخش دامپروری و کشاورزی، صنایع وابسته به این بخشها رشد خوبی داشته است. وی اظهارداشت: پس از گذشت چندین سال از بهره برداری نخستین شهرک صنعتی نیشابور هنوز شاهد استقرار واحدهای با ارزشی در آن هستیم که در سطح ملی مطرح هستند. شهرک صنعتی عطار نیشابوری با مساحت 5 هزار هکتار و پیش بینی سرمایه گذاری صنعتی 8 هزار و 400 میلیارد ریال فعال خواهد شد. این شهرک صنعتی با اعتبار یک هزار میلیارد ریال و استقرار یک هزار و 680 واحد صنعتی، 42 هزار اشتغال مستقیم ایجاد می کند. انتهای پیام/ب)))
این هم از شهرک صنعتی عطار
http://isipo.ir/?part=news&inc=news&id=1283
فکری به حال 2 پرواز فرودگاه سبزوار نمایید روزانه بیش 20قطار از نیشابور می گذرد.یک دروغگویی تو همین سایت رسمی هواپیمایی 2 پرواز در هفته یعنی ورشکسته شدن حال های ادرس معرفی کن……
http://asemanshargh.ir/
خوشم میاد که حرفی ندارید بگید
واحد علوم تحقیقات خراسان رضوی بد جوری ادعاها شهر دوم دانشگاهی خراسان رضوی به باد داد سخت می دانم باش
یک نیشابوری با دلایل منطقی حریف چندتا سبزواری شده چند نفر به یک نفر!
این نظر توهم زدن یک سبزواری و جواب وبلاگ اسرار سبزواری از فرهنگ سازان با توهم سبزوار
((((مصطفی از سبزوار
0 مخالف 0 موافق
آخه مگه نیشابورم شهر حساب میشه که بیایم راجبش جدل کنیم آخه مگه توش …… داره که بیایم راجبش گفت و گو کنیم
آخه سبزوار که 999…………….99999999999999999999999999999999999999999999999999999999999999999999999999999999999999999999999999999999999999999999 با نیشابور فرق داره
نیشابوریا برن یه 999 سال بعد از استان شدن سبزوار بیان شاید برای اونا یک کاری بکنیم اسرارنامه: با سلام و احترام خدمت شما دوست و نظر دهنده گرامی.
آقا مصطفی هر چند واقعاً شهرستان نیشابور در بحث استان شدن قابل مقایسه با سبزوار نیست و واقعاً در چندین اولویت بعد از سبزوار قرار دارد ، اما درست نیست که تمام توانمندی های فرهنگی ، تاریخی و اجتماعی این شهر را از یاد ببریم.
به هرحال نیشابور نیز همواره پابه پای سبزوار یکی از شهرهای مهم خراسان بوده و در دوره کنونی نیز فضلا و فرهیختگان متعددی دارد . این شهر حتی در دوره نهضت سربداران اولین حکومت مردمی شیعه در ایران ، افتخار داشته است ، در قلمرو این حکومت قرار بگیرد و حدود ده ها سال ، یکی از شهرهای تابعه دارالمومنین سبزوار پایتخت حکومت ملی مذهبی سربداران باشد.
در نتیجه حتی اگر نیشابور به این زودی ها (تا چند دهه آینده) نتواند استان شود ، اما احترام و ارزشمندی آن به جای خود باقی است.
پیروز باشید…))))
جواب-چرا در همان وبلاگ جوابشان نمی دهی چون هرچه می خواهند و با توهماتشان یکسان هست فقط منتشر می شود
درباره نظر دهنده دیگر لازم به پاسخ نیست رنگ رخساره نشان از سر(درد) درون دارد
حال خط سوم پاسخ قشر فرهنگی سبزوار
(((اآقا مصطفی هر چند واقعاً شهرستان نیشابور در بحث استان شدن قابل مقایسه با سبزوار نیست و واقعاً در چندین اولویت بعد از سبزوار قرار دارد)))
1-اگر منظور جمعیت در حال حاضر بیش 100000 نفر نیشابور بیشتر
2-صنعت و کشاورزی -سبزوار با بخشهای سابق خود نمی تواند برابری کند
3-اگر منظور دانشگاه-جمعیت دانشجویی اختلافی زیادی ندارد
4-اگر منظور سربداران است که متعلق به بخش باشتین شهرستان داورزن است پس پیشینه تاریخی ندارد
5-فقط فرودگاه با 2 پرواز فقط به تهران البته 100 سال تمام شهرهای بین مشهد تهران روزانه بیش 20 قطار می گذارد ولی سبزوار خیر
می بینم که توهم نیشابوری ها هنوز ادامه داره
خوشم از این میاد که همه داریم می بینیم نیشابوری هایی مثل جواد در بحث منطقی از سبزواری ها شکست خوردن و دیگه جرأت نمی کنن در سایت اسرارنامه نظر ارسال کنن چون واقعا دیدن که حرف حساب ندارن
اما بیچاره ها چون دماغشون سوخته برای اینکه بالاخره دلشونو خالی کنن مثل این بچه های کوچیک راه افتادن به جاهای دیگه ولی بدبختا با این کارا دارن آبروی خودشونو بیشتر می برن.
من که هر روز نظرات مردم در سایت اسرارنامه وجواب های اسرارنامه رو می خونم واقعا الان دیگه دستم اومده نیشابوری ها دارن چه قدر الکی خودشونو به زمین و آسمون می زنن که توانمندی های نداشته شونو برای مرکز استان شدن به زور به بقیه شهرهای خراسان ثابت کنن ولی بیچاره ها نمی دونن که دیگه دوران توهم نیشابوری ها گذشته و چون جریان اطلاعات خیلی زیاد شده دیگه نیشابوری ها نمی تونن با دروغ گویی و انتشار اطلاعات غلط در سایت هاشون سر دیگران کلاه بگذارن.
سایت اسرارنامه واقعا شده یک منبع و مرجع فکری و اطلاعاتی خوب برای بعضی از شهرهای خراسان. هرچند این سایت در اصل برای سبزوار کار می کنه اما اطلاعات و آمار و ارقام خوبی در مورد بقیه مناطق خراسان هم داره.
من خودم توی اسرارنامه فهمیدم توی کاشمر وگنابادم فرودگاه داره ساخته میشه و با وضعیت دانشگاهی ، صنعتی وتاریخی و فرهنگی بعضی شهرهای خراسانم بیشتر آَشنا شدم.
در قدرت و اثرگذاری اسرارنامه همین بس که فردی مثل جواد میره هر روز مطالب اسرارنامه رو می خونه و چون زورش به اسرارنامه نمی رسه بیچاره نظرات رو از اونجا بر می داره میاد یک جای دیگه نقد و بررسی میکنه.
این یعنی نهایت بیچارگی . یا باید کلا یک سایت رو قبول نداشته باشی و به نظرات و مطالبش اهمیت قائل نشی و به فکر جواب دادن بهش نباشی یا اگه مطالبش برات مهمه و بحث برانگیزه اگه جرأتشو داری همونجا جواب بدی.
جالبه این حرف ها یک جای دیگه مطرح میشه این جواد بیچاره میاد یک جای دیگه جواب میده !!!
قضاوت با خوانندگان
حتما حتما به اسرارنامه مراجعه کنید و آخرین مطالب ونظرات خوانندگان وپاسخ های اسرارنامه رو بخونید.
http://www.asrarnameh.com/essays.php?id=555
یک دلیلی که این روزها من خودم به شخصه کمتر اینجا میام اینه که می بینم اسرارنامه جای خودشو باز کرده و مطالبش اثرگذاری و بازدید های خاص خودشو داره.
به گل زیره
باز هم توهم این وبلاگ سبزواری ان قدر گاف داده در ادامه می اورم
من در وبلاگ وزین نسیم جوین و خوزستان شمالی یا همین وبلاگ مستقل بارها با این قشر فرهنگی توهم زده با دلیل جواب توهمات داده ام
به نظر دوستان ایا سبزوار جزئ قطبهای مذهبی خراسان رضوی هنوز احتیاط کرده این ادعا مثل سایر ادعاها کمی مایه توهم داره مثل تنها مزیت سبزوار نسبت به تعدادی از شهرستان فرودگاه بین المللی با 2 پرواز فقط به تهران صد سال از راه اهن محرومند حالا مدعی فرودگاه بین المللی
((((سبزوار قطب زیارتی و مذهبی شرق کشور
سبزوار قطب زیارتی و مذهبی شرق کشور
وبسایت علوم اجتماعی ششتمد در آخرین روزهای سال 90 طی انتشار مقاله ای سبزوار را به عنوان قطب زیارتی شرق کشور پس از مشهد مقدس معرفی کرد و تأکید نمود که از لحاظ جاذبه های مذهبی و زیارتی این توانمندی در سبزوار هست که در صورت توجه و رسیدگی مناسب مردم و مسئولین به این توانمندی ها ، گردشگران و زائران زیادی همه ساله بتوانند جذب جاذبه های این شهر شوند.
این وبسایت همچنین به صورت مختصر به توضیح و تشریح برخی توانمندی های بالقوه شهرستان سبزوار برای معرفی شدن به عنوان قطب مذهبی و زیارتی اشاره نمود.
هرچند مقاله مورد بحث از گروه علوم اجتماعی ششتمد با استناد به دلایلی که در آن مطرح شده است، اساساً تحلیل صحیحی به نظر می رسد ، اما اگر مجله اینترنتی اسرارنامه بخواهد با احتیاط بیشتری در این زمینه اظهار نظر کند سبزوار را به جای اولین یا دومین قطب زیارتی و مذهبی پس از مشهد مقدس ، به عنوان یکی از قطب های اصلی زیارتی و مذهبی در شرق کشور معرفی می کند. و شهرهای دیگری چون طبس در استان یزد و نیشابوردر خراسان رضوی را نیز هریک به دلیل وجود چند آرامگاه متبرکه و اماکن تاریخی و مذهبی به عنوان شهرهایی به حساب می آورد که می توانند در کنار سبزوار به عنوان قطب های مذهبی و زیارتی شرق کشور معرفی شوند.
این مقاله جای بحث و تحلیل بیشتری دارد که انشاالله در آینده در همین مجله به آن خواهیم پرداخت . اما در اینجا بد نیست متن کامل مطلب نوشته شده توسط گروه علوم اجتماعی منطقه ششتمد را مطالعه کنیم :
سبزوار دومین قطب زیارتی پس از مشهد مقدس در شرق
شهر سبزوار به دلیل موقعیت ویژه خود در غرب خراسان و به عنوان دروازه ورودی خراسان و شمال شرق کشورسالانه پذیرای میلیون ها زائر امام رضا (ع) است ، علاوه بر این باید مسافران که از مسیر سبزوار به جنوب و شرق کشوریا شمال و تهران تردد می کنند افزود و این خود، نشان دهنده اهمیت فوق العاده موقعیت سبزوار در شمال شرق کشور است . دیار سربداران بیش از پانصد اثر تاریخی و باستانی دارد که با توجه به موارد فوق و این همه قابلیت باید این شهرجزء ده شهر اول کشور در زمینه جذب گردشگری و اقامت بازدید کنندگان باشد اما واقعیت چیز دیگری را نشان می دهد.
تنها در زمینه گردشگری مذهبی این شهر دارای چندین مسجد قدیمی با قدمت بالای هفتصد سال است مانند مسجد پامنار و مسجد جامع و چندین امامزاده و بقعه متبرکه که مهمترین آنها امام زاده شعیب (ع) ، امام زاده یحیی (ع) و امام زاده حسن (ع) میباشند.
با توجه به عبورمیلیون ها زائر و مسافراز سبزوار باعث تاسف است که میزان گردشگران مذهبی و اقامت زائران به منظور استفاده از اماکن متبرکه شهر سبزوار رقم قابل توجهی نیست.
فضاهای نامناسب ، فرسوده و کوچک و عدم رسیدگی و بهسازی
نبود امکانات و خدمات رفاهی و اقامتی
کمبود تبایغات و تابلوهای راهنما و پوسترها در جهت معرفی و شناسایی آثار
با انجام برنامه ریزی و اجرای طرح هایی منطقی و سازگار با محیط معنوی آثار که کمبودهای فوق را هم برطرف می کند ،
شهر سبزوار بعد از مشهد مقدس به دومین مقصد زائران و مسافران تبدیل میشود.
در این زمینه ادارات و نهادهایی مانند:اوقاف ، میراث فرهنگی و گردشگر، آستان قدس رضوی ، شهرداری سبزوار و همینطور صدا و سیما و رسانه ها نقش اصلی را ایفا می کنند.
(منبع : وبلاگ گروه علوم اجتماعی منطقه ششتمد)
شما مخاطبین گرامی نیز در این زمینه نظرتان را با ما در میان بگذارید . سبزوار را از لحاظ پتانسیل های بالقوه و بالفعل برای تبدیل شدن به قطب مذهبی و زیارتی استان خراسان رضوی چگونه ارزیابی می کنید؟
چه شهرهای دیگری را در این ویژگی در شرق کشور به عنوان رقیب سبزوار می شناسید؟
کدام شهرها در معرفی خود در این زمینه موفق بوده اند ؟))
http://www.asrarnameh.com/news.php?id=384
اینهم جهش صنعتی وبلاک اسرار سبزواری گل زیره خیلی ترسیدم
حالا به نظر دوستان یک کارخانه سیمان در 115 کیلومتری سبزوار(بخش روداب در 75 کیلومتری شهر روداب به پروند) و یا کارخانه سیمان شهرستانهای دیگر مثل خوشاب… جدا چه جهشی سبزوار داشته و شهرهای دیگر فلان فلان این اگر توهم نیست پس چیه
(((آمادگی کامل سبزوار برای تجربه یک جهش صنعتی بزرگ
آمادگی کامل سبزوار برای تجربه یک جهش صنعتی بزرگ
استقرار صنایع بزرگ و کوچک در هر جامعه ای یکی از عوامل موثر و مهم در رسیدن آن جامعه به توسعه پایدار است.
البته این بدان معنا نیست که استقرار هر نوع صنعتی ، با هر نوع هزینه و اقتضائاتی ، بتواند جامعه را به سمت توسعه پایدار سوق دهد. بلکه حتی ، ایجاد صنایعی که با شهر یا کشور محل استقرار سنخیت زیست محیطی ، فرهنگی ، مصرفی یا علمی نداشته باشند یا برای استقرار آن ها برنامه ریزی کافی و صحیح صورت نگرفته باشد ، در نهایت ممکن است به زیان های جبران ناپذیری منجر شوند.
لذا استقرار هر نوع صنعتی در مناطق مختلف باید حتماً با رعایت اصول خاص علمی ، اجتماعی و زیست محیطی انجام شود و همچنین برای حصول توسعه پایدار لازم است ، سایر زیرساخت های ضروری نیز فراهم آید وتنها به رشد خام صنعتی یک منطقه اکتفا نشود.
اگر با در نظر گرفتن همه شرایط پیش گفته ، صنایع متعددی در شهرها و نواحی گوناگون ایجاد شود، چرخ اقتصاد کشور به خوبی به جریان خواهد افتاد و توسعه پایدار را برای آن جامعه به ارمغان خواهدآورد.
پس از بیان این مقدمه کوتاه اگر نگاهی به نحوه رشد و استقرار صنایع در خراسان داشته باشیم ، در می یابیم رشد صنعتی در این استان در گذشته به شکلی کاملاً غیرعلمی ونامتوازن صورت گرفته بود که به موجب آن تنها دو شهرستان مشهد و نیشابور با تکیه به برخی مختصات طبیعی وجغرافیایی خود ، فرصت رشد صنعتی را به دست آورده بودند.
اما با توجه به تفاوت اساسی بین مفهوم رشد و مفهوم توسعه باید گفت این سرمایه گذاری های صنعتی عجولانه و بی تدبیرانه که تا چند سال قبل عمدتاً توسط دولت صورت می گرفت هرچند به اشتغال شمار زیادی از جوانان این شهرها منجر شد ،لیکن عملاً به توسعه پایدار مشهد و نیشابور نیانجامید وحتی برخی زیان های زیست محیطی و خسارات جبران ناپذیر طبیعی را ایجاد کرد که در آینده نیز می توانند ، مانع توسعه صحیح این شهرها باشند.
البته شهر مشهد با اتکا به سایر توانمندی های خود ، از جمله وجود بارگاه سراسر خیر و برکت ثامن الحجج علی بن موسی الرضا (ع) به هرحال توانست مسیر توسعه مطلوب را بپیماید و امروز به معنای واقعی یک شهر مهم و اثرگذار در کشور محسوب شود.
اما متأسفانه رشد نامتوازن و بدون مطالعه کافی صنعت در نیشابور آسیب های جبران ناپذیری را بر پیکر توسعه این شهر عزیز خراسان وارد آورد.
به عنوان مثال نیروگاه سیکل ترکیبی نیشابور که یکی از زیرساخت های توسعه صنعتی این شهرستان محسوب می شود ، عملاً موجب ایجاد تغییرات منفی در وضعیت آب وهوایی و کاهش میانگین بارندگی های این شهرستان شد . (منبع1) و (منبع 2)
همچنین استقرار عجولانه و بدون برنامه ریزی سایر صنایع کوچک و بزرگ نیز در شهرستان نیشابور آسیب هایی جدی به ساختار طبیعی این شهرستان وارد آورده است که در طولانی مدت ضرر این صنایع از سود آنها بیشتر شده است.(منبع 1) ، (منبع2) ، (منبع3) ، (منبع4)
در نقطه مقابل از آنجایی که نیشابور با سرگرم شدن به رشد بادآورده صنعتی از رشد دادن سایر زیرساخت های اساسی توسعه ، از جمله احداث فرودگاه ، تأسیس دانشگاه های معتبر ملی ، رونق فعالیت های جوان پسند ورزشی ، گسترش ساختارهای اجتماعی ، کوچک کردن حوزه مدیریتی و سیاسی با ایجاد شهرستان های جدید و … غافل ماند ، این شهر در پیمودن مسیر توسعه پایدار تا به امروز موفقیت شایسته ای به دست نیاورده و هنوز نیازمند آن است که برای ایفای نقش اثرگذار در آینده سیاسی ، اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی خراسان به طور جد به فکر ایجاد سایرزیرساخت های اساسی توسعه باشد.
حتی در سال های اخیر پس از توقف سرمایه گذاری های دولت در بخش صنعتی و ورود پررنگ تر بخش خصوصی به این وادی ، به تدریج شاهد ظهور قطب های جدیدی در صنعت خراسان هستیم که البته بیش از گذشته به توانمندی ها و اقتضائات منطقه ای توجه دارند و حتی به لحاظ صنعتی نیز جایگاه نیشابور را به عنوان یکی از قطب های اصلی صنعت خراسان ، متزلزل کرده اند.
در تکمیل این گفته بد نیست اشاره کنیم در حال حاضر بزرگترین شهرک صنعتی شمال شرق کشور در شهرستان چناران قرار دارد.(منبع 1) ، (منبع 2)
همچنین طبق اعلام مسوولان و برنامه ریزی های انجام شده ، شهرستان چناران درحال تبدیل به قطب دوم صنعت خراسان ، پس از مشهد مقدس است.(منبع)
شهرستان های جوین و جغتای در شمال خطه سربداران نیز هریک با برخورداری از صنایع متعدد در حال تبدیل شدن به قطب های صنعتی با اهمیتی در خراسان هستند .(منبع1) ، (منبع2)
شهرستان سرخس نیز با پالایشگاه گاز خانگیران وصنایع جانبی آن یکی از اصلی ترین قطب های صنعتی شمال شرق کشور است که بارها اخبار و گزارش های مربوط به آن از بخش های خبری شبکه های سراسری صدا و سیما پخش شده است.
پالایشگاه خانگیران سرخس یکی از بزرگترین مجموعه های گازی جهان است و تولیدات آن به نقاط مختلفی در داخل و خارج از کشور صادر می شود. لذا اگر حتی سرخس را در کنار مشهد اولین قطب صنعتی خراسان بدانیم ، بی راه نگفته ایم.(منبع1) ، (منبع2) ، (منبع3)
شهرستان های تربت حیدریه ، خواف و زاوه نیز به سرعت مسیر رشد صنعتی را می پیمایند.
شهر جدید بینالود که به لحاظ سیاسی ،اداری واقتصادی یکی از شهرهای اقماری و وابسته به مشهد مقدس است ، (منبع) در منطقه جنوب غربی مشهد مجموعه صنعتی بزرگی را پدید آورده است که کارخانه ایران خودرو خراسان در آن مجموعه جای دارد.(منبع : وبسایت رسمی ایران خودرو خراسان)
طبق برنامه ریزی های اولیه ، در آینده ای نزدیک بینالود مانند گلبهار از وابستگی مشهد خارج خواهد شد و به یک شهرستان جدید در پیرامون مشهد ارتقاء خواهد یافت و بدین ترتیب رسماً یک قطب صنعتی بزرگ دیگر در شمال شرق کشور ظهور خواهد کرد.
مردمان شهرستان سبزوار نیز در سال های اخیر به صورتی آگاهانه و مبتنی براصول علمی در تلاش و تکاپویی جدی برای فراهم آوردن زمینه های رشد صنعتی شهر و دیار خود بوده اند.
حتی همین حالا سبزوار به عنوان قطب تولید سیمان در شرق کشور شناخته می شود. (منبع1) ، (منبع2)
دلیل این رشد سریع قطعاً ، فراهم آمدن تمامی زیرساخت های ضروری برای توسعه صنعتی در شهر سبزوار است.
در توضیح این مطلب باید گفت : سبزوار که هم اکنون یکی از بزرگترین شهرهای شمال شرق ایران است و جمعیت آن از چند مرکز استان کشور بیشتر می باشد ، بعد از مشهد مقدس در میان شهرستان های 30 گانه خراسان رضوی ، تنها شهرستانی است که از یک فرودگاه فعال با پروازهای داخلی و خارجی برخوردار است که شمار پروازهای آن از نخستین سال افتتاح تا کنون دائماً درحال افزایش بوده است.
طبق نظر کارشناسان ، «فرودگاه ها از با ارزش ترین زیر ساخت های جوامع پیشرفته محسوب می شوند و به دلیل برخورداری از پتانسیل های مختلف، در رشد اقتصادی کشور ها و کمک به ایجاد توسعه پایدار نقش مهمی دارند . ارزش و اهمیت فرودگاه ها در دنیای امروز به حدی است که برخی کارشناسان، فرودگاه ها را لوکوموتیو اقتصادی هر کشور توصیف می کنند و وجود فرودگاه های پررونق و کارآمد را عامل رشد اقتصادی و توسعه‌ی پایدار می دانند.»
(منبع:سیبنا ، پایگاه خبری اقتصاد ایران) ، (منبع2)
با توجه به آنچه گفته شد ، وجود فرودگاه آن هم از نوع بین المللی در شهرستان سبزوار ، اساسی ترین عامل زیرساختی برای توسعه پایدار غرب خراسان رضوی را در همه زمینه ها از جمله در زمینه صنعتی فراهم آورده است.
به جز فرودگاه بین المللی ، زمینه های زیرساختی دیگری نظیر احداث دستک راه آهن و اتصال سبزوار به راه آهن سراسری تهران – مشهد ، عبور خط لوله 48 اینچ انتقال گاز به عنوان پرقدرت ترین خط لوله گاز کشور از سبزوار ، اخذ مجوز احداث منطقه ویژه اقتصادی با کارکرد تجاری وصنعتی در سبزوار ، قرار گرفتن سبزوار در شاهراه ارتباطی شمال شرق کشور با عبور جاده های اصلی به 4 جهت شمال ، جنوب ، شرق و غرب از این شهرستان و واقع شدن سبزوار در محل تلاقی جاده ارتباطی شهرهای مشهد ، نیشابور ، داورزن ، شاهرود(استان سمنان) ، خوشاب ، قوچان ، درگز ، جوین ، اسفراین ، بجنورد (استان خراسان شمالی) ، ششتمد ، بردسکن ، طبس (استان یزد) و سایر نواحی کشور …عبور آزادراه با اهمیت حرم تا حرم از محدوده حریم شهری سبزوار ، وجود سرمایه های بانکی انبوه در بانک های سبزوار (منبع)، وجود پویایی های لازم در بخش خصوصی و توسعه ساختارهای اجتماعی دیار سربداران (منبع) (منبع)،… همه زمینه های لازم برای جهش صنعتی والبته توسعه پایدار سبزوار را فراهم آورده اند.
وجود دشت های وسیع و زمین های غیرزراعی کافی جهت استقرار هرنوع صنعت ، برخورداری از مزیت وزش بادهای پرقدرت در برخی فصول سال و تابش تقریباً همیشگی و شفاف خورشید جهت تولید انرژی پاک ، وجود منابع غنی معدنی ، وجود تولیدات کشاورزی و باغی متنوع نیز از جمله توانمندی های طبیعی خطه سربداران در جهت رشد و توسعه صنعتی است.
حتی قرار گرفتن سبزوار در یک منطقه نیمه بیابانی نیز برخلاف تصور عامیانه رایج در واقع هیچ مانعی برای رشد صنعتی این شهرستان محسوب نمی شود.(منبع)
بهترین مثال های تأیید کننده این ادعا رشد صنعتی مناسب و استقرار شمار قابل توجهی از صنایع مادر در شهرهای یزد و سمنان و منطقه سلفچگان قم است که به معنای واقعی مناطقی بیابانی و خشک در حوالی کویرهای مرکزی کشور ، هستند.
در کل باید گفت به دلیل وجود همه توانمندی های زیرساختی فوق است که در سال های اخیر شاهد ایجاد یک خیز بلند صنعتی در شهرستان سبزوار بوده ایم. به طوری که هم اکنون به جزصنایع متعددی که در شهرستان های اقماری سبزوار شکل گرفته و یا در حال احداث است ، چندین پروژه مهم صنعتی نیز در خود شهر سبزوار به طور همزمان در حال پیگیری است که هرچند اجرای آنها کمی زمان بر است و فراز و فرودهای خاص خود را خواهد داشت ، اما در نهایت جایگاه سبزوار را در آینده به مرتبه یکی از قطب های اصلی وتعیین کننده صنعتی در استان و کشور ارتقاء خواهد داد.
مجتمع داروسازی طه سبزوار (منبع) ، کارخانه تولید پودر پی سی سی برای اولین بار در خاورمیانه (منبع) ، مجتمع پتروشیمی و پالایشگاهی ستاره خراسان (منبع) به عنوان معدود پالایشگاه های نفتی موجوددر شرق کشور ، مجموعه کارخانه های کوچک و بزرگ در حال احداث در شهرک صنعتی شماره یک و دو سبزوار همگی پروژه های صنعتی متعدد و البته مهمی هستندکه اجرای آنها در حال رقم زدن جهش مناسب صنعتی برای سبزوار است. (منبع)
در ماه های اخیر نیز دارالمومنین سبزوار شاهد برگزاری یک اجتماع بزرگ صنعتی بود که درآن معاون وزیرصنعت ، معدن وتجارت به همراه شمار زیادی از مسوولان بلندپایه صنعتی کشورو استان در جمع صنعتگران سبزوار حضور یافتند و مسائل صنعت این شهر را از نزدیک مورد بررسی قرار دادند.(منبع)
این جلسه کم نظیر که معمولاً در شهرستان های غیرمرکز استان برگزار نمی شود ، با همت و پیگیری های نمایندگان مردم سبزوار درمجلس شورای اسلامی آقایان دکتر محسنی و مهندس سبحانی تحقق یافت و به لحاظ مالی ، اعتباری و اداری آورده های خوبی برای صنایع سبزوار بزرگ (سبزوار ، جوین ، جغتای ، خوشاب ، داورزن ، ششتمد و روداب) داشت.(منبع)
ناگفته نماند که برخی توانمندیی های که در سطر های بالا بدان اشاره شد ، علاوه بر اینکه زیرساخت های مناسبی برای توسعه صنعت سبزوار هستند ، به خودی خود نیز از ارزش های اقتصادی مستقلی برای غرب خراسان رضوی برخوردارند و به توسعه پایدار این منقطه در آینده یاری خواهند رساند.
به عنوان مثال فرودگاه بین المللی ومنطقه ویژه اقتصادی نه فقط به عنوان طرح هایی زیرساختی برای رشد صنعت بلکه هریک خود به عنوان پروژه هایی مادر و حائز اهمیت در توسعه پایدار خطه سربداران ایفای نقش کرده وخواهند کرد.
در پایان با توجه به اینکه همه شرایط لازم برای رشد وتوسعه صنعتی خطه سربداران فراهم آمده است ، امید می رود مسوولان ونمایندگان مربوطه پس از انجام مطالعه و برنامه ریزی های کافی ، تدابیر لازم را جهت جذب هرچه سریعتر سرمایه گذاران داخلی و خارجی به منطقه فراهم آورند و ایجاد صنایع مادر در هر یک از شهرستان های سبزوار ، داورزن ، ششتمد و خوشاب را به عنوان یکی از مطالبات اساسی مردم ، جدی بگیرند. همچنین مسوولان باید جهت شکوفایی هرچه بیشتر صنعت در شهرستان های جوین و جغتای در شمال خطه سربداران که ان شاالله در آینده ای نزدیک به اولین قطب های صنعتی خراسان تبدیل خواهند شد ، اقدامات لازم را انجام دهند.
پیش از این نیز درمقالات متعددی در همین وبسایت به موضوع حرکت سریع سبزوار در زمینه صنعتی اشاره کرده ایم. برای مطالعه این مطالب به پیوندهای موجود در بخش کوچه پس کوچه پیوندها مراجعه نمایید )))
http://www.asrarnameh.com/essays.php?id=1201
این حمل نقل شهری 100 سال از راه اهن محروم بجز سیمان روداب در 115 کیلومتری به نام سیمام سبزوار نانیدند چی دیگر پیداست من می گویم توهمات است
((توانمندی های صنعتی ومعدنی سبزوار ، ضامن توسعه حمل و نقل استان خراسان رضوی
توانمندی های صنعتی ومعدنی سبزوار ضامن توسعه حمل و نقل استان خراسان رضوی
خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران (ایرنا) اخیراً با انتشار گزارشی مفصل ، به نقش محوری استان خراسان رضوی در حمل ونقل داخلی و ترانزیتی کشور پرداخته است.
در این گزارش جامع ، نویسنده به صورتی موشکافانه ، عوامل گسترش صنعت حمل و نقل در استان خراسان رضوی را برشمرده است که در میان عوامل نام برده وجود کارخانه سیمان سبزوار (منبع) با نام سابق سیمان لار ، و نیز کارخانه سیمان جوین(منبع) که به لحاظ جغرافیایی در شهرستان جغتای در شمال خطه سربداران ، قرار دارد ، از جمله صنایع مهم مادر در استان خراسان رضوی محسوب شده اند که حمل ونقل محصولات این کارخانه ها به دیگر نقاط خراسان و ایران و حتی صدور آنها به خارج از کشور ، موجبات گسترش حمل و نقل داخلی و ترانزیتی کشور را فراهم آورده است.
گزارش مورد ذکر در کنار توجه به صنایع مادر در منطقه سبزوار ، از صنایع با اهمیت دیگری نظیر پالایشگاه گاز خانگیران در شهرستان سرخس ، کارخانه ایران خودرو خراسان در شهرستان مشهد و تحت مالکیت صنعتی مشهدمقدس (منبع)، کارخانه فولاد در شهرستان نیشابور ، کارخانه سیمان زاوه و کارخانه سیمان مشهد نیز نام برده است.
همچنین علاوه وجود کارخانجات صنعتی در شهرستان های مشهد ، سبزوار ، جوین ، سرخس ، نیشابور ، زاوه و … وجود برخی توانمندی های معدنی در استان خراسان رضوی نیز مورد اشاره قرار گرفته وگفته شده است : «خرسان رضوی همچنین معادن بسیار غنی در بسیاری از شهرستانها دارد که از جمله آنها سنگ آهن سنگان خواف، سنگ گچ رباط سفید، خاک صنعتی در شهرهای سبزوار و گناباد است».
برای مطالعه متن کامل این گزارش ایرنا به پیوند زیر مراجعه نمایید :
نگاهی به نقش محوری خراسان رضوی در حمل و نقل داخلی وترانزیتی کشور
گفتنی است سبزوار در حال حاضر قطب تولید سیمان در خراسان رضوی و در کل منطقه شمال شرق کشور است.(منبع1)(منبع2)
این درحالی است که تا حدود یک دهه گذشته صنعت سبزوار بسیار ضعیف بود و حتی دراستان خراسان رضوی نیز هیچ حرفی برای گفتن نداشت.
لیکن در چندسال اخیر با همت و تلاش ضربتی مردم ومسوولان و نمایندگان کوشای خطه سربداران ، به تدریج تمام زمینه های لازم برای رشدصنعتی این شهرستان فراهم شد به طوری که سبزوار اینک به راحتی توان رقابت با سایر قطب های صنعتی خراسان رضوی را به دست آورده است.
وجود فرودگاه بین المللی ، دانشگاه های معتبر و شناخته شده ملی ، عبور آزادراه حرم تاحرم از محدوده شهر سبزوار ، تأسیس منطقه ویژه اقتصادی و … از جمله زیرساخت های منحصر به فرد و کم نظیری است که به رشد و توسعه جهشی صنعت سبزوار یاری رسانده است.)))
http://www.asrarnameh.com/news.php?id=1200
به گل زیره
کلی از گاف های و توهمات اسرار سبزواری وجود دارد اگر خواستی ادرس بدهم.
یک بار دیگر دروغ گویی این جواد نیشابوری ثابت شد.
دقت کنید :
خودش در نظرش گفته :
(((باز هم توهم این وبلاگ سبزواری ان قدر گاف داده در ادامه می اورم
من در وبلاگ وزین نسیم جوین و خوزستان شمالی یا همین وبلاگ مستقل بارها با این قشر فرهنگی توهم زده با دلیل جواب توهمات داده ام)))
در حالی که اگر به وبسایت نسیم جوین و خوزستان شمالی مراجعه کنید اصلاً اسم جواد نمی بینیدوکسی که این حرف ها را آنجا مطرح کرده کسی به نام رضا است.
حالا یک سوال وقتی که نیشابوری ها حتی اسم خود را هم دروغ می گویند ، به بقیه حرف هایشان چه طور می شود اطمینان کرد؟
خوانندگان قضاوت کنند آیا نیشابور با این همه ضعف و ناتوانی که هنوز نتوانسته بخش های پرجمعیتش را شهرستان کند ، توانایی استان شدن دارد :
خودتان نگاه کنید سایت های نیشابور در مورد شکست این شهر در ارتقا بخش ها به شهرستان چه نوشته اند :
«ارتقاء بخش راز و جرگلان بجنورد به شهرستان و درسی برای نیشابور و زبرخان
ارتقاء بخش راز و جرگلان بجنورد به شهرستان
بالاخره پس از کش و قوس های فراوان بخش راز و جرگلان شهرستان بجنورد در خراسان شمالی به شهرستان ارتقاء یافت.
اگر چه بخشداری این بخش در سال ۱۳۳۸ تاسیس شد و جزء بخش های قدیمی خراسان (قبل از تقسیم ) محسوب می شود ، اما با توجه به دوری و شرایط خاص مرزی بودن و تنوع قومی خیلی زودتر اینها قرار بود ارتقا یابد اما به دلیل شرایط خاص و اختلاف بر سر تعیین مرکزیت مانند بخش زبرخان این ارتقا عقب ماند تا بالاخره در اردیبهشت ماه ۱۳۹۲ ارتقا آن به شهرستان از تصویب هیأت دولت گذشت. این شهرستان از همان ابتدای ارتقا بر خلاف اکثر شهرستان های جدید التاسیس که دو بخش دارند ، با سه بخش ایجاد شد.
بخش مرکزی ، بخش غلامان و بخش جرگلان سه بخش این شهرستان جدید هستند که بنا بر آمار سال ۱۳۸۵ جمعا حدود ۵۶ هزار نفر جمعیت داشته است.
زبرخان در سال ۱۳۱۸ دارای بخشداری شد و حدود ۶۰ هزار نفر جمعیت دارد و تنها بخش استان است که دارای سه نقطه شهری و ۴ نماز جمعه می باشد. این بخش شرایط آب و هوایی متنوع دارد ، ۴ رود خانه دائمی در دامنه های جنوبی بینالود با طبیعتی سرسبز و کوهستانی در شمال بخش تا حاشیه کالشور و شرایط کاملا بیابانی در جنوب. آب فراوان ، جاده بین المللی تهران – مشهد و راه آهن سراسری ، خاک حاصلخیز ، جمعیت مناسب و تحصیلکرده، متخصصین فراوان ، کارخانجات بزرگ و زیاد ، جادبه های گردشگری مذهبی و تاریخی و طبیعی و دهها فاکتور مثبت.
آیا ارتقا این بخش که از بسیاری از شهرستان های جدید کشور شرایط بهتر و مناسب تری دارد باید همچنان منتظر حل اختلاف بین دو شهر این منطقه برای ارتقا باشد؟
اختلافات این منطقه ، یک دهم منطقه راز و جرگلان نیست اما آنان بالاخره با آن همه اختلافات عمیق با سه بخش ارتقا یافتند ولی زبرخان به دلایل گوناگون عقب افتاده است.
خوب است بزرگان قوم و مسولین و علمای شهرستان نیشابور و بخش زبرخان با پا در میانی خود زمینه ارتقا زبرخان را هر چه زودتر فراهم نمایند تا از این بیشتر حق مردم زبرخان ضایع نشود.
جغرافیای نیشابور – پنج شنبه 12 اردیبهشت 1392 –
http://www.rovzane.com/blog/show/%D8%A7%D8%B1%D8%AA%D9%82%D8%A7%D8%A1-%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%D8%B1%D8%A7%D8%B2-%D9%88-%D8%AC%D8%B1%DA%AF%D9%84%D8%A7%D9%86-%D8%A8%D8%AC%D9%86%D9%88%D8%B1%D8%AF-%D8%A8%D9%87-%D8%B4%D9%87%D8%B1%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D9%88-%D8%AF%D8%B1%D8%B3%DB%8C-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D9%86%DB%8C%D8%B4%D8%A7%D8%A8%D9%88%D8%B1-%D9%88-%D8%B2%D8%A8%D8%B1%D8%AE%D8%A7%D9%86.html
بیچاره نیشابوری ها دلشان را به این خوش کرده اندکه چون با اختلاف افکنی بین مردم بخش زبرخان ، جلو شهرستان شدن این بخش و بقیه بخش های تابعه شان را گرفته اند جمعیت زیادی دارند.
اما این جمعیت زیاد هیچ به درد نیشابور نمی خورد زیرا موقع بررسی های کارشناسی در وزارت کشور همه می بینند که اگر جمعیت نیشابور بالای 400 هزار نفر اعلام شده چون بخش هایی که باید چند سال قبل شهرستان می شده ، هنوز بخش مانده اند.
اما مثلاً شهرستان هایی مثل سبزوار و کاشمر ، چون بخش های سابق خود را شهرستان کرده اند جمعیت کمتری دارند ، اما در عوض شهرستان های اقماری بیشتری دارند و به لحاظ سیاسی و اداری مرکزیت دارند. دقت بکنید الآن در منطقه غرب خراسان 5 فرمانداری وجود دارد (سبزوار ، جوین ، جغتای ، خوشاب ، داورزن و البته به زودی می شود 6 فرمانداری چون شهرستان ششتمد هم در راه است.) در منطقه نیشابور فقط دو فرمانداری وجود دارد . (نیشابور و فیروزه) حالا شما بگویید اولویت با کدایم یکی است برای استان شدن ؟
مسلما سبزوار
به جواد
چرا عصبانی شده ای ؟ خودت دیگر حالیت نیست که داری چه کار می کنی.
این مطالب که از اسرارنامه اینجا منتشر کرده ای همه به نفع اسرارنامه است. و جالب اینجاست که تو هر بار اصلا نتوانسته ای حرف های اسرارنامه را رد کنی و کسی که نظراتی را که تو فرستاده ای بخواند ، اصلا حرف های تو را لا به لای حجم مطالبی که از اسرارنامه ارسال کرده ای نمی بینید.
تو از آن دشمن ها هستی که برای سبزوار سبب خیر شده ای.
چون خودت ناخواسته داری به مطرح شدن اخبار و تحلیل های بیشتر سبزوار کمک می کنی.
بیچاره نیشابوری ها دلشان را به این خوش کرده اندکه چون با اختلاف افکنی بین مردم بخش زبرخان ، جلو شهرستان شدن این بخش و بقیه بخش های تابعه شان را گرفته اند جمعیت زیادی دارند.
اما این جمعیت زیاد هیچ به درد نیشابور نمی خورد زیرا موقع بررسی های کارشناسی در وزارت کشور همه می بینند که اگر جمعیت نیشابور بالای 400 هزار نفر اعلام شده چون بخش هایی که باید چند سال قبل شهرستان می شده ، هنوز بخش مانده اند.
اما مثلاً شهرستان هایی مثل سبزوار و کاشمر ، چون بخش های سابق خود را شهرستان کرده اند جمعیت کمتری دارند ، اما در عوض شهرستان های اقماری بیشتری دارند و به لحاظ سیاسی و اداری مرکزیت دارند. دقت بکنید الآن در منطقه غرب خراسان 5 فرمانداری وجود دارد (سبزوار ، جوین ، جغتای ، خوشاب ، داورزن و البته به زودی می شود 6 فرمانداری چون شهرستان ششتمد هم در راه است.) در منطقه نیشابور فقط دو فرمانداری وجود دارد . (نیشابور و فیروزه) حالا شما بگویید اولویت با کدایم یکی است برای استان شدن ؟
مسلما سبزوار
سوز و گداز نیشابوری ها برای ناتوانیشان در شهرستان کردن بخش ها و نداشتن شهرستان های اقماری :
سایت روزنه نیشابور ، همان سایت دروغگویی که خبر تشکیل استان های جدید را تحریف کرد و به دروغ نام استان بینالود به مرکزیت نیشابور را قاطی بقیه استان ها کرد ، به تازگی این مطلب را که نشان دهنده احساس ضعف و حسادت زیاد نیشابوری ها نسبت به بقیه جاهاست منتشر کرده است :
روزنه :
ارتقاء بخش راز و جرگلان بجنورد به شهرستان و درسی برای نیشابور و زبرخان
ارتقاء بخش راز و جرگلان بجنورد به شهرستان
بالاخره پس از کش و قوس های فراوان بخش راز و جرگلان شهرستان بجنورد در خراسان شمالی به شهرستان ارتقاء یافت.
اگر چه بخشداری این بخش در سال ۱۳۳۸ تاسیس شد و جزء بخش های قدیمی خراسان (قبل از تقسیم ) محسوب می شود ، اما با توجه به دوری و شرایط خاص مرزی بودن و تنوع قومی خیلی زودتر اینها قرار بود ارتقا یابد اما به دلیل شرایط خاص و اختلاف بر سر تعیین مرکزیت مانند بخش زبرخان این ارتقا عقب ماند تا بالاخره در اردیبهشت ماه ۱۳۹۲ ارتقا آن به شهرستان از تصویب هیأت دولت گذشت. این شهرستان از همان ابتدای ارتقا بر خلاف اکثر شهرستان های جدید التاسیس که دو بخش دارند ، با سه بخش ایجاد شد.
بخش مرکزی ، بخش غلامان و بخش جرگلان سه بخش این شهرستان جدید هستند که بنا بر آمار سال ۱۳۸۵ جمعا حدود ۵۶ هزار نفر جمعیت داشته است.
زبرخان در سال ۱۳۱۸ دارای بخشداری شد و حدود ۶۰ هزار نفر جمعیت دارد و تنها بخش استان است که دارای سه نقطه شهری و ۴ نماز جمعه می باشد. این بخش شرایط آب و هوایی متنوع دارد ، ۴ رود خانه دائمی در دامنه های جنوبی بینالود با طبیعتی سرسبز و کوهستانی در شمال بخش تا حاشیه کالشور و شرایط کاملا بیابانی در جنوب. آب فراوان ، جاده بین المللی تهران – مشهد و راه آهن سراسری ، خاک حاصلخیز ، جمعیت مناسب و تحصیلکرده، متخصصین فراوان ، کارخانجات بزرگ و زیاد ، جادبه های گردشگری مذهبی و تاریخی و طبیعی و دهها فاکتور مثبت.
آیا ارتقا این بخش که از بسیاری از شهرستان های جدید کشور شرایط بهتر و مناسب تری دارد باید همچنان منتظر حل اختلاف بین دو شهر این منطقه برای ارتقا باشد؟
اختلافات این منطقه ، یک دهم منطقه راز و جرگلان نیست اما آنان بالاخره با آن همه اختلافات عمیق با سه بخش ارتقا یافتند ولی زبرخان به دلایل گوناگون عقب افتاده است.
خوب است بزرگان قوم و مسولین و علمای شهرستان نیشابور و بخش زبرخان با پا در میانی خود زمینه ارتقا زبرخان را هر چه زودتر فراهم نمایند تا از این بیشتر حق مردم زبرخان ضایع نشود.
http://www.rovzane.com/blog/show/%D8%A7%D8%B1%D8%AA%D9%82%D8%A7%D8%A1-%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%D8%B1%D8%A7%D8%B2-%D9%88-%D8%AC%D8%B1%DA%AF%D9%84%D8%A7%D9%86-%D8%A8%D8%AC%D9%86%D9%88%D8%B1%D8%AF-%D8%A8%D9%87-%D8%B4%D9%87%D8%B1%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D9%88-%D8%AF%D8%B1%D8%B3%DB%8C-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D9%86%DB%8C%D8%B4%D8%A7%D8%A8%D9%88%D8%B1-%D9%88-%D8%B2%D8%A8%D8%B1%D8%AE%D8%A7%D9%86.html
این هم حسادت نیشابوری ها به فرودگاه های در حال احداث در شهرهای خراسان :
سایت دروغگوی روزنه نیشابور (با سابقه علنی تحریف خبرها و نشر اکاذیب) به تازگی در حسادتی آشکار به فرودگاه در حال ساخت شهید مدرس و فرودگاه گناباد این مطلب را منتشر کرده است :
چشم نمایندگان روشن ……..
مدیر عامل شرکت فرودگاههای کشور از تاسیس پنج فرودگاه جدید در کشور خبر داد و گفت: فرودگاههای گناباد، شهید مدرس تربت حیدریه، سقز، ولیعصر در نزدیکی بروجرد مجوز تاسیس گرفته‌اند و فرودگاه سلفچگان قم به عنوان اولین فرودگاه خصوصی کشور در حال ساخت است که در آینده پنج فرودگاه به مجموعه فرودگاههای کشور اضافه میشوند.
http://www.rovzane.com/blog/show/%DA%86%D8%B4%D9%85-%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%D9%86%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%86-%D8%B1%D9%88%D8%B4%D9%86-………html
این هم ناامیدی نیشابوری ها از ساخت فرودگاه در نیشابور و حسرت به دلی همیشگی نیشابوری ها که تا به حال از فرودگاه محروم بوده و از این به بعد هم محروم خواهند ماند :
در سایت روزنه نیشابور که سابقه خوبی ندارد و تا به حال چندین خبر دروغ منتشر کرده است یکی از نظردهندگان در بخش نظرات نوشته :
عطف به: چشم نمایندگان روشن ……..
vo – پنج شنبه 12 اردیبهشت 1392
بابا از فکر فرودگاه ساختن بیاید بیرون
مگه کار آسونیه؟ اونایی که تونستن و ساختن دمشون گرم ، ما هم وقتی دیگه نمی تونیم باید بپذیریم دیگه.اگه ما می تونستیم فرودگاه بسازیم همون 20 سال قبل که سبزوار به فکر افتاد و شروع کرد یا ما هم یکی دیگه برای خودمون شروع می کردیم یا همون فرودگاه سبزوارو به هرشکلی شده کاری می کردیم که وسط دو تا شهر ساخته بشه
ولی حالا دیگه فایده ای نداره بهتره بریم به فکر شهرستان کردن بخشا بیافتیم یک خبر شنیدم که سبزواری ها بعد از اینکه بخشاشونو شهرستان کردن دارن تلاش می کنن روستاهای قبلیشونو دوباره برگردونن.یعنی مثلا شهرستان داورزن بعضی از روستاهای ناحیه شرقی شاهرودو که قبلا مال سبزوار بوده پس می گیره چون حالا اونا به داورزن نزدیک تر از شاهرودن . اگراین پروژه رو جدی دنبال کنن موفق هم میشن چون مثلا داورزن واقعا کم جمعیته و می تونن بگن برای اینکه مردم روستاهای شرق شاهرود کاراشون تسهیل بشه برن به شهرستان کم جمعیت و تازه تأسیس داورزن این به نفع سبزوارم هست چون جمعیت استانش میره بالا ولی نیشابور اگرم بخواد روستاهای سابقشو پس بگیره همه میگن خود نیشابور الان بزرگ و پرجمعیته و باید کوچیک بشه چه طور بهش چند تا روستاهم اضافه کنیم که امورات اداری مردم سخت تر بشه؟
هیچ وقت از جای کم جمعیت تر و کوچیک تر جمعیت به جای پرجمعیت تر و بزرگتر نمیدن.پس بهتره اگه آب دستمونه زمین بگذاریم دو سه تا شهرستان در منطقه نیشابور بزرگ ایجاد کنیم
http://www.rovzane.com/blog/show/%DA%86%D8%B4%D9%85-%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%D9%86%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%86-%D8%B1%D9%88%D8%B4%D9%86-………html
الآن دارم چک می کنم می بینم در دو مطلب قبلی که فرستادم آدرس صفحات درست درج نشده وامکان ورود به سایت منبع وجود نداره
آدرس دقیق رو می گم خودتون برید در سایت روزنه نیشابور که سابقه خوبی هم نداره به راحتی پیداش کنید :
مطلبی به اسم:
چشم نمایندگان روشن …..
منتشر شده در تاریخ پنجشنبه 12 اردیبهشت 92
یک سرچ بکنید پیدا میشه.
راستی یک سوال اگر این جواد نیشابوری به مطالب اسرارنامه نقدی دارد ، چرا در همان سایت اسرارنامه انتقادات خود را مطرح نمی کند و مطالب را از آنجا بر می دارد ومی آورد به یک سایت دیگر و در اینجا جواب می دهد؟
به نظر شما این کار اصلا منطقی است؟
آیا این کار جواد نیشابوری نشان دهنده ترس او و کم آوردن او در گفتگوی منطقی با اسرارنامه سبزوار نیست؟
به نظر شما نیشابوری ها با این روش های بچه گانه و با این کارهای بی منطق می توانند موفق شوند؟
مسلما هرگز
حالا یک سوال اصلا نیشابوری ها که کلا در هیچ یک از معادلات سیاسی کشور صلاحیتشان برای استان شدن تأیید نشده و تحلیل گران کشور هم در بحث از استان هایی که در آینده تشکیل خواهند شد ، نامی از نیشابور نبرده اند ، شما قضاوت کنید ، با چه رویی در حالی که هیچ چیزی ندارند ، ادعای استان شدن می کنند ؟
1- نیشابور فرودگاه که ندارد. اگر استان شود باید استاندار و تیم دولت و … دائما از فرودگاه سبزوار یا کاشمر استفاده کنند. چون فرودگاه مشهد هم که خیلی شلوغ است و دیگر ظرفیت کافی برای جابه جایی رفت و آمدهای یک استان دیگر را ندارد.
2- نیشابور شهرستان اقماری که ندارد . فقط یک شهرستان فیروزه را دارد ولی سبزوار حداقل 5 شهرستان اقماری دارد.
3- نیشابور خیلی نزدیک به مشهد است و مرکز استان شدن نیشابور در 100 کیلومتری مشهد در حالی که شهرهای دیگری مثل سبزوار ، کاشمر ، تربت حیدریه و … هم هستند که هنوز استان نشده اند بی عدالتی است. چون در تقسیمات کشوری باید اصل تمرکززدایی و تقسیم عادلانه امکانات مد نظر قرار گیرد نه اینکه دو تا مرکز استان بیخ گوش یکدیگر قرار گیرند.
4- نیشابور فاقد دانشگاه های معتبر و با سابقه ملی است.
دانشگاه دولتی نیشابور تازه از سال 89 تأسیس شده و یک سال بعد از آن تربت حیدریه وبقیه شهرستان های خراسان هم به تدریج شروع به تأسیس دانشگاه های ملی و دانشگاه علوم پزشکی کرده اند.
5- نیشابور مرز مشترکی با دیگر استان های کشور نداردو دور تا دور آن با شهرهای قدرتمند محاصره شده است.
سبزوار از غرب ، کاشمر و تربت حیدریه از جنوب ، مشهد از شرق و کوه های صعب العبور بینالود از شمال و البته قوچان هم پشت محدوده کوه های بینالود و در شمال استان حالا دیگر برای خود یلی است.
6- نیشابور از لحاظ سایر ساختارهای فرهنگی و اجتماعی هم هنوز برای استان شدن مناسب نیست. نه تیم های ورزشی درست و حسابی و مطرح در کشور دارد و نه به لحاظ بهداشتی و درمانی و مذهبی و فرهنگی نیشابور توانایی مرکز استان شدن را دارد.
7- نیشابور در منطقه ای از استان قرار گرفته که نباید بیشتر از این شهرها در آنجا گسترش پیدا کنند.چون به آلودگی زیست محیطی و تخریب منابع طبیعی دامنه کوه های بینالود منجر می شود. مثل تهران که وقتی در دامنه جنوبی کوه های البرز گسترش یافت آسیب های زیست محیطی فراوانی وارد شد و بسیاری از باغ ها و طبیعت بکر دامنه جنوبی البرز از بین رفت.
8- درحال حاضر سبزوار و تربت حیدریه از هر لحاظ برای استان شدن شایسته تر هستند.
بفرما اینم شاهد از غیب :
نماینده نیشابور اخیرا در گفتگو با یکی از رسانه های محلی این شهر گفته : (((مشکل جدی نیشابور از گذشته تامین اب بوده است چه کشاورزی و چه مصرفی.)))
نیشابوری ها فکر می کنن زرنگن این موضوعو تو سایتای خبریشون منتشر نکردن تا مردم بقیه شهرهای خراسان پی نبرن که نیشابورم همچین یک وضعیت متفاوتی نسبت به بقیه جاها نداره.
کلا نیشابوری ها عادت دارن درباره توانمندی های نداشته شهرشون اغراق کنن.
در مورد همین آب و هوا طوری صحبت می کنن که هرکس ندونه فکر می کنن نیشابور اونقدر آب داره که لب دریاست یا هواش مثل هوای سواحل مدیترانه است.
اما دیگه ما خراسانیا که خودمون می دونیم نیشابور چی هست و چی نیست.
فوقش به لحاظ میانگین دمایی دو سه درجه از سبزوار خنک تره و به لحاظ میانگین بارش هم چند میلیمتر در سال بارندگی بیشتر داره.
این که دیگه این همه کلاس گذاشتن نداره.
اینم بخش هایی از صحبت های آقای مروی نماینده نیشابور درباره بحران آب در نیشابور :
(((مشکل جدی نیشابور از گذشته تامین اب بوده است چه کشاورزی و چه مصرفی. یادم هست که در گذشته صحبت بر سر بحران جدی اب بود که در ان زمان چند حلقه چاه جدید حفر شد و نتیجه مبارکی هم داشت امسال نیز در اولین جلسه ای که بعد از آغاز دوره نمایندگی در مشهد برگزار شد مدیران آب منطقه ای استان گفتند که نیشابور به زودی با بحران آب آشامیدنی مواجه می شود همین جا تاکید میکنم که حضور مشاوران زبده در هر حوزه ستادی راهگشاست)))
تاریخ انتشارشم 5 / 1/ 92 است . اما از بس نیشابوری اصلا این مطلب را در سایت های خبریشان منعکس نکرده اند تا آبروی نیشابور نرود و امتیازات پوشالی که یک عمر به وسیله آنها برای نیشابور کلاس گذاشته اند حفظ شود.
به گل زیره
خوشم میاد خوب کم اوردی 5 تا5تا تکراری نظر می گذاری
اگه زبرخان شهرستان بشه جدا چیزی برای گفتن داری .دیر یا زود این بخش مستعد شهرستان میشه بعد چی
برای فرودگاه-نیشابور در همه مزیت ها از سبزوار بالاتر فقط همین چند بخش که دیر یا زود شهرستان میشه .
فقط می ماند یک فرودگاه با 2 پرواز -مثل اسرار مدعی بود …..حالا فروکش کرده نوبت تو هم می رسه چون تنها خواسته دومین شهر ستان خراسان رضوی فقط یک فرودگاه که تاسیس خواهد شد
درباره اب سری بزن به وبلاگ نماینده مجلس خودتان که درخواست اب از تاجیکستان داده
به جواد
می بینم که دیگه حرف تازه ای برای گفتن نداری
خیلی وقته حرف تازه ای برای گفتن نداشتی فقط چون غرور کاذبی داشتی فکر می کردی نیشابور ابرشهره !!!! می خواستی به زورم که شده حرفتو به کرسی بنشونی ولی زهی خیال باطل .
محاله ما گول این روش های بچه گانه رو بخوریم.
به جواد
می بینم که دیگه حرف تازه ای برای گفتن نداری
خیلی وقته حرف تازه ای برای گفتن نداشتی فقط چون غرور کاذبی داشتی فکر می کردی نیشابور ابرشهره !!!! می خواستی به زورم که شده حرفتو به کرسی بنشونی ولی زهی خیال باطل .
محاله ما گول این روش های بچه گانه رو بخوریم.
به جواد
در مورد بخش زبرخان عرض کنم خدمتت :
معلومه که بالاخره زبرخانم شهرستان میشه . چه برسه به اینکه تو خبر نداری ولی ما خبر داریم نماینده شهرتون اخیرا اعلام کرده شهرستان شدن عشق آباد به تصویب رسیده و شهرستان شدن زبرخان هم در حال پیگیری است.
فکر می کنی سبزواری ها نمی دونن تو نیشابور داره چی میگذره؟
سایت های خوش خیالتون با تحریف خبرها یا با عدم انتشار بعضی از مطالب به چه فکرن ؟ به این فکرن که خبرها به گوش سبزواری ها و کاشمری ها وبقیه مردم خراسان نرسه!
زهی خیال باطل !!!
بله زبرخانم بالاخره شهرستان میشه وتعداد شهرستان های اقماری نیشابور افزایش پیدا می کنه. اما باز می دونی اون موقع چه اتفاقی می افته؟
صنعت نیشابور نصف میشه چون دوتا شهرک مهم صنعتی نیشابور که فعال هم هستن در بخش زبرخان قرار گرفتن. یکی خیام که چسبیده به شهره خروه
و اون یکی بینالود که با 50 کیلومتر فاصله از شهر نیشابور در واقع از اول هم شهرک صنعتی نیشابور نبوده ولی در بعضی جاها جزء صنایع نیشابور حسابش کردن.
اما حالا وقتی که دیگه بخش زبرخان شهرستان بشه این هردو شهرک صنعتی درزبرخان واقع میشن و رسما دیگه شاخص صنعتی نیشابور افت شدیدی میکنه.
به لحاظ کشاورزی ، جمعیتی و دانشگاهی هم شهرستان شدن زبرخان نیشابور رو با افت شدید مواجه میکنه چون بخش زبرخان بسیار حاصل خیزه و باغ ها و مزارع کشاورزی زیادی داره. حتی شهر خرو به پایتخت آلوی ایران معروفه.
همین که زبرخان شهرستان بشه نیشابور کلاً همه شاخص هاش نصف میشه.
خلاصه جواد جان باید شما نیشابوری ها با خودتون کنار بیاین.
یا خدا رو بخواهید یا خرما رو . یا باید جمعیت زیاد و داشتن شاخص های صنعتی و … را بخواید یا داشتن شهرستان های اقماری برای تشکیل استان.
بعد از اینکه بخش های نیشابور شهرستان بشن نیشابور دیگه خودش هیچ چیز زیادی نداره.
نه فرودگاه داره ، نه دانشگاه های درست و حسابی داره ، نه مرز مشترک با بقیه استان ها داره واون موقع دیگه جمعیتش هم زیاد نیست. چون بخشاش جدا شدن.
در مورد آب هم ، اتفاقا منم اون مطالبو از وبسایت نماینده شهر خودتون پیدا کردم به بقیه سایت های سبزوارم خبر دادم.همین کل کل کردن با تو برای من خیلی فایده داشته چون باعث شده اطلاعاتم درموردنیشابور خیلی بیشتر بشه.
ضمنا حالا که خودت داری می بینی مشکل کم آبی و بی آبی فقط واسه سبزوار نیست و به گفته نماینده شهرخودتون نیشابورم درگیر کم آبیه ، بهتره شما نیشابوری ها هم یک کم از سبزواری ها یاد بگیرید.کلا سبزواری ها همیشه درحال تلاش و تکاپو هستن.
مشکل بی آبی مال کل ایرانه نه فقط سبزوار. نماینده سبزوارم که این طرح رو دنبال می کنه وقتی آب از سمت تاجیکستان به ایران برسه اول از مشهد و نیشابور عبور میکنه بعد به سبزوار و کاشمر و بقیه جاها می رسه.
پس ببین سبزواری ها توی همه کاراشون به فکر دیگرانم هستن اما نیشابوری هافقط به فکر خودشونن و بدون در نظر گرفتن شرایط کلی استان فقط به فکر اینن که خودشون مرکز استان بشن و بقیه جاها هم که انگار اصلا براشون مهم نیست.
به گل زیره
بازهم زبرخان باشه شهرستان میشه
چون زبرخان شهرستان بشود میان جلگه کارش تمام شده فقط می ماند سرولایت ان هم حداقل بخاطر فاصله شهرستان می شود
ان وقت های ادعای های سبزواری ها ما شهر اقماری داریم… بحمدالله تمام می شود
فقط و فقط یک فرودگاه با 2 پرواز که شامل (یک سالن بعلاوه یک برج مراقبت بعلاوه دو سه مسیر اسفالت بعلاوه 200 هکتار زمین) ایا به نظر تو برای شهرستانی دو م در تمام عوامل در استان خراسان رضوی در بین 30 شهرستان خیلی سخت که این کار انجام بدهد نه عزیز قبلا گفتم حداقل برای مشکل حمل نقل دعوت شدگان روزهای ملی انجام می شود من می گوییم
1-سبزوار صنعت در استان رتبه 20 از 27 شهرستان دارد
2-سبزوار در کشاورزی بعد از جدا شدن جوین جغتای رتبه 20 دارد
3- سبزوار بعد از جدا شدن خاستگاه سربداران شهرستان داورزن دیگر مثل سایر شهرستانها یکی دونفر شخصیت نه چندان مهم در تاریخ اش دارد .ترش نکن مثلا بیهقی کجا سعدی-حافظ-فردوسی-خیام…..
4-سبزوار الان جمعیت 319000 نفر با کم شدن داورزن ششتمد کمتر از تربت جام می شود
5-سبزواری مدعی دومین دانشگاه استان الان در استان بالغ 5 دانشگاه دیگر تاسیس شده اگر کمی دقت کنی از سال87 چند رشته مهندسی اورد قبلا بواسطه تربیت معلم رشته های انسانی و پایه داشت این هم ادعای اعتبار 26 ساله
……
…..
….
حالا دلخوش کن زبرخان جدا بشه….فقط یک قلم در غرب نیشابور فولاد خراسان که از تمام صنایع سبزوار قبلی تعداد کارگر -مساحت- سرمایه-….. حداقل 10 برابر بیشتر-در ثانی فاصله کمتر20 کیلومتر کجا فواصل 70-80 کیلومتری کجا-چطور فولادی در 70 کیلومتری که هنوز حرف اش هست از رفع بیکاری در سبزوار خبر می دهند.حالا زبرخان ….
درباره کشاورزی اب تو فکر می کنی مثل سبزوار که به غیر از جوین جغتای خوشاب بقیه مناطق کویری اند نه عزیز اینجا از این خبرها نیست فقط از غرب نزدیک سبزوار کویری
قبلا گفتم همین سه تا بخش کارشون تمام بشه بعد چی میشه
درباره مرز مشترک
قبلا شهرستان داورزن مستقل نشده بود مدعی بودید مرز با استان دیگر دارید ولی الان فقط از سمت بخش روداب با کویر مرکزی ایران مرز مشترک دارید.
یک نکته
شهر نیشابور سال 1310 تاسیس شده و شهر سبزوار 1315
منبع وزارت کشور:http://portal2.moi.ir/Portal/Home/Default.aspx?CategoryID=8f931308-c67e-4cf4-a5e7-3c1bbb1a6f32
منظور از شهر شدن طبق قانون اون زمان یعنی تاسیس شهرداری ها اگر نه بیشتر شهر ها بلدیه داشتند تهران سال 1304 هست مشهد 1297 اصفهان 1315 و …
منبع سایت وزارت کشور
هم استانی های عزیز سبزواری که پیام میگذارید لطفا موضع خود را مشخص کنید در نظرها شما از یک طرف با ارتقای بخش های خود فخر فروشی میکنید ولی از طرف دیگر از قابلیت های بخش های ارتقا یافته برای سبزوار مایه می گذارید و جالب اینجاست که در ارتقای بخش های نیشابور طوری رفتار میکنید که کاملا به ضرر نیشابور است…اگر بخش های جدا شده را ارتقا داده اید و به نفع مردم منطقه بوده پس ارتقای بخش های نیشابور قطعا به نفع مردم منطقه است وگرنه نظرات خود را نقض کرده اید. .شما میگویید با ارتقای زبرخان به شهرستان مستقل ،نیشابور از نظر صنعتی و کشاورزی ضعیف میشود خوب شما سبزواریها چهار بخش خود را ارتقا داده اید طبق گفته خودتان پس سبزوار با ارتقای بخش ها یش روز به روز ضعیف تر میشود …پس باید قبول کنید در نظرهای داده شده ابهام وجود دارد چون به عقیده بنده ارتقای بخش ها باعث پیشرفت و آبادانی میشود که دراین کار مسولین سبزوار موفق عمل کرده اند اما نباید از این مسله قافل شد ارتقای یک بخش یعنی استقلال کامل آن با تمامی امکانات مگر اینکه استان جدید شکل گرفته باشد که آن زمان مسئله فرق میکند…به امید پیشرفت و آبادانی همه شهرهای خراسان عزیز
سبزوار در 1316 شهرستان شده و نیشابور در 1320
نیشابور نه تنها از سبزوار دیرتر شهرستان شده بلکه از تربت حیدریه هم دیرتر شهرستان شده است.
منبع پرتال وزارت کشور:
http://portal2.moi.ir/Portal/Home/Default.aspx?CategoryID=acba9e9d-33d8-4823-88df-8b02d009eb2e
پاسخ به از دیار نیشابور :
مسئله اینجاست که نیشابوری ها یک طرز فکر مشخص ندارند.
یک جا به خاطر جمعیت زیاد شهرستان شان افتخار می کنند و در جای دیگر می گویند بخش های وابسته به نیشابور هم به زودی شهرستان می شوند.
بالاخره یا خدا یا خرما یا باید جمعیت زیاد داشته باشید یا باید شهرستان اقماری زیاد داشته باشید.
مهم این است که خود شهر نیشابور فقط 239 هزارنفر جمعیت دارد و خود شهر سبزوار 230 هزارنفر و تفاوتشان به 10 هزارنفر هم نمی رسد که واقعا ناچیز است.
یکی از نظرات دوستم گل زیره هنوز بی پاسخ مانده است .
نیشابوری ها اگر راست می گویند به جای تکرار مکررات سابق بیایند به این گفته ها پاسخ بدهند :
اصلا نیشابوری ها که کلا در هیچ یک از معادلات سیاسی کشور صلاحیتشان برای استان شدن تأیید نشده و تحلیل گران کشور هم در بحث از استان هایی که در آینده تشکیل خواهند شد ، نامی از نیشابور نبرده اند ، شما قضاوت کنید ، با چه رویی در حالی که هیچ چیزی ندارند ، ادعای استان شدن می کنند ؟
۱- نیشابور فرودگاه که ندارد. اگر استان شود باید استاندار و تیم دولت و … دائما از فرودگاه سبزوار یا کاشمر استفاده کنند. چون فرودگاه مشهد هم که خیلی شلوغ است و دیگر ظرفیت کافی برای جابه جایی رفت و آمدهای یک استان دیگر را ندارد.
۲- نیشابور شهرستان اقماری که ندارد . فقط یک شهرستان فیروزه را دارد ولی سبزوار حداقل ۵ شهرستان اقماری دارد.
۳- نیشابور خیلی نزدیک به مشهد است و مرکز استان شدن نیشابور در ۱۰۰ کیلومتری مشهد در حالی که شهرهای دیگری مثل سبزوار ، کاشمر ، تربت حیدریه و … هم هستند که هنوز استان نشده اند بی عدالتی است. چون در تقسیمات کشوری باید اصل تمرکززدایی و تقسیم عادلانه امکانات مد نظر قرار گیرد نه اینکه دو تا مرکز استان بیخ گوش یکدیگر قرار گیرند.
۴- نیشابور فاقد دانشگاه های معتبر و با سابقه ملی است.
دانشگاه دولتی نیشابور تازه از سال ۸۹ تأسیس شده و یک سال بعد از آن تربت حیدریه وبقیه شهرستان های خراسان هم به تدریج شروع به تأسیس دانشگاه های ملی و دانشگاه علوم پزشکی کرده اند.
۵- نیشابور مرز مشترکی با دیگر استان های کشور نداردو دور تا دور آن با شهرهای قدرتمند محاصره شده است.
سبزوار از غرب ، کاشمر و تربت حیدریه از جنوب ، مشهد از شرق و کوه های صعب العبور بینالود از شمال و البته قوچان هم پشت محدوده کوه های بینالود و در شمال استان حالا دیگر برای خود یلی است.
۶- نیشابور از لحاظ سایر ساختارهای فرهنگی و اجتماعی هم هنوز برای استان شدن مناسب نیست. نه تیم های ورزشی درست و حسابی و مطرح در کشور دارد و نه به لحاظ بهداشتی و درمانی و مذهبی و فرهنگی نیشابور توانایی مرکز استان شدن را دارد.
۷- نیشابور در منطقه ای از استان قرار گرفته که نباید بیشتر از این شهرها در آنجا گسترش پیدا کنند.چون به آلودگی زیست محیطی و تخریب منابع طبیعی دامنه کوه های بینالود منجر می شود. مثل تهران که وقتی در دامنه جنوبی کوه های البرز گسترش یافت آسیب های زیست محیطی فراوانی وارد شد و بسیاری از باغ ها و طبیعت بکر دامنه جنوبی البرز از بین رفت.
۸- درحال حاضر سبزوار و تربت حیدریه از هر لحاظ برای استان شدن شایسته تر هستند.
یکی از دلایل مغالطه کاری نیشابوری ها این است که در مورد مرز مشترک داشتن با بقیه نواحی اینقدر قدرت تحلیل ندارند که بفهمند منظور از مرز مشترک داشتن برای کل استان است نه برای شهر مرکز استان.
چون در خراسان هم مشهد با استانی دیگر مرز مشترک ندارد ، اما استان خراسان رضوی مرز مشترک دارد.
حالا به نقشه خراسان رضوی نگاه کنید.
سبزوار از سمت داورزن که عضو غیرقابل انکار استان سربداران است حداقل با سمنان مرز مشترک دارد.
بماند که از شمال با خراسان شمالی و از جنوب با استان های دیگر
اما استانی که نیشابور بخواهد تشکیل بدهد با کجا مرز مشترک دارد؟
بحث کردن با نیشابوری ها که از هر طرف خود را شکست خورده این میدان رقابت می بینند بی فایده است.
چون نیشابوری ها از لحاظ امکانات مورد نیاز برای استان شدن واقعا درمقابل سبزوار و تربت حیدریه کم آورده اند به مغالطه کاری و تکرار مکررات روی آورده اند و هر کس که سیر نظرات را دنبال کند می فهمد نیشابوری ها واقعا دلیلی برای استان شدن ندارند و فقط دارند الکی بهانه تراشی می کنند
اما خدا را شکر در این سایت ها فقط این فضا فراهم شد تا همه ببینند و بدانند که نیشابوری ها با چه دست خالی آمده اند و ادعای استان شدن می کنند.
بنده خودم در این ایام سرنوشت ساز نزدیک به انتخابات آنقدر سرم شلوغ است که دیگر حیفم می آید وقت شریفم را پای این بحث های بی حاصل هدر بدهم که در آن نیشابوری ها تنها تلاش می کنند که به زور و بدون دلیل منطقی برتری خود را بر دیگر شهرهای خراسان تحمیل کنند !!!
اما خداراشکر مجله اینترنتی اسرارنامه به عنوان یک رسانه قوی تحلیلی به خوبی دارد در خراسان این مسائل را مورد بررسی و تحلیل قرار می دهد.
اتفاقا نیشابوری ها هم خیلی از اسرارنامه حرف شنوی دارند چون همانطور که دیده ایم بسیاری از مطالب اسرارنامه توسط جواد و بقیه نیشابوری ها در دیگر سایت های استان به بحث و بررسی گذاشه می شود.
حالا چون نیشابوری ها در مقابل قوت تحلیل اسرارنامه کم آورده اند به جای اینکه در خود اسرارنامه به بحث بپردازند به دیگر سایت های استان روی آورده.
اما برای ما دیگر لزومی ندارد که این بحث ها را در اینجا ادامه دهیم.
هرکس دوست دارد واقعیت مسائل شمال شرق کشور به ویژه دو شهر نیشابور و سبزوار را درک کند به مجله اینترنتی اسرارنامه مراجعه کند که در فضایی آزاد و بی طرف دارد به بحث و بررسی همه مسائل می پردازد.
همه نظرات موافق و مخالف هم در آن تأیید می شود.
http://www.asrarnameh.com/index.php
حرف پایانی :
اگر نیشابور می خواهد استان بشود ، حرفی نیست. خدا کند که استان شود. اما بدانید که قبل یا حداقل همزمان با نیشابور سبزوار هم باید استان شود و هیچ راه دیگری جز این نیست.
به متفاوت
دست پر سبزوار برای استان شدن
1-مایه گذاشتن از شهرستانهای مستقل(البته این شهرستانها مستقل هنوز دلیلی قانع کننده پیدا نکرده ام چرا با این فاصله و بالاتر بودن در کشاورزی…چقدر دیر شهرستان شده اند حداقل جوین جغتای 30 سال قبل یکی شهرستان می شدند
2- دانشگاه معتبر تربیت معلم یکسال قبل که همه سر درگم بودن ایا دانشگاه هست یا تربیت معلم البته یکسال شده حکیم
سبزواری
3-شهر تاریخی (البته یک مشکل اینجاست ادعای سربداران قرار گرفته در در شهرستان تازه مستقل شده داورزن در 75 کیلومتری سبزوار
4-فرودگاه بین الملی با 2پرواز در هفته فقط به تهران لطفا چون روزانه بالغ بر 120 پرواز فرودگاه مشهد دارد و شلوغ است برای سفر به تمام ایران از فرودگاه 2 پروازی شهرستان سبزوار استفاده نمایید
5-تیم ورزشی-اگر نگاهی به این تیم بیاندازیم اکثرا در کشتی بچه های شمال سایر استانهاست در هندبال اصفهان خارجی البته برای مطرح شدن در کشور خوب است بماند یک روز قبل مسابقه می ایند و روز بعد می روند ولی خوبست چون یک کارخانه متوسط فقط خرج 200 خانواده می دهد ولی در کشور نمی تواند نام سبزوار ببرد پس به چسب به ورزش
6- درباره اسرار سبزواری- اگر کمی نظراتش مطالعه کنی می فهمی که فهمیده تمام دنیا سبزوار نیست و اطلاعات آمار فقط در اینترنت سبزوار نیست کمی دست به عصا شده سری بزن قسمت نظرات پایین صفحه ببین ان شمشیر به ابر می رسد چی شده
7- درباره استان شدن دو استان در سال1450 به بعد باید اتفاق به افتاد.راه این سبزوار جزئ خراسان رضوی باشد نیشابور باشد .نیشابور تلاش می کند یک فرودگاه تاسیس کند چون مشکلی در صنایع-کشاورزی -دانشگاهی-تاریخی- جمعیت ندارد در قیاس با سایر شهرستانها دیگر.سبزوار باید کشاورزی در کویر سبزوار راه اندازی کندو صنایع ایجاد کند(بعلت جدا شدن جوین جغتای به فاصله80 کیلومتری سبزوار)-کمی تاریخ اضافه کند بعلت قرار گرفتن خاستگاه سربداران و زادگاه دکتر شریعتی در شهرستان داورزن در 75 کیلومتری سبزوار-جمعیت اضافه کند چون با یک حساب سرانگشتی با جدا شدن ششتمدو داورزن تربت جام جایگاه سوم از ان خود می کند-
خودتان نگاه کنید سایت های نیشابور در مورد شکست این شهر در ارتقا بخش ها به شهرستان چه نوشته اند :
«ارتقاء بخش راز و جرگلان بجنورد به شهرستان و درسی برای نیشابور و زبرخان
ارتقاء بخش راز و جرگلان بجنورد به شهرستان
بالاخره پس از کش و قوس های فراوان بخش راز و جرگلان شهرستان بجنورد در خراسان شمالی به شهرستان ارتقاء یافت.
اگر چه بخشداری این بخش در سال ۱۳۳۸ تاسیس شد و جزء بخش های قدیمی خراسان (قبل از تقسیم ) محسوب می شود ، اما با توجه به دوری و شرایط خاص مرزی بودن و تنوع قومی خیلی زودتر اینها قرار بود ارتقا یابد اما به دلیل شرایط خاص و اختلاف بر سر تعیین مرکزیت مانند بخش زبرخان این ارتقا عقب ماند تا بالاخره در اردیبهشت ماه ۱۳۹۲ ارتقا آن به شهرستان از تصویب هیأت دولت گذشت. این شهرستان از همان ابتدای ارتقا بر خلاف اکثر شهرستان های جدید التاسیس که دو بخش دارند ، با سه بخش ایجاد شد.
بخش مرکزی ، بخش غلامان و بخش جرگلان سه بخش این شهرستان جدید هستند که بنا بر آمار سال ۱۳۸۵ جمعا حدود ۵۶ هزار نفر جمعیت داشته است.
زبرخان در سال ۱۳۱۸ دارای بخشداری شد و حدود ۶۰ هزار نفر جمعیت دارد و تنها بخش استان است که دارای سه نقطه شهری و ۴ نماز جمعه می باشد. این بخش شرایط آب و هوایی متنوع دارد ، ۴ رود خانه دائمی در دامنه های جنوبی بینالود با طبیعتی سرسبز و کوهستانی در شمال بخش تا حاشیه کالشور و شرایط کاملا بیابانی در جنوب. آب فراوان ، جاده بین المللی تهران – مشهد و راه آهن سراسری ، خاک حاصلخیز ، جمعیت مناسب و تحصیلکرده، متخصصین فراوان ، کارخانجات بزرگ و زیاد ، جادبه های گردشگری مذهبی و تاریخی و طبیعی و دهها فاکتور مثبت.
آیا ارتقا این بخش که از بسیاری از شهرستان های جدید کشور شرایط بهتر و مناسب تری دارد باید همچنان منتظر حل اختلاف بین دو شهر این منطقه برای ارتقا باشد؟
اختلافات این منطقه ، یک دهم منطقه راز و جرگلان نیست اما آنان بالاخره با آن همه اختلافات عمیق با سه بخش ارتقا یافتند ولی زبرخان به دلایل گوناگون عقب افتاده است.
خوب است بزرگان قوم و مسولین و علمای شهرستان نیشابور و بخش زبرخان با پا در میانی خود زمینه ارتقا زبرخان را هر چه زودتر فراهم نمایند تا از این بیشتر حق مردم زبرخان ضایع نشود.
جغرافیای نیشابور – پنج شنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۲ –
http://www.rovzane.com/blog/show/%D8%A7%D8%B1%D8%AA%D9%82%D8%A7%D8%A1-%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%D8%B1%D8%A7%D8%B2-%D9%88-%D8%AC%D8%B1%DA%AF%D9%84%D8%A7%D9%86-%D8%A8%D8%AC%D9%86%D9%88%D8%B1%D8%AF-%D8%A8%D9%87-%D8%B4%D9%87%D8%B1%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D9%88-%D8%AF%D8%B1%D8%B3%DB%8C-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D9%86%DB%8C%D8%B4%D8%A7%D8%A8%D9%88%D8%B1-%D9%88-%D8%B2%D8%A8%D8%B1%D8%AE%D8%A7%D9%86.html
ادامه این بحث ها اینجا با نیشابوری های شکست خورده فایده ندارد.
چون نیشابوری ها همه چیزخود را از دست رفته می بینند دیگر فقط تلاش می کنند با دروغ و نشر اکاذیب ابهتی کاذب از شهر نیشابور در ذهن خراسانیان ایجاد کنند. اما دیگر گذشت دوران دروغ گویی . حالا دیگر به لطف وجود رسانه های قوی در همه شهرها و مناطق خراسان همه می دانند که نیشابور نه تنها بر دیگر شهرهای خراسان برتری ندارد بلکه پایین تر هم هست.
توصیه می کنم این مطلب را حتما مطالعه کنید.
اطلاعات خوبی در مورد وضعیت تقسیمات سیاسی شمال شرق کشور دارد :
جدیدترین تغییرات در تقسیمات سیاسی خراسان رضوی با ایجاد شهرستان های ششتمد و عشق آباد
http://www.asrarnameh.com/news.php?id=1939
به متفاوت
من نگفتم نیشابور از شهرهای دیگر برتر است فقط گفتم کمبودهای سبزوار چیست و کمبودهای نیشابور
درباره دروغگویی و توهمات
1-جهش صنعتی سبزوار با کارخانه115 کیلومتری سیمان روداب(اسم گذاشتن سیمان سبزوار همان قضیه فولاد جوین که اسم گذاشتن فولاد سبزوار که با واکنش مردم و امام جمعه جوین روبرو شد به وبلاک نسیم جوین رجوع شود
2-دانشگاه صنایع معادن که تقلبی درامد رجوع شود به سایت دانشگاه صنایع معادن
3-برد زورکی و بردن قهرمانی از مشهد به سبزوار در رشته هندبال سرچ شود در اینترنت
نظر عزیزان به ادرس اسرار سبزواری که چطور دارد در نبود هیچی توهمات خود را عرضه می دارد
http://www.asrarnameh.com/interviews.php?id=58
1-اولین دلیل وجود همدلی (بسیار قوی بود بی خیالش شدم)
2-دومین دلیل موقعیت خوب جغرافیایی و سیاسی(در منطقه کویری قرار دارد باید روزی شان از شهرستانهای جوین جغتای دریافت دارند.چرا نباید همین شهرستانهای مستعد در کشاورزی و دارا بودن راه اهن مرکز نشوند)
3-وجود شهرهای اقماری (چطور اقماری محسوب می شوند با کشاورزی بالاتر از سبزوار قرار داشتن در مسیر پر تردد راه اهن مشهد تهران از لحاظ صنعتی بالاتر از سبزوار)
4-مواصلاتی(100 سال از راه اهن بی بهره اند امید به فرودگاه 2 پرواز فقط به تهران)
5-جمعیت(با جدا شدن داورزن و ششتمد بعد از مشهد- نیشابور- تربت جام-سبزوار قرار می گیرد)
6- مرکز مسلم فرهنگی( فقط با 2 عدد مشاهیر نه چندان مطرح که مزار انها در افغانستان است در همه شهرهای خراسان 2 عدد مشاهیر پیدا می شود سربداران در شهرستان داورزن قرار دارد ربطی به سبزوار ندارد و همچنین زادگاه شریعتی)
7-مرکز بازرگانی(واقعا قوی است حتی در خاور میانه)
خوب حالا چه شهری توهم زده چرت پرت میگه
شکست در ارتقای بخشها .نکته بخش زبرخان یک شهرستان شدن ان قطعی است ولی اگر دوشهرستان بشه چیه می شود این شکست نیست تلاش است برای بخشی که از شهرستان سبزوار از همه لحاظ مستعدتر چرا نباید 2 شهرستان شود فعلا تلاش می کنند تو بگو شکست.سبزوار 5 بخش شهرستان شده دارد نیشابور با فیروزه بعلاوه عشق اباد بعلاوه اگر 2 شهرستان بشه زبرخان بعلاوه سرولایت که به دلیل مسافت حتمی است می شود برابر با سبزوار حالا فهمیدی چرا اینقدر تلاش می کنند افتاد البته حق هم هست زبرخان هم جمعیت 2 شهرستان دارد و همه معیارهای دیگر
ای نیشابوری های بازنده !!!
بازهم تکرار مکررات
بازهم جواب دادن به اسرارنامه در یک جای دیگر؟
چرا در خود اسرارنامه جواب ندادید؟
آهان ، جواب دادید ، و باز سبزواری ها جوابتان را دادند و شما کم آوردید.
حالا قهر کرده اید و دارید در سایت های دیگر به بدگویی از سبزوار می پردازید.
اما بهترین سوال و جواب در همان اسرارنامه مطرح شده و پاسخ تمام این ادعاهای کهنه از طرف جواد همان جا داده شده است.
مخاطبان عزیز به این آدرس مراجعه کنند و دست و پا زدن نیشابوری ها در اسرارنامه سبزوار را خودشان ببینند :
همه چیز برای مرکز استان شدن سبزوار فراهم است
http://www.asrarnameh.com/interviews.php?id=58
به متفاوت
فکر می کنی با بچه روبروی نه از این خبرها نیست.جواب دادن وبلاگی می خواهد بی طرف همانطور در وبلاگ وزین نسیم جوین و وبلاگ خوزستان شمالی و پایگاه خبری کاشمر به توهمات بدون دخل تصرف پاسخ ها داده شده نه از این خبر ها نیست.
روزگاری سبزواری نگاه کرد در خراسان بعد از دومین دانشگاه کشور از نظر قدمت فردوسی مرکز اموزش دولتی به غیر دانشگاه تربیت معلم وجود ندارد یا فرودگاه دوپرواز سعی در ادعای توهمات زد فکر نمی کرد تمام داشته سبزوار دارد به دیگران نشان می دهد حالا باید دید چه نتیجه ای داشت
اسرار سبزواری فعلا توهماتش باعث شده حساسیت در سایر شهرها شده همانطور ادعای دانشگاه…. دو مین قطب دانشگاهی حالا نیشابور جای خودش دارد(تفاوتی چندانی در تعداد دانشجو ندارد بلکه مراکز اموزش عالی بیشتر هم هست) تربت حیدریه( دانشگاه-دانشکده علوم پزشکی)-تربت جام( دانشکده کشاورزی و پرستاری)- گناباد دانشگاه علوم پزشکی داشت (مرکز اموزش عالی)- وحالا تاسیس دانشکده پز شکی در کاشمر و مرکز اموزش عالی-قوچان(دانشگاه مهندسی)
زمانی اسرار توهم زده بود هیچکدام از این دانشگاهها و دانشکده نبود ان هم دانشگاه تربیت معلم که واقعا معتبر است یا دانشکده علوم پزشکی 4 سال دانشگاه شده بود وجود داشت .
تکرار مکرارات- تمام داشته های سبزوار که در زمان حال فقط خلاصه شده در یک فرودگاه با2 پرواز
کمی سخت است وقتی در نظرات قبلی گفتم فکر می کردین همه اینترنت در سبزوار……..
حال از این وبلاگ متوهم دفاع کن
ضعف و ناتوانی نیشابور برای مرکز استان شدن داره روز به روز بیشتر به همه ثابت میشه.
اگر خارج از توهمات نیشابوری ها به مسائل خراسان نگاه کنیم می بینیم که نیشابور در خراسان از هر لحاظ یک شهر وابسته و غیر مهمه
نیشابور حتی نمی تونه نیاز جوانان این شهر رو برای برگزاری کنکور کارشناسی ارشد و دکترا برآورده کنه و جوانان نیشابور باید دائما طبق معمول وابسته به مشهد یا سبزوار باشن.
در نقطه مقابل در حالی که نیشابور حتی حوزه برگزاری کنکور کارشناسی ارشدم نیست ، سبزوار حوزه برگزاری کنکور دکترا هم شد.
توضیحات و تحلیل های کامل در این زمینه در اسرارنامه منتشر شده .
http://www.asrarnameh.com/news.php?id=1990
یادآوری : وقتی که نیشابور توان داشتن چنین امتیاز کوچکی را نداره ، مسلمه که تا ابد باید در حسرت ساخت فرودگاه ، شهرستان کردن بخش ها ، داشتن تیم های قدرتمند و افتخار آفرین ورزشی ، داشتن پردیس بین المللی و … بمونه و فقط نیشابوری های متعصب دلشون رو به ارسال نظرات توهم آمیز و دروغ محض در سایت های بقیه شهرها خوش کنند.
عیب نداره همین که نیشابوری ها از اسرارنامه شکست خوردن و اسم اسرارنامه و محتوای مطالب اسرارنامه مثل یک خوره به جون نیشابوری ها افتاده و خواب و قرارو ازشون گرفته ، کافیه.
http://www.asrarnameh.com
در حالی که نیشابور داره به سختی سعی می کنه با الگو قرار دادن رشد و پیشرفت دانشگاهی سبزوار ، یک تکونی به خودش بده و تازه در سال های اخیر تونسته چند تا دانشگاه و دانشکده تازه تأسیس رو راه اندازی کنه اما سبزوار تونست پردیس بین المللی دانشگاه حیکم سبزواری رو راه اندازی کنه.
پردیس ها فقط در دانشگاه های مادر راه اندازی می شن و در خراسان در حال حاضر فقط دانشگاه فردوسی مشهد و دانشگاه حکیم سبزواری شهرستان سبزوار دارای پردیس هستند.
این هم آدرس :
http://www.hsu.ac.ir/?p=4301
به متفاوت
سالیان گذشته در روز اول عید بچه ها کفش شون شلوار شون به هم دیگر نشان می دادند حالا برای سبزوار پیش امده
1-تا ابد حسرت فرودگاه(اولا بارها گفتم نیشابور یک مکانی از سالیان گذشته دارد برای پرواز های هواپیما های تک موتوره که جدیدا مجوز اش گرفته شد چون تنها کمبود نیشابور دیر یا زود کامل میشه حالا فرودگاه 2 پرواز فقط به تهران حسرت هم داره همین الان فرودگاه مشهد با 120 پرواز روزانه در 100 کیلومتری نیشابور یعنی 1 ساعت می رسی پس فعلا دنبال راه اهن 50کیلومتر از خط اصلی تهران مشهد باشید و فرودگاه 2 پروازی-
2-بخشها-دیر یا زود شهرستان می شوند دیدی من کفش نو دارم
3-پردیس بین المللی-همان دانشگاه تربیت معلم سابق 8 رشته ارشد دارد الان واحد علوم تحقیقات خراسان رضوی 20 رشته ارشد داره
دانشگاه خیلی وقت ادعای شما تمام شده-فقط می ماند یک فرودگاه با وجود فرودگاه 120 پروازی روزانه مشهد و فراموش نشود مجوز فرودگاه تک موتوره در اردوگاه کشوری شهید رجایی نیشابور دارد
فکر تو متمرکز کن
1-جمعیت چهارم خراسان رضوی بعد از مشهد -نیشابور-تربت جام-سبزوار(با جدا شدن ششتمد و داورزن
2-دانشگاه نیشابور-دانشکده علوم پزشکی نیشابور-دانشگاه تربت حیدریه- دانشکده پزشکی تربت حیدریه-دانشکده علوم پزشکی کاشمر-مرکز اموزش عالی کاشمر- دانشگاه مهندسی قوچان- دانشکده کشاورزی و پرستاری تربت جام- دانشگاه علوم پزشکی سبزوار 4 سال از دانشکده به دانشگاه تبدیل شده-دانشگاه تربیت معلم 4 سال از رشته های علوم انسانی به چند رشته مهندسی اورده
3-فولاد سبزوار-شد فولاد جوین در 75 کیلومتری هنوز تاسیس نشده
4- خاستگاه سربداران بخش باشتین شهرستان داورزن در 75 کیلومتری سبزوار
5-فکری برای مزار کاشفی کن که در هرات بدلی ساخته اید در سبزوار
دلم برای نشابوری ها می سوزه چون خبر ندارن در حالی که اونها دارن اینجا در سایت ها به بحث و جدل با بقیه شهرهای خراسان می پردازن ، مردم خراسان دارن برای پیشرفت شهر و منطقه خودشون اروم و بی صدا تلاش می کنند.
و البته نیشابوری ها با توهم هایی که می زنند حساسیت بقیه شهرها رو بالا می برند و باعث می شن که اونها با جدیت بیشتری برای شهر خودشون کار کنند نتیجه این بشه که مثلا سبزواری ها موفق بشن بعد از این که امتیاز برگزاری کنکور دکترا رو هم برای شهر خودشون کسب کردن ، و پردیس بین المللی دانشگاه حکیم سبزواری رو هم راه انداختن حالا در جدیدترین دست آورد دانشگاهیشون دانشگاه تکنولوژی حضرت زینب سبزوار رو هم در غفلت نیشابوری ها تأسیس کن.
حالا نیشابوری های تازه به دوران رسیده که بعد از عمری تونستن یک دانشگاه تازه تأسیس دولتی از سال 89 تو شهرشون راه بندازن ، باید باز بشینن حسرت بخورن و جوش بزنن که دانشگاه تازه تأسیس نیشابور نه تنها نمی تونه با دانشگاه با سابقه حکیم سبزواری که از دهه 1360 تأسیس شده رقابت کنه بلکه سبزوار داره با سرعت برق جلو می ره و الآن مثلا دانشگاه تک جنسیتی حضرت زینب هم در سبزوار راه اندازی شده.
این هم آدرس منبع معتبر سایت وزارت علوم :
http://www.msrt.ir/Lists/List10/DispForm.aspx?ID=3480
به این آدرس مراجعه کنید تا ببینید سبزوار از لحاظ دانشگاهی در چه اوجیه و نیشابور چه جوری ته چاه عقب ماندگی گیر افتاده :
http://www.asrarnameh.com/news.php?act=addcomment&id=1990#comments
حالا بماند که نیشابور هنوز در بحث ساخت فرودگاه هم از سبزوار و تربت حیدریه و کاشمر و گناباد عقب مونده ، تیم ورزشی قدرتمند نداره ، صنعتش در حال تجزیه است ، شهرستان اقماری نداره و تنها قطار اختصاصی خودش رو هم از دست داده
ولی از همه بدتر این روحیه توهم زدگی و جنگجویی نیشابوری هاست که می خوان ضعف های خودشونو با حمله به بقیه شهرهای خراسان جبران کنن.
اما مهلک ترین اشتباه نیشابوری ها همین سر جنگ و دعوا افتادنشون با بقیه شهرهای خراسان بود که هرچند باعث پیشرفت بقیه شهرها شد اما چنان آبروی نیشابور رو برد که از این به بعد مردم خراسان وقتی اسم نیشابور رو بشنون قبل از این که یاد خیام و عطار بیافتن یاد عقب ماندگی های نیشابور از جمله بی فرودگاهی و بی ورزشی و بقیه ضعف های نیشابور می افتن.
به متفاوت
دانشگاه تک جنسیتی
معلوم کلا تو باغ نیستی چون با تاسیس دانشگاه ازاد و پیام نور و دانشگاهها و مراکز دولتی و دانشگاههای غیر انتفاعی دیگر مثل 10 یا 15 سال پیش نیست برای ادامه تحصیل به دانشگاههای دولتی یا ازاد مراکز استان بروند چون هزینه ها بالاست و خوابگاه و مشکلات ان به اندازه شهریه دانشگاه پیام نور است بماند در شهر دیگر هزار مشکل دیگر وجود دارد
در حال حاضر فقط دانشگاههای درجه یک تقاضای زیادی دارند در خراسان رضوی و در شمال شرق .دانشگاه فردوسی و دانشگاه علوم پزشکی مشهد است
این را بدان برای نیشابور ما همین دانشگاه نیشابور از سال 76 زیر مجموعه دانشگاه فردوسی بوده و از سال 89 دانشگاه شده با دانشگاه ازاد و علوم تحقیقات خراسان رضوی و دانشگاه پیام نور و سه اموزشکده و دانشکده فنی حرفه ای و دو موسسه غیر انتفاعی کافی است از ان بالاتر دانشگاههای مشهد در 100 کیلومتری با اختلاف 1 ساعت وجود دارد
حالا کلا 20 دانشگاه دیگر ایجاد شود در سبزوار باشد کیف اش ببرید نیشابور فقط تنها باید دنبال فرودگاه باشد که دیر یا زود می گیرد چون تنها ترین خاصه دومین شهرستان خراسان رضوی از نظر جمعیت- از نظر صنعت-از نظر کشاورزی-….. است
بحث جنگجویی
چون همردیفان تو دیدن هرچه داشته های سبزوار بود نشان دادن و سایر شهر های با زیرکی در شهر خود ایجاد کردن حالا که نمی توانند نه کشاورزی در کویر ایجاد کنند نه سرمایه گذار صنعتی پیدا کنن و نه راه اهن با وصل شدن به سبزوار باز هم یک راه فرعی 50 کیلومتری است که باید فقط یک قطار از تهران به سبزوار بود نه بیش از 20 قطار عبوری… دیدن با دست خودشان باختند حالا نیشابوریان… جنگجو شده اند چون میگن دانشگاه ادعا داشتید تمام شده فرودگاه 2 پرواز که بین المللی نیست و……..
در نتیجه چون با دست خودشان باختند کمی فشار اورده شده برای همین چون چیزی ندارند برای باختن و تمام شدن ادعاهای و توهمات حالا دیگران جنگجو شده اند
در مورد فرودگاه سبزوار
فرودگاه وقتی در یک شهر باشد ، دیر یا زود تعداد پروازهایش رونق می گیرد . بالاخره شرایط اقتصادی کشور باعث گران شدن بلیط ها و کاهش استقبال مسافران در یک دوره زمانی بشود اما بالاخره دوباره پروازها رونق می گیرند اما وقتی کلا در شهری مثل نیشابور کلا فرودگاه وجود ندارد ، به معنی محرومیت این شهر از یکی از مهمترین امکانات زیرساختی است.
ضمنا مضحک تر از همه حرف ها این است که نیشابوری ها دلشان به یک فرودگاه اسباب بازی خوش کرده اند که چهل سال قبل در منطقه باغرود آن هم به قصد استفاده تفریحی نه استفاده حرفه ای مسافربری و باربری ساخته شده است.
حالا گیرم دوتا هم هواپیمای تک موتوره کم سرنشین به آن بدهند این که کار فرودگاه واقعی را نمی کند.
ضمناً اگر آن فرودگاه اسباب بازی مخروبه 40 سال قبل نیشابور را فرودگاه حساب کنیم ، پس سبزوار دو تا فرودگاه دارد. زیرا در زمان جنگ جهانی دوم روس ها یک فرودگاه کوچک در شهر سبزوار ساختند که از همین هواپیماهای کوچک و بیشتر هلیکوپتر درآن نشست و برخاست می کرد.
همین الآن هم در خیابان های جنوب شهر سبزوار چهارراهی به نام چهارراه فرودگاه هست که کلا با این فرودگاه امروزی سبزوار خیلی فاصله دارد و در واقع منظور محل فرودگاه قدیم سبزوار در زمان جنگ جهانی دوم است.
به متفاوت
چند بار می خواستم بگویم باز گفتم بی خیال حالا که خودت می خواهی می گویم
اولا -فرودگاه سبزوار یک فرودگاه انهم با 2 پرواز ورشکسته فقط بخاطر نبود راه اهن حتی با راه فرعی 50 کیلومتری روزانه فقط یک قطار برای جمعیت سبزوار به تهران خواهد داشت فقط این فرودگاه برای مسائل سیاسی و نبود راه اهن ان هم فقط به تهران ایجاد شده یعنی بعد از 100 سال از بن بست در بیاورند که کار محال خواهد بود به دلیل( یک سرمایه گذاری کلان در یک شهر کویری بدون جاذبه تاریخی یک شهر درجه 3 نه اداره دولتی کلان مثل مرکز استان وجود ندارد شهری کم جمعیت -شهری که نه مثل ابادان یا سرخس دارای منابع عظیم زیر زمینی نیست که بواسطه این منابع افراد برای کار بیایند شهری در هیچ زمان نمی توان تصور کرد افرادی پیدا شود به شیراز به اصفهان به کیش به خارج کشور سفر کنند شهری که درامد صنعتی ندارد شهری که نه رونق کشاورزی دارد در مجموع درامدها ثابت و متوسط هستند
فرودگاه نیشابور-اولا دسترسی یک ساعت به 120 پرواز نه فقط به تهران با 2 پرواز یک ادم که به مسائل اقتصادی اشناست می دانند فرودگاه سبزوار اخرش در هفته 5 پرواز در 200 سال اینده بیشتر نمی تواند متصور شد -بماند تنها خاصه دومین شهر خراسان رضوی فقط یک فرودگاه برای جلوگیری از ادعای ادم های که بعد 100 سال هنوز بن بست هستند با 2 پرواز به جایی حرفی نزن حالا توهم زده اند.فراموش نشود یک فرودگاه تک موتوره وجود دارد که زیاد با یک فرودگاه ورشکسته با 2 پرواز فرقی ندارد فقط ورشکسته مال بیت المال صرف هیچی شده
می بینیم که حرف ها و استدلال های سبزواری ها حسابی در عمق جان نیشابوری ها اثر گذاشته جواد خان تو که یک ذره خلاقیت نداری و دقیقا در رابطه با دانشگاه ها همان پاسخ های قبلی سبزواری ها را برداشته ای با کمی تغییر دوباره ارسال کرده ای نشان می دهد که چه قدر از سبزواری ها حرف شنوی داری و حرف های ما در عمق جانت اثر می گذارد.
فقط همان روحیه توهم و غرور کاذب نیشابوریانه ات باعث شده تا الآن در مقابل حرف حق مقاومت کنی.
اما در مورد دانشگاه های معتبر شمال شرق کشور چه بخواهی و چه نخواهی دانشگاه حکیم سبزواری با سابقه سه دهه که از تأسیس آن می گذرد و دانشگاه علوم پزشکی سبزوار و البته دانشگاه علوم پزشکی گناباد که از تأسیس آنها هم سه دهه می گذرد ، دانشگاه های معتبر و شناخته شده شمال شرق کشور هستند.
و نیشابوری ها باید حالا حالا ها با این عقده که شهرشان یک شهر غیردانشگاهی است که تازه از سال 89 چندتا دانشگاه و دانشکده دولتی تأسیس می کند بسوزند و بسازند.به قول معروف تا گوساله گاو شود دل صاحبش آب شود.
در نیشابور تازه به دوران رسیده هم تا بخواهند این دانشگاه های تازه تأسیس معروف شوند (تازه اگر بشوند) باید حداقل سه دهه ای بگذرد.
ضمنا با اطمینان می گویم و می دانم که مورد پذیرش همه مخاطبان عزیز این بحث هم قرار می گیرد
نیشابوری ها بسیار روحیه جنگ جویی و ستیزه خویی دارند.
و خیلی هم از سبزوار می ترسند و خود را در مقابل سبزوار کوچک (حقیر) می بینند.
زیرا در همین بحث حداقل اگر مخاطبان نگاه کنند می بینند که اول از همه نیشابوری ها شروع کردند به پرخاش و توهین اگرنه سبزواری ها یک مقاله در سایت خودشان منتشر کرده اند که سردبیر محترم وبسایت کاشمری ها هم این مقاله را لطف کرده و در اینجا منتشر کرده است.
حالا در اصل مقاله هم واقعا هیچ توهینی از طرف سبزواری ها به نیشابوری ها نشده است. بلکه مسئله تقسیمات سیاسی خراسان رضوی را به صورت دقیق مورد بررسی قرار داده است. نظرش چه درست باشد و چه غلط بالاخره یک نظر شخصی است که به جای خود محترم است.
اما نیشابوری ها که هیچ منطقی ندارند ، شروع کرده اند به پرخاش گری و حمله کردن به سبزوار .
در حالی که اگر کمی با رسم و راه فرهنگ آشنا بودند و از ادب اندکی بهره داشتند ، نهایتا یک مقاله دیگر می نوشتند و نظرات خود را بیان می کردند.
این همه پرخاشگری و جنگ جویی و دروغ گویی و مغالطه کاری چرا؟
به هرحال فقط می توانم بگویم متأسفم برای نیشابور شهری که یک روز همپای سبزوار و بلخ و هرات و سمرقند و ترشیز و گناباد و … از شهرهای مطرح خراسان بود امروز در اثر تعصب ورزی ها و بی اخلاقی ها تبدیل شده به بزرگترین مشکل شهرهای خراسان.
حسرت به دلی نیشابوری ها بابت نداشتن فرودگاه به حدی است که همین هفته های اخیر وقتی یکی از فرزندان نیشابور در جلسه ای در مشهد خواسته مردم نیشابور را تأسیس دانشگاه بین المللی خیام عنوان کردند همه به او خرده گرفتند که از کدام دانشگاه بین المللی حرف می زنی وقتی که شهرت در حد و اندازه یک شهر بین المللی نیست و برای بین المللی بودن یک شهر اولین شرط داشتن یک فرودگاه بین المللی است.
ادعاهای گنده ، تلاش گنده می خواهد.
نیشابوری ها که ضعف و ناتوانیشان به حدی است که نتوانسته اند بخش های بزرگ و پرجمعیت خود را تا به حال شهرستان کنند و در این راه از سبزوار و کاشمر و تربت حیدریه و … عقب افتاده اند چه طور خواهند توانست فرودگاه بسازند ؟
به خصوص حالا که دیگر از هر طرف از شرق ، از غرب و از جنوب شهرهای مشهد ، سبزوار و تربت حیدریه و کاشمر دراطراف نیشابور فرودگاه ساخته اند و نیشابور را در محاصره قرار داده اند.
اما نیشابوری ها که به شدت احساس ضعف و سرخوردگی می کنند ، برای اینکه کم نیاورند تلاش می کنند که صورت مسأله را پاک کنند.
و می گویند پروازهای فرودگاه سبزوار کم است!
چه حرف مسخره ای !
خوب قبول پروازهای فرودگاه سبزوار کم ، پس نیشابور را چه بگوییم که برای همیشه از داشتن فرودگاه محروم مانده است؟
نیشابوری ها باید دست از این جنگ جویی و چنگ اندازی به چهره مردم دیگر شهرهای خراسان بردارند.
با پرخاشگری و دعوا کردن با دیگران مشکل نیشابوری ها حل نمی شود.
ما همه درک می کنیم. می دانیم نیشابوری ها در شرایط بدی قرار دارند. اما دلیل نمی شود که با دعوا و عقده ورزی نسبت بهدیگران بخواهند ضعف های خود را جبران کنند!
نیشابور ضعیف اگر هنوز اندکی توانایی ندارد بهتر است دیگر بخش زبرخان را هرچه سریعتر شهرستان کندو برود قطار اختصاصی نیشابور را دوباره به حالت قبل برگردارند.
داشتن فرودگاه ، داشتن ورزشگاه 15 هزارنفری ، داشتن تیم های قدرتمند ورزشی ، داشتن دانشگاه های معتبر و با سابقه ملی پیشک کش !
وقتی در کشور به امار پروازهای همه فرودگاه ها نگاه می کنیم می بینیم به جز تهران ، مشهد ، اصفهان ، شیراز ، تبریز و کیش و قشم بقیه فرودگاه های کشور به لحاظ تعداد پروازهای داخلی و خارجی تقریباً یا برابر با سبزوارند یا چندمورد کمترهستند یا بیشتر.
مثلاً فرودگاه های زنجان ، همدان و اراک با اینکه یک مرکز استان قدیمی است از فرودگاه سبزوار کمتر پرواز دارد.
اما آیا می توان اهمیت و ارزش وجود فرودگاه ها را دریک منطقه رد کرد؟
اگر می توان رد کرد چرا نیشابوری ها اینقدر در به در دنبال ساخت فرودگاه هستند؟
چرا به نیشابور اجازه ساخت دانشگاه بین المللی داده نمی شود و می گویند چون فرودگاه ندارد؟
کارشناسان اقتصادی می گویند یک فرودگاه حتی اگر تعطیل هم باشد باز مفید است و یک امتیاز برای منطقه محسوب می شود.
چون وقتی در یک جا فرودگاه هست یعنی بالقوه امتیاز و امکانپیشرفت هست .
تازه سبزوار یک منطقه ویژه اقتصادی هم دارد که فعلا کارهای آن در حال گذران مراحل اداری است.
با راهاندازی عملی منطقه ویژه اقتصادی سبزوار آن موقع نیشابوری ها بیشتر جز جگر خواهند خورد. چون خودشان خواهند دید که پروازهای فرودگاه سبزار به یک باره رونقی اساسی پیدا خواهد کرد.
از کنار تأسیس دانشگاه ها و مراکز جدید علمی و آموزشی در سبزوار و شهرهای اطراف هم به راحتی نگذریم.
این تأسیسات همه رفت و آمدهایی را ایجاد خواهد کرد که به رونق فرودگاه سبزوار خواهد انجامید تا برای همیشه به خار بزرگی در چشم و استخوانی درگلوی نیشابوری ها تبدیل شود.
البته ما سبزواری ها نمی خواهیم نیشابوری ها در رنج و عذاب باشند. اما چون خودشان از در دشمنی با سبزوار درآمده اند ناچاریم چز این که بگوییم نیشابور در باتلاق جنگ افروزی ها و کینه توزی ها و حسادت های خود غرق خواهد شد و بیش از پیش به شهری ضعیف و بی خاصیت درمرکز خراسان تبدیل خواهد شد و در نقطه مقابل سبزوار و بقیه شهرهای خراسان که بدون درگیر شدن و اختلاف پیدا کردن به یکدیگر دارند به آرامی مسیر توسعه خود را طی می کنند روز به روز پیشرفت خواهند کرد.
راستی درمیان همه این حرف ها که مطرح می شود و این تهاجمی که نیشابوری ها به سمت سبزوار آورده اند که نشان دهنده شدت ضعف و عجز نیشابوری ها درمقابل توان سبزوار است ، این سوال برای هر کسی مطرح می شود که خوب مگر خود نیشابور الآن چه چیزی دارد؟
1- جمیعت نیشابور که توهمی بیش نیست و در واقع یک حباب کاذب جمعیتی است.
جون نیشابور نتوانسته است بخش های خود را شهرستان کند جمعیت چندتا شهرستان را الان دارندروی یک شهرستان نیشابور حساب می کنند.
حال آنکه هر آدم عاقلی می فهمد الآن نیشابور زیر فشار چه بار سنگینی به لحاظ اداری و سیاسی قرار دارد. یعنی حداقل 4 شهرستان (نیشابور ، زبرخان ، سرولایت و میان جلگه )دارند با یک فرماندار و با یک موتور مدیریتی اداره می شوند.
خود شهر نیشابور هم که تفاوت چندانی با شهر سبزوار ندارد.(طبق آمار سرشماری سال 90 کمتر از 10 هزارنفر تفاوت دارند که این رقم آنقدر زیاد نیست) و بقیه باد هواست که باید نیشابور دیر یا زود از خیر آنها بگذرد.
آب و هوای نیشابور هم که به درد خودشان می خورد مگر می خواهند از آب و هوایشان به شهرهای زیرمجموعه شان ببخشند؟
تازه آب و هوا که ملاک استان شدن نیست. مگر سمنان شهر کویری نیست؟ ولی سمنان مرکز استان شده و شاهرود به اینکه یک شهر بسیار خوش آب و هوا و پرجمعیت است هنوز مرکز استان نشده.
2- نیشابور فرودگاه که ندارد
3- صنعت نیشابور که درحال تجزیه شدن است.همین حالا هم نیشابور جایگاه دومین قطب صنعتی خود را از دست داده است و چناران جایگزین آن شده.
4- نیشابور تیم های ورزشی قدرتمند و افتخار آفرین که ندارد
زیرساخت های ورزشی هم ندارد
5- مرز مشترک هم که با جایی ندارد؟
6- شهرستان اقماری هم که ندارد؟
واقعا ض پس نیشابور چه چیزی دارد؟
فقط رو دارد.
یعنی واقعاً خیلی پر رویی می خواهد که شهری مثل نیشابور هیچ چیز نداشته باشد و در این فقر مطلق بازهم ادعای استان شدن داشته باشد.
ولی خوب چه فایده ؟
مگر با ادعا چیزی در جایی درست می شود؟
اگر نیشابور در استانی بود که درآن استان شهرهایی مثل سبزوار نبودند که حساس و دقیق و آگاه باشند شاید می توانست با این همه ادعاهای گنده کاری از پیش ببرد ولی حالا نیشابور رد خراسان رضوی است که شهرهای ابرقدرتی مثل سبزوار در آن هستند و محال است که بگذارند نیشابور بتواند با توهم و ادعای پوشالی کاری از پیش ببرد.
به متفاوت
5 تا نظر نوشتی که هیچکدام ارزشی نداردچون نشان دهنده فشار درونی ات که با5 نظر خودت را ارضا کرده ای باشد
فرودگاه 2 پرواز با 100 و همیشه از راه اهن حتی با خط فرعی 50 کیلومتری(به چه دلیل همیشه به این دلیل تا 100 سال اینده خط مسیر تهران مشهد همین و 50 کیلومتر فاصله دارد با سبزوار-حالا ایا می توان گفت براب همیشه نیشابور از یک فرودگاه غیر اقتصادی محروم می شود نه جانم یک سالن یک برج 100 هکتار زمین 20 پرسنل اندازه یک واحد تولیدی متوسط بیشتر هزینه ندارد-
باشه دانشگاه تربیت معلم سابق که از سال78 چند رشته مهندسی اورده خیلی معتبر شده
باشه دانشکده علوم پزشکی 4 سال دانشگاه شده معتبر بماند شورای شهر جغتای خواستار الحاق مشهد بماند شهرک داخل شهر پزشک عموی ندارد پزشک عموی که حالا در کشور بیشتر از نیاز است
شهر اقماری-درست میشه عجله نکن
حالا جملات خودت(((اگر نیشابور در استانی بود که درآن استان شهرهایی مثل سبزوار نبودند که حساس و دقیق و آگاه باشند شاید می توانست با این همه ادعاهای گنده کاری از پیش ببرد ولی حالا نیشابور رد خراسان رضوی است که شهرهای ابرقدرتی مثل سبزوار در آن هستند و محال است که بگذارند نیشابور بتواند با توهم و ادعای پوشالی کاری از پیش ببرد.))
1-سبزوار در کشاورزی بعد از -نیشابور-قوچان-کاشمر-…………… احتمالا رده20 از 27 شهرستان این که کویری جای دفاع ندارد
2-سبزوار از نظر صنایع مثل کشاورزی برای همه روشن
3- سبزوار از نظر شهرهای اقماری برای همه روشن سالیان از جمعیت-کشاورزی و محدود صنایع این بخشهای محروم 70 -80 کیلومتری مایه می گذاشته
4-جمعیت -در استان 4
5-یک دانشگاه دارد که در استان اکثر شهرستان دارد البته معتبر و همردیف فردوسی؟؟؟؟؟؟
6- 100 سال راه اهن ندارد با وجود در مسیر تهران مشهد بعد از100 سال برای از بن بست در اوردن یک فرودگاه 2 پروازی دارد
7-من نمی دانم این ابر قدرت کجاست شهری که روزی خوار بخشهای سابق شهری کویری شهری فقط دلخوش فرودگاه 2 پرواز فکر نمی کنند که100 سال از راه اهن بی بهره اند شهری مدعی سربداران ولی در اصل در75 کیلومتری ان شهرستان داورزن که سالها از این بخشهای محروم مایه می گذارند.بهتر نیست اسم ابر کویر خراسان رضوی بزاریم
به جواد
باز طبق معمول یک سری حرف های بی ارزش و تکراری را سر هم کردی
بابا یک کم از قوه عقل هم ((اگر داری)) استفاده کن
از همشهری عزیزم با اسم یک دیدگاه متفاوت هم متشکرم خیلی خوب جواب داده و جواد رو سرجاش نشونده
من موندم نیشابور که با تجزیه صنعتش بعد از شهرستان شدن بخش های تابعه دیگه هیچ امتیازی در خراسان رضوی نداره با چه رویی به فکر استان شدن هست و مضحک تر اینکه نیشابور به فکر رقابت با سبزوارم هست؟ حالا باز اگه می رفت با فریمان ، با سرخس ، با چناران رقابت می کرد منطقی بود.اومده با سبزوار داره رقابت می کنه که همین فرودگاه سبزوار کل نیشابور رو می خره و آزاد می کنه.
1- سقوط جایگاه صنعتی نیشابور در استان.
نیشابور دیگه به لحاظ صنعتی دومین قطب استان نیست.
بلکه چناران به عنوان قطب دوم صنعتی مطرح شده.
کارخانه فولاد هم که اصلا به نام خراسان هست و کسی اونو مال نیشابور نمی دونه بلکه در مالکیت خراسانه نه نیشابور
تازه بقیه شهرهای خراسانم در این سالها صنایعی احداث کردن که رقیب نیشابور شدن و نیشابوری ها از این بابت خیلی نگران شدن چون دیگه جایگاهشون داره به لحاظ صنعتی به رده پنجم شیشم جدول شهرستان های خراسان و برابر با سبزوار سقوط می کنه.
چناران ، جوین ، جغتای ، زاوه ، گناباد و تربت حیدریه و فریمان و سبزوار در چند سال اخیر رشد های صنعتی چشمگیری در خراسان رضوی داشتن که همین شده خار چشم نیشابوری ها
2- نیشابور شهر بی فرودگاه
نیشابور فرودگاه که نداره هیچ ، تازه اگر هم معجزه ای بشه و بتونه تا 40 سال دیگه یک فروگاهی بسازه کی می خواد فرودگاه نیشابور به رد فرودگاه سبزوار برسه که نهمین فرودگاه پر پرواز کشور به عتبات عالیات و چهاردهمین فرودگاه پرپرواز کشور در پروازهای خارجی بوده ؟
منبع حرفام ماهنامه الکترونیکی شرکت مادرتخصصی فروگاه های کشوره.خودتون برید ببینید
در مورد پروازهای داخلی فرودگاه سبزوارم که کم شده عجله نکن ، بالاخره از این شرایط بد اقتصادی که در کشور هستیم عبور می کنیم و قدرت خرید مردم دوباره مثل قبل میره بالا و پروازهای فرودگاه سبزوار دوباره همه روزه میشه.
3- نیشابور با بحران آب مواجه است.
برخلاف همه تبلیغات کاذبی که مردم این شهر می کنند ، حتی از لحاظ منابع آبی هم مشکل داره
خود نمایندشون آقای مروی اخیرا به این مشکل نیشابور اعتراف کرده وگفته نیشابور از گذشته همیشه مشکل کمبود آب داشته هم در کشاورزی هم در شُرب .
دلیل این کم آبی نیشابورم احتمالا کارخانه های صنعتی بزرگیه که آب این شهرو از زمین بیرون می کشن اما فایدهشون برای نیشابور نیست چون همه یا به اسم خراسانن یا کلاً مثل شهرک صنعتی خیام بااینکه از آب دشت نیشابور استفاده می کنن ولی در بخش زبرخان قرار گرفتن که باشهرستان شدن زبرخان این شهرک هم دیگه از چنگ نیشابوری ها در میاد.
4-جایگاه ضعیف نیشابور در ورزش
نیشابور کلا فاقد تیم های موفق و مشهور ورزشی است و ورزشگاه 15 هزارنفری هم که در سبزوار داره احداث میشه نیشابوری ها فعلا دارن خوابشو می بینن.
5- نیشابور به لحاظ دانشگاهی جایگاهی نداره
به لحاظ دانشگاهی که نیشابور اصلا حرفی برای گفتن نداره.
از سال 89 یک دانشگاه تأسیس کرده که همه شهرهای خراسان دارن تند تند از همون سال به بعد دانشگاه تأسیس می کنن و دیگه امتیازی برای نیشابور نیست.
در حالی که سبزوار از دهه 1360 دانشگاه داره
6- نیشابور حتی اینقدر به لحاظ دانشگاهی ضعیفه که به عنوان حوزه برگزاری کنکور کارشناسی ارشد و دکترا هم نیست ولی سبزوار چندین ساله که حوزه برگزاری کنکور کارشناسی ارشد هست و از امسالم دکترا داره توی سبزوار برگزار میشه.
7- نیشابور قطار اختصاصی به تهران را از دست داد
نیشابور حتی نتونست تنها قطار اختصاصی خودشو توی کشور حفظ کنه و از 15 فروردین ماه 92 اسم نیشابور از ایستگاه راه آهن تهران حذف شد و تربت حیدریه به جاش اضافه شد.
از اون زمان نیشابوری ها دارن با هزینه مسافران سر راهی ، به قطارهای مسیر تربت حیدریه – تهران سوار میشن و حکم غریبه رو دارن.
8- بحران آب ، کشاورزی نیشابور را تهدید می کند
چون نیشابور با بحران آب مواجهه کشاورزیش هم احتمالا فقط در بخش های نیشابور مثل زبرخان هست . و خود نیشابور از لحاظ کشاورزی چندان قوی نیست.
زبرخان و سرولایتم که شهرستان بشن دیگه نیشابور به لحاظ کشاورزی هم سقوط میکنه به رده های اخر جدول استان.
9- نیشابور هیچ مرکزیت اداری و سیاسی هم در استان نداره چون فقط یک شهرستان اقماری در اطرافش هست که به نیشابور وابسته است (فیروزه)و درواقع نیشابور شهرستان های اقماری کافی نداره که بخواد اهمیت سیاسی پیدا کنه و مرکز استان بشه.
ولی سبزوار همین حالا حدود 6 ، یا 7 شهرستان برای استانش داره.
اگرم نیشابور بخش هاشو شهرستان کنه باز جمعیتش خیلی کم میشه.چون بخش های نیشابور پرجمعیتن. مثلاً زبرخان بیشتر از 60 هزارنفر جمعیت داره.
من نمی دانم این همه ادعای نیشابوری ها از کجاست؟ آخه به چیشون به فرودگاه نداشته ، به دانشگاه های تازه تأسیس تازه به دوران رسیده ، به ورزش نداشته ، به راه های درب و داغون ، به شهرستان های اقماری نداشته ، به جمعیتی که حباب کاذب است ، به صنعت برباد رفته ، به بحران آب ، به چی نیشابوری ها اینقدر مغرور شدن.
راستی من پیشنهاد می دم اسم استان نیشابور را استان نیشاگور بگذاریم.
یعنی استانی که دارد از بس هیچ چیز ندارد مثل گورستان است.
یادتان باشد : «استان نیشاگور»
به گل زیره
رنگ رخساره نشان می دهد از سر درون(تو هم دلی پر درد داری باشه ولی این باعث نمی شود-کشاورزی و صنعت رونق بگیرد-دانشگاهی از 4 سال پیش چند رشته مهندسی بیاورد معتبر شود هرچند یکسال گذشته اسم ان عوض شده باشد -باعث نمی شود این فرودگاه از نظر اقتصادی ورشکسته(2پرواز)جایگزین راه اهن شود-باعث نمی شود از کشاورزی و چند صنعت جوین و جغتای مایه بگذارید -باعث نمی شود مدعی سربداران شوید سربدارانی که متعلق به مردم باشتین شهرستان داورزن است ان هم 80 کیلومتر انطرف تر-
باعث نمی شود از جمعیت بخشهای80 کیلومتری دربحث جمعیت مایه گذارید-………
چطور در وبلاگ نسیم جوین به جای گل زیره از گل خر زهره استفاده شده بود اشک در چشمانت جمع شده بود و نظری با بغض گذاشته بودی چرا از گل خر زهره استفاده می کرده حالا مسخره کردن نام شهری دیگر مشکلی ندارد هر چند فرقی ندارد چون با این حرفها برای سبزوار دردی دوا نمی کند
واقعاً متأسفم برای این رضا
چون به جای اینکه فامیل واقعی منو بیاره ، به مسخره بازی رو اورده و به من گفته گل خرزهره.
واقعاً این نشان دهنده سطح پایین ادب و احترام در بعضی ازمردم نیشیابور است.
بیچاره ها
نظر سوم از اخر صفحه
http://nasim.joveyn.ir/?p=5304
به جواد
چیزی که عوض دارد گله ندارد.
دقیقا اسم «« نیشاگور »» که دوست و همشهری عزیزم گل زیره پیشنهاد داده است ، اسم مناسبی است.
چه طور توی نیشاگوری به خودت اجازه دادی در نظر قبلی با تحقیر به سبزوار بگویی (ابرکویر) ولی سبزواری ها حق ندارند به نیشابور بگویند نیشاگور؟
جواب های هوی است.
البته کویر چیز بدی نیست و یکی از جلوه های آفرینش خداست و کسانی مثل جواد نیشاگوری که کویری بودن یک شهر را مسخره می کنند در واقع دارند آفرینش خدا را مسخره می کنند .
تازه دل خوش کردن به آب و هوای ناخوش نیشابور (که به قول نماینده نیشابور همیشه با بحران آب مواجه بوده) نشان دهنده نهایت ضعف و پستی مردم یک شهر است.
چون به جای اینکه به توانمندی های انسانی خود بنازند ، چون می بینند هیچ توانمندی انسانی ندارند به آب و هوا می نازند که اصلا ربطی به مردم ندارد و کار خداست.
آیا نیشابوری ها می توانند این حرف ها را بفهمند؟
ضمنا این رو هم یادآوری کنم که نیشابوری ها که اینقدر تلاش می کنن سبزوار رو یک شهر کویری نشون بدن و بعد به خاطر کویری بودن به سبزوار توهین کنن یادشون باشه در واقع دارن به خیلی از شهرهای خراسان و ایران توهین می کنن.
چون فقط که سبزوار آب و هوای کویری نداره. توی همین خراسان خودمون خیلی از شهرها کویرین مثلا گناباد ، بردسکن ، خواف ، رشتخوار ، کاشمر ، داورزن و … همه در حاشیه کویر هستند و آب و هوای کویری دارن. با میانگین بارش و دمای مناطق گرم و خشک .
در نتیجه نیشابوری ها با این کویر کویر کردنشون درمورد سبزوار در واقع دارن به خیلی از شهرهای خراسان توهین می کنن.
واقعاً که تأسف داره.
اینقدر نگاه مردم یک شهر پست باشه که وضعیت آب و هوای شهرهای دیگه رو مسخره کنن.
در حالی که آب و هوای یک شهر کار خداست و ربطی به مردم نداره.
نه خوب بودن آب و هوا افتخاری محسوب می شه و نه بد بودنش نقطه ضعف.
اصلا آب و هوای بد نداریم. هر جا یک ویژگی خاص خودش رو داره.
توی همین ایران یزد از همه جا کویری تره ولی یک شهر خوشنام و توسعه یافته است.
اما همین نیشابور که به اینقدر به آب و هواش می نازه ، سوال اینجاست که تونست چه گلی به سر خودش بزنه.
حالا که همین مردم شهرهای کویری از نیشابور جلو افتادن همه دارن فرودگاه و دانشگاه و کارخانه تأسیس می کنن و نیشابور اندرخم کوچه توهم مردمان این شهر گیر افتاده
به متفاوت
وقتی میگم ندید بدید به این دلایل است
1-ایا سبزوار کویری هست یا نیست
2-ایا کویری نامیدن یک شهر توهین است شهری که موقعیت جغرافیای ان کویری است
3-ایا ابر کویر این نیست که ابر یعنی بزرگ کویر اب هوای محسوب می شود
4- خودتان می دانید به راحتی با گذاشتن یک حرف در کلمه سبزوار به راحتی می توان مسخر کرد ولی من بحث می کنم نه توهین
درباره گلی نیشابور به سر زده یانه بحث ما نیست من میگم
1-سبزوار جمعیت چهارم توی خراسان رضوی(319000 جمعیت دارد هنوز ششتمد-داورزن -کم نشده با جدا شدن این 2 بخش هرکدام 25000 نفر باشندکه جمعیت سبزوار 267000 نفر در امار سال90 تربت جام 260000 نفر جمعیت دارد یعنی الان فرقی با تربت ندارد چون حدود 25000 جمعیت هر بخش حساب شده اگر بخشهای بیشتر جمعیت داشته باشد می شود4 در استان(بحث جمعیت نیشابور کذب….فقط دلخوشی است حساب حساب امار رسمی جمعیت نیشابور فعلا433000 نفر احتیاجی به تفاسیر ندارد
2-ایا کشاورزی سبزوار با 2 بخش سابق خودش در80 کیلومتری ان برابری می کند
3-ایا خاستگاه داورزن در بخش باشتین شهرستان داورزن قرار ندارد
4-ایا در اکثر شهرستانها دانشگاه دولتی وجود ندارد ایا دانشگاه سبزوار می توان جزئ 30 دانشگاه کشور قرار داد در تهران نزدیک 10 دانشگاه مطرح دارد از 30 استان ایا 20 عدد دانشگاه معتبربرتر از دانشگاه سبزوار نیست فقط در استان600000 نفری سمنان دانشگاه سمنان16000 نفر دانشجو دارد -دانشگاه شاهرود 13000 دانشجو حالا سبزوار7500 نفر
5- ایا می توان فرودگاهی با 2 پرواز فقط به تهران ادعایی داشت شهری 100 سال در مسیر تهران مشهد روزانه 20قطار محروم است مدعی در هفته 2 پرواز فقط به تهران که ما فرودگاه داریم؟؟؟ دراینده نمی توان به هیچ شهر دیگر متصور شد
به جواد
وقتی می گویم نیشابوری ها طرز فکر بسیار سطحی و پستی پیدا کرده اند و در سراشیبی سقوط افتاده اند برای همین است که می بینیم امروز نیشابوری ها همه هویت خود را از این پیدا می کنند که با پیش کشیدن بحث های فاقد اهمیت ، برای خود ارزش های کاذب بسازند.
مثلا همین بحث کویری بودن یا نبودن سبزوار ، یکی از نشانه های طرز فکری سطحی و پست نشابوری است.
چون اصولا موقعیت جغرافیای طبیعی به یک شهر ارزش و اهمیت نمی دهد.
این فکر و توان انسان است که می تواند شهرها را آباد کند.
نمونه اش در همین خراسان خودمان شهرهایی مثل گناباد و سبزوار با اینکه آب و هوای گرم و خشک تری نسبت به نیشابور دارند هر دو دارای فرودگاه شده اند و چندین دهه است که دانشگاه ملی تأسیس کرده اند.
ولی نیشابور با این همه ادعا چه گلی به سر خود زده است؟
یا مثلاً شهر یزد مگر کویری نیست. اما امروز یکی از خوش نام ترین و توسعه یافته ترین شهرهای کشور است.
در نتیجه :
1- برو خودت را سیاه کن جواد خان. وقتی در آن نظر اولیه ات گفتی ««ابرکویر سبزوار»» دقیقا هر کسی می توانست بفهمد که قصد تو توهین کردن بود.
پس جوابی که شنیدی و همشهری من به شهرشما گفت : ««نیشاگور»» حقت بود.
2- اگر نیشابور ، نیشاگور نیست. یعنی اگر نشابور شهر مرده ای در وسط خراسان نیست که باید فاتحه اش را بخوانیم و دیر یا زود به گور روانه اش کنیم ، بگو پس چیست؟
به این همه ضعف و ناتوانی در نیشابور که دوستم گل زیره قبلا به خوبی به آنها اشاره کرده دقت کن و اگر توانستی جواب منطقی بده :
۱- سقوط جایگاه صنعتی نیشابور در استان.
نیشابور دیگه به لحاظ صنعتی دومین قطب استان نیست.
بلکه چناران به عنوان قطب دوم صنعتی مطرح شده.
کارخانه فولاد هم که اصلا به نام خراسان هست و کسی اونو مال نیشابور نمی دونه بلکه در مالکیت خراسانه نه نیشابور
تازه بقیه شهرهای خراسانم در این سالها صنایعی احداث کردن که رقیب نیشابور شدن و نیشابوری ها از این بابت خیلی نگران شدن چون دیگه جایگاهشون داره به لحاظ صنعتی به رده پنجم شیشم جدول شهرستان های خراسان و برابر با سبزوار سقوط می کنه.
چناران ، جوین ، جغتای ، زاوه ، گناباد و تربت حیدریه و فریمان و سبزوار در چند سال اخیر رشد های صنعتی چشمگیری در خراسان رضوی داشتن که همین شده خار چشم نیشابوری ها
۲- نیشابور شهر بی فرودگاه
نیشابور فرودگاه که نداره هیچ ، تازه اگر هم معجزه ای بشه و بتونه تا ۴۰ سال دیگه یک فروگاهی بسازه کی می خواد فرودگاه نیشابور به رد فرودگاه سبزوار برسه که نهمین فرودگاه پر پرواز کشور به عتبات عالیات و چهاردهمین فرودگاه پرپرواز کشور در پروازهای خارجی بوده ؟
منبع حرفام ماهنامه الکترونیکی شرکت مادرتخصصی فروگاه های کشوره.خودتون برید ببینید
در مورد پروازهای داخلی فرودگاه سبزوارم که کم شده عجله نکن ، بالاخره از این شرایط بد اقتصادی که در کشور هستیم عبور می کنیم و قدرت خرید مردم دوباره مثل قبل میره بالا و پروازهای فرودگاه سبزوار دوباره همه روزه میشه.
۳- نیشابور با بحران آب مواجه است.
برخلاف همه تبلیغات کاذبی که مردم این شهر می کنند ، حتی از لحاظ منابع آبی هم مشکل داره
خود نمایندشون آقای مروی اخیرا به این مشکل نیشابور اعتراف کرده وگفته نیشابور از گذشته همیشه مشکل کمبود آب داشته هم در کشاورزی هم در شُرب .
دلیل این کم آبی نیشابورم احتمالا کارخانه های صنعتی بزرگیه که آب این شهرو از زمین بیرون می کشن اما فایدهشون برای نیشابور نیست چون همه یا به اسم خراسانن یا کلاً مثل شهرک صنعتی خیام بااینکه از آب دشت نیشابور استفاده می کنن ولی در بخش زبرخان قرار گرفتن که باشهرستان شدن زبرخان این شهرک هم دیگه از چنگ نیشابوری ها در میاد.
۴-جایگاه ضعیف نیشابور در ورزش
نیشابور کلا فاقد تیم های موفق و مشهور ورزشی است و ورزشگاه ۱۵ هزارنفری هم که در سبزوار داره احداث میشه نیشابوری ها فعلا دارن خوابشو می بینن.
۵- نیشابور به لحاظ دانشگاهی جایگاهی نداره
به لحاظ دانشگاهی که نیشابور اصلا حرفی برای گفتن نداره.
از سال ۸۹ یک دانشگاه تأسیس کرده که همه شهرهای خراسان دارن تند تند از همون سال به بعد دانشگاه تأسیس می کنن و دیگه امتیازی برای نیشابور نیست.
در حالی که سبزوار از دهه ۱۳۶۰ دانشگاه داره
۶- نیشابور حتی اینقدر به لحاظ دانشگاهی ضعیفه که به عنوان حوزه برگزاری کنکور کارشناسی ارشد و دکترا هم نیست ولی سبزوار چندین ساله که حوزه برگزاری کنکور کارشناسی ارشد هست و از امسالم دکترا داره توی سبزوار برگزار میشه.
۷- نیشابور قطار اختصاصی به تهران را از دست داد
نیشابور حتی نتونست تنها قطار اختصاصی خودشو توی کشور حفظ کنه و از ۱۵ فروردین ماه ۹۲ اسم نیشابور از ایستگاه راه آهن تهران حذف شد و تربت حیدریه به جاش اضافه شد.
از اون زمان نیشابوری ها دارن با هزینه مسافران سر راهی ، به قطارهای مسیر تربت حیدریه – تهران سوار میشن و حکم غریبه رو دارن.
۸- بحران آب ، کشاورزی نیشابور را تهدید می کند
چون نیشابور با بحران آب مواجهه کشاورزیش هم احتمالا فقط در بخش های نیشابور مثل زبرخان هست . و خود نیشابور از لحاظ کشاورزی چندان قوی نیست.
زبرخان و سرولایتم که شهرستان بشن دیگه نیشابور به لحاظ کشاورزی هم سقوط میکنه به رده های اخر جدول استان.
۹- نیشابور هیچ مرکزیت اداری و سیاسی هم در استان نداره چون فقط یک شهرستان اقماری در اطرافش هست که به نیشابور وابسته است (فیروزه)و درواقع نیشابور شهرستان های اقماری کافی نداره که بخواد اهمیت سیاسی پیدا کنه و مرکز استان بشه.
ولی سبزوار همین حالا حدود ۶ ، یا ۷ شهرستان برای استانش داره.
اگرم نیشابور بخش هاشو شهرستان کنه باز جمعیتش خیلی کم میشه.چون بخش های نیشابور پرجمعیتن. مثلاً زبرخان بیشتر از ۶۰ هزارنفر جمعیت داره.
من نمی دانم این همه ادعای نیشابوری ها از کجاست؟ آخه به چیشون به فرودگاه نداشته ، به دانشگاه های تازه تأسیس تازه به دوران رسیده ، به ورزش نداشته ، به راه های درب و داغون ، به شهرستان های اقماری نداشته ، به جمعیتی که حباب کاذب است ، به صنعت برباد رفته ، به بحران آب ، به چی نیشابوری ها اینقدر مغرور شدن.
واقعا چنین شهری یک شهر ضعیفه که نمیشه روش حساب خاصی باز کرد.
نیشابور در دوره کنونی از نظر من به نمادی از وابستگی و اسارت تبدیل شده.
شهری که حیات و بقای خودش رو در وابستگی به دیگران داره دنبال می کنه. نوعی زندگی انگلی
مثلا برای صنعتش و جمعیتش و کشاورزی وگردشگریش وابسته به بخش های خودشه و برای همین هم این همه مدت اجازه نداده که بخش های بزرگ و پرجمعیتی مثل زبرخان شهرستان بشن.
چون نیشابور می ترسه چون خودش به خودی خود چیز زیادی نداره. همه چیزش توهمه.
شما تصور کنید به محض اینکه زبرخان شهرستان شه دیگه واسه نیشابور چی می مونه؟
یک کارخانه فولاد که اون هم تازه به اسم نیشابور نیست به اسم خراسانه. و همه به فولاد خراسان می شناسنش
نیشابوری ها در عین حال نماد جنگ جویی و دعواگری هم هستند.و این جنگجویی نیشابوری ها به خاطر اینه که توهم خودبرتر بینی دارن و به همین دلیل تحمل ندارن که ببینن بقیه شهرها هم دارن رشد می کنن و امتیازاتی دارن.
مثلا همین فرودگاه سبزوار واقعا برای نیشابوری ها منبع یک ترس و یک وحشت بزرگه.
چون همین که می بینن فرودگاه سبزوار تونسته رتبه چهاردهم پروازهای بین المللی رو بر اساس اعلام منابع معتبر در بین فرودگاه های کشور از آن خودش کنه یعنی بزرگترین امتیاز برای سبزوار .
و نیشابوری ها که حسودن تحمل این برتری رو ندارن.
سبزوار امروز به خاطر برتری هاش در مرکز توجه حمله نیشابوری ها قرار داره و مثل گذشته که نماد ایستادگی در مقابل مغولان بود ، الآن هم نماد ایستادگی در مقابل حمله نشابوریانه.
اگر خدای ناکرده سبزوار دیگه جبهه رو رها کنه و در مقابل این حملات نایسته اونوقت نشابوری ها حملات و هجمه های خودشونو متوجه بقیه شهرهای خراسان می کنن.
چون با توهم خودبرتر بینی کاذبی که نیشابوری ها دارن دلشون می خواد همه شهرهای سبزوار، کاشمر ، تربت ، گناباد و حتی مشهد رو زیردست خودشون ببینن.
اما خوب این خواسته باطل نیشابوری ها هیچ وقت تحقق پیدا نمی کنه. چون بقیه مردم خراسان به ویژه سبزواری ها دیگه با آگاه شدن از رفتار و قصد نیشابوری ها اونقدر آگاه و حساس شدن که به نیشابور اجازه نمی دن بتونه بی خود و بی جهت برای خودش جولون بده.
به متفاوت
درباره ابر کویر من توهینی نمی بینم
اگر می خواهی کمبودهای شهرتان را با توهین اینها به پوشانی من شروع کنم به فحاشی کور خواندی اولا تمام این نظرات ثبت ضبط می شود در ثانی این سایت وزین شهرستان کاشمر خوانندگان زیادی دارد و این نظرات با توهین یاد ادعای جنگجوی .. .. علیه مردم نیشابور می اندازد
بله حقیقت تلخ ولی کمی جنبه داشته باشید.
بارها به این ادعاها پاسخ داده ام
1-دانشگاه-تربت حیدریه-قوچان- تربت جام-نیشابور-کاشمر دارن ان هم دولتی
2-مشکل اب-در ایران جدی است ولی برای جغرافیای کویر فاجعه است سری بزن وبلاگ نماینده تان به فکر تاجیکستان افتاده
3-صنعت نیشابور-اصلا نصف ایا به غیر چند کارخانه در محدوده جوین و جغتای می توان چیزی مشاهده کرد سبزوار همه می دانند خبری نیست باز چرت پرت بگو دردی از سبزوار دوا نمی شود
4-فرودگاه 2 پرواز ایا ورشکسته نیست یعنی غیر اقتصادی نیست حال وجود دارد ایا 2 پرواز به تهران می تواند محرومیت100 ساله راه اهن با روزانه 20 قطار به تهران و غرب ایران و جنوب ایران می تواند جبران کند فقط ارزش ادعایی دارد نه به درد مردم عادی بخورد حالا بگو قطار نیشابور رفت تربت چرا نمی گویی ان توهم فرودگاه بین المللی با یک پرواز به عراق رفت مشهد
5-سبزوار زمانی از جمعیت بخشهای 80 کیلومتری مایه می گذاشت زمانی از کشاورزی بخشهای 80کیلومتری مایه می گذاشت زمانی از سربداران مردم محروم داورزن برای خودتان کلاه توهمی می بافتید در دهه 80 با وجود نزدیکی نیشابور به مشهد نتوانستید کاری به جایی ببرید .
نه حالا سبزوار قابلیت پیش افتادن از بخشهای سابق خود را ندارد.
نیشابور هیچ ندارد فقط
1-اندک کشاورزی دارد که سبزوار در برابر ان کمتر20 درصد
2-نصف صنعتی دارد که فقط فولاد ان اندازه تمام کارخانه های سبزوار جوین و جغتای کارگر دارد
3-راه اهنی دارد که 100 سال سبزوار ندارد
4- دانشگاهی جدیدی دارد که در قیاس دانشگاه سبزوار از سال66 احداث شده نمی دانم چرا کمتر 5000 نفر اختلاف دانشجو در دو شهرستان وجود دارد
باز میگم
اگر توهین نمایید
اگر توهم بزنید
به جمعیت 4 شدن سبزوار در استان کمک نمی کند چون مستند است
بدیهیاتی مانند کشاورزی سبزوار(منطقه کویری)-مشکل نداشتن صنعت-و ادعاهای دانشگاه معتبر با ایجاد دانشگاهها در شهرهای دیگر استان ره به جایی نمی برد.
یک جله خودت((واقعا چنین شهری یک شهر ضعیفه که نمیشه روش حساب خاصی باز کرد.))
شهر ضعیف شهری است که روزی خوار شهرهای کوچکتر باشد-شهر ضعیف شهری است جوانان ان مهاجرت کنند و پول میلیونی به جوانهای استانهای دیگر بدهد بعد توهم بزند ورزش ما….
به جواد :
نیشاگوری ها باید بدانند که با کویری بودن یا نبودن سبزوار چیزی از این شهر کم نمی شود.
من به عنوان یک سبزواری افتخار می کنم که فرزند کویرم.
چون با وجود همین کویر توانسته ایم در شهرمان فرودگاهی بسازیم که نیشاگوری ها با این همه ادعایشان در ساختن چنین فرودگاهی موفق نشده اند.
پستی فکر و اندیشه در میان نیشابوری ها آنها را به قول دوستم یک دیدگاه متفاوت تبدیل به انسان هایی اسیر و وابسته کرده است.
اگر تمام تاریخ نیشابور را نگاه کنیم می بینیم هر زمانی هم که نیشاگور احتمالاً به پیشرفت هایی رسیده ، عوامل بیرونی در این پیشرفت ها موثر بوده نه خود خواست و اراده مردم نیشابور
نیشابور واقعا چه کویری باشد و چه نباشد ، یک شهر ضعیف و پست در خراسان است چون :
1- چون حتی عرضه ندارد حوزه کنکور دکترا و کارشناسی ارشد باشد.البته خیلی از شهرها حوزه کنکور دکترا و کارشناسی ارشد نیستند اما حداقل دیگر به اندازه نیشابور ادعاهای گنده گنده ندارند.
2- نیشابور به لحاظ صنعتی روزی خوار و وابسته به بخش های تابعه اش هست.شهرک های مهم صنعتی نیشابور در بخش زبرخان است و به محض جدا شدن بخش زبرخان صنعت نیشابور نصف می شود.
در حالی که در سبزوار در زمانی که نیشابوری ها در اوج غفلت بودند شهرک صنعتی شماره یک پر شد و حالا دارند برای شهرک صنعتی شماره 2 و 3 کار می کنند. و این برای نیشابوری های متوهم خیلی سخت است که ببینند حتی به لحاظ صنعتی هم در استان خراسان رضوی عددی محسوب نمی شوند.
تازه بقیه شهرهای خراسان از جمله چناران ، جوین ، زاوه و …به لحاظ صنعتی در حال جلو زدن از نیشابور هستند و این فشار روانی بیشتری را به نیشابوری های متوهم وارد می کند.
3- نیشابوری های ضعیف و متوهم دلشان را به ا ین خوش کرده اند که در سه سال اخیر یکی دوتا دانشگاه در شهرشان تأسیس کرده اند ، اما خوشبختانه همه شهرهای خراسان از جمله تربت حیدریه ، کاشمر ، تربت جام ، گناباد و جوین وجغتای در این چند سال گذشته رشد خوبی به لحاظ دانشگاهی داشته اند ومثلا حالا تربت حیدریه هم دانشگاه ملی دارد و نیشابور عملا به این زودی ها نمی تواند به رد سبزوار برسد که از سه دهه قبل دارای دانشگاه ملی شده و حالا نیشابور بایدفعلا با شهرهای همسطح خودش مثل تربت جام و جوین و سرخس رقابت کند.
همان طور که گفتم نیشابور حتی حوزه برگزاری کنکور کارشناسی ارشد هم نیست. نیشابور را چه که با سبزوار رقابت کند؟
4- نیشابور شهر ضعیفی است که همه هویت خود را از جنگ کردن و حمله کردن به داشته های سبزوار به دست می آورد اما ای کاش نیشابوری ها این قدر می فهمیدیند که بهتر است به جای جنگ کردن با بقیه شهرهای خراسان بروند روی زیرساخت هایشان کار کنند.
همین صنعتی که اینقدر خوشحالند که در بخش زبرخان ایجاد شده همه آب دشت نیشابور را دارد می مکد و همین باعث شده کهنماینده نیشابور رسما اعلام کند نیشابور همیشه مشکل آب داشته است هم در زمینه کشاورزی هم در زمینه شرب
نیشابور شهر ضعیفی است چون حتی تنها قطار اختصاصی خودش را هم در کشور از دست داد.
حالاباید به عنوان مسافران سر راهی سوار قطار تربتحیدریه به تهران شوند که خیلی افت دارد.
از همه این ها بدتر همین تفکر پستی است که نیشابوری ها دارند.
افتخار کردن به کوه و رودخانه و درجه آب و هوا که چندان هم تفاوتی با دیگر شهرهای خراسان ندارد ، اوج پستی اندیشه یک نیشابوری را نشان می دهد.
چون انسان اشرف مخلوقات است. واگر این اشرف مخلوقات بیاید دلش را به آفریده های پست تری مثل منابع طبیعی خوش کند ، یعنی قدرت و توانمندی خود را قبول ندارد.
نیشابوری های اسیر و وابسته به طبیعت سالهاست که فقط ادعا کرده اندو با همین ادعاهای گنده شان باعث شده اند وجهه واقعی نیشابور نه به عنوان ابرشهر خراسان !!! بلکه به عنوان شهری ضعیف که فقط با حمله به دیگر شهرها می خواهد هویت خود را ثابت کند ، برای همه مردم خراسان شناخته شود.
جنگجویی و ستیزه خویی نیشابوری ها را به جایی نخواهد رساند.
نیشابور شهر ضعیفی است که اگر می خواهد احترام وتوجه شهرهای اطراف را به خود جلب کند تنها راهش این است که روی زیرساخت های خود کار کند نه اینکه بیاید مشغول جنگ و دعوا با بقیه شهرهای خراسان شود.
این باعث می شود همه مردم خراسان از نیشابور به عنوان یک مشکل همیشگی متنفر شوند.
به متفاوت
اگر کویر توهین این همشهری ات
((من به عنوان یک سبزواری افتخار می کنم که فرزند کویرم.))
پس توهین نیست
به گل زیره
تو از طرف من اجازه داری نیشابور هر چه بخواهی خطاب کن (فقط فرهنگ شهرتان را نشان می دهی)ولی من به خودم اجازه نمی دهم اسم یک شهرستان مسخره کنم
فقط شما را به جای گل زیره گل خر زهره بنامم
می دانی گل خرزهره نام درخچه ای هست
به خرزهره
تمام نظرت ارزش ندارد فقط زیر ساخت نظرم جلب کرد
ایا سبزوار زیر ساختی دارد
مثلا در بحث راه-راه تهران مشهد که همه شهرهای مسیر چه از قوچان و چه از نیشابور شامل می شود پس زیر ساخت مهمی نیست ولی راه اهن که تمام شهرهای مسیر بهره می برند فقط سبزوار بی بهره است
فرودگاه 2 پرواز فقط به تهران ایا زیر ساخت محسوب می شود
ایا مهم تر از کشاورزی زیر ساختی وجود دارد که جوین جغتای دارند سبزوار کویری بی بهره است
اب-مشکل کشوراست برای کویر حادتر چون اگر نباشد باید شهر تخلیه کنند به همین دلیل نماینده تان به فکر تاجیکستان افتاده
درباره دانشگاه-جمعیت دانشگاهی اختلاف کمتر از 5000 نفر تاسیس دانشگاه سبزوار بیست…. قبل نیشابور3 سال (به این می گویند عدم پتانسیل و پتانسیل یک شهر)
درباره راه اهن-می دانم چون ندیده اید نمی دانید مثل فرودگاه نیست 2 پرواز باشد درهفته شهرهای مسیر روزانه بیش از20قطار می توانند به تهران-غرب و جنوب مسافرت کنند.
خوشم می اید فقط چرت پرت می گویید .باشه خوش باشید ولی باز
1-سبزوار جمعیت ان که 4 کاری نمی توانی بکنی
2- کشاورزی جوین جغتای دیگه خبری نیست
3- سربداران رفت شهرستان داورزن
4-ادعای دانشگاه رفت به اسمان چون تعدادی زیادی از شهرها دارند
5-صنعت معلومه
می دانم سخت ولی سعی کنید شاید در رقابت27 شهر دیگر بتوانید زیر ساختی ایجاد کنید ولی ابتدا سعی کنید ار بخشهای سابق پیش به افتید بعد شهرستانهای درجه دو سپس شهرستانهای درجه این بگم با توهین توهم چیزی بدست نمیاد
5-
به جواد
بی فرهنگی نیشاگوری ها همین بس که به آب و هوای دیگر شهرها توهین می کنند.
هر نه نه قمری می فهمد که تو وقتی به سبزوار گفتی “ابرکوی” قصد توهین داشتی. حالا که قصد توهین داشتی سزایت همین است که بشنوی به نیشابورت می گویند نیشاگور
جواب های هوی است.
اگرنه بله صد البته که همه ما سبزواری ها به شهرمان می بالیم و کویری بودن یا کوهستانی بودن دلیلی بر ضعف یا قدرت یک شهر نیست.
نیروی انسان مهم است. اما این اندیشه پست نیشابوری هاست که فکر می کنند اقلیم جغرافیایی می تواند سند افتخار یک شهر باشد!!!
ضمنا به دوستان کاشمری اطلاع می دهم که مجله اینترنتی اسرارنامه ، مطلبی در خصوص راه اندازی دانشگاه علوم پزشکی در کاشمر منتشر کرده است.
مثل همیشه اگر دوست داشتید خبرها و مطالب معتبر در باره مسائل خراسان را مطالعه کنید به مجله اینترنتی اسرارنامه مراجعه کنید . و زیاد نگران نشراکاذیب و دروغ گویی های نیشابوری ها نباشید.
این هم آدرس مطلب اسرارنامه در مورد دانشگاه علوم پزشکی کاشمر :
دانشگاه های علوم پزشکی خراسان افزایش می یابد / با تأسیس دانشگاه علوم پزشکی کاشمر
http://www.asrarnameh.com/news.php?id=2077
به گل خر زهره
حقیقتا دیدم گل خرزهره در وبلاگ اسرار سبزواری توهمی زده بد ندیدم بیاورم
((گل زیره |وب
0 مخالف 0 موافق
به جرأت می تونم بگم سبزوار جز یکی از هشت شهر تاریخ ساز کشوره. شهرهای تهران ، شیراز ، قم ، همدان ، اصفهان ، تبریز ، مشهد و سبزوار چندتا شهری هستند که نقش های مهمی در تاریخ ایران داشتن باید قدرشون دونسته بشه.
سبزوارم با سربداران واقعا نقشی در تاریخ ایران ایفا کرده که اگه چندتا مسوول دلسوز می داشتیم الآن تاریخ سبزوار شهرت جهانی داشت.نگاه کنید نیشابوری ها چه قدر خوب روی تاریخشون کار کردن . تاریخ سبزوار که سابقه انقلابی مثل سربدارانو داره که خیلی شبیه انقلاب اسلامی ایرانه یعنی اندازه تاریخ نیشابورم نیست که فقط شانس آورده و پایتخت چندتا حکومت سلطنتی شده؟ ولی الآن تاریخ نیشابور خیلی بیشتر مطرح شده در حالی که تاریخ سبزوار جنبه های ارزشی و عقیدتی داره و می تونه خیلی بیشتر مطرح باشه. )))
http://www.asrarnameh.com/news.php?id=2051#comments
هرچند اسرار سبزواری کمی به خودش امده جواب منطقی داده
1-سبزوار از نظر تاریخی فقط مرکز حکومت محلی سربداران بوده و این حکومت فقط در خراسان بوده است و خاستگاه ان بخش باشتین بوده (80 کیلومتری سبزوار)که فعلا در شهرستان داورزن قرار گرفته شده
بقیه مشاهیر…. در سرزمین ایران هر شهر یکی دو تا را دارد
متأسفانه در این فضا دوست نیشابوریمان چون از هر لحاظ در مقابل سبزوار احساس کمبود می کند ، چاره ای جز توهین و فحاشی نمی بینید.
از مدیریت محترم سایت کاشمری ها تقاضا دارم حتماً این نظرات بنده را تأیید کند تا همه ببینند که نه تنها جواد بلکه هیچ نیشابوری دیگری نمی تواند در مقابل تاریخ و فرهنگ سبزوار ، حرفی از تاریخ و فرهنگ نیشابور بزند.
چون تاریخ و فرهنگ نیشابور در مقابل سبزوار صفر است.و فقط تبلیغات گسترده نیشابوری ها و توهم سایت های نیشابور باعث شده خودشان فکر کنند تاریخ و فرهنگ شهرشان خیلی مهم است.
به نظرات بعدی بنده که بدون هیچ توهینی می خواهم واقعیت های کمتر گفته شده ای در مورد تاریخ نیشابور را بیان کنم ، توجه بفرمایید .
تاریخ نیشابور واقعا هیچ ارزش واقعی ندارد.نیشابوری ها خیلی به پایتختی شهرشان در هزارسال قبل می نازند. اما واقعیت اینجاست که پایتختی چنین حکومت هایی بودن ، بیشتر ننگ است تا افتخار.
مثلا
نیشابور پایتخت حکومت طاهریان بوده است.
طاهریان چه کسانی بوده اند؟
فرزندان طاهر فرمانده سپاه مأمون عباسی که حتی حاضر نشد با دست راست با امام رضا بیعت کند.
چرا ؟
چون دست راستش در بیعت با مأمون عباسی بود. و با دست چپ با امام رضا بیعت کرد. و مأمون صفت ذوالیمینین را به او داد.
آیا پایتخت حکومت یک چنینی خاندانی بودن جای افتخار دارد.
یعنی نیشابور که پایتخت مأمون و مأمونیان بوده افتخار کردن دارد؟
نیشابور همچنین پایتخت سلجوقیان هم بوده است.
سلجوقیان چه کسانی بودند؟
سلجوقیان ترکان بیگانه ای بودند که در زمانی که حکومت ایران دجار ضعف و سستی شده بود از نواحی آسیای میانه به ایران آمدند و قدرت یافتند و حکومتی راه انداختند و مدتی هم نشابور را پایتخت خود کردند.
اما آنها اصالتاً نیشابوری نبودند و حکومتشان بر ایران حکومت بیگانگان محسوب می شد.
در نتیجه پایتختی حکومت بیگانگان مهاجم هم افتخاری محسوب نمی شود.
مهمتر از آن اینکه نیشابوری ها نقشی در این پایتخت شدن یا نشدن شهرشان نداشتند . برخلاف اینکه سبزواری ها خودشان در وقوع نهضت سربداران نقش موثر داشتند و سبزوار را به مدت پنجاه سال پایتخت خود قرار دادند.
نیشابور پایتخت حکومت صفاریان هم بوده است.
صفاریان چه کسانی بودند؟
گروهی از عیاران بودند که به رهبری محمودلیث صفاری از منطقه سیستان و بلوچستان برخاستند ، به خراسان حمله کردند و بعد از شکست خراسان نیشابور را به دلیل آنکه آن زمان شهر بزرگ و آبادی بود پایتخت خود قرار دادند.
پس پایتختی حکومت صفاریان نیز برای نیشابور ارزشی نمی آورد.
در نقطه مقابل نیشابور سبزوار را داریم.
شهری کم ادعا و آرام اما موثر در طول تاریخ.
سبزوار هیچ وقت مثل نیشابور نبوده که مثل یک ظرف ماست هر بیگانه ای که خراسان را مورد تاخت و تاز خود قرار می داده ، انگشتی هم به نیشابور بزند و بهره ای از این شهر ببرد و بعد برود.
سبزوار همواره یکی از معدود شهرهای پایگاه تشیع در ا یران بوده و هر حکومتی که آمده و رفته سبزوار پایگاه و جایگاه خود را به صورت همانی که بوده حفظ کرده و هی مثل نیشابور نبوده که از این حکومت به آن حکومت توسط این پادشاه و آن پادشاه دستمالی شود. و هر روز به یک رنگ در بیاید.
سبزوار فقط یک بار پایتخت شده و همان یک بار هم آنقدر ارزش و اهمیت داشته که همانطور که اسرارنامه نوشته است ، تاریخ سبزوار باعث بروز بحث و تبادل نظر و حتی اختلاف بین بزرگان کشور از جمله مقام معظم رهبری و آیت الله هاشمی شده است.
به این آدرس مراجعه کنید تا در مورد عظمت و ارزش تاریخ سبزوار و به ویژه دوره سربداران بیشتر بدانید:
http://www.asrarnameh.com/news.php?id=2051#comments
اما نیشابور چه ؟ مگر پایتخت فرماندهان سپاه مأمون عباسی بودن و بعد پایتخت ترکان سلجوقی شدن و بعد پایتخت دزدان صفاری شدن افتخار دارد؟
اگر نیشابور ده هزارسال هم پایتخت سلجوقیان و طاهریان و صفاریان می بود ، باز ارزش پنجاه سال پایتختی سبزوار بر حکومت سربداران را نداشت.
این حرف ها و ا ستدلال ها را اصلا برای آگاه شدن جواد نگفتم.
چون این بیچاره و چند نفر دیگر از دوستانش آنقدر در چند ماه اخیر در سایت های مختلف کشور و استان به بیان این حرف ها پرداخته و جوابش را هم شنیده که حالا خودش از همه بهتر می داند که نیشابور در مقابل سبزوار هیچ نیست.
من از این فرصت فقط برای اطلاع رسانی به عموم مخاطبان عزیز این سایت بهره می گیرم.
ضمنا نمی دانم چرا ا سرارنامه اینقدر اخلاق دل رحمی دارد و بی دلیل برای نیشابور احترام قائل می شود؟
من که جواب اسرارنامه را به آخرین نظرم داده اما هنوز اسرارنامه نظرم را تأییدنکرده است.
در کل از بیان همه این حرف ها به این نتیجه می رسیم که تاریخ و فرهنگ نیشابور مثل یک طبل تو خالی است.که فقط چون نیشابوری ها روی آن زیاد کار کرده اند ، شهرت بیشتری پیدا کرده است.در یک کلام نیشابور نسبت به سبزوار در اکثر زمینه ها صفر است.
امیدوارم نیشابور حداقل بتواند ده را بگیرد و کلاً مردود نشود.
راستی این برایم خیلی جالب است که جواد همیشه اسرارنامه را مطالعه می کند. و از آخرین نظرات ومطالب آن با خبر است.
در مورد افتخارات تاریخی سبزوار جواد سعی می کند بگوید با شهرستان شدن داورزن افتخاری مثل قیام سربداران دیگر متعلق به سبزوار نیست.
اما مسأله اینجاست که همه جریانات نهضت سربداران از جمله حضور شیخ خلیفه و قتل او به دست اشراف طرفدار مغول در مسجد جامع سبزوار و در شهر سبزوار اتفاق افتاده است.
روستای باشتین در داورزن البته بعد از آماده شدن شرایط در سبزوار نقطه شروع قیام سربداران شد. اما قبل و بعد از باشتین در سبزوار همه زمینه ها فراهم آمده بود.
ضمنا سبزوار به مدت 50 سال پایتخت حکومت سربداران بود.که کل پایتختی های نیشابور این همه ارزشمند نیست.
ضمنا بسیاری از چیزهایی که امروز نیشابوری ها از آن به عنوان افتخارات تاریخی یا مشاهیر شهر خود یاد می کنند در واقع متعلق به خودنیشابور نیست.
مثلا زادگاه عطار نیشابوری شهر کدکن تربت حیدریه بوده است. و عطار را دیگر حالا نمی توان نیشابوری دانست. قبلا هم نیشابوری نبوده است. عطار زادگاهش کدکن است و خانواده اش هم در کدکن هستند.
اگر نیشابور توانست یک نفر مثل ابوالفضل بیهقی یا استاد محمود دولت آبادی را بیاورد که نویسنده دومین رمان بلند جهان است ، آن وقت می تواند کمی با سبزوار رقابت کند.
حقیقتا نظرات قابل جواب دادن نیست فقط محض اطلاع
1-بیهقی یک تاریخ نویس ساده بیش نبود که در نیشابور پرورش یافته و البته دقیقا معلوم نیست در کجا مدفون است احتمالا افغانستان کنونی ولی زندگی وی در غزنین بوده چون سبزوار ان روزگار دهکده ای بیش نبوده است
2-دولت ابادی سوابق اش در اینترنت هست یک نویسنده سیاسی است
3-درباره سربداران خاستگاه اش بخش با شتین شهرستان داورزن در 80 کیلومتری سبزوار(فاصله فریمان تا مشهد 70 کیلومتر یا چناران تا مشهد 50 کیلومتر)(فاصله نیشابور سبزوار 100 کیلومتر)
4- رهبر اولیه سربداران شیخ خلیفه بوده ولی جانشین ان که قیام سربداران به ثمر رساند شیخ حسن جوری از نیشابور بوده
5-نیشابور چند بار پایتخت ایران بوده سبزوار پایتخت حکومت محلی فقط خراسان بوده
به جواد
چه قبول کنی چه نکنی نیشابور به لحاظ ارزش های تاریخی و فرهنگی از سبزوار کم می آورد.
1- تاریخ سبزوار قدیمی تر از نیشابور است .
تاریخ سبزوار 12 هزارسال است اما نیشابور 7 هزارسال .
2- بسیاری از مشاهیری که امروز نیشابور به آنها می بالد ، در اصل نیشابوری نیستند .
عطار اصالتا کدکنی است که کدکن هم در تربت حیدریه قرار دارد
3- کمال الملک به نیشابور تبعید شده و در خاطراتش نیشابور را گوشه ای از بیابان توصیف کرده و از دست مردم نیشابور بسیار ناراحت بوده است زیرا نیشابوری ها در جریان یک دعوا در این شهر چشم کمال الملک را کور کرده اند.
ضمنا دوست صمیمی کمال الملک در زمانی که به غربت نیشابور تبعید شده بود دکتر قاسم غنی پزشک مشهور سبزواری بوده است.
4- تنها مشاهیر واقعی نیشابور خیام است که به گرد پای ابوالفضل بیهقی هم نمی رسد.
5- نهضت سربداران یک نهضت اثرگذار ملی بود. آنقدر که به اعتراف خود نیشابوری ها از همه نقاط ایران انسان های آزاده در قرن هشت هجری در سبزوار که مهد تشیع و مهمترین شهر خراسان بود جمع شدند تا نهضت سربداران را راه اندازی کنند.
6- نیشابور هیچ افتخاری از نهضت سربداران ندارد . چون حتی شیخ حسن جوری هم ثابت نشده که نییشابوری باشد . و فقط خود نیشابوری ها در وبلاگ هایشان دارند اسم نیشابوری را به آخر اسم شیخ حسن جوری می چسبانند.
اگر هم شیخ حسن جوری نیشابوری باشد بازهم افتخاری برای نیشابور نیست. چون شیخ حسن جوری نیشابور را برای نهضت سربداران مناسب ندید و به دریای خروشان مردم شیعه سبزوار پیوست.
7-پایتخت سربداران به مدت 50 سال سبزوار بوده.
می دانم که نیشابوری ها که از حکومت های فاسدی مثل طاهریان ، سلجوقیان و صفاریان شرمنده هستند خیلی حسرت به دل سربدارانند. اما چاره ای نیست.سربداران به نام سبزوار سند خورده است.
8- محمود دولت آبادی هم شخصیت سیاسی دارد هم هنری .
سیاسیش به خودش مربوط است اما چه بخواهی و چه نخواهی دولت آبادی نویسنده دومین رمان بلند جهان است.
9- هر چه قدر هم که نیشابوری ها بسوزند و بخواهند داورزن را از سبزوار جدا نشان دهند ، داورزن یک شهرستان اقماری سبزوار است. چه بخواهید چه نخواهید . چون فاصله داورزن تا سبزوار 75 کیلومتر و تا نیشابور 185 کیلومتر و تا مشهد 300 کیلومتر است.
10 راستی نیشابور دیگر شهر فیروزه ایران نیست. چون از زمانی که بخش فیروزه به شهرستان ارتقاء پیدا کرده است ، سوغات فیروزه دیگر متعلق به نیشابور نیست بلکه متعلق به شهرستان فیروزه است.
11- پایتختی نیشابور بر حکومت های مأمونی(مثل طاهریان) یا حکومت های بیگانه (مثل سلجوقیان و صفاریان) افتخار نیست. بلکه ننگ است.
پایتختی سبزوار بر نهضت سربداران افتخار است.
اولین سریال ارزشمند تاریخی ایران بعد از انقلاب درباره تاریخ سبزوار ساخته شد که آقایان هاشمی رفسنجانی و آیت الله خامنه ای که دو تن از بزرگان انقلابند شخصاً بر سناریوی سریال سربداران درباره تاریخ سبزوار نظارت می کرده ند.
این هم منبع :
http://www.asrarnameh.com/news.php?id=2051
به متفاوت
دلی پر درد داری ولی این توهمات باعث نمی شود
1-بیهقی که هیچگاه در سبزوار نبوده نه در زمانی در نیشابور تحصیل کرده نه زمانی فوت ایشان که الان معلوم نیست کجا مدفون
2-راستی یک کاشفی است که در هرات مدفون بی خیال یک قبر بدلی در سبزوار ساخته اید
3-درباره سربداران چون مربوط به شهرستان داورزن از دیگران مایه نزار در ضمن داورزن مستقل پدر خوانده نمی خواهند اگر کمی پر رویی کنید مثل فولاد جوین مردم این شهرستانها جوابتان می دهند
4- درباره بیهقی تاریخ نویسی بوده محترم فقط اگر کمی معروف بود حالا مقبره ای هرچند کوچک داشت بی خیال مثل مزار کاشفی در هرات (فقط جوش نیار)
درباره سربداران همین کافی در این مدت سی چند سال تنها یک فیلم ساخته شده خودت به خواب زده ای یا بقیه….. فرض کرده ای تنها چیزی باعث شده همین فیلم ساخته شود رهبران ان شیخ خلیفه مازندرانی بود و شیخ حسن جوری ودلیل اینکه این حکومت به اصطلاح شیعه هیچ سخنی از ان نیست بر می گردد به حاکمان عیاش ان
خلاصه برو از سبزوار مایه بزار نه از شهرستان داورزن خودتی قضیه فولاد جوین درس عبرت نشد میشه کم کم سخت
به جواد
حسابی کرک و پرت ریخته جوادمتعصب نیشابوری
در مسیر اثبات توانمندی های نداشته نیشابور به دارالمومین سبزوار آنقدر کم آورده ای که دست به دامان تخریب و توهین بزرگان و مشاهیر کشور خودت شده ای!!!
وا اسفا امروز چه بر سر نشابور و نشابوریان آمده است؟
برای تو به عنوان یک نشابوری متعصب و خشک مغز واقعا متأسفم.
همه این کارها را می کنی تا بتوانی ذره ای افتخار و آبرو برای نشابور کسب کنی. ولی فایده ندارد.
بیهقی و کاشفی و شریعتی و حاج ملاهادی سبزواری ، ا ستاد محمود دولت آبادی و حمید سبزواری و … هیچ یک بزرگیشان را از تو نگرفته اند که حالا توی نیشابوری با این افکار حقیر بخواهی آنها را کوچک کنی.
باید به حال نیشابور تأسف خورد که اینقدر در مقابل سبزوار کم آورده است که فرزندانش به خیال خود تخریب مشاهیر کشور می پردازند.
اما قطعا ناکام خواهند شد چون بیهقی را نه فقط سبزواری ها بلکه همه ایرانیان و حتی همه فارسی زبان ها از جمله افغانستان و تاجیکستانی ها و … می ستایند.و کافی است به این نکته فکر کنی که اگر بیهقی نبود تو ، همین توی نیشابوری متعصب غرق شده در تاریخ ، حالا برای بخش مهمی از تاریخ شهر و دیارت منبع معتبری نداشتی.
و کاشفی چنان در عرصه ادبیات عاشورایی ایران اثرگذار بوده که در همه ایران در همه ایام سال مجالس سوگواری اباعبدالله الحسین (ع) با نام روضه برگزار می شود که برگرفته از کتاب روضه الشهدا ملاحسین واعط کاشفی است.
و افراد حقیری مثل جواد نشابوری با درافتادن با این بزرگان درواقع فاتحه آبرو و عزت خود را می خوانند.
تاریخ سبزوار به ویژه دوره سربداران آنقدر ارزشمند هست که سوژه اولین سریال تاریخی ایران شده است که امروز یک اثر شاخص در صدا و سیمای ایران است. اما درباره تاریخ نیشابور تا کنون هیچ سریال که بماند حتی فیلمی هم ساخته نشده است.
آخر در مورد چه جیزی سریال بسازند.
پایتخت شدن نیشابور به دست فرزندان فرمانده سپاه مأمون عباسی ؟
این افتخار است یا ننگ؟
پایتخت شدن نیشابور به دست بیگانگان مهاجم به ایران (سلجوقیان)
قرار گرفتن زیر بار تجاوز و تهاجم بیگانگان افتخار است یا ننگ؟
یا پایتخت شدن نیشابور به دست صفاریان که آنها هم از جایی دیگر به نیشابور حمله آوردند.و اینشهر را چند صباحی پایتخت تخت و تاج و تاراج و تجاوز خود کردند.
بدا به حال ما خراسانیان که شهری چون نیشابور را در استان خود داریم!!!
راستی گیرم که ما به فرض محال گول تبلیغات نیشابوری ها را بخوریم که با اعتماد به نفسی کاذب همیشه برای خود نوشابه های گازدار باز می کنند و به اشتباه فکر کنیم که تاریخ نیشابور ارزش و افتخاراتی هم دارد و باز به اشتباه فکر کنیم بزرگانی مثل عطار که در کدکن تربت حیدریه به دنیا آمده و در نیشابور کشته شده یا مثل کمال الملک که کاشانی بوده و به نیشابور تبعید شده و همان جا کور شده و بعد مرده و … (به فرض محال گمان کنیم این بزرگان ، مشاهیر نیشابورند) بازهم چیزی به نفع نیشابور نمی شود.
چون از قدیم گفته اند : گیرم پدر تو بود فاضل / از فضل پدر تو را چه حاصل؟
نشابوریان در لابه لای همه این اخلاق جنگ جویانه شان باید به این نکته توجه کنند که اگر همه ارزش های تاریخی ایران و جهان در نیشابور باشد ، باز چه فایده که این شهر امروز آنقدر ضعیف و ناتوان است که یک فرودگاه هم ندارد ، نتوانسته بخش های بزرگ و پرجمعیتش را شهرستان کند ، تیم های مطرح ورزشی در کشور ندارد ، به لحاظ دانشگاهی بسیار ضعیف است و با این همه ادعا تازه از سه سال قبل دانشگاه ملی تأسیس کرده ، هنوز حوزه برگزاری کنکور کارشناسی ارشد و دکترا هم نیست و از این حیث با شهرستان های کوچکی مثل داورزن ، خواف ، بجستان ، رشتخوار ، ششتمد ، فیروزه و … برابر است.
تازه نیشابور همه این امتیازات را که ندارد ، به کنار ، تنها قطار اختصاصی خود به تهران را هم در همنی چند ماه قبل از دست داد و حالا نشابوریان به عنوان مسافران سر راهی به قطار تربت حیدریه به تهران یا مشهد به تهران سوار می شوند.
صنعت نیشابور هم که دیگر در آستانه تجزیه است.
تازه همین حالا هم دیگر جایگاه دومین قطب صنعتی استان از دست نیشابور درآمده و چناران جای آن را گرفته است.
حالا بماند که نیشابور به واسطه همین صنایعی که درواقع در خود نیشابور نیست این قدر به خود می بالد ، همه آب های زیرزمینیش مکیده شده و دشت نیشابور با افت شدید آب مواجه گردیده و این شهر در گذشته و امروز با بحران تأمین آب کشاورزی و شرب مواجه شده.
اینجاست که باید دوباره از نیشابوری ها که اینقدر توهم تاریخی دارند اما در واقع هیچ چیز ندارند ، بپرسیم :
گیرم پدر تو بوده فاضل
از فضل پدر تو را چه حاصل ؟
به متفاوت
خوشم میاد سربداران شهرستان داورزن بد جوری توهم تون را بر باد داده
چه خبر از مزار بدلی کاشفی
چه خبر از مزار بیهقی
اگر کمی تلاش کنید برای بیهقی می توان یک بدل ساخت اره سبزوار تاریخ زیاد فقط نمی دانم چرا در می رفته اند
اینهم جمله ای از پرت…((گیرم پدر تو بوده فاضل
از فضل پدر تو را چه حاصل ؟)) بینوا فکری به حال پتروشیمی که 5 سال مدعی ان هستید بکنید بعد از کلی ما داریم حالا سرمایه گذار پیدا نمی شود از داورزن ناامید شده ای حالا نوبت چناران بینوا از سبزوار مایه بزار نه از دیگران
بینوا حداقل امسال مدعی نشو چون همشهری ها تو برف گیر کردن
بدا به ما همچون حکومتی که آبروی تشیع برده که در این زمان یک روز به اسم ان قیام که به رهبری شیخ حسن جوری اهل نیشابور به ثمر رساند تقویم وجود ندارد بعد چند تا برادر عیاش ابروی شیعیان بردند که سبزواری بودند
باز هم می گویم این چرت پرتها باعث نمی شوند
1-قطب دانشگاهی حالا همه شهرها دانشگاه دولتی دارند
2- جمعیت-حالا پایین تر از تربت (در رفتن بخشهای 80-90 کیلومتری)
3-مرز به استان دیگر(با تاسیس شهرستان داورزن)
4-صنعت 20 در خراسان رضوی
5- کشاورزی 20 در خراسان رضوی
6-فرودگاه بین الملی 2 پرواز فقط به تهران 100 سال از راه اهن که بیش از 20 قطار به مرکز و غرب و جنوب کشور بی بهره اند
با فرض خط انحرافی 50 کیلومتری ان وقت باید مواظب قطار بود که اگر حذف شود دیگر قطاری رد نمی شود نه نیشابوری روزانه 20 قطار می گذارد قبلا گفتم چون ندیده اید چرت پرت میگی
خلاصه گذشت ان زمان که با بخشهای 70-80 کیلومتری در خراسان مدعی بودید حالا فقط فرق سبزوار با بخشهای سابق فقط و فقط جمعیت ودر سایر کشاورزی-صنعت-تاریخ-راه- پایین تر
پس کمی تلاش کن به همین چند بخش برسی قول می دهم در اینده نزدیک مشکلاتی زیادی دارد سبزوار با این بخشهایی که مستعدد تر از مرکز البته سابق(البته حق چون سالیان زیادی از این بخشها مایه می گذاشتید یک نمونه در برخورد با توهم فولاد جوین که ول کن نبودید که مردم به حسابتان رسیدند سخت ولی کم کم اغاز میشه
به جواد
آخرین نظرات رضا غیر از اینکه در دور تکرار مکررات افتاده هیچ چیز جدیدی نداره.
بررسی رفتار این جواد نیشابوری فقط به همه ثابت می کنه که یک آدم ضعیف از یک شهر ضعیف که تا چند ماه قبل در اثر توهم خودشو و شهرشو خیلی بزرگ فرض کرده بود حالا در اوج احساس حقارت گیرافتاده و هیچ کاری از پیش نمی بره تنها کاری که از دستش میاد حمله به داشته های دیگران و تکرار مکرراته.
در واقع این موقعیت شبیه وقتی است که بعضی ها یک غلطی می کنند و در آن گیر می افتند و بعد برای اینکه ضایع نشوند همان غلط را تا به آخر ادامه می دهند.
در همین رابطه میگن یه یارو توی خیابون خورد زمین برای اینکه خیط نشه بقیه راهو سینه خیز رفت تا وانمود کنه عمدا روی زمین افتاده.
حالا این حکایت این جواد بیچاره است. از سر ناآگاهی و توهم اومد خودشو با سبزوار درانداخت حالا توش مونده.
با اینکه خودش فهمیده در مقابل سبزوار هیچی نیست برای اینکه از دسته نیافته یک چیزی بالاخره میگه.
مثل همه اون حرف های پوچی که از همین حالا قول می دم در جواب این نظر فعلی من ارسال خواهد کرد و دیگه قابل پیش بینیه.
درواقع امثال جواد نمی دونن که با این تعصبشون چه قدر تحت کنترل طرف مقابل قرار می گیرن به طوری که بلاهت اونها در بحث باعث میشه طرف مقابل فرصتی پیدا کنه که بسیاری از چیزهایی رو که شاید هیچ وقت نمی تونست بگه حالا با راحتی بیان کنه.
بی صبرانه منتظر جوابیه بعدی آقا جواد هستیم تا با تفکر نیشابوری بیشتر آشنا بشیم.
البته برای خالی نبودن عریضه این چند مورد رو بیان می کنم تا آقا جواد بتونه از بین مواردی که براش در نظر می گیرم یکی یا چند مورد رو در نظرات بعدیش انتخاب کنه و محور بحث قرار بده :
1- نیشابور شهر ضعیف و ناتوانی برای مرکز استان شدن زیرا با این همه ادعا یک فرودگاه هم ندارد. در حال حاضر در کشور همه شهرهای مرکز استان به جز (قزوین و قم که آنهم در حال ساخت است) فرودگاه دارند.
2- نیشابور به لحاظ دانشگاهی اصلا قابل مقایسه با سبزوار نیست. دانشگاه هایی که در دو سه سال اخیر در نیشابور ایجاد شده در بقیه شهرهای خراسان هم با فاصله یکی دوسال در بقیه شهرهای خراسان هم ایجاد شده. (کاشمر ، تربت حیدریه ، تربت جام و …)
3- نیشابور اونقدر ضعیفه که حتی نمی تونه برای جوانان تحصیل کرده این شهر حوزه برگزاری کنکور کارشناسی ارشد و دکترا باشه. در حالی که سبزوار از چند سال قبل حوزه برگزاری کارشناسی ارشد هست و حوزه کنکور دکترا هم از سال 92 شد.
مهم نیست که جوانان سبزواری در اسفند 91 به آزمون نرسیدند مهم اینه که جوانان سبزواری با همت خودشون ومسوولاشون نه تنها کنکور رو از دست ندادن و در اردیبهشت ماه 92 به جای اسفند 91 همان کنکور را ارائه دادند بلکه شهرشان برای همیشه حوزه کنکور دکترا شد.
اما شهر ضعیف نیشابور حالا حالا ها باید در حسرت این توانمندی بماند
4- صنعت نیشابور که در آستانه تجزیه است. همین حالا هم قبل از تجزیه چناران از نیشابورجلو زده و جوین هم البته دارد به رد نیشابور می رسد.سبزوار هم با احداث کارخانه فولاد و مجتمع پتروشیمی و پالایشگاهی در خود سبزوار دارد رو دست نیشابور بلند می شود.تازه کارخانه فولادی که نیشابور هست هیچ کس به نام نیشابور نمی شناسد این کارخانه به نام فولاد خراسان است.
5- تاریخ نیشابور را اگر با سبزوار مقایسه کنیم انگار داریم ننگ را با افتخار مقایسه می کنیم. بدین ترتیب در این موضوع اصلا مقایسه درست نیست و باعث تحقیر و توسری خوری هرچه بیشتر نیشابوری ها می شود.
6- بزرگی و کوچکی آدم ها به سنگ قبــــــــــــرشان نیست.
اگر بیهقی امروز بنای یادبود و آرامگاه مجلل ندارد ، در درجه اول کم کاری ما سبزواری ها و بعد کم کاری خراسانی ها و ایرانی هاست. اما این چیزی از بزرگی بیهقی کم نمی کند. بیهقی هرچه باشد از 14 معصوم پاک که بالاتر نیست. اما مگر همه معصومین ما آرامگاه مجلل دارند.
حضرت فاطمه زهرا(س) و تعدادی دیگر از امامان معصوم در قبرستان بقیع که شبیه یک خرابه است دفن هستند. تازه همانجا هم معلوم نیست واقعا قبر حضرت فاطمه باشد.اما مگر سنگ قبر سند و مدرک بزرگی آدم هاست.
این تفکر نیشابوری های درمانده و ضعیفی مثل رضاست که چون از هر لحاظ در مقابل سبزوار کم آورده اند به چیزهای بی ربطی متوسل شده اند که اصلا اهمیت ندارند.
فکر کنید چه قدر مسخره خواهد شد ، مثلا وقتی می خواهند در مورد استان شدن شهرهای سبزوار و نیشابور بحث کنند بیایند یکی از ملاک ها را بررسی سنگ قبر بیهقی و خیام قرار دهند!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
افراد حقیری مثل رضا چه قبول کنند و چه نکنند بیهقی و دولت آبادی و شریعتی و سربداران و شیخ حسن جوری و حاج ملاهادی سبزواری و ملاحسین واعظ کاشفی افتخارات ایران و مشاهیر سبزوار هستند و خواهند بود.
ضمنا نیشابوری ها هنوز به این موضوع پاسخی نداده اند :
بسیاری از مشاهیر نیشابور اصلا اصالتا نیشابوری نیستند. مثل عطار ! عطار در کدکن تربت حیدریه به دنیا آمده و در نیشابور کشته شده.
تازه دقت کرده اید معمولا نیشابوری ها چه زمانی به افتخارات تاریخی متوسل می شوند؟ وقتی می بینند از هر لحاظ در مقابل بسیاری از شهرهای خراسان کم آورده اند.
حالا ای کاش حداقل افتخارات تاریخیشان واقعی بود. اما چه فایده که افتخارات تاریخی نیشابور همه پوشالی و حاصل تبلیغات از خود متشکرانه خود نیشابوری هاست که دائم برای خود نوشابه باز می کنند.
اگر هم قبول کنیم که بالاخره نیشابور هم همپای زابل و بیارجمند و شاندیز و خور و بیابانک و سقز و جاسک و … برای خود افتخاراتی تاریخی دارد ، باز با مشاهده این همه ضعف و ناتوانی امروز نیشابور این بیت شعر به ذهن هر مخاطبی خطور می کند که به نیشابوری های ضعیف امروزی بگوید :
گیرم پدر تو بوده فاضل / از فضل پدر تو را چه حاصل ؟
توجه :
رضا و جواد هر دو یک نفر هستند. رضا اسمی است که این فرد نیشابوری تا قبل از ضایع شدن بیش از حد با آن نام در هر سایتی که می رفت نظر می گذاشت (از جمله در نسیم جوین ، استان خوزستان شمالی ، سایت های نشابور و …) و جواد اسمی است که در چندماه اخیر این فرد برای خود انتخاب کرده و در قالب نام جدید دقیقا همان حرف ها را می زند. و یعنی عملا جواد با رضا فرقی نمی کند.
به متفاوت
جوادرضا اکبراصغر…………….خیلی فرقی ندارد فکری به حال توهمات بکن که این توهمات باعث نمی شود
سرمایه گذار برای تنها پتروشیمی که 5سال جز صنایع سبزوار محسوب می شود و مانده کاری بشود
از شهرستانهای مستقل مایه بزارید مانند سربداران شهرستان داورزن-فولاد جوین-جمعیت جغتای خوب خجالت نمی کشیدید از بخشهای محروم 80-90 کیلومتری مایه می گذاشتید
به زابل غیره نرو فقط کشاورزی وصنعت و راه اهن جوین با سبزوار مقایسه کن و مشاهیر جوین که اخر فامیلش جوینی می دانم سخت ولی نباید از شهر دیگر مایه گذاشت
در ضمن مبارک باشد دانشگاه تربیت معلم یکسال قبل و حالا حکیم سبزواری اعتبار اعتبار اعتبار
سبزوار در انداختی درست سبزوار قوی البته به غیر از
جمعیت 4 در استان(وای جمعیت دیگران کاذب ول کن میخواهی داد بزن ملاک مرکز امار ایران)
صنعت خاصی که ندارد
کشاورزی روزی خوار بخشهای سابق خود وشهرستانهای 80-90 کیلومتری حالا
تاریخ مدعی بود مربوط به80- 90 کیلومتر ان طرف دیگر بودمنظورم سربداران دکتر شریعتی که مربوط به شهرستان داورزن
راه اهن نیاز نداره یک فرودگاه 2 پروازی بین المللی فقط به تهران داره
ول کن سبزوار در نیانداز گیر می کنی
راست میگی سبزوار داره داره منظورت چی توهم
درباره رضا وبلاگ وزین خوزستان شمالی میگی فقط بدان گنده تر از تو که شمشیر اش به اسمان میخورد فقط گریه اش مانده بود حالا قضاوت مدیر خوزستان شمالی در ذیل اورده میشود
((پنجشنبه ۳ اسفند ۱۳۹۱ ۱۴:۵۱
جناب حرف حساب شما که با اسم مستعار و به عنوان شهروند سبزوار مطلب را نگاشته اید درست نیست با حالت تهدید که از مطالب نوشته شده بهره برداری کنید ما هم مسایلی که بخواهیم به موقع استفاده کنیم مطمنن داریم ولی با توجه به اینکه بیشتر از این درست نیست که این مسایلی به دو شهر نیشابور و سبزوار مربوط میشود اینقدر بیهوده ادامه یابد بنده از نویسنده محترم رضا و استدعا دارم ادامه ندهید و شما دوست محترم (حرف حساب)که افتخار آشنایی اسم خود که احتمالا همانطور که در نظرهای قبلی عنوان کردید جهت بهره برداری در زمان خاص اعلام نکردید اگر دوست دارید و بحث کم آوردن را مطرح نمیکنیداین روند را ادامه ندهید…چون بهتر است نمایندگان هر دو شهر که وکیل من و شما و همه همشهریان نیشابوری و سبزواری هستند پیگیری این گونه مسایل باشند چون قطعا قابلیت های هر دو شهر را بهتر از من و شما می دانند .به امید توفیق روز افزون برای یکایک مسولینی که تنها برای رضای پروردگار و توسعه هر نقطه از ایران عزیز تلاش دارند.پیروز باشید..
از شما مدیر محترم وبلاگ به خاطر فضای آزاد سایت متشکرم..
ه.دزفول پایدار
پنجشنبه ۳ اسفند ۱۳۹۱ ۱۶:۲۱
این دو تا یعنی آقا رضا و حرف حساب کلا هر دو با تعصب صحبت می کنند ولی در کل در مقام مقایسه حرف های رضا یه خرده قید می کنم یه خرده منطقی تر هست .
حالا توهم بزن راحت باش ولی این توهمات آرشیو می شوددر زمان لازم اطلاع رسانی می شود
با تشکر از وبلاگ وزین پایگاه اطلاع رسانی کاشمر که نظرات ازادانه منتشر می نمود
بنده هم می بینم فقط گریه عزیزان مانده چون از چرت پرت تا توهم تا نا سزا انجام دادن فقط اشک شان ماند که بی خیال می شوم چون من میگم سبزوار درهمه امکانات در استان پایین تر از بخشهای سابق خودش انها میگن قطار نیشابور رفت تربت فکر نمیکنند روزانه بیش از 20 قطار از نیشابور به تهران غرب وجنوب کشور می رود مگن فرودگاه داریم فرودگاهی 2 پرواز برای فقط تهران که عملا ورشکسته میگم کشاورزی ندارید میگن ما دانشگاه داریم دانشگاهی تا یکسال قبل همه بواسطه اسم اش تربیت با مراکز تربیت معلم اشتباه می گرفتند درثانی الان در اکثر شهرستانها مراکز علمی دولتی وجود دارد
خلاصه در فضای سیر می کنند ماندن چکار کن با سربداران که خودشون نامیدند که حالا در 80کیلومتر دیگر در شهرستان داورزن است. دانشگاه مدعی حالا همه شهرها دارند کشاورزی وصنعتی ندارند جمعیت 4 دراستان فقط برای کم نیاوردن مثل گل زیره شروع به فحش دادن وتایید متفاوت روی اوردن این یعنی اشک
به جواد ، رضا ، اصغر
چه طور جواد ، رضا ، اصغر فرقی ندارد. بیچاره کینه توزی تو به عنوان یکی از شهروندان شهر ضعیف نیشابور به حدی تو را تحت فشار قرار داده که دچار بحران هویت شده ای کم مانده سکته کنی که الحق جای سکته کردن هم ندارد. آخر این کار اشتباهی که تو و بعضی از همشهریانت وارد آن شده اید از آن غلط ها است که با آب زم زم هم پاک نمی شود
خلاصه جواد رضا اصغر جان آنقدر ضایعی که مدیران وبلاگ خوزستان شمالی و سایت نسیم جوین هم در نهایت با تو برخورد کردند و چون فهمیدند تو کلا آدمی نیستی که حرف حساب حالیت شود دیگر جلو اراجیف بافی های بیشترت را گرفتند و آخرین نظراتت را تأیید نکردند. هرسایت دیگری هم که بروی تا وقتی اخلاق بحث و گفتگو را رعایت نکنی حال و روزت همین خواهد شد و از این هم بیشتر به خاری خواهی افتاد.
در همان وبلاگ خوزستان شمالی هم آخرین جمع بندی را حرف حساب که یک شهروند منطقی سبزواری بود انجام داد و تو و امثال تو مجال پیدا نکردید که در مقابل حرف حساب سبزواری ها چیز بیشتری بگویید.
ببین در همان وبلاگ خوزستان شمالی ، سبزواری ها چه قدر قشنگ حرف آخر را زدند و بحث را جمع کردند :
حرب حساب
دوشنبه ۷ اسفند ۱۳۹۱ ۱۳:۴۸
به نظر می رسد هیچ حرف نگفته ای باقی نمانده است.
این شیطنت ها هم که یک عده می آیند با اسم های مثلاً خود را سبزاری یا نیشابوری یا تربتی یا خوزستانی معرفی می کنند ونظر ارسال می نمایند ، از اعتبار کافی برخوردار نیست. چون در فضای مجازی هیچ سندی برای اثبات هویت واقعی این افراد وجود ندارد و هرکسی به راحتی می تواند با جعل اسم خود را به جای دیگران جا بزند.
که متأسفانه بعضی از دوستان تا کنون ازاین روش ها کم استفاده نکرده اند!
همه این بحث ها خوشبختانه در زمانی مطرح شد که به دلیل شرایط خاص کشور به لحاظ ا قتصادی و سیاسی فعلاً هیچ تغییر جدیدی به ویژه تغییرات مناقشه برانگیز نظیر استان کردن سبزوار یا نیشابور ،یا اضافه و کم کردن محدوده های سیاسی به یکدیگر ، به وقوع نخواهد پیوست.
خوبی این بحث ها فقط این بود که به عنوان مثال برای اینجانب به عنوان یک شهروند سبزواری مشخص شد که رقیب می خواهد تا چه اندازه در مسائل داخلی منطقه سبزوار دخالت کند و انگشت خود را به سمت کدام مسائل نشانه گرفته است؟
لذا حالا که فهمیدیم عده ای به شدت قصد اختلاف افکنی بین شهرهای استان سربدارن (خراسان غربی) به مرکزیت سبزوار را دارند ، زمان مناسبی است که به تدریج اقدامات ضروری خود را در این زمینه ها به اجرا در بیاوریم.
حرف حساب
دوشنبه ۷ اسفند ۱۳۹۱ ۱۳:۵۹
ضمناً در این مباحث همچنین برای ما مشخص شد که بعضی از رسانه های سبزوار به ویژه مجله اینترنتی اسرارنامه به عنوان رسانه مشترک سبزواری ها و نیشابوری ها تا چه اندازه مورد توجه همه دوستان هستند و مطالبشان از نوعی مرجعیت برخوردار است.
چون از همان نخستین روزهای سرگرفتن این بحث تا کنون از طرف نظردهندگان سبزواری و نیشابوری نزدیک به صد مرتبه آدرس صفحات اسرارنامه در این بخش مطرح شده است. طوری که انگار خود به خود تریبونی برای تبلیغ اسرارنامه ایجاد شده است.
البته آدرس سایت های نیشابور هم مطرح شده اما در مقابل اسرارنامه واقعاً ناچیز است.
لذا سبزواری ها بعد از مشاهده این اثرگذاری عمیق رسانه هایشان ، از این به بعد ، بیشتر روی رسانه های خود کار خواهند کرد به ویژه اسرارنامه حتماً بعد از این مطالب و تحلیل های عمیق تری منتشر خواهد نمود.
همین حالا نیز در یکی از جدیدترین مطالب اسرارنامه ، در خصوص اهمیت راه آهن و فرودگاه در مرکز استان شدن یک شهر مطالبی بیان شده است.که در واقع در آن مطلب به نظرات بعضی از دوستان که قبلاً امتیاز راه آهن برای استان شدن نیشابور را یک امتیاز اساسی می دانستند ، پاسخ جامعی داده است.
برای مشاهده این مطلب به آدرس زیر مراجعه نمایید :
http://www.asrarnameh.com/news.php?id=1394
با سپاس از همه دوستان .
منبع :
http://dezrud.blogfa.com/comments/?blogid=dezrud&postid=621&timezone=12600&p=3
حالا بگذریم. اصلا به بحران هویت جواد کاری نداریم.
برویم سراغ اصل موضوع :
نیشابور ضعیف را چه به رقابت با دارالمومنین سبزوار
1-نیشابور که به لحاظ دانشگاهی وضعیت معلوم الحالی دارد که دیگر نیازی به گفتن نیست.
2- به لحاظ صنعت که نیشابور ریزه خوار بخش زبرخان است و همین که زبرخان جدا شود کلاس گذاشتن نیشابوری ها با افتخارات دیگر مناطق به پایان می رسد.
3- به لحاظ آب هم که نیشابور با بحران آب مواجه است از گذشته تا امروز
4- تاریخ نیشابور هم که معلوم شد حبابی توخالی بیش نیست. پایتخت تجاوز بیگانگان و سطل ماست انگشت مالی شده بودن که افتخار ندارد.
5- مشاهیر نیشابور هم که اصالتا نیشابوری نیستند. همین عطار کدکنی و تربت حیدریه ایست و کمال الملک فقط در نیشابور کور شده و مرده ، خیام هم که آرامگاهش را یک فرد بهایی ساخته و همین یک مورد برای اینکه با ماهیت شهر نیشابور آشنا شویم کافی است. هوشنگ سیحون طراح آرامگاه خیام یک بهایی بوده.در اینترنت سرچ کنید اطلاعات کامل گیرتان می آید.
6- نیشابور امتیاز سوغات فیروزه را هم که از دست داده. چون حالا دیگر شهرستان فیروزه که سنگ معدن فیروزه از آن استخراج می شود مستقل شده و دیگر امتیازی برای نیشابور نیست.
7- قطار نیشابور که از دست رفت و حالا نیشابوری ها به عنوان انسان های سر راهی به قطار تربت حیدریه تهران سوار می شوند و هزینه گران تری هم می پردازند.
8- وقتی شهری اینقدر ضعیف باشد ، طبیعی است که هم اکنون فرودگاه ندارد و هیچ وقت هم نخواهد داشت.
خلاصه این عقده خود کم بینی بد جوری مثل خوره به جان جواد نیشابوری افتاده و دارد او را متلاشی می کند از خدا صبر و تحمل پذیرش شکست برای جواد نیشابوری را درخواست می کنیم.
اصلا نباید نیشابور رو با شهر های کوچک و توسعه نیافته ای مثل سبزوار مقایسه کنیم همین مقایسه با شهر ضعیفی چون سبزوار باعث اقناع ما میشه و روند توسعه ما رو کند میکنه .تراز نیشابور باید با شهرهایی همچون کاشان در مرحله اول و در مرحله بعد با شهرهایی چون اصفهان و شیراز باید بشه که مانند نیشابور شهری جهانی و با کارکرد ملی هستند و این باعث پیشرفت نیشابور میشه .شهر هایی مثل سبزوار،جوین ،بردسکن و … فقط کارکرد منطقه ای دارند در استان خراسان شهرهایی مثل کاشمر،تربت حیدریه ،قوچان شهرهای به مراتب مهم تر از سبزوار و دارای کارکرد ناحیه ای می باشند تربت حیدریه یکی از قطب های تجارت استان ،کاشمر دومین قطب زیارتی استان و …و در نهایت نیشابور فقط در یک زمینه دچار کاستی است آن هم فرودگاه که تا جایی که من خبر موثق دارم شرکتی به ثبت رسیده و با حمایت سازمان میراث فرهنگی و سرمایه گزاری سه تن از ایرانیان خارج از کشور و تنی چند از سرمایه داران نیشابور وظیفه ساخت فرودگاه نیشابور را بر عهده گرفته اند.
اصلا نباید سبزوار رو با شهر های کوچک و توسعه نیافته ای مثل نیشابور مقایسه کنیم همین مقایسه با شهر ضعیفی چون نیشابور باعث اقناع ما میشه و روند توسعه ما رو کند میکنه .تراز سبزوار باید با شهرهایی همچون کاشان در مرحله اول و در مرحله بعد با شهرهایی چون اصفهان و شیراز باید بشه که مانند سبزوار شهرهایی با شهرت جهانی و با کارکرد ملی هستند و این باعث پیشرفت سبزوار میشه .شهر هایی مثل نیشابور ، فیروزه ، خواف ، درگز و … فقط کارکرد منطقه ای دارند در استان خراسان شهرهایی مثل کاشمر،تربت حیدریه ،قوچان شهرهای به مراتب مهم تر از نیشابور و دارای کارکرد ناحیه ای می باشند تربت حیدریه یکی از قطب های تجارت استان ،کاشمر دومین قطب زیارتی استان و …و در نهایت سبزوار فقط در هیچ زمینه ای دارای کاستی نیست فرودگاه ، دانشگاه های معتبر ملی (حوزه برگزاری کنکور کارشناسی ارشد ودکترا) ، شهرستان های اقماری ، منطقه ویژه اقتصادی در حال احداث ، ورزشگاه 15 هزارنفری (که فقط در مراکز استان ها و دو سه تا از شهرستان های مهم کشور ساخته شده) تیم های ورزشی موفق و افتخار آفرین و ….
تنها ضعف سابق سبزوار هم که نبود صنعت بود حالا در حال برطرف شدن است. شهرک صنعتی شماره یک سبزوار تکمیل شده و شهرک صنعتی شماره دو آغاز به کار کرده ، صنایع مهمی مثل مجتمع پتروشیمی و پالایشگاهی ستاره خراسان ، شرکت داروسازی طه ، کارخانه تولید پودر P.C.C برای اولین بار در خاورمیانه و … الان فقط به خاطر شرایط بد اقتصادی کشور این پروژه ها متوقف شده اند ، اگرنه همین که اقتصاد کشور به حالت ثبات برسد روند احداث این صنایع در سبزوار از سر گرفته خواهد شد و چون در نقطه مقابل نیشابور با شهرستان شدن زبرخان در حال تجزیه صنعتی است ، همین یک امتیاز کاذب هم که در حال حاضر در اختیار نیشابور است ، از دست این شهر می رود و آن وقت می بینیم که نیشابور در پایین ترین سطح توسعه و سبزوار در بالاترین سطح توسعه خراسان تثبیت خواهد شد.
این نکته را فراموش نکنید که …
شهرک صنعتی که در خاور میانه نمونه ندارد , شهرک صنعتی عطار نیشابور از شهرک صنعتی توس مشهد بزرگتر می باشد.
کارخانه ایران خودرو
بزرگترین تولید کننده اگزوز خاور میانه
با راه اندازی فولاد شهرک صنعتی عطار , نیشابور اولین قطب فولاد کشور است .
گردشگری:
جذب 64 درصد از گردشگران خارجی
وجود مشاهیر در سطح ملی و بین المللی هم چون : خیام نیشابوری و عطار نیشابوری و کمال الملک و حیدر یغما و ژولیده
نیشابوری و بی بی شطیطه و بی بی پسنده و ابوسعید ابواخیر و شهمیر و ….
وجود آرامگاه و مکان دیدنی ملی و بین المللی مثل : قدمگاه رضوی , کوه بینالود و شادیاخ (شهر باستانی نیشابور) , بزرگترین مجموعه اردوگاه شرق کشور (اردوگاه شهید رجایی نیشابور), تنها سایت پرواز با پاراگلایدر شرق کشور در دررود نیشابور و رود ها ی فراوان و …
ورزش :
پهلوان شورورزی
یونس شاکری (بازیکن جدید پرسپولیس)
سعید خانی
قهرمان سنگنوردی کشور
قهرمان روبیک کشور
بزرگترین مجموعه سالن شرق کشور (ورزشگاه انقلاب نیشابور )
افتخارات :
بزرگترین سیمرغ بتنی جهان
بزرگترین قلم نی جهان
بزرگترین مجسمه کاغذی جهان
بزرگترین فرهنگسرای شرق کشور
بزرگترین سالن ورزشی شرق کشور
بزرگترین تولید کننده فیروزه جهان
بزرگترین شهرک صنعتی خاور میانه , شهرک صنعتی عطار
بزرگترین شهرستان کشور , نیشابور
پرجمیعیت ترین بخش کشور , زبرخان
تنها شهری که سه دانشکده فنی دارد : 1- دانشکده فنی پسران نیشابور 2- دانشکده هنر نیشابور و 3- دانشکده کشاورزی نیشابور
دومین بین الحرمین جهان (بین آرمگاه بی بی شطیطه نیشابوری و بی بی پسنده نیشابوری)
یکی از بزرگترین ریاضی دان ایران و جهان , خیام
نکته : یکی از حفره های ماه به نام خیام نامگذاری شده است.
بهترین رباعی سرای سبک اریانی در جهان , عطار
نکته : حافظ بیشتر به سبک عربی سروده است.
بهترین نقاش جهان در زمان خود , کمال الملک
سومین شهر جهان , نیشابور
بیشترین تعداد دانشگاه در یک شهر با 28 باب دانشگاه از حدود 32 باب دانشگاه جهان در نیشابور قدیم
شهری که 2 دوره پایتخت ایران بوده است , نیشابور
تنها شهری که یک ماه جلو مغول را گرفت , نیشابور
تنها شهری که امام رضا در طول سفر در آنجا توقف داشت , نیشابور
بام خراسان (بینالود نیشابور)
اولین شهر ایران که به شبکه میراث معنوی جهان یونسکو پیوست , نیشابور
نکته : شیراز بعد از نیشابور به این شبکه عظیم پیوست .
تنهاشهری که با وجود اینکه 5 بار با خاک یکسان شده , توانسته خود را دوباره خیلی سریع احیا کند. یونسکو : پایدارترین شهر ایران ” نیشابور ”
بافت بزرگترین فرش های جهان (رتبه های اول و دوم و سوم یزرگترین فرش جهان)
نکته : فرش دیگری در حال بافت است.
اولین منار جنبان جهان
نکته : دکتر محمد رحیم قنوات : بررسی ها نشان داده اولین منار جنبان در نیشابور ساخته شده به طوری که با وزش باد به حرکت در می آمده و بعد از خراب شدن این منار جنبان مناره ای دیگر در اصفهان ساخته شد.
کشاورزی :
بزرگترین تولید کننده محصولات کشاورزی در منطقه شرق کشور, نیشابور
رتبه برتر در تولید 65 محصول در منطقه خراسان , نیشابور
بزرگترین تولید کننده ریواس جهان , نیشابور
و …
دامداری :
بزرگترین تولید کننده گوشت قرمز ایران
بزرگترین تولید کننده گوشت مرغ کشور
بزرگترین واحد مرغداری
بزرگترین واحد مرغداری بدون آنتی بیوتیک کشور
بزرگترین واحد لبنیات کشور
و…
بیشتر افتخاراتی که برای نیشابور بیان می شود غیر واقعی است . در واقع همانطور که همه خراسانیها حالا دیگر به خوبی می دانند چون نیشابور در امر ارتقاء بخش ها به شهرستان با شکست مواجه شده ، مجموعه امتیازاتی که امروز نیشابوری ها بیان می کنند در واقع امتیازات جمع شده سه چهار شهرستان با هم است.
اگر نیشابور هم موفق می شد مثل سبزوار و کاشمر و تربت حیدریه مدیریت درستی اعمال کند ، و بخش های بزرگ و پرجمعیت خود را به حق خود برساند و شهرستان های جدید تأسیس کند ، حالا در همه شاخص هایش از سبزوار و کاشمر و تربت حیدریه کمتر بود.
ولی این هم برای نیشابور فایده ندارد ، چون برای استان شدن شهرستان اقماری نیاز هست و اگر یک شهرستان هر چه قدر هم بزرگ باشد ، شهرستان اقماری نداشته باشد ، استان شدنش معنی ندارد. مگر اینکه مثل قم کلان شهر باشد و اهمیت خاص سیاسی و مذهبی داشته باشد که ا صلا نیشابور با قم قابل مقایسه نیست.
بسیاری از افتخارات که نیشابوری ها از جمله این دوستمان آقای حسن زمانی برای نیشابور بیان می کنند من در آوردی است.
به تمام معنی من درآوردی است.
مثلا گفته : دومین بین الحرمین جهان در نیشابور است !!!
(دومین بین الحرمین جهان (بین آرمگاه بی بی شطیطه نیشابوری و بی بی پسنده نیشابوری)
بعد مثلا حرم ها متعلق به چه شخصیت هایی است؟ امام زاده هایی که البته مقدسند ، اما در همه شهرهای ایران از این امام زاده ها فراوان است.
حالا نوع و مکان قرار گرفتن این امام زاده ها که مثلا در راستای یک خیابان باشند یا در پیچ و خم چند خیابان که دیگر اهمیتی ندارد!!!
بین الحرمین در دنیا یکی است (بین حرم حضرت امام حسین و حضرت اباالفضل العباس) و همان یکی هم صفا دارد و بقیه همه من در آوردی است.
راستی اولین و دومینش را از کجا کشف کرده اید؟
در نظرات آقای حسن زمانی مثل عادت همیشگی دوستان نیشابوری مجموعه ای از اطلاعات مبهم ، بی سند ، دروغ و من درآوردی به چشم می خورد.
نمونه ای از من درآوردی ها همان دومین بین الحرمین جهان بین آرامگاه بی بی شطیطه و بی بی پسنده است !!!!
اما از موارد دروغ اگر بخواهم توضیح بدهم ، می رسیم به کارخانه ایران خودرو که اصلا نه به لحاظ امتیاز متعلق به نیشابور است و نه به لحاظ منطقه جغرافیایی . چون مکان قرارگیری ایران خودرو در محدوده سیاسی مشهد است. امتیاز آن هم متعلق به مشهد است.
پس این هم یک نمونه از دروغ های تاریخی نیشابوری
در مورد تاریخ نیشابور هم که باز همان حرف های تکراری مطرح شده است.
افتخاراتی پوچ و من در آوردی که قبلا توضیح داده شده است.
آیا پایتختی طاهریان (فرزندان طاهر فرمانده سپاه مأمون عباسی) افتخار است؟
آیا پایتختی حکومت اقوام بیگانه که از فراسوی مرزهای ایران به کشورما حمله کرده اند و بعد از تاراج و غارت یکی از شهرها را پایتخت تجاوزشان کرده اند ، ا فتخار است؟
حالا گیرم این پایتختی بر همه خاک ایران باشد ، یا فقط بر یک منطقه . طولانی باشد یا کوتاه مدت. هر حالتش به قول دوستان قبلی که به خوبی اشاره کرده اند همه اش ننگ است.
همه اش بی هویتی و بی اصالتی است.
تازه حالا اگر هم ذره ای ارزش و افتخار برای این چیزهای من در آوردی در تاریخ نیشابور قائل بشیم ، و مثلا وضعیت هزارسال قبلشو خوب ارزیابی کنیم ، باز به قول نظردهندگان قبلی باید به نیشابوری های غرق شده در تاریخ بگیم
گیرم پدر تو بوده فاضل / از فضل پدر تو را چه حاصل؟
راستی کدام شهر خراسان به لحاظ تاریخی بی ارزشه ؟
آیا کاشمر بی ارزشه
آیا سبزوار بی ارزشه؟
آیا طوس بی ارزشه ؟
آیا جوین بی ارزشه؟
آیا گناباد بی ارزشه؟
پس چرا نیشابوری ها اینقدر گرفتار مرض تاریخ زدگی و تاریخ گرفتگی شده اند؟
آیا دلیل این غرق شدگی نیشابوری ها در تاریخ پوشالی شهرشان چیزی به غیر از این است که امروز دست نیشابوری ها در عمل از توسعه واقعی و بدون کلک خالیست (حتی با جمع کردن آمار و توانمندی های بخش های تابعه که باید چندین سال قبل شهرستان می شدند هم وضع توسعه یافتگی نیشابور بازهم از سبزوار پایین تر است)و نیشابوری ها برای جبران این نقیصه با پناه بردن به برگ های بی اثر کتاب تاریخ که فقط به قول دوستان به درد عبرت گرفتن می خورد دائما می گویند :
من آنم که رستم یلی بود در سیستان !!!
بعضی دیگر از توانمندی های من درآوردی نیشابور را نگاه کنید که فقط به قول دوستان قبلی حاصل نوشابه باز کنی خود نیشابوری ها برای خودشان است و در عمل نه تنها افتخار نیست بلکه نقطه ضعف است :
آقای حسن زمانی از نیشابور گفته :
1- نیشابور بزرگترین شهرستان کشور است !!!
به نظر شما این بزرگترین شهرستان شرق کشور بودن نشانه چیست؟
خود شهر نیشابور که طبق اعلام سرشماری سال 90 فقط 239 هزارنفر جمعیت دارد(فقط 8 هزارنفر از سبزوار 231هزارنفری بیشتر) پس بقیه بزرگترین بودنش به خاطر ناتوانی نیشابور در شهرستان کردن بخش های تابعه است.
کاشمر ، تربت حیدریه ، سبزوار و … سالهاست موفق شده اند فرمانداران و ادارات مستقل بیشتری (حداقل دو یا سه برابر) نیشابور به دست بیاورند. چون همه نیشابور با حدود 12 نقطه شهری در حال حاضر با دو فرماندار اداره می شود (نیشابور و فیروزه). و سبزوار با 5 فرماندار.(سبزوار ، جوین ، جغتای ، خوشاب ، داورزن )
یعنی سرانه برخورداری مردم نیشابور از خدمات اداری و رسیدگی مسوولین ادارات مختلف به اموراتشان ، حدود یک سوم سرانه برخورداری مردم سبزوار از همین خدمات است.
حالا آیا این موفقیت است یا شکست؟
بسیاری از آمارهایی که دوستان نیشابوری برای افتخارات نیشابور ارائه می کنند ، بدون سند و مدرک است و یا به طور کل فاقد اهمیت است و در گروه همان افتخارات من در آوردی قرار می گیرد:
مثلا توجه کنید آقای زمانی گفته نیشابور دارای بزرگترین مجسمه کاغذی جهان است !!!
این بزرگترین مجسمه کاغذی جهان مثلا چیست که تا به حال اسمش را هم نشنیده ایم؟ و اصلا چه شهرت و چه مقبولیتی دارد؟
اگر این طور باشد پس بزرگترین و تنها تندیس آهوی جهان که روی تنه درخت طراحی شده است در سبزوار قرار دارد (در باغ ملی سبزوار)
بزرگترین تندیس سربداران جهان نیز در شهر سبزوار نصب شده است.
بزرگترین میدان ترافیکی شرق کشور در سبزوار قرار گرفته است
میدان معروف به سی هزارمتری
بزرگترین المان رزم رستم و سهراب جهان هم در سبزوار است.(باغ ملی ، افتتاح در اردیبهشت 92)
تازه با این حساب کاشمر و تربت حیدریه و قوچان و فریمان و بردسکن هم از کجا معلوم از این افتخارات نداشته باشند؟
اگر قرار باشد این طوری که دوستان نیشابوری توهم می زنند و برای خود نوشابه باز می کنند ، بقیه شهرهای خراسان هم از این افتخارات زیاد دارند.
مثلا در سبزوار فقط فرودگاه سبزوار دارای این افتخارات است :
1- تنها فرودگاه فعال در استان خراسان رضوی بعد از فرودگاه مشهد
2- اولین فرودگاه شمال شرق کشور بعد از فرودگاه مشهد
(بین سه استان خراسان رضوی ، شمالی و سمنان) که پروازهای بین المللی را تجربه کرد فرودگاه سبزوار است.
3- تنها فرودگاه شمال شرق کشور که به عتبات عالیات پرواز داشته است (به جز فرودگاه مشهد) فرودگاه سبزوار است.(از بهمن 90 تا دی 91)
4- اولین فرودگاه شمال شرق کشور (به جز فرودگاه مشهد) که تا کنون به کشور سوریه پرواز داشته است.(در سال 85 حدود 350 نفر مسافر از طریق پرواز رفت و برگشت سبزوار – دمشق) بین دو کشور ایران و سوریه جابه جا شده اند.
5- تنها فرودگاه استان خراسان رضوی در کنار فرودگاه مشهد که هر هفته به تهران پروازهای رفت و برگشت دارد.
6- تنها فرودگاهی که (در شمال شرق کشور) پشتیبان فرودگاه بین المللی مشهد است.
7- اولین فرودگاه شمال شرق کشور (بعد از فرودگاه مشهد) که 24 ساعته است.
8- تنها فرودگاه شمال شرق کشور در کنار فرودگاه مشهد که به سیستم روشنایی و امکانات پرواز در شب مجهز است. (بسیاری از فرودگاه های کشور فاقد توانمندی پرواز در شب هستند.و 24 ساعته محسوب نمی شوند.)
توانمندی ها و افتخارات سبزوار در حوزه دانشگاهی :
1- اولین دانشگاه شهرستان های خراسان (به جز مشهد) در قبل از انقلاب در سبزوار راه اندازی شد. (با نام دانشگاه کار)
2- تنها شهر کشور که دارای دو دانشگاه تربیت معلم بوده است و این نشان دهنده جایگاه عظیم علمی و فرهنگی سبزوار است.
یکی دانشگاه تربیت معلم علامه طباطبائی (مخصوص آموزش معلمان مقطع دبستان و راهنمایی) و دیگری دانشگاه تربیت معلم سبزوار (مخصوص آموزش معلمان دبیرستان که از اوایل دهه 70 دانشجویان غیردبیری نیز در این دانشگاه تحصیل می کردند و بعدها نام این دانشگاه به حکیم سبزواری تغییر یافت)
3- دانشگاه حکیم سبزواری (به استثناء فردوسی مشهد) بزرگترین دانشگاه شمال شرق کشور است که حتی از دانشگاه بجنورد هم بزرگتر می باشد.
4- دانشگاه حکیم سبزواری بعد از فردوسی مشهد بیشترین تعداد دانشکده های شمال شرق کشور را دارد. (11 دانشکده : فنی و مهندسی ، ادبیات و علوم انسانی ، ریاضی و کامپیوتر ، علوم پایه ، الهیات و معارف اسلامی ، حقوق ، معماری و شهرسازی ، تربیت بدنی ، نفت و پتروشیمی ، جغرافیا و علوم محیطی)
5-تنها دانشکده نفت و پتروشیمی شرق کشور در سبزوار است.
حتی مشهد هم چنین دانشکده ای ندارد.
6- تنها دانشگاه هلال احمر استان خراسان رضوی بعد از مشهد در سبزوار است.
7- یکی از اولین دانشگاه های علوم پزشکی خراسان در سبزوار تأسیس شد. (در دهه 1360 در شهرستان های سبزوار و گناباد دانشکده علوم پزشکی تأسیس شد که این دانشکده ها در سال 87 به دانشگاه ارتقاء یافت.)
8- دانشگاه حکیم سبزواری در کنار فردوسی مشهد تنها حوزه برگزاری کنکور کارشناسی ارشد در میان دانشگاه های خراسان است.
9- دانشگاه حکیم سبزواری در کنار فردوسی مشهد تنها حوزه برگزاری کنکور دکترای در میان شهرستان های خراسان است.
10- دانشگاه علوم پزشکی سبزوار یکی از سه دانشگاه علوم پزشکی خراسان رضوی است که دارای رشته پزشکی است.
11- در زمینه دانشگاهی توانمندی های سبزوار بسیار بیشتر از این موارد است. تنها تعدادی به صورت خلاصه بیان شد.
به دوستان نیشابوری توصیه می کنم به دنبال افتخارات واقعی باشید . با نوشابه باز کردن برای خود تا به حال جایی را فتح نکرده اید. از این به بعد هم فتح نمی کنید.
بقیه هم می فهمند شما چه هدفی دارید. اینکه خودتان برای خود افتخار تراشی کنید ، هنر نیست. مثلا نیشابوری ها فکر می کنند زرنگند؟ می خواهند با بزرگنمایی از برخی توانمندی های من درآوردی ، یا دروغ می خواهند به ذهن دیگران تلقین کنند که نیشابور شهر بزرگ ، آباد و با فرهنگیست اما این تلقین ها وقتی جواب می دهد که اولا دیگران را با تحریک هایشان حساس نکرده باشند. ثانیا مردم بقیه شهرها حالیشان نشود که شما دارید چه کار می کنید.
اما خراسانی ها همه تیزهوش و فهیمندبه همین دلیل همان توصیه اولیه را با زبانی خودمانی تر به دوستان نیشابوری تکرار می کنم :
دیگران خر نمی شوند . بیایید خودمان را خر نکنیم.
ببخشید که خیلی رک و پوست کنده حرف زدم. (این عادت سبزواری هاست که مانند ابوالفضل بیهقی و علی شریعتی و محمود دولت آبادی صریح و صادقانه حرف بزنند . خلاصه شرمنده)
ادامه دارد …
با سلام . ادامه مباحث دیروز
در زمینه ورزشکاران نیشابور باید به آقای حسن زمانی عزیز عرض کنم ، حالا پیدا کردن سه چهار نفر ورزشکار در بین این همه تیم های مختلف ورزشی در سطح کشور ، چندان افتخاری برای یک شهر نیست.
از این نوع ورزشکاران که شما مثال زده اید هر شهری بالاخره چند نفر دارد. حالا باز اگر مثل علیرضا دبیر ، حسین رضا زاده ، علی دایی ، نوشاد عالمیان ، احسان قائم مقامی ، جهان پهلوان تختی و … بودند ، یک چیزی نه این چهارپنج بنده خدایی که شما نام برده اید و اسم بعضی هایشان را داریم برای اولین بار می شنویم!!!
خوب از این جور ورزشکاران که هر شهری چند نفر دارد.
تازه برای نیشابور با این همه ادعا این مقدار خیلی هم کم است!!!
سبزوار در بُعد ورزشی :
1- بزرگترین ورزشگاه استان خراسان رضوی بعد از ورزشگاه ثامن الائمه مشهد در سبزوار وجود دارد.
ورزشگاه سربداران با ظرفیت 15 هزارنفر تماشاچی در استادیوم فوتبال که مشابه این ورزشگاه فقط در مراکز استان ها و چند شهر مهم کشور ساخته شده.
2- تیم کشتی ثامن الحجج سبزوار قهرمان کشور در سال 90
3-تیم کشتی ثامن الحجج سبزوار قهرمان کشور در سال 91
4- کشتی با چوخه ثامن الحجج سبزوار قهرمان کشور در 92
5- تیم هندبال بانوان سبزوار قهرمان کشور در 91
6- تیم هندبال آقایان سبزوار نماینده ایران در بازی های آسیایی قطر در تابستان 91
7- تیم هندبال آقایان سبزوار قهرمان کشور در 91
8- تیم والبیال نشسته ثامن الحجج سبزوار قهرمان اول کشور در 91 شد.
9- علی ناری ، مرشد و ورزشکار باستانی توانمند سبزوار است که تا کنون چندین جایزه ملی و بین المللی را از آن خود کرده است.
10- محمدرضا داورزنی رئیس فدراسیون والیبال کشور
11- سبزوار به مهد هندبال ایران معروف است.
نکته : همه این افتخارات ورزشی که گفته شد عمدتاً در دوسال گذشته از نیمه های سال 90 تا چندماه ابتدایی 92 تحقق یافته است. سبزوار پیش از این سالها نیز همواره یکی از قطب های ورزشی کشور بوده است.
تاریخ سبزوار
برای سبزوار به لحاظ فرهنگی و تمدنی تاریخی 12 هزارساله تخمین زده شده است.
این یعنی سبزوار حداقل چندهزارسال قدیمی تر از نیشابور است.
شهر شادیاخ نیشابور که این قدر در مورد آن پژوهش می کنند و آن را مهم می دانند ، کلا متعلق به دوران بعد از اسلام است.یعنی نهایت قدمت آن حدود 1000سال است.
سبزوار شهر تاریخ ساز ایران است. به طوری که محل رزم ایرانیان و تورانیان بوده است که داستان آن در شاهنامه فردوسی بیان شده است.
سبزوار همچنین محل رزم رستم و سهراب دو قهرمان مشهور شاهنامه فردوسی است . و آرامگاه سهراب در شهر سبزوار واقع شده است.
در واقع بسیاری از اتفاقات شاهنامه در محدوده سبزوار روی داده از این بابت می توان سبزوار را شهر شاهنامه دانست.
و اینها همه نشان دهنده پیشینه غنی تاریخی سبزوار است.
سبزوار علاوه بر تاریخ طولانی ، افتخارات تاریخی ارزشمندی هم دارد :
1- پایتخت نهضت سربداران به مدت 50 سال.
2-تشکیل اولین حکومت شیعه 12امامی در ایران توسط سبزواری ها
3- سبزوار معروف است به بیهق به معنای بهترین ناحیه.
در حدیثی از پیامبر اسلام (ص) ذکر خیر سبزوار بیان شده است.
به طوری که سبزوار نیشابور را بهترین شهر های ایران دانسته واز آنجایی که در آن زمان به صورت موقت سبزوار بهترین ناحیه نیشابور بوده است ، در نتیجه این حدیث پیامبر مکرم اسلام در وصف دارالمومنین سبزوار شهر دانشوران بیدار و پناهگاه سادات و علویان بیان شده است.
ادامه دارد …
سبزوار قطب صنعتی و تجاری شمال شرق کشور
یکی از اشتغال‌های اصلی مردم سبزوار از دیرباز تا کنون ، امر تجارت و بازرگانی بوده است. وجود برخی محصولات کشاورزی و باغی مرغوب و منحصر به فرد در سبزوار و نیز قرار گرفتن این شهر بر مسیر جاده تاریخی ابریشم باعث شد که ناحیه بیهق به تدریج نقش بازرگانی و تجاری پیدا کند و به یک قطب اقتصادی خراسان تبدیل شود. در دوره کنونی نیز با توجه به همین نقش تاریخی سبزوار و توانمندی‌های اقتصادی این ناحیه ، مجوز تأسیس منطقه ویژه اقتصادی برای این شهر اخذ شده است که عملیات اجرایی آن هم اکنون در ۳۰ کیلومتری شرق سبزوار در حال انجام است. پیش بینی میشود ، به محض راه اندازی این منطقه در سبزوار ، تحولی شگرف در گردشگری و توسعه منطقه ایجاد خواهد شد.
گفتنی است سبزوار در زمینه صنعتی نیز در چند سال اخیر حرکت‌های قابل توجهی را تجربه کرده است که نقش اقتصادی آن را در شمال شرق کشور پررنگ تر خواهندکرد. شروع به تأسیس مجتمع پالایشگاهی و پتروشیمی‌ستاره خراسان ، احداث نیروگاه ۱۰۰۰ مگاواتی برق سبزوار ، مجتمع داروسازی طه و کارخانه سیمان و کارخانه فولاد سبزوار (واقع در منطقه جوین) شماری از پروژه‌های با اهمیت صنعتی در این شهر هستند که آینده صنعتی امیدوار کننده ای را برای غرب خراسان رضوی مژده میدهند.
البته یادآوری کنم از بین صنایعی که در پیام قبلی اشاره کردم ، فقط فولاد به لحاظ جغرافیایی در شهرستان جوین هست و بقیه در خود شهرستان سبزوار احداث می شوند.
اینم سخن بانمکی بود:
شهرک صنعتی عطار نیشابور بزرگترین شهرک صنعت خاورمیانه ست.
دیگه دروغ کنتور که نداره!!!!!! ینی اراک . اهواز و تبریز و … و … باقالی ان؟ تازه غیر از کشورهای دیگه خاورمیانه!؟
به سپهر و نیما
جلوترها این چنین حرفا زدند کدام پتروشیمی-کدام نیروگاه-کدام فولاد سبزوار پتروشیمی(خیلی ها حدود چند سال مانور می دادند تا چند ماه قبل نماینده شهر از نبود سرمایه گذار سخن گفت)
نیروگاه (البته یک تابلو فقط داره-فولاد جوین نه سبزوار)
خیلی فریادها زدند در هیچی حداقل کمی تحقیق کن
به جواد :
کدام بزرگترین شهرک صنعتی شرق کشور در نیشابور است؟
کدام پتانسیل دانشگاهی در نیشابور وجود دارد؟ به خاطر چند واحد درپیتی دانشگاه آزاد و دانشگاه جامع علمی کاربردی و دانشگاه غیرانتفاعی که نیشابور شهر دانشگاهی نمی شود. اگر توانست مثل سبزوار دانشگاه های با سابقه و معتبر ملی بیاورد قبول.
نیشابور کجا جمعیت زیادی دارد؟ هر وقت نیشابوری ها بر ناتوانی مدیریتیشان غلبه کردند و توانستند بخش های بزرگشان را به حق طبیعی خود برسانند و شهرستان کنند ، آن وقت بیایید ببینیم جمعیت نیشابور بازهم زیاد است یا نه؟
فعلا همین که مردم نیشابور بعد از چهل سال داد و فریاد زدن و التماس و زاری کردن هنوز نتوانسته اند ، یک فرودگاه بسازند برای توانمندی های نیشابور کافی است.
حالا تازه فرودگاه ساختن نیشابور پیشکش همین چند وقت قبل تنها قطار اختصاصیش را هم از دست داد .
ضمناً بیشتر صنایع نیشابور در بخش زبرخان است. بخش زبرخان هم به زودی شهرستان خواهد شد. در نتیجه جایگاه صنعتی نیشابور به زودی از جایگاه فعلی که بعد از مشهد و چناران در رتبه سوم قرار دارد ، به رتبه پنجم و ششتم استان (یعنی بعد از مشهد ، چناران ، جوین ، سرخس ، فریمان و تربت حیدریه) سقوط می کند.
راستی یک خبر ناگوار دیگر برای نیشابوری ها
در جدیدترین رتبه بندی دانشگاه های علوم پزشکی کشور ، بازهم نامی از دانشگاه علوم پزشکی نیشابور به چشم نمی خورد. یعنی عملا هنوز علوم پزشکی نیشابور در قد و قواره ای نیست که به حسابش بیاورند.
حقیقتا نمی خواستم جواب توهمات بدهم چون مفصل جواب داده شده قبلا فقط اطلاعات کامل نظرات را دادم
این هم دانشکده سابق و دانشگاه از 4 سال پیش بجنورد کمتر از 6 سال تاسیس شده درحالی سبزوار 24 سال درجا می زند
دانشگاه علوم پزشکی سبزوار پایین تر از دانشگاه بجنورد قرار گرفت
http://www.salamsarbedar.com/vdci.wa5ct1apwbc2t.html
انتقاد رئیس شورای جغتای از علوم پزشکی سبزوار
رئیس شورای شهر و شهرستان جغتای با اشاره به مشکلات بیمارستان این شهرستان، گفت: بیماران برای آزمایشهای ساده فیزیوتراپی و سایر خدمات پزشکی باید به سبزوار و یا مشهد مراجعه کنند و این در حالی است که جغتای شهرستان شده، اما از امکانات یک شهرستان برخوردار نیست.
احمد احمدی زاده با اشاره به نبود متخصص زنان، اطفال، رادیولوژی و ارتوپدی اظهار داشت: استاندار خراسان دستور داد که باید این کمبودها در جغتای برطرف شود و اگر پزشک متخصص راغب به حضور در این منطقه نبود، با او برخورد قانونی شود.
وی خاطرنشان کرد: با گذشت 6 ماه از آن تاریخ، حضور متخصصان مقطعی بوده و هیچ یک از آنان ساکن جغتای نشده اند، دو نفر آنان فوق تخصص قبول شده اند و مهر ماه سال جاری شهرستان را ترک می کنند و یک جراح هم در آینده قرار است به منطقه دیگری برود. در این بین تکلیف مردم چه می شود.
وی ادامه داد: تقاضای ما این است که بیمارستان جغتای به طور مستقیم زیر نظر دانشگاه علوم پزشکی مشهد اداره شود، چون دانشگاه سبزوار آن چنان که باید و شاید، به جغتای رسیدگی نمی کند
کمبود پزشک و داروخانه درتوحید شهر سبزوار
رئیس مرکز بهداشت سبزوار در خصوص نحوه ارائه خدمات درمانی و بهداشتی در منطقه توحیدشهر گفت: با اجرای طرح پزشک خانواده شهری مشکلات بهداشتی و درمانی مردم مرتفع میشود.
محمدرضا شگرف‌نخعی در جمع خبرنگاران در رابطه با مشکل کمبود پزشک و داروخانه در منطقه توحید شهر سبزوار اظهار داشت: این حق مردم ساکن در منطقه توحید شهر است تا از امکانات و خدمات درمانی و بهداشتی مشابه داخل شهرستان بهره‌مند شوند؛ داروخانه‌ها نیز توسط بخش خصوصی راهاندازی میشوند تا زمانی که عملاً پزشکی در این منطقه فعالیت درمانی نداشته باشد، داروخانه‌ها نیز رغبتی برای کار در توحید شهر ندارند.
معاون بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی سبزوار با بیان اینکه مرتفع ساختن مشکلات درمانی ـ بهداشتی ساکنین توحید شهر یکی از دغدغه‌های مهم دانشگاه است، اظهار داشت: مطرح شدن برنامه طرح پزشک خانواده شهری برای ما بسیار خوشایند بود چراکه با اجرای آن، امکان حل مناسب مشکلات فوق هم به خوبی فراهم شد.
نخعی با اشاره به اینکه زیرساختها، امکانات و مجوزهای لازم برای ارائه خدمات درمانی و بهداشتی در اختیار پزشکان در منطقه توحید شهر خواهد بود، خواستار گرایش و توجه بیشتر پزشکان به سمت این منطقه شد.
رئیس مرکز بهداشت سبزوار با اشاره به ورود 91 درصد جمعیت سبزوار به سامانه سلامت ایرانیان، عنوان کرد: این شهرستان از لحاظ تعداد افراد و انتخاب پزشک، بعد از گناباد در رتبه دوم در استان خراسان‌رضوی قرار دارد که بسترهای لازم برای اجرای آن در سبزوار آماده است و به محض اعلام نظر وزارتخانه و تأمین اعتبارات، مشکلی برای اجرای این برنامه در شهرستان وجود ندارد.
نخعی با اشاره به ثبت‌نام شهروندان سبزواری در سامانه پزشک خانواده یادآور شد: اگرشهروندی چنانچه تاکنون اقدامی برای ثبت نام و انتخاب پزشک خانواده خود نکرده است، با مراجعه به نزدیکترین مرکز بهداشتی، با همراه داشتن دفترچه بیمه هر چه سریعتر در این خصوص اقدام کنند.فارس
به نظر من فعلا به خواب مگر در خواب خبری شود
دانشگاه ازاد ببین چطور نماینده تان می خواهد البته سه سال قبل
محسنی ثانی :
سبزوار واحد علوم و تحقیقات می خواهد
http://www.sabzevaronline.com/news.php?id=1437
این مطالب محض اطلاع بود به نظر من بخواب بهتره
حقیقتا آق جواد تو که همیشه میگی نمی خوام جواب توهماتت روبدم و بعد خودت با کلی توهم زنی میای به همه چیزایی که گفتیم جواب می دی.
حقم داری بعد از اینکه حسابی در بحث انتخاب نشدن قالیباف خیلی ضربه روحی خوردی.
آخه خبر دارم که بعضی از نیشابوری ها به خاطر اینکه قالیباف یک نیم رگ نیشابوری داره چه قدر دلشونو خوش کرده بودن ، که قالیباف رئیس جمهور شه و نیشابورو استان کنه.
توی نیشابورم حسابی رأی قالیباف بالا بود.
امامردم ایران نشون دادن که نه با نیشابور نه باهیچ کسی که ذره ای رگ وریشه نیشابوری داشته باشه نمی سازن.
قالیباف هم در مناظراتش نشون داد که هرچند فقط یک رگ نیشابوری داره ، اما به لحاظ فرهنگ و فکر خیلی شبیه نیشابوری هاست.
به هیچ قید وبند اخلاقی پای بند نبود. نه در ارائه آمار واطلاعات درست عمل می کرد نه در رعایت اخلاق گفتگو.
دقیقا مثل نیشابوری ها
الآن از ابتدای همین بحث ها که در سایت های مختلف سر گرفته هزاران مورد از این بی اخلاقی ها و دروغگویی ها یا ارائه آمار واطلاعات غیر موثر و بی ربط از افرادی مثل جوادمشاهده شده که این کارها فقط باعث شده آبروی نیشابور بره.
اگرنه همه دیدیم که با این روش ها نه قالیباف رئیس جمهور شد ونه نیشابور وجهه قابل قبولی در کشور به دست آورد ونه از این به بعد چنین وجهه ای رو به دست میاره.
درمورد دانشگاه علوم پزشکی سبزوار ، طبیعیه که بعد از دانشگاه بجنورد قرار بگیره. ناسلامتی بجنورد ده ساله که مرکز استانه.
مهم اینه که از استان خراسان رضوی فقط دو تا دانشگاه علوم پزشکی در همه رده بندی ها مطرح هستن و به حساب میان یکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد و دیگری سبزوار.
و اصلاً کسی تا حالا دانشکده کوچیک و تازه تأسیس و بی اهمیت علوم پزشکی نیشابور رو در رتبه بندی ها قرار نداده.حتی دانشگاه علوم پزشکی گناباد که خیلی جلوتر وپیشرفته تر از دانشگاه علوم پزشکی نیشابوره هم دراین رتبه بندی جای نداره.
حالا به این آدرس مراجعه کن و دقیق بخون تا بفهمی اونچه تو فکر کردی به ضرر دانشگاه علوم پزشکی سبزواره ، اتفاقاً نشان دهنده جایگاه خوب علوم پزشکی سبزواره. چون این دانشگاه تونسته جزء 8 دانشگاه برتر تیپ سه کشور قرار بگیره.
اینم آدرس :
خبرگزاری مهر
http://www.mehrnews.com/detail/News/2077177
این هم نتیجه وزارت بهداشت سبزوار از سال 66 نیشابور از سال88
البته نیشابور بواسطه اب هوا و نزدیکی به مشهد هیگاه کمبود متخصص نداشته ولی سبزوار در پزشک عمومی بعد بیست چند سال در شهرک های خود مشکل دارد
http://www.hbi.ir/research/evaluation/university/report/report91/UTMS_Ranking_1391_Tip3.pdf
این هم چند خبر تکمیلی از اوضاع بهداشت ودرمان نیشابور :
امکانات نامتناسب، محدودیت اعتبارات و کمبود تخت بیمارستانی از مهم ترین مشکلات بیمارستان ۲۲بهمن نیشابور است.
تناسب نداشتن امکانات و تجهیزات با تعداد مراجعان، محدودیت اعتبارات و کمبود تخت بیمارستانی از جمله مشکلاتی است که در گفت وگو با مدیر بیمارستان ۲۲بهمن نیشابور نیز تایید می شود.
ساختمان بیمارستان ۲۲بهمن نیشابور ساختمانی قدیمی است و نیاز به بازسازی اساسی دارد.این بیمارستان با ۱۷۴تخت مصوب و مساحتی بالغ بر ۱۵هزار متر مربع و فضای سبز چشم نواز در هسته مرکزی شهرستان واقع شده است و از شمال (که درب اصلی بیمارستان نیز در این ضلع قرار دارد) به خیابان اصلی شهر یعنی خیابان امام خمینی(ره) و از جنوب به خیابان جلال آل احمد (که درب ورودی ساختمان اداری دانشکده علوم پزشکی در این ضلع قرار دارد) و از سمت غرب به بوستان باغ ملی و شورای شهر و از سمت شرق به خیابان عطار محدود می شود.
این بیمارستان با ۶۰تا۷۰سال قدمت ابتدا به صورت دو بیمارستان جداگانه با نام های بیمارستان عطار و بیمارستان امدادی مشغول فعالیت بوده است که در سال های اول انقلاب با همت مدیران وقت شبکه بهداشت و درمان و با تملک خیابان این دو بیمارستان با یکدیگر ادغام و با نام بیمارستان ۲۲بهمن به فعالیت ادامه داده است و همچنان با تمام توان به شهروندان ارائه خدمات می کند
ساختمان ورودی اورژانس شلوغ و تجمع افراد در محل اورژانس توجه ما را جلب می کند.
به گفته برخی پرسنل این بیمارستان، این افراد که همراهان بیماران هستند، داخل اورژانس تجمع می کنند و از این محیط خارج نمی شوند!
پس از آن به تعدادی برانکار آماده در بیرون بیمارستان برخوردیم که در وضعیتی نامناسب نگهداری می شد.
موضوع فوق را با سرپرست اورژانس در میان گذاشتیم که با رویی گشاده و با مسئولیت پذیری فراوان اشکالات را پذیرفت.«شوریابی» مهم ترین مشکل موجود در اورژانس بیمارستان ۲۲بهمن را فرسودگی ساختمان اورژانس عنوان کرد و گفت: این ساختمان مناسب اورژانس نمی باشد و اتاق ها برای کارهای در نظر گرفته شده مناسب نیست و بعضا به دلیل نبود فضا به کمک پارتیشن، فضاهای جدید ایجاد شده که خدمات رسانی را با مشکل روبه رو ساخته است. و….
http://www.khorasannews.com/newssource/17978-900818/xml/1_17978_R03_41638.XML
این هم نظر یکی از نامزدهای انتخابات شورای شهر نیشابور درمورد اوژانس این شهر :
مهندس کلانی – سه شنبه 14 خرداد 1392
س. وضعیت اورژانس نیشابور سالهاست اورژانسیه مردم درمانده چون گوسفند!!!! تازه گوسفند حداقل !!!!!من برای تک تک عاملین این وضعیت متاسفم و از انها مجدانه میخواهم استعفا دهند بخدا مردم گناه دارند در ان وضعیت!!!!!علاوه بر تمام این قضایا یک دکتر صدبیمار پشت در……خدایا به این بفهمان احترام مردم از وظایف کوچک یک مدیر است.امیدوارم این سخن تند من انان را از خواب غفلت بیدار نماید.ازتمام مردم استدعا دارم از مسوولین بخواهند به این وضعیت بسیار توهین امیز به شهروندان پایان دهند.انکه بهترین امکانات را برای محرومترین انسانها ارزو دارد:مهندس کلانی
این نظر از طرف مهندس کلانی درتاریخ 92/3/14 به بخش نظرات مخاطبان وبسایت روزنه برای مطلبی با عنوان وضعیت اورژانس نیشابور به آدرس زیر ارسال شده است :
http://www.rovzane.com/blog/show/%D9%88%D8%B6%D8%B9%DB%8C%D8%AA-%D8%A7%D9%88%D8%B1%DA%98%D8%A7%D9%86%D8%B3-%D9%86%DB%8C%D8%B4%D8%A7%D8%A8%D9%88%D8%B1.html
خبرهای تکمیلی از وضعیت ضعیف بهداشت ودرمان نیشابور :
یکسال از تصویت احداث بیمارستان 320 تختخوابی گذشت اما…
2538—0915:
بیش از یکسال ازتصویب احداث بیمارستان 320 تختخوابى نیشابور میگذرد، چرا علیرغم کمبودشدید تختهاى بیمارستانىدر شهرمان هنوزهیچگونه اقدامىبراىساخت آن صورت نگرفته است؟ کوتاهى از چه کسانى یا چه سازمانهایى است؟
http://www.rovzane.com/blog/show/%D9%88%D8%B6%D8%B9%DB%8C%D8%AA-%D8%A7%D9%88%D8%B1%DA%98%D8%A7%D9%86%D8%B3-%D9%86%DB%8C%D8%B4%D8%A7%D8%A8%D9%88%D8%B1.html
اگر دوستان نیشابور تمایل داشته باشند طبق عادت معمولشان که همان رسم ناپسند سبزوارهراسی و سبزوارستیزی است ، با استفاده ازاین خبرهای خرده ریزه و جزئی با سبزوار بجنگند و به خیال باطلشان وجهه دارالمومنین سبزوار را تخریب کنند ، خوب است بدانند ازاین جورخبرها درمورد نیشابور خودشان فراوان است.
من فقط چند مورد از خبرهای مربوط به وضع وخیم بهداشت ودرمان نیشابور را جهت نمونه عرض کردم.
اگرلازم باشد ده ها خبر دیگر دراین زمینه در آرشیو بنده موجود است که تقدیم خواهم کرد.
امامسئله این است که این جورمشکلات که آقا جواد نیشابوری درمورد سبزوار بیان کرده ، مشکلاتی بسیار عادی است که در هر شهری همین مشکلات یا چیزهایی شبیه به آن مشاهده می شود.
حتی اگر به تهران و مشهد هم نگاه کنی اینطور نیست که همه چیزشان در حد عالی باشد و هیچ مشکلی نداشته باشند.
پس به دوستاننیشابوری عرض می کنم دست از این دعواهای بچه گانه بردارید. زودتر بزرگ شویدو اگر می خواهید خود را به سبزوار اثبات کنید ، از روش های درست این کار را انجام دهید.
با این روشها و ترفند ها فقط وجهه نیشابور بیشتر از همیشه تخریب می شود.
به متفاوت
فراموش کردی سریال مرگ مادران باردار که در شبکه خراسان پخش شد
یا فوت ایت الله افقهی
کجایی ایران کمود پزشک عمومی داره
از نظر متخصص سالیان است نیشابور مشکل ندارد ولی سبزوار چی در پزشک عمومی مشکل داره حالا خودت بکوب به ساختمان قدیمی بیمارستانها که در تمام ایران وجود دارد بیمارستان امام رضا مشهد بیمارستان قائم همه مربوط به سالیان گذشته هست
بیمارستان 22 بهمن از تجمیع در بیمارستان وبا سابقه 60-70 ساله
بیمارستان 22 بهمن نیشابور با تعداد174 تخت مصوب و مساحتی بالغ بر پانزده هزار مترمربع و فضای سبز چشم نواز در هسته مرکزی شهرستان واقع شده از شمال که درب اصلی نیز در این ضلع قرار دارد به خیابان اصلی شهر یعنی خیابان امام خمینی (ره) واز جنوب به خیابان جلال آل احمد که درب ورودی ساختمان اداری دانشکده علوم پزشکی در ا ین ضلع قرار دارد از سمت غرب به بوستان باغ ملی و شورای شهر و از سمت شرق به خیابان عطار محدود میشود .
این بیمارستان با قدمتی شصت تا هفتاد سال ابتدا بصورت دو بیماستان جداگانه با نامهای بیمارستان عطار و دیگری بیمارستان امدادی مشغول فعالیت بوده است که در سالهای اول انقلاب اسلامی با همت مدیران وقت شبکه بهداشت ودرمان با تملک خیابان حایل این و توافق با شهرداری این دو بیمارستان تجمیع شده و با نام بیمارستان 22 بهمن به فعلیت خود ادامه داده است
حالا بیمارستان سبزوار تا سال 1350 اصلا بیمارستان نداشته اند ضعف درمان در اینجا جستجو کنید نداشتن موقعیتی که پزشکان تمایل به رفتن داشته باشند
(بیمارستان امداد شهید دکتر بهشتی سبزوار (معروف به امدادی) در سال 1350 فعالیت خود را به عنوان بیمارستان سوانح زیر نظر جمعیت شیر و خورشید آن زمان آغاز نمود و به تدریج با تشکیل سازمان منطقه ای بهداری و الحاق آن به این سازمان ، بخش های درمانی از حالت عمومی خارج و بخش های اعصاب و ارتوپدی و جراحی به طور مجزا به آن اضافه شد)))
((بیمارستان شهیدان مبینی در سال 1368 توسط آقای حاج محمود مبینی یکی از خیرین شهرستان سبزوار جهت خدمات رسانی به مادران و نوزادان و جهت بزرگداشت و احترام به فرزندان شهیدشان هادی و ناصر مبینی احداث گردید که تمامی درآمد آن جهت درمان بیماران مصرف میشود)))
(((مرکز آموزشی ، پژوهشی و درمانی واسعی در سال 1381 با عنوان بیمارستان واسعی و با 128 تخت مصوب با مشارکت خیرین و بخش های قلب ، نوزادان ، اطفال ، اورژانس ، داخلی مردان و داخلی زنان و واحدهای))))
الان در نیشابور 3 بیمارستان وجود دارد 22 بهمن با 60-70 سال قدمت (از تجمیع 2 بیمارستان عطار و امدادی)-بیمارستان حکیم-بیمارستان خیریه قمر بنی هاشم
با مجوز 320 تختخوابی
تنها عمل قلب باز در نیشابور انجام نمی شود همان کاری که در سبزوار انجام نمیشود پس سابقه 26 ساله دانشکده سبزوار کجا سابقه 4 ساله دانشکده نیشابور کجا
پس زیاد خودت به ساختمانهای قدیمی نکوب که با توهمات بزرگ نمی شوی
تفاوت را احساس کنید.
نیشابور به دلیل نداشتن فرودگاه و موقعیت بد جغرافیایی شهری است که افراد تحصیل کرده و صاحب تخصص تمایل ندارند که در آنجا مستقر شوند. به همین دلیل در اکثر زمینه ها از جمله در زمینه بهداشت و درمان در همه شاخص ها از سبزوار و بسیاری دیگر از شهرهای خراسان از جمله گناباد و تربت حیدریه پایین تر است.
حالا بگذریم که خبرگزاری های رسمی کشور اصلاً نام دانشگاه علوم پزشکی نیشابور را حتی در رتبه بندی ها قید هم نکرده اند. (چون رتبه نیشابور خیلی پایین بوده و عملاً بودن و نبودنش فرقی نمی کند) اما در همان سایت اصلی خود وزارت بهداشت هم علوم پزشکی نیشابور در پایین ترین رتبه های کشور قرار گرفته است. که اگر ذکر نمی شد آبرومندانه تر بود
به این آمارها نگاه کنید:
1- هیأت علمی
دانشگاه علوم پزشکی سبزوار : 81 عضو هیأت علمی
دانشگاه علوم پزشکی گناباد : 48 عضو هیأت علمی
دانشگاه علوم پزشکی نیشابور : 22 عضو هیأت علمی
دانشگاه علوم پزشکی تربت حیدریه : 13 عضو هیأت علمی
2- تعداد پژوهشگر تطبیق یافته
دانشگاه علوم پزشکی سبزوار : 58
دانشگاه علوم پزشکی گناباد : 43
دانشگاه علوم پزشکی تربت حیدریه: 12
دانشگاه علوم پزشکی نیشابور 7 (کمتر از انگشتان دست!!!)
امتیاز تولید دانش :
دانشگاه علوم پزشکی سبزوار : 1333
دانشگاه علوم پزشکی گناباد : 997
دانشگاه علوم پزشکی نیشابور: 111
(ببخشید نظر قبلیم انگار ناکامل ارسال شده حالا اینیکی رو بخونید تا کاملاًتفاوت را احساس کنید.)
نیشابور در قعر (بخوانید تَه) جدول رتبه بندی ها و سبزوار مانند همیشه در صدر
نیشابور به دلیل نداشتن فرودگاه و موقعیت بد جغرافیایی شهری است که افراد تحصیل کرده و صاحب تخصص تمایل ندارند که در آنجا مستقر شوند. به همین دلیل در اکثر زمینه ها از جمله در زمینه بهداشت و درمان در همه شاخص ها از سبزوار و بسیاری دیگر از شهرهای خراسان از جمله گناباد و تربت حیدریه پایین تر است.
حالا بگذریم که خبرگزاری های رسمی کشور اصلاً نام دانشگاه علوم پزشکی نیشابور را حتی در رتبه بندی ها قید هم نکرده اند. (چون رتبه نیشابور خیلی پایین بوده و عملاً بودن و نبودنش فرقی نمی کند) اما در همان سایت اصلی خود وزارت بهداشت هم علوم پزشکی نیشابور در پایین ترین رتبه های کشور قرار گرفته است. که اگر ذکر نمی شد آبرومندانه تر بود
به این آمارها نگاه کنید:
۱- هیأت علمی
دانشگاه علوم پزشکی سبزوار : ۸۱ عضو هیأت علمی
دانشگاه علوم پزشکی گناباد : ۴۸ عضو هیأت علمی
دانشگاه علوم پزشکی نیشابور : ۲۲ عضو هیأت علمی
دانشگاه علوم پزشکی تربت حیدریه : ۱۳ عضو هیأت علمی
۲- تعداد پژوهشگر تطبیق یافته
دانشگاه علوم پزشکی سبزوار : ۵۸
دانشگاه علوم پزشکی گناباد : ۴۳
دانشگاه علوم پزشکی تربت حیدریه: ۱۲
دانشگاه علوم پزشکی نیشابور ۷ (کمتر از انگشتان دست!!!)
امتیاز تولید دانش :
دانشگاه علوم پزشکی سبزوار : ۱۳۳۳
دانشگاه علوم پزشکی گناباد : ۹۹۷
دانشگاه علوم پزشکی نیشابور: 111
دانشگاه علوم پزشکی تربت حیدریه: 43
امتیاز تحقیقات دانشجویی:
دانشگاه علوم پزشکی سبزوار 320
دانشگاه علوم پزشکی گناباد 280
دانشگاه علوم پزشکی نیشابور 2 (قاه قاه قاه قاه)
مجموع امتیاز خام :
دانشگاه علوم پزشکی سبزوار 2452.44
دانشگاه علوم پزشکی گناباد 2146.26
دانشگاه علوم پزشکی تربت حیدریه 532.5
دانشگاه علوم پزشکی نیشابور 503.51
http://www.hbi.ir/research/evaluation/university/report/report91/UTMS_Ranking_1391_Tip3.pdf
نظر یکی از شهروندان نیشابوری درباره وضعیت اورژانس نیشابور :
#2 عطف به: وضعیت اورژانس نیشابور
avatar
مهندس کلانی – سه شنبه 14 خرداد 1392
سلام بر اقا حمید گل ایا تاکنون گذرتون به اورژانس افتاده یا انقدر مایه دارین که دکتر خصوصی دارین اقاحمید گل ی بار برو حال اورژانس رو ببین سالهاست به کما رفته است صدها نفر از مردم در یک راهرو بسیار باریک یکی از سرش خون میریزه یکی ممکن است در راهرو استفراغ کند بوی بد از یک طرف تماس بدنی زنان و مردان از یک طرف دیگرو…در همین اوضاع شلغم شوربا جنازه هم میخواهند از انجا خارج کنن اقا حمید گذرت نیفتاده تا ببینی رنج مردم را…درد مردم را ….ناله مردم را ….گذرت افتاد اونوقت تازه میفهمی این گفتمان خارج از ادب و نزاکت نیست مگر من نمتوانم واژه قشنگتر استفاده کنم مگر من خارج از مردمم که چشامو بنددم و دردو نگم خوب شما با توجه به این حقیقت تلخ یک واژه قشنگتر انتخاب کن اگه برخورد با مردم به این شکل مفتضح توهین نیست پس چیست!!!برخورد با یک زبان بسته به نام گوسفند بسیار ملاطفت امیز تر است تا برخورد با مردم /مگر مردم هزاران شهید ازاده مفقود الاثر دادند که امروز به مانند گوسفند با انان برخورد شود من میمیرم و این ذلت را برای ضعفا نمیپذیرم خدا کند گذرت به اورژانس نیفتد وگرنه مطمینا حرف مرا تایید خواهی کرد اقا حمید گل ما از طریق تماسهای مکرر از طرف مخاطبین نشریاتمون بارها تذکرات لازم را به مسوولین محترمه دادیم و حتی گزارش تصویری تهیه وچاپ کردیم ولی کی جواب داد خودم از طرف مردمی که دردفتر نشریه اجتماع کرده بودند و میگفتند مثل گوسفند در انجا با ما برخورد میکنن شما که نشریه دارین اقدام کنین بارها تماس گرفتم ولی جواب نگرفتم و ما هنوز شرمنده مردمیم اقا حمید عزیز لطفا ی سری به اورژانس بزن هر کلمه ای که تو بگی استفاده کنم ولی بنظر من بذار مسوولین بیدار شوند بذار انان بفهمند مردم میفهمند احترام دارند عزیزن مگر من و تو جزو مردم نیستیم ما جزیی از پیکره مردمیم اورژانس وظیفشه با احترام خدمترسانی کنه مگه ما چی میخوایم میگیم مردم گوسفند نیستند که مثل گوسفند با انها برخورد میشود مردم اشرف مخلوقات جهانند پس بهبود وضعیت اورژانس حق مسلم ماست…کوچکترین عضو مردمی جامعه:مهندس کلانی
((((توجه :
این نظر در بخش نظرات مخاطبان ، سایت روزنه نیشابور توسط آقای مهندس سعید کلانی یکی از نامزدهای چهارمین دوره شورای شهر نیشابور در تاریخ سه شنبه 14 خرداد 92 در آدرس زیر منتشر شده است :
http://www.rovzane.com/blog/show/%D9%88%D8%B6%D8%B9%DB%8C%D8%AA-%D8%A7%D9%88%D8%B1%DA%98%D8%A7%D9%86%D8%B3-%D9%86%DB%8C%D8%B4%D8%A7%D8%A8%D9%88%D8%B1.html
انتقاد نماینده نیشابور از کمبود تخت‌های بیمارستانی در نیشابور و فیروزه
خبرگزاری فارس: نماینده مردم نیشابور و فیروزه در مجلس خواستار توجه بیشتر وزیر بهداشت به کمبود تخت‌های بیمارستانی در دو شهرستان حوزه انتخابیه خود شد.
منبع : خبرگزاری فارس
http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8905241627
به ناشناس و متفاوت
متاسفانه چون عقده ای تشریف دارید تا خبری میشه فکر می کنید اسمان به زمین امده
سابقه دانشکده علوم پزشکی سبزوار
((( در سال 1365 با پذیرش دانشجو در رشته پرستاری و مامائی آموزشگاه بهیاری به دانشکده پرستاری مامائی تابعه دانشگاه علوم پزشکی مشهد تبدیل گردید .
باتصویب قانون ادغام دانشگاهها و دانشکده های پزشکی در وزارت بهداشت درمان زمینه تاسیس دانشکده علوم پزشکی سبزوار فراهم گردید و در نیمه دوم سال 1374 این دانشکده از وابستگی به دانشگاه علوم پزشکی مشهد بیرون آمدو بصورت مستقل به نام دانشکده علوم پزشکی سبزوار به فعالیت خود ادامه داد .
این روند ادامه داشت تا اینکه با تلاش ها و پیگیری های مستمر نهایتا در هفتم اردیبشت ماه سال 1387 طی حکمی از سوی مقام عالی وزارت دانشکده مذکور به دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی سبزوار ارتقا یافت .))))
از سال 74 دانشکده سبزوار مستقل شده 80 عضو هیات علمی داره یعنی در بازه زمانی 18 سال حالا نیشابور هنوز از اواسط سال88 دانشکده شده یعنی کمتر از 4 سال با 22 عضو هیات علمی این یعنی مشکل نبود متخصص و پزشک در شهرستانی تا سه سال قبل نزدیک به 450000 نفر جمعیت داشت .برای نیشابور چون مسافت نزدیک مشهد و یک ساعت خیلی مسائل توجیه اقتصادی نداشته الحمدلله همه حل شده ولی برای سبزوار چه بوده ایا به شهرهای بجنورد با کمتر 10 سال یا شاهرود که جمعیت نصف سبزوار یا گناباد با80000 نفر جمعیت یعنی 6 برابر کمتر جمعیت از سبزوار داره ولی48 عضو هیات علمی داره
یا شهرستانهای با سبزوار هم تراز مثل کاشان-بابل که در تیپ های بالاترند باید قیاس کرد بماند که کمبود پزشک عمومی دارید
در نیشابور در یک مرحله 22 نفر جذب شده اند که سبزوار با 18 سال بعلاوه مرحله اخر شده 80 نفر
مشکل شما این ندید بدید کمتر دیده اید با کوچکترین تکانی فکر می کنید اسمان سوراخ شده و سبزوار افتاده
سالهاست سبزوار به اولین قطب ورزشی شرق کشور پس از مشهد مقدس شناخته می شود.
همین موضوع باعث شهرت و محبوبیت بیشتر سبزوار در میان جوانان خراسان شده است.
اینک سبزوار موفق شده است میزبانی چهارمین اردوی تیم ملی هندبال ایران را از آن خود کند.
تا قبل از این فقط تهران میزبان اردوهای تیم ملی هندبال بود.
به جز سبزوار و مشهد تا کنون هیچ یک از شهرهای شمال شرق کشور در زمینه ورزشی جایگاهی تا بدین حد مقتدرانه نداشته اند .
جزئیات این مطلب را در خبر زیر بخوانید :
سبزوار؛ میزبان اردوی چهارم تیم ملی هندبال
سبزوار نیوز / تمرینات آماده سازی تیم ملی هندبال زیر نظر رافائل کاستلو سرمربی اسپانیایی تیم ملی در حالی برگزار می شود که اردوهای قبلی این تیم در تهران برگزار شده بود و این بار به دعوت باشگاه ثامن الحجج تیم ملی میهمان سبزواری هاست.
کاستلو با ابراز رضایت از حضورش در سبزوار و مردم خونگرم و علاقمند به هندبالش گفت: با توجه به فراهم بودن امکانات در سبزوار تمرینات خوبی را پشت سر گذاشته ایم و بازیکنان در آمادگی بسر میبرند .
وی اردوی سبزوار را مهمترین اردوی تیم ملی هندبال عنوان کرد و افزود: چون این اردو اخرین اردوی قبل از مسابقات است لذا ما شرایط بازیکنان را در این مسابقات سنجیدیم و اخرین تست ها نیز گرفته می شود .
رافائل در خصوص وضعیت بازیکنان دعوت شده به اردو گفت: به جز ا.. کرم استکی که در مسابقات باشگاه های قطر حضور داشته و به تازگی به اردو ملحق شده مابقی بازیکنان خوب کار می کنند و با کارائیی که دارند انتخاب را برای ترکیب نهایی تیم برای ما دشوار تر کرده اند.
سرمربی اسپانیایی تیم ملی هندبال برگزاری چند مسابقه تدارکاتی را بعد از اردو لازم دانست گفت: هر چه زودتر این مسابقات باید برگزار شود تا ما به سطح مورد نظر برسیم
منبع :
منبع : سبزوارنیوز
http://www.sabzevarnews.ir/fa/pages/?cid=5490
به متفاوت
فراموش کردی که چطور نماینده شهرتون دنبال وزیر بهداشت بود به بهانه فوت ایت الله افقهی که نتیجه ای نداد
اول دنبال کمبود پزشک عمومی باشید راه حل این نزارید همین دانشجوهای پزشکی بعد طرح در روند با استفاده از وسایل….
بعد بعد 26 سال دایر بودن دانشکده در شهرک های شهرتون پزشک عمومی ندارید یا شهرستانهای جدید به فکر برگشتن به دانشگاه مشهد باشند
در ثانی امکانات نیشابور کم هست ولی کمبود پزشک نه متخصص نه عمومی وجود ندارد بحث اورژانس درست هست دومین شهر خراسان رضوی در تمام نظرات باید خیلی بیشتر توجه شود
به جواد
این مطلب رو دوباره بخون همه چیز در مورد وضعیت وخیم بهداشت و درمان نیشابور دستت بیاد :
قسمت (((گوسفند رو با دقت بیشتری بخونید)))
این هم نظر یکی از نامزدهای انتخابات شورای شهر نیشابور درمورد اوژانس این شهر :
مهندس کلانی – سه شنبه ۱۴ خرداد ۱۳۹۲
س. وضعیت اورژانس نیشابور سالهاست اورژانسیه مردم درمانده چون گوسفند!!!! تازه گوسفند حداقل !!!!!من برای تک تک عاملین این وضعیت متاسفم و از انها مجدانه میخواهم استعفا دهند بخدا مردم گناه دارند در ان وضعیت!!!!!علاوه بر تمام این قضایا یک دکتر صدبیمار پشت در……خدایا به این بفهمان احترام مردم از وظایف کوچک یک مدیر است.امیدوارم این سخن تند من انان را از خواب غفلت بیدار نماید.ازتمام مردم استدعا دارم از مسوولین بخواهند به این وضعیت بسیار توهین امیز به شهروندان پایان دهند.انکه بهترین امکانات را برای محرومترین انسانها ارزو دارد:مهندس کلانی
این نظر از طرف مهندس کلانی درتاریخ ۹۲/۳/۱۴ به بخش نظرات مخاطبان وبسایت روزنه برای مطلبی با عنوان وضعیت اورژانس نیشابور به آدرس زیر ارسال شده است :
http://www.rovzane.com/blog/show/%D9%88%D8%B6%D8%B9%DB%8C%D8%AA-%D8%A7%D9%88%D8%B1%DA%98%D8%A7%D9%86%D8%B3-%D9%86%DB%8C%D8%B4%D8%A7%D8%A8%D9%88%D8%B1.html
این عقده خودکم بینی نیشابوری ها که تمومی نداره.
حقم دارن که این قدر عقده داشتن باشن آخه شهر بی درو پیکری مثل نیشابور بدون فرودگاه ، بدون بیمارستان کافی ، بدون دانشگاه ، بدون دو تا شهرستان اقماری ، بدون چندتا راه مواصلاتی درست و حسابی ، بدون دوتا تیم ورزشی مطرح ، بدون فرهنگ و تاریخ ارزشمند و قابل قبول و … حالا داره با دارالمومنین سبزوار رقابت می کنه که مسلما این رقابت نادرست به شکست و عقده خودکم بینی بیشتری برای نیشابوری ها منجر میشه .
به همین خاطرم هست که نیشابوری ها چون به خاطر ضعیف بودن ذاتیشون از حل مشکلات داخلیشون عاجز موندن ، مشکلات شهر خودشونو ول کردن و اومدن سراغ مشکلات سبزوار.
که البته مشکلات سبزوار در مقابل مشکلات نیشابور خیلی ناچیزه . اما عقده سبزوارهراسی و سبزوارستیزی نیشابوری ها باعث میشه که اونا سعی کنن به هرشکلی شده بیان و مشکلات سبزوارو پیدا کنن و بزرگنمایی کنن تا آبی روی آتیش عقده حقارت خودشون بریزن.
اما خوب نیشابور دیگه باید بره خودشو با خواف و سرخس و فیروزه و داورزن مقایسه کنه.و سبزوار هم خیلی وقته دیگه به نیشابور محل نمی گذاره.
همونطور هم که می بینید همیشه این نیشابوری ها هستن که چون از سبزوار کم آوردن و احساس شکست می کنن دارن دائما لنگ و لگد می زنن.
حالا به هرحال من به برادران نیشابوری توصیه می کنم کمی موقعیت شناسی رو تمرین کنید و حد و اندازه خودتون رو بشناسید و بدونید که اگر با بزرگتر از خودتو ((سبزوار)) و ((تربت حیدریه)) و ((کاشمر)) در بیافتید آخر و عاقبت این درافتادن بچه گانه فقط شکست مفتضحانه خودتونه.
(البته کاشمر و تربت حیدریه به لحاظ جمعیت بزرگتر از نیشابور نیستن اما به لحاظ توانمندی های مدیریتی و انسانی چندبرابر نیشابور هستن و پیشرفت های خوبی که در همه سال های گذشته داشتن در مقابل درجا زدن های طولانی نیشابور نشون ازاون میده که عزم و اراده مردم کاشمر و تربت حیدریه خیلی بزرگتر از مردم نیشابوره که صرفا به طبیعت بخش زبرخان و سرولایت و به کمک های دولت وابسته هستن و بدون این چیزها نمی تونن روی پای خودشون بیاستن)
مخلص کلوم اینکه واسه نیشابور حالا حالا ها مونده که در زمینه شاخص های مختلف به رد سبزوار برسه . پس نیشابوری ها از توهم بیان بیرون و به جای مقایسه های نا به جا برن دنبال درمون زخمای شهرخودشون.
در واقع نیشابوری ها با تلاش برای بزرگنمایی و مطرح کردن مشکلات سبزوار دارن سعی می کنن ، کمبودهای بی شمار و ضعف های فراوان نیشابور رو بپوشونن . اما نمی دونن که اینطوری کمبودهای نیشابور عریان تر مطرح میشه.
مثلا سبزواری ها که برعکس نیشابوری ها هیچ وقت روحیه جنگ جویی نداشتند و سبزوار در ایران به فرهنگ تشیع و صلح طلبی معروفه ، حالا در واکنش به توهین ها و حملات نیشابوری های جنگجو و ستیزه خو ، مجبورن که پاسخ نیشابوری ها رو بدن.
و چون سبزواری ها همیشه در طول تاریخ هر جا که اراده کردن ، قوم مسلط بودن (برخلاف نیشابور که اکثراً ضعیف و تسلیم در مقابل قدرت ها بوده ) در این مباحث هم برتری سبزوار بر نیشابور ثابت شد و همه دیدن اون چیزی که سالها نیشابوری ها تلاش می کردند با تبلیغات فراوان برای خودشون افتخار نشون بدن ، یک مجموعه افتخارات موهوم و پوشالی بود که در یک بحث در طول چند ماه فرو ریخت و حالا دیگه همه سبزواری ها ، جوینی ها ، کاشمری ها ، بردسکنی ها ، تربت حیدریه ای ها ، گنابادی ها و … که این مباحث رو دنبال کردن فهمیدن که نیشابور هیچ چیز نداره ، جز ادعا
و فقط خودنیشابوری ها با تعریف و تمجید فراوون از خودشون در بین افراد ساده و کم مطالعه این تفکر رو به وجود آوردند که لابد نیشابور خیلی شهر مهم و خوبیه.
اما همه این کارها نتونست زخم های روحی نیشابور رو ترمیم کنه.
نیشابور شهری که در طول تاریخ پایتخت تجاوز و ستم بیگانگان بر ایرانیان بوده ، حالا در یکی از پایین ترین سطوح توسعه یافتگی قرار گرفته شهری بدون فرودگاه ، بدون دانشگاه های معتبر و با سابقه ملی که حتی نمی تونه برای نیاز جوانان خودنیشابور حوزه برگزاری کنکور کارشناسی ارشد و دکترا باشه ، شهری بدون شهرستان های اقماری ، شهری که تنها قطار اختصاصی خودش رو همین چندماه قبل از دست داد و شهری که در بعد ورزشی حتی در استان هم هیچ جایگاهی نداره و …
چنین شهری وقتی به اشتباه در موضوع بزرگی مثل استان شدن خودش رو رقیب دارالمومنین سبزوار فرض کنه ، معلومه که با احساس حقارت شدید مواجه میشه و اون دسته از نشابوریان متعصب که به گفته مورخین اسلامی از جمله جاحظ درکتاب تاریخ بغداد یکی از صفت های تاریخیشون ستم پیشگی بوده ، در چنین شرایطی هر چه قدر تلاش کنند که خودشونو به سبزوار اثبات کنن ، برعکس میشه و ضعف های بی شمار نیشابور بیشتر رو میشه.
شما می تونید از روند همین بحث به این نتیجه گیری برسید که سبزواری ها معمولا به نیشابور کاری ندارند و اصلا اعتنایی به این شهر نمی کنن ((چون سبزواری ها خودشونو با یزد و اصفهان و شیراز و در مراحل بعد با تهران مقایسه می کنن و مقایسه با نیشابور هیچ وقت تو کلاس سبزواری ها نیست )) اما هر وقت هم دوستان نیشابوری اومدن تا خودشونو با سبزوار مقایسه کنن و طبق معمول برای جبران کمبوداشون ، علیه سبزوار چیزی بگن ، با پاسخ های دندان شکن و مفصل سبزواری ها مواجه شدند و دیگه حرفی برای گفتن نداشتن.
و این سرانجام کار کسانیه که بدون داشتن توانمندی های واقعی ، می خوان برتری خودشونو به دیگران تحمیل کنن که البته شکست می خورن.
راستی به سایت وزین کاشمری ها و سایت مجله اینترنتی اسرارنامه به خاطر نوشتن و انتشار این مطلب تبریک میگم.
واقعا یکی از زنده ترین مطالب و پربازدیدترین مطالب این سایت ها همین مطلب بوده. الان یک دفعه نگاه کردم دیدم توی سایت کاشمری ها 2376 بازدید و 350نظر تا به این لحظه که 31 خرداد 92 است برای این مطلب ارسال شده.
در سایت اسرارنامه هم نگاه کردم دیدم بیش از 6هزاربازدید و حدود 180 نظر در اونجا منتشر شده که چون بازدیدهای این صفحات خیلی بالا رفته توی موتورهای جستجوگر خیلی سریع پیدا میشه.
هر کس که این مقاله رو نوشته خیلی هوشمندانه بوده و قلم خوبی هم داشته . من در اصل مقاله هیچ توهینی به هیچ شهری نمی بینیم. اما به نظرم نیشابوری ها خیلی زودرنج هستن و احساسی رفتار می کنن و انتظار دارن که همه مردم خراسان همینطوری بدون هیچ دلیل موجهی همیشه نیشابور رو به عنوان ابرشهر قبول داشته باشن و امتیاز ویژه ای برای این شهر قائل بشن. اما این یک انتظار بی جاست چون هر کدوم از شهرهای خراسان در گذشته و امروز ارزش و اهمیت خودشونو داشته و دارند و کسی نباید انتظار داشته باشه که بقیه شهرها افتخارات و توانمندی های خودشونو فراموش کنن و بگن فقط مثلا فلان شهر خوبه !!!!!!!!!!!!!!
به گل زیره
نظرات ارزش نداره جواب بدم چون سند زنده مرگ زنان باردار حین زایمان از شبکه خراسان پخش شد.درثانی بعد از 18 سال باید با دانشکدههایی با قدمت 4 ساله مقایسه کنی هرچند هنوز هم متخصین نیشابور بیشتر هستند
درباره دارالمومنین که از یکی دو سالی از طرف برخی از عقده ایی های سبزوار نامیده شد فکر کردید بقیه مثل خودتون سر شون مثل کبک زیر برف .شهری که نمی تواند با بخشهای سابق خودش رقابت کند شهری که در خراسان رضوی مشهد شهر مذهبی -شهر قدمگاه شهر مذهبی-کاشمر شهر مذهبی -حالا چطور سبزوار شده دارالمومنین -فکر کردید فولاد جوین چون شهرستان تازه تاسیس زود به اسم خودتون کنید هرچند امام جمعه و مردم محترم جوین جواب خوبی دادن
و همچنین با جدا شدن شهرستان داورزن شهر دکتر شریعتی خاستگاه سربداران هم مربوط به شهرستان داورزن بی خیال شوید
بهتر چون شهر کویری -و کویر مزیت مهمی هست باید شهر کویرستان یا استان کویر بگذارید
خلاصه اگر بار دیگر دست درازی بر داشته های دیگران کنید همان قضیه فولادجوین پیش میاید ودرجایی کسی حرفی نزند وقتی تعداد زائر به مشهد-قدمگاه-کاشمر -ببیند به عقده ای بودن سبزواری و احساس حقارت پی می برند
به جواد
خوشم میاد هر چه قدر سعی می کنی جواب منو بدی ، موفق نمی شی . چون در مقابل قدرت و اقتدار سبزوار متوسل به دروغگویی شدی و دروغگوها همیشه محکوم به شکست هستن.
پس اینقدر سعی نکن با دروغگویی و فرافکنی ضعف های نیشابور رو در مقابل سبزوار بپوشونی و از آبروی نداشته نیشابور دفاع کنی باز کم میاری .
نظراتت خیلی بچه گانه است. کاملا معلومه که خودت فهمیدی نیشابور از لحاظ بهداشتی و درمانی هم امکاناتش در حد یک روستا است.
دوباره به این نظر یکی از همشهریان خودت آقای سعید کلانی طبسی نامزد تأیید صلاحیت شده شورای شهر نیشابور توجه کن :
ضمناً قسمت ((چون گوشنفد)) رو هم با دقت بخون همه چیز از وضعیت بهداشت و درمان نیشابور دستت میاد :
مهندس کلانی – سه شنبه ۱۴ خرداد ۱۳۹۲
س. وضعیت اورژانس نیشابور سالهاست اورژانسیه مردم درمانده چون گوسفند!!!! تازه گوسفند حداقل !!!!!من برای تک تک عاملین این وضعیت متاسفم و از انها مجدانه میخواهم استعفا دهند بخدا مردم گناه دارند در ان وضعیت!!!!!علاوه بر تمام این قضایا یک دکتر صدبیمار پشت در……خدایا به این بفهمان احترام مردم از وظایف کوچک یک مدیر است.امیدوارم این سخن تند من انان را از خواب غفلت بیدار نماید.ازتمام مردم استدعا دارم از مسوولین بخواهند به این وضعیت بسیار توهین امیز به شهروندان پایان دهند.انکه بهترین امکانات را برای محرومترین انسانها ارزو دارد:مهندس کلانی
این نظر از طرف مهندس کلانی درتاریخ ۹۲/۳/۱۴ به بخش نظرات مخاطبان وبسایت روزنه برای مطلبی با عنوان وضعیت اورژانس نیشابور به آدرس زیر ارسال شده است :
http://www.rovzane.com/blog/show/%D9%88%D8%B6%D8%B9%DB%8C%D8%AA-%D8%A7%D9%88%D8%B1%DA%98%D8%A7%D9%86%D8%B3-%D9%86%DB%8C%D8%B4%D8%A7%D8%A8%D9%88%D8%B1.html
اوضاع وخیم و فلاکت بار وضعیت بهداشتی و درمانی نیشابور رو میشه از روی رتبه بندی رسمی که توسط وزارت بهداشت و درمان ارائه شده دید.
دوباره دعوت می کنم به این آمارها نگاه کنید تا همه چیز معلوم بشه که نیشابور چه قدر شهر ضعیفیه و حتی در زمینه خدمات دانشگاه علوم پزشکی ، رتبه نیشابور با این همه ادعای پوشالی ابرشهری از رتبه گناباد هم کمتر و پست تره.
۱- هیأت علمی
دانشگاه علوم پزشکی سبزوار : ۸۱ عضو هیأت علمی
دانشگاه علوم پزشکی گناباد : ۴۸ عضو هیأت علمی
دانشگاه علوم پزشکی نیشابور : ۲۲ عضو هیأت علمی
دانشگاه علوم پزشکی تربت حیدریه : ۱۳ عضو هیأت علمی
۲- تعداد پژوهشگر تطبیق یافته
دانشگاه علوم پزشکی سبزوار : ۵۸
دانشگاه علوم پزشکی گناباد : ۴۳
دانشگاه علوم پزشکی تربت حیدریه: ۱۲
دانشگاه علوم پزشکی نیشابور ۷ (کمتر از انگشتان دست!!!)
امتیاز تولید دانش :
دانشگاه علوم پزشکی سبزوار : ۱۳۳۳
دانشگاه علوم پزشکی گناباد : ۹۹۷
دانشگاه علوم پزشکی نیشابور: ۱۱۱
دانشگاه علوم پزشکی تربت حیدریه: ۴۳
امتیاز تحقیقات دانشجویی:
دانشگاه علوم پزشکی سبزوار ۳۲۰
دانشگاه علوم پزشکی گناباد ۲۸۰
دانشگاه علوم پزشکی نیشابور ۲ (قاه قاه قاه قاه)
مجموع امتیاز خام :
دانشگاه علوم پزشکی سبزوار ۲۴۵۲٫۴۴
دانشگاه علوم پزشکی گناباد ۲۱۴۶٫۲۶
دانشگاه علوم پزشکی تربت حیدریه ۵۳۲٫۵
دانشگاه علوم پزشکی نیشابور ۵۰۳٫۵۱
http://www.hbi.ir/research/evaluation/university/report/report91/UTMS_Ranking_1391_Tip3.pdf
متأسفانه وضعیت کمبود تخت های بیمارستانی و وضعیت خدمات نامطلوب بهداشتی ودرمانی در نیشابور به طوری است که گاهی اوقات بیماران نیشابوری مجبور می شوند در اورژانس نیشابور روی زمین دراز بکشند.
به همین خاطر نمایندگان نیشابور تا کنون بارها در این زمینه در مجلس شورای اسلامی وزارت بهداشت را مورد سوال قرار داده اند.
اما چون نیشابور پتانسیل های لازم را برای احداث بیمارستان های جدید ندارد ، تا کنون مشکل کمبود تخت های بیمارستانی در نیشابور هنوز حل نشده است.
این هم آدرس یکی از گلایه واعتراض های نماینده نیشابور نسبت به کمبود تخت های بیمارستانی در این شهرستان :
http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8905241627
شاهدی دیگر بر وخامت وضع بهداشتی و درمانی شهرستان نیشابور از زبان مجله نیشابور سرزمین بینالود :
تیتر : ضعف درمان ، رنجی در نیشابور
درد دل و پیام یک داغدیده را می خوانید : اوخر دی ماه بود که در بیمارستان حکیم نیشابور بیماری داشتیم- حالش وخیم شده بود و بیماری کلیوی داشت-با این وصف بعد از اینکه برای عیادت به بیمارستان رفتم و از شرایط با خبر شدم سوالات و ابهاماتی برایم پیش آمد و آن این بود که : چرا ایشان را با این حال در بخش بستری عمومی برده بودند! و چرا با وجود اینکه انتقال و خروج وی از بیمارستان توسط آمبولانس(جهت عزیمت به مشهد) منع شده بود او را روزی یکبار جهت دیالیز خون به بیمارستان دیگری می برند و یا اینکه چرا پزشک معالج ایشان مراقبت لازم را نداشته و در موعدهای مقرر به بیمارستان نیامده است؟ که البته بعدا جواب همه این سوالات را فهمیدم! . . . آری! در آن بیمارستان بخش آی سی یو محدود بود- بخش دیالیز نداشت- و کادر پزشکی نسبت به انبوه بیماران ضعیف و کم بود- تا اینکه این روزها گذشت و درنهایت فوت آن زنده یاد غمی سنگین که هنوز هم برایمان باور کردنی نیست بر دلمان باقی گذاشت
و اما این گفتار نه بابت انعکاس یک واقعه تلخ شخصی بلکه جهت یادآوری بابت ضعف بهداشت و درمان شهر نیشابور است که بی تاثیر در اینگونه حوادث نیست و صد البته دلایلی روشن دارد-از 300 تخت بیمارستانی که در نیشابور کم داریم گرفته و اینکه بعد مجبور میشویم از بیمارستان 96 تختتخوابی تا 144 تخت استفاده کنیم! (۱) تا آن باند فرود امدادی که دو سال است در بیمارستان حکیم نیشابور افتتاح شد ولی هنوز هلکوپتر امداد ندارد و جان دها نفر را نجات نمی دهد!-و یا از نبود مراکزسوختگی و MRA هایی که در نیشابور نداریم و یا از همان CCU و ICU ها و دیالیزهایی که امروز در نیشابور کمبود آن حس میشود- و یا دهها نمونه دیگر که همه و همه گوشه ای از مشکلات هر نیشابوری است که آنرا اینگونه رنج می بریم و صدبار تاسف اینکه چرا و چرا برای جان انسان ها و سلامت مردم شهرمان اینگونه بی تفاوتیم؟ وسوال اینکه چرا با وجود محرومیت در حوزه بهداشت و درمان شهرستان در زمینی که باید بیمارستان جدید نیشابور احداث میشد مجتمع مسکونی ساختیم و امروز از نداشتن زمین نگرانیم؟ چرا وزارت بهداشت جهت ارتقای سطح خدمات و زیر ساخت های بهداشتی شهرستان بزرگ نیشابور کار چندانی نمی کند؟ و اینکه آیا صرفا ارتقای اداری شبکه بهداشت نیشابور به دانشکده (و نه آنهم به دانشگاه!) کافی بود؟ و براستی تا کی قرار است مردم این شهر وابسته به بیمارستانهای مشهد بوده و از ضعف خدمات و امکانات بهداشتی در شهرشان اینگونه رنج و غم و اندوه ببیند؟
——————————————————————————–
۱) نیشابور تنها دارای 2 بیمارستان بنامهای 22 بهمن و حکیم است که بیمارستان 22 بهمن دارای 174 تخت مصوب و 181 تخت فعال و بیمارستان 96 تختخوابی حکیم دارای 128 تخت مصوب و 144 تخت فعال میباشد(دانشکده علوم پزشکی نیشابور)
منبع :
http://www.neyshabur.blogfa.com/post/70
ببخشید من به عنوان یک سبزواری هیچ وقت دوست نداشتم اینقدر پته پوته نیشابور رو روی آب بریزم و این شهرو پیش همه ضایع کنم.
اما بالاخره در مقابل توهین و دشمنی بی دلیل و گسترده نشابوریان متعصب علیه دارالمومنین سبزوار ، چاره ای نیست جز دفاع مقدس .
اینم ادعای دانشگاه علوم پزشکی سبزوار:
به گزارش خبرنگار ما براساس مصوبه ریاست جمهور پس از پایان کار شرکتهای خصوصی و اتمام قرارداد آنان با مؤسسات دولتی این مؤسسات می‌بایست نیروهای شرکتی را به استخدام درآورند؛ آرزویی که به دلیل برخی سیاست‌ها در دولتهای پیشین بر باد رفته بود و در این دولت محقق شده بود، اما گویا این آرزو در سبزوار جایگاهی نداشته و همچنان بر باد رفته است و نیروهای اورژانس سبزوار طعم شیرین آن را نخواهند چشید.
یکی از نیروهای پایگاه منطقه ۳ اورژانس سبزوار در گفت و گو با خبرنگار ما گفت: از روزی که مشکلاتمان را با جراید و رسانه‌های خبری مطرح نموده‌ایم و به فرمانداری و بیت امام جمعه مراجعه کرده‌ایم، مسؤولان دانشگاه برخورد نامناسبی با ما دارند و برنامه استخدام ما را درگیر سیکل اداری دانسته، آن را به واحدهای مختلف ارجاع میدهند، به عبارتی دیگر ما را درگیر کلاف سردرگم کرده‌اند.
این نیروی اورژانس که نخواست نامش فاش شود، ادامه داد: هم اکنون قرارداد ما به صورت ۸۹ روز تدوین و بسته شده است که به راحتی بتوانند نسبت به لغو قرارداد ما اقدام نمایند! این در حالی است که اگر قرارداد ۹۱ روزه بسته شود (طرف اولیه قرارداد دانشگاه علوم پزشکی) نمیتواند نسبت به اخراج و لغو قرارداد به راحتی اقدام نماید.
وی افزود: در حال حاضر تعداد نیروهایی که از این قبیل قرارداد بسته‌اند (نیروهای ۱۱۵ اورژانس سبزوار) بیش از ۵۰ نفرند.
وی یادآور شد: این نیروها در هر ماه ۱۵ روز نوبت کاری دارند، این در حالی است که مدت قانونی نوبت‌های ما ۸ روز در ماه میباشد و تنها دلیل این موضوع کمبود نیرو در اورژانس سبزوار است.
وی ادامه داد: اکثر نیروها تمایلی ندارند که بیش از ساعت موظفی خود در نوبت‌ها خدمت کنند و این نیز حق قانونی یک نیرو میباشد، اما در سبزوار نیروها را به اجبار به اضافه کار ملزم میکنند!
<<<<<<<>>>>>>>
وی پایگاه منطقه یک اورژانس سبزوار را تنها پایگاه مناسب و استاندارد در این شهرستان دانست و یادآور شد: متأسفانه بدلیل کمبود نیرو پایگاه منطقه ۴ اورژانس سبزوار در توحید شهر که دارای فاصله ۵ کیلومتری از آخرین ایستگاه اورژانس شهری میباشد، تعطیل شده است.
وی ادامه داد: اگر بیماری در آنجا دچار مشکلات حاد تنفسی، قلبی یا تصادفی شود، زمان رفت ما به صحنه حادثه حدود ۱۵ دقیقه طول می‌کشد که این زمان با توجه به استاندارد کشوری ۸ دقیقه زیاد میباشد.
این نیروی مرکز فوریت‌های پزشکی سبزوار با اشاره به کوچک بودن فضای پایگاه منطقه ۳ و منطقه ۲ اورژانس سبزوار یادآور شد: با این کمبود فضا دانشجویان رشته فوریت نیز به این پایگاه‌ها می‌آیند تا از نزدیک با کار عملی و حضور در صحنه آشنا شوند و این در حالی است که راندمان کار به خاطر نبود امکانات مناسب و نبود فضای کافی پایین می‌آید.
وی ادامه داد: بدون تردید نیروهای اورژانس سعی بر آن دارند که ما وظیفه خود را به بهترین نحو انجام دهیم؛ ما تلاش میکنیم تا مردم از ما راضی باشند؛ اما از مسؤولان دانشگاه علوم پزشکی نیز درخواست رسیدگی مجدانه به این مشکل را داریم.
حسب احترام و با در نظر گرفتن نظر ریاست محترم علوم پزشکی شهرستان سبزوار برای پاسخ به سوالاتمان تماسهای مکرری با ایشان گرفتیم که تا زمان مخابره این گزارش نتوانستیم با دکتر حسن پور گفت و گو نماییم.
شایان ذکر است که برخی از نیروهای شرکتی اورژانس سبزوار به خاطر احقاق حقشان که به فرمانداری و بیت امام جمعه مراجعه کرده بودند، زیر فشار مسؤولان دانشگاه علوم پزشکی شهرستان تمدید قرارداد نشده و اخراج شده‌اند. /روزنامه قدس
سال 83 سبزواری ها فرهنگ صلح طلبی را با به آتش کشیدن مغازه ها و یک کشته نشان دادند و نیشابوری ها جنگجویی را با تظاهرات مسالمت آمیز!!!!!!!
شما قضاوت کنید
راستی اینم بگم که بسیاری از افتخارات نیشابور عاریه ای است.
یعنی در واقع افتخارات متعلق به نیشابور نیست. مثلا همین عطار در اصل یکی از مشاهیر تربت حیدریه است.
عطار در بخش کدکن تربت حیدریه به دنیا اومده و در بزرگسالی به نیشابور که اون زمان مرکزیت علمی داشته رفته و بعد در همونجا کشته شده و چون در نیشابور دفن شده بعدها معروف شده به عطار نیشابوری اما اصالتا متعلق به نیشابور نیست.
کمال الملکم شرایط بسیار بدتری داره. چون کمال الملک حتی به دلخواه خودش به نیشابور نرفته بلکه توسط حکومت پهلوی به نیشابور که اون زمان هم مثل الآن منطقه ای محروم محسوب می شده تبعید شده و بعد از همه اختلافات و مشکلاتی که با مردم نیشابور پیدا کرده با دلخوری در یکی از روستاهای نیشابور از دنیا رفته . در نتیجه ما می بینیم که اکثر کسانی که امروز نیشابوری ها سعی می کنن به اون ها افتخار کنن ، در واقع غیر نیشابوری هستن وحتی دل خوشی هم از نیشابور نداشتن.
پاسخ به «ع»
فاجعه مرغ نیشابور در مردادماه 91 را که آبرو و عزت همه خراسانیان را برد چه کنیم؟
مردم سبزوار در سال 83 هر کاری کردند باز بهتر از نیشابوری ها هستند که در سال 91 در اوج فشار و تهدید دشمنان ایران بر سر مرغ اعتراض آنچنانی در خیابان ها به راه انداختند طوری که تصاویر این آشوب و اعتراض نیشابوری ها بر سر شکم ، سوژه همه شبکه های ماهواره ای و رسانه های ضد ایرانی شد.
حداقل در موضوع استان شدن ، موضوع با اهمیتی بود که سبزواری ها معتقد بودند حقشان در ا ین امر ضایع شده ، اما در فاجعه مرغ نیشابور چه؟
آیا اعتراض بر سر شکم ، در حد شأن و مقام ایرانیان متمدن و با فرهنگ هست؟ ایا این فشار فقط بر مردم نیشابور وارد آمده بود و مردم بقیه شهرها از جمله سبزوار و کاشمر و تربت حیدریه و مشهد و بردسکن و جوین و … آدم نبودند؟
چرا بقیه هم آدم بودند و گرانی مرغ را درک کردند اما فقط صبر و نجابت به خرج دادند تا این بحران هم بالاخره مانند بقیه بحران ها سپری شود. اما نیشابوری ها در سال 91 بر سر شکم با آبروی نظام بازی کردند.
این هم نشانه فرهنگ و تمدن بسیار بسیار بسیار غنی !!! و دیرینه نیشابور !!!!!!!!
شاهدی دیگر بر وضع وخیم بهداشت و درمان نیشابور و ناکارآمدی دانشکده تازه تأسیس علوم پزشکی نیشابور :
رئیس شبکه بهداشت و درمان نیشابور گفت؛ بر اساس مطالعات صورت گرفته و برنامه چهارم توسعه کشور، این شهرستان باید ۵۶۵ تخت بیمارستانی داشته باشد که هم اینک ۲۱۵ تخت کم دارد.
رئیس شبکه بهداشت و درمان نیشابور گفت؛ بر اساس مطالعات صورت گرفته و برنامه چهارم توسعه کشور، این شهرستان باید ۵۶۵ تخت بیمارستانی داشته باشد که هم اینک ۲۱۵ تخت کم دارد.
احمد درودی افزود؛ در حال حاضر ۳۵۰ تخت بیمارستانی در قالب دو بیمارستان دولتی و یک بیمارستان خیریه وجود دارد که با توجه به افزایش جمعیت و استانداردهای موجود، تخت های فعلی جوابگوی نیاز بیماران نیست. درودی تصریح کرد؛ با شروع طرح پزشک خانواده از سال ۱۳۸۴، تاکنون ۵۷ پزشک و ۳۱ ماما در مراکز روستایی این شهرستان مستقر شده اند که کار بیماریابی و خدمات درمانی را انجام می دهند.
منبع : روزنامه کارگزاران
راستی ای کاش مشکلات نیشابور فقط در زمینه کمبودهای بهداشتی و درمانی و در زمینه نداشتن فرودگاه بود.
اما حتی صنعت نیشابور هم که معمولا یکی از نقاط قوت این شهرستان به حساب می آمد حالا دچار مشکلات شدید شده است.
اگر از این موضوع بگذریم که به زودی با شهرستان شدن بخش بزرگ و پرجمعیت زبرخان که عمده صنایع نیشابور در این بخش واقع است ، صنعت نیشابور تجزیه شده و افت شدیدی پیدا می کند ، یک مشکل دیگر هم پیش پای صنعت نیشابور مطرح شده که ما سبزواری ها تا به حال به جهت حفظ احترام هم استانی های نیشابوری کمتر به آن پرداخته ایم. اما حالا که نیشابوری ها از خودشان نمی فهمند که در امورات داخلی سبزوار دخالت نکنند ، ما نیز مجبوریم به نیشابوری ها یادآوری کنیم که شما اگر کاری از دستتان بر می آید بروید سراغ شهر ویرانه خودتان و اوضاع داخلی خودتان را بهبود ببخشید.
مثلا در خبر ها آمده است که صنایع نیشابور با رکود شدید مواجه شده اند.
رکود صنایع نیشابور در پی کمبود نقدینگی
1390.11.16
نبود نقدینگی در بخش صنعت، همراه با مشکلات دیگری همچون افزایش قیمت حامل‌های انرژی ناشی از اجرای هدفمند کردن یارانه‌ها عرصه را برای تولیدکنندگان کشور تنگ کرده است.
محمد عمارلو اعلام کرد: فعالیت‌های تولیدی استان هم‌اکنون دچار رکود شده است و این رکود در همه بخشهای تولیدی با شدت و ضعف وجود دارد.
این فعال کارگری ضمن بیان اینکه واحدهای تولیدی نیشابور با کاهش تولید روبه‌رو هستند و کمتر از ظرفیت خود تولید میکنند اظهار داشت: نبود نقدینگی در بخش صنعت، همراه با مشکلات دیگری همچون افزایش قیمت حامل‌های انرژی ناشی از اجرای هدفمند کردن یارانه‌ها عرصه را برای تولیدکنندگان کشور تنگ کرده است.
او افزود: منابع کافی در اختیار تولیدکنندگان برای خرید مواد اولیه وجود ندارد، و کمبود نقدینگی در بخش تولید و خالی بودن دست تولیدکنندگان از منابع مالی کارخانه‌های تولیدی را با مشکلات متعددی روبه‌رو کرده است.
وی تأکید کرد: هم‌اکنون تولیدکنندگان به علت نبود نقدینگی نمی‌توانند مواد‌اولیه مورد نیاز خود را خریداری کنند و این عامل باعث کاهش تولید شده است.
دبیر اجرایی خانه کارگر نیشابو گفت: بسیاری از واحدها با ظرفیت کامل فعالیت نمیکنند و با مشکلاتی مانند کمبود نقدینگی، بدهی معوق به سیستم بانکی، مطالبات از شرکت های دولتی و مشکلات حاصل از واردات کالاهای ارزان و بی کیفیت چینی مواجه اند.
عمارلو گفت: امکان تعطیلی واحدهای صنعتی فعالی همچون کارخانه روغن نباتی سه گل با بیش از 300 کارگر و واحد صنعتی جهان الکتریک با بازده و فروش خوب، بجهت مشکلات فراوان در تهیه مواد اولیه امکان وجود دارد.
او در خاتمه تصریح کرد: مدیریت نامناسب، کمبود نقدینگی و نداشتن مواد اولیه و اثرات هدفمندی یارانه‌ها باعث تهدید تعطیلی واحدهای تولیدی شده و امکان بیکاری کارگران شاغل را فراهم می کند.
سایت حامی کار
با سلام .
مجموعه ای از توانمندی های انسانی وجغرافیایی که امروزه در سبزوار جمع شده است ، ان را به بهترین گزینه برای ارتقاء به مرکز استان تبدیل میکند.
دراین میان بهتر است هم استانی های عزیز نیشابوری با نگاهی واقع نگرانه این موضوع را مدنظرقرار دهند و بدون برخورد شخصی و احساسی با این مسأله حقیقت را بپذیرند.
بی شک در یک نگاه جامع نگرانه ، هررویدادی که منجر به رشد و پیشرفت یک منطقه از کشور بشود، روی دیگر مناطق نیز تأثیرات مثبتی می گذارد. لذا اگر امروز نیشابوری ها بپذیرند که سبزوار به خاطر توانمندی های مختلف خود ، بهترین گزینه استان شدن است و با این موضوع کنارآیند در واقع زمینه را برای توسعه هردو شهر سبزوار و نیشابور فراهم آورده اند.مگر غیر از این است که توسعه و پیشرفت شهرهای همسایه بر یکدیگر اثر می گذارد؟
مگرغیر از این است که سبزوار ونیشابور امروز در دور مخربی از رقابت با یکدیگر افتاده اندکه این رقابت سالهاست باعث شده این دو شهر بزرگ کشور از بسیاری از شهرهای دیگر عقب بمانند و به حق و حقوق خود نرسند.
پس دیگر بیش از این لجاجت و حسادت جایز نیست.
امروز باید بانگاه منطقی واقعیت های منطقه را شناسایی کرد و طبق آنها تصمیم گرفت ورفتار کرد.
وواقعیت ها این است که امروز سبزوارومجموعه شهرستان های اقماری اطراف این شهر به خاطر فاصله زیاد از مرکز استان ، داشتن فرودگاه بین المللی ، داشتن مرز مشترک با استان های دیگر ، برخورداری از موقعیت خوب دانشگاهی ، بهترین گزینه استان شدن است .
نیشابور هم در این میان می تواند با توجه و توسعه توانمندی های گردشگری خود ازمزیت قرار گرفتن بین دو شهر مرکز استان یعنی مشهد و سبزوار (پس از استان شدن) نهایت استفاده را ببرد. و خود چندسال دیگر به استانی مستقل تبدیل شود.و چنین است که در واقع هر دو شهر به رشد و توسعه مناسب خودمی رسند.
به امیدتوسعه و ابادانی همه کشور …
گل زیره
هرچه گفتی نمی تواند(((خاستگاه قیام سربداران بخش باشتین شهرستان داورزن شهر دکتر علی شریعتی از روستای مزینان شهرستان داورزن در75 کیلومتری سبزوار که فرمانداری مستقل دارد و از چند سال اینده با استقرار تمام ساختار اداری می توانند برای مانور دادن و نشان دادن فرهنگ خود در خراسان رضوی استفاده خواهند کرد عوض کند)))
به نظر من سربداران شریعتی رفت برای کاشفی که در هرات مدفون است مزار بدلی ساخته اید می توانید برای بیهقی که مزار نامعلوم است به راحتی مزار بسازید
در ضمن عرفایی که اخر فامیلی جوینی دارند رفت به جوین
راستی رفتم سراغ عطار کمال الملک دیدم هستند نرفتند بیشتر ذهنت معطوف رفتنی های سبزوار کن تا بجنبی سر سبزوار بی کلاه مانده البته ما دیگر غریبه نیستیم خودتان می دانید از اول جوین75 کیلومتری-جغتای 85 کیلومتری-داورزن 75 کیلومتری ربطی به سبزوار نداشت چون مشکل جمعیت آب کشاورزی پیشینه تاریخی سبزوار داشت چند صباحی استفاده کردید حالاصاحبان اصلی پیدا شده اند و تمام شد
در ضمن چند دانشگاه دولتی در خراسان رضوی افتتاح شده در 4 سال گذشته
ضمنا جمعیت سبزوار در خراسان رضوی چهارم شد با جدا شدن داورزن-ششتمد
کشاورزی و صنعت از ابتدا نداشت
راه اهن 100 سالی ندارد روزانه بیش از 20 قطار به تهران می رود راستی فرودگاه هفته چند پرواز در هفته دارد فقط به تهران
به جواد
هر چه قدر سعی کنی که با ارائه آمار واطلاعات دروغ حواس مخاطبان را از ضعف ها و حقارت های نیشابور پرت کنی نمی توانی.
مگر این ننگ فاجعه آمیز فراموش شدنی است که نیشابور در طول تاریخ فقط پایتخت حکومت های متجاوز به ایران مثل سلجوقیان و یا پایتخت حکومت های فاسد پادشاهی نظیر طاهریان که بازماندگان طاهر ذوالیمینین فرمانده ارشد سپاه مأمون عباسی قاتل امام رضا (ع) بوده است؟
مگر فکر کرده ای مردم خراسان سرشان را مثل کبک زیر برف کرده اند وحالیشان نمی شود که شما نیشابوری ها در نتیجه نداشتن افتخارات واقعی دارید سعی می کنیددلتان را به افتخارات پوشالی و غیرواقعی خوش کنید؟
مگر ما نمی دانیم که کمال الملک بیچاره را علی رغم میل قلبیش به نیشابور تبعید کردند و در آنجا به دست مردم نیشابور کور شد و بعد در طول تمام سالهایی که در نیشابور بود فقط یک تابلونقاشی کشید و بعدهم با دلخوری ازنیشابوری ها مرد وحالا نیشابوری ها سعی می کنند از جنازه کمال الملک نان بخورند!!
مگر نمی دانیم عطار اصلا نیشابوری نیست و زادگاه اصلی او شهر کدکن تربت حیدریه است که در نیشابور در اثر حمله مغول کشته شده و در همانجابه خاک سپرده شده است.
به جواد نیشابوری
می بینم که شما نیشابوری ها دلتان را به این خوش کرده ایدکه حالا که بخش داورزن شهرستان شده ، و روستای باشتین محل قیام سربداران در داورزن قرار دارد دیگر افتخار سربداران متعلق به سبزوار نیست.
اما غافلید از این که 50سال پایتختی سربداران در شهر سبزوار بود و فقط شروع قیام از روستای باشتین بود و بقیه اش در سبزوار اتفاق افتاد.
اما نیشابوری ها در مورد فیروزه چه می توانندبگویند؟
حالا که دیگر به شهرستان شدن بخش تخت جلگه به مرکزیت شهر فیروزه همه معادن فیروزه نیشابور در این شهرستان تازه تأسیس قرار گرفته آیا بازهم نیشابوری ها می توانندکلاس الکی بگذارند که فیروزه سوغات نیشابور است؟
نه اشتباه نکنید فیروزه دیگر سوغات نیشابور نیست سوغات شهری است دقیقا به همین نام فیروزه سوغات شهرستان فیروزه و بدین ترتیب یکی دیگر از افتخارات پوشالی نیشابور هم هیچ و پوچ شد.
البته چند سالی طول می کشد تا بین مردم جا بیافتد که دیگر فیروزه را سوغات نیشابور ندانند اما بالاخره دیر وزود دارد اما سوخت و سوز ندارد.
به جواد نیشابوری
آخرین موارد هم که باید یادآوری کنم این است که :
1- خوب معلوم است عقده نداشتن فرودگاه چه قدر گلوی نیشابوری ها را فشار داده است.خصوصا اینکه می بینید نیشابور به دلیل محرومیت از نیشابور نه تنها از سبزوار کم می آورد ((که معمولا نیشابوری ها به کم آوردن از سبزوار عادت دارند)) بلکه حتی سرخس و گناباد و تربت حیدریه و کاشمر هم حالا دیگر دارند صاحب فرودگاه می شوند و نیشابور در نهایت ضعف خود قرار گرفته است.
عقده نیشابوری ها امروز از این نیست که فرودگاه شهرشان کم پرواز است بلکه عقده نیشابوری ها از این است که اصلا شهرشان فروگاهی ندارد و دیگر هم نخواهد داشت. چون با وجود فرودگاه های فعال در شهرستان های اطراف دیگر فروگاه نیشابور توجیه ندارد.
از ضعف و ناتوانی نیشابور در زمینه نداشتن فرودگاه بگذریم.
از نقاط ضعف فراوان نیشابور در زمینه تاریخی و فرهنگی هم بگذریم که بیشتر رویدادهای نیشابور از جمله پایتختی مأمونیان و سلجوقیان بیگانه ، بیشتر مایه ننگ است تا افتخار .
از اینکه نیشابور ریزه خوار بخش های سابق خود است و حتی توان رقابت با بخش های فعلی یا سابق خود ازجمله زبرخان و فیروزه را هم ندارد هم بگذریم.
این افتضاح واضح را چه کنیم که نیشابور عرضه نداشت حتی تنها قطار اختصاصی خود را در کشور حفظ کند؟ و همین چند وقت قبل در میان سوز و گداز و ناله و شیون نیشابوری ها اسم نیشابور از ایستگاه راه آهن تهران حذف شد و به جای ان نام شهرستان تربت حیدریه قرار گرفت .
یعنی من می گویم جواد خان نیشابوری حالا توان لازم را ندارید که چیزهای جدید به شهرتان بیاورید (از جمله فرودگاه و …) حداقل مراقب باشید و کمی عرضه به خرج دهید همان چند امتیاز معدود قبلی را هم از شما نگیرند.
راستی قابل توجه نیشابوری ها
چندین شهرک صنعتی و کارخانه جدید در شهرستان های خراسان ایجاد شده در همین 4 سال گذشته . از جمله در جوین ، جغتای ، سبزوار ، گناباد ، تربت حیدریه ، فریمان ، چناران.
درک می کنم نیشابوری ها کلا خیلی تحت فشار عقب ماندگی های شهرشان هستند اما اگر می توانید یک کاری بکنید که یک مقدار صنعت نیشابور هم بتواند از این رکود فعلی در بیاید و نیشابور یک دفعه ازجایگاه سوم استان بعد از مشهد و چناران به جایگاه دهم یا نهم استان سقوط نکند.
خصوصا اینکه عمده صنایع نیشابور هم در بخش 65 هزارنفری زبرخان واقع شده و دیر یا زود این بخش هم باید شهرستان شود. و جایگاه صنعتی نیشابور از این هم بسیار ضعیف تر می شود.
من به نظرات این دوستمون که با نام فرزند ایران نظر گذاشتن کاملا احترام می گذارم .
خیلی واقع گرایانه و بی طرفانه نظر گذاشتن و توانمندی های واقعی سبزوار برای استان شدن و توانمندی نیشابور برای تبدیل شدن به دومین شهر مهم استان خراسان ر ضوی به مرکزیت مشهد یا استان سربداران به مرکزیت سربداران رو مورد بررسی قرار دادن.
من نمی دونم این دوستمون با اسم فرزند ایران کجایی هستن ؟ اما واضحه که نیشابوری نیستن چون نظرشون رو خیلی منطقی و مودبانه بیان کردن . و لحن کلامشون با طرز کلام و رفتار همه نیشابوری هایی که تا امروز دیدیم از زمین تا آسمون فرق می کنه.
با این حال اجازه می خوام حالا که خود نیشابوری ها این جدال نا صحیح رو در اینجا شروع کردن و دارن تلاش می کنن که با توهین کردن به دارالمومنین سبزوار ، برای نیشابور آبرو ایجاد کنن ، من هم همینجا جوابشونو بدم.
عرض کنم به حضورتون که یک چیزی که از رفتار دوستان نیشابوری معلوم شده اینه که هر ضعفی که در خودشون پیدا می کنن ، تلاش می کنن با فرافکنی ، ضعف خودشونو به دیگران نسبت بدن.
مثلا در زمینه حوزه بهداشت و درمان دیگه بر هیچ کس پوشیده نیست که نیشابور در گذشته و امروز وضعیت بسیار اسف باری داشته و داره.
پرونده های مرگ و میر فراوان بیماران در نتیجه تشخیص ناصحیح و عملکرد نادرست پزشکان کارنابلد نیشابوری ، روی زمین خوابیدن بیماران در اورژانس نیشابور به دلیل نداشتن تخت های کافی ، برخورد مثل گوسفند با بیماران در بیمارستان های نیشابور ، کمبودامکانات و عدم استقرار پزشکان خوش نام و مجرب در نیشابور به دلیل فراهم نبودن زیرساخت ها و …. همه این موارد باعث شده که شهرستان نیشابور به لحاظ بهداشتی و درمانی در آخرین ردیف رتبه بندی های شهرستان های خراسان قرار گیرد.
مشاهده آخرین جدول رتبه بندی که توسط وزارت بهداشت هم منتشر شده همین گفته بنده را تأیید می کند و ما می بینیم که وضعیت خدمات دانشگاه علوم پزشکی نیشابور حتی از گناباد و بقیه شهرهای کوچک تر از نیشابور هم بسیار پایین تر است و در واقع دانشگاه علوم پزشکی نیشابور با اختلاف خیلی زیاد در آخرین رتبه همه دانشگاه های علوم پزشکی سه استان خراسان رضوی قرار دارد.
منبع :
http://www.hbi.ir/research/evaluation/university/report/report91/UTMS_Ranking_1391_Tip3.pdf
شواهد عینی هم همین گفته بنده را تأیید می کند به طوری که رسانه های کشور چندی قبل خبر از مرگ اسفناک نوزادی یازده ماهه در بیمارستان حکیم نیشابور دادند که بیماری این نوزاد فقط یک سرماه خوردگی ساده بود که پزشکان نیشابوری نتوانسته بودند این بیماری ساده را تشخیص بدهند و درمان کنند تا جایی که به مرگ کودک بیگناه انجامید.از آن به بعد اکثر بیماران نیشابوری ترجیح می دهند به بیمارستان های مشهد ، یا سبزوار مراجعه کنند به همین دلیل آمار مرگ و میر در بیمارستان های نیشابور پایین امده اما این به دلیل ارتقاء وضعیت بهداشت نیشابور نیست بلکه به دلیل بی اعتمادی مردم و کم شدن مراجعه کنندگان به بیمارستان های نیشابور است.
در نظر بعدی مشروح خبر اسفناک مرگ یک نوزاد به دلیل سرماخوردگی ساده در بیمارستان حکیم نیشابور را به نقل از رسانه های ملی برای اطلاع همه دوستان ، ارسال می کنم.
مرگ نوزاد 11 ماهه دربیمارستان حکیم شاهدی دیگر بر وضع وخیم بهداشت و درمانی نیشابور
روایتی دردناک از مرگ یک نوزاد
کد خبر: ۶۰۹۹۲
فرارو- وبلاگ “نیشابور برای همه” روایتی دردناک از مرگ یک کودک یک ساله در این شهر را منتشر کرده است که در نوع خود بسیار تاسف آور است، براساس گزارش مستند این وبلاگ اهمال و تشخیص اشتباه چند پزشک و متخصص در شهر نیشابور موجب شد که این کودک بیگناه به سادگی هر چه تمامتر و بر اثر عفونت ناشی از سرماخوردگی جان خود را از دست دهد.
متن گزارش را در زیر میخوانید؛
در آموزه های دینی ادیان ابراهیمی و بسیاری از دستگاه های فکری – اخلاقی آمده است که “هرکس انسانی را بکشد انگار جهانی را کشته و هر کس انسانی را نجات دهد گویی بشریت را نجات داده است.”… و ناگفته پیداست که بی اعتنایی به یک انسان نیز می تواند این گونه تلقی شود که “کل انسانیت نادیده گرفته شده است.”
و اینک:
می چکد خون دل از این نامه
گر به دست اندکی بیفشاری…
“محمدسام برهانی فر”، متولد 24/8/1388، نوزاد 11 ماهه ای بود که دنیا را کمتر از یک سال نفس کشید.
نوزاد بی گناهی که پس از مراجعه ی خانوداه ی دقیق و منضبط اش به دو متخصص مشهور شهر در بیماری های اطفال، در امر درمان اش راه به جایی برده نمی شود.
نخستین متخصص “دکتر ف. ر.” در تاریخ 1/8/1389 نوع بیماری را سرماخوردگی تشخیص داده و صرفا دو نوع آنتی بیوتیک تجویز می کند، که پس از پایان دوره ی مصرف و بهبود اندک بیمار، تب شدید بیمار بازمی گردد.
دومین مراجعه در 13/8/1389 است که دکتر ف.ر. عفونت در گوش نوزاد را تشخیص داده و بدون انجام هرگونه آزمایشی، صرفا دو نوع آنتی بیوتیک قوی تر را تجویز می کند، که پس از مصرف داروی جدید نیز وخامت حال بیمار افزون تر شده و آتش تب او بیش تر شعله می کشد.
با بدتر شدن حال بیمار، در 14/8/1389 خانواده به “اورژانس بیمارستان حکیم” مراجعه کرده و در آن جا دکتر “م.ل” یک سرم و آمپول ضد تهوع را تجویز کرده و باقی امور را به دکتر ز. ط. که متخصص بیماری های کودکان نیز می باشد، وامی گذارد.
“دکتر ز. ط.” با ویزیت بیمار، سرم قبلی را قطع و سرمی 24 ساعته همراه با آمپول ضد تهوع دیگری را تجویز می کند.
بعد از ظهر 14/8/1389 دکتر “ز. ط” به درخواست و با سماجت مادر نوزاد، از بیمار آزمایش خون گرفته و تازه درآن هنگام متوجه وجود عفونت در بدن نوزاد شده و این بار آمپول آنتی بیوتیک بسیار قوی تری را تزریق می کند.
دکتر “ز.ط” که پزشک آن – کال (On – Call) آن شب بیمارستان نیز بوده است، به تماس هاس مکرر پرستاران بیمارستان در ساعت های 12 و 1 نیمه شب که به دلیل وخامت حال بیمار گرفته می شده، پاسخ نداده و تنها یک مرتبه تماس تلفنی را با این پاسخ همراه می کند که “دیگر تماس نگیرید.” و از آمدن به بیمارستان نیز سر باز می زند.
ساعت 5.30 صبح 15/8/1389 دکتر ز. ط. در کمال خونسردی به بیمارستان آمده و با دیدن بیمار، دستور به انتقال او به بخش N.I.C.U. را صادر می کند که البته آن بخش نیز دارای فضا و مکان مناسب و خالی برای بیمار نبوده است.
نکته ی تراژیک دیگر آنکه شیلنگ اکسیژن به دلیل عدم وجود ماسک مناسب، توسط همراهان بیمار و به نوبت مقابل مجاری تنفسی بیمار نگه داشته می شده است.
و نهایت آن که، “محمد سام” در قرن 21، در شهری همچون نیشابور، در 11 ماهگی، فقط و فقط به دلیل وجود عفونت تولید شده بر اثر یک سرماخوردگی ساده، با عدم تشخیص این امر، توسط دو متخصص بیماری های کودکان، زندگی را بدرود گفت…
ارتقاء بخش راز و جرگلان بجنورد به شهرستان و درسی برای نیشابور و زبرخان
بالاخره پس از کش و قوس های فراوان بخش راز و جرگلان شهرستان بجنورد در خراسان شمالی به شهرستان ارتقاء یافت.
اگر چه بخشداری این بخش در سال 1338 تاسیس شد و جزء بخش های قدیمی خراسان (قبل از تقسیم ) محسوب می شود ، اما با توجه به دوری و شرایط خاص مرزی بودن و تنوع قومی خیلی زودتر اینها قرار بود ارتقا یابد اما به دلیل شرایط خاص و اختلاف بر سر تعیین مرکزیت مانند بخش زبرخان این ارتقا عقب ماند تا بالاخره در اردیبهشت ماه 1392 ارتقا آن به شهرستان از تصویب هیأت دولت گذشت. این شهرستان از همان ابتدای ارتقا بر خلاف اکثر شهرستان های جدید التاسیس که دو بخش دارند ، با سه بخش ایجاد شد.
بخش مرکزی ، بخش غلامان و بخش جرگلان سه بخش این شهرستان جدید هستند که بنا بر آمار سال 1385 جمعا حدود 56 هزار نفر جمعیت داشته است.
زبرخان در سال 1318 دارای بخشداری شد و حدود 60 هزار نفر جمعیت دارد و تنها بخش استان است که دارای سه نقطه شهری و 4 نماز جمعه می باشد. این بخش شرایط آب و هوایی متنوع دارد ، 4 رود خانه دائمی در دامنه های جنوبی بینالود با طبیعتی سرسبز و کوهستانی در شمال بخش تا حاشیه کالشور و شرایط کاملا بیابانی در جنوب. آب فراوان ، جاده بین المللی تهران – مشهد و راه آهن سراسری ، خاک حاصلخیز ، جمعیت مناسب و تحصیلکرده، متخصصین فراوان ، کارخانجات بزرگ و زیاد ، جادبه های گردشگری مذهبی و تاریخی و طبیعی و دهها فاکتور مثبت.
آیا ارتقا این بخش که از بسیاری از شهرستان های جدید کشور شرایط بهتر و مناسب تری دارد باید همچنان منتظر حل اختلاف بین دو شهر این منطقه برای ارتقا باشد.
اختلافات این منطقه ، یک دهم منطقه راز و جرگلان نیست اما آنان بالاخره با آن همه اختلافات عمیق با سه بخش ارتقا یافتند ولی زبرخان به دلایل گوناگون عقب افتاده است.
خوب است بزرگان قوم و مسولین و علمای شهرستان نیشابور و بخش زبرخان با پا در میانی خود زمینه ارتقا زبرخان را هر چه زودتر فراهم نمایند تا از این بیشتر حق مردم زبرخان ضایع نشود.
منبع : وبلاگ بخش زبرخان
به فرزند سبزوار گل زیره متفاوت
اول به فرزند سبزوار حداقل چند خط بدون توهمات چند ساله همشهریانت می نوشتی تا مجبور به رونویسی توهمات نمی شدی موقعی همشهریانت توهم دانشگاه زدند نیشابور کنار سایر شهرها دانشگاه دولتی نداشتند نه حالا نیشابور -تربت حیدریه-قوچان- (کاشمر و گناباد(مرکز اموزش عالی دولتی دارند) کمی بخواب بعد تا مگر سرحال شوی همچی گافی ندی-در ضمن سبزوار تنها با کویر مرز مشترک دارد چون موقعی توهماتت می نوشتن داورزن شهرستان نشده بود پس بخواب.
گل زیره واقعا ارزش جواب دادن نداری کمی مطالعه کن حکومتی در این زمان بخاطر سوی استفاده از تشیع بعد با هزار گندکاری هیچکس درباره ان صحبت نمیکند پس برو کمی مطالعه کن
متفاوت نیشابور هرچه مشکلات دارد در زمینه پزشکی به ان رسوایی شبکه خراسان رضوی درباره مرگ مادران باردار نمی رسد.بعد جگر بیمارستان سبزوار قدمت سی چهل ساله دارند نه دو بیمارستان نیشابور در حال حاضر یکی شده اند قدمت 70-80 ساله دارند
فعلا مشکل پزشک عمومی حل کنید در داخل سبزوار بعد می رسیم به متخصص
(((با اجرای طرح پزشک خانواده شهری:
مشکلات بهداشتی و درمانی ساکنان توحید شهر مرتفع خواهد شد
معاون بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی سبزوار در خصوص نحوه ارائه خدمات درمانی و بهداشتی در منطقه توحید شهر گفت: با اجرای طرح پزشک خانواده شهری مشکلات بهداشتی و درمانی مردم مرتفع خواهد شد.
یکی از مباحث مهمی که در حال حاضر اهالی ساکن در منطقه توحید شهر سبزوار مطرح می کنند نبود پزشک و عدم وجود داروخانه می باشد به لحاظ اینکه مرکز بهداشتی درمانی موجود در منطقه توحید شهر تنها در ساعات اداری فعال می باشد مردم امکان استفاده از خدمات درمانی را در غیر ساعت اداری ندارند و مجبورند برای درمان خود و تهیه دارو بعد از طی مسافت طولانی به داخل شهر مراجعه و از خدمات درمانی استفاده کنند خبرنگار وب دا” برای حل این مشکل مصاحبه ای ترتیب داده که به شرح ذیل می باشد
دکتر محمد رضا شگرف نخعی با بیان این مطلب که این حق مردم ساکن در منطقه توحید شهر است تا از امکانات و خدمات درمانی و بهداشتی مشابه داخل شهرستان بهره مند شوند .
وی افزود : مردم باید بدانند داروخانه ها معمولاً توسط بخش خصوصی راه اندازی می شود تا زمانی عملاً پزشکی در این منطقه فعالیت درمانی نداشته باشد داروخانه ها نیز رغبتی برای کار در توحید شهر نخواهند داشت.
به جواد نیشابوری
تو هنوز در همان عقده خودکم بینی در مقابل عظمت سبزوار باقی مانده ای.
یک عمر توهم زده اید و تبلیغ کرده اید که نیشابور قطب صنعتی ایران است و تاریخ نیشابور چنان است و فرهنگ نیشابور چنین است اما حالا می بینی که این توهمات را فقط شاید خودت باور کرده باشی اگرنه بقیه مردم همه می دانند که حتی در خراسان هم با وجود صنایع موجود در مشهد ، بزرگترین شهرک صنعتی شمال شرق کشور در چناران ، صنایع موجود در جوین ، کارخانه سیمان زاوه ، صنایع تربت حیدریه ، صنایع گناباد ، صنایع سبزوار به ویژه صنایع درحال احداثی نظیر مجتمع پالایشگاهی و پتروشیمی ستاره خراسان و مجتمع داروسازی طه و … نیشابور در زمینه صنعتی هم حتی جایگاه خاص و منحصر به فردی ندارد.
خبرهای رکود صنعت نیشابور هم (البته صنعت بخش زبرخان که نیشابور در زمینه صنعتی و کشاورزی وجمعیتی ریزه خوار این بخش است)که در همه رسانه ها پیچیده و نمونه آن را دیدید که ارسال شده بود.
در زمینه دانشگاهی هم که قبلا بارها گفته ام جواد خان نیشابوری الکی دلت را خوش کرده ای به دو واحد تازه تأسیس دانشگاهی در نیشابور که از قدیم گفته اند تا گوساله گاو شود دل صاحبش آب شود.
حالا هنوز زود است که نیشابور بخواهد در زمینه دانشگاهی برای سبزوار رجز بخواند.
نیشابور هنوز صلاحیت ندارد که حوزه برگزاری کنکور کارشناسی ارشد باشد اما سبزوار علاوه بر اینکه سالهاست حوزه کنکور کارشناسی ارشد است ، از سال 92 حوزه کنکور دکترا هم شد و این امتیاز فقط متعلق به دانشگاه های مراکز استان هاست.
بر مهدی و آن هاله نورش صلوات/
بر خال لب و جام ظهورش صلوات/
بی پرده همه انس و ملک می گویند/
بر سال و مه و وقت ظهورش صلوات/
فرارسیدن نیمه شعبان سالروز مسعود میلاد منجی عالم بشریت را خدمت تمام مخاطبان این سایت به ویژه میدریت محترم وبسایت کاشمری ها و شرکت کنندگان در این بحث تبریک عرض می کنم.
اللهم عجل لولیک الفرج
درباره تاریخ سبزوار و نیشابور هم همین اندازه بس که بدانیم اولین سریال تاریخی صدا و سیمای ایران سریال سربداران بود که به تاریخ دارالمومنین سبزوار (پایتخت 50 ساله نهضت سربداران) و نواحی اطراف آن اختصاص داشت.
اما تاریخ نیشابور که ارزش این حرف ها را ندارد.
یعنی مثلا صدا و سیما می خواهد بیاید سریال سلجوقستان را بسازد که تاریخ نیشابور در آن مطرح شود یا سریال طاهریان را؟
آخر این حکومت هایی که نیشابور را پایتخت خود کردند چه ارزشی داشتند؟ حکومت های دیکتاتوری فاسد که حتی سلجوقیان اصالت ایرانی هم نداشتند و از نواحی شمال شرق به مرزهای ایران حمله کردند و نیشابور را پایتخت تجاوز خود قرار دادند.
البته نشابوریان متعصب که خودشان خیلی از خودشان متشکر هستند ، می توانند برای پاسداشت تاریخ شهرشان اگر بعد از هزارسال نیشابور بالاخره توانست امکانات زیرساختی برای استان شدن را فراهم کند و استان شد ، نام استانشان را به یاد سلجوقیان بگذارند استان سلجوق آباد یا به یاد طاهریان فرزندان فرمانده ارشد سپاه مأمون عباسی ، اسم استانشان را بگذارند مأمونستان.
البته این ها در حد پیشنهاد بود . ممکن است اسامی بهتری هم بتوان در نظر گرفت .
به گل زیره
قبلا گفتم نظرات واقعا ارزش جواب دادن ندارد چون دیدم خودت داری برای سبزوار می رنی فقط جهت بالا بردن سطح دانش و معلومات عمومی می گویم
(((البته صنعت بخش زبرخان که نیشابور در زمینه صنعتی و کشاورزی وجمعیتی ریزه خوار این بخش است)))
نیشابور از زبرخان تا مرکز تا شمال غرب دارای زمینهای حاصلخیز است درست برعکس سبزوارکه فقط شمال شرق تا شمال غرب ان یعنی فقط خوشاب جوین و جغتای بقیه مرکز و حتی شرق ان و جنوب اب هوای کویری دارد و محصولات اندک-قضیه روزی خوار بودن شامل سبزوار می شود چرا سالیان است از بخشهای اسبق جوین و جغتای با فواصل 80 کیلومتری بنام سبزوار می نامند وکشاورزی جوین وجغتای بنام سبزوار معرفی می نمایند وگرنه برای همه مسلم است سبزوار اب هوای کویری و خشک دارد در خراسان رضوی(کشت صنعت جوین)
درباره صنعت و ضع همینطور است چندکارخانه محدود در جوین و نزدیک جغتای است حتی در مکان یابی فولاد جوین اصلا سبزوار مطرح نشد حال بماند اسم ان فولاد سبزوار می خواستید بنامید البته با جواب امام جمعه و مردم جوین روبرو شده اید حتی حالا که جوین شهرستان شده چون روزی خواری سالیان زیاد بوده هنوز در سایت های سبزوار نام فولاد سبزوار می نامند غافل که ان سبو بشگست ان پیمانه ریخت.البته این فولاد هنوز در حد حرف است
یا در بحث سربداران خاستگاه و زحمت مردم 80 کیلومتر ان طرف تر میدان قیافه اوردن با سبزواریها البته تا چند سال اینده همه چیز مشخص می شود( فاصله نیشابور تا کاشمر سبزوار100 کیلومتر حتی فریمان تا مشهد 80 و چناران مشهد50 کیلومتر برای روشن شدن عمق روزی خواری سبزواریها
ان فیلم سربداران که خاستگاه ان بخش باشتین شهرستان داورزن است با رهبری مذهبی شیخ حسن جوری نیشابوری به ثمر رسید .احتمالا ندیده ای فیلم را وگرنه بیشتر فیلم مربوط به نیشابور و بخش باشتین بود که ان قیام به ثمر رسید نه حکمرانان عیاش و خیانت کار ان که شیخ حسن جوری به شهادت رساندند مامون عباسی…..و پدران وی از ابتدا با شیعیان دشمنی می کردند نه حکومتی با اسم تشیع دست به ان فساد ….بزند که همه در پایتخت محلی ان فقط خراسان در سبزوار بود نه در باشتین…
پس سبزوار کنونی فقط شامل یک حکومت عیاش خیانتکار بوده که بدتر از همه با نام تشیع که در زمان حال کمتر درباره ان صحبت می شود قضیه فیلم بیشتر مربوط به نیشابور بخش باشتین شهرستان داورزن در 80 کیلومتری سبزوار و شیخ حسن جوری نیشابوری بود
فقط ترش نکنی
درباره پایتختی نیشابور همین بث اولین پایتخت ایرانی بوده و هست محض اطلاع نه زیر مجموعه خلفای عباسی…. نه زمان مادها…چون ان زمان شهرها و کشورها وجود نداشت فقط شامل چند سرزمین ایران-مصر -روم-چین بوده -کمی مطالعه کنی بهتر از جرندیات دیگران بلغور یا امروزی واکس بزنی.
این درالمومنین توهم خیلی بزرگ است دو سالی همشهریانت زده اند اگردر اینترنت سرچ کنی بالغ 40-50 شهرستان با 100 تا500 سال قبل این نام انتخاب کرده اند پس این توهم کمی بزرکتر از سبزوار است بیشتر به مزیت کویر زیبای رجوع شود
به جواد نیشابوری
جواد قبلا هم گفتم واقعا هر چه قدر سعی می کنی جواب منو بدی چون منطق نداری و نظراتت از سر عقده حقارت وخودکم بینی نیشابور در مقابل سبزواره ، نظراتت ارزش نداره و همه تکراری و لو رفته است.
با این حال همین اندازه در مورد صنعت در رکود نیشابور بدون که به زودی باید جایگاه سوم استان خراسان رضوی (یعنی بعد از مشهد و چناران) رو رها کنید و به جایگاه ششم و پنجم خراسان بعد از مشهد ، چنناران ، جوین ، فریمان وتربت حیدریه رضایت بدید.
چون مردم بخش زبرخان که از مدیریت ضعیف و سوء استفاده نیشابوری ها از امکانات بخششون ناراضی و دلخور هستند ، به شدت دنبال شهرستان شدن بخششان هستند و نیشابور که حتی توان رقابت با بخش های خودش رو نداره ، به محض شهرستان شدن زبرخان بخش عمده ای از شاخص های فعلیش رو از دست می ده.
البته همین درد به اندازه کافی برای نیشابور سخت و جانسوز هست که در امر ایجاد شهرستان های اقماری در اطراف خودش سال هاست که از سبزوار ، تربت حیدریه و کاشمر و بقیه شهرهای خراسان عقب مونده ونتونسته بخش های مهمی مثل زبرخان با جمعیت بالای 65 هزارنفری روشهرستان کنه و این نمونه واضح ناتوانی نیشابوری هاست.
در مورد تاریخ نیشابور هم که دیگه چیزی که عیان است چه حاجت به بیان است. پایتخت تجاوز ترکان سلجوقی بودن به ننگه نه افتخار و این نقطه ننگ از تاریخ نیشابور هیچ جور پاک نمیشه.
خوش رقصی کردن برای بیگانگان و انگشت مالی شدن توسط کسانی که به خاک ایران تجاوز کردن افتخار نداره.
پایتختی نیشابور در زمان طاهریان هم با اینکه ایرانی بودن اما ننگش برای نیشابور کمتر از پایتختی سلجوقیان نیست.
طاهریان هم عمال و فرماندهان سپاه حکومت بنی عباس بودند و به خصوص خود طاهر بزرگ این خاندان فرمانده ارشد سپاه مأمون عباسی بود که چون با امام رضا با دست راست بیعت نکرده بود و دست راستش رو همیشه در بیعت با مأمون عباسی نگاه داشت ، مأمون صفت ذوالیمین رو به او داد.
به جز این در تاریخ نیشابور موارد فراوانی از دشمنی نشابوریان متعصب با شیعیان وجود داره. چون اصولا نیشابور تا زمان صفویان یکی از مراکز تند و تیز دشمنی با شیعیان به ویژه شیعیان دوازده امامی بوده و از زمان صفویه که مذهب رسمی ایران شیعه شده ، نشابوری ها هم کم کم رنگ عوض کردن و خودشونو شیعه کردن اما مردم ایران زرنگ تر از این هستند که این چیزها رو تشخیص ندن.مگه میشه کلاغ سیاه رو رنگ زد جای قناری فروخت؟
این کلاغ سیاه رنگ خورده نیشابور که ظاهرش شبیه قناری شده ، به جز خود نشابوریان متعصب و از خود راضی برای هیچ کس دیگه ای با ارزش نیست و به خصوص اصلا لیاقت مرکز استان شهرهای کهن ومذهبی خراسان رونداره.
در مورد قیام سربداران هم همین اندازه بدون که شیخ حسن جوری اصلا نیشابوری نیست. شیخ حسن جوری زاده روستایی در نزدیکی سبزواره که الان درمحدوده شهرستان جغتای قرار گرفته.اسم این روستاهم گوری است.
تازه اگر هم شیخ حسن جوری به فرض محال نیشابوری باشه ، چرا برای قیام نیشابور روترک کرد وبه سبزوار اومد و بین مردم سبزوار قرار گرفت. لابد می دونست نیشابوری ها توان این کار مهم روندارن.
خلاصه اینکه هر وقت صدا و سیما اومد سریال آل سلجوق و یا طاهریان رو ساخت اون موقع می تونی بیای از تاریخ نیشابور در مقابل سبزوار حرف بزنی.
به جواد نیشابوری
همین که تو به عنوان یک نیشابوری اینقدر سعی می کنی توانمندی های (نداشته و توهم آمیز) شهرت رو به سبزوار اثبات کنی نشون میده که چه قدر در نظر شما نیشابوری ها شهر سبزوار با ابهت و با عظمته.
کاملا واضحه که خود نیشابوری ها می دونند اگر سالهای سال برای تاریخ پوشالی و سرهم بندی شده شهرشان کار و تبلیغات شبانه روزی کنند باز به پای تاریخ و فرهنگ سبزوار نمی رسه.
دلیل واضح هم اینکه نیشابوری ها بالاخره چون متوجه شدند که در زمینه تاریخی نمی تونن از رویدادهای خود شهر نیشابور افتخاری واقعی برای خودشون پیدا کنن ، اومدن سعی کردن خودشونو در نهضت سربداران شریک نشون بدن و با چسبیدن به اینکه شیخ حسن جوری نیشابوری است (درحالی که هیچ سندی بر نیشابوری بودن شیخ حسن جوری وجود نداره) دارن سعی می کنن که بگن در یکی از ارزشمندترین رویدادهای تاریخی خراسان شریکن .
اما زهی خیال باطل .
هرکسی می دونه که سربداران در نهایت در باشتین و سبزوار به موفقیت رسید و اگر نیشابور لیاقت سربداران رو داشت شیخ خلیفه مازندرانی وقتی از مازنداران مهاجرت کرد به جای سبزوار به نیشابور می رفت و شیخ حسن جوری هم در نیشابور قیام می کرد.
اینم بگم که یکی از ویژگی های پستی که حکومت سلجوقیان که نیشابور رو پایتخت خودشون کردن ، داشتن صفت غلامبارگی و لواط کاری بود.
البته دوست نداشتم این موضوع رو مطرح کنم اما بهتره برای اینکه ما مجبور نشیم بگیم ، آقا جواد نیشابوری و بقیه نشابوریان متعصب قبل از اینکه به بعضی از دوره های تاریخیشون که بیشتر ننگه تا افتخار بخوان ببالن و کلاس بگذارن یک مقدار مطالعه شون رو افزایش بدن تا بفهمن چی به چیه؟
قابل توجه نیشابوری های کم اطلاعی که فکر می کنند ، سبزوار به خاطر برخورداری از نعمت زمین های کویری و بیابان های گسترده که قابلیت های ارزشمند خودشونو دارن ، دیگه در زمینه کشاورزی و زراعی قدرتی نداره. اما این تصور اشتباه نیشابوری هاست . چون سوای اینکه طبیعت هر شهری چه طوری باشه یا نباشه ، قدرت و همت نیروی انسانی اون شهر مهمه.
به همین دلیل هم سبزوار حتی همین حالا که برخلاف نیشابور موفق شده تعداد زیادی از بخش های سابقش رو شهرستان کنه و در نتیجه مناطق حاصل خیزی مثل جوین و جغتای و خوشاب دیگه جزء سبزوار نیستن ، اما بازهم سبزوار در زمینه کشاورزی و دامداری یکی از قطب های مهم استانه :
به این خبر که به تازگی در خبرگزاری مهر منتشر شده توجه کنید:
سبزوار تامین‌کننده یک سوم گوشت مرغ خراسان رضوی است/ قابلیت کشت 62 نوع محصول
مشهد – خبرگزاری مهر: مدیر جهاد کشاورزی سبزوار گفت: سبزوار تامین‌کننده یک سوم گوشت مرغ خراسان رضوی است.
به گزارش خبرنگار مهر، محمدجواد ایزدیان، ظهر دوشنبه در نشستی خبری اظهار کرد: سبزوار تامین‌کننده یک سوم گوشت مرغ خراسان رضوی و صاحب رتبه اول در تولید گوشت مرغ در استان است.
وی یادآور شد: 50 هزار دام سبک و 29 هزار دام سنگین در شهرستان سبزوار وجود دارد و حدود 100 هزار تن محصولات دامی از این شهرستان صادر میشود.
وی سپس با بیان اینکه 2000 منبع آبی اعم از چاه‌های عمیق، نیمه عمیق، قنوات، رودخانه‌ها و چشمه‌سارها در سبزوار وجود دارد، افزود: سالانه در این شهرستان، 654 میلیون مترمکعب آب در بخش کشاورزی به مصرف میرسد.
مدیر جهاد کشاورزی سبزوار از قابلیت کشت 62 نوع محصول در این شهرستان خبر داد و افزود: در این شهرستان قابلیت کشت 62 نوع محصول وجود دارد.
ایزدیان تصریح کرد: سبزوار به همراه داورزن، هفت درصد سطح زیرکشت و تولید محصولات استان را دارا بوده و در محصولاتی همچون پنبه، فلفل، بادام و انار صاحب رتبه در استان است
تاریخ مخابره : ۱۳۹۲/۴/۳ – ۱۴:۱۰
منبع : http://www.mehrnews.com/TextVersionDetail/2083062
اینجاست که همه می بینیم کیفیت مهمه نه کمیت. و سبزوار با وجود بارندگی کمتر از نیشابور و وسعت جغرافیایی کمتر (بعد از شهرستان شدن بخش های سابق) هنوز هم قطب کشاورزی و دامپروری خراسانه.
با سلام.
چندمرتبه یک نظری رو فرستادم که هنوز تأیید نشده .فکرمی کنم شاید کمی لحن کلامم تند بوده مدیریت محترم سایت کاشمری ها برای اینکه هم استانی های نیشابوری دلشون نشکنه وقهر نکنن ، این نظر روتأییدنکرده.
حالا الان بنده به جهت احترام به سیاست های بی طرفانه سایت کاشمری ها و همچنین احترام همیشگی سبزواری ها برای همه شهرهای خراسان ، تندی کلامم رو اصلاح می کنم ودوباره این نظر رو می فرستم.
امیدوارم این بار مدیریت محترم کاشمری ها، نظر بنده رو منعکس کنه تا اطلاعات دوستان نیشابوری درزمینه وضعیت بهداشتی ودرمانی نیشابور و سبزوار به طور صحیحی شکل بگیره و افزایش پیدا کنه.
پیشاپیش ازمدیریت محترم وبسایت کاشمریها سپاسگزارم ومتن اصلاح شده خود رو در نظر بعدی ارسال می کنم.
یک نکته هم جهت اطلاع :
قدیمی ترین بیمارستان خراسان بعداز بیمارستان های مشهد در سبزوار ساخته شد.بیمارستان حشمتیه باحدود 80 سال قدمت که به دلیل قدمت خیلی زیاد دیگه چندسال قبل واقعا ساختمان هاش فرسوده شده بود و به همین دلیل تخریب شد تا بازسازی بشه .الان هم مراحل اخر کار ساخت این بیمارستان در هفت طبقه با امکانات مدرن روز هست که بعداز افتتاح بلندارتفاع ترین بیمارستان شهرستان های خراسان خواهد بود و در بسیاری از زمینهها نیاز شهرستان های غرب ، مرکزو جنوب خراسان رضوی از رفتن به کلان شهر مشهد برطرف میشه جوینی ها ، خوشابی ها ، جغتایی ها ، داورزنی ها ، بردسکنی ها ، نیشابوری ها ، فیروزه ای ها و… که الآن برای بعضی از بیماری ها به مشهد مراجعه میکنند میتوننددر همین سبزوار نزدیک به خودشون وبا هزینه کمتر درمان بشن.
در حال حاضر در شهر سبزوار 5 بیمارستان وجودداره که سه مورد از این بیمارستان ها دولتی وعمومیه ، یک مورد دولتی امامتعلق به تأمین اجتماعی است ویک مورد هم خصوصی است.با اسم بیمارستان آریا که بعضی از جراحی ها نظیر زیبایی وعمل چشم و…در اونجا انجام میشه.
البته این 5 بیمارستان فقط در شهر سبزوار هست اگرنه حوزه دانشگاه علوم پزشکی سبزوار در شهرهای زیرنظر این دانشگاه بیمارستان های بیشتری داره.از جمله در جوین،جغتای و…
اما امکانات بیمارستانی نیشابور اصلا به اندازه سبزوار نیست.البته طبیعی هم هست چون اکثرنیشابوری ها به دلیل نزدیکی راه برای درمان به مشهد یا سبزوار مراجعه می کنند و دانشگاه علوم پزشکی هم چون تازه و درحد خیلی کوچک در نیشابور تأسیس شده ، هنوز نتونسته امکانات مناسب دراین زمینه رو برای نیشابوری ها مهیا کنه.
به گل زیره ومتفاوت
اول به گل زیره – کلمات زبرخان سلجوقیان تا حدودی پیشرفت کرده ای ولی باز هم زبرخان واکس زدی بیشتر مطالعه کن برات بهتر. باشه
دوما متفاوت
درباره سربداران
1- خاستگاه ان یعنی بدست مردم بخش با شتین شهرستان داورزن به ثمر رسیده اینکه انکار کردنی نیست
2-رهبر معنوی ان شیخ حسن جوری نیشابوری است حالا مگی نه برای کمی ذوق کنی باشه ولی تاریخ پاک شدنی نیست
3-حکومت محلی فقط در حد خراسان با چند عیاش و خیانتکار ان در شهر سبزوار دایر بوده که بزرگترین خیانت شهادت شیخ حسن جوری نیشابوری است
نتیجه -درست است سالیانی با محروم گذاشتن بخش داورزن قبلی و شهرستان داورزن فعلی ان هم 80 کیلومتر ان طرف تر برای سبزوار میدان سربداران سالن سربداران ساخته اید ولی یادت باشد صاحبان قیام سربداران بخش باشتین شهرستان داورزن است نه سبزواری ها البته سبزوار مسبوق به سابقه هست کمبودها موجب شده مزار کاشفی که در هرات است افغانستان -مزار بدلی درست کند یاخیابان اصلی شهر باشد بگذریم سربداران نزدیکتر راحت تر پایین می رود ولی انشائ الله با تکمیل ساختار اداری شهرستان داورزن مثل فولاد جوین خواهید دید .
راستی
((ایزدیان تصریح کرد: سبزوار به همراه داورزن، هفت درصد سطح زیرکشت و تولید محصولات استان را دارا بوده و در محصولاتی همچون پنبه، فلفل، بادام و انار صاحب رتبه در استان است))
به کلمه داورزن توجه کن -اب هوای خشک کویری سبزوار توجه کن-متوجه شدی سابق سبزوار جوین جغتای خوشاب داورزن بود .جوین و جغتای خوشاب در رفتند بزودی داورزن در می رود خواهیم داشت
سبزوار بعلت کویری بودن و کمبود اب زمین حاصلخیز نیاز دارد
یا دوباره بخش سابق بیایند یا مرکز استان شویم تا کمکی شود
همسایه ها یاری کنید تا……….استانداری کند
این جواد یه تنه جواب همه سبزواری ها رو داده چون نمی تونند یه تنه جواب بدند چند نفری به مقابله با جواد نیشابوری اومدند من که حسابی هروز یک دل سیر به این عوا می خندم!بیشتر دعوا کنید بیشتر!
به کمال
چه قدر واقعا معلومه که تو همون جواد نیشابوری نیستی !!!
عجب مرد هنرمندی ، خودت میگی ، خودت می خندی
همه این کارها به خاطر اینه که نیشابوری ها حسابی در مقابل سبزواری ها کم آوردند.
البته توجه داشته باشید که جواد هم قبلا معلوم شد همون کسی است که با اسم رضا در نسیم جوین نظر می گذاشت اما از میزان کم رأی های موافقی که براش ثبت می شد ، معلوم بود که کلا کسی با حرف هاش موافق نیست.
الآن هم مثل همیشه کلا چون می بینه کم آورده هی اسم عوض می کنه و برای خودش پیام محبت آمیز می فرسته !!!
کمال جواد رضا خان نیشابوری !!! تو که اینقدر شیفته خودتی بایست جلو آینه خودتو ببوس
قابل توجه نیشابوی های خودشیفته که به اشتباه تاریخ سرشار از نقطه ضعفشان را سرشار از افتخار تصور می کنند.
هنوز کسی جواب نداده که حکمت هایی که در نیشابور بودند واقعا چه ارزشی داشتند؟
مگر پایتخت تجاوز و انگشت مالی بیگانگان بودن افتخار است.
حالا کاش حداقل نتایج مثبتی برای ایران می داشت اما این سلجوقیان که مدتی نیشابور را پایتخت کردند ، زمینه های انحطاط تمدن اسلامی را فراهم آوردند. یعنی با پایتخت شدن نیشابور در واقع شکوه تمدن اسلامی به پایان رسید و دوران انحاطاط کم کم آغاز شد :
توجه کنید به بخشی از مصاحبه یکی از رسانه های کشور با دکتر محمد الله اکبری محقق برجسته تاریخ پیرامون ظهور و افول تمدن اسلامی :
حکمرانی پادشاهان غیربومی بر قلمرو مناطق مختلف اسلامی از جمله عوامل دیگر انحطاط تمدن اسلامی است …..در ایران ، سلجوقیان از ترکستان چین و مغولان از مغولستان ، خوارزمشاهیان از خوارزم و…بودند که اداره حکومت را به دست گرفتند، یعنی ما کمتر شاهد آن هستیم که پادشاهان ایران بر ایران حکومت کنند. خودباختگی و عدم اعتماد به نفس پادشاهان نیز از جمله دلایل این انحطاط است .
مسئله زبرخان واقعا مسئله بغرنجی برای نیشابور شده.
نیشابوری ها از هر طرف که به معضل بخش زبرخان نگاه می کنند نمی توانند آن را به نفع خود حل کنند.
از یک طرف زبرخان بسیار پرجمعیت ، خوش آب و هوا ، قطب کشاورزی و صنعتی و پراز جاذبه های گردشگری از جمله قدمگاه معروف امام رضا است که همین موضوع باعث شده شهر ضعیف نیشابور به صورت واضحی ریزه خوار بخش زبرخان باشد.
به همین خاطر نیشابوری ها از شهرستان شدن زبرخان همیشه می ترسیده اند و سعی کرده اند با اختلاف افکنی بین مردم این بخش جلو شهرستان شدن آن را بگیرند. در حالی که بخش های کوچک تر از زبرخان مانند جوین ، جغتای ، خوشاب و داورزن در سبزوار مدت هاست شهرستان شده اند.
اما وابستگی اقتصادی ، صنعتی ، کشاورزی و گردشگری نیشابور به زبرخان باعث شده که مردم بی نوای بخش زبرخان با 65 هزارنفر جمعیت همچنان در حسرت شهرستان شدن بمانند.
این موضوع باعث شده زبرخانی ها به شدت از توطئه گری نیشابوری ها دلخوز باشند.
از طرف دیگر نیشابوری هابالاخره مجبورند زبرخان را شهرستان کنند.
هرچه این بخش دیرتر به شهرستان ارتقاء یابد ، دلیل واضحی بر ناتوانی و بی ارادگی مسوولان نیشابور است.که نتوانسته اند این بخش بزرگ را شهرستان کنند.
در واقع موقعیت زبرخان امروز طوری شده که هم بودنش به ضرر نیشابور است و هم رفتنش .
زبرخان با رفتنش بخش عمده ای از صنایع ، کشاورزی ، جمعیت و جاذبه های گردشگری نیشابور را جدا می کند و شاخص های توسعه یافتگی این شهرستان را در خراسان رضوی کاهش می دهد.
اما با ماندنش ، نارضایتی های مردمی از نیشابور را افزایش می دهد.
هم اکنون سرانه برخورداری مردم شهرستان نیشابور از امکانات اداری و سیاسی نسبت به بقیه شهرستانهای خراسان کمتر است.
مثلا ً سبزوار بزرگ (با 5 فرماندار و دستگاه دولتی اداره می شود.) کاشمر و تربت حیدریه هم با شهرستان کردن بخش های سابقشان از همین امتیاز برخوردار شده اند. اما مردم بی نوای نیشابور با این همه شهر و بخش و … با دو فرماندار (نیشابور و فیروزه)
این یعنی محرومیت و رسیدگی کمتر.
عجب مسأله بغرنجی است این زبرخان برای نیشابور.
هر سمتش ضرر.
بالاخره این شهرستان نشدن زبرخان به هردلیلی که باشد نشانه ضعف نیشابوری هاست.
1- نشابور احساس وابستگی به زبرخان می کند و ریزه خار بخش زبرخان است و به همین دلیل اجازه نمی دهد که این بخش شهرستان شود.
2- نیشابور نمی تواند زبرخان را شهرستان کند. چون مدیران و مردم این شهر از توانمندی مدیران و مردم سبزوار و کاشمر و تربت حیدریه و … برخوردار نیستند. و نمی توانند اموراتشان را اداره کنند.
به نظر شما کدامیک از این گزینه ها صحیح تر است؟
هر چه می گذرد بیشتر معلوم می شود که نیشابور نه به لحاظ تاریخی و فرهنگی و نه به لحاظ اقتصادی و سیاسی و دانشگاهی و … حرفی برای گفتن ندارد.
اگر فقط در زمینه تاریخی و فرهنگی نگاه کنیم :
1- عطار که اصلا نیشابوری نیست. او زاده کدکن از توابع تربت حیدریه است.
2- سکونت اجباری کمال الملک در نیشابور به دلیل تبعید بود. که خیلی هم در زمان اقامتش در نیشابور دلخور و افسرده بود و خودش در خاطراتش نیشابور را گوشه ای از بیابان معرفی کرده است.
کمال الملک همچنین در نیشابور به دست مردم نیشابور کور شده و با دلخوری از دنیا رفته است.
نسل های بعدی نشابوریان از شدت عذاب وجدانی که در حق کمال الملک احساس می کردند برای او سنگ قبر زیبایی ساختند تا مگر روحش را راضی کنند.
3- نیشابور پایتخت حکومت بیگانه سلجوقیان بوده است که به صفت های زشتی معروف بودند.
4- نیشابور پایتخت حکومت طاهریان (فرماندهان سپاه مأمون عباسی قاتل امام رضا(ع) بوده است.
5- در طول تاریخ نیشابور شهری است که به صفت ستم پیشگی مشهور است. این صفت را در کتاب های تاریخی برای نیشابور نوشته اند.
6- از دیگر دلایل بدنامی تاریخی نیشابور مرکزیت این شهر در مبارزه با تشیع بوده است.
اصلا به طور کل دلیلی که نیشابور پایتخت و یا مرکز حکومت های قبل از صفویه می شد ، نزدیکی این شهر به سبزوار پایگاه شرق ایران بود.
چون حاکمان زورگو که از شیعیان می ترسیدند می خواستند به سبزوار نزدیک باشند و بتوانند این شهر را کنترل کنند.
7- از دیگر دلایل شیعه ستیزی تاریخی نیشابور مبارزه نشابوریان با یحیی بن زید است که در منابع تاریخی شرح این مبارزه ذکر شده است.
8- نشابوریان اخیرا پی به ضعف های تاریخی خود برده اند به همین دلیل تلاش می کنند ، با نزدیک کردن خود به سر بداران ذره ای آبرو و افتخار برای خود ایجاد نمایند. اما این کار برایشان رسوایی بیشتری به همراه دارد. چون همه می گویند به فرض محال اگر شیخ حسن جوری واقعا نیشابوری بود ، چرا نیشابور را برای شروع قیام سربداران لایق ندید و به سبزوار رفت؟
این همه نقاط ضعف در تاریخ و فرهنگ سراسر تجاوز نیشابور هست که اگر با اب زم زم هم بشویی پاک نمی شود.
سبزواری ها تا به حال به دلیل رعایت هم استانی بودن در این زمینه زیاد چیزی نمی گفته اند. اما حالا که نیشابوری ها خودشان شروع کننده این بحث هستند ، نباید از سبزواری ها بابت گفتن حقیقت دلخور باشند.
می دانم که نیشابور برای تجدید شکوه پوشالی گذشته خود خیلی نیاز به تأیید شدن و مورد پذیرش قرار گرفتن از جانب شهرهای اطراف از جمله کاشمر و سبزوار و جوین و فیروزه و زبرخان و … دارد و می خواهد با رنگ کردن کلاغ تاریخ نیشابور آن را به جای قناری به دیگران غالب کند و با ساختن عظمت دروغین در موردتاریخ پوچ این شهر ، کلاه از سر بقیه شهرهای خراسان بردارد و الکی فخر فروشی کند.
در واقع زبان حال این روزهای نیشابور این است :
همسایه ها یاری کنید / تا نیشابور کلاه برداری کند.
اما مردم خراسان که خدای ناکرده فاقد قوه تشخیص نیستند. که اجازه بدهند کلاه سرشان برود.
وقتش رسیده نیشابور به یک درون نگری واقعی بپردازد و دست از این توهم برتری و سروری نسبت به دیگران بردارد. چون نتیجه ای از این توهم نصیبش نخواهد شد.
بیمارستان واسعی کثیفترین بیمارستان و چه بسا علت مرگ و میر بخش عفونی برای کثیف بودن دستشویی های ان است که هواکشش خراب است سالها ست که انطور است خوب بود که بخش عفونی است نظارت مسئولین کجاست اتاق ها دستشویی ندارد و … / بدترین و قدیمی ترین امبولانس را بیمارستان مبینی دارد البته احتمالا همان امبولانس واسعی باشد با تجربه ای که کردم توصیه میکنم اگر کسی می خواهد بیمارش در انتقال به مشهد با امبولانس مبینی جان ندهد حتما بیمارش را خودش مشهد ببرد حتی اگر انها گفتند صد درصد اگر ضربه مغزی یا شکستگی را با ان ببرند ده جای دیگرش هم میشکند و ضربه مغزی هم میمیرد یک شب رفتم همراه بیمار نوزاد اولا خدا را شکر که جراح نداشتند و فرستادند مشهد و بعد مشهد فهمید که تشخیص سبزوار اشتباه بوده دوما بعد از راه افتادن فهمیدیم که اکسیزن که به دهن بیمار قرار بود وصل شود خالی بود کلی طول کشید تا زاپاس را وصل کنند بعد انهم خراب بود ما از سرما لرزیریم تا اکسیزن را درست کنند چون در اموبولانس صبح قبل طلوع بین راه باز گذاشتن و ان شب سردترین شب سبزوار در اسفند 91 بود / سوما انقدر زمین واسمان خوردیم که من از صندلی کنده شدم افتادم روی تکنسین همراه اونم از صندلی اش کنده شد افتاد اون ورتر مدام خودمان را باید نگهمیداشتیم تا نیوفتیم / و یه هو دستگاه انکیباتور که نوزاد داخلش بود راه می افتاد میرفت سمت در از دستم در میرفت چون خراب بود ضمنا گرمکنش هم خراب بود تا مشهد نوزاد لرزید امبولانس هم سرد بود تا یواش یواش بخاری را روشن کردند اما داخل دستگاه حامل نوزاد سرد بود گرما سنجش خراب بود قدیمی بود و نگفته بودند که نوزاد را بپوشانید اخر در بیمارستان مبینی خودشان لخت داخل دستگاه گذاشته بودند رویشان نشد بگن حسابی ب÷وشانید چون دستگاه خراب است برای اینکه من همراه نفهمم دستگاهشان خراب است وارد مشهد شدیم وقتی پرستاران دیدند من لباسم را روی دستگاه انکیباتور انداختم تا سرما نخورد خندیدند گفتن دستگاه خودش گرما زا دارد گفتم بیا ببین دستگاه از دویست سال قبله گویا خراب و کهنه ضمنا چرهایش هم ثابت نمیشد چند بار به سمت در اموبلانس رفت یعنی اگر در باز میشد نوزاد توی اتوبان پرت میشد خلاصه . دارو خانه هم که دو به روی مبینی هست دارو را به مادر ان نوزاد زمانی که ان نوزاد را حامله شده بود داوی عوضی داده بود متو کلوپرمید را که ضد تهوع است به جایش مترونیدازول که انتی بیوتیک است و در سه ماهه اول حاملگی خطرناک است مادر بخورد ولی انها داده بودند بدون توجه و حال بیمار بد تر شد و نوزادی هم که دنیا امد 8 روزگی بستری شد چه معلوم که اثر همان دارو ها باشد خلاصه شیر توشیر ترین بیمارستانها و دارو خانه های 91 را سبزوار داشت بیمارستان مبینی هم که انقدر بدل به کشتارگاه شده که زن 25 ساله در اولین زایمانش در عرض نیم ساعت ورود به زایشگاه در عصر 2000 روی زایمان جان داد و ما زنها می ترسیم حامله بشیم اخه از زایمان در منزل به شدت میترسیم از زایمان در تنها زایشگاه سبزوار هم که ترس ما زنان به اشد ان میرسد بیشتر از اشتباهات بیمارستان و دست وپاچلفتی های ان میترسیم تا زایمان
ضمنا اب نخاع گرفتن اندازه ادرار گرفتن بی اهمیت شده ادما هم موش ازمایشگاهی اخه برای همان نوزاد مذکور اب نخاع بی جا در واسعی گرفته شد بعد که به مبینی منتقل شد فقط برای اینکه کسی نرود از بیمارستان قبل نتیجه را بگیرند دستور دادند دوباره اب نخاع از نوزاد 8 روزه بگیرند خودمان گفتیم خوب ما میریم می گیریم و خلاصه بعد رفتیم از انجا نتیجه را گرفتیم سالم بود اب نخاع برای سبزوار بی اهمیت تر از ادرار است ای خدااااااااااااااا دیوانه شدیم کدام ÷ولدار حاضر است یک زایشگاه خصوصی بزند تا زنان راحت شوند و مبینی هم حواسش را جمع کند بابا برای مبینی رقیب بیارید یکی از علل کم زایی ترس زنان از زایشگاه اینجاست همه که پولشو ندارند مشهد بروند زایمان کنند . خیلی ها انجا میروند زایمان میکنند مسئولین بمیرید الهی که ذره ای احساس مسئولیت ندارید دستگاه پخمه سنجی مدام پخمه ها را می اورند تا بله قربان گوباشند دیگه (6179)
به کمال
حال می کنی وقتی میگی سربداران در شهرستان داورزن بخش باشتین ان هم 80 کیلومتر ان طرف تر چه جلزبلزی می کنند-کجایی نماینده شهرشون گفته بود فولاد جوین چه می کردند-یا وقتی میگم دانشگاه دولتی در نیشابور-تربت-قوچان- چه اعتباری به دانشگاه یکسال قبل اسم اش بود تربیت معلم همه با مراکز تربیت معلم اشتباه می گرفتند می دهند -یا مدعی شهر اقماری داریم میگم چه شهری اقماری صنعت -کشاورزی -مواصلاتی بالاترند فقط جمعیت کمتر-میگم جمعیت سبزوار بعد از مشهد.نیشابور.تربت جام (البته با شهرستان شدن داورزن که شده و ششتمد بعد از تربت جام قرار میگره)میگن جمعیت دیگران کاذب خیلی جالب استناد می کنند به وضعیت بخشهای خودشان که 70-80 کیلومتر فاصله دارند نمی دانندکه همین زبرخان 4 شهر داره ان کمتر 20 کیلومتر با نیشابور فاصله دارد 4 نماز جمعه دارند.البته بخشهای سابق سبزوار نمی دانم با این استعداد چرا سالیان زیادی بخش سبزوار محسوب می شدند چون فاصله فریمان تا مشهد کمتر از بخشهای سابق سبزوار است یا فاصله مشهد به چناران ودر کل تمام شهر خراسان فاصله 100 وحتی کمتر دارند
دربار کلاه گذاشتن انصافا سبزوار چیزی داره .سبزوار از صنایع کشاورزی……دیگران استفاده می کنه
خلاصه توهم پشت توهم-
خوب همه نیشابوری ها رو سر کار گذاشتیم . نگاه کنید از جوادگرفته تا کمال تا مهدی ، تا حامی و خیلی های دیگه که از ابتدای این بحث به امید اینکه بتوانند توانمندی های نداشته نیشابور را به زور به بقیه مردم خراسان اثبات کنند ، وارد شده اند اما موفقیتی کسب نکرده اند.
این عقده همیشه بر دل نیشابوری ها خواهد ماند که بتوانندکلاغ را رنگ کنندو جای قناری بفروشند.
نیشابوری که حالا دیگر حتی توان رقابت با بخش های خود را هم ندارد و در کشاورزی و گردشگری و صنعت حتی دارد از بخش زبرخان هم کم می آورد و ریزه خوار بخش های خود شده ، چگونه می تواند اعلام برتری نسبت به بقیه شهرستان های خراسان کند؟
به حامی
اون حرف های بی سند و مدرکی که در مورد وضع بهداشتی و درمانی سبزوار گفتی بیشتر مبین وضع بیمارستان های نیشابور هست.
فقط اسم بیمارستان ها رو به جای اینکه بگی بیمارستان حکیم و بیمارستان 22 بهمن نیشابور ، عوض کردی و گذاشتی بیمارستان مبینی ، امداد شهید بهشتی و واسعی سبزوار.
هیچ سندی هم برای حرفت نداری.
این نظر رو چند بار فرستادم و تأیید نشده ، میگم شاید به خاطر طولانی بودنش باشه.
اگرنه توهینی در داخلش نیست. حداقل توهینی بیشتر از اونچه نیشابوری ها علیه سبزوار مطرح می کنن نداره .به همین خاطر این بار در دوقسمت ارسال می کنم . امیدوارم تأیید بشه ، چون واقعا باید در مقابل توهم زنی دوستان نیشابوری ایستاد اگرنه به اشتباه باورشان می شود که واقعا در یک چیزی هستند!!!
پاسخ به جواد ، حامی و …
در زمینه مشکلات بهداشتی و درمانی نیشابور و سبزوار
(قسمت اول)
نشابوریان عزیز که در زمینه مسائل بهداشتی و درمانی سبزوار نظر گذاشته اید ، هرچند تا به حال سادگی و ضعف استدلال شما به عنوان افرادی متعصب بر همه ثابت شده اما صرفا جهت انجام وظیفه شخصی خودم این توضیحات رو خدمت مخاطبان این سایت عرض می کنم تا شاید جواد و بقیه دوستان نشابوریش هم از توهم در بیایند و این قدر ساده نباشند.
اگر مشکلات سبزوار از جمله فوت مادری باردار در بیمارستان این شهر در رسانه ها از جمله در شبکه خراسان رضوی مطرح می شود به این دلیل است که سبزوار یک شهر رسانه ای است و اخبار این شهر برای استان و کشور حائز اهمیت است.
سبزوار به عنوان قطب تولید خبر و برنامه در صدا و سیمای خراسان رضوی شناخته می شود و خبرنگاران زیادی در سبزوار فعالیت دارند و خبرگزاری های مهم کشور و به ویژه صدا وسیما در سبزوار که مهمترین شهر خراسان است دفتر مستقل دارند.
درست برعکس نیشابور که اکثر خبرهای این شهر به وسیله خبرنگاران اعزامی از مشهد پوشش داده می شود و طبیعتا به دلیل نبود خبرنگاران با تجربه و به دلیل اینکه خبرگزاری های رسمی و رسانه ملی در نیشابور دفاتر مستقل و فعال ندارند ، خبرهای این شهر اکثرا کمتر پوشش داده می شود.
فقط کافی است یک بخش خبری خراسان رضوی را نگاه کنید تا متوجه شوید که بعد از مشهد خبرهای سبزوار و بقیه شهرهای خراسان بیشتر از خبرهای نیشابور مطرح می شود.
این موضوع اتفاقا مورد اعتراض زیاد نیشابوری ها هم قرار گرفته است.
اما خوب این یک اصل است که پوشش خبری شهرها در رسانه های ملی به میزان اهمیت وارزش استراتژیکی است که در کشور یا در منطقه دارند و چون نیشابور اصولا کانون خبر محسوب نمی شود و در هیچ زمینه ای مرکزیت ندارد ، شانس کمتری هم برای دیده شدن اخبار و گزارش های این شهر در صدا و سیما و سایر رسانه های خبری دارد.
مراجعه کنید به این آدرس ها :
گلایه سایت روزنه نیشابور از کم کاری خبرنگاران این شهر
http://www.rovzane.com/blog/show/%D8%AE%D8%A8%D8%B1%D9%86%DA%AF%D8%A7%D8%B1-%D9%86%DB%8C%D8%B4%D8%A7%D8%A8%D9%88%D8%B1.html
فعال نبودن بخش خبری نیشابور در خبرگزاری ایرنا
http://www.rovzane.com/blog/show/%D9%81%D8%B9%D8%A7%D9%84-%D9%86%D8%A8%D9%88%D8%AF%D9%86-%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%D8%AE%D8%A8%D8%B1%DB%8C-%D9%86%DB%8C%D8%B4%D8%A7%D8%A8%D9%88%D8%B1-%D8%AF%D8%B1-%D8%AE%D8%A8%D8%B1%DA%AF%D8%B2%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D9%86%D8%A7.html
در نقطه مقابل
دارالمومنین سبزوار قطب مهم تولید و پخش اخبار در صدا و سیمای خراسان رضوی است
http://www.asrarnameh.com/news.php?id=1297
ادامه دارد …
دوستان نیشابوری توجه کنند :
اندراحوالات وخیم وضع بهداشت و درمان نیشابور به نقل از مهندس سعید کلانی طبسی نامزد حقیقت بین و شجاع چهارمین انتخابات شورای اسلامی شهر نیشابور :
برو حال اورژانس نیشابور رو ببین سالهاست به کما رفته است صدها نفر از مردم در یک راهرو بسیار باریک یکی از سرش خون میریزه یکی ممکن است در راهرو استفراغ کند بوی بد از یک طرف تماس بدنی زنان و مردان از یک طرف دیگرو…در همین اوضاع شلغم شوربا جنازه هم میخواهند از انجا خارج کنن دوستان شاید شما گذرتان نیفتاده تا ببینید رنج مردم را…درد مردم را ….ناله مردم را ….گذرتان افتاد اونوقت تازه میفهمید این گفتمان خارج از ادب و نزاکت نیست مگر من نمتوانم واژه قشنگتر استفاده کنم
مگر من خارج از مردمم که چشامو بنددم و دردو نگم خوب شما با توجه به این حقیقت تلخ یک واژه قشنگتر انتخاب کن اگه برخورد با مردم به این شکل مفتضح توهین نیست پس چیست!!!برخورد با یک زبان بسته به نام گوسفند بسیار ملاطفت امیز تر است تا برخورد با مردم /مگر مردم هزاران شهید ازاده مفقود الاثر دادند که امروز به مانند گوسفند با انان برخورد شود من میمیرم و این ذلت را برای ضعفا نمیپذیرم خدا کند گذرت به اورژانس نیفتد وگرنه مطمینا حرف مرا تایید خواهی کرد ؟
ما از طریق تماسهای مکرر از طرف مخاطبین نشریاتمون بارها تذکرات لازم را به مسوولین محترمه دادیم و حتی گزارش تصویری تهیه وچاپ کردیم ولی کی جواب داد خودم از طرف مردمی که دردفتر نشریه اجتماع کرده بودند و میگفتند مثل گوسفند در انجا با ما برخورد میکنن شما که نشریه دارین اقدام کنین بارها تماس گرفتم ولی جواب نگرفتم و ما هنوز شرمنده مردمیم دوستان عزیز لطفا ی سری به اورژانس نیشابور بزنید هر کلمه ای که تو بگی استفاده کنم ولی بنظر من بذار مسوولین بیدار شوند بذار انان بفهمند مردم میفهمند احترام دارند عزیزن مگر من و تو جزو مردم نیستیم ما جزیی از پیکره مردمیم اورژانس وظیفشه با احترام خدمترسانی کنه
مگه ما چی میخوایم میگیم مردم گوسفند نیستند که مثل گوسفند با انها برخورد میشود مردم اشرف مخلوقات جهانند پس بهبود وضعیت اورژانس حق مسلم ماست…کوچکترین عضو مردمی جامعه:مهندس کلانی
(((در پایان یک سوال :
چرا رسانه های نیشابور کمتر از اوضاع وخیم بهداشتی و درمانی این شهر می نویسند؟ )))
به دیدگاه متفاوت
من اکثر نظرات شما رو می خونم و از قدرت بالای تحلیلتون واقعا لذت می برم.
تحلیلی که در مورد معضل بخش زبرخان برای نیشابوری ها بیان کردید واقعا به دلم نشست.
بخش زبرخان واقعا به مسأله ای تبدیل شده که هم بودنش برای نیشابور ضرره و هم رفتنش (شهرستان شدنش).
مهمتر اینه که نیشابوری ها نتونستن به این نظر تحلیلی و عمیق شما پاسخ بدن و سعی کردن بحث رو به سمت موضوعات دیگه ای هدایت کنن.
این شیوه همیشگی نیشابوری هاست که برای پوشوندن عیب های خودشون ، سریع می رن سراغ عیب تراشی برای بقیه جاها.
حالا اما برای اینکه نیشابوری ها بدونن اونقدرها هم که خودشون تو توهماتشون فکر می کنند ، زرنگن !!!! زرنگ نیستن من دوباره این بخش های نظر دوست عزیزم دیدگاه متفاوت رو در اینجا منتشر می کنم تا یک بار دیگه شاهد عجز و ناتوانی نیشابوری ها در پاسخ دادن به استدلال سبزواری ها باشیم :
مسئله زبرخان واقعا مسئله بغرنجی برای نیشابور شده.
نیشابوری ها از هر طرف که به معضل بخش زبرخان نگاه می کنند نمی توانند آن را به نفع خود حل کنند.
از یک طرف زبرخان بسیار پرجمعیت ، خوش آب و هوا ، قطب کشاورزی و صنعتی و پراز جاذبه های گردشگری از جمله قدمگاه معروف امام رضا است که همین موضوع باعث شده شهر ضعیف نیشابور به صورت واضحی ریزه خوار بخش زبرخان باشد.
به همین خاطر نیشابوری ها از شهرستان شدن زبرخان همیشه می ترسیده اند و سعی کرده اند با اختلاف افکنی بین مردم این بخش جلو شهرستان شدن آن را بگیرند. در حالی که بخش های کوچک تر از زبرخان مانند جوین ، جغتای ، خوشاب و داورزن در سبزوار مدت هاست شهرستان شده اند.
اما وابستگی اقتصادی ، صنعتی ، کشاورزی و گردشگری نیشابور به زبرخان باعث شده که مردم بی نوای بخش زبرخان با ۶۵ هزارنفر جمعیت همچنان در حسرت شهرستان شدن بمانند.
این موضوع باعث شده زبرخانی ها به شدت از توطئه گری نیشابوری ها دلخوز باشند.
از طرف دیگر نیشابوری هابالاخره مجبورند زبرخان را شهرستان کنند.
هرچه این بخش دیرتر به شهرستان ارتقاء یابد ، دلیل واضحی بر ناتوانی و بی ارادگی مسوولان نیشابور است.که نتوانسته اند این بخش بزرگ را شهرستان کنند.
در واقع موقعیت زبرخان امروز طوری شده که هم بودنش به ضرر نیشابور است و هم رفتنش .
زبرخان با رفتنش بخش عمده ای از صنایع ، کشاورزی ، جمعیت و جاذبه های گردشگری نیشابور را جدا می کند و شاخص های توسعه یافتگی این شهرستان را در خراسان رضوی کاهش می دهد.
اما با ماندنش ، نارضایتی های مردمی از نیشابور را افزایش می دهد.
هم اکنون سرانه برخورداری مردم شهرستان نیشابور از امکانات اداری و سیاسی نسبت به بقیه شهرستانهای خراسان کمتر است.
مثلا ً سبزوار بزرگ (با ۵ فرماندار و دستگاه دولتی اداره می شود.) کاشمر و تربت حیدریه هم با شهرستان کردن بخش های سابقشان از همین امتیاز برخوردار شده اند. اما مردم بی نوای نیشابور با این همه شهر و بخش و … با دو فرماندار (نیشابور و فیروزه)
این یعنی محرومیت و رسیدگی کمتر.
عجب مسأله بغرنجی است این زبرخان برای نیشابور.
هر سمتش ضرر.
بالاخره این شهرستان نشدن زبرخان به هردلیلی که باشد نشانه ضعف نیشابوری هاست.
۱- نشابور احساس وابستگی به زبرخان می کند و ریزه خار بخش زبرخان است و به همین دلیل اجازه نمی دهد که این بخش شهرستان شود.
۲- نیشابور نمی تواند زبرخان را شهرستان کند. چون مدیران و مردم این شهر از توانمندی مدیران و مردم سبزوار و کاشمر و تربت حیدریه و … برخوردار نیستند. و نمی توانند اموراتشان را اداره کنند.
به نظر شما کدامیک از این گزینه ها صحیح تر است؟
اوضاع نیشابور خیلی وخیمه . هیچ امیدی به استان شدن و توسعه نیشابور نیست. مردم نیشابورم خودشون این موضوع رو فهمیدن . به خصوص مردم بخش زبرخان نیشابور سالهاست که از نیشابور بیزارن و فقط منتظر این هستن که بالاخره بعد از سالها سنگ اندازی و کارشکنی و یا ناتوانی نیشابوری ها در شهرستان کردن بخش زبرخان ، هروقت بالاخره هر وقت شهرستان شدن برای همیشه نیشابور رو پشت سر بگذارن و دیگه بهش نگاه هم نکنن.
همین که مردم بخش مستعد و پرجمعیت زبرخان می بینن که بخش های بسیار کوچک تر و محروم تری مثل داورزن و خوشاب در سبزوار یا مهولات در تربت حیدریه سالهاست که تونستن شهرستان بشن اما ، بخش زبرخان هنوز همونطور بخش باقی مونده و مردم این شهر به حقوق خودشون در زمینه داشتن فرمانداری و بقیه امکانات و امتیازات شهرستان های مستقل نرسیدن باعث میشه از مدیریت نیشابوری ها بدشون بیاد و احساس کنن نیشابوری ها عمدا جلو شهرستان شدن زبرخان رو می گیرن تا بتونن از توانمندی های این بخش در زمینه گردشگری ، صنعتی ، کشاورزی و جمعیتی بیشتر سوءاستفاده کنن.
به همین دلیله که مردم شهر خروین (خرو) یکی از شهرهای بزرگ بخش زبرخان از چندین سال قبل با نیشابوری ها اختلاف دارن و حتی در تهران درمقابل مجلس شورای اسلامی علیه نماینده و فرماندار نیشابور دست به اعتراض خیابانی زدند
متن خبر زیر رو که چندسال قبل در روزنامه اعتماد منتشر شده کامل بخونید تا ببینید مردم بخش زبرخان چه دل پرخونی از دست نیشابوری ها دارند و از کی دارن همینطوری برای شهرستان شدن اعتراض می کنن اما نیشابوری ها هنوز اجازه ندادن مردم این بخش به آرزو و حق دیرینه شون برسن.
مردم خروین نیشابور خواستار رسیدگی به مشکلات خود شدند
با تجمع مقابل مجلس
جمعی از مردم خروین و برجین نیشابور با تجمع مقابل مجلس از رییس جمهور خواستار رسیدگی به مشکلات خود شدند. به گزارش فارس تجمع‌کنندگان که تعدادشان به 50 نفر میرسد خواستار تبدیل شهر خروین به شهرستان، احداث جاده نیشابور به مشهد از طریق ارتفاعات بینالود، احداث فلکه جاده نیشابور به مشهد در وسط شهر خروین و بررسی و شناسایی تضییع کنندگان حقوق مردم این شهرستان هستند. تجمع‌کنندگان با حمل پلاکاردهایی حاوی اعتراض به فرماندار و نماینده نیشابور، خواستار ملاقات با غلامعلی حداد عادل رییس مجلس هستند. معترضان تاکید میکنند تا زمانی که به خواسته‌های ما رسیدگی نشود در مقابل مجلس می‌مانیم.
منبع : روزنامه اعتماد . شماره 1063 . 10/12/84 . صفحه 3 (ایران)
به جواد
خوب شد رفتی بزرگتراتو آوردی.(کمال و حامی) دیگه واقعا خسته شده بودی از بس سعی می کردی با دروغگویی و ارائه اطلاعات بی سند و بی مدرک وانمود کنی که نیشابور شهر مهمیه اما موفق نمی شدی ، دیگه واقعا داشتی مریض می شدی.
ولی حالا باز چندنفر دیگه به کمکت اومدن که در کل بعید بدونم با این روش های بچه گانه شما نیشابوری ها بتونید موفق بشید و سرانجام همتون مثل نیشابوری های قبلیه که در همین صفحه اولین نظرات رو فرستادن و بعد دیدن کارشون خرابه ، رفتن و دیگه پیداشون نشد.
سرانجام شما هم آخرش همینه . پس توصیه می کنم زیاد وقت و انرژی تونو هدر ندید.
سلام.
چرا نظرات اینقدر دیر تأیید میشه؟
اوایل سرعت عمل سایت کاشمری ها در تأیید نظرات بیشتر بود!
هر چند حالا برای همه ثابت شده است که سیاه نمایی بدون سند و مدرک نیشابوری ها از وضع بهداشت و درمان سبزوار در واقع تلاش ناشیانه ای است از جانب آن ها برای پوشاندن مشکلات شدید بهداشتی و درمانی در نیشابور .
با این حال بد نیست به این مطلب هم توجه کنید تا بیش از پیش این موضوع برایمان ثابت شود که نیشابور در زمینه بهداشتی و درمانی هم هر کاری کند نمی تواند عقب ماندگی های شدیدش را جبران کرده و به رد سبزوار برسد :
مدیرت درمان دانشگاه خبر داد:
بیمارستان امداد سبزوار دارنده رتبه سوم کشوری در کنترل عفونت
مدیریت درمان دانشگاه علوم پزشکی سبزوار از کسب رتبه سوم کشوری بیمارستان امداد سبزوار در کنترل عفونت خبر داد.
دکتر حسین شهرآبادی در گفتگوی اختصاصی با خبرنگار ” وب دا” به مطلوب بودن شرایط بهداشتی و درمانی بیمارستان امداد اشاره کرد و گفت: خوشبختانه این بیمارستان در حال حاضر از لحاظ ارائه خدمات درمانی و بهداشتی ندارد و علی رغم فضاهای فیزیکی با قدمت بیش از نیم قرن، ارائه خدمات با دقت بالا و وسیع برای بیماران اعمال می شود.
وی از این بیمارستان به عنوان تنها مرکز جراحی و حوادث سبزوار یاد کرد و افزود: هیچگونه دغدغه ای برای ارائه خدمات درمانی برای مردم در بیمارستان امداد وجود ندارد ما تمامی امکانات و شرایط کیفی، درمانی مطلوب را برای بیماران پیش بینی و مهیا کرده ایم.
شهرآبادی با اشاره به این مطلب که بحث قدیمی بودن فضای فیزیکی بیمارستان امداد از گذشته تاکنون مطرح بوده ابراز امیدواری کرد: با راه اندازی بیمارستان حشمتیه در آینده ای نزدیک فرصتی مناسب جهت تجدید و ساخت فضای فیزیکی این بیمارستان ایجاد خواهد شد.
منبع :
http://webdasabzevar.ir/index.aspx?siteid=362&pageid=39353&newsview=77933
سلام به دوست عزیزم گل زیره.
از لطف شما نسبت به اینجانب بی نهایت ممنونم. اما باید عرض کنم نتیجه بحث هایی که ما در اینجا مطرح کردیم خیلی فراتر از اینجا رفته.
چون اصولا از ابتدا هم معلوم بود این چند نشابوری متعصب که در اینجا نظر می گذارند ، نظراتشون بیشتر از سر یک حس لجبازی بچه گانه است که با خودشون عهد کردن در این بحث مثلا از سبزواری ها کم نیارن.
ولی من یکی از ابتدا هدفم این نبود که مثلا چیزی رو به جواد و یا بقیه نشابوری هایی که با این شدت و جدیت دارن در این سایت علیه سبزوار تلاش می کنند ، بفهمونم. چون معتقدم اینا خودشون بهتر از هر کس دیگه ای به عقب ماندگی های فراوان نیشابور در مقابل سبزوار آگاهند .
اما نتیجه ای که این بحث های ما در اینجا و البته چند سایت و وبلاگ دیگه متعلق به دارالمومنین سبزوار داشته رو باید در فضای عمومی شهر نیشابور مورد بررسی قرار داد.
به طوری که از زمانی که این بحث ها راه افتاده فعالیت های رسانه ای در نیشابور به شکل عجیبی تحت تأثیر و البته تحت کنترل بحث های ما قرار گرفته.
اگر در چندماه اخیر سایت های نیشابور و چندنشریه محلی این شهرستان رو مورد بررسی قرار داده باشید می بینید که چه طور خبرنگاران این شهر بیش از همیشه دچار خودسانسوری شدند و از ترس اینکه مبادا در خبرها و گزارش هایشان چیزی مطرح شود که بهانه دست ما سبزواری ها بیافتد ، مجبور شده اند تا حد زیادی فضای آزادی یبان را در شهر نیشابور محدود کنند و گزارش ها و خبرهایشان بیش از پیش به تعریف و تمجیدهای توخالی از توامندی های نداشته نیشابور محدود شده است.
در حالی که در نقطه مقابل فعالیت گسترده و بی هول و هراس رسانه ای در سبزوار همچنان جریان دارد و این شهر چه در زمینه خبرها و گزارش های مثبت و چه در زمینه خبرها و گزارش های انتقادی قطب بی رقیب استان خراسان رضوی است. و چون خبرنگاران سبزوار به آفت خودسانسوری مبتلا نشده اند ، به راحتی موضوعات انتقادی را در رسانه های خود مطرح می کنند و در نتیجه فرهنگ انتقاد و جو باز سیاسی و اداری در سبزوار برقرار است.
اما در رسانه های نیشابور امروز بیش از همیشه از ترس ما سبزواری ها ، خبرها و گزارش ها به سمت نوشابه بازکنی نشابوریان برای خودشان هدایت شده و هر روز تیتر ها و متن های خبری در رسانه های این شهر خنثی تر و متملقانه تر و ساده لوحانه تر از قبل می شود.
البته هدف بنده به شخصه این نبود که خبرنگاران نیشابور را به سمت مسخ شدگی و منفعل شدن منحرف کنم و می دانم که بقیه دوستان سبزواری ها هم این هدف را نداشته اند ، اما بالاخره چون نشابوریان علاوه بر داشتن روحیه سبزوار هراسی و سبزوارستیزی ، از ضعف های خودشان هم واهمه دارند در نتیجه مطرح شدن این حرف ها از جانب من و شما در اینجا ، آرایش فضای رسانه ای کل نیشابور به سمت منفعل شدن بیش از پیش حرکت کرده است که در نهایت چنین جامعه ای با رسانه های خنثی و غیرانتقادی راهی جز به سمت رکود بیشتر نخواهد داشت.
به هرحال از اینکه با وجود تعداد کم ، این توان سربداری در ما هست که جریان رسانه ای و خبری شهرستان نیشابور را از همین جا کنترل کنیم ، جای بسی افتخار و خرسندی است.
به امید روشنگری های بیشتر تا زمانی که توهم خودبرتر بینی و تاریخی گری بی پشتوانه در میان هم استانی های نیشابوری جای خود را به واقع نگری و زندگی در زمان حال بدهد.
سبزوار ستیزی
سبزوار هراسی
سبزوار….
سبزوار مثلا چیه که فکر می کنید خبری فقط توهمات البته خودتان می دانید ولی جرات گفتن ندارید ان قدر گفتم حالا برای اخرین بار
1-بهداشتی -سبزوار اولین بیمارستان ان در سال51 ساخته شد یعنی 40 سال قدمت دارد ولی نیشابور 2 بیمارستان که ترکیب شده اند با 70-80 سال قدمت- این بخاطر دوری سبزوار از مشهد و نداشتن اب هوا همین حالا متخصص که هیچ در توحید شهر سبزوار کمبود پزشک عمومی فقط بخاطر طبیعت و امکانات ضعیف-کدام عقل قبول می کند شهری با دانشکده قدمت 20 ساله هنوز در پزشک عمومی مشکل دارد-بماند شورای شهرستان جغتای خواستار اتصال به مشهد شده بودند
جمعیت-امار سرشماری 90 در خراسان رضوی سوم سبزوار -بماند بقیه جمعیت شهرستان دیگر کاذب می بینند و جیغ داد البته مستند مرکز امار نه حرفهای خاله زنی -وبا جدا شدن داورزن و در اینده ششتمد جمعیت سبزوار بعد ار تربت جام می شود
تاریخ-سربداران صاحبان ان بخش باشتین شهرستان داورزن با 80 کیلومتر ان طرف تر فقط توهم می زنند شهرستان داورزن در اینده نزدیک مثل فولاد جوین(با پرویی با قرار گرفتن در شهرستان جوین باز میگن اسم ان فولاد سبزوار) جوابشان می دهند -یک بیهقی افتخار می کنند که مزار نامعلوم-کاشفی مزار ان در هرات افغانستان -فقط توهم می زنند
دانشگاه-سابقا مدعی دومین دانشگاه دولتی خراسان رضوی بودند که با گسترش دانشگاه نیشابور-دانشگاه مهندسی قوچان- دانشگاه تربت حیدریه-حتی مراکز اموزش عالی کاشمر گناباد-
کشاورزی-دیگر جای گفتن ندارد هوای خشک کویری -این سالها فقط از شهرستانهای جوین.جغتای .خوشاب.داورزن .برای خود اعتبار کسب می کردند یاداوری این شهرستانها 70-80 کیلومتر با سبزوار فاصله دارند یعنی بیشتر از فاصله چناران تا مشهد یا فریمان تا مشهد…
صنعت-فقط از یکی دو کارخانه محدود جوین مایه می گذاشتن حالا خبری نیست البته 4 سال مدعی پتروشیمی ولی چند ماه قبل نماینده شان از نبود سرمایه گذار خبر داد
موصلاتی-تمام شهرهای مسیر تهران مشهد راه اهن از ان می گذارد جز سبزوار نزدیک به 100 سال یعنی محروم از روزانه 20 یا بیشتر قطار به تهران -غرب کشور و جنوب کشور-چند سال یک فرودگاه با چند پرواز محدود فقط به تهران معلوم برای چه کسانی دایر شده حالا مدعی زیر ساخت چقدر مردم عادی می توانند با نزدیک به 100000 تومان فقط برای یک مسیر هزینه کنند برای افرادی مشکلات اقتصادی این قدرفشار میاید فقط توهم فرودگاه
البته سال83 با داشتن شهرستانهای 70-80 کیلومتری که از کشاورزی -تاریخ- صنایع-جمعیت -سبزوار مایه می گذاشت با چند روزی اشوبگری و بستن خیابانها بزور ….. قصد مرکزیت استان جدید داشت یعنی استفاده از این شهرهای 70-80 کیلومتری محروم کم بود دنبال چند شهر اطراف اش بود که ره بجایی نبردند
حالا فقط در جمعیت چهارمدر خراسان رضوی و در سایر حتی به بخشهای سابق 70-80 کیلومتری خود نمی رسد
البته تا حدودی عاقلانه فکر می کنند چون با جدا شدن شهرستانهای 70-80 کیلومتر و مستقل شدن انها دیگر حرفی برای گفتن ندارد سبزوار یعنی د مجموع در خراسان رضوی در بین 27 شهرستان نزدیک به20 می شودو باید با توهمات جیغ داد در صدد ان هستند مگر استانی تاسیس شوند و شهرستانهای دیگر کارشان به سبزوار به افتد خلاصه کلاهی به بافند
آقا جواد نیشابوری که از شدت سبزوار ستیزی و سبزوار هراسی مثل بقیه همشهریانت داری خودت را می کشی از بس سعی می کنی با ارائه آمار و اطلاعات غلط یک ابهت کاذب از نیشابور بسازی ولی بدان تو با این کارهایت فقط آبروی نیشابور را می بری.
یکی از دلایلی که بنده می گویم اطلاعاتی که نیشابوری ها ارائه می دهند کلاً بدون سند و مدرک و اکثراً دروغ است این است که قدیمی ترین بیمارستان خراسان در سبزوار ساخته شده حتی قبل از بیمارستان های مشهد. ضمنا بنده برعکس جوادنیشابوری سند و مدرک دارم برای حرفم.
به این آدرس مراجعه کنید:
http://www.tebyan.net/newindex.aspx?pid=32843
حالا دیدی جواد خان قدمت 70 ، یا 80 ساله بیمارستان های نیشابور (اگر همین اندازه قدمت هم برای بیمارستان های نیشابور درست باشه و باز دروغ نگفته باشن) بازهم از قدمت بیش از 90 ساله بیمارستان حشمتیه سبزوار کمتر است و مثل همیشه نیشابور در این زمینه هم از سبزوار کم آورد.
بقیه حرفهای تو هم مثل همین حرفت تا حالا بارها ثابت شده که دروغ هایی توهم آمیز بیش نیست.
ای داد بی داد ! جواد بازم که گند زدی !!! حالا برو باز بزرگتراتو بیار.
البته تو که به دروغگویی عادت داری می تونی خودت بری باز اسمت رو عوض کنی مثلا این بار با اسم «««« جمال»»»»» خودت بیای نظر بگذاری و بگی به نظر من حرف های جواد درسته!!! اونم بدون هیچ سند و مدرکی !
راستی جواد اگه بازم برای جبران احساس حقارت کمبودهای نیشابور در مقابل سبزوار ، خواستی روی مشکلات بهداشتی و درمانی سبزوار مانور بدی ، یادت از این بیاد که به شهادت همشهریان خودت ، در اورژانس نیشابور با مریض ها مثل گوسفند برخورد میشه و بعضی از مریض ها به دلیل کمبود تخت روی زمین بستری میشن و بوی خون و استفراغ در فضای آلوده اورژانس نیشابور آدم رو از هوش می بره.
از همه اینها بدتر ماجرای سوزناک مرگ نوزاد 11 ماهه نیشابوری در بیمارستان حکیم این شهر اون هم بر اثر بیماری ساده سرماخوردگی!!! اون هم زیر نظر دو پزشک متخصص نیشابوری !!! است.
این هم آدرس :
http://fararu.com/fa/news/60992/%D8%B1%D9%88%D8%A7%DB%8C%D8%AA%DB%8C-%D8%AF%D8%B1%D8%AF%D9%86%D8%A7%DA%A9-%D8%A7%D8%B2-%D9%85%D8%B1%DA%AF-%DB%8C%DA%A9-%D9%86%D9%88%D8%B2%D8%A7%D8%AF
چی کار کنم من عادت دارم با سند و مدرک حرف بزنم و اینطور نیست که هرچیزی رو بپرونم.
حالا بعد از مطالعه حادثه غم انگیز مرگ کودک نیشابور بر اثر سرماخوردگی که دو تا پزشک متخصص نیشابور در بیمارستان اصلی این شهر نتونستنن این کودک رو نجات بدن آدم واقعا وحشت می کنه !
میگم خوبه که نیشابور نزدیک مشهد و سبزواره و بیشتر مریض های نیشابوری می تونن برای دوا و درمون خودشونو به مشهد یا سبزوار بر سونن. اگرنه الآن توی نیشابور هیچ آدمی زنده نمونده بود.
اصلا شاید خود توهم مرحوم شده بودی تا حالا در این اوضاع اسف بار بهداشتی و درمانی نیشابور.
راستی میگم احتمالا الآن زنده ای ؟
با این وضع وخیمی که تو نیشابور هست که پزشکان متخصصش نمی تونن یک سرماخوردگی ساده رو درمان کنن ، هر بار که اینجا با تو صحبت می کنم و نظراتت رو می خونم با خودم می گم نکنه این آخرین نظر جواد بینوای نیشابوری باشه !!!
بالاخره من بهت توصیه می کنم وقتی که اینقدر این خانه از پای بست ویران است تو نمی خواد اینقدر بیهوده برای اثبات توانمندی های نداشته نیشابور در مقابل سبزوار تلاش کنی !!!
به یک دیدگاه متفاوت
سلام همشهری . شما هم خوب نقطه ضعف های اساسی نیشابور رو گرفتی وهر وقت میخوان پا از گلیمشون درازتر کنن با یادآوری یکی دو تا از این نقاط ضعف بیچاره ها روسر جاشون می نشونی!!!
دمت گرم.
خدایی که به قول شما نه فقط دراین سایت بلکه درکل نیشابور این مباحث اثرخودشو گذاشته.
مردم نیشابورالآن نمی دونن واسه فرودگاه نداشتن شهرشون بزنن به سر و صورتشون ، یا واسه وضع وخین بهداشت و درمان نیشابور گریه کنن، یا جوش اینو بزنن که عمده صنایع و توانمندی های کشاورزی و گردشگری نیشابور در بخش زبرخانه و بالاخره دیر یا زود زبرخان شهرستان میشه و سر نیشابور بی کلاه می مونه؟
این دردا اینقدر واسه نشابوریا بزرگه که دیگه حذف تنها قطار اختصاصی نیشابور درکشور ، عدم وجوددانشگاه های معتبر و با سابقه ملی درنیشابور ، عدم شایستگی نیشابور برای برگزاری کنکور دکترا و کارشناسی ارشد، و همچنین عدم برخورداری نیشابوراز ارزشهای تاریخی وفرهنگی قابل قبول از یادشون رفته.
یعنی واقعا هر وقت که به این موضوع فکر میکنم که چه طور دو تا پزشک متخصص نیشابوری ((اونم پزشک متخصص نه عمومی)) نتونستن یک سرماخوردگی ساده رو تشخیص بدن ودرمان کنن و درنتیجه یک نوزاد 11ماهه نیشابور درقرن 21 میلادی بر اثر سرماه خوردگی فوت شده ، واقعا مو به تنم سیخ میشه!!!
بدتر اینکه هیچ کدوم از رسانه های ملی یا استانی هم برای این رویدادها در نیشابور اهمیتی قائل نمیشن و انگار اصلا براشون مهم نیست داره چی به سر مردم نیشابورمیاد.
برعکس می بینیم که تا کوچک ترین رویداد مثبت یامنفی در سبزوار ایجاد میشه از جمله همون مرگ مادر باردار در بیمارستان مبینی ، همه رسانه های ملی و استانی بسیج میشن که مسائل مردم سبزوار روبررسی کنن . اما کسی آنتن پخش شبکه های صدا وسیما روخرج نیشابورنمی کنه. حتی روزنامه ها و سایت های ملی ومحلی هم رغبت زیادی به پیگیری مشکلات نیشابور نشون نمی دن.شاید مهمترین دلیلش این باشه که نیشابور شهر استراتژیکی نیست و خبرهاش اهمیتی نداره.اما من یک دلیل دیگه هم برای این موضوع سراغ دارم.
راستش من فکر می کنم نیشابوری ها بعد از اون اغتشاش فاجعه آمیز مرغ که پارسال اتفاق افتادوآبروی خراسانو درایران و در جهان برد ، حسابی مورد خشم مسوولان ارشدکشور قرار گرفتن و این شهر به صورت غیررسمی تا اطلاع ثانوی دررسانه های کشوربه ویزه در صدا وسیما تا حد زیادی ممنوع التصویر وممنوع الحضور شده. و فقط گاهی برای خالی نبودن عریضه یکی دو تا گزارش و خبر از نیشابور هم پخش میشه.
این موضوع برای نشابوریان که خیلی شوق دیده شدن و مطرح بودن ، دارند ، فکر کنم خیلی سخت باشه.
به جواد و تمام دوستان نیشابوری و سبزواری
دوستان بعد از این همه مدت بحث کردن و بر سر و کله همدیگه زدن و واقعا به دور تکرار افتادن همه حرف ها ، آیا فکر نمی کنید وقتش رسیده که همه ما سبزواری ها و نیشابوری ها مشکلات ایجاد شده بین خودمون رو مثل شهروندان متمدن از شهرهایی با فرهنگ و اصیل حل بکنیم؟
آیا قراره این وضعیت همیشه همینطوری ادامه داشته باشه؟
آیا این صحیحه؟
حدود 7 ماهه که بحث های خونینی اینجا درگرفته.قبلش هم توی چندتا سایت دیگه این بحث ها درگرفته بود . حقیقتا هم به نظر می رسه طرفین درگیر در این بحث بیشتر از 5 یا 6 نفر نباشند.
البته ظاهرا مخاطبان این بحث ها کم نیستن اما طرفین درگیر که به طور مداوم در بحث ها شرکت دارند واقعا چهارپنج نفر بیشتر نیستن.
نصفشون از سبزوار و نصفشون از نیشابور. هر دو طرف هم در بدگویی از اون یکی دیگه و تعریف و تمجید از خودشون کم نمیارن.
من فکر می کنم اگر این بحث در نهایت به یک نتیجه منطقی منجر نشه واقعا برای هیچ کدوم از طرفین خوب نیست.
جالب اینجاست که همه سایت هایی که تا الآن میزبان این بحث ها شدن ، با رعایت احترام برای مدیران همه این بحث ها اصولا هیچ زحمتی برای هدایت کردن بحث ها به مسیر منطقی به خودشون ندادن و فقط تماشاگر بحث های ما هستن. البته بعضی هاشونم مثل اسرارنامه طوری به نظرات مخاطبان جواب می دن که بعدا بحث داغ تر و ادامه دار تر می شد.
من فکر می کنم ماچندتا شهروند بسیار علاقه مند به شهر و دیار خود هستیم که برای دفاع از شهرمحبوبمان راه درستی را ا نتخاب نکرده ایم.
فرقی نمی کند شروع کننده چه کسی بوده است. مهم این است که ما این بحث را درست به پایان برسانیم.آیا دوستان سبزواری و نیشابوری این آمادگی را دارند؟
من خودم به شخصه به عنوان یک سبزواری آمادگی این را دارم که بحث های طولانی و جنجال های چندین ماهه بر سر موضوع استان شدن سبزوار و نیشابور که در نهایت این بحث های تند به سود هیچ طرف نیست را به پایان برسانیم.
خدا خیرت بده گل زیره عزیز.
مدت ها بود می خواستم همین حرفوبگم اما هی نگران بودم که کسی فکر نکنه کم اوردم و دارم عقب نشینی می کنم.
اما حالا که شما پیش قدم شدی و این حرفو شجاعانه مطرح کردی می بینم واقعا درسته. ما چند نفر سبزوار و نیشابوری در این مدت واقعا خودمونو بیش از حد خسته کردیم. در حالی که کار استان شدن سبزوار و نیشابور اصلا به حرف و به نظر ما اونم در این فضاهای مجازی نیست. این یک موضوع خیلی کلان در سطح ملی است که محل بحث و تبادل نظرش هم در وزارت کشور ، در هیئت دولت و در مجلسه. و درگیر شدن مستقیم ، شدید و طولانی مدت ما مردم در این بحث فقط به ایجاد حساسیت های بی مورد بین شهرهای همسایه و هدر رفتن وقت و انرژی دو طرف درگیر میشه.
این بحث ها البته خیلی هم بی فایده نبود. چون هر کدوم از ما سبزواری ها و نیشابوری ها در جریان این بحث ها فهمیدیم که چه قدر همه مون شهر و دیار خودمونو دوست داریم و حاضریم براش جون بدیم. با همین روحیه وطن دوستی همه ما ایرانی هاست که وقتی موضوعی مثل جنگ تحمیلی پیش میاد ، هزاران جوون غیور ایرونی راهی جبهه ها میشن و به قیمت خون خودشون ، اجازه نمی دن ذره ای از خاک کشور به دست بیگانگان بیافته.
اگر این تعصب و علاقه مندی در مقیاس کوچیک و در رابطه با شهرهای زادگاه وجود نداشته باشه ، در مقیاس وسیع یعنی دررابطه با کل کشور هم تعصبی وجود نخواهد داشت.
فایده دیگه این بحث ها هم این بود که مردم هر دو شهر سبزوار و نیشابور با دیدگاه های مثبت و منفی دیگران هم در مورد خودشون آشنا شدند.و از اینکه فقط خودشون در مورد خودشون فکر کنن و نظر بدن ، فاصله گرفتن.
به نظر من سوای اینکه در مدت این چندماه در جریان بحث های مربوط به تأسیس استان های جدید سبزواری ها و نیشابوری ها به هم چی گفتن و سوای اینکه هر کدوم از طرفین حرف هاش چه قدر درست بود یا اشتباه بود ، یک چیز مهمی روشن شد اونم شدت غیرت وطن دوستی دو طرف بحث بود.
در احادیث هم داریم “حُبُّ الوطن مِنَ الایمان” ، یعنی دوست داشتن وطن جزئی از ایمانه.
پس معلوم شد هر دو طرف بحث نه تنها آدم های غیرتمندی هستند بلکه با ایمان و شیردل هم هستند. اما فقط حیف که این بحث ها ، قبل از اینکه این قدر به سمت حاشیه هایی بره که نباید می رفت ، کنترل نشد. نه خود ما طرفین درگیر زودتر به این فکر افتادیم که این بحث ها رو قبل از اینکه خیلی شورش دربیاد ، جمع و جور کنیم نه کسی پیدا شد که بزرگتری کنه و بین دو طرف درگیر صلح برقرار کنه.
اما من همینجا اعلام می کنم که هیچ وقت جنگی با نیشابور نداشتم . تقریبا حدود یک ماه قبل برای یکی دو روز خانوادگی با ماشین شخصی برای زیارت و عرض ارادت راهی مشهد مقدس شدیم. تو راه برگشت ، نزدیک نیشابور که شدیم ، وقت اذان رسید ، تصمیم گرفتیم حالا که تازه داشتیم از زیارت برمی گشتیم ، نمازمون رو اول وقت بخونیم. به همین خاطر وارد شهر نیشابور شدیم و یک راست با عبور از خیابان های مرکزی این شهر به سمت مسجد جامع رفتیم. اونجا وقتی وضو گرفتم و کنار برادران نیشابوری در صف نماز ایستادم . و یک بار دیگه از صمیم قلب احساس کردم واقعا من هیچ حس بدی نسبت به این مردم ندارم. والبته مطمئن بودم ، اوناهم اگه بدونن ما سبزواری هستیم ، هیچ حس بدی نسبت به ما نخواهند داشت. من که در وجودم بیشتر حس شباهت و حس همسایگی رو احساس می کردم توی رفتار و کردار مردم نیشابور با سبزوار. خلاصه نماز روبه جماعت خوندیم بعد از نماز با افراد کناری ، دست دادیم و بعد چون کار خاصی تو نیشابور نداشتیم، یک راست به سمت سبزوار به راه افتادیم.
اینها رو گفتم که بگم ، باید خیلی مراقب بود. وقتی دو تا شهر نزدیک به هم اینقدر بهانه های زیادی برای دوست بودن دارن ، چرا باید سر بعضی موضوعات کم ارزش دشمن تراشی کرد؟!!!
بله همونطور که گفتم اگه از این دعواهای لفظی چندماه اخیر فاکتور بگیریم ، من واقعا قلباً هیچ مشکل و دشمنی با نیشابور ندارم و می دونم که همشهری عزیزم گل زیره و بقیه همشهریان سبزواریم هم جنگ و دعوایی با نیشابور ندارند.
البته یقیناً نیشابوری ها هم همین طور هستند و دو شهر سبزوار و نیشابور در واقع هردو شهرهای خوب و با عظمتی هستند و امروز وظیفه ما مردم هر دو شهر اینه که با رعایت اصل احترام متقابل برای همدیگه ، از عزت و احترام شهرامون محافظت کنیم.از قدیم گفتن حرمت امام زاده رو اول باید متولی نگه داره. اما اگه قرار باشه ما مردم سبزوار و نیشابور همینطوری توی این بحث های اینترنتی با هم عداوت کنیم و علیه هم پرونده رو کنیم و مشکلات همدیگه رو به رخ هم بکشیم ، خودمون اولین قدم رو برای بی احترامی به شهرهای خودمون برداشتیم.
خدای ناکرده اختلاف بین سبزوار و نیشابور سر مرکز استان شدن ، از اختلاف بین ایران و صدام حسین که خونین تر و شدیدتر نیست. همه دیدیم که جنگ ایران و رژیم بعث عراق هم بالاخره بعد از 8 سال به صلح انجامید.
ما سبزواری هاو نیشابوری ها با این همه پیشینه غنی فرهنگی و تاریخی حتماً می تونستیم خیلی زودتر از این به این مباحث تکراری و خسته کننده پایان بدیم.اما الآن هم دیر نشده.میگن جلو ضرر رو هر وقت بگیری منفعته.
من که می خوام مسیر فعالیت هامو تغییر بدم. اگه اینهمه وقت که هر کدوم از ما نیشابوری ها و سبزواری ها در این چند ماه گذشته در این سایت و چند سایت و وبلاگ دیگه تلاش کردیم تا علیه هم حرف بزنیم ، این وقت رو صرف این می کردیم که به معرفی بیشتر توانمندی های شهر خودمون بپردازیم الان نتیجه کار خیلی بهتر بود.
البته نگاه کردم دیدم گل زیره عزیز در وبلاگ شخصیش ظاهرا همین کا رو کرده. من هم تصمیم دارم از دوستانم که در کار کامپیوتری وارد هستند ، نحوه ساخت وبلاگ رو اموزش بگیرم و برم یک وبلاگ برای معرفی هرچه بیشتر توانمندی های سبزوار تأسیس کنم و از این به بعد بیشتر در اون زمینه فعالیت کنم.
امیدواریم بقیه دوستان نیشابوری و سبزواری هم همین مسیر رو که بهتر و کم حاشیه تره پیش بگیرند.
البته فکر کنم که احتملا تا مدت های طولانی هر روز به اینجا سر بزنم. چون در این چندماه عادت کردم روزی چند مرتبه به این صفحه بیام. امیدوارم از این به بعد دیگه نظرات تحریک کننده و توهین آمیز از هیچ طرفی علیه هیچ کدوم از شهرهای عزیز سبزوار و نیشابور و هیچ کدوم از شهرهای خراسان اینجا مشاهده نکنم.
موفق باشید
نیشابور مشکلات زیادی داره ولی ازروی بی اطلاعی حرفی می زنید
1-قطار نیشابور-می دانم چون قطار سوار نشده اید فکر می کنید قطار تهران مشهد مربوط به تهران نه ایستگاههای مسیر همه در صورت مسافر داشتن سوار می شوند
2-فرودگاه-اولا یک فرودگاه درجه چندم که اول هفته اخر هفته با تعداد محدود پرواز واز همه مهمتر فقط به تهران-تنها چیزی یاداوری میکند برای اشخاص خاص اماده شده-نه قطاری که قیمت بلیط از اتوبوس کمتر و به تهران-تبریز-اصفهان-بندر عباس-اهواز-…..می رود-ثانیا فرودگاه مشهد در100 کیلومتری نیشابور با پرواز روزانه120 هواپیما به تمام دنیا فراموش کرده ای-یاداوری چند ماه قبل یک پرواز به عراق از سبزوار به مشهد منتقل شد -ودر جایی از هفته ای 4 پرواز به 2 پرواز کاهش یافت که همانهایی استفاده می کردند ازصفر شدن پرواز جلوگیری کردند-از همه مهمتر مردم عادی با این مشکلات به راه اهن بیشتر نیاز دارند
درباره دانشگاههای نیشابور -همین حالا واحد علوم تحقیقات خراسان رضوی نزدیک به2500 دانشجو ارشد دکترا دارد سبزوار هرچه زور بزنه نصف این نداره-نیشابور 3 دانشکده فنی حرفه ای داره که سبزوار 2 تا داره…..
در مرد پزشکی نیشابور فرقی زیادی با سبزوار نداره ولی دو نکته سبزوار 20 سال دانشکده داره نیشابور 2 یا3 سال نکته بعدی فاصله 100 کیلومتری به مشهد (از استانهای هم جوار برای کارهای پزشکی به مشهد می ایند این 100 کیلومتر راهی نیست
در صنعت یا کشاورزی-همان مشکل سبزوار برای نیشابور می بینید فقط مجتمع فولاد خراسان در غرب نیشابور بالغ بر5000 کارگر دارد بماند بقیه واحدهای صنعتی یا زبرخان از نیشابور تا شهرک صنعتی خیام کمتر از 20 کیلومتر واز از پلیس راه نیشابور تا بینالود واحدهای صنعتی ادامه داره–
یا کشاورزی – نیشابور از بینالود تافیروزه تمام زمینهای حاصلخیز نه سبزوار فقط جوین جغتای خوشاب بقیه خشک کویری باشد
جوادنیشابوری عزیز بایدبدونی که رفتار هر کدوم از ما نشان دهنده سطح فکر و فرهنگ خودما و شهرماست.
و همین حالا اگر شما بعداز اینکه سبزواری ها برای پایان دادن به این جدال بی حاصل چندماهه پیشنهاد صلح دادن ، بازهم شمای نیشابوری دارید به طبل جنگ می کوبید ، دارید این صفت معروف رو درمورد نیشابوری ها تأیید می کنید ، که نیشابوری ها به دلیل کمبودهاشون در مقابل سبزوار به مرض سبزوارهراسی و سبزوارستیزی مبتلا شدن .
از اون گذشته دیگه از این به بعد حداقل کسی اینجا نمی تونه ادعا کنه نیشابوری ها مردم صلح طلب وبا فرهنگی هستن چون در همینجا داریم می بنیم که روحیه جنگ جویی نیشابوری ها مانع از این میشه که این بحث جنگ بی حاصل چند ماه رو تموم کنن.
به هرحال به تمام اونچه برای چندصدمین بار به صورت تکراری درمورد وضع فرودگاهی ، دانشگاهی ، کشاورزی ، صنعتی ، سیاسی ، اداری ، بهداشتی و درمانی نیشابور و سبزوار گفتی بارها پاسخ داده شده .
مثلا کیه که ندونه اگر پروازهای فرودگاه سبزوار درحال حاضر 8 پرواز (4رفت و 4برگشت) در هفته است ، نیشابور همین اندازه رو هم نداره و البته اینکه توجیه نیشابور به مشهد نزدیکه ، فاصله 110 کیلومتر چندان هم نزدیک به حساب نمی آد و فرودگاه مشهد ، آخرش فرودگاه مشهده و این آرزو برای مردم نیشابور که از فرودگاه شهر خودشون استفاده کنن ، تا به امروز برآورده نشده باقی مونده.
بقیه مواردی که گفتی هم (قطار ، کشاورزی ، صنعت ، پزشکی و …) همینطور قبلا پاسخ های مفصلی دریافت کرده که دیگه ادامه دادن به این پرسش وپاسخ ها وقتی حرف تازه ای نیست ، یک کار ابلهانه است.
در واقع مسئله اینجاست که درپایان این بحث ها همه بایدفهمیده باشن که دو شهر سبزوار و نیشابور و همه شهرهای دیگه خراسان که در طول هزاران سال تا به امروز همچنان پابرجا موندن ، لابد یک سری توانمندی هایی دارن که تونستن دوام بیارن.
اما این رقابت لفظی شکل گرفته بین چند تا سبزواری و نیشابوری در فضای مجازی شکل گرفته ، به خصوص الآن که دیگه واقعا حرف های جدیدی مطرح نمیشه ، این کار یک کار بی حاصله است.
البته از اولش بی حاصل نبود چون واقعا یک مناظره شکل گرفته بود که مردم سبزوار و نیشابور در فضای آزاد سایت هایی مثل مجله اینترنتی اسرارنامه سبزوار ، کاشمری ها ، نسیم جوین و وبلاگ خوزستان شمالی هر کدوم از توانمندی های شهر خودشون حرف می زدن و البته بعضی وقت ها هم ضعف های طرف مقابل رو مطرح می کردن و حرف ها تازه بود.
اما الآن دیگه چند وقته حرف ها تکراری شده.
مطمئنم مدیریت محترم وبسایت کاشمری ها دیگه همه حرف های دو طرف رو حفظه.
آدم عاقل برای وقتش احترام قائل میشه.
من خودم به شخصه خوشحالم که الآن انرژیم رو روی بحث کردن بی حاصل با دوستان نیشابوری به وبلاگ خودم ((گل زیره)) منتقل کردم که خیلی مفیدتر خواهد بود.
اگر دوست داشتید ، به وبلاگ من سر بزنید.
http://golezire.blogfa.com/
به گل زیره
توکه وبلاگ داری فکر میکنی ادم با فرهنگی هستی چرا تفاوت یک فرودگاه به با 2 پرواز که با …حالا شده 4 پرواز ان هم فقط به تهران با قطار 100 ساله نمی فهمی
یا نیشابور(1-دانشگاه-نیشابور-دانشگاه ازاد نیشابور-واحدعلوم تحقیقات خراسان رضوی-دانشکده علوم پزشکی -دانشکده فنی پسران-دانشکده فنی دختران- دانشکده کشاورزی)
سبزوار(دانشگاه تربیت معلم سابق-دانشگاه علوم پزشکی 4 سال دانشگاه شده-دانشگاه ازاد سبزوار-دانشکده فنی دختران-دانشکده فنی پسران-)
چرا قابل فهم برات نیست مدعی اعتبار شده ای مگر دانشگاه علوپزشکی سبزوار با 20سال سابقه با دانشکده نیشابور در تیپ سه فقط با اختلاف چندتا است دانشکده سه ساله کجا
یا دانشگاه تربیت معلم هنوز چند سال رشته مهندسی داره ان هم به دلیل تربیت معلم بودن یعنی فرقی با دانشگاه ازاد نمی کنه حالا چطور اسم اش عوض شده با سه چهارسال چند رشته اورده شده معتبر
صنعت نیشابور یک قلم فولاد خراسان تمام صنایع غرب استان جمع کنی به ان نمی رسند زبرخانی با کمتر 20 کیلومتر با نیشابور سبزوار صنعتی می کند
کشاورزی-ایا کشاورزی که چند روز قبل مدعی شده بوده اید واقعا چند قلم مربوط به سبزوار یا مثل فلفل داورزن
چطور عطار مربوط به جایی دیگر خاستگاه سربداران داورزن نیست یا رهبر معنوی شیخ حسن جوی نیشابوری نیست
خلاصه خودتی مثل اسرار سبزواری میخواهی سری به وبلاگت بزنیم تا هرچه خواستی بنویسی هرچه خواستی حذف کنی-نه کسی که فهم وتشخیص ان صفر ارزش سر زدن در وبلاگ اش نداره این وب سایت کاشمر بی طرف و وبلاگ نسیم جوین و وبلاگ خوزستان شمالی نه وبلاگ سبزواری هایی سالیان است از با داشته های دیگران قیافه اوردن
بر گرفته از وبلاگ خوزستان شمالی
(((
پنجشنبه ۳ اسفند ۱۳۹۱ ۱۴:۵۱
جناب حرف حساب شما که با اسم مستعار و به عنوان شهروند سبزوار مطلب را نگاشته اید درست نیست با حالت تهدید که از مطالب نوشته شده بهره برداری کنید ما هم مسایلی که بخواهیم به موقع استفاده کنیم مطمنن داریم ولی با توجه به اینکه بیشتر از این درست نیست که این مسایلی به دو شهر نیشابور و سبزوار مربوط میشود اینقدر بیهوده ادامه یابد بنده از نویسنده محترم رضا و استدعا دارم ادامه ندهید و شما دوست محترم (حرف حساب)که افتخار آشنایی اسم خود که احتمالا همانطور که در نظرهای قبلی عنوان کردید جهت بهره برداری در زمان خاص اعلام نکردید اگر دوست دارید و بحث کم آوردن را مطرح نمیکنیداین روند را ادامه ندهید…چون بهتر است نمایندگان هر دو شهر که وکیل من و شما و همه همشهریان نیشابوری و سبزواری هستند پیگیری این گونه مسایل باشند چون قطعا قابلیت های هر دو شهر را بهتر از من و شما می دانند .به امید توفیق روز افزون برای یکایک مسولینی که تنها برای رضای پروردگار و توسعه هر نقطه از ایران عزیز تلاش دارند.پیروز باشید..
از شما مدیر محترم وبلاگ به خاطر فضای آزاد سایت متشکرم..
ه.دزفول پایدار
پنجشنبه ۳ اسفند ۱۳۹۱ ۱۶:۲۱
این دو تا یعنی آقا رضا و حرف حساب کلا هر دو با تعصب صحبت می کنند ولی در کل در مقام مقایسه حرف های رضا یه خرده قید می کنم یه خرده منطقی تر هست .
توهم مسیر امام رضا(ع)-سبزواری تا قبل از انقلاب شهری نبوده به دلیل یک دانشگاه تربیت معلم داره که بعد از انقلاب ساخته شده–یک فرودگاه نیم بند-با نبود اثار تاریخی-نه اب هوایی
در هیچ وقت مهم نبوده مگر 30 تا 40 سالی مرکز حکومت محلی عیاش گران خیانت کاران بوده ان هم با نام تشیع
بماند سند زنده سلسله ذهب در نیشابور فقط چند هزار کاتب ان را نوشته و انبوه جمعیت که گوشه ای در فیلم امام رضا(ع) به تصویر کشیده شد
حالا اوج حسادت و کمبود در مطلب ذیل ببینید
یکی از رویدادهای مهم واثرگزار تاریخ کشورمان در دوران پس از اسلام ، سفرپرخیرو برکت امام رضا(ع) به ایران است که هرچند این سفر به تحمیل مأمون عباسی وعلی رغم میل امام هشتم (ع) انجام شد ، اما این سفر اجباری حضرت علی بن موسی الرضا(ع) که به شهادت و خاک سپاری ایشان در مشهد مقدس انجامید برای آن دسته از ایرانیانی که از ابتدای پذیرش اسلام شیعیان و عاشقان دلباخته اهل بیت رسول اکرم (ص) بوده و هستند ، فواید فراوانی به همراه آورد.
حداقل فواید این سفر این بود که در آن سالها که امکان مسافرت به نقاط مختلف کشور یا جهان به آسانی امروز نبود و شاید بسیاری از شیعیان تا پایان عمرشان نمی توانستند امامان زمان خود را که عمدتاً در نواحی عراق و عربستان زندگی می کردند ، ملاقات نمایند ، ایرانیان برای اولین بار یکی از ائمه معصومین را درمیان خود یافتند و در وطنشان پذیرای آن امام بزرگوار شدند. فایده دیگر اینکه با قرار گرفتن مدفن امام رضا (ع) در مشهد ، ایرانیان این شانس را به دست آوردند که برای همیشه از مکانی امن ومطمئن و نزدیک برای عبادت ، توسل و بهره مندی از فیوضات الهی برخوردار شوند.
با اینکه سفر امام رضا (ع) به ایران به دلخواه آن حضرت انجام نشد ، اما این حضور تاریخی برای همه ما ایرانیان سبب خرسندی و افتخار است . خصوصاً اینکه امام رضا هرجا که از جانب مأموران سپاه مأمون که اورا همراهی می کردند ، اجازه می یافت ، خود را به میان مردم شهرها و روستاهای مختلف سرراه می رساند و با آنها هم صحبت و حتی هم سفره و هم غذا می شد و حدیث می گفت و پند و اندرز می داد و بدین ترتیب بسیاری از شهرهای ایران امروز خاطره ارزشمند سفرامام هشتم شیعیان را در یاد خود دارند.
یکی از اولین و مهمترین شهرهایی که امام رضا در محدوده ایران امروزی در آن حضور یافت ، شهر اهواز است.که مستندات فراوانی از حضور امام رضا در این شهر وجود دارد و حتی آثارى نیز تاکنون بر جاى مانده است که یادآور عبور امام از آن دیار است، مثل مسجدى که توسط امام بنیان نهاده شده است.(منبع)
شهرهای دیگری که برای مسیر امام رضا در ایران نام برده اند عبارتند از فارس ، کرمان ، یزد ، طبس ، نیشابور ، طوس و مرو. در برخی منابع تاریخی دیگر سفرامام هشتم (ع) از مسیری دیگر یعنی از سمت اصفهان ، قم ، سمنان ، دامغان ، بیهق ، نیشابور و طوس بیان شده است .(منبع1) ، (منبع2) ، (منبع3) اما به نظر می رسد مسیر دوم از صحت برخوردار نباشد. چرا که وجود دو شهر قم و بیهق (سبزوارامروزی) که هردو در طول تاریخ اسلام از پایگاه های اصلی و مهم شیعیان ایران بوده اند(منبع1) ، (منبع2) و مأمونیان به شدت از قیام و تحریک مردم این شهرها پس از دیدار با امام زمانشان بیم داشته اند لذا همین ترس از مردم غیرتمند سبزوار و قم باعث می شده مأموران حکومت عباسی این مسیر را برای سفر امام رضا(ع) انتخاب نکنند.
در نقطه مقابل در برخی شهرها که به لحاظ سیاسی تحت کنترل کامل مأمون عباسی بود و فکر و عقیده عمومی مردم در آن شهرها با حکومت مأمون سازگاری داشت ، مأموران حکومت حتی با احترام و تشریفات فراوان به امام رضا (ع) اجازه سخنرانی دادند.
مأمون که در این سفر علی ابن موسی الرضا (ع) را به عنوان ولیعهد و نماینده سیاسی خود به ایران فراخوانده بود ، در نظر داشت از محبوبیت آن امام معصوم در میان مردم ایران به نفع خود استفاده کند.لذا در برخی شهرهای تحت کنترل ، نظیر نیشابور تدارکی فراهم آورد که امام هشتم شیعیان به عنوان ولیعهد خلیفه به سخنرانی بپردازد .
اما این خدعه پادشاه حیله گر عباسی با زیرکی امام رضا(ع) نقش برآب شد. یعنی دقیقاً جایی که مأمون انتظار داشت هزاران دانشمند و مورخ و مفسر قلم به دست از زبان فرزند پیامبر مطالبی به را به ثبت برسانند که ضامن دوام و بقای حکومت عباسی باشد ، امام حدیث سلسله الذهب را به آن شکل خاص نقل کردند تا تمام معادلات ذهنی مأمون را در یکی از کلان شهرهای حکومت وی و در میان خیل عظیم سپاهیان وطرفداران خاندان عباسی به هم بزند.
پژوهشگران در مورد دلایل نقل حدیث سلسله الذهب از زبان امام رضا(ع) در اجتماع عظیم مردم نیشابور گفته اند :
«در آن زمان بیشتر جمعیت ایران سنی نشیتن بود و نیشابور یکی از مهمترین شهرهای ایران و پایگاه فرهنگی اهل سنت بود …. در این شرایط امام رضا(ع) مسئله ولایت امیرالمؤمنین بعد از خاتمیت رسالت پیامبر و نیز امامت و رهبری ائمه معصومین را دوباره مطرح می کنند و با صدای بلند تأکید می کنند که شمایی که اهل نماز و قرآن و … هستید بدانید اگر از ولایت خاندان پیامبر و امامت ما دور باشید اعمال عبادی شما بی ارزش خواهد بود و نجات بخش نیست.»(منبع)
به هرحال در سفرپربرکت امام رضا(ع) به ایران آخرین مقصد که منجر به چندسال اقامت آن حضرت شد ، شهر مرو پایتخت سیاسی حکومت مأمون و مهمترین شهر ایران آن زمان بود. مرو که در گذشته در ناحیه خراسان قرار داشته امروز در کشور ترکمنستان واقع شده است. حضور امام هشتم (ع) در ایران کوتاه بود ودر حدود 5 یا 6 سال به طول انجامید. سرانجام آن امام همام که به هیچ عنوان به مأمون عباسی اجازه نداد از محبوبیت ایشان به نفع حکومت خود سوءاستفاده کند ، به دست مأمون در شهر طوس (مشهدامروزی) به شهادت رسید.
ماجرای پر فراز و نشیب سفر امام رضا (ع) به ایران و حضور ایشان در شهرهای مختلف کشور تا کنون به کرّات مورد بحث و بررسی رسانه های مختلف و مردم و کارشناسان دینی و مذهبی قرار گرفته است. یکی از مکان هایی که تا کنون شاهد شکل گرفتن مباحثی در این زمینه بوده ، بخش نظرات مجله اینترنتی اسرارنامه است.
به طوری که برخی مخاطبین عزیز سبزواری یا نیشابوری اقدام به ارسال مطالب و دیدگاه های خود در خصوص دلایل سفرامام رضا به ایران ، چگونگی انتخاب شهرها و به خصوص دلایل عدم عبور آن امام از سبزوار و حضور پررنگشان در نیشابور پرداخته اند.
مجله اینترنتی اسرارنامه که براساس منابع متعدد دیدگاه خود را در این باره بیان کرد از شما گرامیان دعوت می کند اگر مایل به آگاهی از بحث های مذکور در این مجله هستید به بخش نظرات مطلبی مراجعه نمایید که پیوند آن در زیر قرار دارد.
http://www.asrarnameh.com/interviews.php?id=57
همچنین اگر خودتان در این زمینه دیدگاه های قابل طرحی دارید، می توانید نظراتتان را با مجله اینترنتی اسرارنامه در میان بگذارید. نظرات ارسال شده ، اگر مبتنی برمنابع معتبر باشد ، از میزان پذیرش بیشتری برخوردار خواهد بود.
دو مورد از آخرین نظرات مخاطبین در خصوص چرایی حضور و سخنرانی مفصلشان امام رضا(ع) درنیشابور، متعلق به نظردهندگان عزیزی با نام های ایمان و حسین آزاد است که در اینجا بخش هایی از نظرات این دو بزرگوار را در راستای تکمیل این متن می آوریم. و در صورتی که سایر شما مخاطبین گرامی به ویژه از شهرهای سبزوار و نیشابور بازهم دراین زمینه دیدگاه های دیگری داشتید پذیرای حضور و نظر ارزشمند شما در بخش نظرات همین مطلب هستیم.
نظر آقای حسین آزاد :
عرض سلام و خسته نباشید خدمت دوستان و عزیزان گرامی در اسرارنامه.
خواستم در جواب دوست عزیزمان سامان که احتمالا نیشابوری هستند توضیحاتی عرض کنم که البته بخش اعظمش را شما بیان کردید! اما بنده هم متن خودم را کامل میگذارم …
دوست عزیز، سامان جان! باید به خدمت شما عرض کنم این که امام رضا را از شهر شما (نیشابور) عبور داده اند برای شما افتخارخاصی نیست و این که امام رضا را از شهر ما(سبزوار) عبور داده اند برای ما افتخار است.
چرا که مامون خود به مأمورش ابن ضحاک دستور می دهد که امام را از شهرهایی که دوستدارش هستند عبور ندهد. و اتفاقاً 3 تا شهر را نام میبرد و میگوید که مخصوصا از سه شهر کاشان، ری و سبزوار امام را عبور ندهید! چون مردم انها از شیعیان ابالحسن (ع) هستند! کارگردان سریال تلویزیونی ولایت عشق اقای فخیم زاده در زمان ساخت این اثر با استاد ما جناب “دکتر موسی الرضا امین الزارعین” درباره ی امام رضا گفتگویی میکند که دکتر در این گفتگو گوشزد میکند که در فیلمنامه تان حتما این مطلب را بیان کنید!
فخیم زاده بیان میکند که شما کتاب منبعتان را به ما بگویید ما این مطلب را وارد میکنیم. آن زمان بنده و چند تن دیگر از شاگردان ایشان جمع شدیم و ما را به خانه ی خود برد و از ما خواست که تمام فیش های ایشان را بررسی کنیم و آن فیشی را که در ان این مطلب را با سندش یادداشت کرده اند را بیابیم. ما هر چه گشتیم پیدا نکردیم و خود ایشان (دکترامین الزارعین) زمانی آْن را پیدا کردند و با کارگردان فیلم تماس گرفتند که فیلم برداری ان قسمت از فیلم نامه صورت پذیرفته و دیگر کار از کار گذشته بود!
نظر آقای ایمان : در مورد سوال اقای سامان باید بگم که اقا امام رضا علیه السلام وقتی حدیث سلسله الذهب را بیان کردند به خاطر اینکه اکثر مردم نیشابور سنی بودند و انها فقط برای استقبال از ولی عهد امده بودند که امام رضا علیه السلام خواستند با این حدیث بفهمانند که اولا حق را از انها گرفته اند دوم اینکه مردم را اگاه کنند که اصل اسلام شیعه است
التوحید – الشیخ الصدوق – ص 25
وقتی امام رضا علیه السلام به نیشابور رسیده و خواستند که از آنجا به سوی مامون بروند اهل حدیث دور ایشان گرد آمده و عرض کردند : ای فرزند رسول خدا ، از اینجا می روی و به ما حدیثی نمی گویی تا به وسیله شما از آن حدیث استفاده ببریم؟ حضرت در عماره( کجاوه شتر) نشسته بودند . پس سر خود را بیرون آورده و فرمودند از پدرم موسی بن جعفر شنیدم که می گفت : از پدرم جعفر بن محمد شنیدم که می گفت : از پدرم محمد بن علی شنیدم که می گفت : از پدرم علی بن الحسین شنیدم که می گفت : از پدرم حسین بن علی بن أبی طالب شنیدم که می گفت : از پدرم امیر مومنان شنیدم که می گفت : از رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم شنیدم که می گفت : از جبرئیل شنیدم که می گفت : از خداوند جل جلاله شنیدم که می فرمود : لا اله الا الله دژ مستحکم من است . پس هرکس که داخل آن شود از عذاب من ایمن است . پس وقتی که قافله به راه افتاد ، ما را صدا زده فرمودند البته ( این مطلب و ایمنی از عذاب) با شرائط خودش است . ومن هم از شرائط آن هستم .
مصنف این کتاب ( شیخ صدوق) می گوید : از شروط ایمنی از عذاب اقرار به این است که امام رضا علیه السلام ، امام است از طرف خداوند بر بندگانش و اطاعت او بر ایشان لازم است.
می بینیم که در این حدیث که امام معصوم از پدران خود نقل کرده هدفی داشته امیدوارم ما هدف را درک کنیم و از رهروانشان باشیم
در ضمن در نظر سفر امام هشتم نکتهدر خط 24
(((شهرهای دیگری که برای مسیر امام رضا در ایران نام برده اند عبارتند از فارس ، کرمان ، یزد ، طبس ، نیشابور ، طوس و مرو. در برخی منابع تاریخی دیگر سفرامام هشتم (ع) از مسیری دیگر یعنی از سمت اصفهان ، قم ، سمنان ، دامغان ، بیهق ، نیشابور و طوس بیان شده است .(منبع۱) ، (منبع۲) ، (منبع۳) اما به نظر می رسد مسیر دوم از صحت برخوردار نباشد. چرا که وجود دو شهر قم و بیهق (سبزوارامروزی) که هردو در طول تاریخ اسلام از پایگاه های اصلی و مهم شیعیان ایران بوده اند(منبع۱) ، (منبع۲) و مأمونیان به شدت از قیام و تحریک مردم این شهرها پس از دیدار با امام زمانشان بیم داشته اند لذا همین ترس از مردم غیرتمند سبزوار و قم باعث می شده مأموران حکومت عباسی این مسیر را برای سفر امام رضا(ع) انتخاب نکنند.)))
توهم صنعتی سبزوار
سبزوار یک کارخانه سیمان در روداب داره ان 115 کیلومتر فاصله بقیه در شهرستانهای جدید
(((های صنعتی ومعدنی سبزوار ، ضامن توسعه حمل و نقل استان خراسان رضوی
های صنعتی ومعدنی سبزوار ، ضامن توسعه حمل و نقل استان خراسان رضوی
خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران (ایرنا) اخیراً با انتشار گزارشی مفصل ، به نقش محوری استان خراسان رضوی در حمل ونقل داخلی و ترانزیتی کشور پرداخته است.
در این گزارش جامع ، نویسنده به صورتی موشکافانه ، عوامل گسترش صنعت حمل و نقل در استان خراسان رضوی را برشمرده است که در میان عوامل نام برده وجود کارخانه سیمان سبزوار (منبع) با نام سابق سیمان لار ، و نیز کارخانه سیمان جوین(منبع) که به لحاظ جغرافیایی در شهرستان جغتای در شمال خطه سربداران ، قرار دارد ، از جمله صنایع مهم مادر در استان خراسان رضوی محسوب شده اند که حمل ونقل محصولات این کارخانه ها به دیگر نقاط خراسان و ایران و حتی صدور آنها به خارج از کشور ، موجبات گسترش حمل و نقل داخلی و ترانزیتی کشور را فراهم آورده است.
گزارش مورد ذکر در کنار توجه به صنایع مادر در منطقه سبزوار ، از صنایع با اهمیت دیگری نظیر پالایشگاه گاز خانگیران در شهرستان سرخس ، کارخانه ایران خودرو خراسان در شهرستان مشهد و تحت مالکیت صنعتی مشهدمقدس (منبع)، کارخانه فولاد در شهرستان نیشابور ، کارخانه سیمان زاوه و کارخانه سیمان مشهد نیز نام برده است.
همچنین علاوه وجود کارخانجات صنعتی در شهرستان های مشهد ، سبزوار ، جوین ، سرخس ، نیشابور ، زاوه و … وجود برخی توانمندی های معدنی در استان خراسان رضوی نیز مورد اشاره قرار گرفته وگفته شده است : «خرسان رضوی همچنین معادن بسیار غنی در بسیاری از شهرستانها دارد که از جمله آنها سنگ آهن سنگان خواف، سنگ گچ رباط سفید، خاک صنعتی در شهرهای سبزوار و گناباد است».
برای مطالعه متن کامل این گزارش ایرنا به پیوند زیر مراجعه نمایید :
نگاهی به نقش محوری خراسان رضوی در حمل و نقل داخلی وترانزیتی کشور
گفتنی است سبزوار در حال حاضر قطب تولید سیمان در خراسان رضوی و در کل منطقه شمال شرق کشور است.(منبع1)(منبع2)
این درحالی است که تا حدود یک دهه گذشته صنعت سبزوار بسیار ضعیف بود و حتی دراستان خراسان رضوی نیز هیچ حرفی برای گفتن نداشت.
((((((((((((((((((لیکن در چندسال اخیر با همت و تلاش ضربتی مردم ومسوولان و نمایندگان کوشای خطه سربداران ، به تدریج تمام زمینه های لازم برای رشدصنعتی این شهرستان فراهم شد به طوری که سبزوار اینک به راحتی توان رقابت با سایر قطب های صنعتی خراسان رضوی را به دست آورده است)))))))))))))))).
وجود فرودگاه بین المللی ، دانشگاه های معتبر و شناخته شده ملی ، عبور آزادراه حرم تاحرم از محدوده شهر سبزوار ، تأسیس منطقه ویژه اقتصادی و … از جمله زیرساخت های منحصر به فرد و کم نظیری است که به رشد و توسعه جهشی صنعت سبزوار یاری رسانده است.
تا ساعاتی دیگر ، در بخش کاغذ کاهی این وبسایت یادداشتی تحلیلی درخصوص وضعیت صنعت خراسان و به ویژه رشدو توسعه صنعتی سبزوار در مقطع کنونی منتشر خواهد شد.
سبزوار مهد هندبال بماند چطور با باخت در مقابل مشهد جالب کاپ در مشهد داده شد ولی بعد چند وقت فدراسیون دستور امد
رییس سازمان تیمهای ملی هندبال:سرمربی?تیم?ملی?به?خاطرسبزواری‌هاتغییرکرد نویسنده : هدیه خطیبی
«غیرمنطقی‌ترین پرونده ورزشی کشور در کمیته انضباطی هندبال» این جمله را فرامرز می‌آبادی، رییس سازمان تیمهای ملی هندبال پس از استعفا از این سمت میگوید. او که کماکان رییس هیات اصفهان باقی مانده به دلیل دفاع از حق هندبال شهرش که متولی اصلی این رشته محسوب میشود، ساز جدایی از جلال کوزه‌گری رییس فدراسیون هندبال که چندی است بیش از همیشه مورد هجمه انتقاد قرار گرفته، کوک کرد. ماجرا از این قرار بود که لیگ برتر هندبال عملا با قهرمانی ثامن‌الحجج(ع) مشهد به پایان رسید و این تیم حتی جشن قهرمانی به پا کرد اما فدراسیون در رفتاری مشکوک کناره‌گیری سپاهانی‌ها را بهانه کرد تا تکلیف قهرمانی در کمیته انضباطی مشخص و احتمالا به تیم ثامن‌الحجج سبزوار برسد!
حذف سپاهان، بهانه قهرمانی سبزوار
امروز در حالی نشست کمیته انضباطی برگزار میشود که روز گذشته پرده از برخی واقعیت‌ها برداشته شد. می‌آبادی میگوید فدراسیون میخواهد سپاهان را که به خاطر عملکرد ضعیف داوران از لیگ کناره‌گیری کرده از جدول رقابت‌ها حذف کند.نکته قابل تامل این است که با حذف سپاهان از تیم ثامن‌الحجج مشهد چهار امتیاز(به دلیل دو باخت سپاهان به این تیم) و از تیم ثامن‌الحجج سبزوار دو امتیاز(به دلیل یک باخت سپاهان به این تیم) کسر خواهد شد. به این ترتیب احتمالا هدف مورد نظر فدراسیون محقق و تیم سبزوار با 26 امتیاز قهرمان و تیم مشهدی با 24 امتیاز به رده دوم نزول پیدا میکنند، چرا در حال حاضر هر دو تیم 28 امتیازی هستند و مشهد به دلیل تفاضل گل بیشتر در صدر قرار گرفته است.
عوامل فدراسیون به دنبال تغییر نتیجه؟!
اما از منابع غیررسمی هم خبر میرسد که برخی عوامل فدراسیون در هنگام بازی همان زمان هفته پایانی لیگ به دقت نتیجه پیکار دو مدعی جام را رصد میکردند و حتی در اتفاقی غیرورزشی به داوران و ناظران بازی ثامن‌الحجج سبزوار خط داده شده که اختلاف گل این تیم بالا برود و از طرف دیگر به داوران بازی ثامن‌الحجج مشهد گفته شده جلوی پیروزی این تیم را بگیرند که البته این شایعه تایید نشده و با مقاومت داوران شریف هندبال کشور همراه بود و در نهایت نتیجه واقعی و البته برخلاف خواسته بعضی‌ها رقم خورده است.
خوشخدمتی به سبزوار
با سرمربیگری رافائل!
نکته دیگر به جلسه روز 28دی فدراسیون با حضور علیرضا حبیبی سرمربی ثامن‌الحجج مشهد به عنوان نماینده مربیان، فرامرز می‌آبادی رییس سازمان لیگ تیمهای ملی، خسرو نصیری، سلیمی رییس کمیته مربیان و کوزه‌گری که البته رسانه‌ای نشد، بازمی‌گردد. در این نشست تصمیم گرفته میشود تا علیرضا حبیبی به عنوان سرمربی تیم ملی بزرگسالان معرفی شود و خود وی پیشنهاد میدهد تا از رافائل سرمربی اسپانیایی ثامن‌الحجج به عنوان مشاور استفاده کند اما در حین ناباوری بعد از چند روز خبر از توافق اولیه فدراسیون با رافائل برای سرمربیگری تیم ملی میرسد و کوزه‌گری اعلام میکند به دلیل مشکلات مالی باید از این فرصت استفاده کنیم چرا که مبلغ قرارداد رافائل را موسسه ثامن‌الحجج سبزوار میدهد. حبیبی در این‌باره به«گل» گفت:«حتی معرفی کادر فنی هم به عهده خود من بود، نمیدانم چرا بدون نشست دوباره یا اطلاع‌رسانی به یک‌باره تصمیمات گرفته شده لغو و موضوع به صورت دیگری عنوان شد. فدراسیون به صورت ویژه کار کرد!»
رافائل برای فدراسیون تصمیم میگیرد!
می‌آبادی رییس مستعفی سازمان تیمهای ملی هندبال به«گل» گفت:«سه ماه قبل به شرط همکاری به فدراسیون آمدم اما فدراسیون با من همکاری نکرد! حالا هم به خاطر منافع استانم که قصد نابودی هندبالش را با تناقض‌گویی دارند، کنار می‌روم. البته حتی در سازمان تیمهای ملی هم نمی‌توانستم نقشم را ایفا کنم.»
وی تاکید کرد:«برخی مسایل را نمیشود به زبان آورد اما برخی مناسبات برایم روشن نیست. در جلسه‌ای که رسانه‌ای نشد، حبیبی سرمربی تیم ملی شد اما به یک‌باره اسم رافائل در راس تیم ملی مطرح شد. متاسفانه هندبال برخلاف بسکتبال که با اقتدار بچیروویچ را در تیم ملی و باشگاه مهرام دارد و به هیچیک باج نمیدهد، بله‌چشم‌گوی سرمربی خارجی شده است و این به دلیل ضعف مدیریتی ما در فدراسیون است.»
وی افزود:«از همان ابتدا با تشکیل کمیته فنی مخالف بودم چرا که اگر قرار به استقلال سازمان تیمهای ملی است نباید اعضای دیگری بالاتر از مشاور قدرت تصمیم‌گیری داشته باشند. به جای اینکه فدراسیون برای رافائل تعیین تکلیف کند او خط‌مشی انتخاب کرده و این امری عجیب است. چرا او باید بگوید سه هفته در ایران و یک هفته در اسپانیا هستم و تمام بازیکنان را خودم انتخاب میکنم!»
اغماض فدراسیون با قهرمانی ثامن!
می‌آبادی با اشاره به قهرمانی تیم ثامن‌الحجج در لیگ برتر بانوان اضافه کرد:«چرا در آن رقابت‌ها موضوع حذف یا کمیته انضباطی تیمهای کرمان، فیروزآباد و شهرداری تبریز که از پیکارهای هفته پایانی کناره‌گیری کردند، مطرح نشد. ما علتش را میدانیم چرا که ثامن به قهرمانی رسیده بود، دیگر مشکلی در بین نبود!»
وی اظهارنظر سرمربی سبزوار که گفته منتظر حذف سپاهان هستیم تا جشن قهرمانی به‌پا کنیم را جالب توجه عنوان کرد!:«نباید به خاطر کمک مالی یک باشگاه که البته دستش هم درد نکند اصول منطقی را زیر سوال ببریم.»
جوین در 75 کیلومتری سبزوار چند سالی شهرستان شده حالا کسانی تا دیروز از دیگران مایه می گذاشته اند چطور قبول نمی کنند-بابا فولاد هنوز ساخته نشده و دیگر در شهرستان دیگر دست بردارید(چطور زبرخانی کمتر20 کیلومتر فاصله هنوز خبری نیست اگر باشه فرقی نداره ای تمام شد نمی گذارند ………
دوشنبه ۱۰ مهر ۱۳۹۱ ساعت ۰۱:۳۴
۹
این برای چندمین بار است که نماینده مردم سبزوار از اصطلاح فولاد جوین استفاده می کند حال آن که نام این کارخانه فولاد سبزوار می باشد.
روز گذشته علی سبحانی فر از نهایی شدن قرارداد کارخانه فولاد جوین از طریق فاینانس با کشور چین خبر داد.
این برای چندمین بار است که نماینده مردم سبزوار از اصطلاح فولاد جوین استفاده می کند حال آن که نام این کارخانه فولاد سبزوار می باشد.
امید است آقای سبحانی فر که خود را نماینده تمامی مناطق سبزوار بزرگ می دانند در عنوان نمودن نام این کارخانه دقت بیشتری داشته باشند.
(((
مشکلات پزشکی به صدا سیما کشیده شد-حالا صحبتهای کسی که دنبال رای هست و نزدیک انتخابات برای هم دیگه معلوم استناد می کنند
(((وجود مشکلاتی در وضعیت درمانی بیمارستان زنان و زایمان شهیدان مبینی سبزوار باعث شد گروه خبری گزارش ۵ بدون اطلاع مسئولان دانشگاه علوم پزشکی سبزوار برای تهیه گزارش راهی سبزوار شوند.
به گزارش صبح سبزوار، مسئولان دانشگاه علوم پزشکی سبزوار که از حضور این گروه خبری به سرپرستی آرمین رهبر در بیمارستان مبینی نگران شده بودند در ابتدا از تهیه گزارش ممانعت کردند و در نهایت با تهیه گزارش موافقت کردند.
گفتنی است ظرفیت کم بیمارستان مبینی سبزوار که برای جمعیت سبزوار در اواخر دهه۶۰ به بهره برداری رسیده بود، کمبود پرسنل درمانی از علل بروز مشکلات در این بیمارستان است که باعث گلایه برخی شهروندان از آن شده است.
کمبود پزشک عمومی در شهرستانی مدعی 20 سال دانشکده داره
(((
کمبود پزشک و داروخانه درتوحید شهر سبزوار
رئیس مرکز بهداشت سبزوار در خصوص نحوه ارائه خدمات درمانی و بهداشتی در منطقه توحیدشهر گفت: با اجرای طرح پزشک خانواده شهری مشکلات بهداشتی و درمانی مردم مرتفع میشود.
محمدرضا شگرف‌نخعی در جمع خبرنگاران در رابطه با مشکل کمبود پزشک و داروخانه در منطقه توحید شهر سبزوار اظهار داشت: این حق مردم ساکن در منطقه توحید شهر است تا از امکانات و خدمات درمانی و بهداشتی مشابه داخل شهرستان بهره‌مند شوند؛ داروخانه‌ها نیز توسط بخش خصوصی راهاندازی میشوند تا زمانی که عملاً پزشکی در این منطقه فعالیت درمانی نداشته باشد، داروخانه‌ها نیز رغبتی برای کار در توحید شهر ندارند.
معاون بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی سبزوار با بیان اینکه مرتفع ساختن مشکلات درمانی ـ بهداشتی ساکنین توحید شهر یکی از دغدغه‌های مهم دانشگاه است، اظهار داشت: مطرح شدن برنامه طرح پزشک خانواده شهری برای ما بسیار خوشایند بود چراکه با اجرای آن، امکان حل مناسب مشکلات فوق هم به خوبی فراهم شد.
نخعی با اشاره به اینکه زیرساختها، امکانات و مجوزهای لازم برای ارائه خدمات درمانی و بهداشتی در اختیار پزشکان در منطقه توحید شهر خواهد بود، خواستار گرایش و توجه بیشتر پزشکان به سمت این منطقه شد.
رئیس مرکز بهداشت سبزوار با اشاره به ورود 91 درصد جمعیت سبزوار به سامانه سلامت ایرانیان، عنوان کرد: این شهرستان از لحاظ تعداد افراد و انتخاب پزشک، بعد از گناباد در رتبه دوم در استان خراسان‌رضوی قرار دارد که بسترهای لازم برای اجرای آن در سبزوار آماده است و به محض اعلام نظر وزارتخانه و تأمین اعتبارات، مشکلی برای اجرای این برنامه در شهرستان وجود ندارد.
نخعی با اشاره به ثبت‌نام شهروندان سبزواری در سامانه پزشک خانواده یادآور شد: اگرشهروندی چنانچه تاکنون اقدامی برای ثبت نام و انتخاب پزشک خانواده خود نکرده است، با مراجعه به نزدیکترین مرکز بهداشتی، با همراه داشتن دفترچه بیمه هر چه سریعتر در این خصوص اقدام کنند.فارس
| بیشتر
اینها برخی از توهمات سبزواری بود بماند
1-وقتی مرکز امار ایران جمعیت سبزوار 100000 نفر کمتر از نیشابور اعلام کرد–ای ای جمعیت کاذب
2-وقتی جمعیت دانشجوی 2 شهرستان اختلاف کمی داره-بماند علوم تحقیقات حداقل 4 برابر دانشجو دکتری ارشد بیشتر از سبزوار داره -ای پردیس شده -ای حذف شده-ای …
به دوست و همشهری عزیزم یک دیدگاه متفاوت سلام و احترام عرض می کنم.
از اینکه به سرعت به دعوت بنده برای پایان دادن به جدال ناصحیح چندماهه ، بین سبزواری ها و نیشابوری ها در این سایت پاسخ مثبت دادید متشکرم.
انتظاری هم که می رفت همین بود. به هرحال هرچی باشه ما سبزواری هستیم و باید فرهنگ اصیل صلح جویانه و آیین قدیم فتوت و جوانمردی مردم این شهر رو به اثبات می رسوندیم.
من مطمئنم که دوستان نیشابوری هم بالاخره دست از جنگ و دعوا بر می دارن و به این دعوت برای صلح و آشتی پاسخ مثبت می دن چون انتظار میره مردم نیشابور هم که شهرشون در فاصله کمی از مشهدالرضا و دارالمومنین سبزوار قرار داره ، تحت تأثیر همین فرهنگ مراکز اصیل تشیع قرار گرفته باشه.
ضمنا دیدگاه متفاوت عزیز این رو هم خدمتت عرض کنم که این که شما از ادامه این بحث بچه گانه خسته شدید ، نشانه کم آوردن نیست بلکه نشانه بلوغ فکری و اندیشه ورزی شماست.
بحث بیهوده ، توسط انسان های بیهوده انجام میشه.
مدت ها بود که یک حرف هایی که مطرح می شد ، فقط تکرار مکررات بود.
نیشابوری ها می گفتند سبزوار راه آهن نداره ، یا دانشگاه هاش به بزرگی و قدمت دانشگاه های تهران نیست ، یا رونق فروگاهش از فرودگاه مشهد کمتره و سبزواری ها می گفتند ده ها ساله که عقده داشتن فرودگاه حتی اگر شده با یک پرواز در هفته بر دل نیشابوری ها مونده ، دانشگاه های نیشابور ، هنوز به اون حد و اندازه نرسیدن که حتی حوزه برگزاری کنکور کارشناسی ارشد و دکترا باشن و بی فرهنگی و جنگ جویی و جنگ طلبی رفتار عادی مردم نیشابوره.
و هزاران حرف دیگه از این دست…
اما این بحث ها (چه درست و چه غلط) بالاخره باید یک جا تموم می شد.
و حالا ابتکار عمل در دستان من و شماست و همه مخطابان این صفحه دارند می بینند که بنده و شما پرچمدار صلح و پایان دادن به جنگ لفظی چند ماهه بین دو شهر همسایه هستیم که اصولا نمی بایست با هم درگیر باشند.
اما حالا که شما هم تصمیم دارید به جای ادامه به این بحث های بیهوده ، یک کار خلاقانه و سازنده انجام بدید و وبلاگی برای گفتن از سبزوار عزیز این ریشه فرهنگی خراسان تأسیس کنید ، من خودم اعلام آمادگی می کنم که حاضرم به شما کمک کنم و وبلاگی براتون درست کنم. چون کار چندان سختی نیست.
اگر دوست داشتید ، به وبلاگ من مراجعه کنید و از طریق بخش نظراتش شماره تلفن و مشخصاتی برای آشنایی بیشتر برای بنده ارسال کنید و اگر دوست داشتید که من براتون وبلاگی درست کنم از همون طریق به من اطلاع بدید.
از بقیه دوستانی که این صفحه رو مطالعه می کنند هم سپاسگزارم و دعوت می کنم که به مطالعه وبلاگ بنده تشریف بیارند.
ضمنا همینجا اعلام می کنم که وبلاگ گل زیره براساس اصول اخلاق رسانه ای فعالیت می کنه . نه با کسی جنگ داره و نه تصمیم داره که فعالیت جنجالی داشته باشه. به همین خاطر رسما اعلام می کنم که از میزبانی افراد بی سرو پا ، جنگجو و بی فرهنگ که با خوی وحشی گرانه خود عادت دارند هر فضایی رو به تنش بکشند ، معذوریم و رسما اعلام می کنم که نظرات اینگونه افراد در وبلاگ گل زیره تأیید نخواهد شد.
با این حال وبلاگ گل زیره با کمال افتخار ، پذیرای حضور و نظر ارزشمند همه شما دوستان فرهیخته ای که الآن این نظرات رو می خونید خواهد بود.
http://golezire.blogfa.com/
موفق باشید.
1-اولا از جمله((چون انتظار میره مردم نیشابور هم که شهرشون در فاصله کمی از مشهدالرضا و دارالمومنین سبزوار قرار داره ، تحت تأثیر همین فرهنگ مراکز اصیل تشیع قرار گرفته باشه.)))
در جواب: تشیع حرف توهم نمی خواهد موقعی امام حسین(ع) خیلی ها می دانستند امام حق ولی دنیا…. نگذاشت -نیشابور در جنگ تحمیلی تقریبا 2 برابر سبزوار شهید داره نه اسم دارالمومنین که بالغ بر 50 شهر دیگر دارند مدعی شوی یا با ان حکومت خائنین که مرکز سبزوار بوده سبزوار مهد تشیع است برای مطالعه بیشتر مهد تشیع ایران شمال ایران-ری-وچند شهر دیگر نه سبزوار
2-جمله((هنوز به اون حد و اندازه نرسیدن که حتی حوزه برگزاری کنکور کارشناسی ارشد و دکترا باشن)))
جواب:فراموش کردی همین امسال سبزواری در برف گیر کردن برای ازمون دکترا وقتی مگم متوهم هستید اینه
درباره صلح
دهه 80 دو شهر در رقابت برای مرکزیت فعال بودند ابتدا با…….در مجلس که رو شد بعد چون کم اوردن سبزواری ها با بستن اشوبگری
در همین ایام فقط نیشابوری ها قضیه مجلس رو کردن و با نامه نگاری سعی در مرکزیت داشتن
تا همین چند سال اخیر برخی با از دست دادن جمعیت چند کارخانه وکشاورزی(جوین-جغتای-خوشاب با 70-80 کیلومتری) و احتمال از دست دادن افتخار سربداران که حال با جدا شدن شهرستان داورزن در 80 کیلومتری سبزوار
به فکر چاره افتادن مگر با مرکزیت هم بخشهای سابق هم چند شهر دیگر کمبودهای سبزوار جبران کنند که مشکل انها نیشابور بود نیشابوری که اگر حسود بود مشهد سالیان درازی است هیچ مشکلی باهم ندارند
خلاصه شروع به نوشته های حساسیت بار اوردن غافل که سبزوار در حال حاضر با شهرستانها دیگر بماند با بخشهای اسبق خود نمی تواند رقابت کند تا اینجا همان اسرار سبزواری خسته شد و کسانی مثل متفاوت-گل زیره اغلب در نوشته های افراد متوهم واکس می زند غافل از اینکه یک فرودگاه با 4 پرواز فقط به تهران ورشکسته محسوب می شود نه حلوا کردن ان
جواد جان ما با شما دعوا و دشمنی نداریم و نشون هم دادیم که اهل دعوا نیستیم اما شما جنگ طلبی ، بی لیاقتی و بی فرهنگی نیشابوری خودتون رو به اثبات رسوندید.
دیگه سعی خواهم کرد مستقیما با شما صحبت نکنم چون خودخواهی ، تعصب و بی منطقی رو به نهایتش رسوندید.
خدا همه نیشابوری های خشک مغز رو شفا بده. بابا یک مرکز استان شدن این قدر ارزش نداره که شما دارید جنگ واختلاف با سبزوارو از 8 سال دفاع مقدس در مقابل عراق طولانی تر کنید.
خدا بهتون عقل و ایمان بده.
میگم ولی از یک چیزی خوشم میاد جواد خان خوب سعی می کنی با استدلال های صد تا به یک غاز خودت خط به خط نظرات ما رو جواب بدی.
البته خودتم حتما فهمیدی که کسی از جواب های بی منطق تو که شدت عصبانیتت توش مشخصه قانع نمیشه. پس حداقل اگر طرفدار صلح و پایان جنگ لفظی نیستی ، حداقل کمی به اعصابت مسلط باش.
یک سوال از اذهان عمومی مخاطبان وبسایت وزین کاشمری ها :
چرا مشکلات و مسائل مربوط به سبزوار در رسانه های محلی ، استانی و ملی به طور گسترده مطرح می شود اما در مورد نیشابور این اتفاق نمی افتد؟
مثلا در زمینه بهداشت و درمان چرا مرگ مادر باردار در بیمارستان سبزوار در شبکه استانی خراسان رضوی پیگیری میشه اما در نیشابور مرگ کودک 11 ماهه در اثر یک سرما خوردگی ساده که دو پزشک متخصص نیشابوری از تشخیص و درمان این بیماری عاجز بودند ، هیچ بازتابی در رسانه ها پیدا نمی کنه؟
دلایل زیادی وجود داره :
1- پخش شدن خبرها و گزارش های یک شهر از شبکه های پرمخاطب ملی یا استانی هم لیاقت می خواد.
الف ) همونطور که نیشابوری ها لیاقت نداشتن حق مردم بخش پرجمعیت زبرخان رو تا به امروز بگیرن و این بخش رو به یک شهرستان مستقل تبدیل کنند تا برای استان شدن شهرستان اقماری داشته باشند (شهرستان کردن بخش سرولایت و عشق آباد پیش کش)
ب) و نیز لیاقت نداشتن تنها قطار اختصاصی نیشابور در کشور رو حفظ کنن و همین چندماه قبل اسم نیشابور از ایستگاه قطار تهران حذف شد و به جاش اسم تربت حیدریه قرار گرفت و نیشابوری ها حالا باید به عنوان مسافران سر راهی (با بچه سرراهی اشتباه نشه) با بلیط گرون تر سوار قطار بشن و به تهران برن یا برگردن.
پ ) همونطور که نیشابور لیاقت نداشت جایگاه صنعتی خودش رو در استان خراسان رضوی حفظ کنه و در حال حاضر مشهد و چناران قطب های اول و دوم صنعتی استان هستن (تازه با وجود صنایع بخش زبرخان که هنوز از نیشابور جدا نشده)
ت ) همونطور که نیشابور لیاقت نداشت واحد علوم تحقیقات خراسان رو در همون حد حفظ کنه و از پارسال این واحد در نیشابور به پردیس تنزل درجه پیدا کرده
ث) همونطور که نیشابور عرضه نداشته تا به حال برای جوونای سرگردون این شهر حوزه کنکور کارشناسی ارشد باشه اما سبزوار سالهاست که حوزه کنکوره کارشناسی ارشده و جوونای سبزواری و شهرهای اطرافش در شهر و دیار خودشون بدون استرس زیاد کنکور رو ارائه می دن
ج) همونطور که نیشابور عرضه نداشته حوزه کنکور دکترا باشه اما سبزوار از سال 92 حوزه کنکور دکترا شده
چ) همونطور که نیشابور لیاقت نداشت از دهه 60 (همزمان با سبزوار) صاحب دانشگاه دولتی بشه و در حالی دانشگاه حکیم سبزواری حالا با 30 سال سابقه در سال 91 پردیس بین المللی خودش رو هم افتتاح کرد اما کل دانشگاه نیشابور تازه در سال 90 راه اندازی شد.
ح)همونطور که نیشابور با این همه ادعا تا الآن نه لیاقت داشته که دولت فرودگاهی در این شهر بسازه نه خود مردم این شهر با این همه عقده بی فرودگاهی تا به حال نتونستن مثل سبزواری ها برای خودشون فرودگاه بسازن
خ) همونطور که نیشابور با این همه ادعا تازه از سال 89 صاحب دانشکده علوم پزشکی شد در حالی که سبزوار و گناباد از دهه 60 دانشکده علوم پزشکی داشتند و از سال 87 دانشکده علوم پزشکیشان به دانشگاه ارتقاء یافت
د) همانطور که نیمچه دانشکده علوم پزشکی نیشابور هنوز در حدی نیست که رشته پزشکی داشته باشد ، اما دانشگاه علوم پزشکی سبزوار از چندسال قبل دانشکده پزشکی دارد و اولین گروه دانش آموختگان پزشکی این دانشگاه پارسال فارغ التحصیلیشان را جشن گرفتند
ذ) همانطور که در جدیدترین جدول ارزیابی دانشگاه های علوم پزشکی کشور دانشگاه علوم پزشکی سبزوار در ردیف 8 دانشگاه برتر تیپ 3 کشور قرار گرفت اما نیشابور از آخر رتبه دوم را آورد !!!!!! (حتی بعد از دانشکده علوم پزشکی تربت حیدریه که همزمان با نیشابور تأسیس شده است)
ر) همانطور که نیشابور لیاقت داشتن تیم های مطرح ورزشی در سطح کشور و حتی در سطح استان را ندارد و یک بار هم که خواست در این زمینه فعالیتی بکند و مثلا تیم پیام فوتبال خراسان را به نیشابور ببرد ، آنقدر ناشیانه عمل کردند که فقط طعنه و تحقیر نصیب نیشابور شد و رسانه های کشوری تیتر زدند : ((تیره روزی ورزش خراسان در نیشابور!))
ز) همانطور که الآن نیشابوری ها اینقدر خدا زده شده اند که از شدت نداشتن افتخارات قابل قبول ، مجبور شدند در زمینه های مختلف به ویژه جمعیتی ، اقتصادی ، کشاورزی ، صنعتی و … ریزه خوار بخش های خود باشند و با ارائه آمار تجمعی متعلق به همه بخش های این شهرستان ، دارند سعی می کنن افتخارات پوشالی و ناپایدار برای خود بسازن و …
ژ) و الی ما شاءالله …
به همه همین دلایل نیشابور حالا هم لیاقت آن را ندارد که آنتن پخش شبکه استانی خراسان یا شبکه های سراسری سیما به بیان و بررسی مسائل و مشکلات مردم این شهر اختصاص یابد.
حتی اگر مشکلی به دردناکی و در عین حال مضحکی مرگ نوزاد یازده ماهه در اثر بیماری سرماخوردگی! در اصلی ترین بیمارستان شهر نیشابور! زیر دست دو پزشک متخصص! پیش بیاید !!!
البته عدم انعکاس مشکلات نیشابور در رسانه های ملی دلایل دیگری هم دارد :
2- خبرنگاران نیشابور ترسو هستند. آنها جرأت ندارند جز گزارش های مورد پسند مسوولان چیز دیگری تهیه کنند و انتشار عمومی دهند.
3- در نیشابور چون عموم مردم این شهر با سبزوار احساس رقابت می کنند و می دانند نیشابور در همه شاخص های توسعه یافتگی از سبزوار عقب تر است ، از انتشار اخبار و گزارش هایی که وجهه نیشابور را در مقابل سبزوار بیشتر زیر سوال ببرد هراس دارد. به همین دلیل فضای اختناق و بایکوت خبری و رسانه ای در نیشابور ایجاد شده و تقریباً عمده رسالت رسانه های این شهر در نوشابه بازکنی و توهم پراکنی هرچه بیشتر برای نشابوریان محدود شده ا ست.
واضح ترین نمونه این نوشابه بازکنی همان رسوایی مشهور سایت روزنه نیشابور است که خبر منتشر شده در همه سایت های کشور را در مورد 10 استان جدید کشور که نامی از نیشابور در میان آنها نبود ، به صورتی ساده لوحانه تحریف کرد و از نیشابور چنان نوشت که اگر کسی نمی دانست فکر می کرد نیشابور از تهران هم تهران تر است !!!
اما بر خلاف نیشابور در شهر سبزوار فضای آزاد و پویای رسانه ای وجود دارد. در این شهر همه جور رسانه با همه جور رویکرد را می توان مشاهده کرد. از اسرارنامه گرفته که رویکرد تحلیلی مثبت به مسائل دارد تا سبزوار نیوز و سبزوارپیام که صرفا خبری هستند تا سلام سر بدار که صرفا انتقادی و تند است و چندین و چند سایت یا نشریه کاغذی دیگر شبیه اینها.
حالا روشن شد که پخش شدن یا نشدن مشکلات یک شهر در رسانه ملی یا استانی دلیل پرمشکل یا کم مشکل بودن آن شهر نیست. بلکه همان هم یک لیاقت می خواهد که باید ببینی اصحاب رسانه و خبرنگاران کدام شهر توانمندیشان در این زمینه بیشتر است که از بین 30 شهرستان یک استان بزرگ و پرجمعیت وقت به وقت بتوانند زمان برنامه های زنده و یا ضبطی صدا و سیمای خراسان را برای بازگو کردن مشکلات و مسائل مردم شهرشان به خود اختصاص دهند. لیاقتی که سبزوار دارد و نیشابور ندارد.
در توهمات نیشابوری ها همین بس که وقتی که بحث عقده فرودگاه نداشتن نیشابور می شود توجیه می کنند که چون نیشابور به مشهد نزدیک است (فاصله 110 کیلومتر) پس نیشابوری به فرودگاه نیاز ندارد و می تواند از فرودگاه مشهد استفاده کند. حال آنکه مشهد کلا یک شهرستان مستقل است.
اما وقتی بحث کارخانه می شود ، نیشابوری ها فاصله 100 کیلومتری سبزوار تا کارخانه سیمان روداب را زیاد می دانند.
بالاخره دم خروس را باور کنیم یا قسم حضرت عباس را .
100 کیلومتر فاصله بالاخره کم است یا زیاد است؟
در توهمات نیشابوری ها همین بس که وقتی بحث افتخارات تاریخی می شود ، عطار را که زادگاه او در کدکن تربت حیدریه بوده است نیشابوری می دانند ، اما دکتر شریعتی را که زادگاه او در روستای مزینان سبزوار بوده و تازه یک سال است داورزن شهرستان شده متعلق به سبزوار نمی دانند.
خنده دارتر آنکه دلیل نیشابوری ها برای نیشابوری بودن عطار این است که قبر عطار و سنگ قبرش در نیشابور است!!!
حالا درست است که نشابوریان کلا روحیه مرده پرستی دارند. همانطور که کمال الملک را تا وقتی زنده بود کور کردند و در کنج تنهایی وعزلت با غم کوری خود تنها گذاشتند و بعد از مرگ کمال الملک برایش مقبره ساختند چنان و چنین
اما بالاخره سنگ قبر که دلیل هویت افراد نیست.
عطار کدکنی است چه نیشابوری ها خوششان بیاید و چه نیاید.
اما شریعتی سبزواری است چون هنوز فرزندانش برای سخنرانی بیشتر از هر جای دیگری به دانشگاه حکیم سبزواری می آیند و در آنجا سبزوار را شهر زادگاه پدریشان یاد می کنند.
احسان شریعتی همین دو ماه قبل در سبزوار بود و بعد از سخنرانی در دانشگاه حکیم سبزواری از تندیس پدرش در میدان شریعتی سبزوار بازدید کرد.
ولو اینکه قبر دکتر شریعتی در تر کیه باشد.
مهم تعلق خاطر است.
مهم این است که دکتر شریعتی مشهد هم که رفت ، تهران هم که رفت ، لندن هم که رفت خود را یک مزینانی می دانست و کتاب کویر را نوشت.
و مهمتر آنکه در سندی مکتوب استاد محمدتقی شریعتی وقتی در ابتدای یکی از کتاب هایش خود را معرفی می کند ، از سبزواری بودنش یاد می کند و به شاگردی جدش نزد حکیم حاج ملاهادی سبزواری افتخار می نماید.
در مورد مسائل تاریخی همین کافی است که بدانیم تاریخ سراسر ننگ نیشابور (پایتختی حکومت های بیگانه نظیر سلجوقیان و صفاریان یا حکومت های مأمونی نظیر طاهریان) هرچه باشد افتخار نیست.
به همین دلیل است که نیشابوری ها با پی بردن به بی بتگی تاریخی و فرهنگی شهرشان به این فکر افتاده اند که با چسباندن خود به شیخ حسن جوری ، خود را در افتخار قیام سربداران شریک بدانند.
اما چه ساده لوحانه !!!
سبزوار 50 سال پایتخت سربداران بود و هیچ سند مکتوبی مبنی بر اینکه شیخ حسن جوری نیشابوری باشد نیست.
از همه مهمتر اگر طبق منطق خود نیشابوری ها فکر کنیم (که اینقدر مرده پرستند و سنگ قبر برایشان مهم است) سنگ قبر شیخ حسن جوری که در نیشابور واقع نشده! آرامگاه حسن جوری در فرومد شاهرود است. پس هیچ حق و هیچ ربطی بین نیشابور و سربداران نیست. جز اینکه در زمان پایتختی سبزوار بر حکومت سربداران (اولین حکومت شیعه دوازده ا مامی ایران) نیشابوری یکی از ولایات سبزوار بوده است.
نیشابور بیشتر مثل یک (دهات بی در و پیکر می مونه. آخه عمده وسعت و جمعیت شهر نیشابور هم در نتیجه اضافه کردن دهات های اطرافه.
نیشابوری ها از حرص اینکه حداقل در زمینه جمعیتی یک مقدار از سبزوار بیشتر باشن تا شعاع چند کلیومتر از غرب و شرق و جنوب و شمال هرچی قلعه بوده رو اومدن جزء شهر نیشابور حساب کردن.
اما سبزوار با ا ینکه روستاهای نزدیکی مثل خسروجرد و ابارش داره که اتوبوس های روتینش برای حمل ونقل مسافرا (البته متعلق به بخش خصوصی) هر یک ربع یک ربع به سبزوارمیان و برمی گردن ، و مردم سبزوار هم سبزی و صیفی جات تازه که می خوان مستقیماً سوار ماشین میشن ومیرن با فاصله 5 دقیقه (کمتر از فاصله شهرک توحید به سبزوار) از ابارش و خسروجرد سبزی و میوه تازه خریداری می کنن ، اما این دو روستا هنوز جزء شهر سبزوار محسوب نشدن ، چون برنامه فاز اول توسعه سبزوار ، گسترش به سمت مناطق شمالی است که داره به خوبی در محور سبزوار – توحید شهر انجام میشه.
اما شهر نیشابور به عنوان یک شهر بی در و پیکر و بی صاحب از هر طرف رسیده چهارته دهات رو بهش وصل کردن تازه با ا ین همه حقه و کلک جمعیت شهر نیشابور در سرشماری سال 90 فقط 8 هزارنفر از سبزوار بیشتر بود که فقط اگه سبزوار بیاد خسروجرد و ابارش از سمت غرب و ایزی از سمت شرق و دولت آباد رو از سمت جنوب به خودش الحاق کنه این تفاوت جمعیت جبران میشه و باز سبزوار جلو می افته.
اون 100 هزارنفر تفاوت در جمعیت شهرستان ها هم که نشانه بی عرضگی نیشابوری ها در مستقل کردن بخش های تابعه است.
چون حق مردم بخش بزرگ و پرجمعیتی مثل زبرخان این بود که سال ها قبل حتی قبل از جوین و جغتای شهرستان بشن و از فرمانداری و امکانات کامل اداری برخوردار باشن . اما الآن هنوز روی دست نیشابور موندن.
این یعنی بی عرضگی نیشابوری ها و سرانه پایین تر برخوردااری مردم نیشابور از امکانات اداری و سیاسی .
نیشابوری ها اینقدر در مقابل سبزوار احساس عقده و کمبود می دارن که حتی به گرون تر بودن قیمت ملک و زمین هم در سبزوار حسادت می کنن!
در حالی که خوب مسلمه شهرها هرچی با ارزش تر باشن و زمین ها هرچی با اهمیت تر باشه ، گرون تر میشه.
اما آیا اینم دیگه حسودی کردن داره؟
به حق چیزای ندیده و نشنیده !!
خودتون نگاه کنید یعنی واقعا عقده تا چه اندازه؟ این مطلبو همین چند روز قبل سایت معلوم الحال روزنه نیشابور منتشر کرده نظرات مخاطبانش هم خنده دار و خوندنیه :
چرا قیمت ملک و املاک در نیشابورنسبت به سبزوار مشهد تربت خیلی پایین تره؟
5357—0915:
چرا قیمت ملک و املاک در نیشابورنسبت به سبزوار مشهد تربت خیلی پایین تره؟
آیا موارد باعث کاهش سرمایه گذاری درشهرستان نیست؟
پیام روزنه – پنج شنبه 30 خرداد 1392 – پیام ها و پیامک های شما به روزنه 30009900097190 – تعداد بازدید: 371
« پیام روح ا… عظیمی نژاد،کاندیدای چهارمین دوره ی شورای شهر نیشابور
اداره ارشاد نیشابور 136 پایگاه اوقات فراغت را دایر کرد »
#1 عطف به: چرا قیمت ملک و املاک در نیشابورنسبت به سبزوار مشهد تربت خیلی پایین تره؟
محمدخان – پنج شنبه 30 خرداد 1392
اشتباه می کنی جانم از همه جا گرانتر
پاسخ (0)
#2 عطف به: چرا قیمت ملک و املاک در نیشابورنسبت به سبزوار مشهد تربت خیلی پایین تره؟
غلام – آدینه 31 خرداد 1392
همین پایینیشم برای ما بالاس
پاسخ (0)
#3 عطف به: چرا قیمت ملک و املاک در نیشابورنسبت به سبزوار مشهد تربت خیلی پایین تره؟
امین – آدینه 31 خرداد 1392
سلام.فرق عمده سبزواربااینجادراینه که اونا شهرشون روعمودی گسترش دادندولی ما20تاروستاروبه نیشابوراضافه کردیم طبیعتامناطق توسعه یافته شهرشون وکمبودزمین دراونجا افزایش قیمت داشته.بنده خودم اونجادانشجوهستم این اواخریک مجتمع تجاری12طبقه میخوان بسازن بابخش خصوصی قیمت اون خیابون بالاتراز4میلیون برای هرمترمربع فروش میره.باورکن مااینجاداریم حال میکنیم باارزونی .بایدقدرشو بدونیم.چه خبرباباشهری که مرکزاستان نشده نبایداینقدرگرون باشه
پاسخ (0)
#4 عطف به: چرا قیمت ملک و املاک در نیشابورنسبت به سبزوار مشهد تربت خیلی پایین تره؟
رضا – آدینه 31 خرداد 1392
سرمایه گزاری در ساختمان و زمین در شهری مانند سبزوار از سود کلانی برخوردار است به ویژه در سال اخیر
طبیعی است در چنین شرایطی سرمایه گزاران تمایل بیشتری برای تصاحب ملک و زمین دارند که این خود باعث افزایش قیمت و سود بیشتر میشود،در حالی که از سرمایه گزاری در بخش های تولیدی و کشاورزی کاسته میشود.
پاسخ (0)
#5 عطف به: چرا قیمت ملک و املاک در نیشابورنسبت به سبزوار مشهد تربت خیلی پایین تره؟
سلطانیان – آدینه 31 خرداد 1392
به قول دوستمون وسعت عرضی شهر نیشابور اضافه شده است و این باعث میشه میانگین نرخ در نیشابور پایین تر بیاد من چون در نیشابور و مشهد و سبزوار مشغول به ساخت و ساز هستم در سبزوار شهر به صورت عمودی در حال رشد است ولی در کل برای مثال نرخ زمین و خانه در خیابان های دارایی نیشابور و یا کاشفی سبزوار یکسان است .
پاسخ (0)
#6 عطف به: چرا قیمت ملک و املاک در نیشابورنسبت به سبزوار مشهد تربت خیلی پایین تره؟
mehdi – آدینه 31 خرداد 1392
واقعا که؟به چه چیزا گیر میدن بعضی ها.اینم حسودی کردن داره!
پاسخ (0)
#7 عطف به: چرا قیمت ملک و املاک در نیشابورنسبت به سبزوار مشهد تربت خیلی پایین تره؟
شادمهری – آدینه 31 خرداد 1392
اولا این که اصلا هم اینجوری نیست من که خودم دانشجو اونجام قیمت کرایه خونه تقریبا با نیشابور برابره.
دوما بالفرض هم درست باشه و قیمت ملک و املاک اونجا بالاتر باشه ،
خوب این کجا واسه شهر ما عیبه ؟از کی تاحالا ارزون بودن شده عیب؟
خودت می دونی که شهر نیشابور خیی باحال تره پس ارزون بودنش(بالفرض)نشان عیب دار بودنش نیست.
در مورد اون تعداد روستا که به نیشابور اضافه شدن باید بگم ما از قصد اضافه نکردیم که جمعیت شهرمون بره بالا بلکه بزرگ شده شهرمون باعث غرق این روستاها در داخل شهر شد.شما باید بدونید که تراکم جمعیتی نیشابور طبق آمار حدود 1.5برابر سبزواره.
پاسخ (0)
#8 عطف به: چرا قیمت ملک و املاک در نیشابورنسبت به سبزوار مشهد تربت خیلی پایین تره؟
فریبرز – آدینه 31 خرداد 1392
خب این خیلی هم خوبه
مگه هرچی مشهد داره حتما خوبه؟!!!
پاسخ (0)
#9 عطف به: چرا قیمت ملک و املاک در نیشابورنسبت به سبزوار مشهد تربت خیلی پایین تره؟
حمید – شنبه 01 تیر 1392
یکی از عوامل عقب ماندگی شهری هم پایین قیمت ملک چون عامل برای سرمایه گذاری است مثل در شهر سمنان با دارا بودن بیابان های وسیع قیمت مالک حتی از تهران هم گران تر هست خود عاملی شده که تهرانی ها در اون شهر سرمایه گذاری کنند یا اتفاقی که مشهد دارد می افتد
پاسخ (0)
#10 عطف به: چرا قیمت ملک و املاک در نیشابورنسبت به سبزوار مشهد تربت خیلی پایین تره؟
امین – یک شنبه 02 تیر 1392
سلام.فقط امیدوارم حداقل درهمین قیمت هابمونه واین پیام بهانه برای گران شدن ملک درنیشابور نباشه.بیشترازاین واقعادیگه اتصاف نیست
پاسخ (0)
#11 عطف به: چرا قیمت ملک و املاک در نیشابورنسبت به سبزوار مشهد تربت خیلی پایین تره؟
رسول – یک شنبه 02 تیر 1392
با یک سیاست درست میشه این مشکل رو در نیشابور برطرف کرد. این دیگه چیزی نیست که بخوایم به خاطرش اینقدر غصه بخوریم و اسم سبزوارو تو سایتمون بیاریم که باز بعدا از همین جا هم سبزواری ها سوءاستفاده کنن.
گرون تر بودن هرچیزی یکی از نشانه های ارزشمندیشه.
در جهان هم جدول های رتبه بندی ای هر از گاهی منتشر میشه که شهرهای گران جهان رو به ترتیب معرفی می کنن. اکثر شهرهای گران شهرهای توسعه یافته اروپایی و آمریکایی هستن.
البته اگر دنبال گرون تر شدن قیمت ملک در نیشابور هستیم باید طوری نباشه که رفاه مردم به خطر بیافته یعنی باید درآمد مردم هم همراهش افزایش پیدا کنه.
سیاستی که سبزواری ها از سال ها قبل به طور اگاهانه یا ناآگاهانه اجرا کردن اینه که دانشگاه های شهرشونو زیاد کردن اما به میزان پذیرش دانشجو خوابگاه نمی دن. در نتیجه دانشجوها میرن به سمت اجاره کردن ملک . این باعث میشه تقاضای ملک توی سبزوار بره بالا و در نتیجه قیمت هم بره بالا.
اما این بالا رفتن قیمت خیلی به خود سبزواری ها ضربه نمی زنه چون همونطور که گفتم اونا از روی همین دانشجوها که میرن اونجا اجاره میدن و از بقیه خدمات شهری استفاده می کنن پول در میارن.
یعنی دانشجوها از جاهای دیگه میرن سبزوار و پول می برن.
ولی ما در نیشابور تا وقتی درآمدهای مردمو افزایش ندادیم نباید دنبال گرون کردن قیمت ملک باشیم . ضمنا این حرکت ساخت دانشگاه های جدید در نیشابور خیلی خوبه و ما باید کاری کنیم که دانشجوهای غیربومی شهرمون زیاد بشن چون الآن دانشگاه هیا نیشابور بیشتر با دانشجوهای بومی و نهایتا از چندتا شهر نزدیک پرمیشه و این اون فایده نهایی رو به لحاظ اقتصادی برای ما نداره.
پاسخ (0)
#12 عطف به: چرا قیمت ملک و املاک در نیشابورنسبت به سبزوار مشهد تربت خیلی پایین تره؟
سامان – یک شنبه 02 تیر 1392
به امین اقا امین میشه بگی اون مجتمع 12 طبقه تجاری که میگی کجا میخان بسازن …بعدشم گیرم که چن نفر اشتباهی و از روی حساب کتاب غلط اومدن اونجا ساختن بعد کی میاد اونجا سرمایه گذاری کنه و اونجا مغازه بزنه اخه نه اون شهر توریستیه یا نه اون قدرم بزرگ نیستش که مردمش بیان اونجا سرمایه گذاری کنن… توقشم وکیش وتهران ومشهد هم مجتمع تجاری 12 طبقه به زور میزنن بعد بیان اونجا… بابا بازتوهم این شهر مجاور زده بالا ….
پاسخ (0)
#12.1 عطف به: عطف به: چرا قیمت ملک و املاک در نیشابورنسبت به سبزوار مشهد تربت خیلی پایین تره؟
farzad – سه شنبه 04 تیر 1392
azizam avalan dar behtar budane sabzevar ke jaye bahsi nist,sanian in mojtamae 12tabaghe dar khiabane 24metrie enghelab dare ehdas mishe
پاسخ (0)
#13 عطف به: چرا قیمت ملک و املاک در نیشابورنسبت به سبزوار مشهد تربت خیلی پایین تره؟
0551 – دوشنبه 03 تیر 1392
برید خدا را شکر کنید که خونه اینجا ارزونه جوونها می تونند به راحتی خونه کرایه کنند و ازدواج کنند در جایی که منزل گران است یعنی زندگی به سختی می گذرد یعنی مردم در رفاه نیستند من حاضرم یک خونه ویلایی ارزان در نیشابور داشته باشم ولی یک اپارتمان گران قیمت در سبزوار نداشته باشم
پاسخ (0)
#14 عطف به: چرا قیمت ملک و املاک در نیشابورنسبت به سبزوار مشهد تربت خیلی پایین تره؟
حمید – سه شنبه 04 تیر 1392
واقعا درنیشابور قیمت ملک وزمین رشدی نکرده
پاسخ (0)
#15 عطف به: چرا قیمت ملک و املاک در نیشابورنسبت به سبزوار مشهد تربت خیلی پایین تره؟
امین – چهارشنبه 05 تیر 1392
سلام.آقاسامان شمایه جوری حرف میزنی که انگارتقصیرکارمنم که اونجادارن مجتمع خفن میزنن مشهدیها.باورکن من خودم ازنزدیک دیدم پارچه نوشته ای که زده بودند.البته فرزادازسبزوارخودش اسم خیابون رودقیق گفته دیگه لازم نیست ماروضایع کنی اسم خیابون روبپرسی.شماخودت چندوقت دیگه ازدوستای نزدیکت متوجه میشی که من خالی نبستم.حتمایه چیزی هستش که اونجاماشین 500میلیونی وگذرموقت واینجوری سرمایه گذاری برای لوکس سازی هست.شماکه نبایدبیای گیربه مابدی
پاسخ (0)
#16 عطف به: چرا قیمت ملک و املاک در نیشابورنسبت به سبزوار مشهد تربت خیلی پایین تره؟
علی – چهارشنبه 05 تیر 1392
با سلام
اولا در نیشابور قیمت زمین مسکن اونقدرا پایین نیست!!
دوما ساخت سازها در نیشابور از سبزوار و شهرهای مجاور بیشتره
دلیل اونو میتونید تو آمار جمعیت شهر نیشابور تو سال 85 و 90 نگاه کنیدجمعیت خود شهر سبزوار که درسال 85 از نیشابور بیشتر بود در سال90 از نیشابور کمتر شده البته نیشابور و سبزوار هر دو از برخی مراکز استنهای کشور مثل بیرجند بجنورد ایلام بوشهر شهر کرد یاسوج جمعیت بیشتری دارند نیشابور و سبزوار باید مثل شهر کرد و یاسوج در کنار هم مرکز استان شوند حقشون حورده میشه کنار غولی به نام مشهد
پاسخ (0)
#17 عطف به: چرا قیمت ملک و املاک در نیشابورنسبت به سبزوار مشهد تربت خیلی پایین تره؟
سامان – چهارشنبه 05 تیر 1392
به امین
والله ما که از دوستای سبزواری پرسیدم جز خنده چیزی تحویلمون ندادن… این چه مجتمعی هستش که اونا هم خبر ندارن…
اخه کدوم احمقی همچین کاری میکنه ها؟
ما که بخیل نیستیم بزنن اقا بزنن 12 طبقه که نه 120طبقه بزنن حداقل کمی پیشرفت کنه بهرحال همسایه ای در حدو اندازه نیشابور داشتن واسه نیشابور بهتر از همسایه فقیر و عقب افتاده هستش…
پاسخ (0)
#18 عطف به: چرا قیمت ملک و املاک در نیشابورنسبت به سبزوار مشهد تربت خیلی پایین تره؟
سامان – چهارشنبه 05 تیر 1392
به امین
سلام. این حرف دوستم فواد که سبزواری هستش گفت. میگه اولا همچین چیزی وجود نداره دوما اگه حرفش باشه ساخته نمیشه سوما اگه ساخته بشه تو اون مجتمع تجاری مردم مگه برن اونجا واسه خرید وفروش گاووگوسفندو… .میگه مگه منطقه ازاد هستش یا شهر تجاری هستش یا… که بیان همچین کارایی بکنن…
میگه بشنو اما باور نکن…میگه باز معلوم نیس کدوم مسوولی واسه خود شیرینی باز دوباره سوتی داده…
پاسخ (0)
#19 عطف به: چرا قیمت ملک و املاک در نیشابورنسبت به سبزوار مشهد تربت خیلی پایین تره؟
سامان – چهارشنبه 05 تیر 1392
به فرزاد
میشه بگی تو کدوم زمینه ها شهرتون بهتره؟
از نظرموقعیت استراتژیکی .فرهنگ ,صنعت, کلاس اجتماعی, کلاس شهری, بافت شهری ,گردشگری, دانشگاهی, شهرت شهر,شهرت مشاهیر شهر, ابو هوا .جمعیت ,… از همه لحاظ نیشابور سرتره اینو هم شما خوب میدونین وهم ما وهم تمام ایران…
شک داشتی میتونی از بغل دستیت بپرسی البته اگه اونم تو باغ باشه…
پاسخ (0)
#20 عطف به: چرا قیمت ملک و املاک در نیشابورنسبت به سبزوار مشهد تربت خیلی پایین تره؟
رسول – پنج شنبه 06 تیر 1392
عقل حکم می کنه وقتی اطلاعات کافی در مورد یک موضوع نداریم حرف نزنیم.
من هم در مورد مجتمع تجاری 12 طبقه ای که دوستان می گن اطلاعی نداشتم به همین خاطر حرفی نزدم امادیدم بحث داغ شده یک جستجو تو گوگل کردم خیلی راحت پیدا شد.
آره درسته واقعا همچین بنایی قراره در سبزوار احداث بشه اما همشهریان نیشابوری یک کم دقتتونو ببرید بالا. قرار نیست هر 12 طبقه این ساختمون تجاری باشه.این ساختمان کاربری اداری و فرهنگی هم داره . از جمله قراره ساختمان اداره فرهنگی ورزشی شهرداری سبزوار بره اونجا
ضمنا اگه اون منطقه ویژه اقتصادی که چندساله تو سبزوار حرفش مطرح شده ، بالاخره تأسیس بشه ، این پتانسیلو ایجاد می کنه که یک برج دوازده طبقه که چه عرض کنم ؟ چند برج 12 طبقه کامل هم با کارکرد تجاری در سبزوار ساخته شه.
متأسفانه رویه اشتباه ما نیشابوری ها همیشه همینطوری بوده ، اولش وقتی دارن یک کاری می کنن ، اول باور نمی کنیم و دست به انکار و تمسخر می زنیم ، بعد وقتی کار از کار می گذره باورمون میشه و می بینیم شوخی شوخی جدی میشه اون موقع می شینیم به افسوس خوردن.
این رویه درست نیست اونا رو هم بیشتر حساس می کنیم. من چون پی بردم خط به خط نظرات و مطالب سایتامون همواره رصدمیشه ، نمی تونم الان چیز بیشتری بگم ، اما فقط بدونید که نیشابورم فرصت های زیادی داره فقط باید پیداشون بکنیم و به جای مسخره کردن تلاش دیگران ، خودمون رو توانمندی های خودمون کار کنیم.
پاسخ (0)
#21 عطف به: چرا قیمت ملک و املاک در نیشابورنسبت به سبزوار مشهد تربت خیلی پایین تره؟
شادمهری – پنج شنبه 06 تیر 1392
به امید خدا با شورای شهر دلسوزی که آوردیم وسط (خصوصا آقای صادقی ،صائب نیا ،هوشمند ،جدی ،همت آبادی و..) به این حرف ها پایان می دیم.
من مدتی پیش شنیده بودم که حدود یکسال پیش یکی از سرمایه داران نیشابوری که در تهران سکونت داره قصد ساختن مجتمع 22طبقه در نیشابور رو داشت(البته کاربری شو نمی دونم) اما به خاطر شورای شهر …که داشتیم مجوز نتونست بگیره و منصرف شد.
به این بهانه:شهر نیشابور هنوز به آن تراکم جمعیتی نرسیده که اینچنین برجهایی در آن ساخته شوند(جوری که خودش گفته بود).
وقتی این حرف ها رو میشنوی واقعا تاسف می خوری.
http://www.rovzane.com/blog/show/%DA%86%D8%B1%D8%A7-%D9%82%DB%8C%D9%85%D8%AA-%D9%85%D9%84%DA%A9-%D9%88-%D8%A7%D9%85%D9%84%D8%A7%DA%A9-%D8%AF%D8%B1-%D9%86%DB%8C%D8%B4%D8%A7%D8%A8%D9%88%D8%B1%D9%86%D8%B3%D8%A8%D8%AA-%D8%A8%D9%87-%D8%B3%D8%A8%D8%B2%D9%88%D8%A7%D8%B1-%D9%85%D8%B4%D9%87%D8%AF-%D8%AA%D8%B1%D8%A8%D8%AA-%D8%AE%DB%8C%D9%84%DB%8C-%D9%BE%D8%A7%DB%8C%DB%8C%D9%86-%D8%AA%D8%B1%D9%87.html
هر چند کار رسانه های نیشابور عمدتاً چاپلوسی و نوشابه باز کنی و توهم پراکنی بین مردم این شهر است ، اما گاه گاهی از دل مطالب همین وبسایت ها می توان پی به وضع وخیم و رنج های بزرگ مردم نیشابور برد.
از جمله این مطلب که در وبلاگ سرزمین بینالود منتشر شده است :
ضعف درمان ، رنجی در نیشابور
درد دل و پیام یک داغدیده را می خوانید : اوخر دی ماه بود که در بیمارستان حکیم نیشابور بیماری داشتیم- حالش وخیم شده بود و بیماری کلیوی داشت-با این وصف بعد از اینکه برای عیادت به بیمارستان رفتم و از شرایط با خبر شدم سوالات و ابهاماتی برایم پیش آمد و آن این بود که : چرا ایشان را با این حال در بخش بستری عمومی برده بودند! و چرا با وجود اینکه انتقال و خروج وی از بیمارستان توسط آمبولانس(جهت عزیمت به مشهد) منع شده بود او را روزی یکبار جهت دیالیز خون به بیمارستان دیگری می برند و یا اینکه چرا پزشک معالج ایشان مراقبت لازم را نداشته و در موعدهای مقرر به بیمارستان نیامده است؟ که البته بعدا جواب همه این سوالات را فهمیدم! . . . آری! در آن بیمارستان بخش آی سی یو محدود بود- بخش دیالیز نداشت- و کادر پزشکی نسبت به انبوه بیماران ضعیف و کم بود- تا اینکه این روزها گذشت و درنهایت فوت آن زنده یاد غمی سنگین که هنوز هم برایمان باور کردنی نیست بر دلمان باقی گذاشت
و اما این گفتار نه بابت انعکاس یک واقعه تلخ شخصی بلکه جهت یادآوری بابت ضعف بهداشت و درمان شهر نیشابور است که بی تاثیر در اینگونه حوادث نیست و صد البته دلایلی روشن دارد-از ۳۰۰ تخت بیمارستانی که در نیشابور کم داریم گرفته و اینکه بعد مجبور میشویم از بیمارستان ۹۶ تختتخوابی تا ۱۴۴ تخت استفاده کنیم! (۱) تا آن باند فرود امدادی که دو سال است در بیمارستان حکیم نیشابور افتتاح شد ولی هنوز هلکوپتر امداد ندارد و جان دها نفر را نجات نمی دهد!-و یا از نبود مراکزسوختگی و MRA هایی که در نیشابور نداریم و یا از همان CCU و ICU ها و دیالیزهایی که امروز در نیشابور کمبود آن حس میشود- و یا دهها نمونه دیگر که همه و همه گوشه ای از مشکلات هر نیشابوری است که آنرا اینگونه رنج می بریم و صدبار تاسف اینکه چرا و چرا برای جان انسان ها و سلامت مردم شهرمان اینگونه بی تفاوتیم؟ وسوال اینکه چرا با وجود محرومیت در حوزه بهداشت و درمان شهرستان در زمینی که باید بیمارستان جدید نیشابور احداث میشد مجتمع مسکونی ساختیم و امروز از نداشتن زمین نگرانیم؟ چرا وزارت بهداشت جهت ارتقای سطح خدمات و زیر ساخت های بهداشتی شهرستان بزرگ نیشابور کار چندانی نمی کند؟ و اینکه آیا صرفا ارتقای اداری شبکه بهداشت نیشابور به دانشکده (و نه آنهم به دانشگاه!) کافی بود؟ و براستی تا کی قرار است مردم این شهر وابسته به بیمارستانهای مشهد بوده و از ضعف خدمات و امکانات بهداشتی در شهرشان اینگونه رنج و غم و اندوه ببیند؟
——————————————————————————–
۱) نیشابور تنها دارای ۲ بیمارستان بنامهای ۲۲ بهمن و حکیم است که بیمارستان ۲۲ بهمن دارای ۱۷۴ تخت مصوب و ۱۸۱ تخت فعال و بیمارستان ۹۶ تختخوابی حکیم دارای ۱۲۸ تخت مصوب و ۱۴۴ تخت فعال میباشد(دانشکده علوم پزشکی نیشابور)
منبع :
http://www.neyshabur.blogfa.com/post/70
چی شد پس ؟
پنجشنبه صبح که من آخرین بار اینجا رو نگاه کردم فکر کردم این سریال دعواهای دو شهر همسایه هم دیگه داره به پایان می رسه و غصه دار شدم چون حسابی سرگرم می شدیم.
این اخرسرریها البته کسل کننده شده بود .مثل سریالای ایرانی که نصفش اب بندیه ، ولی پنجشنبه داشت آخرش شبیه این فیلم هندی ها میشد با یک پایان رمانتیک الان ولی وقتی سر زدم دیدم هالیوودی هالیوودی شده غیرقابل پیش بینی و اکشن
به خدا چه معرکه اید شما سبزواری ها و نیشابوری ها!!!
گذشته از شوخی من نظرم اینه که آقای جواد کار خوبی نمی کنه که اینقدر کینه توزانه دنبال ادامه جنگ و جدله
اما گل زیره هم انگار خیلی واقعا دنبال صلح کردن نبود.قبول دارم که گل زیره ابتکار عمل به خرج داد و حرف جنگو می خواست به صلح تبدیل کنه ولی خودش هدف خودشو ادامه نداد.
از اولم بیشتر انگار یک تعارف زده بود برای خالی نبودن عریضه که بعدا بگه ببینید ما خواستیم صلح کنیم اونا نخواستن اما احساس می کنم ته دلش می خواست که این روند ادامه داشته باشه.
به خصوص اونجا که گل زیره با تندی گفته آدم های وحشی رو به وبلاگش راه نمی ده و نظرات اونا رو تأیید نمی کنه یعنی کیه که نفهمه منظورش به آقای جواد بوده؟ حالا کی میاد همراه با پیام صلح و دوستی دو تا تیکه آبدارم به طرف مقابل بندازه؟
ولی کلا اگر هدف گل زیره هم برقراری صلح بود نمیشه که اول بزنی طرفو لت و پار کنی بعد با خاک که یکسان شد ، بیای بهش پیشنهاد صلح بدی.
یک جمله معروفی هست میگه گربه رو که به تنگنا بگیری به صورتت چنگ می ندازه.
البته به من ربطی نداره ولی یک جاهایی ندای درون آدم به صدا در میاد.به خصوص من که به دلیل علاقم به بحث های حقوقی تعریف اگر نباشه به راحتی تشخیص می دم که لحن ظاهری کلام چیه و پیام درونی چیه؟
به هرحال امیدوارم آقا جواد هم ابتکار عملی نشون بده و اجازه نده که مثل مهره ای باشه که براش نقشه می کشن و باهاش بازی می کنن
زبرخان نیشابور یکی از پرجمعیت ترین و صنعتی ترین بخش های کشور است که با جمعیت 65 هزارنفری خود دارای 3 نقطه شهری و 4 امام جمعه در این محدوده این بخش است.
به پشتوانه همین توانمندی ها مردم مظلوم بخش زبرخان سالهاست که برای شهرستان شدن لحظه شماری می کنند.
آن ها حق خود می دانند که مانند بسیاری از شهرستان های کوجک تر از خود که زمانی بخش بوده اند ، به شهرستان ارتقاء یابند و با برخورداری از یک فرمانداری مستقل از مجموعه امکانات اداری و سیاسی مستقل برخوردار باشند.
اما نیشابور تا به امروز توان آن را نداشته است که این آرزوی دیرینه مردم بخش زبرخان را تحقق بخشد.
برخی دیگر معتقدند نیشابور به دلیل وابستگی بسیار زیاد به بخش زبرخان ، اصلا تصمیم هم ندارد از شهرستان شدن زبرخان می ترسد چون به محض شهرستان شدن این بخش ، شاخص های صنعتی ، کشاورزی ، اقتصادی ، جمعیتی و … نیشابور شدیدا افت می کند.
اما مردم بخش زبرخان خواسته های خود را دارند. خواسته هایی که مدت هاست بر سر آن مانده و حتی اعتراض ها و تحصن هایی که کرده اند که البته رسانه های نیشابور به دلیل ترس از آبرو ریزی تلاش کرده اند خبرهای مربوط به اعتراض های مردم بخش زبرخان را انعکاس ندهند و نگذارند صدای آنان به مسوولان ارشد برسد ، لیکن بعضی وقت ها کار از کنترل نیشابوری ها خارج شده و برخی دیگر از رسانه های ملی کشور صدای مردم بخش زبرخان را شنیده و منعکس کرده اند.
نمونه ای از انعکاس جسته و گریخته اعتراض مردم بخش زبرخان نسبت به مدیریت ضعیف نیشابوری ها را می توان در روزنامه اعتماد چند سال قبل مورخ 10 / 12 / 84 مشاهده کرد :
مردم خروین نیشابور خواستار رسیدگی به مشکلات خود شدند
با تجمع مقابل مجلس
جمعی از مردم خروین و برجین نیشابور با تجمع مقابل مجلس از رییس جمهور خواستار رسیدگی به مشکلات خود شدند. به گزارش فارس تجمع‌کنندگان که تعدادشان به ۵۰ نفر میرسد خواستار تبدیل شهر خروین به شهرستان، احداث جاده نیشابور به مشهد از طریق ارتفاعات بینالود، احداث فلکه جاده نیشابور به مشهد در وسط شهر خروین و بررسی و شناسایی تضییع کنندگان حقوق مردم این شهرستان هستند. تجمع‌کنندگان با حمل پلاکاردهایی حاوی اعتراض به فرماندار و نماینده نیشابور، خواستار ملاقات با غلامعلی حداد عادل رییس مجلس هستند. معترضان تاکید میکنند تا زمانی که به خواسته‌های ما رسیدگی نشود در مقابل مجلس می‌مانیم.
منبع : روزنامه اعتماد . شماره ۱۰۶۳ . ۱۰/۱۲/۸۴ . صفحه ۳ (ایران)
پی نوشت :
لازم به ذکر است که هم اکنون سال 1392 است و از سال 84 حدود 8 سال می گذرد.
در این مدت در دیگر مناطق خراسان رضوی از جمله در منطقه سبزوار بزرگ ، تربت حیدریه ، مشهد و … بخش های زیادی به شهرستان ارتقاء یافته اند.
نمونه بارز این موضوع در سبزوار بزرگ است که 4 شهرستان جدید ایجاد شده اند. (جوین ، جغتای ، خوشاب و داورزن)
همه این شهرستان ها از بخش زبرخان نیشابور کم جمعیت تر هستند. حتی جوین با جمعیت 51 هزارنفری بر اساس سرشماری سال 90 بیش از 10 هزارنفر کم جمعیت تر از زبرخان نیشابور است.
اما سبزوار به خوبی و به راحتی توانست بخش های تابعه خود را شهرستان کند تا از امکانات اداری و سیاسی بیشتری برخوردار شوند ، لیکن نیشابور هنوز از شهرستان کردن بخش زبرخان عاجز مانده است.
کاری که دیگر اگر همین امروز هم انجام بگیرد ، بسیار دیر است. اما باز حداقل آرزوی دیرینه مردم بخش زبرخان برآورده می شود.
به هرحال این همه تأخیر در شهرستان کردن زبرخان بی شک یا نشانه ناتوانی نیشابوری هاست یا نشانه که نمی توانند زبرخان را استان کنند ، یا نشانه احساس ضعف و وابستگی و روزی خواری نیشابوری ها از روی بخش های وابسته به خود است که در نتیجه نمی خواهند این بخش ها شهرستان شوند.
به هرحال هر کدام که باشد ، این ماجرا برای نیشابور مثل چوب دو سر طلاست.
هر دو حالت ضرر است و خدا می داند که نشابوریان بالاخره کی بر سر عقل می آیند و به جای سانسور ساده لوحانه اخبار اعتراضات و آشوب های درونی بخش زبرخان ، و تلاش برای پاک کردن صورت مسأله ، واقعاً خود مسأله را حل می کنند؟
از این به بعد هر اتفاقی که برای زبرخان بیافتد چه بخش باقی بماند چه به یک شهرستان ارتقاء یابد و چه حتی به دو شهرستان ، هیچ کدام امتیازی برای نیشابور نیست. بلکه مسأله زبرخان حالا دیگر فقط می تواند تبلوری از حالت های مختلف ناتوانی و عجز مدیریتی یک شهر پرادعا و توهم زده چون نیشابور باشد.
این ماجرا ، قابل توجه آقایان متوهم نیشابوری ، بد نیست به جای پیله کردن احمقانه به مشکلات شهرهای دیگر ، کمی هم به فکر اوضاع وخیم کسب و کار در نیشابور باشند.
بدتر آنکه از مطالعه این گزارش دردناک در می یابیم که فرهنگ پایین نیشابوری ها به گونه ای است که اصلا برای علم و تحصیلات ارزشی قائل نیستند. شاید به همین دلیل هم هست که در نیشابور خیلی دیر دانشگاه های مختلف تأسیس شد و الآن رتبه دانشگاهی نیشابور در خراسان و درکشور خیلی پایین است.
بخوانید :
ماجرای یک لیسانسیه بیکار در نیشابور !
شما یک لیسانسیه بیکار در نیشابور هستید، از نگاه تلخ و سرزنش‌آلود پدر و مادر به خودتان به عنوان یک «بیکار» عاصی شده‌اید، امکان ازدواج ندارید و در حال از دست دادن نامزدتان هستید…
شما یک لیسانسیه بیکار در نیشابور هستید، از نگاه تلخ و سرزنش‌آلود پدر و مادر به خودتان به عنوان یک «بیکار» عاصی شده‌اید، امکان ازدواج ندارید و در حال از دست دادن نامزدتان هستید، آقازاده هم نیستید که کسی سفارش‌تان را بکند، شبها کابوس میبینید، افسرده شده‌اید، فشار زندگی آنقدر بر شما سخت گرفته که مجبور می‌شوید خودتان را راضی کنید که «هر کاری» شد انجام بدهید که از این وضعیت نجات پیدا کنید، بیخیال پرستیژ و وجهه‌تان می‌شوید، راضی می‌شوید به هرکاری، حتی کارهای خدماتی، از دوست و آشنا می‌شنوید که آموزش و پرورش نیشابور نیرو میگیرد، می‌روید در سایت «پورتال جامع دولتی اطلاع‌رسانی نیشابور» در قسمت «استخدام نیروی خدماتی کار معین جهت واحدهای آموزشی خراسان رضوی».
با موس شرایط استخدام را مرور میکنید، همه شرایط را دارید، امید نازکی بر ته دلتان نقش می‌بندد، تا اینکه میرسید به بخش «مدرک»: مدرک تحصیلی مورد نیاز حداقل پنجم ابتدایی و حداکثر دیپلم خواهد بود، ناگهان با تبصره‌ای مواجه می‌شوید، وقتی می‌خوانیدش انگار یک سطل آب یخ یا داغ! بر سرتان خالی کرده‌اند: «مدارک بالاتر از مدارک اعلام شده ترتیب اثر داده نخواهد شد، و از پذیرفته‌شدگان تعهد محضری مبنی بر نداشتن مدرک بالاتر از دیپلم اخذ خواهد شد و در صورتی که احراز گردد، فرد مدرک بالاتر از دیپلم داشته است، در هر مرحله از جذب و اشتغال، قرارداد وی لغو خواهد شد، و خسارت وارده به دستگاه قابل پیگیری خواهد بود».
به نظر شما آن لیسانسیه بیکار نیشابوری چه باید کند؟ دروغ بگویید که دیپلمه و پنج ابتدایی است و «شغل خدماتی» به دست آورد که با ترس و لرز منتظر لو رفتن و برگرداندن همان حقوق بخور و نمیر خدماتی باشد؟ از خیر کار و استخدام بگذرد و همچنان در خانه پدری با نگاه‌های سرزنش‌آلود سر کند؟
این قانون عجیب بیش از هرچیزی شاید بوی «تحقیر» بدهد، وقتی یک لیسانسیه بیکار خودش را راضی میکند که هرکاری انجام دهد تا چرخ زندگی‌اش بچرخد، وقتی با این تبصره مواجه میشود در واقع دو بار تحقیر میشود، می‌فهمد که آن کوچک کردن خودش برای پذیرش یک شغل خدماتی هم کافی نیست و فایده‌ای برایش ندارد و چه تلخ است این تحقیر مضاعف!
حدس زدن پایان ماجرا شاید خیلی مشکل نباشد: دوست، پسرخاله، پسرعمو یا بچه محل آن لیسانسیه بیکار که دانشگاه نرفته است، لیسانس و حتی دیپلم ندارد، این شغل را در شهرستان کوچکی مثل نیشابور به دست می‌آورد و لیسانسیه بیکار قصه ما ممکن است به این فکر کند که کاش تا پنج ابتدایی بیشتر درس نمی‌خواند!
منبع : http://www.parsine.com/fa/news/68413/%D9%85%D8%A7%D8%AC%D8%B1%D8%A7%D9%8A-%D9%8A%D9%83-%D9%84%D9%8A%D8%B3%D8%A7%D9%86%D8%B3%D9%8A%D9%87-%D8%A8%D9%8A%D9%83%D8%A7%D8%B1-%D8%AF%D8%B1-%D9%86%D9%8A%D8%B4%D8%A7%D8%A8%D9%88%D8%B1-
متأسفانه وقتی نیشابوری ها خواستند از سبزوار تقلید کنند و به عرصه ورزش کشور وارد شوند ، چون ناشی و ناوارد بودند ، کاری کردند که به مسخره شدن ورزش خراسان در کل کشور منجر شد و نیشابوری ها آبروی ورزش خراسان را بردند :
این هم منبع :
اتفاقات عجیب برای تیم پیام پس از انتقال به نیشابور
سه شنبه ، ۱۲ مهر ۱۳۹۰ ، ۲۳:۱۹
کاپیتان تیم فوتبال پیام نیشابور گفت: در لرستان همه فوتبال خراسان را مسخره می کردند.
وحید فارغ در گفتوگو با خبرنگار ورزشی خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا) تصریح کرد: وقتی برای انجام بازی به استان لرستان رفته بودیم، شرایطی برای تیم به وجود آمد که حتی مسوولان حاضر در ورزشگاه به ما می‌خندیدند و فقط آبروی باشگاه و بازیکنان نبود که میرفت، بلکه در این اتفاقات فوتبال خراسان مسخره شد.
وی افزود: تیم برای بازی با اتوبوس راهی لرستان شد و ۲۳ ساعت در راه بویم و شب قبل از مسابقه به لرستان رسیدیم و حتی قبل از اعزام متوجه شدیم که عباس دهقانی سرمربی تیم استعفا داده و همراه ما نمی‌آید.
فارغ اظهار کرد: یک ساعت قبل از بازی خبردار شدیم که تنها برای ۱۱ نفر از بازیکنان کارت بازی صادر شده که دو نفر از آنها نیز دروازه‌بان بودند و شریف مربی تیم، برای ارنج تیم دچار مشکل شده بود.
وی تاکید کرد: این در حالی است که در بازی اول نیز همین مشکل وجود داشت و مسوولان تیم در فاصله دو هفته‌ای بین این دو بازی فرصت داشتند تا این مشکل که ظاهرا مشکل عمده‌ای هم نبود، برطرف کنند ولی متاسفانه این کار انجام نشده بود.
وی ادامه داد: روی نیمکت تیم تنها شریف و دو بازیکن شامل یک دروازه‌بان و یکی از بازیکنان تیم جوانان که در دقیقه ۶۰ وارد زمین شد، حاضر بودند؛ تیم ما امسال حتی یک سرپرست ندارد که هماهنگی‌ها را انجام دهد.
فارغ خاطرنشان کرد: قبل از شروع بازی نیز به دلیل نزدیکی رنگ لباس‌های دو تیم، ما می‌بایست لباس دوم خود را می‌پوشیدیم ولی از آنجایی که لباس دوم نداریم لباس‌های تمرین را به تن کردیم و با شورت‌های لباس اصلی و جوراب‌هایی که شریف در لرستان برایمان خریده بود، به زمین مسابقه رفتیم.
کاپیتان تیم پیام ادامه داد: از انتقال تیم به نیشابور تنها چیزی که دیده‌ایم تمرین و بازی بوده است. حداقل فصل پیش می‌دانستیم مسوولان تیم چه کسانی هستند که اعتراض کنیم ولی امسال نه سرپرستی داریم و نه مدیری که بخواهیم مشکلاتمان را بگوییم. بازیکنان غیربومی در نیشابور برای اسکان دچار مشکل هستند و با خواهش و التماس باید برای یک شب جا تهیه کنند.
وی تصریح کرد: اوضاع تیم روز به روز بدتر میشود و هیچکس پاسخگو نیست.
http://www.sportpress.ir/%D8%A2%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D9%86-%D8%AE%D8%A8%D8%B1%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%88%D8%B1%D8%B2%D8%B4%DB%8C/%D8%A7%D8%AA%D9%81%D8%A7%D9%82%D8%A7%D8%AA-%D8%B9%D8%AC%DB%8C%D8%A8-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%AA%DB%8C%D9%85-%D9%BE%DB%8C%D8%A7%D9%85-%D9%BE%D8%B3-%D8%A7%D8%B2-%D8%A7%D9%86%D8%AA%D9%82%D8%A7%D9%84-%D8%A8%D9%87-%D9%86%DB%8C%D8%B4%D8%A7%D8%A8%D9%88%D8%B1
چرا کسی به نظر من جواب نداد؟
به گل زیره
تو معلوم ادم متوهمی هستی چون قدرت تشخیص نداری که یک شهر برای اثبات خود با یورش به داشته های دیگران را از مشکلات شهری که حتی در تهران هست برات قابل فهم تشخیص نیست
تمام این مسائل مشکلات داخلی یک شهر در همه جا وجود داره ولی مانندجوان بیکار که سبزوار وضعیت بدتر-یا کنار نیامدن 4 شهر برای تاسیس شهرستان-ضعف درمان
1-در توهم صنعتی سبزواری ها به جای نشان دادن مزیت خود
الف)از سیمان بقیه شهرها مایه می گذارد که ربطی به سبزوار ندارد
ب)بدتر از ان با حقارت و نبود پتانسیل برای سرمایه گذار به بی تدبیری مدیران …..(
((((((((((((((((((((((
البته این بدان معنا نیست که استقرار هر نوع صنعتی ، با هر نوع هزینه و اقتضائاتی ، بتواند جامعه را به سمت توسعه پایدار سوق دهد. بلکه حتی ، ایجاد صنایعی که با شهر یا کشور محل استقرار سنخیت زیست محیطی ، فرهنگی ، مصرفی یا علمی نداشته باشند یا برای استقرار آن ها برنامه ریزی کافی و صحیح صورت نگرفته باشد ، در نهایت ممکن است به زیان های جبران ناپذیری منجر شوند.
لذا استقرار هر نوع صنعتی در مناطق مختلف باید حتماً با رعایت اصول خاص علمی ، اجتماعی و زیست محیطی انجام شود و همچنین برای حصول توسعه پایدار لازم است ، سایر زیرساخت های ضروری نیز فراهم آید وتنها به رشد خام صنعتی یک منطقه اکتفا نشود.
اگر با در نظر گرفتن همه شرایط پیش گفته ، صنایع متعددی در شهرها و نواحی گوناگون ایجاد شود، چرخ اقتصاد کشور به خوبی به جریان خواهد افتاد و توسعه پایدار را برای آن جامعه به ارمغان خواهدآورد.
پس از بیان این مقدمه کوتاه اگر نگاهی به نحوه رشد و استقرار صنایع در خراسان داشته باشیم ، در می یابیم رشد صنعتی در این استان در گذشته به شکلی کاملاً غیرعلمی ونامتوازن صورت گرفته بود که به موجب آن تنها دو شهرستان مشهد و نیشابور با تکیه به برخی مختصات طبیعی وجغرافیایی خود ، فرصت رشد صنعتی را به دست آورده بودند.
اما با توجه به تفاوت اساسی بین مفهوم رشد و مفهوم توسعه باید گفت این سرمایه گذاری های صنعتی عجولانه و بی (((((((((((((تدبیرانه که تا چند سال قبل عمدتاً توسط دولت صورت می گرفت هرچند به اشتغال شمار زیادی از جوانان این شهرها منجر شد ،لیکن عملاً به توسعه پایدار مشهد و نیشابور نیانجامید وحتی برخی زیان های زیست محیطی و خسارات جبران ناپذیر طبیعی را ایجاد کرد که در آینده نیز می توانند ، مانع توسعه صحیح این شهرها باشند.
البته شهر مشهد با اتکا به سایر توانمندی های خود ، از جمله وجود بارگاه سراسر خیر و برکت ثامن الحجج علی بن موسی الرضا (ع) به هرحال توانست مسیر توسعه مطلوب را بپیماید و امروز به معنای واقعی یک شهر مهم و اثرگذار در کشور محسوب شود.
اما متأسفانه رشد نامتوازن و بدون مطالعه کافی صنعت در نیشابور آسیب های جبران ناپذیری را بر پیکر توسعه این شهر عزیز خراسان وارد آورد.)))))
یا در مسئله مسیر حرکت امام فقط بغض حسادت نشان میدهد چون این راه ثبت شده
یا قضیه تیم ورزشی کاپ مشهد با رقابت برده حالا با……. با توشته فدراسیون بر می گرده
یا قضیه دکتر شریعتی وسربداران یورش به داشته های دیگران
((((
برای پی بردن به وضع وخیم صنعت و کشاورزی در نیشابور بد نیست به بخش هایی از یک گزارش که در روزنامه خراسان منتشر شده است مراجعه کنید :
اعتراض دامداران نیشابوری به وضعیت حمایت از دامپروری و قیمت خرید شیر
خرید شیر با قیمت اعلام شده ضمانت اجرایی ندارد
بهشتی پور دامدار و مدیرعامل اتحادیه دامداران شهرستان نیشابور در ابتدا از توجه روزنامه خراسان به مسائل و مشکلات دامپروری در سال جهاد اقتصادی شهرستان تشکر کرد و گفت: ((((در حال حاضر صنعت دامپروری در حال کماست)))) و چشم انتظار تصمیم گیری درست مسئولان کشور است. قبلا یارانه دولت در خصوص شیر به تولیدکنندگان محصولات لبنی پرداخت می شد و آن ها نیز سود خوبی از این مسئله بردند ولی از زمانی که بحث حذف یارانه شیرمطرح شده است نه تولیدکنندگان لبنی و نه دامدار و نه مصرف کننده این یارانه را دریافت نمی کنند و دولت تصمیم گرفت در مراکز استان ها قیمت تمام شده شیر مشخص و اعلام شود که به همین منظور جلسه ای در استانداری با حضور اعضای اتحادیه دامداران خراسان برگزار شد و ۵۲۰ تومان قیمت گذاری شد که هیچ گونه ضمانت اجرایی ندارد. وی افزود: چه کسی یا چه نهادی متعهد می شود این شیر را می خرد و چه کسی آن را مکلف می کند شیر را از دامدار بخرد. هم اکنون همه سرگردان هستند هم تولیدکننده و هم مصرف کننده.
وی تصریح کرد: اگر بخواهیم بخشی از مشکلات دامداران حل شود، باید یارانه شیر به دامدار برگشت کند.
قیمت تمام شده شیر در ابتدای سال ۵۸۳ تومان محاسبه شد نه ۵۲۰ تومان
بهشتی پور گفت ما برای به دست آوردن قیمت تمام شده هزینه های دامدار را محاسبه کردیم که درابتدای سال ۵۸۳ تومان و درحال حاضر بالای ۶۰۰ تومان می باشد در حالی که الان قیمت شیری که از ما می خرند ۴۵۰ تا ۴۸۰ تومان است این در حالی است که قیمت تمام شده شیر بسیار بالاتر از این میزان است.
وی با اشاره به تشکیل جلسه برای تعیین قیمت شیر در استانداری گفت: هنوز آنالیزی از قیمت تعیین شده شیر برای اتحادیه دامداران نیشابور ارسال و اعلام نشده است احتمالا مبنای قیمت را بر اساس استان های دیگر سنجیده اند چون تهران در همین حد اعلام کرده، آن ها هم این قیمت را تعیین کرده اند اگر تضمینی باشد که با این قیمت شیر را از ما بخرند، باز راضی کننده است ولی مشکل به این آسانی حل نمی شود و ما اعتقاد داریم دولت باید خرید شیر را به صورت تضمینی در دستور کار قرار دهد. یعنی اعلام کند یک کیلو شیر با قیمت پایه ۵۲۰ تومان از دامدار خریداری شود و جریمه و جوایزی نیز برای آن تعیین شود و اگر کارخانه یا کسی شیر را نخرید دولت خریداری کند. در این صورت می توان به بقای این صنعت امیدوار بود وگرنه باید تصمیمی دیگر گرفت.
همه دامداران با وضعیت موجود به فکر فروش دام های خود هستند
بهشتی پور گفت: اگر وضعیت قیمت گذاری به همین صورت ادامه پیدا کند بی گمان تا پایان سال بیشتر دامداران به فکر فروش دام های خود می افتند و صنعت دامداری کشور با مشکل مواجه می شود.
دامداران نیشابوری پرداخت یارانه در قالب کنسانتره را قبول ندارند
طاهری فر دامدار و مدیرعامل تعاونی دامداران قدمگاه گفت: ما این موضوع را در خصوص قیمت ها باید رعایت کنیم زیرا در صورتی که قیمت از سطحی بالاتر برود بازار فروش با مشکل مواجه خواهد شد و از طرفی به مصرف کننده فشار وارد می شود و بهترین روش این است که خرید تضمینی انجام شود و یارانه ای را که دولت می دهد اگر بخواهد به صورت کاهش قیمت در کنسانتره به دامدار بدهد اصلا دامدار این را قبول ندارد و اگر یارانه را به کارخانه تولید کنسانتره بدهد برای دامدار بدتر از حالتی است که یارانه به تولیدکننده لبنی پرداخت می شد.
دولت نباید حمایت خود را از صنعت شیر قطع کند
وی در بخش دیگری از سخنان خود گفت: بی گمان اگر دولت حمایت خود را از شیر بردارد به گفته وزیر بهداشت مصرف شیر کم خواهد شد و این امر در سلامت جامعه تاثیر منفی خواهد داشت.
به عبارت دیگر دامدار دام شیری خود را برای کشتار راهی کشتارگاه می کند و باید برای این موضوع به سرعت چاره جویی کرد.
وی با تاکید بر این که ما خواهان افزایش قیمت شیر نیستیم بلکه خواهان کاهش قیمت تمام شده شیر هستیم، گفت: دولت باید مواد اولیه دامداری ها مانند جو و ذرت و سبوس را به قیمت پایین در اختیار دامدار قرار دهد. دولت می تواند این محصولات را با قیمت مناسب از کشاورز خریداری کند و به قیمت مطلوب به دامدار تحویل دهد و از طریق تشکل های وابسته در اختیار دامداران قرار دهد. طاهری فر دامدار و کارشناس امور دامی گفت: وضعیت صنعت دامداری مانند دیگر صنایع کشور است و طی ۲۰ سال گذشته بارها دچار نوسان شده است.در حال حاضر اقتصاد دامداری دچار آسیب است و پایه های صنعت دامداری مستحکم نخواهد شد تا زمانی که پایه های اقتصاد در همه بخش های کشور درست شود.
وی افزود: اساس قیمت گذاری باید در بحث شیر کاملا مشخص شود آیا برمبنای هزینه های یک دامداری ۵۰ راسی یا ۱۰۰ راسی تعیین شده و یا به گونه ای دیگر قیمت گذاری شده است؟ بیشتر دامداری های ما ۵ تا ۲۰ راسی و به صورت سنتی است و هزینه های بالاتری نسبت به دامداری ۴۰ و ۵۰ راسی دارند علاوه بر آن هزینه های تولید محصولات آن ها از قیمت تمام شده بالاتر است. قیمت گذاری فعلی در خصوص یک دامداری ۱۰۰ راسی شاید مناسب باشد اما اگر این مسئله ادامه پیدا کند بسیاری از دامداری های ما حذف خواهد شد و بسیاری از شغل ها از بین خواهد رفت و صنایع لبنی کشور آسیب می بیند و ما در آن صورت باید محصولات لبنی را وارد کنیم.
با افزایش قیمت شیر مخالفیم
دهنوی دامدار و نایب رئیس اتحادیه دامداران نیشابور گفت: ما با هرگونه افزایش قیمت شیر مخالفیم به ویژه این که در چند روز اخیر شاهد افزایش بسیار زیاد قیمت جو هستیم. در صورتی که قیمت شیر دو ماه قبل تعیین شده است.
چند روز اخیر که قیمت شیر ۵۰۰ و ۵۵۰ تومان شد، در بازار فروخته نشد و به کارخانه ها بازگردانده شد. هادی دهنوی گفت: در بحث شیر در دامداری های بزرگ فعالیت واسطه ها بسیار کم رنگ است و در روستا در خصوص افرادی که یک یا دو دام دارند واسطه ها به دلیل میزان شیر کم و بنیه نداشتن مالی دامداران، مداخله می کنند که در مجموع ۲۰ درصد از دام داری ها را شامل می شود زیرا ۸۰ درصد شیر تولیدشده توسط کارخانه داران خریداری می شود.
از طرفی ۲۰ درصد شیر از دامداری های سنتی روستایی خریداری می شود که شیر به صورت واسطه به مبالغ کم خریداری و پس از جمع آوری حمل می شود ولی بیشتر دامداری های شهرستان نیشابور با کارخانه های بسیار بزرگ کشور کار می کنند و واسطه ها در خصوص دامداری های بزرگ نقش چندانی ندارند.
افزایش ناگهانی قیمت علوفه
وی در بخش دیگری از سخنان خود گفت: قیمت علوفه و دیگر مواد غذایی مورد نیاز دام از دو سال پیش چندین برابر شده است. از طرفی قیمت حامل های انرژی نیز چندین برابر شده است.
ولی این اتفاق در بخش فرآورده های تولیدی دامداران رخ نداده است. قیمت یک کیلو کنسانتره با قیمت یک کیلو شیر برابر است که این یک فاجعه است. در حال حاضر دامداری ها صبوری می کنند. برخی دامداران روستایی که یک یا دو رأس دام دارند نیز در حال فروش دام خود هستند.
وی افزود: قبل از این خانواده کوچک روستایی با یک یا دو دام روزی خود را تأمین می کردند اما امروزه آن ها هم به فکر فروش دام خود هستند زیرا صرفه اقتصادی ندارد و هر روز به تعداد خانواده های ضعیف جامعه اضافه می شود. با فروش دام های روستایی خیلی از شغل ها در جامعه از بین می رود و باید گفت صنعت دامداری کشور به مرحله بحرانی رسیده است. طاهری فر گفت: درست نیست که هزینه مصرف کننده را تولید کننده بدهد. مثلا شیر را با صرف هزینه ۶۰۰ تومانی تولید کند و به ۵۰۰ تومان به مصرف کننده بدهد، پس دولت چه حمایتی انجام می دهد. بنا به گفته بهشتی پور اگر دولت بحث عرضه و تقاضا را در بازار به درستی تنظیم کند و در این امور دخالت نکند و چتر حمایتی خود را بردارد بحث قیمت ها به جایگاه اصلی خود خواهد رسید. متأسفانه دامداری هایی که فقط با حمایت تسهیلات دولتی درست شده، به مرور زمان دچار مشکل شده اند. به گونه ای که پس از مدتی، به دلیل گرفتن وام های کلان و نداشتن قدرت پرداخت نابود می شوند.مصداق بارز آن را می توان با مراجعه به بانک کشاورزی و دریافت استعلام از وضعیت افراد دامدار و مرغدار که به علت بدهی های بالا املاک و دارایی هایشان در حال فروش و مصادره است، مشاهده کرد.
دولت یارانه شیر را به صورت تأمین نهاده به دامداری ها پرداخت کند
طاهری فر گفت: با توجه به این که ۸۰ درصد از دامداری های شهرستان عضو تعاونی ها و اتحادیه هستند، بر اساس تولید شیر به دامداری ها یارانه تعلق می گیرد و بر همین اساس باید به دام داران یارانه پرداخت و در قالب توزیع جو و علوفه و با نظارت و بازرسی های دقیق بین دام داران توزیع شود.
طاهری گفت: یکی از ضعف های اساسی در صنعت دامداری ما ضعف تشکل ها و تعاونی های موجود است که نتوانسته است همه دام داران را تحت حمایت و پوشش خود قرار دهد. باید این اتفاق مثبت هرچه سریع تر صورت بگیرد.دامداری که ۵ تا ۱۰درصد سود دارد، وام ۲۵ درصدی به درد وی نمی خورد و زمانی که قیمت ها در بازار نوسان دارد، ضربه اصلی را تولید کننده می خورد. لطفی یکی از دام داران نیشابور گفت: با توجه به این که بانک ها و صندوق های مالی و اعتباری به سپرده گذاران خود بیشترین سود را می دهند، دیگر تولید کننده حاضر نیست ریسک کند و از این رو در بخش دامپروری هزینه نمی کند.
قیمت شیر بر اساس قیمت نهاده ها تعیین شود
لطفی گفت: باید مهم ترین عامل در تعیین قیمت شیر، بحث قیمت نهاده ها و مواد غذایی مورد نیاز به ویژه جو در بازار باشد. زیرا قیمت علوفه و جو در بازار بسیار نوسان داشته است. شاید قیمت تعیین شده شیر در حال حاضر با توجه به قیمت جو و علوفه و کنسانتره مناسب باشد، ولی قیمت ها در بازار نوسان دارد و باید یک استاندارد درست و جامعی را برای این موضوع در نظر گرفت که بهترین آن قیمت دو کیلو جو است.
بحران در دامداری های سنتی
مهندس طاهری دامدار و کارشناس فنی اتحادیه دامداران نیشابور درباره وضعیت شیر در دامداری های سنتی گفت: از سال گذشته تاکنون با توجه به قیمت بالای نهاده های دامی و از طرفی ارزان بودن قیمت شیر بحران در دامداری های سنتی به اوج خود رسیده است زیرا این دامداری ها از محل فروش شیر و گوساله زندگی خود را می گذرانند این در حالی است که در سال قبل قیمت شیر تحویلی ۳۵۰ تومان بوده و اکنون تا قبل از مشخص شدن قیمت شیر از سوی مسئولان ۳۸۰ تومان است.
این در حالی است که قیمت تحویلی کنسانتره در سال گذشته ۳۸۰ و اکنون از ۳۹۰ تا ۴۲۰ تومان است و اکنون شیر تحویلی با کنسانتره برابر شده است و از طرفی پرداخت قیمت بقیه نهاده های دامی مانند پرس کاه، پرس یونجه، ذرت، دارو و هزینه های کارگری و حامل های انرژی و هزینه های حمل و نقل هزینه هایی است که باید دامدار بپردازد که نسبت به سال گذشته به صورت تصاعدی بالا رفته و در این زمینه دامدار سنتی بسیار آسیب پذیر شده است.
اختصاص مستقیم یارانه به دامداران
طاهری راه برون رفت از وضعیت موجود را پایداری صنعت دامداری به ویژه دامداری های سنتی در تقویت تشکل ها و تعاونی های مرتبط با دامپروری و صنعت شیر و تثبیت قیمت شیر برای مصرف کننده و تولیدکننده و در نهایت اختصاص مستقیم یارانه به دامداران بیان کرد و گفت: تا دیروز یارانه را کارخانه داران لبنی دریافت می کردند و امروز شنیده ایم که قرار است این یارانه به تولیدکنندگان خوراک دام اختصاص یابد که این طرحی اشتباه است.حضرتی دامدار ۸۰ راسی نیشابوری گفت: اگر یارانه به درستی به دامدار برسد در وضعیت دامداری بسیار تأثیرگذار است و معتقدیم تا دلال ها از سود جویی خود دست برندارند این وضعیت همچنان ادامه خواهد داشت.وی درباره اهمیت شیر به عنوان یک کالای حیاتی و ضروری در سبد غذایی مردم گفت: امروزه محصولات کشاورزی مانند میوه از سبد مصرف و غذایی مردم حذف شده است و کم کم مصرف شیر نیز به همین صورت از سبد غذایی حذف می شود و باید نمایندگان مجلس و دست اندرکاران اجرایی در این زمینه پاسخ گو باشند و ما به عنوان دامدار اعلام می کنیم توان تأمین گوشت و شیر کشور را داریم و این موضوع منوط به این است که نماینده اتحادیه و دامدار سنتی در کشور مشخص باشد و به صورت کاملا مستقل تصمیم بگیرد نه این که چند دامدار صنعتی تصمیم گیری کنند و دامدار بیچاره همه سختی ها را تحمل کند. آمادگی داریم با مسئولان به گفت و گو بنشینیم و سهم شهرستان در تولید شیر و گوشت برای کشور را مشخص کنیم تا ثابت کنیم که ما می توانیم.
منبع روزنامه خراسان
پاسخ به ندا
سلام ببخشید ندا خانم من متوجه نظر اول شما نشده بودم و الآن از روی این نظر دومی پی به نظر اولتون بردم.
شما نظر شخصی خودتونو بیان کردید و دیدگاهتون رودر مورد دو طرف سبزواری و نیشابوری این بحث مطرح کردید که به جای خودش قابل احترامه و چون نظر شخصی است به نظر نمی رسه پاسخ نیاز داشته باشه
اما چون خود شما دوست دارید پاسخی بشنوید عرض کنم خدمتتون :
1- اینکه گفتید هر روز می یاید اینجا واز مشاهده دعوای لفظی بین چند سبزواری و نیشابوری در این سایت مثل دیدن فیلم های هالیوودی یا هندی و ایرانی سرگرم می شید ، اصلا اخلاقی نیست و نشون میده خود شما هم چندان صلح طلب نیستید.
2- اولین نظری که من برای پایان دادن به این جنگ بچه گانه لفظی فرستادم رو خوندید؟ شما که می فرمایید حقوقدان هستید و معنای درونی کلمات رو می فهمید ، لطفا بگید کجای اون اولین نظرم طوری بود که بخوام به طرف نیشابوری توهین کرده باشم.
نظرات قبلی هرچی بود و اگر به قول شما طرف رو با خاک یکسان کرده بودم در پاسخ به اراجیف خود طرف مقابل بود ، اما در نظری که برای صلح فرستاده بودم من واقعا فکر نمی کنم جایی طوری حرف زده باشم که از موضع بالاتر سبزواری نسبت به نیشابوری حکایت کنه یا برای طرف نیشابوری توهین آمیز باشه.
شما دوباره یک مرتبه دیگه نظری رو که در تاریخ 6 تیر در ساعت 00:04 ارسال کردم و بعد یک دیدگاه متفاوت هم به استقبال از نظر من اومد رو با دقت بخونید بعد بگید که آیا هدفم پایان دادن به این بحث بی سرانجام بوده یا نه؟ضمنا اون پیامی هم که گفته بودم ، افراد وحشی و بی سرو پا رو به وبلاگ گل زیره راه نمی دم ونظراتشون رو تأیید نمی کنم ، مال پیام های بعدیه.
3- ضمنا شما هم خیلی بهتر از من حرف نزدید . من اگر گفتم آدم های وحشی و بی سروپا رو به وبلاگم راه نمی دم ، دقیقا اسمی از کسی نبردم تا هم به کسی توهین نشه و هم ذهن مخاطب آزاد باشه که خودش مصداق این حرفو پیدا کنه. اما شما از روی اقتضائات این بحث و از روی تفکر خودتون احساس کردید این حرف به جواد نیشابوری میاد که یک همچنین رفتارهایی رو از خودش نشون داده.
اما بعد خودتون یک مثالی زدید که وضع رو از این خرابتر کردید.شما گفتید گربه رو اگر به تنگنا بگیرید ، به صورتت چنگ می ندازه.
شما که می فرمایید معنای واژه ها رو می فهمید و به لحاظ حقوقی آگاهیتون خوبه ، بفرمایید به کار بردن همچنین مثالی برای یک انسان ، توهین نیست.
یعنی شما رسما جواد نیشابوری رو به گربه ضعیفی تشبیه کردید که در تنگنا افتاده و حالا داره چنگ می اندازه.
گربه هم که هر کار کنی حتی اگر خونگی و اهلی باشه باز هم ذاتا یک حیوون وحشی است.که از روی غریضه عمل می کنه نه عقل.
اگر با این دید سخت گیرانه به نظرات بقیه نگاه می کنید ، پس نظرات و گفته های خودتونم با همون دید مورد بررسی قرار بدید.
سلام از جوابی که دادید ممنونم اما من خانم نیستم. اینم که اسمم نداست منظورم ندای درونه . نه اون ندا که اسم یک خانم هاست.
حقوقدانم نیستم . من نگفتم حقوقدانم یا رشته حقوق خوندم بلکه گفتم علاقه مند هستم و بحث های حقوقی را اغلب دنبال می کنم.
ضمنا من شاید منظورمو خوب نتونستم برسونم من از بحث های شما در اینجا لذت نمی برم اما بالاخره سرگرم کننده است. من که این دعوا رو اینجا راه ننداختم از بس مدت هابود عنوان این مطلب جز پربازدیدکننده ترین مطالب ماه در سایت کاشمری ها بود ، کنجکاور شدم بیام ببینم چیه بعد دیگه هر روز می آمدم می خوندم
تازه از اینجا باز به سایت های دیگه توی سبزوار و نیشابور و بقیه مناطق هم راه پیدا کردم
من به نظرم کلا این بحث ها اینجا بی فایده است و دو طرفی که اینقدر در تمام ساعت های روز دارن وقتشونو برای نوشتن این مطالب که اخرم هیچ طرف قانع نمیشه هدر میدن ، دارن اشتباه محض می کنن
اما جای شکرش باقیه که بالاخره یک طرف بحث (گل زیره و یک دیدگاه متفاوت از سبزوار ) سرعقل اومدن و خواستن این بحثا رو تموم کنن. آره منم حرفمو پس می گیرم اولین پیامی که گل زیره در تاریخ 6 تیر برای صلح فرستاده بود ، واقعا صلح آمیز بود اما متأسفانه طرف نیشابوری از صلح استقبال نکرد.
با این حال من وقتی مثال گربه رو زدم یک مثال کاملا عادی و رایج رو به کار بردم و واقعا هدفم توهین به کسی نبود و همیشه میگن در مثل مناقشه نیست.
ضمنا گل زیره عزیز من به وبلاگ شما هم اومدم و فکر می کنم اونجا فضای خیلی خوبی فراهم شده و به نظر من داشتن وبلاگ هایی برای معرفی شهرهای سبزوار و نیشابور خیلی بهتر از دعوا کردن مردم دو شهر با همدیگه و به رخ کشیدن کمبوداست.
سلام ندای درون عزیز.
از لابه لای حرفاتون میشه حدس زد که شما کاشمری هستید. چون گفتید ، هر روز می دیدید که این مطلب جزء پربازدیدترین های این سایته و کنجکاو شدید که بیایید ببینید چیه ؟
پس شما باید یک کاشمری باشید که هر روز به سایت کاشمری ها سر می زدید.
حالا به هرحال فرقی نمی کنه کجایی باشید ، مهم اینه که کلیت حرفاتون درسته.
ضمناً بابت اینکه فکر کردم شما خانم هستید ، عذرخواهی می کنم . اما قبول کنید که حق داشتم اشتباه کنم. چون بر اساس عرف رایج کشور ما ، ندا اسم زنونه است و اگر همراهش نشانه ای وجود نداشته باشه ، همه فکر می کنن منظور یک اسم زنانه است.
به هرحال اون هم فرقی نمی کنه که هرکدوم از ما زن باشیم یا مرد. مهم اینه که استدلال درستی داشته باشیم و حرف همو بتونیم بفهمیم.
در مورد این بحث ها هم که اینجا بین دو طرف سبزواری و نیشابوری راه افتاد ، اوایل واقعا مفید بود چون مثل یک مناظره بود.
می دونید که مناظره یکی از روش هایی است که از قدیم برای شناختن بیشتر ویژگی های دو چیز انجام می شده و حتی از روش های تعلیم و تربیت هم هست. عده ای به اشتباه فکر می کنن درمناظره هدف برد و باخت هست . اما این اشتباهه. در مناظره واقعی هدف فقط شناخت شباهت ها و تفاوت های بین دو چیزه که بعد براساس این شناخت به دست اومده بشه تصمیمات لازم رو گرفت.
اما مناظره بین سبزوار و نیشابور در این سایت این اواخر واقعا به یک ستیز و به یک لجبازی بچه گانه تبدیل شده بود.
تمام حرف های هر دو طرف دیگه از قبل معلوم بود. و همه می دونستن که مثلا اگر طرف نیشابوری از فرودگاه سبزوار صحبت کنه ، در مقابل چه جوابی می شنوه یا برعکس …
به همین خاطر عقل حکم می کرد که اگر طرفین موافقت کنن این بحث ها رو قبل از اینکه وقتمون بیشتر از این هدر بشه ، تموم کنیم.
همین موضوع باعث شد که بنده به عنوان یک شهروند سبزواری ، پیشنهاد پایان جنگ و جدال لفظی رو مطرح کنم و حرف صلح رو پیش بکشم.(( که البته شروع کننده این بحث هم ما سبزواری ها نبودیم))
اما در نگاه اول طرف نیشابوری (جواد) ، پیشنهاد صلح رو نپذیرفت و حتی بیشتر بر طبل جنگ کوبید. اما الآن به نظر می رسه دوستان نیشابوری هم دیگه تمایلی به ادامه ندارن . چون دیگه چند روزه خبری ازشون نیست.
به هرحال هر چیزی یک پایانی داره. امیدوارم حالا که دیگه مدت ها بود در جدال بین سبزواری ها و نیشابوری ها گفتمان تازه ای مطرح نمی شد ، این بحث دیگه واقعا پایان پیدا کرده باشه.
ما سبزواری ها جنگ جو و جنگ طلب نیستیم اما مثل مردم غیرتمند همه شهرهای ایران اگر پاش بیافته از آبروی شهر و دیارمون تا جایی که بتونیم ، دفاع می کنیم.
ضمناً ندای درون عزیز از اینکه به وبلاگم سر زدی ممنونم.اما ای کاش نظری هم اونجا ارسال می کردی.
به هرحال من از حضور و نظر شما استقبال می کنم.
به گل زیره عزیز من نه نیشابوری ام نه سبزواری و نه جواد و جمال و هرچی که گفتی من یه کاشمری اصیلم به این هم می بالم خداوکیلی با این دعواها از سبزوار و نیشابور جز دوتا اسم چی مونده همه شهرهای حتی کوچکتر از شما استان شدن ولی این دو تا شهر به هیچی نرسیدن و با این روند حتی قول می دم تا چند سال دیگه از کاشمر و قوچان و تربت هم عقب بیفتید شما نیشابوری و سبزواری با این چهار تا نماینده قدرتمندی که دارید اگه متحد بودید نه تنها حق خودتون بلکه بقیه شهرهای مظلوم و کوچک خراسان رو از مشهدی ها می گرفتید شما مردم سبزوار و نیشابور مایه خنده همه مردم خراسان شدید به دید ترحم به شما دو شهر نگاه می کنند یک رقابت احمفانه که هیچ سودی برای هیچکدوم از دو شهر نداره جز برای اونایی که دوست دارن این اختلاف وجود داشته باشه!به خودتون برگردید
با سلام. این خبر مربوط به حدود یک سال پیش می باشد. لطفا از قسمت اخبار برگزیده ماه حذف کنید.
دوست عزیز گل زیره ، توی این مدت که درگیر بحث وکل کل و مچ گیری از هم بودید ، ظاهرا کارگاه های خوبی شدید.
البته من از اولشم هدفم این نبود که کاشمری بودنمو مخفی کنم ولی مهم نبود که بگم کجایی هستم.به نظرمن اصلا توی اینترنت نبایددنبال هویت ادما بود .اینکه بخوایم معلوم کنیم کی سبزواری وکی نیشابوری وکی کاشمری است اشتباست.چون اگه آدم بی اخلاقی توی بحث وارد بشه به راحتی میتونه دروغ بگه ویک هویت جعلی برای خودش بسازه.نمونه هاشو درهمین بحث چندماهه زیاد دیدیم.
به هرحال من خوشحالم که در آخر این بحث ها خیلی چیزها برای همه روشن شد.
شاید مهمترین چیزی که معلوم شد همون بود که به قول دوستان قبلی همه مردم از هر جایی که باشن درحالت عادی شهر و دیار خودشونو دوست دارن و بهترین جای دنیا براشون همونجاست که وطنشونه با همه کم و کاستیاش.
من به خصوص ازآشنا شدن با گل زیره و وبلاگ مفیدی که برای شناسوندن شهرش راه اندازی کرده خیلی خوشحالم. البته چندان علاقه ای به پیگیری اخبار محلی بقیه مناطق خراسان ندارم ولی هرازگاهی برای حال واحوال پرسی به وبلاگ گل زیره که به نظرم شخصیتی منطقی ومتعادل بود سر می زنم
راستی به میثم عزیز باید بگم تا جایی که من فهمیدم برگزیده های ماه در سایت کاشمری ها انتخابی نیست بلکه بر اساس میزان بازدید ماهانه مطالبه. یعنی این مطلب چون چندماهه خیلی پربازدید بوده مرتبا جزء برگزیدگان ماه قرار میگره. اگه بازدیداش بیاد پایین خود به خود از برگزیده های ماه پایین میاد.
سلام به همه دوستان. تقریبا یک ده روزی رفته بودم مسافرت و نمی تونستم بحث ها رو دنبال کنم و حسابی دلتنگ شده بودم خدا رو شکر به جاهای خوبی رسیده.
اون روند قبلی اصلا فایده ای نداشت.
این آقایی که با اسم کمال نظر گذاشته هم البته به من ربطی نداره ، ولی بعید می دونم کاشمری باشه. چون دلیلی نداره یک کاشمری بیاد توی این بحث که هیچ کس به کاشمر توهین نکرده ، این طور داغ بشه و به سبزواری ها یا نیشابوری ها توهین کنه!!!
فرهنگ اصیلی که کاشمری ها دارن هیچ وقت اجازه نمی ده که اینجوری به شهرهای دیگه خراسان توهین کنن.
به ندای درون عزیز هم عرض ادب می کنم. ان شاءالله منم به زودی وبلاگمو راه اندازی می کنم و آدرسشو اینجا منتشر می کنم ان شاالله دوستانی که علاقه داشتن به وبلاگ منم سر بزنن.
از مدیریت سایت کاشمری هام تشکر می کنم به خاطر میزبانی این بحث.
در مجموع به نظرم بعد از این همه مدت بحث و جدل درستی پیام این مقاله اسرارنامه و کاشمری ها ثابت شد. استان شدن سبزوار ، نیشابور و تربت حیدریه با رمز اتحاد.
سرفراز باشی میهن من …
به متفاوت عزیز
دیگه شما نمی خواد به هویت من توهین کنی بارها گفتم که به کاشمری بودنم افتخار می کنم و حاضر حضوری در کاشمر ملاقاتتون کنم نکنه چون حرفم حق بوده ناراحت شدید ایراد نداره شما سبزواری و نیشابوری ها هی تو سر هم بزنید ببینم به کجا می رسید!
آقا کمال کدوم بارها گفتی به کاشمری بودن خودت افتخار میکنی؟
اصلا مگه شمااینجا چند بار نظر دادی؟
حلول ماه مبارک رمضون رو به همه تبریک میگم.
دروبلاگ گل زیره هر روز بامطالبی جدید درباره سبزواربزرگ و غرب خراسان رضوی در خدمتتون هستم.
http://www.golezire.blogfa.com
سلام امیدوارم که حالتان بااین بیمارستان که قدمت دارد خوب شود اولا برو تاریخ روبخون بعد بیا درمورد شهرتاریخی نیشابور باقدمت چندین ساله نظر بده هرجا ایران که هیچ خارج ازکشور بری بهت میگن نیشابور کجاست ولی باعث تاسف است شهر کویری وخشک استان بقل دستی نمی شناسن جای تعجب است که شما همچین نظری میدید؟
زیر ساخت های زیادی برای استان شدن باید باشه تا یک شهر استان بشه که نیشابور بیشتر این شرایط رو داره و تنها مورد نزدیک بودن به مشهد هست که در کنار دیگر قابلیت های شهر به راحتی قابل تئجیه هست>
1 نیشابور دومین قطب صنعتی و کشاورزی استان با داشتن شهرک صنعتی خیام و عطار و… پس از مشهد
2دومین شهر پر جمعیت استان بعد از مشهد اینم لینک مطالعه
3پیشینه و فرهنگ بسیار با قدمت نیشابور همونطور که میدونید به عنوان شهر پایدار ایران انتخاب شد در حالی که شهرهای دیگه هم مثل اصفهان و شیراز هم نامزد بودن
4وضعیت اب و هوایی و منابع طبیعی که شهرت جهانی دارد مثل فیروزه
5وجود مکان های تفریحی و گردشگری بسیار و ارامگاه بسیاری از بزرگان چون خیام عطار و کمال الملک و…و اردوگاه های کشوری مثل باغرود…
6احداث پروژه هایی که نشان دهنده ی پیشرفت سریع نیشابور در زمینه ی مبلمان شهری و زیر ساخت میباشد از جمله پروژه ی تقاطع غیر همسطح امام رضا در نیشابور لینک مطالعه
http://www.rovzane.com/blog/3965/reply/4149.html
7داشتن نماینده های بسیار با نفوذ و صاحب منصب نیشابور برای پیگیری و اجرای به حق مطالبات مردم نیشابور و عدم ضایع شدن حق مردم نیشابور چون سبحانی نیا لینک معرفی سوابق ایشان
و دکتر مروی
http://www.alimarvi.com/
و…
8 نزدیک بودم به مرکز استان هم که با تشکیل استان البرز دیگر مشکلی برای نیاشبور به وجود نمی اورد
با سپاس
بابا خواهشا از سبزوار صحبت نکنید چی دارن؟!!!!؟؟؟من چهار ترم دارم اونجا درس میخونم یک مکان تفریحی تو کل شهر وجود خارجی نداره!!!!اونقدر در بخش توسعه اقتصادی و راه اندازی کارخانه و ایجاد شغل ضعیف عمل کردن که بیشتر جووناشون با موتور و …روز رو تو شهر شب میکنن…ازلحاظ امنیت که کلا هفته ای یک قتل رو دارن من رشتم حقوقه استادمون قاضی خود سبزواره.بیشتر ورودی های دانشگاهمون ترم اول یا مهمانی گرفتن یا انتقالی…منابع آب هم که ندارن هفته ای دو سه بار اب قطع میشه…فکر کن وسط بلوارشون رو درخت و سبزه دیگه نمیذارن چرا؟چون اب نیست که بخوان بهشون بدن همه رو سنگ کردن (نمونش بلوار دانشگاه و بلوار خیابان رازی شمالی تا خود سی هزار متری همینجام تموم نمیشه که میدون سی هزار متری چندین عدد درخت مصنوعی داره از سیمانو …ایستگاه قطار که اونقدر دوره ارزش رفتن تا اونجا رو نداره…اینا رو من دارم میگم که همزمان تو هر دو جا زندگی میکنم.دانشگاه های سراسری که داخل شهرک توحید هستند دوازده کیلومتر بیرون شهر رفته!!!
برتری نیشابور بر سبزوار
1–قطار نیشابور-می دانم چون قطار سوار نشده اید فکر می کنید قطار تهران مشهد مربوط به تهران نه ایستگاههای مسیر همه در صورت مسافر داشتن سوار می شوند
۲-فرودگاه-اولا یک فرودگاه درجه چندم که اول هفته اخر هفته با تعداد محدود پرواز واز همه مهمتر فقط به تهران-تنها چیزی یاداوری میکند برای اشخاص خاص اماده شده-نه قطاری که قیمت بلیط از اتوبوس کمتر و به تهران-تبریز-اصفهان-بندر عباس-اهواز-…..می رود-ثانیا فرودگاه مشهد در۱۰۰ کیلومتری نیشابور با پرواز روزانه۱۲۰ هواپیما به تمام دنیا فراموش کرده ای-یاداوری چند ماه قبل یک پرواز به عراق از سبزوار به مشهد منتقل شد –ودر جایی از هفته ای ۴ پرواز به ۲ پرواز کاهش یافت که همانهایی استفاده می کردند ازصفر شدن پرواز جلوگیری کردند-از همه مهمتر مردم عادی با این مشکلات به راه اهن بیشتر نیاز دارند
درباره دانشگاههای نیشابور –همین حالا واحد علوم تحقیقات خراسان رضوی نزدیک به۲۵۰۰ دانشجو ارشد دکترا دارد سبزوار هرچه زور بزنه نصف این نداره-نیشابور ۳ دانشکده فنی حرفه ای داره که سبزوار ۲ تا داره…..
در صنعت یا کشاورزی-همان مشکل سبزوار برای نیشابور می بینید فقط مجتمع فولاد خراسان در غرب نیشابور بالغ بر۵۰۰۰ کارگر دارد بماند بقیه واحدهای صنعتی یا زبرخان از نیشابور تا شهرک صنعتی خیام کمتر از ۲۰ کیلومتر واز از پلیس راه نیشابور تا بینالود واحدهای صنعتی ادامه داره–
یا کشاورزی – نیشابور از بینالود تافیروزه تمام زمینهای حاصلخیز نه سبزوار فقط جوین جغتای خوشاب بقیه خشک کویری باشد
جمعیت-امار سرشماری ۹۰ در خراسان رضوی سوم سبزوار –بماند بقیه جمعیت شهرستان دیگر کاذب می بینند و جیغ داد البته مستند مرکز امار نه حرفهای خاله زنی –وبا جدا شدن داورزن و در اینده ششتمد جمعیت سبزوار بعد ار تربت جام می شود
یا نیشابور(۱-دانشگاه-نیشابور-دانشگاه ازاد نیشابور-واحدعلوم تحقیقات خراسان رضوی-دانشکده علوم پزشکی –دانشکده فنی پسران-دانشکده فنی دختران- دانشکده کشاورزی)
سبزوار(دانشگاه تربیت معلم سابق-دانشگاه علوم پزشکی ۴ سال دانشگاه شده-دانشگاه ازاد سبزوار-دانشکده فنی دختران-دانشکده فنی پسران-)
اب و هوا:
متاسفانه سبزوار داری اب و هوایی بد و بیابانی می باشد
نیشابوری ها بی منطق ترین آدمایی هستن که من تا حالا دیدم.چون خودشون می دونن در مقابل سبزوار واقعا امتیاز برتری ندارن اکثرا سعی می کنن با دودوزه بازی و دروغ و تبلیغات الکی خودشونو مطرح کنن. فقط برید ازشون بپرسید شما که اینقدر ادعا دارید چه طور تو دوره ای که همه شهرهای کوچیکتر از نیشابور مثل گناباد و تربت حیدریه و کاشمر فرودگاه ساختن (حالا فرودگاه سبزوار و مشهد بماند که هردو شهر از نیشابور بزرگترن) چه طور نیشابور هنوز نتونسته یک فرودگاه برای خودش بسازه.
چه طور دانشگاه نیشابور دو سال از تأسیسش میگذره و طبیعتا حتی حوزه کنکور کارشناسی ارشد برای دانشجوهای این شهر نیست. حالا از همه اینا بگذریم شاید اینا رو بالاخره جون بکنن و زور بزنن 100 سال دیگه بتونن واسه شهرشون ایجاد کنن به لحاظ تاریخی و فرهنگی هم نیشابور با این همه تبلیغات و سر و صدا پیش سبزوار عددی حساب نمیشه. برید کل تاریخ نیشابورو زیر و رو کنید ببینید می تونید یک رویداد تاریخی با ارزش تر از سربداران سبزوار اونجا پیدا کنید؟ محاله. ما گشته ایم ، نبود تو دیگر نگرد نیست.
خلاصه اینکه اگه از نیشابوری ها ادعا و توهمشونو بگیری دیگه هیچی نمی مونه.
خواهش می کنم تأیید کنید چون نظر شخصیمو گفتم و چیزتازه ای هم نیست همه می دونن.
این نظرو برای سایتای دیگه هم فرستادم از جمله اسرارنامه و روزنه و سلام سربدار
هم استانی های گلم خبر فوری دارم براتون فکر کنم دیگه تا استان شدن سبزوار راه زیادی نمونده. اوضاع نیشابور که معمولا خودشون فکر می کنن رقیب اصلی سبزواره خیلی خرابه. هیچ کدوم از ملاکای استان شدنش فراهم نیست. ازجمله در زمینه دانشگاهی کلاهش پس معرکه است.وضع دانشکده علوم پزشکیش اونقد خراب و غیراستاندارده که دولت با ارتقاء دانشکده علوم پزشکی نیشابور به دانشگاه موافقت نکرده در حالی که علوم پزشکی تربت حیدریه به دانشگاه ارتقا پیدا کرد.
نیشابور مرتبا در سیر نزولی قرارگرفته و داره افت می کنه.اول قطارشو از دست دد نیشابوری ها دارن خیلی واسه این موضوع اعتراض می کنن تازه اگرم موفق بشن دیگه خیلی دیر و خیلی ضایع است.واحد علوم تحقیقاتشونم که به پردیس تبدیل شد و خیلی ضایع شدن.اسمشم خراسانه نه نیشابور.دست اوردهای دانشگاهی سبزوار حسابی تو چشم نیشابوریاس سایت روزنه رو اگه برید بخونید این چند روز اول مرداد فقط خبرای دانشگاهی مربوط به سبزوار و نیشابور مطرح بود.
چندتا از لینکاشو براتون می فرستم حتما برید بخویند و به خودتون ببالید که نیشابوری نیستید.
1- 5 مرداد 92 روزنه
http://www.rovzane.com/blog/show/%D8%AC%D8%B2%D8%A6%DB%8C%D8%A7%D8%AA-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%B9%D9%81%D8%A7%DB%8C-%D8%B3%D8%B1%D9%BE%D8%B1%D8%B3%D8%AA-%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%DA%A9%D8%AF%D9%87-%D8%B9%D9%84%D9%88%D9%85-%D9%BE%D8%B2%D8%B4%DA%A9%DB%8C-%D9%86%DB%8C%D8%B4%D8%A7%D8%A8%D9%88%D8%B1.html
2- همان تاریخ روزنه
http://www.rovzane.com/blog/show/%D8%AF%DA%A9%D8%AA%D8%B1-%D8%A7%D8%A8%D8%A7%D8%B5%D9%84%D8%AA-%D8%A8%D8%B1%D8%AC%DB%8C-%D8%AA%D8%A8%D8%B9%DB%8C%D8%B6-%D9%88-%D8%A8%DB%8C%D8%B9%D8%AF%D8%A7%D9%84%D8%AA%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%D8%B1%D8%AA%D9%82%D8%A7%DB%8C-%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%DA%A9%D8%AF%D9%87-%D9%BE%D8%B2%D8%B4%DA%A9%DB%8C-%D9%86%DB%8C%D8%B4%D8%A7%D8%A8%D9%88%D8%B1-%D8%A8%D9%87-%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D8%AF%D8%B1%D8%B3.html
3- 1 مرداد 92 سایت روزنه
http://www.rovzane.com/blog/show/%D8%B1%D8%A7%D9%87-%D8%A7%D9%86%D8%AF%D8%A7%D8%B2%DB%8C-%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D8%AA%DA%A9%D9%86%D9%88%D9%84%D9%88%DA%98%DB%8C-%D8%AD%D8%B6%D8%B1%D8%AA-%D8%B2%DB%8C%D9%86%D8%A8%D8%B9-%D8%AF%D8%B1-%D8%B3%D8%A8%D8%B2%D9%88%D8%A7%D8%B1.html
به نظر من در این مطلب و بخش نظراتش نیشابوری ها ثابت کردند که مردمانی جنگ جو و بی فرهنگ هستند. و حسابی تحت تإثیر پیشرفت های سریع سبزوار قرار گرفتن. به نیشابوری ها توصیه می کنم اینقدر حرص و جوش نزنن اگر انصاف داشته باشن و تاریخم کمی مطالعه کنن می فهمن شهرشون قبل از سبزوار لیاقت استان شدنو نداره. هرچی باشه سبزوار پایتخت حکومتی مثل سربداران بوده و نیشابور پایتخت حکومت های متجاوز به ایران و دست نشاندگان مامون عباسی مسلمه که نیشابور نمی تونه از سبزوار جلو بزنه.
وای وای وای چه قدر نیشابوری ها جنگجو و دعواگرن. اصلا بهشون نمیاد متعلق به خراسان باشن. مردم خراسان معمولا معروفن به نجابت ، اخلاق خوب ، صمیمت و بی ریایی اما نیشابوری ها همش با شهرهای دیگه جنگ و دعوا دارن. واقعا کاش نیشابور جزء خراسان نبود با این همه فرهنگ پایینشون
دوستان سلام عرض شد. یک نصیحت خیرخواهانه به نیشابوری ها
هم استانی های عزیز نیشابوری که اینقدر در توهمات خود بزرگبینانه خودتون غرق هستید قبل از اینکه اینقدر با مردم بقیه شهرهای خراسان سر استان شدن دربیافتید و روحیه جنگ جویی خودتونو به رخ بکشید یک فکری بکنید ببینید اصلا از کجا این رویای محال به ذهنتون خطور کرده که شهر شما بتونه در خراسان مرکز استان بشه.اونم وقتی شهرهای شایسته تری مثل سبزوار هستن.
استتان شدن یک سری ملاک ها و معیارها داره. دلم می خواد حداقل دو تا ملاک برای برتری نیشابور به سبزوار بگید تا من بگم قبول تسلیم نیشابور باید استان بشه. خوب اگه برتری خاصی نیشابور داره بگید دیگه چرا همش با سبزواری ها الکی دعوا می کنید؟
من دارم نگاه می کنم نیشابور فرودگاه که نداره. حتی اگر شده مثل سمنان یک فرودگاه تعطیل اما برای مواقع اضطراری بالاخره مرکز استان بی فرودگاه نباید باشه. در کل کشور نگاه کنید همه مراکز استان فرودگاه دارن. قم هم دیگه نزدیکه فر ودگاهشو افتتاح کنه.
به لحاظ دانشگاهی هم که وضعیت نیشابور نزدیک به صفره با این 4 تا دانشگاه که نیشابور دو سه ساله تاسیس کرده تازه هنوز از شهرهایی مثل گناباد و تربت حیدریه هم عقبه. همین گناباد 25 ساله دانشگاه علوم ÷زشکی داره تربت حیدریه هم که دانشکده اش همین امسال به دانشگاه ارتقاء پیدا کرد و اونم از نیشابور جلو زد خیلی وقته به این آدرس برید و فرق وضعیت دانشگاهی نیشابور با تربت حیدریه رو در زمینه علوم ÷زشکی ببینید
http://www.rovzane.com/blog/show/%D9%81%D8%B1%D9%82-%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%DA%A9%D8%AF%D9%87-%D8%B9%D9%84%D9%88%D9%85-%D9%BE%D8%B2%D8%B4%DA%A9%DB%8C-%D9%86%DB%8C%D8%B4%D8%A7%D8%A8%D9%88%D8%B1-%D8%A8%D8%A7-%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D8%B9%D9%84%D9%88%D9%85-%D9%BE%D8%B2%D8%B4%DA%A9%DB%8C-%D8%AA%D8%B1%D8%A8%D8%AA-%D8%AD%DB%8C%D8%AF%D8%B1%DB%8C%D9%87.html
به لحاظ شهرت هم که هر جای ایران بری ÷یش هر جوون ایرانی اسم سبزوارو بیاری میشناسه. ورزشکارا سبزوارو با تیم های موفق و مدال آور ورزشی مثل هندبال و کشتی و والیبال می شناسن ، فرهنگی ها و اهالی مطالعه و تفکر سبزوارو با دکتر علی شریعتی و ابوالفضل بیهقی می شناسن ، هنرمندا و نویسنده ها و شاعرا سبزوارو با محمود دولت آبادی نویسنده کلیدر بزرگترین رمان فاخر ایرانی می شناسن ، دانشگاهی ها سبزوارو با دانشگاه های معتبر و با سابقه این شهر می شناسن و شخصیت هایی مثل حکیم حاج ملاهادی سبزواری و ملاحسین واعظ کاشفی هم که سبزوارو به همه مذدهبی ها و شیعه ها شناسوندن. ولی نیشابورو آخه با چی می شناسن ؟واقعا عطار که اصالتا نیشابوری نیست متعلق به کدکن تربت حیدریه است. کمال الملک که کاشانیه سالای آخر عمرش به نیشابور تبعید شده و اونجا مرده ،می مونه یک خیام که اونم انگشت کوچیکه شریعتی و دولت آبادی و بیهقی سبزوار نمیشه یادتون باشه که کتاب تاریخ بیهقی معروفه به شاهنامه نثر فارسی به لحاظ ورزشی که نیشابور اصلا عددی حساب نمیشه در هیچ زمینه ای استعداد نداره ، به لحاظ دانشگاهی هم که عقب ماندگی نیشابورو قبلا توضیح دادم ، به لحاظ تاریخی هم که هرچی در تاریخ نیشابور می گردی نقطه ننگ
÷یدا می کنی ، به لحاظ فرهنگی هم که نیشابوری ها معروفن به جنگ جویی و بدجنسی اینو اونایی که با نیشابوری ها ارتباط داشتن بهتر می دونن. لهجه نیشابوری هم که خیلی ضایعه روده بر میشی از خنده وقتی توی این تهران نیشابوری ها رو می بینی که از قطارای سرراهی متعلق به تربت حیدریه و مشهد پیاده میشن و سعی می کنن به زور لهجه نیشابوریشونو پنهون کنن و تهرانی حرف بزنن. نصف فیلمای طنز سینمای ایران با لهجه نیشابوری ساخته شده تا این سینمای گیشه اگه محتوا نداره اقلا با لودگی و مسخره بازی بتونه مردمو بخندونه
جالبه فیروزه هم که نیشابوری ها اینقدر ادعا دارن متعلق به نیشابوره و سعی می کنن که اسم فیروزه نیشابورو سر زبونا جا بندازن در دنیا به فیروزه مشهد معروفه و اصلا کسی خارج از خراسان فیروزه رو به نام نیشابور نمی شناسه . اینو من نمیگم رئیس اتحادیه طلا وجواهر کشور گفته . اینجا رو بخونید:
به گزارش جام اقتصادی، محمد کشتی آرای در حاشیه دیدار از پنجمین نمایشگاه طلا و جواهر مشهد با حضور در سایت طلا گفت: مشهد یک قطب است و در دنیا بی نظیر است، و قطب فیروزه دنیا و قطب تراش آن در این شهر می باشد.
وی خاطر نشان کرد: همانطور که در دنیا معادن زمرد در کلمبیا معروف است و یا تایلند در تراش یاقوت قرمز و یا کبود پر آوازه است، فیروزه مشهد نیز جهانی است.
منبع سایت های مختلف خبری:
http://www.jamnews.ir/detail/News/223076
http://www.tala.ir/showpic.php?id=12994
http://www.swvco.com/index.php?Go=news&ID=913
تازه غیر از مشهد شهرستان فیروزه هم که سابقا بخش نیشابور بود ، به عنوان قطب اصلی فیروزه است و نیشابور بعد از شهرستان شدن بخش فیروزه دیگه همه معادن فیروزه شو از دست داده و نمی تونه در این زمینه ادعا داشته باشه .
پس اندک شهرت های سابق نیشابورم دیگه در سالهای اخیر مالیده شد رفت پی کارش . دیگه فکر می کنید نیشابورو در کشور چه شهرتی داره که بخواد ادعای استان شدن کنه؟
در زمینه صنعتی هم که دیگه با مطرح شدن قطب های جدید صنعتی در خراسان نیشابو رحرفی برای گفتن نداره . چناران بزرگترین شهرک صنعتی شرق کشورو داره ، تربت حیدریه و فریمان هم جهش های صنعتی خوبی داشتن و دارن رو دست نیشابور بلند میشن فقط فولاد تربت حیدریه کافیه برای اینکه ثابت بشه نیشابور در زمینه صنعتی هم چه قدر افت کرده :
معاون برنامه ریزی و اشتغال استاندار خراسان رضوی گفته : مجتمع فولاد تربت حیدریه بزرگترین پروژه صنعتی شرق کشور است.
http://www.sanayenews.com/component/content/article/13135.html
بزر گترین شهرک صنعتی شمال شرق کشورم در چناران هست نه در نیشابور
http://www.shabestan.ir/NSite/FullStory/News/?Serv=0&Id=132651&Mode=
اینا یعنی صنعت نیشابورم دیگه کشکه!
منطقه سبزوارم همین الان در زمینه صنعتی تفاوت زیادی با نیشابور نداره در زمینه صنعت. کارخانه بزرگ سیمان ، کابل خودرو و شهرک صنعتی شماره یک و دو سبزوار کافیه تا بدونیم سبزوار یک قطب جدید صنعتی شمال شرق کشوره.
جوین و جغتای هم که دارن کم کم رو دست نیشابور بلند میشن در زمینه صنعت . خودتون می تونید درباره صنایع جوین سرچ کنید تا همه چیز براتون روشن بشه.
دیگه جونم براتون بگه خلاصه از هر زاویه که نگاه می کنیم نیشابور هیچ بر تری و نقطه مثبتی برای استان شدن نداره.
بعضی ها ادعا می کنن آب و هوای نیشابور خوبه باید بگم این اصلا دلیل مهمی نیست. چون با مرکز استان شدن قم که آب و هواش به مراتب از سبزوار کویری تره دیگه ملاک آب و هوای خوب برای مرکز استان شدن شهرها منتفیه؟
تازه شهرهای یزد و زاهدان و کرمان و بیرجندم کویرین. از همه مهمتر سمنانه . توی استان سمنان شاهرود هم پرجمعیت تر از سمنانه هم خوش آب و هوا تره اما شهر سمنان مرکز استان شده نه شهر شاهرود
گذشته از اینا کی میگه آب و هوای نیشابور خیلی خوبه.؟ آدم شاخ درمیاره! به حق چیزای ندیده و نشنیده! نصف روزای سال به قول نظردهنده های قبلی نیشابور تو کولاک و یخ بندونه.راهای ارتباطی به این شهر در بیشتر ایام زمستون به خاطر بارش برف و کولاک بسته است و ارتباط شهرهای اطراف بانیشابور قطعه . شما به این آب و هوا و به این سرما ی زمستونی که بلانسبت سگو بزنی از خونش در نمیاد میگید آب و هوای خوب؟ آخه پیشینیان با چه عقلی نیشابورو در دامنه کوه ساختن که امروز این بلاها و بدبختی ها سر مردم نیشابور بیاد و اینقدر از توسعه عقب بمونن. برای همینم در نیشابور فرودگاه نمی سازن چون به لحاظ جغرافیایی موقعیتی بسیار بد و نامناسب داره.
جمعیت نیشابورم که واقعا کمه. نیشابور شهرهای اقماری اطرافش نداره و از هر طرف هم به شهرهایی منتهی است که خودشون ادعای استان شدن دارن.
نیشابور برای استان شدن فقط یک شهرستان فیروزه رو داره در اطراف خودش اما سبزوار حداقل 5 شهرستان اقماری داره که با خودش میشه 6 شهرستان. تازه اسفراین و بردسکن و بعضی نواحی دیگه هم به استان سربداران می پیوندن که هم جمعیت استان سبزوارو بالا می بره هم تعداد شهرستاناشو.
اما نیشابور دستش به کجا بنده این وسط؟ نیشابور نیاز شدید داره به همکاری و همراهی کاشمر و سبزوار و تربت حیدریه که مرکز استان شدن نیشابور به نفع هیچ کدومشون نیست. سبزوار و تربت خودشون مدعی استان شدنن واولویتشون از نیشابور جلو تره و کاشمرم که اگر خودش مدعی استان شدن نباشه پیوستن به تربت حیدریه براش بهترین حالته . چون هم نزدیکتره هم فرودگاه مشترک دارن. (فرودگاه شهید مدرس)
در نتیجه واقعا نیشابور موقعیت بد و اسفناکی داره و اگر می خواد در دهه های آینده حداقل به شکل یک شهر معمولی در استان سربداران به مرکزیت سبزوار یا خراسان رضوی به مرکزیت مشهد یا خراسان مرکزی به مرکزیت تربت حیدریه بپذیرنش باید از همین حالا نیشابوری ها تمرین کنن که اگه هیچی ندارن حداقل اخلاقشونو خوب کنن. اگرنه با این همه هیچی نداری و در عین حال با این همه اختلاف و جنگ جویی با بقیه مردم شهرها ومناطق اطراف در آینده نیشابور احتمالا استان که نمیشه هیچ ، درجه شم از شهرستان به روستا یا نهایتا به مرکز بخش کاهش پیدا می کنه.
میگم سبزواری ها خوب نیشابوری ها رو در آمپاس گذاشتن ها!
دقت می کنید اصلا آتیش دل نیشابوری ها سرد نمیشه. از وقتی این مطلب منتشر شده همینجور تو سوز وگدازن. خوب حقم دارن. حرف حساب که جواب نداره! نیشابوری ها بی خودی توهم زدن و فکر می کنن که می تونن مرکز استان بشن امادریغ از یک ذره شایستگی. نیشابور واقعا حقش نیست استان بشه سبزوار و تربت حیدریه و حتی کاشمر شایسته تر از نیشابور هستن برای استان شدن.
به منوچهر سعید آمپاس
عزیزان هرچه دلتان خواست از نیشابور بد گفتید خوب بود از برتری های سبزوار می گفتید
1-جمعیت سبزوار فعلا در خراسان رضوی چهارم
2-کشاورزی ان نزدیک به بیست چهارم یعنی از بخش سابق خودش جوین عقب تر
3-سالیان دراز دنبال صنعت ولی نبود پتانسیل 8 سال تلاش برای راه اندازی یک واحد پتروشیمی بی ثمر مانده دلخوش به یک فولاد 50 درصدی خوش کرده بودند که فعلا در شهرستان جوین
4-روزگاری مدعی دومین دانشگاه دولتی خراسان رضوی بودند در حال حاضراکثر شهرها دانشگاه و مراکز اموزش دولتی دارند
5-درباره شناخت مردم ایران از فرهنگ ورزشکاری همان سال گذشته با بردن زورکی نه در مسابقه بلکه با …. از مشهد فعلا برای 100 سال اینده کافی است
6-دوستی اب هوا با دلیل یزد زاهدان برای خودش دلالت می داد در استان یزد زاهدان کل استان کویری است نه در فاصله 100 کیلومتر دومین شهر خراسان رضوی از تمام لحاظ
7-دوستی درباره دانشگاه گفته بود در مورد دانشگاه بماند نیشابور تنها شهر استان به جز مرکز 3 اموزشکده فنی حرفه ای دارد-نیشابور محل واحد علوم تحقیقات خراسان رضوی با2000 دانشجو ارشد دکترا بیشترین بعد از مشهد در بحث دانشگاه دولتی دانشگاه نیشابور با زمین200 هکتاری درحال ساخت است
بحث دانشکده علوم پزشکی زیاد دور بر ندارید چون با وجود دانشکده 20 ساله سبزوار-…. در حال حاضر نیشابور از پزشک عمومی و متخصص اشباع شده که بالاتر از سبزوار در ثانی دربحث اعلام دانشگاه شدن دیر یا زود انجام می شود فکرمی کنید چراچون همین الان در سبزوار مشکل پزشک عمومی دارد و همچنین سایر شهرها اصلا متخصص ندارند فقط بابورس نمودن متخصصان به توان در این شهرها مستقر کنند نه نیشابور به فاصله 100 کیلومتری با مشهد که از تمام استانهای همجوار برای مداوا می ایند
ودراخر خوب سبزوار 20 سال دانشکده دارد 4 سال دانشگاه علوم پزشکی دارد ایا می دانید تنهاعمل قلب باز که در نیشابور انجام نمی شود در سبزوار انجام نمی شود حالا فکر کنید دوسال زودتر از نیشابور این عمل در سبزوار انجام شود ایا می توان به پزشکان تازه کاراعتماد کرد بازهم مشهد کارساز است.
خوب حالا تنها مزیت سبزوار فرودگاه فقط با چند پرواز محدود فقط به تهران که فقط جنبه سیاسی دارد عملا ورشکسته چون درامد هزینه برابری ندارد این را بدانید سبزوار تنها شهر مسیر تهران مشهد است که100 سال از راه اهن بی بهره البته سالیان یک خط انحرافی 50 کیلومتری در حال ساخت که با این وجود هیچگاه 30 قطار به سمت مشهد به انحراف بن بست وار وارد نخواهند شد
خلاصه عزیزان گذشت ان زمان با جو سازی حرفتان به کرسی می نشست در حال حاضر سبزوار قادر ب هرقابت با بخشهای سابق خودش نیست بماند سایر شهرها
جوین جغتای به مراتب از نظر کشاورزی بالاتر صنعت با احداث فولاد جوین سبزوار حالا حالا باید بدود
داورزن خاستگاه سربداران در بخش باشتین زادگاه شریعتی…
در بحث شهرهای اقماری با فاصله 70 80 کیلومتریحالا بماند سبزوار از جمعیت چهارم-از کشاورزی بیست جهارم-از صنعت بیستم-از فرهنگ دیگر جایگاهی ندارد با شهرستان شدن داورزن بحث سربداران شریعتی
اب هوا هم ندارد سود زیان حساب شود
در مورد سایر شهرستانها هیچ شهری مثل سبزواریها متوهم نیست که نبود هیچگونه مزیتی با قطب صنعت-کشاورزی-گردشگری شرق کشور با حرف توهم بخواهد به پوشاند
با این اوصاف نیشابور جدا ولی سایر شهرستانها خیلی مزیت هایی نسبت به سبزوار دارند که در بحث دانشگاههای دولتی نشان می دهند دیگر گذشت ……
عقب ماندگی نیشابور نسبت به سبزوار:
1- عدم برخورداری نیشابور از فرودگاه حتی یک فرودگاه کوچک داخلی در مقابل برخورداری سبزوار از فرودگاه بین المللی برخوردار است.که در سال های 90 و 91 پروازهای هفتگی به بغداد پایتخت کشور عراق را تجربه کرد. البته درک اهمیت این موضوع برای نیشابوری های هواپیما ندیده شاید چندان آسان نباشد اما همین که وقتی هواپیمایی می خواهد در یک فرودگاه بنشیند و میهمان دار هواپیما با آداب و اسلوبی خاص نام شهر مقصد و درجه هوا و وضعیت جوی آن را اعلام می کند و ورود مسافران به آن شهر را خوش آمد می گوید و اگر پرواز بین المللی باشد همین جملات را با زبان انگلیسی هم بیان می کند دلایلی کافی است تا پی ببریم سطح کلاس و درجه شهر سبزوار چه قدر بالاتر از شهر نیشابور است که با وجود فرودگاه های مشهد ، سبزوار و کاشمر هیچ گاه نخواهد توانست صاحب فرودگاه شود.حالا تصور اینکه یک ساعته بتوانی از سبزوار به تهران بروی و برعکس از تهران به سبزوار بیایی خود مبحثی جداگانه و ارزشمند است که نیشابوری ها که به سوار شدن به قطارهای بین راهی مشهدو تربت حیدریه به تهران عادت کرده اند اصلا نمی توانند درک کنند که نداشتن فرودگاه چه ضعف و کمبود بزرگی است در ان شهر مثلا بزرگ و مثلا پیشرفته خراسان!!!!!!!!!
2- عقب ماندگی دانشگاهی وفرهنگی نیشابور به طوری که بسیاری از شهرهای خراسان بزرگ نظیر مشهد ، سبزوار ، گناباد ، بجنورد ، بیرجند سالهاست که از دانشگاه علوم پزشکی برخوردارند و تربت حیدریه هم امسال دانشکده علوم پزشکیش به دانشگاه ارتقاء یافت. اما نیشابور تازه دو سال است که دانشکده علوم پزشکی تأسیس کرده. کاش ضعف و عقب ماندگی دانشگاهی نیشابور فقط در زمینه دانشگاه علوم پزشکی بود اما نیشابور به طور کل در دفترچه کنکور دانشگاه های سراسری صاحب هیچ دانشگاه معتبر و شناخته شده ای نیست. و فقط یک دانشگاه تازه تأسیس ملی با دو سه تا رشته معمولی دارد که نشان می دهد جایگاه نیشابور در زمینه دانشگاهی بسیار ضعیف و عقب مانده است. اما سبزوار سالهاست داردبا دانشگاه های شناخته شده و معتبری مثل حکیم سبزواری ، علوم پزشکی و اخیرا دانشکده علوم قرآنی و از سال 92 دانشگاه فن آوری های نوین که دانشگاهی بسیار با کلاس و مهم است ، در دفترچه های انتخاب رشته دانشگاهی جلوه گری می کند.
3- سبزوار موفق شده حوزه برگزاری کنکور کارشناسی ارشد و دکترا در کنکورسراسری باشد. بعید است چنین امتیاز مهمی به این زودی ها نصیب دانشگاه های تازه تأسیس و غیر استاندارد نیشابور شود.
4- وضعیت بد جغرافیایی و آب و هوای نامناسب نیشابور برای استان شدن. به قول نظرات قبلی هر چند نیشابور در ایام تابستان از آب و هوای معتدل تری نسبت به بعضی نواحی دیگر در خراسان برخوردار است (آن هم نه نسبت به همه نواحی مثلا تربت حیدریه ، قوچان ، جوین، جغتای ، زبرخان و فریمان ، کلات نادری و چناران در فصول گرم سال بسیار خوش آب وهوا تر از نیشابور هستند.)اما در عوض این شهر که در دامنه کوه بلند بینالود قرار گرفته در زمستان شرایط بسیار بدی دارد. سرمای شدید و برف و کولاک و یخ بندان های دائمی که ارتباط این شهر را با نواحی مجاور قطع می کند ، مانع از این می شود که نیشابور بتواندگزینه خوبی برای مرکز استان شدن باشد. مرکز استان باید به لحاظ جغرافیایی در جایی باشد که همه ایام سال مردم شهرستان های اطراف بتوانند به راحتی به آنجا رفت و آمد کنند. مانند سبزوار که در دشتی هموار و مسطح با جاده های مناسب قرار دارد و از شمال و جنوب و غرب و شرق شهرستان های تابعه به راحتی می توانند در تابستان و زمستان بدون کمترین مشکل به سبزوار سفر کنند و کارهای اداریشان راانجام دهند.
5- فاصله بسیار کم نیشابور تا مشهد دومین کلان شهر بزرگ کشور هم دلیل دیگری است که این شهر نمی تواند استان شود. درکشور همه امکانات بایدعادلانه تقسیم شود. اگر نیشابور در 100 کیلومتری مشهد استان شودو سبزوار استاننشده باشد ، نتیجه این می شود که از نیشابور تا سمنان حدود 600 کیلومتر هیچ مرکز استان و مرکز ثقل اداری و سیاسی ای وجودنخواهدداشت که این یعنی فشرده شدن و متمرکز شدن همه امکانات سیاسی واداری در دو نقطه نزدیک به هم و به حال خودواگذار شدن بقیه مناطق. این مطمئنا ناعادلانه ترین و در عین حال محال ترین و غیرممکن ترین تصمیمی است که ممکن است گرفته شود.و اصلابه عقل جن هم نمی رسد که دولت همچین تصمیمی بگیرد. نمونه بارز عدم امکان این موضوع مرکز استان شدن کرج است که باجمعیت 2 میلیون نفری خیلی دیر تر از قزوین استان شد. یعنی کرج وقزوین که در دهه 1360 هر دو جزء استان تهران بودندو از همان اول کرج بزرگتر از قزوین بود ، بافاصله 20 سال از یکدیگر مرکزاستان شدند. قزوین با جمعیت کمتر از 500 هزارنفر در اوایل دهه 1370 و کرج باجمعیت 2 میلیون نفر در اواخر دهه 1380
6- نداشتن شهرستان های اقماری در اطراف نیشابور و سرشار بودن شهرستان های اقماری دراطراف سبزوار . نیشابور چون خودش شهرستان اقماری ندارد خیلی محتاج کاشمر است اما خوب مرکز استان شدن نیشابور اصلا به نفع کاشمر نیست و این موضوع کاملا منتفی است.و اگر بنا باشد کاشمر زیرمجموعه نیشابور شود، چرا خودش مرکز استان نشود؟ مگر چه چیزی از نیشابور کم دارد؟ تازه فاصله اش هم از مشهد بیشتر است.
7- جمعیت کم نیشابور هرچند چون نیشابور نتوانسته بخش های بزرگ خود را شهرستان کند در آمارهای ظاهری جمعیت بیشتری دارداما به قول دوستان قبلی این جمعیت در نیشابو رکاذب است ودردی رااز این شهر دوا نمیکندچون در عوض سبزوارباحساب شهرستان های اقماری زیادیکهدارد جمعیتش از نیشابور بیشتر می شود.
8- مطرح نبودن نیشابور در هیچیک از زمینه های ورزشی کشور. در حالی که سبزوار باقهرمانی های پی در پی در هندبال ، کشتی ، والیبال و سایر رشته های ورزشی از موقعیت وشهرت خوبی درکشور برخوردار است. (ناگفته نماند نیشابور یک زمانی می خواست در زمینه ورزشی از سبزوار تقلیدکند و حرکتی داشته باشدکه با آوردن تیم فوتبال پیام خراسان به نیشابور و به خاک سیاه نشستن این تیم درنیشابور هم آبروی نیشابور وخراسان درکشور رفت و هم برای همیشه نیشابوری ها فهمیدند تکیه بر جای بزرگان نتوان زدبه گزاف و موفقیت های سبزوار در امر ورزش شانسی نیست ، بلکه لیاقت ذاتی و تلاش و تدبیر عالمانه است)
9- نیشابور از ساده ترین زیرساخت های استان شدن هم برخوردار نیست. این شهر حتی یک هتل درست وحسابی نداردبرای وقتی هایی که مسولین یا سایر مسافران از شهرهای استان یا کشور مجبور می شوند به نیشابور بروند و کارهای اداریشان را انجام دهند. اما سبزوار سالهاست از هتل کاملیا به عنوان مجلل ترین هتل شهرستان های خراسان بعداز هتل های مشهد ، برخوردار است. (با تعداد ستاره های بالا)
10- به لحاظ تاریخی هم اگر نگاه کنیم در حکومت شیعه جمهوری اسلامی ایران،مسلما شهر سبزوار که در زمان سربداران پایتخت اولین حکومت شیعه دوازده امامی ایران بوده مقدم تر از نیشابور است که همیشه تا قبل از حکومت صفویه پایگاه وجایگاه اصلی تسنن بوده و حکومت هایی مثل طاهران فرزندان طاهر ذوالیمینین فرمانده سپاه مأمون عباسی در آن بوده اند.
11- یکی دیگر از دلایل شهرت و اهمیت تاریخی سبزوار ساخته شدن اولین سریال تاریخی فاخر ایران درباره تاریخ سبزوار است. اما تا به حال در موردنیشابور وتاریخ آن چنین سریالی ساخته نشده است
http://www.asrarnameh.com/news.php?id=2051
سریال سربداران که درباره تاریخ سبزوار بود زیر نظر شخصیت های بزرگی نظیر مقام معظم رهبری آیت الله خامنه ای و آیت الله هاشمی رفسنجانی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام کشور ساخته شد.
12- عدم برخورداری نیشابور از چهره ها و مشاهیر اصیل متعلق به خوداین شهر . مثلا عطار ازکدکنتربت حیدریه است ، کمال الملک کاشانی است و چندسال آخر عمرش در نیشابور زندانی شده و همانجا مرده وفقط می ماند یک خیام که چون توهین بهمردگان جایز نیست دلیل مشهور شدن خیام در کشورهای اروپایی را در اینجا بیان نمی کنم تا همه بدانند همان هم افتخاری برای نیشابور نیست … اما سبزوار با محمود دولت آبادی نوینسده رمان ارزشمند کلیدر ، دکتر علی شریعتی که خودش در بعضی از کتاب هایش خود را با نام علی سبزواری یا سربداری معرفی کرده ، با ابوالفضل بیهقی نویسنده کتاب تاریخ بیهق ، حکیم حاج ملاهادی سبزوار فیلسوف بزرگ شرق که شاهان به ملاقات او می رفتند نظیر فتحعلی شاه و … درهمه کشور و بلکه جهان مشهور است.
13- روحیه جنگ طلبی و دعواگری نیشابوری ها که همیشه هرجا هستند با دیگران درگیر میشوند و در فرهنگ رانندگی و فرهنگ زندگی شهری هم بسیار ضعیفند و سر چهارراه های این شهر باید اشهدت رابخوانی وقتی می خواهی عبور کنی و بعضی از میدان هایش هم که بیشتر قتلگاه هستند تا میدان مثل میدان باغرود که تا به حال جان هزاران نفر انسان دراین میدان گرفته شده و فرهنگ پایین مردم این شهر که سر هر گذر و کوچه ای با گاری ایستاده اند و سبزی و میوه می فروشند در حالی که در سبزوار و سایر شهرهای پیشرفته جایگاه های ویژه سبزی و تره بار تعبیه شده است ، تعدادی از دلایل فرهنگی و اجتماعی است که نشان می دهدنیشابور فعلا شایسته استان شدنن نیست و اگر این شهر بتواند استان شود ، توهینی است به همه مراکز استان فعلی درکشور و بعید نیست همه آن شهرها از مرکزاستان بودن انصراف بدهند.
کلا نیشابور خیلی راه دارد تا بخواهد به رد سبزوار برسد. هنوز دلایل خیلی زیاد دیگری برای ناتوانی نیشابور در مرکز استان شدن هست که باتوجه به همین تعدادکه تا الان گفتم نیشابوری ها بهتر است اینقدر عصبانی نباشن و به زور دنبال چیزی نرن که حقشان نیست نروند و دراین مسیر ناحقی اینقدر با مردم دیگر شهرها ومناطق استان سر جنگ ودرگیری نداشته باشن و وجهه خود را خراب تر از این نکنند.
از همه سبزواری های عزیزی که از نقاط مختلف کشور در این بحث اینقدر متحدانه وباشکوه شرکت کردند متشکرم . واقعا شکوه سربداری در این اتحاد و انسجام شما نمایان شد. شما ثابت کردید هرچند سبزواری ها مردمانی صلح طلب و با فرهنگ هستن اما اگر کسی بهشون توهین کنه ، مثل شیر ژیان در مقابلش می ایستن.البته نیشابور که هدف زیاد بزرگی نیست اما تست خوبی بود برای سنجش میزان همدلی وهماهنگی اما دوستان عزیز سبزواری وخراسانی از این به بعد بهتره همه ما نیروها و انرژی هایمان را برای هدف های بزرگتری جمع کنیم . همیشه متحد و موفق باشید.
واقعا نیشابوری ها چه قدر مردم جنگجو و دعواگری هستن. هرکس این مطلب و نظراتشو بخونه می بینه سبزواری ها همش پیش قدم برقراری صلح و پایان دادن به این نزاع لفظی طولانی مدتن و نیشابوری ها پیش قدم توهین به سبزوار و پرچمدار جنگ لفظی ان. حقا اگه همه مردم نیشابور ثابت کردن جنگ طلب و بی فرهنگن.
حالا جالب اینجاست که همیشه هم سبزواری ها برنده این بحث ها بودن چون واقعا استدلال و دلایل سبزواری ها کوبنده و دندان شکنه و با وجود اینکه برگ برنده دست سبزواری هاست بازم ، پیش قدم صلح میشن اما نیشابوری ها با اینکه بارها در استدلال کم آوردن و شکست خوردن بازم پر رویی می کنن و به این دعوا ادامه می دن.
واقعا که خلایق هر چه لایق. بیخود نیست دولت این همه سال در نیشابور حتی یک دانشگاه علوم پزشکی تأسیس نکرده و هتل نمیسازه و آزادراه حرم تا حرمو از 10 کیلومتری جنوب نیشابور رد می کنه تا نیشابور بیشتر از این در انزوا قرار بگیره و ایستگاه اختصاصی قطار نیشابور به تهرانو حذف می کنه و میده به تربت حیدریه و بخش های تابعه نیشابورو شهرستان نمی کنه و بعضی بخش ها و روستاهای نیشابورو جدا می کنه و مثل بخش کدکن میده به تربت حیدریه . آخه دولت حق داره والله نیشابوری ها با این اخلاق و رفتاری که دارن شایستگی پیشرفت رو ندارن. وقتی همه شهرهای همسایه از دست جنگجویی و جنگ طلبی نیشابوری ها به تنگ و توبه ا ومدن دولتم لابد دل خوشی از نیاشابور که یک زمانی پایتخت حکومت های بیگانه متجاوز به ایران بوده ، نداره و در نتیجه نیشابوری ها همین طور حالا حالا ها باید در آمپاس بمونن و حسرت استان شدنو به دل بکشن
نیشابور واقعا در شرایط سخت و بغرنج و به معنای واقعی در آمپاس قرار گرفته
1-شهرستان اقماری که نداره
2- به لحاظ جمعیت که جمعیت کافی رو برای استان شدن نداره. باز سبزوار چون شهرستان های اقماری زیادی داره جمعیت استانش از نیشابور بیشتر میشه.
3-نیشابور فرودگاه که نداره
4- بخش عمده صنعت نیشابور در یکی از بخش هاش متمرکز شده . بخش زبرخان با شهرک صنعتی خیام که یکیاز بزرگترین شهرک های صنعتی خراسانه
5- بخش عمده کشاورزی نیشابور در بخش هاش قرار داره از جمله در بخش زبرخان که شهر خرو معروفه به پایتخت آلوی ایران
6- فیروزه هم که دیگه طبق خبرها معلوم شد در جهان به نام مشهد شناخته میشه نه به نام نیشابور اینو رئیس اتحایده طلا و جواهر فروشای کشور گفته نه من
خلاصه اینکه نیشابور دیگه حتی توان رقابت با بخش های خودشم نداره . چون کشاورزی و صنعت نیشابور کاملا وابسته به بخش هاشه و اگربخش زبرخان نیشابور شهرستان بشه یک دفعه همه شاخص های نیشابور شدیدا افت می کنه و اگر این بخش ها شهرستان نشن نیشابور که هیچ شهرستان اقماری در اطرافیش نداره نمی تونه استان شه.
رضا جان نیشابوری و بقیه دوستان عصبانی و پرخاشگری که خودتونو اینجا هلاک کردید از بس به دروغ سعی کردید بگید نیشابور لیاقت استان شدنو داره ، براتون متأسفم خدا بهتون صبر بده چون تو بد آمپاسی قرار گرفتید.
دوستان سبزواری
با توهم و صفحه پر کردن…. نمی توانید راهی به جایی ببرید
حدود یکسال قبل وبلاگی با عنوان اسرارنامه اتش ان از شماها تند تر بود که حالا سری به ان بزنید خاموش شده چون توهم می زد
در نظرات بالا هیچ کدام ارزش پاسخ دادن ندارد چون قبلا پاسخ دادم
فقط یک نکته.درباره سربداران حرفی نزنید چون خاستگاه ان شهرستان داورزن بخش باشتین است ان هم در80 کیلومتری غرب سبزوار-مثل فولاد جوین سرتان میاد(درخواست مردم و امام جمعه جوین برای تغییر نام )نسیم جوین
چه اهمیتی داره کجا استان میشه و کجا نمیشه!
مهم اینه که ما بیکاریم پول نداریم و فکرم نکنم با این دعوا ها مشکل مل حل بشه!
جناب 1751 این حرف شما درسته ولی سبزواری ها در این موضوع گناهی ندارن می بینید که این نیشابوری ها هستن که با روحیه جنگ جویی شدیدی که دارن ، هی سعی می کنن با توهین به سبزوار ، روی ضعف های بزرگ نیشابور سرپوش بگذارن و این بحث رو ادامه می دن.
ملت سبزوارم که می بینن واقعا در مقایسه با نیشابور خیلی جلوتر هستن ، مطمئناًپس در این جا هم در مقابل ظلم سکوت نمی کنن و مثل شیر در مقابل توهین های نیشابوری ها می ایستن. البته این بحث ها فقط دفاع از حیثیت نیست. برای نیشابوری ها نمی دونم اما برای سبزواری ها فایده های بسیار بیشتری داره که اگر بخوام بگم چه فوایدی داره دیگه ممکنه این روند قطع بشه.
به هرحال رفتار جنگجویانه نیشابوری ها نشون میده ، اونا فکر می کنن به قول اون ضرب المثل قدیمی برنده دعوا کسیه که مشت اولو بزنه ، اما خبرندارن که نیشابوری ها نتونستن مشت اولو که بزنن بلکه حتی اونقدر بد و احساسی بازی می کنن که در ادامه بازی هم دائم دارن مشت های بزرگتری می خورن .
اگه می گم نیشابوری ها مشت اولو نزدن واسه اینه که همه این بحث ها پایین مقاله ای درج شده که سبزواری ها نوشتن و اول در سایت های سبزوار منتشر شده و حالا بعد از چندین ماه از انتشار این مطلب نیشابوری ها هنوز نتونستن سنگینی این مطلب رو وجودشون هضم کنن و اونو به دست فراموشی بسپرن و برعکس با فحاشی ها و توهین های پی در پیشون بازار این مقاله سبزواری ها رو همینجور داغ نگه داشتن و اگر اینجوری حساب کنیم در واقع مشت اولو سبزواری ها زدن البته خیلی محترمانه و به دور از فحاشی به طوری که کسی واقعا نمی تونه به مقاله ای که سبزواری ها نوشتن ایراد وارد کنه و می بینید همه بحث هایی که در ادامه شکل گرفته حاشیه ای است و هیچ کس اصل مقاله اسرارنامه رو نتونسته رد کنه تا الآن چون اسرارنامه گفته استان شدن سبزوار ، نیشابور و تربت حیدریه با رمز اتحاد و توضیح داده که استان شدن این سه شهرستان فقط می تونه تابع یک فرآیند پله ای باشه یعنی اول سبزوار و تربت حیدریه که هم آمادگی و هم نیازشون بیشتره و بعد نیشابور با فاصله شاید چندسال) پس این مقاله سبزواری ها یک حرف حسابه که کاملا محترمانه بیان شده اما نیشابوری ها تاب و تحمل حرف حساب رو نیاوردن و الان یک ساله دارن پایین این مطلب نظراتی سرشار از خشم و کینه و خالی از هر گونه منطق ارسال می کنن که با این کارها فقط جنگجویی و دعواطلبی خودشونو ثابت کردن به همه خراسانی ها.
ضمنا خوشبختانه این مطلب که منطق و ادب سبزواری ها رو نشون میده ا ونقدر پربازدید شده که در گوگل زود پیدا میشه و به غیر از کسانی که از اول داشتن این بحثو دنبال می کردن ، نفرات جدیدی هم ممکنه پیداش بکنن و بخوننش و این یعنی تلاش و دست و پا زدن نیشابوری ها در مردابی که خودشون در گسترش پیدا کردنش سهم داشتن.
دم همه سبزواری ها گرم خوب با جوابای منطقی و مستدلتون آتیشی به دل نیشابوری های پرتوقع و بی منطق روشن کردید که هرچی مدت می گذره این آتیش خاموش نمیشه و تازه شعله هاش بیشتر میشه. همین رضای نیشابوری معلومه که دیگه حسابی کم آورده آخرین نظرشو که در تاریخ 31مرداد ساعت 13:37 ارسال کرده اگر نگاه کنید می بینید که دیگه از اون بل بل زبونی های قبلیش دیگه خبری نیست.
البته این رضا بیکارتر و بی منطق تر از این حرفاست که عبرت بگیره و دیگه بشینه سر جاش بلکه فقط یک مدت می زنه به سوراخش بعد باز دوباره فراموش می کنه چه بلاهایی سرش اوردیم باز توهم شایستگی نیشابور برای استان شدن برش می داره و میاد اینجا نظرات صد تا به یک غاز ارسال می کنه . حالا ممکنه این مدت چند ساعت ، چند روز ، چند هفته و یا چند ماه طول بکشه اما این نیشابوری هایی که من شناختم اصلا بلد نیستن از روزگار درس بگیرن. برای همینم هست که نیشابور امروز اینقدر عقب مونده شده. نظرات نیشابوری ها رو نگاه کنید چه قدر وقتی میخوان از نیشابور دفاع کنن دستشون خالیه و چیزی برای گفتن ندارن.
آخه نیشابور بیچاره ای که حالا دیگه توان رقابت با بخش های سابق خودشو نداره و در صنعت و کشاورزی و گردشگری از بخشی مثل زبرخان عقب مونده ، دائما داره بخش ها و روستاهاشو از دست می ده و هنوز نتونسته بخش های بزرگشو به شهرستان ارتقاء بده تا شایستگی های اولیه استان شدنو به دست بیاره ، چه طور می تونه ادعای استان شدن بکنه اونم وقتی شهرهایی مثل سبزوار و تربت حیدریه هستن که مسلما اولویت هاشون برای استان شدن بیشتر از نیشابوره.
از نظرات فیروزه مشهد و نیشابور در امپاس ، منوچهر و سعید از تهران بسیار لذت بردم. ممنون . دست همه بچه های با غیرت و متحد سبزواری درد نکنه.با همین همت و غیرتتونه که امروز سبزوار به کوری چشم دشمنا در مسیر پیشرفت دائمی قرار گرفته و اولین شهرخراسان بعد از مشهده مقدس محسوب میشه.
آقا رضای نیشابوری اینو فراموش نکن که دیگه نه فیروزه به نام نیشابور شناخته میشه و نه عطار نیشابوری محسوب میشه چون حالا همه می دونن عطار متولد کدکن تربت حیدریه است و فیروزه سوغات شهرستان فیروزه است که معادن این سنگ قیمتی در این شهرستان قرار داره و مشهد در جهان به عنوان قطب برش و تولید فیروزه حساب میشه نه نیشابور و اینم یادتون باشه که کمال الملک رو هر چه قدر براش یادمان برگزار کنید ، یک کاشانیه که فقط چندسال آخر عمرشو به نیشابور تبعید شده و در این شهر فقط یک تابلو نه چندان مشهور نقاشی کشیده و بعدش هم به دست نیشابوری ها کور شده و بعد هم مرده.
کلاغ پر ، عطار پر ، فیروزه پر ، دیگه کم کم نیشابور هم پر
آقای رضا چرا با این سبزواری های بی منطق که فقط بلدند شعار بدن و مغازه آتیش بدن بحث می کنی شان نیشابور خیلی بالاتر از سبزواری جماعت هست .اخبار موثقی که رسیده دوران پارتی بازی سبزواری ها در وزارت کشور به سر اومده.حالا نگران هیچی نباش تا یک سال دیگه اتفاقی در زمینه تقسیمات کشوری در کشور اتفاق نمیفته فقط تا آذر امسال زبرخان که قرار بود یک شهرستان بشه تبدیل به دو شهرستان میشه و میان جلگه و صالح آباد تربت جام تا یک یا دو ماه دیگه شهرستان اعلام میشن !اما خبر خوش تر در سال آینده برای نیشابور و تربت حیدریه و کاشمر هست .به قول معروف جوجه رو آخر پاییز می شمرن اونم پاییز 93 .بزار دوستان عزیز سبزواری هم استانی ها گل با خودشون حال کنند .
به دوستان سبزواری
اختلافی در مورد نظرات شماها ندارم و مورد تایید است چون هیچکدام انها جواب ندادم
ولی برای بیدار شدن از خواب خرگوشی فقط به دو خبر از سبزوار نظرتان جلب می کنم
1-http://www.salamsarbedar.com/vdcc.1qpa2bqx1la82.html
آغاز برداشت بادام دیم در سبزوار
عزیز منظور ششتمد که در روزهای پایانی دولت گذشته شهرستان شد (قبلا گفتم قضیه فولاد جوین پیش می اید)
2-http://www.salamsarbedar.com/vdcc.iqpa2bqx0la82.html
پیشرفت ۴۰ درصدی طرح فولاد سبزوار
عزیز فولاد جوین (فراموش شده اعتراض مردم و امام جمعه جوین به دست درازی سبزواری ها به داشته های شهرستان مستقل )
دوستی توهم زده بود بعد از مشهد گفتم قبل از شما وبلاگی چنین توهماتی داشت ولی من در نظرات بالا مستند بیان کردم سبزوار حتی با بخشهای 70-80 کیلومتری خود نمی رسه چه برسد با شهرهای درجه 3-یا درجه2-یا درجه 1 استان
دوستی صحبت از سوراخ ….کرد من که بیکار نیستم هر روز به توهمات شما با سوز گداز بیشتر می شود همدردی کنم
می دانم سخت شهری تا چند سال قبل
1-از لحاظ جمعیت با نیشابور برابری می کرد حالا بعد از تربت جام(چهارم در استان مرکز امار ایران مستند است بعد از تربت با جدا شدن داورزن و ششتمد)
2-شهری داعیه دار سربداران بود حالا با سوز گداز می بیند خاستگاه ان شهرستان داورزن بخش باشتین یا زادگاه دکتر شریعتی تنها داشته های خود را از دست داده اند باید دیگران جنگجو بی منطق تلقی کنند سخت ولی کم کم جا میافته
3-شهری که مدعی دومین دانشگاه دولتی استان بود حالا اکثر شهرها دانشگاه دولتی دارند(نیشابور.قوچان.تربت حیدریه. کاشمر. گناباد)
4-شهری که مدعی فولاد بود حالا شهرستان دیگر دست رد بر سینه اش می زند می دانم سوز دارد ولی کم کم جا میافته
5-شهری دیروز با کشاورزی جوین و جغتای برای خودش اعتبار برای اسم سبزوار مدعی بود حالا که جرات دست درازی ندارد به شهرستانهای تازه تاسیس مثل ششتمد دست درازی میکند سخت سوز دارد ولی کم کم جا می افته
6- شهری 100 راه اهن ندارد بعد از 100 سال یک فرودگاه 2 پرواز ورشکسته ایجاد می شود متوهم می شوند ندید بدید بودن سخت کم کم ….
7-شهری وقتی جدا از توهمات فکر می کنند می بینند در خراسان رضوی با جدا شدن بخشهای 70-80 کیلومتری که مایه می گذاشت حالا تمام شده دیگر به غیر از یک فرودگاه 2 پروازی که الان 2 فرودگاه دیگر در حال ساخت هیچی دیگرندارد با سوز گداز می بیند اگر سبزوار 10 سال دیگر بگذرد باید زیر مجموعه بخشهای سابق شود چون یک شهر کویری بدون اب هوا بدون راههای موصلاتی بدون زیر ساختهای صنعتی دلخوش به یک فرودگاه 2 پروازی با کلی توهم
پس با توهمات سعی به دست درازی به داشته های شهرستانهای محروم 80 کیلومتری با این پتانسیل دارند تنها راه ان سبزوار استان دوباره از کشاورزی(جوین.جغتای)از سربداران (شهرستان داورزن) از جمعیت بالای جوین جغتای-از چند واحد صنعتی(فولاد نیم ساز جوین -جمکو-یا سیمانهای این شهرستانها)کلاهی برای سبزوار به بافن در ضمن سیمان سبزوار در100 کیلومتری سبزوار در بخش روداب در پرند که بنام سبزوار همان دست درازیها
خلاصه قبلا گفتم در غرب خراسان رضوی دومین شهر استان ازتمام لحاظ وجود دارد چه در دهه 80 با آشوبگری(جنگجویی بی منطقی بستن راهها که گارد ویژه استان جوابتان داد) چه دو سال گذشته با توهمات وبلاگها-چه امروز با چرت پرت دیگر نه بخشهای سابق نه سایر شهرستانها اجازه به سوئ استفاده و شهری در حد پایین تر از بخشهای سابق نمی دهند.
حالا چند صفحه توهم بزنید.جواب ابلهان خاموشی است نوشته بالا برای سبزواریها نیست چون بهتر از من با سوز گداز دارند می سوزند برای اطلاع رسانی است
وای وای وای خدا به داد برسه نیشابوری ها چه قدر بخیل و حسودن . همینه که شهرشون روزبه روز داره
پسرفت می کنه و در نظر مردم خراسان به شهری منفور تبدیل شده از بس مردمش حسود و جنگجو هستن. نیشابوری ها با روحیه حسادتی که دارن همه چیزو فقط برای خودشون می خوان.و خیرشون به دیگران نمی رسه. خدا کنه با این روحیه ای که نیشابوری ها دارن هیچ وقت نتونن مرکز استان بشن چون مردم شهرستان های زیرمجموعه شون به روز سیاه میشینن و نیشابوری ها اجازه پیشرفت به هیچ جای استانشون رو نمی دن . همینطور که الان اجازه شهرستان شدنو به بخش های بزر گی مثل زبرخان و سرولایت و عشق آباد نمی دن . چون نیشابوری ها می بینن شهرشون به طور کامل به لحاظ صنعتی و کشاورزی و جمعیتی به بخش هاش وابسته است و بعد از جدا شدن این بخش ها نیشابور دیگه هیچی نداره و مثل سبزوار نیست که حتی بعد از جدا شدن 5 بخش سابقش هنوزهم در اکثر شاخص ها شهر اول و یا دوم خراسان بعد از مشهد محسوب میشه. اما نیشابوری ها که خیلی بخیل و حسودن و روحیه جنگجویی دارند ، همه چیزو فقط به صورت انحصاری برای خودشون میخوان . می دونید چرا اینو میگم چون نصف روزای سال مردم نیشابور در حال اعتراض کردن و طومارامضا کردن و سر و صدا و شورش و آشوبگرین.یک بار برای مرغ و بقیه مسائل بی ارزش مربوط به شکم اعتراض می کنن ، یک بار برای پس گرفتن روستاهایی که به حق از نیشابور جدا شدن و به شهرستان های توانمندتری مثل تربت حیدریه و سبزوار ملحق شدن ، یک بار برای اینکه ایستگاه اختصاصی قطار نیشابور کلا حذف و تعطیل شد و به جاش در تربت حیدریه یک ایستگاه اختصاصی راه اندازی شد ، یک بار دیگه نیشابوری های حسود اعتراض می کنن که چرا دانشکده علوم پزشکی تربت حیدریه به دانشگاه ارتقا پیدا کرد و دانشکده تازه تأسیس و محقر علوم پزشکی نیشابور با دوسه تا رشته درپیت به دانشگاه ارتقاء پیدا نمی کنه حتی نقشه کشیده بودن که در راهپیمایی روز قدس که متعلق به مردم مظلوم فلسطینه اهداف شخصی خودشون دنبال کنن و از تجمع مردم سوءاستفاده کنن و طومار برای ارتقاء دانشکده علوم پزشکی نیشابور به دانشگاه امضا کنن که با دخالت نیروهای امنیتی سرکوب شدن و سرجاشون نشستن ، یک بار دیگه اعتراض می کنن و آشوب به پا می کنن که چرا واحد علوم تحقیقات نیشابور غیرقانونی معرفی شد و به پردیس تنزل درجه پیدا کرد . حالا جالبه که اکثر اعتراضاتشونم به جایی نمی رسه و فقط این عمر نیشابوری هاست که داره در رقابت و جنگ و ستیز و چشم و هم چشمی با شهرهای همسایه و در راه برداشتن لقمه های گنده تر از دهان ، به هدر میره.
حالا هم که در آخرین آشوبی که راه انداختن نهایت بخیلی و خسیسی خودشونو نشون دادن.
قضیه از این قراره که کامیون داران نیشابور در در اعتراض به لغو انحصار جابه جایی محصولات کارخانه فولاد دست به اعتراضات گسترده زدن و با این کارشون ثابت کردن که نیشابوری ها علاوه بر جنگ جویی بخیل و حسود هم هستن.
اینم آدرس برای اثبات شیرین کاری های جدید نیشابوری ها که خودشون از خجالتشون سعی کردن خبر رو خیلی مختصر و کوتاه منتشر کنن تا مردم شهرهای دیگه به خساست و بخیلی نیشابوری ها زیاد پی نبرن اما از همون دو سه خط مطلب مختصر میشه فهمید حالات و روحیات این مردمو :
http://www.rovzane.com/blog/show/%D9%BE%D8%A7%D9%8A%D8%A7%D9%86-%D8%AA%D8%AC%D9%85%D8%B9-%DA%A9%D8%A7%D9%85%D9%8A%D9%88%D9%86-%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D9%86%D9%8A%D8%B4%D8%A7%D8%A8%D9%88%D8%B1%D9%8A.html
خوانندگان عزیز شما قضاوت کنید ، واقعا این کار نیشابوری ها چه معنایی داره؟
مگه مردم سبزوار و کاشمر و تربت و بقیه شهرهای خراسان خدای ناکرده اجنبی و کافر و نامسلمونن که کامیون دارانشون حق نداشته باشن محصولات کارخانه فولاد رو که تازه به نام نیشابور هم نیست و به نام خراسانه جابه جا کنن.حالا یعنی درسته سبزواری ها و تربت حیدریه ای ها و گنابادی ها و بقیه شهرهای خراسان که به لحاظ دانشگاهی پیشرفته تر از نیشابور هستن ، در دانشگاه هاشونو روی دانشجوهای نیشابوری ببندن و بگن نیشابوری ها حق درس خوندن و با سواد شدن در دانشگاه های شهرهای ما رو ندارن.!!!
برای همینم هست که خدا اینجور زده به پس کله صنعت نیشابور و در عرض چندسال اخیر صنعت نیشابور در رکود قرار گرفت و شهرستان هایی مثل چناران و تربت حیدریه و جوین و بخش زبرخان روی دست صنعت نیشابور بلند شدن و الان می بینیم که بزرگترین شهرک صنعتی شمال شرق کشور در چنارانه و بزرگترین پروژه صنعتی کشور داره در تربت حیدریه ایجاد میشه و در منطقه سبزوار بزرگ هم قراره با تأسیس کارخانه فولاد که پیشرفت های خوبی داشته ، قطب جدیدی از تولید فولاد در کشور ایجاد بشه.
واقعا باز هم تکرار می کنم با این اخلاق و روحیات بخیلانه و جنگ جویانه که نیشابوری ها دارن خدا کنه واقعا این شهر هیچ وقت مرکز استان نشه چون شهرستان هایی که زیرمجموعه نیشابور قرار بگیرن از کلیه امکانات و خدمات محروم میشن و نیشابوری ها همه چیزو برای خودشون می خوان.
واقعا که پناه بر خدا از شر انسان های حسود و بخیل.
آق رضای عصبانی نیشابوری می دونی چرا هیچ کدوم از پاسخ هایی که اینهمه زور می زنی و می نویسی
قانع کننده نیست و به دل مخاطبان نمیشینه ؟
چون حرفات کلا بی منطقه و هنوز یادنگرفتی وقتی حرف می زنی حرفات با سند و مدرک باشه.
من این حرفارو برای خودت میگم حالاکه ماشاءالله اونقدر بیکاری که هر روز اینقدر وقت می گذاری که از
حیثیت برباد رفته نیشابور دفاع کنی و مثلا پیش سبزواری ها و کاشمری ها و تربتی ها کم نیاری و به حساب
خودت جواب بنویسی ، اقلا یک کم منطقی تر نظر بده تا وقتی کسی مطالبتو می خونه از همون خط اول پی
نبرن که نظراتت یک سری حرف های احساسی و بی پشتوانه است که یک نیشابوری از سر تعصبات شدید و خشک
ارسال کرده.
آره رضا جان . این برات بهتره .شما که ماشاالله اینقدر اهل دعوایی که بعد از پیشقدم شدن سبزواری ها برای برقراری صلح و پایان دادن به این جنگ لفظی چند ماهه صلحو نپذیرفتی و با اینکه در موضع بازنده بودی بازم حاضر نشدی این بحثو پایان بدی ، حالا فقط کمی به این موضوعا فکر کن و ببین واقعا چه جوابی براشون داری؟ سعی کن منطقی باشی و اگر بازم خواستی طوماری در پاسخ بنویسی اقلا دو تا سند و مدرکم توش باشه و فقط توهمات ذهن خودتو اینجا بالا نیاری :
1- عدم برخورداری نیشابور از فرودگاه درمقابل برخورداری سبزوار از فرودگاه بین المللی که پشتیبان
فرودگاه بین المللی مشهد هم هست
راه آهن سبزوار در حال احداثه در سایت ها سرچ کن تا خبرهاشو ببینی، آیا نیشابوری ها هم این همتو دارند
که فرودگاهی بسازن؟ ،
3- عدم برخورداری نیشابور از دانشگاه علوم پزشکی و دانشکده علوم پزشکی نیشابور تازه حدود سه ساله
افتتاح شده در عوض سبزوار و گناباد حدود 25 ساله از این نعمت برخوردارن و دانشگاه علوم پزشکی
سبزوار رشته های پزشکی هم داره و دانشکده تربت حیدریه هم همین امسال در اوج اعتراضات نیشابوری ها
به دانشگاه ارتقاء پیدا کرد.
4- عدم توسعه یافتگی نیشابور در زمینه سایر امکانات دانشگاهی : واحد علوم تحقیقات نیشابور به درجه ای
پایین تر در حد پردیس کاهش پیدا کرد، تنها دانشگاه ملی نیشابور فقط دو ساله راه ا فتاده و دو سه تا رشته
معمولی داره و …
5- نیشابور شهرستان فاقد شهرستان های اقماریه و به شدت نیاز به همکاری شهرستان های کاشمر و سبزوار
داره تا بتونه حداقل اگر جمعیتش زیر 450 هزارنفره ، به خاطر داشتن شهرستان های اقماری زیاد و حوزه
گسترده سیاسی و اداری ادعای استان شدن کنه.اما خوب اینکه کاشمر و سبزوار برن زیر مجموعه نیشابور
بشن که هیچی نداره یک رویای محاله و در عوض ممکنه نیشابور مجبور شه در استانی به مرکزیت سبزوار
یا تربت حیدریه یا کاشمر قرار بگیره
اینجاست که نیشابوری ها پیش سبزوار و کاشمر و تربت حیدریه به التماس و زاری می افتن که :
“همسایه ها یاری کنید تا نیشابور استنداری کند!!!”
چون نیشابور از خودش شهرستان اقماری نداره
6- نیشابور در زمینه صنعتی هم دیگه حرفی برای گفتن نداره . چون چناران و تربت حیدریه و جوین و
زبرخان بالا دست نیشابور بلند شدن و پروژه های عظیم صنعتی این مناطق صنعت نیشابورو زیر سایه قرار
داده. بخش زبرخان هم با شهرک صنعتی خیام یکی از صنعتی ترین بخش های خراسانه و نیشابور حتی با این
بخش خودش هم که هنوز شهرستان شده در زمینه صنعتی توان رقابت کردن نداره.
7- نیشابور حتی مرز مشترک هم با استان های دیگه نداره. چون از شرق به مشهد از جنوب به کاشمر و
تربت حیدریه از غرب به سبزوار و از شمال به کوه های صعب العبور بینالود محدود میشه و به این ترتیب به
لحاظ جغرافیایی موقعیتی بسته و منزوی داره.شهرهای نامبرده هم هر کدوم یا خودشون مدعی هستن و چیزی
به نیشابور نمی ماسه.
8- موقعیت بد آب و هوایی نیشابور: آب و هوای بسیار سرد و برف و کولاک های دائمی در فصل زمستان
دائما باعث بسته شدن راه های ارتباطی نیشابور میشه که محورهای برف گیر کوهستانی داره و این باعث به
زحمت افتادن مردم شهرهای استان میشه تا بخوان خودشونو به این شهر برسونن.اما سبزوار در عوض در
دشتی امن ، هموار و آرام قرار گرفته و جاده های این شهر همیشه در اکثر ایام سال از جنوب و شمال و غرب و
شرق به روی مردم شهرهای همسایه بازه و با گشاده رویی لبخند میزنه.
9- وابستگی نیشابور به لحاظ کشاورزی و دامپروی به بخش های این شهرستان که دیر یا زود بالاخره به
شهرستان های مستقلی ارتقاء پیدا می کنن. مثلا بخش زبرخان با جمعیت بالای 65 هزارنفری قطب کشاورزی
خراسانه و شهر خرو به پایتخت آلوی ایران معروفه. در نتیجه نیشابور در مقابل بخش های خودش هم حرفی
برای گفتن نداره و کاملا وابسته است چه برسه به شهرستان های همجوار.
10- گمنامی نیشابور در سطح ایران و در عوض شهرت سبزوار به دلیل توانمندی های مختلف :
در خبرها خوندیم سنگ فیروزه در ایران و جهان به عنوان سوغاتی مشهد شناخته می شه چون در واقع مشهد
مرکز تراش و تولید صنعتی فیروزه است نه نیشابور، عطار هم که دیگه حالا همه می دونن اصالتاً متعلق به
کدکن تربت حیدریه است و فقط مدتی در نیشابور زندگی کرده و اونجا در حمله مغول ها کشته شده و مرده .
کمال الملک هم که کاشانی است و بیشتر عمرشو در تهران و در اروپا گذرونده و در سنین پیری از طرف
حکومت پهلوی مورد غضب قرار می گیره و به نیشابور تبعید که اون زمان بیابانی خشک و دور محسوب
می شده تبعید شده و اونجا مرده. پس به استثنای خیام که شاعری نیشابوری است و شهرت جهانی داره
نیشابور دیگه هیچ شهرت ارزشمند دیگه ای نداره.
اما سبزوار با دکتر علی شریعتی ، با حکیم حاج ملاهادی سبزواری ، با استاد محمود دولت آبادی ، با خواجه
ابوالفضل بیهقی ، با ملاحسین واعظ کاشفی در همه جا مطرحه.
قیام سربداران سبزوار که این شهرو نیم قرن پایتخت خودشون قرار دادن شهرت و اهمیت جهانی داره
حالا تیم های ورزشی موفق سبزوار که نام این شهرو سر زبون همه جوونای اهل ورزش ایران انداختن به جای خود.
دانشگاه های ملی با سابقه سبزوارم که سالی چند همایش وکنگره و سمینار علمی و هنری و سیاسی و فرهنگی برگزار می کنن هم به جای خود.
فرودگاه بین المللی سبزوارم به جای خود که اسم سبزوارو چندمرتبه در هفته در فرودگاه مهرآباد مطرح می کنن و الان همه کارمندان فرودگاه مهرآباد و مسافران همیشگی این فرودگاه می دونن سبزووار جزء معدود شهرهای شمال شرق کشوره که فرودگاه فعال داره و اگر خواستن به سبزوار یا بقیه شهرهای اقماریش از جمله نیشابور سفر کنن به راحتی می تونن از فرودگاه موجود در خطه سربداران استفاده کنن.
و از این موارد که نشان دهنده ضعف های اساسی نیشابور در مقابل سبزوار و تربت حیدریه و کاشمره ، بسیار زیاده .ولی فعلا چند تارو گفتم تا مغز دوستان نیشابوری به ویژه آقا رضا زیاد هنگ نکنه و حداقل این بار بتونن برای همین چند مورد چندتا پاسخ قانع کننده پیدا کنن. بقیه ان شاءالله در یک فرصت دیگه….
باز یک سبزواری دچار توهم شد به خودت صدمه می زنی!نیشابور زمانی که مرکز استان بود یا بهتر بگم مرکز ربع نیشابور در خراسان سابق با ولایت بیهق(سبزوار)با عطوفت برخورد می کرد نگران نباش نیشابوریان با سایر هم استانی های عزیز با هم برادر -برابر و یکسان هستند این شمایید که برای پیشرفت شهر کوچکتون به سرزمین بزرگ نیشابور دست اندازی می کنید. دوستان آیا این نشان حقارت نیست؟بردسکن رو می خواهید به استان متوهم خودتون اضافه کنید که حقشون رو پایمال کنید .مردم شهرستان های بزرگ کاشمر،تربت حیدریه آنقدر بزرگ هستند که از یک سبزواری خط نگیرند مردم بزرگ خراسان بیشتر از همه با شما غاصبان و متوهمان سبزواری مشکل دارند البته مردم با فرهنگ و خوبی هم در سبزوار زندگی می کنند که از دست همین متوهمین و متحجرین متعصب خسته شده اند بیچاره مردم زحمتکش سبزوار که اگرهمین مزیت ضعیف دانشگاهی رو هم بهشون نمی دادند دیگه چاره جز فرار از سبزوار نداشتندالبته آمار سال 91 هم نشان می دهد رشد جمعیت شهر نیشابور به سبزوار خیلی بالاتر هست (دقت کنید شهر نه شهرستان باز نگید چند بخش از ما جدا شده هر چند با جمع همون بخش های سابق به جمعیت نیشابور نمی رسید)و این خیلی مسائل رو نشان میدهد از شما خوانندگان سوال می کنم آیا نیشابور که به قول متوهین سبزواری دچار رکود شده باید رشد جمعیت داشبه باشه؟؟؟رکود صنعت هم مربوط به کل کشور یوده با این حال رکود نیشابور برای سبزوار از همه بدتر هست چون کارگران بیشتر کارخانجات نیشابور سبزواری هستند و مدیران با عطوفت نیشابوری در شرایط بحرانی صنعت هم از این کارگران حمایت کردند آیا ابن نشان مهربانی نیشابوریان با هم استانی های ضعیفشون در سبزوار نیست؟آیا سبزوار که به گفته متوهمین با این همه رشد چرا کاهش جمعیت داشته (باز قید می کنم شهر نیشابور و شهر سبزوار_منبع پورتال آمار استانداری خراسان رضویamar.khorasan.ir)
سبزوار این قدر به بخش های سابق کم توجهی کرد که اونها برای رشد مجبور به جداشدن از سیزوار ضعیف و متوهم بودند. با این وضع فکر نمی کنم تا چند سال دیگه از سبزوار به غیر چند دانشگاه چیزی بمونه ولی مردم مشهد کاشمر نیشابور تربت و…و همه و همه خراسان به مردم فهیم و دردکشیده این شهر کمک می کنیم چون سبزواری های اصیل را به عنوان هم استانی و مسلمان دوست داریم و قول می دهیم آن زمان هم جوانان را به دانشگاه های سبزوار بفرستیم البته با آب و غذا!
دم نویسنده سبزواری این مقاله گرم آقا واقعا هر کس هستی گل کاشتی.
کارت ای والله داره. خدایی.
سبزواری ها واقعا در هنر نویسندگی تبحر دارن . خوب نیشابوری های متوهمو پیچوندی و بیشتر از یکساله در آمپاس گذاشتیشون
این مقاله کلا حدود 70 خطه ، و یک سال و نیم پیش منتشر شده اما اینقدر عمیق و دقیقه که در عمق جان مخاطبان اثر گذاشته.و تا الآن چهارصد و خورده ای نظر با نزدیک به هزار خط نظر براش ارسال شده. تازه در سایت اسرارنامه به عنوان سایت اصلی که این مقاله منتشر شده هم همین اندازه بازدیدکننده و نظردهنده بهش جذب شدنالان مدت هاست این مطلب در قسمت پربازدیدترین های سایت کاشمری ها قرار داره و روز به روز داره به بازدیدکنندگانش افزوده میشه.
بیخود نیست میگن سبزوار پایتخت نثر ایرانه. چون از قرن های گذشته تا حالا نویسندگان توانمند سبزواری خدمات زیادی به عرصه های مختلف کشور کردن. ابوالفضل بیهقی ، دکتر علی شریعتی ، ملاحسین واعظ کاشفی ، استاد محمود دولت آبادی و …
از مدیریت محترم سایت کاشمری ها خواهش می کنم بازهم مطالبی زیبا و عمیق سایت های سبزوار رو در اینجا منتشر کنید . چون به خصوص نیشابوری ها رو خیلی درو می کنه.
می دونید این همه سوز و گداز نیشابوری ها در سایت کاشمری ها و سایت های سبزوار برای چیه ؟ چون نیشابوری هاکه هنوز نتونستن اختلافات داخلیشونو مدیریت کنن و بخش های بزرگشونو به شهرستان ا رتقاء بدن حالا واقعا برای استان شدن چاره ای نمی بینن جز اینکه دست به دامن کاشمر و سبزوار و بقیه شهرهای همجوار بشن. چون نیشابور فعلا به غیر از فیروزه هیچ شهرستان اقماری در اطرافش نداره و جمعیتش هم که خیلی کمه و نیاز شدید به این داره که کاشمر و سبزوار باهاش همکاری کنن تا بتونه استان بشه به قول دوستان قبلی :
“”همسایه ها یاری کنید تا نیشابور متوهم و عقب مانده استانداری کند!!!””
ولی نیشابوری ها کور خوندن زمانی که سبزوار پایتخت سربداران اولین حکومت شیعه دوازده امامی ایران بود نیشابور ولایت درب و داغونی بیش نبود که نتونست در مقابل هجوم مغولان دوام بیاره و به زیرمجموعه سبزوار پیوست.
کلا نیشابور با این پیشنه ضعیف و ننگین تاریخی هیچ حرفی برای گفتن در هیچ زمینه ای نداره. مثلا می خوان نیشابورو به خاطر اینکه در زمان طاهریان فرماندهان سپاه مأمون عباسی قاتل امام رضا پایتخت شده ، حالا مرکز استان کنن یا به خاطر اینکه در زمان هجوم ترکان سلجوقی به ایران و تصرف ایران توسط این قوم بیگانه نیشابور بازم مورد تجاوز قرار گرفته و به عنوان پایتخت این سلسله بیگانه انتخاب شده ، حالا می خوان استانش کنن؟
واقعا شما قضاوت کنید چنین شهر ضعیف و دستمالی شده ای مثل نیشابور با این پیشینه سرشار از تجاوز و ننگ چه طور میخواد مرکز استان شه؟
ضمنا با توجه به نظرات قبلی بعضی دوستان که به روحیه جنگجویی و بخیلی و حسادت فراوان نیشابوری ها اشاره کرده بودند من هم واقعا آرزو می کنم نیشابور هیچ وقت نتونه مرکز استان شه چون اگر لیاقت می داشت همون هزارسال قبل که پایتخت بود ، از پایتختی کنارگذاشته نمی شد.
و باز اگر نیشابور لیاقت میداشت از پایتختی که برکنار شد حداقل مرکز خراسان باقی می موند و جاشو به مشهد و سبزوار و بقیه شهرهای مهمتر نمی داد.
قدیمی ها هیچ کاری رو اشتباه انجام نمی دادن . یقین کنید که اگر نیشابور از پایتختی ایران و مرکزیت خراسان کنار گذاشته شد ، واقعا به دلیل این بوده که این شهر لیاقت پایتختی یا حتی مرکزیت خراسانو نداشته و همون موقع هم که در زمان بیگانگان پایتخت شده به نفع متجاوزان بوده نه به نفع ایرانیان.
راستی به نیشابوری ها حق می دم که خسیس و بخیل باشن چون همه چیزشونو از دست رفته می بینن حتی صنعتشون هم دیگه رونق سابقو نداره و حتی در مقابل بخش های خودشون که مدت هاست آروزی شهرستان شدنشو دارن دیگه کم آوردن.
بخش زبرخان خیلی صنعتی تر از نیشیابوره و نیشابوری ها می ترسن این بخش مستعد رو شهرستان کنن که دیگه هیچی نداشته باشن.و دچار بحران هویت شن . برعکس سبزوار که به راحتی بخش های وابسته شو شهرستان کرد و هنوز هم می بینیم که قطب اول دانشگاهی ، فرودگاهی ، فرهنگی ، تاریخی ، ورزشی ، سیاسی و اداری خراسان بعد از مشهده و در زمینه کشاورزی ، صنعتی ، اقتصادی هم در جایگاه دوم یا سوم خراسان قرار داره که در کل جایگاه خوبیه اما نیشابور چی؟ همین که زبرخان جدا شه ، همه شاخص های توسعه یافتگی نیشابور شدیدا سقوط می کنه. طفلک نیشابوری ها!!!!
ولی صبر و حوصله مردم بخش زبرخان خیلی وقته تموم شده تا به حال چندین بار درمقابل استانداری خراسان یا در تهران در مقابل وزارت کشور یا مجلس تحصن کردن که زودتر شهرستان بشن و از نیشابور هیچی ندار جدا شن.
ولی اختلافات درونی و احتمال جنگ و آشوب هایی که در منطقه نیشابور به پا میشه باعث میشه وزارت کشور نتونه این بخش رو شهرستان کنه چون همه می دونن در ناحیه نیشابور به دلیل عدم توسعه علمی و دانشگاهی و اینکه مردم اکثرا از قشر ضعیف و ستم دیده کارگران کم مزد و مواجب کارخانه ها هستند ، اعصباب ها خیلی خورده و فرهنگ و سواد پایینه به همین خاطر ممکنه با کوچیکترین تغییرات در نقشه سیاسی منطقه نیشابور جنگ ها و خون ریزی های گسترده ایجاد بشه.
آخه نیشابور مثل سبزوار که نیست که فرهنگ تقسیمات سیاسی و اداری رو داشته باشه. نیشابوری ها کلا همیشه در حالت آماده به جنگ و دعوا هستن و مستعد آشوبن . و تا وقتی این روحیه رو داشته باشن ، باید در حسرت داشتن شهرستان های اقماری و استان شدن باقی بمونن.
به نظر شما نیشابور کی می تونه بالاخره یک فرودگاه بسازه تا دیگه از همه شهرهای کشور عقب نمونه؟
سبزوارم که راه آهن نداشت داره راه آهنشو می سازه و بالاخره یکی دو سال دیگه راه آهن سبزوارم افتتاح میشه
http://www.tabnak.ir/fa/news/264432/%D8%AA%D8%B5%D9%88%DB%8C%D8%A8-%D8%A8%D9%88%D8%AF%D8%AC%D9%87-%D8%B1%D8%A7%D9%87-%D8%A2%D9%87%D9%86-%D8%B3%D8%A8%D8%B2%D9%88%D8%A7%D8%B1-%D8%AF%D8%B1-%D8%B4%D9%88%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%D9%82%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D8%AF-%D8%AF%D9%88%D9%84%D8%AA
اما بعید می دونم نیشابور دیگه بتونه هیچ وقت صاحب فرودگاه شه چون همه شهرهای اطرافش فرودگاه دارن و فرودگه نیشابور دیگه توجیه اقتصادی نداره تازه موقعیت جغرافیایی نیشابورم واسه فرودگاه خیلی بده و اگر نیشابور فرودگاه بسازه با مشکلاتی بیشتر از مشکلات فرودگاه بجنورد مواجه میشه چون نیشابور در دامنه یک کوه بلند قرار داره و کوه ها موانع بزرگی برای امنیت فرودگاه ها محسوب می شن .
پس واقعا نیشابوری ها باید همیشه خواب فرودگاهو ببینن یا اینکه حاضر بشن مثل بجنوردی ها کوه های اطراف شهرشونو برش بدن بیچاره ها…
قابل توجه نیشابوری های متوهم در ارتباط با موضوع صنعت :
بله درسته که کل کشور به خاطر شرایط بد اقتصادی دچار رکود شد و این وضعیت شامل صنعت نیشابورم شد اما رکود صنعتی نیشابور با رکود صنعتی کل کشور فرق می کنه و رکود صنعتی نیشابور خیلی بیشتر از اونه چون دیگه این شهر در همین چند سال گذشته جایگاه دومی خودشو در صنعت خراسان رضوی از دست داد و چناران و تربت حیدریه و جوین و زبرخان بالا دست نیشابور بلند شدن.
1- بزرگترین شهرک صنعتی شمال شرق کشور در چناران ساخته و تکمیل شد:
http://shabestan.ir/NSite/FullStory/News/?Serv=0&Id=132651&Mode=
2-مجتمع فولاد تربت حیدریه بزرگترین پروژه صنعتی شرق کشور است
http://www.yjc.ir/fa/news/4478410/%D9%85%D8%AC%D8%AA%D9%85%D8%B9-%D9%81%D9%88%D9%84%D8%A7%D8%AF-%D8%AA%D8%B1%D8%A8%D8%AA-%D8%AD%D9%8A%D8%AF%D8%B1%D9%8A%D9%87-%D8%A8%D8%B2%D8%B1%DA%AF%D8%AA%D8%B1%D9%8A%D9%86-%D9%BE%D8%B1%D9%88%DA%98%D9%87-%D8%B5%D9%86%D8%B9%D8%AA%D9%8A-%D8%B4%D8%B1%D9%82-%DA%A9%D8%B4%D9%88%D8%B1-%D8%A7%D8%B3%D8%AA
3- نبض صنعت خراسان در جوین می تپد
http://www.mohseni-mr.ir/home/archives/4137
4- شهرک صنعتی خیام دومین شهرک صنعتی خراسان است که در شهر خرو در بخش زبرخان نیشابور قرار دارد.برای همین هم نیشابوری ها از شهرستان شدن زبرخان می ترسند چون احساس می کنن اگر زبرخان شهرستان بشه دیگه هیچی ندارن و حتی همین الان پیش این بخش خودشون کم آوردن.واقعا هم نیشابور خودش به تنهایی چیزی نداره چون اصلا وسعتی نداره همه چیزای نیشابور در بخش های تابعه شه که اونا هم هنوز شهرستان نشده دارن ساز اختلاف و جدایی از نیشابوری ها رو کوک می کنن و میونه خوبی با نیاشبوری ها ندارن همین چند وقت قبل بود که رئیس شورای شهر خرو به حضور و اشتغال کارگران نیشابوری در شهرک صنعتی خیام خرو اعتراض کرده بود و خواسته بود که خود جوون های شهر خرو در این شهرک مشغول کار بشن.
http://www.khorasannews.com/News.aspx?type=2&year=1388&month=12&day=6&id=2888809
(یعنی واقعا نیشابوری ها تا کی می خوان اینقدر آویزون دیگران باشند حتی آویزوون بخش های خودشون که تا الآن باید ده بار شهرستان می شدن ولی هنوز ناکام موندن)
دوستان سبزواری
در نظرات بالا همه توهم چرت پرت بود فقط چند نکته
بیهقی متولد سبزوار پرورش یافته نیشابور مدفون احتمالا در افغانستان البته معلوم نیست
کاشفی مدفون در هرات ولی یک مزار بدلی در سبزوار دارد
شریعتی تولد شهرستان داورزن روستای کاهک(مزینان) مدفون در دمشق(داورزن در80 کیلومتری سبزوار.فاصله مشهد تا فریمان75 کیلومتر.مشهد تا چناران 50کیلومتر
من دو خبر از سایتهای سبزوار دادم واطلاعاتی درباره شهرستانهای جدید چقدر سخت به دوستان سبزواری امده مگر فولاد مربوط به شهرستان جوین نیست مگر خاستگاه سربداران بخش باشتین شهرستان داورزن نیست در 80 کیلومتری سبزوار
چه زمان سبزوار کشاورزی و صنعت داشته مگر از ابتدا مربوط به شهرستانهای 80 کیلومتری جوین و جغتای نبوده
مگر به جز جراحی قلب باز در سبزوار نیشابور انجام نمی شود در بقیه وضعیت نیشابور مگر بهتر نیست بماند 20سال دانشکده دارید
مگر در دهه 80 اوج بی منطقی بستن راه اتش زدن مغازهها در سبزوار صورت نگرفت اوج جنگجویی که گارد ویژه استان ارام تان کرد
خلاصه اینها حقیت ثبت شده در تاریخ قابل پاک کردن با توهم صفحه پر کردن نیست
می دانم سخته سوز داره ولی هرچه واقعیت زودتر قبول نمایید این سوز گداز چند نظر خواسته باشید خنک شوید نمی شود به هرحال انتخاب با شماست می خواهید بنویسید 100 نظر بنویسید فرقی به حال
سربداران(در شهرستان داورزن)
فولاد جوین
مزار مفقود بیهقی
مزار کاشفی در هرات هرچند مزار بدلی ساخته اید
جمعیت چهارمی سبزوار در خراسان رضوی
وجود دانشگاههای دولتی در اغلب شهرستانها
نبود راه اهن و یک راه انحرافی 50 کیلومتری 10 سال طول کشیده حالا وصل بشه ایا 30قطار مشهد تهران بیکارند 50 کیلومتر بروند به بن بست بعد دور بزن مثل فرودگاه 2 پرواز که پروازهای عراق رفت مشهد فراموش کردید 4 پرواز محدود فقط به تهران 2 تا شد بعد ….
نیشابوری های عزیز به خدا این کاراتون زشته . قباحت داره. واقعا خیلی زشته که سر موضوع استان شدن که اصلا حق شما نیست و نه توانمندی های لازمو دارید و نه با این همه نزدیکی به مشهد نیازی به استان شدن دارید ، اینقدر با شهرهای همجوار جنگ و دعوا می کنید. من نمی دونم اون آدمی که اولین بار این توهمو به ذهن شماانداخت که نیشابورم می تونه استان بشه کی بود ولی مطمئنم یا خیرخواه نیشابور نبوده و می خواسته با تحریک کردن احساسات مردم به یک سود شخصی برای خودش برسه یا اگر خیرخواه بوده ، عاقل نبوده و اصلا فکر نکرده که این حرفش هیچ توجیه عقلی نداره و می تونه پیامدهای زیانباری مثل درگیری همیشگی نیشابور با شهرهای اطراف و بیزار شدن مردم خراسان از این شهر رو به دنبال بیاره.
دیدید این سبزواری های عزیز که نگران نیشابور هم هست دچار عصبانیت شده و تاریخ تحریف می کنه و به شیوه گذشتگان خود که مغازه آتیش میزدند و جاده می بستن دست به هوچی گری می زنه. بعد 60_70 سال داره از راه آهنی صحبت میکنه که هنوز 5درصد عملیاتی نشده-ان شا ا… سبزوار هم دارای راه آهن بشه نیشابوریان خوشحال خواهند شد_ان شاا… پتروشیمی و فولاد و نیروگاه و صنعت داشته باشید باز هم نیشابوریان خوشحال خواهند شد -بحث فرودگاه برای نیشابور با توجه به منطقه نمونه گردشگری دیر و زود داره سوخت و سوز نداره(خیلی از مراکز استان بعد تشکیل صاحب فرودگاه شدند) حالا اگه فرودگاه مخصوص خود نیشابور نبود تصویب فرودگاه بین اللملی در بینالود که بین مشهد و نیشابور هست و در فاصله 35 کیلومتری پاسخگو خواهد بود حتما می دونید که فرودگاه بین المللی چیست ،چون فرودگاه سبزوار فقط به تهران پرواز داره! تصویب این فرودگاه بین دوشهر اول و بزرگ خراسان یعنی مشهد و نیشابور به هر حال نقطه عطف خواهد بود برای این دو شهر بزرگ و گردشگری خراسان،از لحاظ اقتصادی تصویب منطقه آزاد تجاری در تقاطع ریلی مشهد _تربت و نیشابور و این فرودگاه بین المللی برای این سه شهر بزرگ خراسان دستاورد بزرگی است.این دستاورد باعث پیشرفت منطقه و درآمد زایی برای کارگران و تجار شهرهای کم برخوردار استان مانند سبزوار_فیروزه_درگز و… میشه.باز بگویید نیشابوری ها بخیل اند قضاوت با شما!از سبزواری ها متوهم که بعید نیست ولی مردم فرهیخته استان حتما تفاوت حکومت های محلی مثل سربداران را به حکومت های ملی میداننند شما با این حرف به تاریخ و به قیام سربداران با رهبران نیشابوری هم توهین می کنی!!!!به هرحال سبزوار همیشه جزیی از خراسان و در گذشته جزیی از ربع نیشابور بوده است و کمک به این شهر وظیفه همه شهرهای بزرگتر فعلی و قبلی استان است مردم عزیز مشهد ،تربت حیدریه_کاشمر _نیشابور-قوچان به هم استان های دردکشیده و ستم دیده خود در سبزوار کمک کنید ،کمک کنید تا جوانان این شهر از بیکاری به این شهر وآن شهر مهاجرت نکنند ،کمک کنید سبزوار استان شود تا لااقل یکبار برای همیشه عقده همیشه دست چندم بودند را نداشته یاشند ،از فرودگاه سبزوار استفاده کنید تا این امید بزرگشان تعطیل نشود _کمک کنید تا سبزوار به عنوان یک شهر در شمال سرق ایران مطرح شود(حالا در جهان مثل شیراز _اصفهان_ نیشابور که در یونسکو به ثبت شده اند پیشکش) _کمک کنید سبزوار از زیر سایه شهرهای بزرگ مشهد _نیشابور_تربت _کاشمر و غیره بیرون آید.این آرزوی قلبی هما خراسانیان است .به امید آن روز
حقیقتا نمی خواستم جواب بدم چون گفتنی ها گفته شود و جواب ….خاموشی است
درباره صنایع خراسان رضوی.سعی کنید به آمار مستند توجه کنید
ما که حسود نیستیم که چناران یا جوین یا تربت قطب صنعتی شوند انشائ الله خراسان خیلی مستعدتر ازخیلی مناطق دیگر است که صنایع بزرگ دارد
اما توهم نزنید از شهرستان محروم که بعد از سالیان مستقل شده چند واحد صنعتی محدود دارد سوئ استفاده نکنید هرچند در همین اواخر متاسفانه رسانه های سبزوار فولاد جوین را فولاد سبزوار معرفی کردند
یا شهرستان تربت حیدریه هنوز فولاد ان 50 درصد نشده سوئ استفاده نکنید
در مورد چناران همین بث فعلا در جایگاه بعد از مشهد-نیشابور-بینالود .قوچان- حالا اینده انشائ الله قطب صنعت شود
این شهرها برای سبزوار که بعد از8 سال نماینده شهر از نبود سرمایه گذار برای پتروشیمی….سرمایه گذار نمی سازد
عزیزی بحث اویزن مطرح کرده بود چند نکته جهت اطلاع
1-بزرگترین مجتمع صنعتی خراسان رضوی(قطب سوم فولاد کشور -فولاد خراسان در 15 کیلومتری غرب نیشابور) در برابر بعد چند سال دست از فولادی نیمه ساخت در محدوده شهرستان جوین امام جمعه مردم تغییر نام داده اند بر نمی دارید
2-نیشابور از زبرخان تا فیروزه زمین حاصلخیز دارد نه سبزوار کویری از شهرستان تازه تاسیس ششتمد(در بحث چند درخت بادام دیم)برای سبزوار کلاه می بافد سری به سایتهای خبری سبزوار
3-عطار زاده و پرورش یافته نیشابور مقبره در نیشابور در برابر کاشفی بیهقی پرورش یافته نیشابور مدفون درهرات چرا مزار بدلی می سازید
عزیزی از مستعد نبودن نیشابور برای مرکزیت گفت چند نکته
1-نیشابور قطب کشاورزی-گردشگری-صنعتی شرق کشور است
2-ایا رواست شهری مرکز استان شود که نه کشاورزی دارد(دنبال بادام شهرستان محروم ششتمد یا فلفل شهرستان داورزن به اسم خود معرفی کند) نه آب هوا(الان در یک استان فقط برای آب هوا سالیان جدل است)نه صنعت(دنبال فولاد نیمه کاره شهرستان محروم جوین.8 سال منتظر سرمایه گذار عاقبت هیچ) نه جمعیت(چهارم در خراسان رضوی)شهری یک تاریخ نویس بنام بیهقی یک کاشفی مشاهیری دارد ولی فقط زاده شده در سبزوار برای تحصیل به نیشابور و مدفون در هرات افغانستان حتما شهرشان مشکلی داشته که فرار کرده اند-شهری که بعد از 8 سال سرمایه گذار برای یک واحد صنعتی ندارد
شهری با سابقه بی منطقی و آشوبگری سبزواریها در دهه 80 با اتش زدن مغازه ها و بستن راه خود رانشان دادند گارد ویژه استان ارام شان کرد
(قضاوت با دوستان)
درباره فیروزه نظری بود مربوط به شهرستان فیروزه هرچند مشهد بنام خود دارد معرفی می کند به سبب نمایندگان دو شهرستان یکسان است باید پیگیر و حق شان را بگیرند که انشائالله درست می شود
البته تمام نوشته بالا فقط جهت اطلاع رسانی بود که افراد متوهم و جنگجو قابل تشخیص شوند
وای ببین طفلک این نیشابوری ها چه قدر به بن بست رسیدن و عصبانی شدن و واقعا در آمپاس قرار گرفتن ! نگاه کنید لحن کلامشونو . معلوم میشه چه قدر هم بی منطقن هم حرف تازه ای برای گفتن ندارن.آمپاس آمپاس . گیج ومنگ.
مثلا ببینید این رضای بی منطق نیشابوری که نظراتش کلا سرتا سر توهمه در مورد مشاهیر سبزوار که در واقع بزرگترین مشاهیر ایران هم هستن چه حرفای مضحکی مطرح کرده . واقعا یعنی تفکر نیشابوری ها باید چه قدر سطح پایین و ابتدایی باشه که اینجوری فکر کنن!!!
خوانندگان عزیز شما قضاوت کنید:
مگه اصالت انسان ها به محل مرگ و تدفین اوناست.
حالا گیرم معلوم نباشه سنگ قبر بیهقی کجاست. اصالتش که تغییری نمی کنه. خوبه از اسمش داد می زنه که کیه و متعلق به کجاست.
توجه کنید : «بیهقی»
با این طرز فکر بی خود نیست نیشابوری ها اینقدر توهم دارند که فکر می کنن کمال الملک و عطار از مشاهیر نیشابورن در حالی که اون بیچاره ها فقط سنگ قبرشون در نیشابوره و هیچ تعلق خاطر و عشق و علاقه ای نسبت به این شهر عقب مونده نداشتن.
نمونه بارزش کمال الملکه که :
«استاد کمال الملک ، نقاش بزرگ معاصر ایران که درکاشان متولد شده و بیشتر عمر خود را در تهران و حتی در خارج از کشور گذرانیده است ، در آخرین سال های عمر توسط حکومت پهلوی ، مورد غضب قرار گرفت و به شهر نیشابور تبعید شد و در آنجا مُرد!
کمال الملک در نیشابور درنامه ای به یکی از دوستانش از رفتار بعضی از مردم آن نواحی گله کرده واعلام داشته با همه کس قطع مراوده و معاشرت نموده است.
البته کمال الملک در آن دوران چند مرتبه با دکتر قاسم غنی پزشک و سیاستمدار بزرگ سبزواری و افرادی مانند او به نامه نگاری پرداخته است.
آزردگی های کمال الملک در نیشابور تا به آنجا پیش رفت ، که وی حتی در یک درگیری خونین که بین مردم آن شهر پیش آمد ، ضربه ای برسرش وارد شد و بینایی خود را از دست داد و برخی صاحبنظران نابینا شدن کمال الملک در نیشابور را فاجعه ای غم بار در زندگی این استاد بزرگ نقاشی ایران دانسته اند. (همان منبع)
کمال الملک البته به گفته خود در گوشه ای از بیابان -نیشابور- فرصت یافت ، که آخرین سال های عمر را در سکوت و انزوا بگذراند. لذا درسالهای حضور درنیشابور و قبل از نابینا شدنش حتی به جز یک تابلو ، هیچ اثر هنری دیگری خلق نکرد تا اینکه در سال 1319 در همان شهر درگذشت. پس از درگذشت استاد کمال الملک نیشابوری ها به وصیت او عمل نکردند و به جای اینکه بدن این استاد را طبق وصیتش در روستای حسین آباد در خانه سالهای تبعید و انزوایش به خاک بسپارند ، علی رغم میل مرحوم کمال الملک پیکر وی را به شهر نیشابور انتقال دادند تا هرچند این استاد برجسته نقاشی ایران در زمان حیاتش دل خوشی از حضور در آن شهر نداشت ، اما پس از فوتش ، مقبره او وسیله ای برای جذب گردشگر به نیشابور شود
منبع : http://www.asrarnameh.com/news.php?id=1226
عطار هم که دیگه بر هیچ کس پوشیده نیست زادگاهش کدکن تربت حیدریه است.و فقط در نیشابور مدتی زندگی کرده و بعد در جریان حمله مغول ها کشته شده و همونجا دفنش کردن.پس بعد از همه این خرجایی که نیشابوری های بیچاره تحمل می کنن تا وانمود کنن عطار متعلق به اوناست فقط یک جواب میشه بهشون داد عطار هر کار کنید آخرش ، کدکنی است و تربت حیدریه ایست نه نیشابوری .
و اما در مورد شریعتی ، اشتباه دوستان نیشابوری در این است که نمی دانند تفاوت اساسی بین سبزوار و نیشابور در چیست. نیشابور هیچ وقت در دل تاریخ شهر محبوبی نبوده که به خاطر ویژگی های خودش مورد توجه و علاقه دانشمندان و بزرگان قرار گیرد فقط چون گاهی نیشابور پایتخت حکومت های بیگانه ای مثل سلجوقیان می شده که بعد از تجاوز به ایران ، نیشابور را که مردمی ضعیف و زود تسلیم داشت پایتخت خود قرار می دادند ، به دلیل پایتخت شدن تعدادی امکانات از جمله مراکز علمی و آموزشی به این شهر تعلق می گرفت و همین باعث می شد برخی بزرگان کشور به این شهر مهاجرت کنند. که در اصل هیچیک نیشابوری نبودند و مشاهیر واقعی نیشابور انگشت شمارند.
اما برعکس سبزوار به دلیل دین مداری و ویژگی های فرهنگی بارز این شهر همواره از صمیم قلب مورد توجه و علاقه بزرگان دینی و فرهنگی کشور بوده است و علمای زیادی از یک تا چندسال در این شهر مرکز تشیع خراسان زندگی میکرده اند. نمونه اش شیخ طبرسی است که 30 سال پایانی عمرش را با کمال میل در دارالمومنین سبزوار زندگی کرد و مهمترین اثرش ر ا در این شهر نوشت. اما بعد از وفاتش جنازه اش به کنار مرقد امام رضا(ع) منتقل شد . این عالم عالی رتبه تا ابد هم مایه افتخار سبزوار باشد و هم مایه افتخار مشهد.
اتفاقا زندگی شیخ طبرسی در سبزوار ماجرای جالبی هم دارد که بیشتر شبیه معجزه الهی برای مردی الهی در شهری الهی چون سبزوار است.
حتما بخوانید:
منبع :
http://m-sharif1338.blogfa.com/post-2461.aspx
واقعا این عزمت ها را که آدم درمورد تاریخی سبزوار می بینید با خود می گوید واقعا نیشابور در مقابل سبزوارپشیزی هم محسوب نمی شود.نیشابور شهر مرکز ظلم و جور و فساد حاکمان خودکامه در طول تاریخی و برعکس سبزوار این شهر کانون علم و دانش و مردپرور
و اما در مورد شریعتی . دوستان کم سواد و کم اطلاعات نیشابوری ، الکی به خودتان زحمت ندهید بگوییدشریعتی سبزواری نیست و مثلا زادگاهش شهرستان داورزن است .چون شریعتی وقتی خودش خودش را سبزواری می داند ، وسبزواری معرفی میکند شما ها همه تان روی هم کیلویی چند باشید؟ که بخواهید بگویید شریعتی سبزواری نیست.
بفرمایید این هم ادرس برویدو ببینید چه زیبا این معلم بزرگ انقلاب خود را در بعضی کتبش به نام علی سبزواری و در بعضی کتب علی سربداری و در بعضی جاها علی سبزوارزاده معرفی می کند. برویدبخوانیدو از این همه کم اطلاعیتان خجالت بکشید نیشابوری های جنگ جو ی بی منطق :
http://drshariati.org/%D8%AF%DA%A9%D8%AA%D8%B1-%D8%B9%D9%84%DB%8C-%D8%B4%D8%B1%DB%8C%D8%B9%D8%AA%DB%8C/%D8%A7%D8%B3%D9%86%D8%A7%D8%AF/%D8%AF%D9%87%D9%87%D9%94-50/%D8%A7%D9%86%D8%AA%D8%B4%D8%A7%D8%B1-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B4%D8%B1%DB%8C%D8%B9%D8%AA%DB%8C-%D8%A8%D8%A7-%D9%86%D8%A7%D9%85%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%85%D8%B3%D8%AA%D8%B9%D8%A7%D8%B1/
حالا که ثابت شد سطح فکر نیشابوری هاچه قدر پایینه و چه قدر بی منطق و عجولانه وارد بحث میشن بهتره ازشون بپرسیم ، نیشابوری های بیچاره آیا بهتر نیست شما به جای نگرانی برای سبزوار که حداقل از شما خیلی جوتره بریدنگران مشکلات و عقب ماندگی های شهر خودتانباشید:
1- عقب ماندگی نیشابور در زمینه دانشگاهی که در دفترچه های کنکور سراسری تقریبا هیچ نشان و اثری از نیشابور مشاهده نمی شود. اگر دفترچه های کنکور 92 رااز اینترنت بگیرید ومطالعه کنید می بینید که تعداد رشته هایدانشگاه های نیشابور از گناباد هم کمتر است. ولی سبزوار ماشاالله اصلا با نیشابور قابل مقایسه نیست و سبزواررا باید با مشهد و کرمان و بقیه مراکز استان مقایسه کرد
2- فرودگاه هیچ وقت نداشته نیشابور که هیچ توجیهی برای آن نیست وهمیشه داغ این محرومیت به دل نیشابوری ها می ماند.
3- صنعت متوقف شده و حتی پسرفت کرده نیشابور در حال صنعت به شدت در حال رشد تربت حیدریه ، چناران ، جوین ، زبرخان و سبزوار
سبزوار که حتماً می دانید به خاطر برخورداری از بنیه علمی و دانشگاهی بالا و از جمله تأسیس دانشگاهی به نام فن آوری های نوین به زودی به لحاظ صنعتی هم پیشرفت خواهد کرد اما نیشابور حتی توسعه صنعتی اش هم بی فایده است چون به لحاظ عملی وابسته به بیرون و از جمله وابسته به دانشگاه های سبزوار و مشهد وتربت حیدریه وگناباد است.
4- اختلافات درونی نیشابوری هاکه باعث شده این شهر نتواند بخش های بزرگی مثل زبرخان را تا به حال به شهرستان ارتقاء دهد در عوض فرهنگ بالای مردم در مناطقی مثل سبزوارو تربت حیدریه و کاشمر که سالهاست باآرامی و بدون درگیری های شدید مثل نیشابور بخش های خود را به شهرستان ارتقاء داده اند.
5- موقعیت بد جغرافیایی و سیاسی که حتی نیشابور با مناطق خارج از استان خراسان مرز مشترک هم ندارد
و ….
خلاصه اینکه من واقعا به نیشابوری ها حق می دهم اینقدر عصبانی و جنگجو باشند چون از هر لحاظ خود را در تنگنا و در عقب افتادگی می بینند. طبیعی است که در اثر فشارهای روانی اینقدر ستیزه خو و دعواگر و پرخاشگر شده باشند.
هرچند نیشابوری ها واقعا با این روحیه جنگ جویی و با این عقده ای بازی هایی که در رابطه بامردم بقیه شهرهای خراسان از خود نشان می دهند باعث ناراحتی و رنجش هم استانی هایشان می شوند اما چون از قدیم گفته اند بخشش از بزرگان است مطمئنم همه سبزواری ها و کاشمری هاو تربت حیدریه ای ها و جوینی ها و زبرخانی ها و … به بزر گی خودشان پرخاشگری ها و بی ادبی های مردم نیشابور رامی بخشند و آرزو می کنند که این شهر هر چه سریعتر از وضعیت وخیم کنونی نجات یابد و اگر حالا حالا ها نمی تواند شهر مهمی در خراسان باشد اقلا بتواندخود را در حد واندازه یک شهرستان متوسط مانند جوین ، خواف و رشتخوار و بجستان نگاه دارد.ان شاالله …
وای توهمات نیشابوری ها رو ببین واقعا چه مردم بیکار و متوهمی هستن اینا :
آخه اگه ا ین افتخارات پوشالی که مطرح می کنن مثلا نیشابور ثبت یونسکو شده اگه فایده ای می داشت که تا حالا نیشابور مرکز استان شده بود . سبزواری ها هم برای همینه که دنبال این چیزای بی فایده زیاد نمی رن . و بیشتر همتشونو روی پیشرفت واقعی سبزوار متمرکز کردن.
خیلی از مراکز استان ها اصلا چیزی ثبت شده در یونسکو یا هیچ سازمان جهانی دیگه ای ندارن تازه برعکس بعضی از روستاها هم در ایران ثبت یونسکو شدن مثلا ماسوله در استان گیلان . اما این دلیل نمیشه که لیاقت استان شدنم داشته باشن.
عقده بیش از حد نیشابوری ها به خاطر محرومیت از فرودگاه ببین به کجا رسیده بیچاره ها دارن خیالپردازی می کنن که قراره یک فرودگاه بین المللی نزدیک نیشابور ساخته بشه ؟
اولا یک منبع برای ادعاتون ارائه بدید ؟ کدوم فرودگاه بین المللی آخه میاد نزدیک نیشابور هیچی ندار ساخته میشه.
ثانیاکدوم منطقه نمونه گردشگری ؟ در نیشابور هست که ساخت فرودگاهو توجیه میکنه؟ بیچاره ها نیشابور یک هتل نداره شما دم از فرودگاه بین المللی می زنید که قراره تو نیشابور ساخته شه؟
واقعا آمپر توهم نیشابوری ها چه قدر زده بالا !!!
راستی واقعا کی این حرف های بی سند و مدرک و بی منطق نیشابوری هارو باور می کنه.؟ در حالی که حتی یک منبع هم برای حرفاشون ارائه نمی دن؟
آخرین نظری که این دوست متوهم نیشابوری نیشابوریمان ارسال کرده آدمو یاد این بیت می اندازه : بزک نمیر بهار میاد ، کمبزه با خیار میاد.
بیچاره نیشابوری ها معلوم نیست چرا فکر می کنن قراره نزدیک نیشابور منطقه آزاد اقتصادی ساخته بشه؟ آخه رو چه پتانسیلی ؟
مناطق آزاد اقتصادی و تجاری در نقاط مرزی ساخته میشن. شما در کل ایران نگاه کنید ببینید کدوم یکی از مناطق آزاد اقتصادی کشور غیرمرزین؟
حالا باز اگه می گفت منطقه ویژه اقتصادی درسته مثل شیراز ، مثل یزد مثل رفسنجان . ولی منطقه آزاد باید حتما لب مرز باشه.
خوب اشکالی نداره اینم یکی دیگه از توهمات خنده دار نیشابوری هاست که چون می بینن منطقه ویژه ا قتصادی سبزوار مجوز تأسیسشو گرفته و مکان یابیش هم شده نیشابوری ها هم به حول و ولا افتادن که یک توهمی ببافن باز از خودشون.
واقعا خنده دارن این نظردهندگان متوهم نیشابوری!!!
دقت کردید نیشابوری ها برای حرف هایی که می زنن معمولا منبع ارائه نمی دن. آخه اکثر حرفاشون دروغه و فقط برای اینکه در مقابل بقیه جاها که روز به روز دارن پیشرفت می کنن کم نیارن مجبور میشن به دروغ یک چیزایی ببافن
مثلا نگاه کنید ادعا کردن منطقه آزاد تجاری قراره نزدیک نیشابور راه اندازی بشه خوب کی اینو گفته؟
بیچاره نیشابوری های متوهم نماینده شون دنبال گرفتن مجوز منطقه آزاد بود که تیرشون به سنگ خورد و این منطقه برای سرخس تصویب شد و دیگه با وجود منطقه آزاد و ویژه اقتصادی سرخس نیازی به یک منطقه دیگه اونم در منطقه ای بدون استعداد اقتصادی و تجاری (نزدیک نیشابور)توجیه نداره. و منطقه ویزه و ازاد اقتصادی سرخس که زیر نظر آستان قدس رضوی اداره میشه درواقع برای مشهد هست و دیگه مشهد نیازی به تأسیس دومین منطقه نداره. ولی طفلکی نیشابوری ها که خودشونو خیلی دست خالی می بینن مجبورن با توهم زدن یک جورایی وانمود کنن که وضعیت اونا هم خیلی بد نیست! ولی آخه نیشابوری که یک زمانی زیرمجموعه سبزوار بود در زمان حکومت سربداران به پایتختی سبزوار یکی از توابع دارالمومنین سبزوار بود و عرضه نداشت در مقابل هجوم های دشمنان و بیگانگان به خاک ایران ایستادگی کنه و زود تسلیم می شد ، حالا مگه می تونه با سبزوار رقابت کنه؟
من واقعا برای نیشابور نگرانم.گناه دارن مردمش این همه عقده آخر دیوونه شون می کنه. کاش بشه همه ما خراسانی ها(سبزواری ها ، کاشمری ها ، تربت حیدریه ای ها ، جوینی ها ، فیروزه ای ها ، زبرخانی ها و …) یک جوری به نیشابور این شهر مستأصل و نیازمند استانمون کمک کنیم.
هیچ وقت فکر نمی کردم مردم نیشابور به عنوانی یکی از شهرهای خراسان اینقدر جنگجو و دعواگر باشند. نیشابوری ها طوری رفتار می کنن که انگار از بقیه شهرهای خراسان طلب دارند. انگار نوبرشو آوردن. حالا نوبر چی رو آوردن نمی دونم والله ! نوبر فرودگاه نداشته رو ، نوبر دانشگاه های تازه تأسیسی رو که سبزوار و تربت و مشهد و گناباد سالهاست دارند!!!
در صنعت هم که دیگه معلوم شد نیشابور جایگاه سابقو نداره.فولاد که مال خراسانه و دفتر مرکزیش هم در مشهده نه در نیشابور ، شهرک صنعتی خیام هم که در بخش زبرخانه.
تازه الان همه شهرهای خراسان شهرک صنعتی دارن . دیگه زمانی نیست که نیشابوری ها بخوان به خاطر دوتا کارخونه که اونم دولت ساخته نه مردم این شهر اینقدر به بقیه فخر بفروشن و فکر کنن چه خبره!
همین سبزوار الان داره در 40 کیلومتری شمالش مجتمع فولاد به عنوان یکی از 8 طرح مهم فولاد کشورو تأسیس میکنه.
http://www.sobhesabzevar.com/?p=4011
فرقی هم نمی کنه که این فولاد مکان جغرافیایی احداثش در شهرستان جوینه چون جوین هم جزئی از سبزوار بزرگه و برای همینم اسم این کارخانه به عنوان سبزوار ثبت شده و تازه وقتی نیشابوری ها از الان دلشونو به فرودگاه بین المللی جدید مشهد که شاید تا 20 سال دیگه در فاصله 35 کیلومتری تامشهد و 75 کیلومتری تا نیشابور و با نام فرودگاه امام رضا مشهد (نه به نام فرودگاه نیشابور)ساخته شه خوش کردن ، سبزوار که دیگه حق داره به ساخت پروژه فولاد در نزدیکی شهر سبزوار با نام همین شهر افتخار کنه.
ولی متأسفانه این نیشابوری هایی که من می بینم اصلا گوششون بدهکار حرف حساب نیست.و فقط دوست دارن پرخاشگری و جنگ جویی و دعواگری نسبت به سبزوار و بقیه شهرهای خراسان کارشونو پیش ببرن.اگر نگاه کنید می بینید در حالی که بقیه شهرهای خراسان معمولا با آرامش و صلح دارن مسیر خودشونو پیش می رن نیشابوری ها نصف ایام سال در حال اعتراض کردن و به راه انداختن آشوب و امضا کردن طومار واسه مسائل مختلف و بعضی وقت ها مسائلی پوچ و سطحی هستن که اصلا ارزش اعتراض کردن و طومار امضا کردن نداره. اما این نیشابوری ها می خوان هرچی زیرو که حقشون نیست به زور به دست بیارن امااینطوری بیشتر ضرر میکنن چون با مقاومت شدید دیگران مواجه میشن و حتی حق و حقوق واقعیشون هست رو هم به دست نمیارن. مثلا اینقدر روی استان شدن که اصلا حق نیشابور نیست و هیچ شایستگی برای استان شدن نداره و نیازش هم به دلیل نزدیک بودن به مشهد نسبت به سبزوارو تربت حیدریه و کاشمر برای استان شدن کمتره پافشاری کردن که حتی فراموش کردن بخش های بزرگشونو به شهرستان ارتقاء بدن تا مثل الان برای استان شدن نیازمند شهرستان های دیگه مثل سبزوار و کاشمر و تربت حیدریه نباشن که اونا هم مطمئنا مسائل خودشون براشون اولویت داره و هرچند هر کمکی که بتونن برای کمک به جبران عقب ماندگی های نیشابور می کنن ولی بالاخره انتظار استان شدن نیشابور انتظار بیجا و مضحکیه. چون نیشابور چیزی برای برتری نسبت به این شهرها نداره که بخواد مرکز استانشون بشه.
فقط جهت اطلاع رسانی است
(توهم سبزواری……………….
این برای چندمین بار است که نماینده مردم سبزوار از اصطلاح فولاد جوین استفاده می کند حال آن که نام این کارخانه فولاد سبزوار می باشد.
روز گذشته علی سبحانی فر از نهایی شدن قرارداد کارخانه فولاد جوین از طریق فاینانس با کشور چین خبر داد.
این برای چندمین بار است که نماینده مردم سبزوار از اصطلاح فولاد جوین استفاده می کند حال آن که نام این کارخانه فولاد سبزوار می باشد.(اوج بی منطقی…………..)
امید است آقای سبحانی فر که خود را نماینده تمامی مناطق سبزوار بزرگ می دانند در عنوان نمودن نام این کارخانه دقت بیشتری داشته باشند.
منبع: صبح سبزوار
امام جمعه جوین خواهان تغییر نام “فولاد سبزوار” شد
چهارشنبه ۱۱ بهمن ۱۳۹۱ ساعت ۰۰:۳۴
۱
در جلسه مشترک امام جمعه جوین با سبحانی فر و اعضای شورای اسلامی شهر نقاب که روز گذشته به مناسبت میلاد پیامبر اکرم (ص) و امام جعفر صادق(ع) در محل دفتر امام جمعه برگزارشد، امام جمعه جوین خواهان تغییر نام عنوان فولاد سبزوار به نام فولاد جوین شد.
حجت الاسلام محمد تقی دلیری پور با بیان اینکه مردم جوین در مورد ابقای عنوان پروژه فولاد سبزوار پس از استقلال شهرستان جوین از سبزوار ناراحت هستند، گفت: مردم جوین در چند قدمی مرکز بخش عطاملک جوین هکتار ها زمین و چاه عمیق برای ساخت این پروژه ملی در قبل از شهرستان شدن جوین به طور رایگان واگذار نموده اند.
وی با بیان اینکه تغییر نام این پروژه و نیز انتقال دفتر فولاد از سبزوار به جوین یک امر بدیهی و طبیعی است، خاطر نشان نمود: این اقدامات موجب از بین بردن حساسیت ها ی بین دو شهرستان جوین و سبزوار می شود.
نماینده مردم سبزوار و جوین و جغتای و خوشاب نیز در این مورد گفت: چون شروع این پروژه قبلا در یکی از بخش های شهرستان سبزوار به نام جوین بوده است به طور طبیعی پروژه به نام سبزوار به ثت رسیده است.
سبحانی فر با بیان اینکه مهم این است که این پروژه با پرچم جمهوری اسلامی در آینده نزدیک به بهره برداری برسد، افزود: تمام مسایل حقوقی و عوارض و سایر امور مالیاتی این پروژه به حساب شهرستانی منظور می شود که پروژه در محدوده جغرافیایی آن استقرار دارد.
وی خاطر نشان نمود: طرحی در مجلس در حال بررسی است و بر اساس آن عوارض کارخانجات هر منطقه به روستاها و شهرها و مرکز شهرستانی تعلق می گیرد که آن کارخانه در آن اسقرار دارد. /نسیم جوین
ادرس کارخانه سیمان روداب(به اصطلاح(سبزوار)
کارخـــانه:
سبزوار – کیلومتر 70 شهر روداب – پروند ،
قهرمانی زورکی برای سبزوار! استعفاوافشاگری رییس سازمان تیمهای ملی هندبال:سرمربی?تیم?ملی?به?خاطرسبزواری‌هاتغییرکرد نویسنده : هدیه خطیبی
«غیرمنطقی‌ترین پرونده ورزشی کشور در کمیته انضباطی هندبال» این جمله را فرامرز می‌آبادی، رییس سازمان تیمهای ملی هندبال پس از استعفا از این سمت میگوید. او که کماکان رییس هیات اصفهان باقی مانده به دلیل دفاع از حق هندبال شهرش که متولی اصلی این رشته محسوب میشود، ساز جدایی از جلال کوزه‌گری رییس فدراسیون هندبال که چندی است بیش از همیشه مورد هجمه انتقاد قرار گرفته، کوک کرد. ماجرا از این قرار بود که لیگ برتر هندبال عملا با قهرمانی ثامن‌الحجج(ع) مشهد به پایان رسید و این تیم حتی جشن قهرمانی به پا کرد اما فدراسیون در رفتاری مشکوک کناره‌گیری سپاهانی‌ها را بهانه کرد تا تکلیف قهرمانی در کمیته انضباطی مشخص و احتمالا به تیم ثامن‌الحجج سبزوار برسد!
حذف سپاهان، بهانه قهرمانی سبزوار
امروز در حالی نشست کمیته انضباطی برگزار میشود که روز گذشته پرده از برخی واقعیت‌ها برداشته شد. می‌آبادی میگوید فدراسیون میخواهد سپاهان را که به خاطر عملکرد ضعیف داوران از لیگ کناره‌گیری کرده از جدول رقابت‌ها حذف کند.نکته قابل تامل این است که با حذف سپاهان از تیم ثامن‌الحجج مشهد چهار امتیاز(به دلیل دو باخت سپاهان به این تیم) و از تیم ثامن‌الحجج سبزوار دو امتیاز(به دلیل یک باخت سپاهان به این تیم) کسر خواهد شد. به این ترتیب احتمالا هدف مورد نظر فدراسیون محقق و تیم سبزوار با 26 امتیاز قهرمان و تیم مشهدی با 24 امتیاز به رده دوم نزول پیدا میکنند، چرا در حال حاضر هر دو تیم 28 امتیازی هستند و مشهد به دلیل تفاضل گل بیشتر در صدر قرار گرفته است.
عوامل فدراسیون به دنبال تغییر نتیجه؟!
اما از منابع غیررسمی هم خبر میرسد که برخی عوامل فدراسیون در هنگام بازی همان زمان هفته پایانی لیگ به دقت نتیجه پیکار دو مدعی جام را رصد میکردند و حتی در اتفاقی غیرورزشی به داوران و ناظران بازی ثامن‌الحجج سبزوار خط داده شده که اختلاف گل این تیم بالا برود و از طرف دیگر به داوران بازی ثامن‌الحجج مشهد گفته شده جلوی پیروزی این تیم را بگیرند که البته این شایعه تایید نشده و با مقاومت داوران شریف هندبال کشور همراه بود و در نهایت نتیجه واقعی و البته برخلاف خواسته بعضی‌ها رقم خورده است.
خوشخدمتی به سبزوار
با سرمربیگری رافائل!
نکته دیگر به جلسه روز 28دی فدراسیون با حضور علیرضا حبیبی سرمربی ثامن‌الحجج مشهد به عنوان نماینده مربیان، فرامرز می‌آبادی رییس سازمان لیگ تیمهای ملی، خسرو نصیری، سلیمی رییس کمیته مربیان و کوزه‌گری که البته رسانه‌ای نشد، بازمی‌گردد. در این نشست تصمیم گرفته میشود تا علیرضا حبیبی به عنوان سرمربی تیم ملی بزرگسالان معرفی شود و خود وی پیشنهاد میدهد تا از رافائل سرمربی اسپانیایی ثامن‌الحجج به عنوان مشاور استفاده کند اما در حین ناباوری بعد از چند روز خبر از توافق اولیه فدراسیون با رافائل برای سرمربیگری تیم ملی میرسد و کوزه‌گری اعلام میکند به دلیل مشکلات مالی باید از این فرصت استفاده کنیم چرا که مبلغ قرارداد رافائل را موسسه ثامن‌الحجج سبزوار میدهد. حبیبی در این‌باره به«گل» گفت:«حتی معرفی کادر فنی هم به عهده خود من بود، نمیدانم چرا بدون نشست دوباره یا اطلاع‌رسانی به یک‌باره تصمیمات گرفته شده لغو و موضوع به صورت دیگری عنوان شد. فدراسیون به صورت ویژه کار کرد!»
رافائل برای فدراسیون تصمیم میگیرد!
می‌آبادی رییس مستعفی سازمان تیمهای ملی هندبال به«گل» گفت:«سه ماه قبل به شرط همکاری به فدراسیون آمدم اما فدراسیون با من همکاری نکرد! حالا هم به خاطر منافع استانم که قصد نابودی هندبالش را با تناقض‌گویی دارند، کنار می‌روم. البته حتی در سازمان تیمهای ملی هم نمی‌توانستم نقشم را ایفا کنم.»
وی تاکید کرد:«برخی مسایل را نمیشود به زبان آورد اما برخی مناسبات برایم روشن نیست. در جلسه‌ای که رسانه‌ای نشد، حبیبی سرمربی تیم ملی شد اما به یک‌باره اسم رافائل در راس تیم ملی مطرح شد. متاسفانه هندبال برخلاف بسکتبال که با اقتدار بچیروویچ را در تیم ملی و باشگاه مهرام دارد و به هیچیک باج نمیدهد، بله‌چشم‌گوی سرمربی خارجی شده است و این به دلیل ضعف مدیریتی ما در فدراسیون است.»
وی افزود:«از همان ابتدا با تشکیل کمیته فنی مخالف بودم چرا که اگر قرار به استقلال سازمان تیمهای ملی است نباید اعضای دیگری بالاتر از مشاور قدرت تصمیم‌گیری داشته باشند. به جای اینکه فدراسیون برای رافائل تعیین تکلیف کند او خط‌مشی انتخاب کرده و این امری عجیب است. چرا او باید بگوید سه هفته در ایران و یک هفته در اسپانیا هستم و تمام بازیکنان را خودم انتخاب میکنم!»
اغماض فدراسیون با قهرمانی ثامن!
می‌آبادی با اشاره به قهرمانی تیم ثامن‌الحجج در لیگ برتر بانوان اضافه کرد:«چرا در آن رقابت‌ها موضوع حذف یا کمیته انضباطی تیمهای کرمان، فیروزآباد و شهرداری تبریز که از پیکارهای هفته پایانی کناره‌گیری کردند، مطرح نشد. ما علتش را میدانیم چرا که ثامن به قهرمانی رسیده بود، دیگر مشکلی در بین نبود!»
وی اظهارنظر سرمربی سبزوار که گفته منتظر حذف سپاهان هستیم تا جشن قهرمانی به‌پا کنیم را جالب توجه عنوان کرد!:«نباید به خاطر کمک مالی یک باشگاه که البته دستش هم درد نکند اصول منطقی را زیر سوال ببریم.»
با تشکر از سایت پایگاه اطلاع رسانی کاشمر جهت درج حقایق
این اخرین نظر من است بازهم جهت اطلاع رسانی است
جواب کوتاهی
در حکومت محلی سربداران فقط در خراسان بود مهمتر از ان رهبر معنوی ان شیخ حسن جوری نیشابوری بود که بدست حکمرانان فاسد ان شهید شد مهمترین قسمت چرا صحبت زیادی درباره این حکومت محلی نمی شود بخاطر فاسد بودن ان
نیشابور از شرق ایران خودرو خراسان دارد از غرب قطب سوم فولاد کشور به حال خودتان نگران باشید که بعد از 8 سال مدعی پتروشیمی حال فقط سرمایه گذار نیست
ایستادگی مقاومت باید در عمل ثابت کرد نه با حکومتهای فاسد هرچند ابتدا بدست شیخ حسن جوری نیشابوری ایجاد شد
تعداد شهدا نیشابور در دفاع مقدس نزدیک به 2 برابر سبزوار حدودا با دزفول برابری می کند که یک روز ملی در تقویم برای دزفول ثبت شده است
فرودگاه داغی برای نیشابور ندارد چون فرودگاه مشهد با 120 پرواز در روز در 100 کیلومتری نیشابور-داغ سوز فرودگاهی دارد در شهر تاسیس شود ولی برای رفتن به حج به کیش-شیراز-اصفهان-عراق-…..باید 300 کیلومتر گز کرد می دانید چرا چون این چند هکتار زمین به اسم فرودگاه فقط برای دلخوشی بوده هرچند با توجه به31 استان کشور امسال 17 فرودگاه به عربستان اعزام میشوند یعنی در 150 سال اینده مگر خبری شود
البته از حق نگذریم برای شهری که قطار ندارد با وجود در مسیر راه اهن ایران است(30 قطار روزانه فقط به تهران) باز 2 پرواز به تهران در هفته با بلیط 100000 تومانی برای اقایان از هیچی بهتر است
واقعا دم نویسنده این یادداشت گرم.عجب قلم قدرتمندی داشته!میشه نویسنده شو معرفی کنید؟
تحلیلش خیلی قویه . به کسی هم حتک حرمت نکرده نمی دونم چرا پایین مطلبش اینقدر دعوا سر گرفته ؟ به نظر من حرفش حرف حساب بوده . همه نظرات نظردهندگانو نتونستم بخونم ولی چندتاشو خوندم به نظرم اینقدر حساسیت نشون دادن از جانب بعضی از دوستان لازم نبود. فوقش نیشابوریا م اگه اعتراضی به این یادداشت دارن باید خودشون یک یادداشت دیگه می نوشتن نه اینکه بیان اینجا اینقدر دعوا راه بندازن.
دوستان و هم استانی های عزیز سبزواری گمان می رفت در منطق حرفی برای گفتن ندارید ولی متاسفانه سواد و درک رسانه ای پایینی هم دارید ،فرودگاه بین الملی قرار نیست نزدیک نیشابور باشه دقت فرمایید عرض شد بین نیشابور و مشهد در بینالود دقت فرمایید .مصوبه در پورتال استان خراسان رضوی و مرکز اسناد مرکز پژوهش های مجلس می باشد والله دوستان عزیز هم استانی شما قضاوت بفرمایید اگه ثبت در یونسکو بی فایده هست چرا همه رسانه های مجازی و نوشتاری سبزوار دم از کمبود فرهنگی می زنند و برای اینکه فقط یک روز قید می کنم فقط یک روز ملی در تقویم برای بیهقی داشته یاشند به این در اون در می زنند در حالی که نیشابور سه روز ملی در تقویم دارد و روز فضل نیز به عنوان چهارمین روز در آینده ثبت می شود.به هر حال مشهد نیشابور تربت کاشمر قوچان به عنوان نماد های خراسان همه برای رشد به کمک هم نیاز داریم و این رمز موفقیت برای همه شهرهاست.کسی برای کمک کردن ناراحت نمی شود و ضمنا استقبال می شود به هر حال نیشابور سال ها برای ولایت بیهق(سبزوار) به عنوان پشتوانه بوده و کمک میکرده است حال اگه سبزوار بخواهد جبران مافات کند کار بزرگی نکرده شهرهای مشهد نیشابور تربت کاشمر قوچان از ابتدای تاریخ ایران شهر بودن را همراه خود داشته اند شما قضاوت بفرمایید نیشابور که به روستایی کمک کند تا رشد کند بعد به شهری کوچک بعد به سبزوار امروز (که قید شود فرودگاه دارد چون این مسئله هویت سبزوار است)تبدیل شود آیا بزرگ تر از این نیز کمکی وجود دارد؟وا.. نیشابوری ها در همه سایت ها که بحث شده منابع رسمی داده اند نه از رسانه های شهر خودشون برید قضاوت کنید؟برای مثال سایت آمار استانداری را در رابطه با جمعیت را این هم استانی های متوهم انکار می کنند شما هم استاتی فهیم برید به این سایت و قضاوت بفرمایید همه مسائل شهری استان در این سایت می باشد.با دوستان فرهیخته هم استانی حتما تفاوت حکومت ملی و محلی را میدانند اگر کسی فرصت کرد برای دوستان سبزواری این مسئله را حل کند به خدا مسئله ساده ای است به ریاضی ثابت می شود حکومت محلی<<<<<<<<حکومت ملی
دوستان هم استانی کمک کنید سبزوار استان شود چون جون هم استانی های عزیز و محترم به این امر وابسته است می ترسم مثل مغازه ها این بار خودشان را آتش بزنند !!!!
ببین رضای بیچاره نیشابوری از سر نداشتن حرف حساب چه قدر به بدبختی افتاده و مطالبی رو که تا حالا هزار بار تکرار کرده و خودش جواباشو می دونه باز داره دوباره بیان می کنه.
تنها جوابی که به این آدم بی منطق میشه داد بی اعتنایی است . اما برای اینکه بالاخره ممکنه خدا دلش بسوزه و بخواد شفاش بده ماهم سعی می کنیم با یاداوری بعضی مسائل بهش ، کمک کنیم.
مثلا وقتی رضای نیشابوری که شهرش واقعا در زمینه ورزشی ضعیف و عقب مونده است از سبزوار قهرمان مطلب می نویسه باید این موارد بهش یادآوری بشه :
1-
تداوم پیروزی ها برای ورزش سربداران سبزواری ها بازهم قهرمان کشتی با چوخه کشور شدند
موفقیت های ورزشی برای سبزوار همچنان ادامه دارد. به طوری که در روزهای اخیر بار دیگر کشتی گیران ثامن الحجج سبزوار موفق شدند مقام قهرمانی کشور در کشتی با چوخه را برای سبزوار به ارمغان بیاورند.
واحد مرکزی خبر صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران خبر برگزاری مسابقات کشتی با چوخه قوچان و موفقیت ورزشکاران سبزواری را چنین گزارش کرده است :
نهمین دوره مسابقات کشتی باچوخه کشور با معرفی تیم های برتر پایان یافت .
فرماندار قوچان امروزگفت: نهمین دوره مسابقات کشتی باچوخه کشور جام سردار شهید بابامحمد رستمی و شهدای بخش مرزی باجگیران، دیروز با حضور150کشتی گیر از سراسر کشور در گود طبیعی روستای گردشگری و تاریخی رهورد برگزار شد.
آقای حیدری آزاد افزود: کشتی گیران از استانهایی چون خراسان شمالی، جنوبی، رضوی ، تهران، البرز، گلستان همدان و سمنان در این مسابقات در برابر بیش از30 هزار تماشاگر ، پیشکسوتان و پهلوانان، مربیان، مسئولان کشوری، استانی و شهرستان، پنجه در پنجه فنونی چون لِنگ و یانباش را به تماشا گذاشتند.
وی گفت: در پایان این مسابقات یک روزه ، تیم ثامن الحجج سبزوار از خراسان رضوی اول شد و تیمهای قوچان از خراسان رضوی و اسفراین از خراسان شمالی به ترتیب دوم و سوم شدند .
مسابقات کشتی با چوخه در گود طبیعی رهورد در حدود 45 کیلومتری شمال شهر قوچان، در مسیر محور ترانزیتی قوچان – باجگیران برگزار شد.
فروزان مهر استاندار خراسان رضوی و هادی شوشتری نماینده مردم قوچان و فاروج از میهمانان این مسابقات بودند.
کشتی با چوخه از قدیم در خراسان به ویژه شمال آن و شهرهایی چون قوچان، اسفراین و شیروان جایگاه ویژه ای داشته است.
پهلوانان نام آشنایی مانند احمد وفادار قوچانی، قربان محمد بهادری، شایسته زرین، صحرایی، آزمون، اکبر خراسانی، سخدری و شورورزی کار خود را در کشتی ابتدا از رشته کشتی با چوخه آغاز کرده اند.
(منبع : واحد مرکزی خبر)
خبرگزاری فارس نیز جزئیات بیشتری از برگزاری این مسابقات در قوچان را منتشر کرده است. برای مطالعه شرح کامل جزئیات این رقابت ها در خبرگزاری فارس به پیوند زیر مراجعه نمایید:
کشتی با چوخه سبزوار قهرمان کشور شد
مجله اینترنتی اسرارنامه به همین بهانه تصمیم دارد ، به انتشار یادداشتی در خصوص ورزش سبزوار و مسائل مربوط به آن بپردازد.
این یادداشت تا ساعاتی دیگر در بخش کاغذ کاهی همین وبسایت منتشر خواهد شد.
http://www.asrarnameh.com/news.php?id=1973
2-
افتخاری دیگر برای ورزش سبزوار / تیم کشتی ثامن الحجج سبزوار قهرمان کشور شد
افتخاری دیگر برای ورزش سبزوار تیم کشتی ثامن الحجج سبزوار قهرمان کشور شد
قهرمانی مجدد یک تیم ورزشی متعلق به سبزوار در سطح کشور ، بار دیگر برای خطه سربداران و البته برای سرزمین کهن خراسان افتخاری شیرین را به ارمغان آورد.
کشتی گیران آزاد تیم ثامن الحجج این افتخار را برای دومین سال پیاپی برای سبزوار به ارمغان آوردند و ثابت کردند که وقتی همت و اراده سربداری و توان مالی و اقتصادی بخش خصوصی در کنار یکدیگر قرار گیرند ، موفقیت های پی در پی اجتناب ناپذیر است.
امروز به لطف همین موفقیت های ورزشی مداوم نام تیم های سبزواری دائماً در تمام بخش های خبری و تمام محافل ورزشی استان و کشور می درخشد و دارالمومنین سبزوار جایگاه با ابهتی را در ذهن و فکر قشر جوان و ورزشکاران کشور به خود اختصاص داده است.
این جایگاه ارزشمند در نتیجه حمایت های موثر و برنامه ریزی های صحیح سیدابوالفضل میرعلی فرزند خلف سبزوار و مجموعه عوامل دست اندرکار در موسسه مالی و اعتباری ثامن الحجج است.
مجله اینترنتی اسرارنامه بدین وسیله این موفقیت را به همه همشهریان سبزواری به ویژه جامعه ورزشی و به خصوص به دست اندرکاران پرتلاش موسسه مالی و اعتباری ثامن الحجج تبریک عرض می کند.
پیش از این برخی دیدگاه ها در شهرستان سبزوار ، با نگاهی بدبینانه به فعالیت های بخش خصوصی می نگریست.حتی گروهی سعی داشتند سید ابوالفضل میرعلی مدیرعامل باشگاه فرهنگی ورزشی ثامن الحجج را به برخی نیت های سوء ، متهم می کردند ، اما اینک با مشاهده موفقیت های ادامه داری که حاصل شده است ، دیگر به نظر می رسد ، پاسخ واضح و روشن به همه اتهامات واهی داده شده باشد.
لذا امید می رود با توجه به این توانمندی خارق العاده بخش خصوصی در سبزوار ، و با توجه به همه موفقیت های حاصل شده ، مدیریت عالی شهرستان از جمله معاون استاندار و فرماندار ویژه سبزوار ، نمایندگان ، امام جمعه معزز ، شهرداری و … در خصوص بهره برداری و شکوفایی بیشتر توان بخش خصوصی در منطقه غرب خراسان رضوی در جهت اشتغال زایی و توسعه پایدار منطقه بکوشند. و اجازه ندهند که این توان به صورتی منفعل وجدا از مجموعه مدیریتی شهرستان به فعالیت خود ادامه دهد . بلکه باید با برنامه ریزی صحیح روی این جریان ، از توان موسسه مالی و اعتباری ثامن الحجج و سایر موسسات و صندوق های مالی فعال در سبزوارجهت اجرای پروژه های مهم فرهنگی ، اقتصادی ، ورزشی ، هنری و اجتماعی بهره گرفته شود.
مخاطبان گرامی می توانند متن کامل خبر موفقیت کشتی گیران تیم ثامن الحجج سبزوار را در پیوند زیر مطالعه نمایند:
تابناک : ثامن الحجج سبزوار قهرمان کشتی آزاد کشور شد.
http://www.tabnak.ir/fa/news/295043/%D8%AB%D8%A7%D9%85%D9%86%E2%80%8C%D8%A7%D9%84%D8%AD%D8%AC%D8%AC%D8%B9-%D8%B3%D8%A8%D8%B2%D9%88%D8%A7%D8%B1-%D9%82%D9%87%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86-%DA%A9%D8%B4%D8%AA%DB%8C-%D8%A2%D8%B2%D8%A7%D8%AF-%D8%B4%D8%AF
3-
فدراسیون ملی هندبال ایران نوشت : ثامن ، سبزوار ، میرعلی و شعبانپور ، گامهایتان استوار
فدارسیون هندبال جمهوری اسلامی ایران ، روز پنجم آبان ماه جاری در وبسایت رسمی این فدراسیون ضمن انتشار مطلبی با عنوان “آشتی دوباره نسل سربداران با هندبال” حرکت های خوب تیم های سبزواری در عرصه هندبال کشور را مورد توجه قرار داد و تلاش های موسسه مالی اعتباری ثامن الحجج سبزوار را از امر ورزش در شهرستان سبزوار و کشور مورد ستایش قرار داد.
متن این مطلب به شرح زیر است :
“آشتی دوباره نسل سربداران با هندبال”
اوج گیری دوباره مهد هندبال یعنی اقتدار در میادین بین المللی
چرخ لیگ برتر هندبال چه در بخش آقایان و چه بانوان دوباره حرکتی نو را به خود دیده …. حرکتی که عدم توقف آن یعنی آینده ای روشن برای تیمهای ملی …..
هندبال نوپا در ایران به تاریخچه پررمزوراز خود می بالد . به مردان سترگ و زنانی که خشت خشت اولیه آن را روی هم قرار داده تا نهال نورسیده آن اینگونه به شکل امروزی بدست ما برسد.
امانتی بس گرانبها که باید بتوانیم از آن به خوبی مراقبت کنیم . هندبال در ایران نه فقط به تهران و اصفهان و سبزوار و….بلکه به تمام خاک مقدس این سرزمین تعلق دارد.هندبال ما باز می تواند روزهای خوب خود را تجربه کند. روزهای پاییزگونه آذر 1389 و روزهای قشنگی که در دل پاییز بهاری سرسبز را نوید داد.مدال سیمین بازیهای آسیایی 2010گوانگجوی چین تنها بخشی از تالار افتخارات جامعه هندبال ایران زمین است .وجود پیشکسوتان ، مدیران و افراد لایق هندبال را عاشقانه به جلو می راند و سبزوار مهد هندبال ایران یعنی یکی از این عاشقانه ها . سبزواری که روزگاری مثل امروز سالن سربدارانش لبریز از جمعیت بود و اکنون به همت علاقه مندانی چون دکترمیرعلی و قاسم شعبانپور قصد ترکتازی در جام باشگاههای آسیا را دارد.
قصه آمدن اشخاصی چون دکترمیرعلی هم به دنیای هندبال خود قصه شنیدنی است . شخصی که جز با عشق و علاقه و پشتکار مثال زدنی دلیلی را نمی توان برای موفقیت هرچه بیشتر هندبال از سوی او و همکارانش تصور نمود.
حرکت هندبال سبزوار یعنی حرکت هندبال ایران و حرکت دوباره ایران یعنی افتخار آفرینی در میادین برون مرزی…..
به راستی همتی دوباره باید و اینبار درغیاب نماینده دیگر ما فولاد مبارکه اصفهان در جام قهرمانی هندبال باشگاههای آسیا باید دوباره نوشت و نوشت که هندبال را تلاشی مضاعف باید….
شعار سال 1391 هندبال را که به خوبی به یاد دارید… مجمع فروردین امسال و شعار هندبال : وفاق ملی اقتدار هندبال
پس یکصدا فریاد می زنیم :
ثامن ، سبزوار ، دکتر میرعلی و قاسم شعبانپور ………..گامهایتان استوار
گروه خبر:
فدراسیون هندبال
منبع : فدراسیون هندبال جمهوری اسلامی ایران
با توجه به این اقدام فدراسیون ملی هندبال جمهوری اسلامی ایران در حمایت و تقدیر کتبی از خدمات ورزشی موسسه مالی و اعتباری ثامن الحجج و نیز در نقطه مقابل با یادآوری برخی حاشیه های تلخ ورزشی که هفته های گذشته (در زمان توقف موقت مجله اینترنتی اسرارنامه) شاهد بروز آنها در سبزوار بودیم ، بیان یک مطلب انتقادی ضروری به نظر می رسد که در ادامه به انتشار آن مبادرت خواهیم کرد :
ورزش سبزوار همواره یکی از توانمندی های بارز این شهر تاریخی محسوب می شده و در سال های اخیر این توانمندی به نقطه اوج خود رسیده است.
بدون شک یکی از پایه های اصلی موفقیت ورزشی برای شهرستان سبزوار در سال های اخیر ، حمایت های موثر موسسه مالی و اعتباری ثامن الحجج به مدیریت یکی از فرزندان این شهر سید ابوالفضل میرعلی والبته همکاری های ثمربخش چهره های شاخص دیگری نظیر آقای قاسم شعبان پور است که هردوی این افراد در مطلب منتشره فدراسیون هندبال کشور مورد اشاره و تقدیر قرار گرفته اند.
لذا اینک که به لطف خدا ، و با تلاش جوانان ورزشکار و حمایت های مالی موسسه ثامن الحجج ، دیار همیشه سرافراز سربداران به موفقیت های ورزشی ارزشمندی در سطح کشور دست یافته است ، چه نیکو است همه ما مردم از جمله ورزشکاران ، مدیران باشگاه های ورزشی ، موسسه های فرهنگی و ورزشی نظیر ثامن الحجج ، تماشاچیان ، اصحاب رسانه و سایر شهروندان ورزش دوست سبزواری با تقویت بُعد اخلاق و روحیه پهلوانی در رفتارها و منش خود ، مطابق با تاریخ و فرهنگ کهن این دیار از قهرمانی های به دست آمده ، پهلوانانه حمایت کنیم. و پیوسته به یاد داشته باشیم ، که در این بین بروز برخی مسائل حاشیه ای از سوی هریک ازما ، نظیر رفتار خشونت آمیز با اصحاب رسانه یا درگیر شدن با تماشاچیان و ورزشکاران تیم حریف ، حتی اگر در موضع حق باشیم ، هرگز برای وجهه ورزشی شهرمان مفید نیست و حتی تأثیرات بسیار مخربی برجای می گذارد.
به ویژه باید این نکته را به عنوان یک اصل کلی بپذیریم ، که اصحاب رسانه به دلیل وظیفه مقدسی که در جامعه بر عهده دارند ، همواره از جایگاه واحترام خاصی برخوردار هستند . لذا جداً باید در حفظ حرمت این قشر موثر جامعه کوشید .و دانست که در هیچ شرایطی توهین یا اعمال رفتار خشونت آمیز با یک خبرنگار یا هریک از اصحاب رسانه پذیرفتنی نیست و می تواند تبعات رسانه ای و غیررسانه ای ناخوشایندی را به دنبال داشته باشد.
نهایتاً اینکه اگر هریک از اصحاب رسانه مرتبک اشتباهی شدند که با سند و مدرک قابل اثبات باشد ، مانند هریک از شهروندان دیگر باید از طریق مراجع قانونی موردپیگرد قرار بگیرند و هرگز شایسته نیست که افراد حقیقی یا حقوقی بخواهند در این گونه امور خودسرانه وارد عمل شوند.
در پایان این یادداشت امید می رود موسسه مالی اعتباری ثامن الحجج که بی شک در سال های ابتدایی دهه 1390 شمسی از خود حضوری خاطره انگیز و قهرمانانه در دفتر پرافتخار تاریخ خطه سربداران به ثبت رساند ، از این پس نیز با ادامه همین روند والبته با افزودن روحیه پهلوانی و پهلوان پروری به مجموعه فعالیت های خود ، در مسیر موفقیت های جدید و همه جانبه ، با سرعتی بیشتر حرکت کند.
http://www.asrarnameh.com/essays.php?id=719
اینها تنها چندخبر افتخارآمیز ورزشی از سبزوار بود در مقابل هزاران خبر غرورآفرین ورزشی که ازاین شهر دائما در رسانه ها منعکس می شود.
و در نقطه مقابل نیشابور که همیشه در حسرت کسب چنین افتخارات گسترده ورزشی بوده است ولی به لحاظ ورزشی بسیار عقب مانده است بیشتر باخبرهای شکست آمیز و خجالت آور ورزشی در رسانه هامطرح می شود :
1-
ادامه تیره‌روزی‌های تیم فوتبال پیام نیشابور؛ کسر امتیاز و محرومیت یک ساله برای سرپرست و بازیکن تیم
شنبه 5 آذر 1390 22:16
نویسنده : مصطفى رحمتى
سرپرست و بازیکن تیم فوتبال پیام خراسان یک سال از حضور در فوتبال محروم شدند.
به دلیل شرکت 4 بازیکن تیم فوتبال پیام در اولین دیدار این تیم بدون داشتن کارت بازی از سوی فدراسیون فوتبال و همچنین بازی مصطفی سخت رزم در این دیدار بدون داشتن کارت بازی و قرارداد با این تیم، سخت رزم و هادی فلاح، سرپرست تیم به یک سال محرومیت از حضور در میادین فوتبال و 4 بازیکن این تیم به توبیخ با درج در پرونده محکوم و این دیدار که به تسای انجامیده بود، سه بر صفر به نفع تیم ورامین اعلام شد.حسین فلاحتی، مسوول خبر و اطلاع‌رسانی هیات فوتبال استان خراسان رضوی با تایید این خبر تصریح کرد: هادی فلاح، سرپرست باشگاه پیام و مصطفی سخت‌رزم، بازیکن این تیم هر کدام به مدت یک سال از حضور در مسابقات فوتبال محروم شده‌اند.وی ادامه داد: در حقیقت در بازی اول تیم پیام با تیم ورامین، مصطفی سخت‌رزم یکی از بازیکنان حاضر در زمین، هیچ گونه قراردادی با تیم پیام نداشته و هیچ کارتی هم از سوی فدراسیون برای حضور در بازی برایش صادر نشده بود، لذا وی به یک سال محرومیت محکوم شد.
فلاحتی با اشاره به حکم صادره برای چهار بازیکن دیگر این تیم اظهار کرد: چهار بازیکن دیگر تیم به نامهای سعید جهان دیده، رضا قالیباف، علی صادق‌زاده و مرتضی ضیغمی به دلیل بازی در دیدار نخست پیام بدون کارت بازی، با وجود داشتن قرارداد با تیم پیام، به توبیخ و درج در پرونده محکوم شدند.مسوول خبر و اطلاع‌رسانی هیات فوتبال استان خراسان رضوی خاطرنشان کرد: البته در بازیهای بعدی این کارت‌ها صادر شده اما این تخلف محرز شناخته شده است.
فلاحتی در خصوص محرومیت فلاح، سرپرست باشگاه پیام نیز عنوان کرد: سرپرست باشگاه به دلیل کوتاهی‌های صورت گرفته از جانب وی در این اتفاقات نیز، یک سال محروم شده است چرا که نباید اجازه حضور بازیکنانی را میداد که کارتشان برای بازی صادر نشده و یا اصلا قراردادی با باشگاه نداشته‌اند.
http://payamkhorasan.mihanblog.com/post/23
2-
اتفاقات عجیب برای تیم پیام پس از انتقال به نیشابور
سه شنبه ، ۱۲ مهر ۱۳۹۰ ، ۲۳:۱۹
کاپیتان تیم فوتبال پیام نیشابور گفت: در لرستان همه فوتبال خراسان را مسخره می کردند.
وحید فارغ در گفتوگو با خبرنگار ورزشی خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا) تصریح کرد: وقتی برای انجام بازی به استان لرستان رفته بودیم، شرایطی برای تیم به وجود آمد که حتی مسوولان حاضر در ورزشگاه به ما می‌خندیدند و فقط آبروی باشگاه و بازیکنان نبود که میرفت، بلکه در این اتفاقات فوتبال خراسان مسخره شد.
وی افزود: تیم برای بازی با اتوبوس راهی لرستان شد و ۲۳ ساعت در راه بویم و شب قبل از مسابقه به لرستان رسیدیم و حتی قبل از اعزام متوجه شدیم که عباس دهقانی سرمربی تیم استعفا داده و همراه ما نمی‌آید.
فارغ اظهار کرد: یک ساعت قبل از بازی خبردار شدیم که تنها برای ۱۱ نفر از بازیکنان کارت بازی صادر شده که دو نفر از آنها نیز دروازه‌بان بودند و شریف مربی تیم، برای ارنج تیم دچار مشکل شده بود.
وی تاکید کرد: این در حالی است که در بازی اول نیز همین مشکل وجود داشت و مسوولان تیم در فاصله دو هفته‌ای بین این دو بازی فرصت داشتند تا این مشکل که ظاهرا مشکل عمده‌ای هم نبود، برطرف کنند ولی متاسفانه این کار انجام نشده بود.
وی ادامه داد: روی نیمکت تیم تنها شریف و دو بازیکن شامل یک دروازه‌بان و یکی از بازیکنان تیم جوانان که در دقیقه ۶۰ وارد زمین شد، حاضر بودند؛ تیم ما امسال حتی یک سرپرست ندارد که هماهنگی‌ها را انجام دهد.
فارغ خاطرنشان کرد: قبل از شروع بازی نیز به دلیل نزدیکی رنگ لباس‌های دو تیم، ما می‌بایست لباس دوم خود را می‌پوشیدیم ولی از آنجایی که لباس دوم نداریم لباس‌های تمرین را به تن کردیم و با شورت‌های لباس اصلی و جوراب‌هایی که شریف در لرستان برایمان خریده بود، به زمین مسابقه رفتیم.
کاپیتان تیم پیام ادامه داد: از انتقال تیم به نیشابور تنها چیزی که دیده‌ایم تمرین و بازی بوده است. حداقل فصل پیش می‌دانستیم مسوولان تیم چه کسانی هستند که اعتراض کنیم ولی امسال نه سرپرستی داریم و نه مدیری که بخواهیم مشکلاتمان را بگوییم. بازیکنان غیربومی در نیشابور برای اسکان دچار مشکل هستند و با خواهش و التماس باید برای یک شب جا تهیه کنند.
وی تصریح کرد: اوضاع تیم روز به روز بدتر میشود و هیچکس پاسخگو نیست.
http://www.sportpress.ir/%D8%A2%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D9%86-%D8%AE%D8%A8%D8%B1%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%88%D8%B1%D8%B2%D8%B4%DB%8C/%D8%A7%D8%AA%D9%81%D8%A7%D9%82%D8%A7%D8%AA-%D8%B9%D8%AC%DB%8C%D8%A8-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%AA%DB%8C%D9%85-%D9%BE%DB%8C%D8%A7%D9%85-%D9%BE%D8%B3-%D8%A7%D8%B2-%D8%A7%D9%86%D8%AA%D9%82%D8%A7%D9%84-%D8%A8%D9%87-%D9%86%DB%8C%D8%B4%D8%A7%D8%A8%D9%88%D8%B1
3-
انتقادمسوولان ورزشی استان خراسان نسبت به انتقال تیم پیام مشهد به نیشابور و نگرانی از عدم آمادگی و بی لیاقتی نیشابور برای میزبانی از تیم های ورزشی
انتقاد عباس چمنیان ار انتقال تیم فوتبال پیام به نیشابور:
مطمئن نیستم در نیشابور حمایت کافی از تیم شود
متاسفانه اکثر فعل و انفعالات تیم‌ها سیاسی است
ورزشی 10:51:22 1390/05/29
سرمربی سابق تیم فوتبال پیام خراسان با انتقاد از انتقال این تیم به نیشابور گفت: شهردار مشهد با توجه به از بین رفتن منافع شهر، به این انتقال واکنش نشان دهد.
عباس چمنیان در گفتوگو با خبرنگار ورزشی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) – منطقه خراسان، افزود: قبل از اینکه روند مشکلات تیم پیام شکل حادتری به خود بگیرد و تیم به نیشابور برود، امیدوارم مسوولان مشهد به خصوص شهردار، با توجه به اینکه این تیم متعلق به مشهد است و با خروجش منافع شهر به خطر می‌افتد، حساسیت نشان دهد و با اعلام حمایت از آن جلوی خروج تیم را از مشهد بگیرد.
سرمربی تیم فوتبال شهرداری یاسوج تصریح کرد: شهرداری یاسوج به وجود تیمی در این شهر احساس نیاز کرد و با حمایت از تیم این شهر، بستر مناسب فرهنگی، اجتماعی و ورزشی را در آن ایجاد کرده است و اکنون پس از عملکرد خوب این تیم در مسابقات سالهای اخیر، جوانان یاسوجی دارای احساس غرور و بالندگی شده‌اند.
وی افزود: با توجه به اینکه پژمان، شهردار مشهد نیز فردی ورزش‌دوست است، باید پیشقدم شده و قبل از اینکه خیلی دیر شود تیم پیام را زیر پوشش قرار دهد، اکنون استانداری حامی تیم ابومسلم است و این تیم مشکل خاصی ندارد اما پیام نیازمند کمک است.
چمنیان در خصوص تصمیم مالک باشگاه پیام برای انتقال این تیم به نیشابور، تصریح کرد: در سال قبل نیز که بحث رفتن به نیشابور بود، به این دلیل موافق این کار بودم که تیم دچار مشکلات زیادی بود و تنها در صورتی می‌توانستیم ادامه حیات دهیم که منابع مالی و مدیریتی برای تیم مهیا میشد.
وی افزود: یک تیم به صرف اینکه فقط هوادار داشته باشد نمیتواند موفق باشد و پس از شکست‌های پیاپی چیزی جز سرخوردگی برای هوادارانش به بار نخواهد آورد.
وی تصریح کرد: در سال گذشته به دلیل مخالفت‌های مسوولان و هواداران، تیم به نیشابور نرفت اما شاید با این کار مشکلات تیم حل شود، اما بهترین کار این است که تیم در مشهد بماند و به جایگاهی وصل شود که بتواند حمایت مالی خوبی از آن انجام دهد.
چمنیان تاکید کرد: پیام تیم مردمی، ریشه‌دار و پرهوادار است که اولویت اول آن ماندن در مشهد است اما اگر قرار باشد کار به منوال گذشته پیش برود بهتر است به جایی برود که منابع مالی مورد نیازش تامین میشود، اگر چه مطمئن هم نیستم در نیشابور حمایت کافی از تیم انجام شود.
سرمربی سابق تیم فوتبال پیام خراسان خاطرنشان کرد: هر تیم ریشه‌داری مانند پیام دارای خواستگاهی است و ریشه اصلی پیام در مشهد است و بهتر این است که در مشهد بماند اما باید یک روزی برای همیشه تکلیف تیم مشخص شود و به منبعی وصل شود که هزینه‌هایش را تامین کند.
وی افزود: متاسفانه اکثر فعل و انفعالات تیمهای ما سیاسی و وابسته به افراد سیاسی است و زمانی که آن فرد سیاسی دیگر نباشد تیم‌ها دچار مشکل میشوند.
http://khorasan.isna.ir/default.aspx?NSID=5&SSLID=46&NID=14713
خلاصه اینکه هر چه قدر در سبزوار کفه افتخارات و قهرمانیهای ورزشی بر کفه انتقادات و حاشیه های ورزشی می چربد در نیشابور برعکس است بیشتر نقاط ننگ و ضعف وشکست است و دریغ از حتی یک قهرمانی…
فرق دانشکده علوم پزشکی نیشابور با دانشگاه علوم پزشکی تربت حیدریه
بسمه تعالی
دانشکده نیشابور دارای رشته های:
1-پرستاری
2-اتاق عمل
3-هوشبری
4-کارشناسی بهداشت عمومی
ولی دانشگاه تربت حیدریه در سه رشته از ما پیشی میگیرد:
1-پرستاری
2-اتاق عمل
3-هوشبری
4-کارشناسی بهداشت عمومی
5-مامایی
6-علوم آزمایشگاهی
7-کارشناسی فناوری اطلاعات سلامت
خود قضاوت کنید!!!!!!!!!!!!!!
تا کی نیشابوریان فرزندان خود را برای دانشگاه باید به شهرهای دوردست بفرستند؟
چرا رشته ای قابل قبول را ما در شهرمان نداریم که بعدا به آن پوز بدهیم مثلا داروسازی پزشکی دندانپزشکی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
یک نماینده مجلس : دولت با مرکز استان شدن نیشابور موافق نیست،
نماینده شهرستان نیشابور در جدیدترین مصاحبه ای که اخیرا با رسانه های محلی این شهرستان داشته ، اعلام کرده است ، دولت با استان شدن نیشابور موافق نیست.
دکتر علی مروی در تکمیل این صحبت خود وجود شهرستان های سبزوار و قوچان با توانمندی های بالا را مانع اصلی استان شدن نیشابور عنوان کرده است.
گفتنی است نیشابوری ها سال هاست مدعی هستند که شهرشان باید به مرکزیت استانی جدید در شمال شرق کشور برسد. آنها در این راه با شهرهای قدرتمندی نظیر سبزوار و تربت حیدریه رقابت می کنند.
نیشابوریان برای این ادعای خود به تاریخ چندهزارساله نیشابور استناد می کنند که در برخی دوره ها نیشابور حتی پایتخت ایران بوده است. اما دلایل آنها تا کنون از جانب هیچ مرجع قانونی پذیرفته نشده است. چون به جز نیشابور شهر سبزوار هم در خراسان از پیشینه چندهزارساله برخوردار است و درزمان نهضت سربداران اولین تکشیل دهندگان حکومت مردمی شیعه در ایران سبزوار اولین پایتخت شیعه نشین ایران بوده است. لذا از بابت تاریخی و فرهنگی نیز سبزوار رقیب قدرتمندی برای نیشابور است.
از همین رو مدت هاست استان شدن نیشابور به استان شدن سبزوار گره خورده و تا وقتی سبزوار استان نشده باشد ، استان شدن نیشابور امری محال به نظر می رسد.
مدتی قبل نیز تعدادی از وبسایت های پرمخاطب و معتبر کشور نظیر وبسایت تابناک با انتشار یک مطلب تحلیلی از ۱۰ استانی که احتمالاً در دولت های آینده در کشور تشکیل خواهند شد خبر داد که در میان این ۱۰ استان نام استان سربداران به مرکزیت سبزوار به چشم می خورد اما هیچ حرف و هیچ احتمالی برای استان شدن نیشابور مطرح نشده بود و نامی از استان بینالود به مرکزیت نیشابور در آن متن مشاهده نمی شد.
نیشابوری ها به این متن واکنشی شدید نشان دادند. از جمله این مطلب تحلیلی را در رسانه های محلی خود تحریف کردند و خودشان به صورت خودسرانه نام استان بینالود به مرکزیت نیشابور را به این متن اضافه کردند. اقدامی که برای نیشابور هیچ موفقیتی به همراه نیاورد و فقط باعث شد خدشه ای سنگین به اعتبار رسانه های این شهر وارد آید.
قبلاً در همین وبلاگ به این موضوع به صورت مفصلی اشاره شده است. برای مطالعه شرح کامل این ماجرا به پیوند زیر مراجعه کنید :
http://golezire.blogfa.com/post/35
اینک بعد از همه جنجال های ذکر شده ، نماینده نیشابور آب پاکی را روی دست مردم متعصب این شهر ریخته و رسما اعلام کرده است ، دولت با استان شدن نیشابور موافق نیست.
متن کامل سخنان دکتر علی مروی نماینده محترم نیشابور که در وبسایت شخصی ایشان منتشر شده است ، به شرح زیر است :
نایب رییس کمیسیون انرژی مجلس از ارتقا بخش های شهرستان نیشابور مانند: بخش عشق آباد، خرو و… خبرداد.
علی مروی در گفت و گو با خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا) – منطقه خراسان که در محل دفتر این خبرگزاری انجام شد، مجوز ارتقا بخش عشق‌آباد به شهرستان تصویب و مراحل اداری آن طی شده است و در اختیار دولت قرار گرفته است.
وی با اشاره به ارتقا بخش زبرخان نیشابور به شهرستان، تصریح کرد: این بخش مشکلاتی دارد که در حال بررسی است.
وی با بیان اینکه بخش خرو و قدمگاه نیشابور جمعیت زیادی دارد، تصریح کرد: قرار است بخش خرو به عنوان مرکز شهرستان معرفی شود.
نایب رییس کمیسیون انرژی مجلس با اشاره به ارتقا بخش سرولایت نیشابور به شهرستان، تصریح کرد: برای بخش سروولایت مجوزی از معاون اول رییس جمهور گرفته شده است که زیر آن مکتوب شده نظر استانداری مدنظر است.
وی تصریح کرد: یکی از راههای رشد و توسعه نیشابور ارتقا بخشهای آن به شهرستان است.
مروی با اشاره به ملحق شدن چهار روستا در بخش تاهان کوه شهرستان نیشابور به شهرستان سبزوار،تصریح کرد: این امر موجب اعتراض مردم نیشابور شد و در خواست شده است که انتخابات سال جاری این روستاها با مدیریت نیشابور برگزار گردد.
نماینده مردم نیشابور در مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه شهرستان نیشابور ظرفیت استان شدن را دارد، تصریح کرد: دولت با مرکز استان شدن نیشابور موافق نیست، زیرا شهرستانهای زیادی همانند: سبزوار و قوچان با ظرفیت‌های بالا و جمعیت زیاد خواهان استان شدن هستند.
منبع : http://golezire.blogfa.com/post/39
توجه ، توجه : الان با گذشت چند ماه از این مصاحبه ، و باگذشت چند سال از حسرت به دلی مردم نیشابور برای شهرستان شدن بخش های بزرگی مثل زبرخان و عشق آباد و … هنوز این بخش ها شهرستان نشده اند.
ضمنا روستاهای جدا شده از نیشابور هم دوباره به این شهرستان برنگشت که برنگشت !
در حال حاضر فقط یک مرکز استان در کشور فرودگاه نداره.- شهر قزوین-
البته قم هم که تا همین یکی دو سال اخیر فرودگاه نداشت ، حالا به جای یک فرودگاه داره یک شهرفرودگاهی می سازه. و پیش بینی های صورت گرفته خبر از افتتاح فاز اول فرودگاه قم در بهمن ۹۱ می دن.
افتتاح نخستین شهر فرودگاهی کشور در قم
http://www.bazarkhabar.ir/News.aspx?ID=32511
پرتال رسمی فرودگاه قم
http://tinn.ir/vdcjatev8uqeyhz.fsfu.html
ساخت فرودگاه قم کلید توسعه این استان
http://tinn.ir/vdcjatev8uqeyhz.fsfu.html
افتتاح فاز اول فرودگاه قم؛ ۲۲ بهمن
http://www.gostareshonline.com/infrastruture/113993-2012-05-23-08-28-00.html
قزوین هم البته داره برای داشتن فرودگاه کارهایی می کنه.
با موافقت وزیر راه به زودی محقق خواهد شد/ فرود هواپیماهای مسافربری فوکر در قزوین
http://isna.ir/fa/news/91031508170/-%D9%81%D8%B1%D9%88%D8%AF-%D9%87%D9%88%D8%A7%D9%BE%DB%8C%D9%85%D8%A7%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%85%D8%B3%D8%A7%D9%81%D8%B1%D8%A8%D8%B1%DB%8C-%D9%81%D9%88%D9%83%D8%B1-%D8%AF%D8%B1-%D9%82%D8%B2%D9%88%D9%8A%D9%86
با این حساب به زودی هیچ مرکز استانی در کشور نخواهیم داشت که بدون فرودگاه باشد.
حتی آنهایی که مانند قم تنها ۷۵ کیلومتر با یک فرودگاه بزرگ مثل فرودگاه امام خمینی فاصله دارند. اما بازهم مرکز استان بدون فرودگاه ناقص به نظر می رسد.
در نتیجه اگر نیشابور بر فرض محال مرکز استان شود ، صاحب یک رکورد خاص در کشور خواهد بود. تنها مرکز استان بی فرودگاه کشور.
ومسافران و مقامات بلندپایه داخلی واحتمالاً خارجی که بخواهند به این استان سفر کنند دائماً باید آویزان شهرهای اطراف از جمله مشهد یا سبزوار باشند که دست برقضا هردو شهر فرودگاه بین المللی دارند.
به نظر اینجانب هرچند ساخت فرودگاه در نیشابور که با فرودگاه شهرهای مشهد ، سبزوار و تربت حیدریه و کاشمر محاصره شده است ، هرچند توجیه اقتصادی ندارد ، اما اولین زیرساخت مورد نیاز است تا این شهر بتواند در دهه های آینده تقاضای مرکز استان شدن داشته باشد.
آخر واقعاً در سالهای میانی قرن بیست و یکم خیلی غیرمتعارف است که یک شهر مرکز استان فاقد فرودگاه باشد. بااین حجم بالای رفت و آمدهای سیاسی و اقتصادی که همه مراکزاستان ها دارند!!!
حالا اگر یک شهر معمولی باشد ، نداشتن فرودگاه خیلی معضل بزرگی نیست. اما بدون فرودگاه بودن یک مرکز استان خیلی توی چشم می آید.
خلاصه باید بگم هرچند نیشابوری ها خیلی برای به دست آوردن موقعیت طلایی گذشته شهرشان تلاش می کنند و حسرت آن دوران را می خورند اما در کل واقعیت اینه که این تلاش ها بی حاصله.نیشابور دیگه نه به لحاظ گردشگری ، نه به لحاظ سیاسی ، نه به لحاظ فرهنگی ، نه به لحاظ مواصلاتی و اقتصادی و صنعتی و دانشگاهی جایگاه با اهمیتی در استان نداره.
حداقل تا زمانی که کلانشهر ملی مشهد با این جاذبه های عظیم گردشگری ، صنعتی ، مذهبی ، فرهنگی و سیاسی در ۱۰۰ کیلومتری نیشابور باشه ، این شهر قدرت نفس کشیدن رو به دست نمیاره. خصوصاً اینکه رقبای قدرتمندی مثل سبزوار ، تربت و کاشمر هم اطراف نیشابور را گرفتند و این شهر خواه نا خواه محکوم به حیاتی ساده ، بی هیاهو و معمولی در قرن بیست و یکم محکوم شده.
بالاخره این بحث بعد از چند ماه کش و طول سرانجام دارد نیشابوری های بی منطق را وادار به پذیرش شکست می کند.
نیشابوری ها کم کم فهمیده اند شهرشان به خودی خود فاقد پتانسیل های واقعی توسعه یافتگی است و از همین رو در آخرین نظراتی که نیشابوریان ارسال کرده اند به وضوح تسلیم شدگی آنان و پناهنده شدنشان به زیر سایه مشهد و سایر شهرستان های اطراف به وضوح قابل مشاهده است
مثلا این رضای متوهم نیشابوری که حسابی با نظرات متوهمانه و عصبی خود آبروی خود و شهرش را برده است ، یک جا گفته نیشابور از شرق ایران خودرو دارد.
حال آنکه هرکسی می داند کارخانه ایران خودرو اصلا هیچ ربطی به نیشابور ندارد و در مالکیت صنعتی مشهد است و حتی در حوزه سیاسی و اداری نیشابور هم نیست و در حوزه شهر جدید بینالود که متعلق به شهرستان مشهد است قرار گرفته و فاصله 55 کیلومتری این کارخانه تا نیشابور به وضوح نشان می دهد که ایران خودرو فقط شاید نیروهای کارگر خود را از نیشابور تأمین کند اما اساسا هیچ ربطی به ا ین شهر ندارد.
اما چرا نیشابوری ها مجبور شده اند با داشته های دیگران کلاس بگذارند چون واقعا دست خود را خالی می بینند.
حتی مجتمع فولاد نشابور هم دیگر بعد از آغاز به احداث مجتمع فولاد تربت حیدریه که به عنوان بزرگترین پروژه صنعیت شمال شرق کشور مطرح شده است حرفی برای گفتن ندارد.
از آن گذشته سبزوار هم دارد در فاصله چندکیلومتری شمال این شهر مجتمع فولادی تأسیس می کند که اتفاقا با وجود همه سوز و گداز نیشابوری ها نام این مجتمع فولاد سبزوار است و نه مثل کارخانه فولاد که هرچند در نیشابور بنا شده اما به نام خراسان است و دفتر مرکزیش هم در نیشابور نیست و در مشهد است.
نکته بدتر که نیشابوری ها را حسابی ضربه فنی کرده است ، از دست رفتن نیمی از صنایع این شهرستان بعد از جدا شدن بخش زبرخان است. شهرک صنعتی خیام که دومین شهرک بزرگ صنعتی خراسان است در بخش زبرخان قرار دارد و بخش زبرخان هم از مدت ها قبل در مسیر شهرستان شدن قرار گرفته است و چون مردم بخش زبرخان میانه خوبی با نیشابوری ها ندارند از مدت ها قبل از اینکه شهرستان شوند صدای اعتراضشان بلند شده که چرا در شهرک صنعتی خیام که چسبیده به شهر خرو است ، جوانان خروی کمتر شاغل هستند و بیشتر نیروها غیربومی (و عمدتا نیشابوری) هستند؟
از همین جا می توان پی برد اوضاع صنعتی و توسعه یافتگی نیشابور بسیار ضصعیف است و نیشابوری ها حسابی درمانده شده اند.
http://www.khorasannews.com/News.aspx?type=2&year=1388&month=12&day=6&id=2888809
دلیل دیگری که برای ما ثابت می کند نیشابوری ها بالاخره بعداز این همه مدت سرسختی و تلاش بی فایده ، شکست و ضعف خود را پذیرفته اند و فهمیده اند دیگر نمی توانند هویت مستقلی جدا از مشهد یا بعضی دیگر از شهرستان های خراسان داشته باشند این است که یکی از نظردهندگان نیشابوری اشاره به ساخت فرودگاه جدید بین المللی مشهد کرده است.که چون نزدیک به نیشابور است نیاز نیشابور را به فرودگاه برطرف می کند.
این یعنی :
1-نیشابوری ها فهمیده اند شهرشان نسبت به سبزوار و تربت حیدریه و گناباد پایین تر و ضعیف تر است زیرا توان ساخت فرودگاه اختصاصی خودش را ندارد.
2- نیشابوری ها فهمیده اند موقعیت بد جغرافیاییشان به گونه ای است که آنها خواه نا خواه زیر سایه عظمت کلان شهر مشهد قرار گرفته اند و هویت مستقلشان درمقابل رشد زورافزون مشهد جدا به خطر افتاده است به همین خاطر دیگر چوب مبارزه را به زمین انداخته اند و در جایی که مشهد باشد و مشهد بخواهد فرودگاه بسازد نیشابور را چه به اینکه بخواهد عرض اندام کند؟
3- نیشابوری ها پذیرفته اند که از امروز تا سالیان طولانی باید طفیلی وجود مشهد باشند.و قید استان شدن را هم باید بزنند. زیرا اگر یک شهر به لحاظ فرودگاه وابسته به یک شهر دیگر باشد ، به لحاظ دانشگاه وابسته به یک شهر دیگر باشد ، به لحاظ صنعت وابسته به شهرهای دیگر باشد ، دیگر چرا این شهر باید مرکز استان شود؟ اصلا استان شدن این شهر که همه چیزش به جاهای دیگر وابسته است چه معنی می دهد؟
4- راستی کاش مشکلات نیشابوری ها همین چندتا بود.
نیشابوری ها یک مشکل اساسی دیگر هم دارند آن هم این که آخر مگر فرودگاه جدید مشهد قرار است دقیقا در چندکیلومتری مشهد و چند کیلومتری نیشابور ساخته شود؟
فاصله مشهد تا نیشابور حدود 110 کیلومتر است. فرودگاه جدید مشهد هر چه قدر هم که خارج از شهر مشهد ساخته شود بالاخره از 10 کیلومتر و 20 کیلومتر و نهایتا 30 کیلومتر که دورتر نمی شود. پس باز کمترین فاصله نیشابور تا یک فرودگاه 80 کیلومتر خواهد بود.و چند شهرستان اقماری بین نیشابور و این فرودگاه جدید ایجاد خواهد شد.
حالا به نظر شما 80 کیلومتر فاصله اندکی است؟ این نیشابوری ها که حالا فاصله 40 کیلومتری سبزوار با کارخانه فولاد سبزوار زیاد می دانند چه طور فاصله 80 کیلومتری نیشابور با فرودگاه جدید مشهد را کم حساب می کنند؟
تازه همه این سالها فاصله سبزوار با راه آهن سلطان آباد که نزدیکترین ایستگاه راه آهن به این شهر است 45 کیلومتر بوده است که این فاصله ظرف حدود نیم ساعت طی می شود. پس نتیجه می گیریم سبزوار کلا در همه این سالها از راه آهن برخوردار بوده است.
5- چالش بعدی نیشابوری ها که دیگر در مقابل عظمت مشهد و سبزوار عملا تسلیم شده اند و موضع انفعالی گرفته اند چیست؟ این است که نیشابوری ها حالا ها حالا ها باید همینطور منتظر بنشینند و به قول دوستان با خود بگویند بزک نمیر بهار میاد کمبزه با خیار میاد. زیرا چه کسی می داند فرودگاه جدید مشهد با این همه فاصله تا نیشابور بالاخره کی ساخته خواهد شد؟ این فرودگاه تازه هنوز امسال تصویب شده. حالا کی بودجه آن اختصاص پیدا کند ؟ کی نقشه آن تهیه شود ؟ کی کارساختمانیش آغاز شود وکی به افتتاح برسد شاید 20 سال دیگر هم طول بکشد. چون خود مشهد که فرودگاه دارد ، و عجله ای از این بابت ندارد. این نیشابوری های بیچاره هستند که دلشان را به امکانات شهرهای دیگر خوش می کنند. اما آیا در این 20 سال که ساخت فرودگاه جدید مشهد طول می کشد فرودگاه سبزوار وتربت حیدریه وگناباد و سرخس به همین شکل کنونی باقی می ماند یا این فرودگاه ها هم گسترش می یابند وتعداد پروازها و امکاناتشان افزایش می یابد. از آن گذشته آیا این شهرها در این 20 سال منتظر می مانند و دست از تلاش برای استان شدن بر می دارند؟
همانطور که دیدیم ساخت فرودگاه جدید مشهد هم حتی اگر در حد فاصل مشهد و نیشابور احداث شود بازهم بیشتر به مشهد نزدیک خواهد بود و به نام مشهد خواهد بود و آنقدر طول می کشد که عملا هیچ فایده ای برای استان شدن نیشابور به همراه نداشته باشد.
وقتی حرف از افتخارات تاریخی میشه باید ببینیم کیفیت رویدادها رو در نظر بگیریم اگرنه کمیت ها هرچی بوده مربوط به همون زمان بوده و الان دیگه ارزشی نداره.
مثلا اینکه نیشابوری های متوهم پایتخت بودن شهرشون در زمان حکومت سلجوقیان رو که وسعت زیادی داشته مهم و با ارزش می دونن واین که شهرشون در اون زمان پرجمعیت و بزرگ بوده اینها همه مسائل کمی است.مسائل کمی گذشته در زندگی امروز ما تأثیری ندارن؟ مثلا چه فرقی به حال من سبزواری می کنه که نیشابور 1000 سال قبل جمعیتش چه قدر بوده و پایتخت چه حکومتی بوده؟
اما چگونگی حکومت ها و تأثیری که بر جای گذاشتند و درسی که امروز از حرکت و رفتار اونها میشه گرفت ، با ارزشه و اهمیت داره.
مثلا کاری که سربداران در سبزوار کردن ، ارزش کیفی داشت . ولو اینکه حکومتشون فقط شامل نصف مناطق ایران اون زمان می شد. اما اثری که بعدها کار سربداران سبزوار برجای گذاشت و در دیگر مناطق کشور به پیروی از سبزوار قیام های سربداران شکل گرفت مثلا در سمرقند و کرمان و طبرستان و … این اهمیت داره. و هنوز تا به امروز هم می بینیم که سربداران به عنوان یک حرکت تاریخی ارزشمند در ضرب المثل ها و شعرها و فیلم ها و حتی در زبان مردم کوچه و بازار باقی مونده و مطرح میشه. خود من کلی شعر و ترانه حماسی شنیدم که در اونها به سربداران اشاره شده بود ، اما کسی تا به حال دیده مثلا در ضرب المثل های مردم یا شعرها یا ترانه ها یا فیلم ها و سایر اثار مردمی مثلا اسمی از سلجوقیان یا طاهریان یا صفاریان بیاد که هرکدوم چندسال نیشابور رو پایتخت کردن؟
نه هرگز . چون سلجوقیان که خیلی هم حکومت بزرگ و گسترده ای بودن اولا اینکه سلجوقی ها اصلا ایرانی نبودن و ترکان بیگانه ای بودن که به کشور حمله کردن و چون نیشابور زود تسلیم شد این شهرو پایتخت خودشون قرار دادن ثانیاهمه پیشرفت هایی که در زمان سلجوقیان در ایران اتفاق افتاد زیر سر وزیر با تدبیر و دانشمندشون بود خواجه نظام الملک طوسی که اونم نیشابوری نیست. و همونطور که از اسمش پیداست متعلق به مشهده و اجدادش هم سبزوارین . در منابع تاریخی نوشته خواجه نظام الملک از دهقان زادگان ولایت بیهق بود.
یعنی هر وقت هر جا ایران به موفقیت و افتخاری که رسیده باشه پای سبزوار و سبزواری ها در میون بوده.
ضمنا در مورد شیخ حسن جوری هم که یکی از رهبران نضهت سربداران بوده اولا جور اون زمان روستای نیشابور محسوب نمی شد چون خود نیشابور هم زیرمجموعه سبزوار بود و از دهات های سبزوار محسوب می شد و سبزوار پایتخت بود ونیشابور از توابع سبزوار بود ثانیا چرا شیخ حسن جوری نرفت در نیشابور قیام نکرد؟
حتما آمادگی و لیاقت کافی رو در مردم نیشابور ندیده بود و می دونست قیام سربداران باید در میان مردمی انجام بشه که زیبنده چنین حرکت افتخارآمیزی باشن . نه مردمی زودتسلیم و سست اراده و ضعیف مثل نیشابور که در طول تاریخ بارها توسط همه تجاوزگران و دشمنان ایران فتح شد و حتی به پایتختی هم در اومد !!! یعنی نهایت ننگ.اینکه برای غریبه ها خوشخدمتی کنی نهایت ننگه.اینکه یک شهر محل جولون دادن پادشاهان فاسد غیرایرانی باشه نهایت بی غیرتی مردم اون شهره که متأسفانه در زمان سلجوقیان این اتفاق درنیشابور افتاد.
پس می بینیم که با یک نگاه و ارزیابی کیفی می تونیم نتیجه بگیریم که به لحاظ تاریخی هم سبزوار نسبت به نیشابور بسیار برتر هست و همونطور که از اسم قدیم سبزوار ((بیهق)) پیداست ، منطقه سبزوار واقعا بهترین ناحیه بوده و الان هم البته وقتی نگاه می کنم بازهم سبزوار رو جلوتر و توسعه یافته تر می بینیم.
مثلا الان سبزوار فرودگاه داره ، دانشگاه های بزرگ و معتبر و با سابقه داره ، شهرستان های اقماری در اطرافش داره ، صاحب 2 شهرک صنعتی است ، جدا از شهرک های صنعتی مجتمع پتروشیمی و پالایشگاهی در سبزوار در حال تأسیسه ، مجتمع فولاد سبزوار در حال تأسیسه ، منطقه ویژه اقتصادی در سبزوار تصویب شده و زمین و بعضی امکاناتش فراهم شده ، به لحاظ فرهنگی و اداری و سیاسی مردمش در سطح بالاتری از نیشابور هستند ، نمونه بارزش این که در عرض 5 سال 5 بخش سبزوار دونه به دونه به شهرستان ارتقاء پیدا کردن ، هیچ اختلاف و درگیری ای ایجاد نشد. حالا در نیشابور از ترس به راه افتادن خون و خون ریزی سالهاست پروژه شهرستان شدن بخش بزرگی مثل زبرخان با جمعیت نزدیک به 70 هزارنفری معلق مونده و …
به هرحال چون نیشابور هم یک شهری از شهرهای خراسانه و عقب موندگیش مطمئنا روی مناطق اطرافیش تأثیرمی گذاره من امیدوارم وضعیت نیشابور هم بهبود پیدا کنه و از این حالت بغرنج و بحرانی در بیاد.
سلام.عجب دعوایی شده !!!!
سرنوشت نیشابور و سبزوار به هم گره خورده حالا چه تو سر و کله هم بزنید یا نه هرچی دعوا کنید ما بیشتر حال می کنیم پس بزنید تو سر و کله هم !به هر حال نیشابور پیشینه و اسم و رسمش بیشتر از بقیه هست اینو نمیشه کتمان کرد ،سبزوار هم به واسطه دو سه تا دانشگاه 20 سالی هست رشد کرده ولی دلیل نمیشه بقیه شهرهای استان چوب دعوای فرسایشی متعصبین دو شهر رو بخورند.
این سبزواری ها چقدر عقده ای اند باشه به خدا فهمیدیم فرودگاه دارید اگه اینا جای ما در تهران بودند دیگه خدا رو بنده نبودند.آقایون و خانم ها گوش فرا دهید سبزوار فرودگاه دارد!
نیشابوری های عزیز به جای اینکه اینقدر سعی کنید خودتان را گول بزنید و پیش خودتان وانمود کنید که شهرتان شایستگی استان شدن را دارد ، بیایید کمی منطقی باشید و منطقی فکر کنید.
برای روشن تر شدن موضوع ما خیال می کنیم به فرض محال نیشابور در همه زمینه ها به اندازه سبزوار توسعه یافته است.
فرض می کنیم برحسب محال به سرعت برق در عرض یکی دو سال در نیشابور حداقل یک فرودگاه داخلی ساخته می شود ، فرض می کنیم در عرض یکی دو سال نیشابور می تواند دانشگاه هایش را به اندازه دانشگاه های سبزوار گسترش دهد ، فرض می کنیم نیشابور خیلی سریع می تواند بخش هایش را به شهرستان ارتقاء دهد تا به اندازه سبزوار شهرستان داشته باشد ، فرض می کنیم مثلا در عرض یکی دو سال کلیه کتاب هایی که در آن به تاریخ نیشابور و تصرف و تجاوز به آن توسط دشمنان بیگانه ناپدید می شود و به لحاظ تاریخی هم این لکه ننگ پاک می شود و …
اگر همه این مشکلات برطرف شود ، نیشابور بازهم یک مشکل اساسی دارد و ان اولین موضوعی که در رابطه با استان شدن نیشابور مطرح می شود این است که بالاخره تکلیف شهر سبزوار و حدود 6 شهرستان غرب خراسان رضوی چه می شود؟
نیشابوری ها و سبزواری های عزیز بیایید خودتان را گول نزنید و راه های عجیب غریب و غیرممکن را ارائه نفرمایید.همه می دانند که با این حساسیت های شدیدی که بین نیشابورو سبزوار شکل گرفته هیچکدام حاضر نمی شوند زیرمجموعه دیگری باشند.
حالا که اینطور است اگر نیشابور بخواهد پیش از سبزوار استان شود ، اصلا به لحاظ منطقی امکان این امر وجود دارد؟یعنی سبزواری ها برای رسیدن به مرکزاستانشان در مشهد بایداز یک استان دیگر و یک مرکز استان دیگر بگذرند تا به مشهد برسند که اصلا کاری منطقی نیست.
حالا برعکس اگر سبزوار بخواهد استان شود هیچ کاری با نیشابور و مردم این شهر ندارد. نیشابوری ها می توانند در همان استان خراسان رضوی باقی بمانند و سبزوار هم مسیر خود را طی کند. در نتیجه اگر قرار باشد بین دو شهر سبزوار و نیشابور یکی زودتر از دیگری استان شود ، قطعا آن شهر سبزوار است چون به اندازه کافی عواقب منیتی دارند!!!
از نظرات همشهریان سبزواری سپاسگزارم. در دیدگاه های دوستانم با نام های “نیشابور در آمپاس” و “عقب ماندگی ورزشی نیشابور نسبت به سبزوار” و “نوبرونه” مطالب بسیار خوبی مشاهده کردم. به صورتی کاملا منطقی و مستدل دلایل ناشایستگی نیشابور برای استان شدن و شایستگی سبزوار نسبت به نیشابور مطرح شده بود که جای تقدیر و تشکر دارد و حالا باید ببینیم آیا نیشابوری ها می توانند پاسخ های منطقی و قانع کننده ای نسبت به این موضوع داشته باشند یا نه؟ البته سیر نظرات تا کنون نشان می دهد دوستان نیشابوری به ویژه رضای نیشابوری عمدتا با عصبانیت ، پرخاشگری و احساسی شدن به نظرات پاسخ داده اند که هیچ کدام از پاسخ هایشان قانع کننده نبوده است و حتی ارزش نقد و بررسی هم ندارد و کلا نشان از ذهن متوهم برخی نیشابوری ها می دهد.
عمدتا نظرات نیشابوری ها وقتی امار و اطلاعاتی ارائه می دهند فاقد منبع است در حالی که سبزواری ها معمولا منابع حرف های خود را به صورت شفاف و واضح ارائه میدهند.
نیشابوری ها همچنین از امکانات و افتخارات دیگر شهرها هم به نفع خود استفاده میکنند که این فقط نشان دهنده عجز و ضعف نیشابور است .
مثلا رضای متعصب نیشابور ادعا کرده نیشابور از شرق ایران خود رو دارد حالا ببینیم نسبت کارخانه ایران خود رو با نیشابور چیست؟
در معرفی کارخانه ایران خودرو خراسان به نقل از سایت رسمی این کارخانه می خوانیم که این کارخانه در مالکیت صنعتی مشهد می باشد و در نزدیکی شهر جدید بینالود احداث شده که شهر جدید بینالود یکی از شهرهای اقماری وابسته به مشهد است و در حوزه سیاسی و اداری شهرستان مشهد واقع شده و اتفاقا همه ساکنان فعلی و آینده این شهر از کارگران و کارکنان ایران خودرو و دیگر صنایع این منطقه خواهند بود و در نتیجه ایران خودرو برخلاف تصور نیشابوری های متوهم هیچ ربطی به نیشابور ندارد. بخش هایی از متن معرفی کارخانه ایران خود را خودتان درادامه می تواند مطالعه کنید:
شرکت ایران خودرو خراسان(سهامى خاص) اولین و بزرگ ترین مجموعه خودروسازى پس ازانقلاب است که به دست متخصصان گروه صنعتی ایران خودرو ساخته شده و بیش از ٨٠ درصد ماشین‌آلات و تجهیزات آن ساخت صنعتگران ایرانى است.
این شرکت در تاریخ پنجم دى ماه ٧٩ تاسیس ودرمورخه ششم دى ماه ٧٩ در اداره ثبت شرکتها و مالکیت صنعتى مشهد با هدف استفاده از پتانسیلهای اقتصادی و صنعتی منطقه شرق کشور در زمینه صنعت خودرو در مساحتی به وسعت 760 هکتار در کیلومتر 55 جاده مشهد
http://ikkco.info/~ikkco/index.php?option=com_content&view=article&id=22&Itemid=79
مردم بیچاره بخش های تابعه نیشابور مدت هاست با وجود کسب همه آمادگی ها برای شهرستان شدن ، دارند چوب ندانم کاری نیشابوری ها را می خورند و هنوز در جایگاه یک بخش هستند.
در حالی که سبزوار موفق شده است بخش های کوچک و بزرگ خود را به مرور در چندسال اخیر به شهرستان ارتقاء دهد.و این نشان از وجود فرهنگ بالا و مدیریت قوی در منطقه سبزوار بزرگ است.
اما به عنوان مثال مردم بیچاره بخش زبرخان با این جمعیت بالا و سه نقطه شهری پرجمعیت که فقط شهر خرو این منطقه با جمعیت حدود 14 هزارنفر از بسیاری از شهرهای خراسان از جمله از شهر نقاب مرکز شهرستان جوین و شهر جغتای پرجمعیت تر است سالهاست حسرت به دل شهرستان شدن است.اما احساس نیاز و وابستگی نیشابوری ها به بخش های تابعه شان باعث شده تا کنون در مقابل پروژه شهرستان شدن خرو سنگ اندازی کنند.
اما مردم خرو هیچگاه این خواسته خود را از یاد نبرده اند و همواره گوش به زنگ و فعال بوده اند و اعتراض خود را به گوش مردم و مسوولان رسانیده اند. به عنوان مثال خروی ها سالهاست که تجمعات اعتراض آمیز متعددی برپا می کنند تا بالاخره بتوانند خود را از زیر یوغ تسلط نیشابور بیرون بکشند . به عنوان مثال مردم مظلوم شهر خروین نیشابور حتی از سال 84 حدود 8 سال قبل و حتی بسیار قبل تر از آن در انتظار شهرستان شدن هستند. این خبر را بخوانید:
مردم خروین نیشابور خواستار رسیدگی به مشکلات خود شدند
با تجمع مقابل مجلس
جمعی از مردم خروین و برجین نیشابور با تجمع مقابل مجلس از رییس جمهور خواستار رسیدگی به مشکلات خود شدند. به گزارش فارس تجمع‌کنندگان که تعدادشان به 50 نفر میرسد خواستار تبدیل شهر خروین به شهرستان، احداث جاده نیشابور به مشهد از طریق ارتفاعات بینالود، احداث فلکه جاده نیشابور به مشهد در وسط شهر خروین و بررسی و شناسایی تضییع کنندگان حقوق مردم این شهرستان هستند. تجمع‌کنندگان با حمل پلاکاردهایی حاوی اعتراض به فرماندار و نماینده نیشابور، خواستار ملاقات با غلامعلی حداد عادل رییس مجلس هستند. معترضان تاکید میکنند تا زمانی که به خواسته‌های ما رسیدگی نشود در مقابل مجلس می‌مانیم.
منبع روزنامه اطلاعات :سال 1384
مردم خروین نیشابور خواستار رسیدگی به مشکلات خود شدند
با تجمع مقابل مجلس
جمعی از مردم خروین و برجین نیشابور با تجمع مقابل مجلس از رییس جمهور خواستار رسیدگی به مشکلات خود شدند. به گزارش فارس تجمع‌کنندگان که تعدادشان به 50 نفر میرسد خواستار تبدیل شهر خروین به شهرستان، احداث جاده نیشابور به مشهد از طریق ارتفاعات بینالود، احداث فلکه جاده نیشابور به مشهد در وسط شهر خروین و بررسی و شناسایی تضییع کنندگان حقوق مردم این شهرستان هستند. تجمع‌کنندگان با حمل پلاکاردهایی حاوی اعتراض به فرماندار و نماینده نیشابور، خواستار ملاقات با غلامعلی حداد عادل رییس مجلس هستند. معترضان تاکید میکنند تا زمانی که به خواسته‌های ما رسیدگی نشود در مقابل مجلس می‌مانیم.
منبع :http://www.magiran.com/npview.asp?ID=1008669
آخه من درعجبم نیشابوری ها به کدوم امتیازشون اینقدر مینازن؟
حالا فرودگاه ودانشگاه و شهرستان اقماری و…که ندارن بماند ، در بحث صنعت هم تفاوت خیلی زیادی نسبت به سبزوار ندارن.
درسته جلوتر هستن ولی نه اونقدر که تبلیغات میکنن الان شما برید نگاه کنید سازمان صنعت ، معدن و تجارت خراسان رضوی تعدادی از صنایع شاخص استان رومعرفی کرده که سهم نیشابور با این همه ادعا در بین واحدهای صنعتی شاخص استان فقط مجتمع فولاد خراسان هست وتازه اون هم به نام نیشابور ثبت نشده بلکه به نام بینالود ثبت شده .شهر جدید بینالود که متعلق به مشهده و به عنوان شهر اقماری مشهد ساخته شده.
درهمین جدول سبزوار وگناباد وزاوه هم هرکدوم حضوردارند و واحدهای صنعتی شاخصی مثل کارخانه سیمان وکارخانه تولید ظروف چینی رو دارن.
فقط مشهد نسبت به بقیه شهرستان ها جلوتره و تعداد واحدهای صنعتی شاخصش بیشتره .
آقایان متوهم نیشابوری بروید خودتان ببینیدو فکرنکنید که دروغ میگویم بلکه کمی از توهم در بیایید :
http://www.khrimt.ir/modules/showframework.aspx?ISDIRECTLINK=1&DLINKID=428&FrameworkPageType=SEC&stemplateid=619
تازه از این به بعد تربت حیدریه هم با پروژه عظیم فولاد که به عنوان بزرگترین پروژه صنعتی شرق کشور مطرح شده دراین جدول جای خواهد گرفت و سبزوار هم با مجتمع فولاد در حال احداثش به زودی یک ردیف دیگر دراین جدول را به خود اختصاص خواهد داد و نیشابوری ها دیگر مجبورندخواه نا خواه از این توهمات خود بیرون بیایند.
اینکه نیشابوری ها نمی تونند به نظرات مستدل سبزواری ها پاسخ بدن خودش واقعا بهترین دلیل برای اینه که واقعا حرف حسابی برای گفتن ندارن.
اما بعضی از نیشابوری های متعصب به خیال خودشون زرنگی میکنن و برای اینکه کم نیارن وبگن ما هم یک چیزی گفتیم میان چندتا نظر سطحی ارسال میکنن که عمدتا فاقد منبع ، فاقد تحلیل وفاقد استدلال منطقی است و فقط یک سری حرف های عوامانه و توهم آامیزه که ورد زبون بعضی ها شده.
طبیعی هم هست که نیشابوری ها قدرت استدلال و تحلیل سبزواری ها رو نداشته باشن . چون سبزوار شهر دانشگاهی است وبه همین خاطر به طور میانگین بیشترمردم اینشهر و کسانی که از دیگر مناطق به اونجا مهاجرت میکنن افراد تحصیل کرده دانشگاهی هستن و در عوض نیشابور شهریه که نزدیک به صنایع مهم خراسان از جمله کابل خودرومشهد ، شهرک صنعتی خیام خرو ، فولاد خراسان قرار داره و عمده مردم نیشابور کارگران این کارخانه های بزرگ هستن .البته کارگری هم شغل شریفیه واتفاقا پیامبر اسلام (ص) به دست کارگران بوسه زده.اما دیگه باید قبول کنیم مقام ومنزلت یک عالم یک استاد دانشگاه یک عضو هیئت علمی با یک کارگر ساده فرق میکنه.هر چند هر دودرپیشگاه خدا به خاطر کار وتلاش حلالشون یک اندازه عزیزن.
به هرحال این یک واقعیته که مردم سبزوار به طورمیانگین بیشتر قشر فرهنگی و دانشگاهی هستن و شمار اعضای هسئت علمی در سبزوار خیلی بیشترازنیشابوره ولی مردم نیشابوربیشتر کارگران کم سواد و نیروهای کار یدی کارخانه های مهم خراسان دراطراف مشهدن.
این تفاوت باعث میشه قدرت تحلیل و استدلال سبزواری ها از نیشابوری ها بیشتر باشه.
والله من موندم این همه دعوا اینجا برای چی راه افتاده؟ نیشابوری های عزیز به نظرم باید یک مقدار سعه صدر داشته باشید و اینقدر زود رنج نباشید و با مسائل به صورت هیجانی برخورد نکنید.اگه این مقاله رو که آقای یوسف نژاد نوشته و هیچ توهینی هم به شما نکرده و تازه مطلبشو طوری تنظیم کرده که به نفع شما هم باشه و به جای اینکه بگه نیشابور نمی تونه استان بشه گفته اگر شهرهای خراسان با هم متحد بشن حتی نیشابورم می تونه هم زمان با سبزوار و تربت حیدریه استان بشه و نیازی نیست بعد از استان شدن سبزوار و تربت حیدریه نیشابور چندین دهه دیگه منتظر بمونه.
خوب اینکه حرف بدی نیست. یک بار دیگه مقاله رو بخونید. پس برای چی اینقدر شما نیشابوری های نمک به حرومی می کنید و دنبال ادامه جنگ و درگیری می رید. اون پیشینه غنی فرهنگی و تاریخی که اینقدر ادعاشو می کنید و سر بقیه شهرای استان منتشو می گذارید ، همینه!!! والله این چیزی که من دارم اینجا می بینم این همه فحاشی و دعواگری نیشابوری ها در مقابل مقاله ای محترمانه که در سایت کاشمری ها چاپ شده بیشتر یک رفتار توحش آمیز و غیرفرهنگی و غیر متمدنانه است. والله کاش این همه ادعا که می کنید که اسم شهرتون کجاها رفته الکی ثبت شده یک ذره روی رفتار و فرهنگتون کار می کردید چون الان چند ساله در این دعواهای اینترنتی و غیراینترنتی که راه می ندازید مردم خراسان دارن شما رو مثل خروس جنگی ها می بینن و اصلا هیچ خبری از فرهنگ و فرهیختگی در رفتار و نظرات شما نیشابوری ها نیست.
آقایون هرچی به نیشابوری ها بگید واقعا حق دارید چون خیلی بدجنس وجنگ جو هستن.البته اون بیچاره ها هم یکجورایی حق دارن عقده عقب موندگی مفرط اینجوریشون کرده. اینقدر دلشون ناآرامه و خاطرشون برآشفته است که در مقابل انتشار یک مقاله ساده تا این اندازه خشمگین شدن و حتی الآن یک سال و نیم بعد از انتشار این مقاله آتیش خشمشون خاموش نشده .انگار این مقاله با همه لحن احترام آمیز و منصفانه اش بدجور همه معادلات نیشابوری ها رو به هم ریخته . نیشابوری هایی که همیشه به اشتباه در توهم برتری خودشون ازهمه شهرهای خراسان بودن به ناگاه دراین مقاله دیدن توهم برتری نیشابور فقط در ذهن خودنیشابوری هاست و این شهر برای بقیه مردم خراسان فرقی با سایر شهرها نداره و این فقط خود نیشابوری های متوهم هستن که به غلط فکر می کنن به خاطر اینکه چند دوره درزمان چند حکومت فاسد پادشاهی پایتخت شدن ، نوبر تاریخو آوردن!!! ولی اگه این چیزا فایده ای برای نیشابور داشت و هویتی ایجاد می کرد مردمش الآن اینقدر اعتماد به نفسشون پایین نبود که با انتشار یک مقاله ساده اینطور بند دلشون پاره بشه و قالب تهی کنن و یک سال و نیم بسوزن و پرخاشگری کنن و هی جدالو ادامه بدن و هر چی جلوتر می رن بیشتر تخریب شن و بیشتر بسوزن و مثل بلانسبت ……. در گل گیر کنن.
البته گل که چه عرض کنم. کاش گل بود . نیشابوری ها در این مدت گرفتار باتلاق رفتار زشت جنگجویانه وافکار اشتباه از خود متشکرانه و متکبرانه خودشون شدن.و اونقدر در این باتلاق دست و پا زدن که دیگه ممکنه کم کم غرق بشن.
در این مطلب قرار است فقط از توانمندی های سبزوار عزیز این شهر تاریخی و کهن خراسان بگوییم و اصلا هیچ کاری هم با نیشابور نداشته باشیم. امید که باز طبق معمول به بعضی دوستان بر نخورد و در شیپور جنگ ننوازند و بر طبل دعوا نکوبند.
نگاهی به موقعیت مطلوب سبزوار در زمینه رشد و توسعه دانشگاهی
سالهای سال است که دارالمومنین سبزوار به واسطه برخورداری از چندین و چند دانشگاه بزرگ و با سابقه که برخی از آنها در سطح کشور به خوبی مطرح شده اند، به عنوان یک شهر دانشگاهی و علمی‌شناخته میشود. کافی است نگاهی به دفترچه‌های انتخاب رشته دانشگاهی داوطلبان کنکور کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکترا در دانشگاههای مختلف (ملی، آزاد، پیام نور و …) بیاندازیم تا حضور پر رنگ و گسترده سبزوار را در همه ابعاد و سطوح فعالیت‌های دانشگاهی در سطح کشور، مشاهده کنیم.
نگاهی به قد و قامت دانشگاه حکیم سبزواری که در شمالی ترین نقطه دارالمومنین سبزوار سالهاست پرچم دومین دانشگاه معتبر و با سابقه ملی در شمال شرق کشور پس از دانشگاه فردوسی مشهد را بالا نگاه داشته و دائما به لحاظ کمی‌و کیفی رو به گسترش بوده است میتواند همگان را به راحتی متقاعد سازد که سبزوار نسبت به بسیاری از شهرهای هم قد و اندازه خود در سطح کشور به ویژه در استانهای سه گانه خراسان، از وضعیت بسیار مطلوبی برخوردار است.
هر چند حرکت دیار سربداران برای تبدیل شدن به یک شهر دانشگاهی از سالهای میانی دهه ۱۳۶۰ با تأسیس دانشکده تربیت معلم، دانشکده علوم پزشکی، واحددانشگاه آزاد و پیام نور آغاز شد، اما خوشبختانه این روند در سالهای اخیر جهشی چشمگیر پیدا کرده است. رشد سریع کمی‌و کیفی سبزوار در زمینه دانشگاهی در چند سال اخیر موضوع آشکاری است که موجب خرسندی جامعه دانشگاهی غرب خراسان رضوی شده و زمینه پیشرفت‌های بیشتر این دیار کهن در آینده را فراهم آورده است.
ارتقاء دانشکده علوم پزشکی سبزوار به دانشگاه در سال ۸۷، تأسیس اولین دفتر شهرستانی نخبگان کشور در سال ۸۹، تأسیس دانشکده دولتی علوم قرآنی در سال ۹۰، تأسیس دانشگاه جامع علمی‌کاربردی هلال احمر در سال ۹۰، تأسیس پردیس دانشگاه حکیم سبزواری در بهمن ماه ۹۱ (ویژه پذیرش دانشجو در مقاطع کارشناسی ارشد و دکترا)، تأسیس و گسترش واحدهای دانشگاهی آزاد، پیام نور، غیرانتفاعی و جامع علمی‌کاربردی در سبزوار و برخی شهرهای اقماری آن در غرب خراسان رضوی بخشی ازمهمترین دست آوردهای دانشگاهی این شهر در حدود ۵ سال گذشته است. همه این دست آوردها، به خوبی باعث شده است نقش برجسته دانشگاهی و علمی‌در سطح کشور برای دیار سربداران تثبیت شود که از دیرباز نیز درگستره سرزمین کهن خراسان و حتی در قلمرو وسیع ایران زمین به عنوان یکی از مهدهای دانش و فرهنگ مطرح بوده است.
یکی از آخرین دست آوردهای دانشگاهی برای سبزوار، تأسیس دانشگاه تکنولوژی حضرت زینب (س) در اوایل سال جاری بود که واکنشهای بسیاری را در یکی از شهرهای همسایه که معمولا خود را رقیب سبزوار در امر استان شدن میداند، به همراه داشت.
اما هنوز خوشحالی و هیجان تأسیس دانشگاه تکنولوژی حضرت زینب در میان سبزواریها فروکش نکرده بود، که با انتشار یک خبر جدید، شادی مردم به ویژه قشر دانشگاهی شهر دیرینه‌های پایدار دو چندان شد. به طوری که امروز خبرگزاری ایرنا از تبدیل دانشگاه تکنولوژی حضرت زینب (س) سبزوار به دانشگاه فن آوری‌های نوین خبر داد که در همین بدو تأسیس دانشکده فنی و مهندسی این دانشگاه کار خود را از ابتدای مهر با پذیرش دانشجو از طریق کنکور سراسری سال ۹۲ آغاز خواهد کرد و دانشکده‌های انرژیهای نو و محیط زیست و دانشکده زیست فناوری نیز، دانشکده‌های بعدی این دانشگاه خواهند بود که هم اکنون در حال طی مراحل اخذ مجوز هستند. آن دسته از مخاطبان گرامی‌که با روند تأسیس دانشگاهها آشنایی داشته باشند، به خوبی میدانند که امتیاز تأسیس یک دانشگاه دولتی به راحتی به یک شهر تعلق نمی‌گیرد.
بسیاری از دانشگاههای امروزی در شهرستانهای مختلف کشور در ابتدا دانشکده‌های کوچکی بوده اند که به مرور زمان و با پیگیری بسیار زیاد مردم و مسوولان محلی پس از چندین سال به دانشگاه ارتقاء یافته اند. از همین رو امر تأسیس دانشگاه فن آوری‌های نوین سبزوار، موفقیتی بسیار ارزشمند برای منطقه غرب خراسان رضوی محسوب میشود. نکته مهمتر این است که دانشگاه فن آوری‌های نوین سبزوار طبق آنچه در خبرها مطرح شده است، دارای تعدادی از رشته‌های ارزشمند و منحصربه فرد در سطح کشور است که گویا تا کنون فقط در برخی دانشگاههای تهران وجود داشته اند . توسعه دانشگاهها در هر شهری علاوه بر تأثیر مستقیم بر سطح علمی‌و فرهنگی آن شهر، منجر به اشتغال و درآمدزایی‌های فراوانی برای ساکنان محلی میشود. چرا که از یک طرف وجود دانشگاههای متعدد در هر شهری، موجب ماندگاری جوانان آن شهر در زادگاه خود شده و از همچنین از خروج نیروی انسانی و سرمایه‌های مادی از شهر جلوگیری میشود.همچنین به میزانی که دانشجویان غیربومی‌به یک شهر وارد شوند، علاوه بر پدیده جذب نیروی انسانی جوان و پویا، سرمایه‌های نقدی نیز به شهر میزبان سراریز میشود. چرا که دانشجویان که عمدتاً به لحاظ اقتصادی وابسته به خانواده خود هستند ، برای گذران زندگیشان در شهر محل تحصیل، به صورت مستمر، هزینه‌هایی را برای تأمین مسکن، خوراک و سایر نیازهای خدماتی و رفاهی متحمل میشوند که این هزینه‌ها به درآمدزایی مستقیم برای مردم شهر میزبان منجر میشود.
منبع :
http://sabzevariha.com/%D9%85%D9%88%D9%81%D9%82%DB%8C%D8%AA%DB%8C-%D8%AF%DB%8C%DA%AF%D8%B1-%D8%AF%D8%B1-%D8%AA%D9%88%D8%B3%D8%B9%D9%87-%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%DA%AF%D8%A7%D9%87%DB%8C-%D8%B3%D8%A8%D8%B2%D9%88%D8%A7%D8%B1/
خوانندگان عزیز شما قضاوت کنید. در این مطلب بنده فقط از توانمندی های شهر خودم گفتم و هیچ کاری هم با شهر نیشابور نداشتم.و کوچک ترین توهینی هم نکردم. زیرا سبزواری ها همانطور که تا به حال دیده اید انسان های جنگ جویی نیستند. هرچند هنگامی که کسی به انها هتک حرمت کند از کیان خود دفاع خواهند کرد و پاسخ کوبنده ای به توهین کنندگان می دهند اما خودشان شروع کننده هیچ جنگی نیستند. در مورد نیشابوری هاهم نظری نمی دهم خودتان می توانید ببینید.
باسلام
مطلب شما تا حدود زیادی منطقی بود چرا که بر خلاف عده ای متعصب. شما بیشتر به منطق و اعتدال در این نوشتار توجه کردید. لذا به عنوان نشان دادن حسن نیت مان این مطلب با اندکی ویرایش به نقل از شما منتشر شد.
مدیر محترم سایت کاشمری ها ، چرا دیگه نظرات رو تأیید نمی کنید؟ دوستان سبزواری و نیشابوری از ادامه این بحث منصرف شدن یا شما دیگه تصمیم گرفتید این بحث بی پایان رو ببندید؟
الان آخرین نظری که من دارم می بینم تأیید شده ، مربوط به دیروزه ساعت 11:25 دقیقه با تیتر تلاش دیرینه مردم شهر خرو برای جدایی از نیشابور
یعنی از اون موقع تا حالا دیگه هیچکدوم از دوستانی که اونقدر داغ بودن و تندتند نظر ارسال می کردند نظری نفرستادن؟ من خودم که دوتا نظر فرستادم دیروز بعد از ظهر.
به هرحال اگر تصمیم گرفتید دیگه نظرات توهین آمیز به شهرهای خراسان رو تأیید نکنید ، تصمیم خوبیه اما من در این نظر قصد توهین به نیشابور رو ندارم فقط می خوام جهت اطلاع بعضی دوستان که ظاهرا اطلاعاتشون ناکامله در مورد توانمندی های سبزوار صحبت کنم .
چون اساسا سبزواری ها دعوایی با نیشابوری ها یا هیچ شهر دیگه ای از خراسان ندارن و اگر کسی به شهرما توهین نکنه سبزواری ها هم به کسی توهین نمی کنیم در روند همین بحث هم فکر می کنم این موضوع به وضوح روشن شده چون اصلا شروع کننده این بحث هم ما سبزواری ها نبودیم.
الانم نظر فعلیم اصلا قصد توهین به جایی رو ندارم. پس دلیلی نداره این نظرو تأیید نکنید:
ثامن‌الحجج سبزوار از حیثیت کشتی خراسان‌رضوی دفاع کرد
خبرگزاری فارس: در لیگ برتر کشتی باشگاههای کشور تیم موسسه مالی و اعتباری ثامن‌الحجج سبزوار از حیثیت کشتی استان خراسان‌رضوی دفاع کرد.
خبرگزاری فارس: ثامن‌الحجج سبزوار از حیثیت کشتی خراسان‌رضوی دفاع کرد
به گزارش خبرگزاری فارس از مشهد، در دور نهایی لیگ برتر کشتی باشگاههای کشور، تیم موسسه مالی و اعتباری ثامن‌الحجج سبزوار در نخستین سال فعالیت خود با شایستگی عنوان قهرمانی را به دست آورد.
این تیم در تمام دیدارهای خود در دور مقدماتی و نهایی با شایستگی برابر تمام حریفان به پیروزی رسید و از حیثیت کشتی استان خراسان‌رضوی دفاع کرد.
کشتی استان خراسان‌رضوی چند سالی بود در دور نهایی این مسابقات حاضر میشد و در برابر حریفان تهرانی و مازندرانی شکست میخورد و در رده‌های سوم و چهارم می‌ایستاد.
این نخستین عنوان قهرمانی استان خراسان‌رضوی در لیگ برتر کشتی باشگاههای کشور است و این در حالی است که نمایندگان مازندران و همدان نیز در این مسابقات حضور داشتند.
امسال همچنین علاوه بر کشتی اسپانسرهای دیگری نیز در رشته‌های فوتسال و هندبال حضور داشته‌اند و به ورزش استان جان دوباره‌ای داده‌اند.
امیدواریم با توجه به این قهرمانی فصل تازه‌ای در ورزش استان خراسان‌رضوی رقم بخورد و اسپانسرها با جدیت و قدرت بیشتری در لیگ‌های مختلف حضور داشته باشند.
مسئولان استانی نیز باید با تقدیر ویژه از قهرمانان و اسپانسرهای استان زمینه حضور مداوم آنها را در سایر رشته نیز فراهم کنند تا دلگرمی برای هزینه در ورزش استان داشته باشند.
http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13901027001454
رشد چشمگیر رتبه جهانی و منطقه ای وبومتریکس دانشگاه علوم پزشکی سبزوار
رشد چشمگیر رتبه جهانی و منطقه ای وبومتریکس دانشگاه علوم پزشکی سبزوار
یک از شاخصهای رتبه بندی دانشگاه ها و مراکز علمی ، آموزشی و تحقیقاتی دنیا ، شاخص وبومتریکس می باشد . که هر سال دو بار در سطح دنیا اعلام می گردد. بر اساس اعلام آخرین رتبه بندی وبومتریکس جهانی دانشگاهها و موسسات آموزش عالی در فوریه 2013، دانشگاه علوم پزشکی سبزوار موفق گردیده است با 2756 پله صعود در رتبه بندی جهانی ، جایگاه خود را از رتبه 8426 که در جولای 2012 اعلام شده بود به رتبه 5670 در بین دانشگاههای جهان ارتقا دهد.
بر اساس این رتبه بندی وضعیت دانشگاه علوم پزشکی سبزوار در سطح منطقه و در بین بیش از هزار موسسه آموزشی و دانشگاهی کشور توانست رتبه خوبی اخذ نماید. این موفقیت را به جامعه دانشگاهی بخصوص دانشگاه علوم پزشکی سبزوار تبریک عرض می نماییم
http://sabzevar.webda.behdasht.gov.ir/index.aspx?siteid=362&pageid=39536&newsview=83649
در حسرت سربداران
نهضت سربداران یکی از افتخارآمیز ترین رویدادهای تاریخ طولانی ایران زمین است.
این نهضت که در دارالمومنین سبزوار یکی از پایگاه های اصیل تشیع در ایران و در قرن هشتم هجری به وقوع پیوسته ، از روحیه آزادگی و غیرتمندی مردان و زنان ایرانی حکایت می کند ، که در مقابل بیداد و تهاجم بیگانگان ایستادگی کردند.
سربداران موفق شدند اولین حکومت شیعه 12 امامی بر اساس آموزه های اصیل ایرانی و اسلامی را تأسیس کنند و تأثیرگذاری این نهضت به حدی بود که الگوی بسیاری از حرکت های آزادی خواهانه بعد از خود تا به امروز گردیده است.
تأثیرگذاری و اهمیت قیام سربداران به حدی است که پس از وقوع انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی (ره) و در دوران 8 سال دفاع مقدس اولین سریال فاخر تاریخی که در صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران ساخته شد ، سریال سربداران بود.
این سریال در واقع در آن مقطع کارکرد روحیه دلاوری ایرانیان را تقویت می کرد و به ادامه ایسادگی در مقابل تجاوز بیگانگان دعوت می کرد.
سریال سربداران هر چند اولین سریال تاریخی ایران بعد از انقلاب محسوب می شود ، اما در عین حال یکی از فاخرترین آثار تلویزیونی هم هست. که بعد از آن با همه تلاش هایی که صورت گرفته است ، کمتر سریالی اعم از تاریخی و غیرتاریخی توانسته است موفقیتی نظیر سربداران را به دست بیاورد.
مدتی قبل یکی از شبکه های دیجیتالی تلویزیون اقدام به پخش مجدد سریال سربداران کرد که باعث زنده شدن بسیاری از خاطره ها برای ایرانیان شد و در مطبوعات وجراید مطالب زیادی در ارتباط با آن نوشته شد. اکثر این مطالب نشان می داد که سریال سربداران موفقیتی بی تکرار در تاریخ تلویزیون ایران است که هم اکنون بسیاری از ایرانیان در حسرت ساخته شدن چنین تولیدات فاخری هستند.
یکی از مطالبی که در این زمینه نوشته شد ، در وبسایت آهستان و به قلم آقای امید حسینی منتشر گردیده است.در زیر متن کامل این مطلب منتشر می شود :
شبهای دیجیتالی (کجا بودیم کجا رسیدیم؟)
این شبها که به برکت «دستگاه مبدل دیجیتال» لذت عوض کردن کانال! را تجربه میکنیم و مدام از این شبکه به آن شبکه می‌پریم، گاهی به برنامه‌ها و سریال‌هایی میرسیم که ما را میبرند به سالها پیش.
شبکه قم چند شبی هست که پخش سریال زیبا و تاریخی «سربداران» را شروع کرده. حکایت شیخ خلیفه و حسن جوری و قاضی شارح و قیام سربداران. تیتراژ سربداران که پخش شد، دلم گرفت. یک لحظه رفتم به شب‌هایی که پای تلویزیون سیاه و سفید می‌نشستیم و مظلومیت مردم باشتین و سبزوار و بر دار شدن شیخ خلیفه و در‌به‌دری شیخ حسن جوری را می‌دیدیم و همین طور خباثت قاضی شارح را.
حدودا یک هفته پیش هم یک شب، بی‌خوابی به سرم زد. ساعت یک و نیم بعد از نیمه شب به طور کاملا اتفاقی متوجه شدم که «سینمای اندیشه» دارد از شبکه‌ی دو پخش میشود. برنامه‌ای که دهه ۷۰ هم از همین شبکه پخش میشد. البته آن سالها برنامه‌های دیگری هم مشابه سینمای اندیشه داشتیم. مثل هنر هفتم، سینما دو، بعد هم سینما چهار.
یادش به خیر تلویزیون دو شبکه بیشتر نداشت که همان‌ها هم دو سوم ساعات روز را برفک پخش میکردند! تعداد سریال‌ها و فیلم‌های سینمایی تلویزیون آنقدر کم بود که سعی میکردیم هیچکدامش را از دست ندهیم. برعکس حالا که شبانه روز چندین فیلم و سریال از شبکه‌های مختلف تلویزیون پخش میشود و تو حال تماشا کردن هیچکدامش را نداری! راست میگویند که گاهی محدودیت، باعث حرص و ولع میشود!
بگذریم. داشتم از تکرار فیلم‌ها و سریال‌های چند سال پیش میگفتم. نکته جالب اینجاست که تکرار این برنامه‌ها، هم تاریخ است هم خاطره. هم باعث مرور دوباره تاریخ میشود و هم روزها و شبهای همین بیست سی سال پیش را به یادمان می‌آورد. مثلا با سربداران، از یک طرف به چندین قرن پیش می‌رویم، جایی که سرزمین ایران زیر پای مغول‌های وحشی قرار داشت؛ و از سوی دیگر به شبهای دهه ۶۰ که باز هم خاک کشور ما زیر پای بعثی‌های متجاوز بود.
تکرار سینمای اندیشه هم مثل سربداران، هم فیلم‌های کلاسیک را میبینیم و هم یاد نیمه شبهای دهه ۷۰ می‌افتیم. راستش به سینمای اندیشه و سینمادو خیلی خیلی علاقه داشتم. معمولا فیلم‌های خوبی نمایش میداد. فیلم‌های برتر سینمای دنیا.
مثل خیلی‌ها شبهای زیادی تا نیمه‌های شب پای فیلم‌ها می‌نشستم. بعضی از این فیلم‌ها آنقدر زیبا و جذاب بودند که گاهی تا چند روز در حال و هوای آن بودم. مثل «اتللو، هملت، شاه لیر، دون کیشوت، همشهری کین، خبرنگار خارجی (هیچکاک)، هفت سامورایی (کوروساوا)، نوستالژیا (تارکوفسکی)، ابلوموف، اروپا، سرهنگ ردل، سولاریس (نسخه روسی) عاشق غریب و …»
در چند سال کذشته بعضی از این فیلم‌ها را پیدا کرده‌ام، بعضی‌هایشان را هم هنوز نه. مثل «مانوئل» که اسم خارجیش «کاپیتان شجاع» است.
کاش حالا که تلویزیون دارد مثل قارچ! شبکه‌ی دیجیتالی تولید میکند، شبکه‌ای هم برای زنده کردن خاطرات ما راه اندازی کند. شبکه‌ای برای پخش مجدد برنامه‌های بیست، سی سال پیش. فیلم‌های سینمایی و مستند، سریال‌ها، برنامه‌های ورزشی و سیاسی، برنامه‌های کودک و نوجوان و … اسمش را هم بگذارند «شبکه خاطره یا نوستالژی» به نظرم قطعا جزو پربیننده‌ترین شبکه‌های تلویزیونی میشود. این را میشود از استقبال بی‌نظیر مردم از چنین برنامه‌هایی دید. مثل برنامه‌ی «بچههای دیروز» که از شبکه تهران پخش میشود.
به این ترتیب، علاوه بر زنده شدن دوباره خاطرات، متوجه تغییر زمان و تغییر امکانات و تغییر ذائقه و تغییر آرزوها و تغییر شعارها و تغییر هدف‌ها هم میشویم و اینکه کجا بودیم، کجا هستیم و کجا قرار بود برسیم؟ و آیا رسیدیم یا نه؟!
حدودا یک ماه و نیم پیش آقای امین تارخ (بازیگر نقش شیخ حسن جوری و ابوعلی سینا) در پارک ملت خاطرات جالبی را از مراحل ساخت سربداران و ابن سینا تعریف میکرد. میگفت: آن سالها با عوامل ساخت این سریال‌ها، صحبت میکردیم که اینها تمرین و دست‌گرمی است برای سریال‌های فاخر آینده!
حالا بنشینیم و قضاوت کنیم. اگر آنها دست‌گرمی بودند، سریال‌های امروزی چه هستند؟!
منبع : http://sarbedaranesabzevar.blogfa.com/post/5
مجهزترین سینمای دانش‌آموزی کشور در نیشابور افتتاح می شود
معاون اداره‌کل آموزش و پرورش استان و مدیر نیشابور گفت: یکی از مجهزترین سینما‌های دانش‌آموزی کشوردر حال احداث بوده و حداکثر در دهه فجر تجهیز و افتتاح میشود.
محمدیوسف سپهری‌راد اظهارکرد: این سینما حدود 90 درصد پیشرفت فیزیکی دارد که مدیرکل نوسازی و تجهیز مدارس خراسان رضوی تعهد کردند ظرف دو ماه آینده برای تجهیز امکانات تحویل آموزش و پرورش نیشابور شود.
وی توضیح داد: سازه این سینما خیلی شکیل و زیبا است که در دو طبقه از دو سالن آن با ظرفیت هر کدام 400 نفر میتوان همزمان استفاده کرد.
عضو شورای اداری شهرستان نیشابور با اشاره به اینکه مصوبه این شورا این بوده است که سینما و مجموعه فضای فرهنگی آن به نام کانون، فرهنگی و تربیتی سردار شهید سرلشکر شوشتری نامگذاری شود، گفت: سیستم گرمایی و سرمایی نصب شده و تهیه تجهیزات در حال پیگیری است تا جایی که در حال برنامه‌ریزی خرید تجهیزات صوتی و صندلی‌های مبله آن هستیم تا سینما واقع در خیابان احسان شهرک بسیج، برای اجرای نمایش فیلم و اجرای صحنه‌ای دانش‌آموزی آماده شود.
سپهری‌راد همچنین در خصوص طولانی‌شدن ساخت درمانگاه فرهنگیان نیشابور، گفت: ساخت آن، بودجه کلانی در برداشته و عملیات عمرانی آن رو به اتمام و از پیشرفت فیزیکی بیش از 90 درصد برخوردار است.
وی تصریح کرد: درمانگاه در حال احداث فرهنگیان نیشابور یکی از مجهزترین درمانگاه‌های فرهنگیان کشور است که حداقل در سطح استان مشابه آن را نداریم.
مدیر آموزش و پرورش نیشابور در خصوص سرنوشت تقاضای مکتوب مسئولان شهرستان از وزیر قبلی آموزش و پرورش در سفر به نیشابور، یادآور شد: نامه درخواست با چهار امضای نماینده مجلس، فرماندار، امام جمعه و بنده تقدیم دکتر حاجی‌بابایی برای ایجاد مجتمع بزرگ فرهنگی، آموزشی و ورزشی فرهنگیان و دانش‌آموزان نیشابور شد.
سپهری‌راد ادامه داد: یک بار حضوری در وزارت آموزش و پرورش با مسئولان وزارتخانه از جمله دکتر رئیسی معاون عمرانی وزیر موضوع را پیگیری کردیم که آنها هم نظر مساعد داشتند ولی اولویت بودجه عمرانی آموزش و پرورش نیشابور را تکمیل سازه‌های در حال احداث فعلی داشتند و ساخت مجتمع مدنظرشان بود اما به وقت دیگری موکول کردند که به دولت فعلی افتاده است.
آیا وضعیت بهداشت و درمان سبزوار با وجود دانشگاه علوم پزشکی در سطح مطلوبی است؟
گزارشی از وضعیت اسف بار بیماری که با مرگ دست و پنجه نرم می کرد
سبزوار نیوز/ بیمارستان امداد سبزوار
بر حسب اتفاقاتی که از ابتدای سال جاری برایم رخ داده بود مجبور بودم مدتی را در در بیمارستان های امداد شهید بهشتی و واسعی سبزوار سپری کنم در این روزها تمامی حوادث ، نحوه برخوردها و بی مسئولیتی های برخی پرستاران نسبت به بیماران و بدرفتاری با همراهیان روز به روز داغ دلم را تازه تر می کرد این نوع رسیدگی را برای یک بیمارستان اصلا مناسب نمی‌دانست و در نهایت به این نتیجه رسیدم اگر در این بیمارستان ها پارتی نداشته باشی هرگز به بیمارت رسیدگی نخو اهند کرد این گزارش مربوط به وضعیت اسف بار بیماری است که به خاطر سهل انگاری یک پرستار تا مرز مرگ پیش رفت.
جمعه ساعت12 ظهر- بیمارستان امداد سبزوار
در حال خواندن نماز بودم دلشوره عجیبی داشتم دو رکعت نماز جمعه را خواندم و سریع خودم را به خانه رساندم که ناگهان خبر دادند که مادرم به همراه برادر و برادر زاده ام تصادف کرده و به بیمارستان امداد منتقل شده اند دنیا بر سرم خراب شد افکار منفی در ذهنم در حال عبور و مرور بودم مسیر طولانی خانه تا بیمارستان را در یک ربع طی کردم و سریع خودم را به داخل اورژانس رساندم با پرس و جو اعضای خانواده ام را در میان آمار بسیار زیادی از تصادفی ها پیدا کردم و وقتی بالا سر آن ها رسیدم کاملا بی هوش بودند در عالم دیگری بودم هیچ چیز نمی فهمیدم که ناگهان دستی بر شانه ام فرود آمد برادرم بود با دیدن او کمی دل و جرات گرفتم شکستگی بدی در ناحیه سرش داشت یکی از پرستاران از او خواست تا برای بخیه زدن سرش به داخل اورژانس برود با او همراه شدم پرستار وسایل را آورد و بدون اینکه محل شکستگی را با سرم شستشو و تمیز کند شروع به بخیه زدن محل کرد اعتراض کردم او گفت خانم تصادفی زیاد است ما فرصت کافی برای اینجور کراها نداریم این پرستار سر برادرم را بخیه زد و رفت دقیقاً بعد از گذشت سه ساعت ، یک دفعه محل شکستگی پاره و شروع به خونریزی کرد دغدغه به هوش آمدن مادرم و برادر زاده ام بودیم و برادرم به فکر خودش نبود یکی از پرستاران حاضر در محل بردارم را مجبور کرد تا دوباره سرش را بخیه زند او می گفت کدام یک از پرستاران این شکستگی را بخیه زده داخل پوست سر پر از ماسه و سنگ ریزه است باید قبل از بخیه با سرم شستشو می داده اینجاست که می گویم بی مسئولیتی ها در این بیمارستان هرگز از خاطرم محو نخواهد شد.
با این حال بعد از مدتی اعضای خانواده ام به هوش آمدند و در بخش جراحی بستری شدند روزهای سختی را در بیمارستان امداد سپری کردم هر روز صبح قبل از آمدن پزشک به داخل بخش ها، همراهیان بیماران را به بیرون همراهی می کردند و و در این دو ساعت بهرتین فرصت برایم بود تا کنار درد دل های همراهیان بنشینم.
دوشنبه 8 صبح- حیاط بیمارستان
در این سه روز از اقامتم در بیمارستان امداد توانستم رابطه بسیار خوبی با تعدادی از همراهیان بیماران برقرار کنم بنا به سفارش یکی از آشنایان برای انجام کاری به امور اداری بیمارستان رفتم همزمان با من دو آقا وارد شدند و با مسئول اداری شروع به صحبت کردند که برای مشکلشان که پای مرگ پدرشان در میان بود متاسفانه جوابی دریافت نکردند با رفتن آن ها بلافاصله به بیرون رفتم و آن ها را در حیاط پیدا کردم و خودم را معرفی کردم و با ان ها شروع به صحبت کردم علیرضا شکوریان نام داشت او می گفت چند سال گذشته بر اثر افزایش یک توده بدنی پدرم را در همین بیمارستان عمل کردند که همان توده بعد از مدت ها دوباره شروع به رشد کردن کرد با پزشک معالج پدرم صحبت کردند وی تشخیص داد که باید مجددا عمل شود ناگفته نماند سونی از پهلوی پدرم به داخل بدنش وصل می باشد دو روز پیش پدرم را برای عمل جراحی بستری کردند موقع بستری وضعیت پدرم را برایشان شرح دادم که متاسفانه به خاطر عدم آگاهی یکی از پرستاران همین بیمارستان، دیروز آمپولی به پدر تزریق شده که باعث فشار زیاد به بدنش شده . باعث گشته این توده 30 تا 40 سانتی متری از پهلویش بیرون بزند پزشک معالجش فعلا در مرخصی می باشد و تا سه روز دیگر به سبزوار می آید که در کمال ناباوری ، به ما گفتند که پدرتان مرخص است و تا آمدن پزشک او را در خانه نگه دارید او را مرخص کردیم و به خانه بردیم بعد از چند ساعتی متوجه شدیم که پانسمان روی بدن کنار رفت و توده 40 سانتی به بیرون زده شد سریع به بیمارستان آمدن و موضوع را برایشان گفتم ولی بیمارستان به ما گفت نه تخت داریم و نه ریکاروری بعد از عمل ، او را با هزینه خودتان به نیشابور و یا مشهد ببرید اما هزینه انتقالش به بیمارستان های شهرستان های اطراف حداقل 5 میلیون پول می خواست که قادر به تهیه چنینی مبلغی نیستیم پدرم تحت پوشش کمیته امداد است التماسشان کردم که مجددا به بیمارستان بیاورم تا رسیدن پزشک معالجش تحت نظر بیمارستان باشد ولی بیمارستان گفت از دست ما نیز هیچ کاری برنمیاد بدون هیچ نتیجه ای به خانه برگشتم.
شب بسیار بدی را در خانه گذراندیم چرا که از لحظه مرخص کردن پدرم تمام بدنش ورم کرد همه می گفتند او تا صبح خواهد مرد دست و پایش را رو به قبله کردند سر و صورت پدرم زرد شده بود او جلو چشمانمان دست و پا می زد بالاخره صبح شد و وضعیت پدرم به همان حال بود به بیمارستان آمدم تا التماسشان کنم پدرم را بستری کنند گفتند با مسئول امور اداری بیمراستان صحبت کنید که متوجه شدید اونیز مثل بقیه گفت تخت بستری و ریکاوری بعد از عمل نداریم.
سخت تحت تاثیر صحبت های آقای شکوریان بودم از او سوال کردم با دکتر شهرآبادی رئیس بیمارستان امداد صحبت کرده اید او گفت: تنها جوابی که به ما داده اند می گویند مرخصی است وقت ما را نگیرید، سخت آشفته بودم جمله وقت ما را نگیرید یعنی چه؟ کادر بیمارستان باید حاضر به جوابگویی مشکلات بیماران باشند این بی مسئولیتی آن ها را می رساند که نسبت به درد مردم بی تفاوت هستند.
با شناختی که دکتر حسن پور رئیس دانشگاه علوم پزشکی سبزوار داشتم سریع شماره اش را به آقای شکوریان دادم گفتم که مشکلتان را با دکتر مطرح کیند حتما رسیدگی خواهد کرد آن ها رفتند و من نیز منتظر بودم تا دکتر از بخش خارج شود تا پهلوی مادرم و برادر زاده ام بروم.
ساعت 13 – ورودی بیماستان
سخت آشفته بودم و بسیار مشتاق بودم تا مجددا ملاقاتی با آقای شکوریان داشته باشم که ساعت یک ظهر بود که در ورودی بیمارستان این آقا و پدر بزرگوارشان را دیدیم پدرش چهره بسیار مظلوم و مهربانی داشت صحبت های علیرضا شکوریان دوباره در ذهنم مرور شد” پدرم جلو جشمانم با مرگ دست و پنجه نرم می کرد”
خوشبختانه با پیگیری های دکتر حسن پور پدر آقای شکوریان مجددا در بیمارستان امداد سبزوار بستری و برای عمل آماده شد.
آبا به نظر شما فرودگاه سبزوار جز 5 یا 6 فرودگاه فعال کشور است؟
وزیر راه و شهرسازی در گفتگو با باشگاه خبرنگاران:
تنها 5 فرودگاه فعال در کشور وجود دارد
آخوندی گفت: با وجود بیش از 50 فرودگاه در کشور تنها 5 الی 6 فرودگاه فعال هستند و مابقی فرودگاهها نیمه تعطیل هستند.
عباس آخوندی در گفتگو با خبرنگار اقتصادی باشگاه خبرنگاران
آخوندی مهمترین دغدغه خود را طی این چند روز را استفاده حداکثری از حمل نقل ریلی جاده‌ای و هوایی دانست گفت: متاسفانه با چنین میزان استفاده از ظرفیت‌های حمل نقلی میزان بهره‌وری کمتر از 40 درصد است.
وی با اشاره به اینکه باید این حوزه به طور کامل در اختیار بخش خصوصی قرار گیرد، گفت: باید نظام سازگاری کامل با بازار داشته باشد تا اعتماد بخش خصوصی برای سرمایه گذاری جلب شود.
وزیر راه وشهرسازی در ادامه توضیح داد: با وجود بیش از 50 فرودگاه در کشور تنها 5 الی 6 فرودگاه فعال هستند و مابقی فرودگاهها نیمه تعطیل هستند.
آخوندی در ادامه گفت: در حال حاضر از ظرفیت ریلی کشور کمتر از 50 درصد استفاده میکنیم و اضافه کردن ریل با چنین ظرفیت‌هایی فایده چندانی ندارد.
وی در ادامه خاطر نشان کرد: با استفاده صحیح از ظرفیت‌های موجود میتوان میزان اشتغال و بهره وری را افزایش داد.
آمار بیکاری در سبزوار چگونه است؟آیا این شهر توانایی اشتغال برای شهر های تحت مدیریت خود در صورت استان شدن دارد؟
سبحانی فر:
آمار بیکاری سبزوار بالاتر از میانگین کشوری است
سبزوار نیوز/ رمضانعلی سبحانی فر نماینده مردم سبزوار، جوین، جغتای، خوشاب، داورزن و ششتمد در دومین نشست خبری خود با اصحاب رسانه تاکید کرد: آمار بیکاری سبزوار بالاتر از میانگین کشوری است.
وی با بیان اینکه مهاجرت تعداد بسیار زیادی از شهروندان سبزواری به تهران ناشی از معضل بیکاری در این شهرستان است اظهار داشت: این مهم ریشه در گذشته دارد کمبود و افت آب های زیر زمینی سبب شده تا زمین ها دراین منطقه نشست کند لذا باید مسئولین به فکر بیفتند و از سیستم های مدیریت آبیاری به صورت یارانه ای استفاده بهینه کنند تا هم صرفه جویی در آب و هم سبب ایجاد اشتغال شود.
سبحانی به وجود معاون بسیار خوب در سبزوار اشاره کرد و گفت: ما باید از ظرفیت های بسیار خوب منطقه استفاده مطلوبی داشته باشیم باید مسئولین در راستای رویکرد صنایع تبدیلی گام بردارند تا معضل بیکاری را در شهرستان کمتر شود.
نماینده مردم سبزوار ادامه داد: ما معادن بسیار خوبی در شهرستان داریم در صورتی که این بخش فعال شود سرمایه گذاران زیادی حاضر به سرمایه گذاری خواهند شد.
عضو کمیسیون صنایع ، معادن و تجارت مجلس شورای اسلامی در ادامه از پیشرفت 60 درصدی فولاد سبزوار در حوزه احیاء خبر داد و گفت: با تمام فراز و نشیب هایی که در این بخش شاهد بودیم دو ماه گذشته یک تیم 20 نفره از مسئولین کشوری بازدیدی از این طرح داشتند مصوب شد اعتبار این بخش تامین، پیمانکار خلعیت و خود مدیر پروژه هر هفته گزارشی از روند اجرائی فولاد سبزوار به مسئولین کشوری بدهد.
وی افزود: در حال حاضر پروژه فولاد سبزوار از پیشرفت خوبی برخوردار است حدود 200 نفر در این بخش فعالیت می کنند و ما به طور جد پیگیر هستیم تا در آینده ای نزدیک این طرح عظیم به بهره برداری برسد.
سبحانی در ادامه صحبت هایش مهار تورم را یکی از مهمترین اولویت های دولت یازدهم بیان کرد و افزود: آقای روحانی علاوه بر اینکه بر این مقدمه کار می کنند کارگروهی برای این موضوع تشکیل داده اند تا با همکاری مجلس بتوانند تورم را در سطح کشور مهار کند.
وی با بیان اینکه تصفیه آب سبزوار جوابگوی شهرستان نمی باشد اظهار داشت: سال گذشته دستوری از رئیس جمهور سابق مبنی بر این طرح گرفتم وی دستور فوری و اکید با تامین اعتبار 16 میلیارد تومان صادر کرد که متاسفانه انجام شد با این حال این موضوع در برنامه قرار گرفته و ما پیگیر هستیم تا به نتیجه مطلوب برسیم.
نماینده مردم سبزوار در ادامه با ابراز نارضایتی از وضعیت نامناسب کشتارگاه و فجیع سبزوار گفت: طبق صحبت هایی که با شهرداری شده قرار است این نهاد وارد کار شود بانک کشاورزی تمایل واگذاری این کار را به شهرداری دارد بهرحال مسئولین باید برای وضعیت نابه سامان کشتارگاه همفکری و همکاری کنند.
عضو کمیسیون صنایع ، معادن و تجارت مجلس شورای اسلامی با ابراز ناخرسندی از وضعیت گازرسانی به روستاهای تابعه سبزوار، خوشاب و ششتمد نیز اظهار داشت: هیچ روستایی از بخش خوشاب تاکنون گازرسانی نشده با فشارهایی که داشته ایم تنها نقشه برداری این بخش انجام شده گاز رسانی این بخش در دستور کار است متاسفانه هیچگونه اعتباری تخصیص داده نشده که به محض تامین اعتبار در این خصوص اقدام خواهد شد.
سبحانی در ادامه گفت: داورزن نخستین شهرستان در مسیر زائرین امام رضا(ع) می باشد با اینکه ما ورودی استان خراسان هستیم ولی المان مناسب، فضای سبز مطلوبی در این مسیر پیش بینی نشده بنده از این موضوع به مسئولین کشوری گله کردم و در خواست مبلغی یک میلیارد و 500 میلیون تومانی در این خصوص داشتم که امیدوارم این اعتبار گذاشته شود تا بتوانیم وردی استان را ساماندهی کنیم.
وی در پایان افزود: با توجه به اینکه وضعیت اقتصادی کشور شرایط مطلوبی ندارد با این حال اقدامات نسبتا خوبی انجام شده هر چند ما از این امکانات راضی نیستیم ولی به تناسب دست مایه دولت تا حدودی مناسب است امیدواریم این کاستی ها رفع شود و بتوانیم جبران عقب ماندگی های گذشته را داشته باشیم.
آیا واقعه ای بزرگ تر و گران مایه تر از حضور امام رضا(ع) در نیشابور و حدیث سلسله الذهب می باشد؟
حدیث سلسله‌الذهب، به نام نیشابوریان در تاریخ ماندگار شد
استاندار خراسان رضوی گفت: حدیث سلسله‌الذهب یک واقعیت گران‌سنگ است که در تاریخ اسلام به ثبت رسید و به‌نام نیشابوریان ماندگار شد.
به گزارش خبرنگار باشگاه خبرنگاران مشهد،محمدحسین فروزان‌مهر در بخش پایانی مراسم کاروان نمادین امام رضا(ع) به نیشابور، افزود: امید است تا ظهور حضرت امام مهدی(عج) این جایگاه گرانقدر در عرصه تاریخ شیعی حفظ شود.
وی اظهار کرد: هر محققی، تاریخ شیعه و مفاهیم اسلامی را مطالعه کند، می‌بیند دروازه ورود به برخی تحولات اسلامی، نیشابور است.
وضعیت صنعتی و کشاورزی نیشابور چگونه است؟
منبع:استانداری خراسان رضوی
شهرستان نیشابور به لحاظ صنعتی دومین شهر صنعتی استان بعد از مشهد و به لحاظ کشاورزی قطب اول کشاورزی استان می باشد
مدیرعامل شرکت شهرکهای صنعتی خراسان رضوی:
500 واحد صنعتی خراسان رضوی در نیشابور مستقر است
خبرگزاری فارس: مدیرعامل شرکت شهرکهای صنعتی خراسان رضوی گفت: نزدیک به 500 واحد از 5 هزار واحد صنعتی استان در نیشابور مستقر است.
خبرگزاری فارس: 500 واحد صنعتی خراسان رضوی در نیشابور مستقر است
Tweet
به گزارش خبرگزاری فارس از نیشابور، علی سلیمانی ظهر امروز در مراسم کلنگ‌زنی ناحیه صنعتی میان‌جلگه نیشابور اظهار کرد: تقریبا متقاضیان واحدهای جدید برای کار به شهرک‌ها و نواحی صنعتی مراجعه میکنند زیرا بستر برای کار فراهم است و تولیدکننده فقط به سرمایه‌گذاری فکر میکند.
سلیمانی افزود: نواحی صنعتی با حدود 50 هکتار شروع میشود و از این لحاظ میزان فضای تخصیصی به آن با شهرک صنعتی فرقی ندارد.
وی اظهار داشت: مزیت نواحی این است که محروم محسوب میشود و از معافیت مالیاتی 10 ساله برخوردار است، ضمن اینکه اگر پر شود اسکان توسعه فراهم است.
وی با بیان اینکه نیشابور حدود 10 درصد واحدهای صنعتی استان را دارا و 65 درصد صنعت استان در مرکز استان متمرکز است، تصریح کرد: البته این امر مطلوب نیست و پراکنش صنعت باید بهتر از این باشد.
مدیر شرکت شهرکهای صنعتی خراسان رضوی با اشاره به اینکه نزدیک به 500 واحد از 5 هزار واحد صنعتی استان در نیشابور مستقر است، یادآور شد: از یکسال گذشته شهرک صنعتی خیام پر شده و دیگر فضایی برای استقرار واحدهای جدید نیست.
سلیمانی تاکید کرد: شهرک صنعتی خیام نیشابور بعد از شهرک صنعتی طوس در بین شهرک صنعتی خراسان رضوی است.
وی با اشاره به اینکه شهرک عطار با مساحت هزار هکتار عملیاتی شده است، گفت: دو واحد صنعتی در آن در حال بهره‌برداری است.
در ادامه بخشدار میان‌جلگه گفت: امید است با ایجاد ناحیه صنعتی در این بخش زمینه اشتغال صنعتی برای جوانان این بخش فراهم آید.
محمود دانش‌بیان اظهار کرد: اشتغال صنعتی بسیار کمی در میان‌جلگه دیده میشود هرچند این بخش جایگاه مهمی در تولیدات کشاورزی شهرستان و حتی در برخی اقلام در سطح استان دارد.
وی با اشاره به سکونت 50 هزار نفر در شهر عشق‌آباد و 70 روستای دارای دهیاری این بخش اظهار داشت: با اقدامات ارزنده انجام شده توسط دولت نهم و دهم در این بخش، میان جلگه آمادگی ارتقا به شهرستان را دارد و این مهم آخرین مراحل خود را در دولت طی میکند.
وی اضافه کرد: در هفته دولت 17 پروژه عمرانی در این بخش به بهره‌برداری میرسد. .
آبا بزرگ ترین شهرک صنعتی استان(عطار) در نیشابور هست؟
ارسال به دوستان
آغاز عملیات اجرایی بزرگترین شهرک صنعتی خراسان رضوی
خبرگزاری فارس: همزمان با هفته دولت، کلنگ بزرگترین شهرک صنعتی استان به وسعت 5 هزار هکتار ظهر امروز با حضور مسئولان استانی در نیشابور به زمین خورد.
خبرگزاری فارس: آغاز عملیات اجرایی بزرگترین شهرک صنعتی خراسان رضوی
Tweet
به گزارش خبرگزاری فارس از نیشابور، استاندار خراسان رضوی ظهر امروز در مراسم کلنگ زنی این شهرک صنعتی گفت: فعالیت های زیربنایی در نیشابور توسعه خوبی یافته است و زمینه رشد صنایع کوچک و بزرگ فراهم است. محمدجواد محمدی زاده به روند توسعه‌ای نیشابور در حوزه معدن به ویژه فیروزه، فولاد، صنایع غذایی و نساجی اشاره کرد و افزود: به دلیل ظرفیت شهرستان در بخش دامپروری و کشاورزی، صنایع وابسته به این بخشها رشد خوبی داشته است. وی اظهارداشت: پس از گذشت چندین سال از بهره برداری نخستین شهرک صنعتی نیشابور هنوز شاهد استقرار واحدهای با ارزشی در آن هستیم که در سطح ملی مطرح هستند. شهرک صنعتی عطار نیشابوری با مساحت 5 هزار هکتار و پیش بینی سرمایه گذاری صنعتی 8 هزار و 400 میلیارد ریال فعال خواهد شد. این شهرک صنعتی با اعتبار یک هزار میلیارد ریال و استقرار یک هزار و 680 واحد صنعتی، 42 هزار اشتغال مستقیم ایجاد می کند.
آیا نیشابور قطب سوم فولاد کشور می باشد؟
احمدی سلیمانی:
نیشابور قطب سوم فولاد کشور
نیشابور – خبرگزاری مهر: مدیرعامل مجتمع فولاد خراسان گفت: چشم‌انداز این مجتمع، تثبیت قطب سوم فولاد کشور با دستیابی به ظرفیت دو میلیون تن فولاد خام در سال آینده است.
به گزارش خبرنگار مهر، حسین احمدی سلیمانی عصردوشنبه خطاب به وزیر صنعت، معدن و تجارت که از این مجتمع بازدید میکرد، افزود: کسب سود مورد انتظار از طریق گسترش بازارهای داخلی و کسب رضایت کارکنان، و ایجاد ارزش پایدار برای سهامداران نیز از اهداف دیگر این مجتمع است.
وی اظهار داشت: در طول هفت سال اخیر حدود ده برابر افزایش سرمایه داشتیم که حدود 80 درصد افزایش سرمایه ظرف چهار سال اخیر بوده است.
وی با بیان اینکه سهم مجتمع نیشابور در تولید آهن اسفنجی کشورهشت درصد و در فولادسازی شش درصد است، یادآور شد: به‌طور میانگین هر دو ماه و ده روز یک رکوردسازی داشتیم.
وی اضافه کرد: پروژه گندله‌سازی در دست احداث این مجتمع در سال 92 به بهره‌برداری میرسد.
مدیرعامل مجتمع فولاد خراسان تعداد کارکنان این مجتمع را اعم از قراردادی و پیمانکاری بیش از هزار و هشتصد نفر عنوان کرد.
از متن زیر برداشت شما چیست؟
منبع:http://mashhad.irib.ir/index.php?option=com_content&view=article&id=18753:%D8%B5%D9%86%D8%B9%D8%AA-%D8%AF%D8%B1-%D9%86%DB%8C%D8%B4%D8%A7%D8%A8%D9%88%D8%B1&catid=313:%D8%AC%D8%A7%D8%B0%D8%A8%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE%DB%8C-%D9%88-%D8%B7%D8%A8%DB%8C%D8%B9%DB%8C&Itemid=161
پیشرفت و توسعه در هر سمت و سویی که باشد یکی از بنیادی ترین نیازهای آن انرژی است.
نیروگاه سیکل ترکیبی نیشابور که در شرایط فعلی حدود 720 مگاوات قدرت نصب شده در نیروگاه است که یکی از بزرگترین نیروگاه ها در استان خراسان است. از این مقدار نصب شده بین250 تا 350 مگاوات آن به شبکه ی سراسری کمک می شود بقیه آن در شبکه ی استان خراسان و مجتمع فولاد، صنایع ریخته گری اسفراین و همچنین صنایع آلومینیوم جاجرم استفاده می شود. در فاز دوم 3 واحد بخار که هر کدام به قدرت 105 مگاوات در سال آینده نصب خواهد شد که در مجموع سیکل ترکیبی نیروگاهی به قدرت 1050 مگاوات نصب شده خواهیم داشت.
مجتمع فولاد خراسان از مهمترین پروژه هایی است که وزارت معادن و فلزات در استان خراسان در شهرستان نیشابور از محل منابع داخلی شرکت ملی فولاد ایران رویش سرمایه گذاری کرده است برای اجرای این پروژه 152 میلیون دلار هزینه ی ارزی پیش بینی شده است که قراردادش با کشور ایتالیا منعقد شده و 460 میلیارد ریال هزینه های ریالی این پروژه است. این پروژه شامل واحدهای ذوب برای ذوب آهن قرضه و یا سنگ آهن است واحد ریخته گری که شمش تولید می کند و واحد نوردی که در قفسه های مختلف شمش تولید شده نورد می شود و به محصولات نهایی تبدیل می شود. محصول نهایی این واحد انواع میلگردهای ساختمانی تسمه، نبشی و ناودانی در سایزهای مختلف است و ظرفیت تولید آن 600 هزار تن در سال پیش بینی شده است. مطالعات مکان یابی این پروژه توسط مهندسین مشاور در 8 نقطه ی استان خراسان به صورت گسترده ای انجام شد که نهایتا شهرستان نیشابور با داشتن منابع غنی آبهای سطحی و زیرزمینی و داشتن نیروگاه و خط آهن سراسری و سایر امکانات زیربنایی الویت اول را گرفت و احداث پروژه در این منطقه به تصویب رسید. فعالیت های اجرایی پروژه برای تسطیح زمین و تجهیز کارگاه از سال 1370 شروع شد.
آیا نیشابور شهر پایدار ایرانی ،پایگاه علوم زمین ایران و یکی از سه شهر ثبت شده در یونسکو می باشد؟
همایش آموزشی شبکه همکاری شهرهای تاریخی و فرهنگی یونسکو (iccn) در سال جاری همزمان با دهمین سالگرد تاسیس کنوانسیون جوانان در شهر دوبروونیک کروواسی برگزار میشود. مسئول دبیرخانه iccn نیشابور با اعلام این خبر افزود : در این همایش که از 2 الی 6 اکتبر (10 الی 14 مهرماه 92) همراه با کارگاه های آموزشی انجمن های جوانان- جشنواره و نمایشگاه تخصصی برگزار خواهد شد-نمایندگان و شهرداران شهرهای عضو این شبکه جهانی جهت تبادل نظرات- بحث و به اشتراک گذاری تجربیات و همکاری جهت حفاظت از میراث فرهنگی و توسعه پایدار محلی گردهم می آیند
ایشان با بیان این موضوع که در ایران تنها شهرهای نیشابور شیراز و اصفهان عضو این شبکه هستند و این فرصت بسیار ممتازی برای معرفی و توسعه شهر تاریخی و فرهنگی نیشابور است افزود : در زمینه همایش جهانی جوانان در کروواسی از طریق کمیسیون ملی یونسکو از شهردار نیشابور و هیئت همراه دعوت به عمل آمده است و این دبیرخانه ضمن تهیه طرحهای پیشنهادی خود در این زمینه پیگیری های لازم را انجام می دهد. منبع خبر : دبیرخانه iccn
واقعا جایگاه هویتی ،تاریخی نیشابور با سبزوار قابل مقایسه است؟
همایش «نیشابور شهر پایدار ایرانی» با حضور نماینده یونسکو در ایران
فرهنگ، هنر و ادب کشور باید با نام نیشابور به جهان پیوند خورد
خراسان – مورخ چهارشنبه 1389/04/09 شماره انتشار 17587
همایش «نیشابور شهر پایدار ایرانی» با حضور نماینده یونسکو در ایران و جمعی از مسئولان کشوری و استانی روز گذشته در محل فرهنگسرای سیمرغ نیشابور برگزار شد. در این همایش که توسط کمیسیون ملی یونسکو و با همکاری شهرداری نیشابور برگزار شد، نماینده تام الاختیار یونسکو در ایران گفت: ایران یکی از اجزای میراث فرهنگی جهان است که دست کم ۱۱ مجموعه میراث فرهنگی آن، به ثبت رسیده است.به گزارش خراسان، پروفسور «چو لی هان» در همایش «نیشابور، شهر پایدار ایرانی» که روز گذشته در فرهنگسرای سیمرغ نیشابور برگزار شد با بیان این مطلب افزود: یونسکو بخشی از سازمان ملل است که با هدف پیشبرد صلح و دوستی بین ملت های جهان، بر گفت وگوی بین ملت ها تاکید دارد.وی اظهار داشت: دفتر ملی یونسکو در تهران بر اعمال اهرم های قانونی برای توسعه فرهنگی، ظرفیت سازی برای نگرش یکپارچه برای پاسداری از میراث فرهنگی برنامه ریزی و فعالیت دارد.وی یادآور شد: در تمام جهان برای حفظ میراث فرهنگی کار می کنند، به رغم این که مشکلات و سختی هایی برای حفظ این میراث فرهنگی وجود دارد.وی تصریح کرد: به دلیل فقدان آموزش احتمال دارد بسیاری از جوانان، در حفظ میراث فرهنگی ضعیف عمل کنند.پروفسور «چولی هان» خواستار دقت نظر مسئولان نیشابور در حفظ میراث فرهنگی این منطقه، با توجه به برنامه های توسعه و ساخت و ساز شد.وی تاکید کرد: فرمانداری، شهرداری و شورای شهر باید با هم تعامل داشته باشند، تا برنامه های مدیریتی را برای حفظ میراث فرهنگی با توجه به توسعه شهری تدوین کنند.وی با اشاره به این که میدان امام اصفهان و چندین مجموعه دیگر این شهر، از میراث فرهنگی جهانی است گفت: اصفهان نقطه تعلق فرهنگ هاست.وی با اشاره به این که شهر «لوانگ پرابانگ» لائوس به عنوان یک شهر در میراث جهانی ثبت شده است، از مسئولان شهر نیشابور دعوت کرد به این شهر که به لحاظ اقتصادی فقیر و به لحاظ فرهنگی و معماری غنی است، سفرکنند تا ببینند به رغم برخی برنامه های توسعه ای نظیر تخلیه فاضلاب شهری، چگونه عظمت فرهنگی آن به کمک یونسکو حفظ شده است. البته وضعیت اقتصادی این شهر به خاطر جذب گردشگر در حال تغییر است.پروفسور «چولی هان» تاکید کرد: مردم باید برای حفظ میراث فرهنگی و محیط زیست ، تلاش کنند. عباسعلی مدیح شهردار نیشابور نیز در این مراسم، به قرائت پیام استاندار خراسان رضوی به این همایش پرداخت.محمود صلاحی در این پیام گفته است: امروز با انتخاب نیشابور به عنوان «شهر پایدار ایرانی» از سوی سازمان یونسکو، ثبت دو روز از روزهای ملی ایران به نام خیام و عطار و برگزاری جشنواره ورود امام رضا(ع) به نیشابور، ابرشهر دیروزین خیزشی دوباره را پی می ریزد و زایشی دیگرگون را در پی دارد.وی افزود: به گواهی اسناد و مدارک بازمانده از دوران تاریخ گذشته ایران پس از اسلام در سده سوم هجری، حدود یک قرن پیش از ظهور خیام، نیشابور از فرهنگ شهرهای مهم بوده است. طوری که گفته اند از سی و سه مدرسه در جهان اسلام آن روزگار، بیست وهفت باب در شهر نیشابور قرار داشته است.
وی ادامه داد: در کنار هر مدرسه کتابخانه ای وجود داشته است و هر کدام از دانشمندان نیز می توانسته اند در کتابخانه شخصی خویش، گنجینه ای از مکتوبات فراوان داشته باشند.استاندار خراسان رضوی با تشریح جلوه های دیگری از تمدن تاریخی نیشابور، اظهار داشت: شگفتا که هنوز، چنان که باید، هیچ کدام به درستی شناخته نشده است و چنان مرواریدی اند در دل صدف تاریخ پنهان. تا کدامین دست از آستین برآید و نقاب از رخسارشان برگیرد.
ادامه مطلب قبل
وی اظهار امیدواری کرد: به یاری حضرت حق و دستان توانمند نیشابوریان فرهنگ دوست و نیشابور پژوهان و نیشابور دوستان فرهمند، این شهر رونق و شکوه گذشته خود را بازیابد و مفاخر بسیار دیگری را که ذکر نامشان فرصتی مناسب تر می طلبد، به جامعه بشریت تقدیم کند.دبیر کل کمیسیون ملی یونسکو هم گفت: نه زلزله های متواتر نه خصلت اقوام بدوی و ویران گر، هیچ کدام نتوانسته است جز زخم بر پیکره این شهر، کار دیگری بکند.دکتر محمدرضا سعیدآبادی گفت: شهر جهانی شهری است که از قدرت و نفوذ جهانی و الگوی ملی و جهانی، برخوردار باشد.وی با بیان این که با وجودی که شهرها منعکس کننده تمدن های متفاوت هستند، گفت: در شهرهای جهانی یک نوع احساس جهان شهری حاکم است و جهان شهرها، به معنی تعلق داشتن به جهان و رهایی از قید و بندهای مرسوم است.وی معتقد است: احساس تعلق اجتماعی، نیروی قدرتمندی برای پیشبرد توسعه پایدار شهری است.این استاد دانشگاه ادامه داد: ویژگی های هویتی و تمدنی نیشابور، زمینه نیرومندی برای توسعه پایدار است.سعیدآبادی افزود: دستیابی به چنین توسعه ای، تامین کننده رفاه اجتماعی، توسعه زیست محیطی و آینده مردمان این شهر خواهد بود.وی اظهار داشت: در این میان از نقش آموزش نباید غافل شد. آموزش با تمرکز بر نشر دانش در میان گروه های مختلف، می تواند نقش تعیین کننده ای در توسعه پایدار داشته باشد.وی یادآور شد: توسعه پایدار یک موضوع چندجانبه و چند وجهی است که شامل موضوعات اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و زیست اجتماعی می شود.
وی با تاکید بر ضرورت تدوین برنامه یک کلان شهر گفت: ایجاد «کلان شهر پایدار» به خوبی خواهد توانست موضوعات زیست محیطی را، با مباحث توسعه پیوند زند.وی اظهار داشت: برای دستیابی به شیوه نوین تفکر و مدیریت شهری، باید نیشابور را شناخت.وی با تشریح تاریخ این ابرشهر، آن را شهری پررمز و راز با پیشینه ای غنی دانست که به واسطه بهره مندی از جلوه های فرهنگی و تاریخی و طبیعی، هنوز پس از هزاران سال زنده و پاینده است.وی خاطرنشان کرد: شهر نیشابور به گونه ای بوده است که همه مستشرقان، به دنبال دیدار آن بوده اند.وی اظهار داشت: نیشابور که در عین حال مأمن ایرانی تباران است، به لحاظ معنوی سپهری جهانی داشته و متعلق به جهان است.وی ادامه داد: سازمان آموزش علمی فرهنگی ملل متحد -یونسکو- با علم به عظمت شهر نیشابور در نشست اجرایی ۱۷۰ خود، پیشنهاد برگزاری این همایش را مطرح کرد که هدف از آن، بررسی و تحلیل جایگاه علمی و ادبی نیشابور و کمک به توسعه آن و تقویت پیوند آن با سازمان یونسکو می باشد.نماینده شهرستان های نیشابور و فیروزه در مجلس شورای اسلامی هم گفت: عنوان این همایش، نشان دهنده عظمت تاریخ و تمدن نیشابور است.حجت الاسلام دکتر سیدعلی حسینی افزود: نیشابور در حملات مختلف و در قرون مختلف، با خاک یکسان شد اما ققنوس وار سر از خاک برآورد و به حیات خود ادامه داد.عضو کمیسیون فرهنگی مجلس ادامه داد: علت این موضوع برگرفته از جوهره مردم این دیار و بزرگی تاریخ نیشابور است.حسینی اضافه کرد: ما همیشه از عظمت نیشابور صحبت کرده ایم ولی جای یک مسئله خالی است. آن هم این که گذشته ما باید نشان دهنده حال ما باشد. باید کار کاربردی برای ایجاد عظمت دوباره نیشابور کرد. وی خاطرنشان کرد: باید به دنبال معرفی عالمانه نیشابور بود و وضع موجود را تبیین کرد، تا بتوان آینده نیشابور را درست ترسیم کرد و این همایش ها نتیجه ای در پی داشته باشد.
وی خواستار کمک به تدوین «دایره المعارف بزرگ نیشابور» و مساعدت و اهمیت دادن مسئولان استان و شهرستان، به این پژوهش های بنیادی شد.
وی پرسید: چرا باید آوازه خیام در جهان منتشر شود، اما نیشابوریان کمتر مطلع باشند؟
ادیب سرشناس ایران نیز گفت: نیشابور مانند سرزمین مهین نیاکانی ایران جاودانه، بارها از خاکستر خود برخاسته است.دکتر میرجلال الدین کزازی افزود: راز ماندگاری ایران و نیشابور را می توان در تازش ها، ستم های سیاه و نامردمی هایی دانست که بر ایران و نیشابور رفته است.وی تصریح کرد: هر زمان دشمنان تاخته اند، اخگرهای فرونهفته در خوی و منش ما ایرانیان بیش از پیش پرشرار افروخته شده است.وی خاطرنشان کرد: ما برخلاف بسیاری از مردمان و کشورهای جهان که از پهنه تاریخ، زدوده شده اند، در خاکستر نمانده ایم.وی تاکید کرد: نیشابور نماد ایران و تاریخ و فرهنگ آن است.وی گفت: آن کس که به نیشابور می اندیشید، اگر نمادینه بنگریم به ایران و سرگذشت آن اندیشیده است.استاد ادبیات دانشگاه علامه طباطبایی ادامه داد: نیشابور شهری است که ناهید در آن به دریوزه فیروزه می آید؛ شهر ریواس، شهر باور و اسطوره است.کزازی افزود: «ریوند» یکی از ۳ آتشکده بزرگ ایران در روزگار ساسانی در نزدیکی نیشابور جای داشته است که آتش کشاورزان در آن می افروخته است.به نظر وی، ریوند ریختی دیگر از ریواس است.وی با بیان این که چرا ریوند بدین نام نامیده شده است؟ گفت: چون ریواس گیاهی است سپند آیینی.وی توضیح داد: هنگامی که اورمزد کیومرث، نخستین انسان را می آفریند، نیروهای اهریمنی، کیومرث را می کشند که روان او به آسمان می رود.وی اضافه کرد: برپایه افسانه، اورمزد، فروهر زرتشت را می گوید به زمین بازگردید که این مرد کین شما را از اهریمنان خواهد ستاند.وی اضافه کرد: کیومرث نماد گوهر آدمی و پیراسته از هر ویژگی های جداساز است.وی خاطرنشان کرد: روزگاری ددمنشان مغول آن مردم کشان با نیشابور چه ها که نکردند و چه تباهی ها و چه سیاهی هایی در تازش مغول بر این شهر که وارد نشد، به گونه ای که این شهر آباد به کشت زار تبدیل شده بود.وی گفت: غزان نیز بر این شهر تاخته اند و بسیار کسانی را از دم تیغ گذرانده اند.وی اظهار داشت: من ایران را در نوشتاری به «ققنوس» تشبیه کرده ام چرا که چندین بار ایران از درون خاکستر خود برخاسته است و هم چنان پرشور و شرار جهان را افروخته است که البته داستان ایران همان داستان نیشابور است.همچنین معاون برنامه ریزی استانداری خراسان رضوی در این همایش گفت: ۱۲۰ میلیارد تومان اعتبار برای اجرای برنامه های فرهنگی، اختصاص داده شده است.محمدمهدی مروج الشریعه افزود: یونسکو به عنوان یک سازمان وابسته به سازمان ملل متحد فعالیت های وسیعی را، در حوزه های مختلف در سطح جهان دارد که برگزاری همایش «نیشابور شهر پایدار ایرانی» یکی از این برنامه های اثربخش است.وی تصریح کرد: انتظار بنده از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری و ادارات کل آن ها در استان این است که بر مبنای همین شاخص های بین المللی، حداقل در مجموعه کشورهای اسلامی و بعد آسیایی، شهرهایی مثل نیشابور را معرفی کنند.وی تاکید کرد: الگوسازی برای معرفی این مفاخر، نباید به سازمانی چون یونسکو ختم شود.وی ادامه داد: ما با احترام به همه مدل سازی های سازمان های جهانی از جمله یونسکو تاکید داریم. باید وزارت که رسالت بر عهده دارد، در معرفی و مدل سازی مناطق تاریخی ایران چون نیشابور پیشگام باشد. وی گفت: انتظار این است که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان میراث فرهنگی و صنایع دستی و گردشگری، فرهنگ و هنر و ادب کشور را با نام نیشابور به تمام نقاط هم سطح جهان پیوند بزنند.وی با بیان این که نگرش ها باید تحول بنیادین پیدا کند، افزود: در نیشابور کاستی های بسیار بالایی وجود دارد. به راستی نهاد سلسله الذهب کجاست؟معاون استاندار تاکید کرد: از مسئولان عمرانی و شهرداری و شورای اسلامی شهر نیشابور می خواهم که نسبت به تغییر مبلمان شهری و ایجاد مواریث تاریخی این شهر، اهتمام بورزند که این حداقل انتظار است.مروج الشریعه خواستار بازدید مسئولان شهری نیشابور از اکسپوی شانگهای چین شد که در آن تمام شیوه های نوین، برای معرفی فرهنگ و تاریخ با شکیل ترین سازه بررسی شده است.در ادامه سرپرست تیم باستان شناسی «کهن دژ» و «شادیاخ نیشابور» به تشریح یافته های تیم خود پرداخت. دکتر رجبعلی لباف خانیکی افزود: در کاوش های خود به قطعه های نقاشی روی گچ برخورد کرده ایم که بعضی وقت ها تا ۹ لایه، روی هم تکرار شده است.وی با اشاره به کشف بقایای ظرف ها در این منطقه گفت: این قطعات سفال بیانگر هنر آن زمان نیشابور است.وی با اشاره به کشف قطعه گل پخته ای با اشکال شبیه خورشید و صور فلکی گفت: ادعا می کنیم اولین شیر و خورشید جهان، در شادیاخ پیدا شده است و این افتخار بزرگی برای تاریخ هنر نیشابور است.وی با اشاره به نتایج کاوش در کف پلان شادیاخ گفت: تعداد بسیار زیادی میخ و بست های آهنی که نشان دهنده وجود سازه های متنوع چوبی می باشد کشف شده است. این کشفیات نشانگر آبادی و عمران شادیاخ در زمان خودش می باشد.وی اضافه کرد: اسکلت هایی کشف شده اند که در پای دیوارها مدفون هستند که نشانگر ریزش دیوار بر روی آن ها بوده است.وی افزود: سال ۱۳۸۰ به دنبال ممانعت از کاوش به خاطر مالکیت در منطقه شمال شادیاخ، کاوش های خود را در پهنه جنوبی با فرضیه وجود دروازه شادیاخ شروع کردیم. در اولین کاوش ها این فرضیه با یافتن کف دروازه به اثبات رسید.این استاد دانشگاه ادامه داد: نقشه داده های معماری شادیاخ شامل ورودی و دروازه شادیاخ، دیوار و باروی اصلی و فضای معماری داخل دروازه، تدوین و شکل رایانه ای آن بازسازی شده است.
وی با اشاره به کشف عمارتی مربوط به دوره سلجوقی و خوارزمشاهی در محوطه شادیاخ گفت: کتیبه کوفی پیدا شده در این محوطه نشان می دهد که این عمارت چهار ایوانی که دارای کارگاه های مختلف صنعتی است متعلق به ملک و پادشاه منطقه می باشد.وی افزود: پیکره هایی یافت شده که اشکال آن ها با فرهنگ اسلامی در تضاد است، احتمالا مربوط به برنامه های نمایشی بوده است.وی گفت: شیشه تخت برای اولین بار در ایران در دوره سلجوقی ساخته شده است. در منطقه شادیاخ کارگاه شیشه گری که برای نخستین بار شیشه تخت را می ساختند، کشف شده است که این نیز افتخار دیگری برای تاریخ نیشابور می باشد.وی از کشف کارگاه های متعدد صنعتی چون تولید آب انگور و خزینه ای، با نقاشی دیواری در این عمارت قصر مانند خبر داد.
ای وای ای وای نیشابوری ها چرا اینقدر عقده ای و جنگجو هستن؟
از کدوم فرهنگ بالا صحبت میکنن اینا که همه روزای سالو با بقیه شهرهای خراسان در حال جنگ و جدالن؟
اون کسانی که اولین بار به فکرشون رسید نیشابورو توی یونسکو به خاطر تاریخش معرفی کنن اگه می دونستن این کار نمادین و ناچیز اینقدر می تونه نیشابوری های متوهمو مغرور و از خودراضی کنه که بلانسبت مثل …..یک سره پاچه بقیه مردم خراسانوبگیرن و منت الکی سر دیگران بذارن ، قطعا این کارو نمی کرد.
چه قدرباید این مردم بی جنبه و کم ظرفیت باشن!واقعا . باشه بابا فهمیدیم شهرتون تاریخ داره.حالا انگار بقیه شهرهای خراسان یک دفعه یک شبه از همین یک ماه قبل سر درآوردن!!!
لابد به خاطر همین کم ظرفیتیشونه که دیگه قرنهاست حسرت پایتخت ایران یا حتی مرکز خراسان بودن رو دل نیشابوری ها مونده وهیچ وقت به واقعیت نپیوسته
ای وای ای وای نیشابوری ها چرا اینقدر عقده ای و جنگجو هستن؟
از کدوم فرهنگ بالا صحبت میکنن اینا که همه روزای سالو با بقیه شهرهای خراسان در حال جنگ و جدالن؟
اون کسانی که اولین بار به فکرشون رسید نیشابورو توی یونسکو به خاطر تاریخش معرفی کنن اگه می دونستن این کار نمادین و ناچیز اینقدر می تونه نیشابوری های متوهمو مغرور و از خودراضی کنه که بلانسبت مثل …..یک سره پاچه بقیه مردم خراسانوبگیرن و منت الکی سر دیگران بذارن ، قطعا این کارو نمی کرد.
چه قدرباید این مردم بی جنبه و کم ظرفیت باشن!واقعا . باشه بابا فهمیدیم شهرتون تاریخ داره.حالا انگار بقیه شهرهای خراسان یک دفعه یک شبه از همین یک ماه قبل سر درآوردن!!!
نیشابوری های متوهم عزیز دلتان را به چه چیزی خوش کرده اید .هر وقت درجریان یک بحث وگفتگو قرار میگیرد نیمی از حرف هایتان درموردگذشته است.
اگر گذشته تان فایده ای می داشت الان اینطور تمام سال را مجبور نبودید با دیگرمردم خراسان بر سر همین گذشته در حال جنگ وجدال باشید.حال آنکه این گذشته نه چندان افتخار آمیز که لکه های ننگ بزرگی مانند پایتختی حکومت های بیگانه متجاوز به ایران ازجمله سلجوقیان را بر دامن خود دارد حتی به درد خود شما هم نخورد و نتوانست جایگاه خاصی در امروز خراسان وامروز ایران برای نیشابور ایجادکند. چه برسد به این که دیگر مردم خراسان بخواهند ارزشی برای این تاریخ سپری شده و بی فایده نیشابور قائل شوند.
شناختن تاریخ البته خوب است اما تاریخ هیچ تضمینی برای امروزایجاد نمی کند.
چرا خراسانی های امروز باید به خاطر اینکه هزارسال قبل نیشابور مثلا پایتخت طاهریان فرزندان طاهرذوالیمینین فرمانده ارشد سپاه مأمون عباسی قاتل امام رضابوده است ، این شهر را به عنوان یک شهر مهم و با ارزش بشناسند؟
تازه اگرپایتختی نیشابور درزمان طاهریان مأمونی و درزمان سلجوقیان بیگانه متجاوز به ایران افتخار باشد، پس پایتختی سبزواردر زمان سربداران را چه می گویید؟
نهضت ملی مذهبی سربداران نخستین تشکیل دهندگان حکومت شیعه دوازده امامی درایران
حالا گیرم شما نیشابوری ها که غرق توهم تاریخی خود بوده اید زودتر از سبزواری ها به فکر ثبت وضبط مسائل تاریخی شهرتان افتاده باشید ، اما درعوض درهمان زمان سبزواری ها شهرشان رامناسب باتوسعه امروز جهان ساختند وحالا که هم فرودگاه هم دانشگاه هم بهداشت و درمان پیشرفته تر از نیشابور هم صنایع درحال احداث دارند می توانند به راحتی به فکر ثبت افتخارات تاریخی خودنیز باشند.
مثلا :
پیشنهاد وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی برای ثبت جهانی قیام سربداران در فهرست یونسکو
http://khorasan.isna.ir/Default.aspx?NSID=5&SSLID=46&NID=48447
اما آیا دیگر هرگز نیشابوری های خارج از توهمات بزک نمیر بهار میاد کمبزه باخیار میاد خود دیگر هرگز می توانند فرودگاهی درحد فرودگاه شهید هاشمی نژاد مشهد یا فرودگاه بین المللی امام رضا مشهد یا فرودگاه بین المللی سبزوار یا حتی فرودگاه تربت حیدریه و کاشمر وگنابادو سرخس بسازند؟
فرق دانشکده علوم پزشکی نیشابور با دانشگاه علوم پزشکی تربت حیدریه
بسمه تعالی
دانشکده نیشابور دارای رشته های:
1-پرستاری
2-اتاق عمل
3-هوشبری
4-کارشناسی بهداشت عمومی
ولی دانشگاه تربت حیدریه در سه رشته از ما پیشی میگیرد:
1-پرستاری
2-اتاق عمل
3-هوشبری
4-کارشناسی بهداشت عمومی
5-مامایی
6-علوم آزمایشگاهی
7-کارشناسی فناوری اطلاعات سلامت
خود قضاوت کنید!!!!!!!!!!!!!!
تا کی نیشابوریان فرزندان خود را برای دانشگاه باید به شهرهای دوردست بفرستند؟
چرا رشته ای قابل قبول را ما در شهرمان نداریم که بعدا به آن پوز بدهیم مثلا داروسازی پزشکی دندانپزشکی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
منبع : روزنه نیشابور
http://www.rovzane.com/blog/show/%D9%81%D8%B1%D9%82-%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%DA%A9%D8%AF%D9%87-%D8%B9%D9%84%D9%88%D9%85-%D9%BE%D8%B2%D8%B4%DA%A9%DB%8C-%D9%86%DB%8C%D8%B4%D8%A7%D8%A8%D9%88%D8%B1-%D8%A8%D8%A7-%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D8%B9%D9%84%D9%88%D9%85-%D9%BE%D8%B2%D8%B4%DA%A9%DB%8C-%D8%AA%D8%B1%D8%A8%D8%AA-%D8%AD%DB%8C%D8%AF%D8%B1%DB%8C%D9%87.html
کاشم مردم متوهم نیشابور کمی تفکر منطقی داشتند و به جای دنبال افتخارات پوشالی گشتن ، که نام شهرشان را دراین دفتر و در آن سازمان بی فایده ثبت کنند کمی حال و وضع امروز مردمشان را درنظر می گرفتند تا به لحاظ بهداشتی و درمانی اینقدر سطح شهرشان پایین نیاید و مردم نیشابور مجبور به مراجعه دائمی به مشهد و سبزوار و تربت حیدریه نباشند.
شرح ماجرای غم انگیز مرگ یکی از هنرمندان نیشابوری را در ادامه به نقل از سایت های خود این شهر می خوانیم :
جریان فوت هنرمند عزیز شهرمان و داستان مدیران و نمایندگان و شورای شهری که قبل از انتخاب شدنشون خیلی خوب حرف می زنند
این پست را حتماً بخونید.
جریان فوت هنرمند عزیز شهرمان و داستان مدیران و نمایندگان و شورای شهری که قبل از انتخاب شدنشون خیلی خوب حرف می زنند و وقتی خرشون از پل میگذره همه چیز را فراموش می کنند … این داستان واقعی است از فوت هنرمندی که 6 ماه دیگه قرار بود بچه اش به دنیا بیاد اما …. با share کردن این پست، موضوع را به گوش کسانی که خودشون را به کری زدن برسونین. شاید فرجی شد و از مرگ عزیزی دیگر در شهرمون جلوگیری شه. شاید نفر بعد، از نزدیکان شما باشه که این اتفاق براش میافته. پس خواهشاً دریغ نکنید…
اما…..
سلام به همه ی دوستان احمد
امروز می خوام یه ماجرا رو با هم مرور کنیم گرچه مطمئنم شما هم مثل من از مرور این ماجرا ناراحت میشین ولی لازمه
روز جمعه بود احمد در سلامت کامل در حالی که داشت به پدرم کمک می کرد ناگهان احساس ناراحتی در سر می کنه و روی پله میشه و چشماشو می بنده خوب هر کسی که شاهد این صحنه باشه ابتدا حدث میزنه افت فشار یا مواردی از این دست باشه . بعد از چند لحظه که واکنشی از احمد به نظر نمیرسه با اورژانس تماس میگیرن و امبولانس(نمی دونم چه مدت طول کشیده) خودشو میرسونه، پرستاری که همراه بوده بعد از دیدن احمد بلافاصله و بدون معاینات لازم میگه احمد قرص مصرف کرده و با برخورد شدید برادرم مواجه میشه احمد رو میذارن تو امبولانس در این زمان سپری شده ضربان قلب احمد کند میشه و احتیاج به شوک داره ولی دستگاه شوک امبولانس شارژ نداره احمد به بیمارستان حکیم منتقل میشه و بعد از معاینات دقیق معلوم میشه احمد خونریزی مغزی شده در این وضعیت احمد باید آنژیو مغز بشه اما بیمارستان های نیشابور همچین تجهیزاتی ندارن گزینه ی بعد احمد باید زیر نظر مراقبت های ویژه قرار بگیره ولی باز هم نیشابور ما اتاق DICU و تجهیزات لازم رو نداره و به پدرم پیشنهاد میشه که باید به سبزوار یا مشهد منتقل بشه چون سبزوار از این امکانات بر خورداره. احمد به بیمارستان قائم مشهد منتقل میشه ولی متاسفانه احمد حدود 5 ساعت در راه روی بیمارستان با کمترین امکانات نگه داری میشه و زمانی که اتاقی در اختیار گذاشته میشه دیگه خیلی دیر شده خون در داخل سر لخته شده و امکان ساکشن نیست قلب کارایی لازم رو نداره و شش ها از سلامت کامل بر خوردار نیستن و از همه مهمتر مغز هیچ واکنشی نداره یعنی دچار مرگ مغزی شده و تنها کاری که میشد انجام بدن انتقال احمد به بیمارستان منتصریه برای اهداء عضو بود و این اتفاق افتاد اعضای احمد اهدا شد ولی نه همه اعضا چون دیر شده بود
امروز که دو ماه از اون ماجرا میگذره این مطلب رو نوشتم که دوستان احمد بدونن چی شد و چرا احمد نتونست زنده بمونه
پرستار بی تجربه ی اورژانس
امکانات ضعیف امبولانس
نبودن دستگاه انژیوی مغز حتی یک دستگاه در نیشابور
بیمارستان هایی که فقط برای اپاندیس و زایمان ساخته شده
بله شاید اگر تمام این موارد نبود احمد باز هم از بین ما می رفت ولی مطمئنا قلب و ریه احمد می تونست مثل بقیه اعضا به دو نفر دیگه زندگی بده
امیدوارم این مطلب شیر بشه تا مسئولین محترم شهرمون که مسولیت های مهم کشور رو گرفتن و فقط به فکر خودشونن و فقط زمان انتخابات پیداشون میشه و از هر طریقی حتی فیس بوک تبلیغات می کنند و بعد خبری ازشون نیست این مطلب رو بخونن و بفهمن این اتفاق شاید روزی سراغ خودشون بیاد
منبع : روزنه
http://www.rovzane.com/blog/show/%D8%AC%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D9%81%D9%88%D8%AA-%D9%87%D9%86%D8%B1%D9%85%D9%86%D8%AF-%D8%B9%D8%B2%DB%8C%D8%B2-%D8%B4%D9%87%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86-%D9%88-%D8%AF%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D9%85%D8%AF%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D9%88-%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%D9%86%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%86-%D9%88-%D8%B4%D9%88%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%B4%D9%87%D8%B1%DB%8C-%DA%A9%D9%87-%D9%82%D8%A8%D9%84-%D8%A7%D8%B2-%D8%A7%D9%86%D8%AA%D8%AE%D8%A7%D8%A8-%D8%B4%D8%AF%D9%86.html
اوضاع وخیم و فلاکت بار وضعیت بهداشتی و درمانی نیشابور رو میشه از روی رتبه بندی رسمی که توسط وزارت بهداشت و درمان ارائه شده دید.
دوباره دعوت می کنم به این آمارها نگاه کنید تا همه چیز معلوم بشه که نیشابور چه قدر شهر ضعیفیه و حتی در زمینه خدمات دانشگاه علوم پزشکی ، رتبه نیشابور با این همه ادعای پوشالی ابرشهری از رتبه گناباد هم کمتر و پست تره.
۱- هیأت علمی
دانشگاه علوم پزشکی سبزوار : ۸۱ عضو هیأت علمی
دانشگاه علوم پزشکی گناباد : ۴۸ عضو هیأت علمی
دانشگاه علوم پزشکی نیشابور : ۲۲ عضو هیأت علمی
دانشگاه علوم پزشکی تربت حیدریه : ۱۳ عضو هیأت علمی
۲- تعداد پژوهشگر تطبیق یافته
دانشگاه علوم پزشکی سبزوار : ۵۸
دانشگاه علوم پزشکی گناباد : ۴۳
دانشگاه علوم پزشکی تربت حیدریه: ۱۲
دانشگاه علوم پزشکی نیشابور ۷ (کمتر از انگشتان دست!!!)
امتیاز تولید دانش :
دانشگاه علوم پزشکی سبزوار : ۱۳۳۳
دانشگاه علوم پزشکی گناباد : ۹۹۷
دانشگاه علوم پزشکی نیشابور: ۱۱۱
دانشگاه علوم پزشکی تربت حیدریه: ۴۳
امتیاز تحقیقات دانشجویی:
دانشگاه علوم پزشکی سبزوار ۳۲۰
دانشگاه علوم پزشکی گناباد ۲۸۰
دانشگاه علوم پزشکی نیشابور ۲ (قاه قاه قاه قاه)
مجموع امتیاز خام :
دانشگاه علوم پزشکی سبزوار ۲۴۵۲٫۴۴
دانشگاه علوم پزشکی گناباد ۲۱۴۶٫۲۶
دانشگاه علوم پزشکی تربت حیدریه ۵۳۲٫۵
دانشگاه علوم پزشکی نیشابور ۵۰۳٫۵۱
http://www.hbi.ir/research/evaluation/university/report/report91/UTMS_Ranking_1391_Tip3.pdf
اوضاع وخیم و فلاکت بار وضعیت بهداشتی و درمانی نیشابور رو میشه از روی رتبه بندی رسمی که توسط وزارت بهداشت و درمان ارائه شده دید.
دوباره دعوت می کنم به این آمارها نگاه کنید تا همه چیز معلوم بشه که نیشابور چه قدر شهر ضعیفیه و حتی در زمینه خدمات دانشگاه علوم پزشکی ، رتبه نیشابور با این همه ادعای پوشالی ابرشهری از رتبه گناباد هم کمتر و پست تره.
۱- هیأت علمی
دانشگاه علوم پزشکی سبزوار : ۸۱ عضو هیأت علمی
دانشگاه علوم پزشکی گناباد : ۴۸ عضو هیأت علمی
دانشگاه علوم پزشکی نیشابور : ۲۲ عضو هیأت علمی
دانشگاه علوم پزشکی تربت حیدریه : ۱۳ عضو هیأت علمی
۲- تعداد پژوهشگر تطبیق یافته
دانشگاه علوم پزشکی سبزوار : ۵۸
دانشگاه علوم پزشکی گناباد : ۴۳
دانشگاه علوم پزشکی تربت حیدریه: ۱۲
دانشگاه علوم پزشکی نیشابور ۷ (کمتر از انگشتان دست!!!)
امتیاز تولید دانش :
دانشگاه علوم پزشکی سبزوار : ۱۳۳۳
دانشگاه علوم پزشکی گناباد : ۹۹۷
دانشگاه علوم پزشکی نیشابور: ۱۱۱
دانشگاه علوم پزشکی تربت حیدریه: ۴۳
امتیاز تحقیقات دانشجویی:
دانشگاه علوم پزشکی سبزوار ۳۲۰
دانشگاه علوم پزشکی گناباد ۲۸۰
دانشگاه علوم پزشکی نیشابور ۲ (قاه قاه قاه قاه)
مجموع امتیاز خام :
دانشگاه علوم پزشکی سبزوار ۲۴۵۲٫۴۴
دانشگاه علوم پزشکی گناباد ۲۱۴۶٫۲۶
دانشگاه علوم پزشکی تربت حیدریه ۵۳۲٫۵
دانشگاه علوم پزشکی نیشابور ۵۰۳٫۵۱
http://www.hbi.ir/research/evaluation/university/report/report91/UTMS_Ranking_1391_Tip3.pdf
متأسفانه وضعیت کمبود تخت های بیمارستانی و وضعیت خدمات نامطلوب بهداشتی ودرمانی در نیشابور به طوری است که گاهی اوقات بیماران نیشابوری مجبور می شوند در اورژانس نیشابور روی زمین دراز بکشند.
به همین خاطر نمایندگان نیشابور تا کنون بارها در این زمینه در مجلس شورای اسلامی وزارت بهداشت را مورد سوال قرار داده اند.
اما چون نیشابور پتانسیل های لازم را برای احداث بیمارستان های جدید ندارد ، تا کنون مشکل کمبود تخت های بیمارستانی در نیشابور هنوز حل نشده است.
این هم آدرس یکی از گلایه واعتراض های نماینده نیشابور نسبت به کمبود تخت های بیمارستانی در این شهرستان :
http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8905241627
شاهدی دیگر بر وخامت وضع بهداشتی و درمانی شهرستان نیشابور از زبان مجله نیشابور سرزمین بینالود :
تیتر : ضعف درمان ، رنجی در نیشابور
درد دل و پیام یک داغدیده را می خوانید : اوخر دی ماه بود که در بیمارستان حکیم نیشابور بیماری داشتیم- حالش وخیم شده بود و بیماری کلیوی داشت-با این وصف بعد از اینکه برای عیادت به بیمارستان رفتم و از شرایط با خبر شدم سوالات و ابهاماتی برایم پیش آمد و آن این بود که : چرا ایشان را با این حال در بخش بستری عمومی برده بودند! و چرا با وجود اینکه انتقال و خروج وی از بیمارستان توسط آمبولانس(جهت عزیمت به مشهد) منع شده بود او را روزی یکبار جهت دیالیز خون به بیمارستان دیگری می برند و یا اینکه چرا پزشک معالج ایشان مراقبت لازم را نداشته و در موعدهای مقرر به بیمارستان نیامده است؟ که البته بعدا جواب همه این سوالات را فهمیدم! . . . آری! در آن بیمارستان بخش آی سی یو محدود بود- بخش دیالیز نداشت- و کادر پزشکی نسبت به انبوه بیماران ضعیف و کم بود- تا اینکه این روزها گذشت و درنهایت فوت آن زنده یاد غمی سنگین که هنوز هم برایمان باور کردنی نیست بر دلمان باقی گذاشت
و اما این گفتار نه بابت انعکاس یک واقعه تلخ شخصی بلکه جهت یادآوری بابت ضعف بهداشت و درمان شهر نیشابور است که بی تاثیر در اینگونه حوادث نیست و صد البته دلایلی روشن دارد-از ۳۰۰ تخت بیمارستانی که در نیشابور کم داریم گرفته و اینکه بعد مجبور میشویم از بیمارستان ۹۶ تختتخوابی تا ۱۴۴ تخت استفاده کنیم! (۱) تا آن باند فرود امدادی که دو سال است در بیمارستان حکیم نیشابور افتتاح شد ولی هنوز هلکوپتر امداد ندارد و جان دها نفر را نجات نمی دهد!-و یا از نبود مراکزسوختگی و MRA هایی که در نیشابور نداریم و یا از همان CCU و ICU ها و دیالیزهایی که امروز در نیشابور کمبود آن حس میشود- و یا دهها نمونه دیگر که همه و همه گوشه ای از مشکلات هر نیشابوری است که آنرا اینگونه رنج می بریم و صدبار تاسف اینکه چرا و چرا برای جان انسان ها و سلامت مردم شهرمان اینگونه بی تفاوتیم؟ وسوال اینکه چرا با وجود محرومیت در حوزه بهداشت و درمان شهرستان در زمینی که باید بیمارستان جدید نیشابور احداث میشد مجتمع مسکونی ساختیم و امروز از نداشتن زمین نگرانیم؟ چرا وزارت بهداشت جهت ارتقای سطح خدمات و زیر ساخت های بهداشتی شهرستان بزرگ نیشابور کار چندانی نمی کند؟ و اینکه آیا صرفا ارتقای اداری شبکه بهداشت نیشابور به دانشکده (و نه آنهم به دانشگاه!) کافی بود؟ و براستی تا کی قرار است مردم این شهر وابسته به بیمارستانهای مشهد بوده و از ضعف خدمات و امکانات بهداشتی در شهرشان اینگونه رنج و غم و اندوه ببیند؟
——————————————————————————–
۱) نیشابور تنها دارای ۲ بیمارستان بنامهای ۲۲ بهمن و حکیم است که بیمارستان ۲۲ بهمن دارای ۱۷۴ تخت مصوب و ۱۸۱ تخت فعال و بیمارستان ۹۶ تختخوابی حکیم دارای ۱۲۸ تخت مصوب و ۱۴۴ تخت فعال میباشد(دانشکده علوم پزشکی نیشابور)
منبع :
http://www.neyshabur.blogfa.com/post/70
مرگ نوزاد ۱۱ ماهه دربیمارستان حکیم شاهدی دیگر بر وضع وخیم بهداشت و درمانی نیشابور
روایتی دردناک از مرگ یک نوزاد
کد خبر: ۶۰۹۹۲
فرارو- وبلاگ “نیشابور برای همه” روایتی دردناک از مرگ یک کودک یک ساله در این شهر را منتشر کرده است که در نوع خود بسیار تاسف آور است، براساس گزارش مستند این وبلاگ اهمال و تشخیص اشتباه چند پزشک و متخصص در شهر نیشابور موجب شد که این کودک بیگناه به سادگی هر چه تمامتر و بر اثر عفونت ناشی از سرماخوردگی جان خود را از دست دهد.
متن گزارش را در زیر میخوانید؛
در آموزه های دینی ادیان ابراهیمی و بسیاری از دستگاه های فکری – اخلاقی آمده است که “هرکس انسانی را بکشد انگار جهانی را کشته و هر کس انسانی را نجات دهد گویی بشریت را نجات داده است.”… و ناگفته پیداست که بی اعتنایی به یک انسان نیز می تواند این گونه تلقی شود که “کل انسانیت نادیده گرفته شده است.”
و اینک:
می چکد خون دل از این نامه
گر به دست اندکی بیفشاری…
“محمدسام برهانی فر”، متولد ۲۴/۸/۱۳۸۸، نوزاد ۱۱ ماهه ای بود که دنیا را کمتر از یک سال نفس کشید.
نوزاد بی گناهی که پس از مراجعه ی خانوداه ی دقیق و منضبط اش به دو متخصص مشهور شهر در بیماری های اطفال، در امر درمان اش راه به جایی برده نمی شود.
نخستین متخصص “دکتر ف. ر.” در تاریخ ۱/۸/۱۳۸۹ نوع بیماری را سرماخوردگی تشخیص داده و صرفا دو نوع آنتی بیوتیک تجویز می کند، که پس از پایان دوره ی مصرف و بهبود اندک بیمار، تب شدید بیمار بازمی گردد.
دومین مراجعه در ۱۳/۸/۱۳۸۹ است که دکتر ف.ر. عفونت در گوش نوزاد را تشخیص داده و بدون انجام هرگونه آزمایشی، صرفا دو نوع آنتی بیوتیک قوی تر را تجویز می کند، که پس از مصرف داروی جدید نیز وخامت حال بیمار افزون تر شده و آتش تب او بیش تر شعله می کشد.
با بدتر شدن حال بیمار، در ۱۴/۸/۱۳۸۹ خانواده به “اورژانس بیمارستان حکیم” مراجعه کرده و در آن جا دکتر “م.ل” یک سرم و آمپول ضد تهوع را تجویز کرده و باقی امور را به دکتر ز. ط. که متخصص بیماری های کودکان نیز می باشد، وامی گذارد.
“دکتر ز. ط.” با ویزیت بیمار، سرم قبلی را قطع و سرمی ۲۴ ساعته همراه با آمپول ضد تهوع دیگری را تجویز می کند.
بعد از ظهر ۱۴/۸/۱۳۸۹ دکتر “ز. ط” به درخواست و با سماجت مادر نوزاد، از بیمار آزمایش خون گرفته و تازه درآن هنگام متوجه وجود عفونت در بدن نوزاد شده و این بار آمپول آنتی بیوتیک بسیار قوی تری را تزریق می کند.
دکتر “ز.ط” که پزشک آن – کال (On – Call) آن شب بیمارستان نیز بوده است، به تماس هاس مکرر پرستاران بیمارستان در ساعت های ۱۲ و ۱ نیمه شب که به دلیل وخامت حال بیمار گرفته می شده، پاسخ نداده و تنها یک مرتبه تماس تلفنی را با این پاسخ همراه می کند که “دیگر تماس نگیرید.” و از آمدن به بیمارستان نیز سر باز می زند.
ساعت ۵٫۳۰ صبح ۱۵/۸/۱۳۸۹ دکتر ز. ط. در کمال خونسردی به بیمارستان آمده و با دیدن بیمار، دستور به انتقال او به بخش N.I.C.U. را صادر می کند که البته آن بخش نیز دارای فضا و مکان مناسب و خالی برای بیمار نبوده است.
نکته ی تراژیک دیگر آنکه شیلنگ اکسیژن به دلیل عدم وجود ماسک مناسب، توسط همراهان بیمار و به نوبت مقابل مجاری تنفسی بیمار نگه داشته می شده است.
و نهایت آن که، “محمد سام” در قرن ۲۱، در شهری همچون نیشابور، در ۱۱ ماهگی، فقط و فقط به دلیل وجود عفونت تولید شده بر اثر یک سرماخوردگی ساده، با عدم تشخیص این امر، توسط دو متخصص بیماری های کودکان، زندگی را بدرود گفت…
قضاوت با خوانندگان :
شهری به ضعیفی نیشابورکه حتی نمی تواندامکانات ساده بهداشتی و درمانی لازم برای مردمش را فراهم آورد آیا لیاقت استان شدن دارد؟
آیا اصلا چنین شهری شهر با اهمیت ومرکز ثقلی در خراسان محسوب میشود؟
گیرم در گذشته نیشابور خیلی مهم بوده باشد (فرض محال) به امروز چه ؟ آیا شهر ضعیفی مانند نیشابور که پزشکان متخصص آن در یکی از بیمارستان های مهم دولتی نیشابور حتی توان درمان سرماخوردگی ساده یک نوزاد نیشابوری را ندارن و نوزاد نیشابوری به علت بیماری پیش پاافتاده سرماخوردگی در قرن 21 هجری زیر دست دو پزشک متخصص نیشابوری هلاک می شود
http://fararu.com/fa/news/60992/%D8%B1%D9%88%D8%A7%DB%8C%D8%AA%DB%8C-%D8%AF%D8%B1%D8%AF%D9%86%D8%A7%DA%A9-%D8%A7%D8%B2-%D9%85%D8%B1%DA%AF-%DB%8C%DA%A9-%D9%86%D9%88%D8%B2%D8%A7%D8%AF
آیا چنین شهری اگر خدای ناکرده روزی مرکز استان شود می تواند امکانات بهداشتی و درمانی مردم شهرهای استانش را تأمین کند. اینجاست که میگویند کل اگر طبیب بودی سر خود دوا نمودی!
عقب ماندگی بهداشتی و درمانی نیشابور چیزی نیست که فقط بنده اینجا به آن اشاره کرده باشم. به این معنی هم نیست که دیگر بقیه مناطق از جمله سبزواروکاشمر و تربت حیدریه و مشهد مشکلی ندارند .اما خوب چیزی که عیان است چه حاجت به بیان است. نیشابور واقعا از بقیه بسیاری از مناطق خراسان عقب مانده تر است.آمارهایی را که از ارزشیابی وزارت بهداشت خدمتتان ارائه شدرا که به خاطردارید! ازآن گذشته خود نیشابوریها هم به این عقب ماندگی خود معترف هستند :
بخوانید:
یک مسوول : سبزوار در برخورداری از امکانات بیمارستانی و نیروی انسانی از نیشابور جلوتر است
رئیس دانشکده علوم پزشکی نیشابور گفت : سبزوار در خصوص برخورداری از امکانات بیمارستانی و نیروی انسانی از نیشابور جلوتر است.
دکتر اباصلت برجی که اخیرا در واکنش به عدم ارتقاء دانشکده علوم پزشکی نیشابور به دانشگاه ، از سمت خود استعفا داده است ، همچنین گفته : سبزوار از 20 سال قبل دارای دانشگاه مستقل علوم پزشکی شده است ، افزود نیروی انسانی سبزوار در حوزه بهداشت و درمان 3 هزار و نیروی انسانی نیشابور کمتر از 2هزارنفر است.
گفتنی است ، دانشگاه علوم پزشکی سبزوار یکی از قدیمی ترین و معتبرترین دانشگاه های علوم پزشکی استان خراسان رضوی است. به طوری که در رتبه بندی های ارائه شده توسط وزارت بهداشت در سال 92 ، این دانشگاه جزء 8 دانشگاه برتر تیپ سه کشور قرار گرفت .
همچنین دانشگاه علوم پزشکی سبزوار در استان خراسان رضوی بعد از دانشگاه علوم پزشکی مشهد ، بیشترین امتیازات را در بخش های مختلف از آن خود کرده است.
لازم به توضیح است در حال حاضر شهرستان های مشهد ، سبزوار و گناباد در استان خراسان رضوی دارای دانشگاه های علوم پزشکی هستند که هر سه این دانشگاه ها از امکان تحصیل دانشجو در رشته پزشکی نیز برخوردارند.
اخیراً دانشکده علوم پزشکی تربت حیدریه نیز با افزایش تعداد رشته ها و دانشجویان به دانشگاه علوم پزشکی ارتقاء یافته است. علاوه بر اینها شهرستان نیشابور نیز دارای یک دانشکده علوم پزشکی است که به تازگی در سال 1389 تأسیس شده است.
مردم نیشابور اما ، اخیراً در فضای رسانه های مجازی این شهر واکنش های گسترده ای به ارتقاء دانشکده علوم پزشکی تربت حیدریه به دانشگاه نشان داده اند.
نیشابوری ها مدعی هستند که چون تأسیس دانشکده علوم پزشکی نیشابور تقریبا همزمان با تربت حیدریه بوده است ، می بایست ارتقاء این دانشکده ها به دانشگاه نیز همزمان صورت پذیرد.
اما به نظر می رسد ملاک ها و استانداردهای موجود اجازه چنین ارتقائی را به دانشکده نیشابور نمی دهد. زیرا تعداد رشته ها ، میزان امکانات و نیروی انسانی مورد نیاز هنوز در حوزه بهداشت و درمان شهرستان نیشابور به حد استاندارد نرسیده و در نتیجه دانشکده این شهرستان آمادگی ارتقاء به دانشگاه را ندارد.
این درحالی است که دانشکده علوم پزشکی تربت حیدریه پیش از ارتقاء به دانشگاه 4 رشته جدید با عناوین کاردانی فوریت های پزشکی ، کارشناسی علوم آزمایشگاهی ، کارشناسی فن آوری اطلاعات سلامت و کارشناسی بهداشت محیط را تأسیس کرده است. این دانشکده همچنین پس از ارتقاء به دانشگاه از سه دانشکده پرستاری ، پیراپزشکی و بهداشت برخوردار خواهد شد.
طبق آنچه در خبرها آمده است ، شبکه بهداشت و درمان شهرستان کاشمر نیز از مهرماه 92 به دانشکده علوم پزشکی ارتقاء خواهد یافت.
منبع:
http://golezire.blogfa.com/post/92
سلام بر همه شما دوستان عزیز که این صفحه رو تا به اینجا خوندید و مباحثش رو دنبال کردید :
آیا تا به حال فکر کردید چرا نیشابوری ها بعد از گذشت یک سال از انتشار این مطلب هنوز در سوز وگدازن؟ این مطلب که فقط یک مقاله یک صفحه ای مختصر بوده چرا اینقدر تونسته تعادل روانی نیشابوری ها رو بر هم بزنه و اونهایی که اینقدر مدعی هستن که ما اسممون تو سازمان ملل ثبته و اشیا تاریخیمون تو فلان موزه های خارج از کشورنگه داری میشه و دانشمندانمونو همه جهان می شناسن ، اما بازم در مقابل یک مقاله ساده و محترمانه اینقدر برآشفتن .دلیلش مشخصه :
1- نیشابوری ها خودشون می دونن اون افتخاراتی که بهش اینقدرمی نازن در عمل چیزی جز چندافتخارتجملی نیست که فقط نیشابوری ها با تبلیغات گسترده سعی می کنن این افتخارات بی ارزشو و غیرکارآمد رو بزرگ نشون بدن.اگرنه چراباید یک سال ونیم تلاش کنن که اهمیت نداشته تاریخی و فرهنگی شهرشونو اینجا توی سایت کاشمریها به ما ثابت کنن؟
ادامه دارد…
قسمت دوم از پاسخ به این سئوال که چرا نیشابوری ها بعد از گذشت یک سال از انتشار این مقاله در سایت کاشمری ها هنوز در سوز وگدازن وچرا نیشابور احساس شدید نیاز به تأیید شدن از جانب کاشمر و سبزوار و بقیه شهرهای خراسان داره؟
2- نیشابوری ها خوب می دونن که همه مناطق ایران دارای تاریخ و فرهنگی غنی و ارزشمنده . منتها هر جایی به یک شکل و اینطور نیست که واقعا یک شهر بتونه به لحاظ تاریخی ادعا کنه از بقیه مناطق بهتره .
نیشابوری ها تنها کاری که کردن اینه که اونا فقط چندسال زودتر از بقیه به این فکر افتادن که افتخاراتشونو توی بعضی سازمان های جهانی ثبت کنن.کاری که بقیه شهرها هم از این به بعد می تونن انجام بدن . ومثلا برای ثبت بخش هایی از تاریخ خطه ترشیز یا تربت حیدریه یا سبزوار وجوین و داورزن و فیروزه ومشهد و …در سازمان ملل هیچ زمانی دیر نیست واینطور نیست که بگن دیگه ظرفیت تکمیله.
مثلا وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی ایران اخیرا پیشنهاد داده بود که قیام ملی سربداران در فهرست جهانی یونسکوثبت بشه.
امادر عوض نیشابور عقب موندگی هایی اساسی درمهم ترین مسائل توسعه ای داره که چون خیلی دیر اقدام کرده دیگه فرصتی برای جبرانشون نداره.
مثلا به نظر شما نیشابور دیگه کی می تونه صاحب یک فرودگاه بشه؟ وقتی شهرهای دورو برش همه دارای فرودگاهن؟ و ساختن فرودگاه دیگه درنیشابور که نقش دانشگاهی و فرهنگی و اقتصادی هم نداره ، دیگه توجیهی نداره.
نیشابورکی می تونه صاحب دانشگاهی به اعتبار و پیشینه دانشگاه حکیم سبزواری و فردوسی مشهد بشه؟ الان توی کشور سال به سال داره تعداد دانشجوها کم میشه.دانشگاه های تازه تأسیس نیشابور که شهرتی درکشورندارن ، شانسشون خیلی برای جذب دانشجوکم شده و ممکنه دو سه سال دیگه به تعطیلی کشیده بشن ولی دانشگاه های معتبری مثل حکیم سبزواری حالا حالا ها شهرت و متقاضیان خاص خودشونودارن.
وازاین دست موارد بسیاره که دلیل دیگه ای میشن برای احساس حقارت نیشابوری ها درمقابل سبزوار واحساس نیازشون برای مورد تأیید قرار گرفتن از طرف سبزواری ها وکاشمری ها و بقیه شهرهای خراسان
ادامه دارد …
قسمت سوم از پاسخ به این سئوال که چرا نیشابوری ها بعد از گذشت یک سال از انتشار این مقاله در سایت کاشمری ها هنوز در سوز وگدازن وچرا نیشابور احساس شدید نیاز به تأیید شدن از جانب کاشمر و سبزوار و بقیه شهرهای خراسان داره؟
3- قسمت سوم از پاسخ به این سئوال که چرا نیشابوری ها بعد از گذشت یک سال از انتشار این مقاله در سایت کاشمری ها هنوز در سوز وگدازن وچرا نیشابور احساس شدید نیاز به تأیید شدن از جانب کاشمر و سبزوار و بقیه شهرهای خراسان داره؟
ارکان تاریخ و فرهنگ نیشابور که اونچه امروز هست بیشتر یک تاریخ مبالغه شده ایست که توسط افراد متعصب نیشابوری نوشته شده و پربال گرفته ، فقط با یک مقاله و چند نظر ساده از چند نظر دهنده ناشناس دریک سایت محلی خراسان به شدت به لرزه دراومده.
به لرزه در آمدن ارکان تاریخ و فرهنگ نیشابور رومیتونید از نگرانی و آشفتگی وتلاش شدید مردم این شهر در این یک سال و نیم گذشته برای خنثی کردن این مقاله منتشر شده در سایت کاشمری ها مشاهده کنید.
این نشون میده اعتماد به نفس حقیقی نیشابوری ها خیلی پایینه. اونا در دلشون از خیلی چیزها واقعا بیم دارن. مهمترین عقده امروز نیشابوری ها رشد و توسعه همه جانبه و سریع شهرهایی مثل مشهد و سبزوارو تربت حیدریه وکاشمر وقوچان در اطرافشونه. که فرصت نفس کشیدنواز نیشابوری ها گرفته و راه توسعه این شهرو بسته . به همین خاطر نیشابوری ها که پیش پای خودشون راه زیادی به جلو نمی بینن مجبور شدن به عقب برگردن.اونقدر عقب برگردن که نصف نظرات مردمشون در سایت ها و نصف مطالب سایت های محلیشون ونصف فعالیت وکار مسوولان ومدیران وانجمن های مردمیشون در طول سال به بحث تاریخی گری محدودمیشه .وقتی با یک نیشابوری حرف می زنی باید کلا می بینی که تو تاریخه و واقعا پی می بری نیشابور شهری تاریخ مصرف گذشته است که چیزی در دوران کنونی نداره. پس باید خودتو آماده کنی برای شخم زدن کسل کننده و مضحک کتاب های تاریخ . نیشابوری ها که درجهان امروز به لحاظ توسعه یافتگی حرفی برای گفتن ندارن (حتی همون صنعت هم که یک زمانی خیلی مورد ادعای نیشابوری ها بود ، درنظرات قبلی ثابت شد که نیشابور درزمینه صنعتی افت چشمگیری پیدا کرده و شهرهایی مثل چناران ، تربت حیدریه ، زبرخان، جوین وحتی سبزوار دارن روی دست نیشابور بلند میشن.) در نتیجه در هر زمینه ای که باهاشون حرف بزنی سریع برات از تاریخ میگن.اما تاریخ که نون و آب نمیشه. احترام گذاشتن به تاریخ و درس گرفتن از تاریخ خوبه ولی تضمینی برای اتفاقات امروز نیست.
امروز چه دلیلی داره که نیشابور درجایی که شهرهایی شایسته تر و دورتر ازمرکز استان مثل سبزوار، تربت حیدریه ، کاشمر و قوچان وگناباد هستن چه دلیلی داره که نیشابور ادعای مرکز استان شدن کنه ؟ گیرم که تاریخش خیلی خوب بوده باشه. ولی مگه تاریخ تربت حیدریه بده؟ مگه تربتی ها در جریان انقلاب اسلامی ایران یکی از پرافتخارترین شهرهای ایران نبودن که اولین راهپیمایی ها و تظاهرات ها از این شهرشروع می شد؟ مگه تربت حیدریه زادگاه عطار کدکنی نیست که بزرگ عرفان ایرانه؟ مگه کاشمر دیار ترشیز تاریخ وپیشینه بدی داره؟ مگه آرامگاه آیت الله مدرس در کاشمر نیست که روز مجلس درایران به نام این مرد بزرگ هست؟ ودرواقع کاشمری ها که میزبان آرامگاه آیت الله مدرس هستند ، صاحب روز مجلس شورای اسلامی یکی از قوای سه گانه کشور محسوب می شن؟ همین مورد به تنهایی کافیه که نقش و جایگاه کاشمر در کشور از نیشابور بالاتر باشه. مگه گناباد صاحب قدیمی ترین قنات جهان که نشان دهنده تمدن کهن بشری دراین منطقه از ایران هست ،نیستن؟ سبزوارم که دیگه غنای تاریخی و فرهنگیش اظهر من الشمسه. مگه آتشکده آذربرزین مهر نماد خداپرستی و دینمداری دیرین ایرانی ها در دوران باستان در منطقه سبزوار بنا نشده ؟ حالا هزاربارنیشابوری ها بگن این منطقه قبلا ولایتی از ولایات نیشابوربوده. حالاکه به سبزوارنزدیک تره تا نیشابور و سبزوار درست ما بین نیشابورو آتشکده قرار گرفته .پس نشون میده اگر هدف شهر نیشابور بود در اون زمان اینقدر این آتشکده رو با فاصله نمی ساختن ازش.هدف منطقه سبزوار بوده .حالا با هر اسمی.تازه نیشابورم درزمان سربداران ولایتی تابع سبزوارمحسوب میشده.
ازهمه مهمتر مگه سبزوار پایتخت نهضت ملی مذهبی سربداران نبوده که اولین حکومت شیعه دوازده امامی ایران روتشکیل دادن.
راستی نیشابوری هایی که اینقدر به سخنرانی امام رضا درنیشابور می نازن بگن اصلا آیا امام رضا به اختیار خودش به نیشابور رفت یا مآمون مسیر سفر امام رضاروتعیین کرده بود. وبگن اگر این روز افتخار نیشابوره چرا به نام روز خراسان درتقویم ثبت شده میشه نه به عنوان روز نیشابور؟
تازه صداو سیمای ایران تا به حال سریال مفصلی در موردتاریخ سبزوار ساخته سریال سربداران که اولین سریال تاریخی فاخر ایران بعد از انقلاب اسلامی ایران بود.اما شما بگیدآیا تا به حال آیا حتی یک سریال که بماند یک فیلم سینمایی هم پیشکش یک تله فیلم تلویزیونی درموردتاریخی نیشابورساخته شده؟
پس از اینجا می فهمیم که این همه که نیشابوری ها تاریخ تاریخ میکنن اتفاقا به دلیل احساس ضعف وحقارت فرهنگی و تاریخی شدیدشونه. اونها می خوان با زیاد گفتن و مبالغعه کردن ضعفشون درمقابل سبزواری ها رو کاشمری ها وگنابادی ها و تربتی ها رو جبران کنن.
همون ضعفی که باعث شده انتشار یک مقاله کوتاه دریک سایت محلی اینقدربرای نیشابوری ها گرون تموم بشه که بعد از گذشت یک سال ونیم هنوز آتیششون خاموش نشده و دارن سعی می کنن به ما سبزواری هاو کاشمری ها و تربتی ها ثابت کنن که ارزشمندن. اما دریغ هرچی بیشتر میگذره ما بیشتر پی می بریم که نیشابوری ها مردمی جنگجوو ستیزه خو و بی فرهنگ هستند که همه چیزو برای خودشون می خوان و با اینهمه عقب موندگی هاشون باید دعا کنیم نیشابور هیچ وقت استان نشه چون اون موقع شهرهای تابعه نیشابور باید فقط نون و تاریخ بخورن. والا به لحاظ دانشگاهی و فرودگاهی و ورزشی و اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی که درنیشابور خبری نیست! و تازه نیشابوری ها کلی هم منت سرشون بگذارن که ما هزارسال قبل فلان بودیم و فلان کردیم.
ادامه دارد…
قسمت چهارم از پاسخ به این سئوال که چرا نیشابوری ها بعد از گذشت یک سال از انتشار این مقاله در سایت کاشمری ها هنوز در سوز وگدازن وچرا نیشابور احساس شدید نیاز به تأیید شدن از جانب کاشمر و سبزوار و بقیه شهرهای خراسان داره؟
4- غرق شدن نیشابوری ها در توهمات تاریخی باعث شده نیشابور از رسیدگی به حال و روز بخش های تابعه اش غافل بشه. وهمونطورکه می بینیم در حالی که سبزوارو کاشمر و تربت حیدریه هر کدوم تعدادی شهرستان اقماری دارن و ازاین بابت موقعیتشون برای استان شدن مناسب تر از نیشابوره ، نیشابور اون وسط تنها و سرگردون مونده.فقط یک شهرستان فیروزه رو داره که با یک گل هم بهار نمیشه. مشکل بزرگتر نیشابور اینه که به فرض اگرهم شهرستان های اقماری ایجاد کنه باز مرز مشترکی با نواحی خارج از خراسان نداره و در محاصره شهرهای بزرگی مثل سبزوارو کاشمر و تربت حیدریه و مشهد و کوه های صعب العبور بینالود در شمال قرار داره. این کمبود شهرستان های اقماری و انزوای جغرافیایی و دور بودن نیشابور ازمرزهای سیاسی استان باعث شده این شهرستان عقب مانده ، برای استان شدن نیاز شدیدی به همکاری و همراهی شهرستان هایی مثل سبزوارو کاشمر داشته باشه. اینجاست که می گویند : همسایه ها یاری کنید تا نیشابور استانداری کند!!!
قسمت پنجم از پاسخ به این سئوال که چرا نیشابوری ها بعد از گذشت یک سال از انتشار این مقاله در سایت کاشمری ها هنوز در سوز وگدازن وچرا نیشابور احساس شدید نیاز به تأیید شدن از جانب کاشمر و سبزوار و بقیه شهرهای خراسان داره؟
5- نیشابوری ها به خوبی فهمیده اند هر چه قدرصغرا وکبری کنند تاریخ بی محتوا و سراسر تجاوز وتسلیم و سرسپردگی شهرشان به پادشاهان غیرایرانی وجبار سلسله های دیکتاتوری جلوه ای برای مردم دیگر شهرهای خراسان ندارد وتاریخ شهرها هر چه که بوده باشند مبنایی برای تصمیم گیری های مهم امروزی نیست. و افتخارات مبتنی بر تاریخ هم تنها جنبه تجملاتی دارند. که اگر جز این بود می دیدیم مثلا سبزوار وکاشمر و تربت حیدریه هم مثل نیشابور یا شاید بیشتر از نیشابور می توانستند در تقویم پشت سر هم روزهای ملی ردیف کنند!
اما واقعیت اینجاست که مردم بقیه شهرهای خراسان با تفکر منطقی خود می دانند که اول باید زیرساخت هایشان را آماده کنند وکارهای تجملی و تشریفاتی بدون فراهم بودن زیرساخت ها فقط هدردادن فرصت هاست.مثلا نیشابوری ها هنوزیک هتل درست وحسابی در شهرشان ندارند هنوز فرودگاه ندارند ، در تقویم سه روزملی ثبت کرده اند!!! حتی از شیراز هم که از هزاران سال قبل تا به حال همواره شهری مشهورتر و بزرگتر از نیشابوربوده وفقط تخت جمشید پایتخت باشکوه هخامنشیان در دوران باستانی ایران کافی است تا عظمت منطقه شیراز را دریابیم درتقویم صاحب سه روز ملی نیست . نه اینکه نتواند . نخواسته . چون بیشتر از یکی و دوتا لازم نیست. وپیگیری برای آن هدر دادن وقتی است که می توانست صرف مثلا چند کار زیربنایی تر شود. حالا نیشابوری های عقده ای اینقدر دل خود را به این چیزهای تجملاتی خوش کرده اند!!!
حالاگیرم یک توریست فلک زده ای درکشورهای خارجی روزهای ملی نیشابور در تقویم را دید وخواست به این شهر بیاید چه طوری؟ نیشابور فرودگاه که ندارد باید یا به سبزوار برود یا به مشهد و از آنجا راهی نیشابورشود.مشهد که آنقدر جاذبه دارد که همان اول توجه گردشگران را به خود جلب می کند و نمی گذارد آنها از مشهد خارج شوند و سبزوارهم اگر بیایند یعنی نیشابوری ها پذیرفته اند وابستگی به سبزوار را . حتی در بحث گردشگری.
تازه حالا گیرم توریست آمد و به نیشابور هم رسید. یک هتل درست و حسابی ندارد این شهر در حالی که سبزوار سالهاست با هتل 4 ستاره کاملیا تنها هتل مجلل شهرستان های خراسان بعد از هتل های مشهد را دارد.
اینجاست که می فهمیم نیشابوری ها چه قدر در مقابل دیگر شهرهای خراسان به خصوص سبزواراحساس کمبود می کنند. آنها می دانند سبزوار هم دیر یا زود چند روز ملی درتقویم ثبت خواهد کرد. البته سربداران و حکیم سبزواری وبیهقی و دولت آبادی و شریعتی آنقدر بزرگ ومشهورهستند که نیازی هم به ثبت تقویمی ندارند.برعکس بعضی دیگر از بزرگان بعضی از شهرها که اگر همان یک روز ملی را نداشته باشند و در همان یک روز بزرگداشتی برایشان گرفته نشود دیگر نشانی واثری از آنها در زندگی مردم نیست. اما تاریخ بیهقی را دوستداران ادبیات فارسی با عشق می خوانند وپژوهشگران تاریخ با ایمان مورد بررسی قرارمی دهند و شریعتی را هزاران وبلاگ و وبسایت وکتابفروشی و …نامش را هر روز زنده نگاه داشته اند ودولت آبادی را چه کسی یارای انکار است وسربداران راکه اولین سریال فاخر تاریخی صدا وسیمای ایران بااین برگ زرین تاریخ سبزوار ساخته شد. و بقیه شهرهای خراسان از جمله کاشمر و تربت حیدریه وگناباد و …هم هریک مزین به افتخارات و مشاهیری هستند که بدون نیاز به کارهای تشریفاتی وتجملاتی به خودی خود همیشه در یادها و خاطره ها زنده اند و احترامشان به قوت خود باقی است.
به خاطر فهمیدن همین چیزهاست که نیشابوریها واقعا هویت خود و ارزشمندی خود را درمیان شهرهای خراسان به چالش کشیده شده می بینند . خصوصا اینکه از چندین قرن گذشته به بعد دیگر شهر نیشابور نه تنها نتوانست پایتخت بشود ، بلکه مرکزیت خراسان را هم از دست داد و شهرهای توانمندتری که حرف های بیشتری برای گفتن داشتند ، به عنوان مراکزخراسان معرفی شدند .نظیر مشهد ، بجنورد ، بیرجند و ان شاءالله به زودی سبزوار و تربت حیدریه و کاشمر.
به همین خاطر است که نیشابوری ها اینقدر ازانتشار چنین مقاله ای در سایت کاشمری ها هراسیده اند و داغی سرد نشدنی بر دل آنها گذاشته شده است. این مقاله به خوبی آب پاکی را روی دست آنها ریخت.و به آنها گفت شما هرچه هستید برای خودتان هستید اما فعلا درخراسان شهرهای مناسب تر از نیشابور برای استان شدن هستند و شما نمی توانید با زور و تبلیغات ودرغ و تحریف دیگران را مجبور کنید برتری نداشته شما را بپذیرند.
همین باعث شده نیشابوری ها در حسرت تأیید شدن از جانب سبزواری ها و کاشمری ها و تربتی ها و دیگر شهرهای خراسان باشند. حسرتی که به نظر می رسد شایستگی برطرف شدنش را ندارند.
آیا این همه مبالغه گری نیشابوری ها در زمینه تاریخ سودی برایشان دارد؟
هرگز .
اگر افتخارات پوشالی تاریخی برای نیشابور سودی می داشت وآنها واقعا به ارزشمندی تاریخ و تمدن خود اعتقاد قلبی داشتند که یک مقاله ساده سایت کاشمری ها یک سال ونیم ذهن و روان آنها را به خود مشغول نمی کرد!
آنها اینقدر وقت نمی گذاشتند که به من وشمای سبزواری و کاشمری وتربتی ثابت کنند نیشابور شهر اصیل و ارزشمندی است.نیشابوریان خوب می دانند وضع نیشابور چه قدر خراب است.و می دانند ثبت سه یا حتی ده ها روز ملی در تقویم یا ثبت نام نیشابور درفلان سازمان جهانی دردی از دل مردم این شهر که نگران عقب ماندگی های شهرشان هستند دوا نمی کند. وآخر سر این من و شمای سبزواری وکاشمری وتربتی وخراسانی هستیم که باید نیشابور را مورد ارزیابی قرار دهیم ونمره این شهر را بدهیم.ومتأسفانه تا به حال نیشابوردرآزمون مقبولیت در خراسان نمره قبولی را کسب نکرده است.
نیشابور شهری بامردمان جنگ جو و ستیزه خو که به خاطرافتخارات نداشته خود با همه شهرهای خراسان دعوا می کنند و می خواهند به زور به همه بقبولانند که بهتر از دیگرانند.اما همه میدانند که نیشابوری ها بااین همه روحیه خودستایی واز خودمتشکری و غرور کاذب بدتر و پست تر از همه اند.
امروز تاریخ نیشابور برای نیشابور بتی شده که آنها بااین همه افراط ری حتی ممکن است کم کم دست از پرستش خدا بردارندو فقط تاریخشان را بپرستند.اما آیا ما سبزواری ها وکاشمری ها و تربتی ها و خراسانی های دیندار ومعتقد نباید تلاش کنیم این بت بی ارزش را بشکنیم . حالا دیگر موضوع فراتر از دعوای دوشهر همسایه است.حالا دیگر دین اسلام در داخل سرزمین های اسلامی جایی نزدیک به مشهدالرضاودارالمومنین سبزوار و دیار تاریخی ترشیز به خطر افتاده است. خطر بت پرست شدن نیشابوریان گذشته گرا.آن هم چه بتی ؟ تاریخ؟ ان هم چه تاریخی ؟ تاریخی سراسر ننگ و تجاوز وپایتختی زورگویان و ستمگران و سفاکان روزگار…
پس حالا باید به عنوان یک وظیفه اعتقادی به جهاد با جهل نشابوریان برویم وبه این قوم تاریخ پرست ، بفهمانیم درنظر خدای رحمان هیچ قومی بر هیچ قومی برتری ندارد مگر در تقوا و برای انسان ها هیچ نتیجه ای نیست جزآنچه برایش تلاش می کنند و نیشابور اگر هم به فرض محال در گذشته تاریخی پرافتخاری داشته است مفت چنگ مردمان همان روزگارش باد.اما امروزی های نیشابور چه؟ باز یاد آن ضرب المثل معروف می افتم که می گوید : گیرم پدر تو بوده فاضل ! از فضل پدر تو را چه حاصل؟
ببیند ای نشابوریان بی خرد و متعصب امروزی که خودتان با افکار و رفتار خودتان چه برسرشهرتان آورده اید که شهری که یک زمانی نویسندگان ومورخان با چه ادبیات نیکویی از این شهر یادمی کردند و حالا سایت ها و رسانه های محلی ومردم خراسان مجبورند چه قدر این شهر لجوج و عقب مانده و متوهم را سرزنش کنند و زیرسوال ببرند!!!
نیشابوری های عزیزکاش می فهمیدید (اگر می توانستید بفهمید) که افتخار واقعی یک شهر به این نیست که مثلا فلان کشوراجنبی 4تا شی تاریخی کشف شده در شهرتان را به نمایش بگذارد.به این هم نیست که ورق های مرده تقویم یک یا چند روز را به نام شهر شما ثبت کرده باشند . به این است که قلب و زبان و دست ودل مردم شهرهای همسایه تان به جای اینکه اینقدر از شما بدبگویند و بدبنویسندومقابلتان موضع بگیرند ، به نفع شما تعریف کنند و ذکرخیرتان را بکنند. چرا که گفته اند : مشک آن است که خود ببوید نه آنکه عطار بگوید…
اما شما نیشابوری های عزیز در سالهای اخیر با این همه غروربی جا و لجاجت و دعواگریهایتان فقط چهره ای منفور و ضعیف از شهر خود در نظر دیگر خراسانیان ساخته اید.
و نتیجه اینکارهایتان این است که حالا شما یک سال است که هی از خودتان تعریف میکنید و بقیه مردم هی شما را زیر سئوال می برند و مخاطبان سایت کاشمریها واقعا مانده اند این همه ادعای شما نیشابوری ها مبنی بر فرهنگ و فرهیختگی پس کجا باید نمود پیدا کند؟ شما که فقط دعوا می کنید و به افتخارات نداشته تان ، نسبت به دیگران فخر می فروشید. کدام فرهنگ؟
این ها همان چیزهایی است که درحافظه تاریخ ثبت می شود برای بعدی ها! همانطورکه شما الان فلان کتاب و فلان رسانه قدیمی را می خوانید و از وضع گذشته نیشابور با خبر می شوید ، فرزندان شما در آینده این جنگ لفظی چندین ماهه را می خوانند و پی می برند که شما یک روزی چه قدر بیهوده و به زور با توهمات غیرقابل پذیرش خودتلاش کردید کلاس نیشابور را بالا ببرید اما بقیه مردم خراسان درمقابل شما ایستادند و واقعیت را به توهم و آینده را به تاریخ نفروختند و همه عظمت و افتخارات تبلیغاتی نیشابور را در همان سینه تاریخ دفن کردند و ازمیان این همه توهم شما راه خود را به سمت آینده و به سمت توسعه مطلوب خود پیموند.همانطورکه اکثر این شهرها منتظر نایستاد اول نیشابورفرودگاه بسازد واول نیشابور دانشگاه علوم پزشکی تأسیس کند واول نیشابور بخش های تابعه اش را شهرستان کند و اول نیشابور … هیچ کدام هم اجازه نخواهند داد اول نیشابور استان شود. ومهمتر از آن اجازه نخواهند داد نیشابور به گزاف توهم برتری خود را بر دیگران ثابت کند و فخر بی جا بفروشد.
چرا که هر چه قدر که نیشابوری ها در توهم تاریخی بی ارزش خودشان غرق باشند مردم بقیه شهرها هنوز ارتباطشان را با دنیای واقعیت از دست نداده اند .
قطار حرکت به سمت آینده مرتبا در حال حرکت است و هرگز منتظرتاریخ نمی ماند و هرچه میگذرد فاصله آن با رویدادهای تاریخی گذشته دورتر میشود تا آنجا که فقط شبهی از تاریخ در ذهن ما خواهد ماند. پس بکوشید به جای غرق شدن در توهمات تاریخی آینده تان را بسازید…
امضا : وجدان خراسان
(با افتخار فرزند دارالمومنین سبزوار دیار سربداران شهر دانشوران بیدار …)
دوستان عزیز سبزواری جواب سوال ها رو لطف بفرمایید جواب سوال ها را بدهید سوال های ابتدایی که تاریخی نبود.
در واقع دوست عزیزی که از ورق مرده تقویم می گوید آیا میداند دوستان سبزواری چند سال به دنبال این هستند که یک روز از این ورق مرده را بدست آورند؟
وقتی بک شهر در سطح جهانی مطرح و شناخته شده باشد زمینه برای رشد آن فراهم می شود و فرودگاه هم در چنین شهری دیر یا زود ساخته می شود در واقع آوردن امکانات به شهر هایی که قابلیت ندارند به سختی صورت می گیرد و برای این شهر ها دستاورد بزرگی محسوب می شود مانند فرودگاه برای سبزوار یا
خط فرعی راه آهن!
لطفا عزیزان سبزواری مردم بزرگوار خراسان اعم از تربت حیدریه و کاشمر و … خود آنقدر بزرگوار و دارای تاریخ عظیم هستند که نیاز به وکیل و وصی آن هم از نوع عزیزان سبزواری ندارند و قضاوت عامه مردم خراسان نسبت به سبزوار همیشه همراه با قضاوتی منفی بوده است ،من همین جا از سایت کاشمری درخواست دارم در مورد سبزوار و نیشابور یک نظرسنجی قرار دهد .هرچند قیاس مع الفارق است چون شهر نیشابور و شهرهایی مانند تربت و کاشمر شهرهایی ملی هستن و با یک شهر منطقه ای متفاوت می باشد
آن چیز که مبرهن هست این است که نیشابور شاید به دلیل و بهانه نزدیکی با مشهد از لحاظ درمانی و دانشگاهی به رشد در حد نام خود نرسبده است ولی سوال اینجاست چرا سبزوار که تمام سرمایه مادی و انسانی خود را روی این زمینه گذاشته است با کمبود های شدید همان طور که در بالا ذکر شد مواجه هست؟
به نظر شما هم استانی های فرهیخته در فضای کشور ما آوردن صنایع مادر به یک شهر سخت است یا ارتقای فضا و امکانات علمی ؟زمانی که در دولت سازندگی اولویت شهرها مشخص شد نیشابور به عنوان یک شهر صنعتی مطرح و سبزوار با بعد دانشگاهی ،این مشخص است که نیشابور پس از اشباع صنعتی در سالهای اخیر به فکر توسعه دانشگاهی باشد که به مراتب آسان تر از آوردن صنایع مادر می باشد البته این صنایع و سرمایه گذاران باز هم در شهری سرمایه گذاری خواهند کرد که امکانات و پیش زمینه های آن را داشته باشند.
اما به هر حال سوال های بالا پاسخ داده نشد
در ضمن چند سوال دیگر
1-چرا سبزوار با این همه رشد،رشد جمعیت از نیشابور کمتر می باشد آیا عجیب نیست؟
2-چرا سبزوار با این همه رشد بالاترین نرخ بیکاری را دارد؟
در ابن مقاله چون در ابتدا سایت اسرار نامه سبزوار که سایتی جنگجو با نیشابور می باشد به آن به طرتز غیر منطقی پرداخته بود واکنش نیشابوریان را برانگیخته است و گرنه حرف ما نیشابور استان شدن هر سه شهر به طور همزمان و حتی کاشمر می باشد شما سبزواری ها از روی خودخواهی می خواهید به تنهایی استان شوید که این رویا را به گور خواهید برد بالواقع حق نیشابور ،تریت و سبزوار هست که استان شوند ولی راه شما سبزواری ها برای یک تازی مسدود است یا هرسه با هم استان می شود یا فقط تربت استان می شود! در مرام مردم خراسان یکه تازی مفهوم ندارد معنی واقعی اتحاد این است.
من در عجبم نیشابوری چه طور ما خراسانی ها باید این ادعای دوستان متوهم نیشابوری را بپذیریم که فرهنگ همیشه با نیشابور عجین است اما ، در حالی که می بینیم در مقابل انتشار یک مقاله یک صفحه ای کاملا محترمانه در سایت کاشمری ها نیشابوری ها یک سال و نیم دعوا و آشوب به پا کردند و کار را به فحش و هتاکی کشانیدند . اگر نیشابوری ها واقعا مردم با فرهنگی بودند آیا باید اینقدر بی ظرفیت می بودند که در مقابل یک مطلب تحلیلی و بیان فکر یک نویسنده خراسانی تا این اندازه موضع گیری کنند! نهایت این بود که نیشابوری ها پیام این مقاله را قبول نمی کردند و دیدگاه خود را در یک مقاله دیگر بیان می کردند نه اینکه اینطور جنگ و دعوا پایین مقاله دیگران راه بیاندازند این نهایت بی فرهنگی نیشابوری هاست که در دوران معاصر می بینیم.
یکی از نشانه های بی فرهنگی نیشابوری ها این است که به طور کل این مردم اصول و اخلاق کار رسانه ای را کلا نمی شناسند و رعایت نمی کنند
به طور مثال وقتی که این مقاله در سایت کاشمری ها منتشر شده است نیشابوری ها حق ندارند آن را تحریف کنند و چیزهایی را از آن کم یا به آن اضافه کنند و آن را در سایت های خود منتشر کنند این نهایت بی فرهنگی است
اما سایت های نیشابور اخیرا با حذف برخی قسمت های این مطلب که تحریف آشکار در دیدگاه نویسنده ابتدایی محسوب می شود به بازنشر مجدد آن پرداخته اند.
این نهایت بی فرهنگی است. چون اگر مقاله را قبول دارند باید کامل منتشر کنند و اگر قبول ندارند باید خودشان زحمت بکشند و یکی دیگر منتشر نمایند. البته این کارهای نیشابوری ها فایده ای برای آنان ندارد چون مقاله اصلی آنقدر در دو سایت اسرارنامه و کاشمری ها بازدید کننده داشته و ان شاالله بازدیدکننده هایش افزایش خواهند یافت که دیگر همه کسانی که به این موضوع علاقه داشته باشند خودشان با دیدگاه اصلی نویسنده آشنا می شوند.
اینجا فقط پی می بریم که قدرت تحلیل و استدلال نیشابوری ها خیلی پایین است و به طور کل در مقابل این مقاله به خصوص کم آورده و به بن بست گرفتار شده اند.
کیف می کنم از اینکه می بینم نیشابوری ها بالاخره فهمیدن هیچ کدوم از افتخارات تجملی که تا الان برای خودشون فرض می کردن ارزش و اهمیت نداره و مهم اینه که مردم خراسان اونا رو تأیید کنن و بپذیرن.
برای همینم هست که اینقدر در سایت کاشمری ها در پایین انتشار این مقاله یک نویسنده سبزواری که هیچ توهینی هم نکرده که اگر توهین آمیز بود سایت کاشمری ها منتشرش نمی کرد ، نیشابوری ها اینقدر نگران شدن و به قول دوستان ارکان تاریخ و فرهنگ خودشونو به لرزه در اومده دیدن.
واقعا هم سوال اینجاست اگر نیشابور اینقدر استعداد و توانمندی داره چرا
1- هنوز نتونسته حتی صاحب یک فرودگاه بشه
2- چرا نتونسته دانشگاه هایی معتبر و شناخته شده بسازه و بتونه در زمینه علمی و دانشگاهی با مشهد و سبزوار رقابت کنه
3- چرا دولت از ترس اینکه درگیری های شدید و خونریزی های گسترده در منطقه نیشابور برپا نشه بخش های وابسته به نیشابور رو شهرستان نکرده ؟
4- چرا نیشابور نتوسنته در خراسان کوچک شده امروزی برای مرکزیت یک استان کوچیک شایستگی های خودشو اثبات کنه و حالا مشهد و بیرجند و بجنورد از نیشابور جلو زدن و سبزوار و تربت حیدریه هم تقریبا مشخصه که استان های بعدی هستن و کاشمر و قوچان و تربت جام به مراتب برای استان شدن از نیشابور مناسب ترن؟
این ها سوالات مهمیه که نیشابوری ها هیچ وقت بهشون جواب ندادن. چون جوابی نداشتن. یقینا
دوستان خراسانی مراقب باشید نیشابوری ها که دستشون از امکانات واقعی توسعه ای خالیه دارن سعی می کنن با تبلیغات اغراق آمیز در مورد گذشته تاریخی ننگ آمیزخودشون تاریخ و فرهنگ شهرشونو طوری در نظر ما جلوه بدن که فکر کنیم نیشابور واقعا برتری خاصی نسبت به بقیه شهرهای خراسان داره اما اگر اینطور بود و این برتری برای نیشابور واقعیت داشت هیچ وقت این شهر از مرکزیت خراسان برکنار نمی شد و جاشو به مشهد و بجنورد و بیرجند و سبزوار و … نمی داد.
از اون گذشته به قول نظرات قبلی مگه قراره تاریخ نیشابور چه گلی به سر بقیه شهرهای خراسان بزنه؟
تازه مگه کاشمر و سبزوار و گناباد و تربت حیدریه و … بی تاریخ و بی فرهنگن؟
نه خیر . همه مناطق ایران اصیل و قدیمی و ارزشمندن و دلیل نمیشه که نیشابوری های متوهم اگر تاریخ و فرهنگ خودشونو دوست دارن دلیل نمیشه که بخوان سر بقیه مردم خراسان منت بگذارن
ضمنا در رابطه با استان شدن ملاک های خیلی زیادی باید در نظر گرفته بشه بحث تاریخی و فرهنگی فقط یکی از چندین ملاک هست. که الحمدالله در زمینه تاریخی و فرهنگی همه شهرهای خراسان تاریخ های خوبی دارن و نیشابوری ها نمی تونن با این سیاه بازی هاشون سر بقیه رو کلا بگذارن و شیره بمالن.
ضمنا استانی که تشکیل بشه مردم میخوان نیازهای امروزشون به بهترین شکل ممکن برطرف بشه و بتونن به سمت توسعه پایدار حرکت کنن.
نیشابور با وجود ضعف های اساسی که در حال حاضر داره عدم فرودگاه عدم توسعه دانشگاهی ، عدم شهرستان شدن بخش های تابعه ، افت جایگاه صنعتی ، عدم توسعه ورزشی و … اگر یک روزی استان بشه همه تلاشش مبنی بر این خواهد بود که عقب ماندگی های خودشو جبران کنه.اما شهرهای دیگه ای مثل سبزوار و تربت حیدریه و کاشمر و گناباد قبل از اون نیمی از راه رو رفتن و به اندازه نیشابور نیازمند نیستن.
وقتی خراسان رضوی مجددا تقسیم بشه قرار نیست بشینیم صبح تا شب کتاب تاریخی بخونیم. قراره برای توسعه آینده فکر کنیم و دونستن اینکه کدوم شهر کی پایتخت بوده و کی مرکز خراسان بوده دردی از دردهای امروزی ما دوا نمی کنه. البته برای اطلاعات عمومی خوبه.
پس مراقب تلاش های بچه گانه نیشابوری ها باشید اونا فقط میخوان با اغراق در زمینه مسائل تاریخی ضعف های واقعی امروزشونو در نظر ما بپوشونن
جالب است مدام انگ توهین به نیشابوریان داده میشود در حالی که در اکثر پیام های ارسالی از سوی دوستان سبزواری جملات توهین آمیزی به نیشابور شده است . اگر اسرار بر این است که توهین کردن خوب نیست که هر انسان عاقلی میداند پس چرا ارسال کننده های پیام رعایت ادب نمیکنند و دائم توهین هایی به مراتب بدتر به مردم نیشابور میکنند دوستان سبزواری اگر میخواهید اشتباه کسی را که منجر به اشتباهی برای خودتان شود همان بهتر که این کار را انجام ندهید چرا که رطب خورده را کی توان منع رطب کرد.
متاسفانه در سال های اخیرسایت های مختلف عده ای خود را وکیل مدافع مردم شهرها (به خصوص سبزوار و نیشابور)میدانند و آبروی یک شهر را با تفکر اشتباه خود به سخره گرفته اند، که امیدواریم هرچه سریعتربه خود بیایند ..
به هرحال هر دو شهر سبزوار و نیشابور دارای قابلیت و ضعف هایی هستند که باید برای نقاط ضعف تلاش داشته باشیم که به نقاط قوت تبدیل شوند امیدوارم همه شهرهای خراسان عزیز در جایگاه واقعی خود قرار گیرند.
از مدیر محترم سایت خواهشمندم آدرس Ipفرستنده های پیام را کنترل کنید تا یک نفر با اسامی مختلف پیام های گوناگون ارسال نکند..
دیدم بعضی نیشابوری ها که کمتر در توهم تاریخ غرق هستند و کمی تمایل دارند که واقعیت های فعلی شهرهای خراسان را هم در نظر بگیرند ، در نظرات قبلی به بعضی ملاک های مهمتر برای استان شدن اشاره کرده اند از جمله بحث جمعیت را پیش کشیده اند.
اما نیشابوری ها در مورد جمعیت دارن خیلی خوش خیالی می کنن
1- در حال حاضر بر اساس سرشماری سال 90 جمعیت خود شهر نیشابور با خود شهر سبزوار کمتر از 9 هزارنفر تفاوت داره. که عملا مساوی محسوب میشن.
2- جمعیت شهرهای مرکز استان مهم هست ولی جمعیت استان مهمتره. جمعیت نیشابور در زمینه استانی که بخواد تشکیل بده از جمعیت استان سبزوار کمتره.چون شهرستان های اقماری نداره و با جایی هم همرز نیست که بگیم از این طرف و از اون طرف شاید بتونه مناطقی رو به خودش الحاق کنه که جمعیتش افزایش پیدا کنه.
3- در رتبه بندی اهمیت ملاک های جمعیت و دوری از مرکز استان ، ملاک دوری از مرکز استان فعلی برای استان شدن یک شهر در آینده مهمتره.
نمونه واضح این موضوع کرجه . کرج سالهاست جمعیت بالای یک میلیون نفر داره و یکی از کلان شهرهای کشور محسوب میشه و فرودگاه هم داره به اسم فرودگاه پیام و منطقه ویژه اقتصادی پیام.
اما تازه سه سال پیش تونست استان بشه . ولی شهر قزوین با اینکه جمعیتش خیلی کمتر از کرج بود ، نزدیک بیست ساله استان شده چون از تهران دورتر بود و عدالت سیاسی و اداری حکم می کرد برای پرهیز از تمرکزگرایی مناطق دورتر از مراکز استان سریعتر استان بشن چون شهرهای نزدیک به مرکز استان مشکلات کمتری دارن.
در نتیجه با مشاهده وضعیت کرج و قزوین در می یابیم که نیشابور حالا حالا ها با این یک ذره و نیم ذره افزایش جمعیتش نسبت به سبزوار نمی تونه ادعا کنه شایستگی استان شدنو داره.
3- نمونه بعدی سمنانه. در استان سمنان شهر سمنان مرکز شده با اینکه جمعیت سمنان از جمعیت شاهرود خیلی کمتره. و حتی سمنان نسبت به شاهرود کویری تر هم هست. اما نه کوهستانی بودن و نه جمعیت زیاد داشتن شاهرود ملاک استان شدن این شهر نبود و سمنان بنا به مجموعه ملاک ها برای ا ستان شدن مناسبتر بود.
چه رسد به اینکه تفاوت جمعیت نیشابور با سبزوار خیلی کمه.
و اگر فرض بگیریم نیشابور با همین نرخ رشد جمعیت در سال های آینده هم جمعیتش افزایش پیدا کنه باز ده ها سال طول می کشه تا حداقل به جمعیت یک میلیون نفر برسه. تازه رشد جمعیت سبزوار و بقیه شهرها هم در این مدت متوقف نمیشه.و از اون گذشته امکانات توسعه ای جدیدی که در سبزوار ایجاد شده و نیشابور فاقدشون هست (دانشگاه های جدید ، شهرستان های تازه تأسیس با حوزه های اداری مستقل ، فرودگاه ، سرمایه گزاری های کلان ورزشی که به جذب جمعیت جوان به سبزوار منجر میشه ، منطقه ویژه اقتصادی و …) باعث میشه نرخ رشد جمعیت منطقه سبزوار در چند سال آینده از نیشابور بیشتر بشه.
من در این نظر توهینی نکردم . فقط دیدگاه خودموو بیان کردم. امیدوارم نیشابوری ها هم دیگه رویه این یک سال و نیم گذشته شونو کنار بگذارن و اگر این قدر ادعای با فرهنگ بودن می کنن در عمل نشون و یک جواب منطقی بدن چون با شعاردادن کسی با فرهنگ نمیشه.
هرچند به غیر از یک هم استانی عزیز کسی به طور منطقی جواب سوال ها حتی به طور سطحی ندادند لذا من به چند سوال یک دوست هم استانی متعصب سبزوارب پاسخ می دهم
یکی از ملاک های یک شهر برای استان شدن امنیت شغلی و اجتماعی می باشد رشد جمعیت اگر کم شود با توجه به این نرخ موالید تقریبا ثابت است نشان از مهاجرت دارد آمار سال 90 سبزوار کاهش نرخ رشد و افزایش مهاجرت را نشان می دهد این چه معنی می دهد؟
در واقع این بدان معنی است که سبزوار در تامین امنیت شغلی و اجتماعی و به تبع آن کار برای جوانان ضعیف عمل کرده است حال آنکه با توجه به وجود دانشگاه که سبزواریان به این امر می بالند اگر نمود واقعی داشت قطعا باید تاثیر واقعی بر اشتغال و امنیت شغلی حتی در زمینه دانشگاهی می داشت و با وجود دانشجو که در شهر سبزوار می باشد اگر واقعا سبزوار زمینه کافی داشت باید بعضی از این دانشجویان پس از پایان تحصیل در سبزوار می ماندند که این باعث رشد جمعیت میشد که متاسفانه این امر هم اتفاق نیفتاده است واقعا چرا؟
حال آنکه با توجه به اینکه اگر دانشگاه های نیشابور بیش تر توسعه یابد،واگر دانشجویان با توجه به اشتغالی که در این شهر هست در این شهر اقامت کنند قطعا رشد جمغیت نیشابور همان طور که می بینید بیش تر نیز خواهد شد و در واقع این امر یعنی رشد جمعیت فاکتور مهمی برای قابلیت و زیرساخت های یک شهر می باشد.
همان طور که مستحضرید فرودگاه سبزوار به دلیل نبود ایستگاه راه آهن در این شهر توسط بخش خصوصی و نه دولت ساخته شده است لذا در نیشابور به دلیل بر خورداری 70 ساله از راه آهن و نزدیک تر بودن به فرودگاه بین اللمللی مشهد این نیاز کمتر احساس شده بود کما اینکه در شهر مقدس قم نیز با جمیع شایستگی ها که قطعا باید خیلی زودتر داری فرودگاه میشد به دلیل نزدیکی به تهران تازه عملیات اجرایی آن آغاز شده است جالب است بدانید چندی از مراکز استان مانند شهرکرد و یاسوج پس از ارتقا دارای فرودگاه شدند و جالب تر اینکه قزوین با توجه به مرکز استان بودن هنوز فرودگاه عملیاتی ندارند پس با توجه به این زمینه حالا چه بخش خصوصی و چه دولتی دیر یا زود چه بعد از مرکزیت و چه قبل از آن به ساخت فرودگاه اقدام خواهند کرد که قطعا این زمان به 70یا 80 سال انتظار شهر عزیز سبزوار برای داشتن ایستگاه فرعی راه آهن نخواهد رسید.
در مطلب قبلی ذکر شد که نیشابور در طی این سال ها به دلیل تمرکز بر روی صنایع و صنایع مادر به امر دانشگاهی کمتر توجه کرده بود که اکنون پس از توفیق در این امر به امر دانشگاهی روی آورده است جالب است بدانید بجنورد از لحاظ دانشگاهی از سبزوار ضعیف تر است ولی به دلیل داشتن صنایع برای استان شدن دارای مزیت بیشتری بود،دوستان باید بپذیریم برای دولت استانی بهتر می باشد که تشکیل آن بار مالی کتری داشته باشد .کمبود نیشابور یک فرودگاه است نزدیک 20 میلیارد هزینه ساخت در بر دارد ولی بار مالی سبزوار علاوه بر ساخت راه آهن با هزینه زیاد و بستر ساز و ساخت صنایع و حتی صنایع کوچک و ایجاد اشتغال میلیاردها میلیارد هزینه برای دولت دارد تازه اگر بستر و زمینه مهیا باشد.
در زمینه ارتقای بخش ها به شهرستان درست است که در گیری در بخش زبرخان باعث تاخیر شده است لذا این از منظری به نفع منطقه شد چون زبرخانی که قرار بود به یک شهرستان تبدیل شود اکنون به دو شهرستان تبدیل خواهد شد و این افزایش به نفع نیشابور است .ارتقای بخش میان جللگه و سرولایت هم به دلیل بخش زبرخان به تاخیر افتاده که در هر حال این تاخیر واقعا از هر لحاظ به نفع نیشابور می باشد.
شایستگی ها نیشابور علی رغم احترامی که برای سبزوار قائلم نیاز به اثبات به این شهر ندارد و قطعا مردم شهرهای بزرگ و تاریخی خراسان نظیر مشهد ، تربت و کاشمر،قوچان و….این توانایی را به عنوان یک خراسانی قبول دارند کما اینکه نیشابوریان نیز از توانمندی و تاریخ گهربار این شهرستان ها به عنوان یک هم استانی خرسند می شوند و به آن احترام می گذارند و این رسم شهرها و مردمان بزرگ است .در واقع باید نوع نگاه یک جانبه ای که در برخی هم استانی های سبزواری به وجود آمده عوض شود که همه را مانند خود نبینند و از پیشرفت دیگران ناخرسند بشوند.
هرچند دوستان نیشابوری ادعا می کنند همه شرایط استان شدن را دارند اما در عمل با نگاهی به نظرات این دوستان در می یابیم که جز ادعا ، در حقیقت اکثر ملاک های توسعه یافتگی در نیشابور بسیار ضعیف است.
نیشابوریان فقط به ملاک توسعه صنعتی متکی هستند آن هم که می بینیم صنعت نیشابور در چند سال گذشته عملا از رشدی برخوردار نبوده و بعد از توقف سرمایه گذاری های دولتی در بخش صنعت به موجب اصل چهل و چهار قانون اساسی دیگر هیچ واحد صنعتی مهمی در نزدیکی نیشابور شکل نگرفت.
اما در عوض از انجایی که سبزوار و تعدادی دیگر از شهرهای خراسان از جمله تربت حیدریه در زمینه رشد و توسعه علمی و دانشگاهی که زیرساخت اساسی همه انواع پیشرفت هاست به خوبی عمل کرده اند در همین چند سال اخیر شاهد شکل گیری صنایعی بزرگ در نزدیکی این شهرها هستیم. به عنوان مثال فولاد تربت حیدریه و فولاد سبزوار جزء هشت طرح بزرگ فولاد کشور هستند که هر یک پیشرفت های خوبی داشته اند.
ضمنا در سبزوار صنایع بزرگ دیگری در حال شکل گیری است که هرچند به دلیل نوسانات شدید ارزی و مشکلات اقتصادی کشور فعلا روندی کند دارند اما به قوت خود باقی هستند و دیر و زود دارد اما سوخت و سوز ندارد.
لذا به راحتی قابل پیش بینی است که رشد ناچیزی که جمعیت نیشابور در چندسال اخیر بعد از بهره برداری از آخرین پروژه های بزرگ صنعتی با سرمایه دولت پیدا کرد ، به زودی متوقف خواهد شد. زیرا دیگر سرمایه گذاری های صنعتی کلان در نیشابور متوقف شده و حالا می بینیم که شهرهای تربت حیدریه و چناران همین الان گوی سبقت در زمینه توسعه صنعتی را از نیشابور ربوده اند و سبزوار نیز فاصله بسیار کمی با نیشابور دارد.
از طرفی دیگر از آنجا که صنایعی که نیشابوری ها متعلق به خود معرفی می کنند عمدتا متعلق به مشهد هستند نظیر ایران خودرو و از اساس هیچ ربطی به نیشابور ندارند و یا اگر هم در حوزه سیاسی نیشابور قرار گرفته باشند به لحاظ مالکیت صنعتی متعلق به کل خراسان هستند و دفتر مرکزیشان در مشهد مستقر است نظیر فولاد خراسان ، دولت ها نیشابور را به لحاظ صنعتی وابسته کامل و به نوعی طفیلی وجود مشهد می دانند و جدا شدن این شهرستان از مشهد را به این زودی ها محال می دانند.
سبزوار شاید در حال حاضر فقط در زمینه صنعتی از نیشابور کمی عقب تر باشد اما از بقیه جهات چه طور؟
بیش از یک دهه است که سبزوار از نعمت فرودگاه برخوردار است و نیشابور هرگز نتوانسته دولت ها را توجیه کند که در نیشابور هم فرودگاه بسازند خود مردم نیشابور هم توان سرمایه گذاری در چنین پروژه ای را ندارند.و عقده چندین ساله ای به خاطر نداشتن فرودگاه روی دل مردم نیشابور ایجاد شده و تا همیشه باقی خواهد ماند.
راه آهن سبزوار در حال احداث است هرچند فاصله 45 کیلومتری سبزوار تا راه آهن سلطان آباد چندان هم زیاد محسوب نمی شود و گویی هیچ گاه سبزوار فاقد راه آهن نبوده است.
بزرگترین ورزشگاه شهرستان های خراسان بعد از مشهد در سبزوار در حال احداث است . ورزشگاه 15 هزارنفری سربداران . که در نیشابور به صورت همزمان یک ورزشگاه تنها 5 هزارنفری در حال احداث است . و به طور کل در نیشابور خبری از تیم های مدال آور و قهرمانی های پی در پی ورزشی در رشته های مختلف وجود ندارد.
به لحاظ توسعه دانشگاهی اگر نگاهی به دفترچه های انتخاب رشته دانشگاهی سال 92 بیاندازید در هر سه مقطع کارشناسی ، کارشناسی ارشد و دکترا رتبه سبزوار را چندین مرتبه جلوتر از نیشابور می بینید.
به لحاظ صنعتی چنان که توضیح داده شد خیز بلند شهرستان های تربت حیدریه ، چناران ، زبرخان ، جوین و سبزوار ، جایگاه صنعتی نیشابور را شدیدا به خطر انداخته و این شهر را همین حالا در مقام های سوم و چهارم صنعتی استان قرار می دهد.
اما اگر همه این توانمندی های ثابت شده سبزوار را نادیده بگیریم ، مهمترین ملاکی که دولت ها به ویژه دولت تدبیر دکتر روحانی می باید در نظر بگیرد بحث تلاش برای تمرکز زدایی و توسعه همه جانبه همه مناطق کشور است. با این نگاه به هیچ وجه عادلانه نیست که نیشابور شهری در فاصله نزدیک به مشهد دومین کلان شهر توسعه یافته و برخوردار کشور ، مرکز استان شود تا یک بار دیگر یک سری کامل دیگر از همه امکانات سیاسی و اداری در نزدیکی مشهد شکل بگیرد و شهرها و مناطق دیگری نظیر سبزوار و کاشمر و تربت حیدریه و … با فاصله های خیلی بیشتر تا مشهد سرشان بی کلاه بماند.
تازه گیرم همه ادعاهای توسعه یافتگی نیشابور در زمینه صنعتی را قبول کنیم و بپذیریم که نرخ بیکاری به دلیل صنعتی بودن در نیشابور بسیار کم است پس دولت برای چه باید در این منطقه استانی جدید تأسیس کند وقتی نیازی به این کار نیست؟!
نیشابور بابت امکانات فرودگاهی و دانشگاهی و ورزشی که به سبزوار و مشهد وابسته است و دیگر توجیهی ندارد که مثلا با وجود فرودگاه های مشهد و سبزوار یا دانشگاه های مشهد و سبزوار با این نرخ روبه کاهش دانشجویان کشور فرودگاه و دانشگاه های جدیدی درنیشابور احداث شود. بیکاری هم که در نیشابور نیست. پس دولت باید سبزوار و تربت و کاشمر و گناباد را مرکز استان کند که هم زیرساخت های استان شدن را دارند و هم نیازهای استان شدن را.
راستی یک نکته دیگر :
نیشابوری هاکه اینقدر به ملاک صنعتی بودن شهرشان به عنوان ملاک مهمی برای استان شدن تأکید می کنند یادشان باشد در سال 83 که بجنورد و بیرجند مرکز استان شدند هیچ کدام به لحاظ صنعتی به اندازه نیشابور نبودند. چون نیشابور آن زمان به طور قاطع دومین قطب صنعتی خراسان محسوب می شد. اما بازهم چون بیرجند و بجنورد از سایر ملاک های مهم برای استان شدن برخوردار بودند از جمله به لحاظ دانشگاهی قطب های مهم دانشگاهی شرق و شمال شرق کشور محسوب می شدند و از فرودگاه نیز برخوردار بودند ، به مرکزیت استان ارتقاء یافتند.
در حال حاضر نیز بعد از گذشت حدود یک دهه از استان شدن بیرجند و بجنورد نیشابور هنوز نتوانسته نقاط ضعف اساسی خود را جبران کند. نیشابور هنوز به لحاظ دانشگاهی حرفی برای گفتن ندارد و در دفترچه های کنکور کشور در ردیف های بعد از سبزوار و تربت حیدریه و گناباد قرار دارد.
همچنین آرزوی ساخت فرودگاه در شهر نیشابور برای همیشه منتفی شده است. چون وجود فرودگاه در شهرهای سبزوار ، کاشمر و تربت حیدریه و مشهد در اطراف نیشابور توجیه ساخت فرودگاه اختصاصی نیشابور را برای همیشه از بین برده است. و نیشابور باید در این زمینه همیشه وابسته شهرهای اطراف خود به ویژه مشهد باشد.
هر چند نیشابوری ها خیلی به ملاک وجود راه آهن در نظراتشان تأکید می کنند اما حقیقت اینجاست که راه آهن هم ضرورت اساسی استان شدن یک شهر نیست.
چنانکه بازهم در سال 83 که بجنورد و بیرجند استان شدند هیچ کدام از راه آهن برخوردار نبودند اماهر دو فرودگاه داشتند.
ضمنا بجنورد هنوز هم راه آهن نداردو خیلی از مراکز استان در کشور هنوز از راه آهن برخوردار نیستند اما همه فرودگاه دارند. حتی قم در فاصله 70 کلیومتری فرودگاه بین المللی امام خمینی اقدام به تأسیس یک فرودگاه بین المللی مخصوص خود کرد که نزدیک به مراحل افتتاح است.
لذا برخورداری 50 ساله نیشابور از راه آهن فایده چندانی به حال این شهر ندارد چون به خصوص سبزوار هم در حال احداث راه آهن خود است و این پروژه که ردیف بودجه دولتی هم گرفته و عملیات آن آغاز شده بالاخره با همه فراز و فرودها به زودی افتتاح می شود اما فرودگاه نیشابور که حتی هنوز کار مطالعه آن هم آغاز نشده دیگر به طور کامل بعید است که به تصویب برسد.
با عرض سلام و وقت بخیر حضور همه دست اندرکاران و خوانندگان و مخاطبان «پایگاه اطلاع‌رسانی کاشمر» و همچنین عرض خسته نباشید حضور مدیران و متولیان این سایت ارزشمند و خدمتگزار.
مطالب و نظرات عزیزان را که می خواندم، مطلبی به نظرم رسید که با اجازه، خدمتتان عرض مینمایم:
بعضی از هماستانی های ما در غرب استان، تلاش میکنند به یک آرزوی چندین ساله خود جامه عمل پوشند و در راستای آن هم واقعا دارند تلاش میکنند. اما با خواندن این قبیل متن‌هاو نظرات که اخیراً نمونه آن در سایتهای زیادی نیز دیده میشود، گاهی اوقات، آدم دوست دارد از هماستانی و وابستگی حتی جغرافیایی با این قبیل انگشت‌شمار افراد، طفره برود. هر چند باید گفت که حوزه پرافتخار فرهنگی خراسان بزرگ، چنان شکوهمند و گسترده و پربار است که با این قبیل نامهربانی‌های ناآگاهانه به هیچ وجه خدشه دار نمیشود و افتخار همه ما خراسانی بودن ماست. و وجود این قبیل افراد انگشت‌شمار در یک نقطه خاص، تعارض خود را باسرشت و فطرت اصیل خراسانی، به سادگی نشان میدهد. پس حساب اینان از خراسان و گاهوراه فرهنگ ایرانی و زبان و ادب پارسی جداست.
به نظر من، هدف آدم، هر قدر هم برایش ارزش داشته باشد نباید برای رسیدن به آن، به دیگران توهین کند. جوانمردی این را تجویز نمیکند که بین دیگران اختلاف ایجاد کنی تا خودت به جایی بررسی. این اخلاقی نیست که با دروغ و تحریف واقعیت‌ها و سعی در کوچک نشان دادن دیگران سعی کنی به اهداف خودت برسی. خیلی بی معرفتی است که فقط به فکر خودت باشی و با بعضی ترفندها سعی کنی با تفرقه انداختن بین دیگران (دیگر شهرهای استان) برای خودت یارکشی کنی تااز این راه به منافع خودت برسی.
به نظر بنده، با توجه به نظراتی که در اینجا مطرح شده است. به فرض فراهم بودن تمام شرایط در حد ایده آل برای مرکز استان شدن شهر « س »، چنین به نظر میرسد که یک زیرساخت اساسی و حیاتی و بسیار بسیار مهم هنوز در این شهر فراهم نیست و آن هم یک زیرساخت فکری که «برای بزرگی کردن و سروری کردن باید منش بزرگی و سروری دانست» و گرنه سرنوشت کسی که میخواهد بدون داشتن پشتوانه فرهنگی و فکری، بزرگی و سروری، مرکزیت و ریاست کند چیزی به جز روش و منش و سرنوشت عبدالرزاق باشتینی در حکومت سربداران نخواهد بود.
فکر میکنم حداقل در فرهنگ و کشور ما، اخلاق و تفکر درست، جایگاه بالا و ارزشی دارد و مردم اخلاق‌گرای ما، به افراد متخلق و دارای پیشینه فرهنگی درست، به مراتب بیشتر دل میدهند زیرا میدانند که به بداخلاق، قدرت هم اگر داده شود چه بلایی بر سر خود و دیگران خواهد آورد!!! پس، حرکات و رفتارهایی مثل «لبخند ساختگی و ایجاد کردن احساس تفاهم مصنوعی» (آن هم در صورتی که دلش برای چیز دیگری می‌طپد) و «سیاست چماق و هویچ» و همچنین «تفرقه بینداز و حکومت کن»، «خوار دانستن نقاط قوت دیگران»، «ناهمخوانی آنچه در عمل انجام میشود با حرفهای شیرینی که بر زبان جاری میشود» خیلی نخ‌نماست. اینها حرکاتی است که آدم را به یاد رفتارهای و منش امیران قرن هشتم هجری می‌اندازد شاید بد نباشد این عزیزان، زندگی عبدالرزاق باشتینی و وجیه الدین مسعود باشتینی و خواجه علی موید سبزواری را مروری کنند تا مگر عبرتی شود که، قدرت منهای اخلاق، مساوی با ریاکاری، قهقرا و ظلم و سیه‌رویی و از دادن فرصت‌ها و تباه کردن سرنوشت یک ملت است.
با تشکر و آروزی موفقیت‌های روزافزون برای همه دوستان و عزیان.
جناب باجلانی چرا شما از جواب دادن به سئوالات منطقی که سبزواری ها می پرسند طفره می روید؟
در این نظر آخر شما فقط کلی گویی کرده اید.
طبق روحیه سبزوار هراسی و سبزوار ستیزی معمول نیشابوری ها در آخرین نظر خود اتهاماتی را به سبزواری ها وارد کرده اید که اصلا نه قابل اثبات است و نه منحصر به فرد سبزوار و همه آنچه شما گفتید برای نیشابور هم مصداق دارد.
پس لطفا اگر کم آورده اید رک و راست بگویید از جواب دادن به سبزواری ها عاجز مانده اید.
همانطور که در طول این یک سال و نیم گذشته عاجز بوده اید و هنوز با وجود همه تلاش هایی که کرده اید ، نتوانسته اید مردم خراسان را نسبت به این موضوع که نیشابور شایستگی استان شدن را دارد قانع کنید و عمده تلاش هایتان برای بزرگنمایی و اغراق در زمینه مسائل تاریخی صرف شده است که فایده ای ندارد. چون حالا همه مردم خراسان می دانند دلیل اینهمه تاریخی گری نیشابوری ها خالی بودن دست این شهر از امکانات توسعه ای حقیقی در دوره کنونی است.
پس مجددا این سوال ها را مطرح می کنم مگر این بار نیشابوری های عزیز با خود روراست تر باشند و به جای سفسطه گری و کلی گویی جواب دقیق و درست بدهند
1- نیشابور که به لحاظ توسعه دانشگاهی و علمی در رتبه پایین تری از شهرهای سبزوار و تربت حیدریه و گناباد قرار دارد چه طور مدعی پرجمداری فرهنگی در خراسان است و ادعای استان شدن درد؟
2- نیشابور که از مهمترین زیرساخت توسعه اقتصادی یعنی فرودگاه محروم است چگونه ادعای مرکز استان شدن می کند. هم اکنون در کشور همه مراکز استان ها دارای فرودگاه هستند اما بسیاری از مراکز استان هنوز راه آهن ندارند.
3- یکی از شاخص های توسعه یافتگی شهرها میزان فعالیت های ورزشی و وجود زیرساخت های مناسب در این زمینه است. سبزوار علاوه بر سرمایه گذاری های کلان موسسه ثامن الحجج در امر کشتی ، هندبال و والیبال این شهرستان در چندسال اخیر که به موفقیت های ارزنده ای منجر شده است در حال احداث بزرگترین ورزشگاه شهرستان خراسان بعد از مشهد می باشد. نیشابور در زمینه ورزشی کجای کار قرار دارد؟
4- خیز بلند صنعتی شهرستان های خراسان از جمله تربت حیدریه ، چناران ، زبرخان ، جوین ، و سبزوار در سال های اخیر صنعت نیشابور را که در گذشته نقطه قوت مهم این شهر محسوب می شد زیر سایه قرار داده است. سوای آنکه حالا دیگر همه شهرهای خراسان دارای شهرک صنعتی و چند کارگاه وکارخانه کوچک و بزرگ صنعتی هستند
5- عدم وجود شهرستان های اقماری در اطراف نیشابور که حتی اگر این شهرستان به زودی موفق شود زبرخان را به دو شهرستان جداگانه ارتقاء دهد بازهم به لحاظ تعداد شهرستان های اقماری از سبزوار و تربت حیدریه کمتر است.
6- محاصره بودن نیشابور در میان شهرستان های بزرگ و مدعی استان شدن در خراسان. از غرب سبزوار از جنوب کاشمر و تربت حیدریه. از شرق هم که نیشابور منتهی به مشهد ست و از شمال هم کوه های صعب العبور بینالود راه حوزه جغرافیایی استان احتمالی نیشابور را برای پیشروی بیشتر به بالا سد می کنند.پس نداشتن موقعیت استراتژیک و محصور بودن در میان خراسان دلیل دیگری برای ناتوانی نیشابور در امر استان شدن است.
7- وظیفه دولت ها مبنی بر تمرکز زدایی و جلوگیری از تجمیع همه امکانات سیاسی و اداری در چندنقطه نزدیک به یکدیگر و رهاشدن بقیه مناطق به حال خود. این موضوع باعث می شود نزدیکی زیاد نیشابور به مشهد مانع از استان شدن این شهر باشد. خصوصا اینکه شهرهای هم اندازه یا حتی بزرگتر و با اهمیت تری نظیر سبزوارو تربت حیدریه در نقاط دورتر از مشهد وجود دارند. نگاه به تجربه دیر استان شدن کلان شهر کرج به خوبی این موضوع را به ما ثابت می کند
8- عدم محسوب شدن پیشینه تاریخی و فرهنگی نیشابور به عنوان ملاکی مهم برای استان شدن. زیرا وقتی نیشابور در استانی مانند خراسان و در مقابل شهرها و مناطقی تاریخی نظیر دارالمومنین سبزوار دیار سربداران ، کاشمر دیار ترشیز و شهر سرو بهشتی خراسان و تربت حیدریه دیار قطب الدین حیدر و گناباد شهر قدیمی ترین قنات جهان حرف از تاریخ و تمدن می زند در واقع دارد زیره به کرمان می برد. هر چند هر یک از شهرهای نیشابور و سبزوار و کاشمر و گناباد و تربت حیدریه تاریخ منحصر به فرد خود را دارند و مثلا هیچ گاه کاشمر پایتخت سلسله سلجوقیان و طاهریان نبوده است ، اما در عوض نیشابور هم هیچ گاه پایتخت نهضت سربداران اولین حکومت ملی مذهبی شیعه دوازده امامی در ایران نبوده .و هیچ گاه قنات 2500 ساله زیبا و تاریخی ای در نیشابور کشف نشده. این ها همه نشان از آن دارد که اغراق و افراط نیشابوریان در بیان تاریخ خود و افتخار کردن به آن فقط برای سیراب کردن حس ناسیونالیستی خود نیشابوری ها کافی است و مردم شهرهای کهن خراسان با این حجم گسترده از تاریخ و فرهنگ غنی که خودشان دارند هرگز نیشابور را شهری مقدم تر از خود نمی بینند. چه بسا در طول تاریخ هم نیشابور همیشه مرکز نبوده و بعضی دوره ها که این شهر در مقابل هجوم دشمنان و بیگانگان تسلیم می شده است ، به ویرانه ای کامل تبدیل می شده که تا مدت ها به عنوان روستا و ولایتی از سبزوار یا دیگر مناطق مطرح بوده است.
9- ثبت نام نیشابور در بعضی سازمان های جهانی یا نمایش آثار تاریخی نیشابور در موزه های مختلف در واقع ارزشی بیشتر از یک کار کوچک و کم خرج نمادین ندارد. زیرا عملا می بینیم که همه این افتخارات تجملی نتوانسته طوری اعتماد به نفس و عزت نفس نیشابوریان را بالا ببرد که مجبور نشوند در مقابل یک مقاله یک صفحه ای در سایت کاشمری ها یک سال و نیم به بحث و جدال بپردازند.
راستی اگر مردم یک شهر واقعا آن قدر افتخارات تاریخی و فرهنگی ثابت شده و زیادی داشته باشند لزومی می بینند که در مقابل یک مقاله یک صفحه ای از یک نویسنده سبزواری که هیچ توهینی هم به نیشابور نکرده ، اینقدر دعوا کنند و جبهه بگیرند؟
این رفتار نیشابوری ها نشان می دهد که آنان بسیار نیازمند آن هستند که ما مردم خراسان آن ها را مورد تأیید و پذیرش قرار دهیم.
اما نیشابوری ها باید این موضوع را درک کنند که برای بزرگ بودن و سروری کردن ، کشف چند اثر تاریخی و قدمتی طولانی مهم نیست. مهم داشتن درک انسانی و رفتار دوستانه و عدم خودخواهی و خودستایی است. و دریک کلام مهم انسان بودن است.
اگرنه مثل روند یک سال گذشته نیشابوری ها دائم مجبور می شوند خودشان از خودشان تعریف کنند و بقیه مردم خراسان هم درمقابل آنها جبهه بگیرند و ردشان کنند.
10 – تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل……..
به طور کل به هم استانی های نیشابوری توصیه می کنم حالا که یک سال و نیمه دارن تلاش می کنن تا این مقاله یک نویسنده سبزواری در سایت کاشمری ها رو رد کنن و هنوز موفق نشدن ، این بار با خودشون روراست تر باشن و محتوای کاملا منطقی و درست این مقاله رو بپذیرن چون حرف حساب جواب نداره ، اگر هم این مقاله برای نیشابوری ها خیلی گرون تموم شده و اونها نیاز دارن حتما تأیید و نمره قبولی رو از دست مردم سبزوار و کاشمر و بقیه شهرهای خراسان دریافت کنن پس اقلا به یک مقاله منطقی جواب منطقی بدن.و سعی کنن پاسخی منطقی برای این نقاط ضعف اساسی نیشابور پیدا کنن :
1- نداشتن فرودگاه
2- نداشتن دانشگاه های معتبر و با سابقه ملی
3- نداشتن زیرساخت های مناسب ورزشی
4- نداشتن شهرستان های اقماری
5- نداشتن برتری خاصی در تاریخ و فرهنگ نیشابور نسبت به دیر مناطق کهن و اصیل خراسان نظیر سبزوار و کاشمر و گناباد و تربت حیدریه و …
6- نداشتن جمعیت کافی
7- نداشتن مرز مشترک با نواحی خارج از استان خراسان رضوی
8- افت جایگاه صنعتی نیشابور و زیر سایه قرار گرفتن صنعت این شهر در مقابل رشد سریع صنعتی شهرهای چناران تربت حیدریه ، زبرخان و جوین و حتی سبزوار
بسیاری ازبزرگان فرهنگی و سیاسی کشور تا کنون در رابطه باعظمت تاریخی و فرهنگی دارالمومنین سبزوار دیار سربداران سخن گفته اند. آنقدر که همه تلاش های عده ای اندک در یک نقطه خاص جغرافیایی خراسان شهر “ن” که همیشه خود را در رقابت با سبزوار خود را بسیار ناچیز و کوچک دیده اند ، توان آن را ندارند که پیشینه غنی سبزوار این مادرشهر فرهنگی خراسان را انکار کنند .
از جمله افراد بی شماری که عاشقانه سبزوار را وصف کرده اند و در مقابل عظمت این کهن بوم تاریخ ساز و تمدن پرور خراسان سر تعظیم فرود آورده اند ، سید محمد حسینی وزیر وقت فرهنگ و ارشاد اسلامی ایران است . وی در نطقی پرشور در خصوص عظمت دارالمومنین سبزوار که انعکاسی گسترده در رسانه های ملی کشور پیدا کرده ، چنین گفته است :
“سبزوار شایسته اعتلاست و سبزواریان را این خواسته بوته ابتلاست. این قوم سربدار به تاریخ‌گذاری اگر کنند از میان سران سر بر کنند که جوهر آن را به گواهی تاریخ دارند و حلاج‌وار در عرصه معرفت حامل دارند!”
منبع :
http://isna.ir/fa/news/91071710949/%D9%85%D8%AA%D9%86-%D8%B3%D8%AE%D9%86%D8%B1%D8%A7%D9%86%D9%8A-%D9%88%D8%B2%D9%8A%D8%B1-%D8%A7%D8%B1%D8%B4%D8%A7%D8%AF-%D8%AF%D8%B1-%D9%86%DA%A9%D9%88%D8%AF%D8%A7%D8%B4%D8%AA-%D8%AD%D9%85%DB%8C%D8%AF-%D8%B3%D8%A8%D8%B2%D9%88%D8%A7%D8%B1%DB%8C
سخنان دکتر علی لاریجانی رئیس دوره های هشتم و نهم مجلس شورای اسلامی در توصیف عظمت فرهنگی و تاریخی دارالمومنین سبزوار :
“دیار پرافتخار سربداران، شهرستان قهرمان سبزوار همواره عرصه عزت ومردانگی بوده است و برگ زرینی از تاریخ پرنشیب و فراز ایران و بی‌تردید فرازهای افتخار آمیز حماسه‌های مردمی آن بر اریکه فرهنگ و حماسه آفرینی پرشورش، با حضور اندیشمندان، عارفان و فرهیختگان بزرگی که در آن تربیت یافته‌اند و بر تارک سپهر اندیشه عارفانه ادب و عرفان ایران رخ تابنده و این جلوه‌گر شده است.”
منبع :
http://www.tabnak.ir/fa/news/277451/%D9%BE%DB%8C%D8%A7%D9%85-%D8%B1%D8%A6%DB%8C%D8%B3-%D9%85%D8%AC%D9%84%D8%B3-%D8%A8%D9%87-%D9%87%D9%85%D8%A7%DB%8C%D8%B4-%D9%86%DA%A9%D9%88%D8%AF%D8%A7%D8%B4%D8%AA-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D8%AF-%D8%AD%D9%85%DB%8C%D8%AF-%D8%B3%D8%A8%D8%B2%D9%88%D8%A7%D8%B1%DB%8C
استاد حمید سبزواری شاعر آرمانگرای انقلاب شهر زادگاهش دیار سربداران را در یک مصاحبه ادبی با نشریات کشور چنین معرفی می کند :
“سبزوار شهری تاریخی و کهن است.این شهر از قدیم الایام مرکز تشیع بوده است.مشهور است که دو خانواده شیعی به سبزوار آمدند و مردم آنجا را شیعه کردند.یکی از آن دو خانواده،خانواده«قنبر»غلام حضرت علی علیه السلام بوده است.در تاریخ بیهق،اسامی بسیاری از محلهها و کوچههای قدیم سبزوار آمده است.اسم بعضی از محلهها و کوچهها هنوز هم هست،مثل کوچه «سروستان»یا«قدمگاه»،بعضی از جاها هم بواسطه خیابان کشی و گسترش شهر از بین رفته است.در زمان رضا شاه سعی فراوانی شد که بافت قدیمی شهر،مساجد،بازار و آثار تاریخی آنجا را خراب کنند.سبزوار در گذشته حمامها،بازار و تیمچههای عجیبی داشت.رضا شاه مدارس علمیه قدیم را خراب کرد،حتی آثار امامزادهای را به کلی در سبزوار نابود کردند!سر در مسجد جامع سبزوار را که واقعا سردری تماشایی بود برداشتند و جزو خیابان کردند.چند حمام بزرگ با ستونهای بزرگ را ویران کردند.مدارس قدیم،مثل مدرسه خان،مدرسه حاج ملا هادی سبزواری و مدرسه کهنه را خراب کردند.سبزوار نسبت به مشهد کوچک بود اما اقتصاد خراسان از آنجا بود. همان طور که از نامش پیداست،سبزوار در گذشته بسیار سبز و خرم بوده،قناتهایی با ارتفاع سه متر آب داشته و کشاورزی پر رونقی داشته است. جنگلهای اطراف شهر به واسطه ندانم کاریها و توسعه شهر از بین رفته،اینها همه باعث شده که دیگر آب به زمین ننشیند و به صورت سیل هدر برود.
خبرنگار کیهان فرهنگی:به نظر میرسد در دوران پهلوی سیاست دوگانه و تبعیض آمیزی نسبت به آثار تاریخی اسلامی و آثار باستانی غیر اسلامی اعمال میشد و گذشته گرایی آنها تنها متوجه آثار قبل از اسلام بود!
استاد سبزواری:در مورد سبزوار حساسیت بیشتر بود،چون بهر حال در گذشته،آنجا مرکز تشیع بود.»(منبع : کیهان فرهنگی / 1381 / شماره 191 / صفحه 6 و 7)
قیام سربداران در پس کوچههای تاریخ ایران
در زمان حکومت ایلخانان، قرن 8 هجری قمری در تاریخ ایران، قیام سربداران در منطقه سبزوار به وقوع پیوست که بعدها «سربداران» نام گرفت.
به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، منطقه خراسان، در این زمان فردی به نام عبدالرزاق باشتینی از درگیرهایی که در کرمان به وقوع پیوسته بود، شنید که حاکم وقت باشتین به شراب و شاهد و ساقی دستور داده بنابراین به باشتین آمد و پسران حمزه به نام حسن و حسین که در این خصوص ایلچیان را کشته بودند، پیوست، اما نام سربدار به این جهت به این سلسه داده‌اند که پسران حمزه پس از کشتن ایچلی‌ها از خانه بیرون آمده و گفتند که «اگر سر به دار دهیم، تن به خفت و خواری نمی‌دهیم»، بنابراین بعدها نام این قیام به سربداران مشهور شد.
در حکومت سربداران که از سال 738 ـ 788 هجری به طول انجامید، مجموعا 10 نفر به حکومت رسیدند که اولین حاکم این سلسه عبدالرزاق باشتینی و آخرین حاکم آن خواجه علی موید سربدار بوده است که به سبب اینکه آخرین حاکم این سلسه به مدت 22 سال حکومت کرده، بناهای زیادی در دوره حکومت او ساخته شده که برخی مسجد جامع و مصلی کهن سبزوار را به دوران حکومت این حاکم نسبت میدهند.
طبق کتاب ورود و خروج سربداران ، 4 نوع سکه در زمان این حکومت در سبزوار ضرب شده که یکی مخصوص اهل تسنن، مربوط به شیعه، مربوط به فرقه‌های مختلف و خاص شیعه بوده است.
وجه تمایز سکه‌های اهل تسنن و شیعه به خاطر اسامی ذکر شده در آنها بوده، به طوری که در سکه‌های شیعه اسامی دوازده امام آمده است.
مسوول پژوهشی حوزه میراث فرهنگی اداره میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری سبزوار ضمن تاکید بر ضرورت ثبت قیام سربداران در فهرست آثار ملی به عنوان آغازگر یک حرکت فرهنگی در گفتوگو با ایسنا افزود: تاثیر ثبت این رخداد از لحاظ فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی بر شهر و شهرستان سبزوار اجتناب ناپذیر است.
محمد عبدالله زاده ثانی با اشاره به پراکندگی جغرافیایی این قیام از روستای باشتین، فریومد، نیشابور و طوس حتی گیلان و مازنداران همچنین جنوب کرمان ، گفت: معتقدم با گستردگی جغرافیایی این قیام، مدیریتی در سطح کلان جهت پشتیبانی کردن برای ثبت آن لازم است.
وی با بیان اینکه معتقدم باید کارگروهی جهت ثبت این رخداد در سبزوار تشکیل شود، ادامه داد: شروع این رخداد تاریخی در روستای باشتین سبزوار بوده اما گستره حکومت سربداران فراتر از فضای سیاسی شهرستان است که تشکیل کارگروه مذکور ضروری است.
وی در خصوص اقدامات انجام شده جهت ثبت این قیام به ثبت مسجد جامع و مصلی تاریخی به عنوان ابنیه‌های به جامانده از این دوره، در فهرست آثار ملی ایران پرداخت و اظهار کرد: در این بناها اقدامات مرمتی نیز انجام شده به طوری که چندین بار مسجد جامع شهرستان مرمت شده است.
باستان شناس اداره میراث فرهنگی و گردشگری سبزوار با بیان اینکه مصلی تاریخی به عنوان باغ ایرانی مشجر و طراحی شده است، بیان کرد: مرمت اساسی این بنا انجام شده و به زودی در اختیار بازدید عموم قرار می گیرد.
وی بنای امامزاده چشام را از دیگر آثار به جامانده از دوره سربداران دانست و به در حال انجام بودن اقدامات مرمتی در این بنا اشاره کرد و گفت: این اثر نیز در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده است.
وی دو کلاته عشرت آباد و خواجه علی نادر سربدار را دو اثر مربوط به دوره سربداران برشمرد و تصریح کرد: این دو کلاته در روستای سنگ سفید شهرستان واقع شده که بقایای آن از بین رفته اما به عنوان محوطه تاریخی مطرح است.
عبدالله زاده ثانی به کشف سکه سربداران در محل مصلی تاریخی این شهرستان پرداخت و مونتاژ کردن این سکه و تقدیم به مهمانان شهرستان به عنوان هدیه را از دیگر اقدامات انجام شده در راستای ثبت این رخداد تاریخی عنوان کرد.
وی ساخت 7 پیکره از رهبران این قیام و نصب در میدان سربداران شهرستان همچنین چاپ سالنامه سربداران در 3000 نسخه را در سال 87 از دیگر اقدامات انجام شده در راستای ثبت این رخداد ذکر کرد.
وی گفت: مرمت ابنیه، مونتاژ کردن سکه، ساخت 7 پیکر و چاپ سالنامه همگی در جهت ثبت این قیام موثر است.
وی با اشاره به کتابهایی که در خصوص این قیام نوشته شده است، ادامه داد: در حال تکمیل اسناد و مدارک جهت ثبت این رخداد تاریخی هستیم، به طوریکه اقدامات مذکور و کتابها ارائه شده، اما کافی نیست.
مسوول پژوهشی حوزه میراث فرهنگی اداره میراث فرهنگی ، صنایع دستی و گردشگری سبزوار درخصوص پیش بینی ثبت این قیام گفت: در صورت مطالبه شورای فرهنگ عمومی این شهرستان، در کارگروه گردشگری مطرح و اقدامات ثبتی آن انجام میشود.
وی خاطرنشان کرد: پس از ثبت، این رخداد نیازمند مدیریت درسطح کلان است.
وی در ادامه پیشنهاد تبدیل کاروانسرای ریوند به موزه سربداران و فضای اطراف آن به عنوان سایت باز جهت به تصویر کشیدن این قیام و درگیری‌های آن را داد.
وی بیان کرد: با توجه به اینکه روستای باشتین به عنوان خاستگاه اصلی این قیام درمجاورت دو جاده تهران ـ مشهد و جاده ترانزیتی آسیای میانه قرار گرفته این اقدامات میتواند برای شهرستان بسیار موثر بوده و گام موثری نیز در جهت معرفی و شناسایی این قیام باشد.
وی با اظهار اینکه ایجاد موزه و سایت باز علاوه بر ارائه قابلیتهای فرهنگی و ایجاد فضای فرهنگی میتواند برای شهرستان درآمدزایی داشته باشد، عنوان کرد: این امر باید خواسته و مطالبه تمام شهرستان از جمله مدیریت سبزوار و نمایندگان مردم آن قرار گیرد.
عبدالله زاده ثانی خاطرنشان کرد: با تغییر کاربری کاروانسرای ریوند به عنوان بنای به جامانده از دوره صفویه به موزه سربداران، این بنا نیز به عنوان یکی از کاروانسراهای مهم سبزوار نجات می‌یابد.
وی تصریح کرد: معتقدم علی رغم کارهای انجام شده، کارهای به زمین مانده فراوانی نیز وجود دارد.
وی همچنین به دوره سربداران به عنوان سومین دوره از دوران اسلامی که ضرب سکه در این شهرستان انجام شده، پرداخت و افزود: نباید از این دوره که در تاریخ ایران، استان خراسان همچنین سبزوار حائز اهمیت بوده، غفلت کرد.
وی به پیشینه سبزوار اشاره و اضافه کرد: مهرهایی موسوم به مهرهای «مروی بلخی» از دوران پیش از اسلام در سبزوار به دست آمده که نشان دهنده حاکیمت سیاسی این خطه است.
باستان شناس اداره میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری سبزوار به مطالعات پروفسور «هنری پل فرانکفورت» در سال 1386 اشاره و خاطرنشان کرد: طبق اذعان این محقق، در هزاره سوم قبل از میلاد در سبزوار فرهنگی به ترکمنستان، افغانستان، عراق، هند، پاکستان و ایران مرکزی منتقل شده است.
وی تصریح کرد: سبزوار درهزار سوم قبل از میلاد مرکز فرهنگ بوده است.
وی با عنوان اینکه حکومت شیعی در ایران با حکومت سربداران رقم می خورد، بیان کرد : بقایای به جا مانده نشان دهنده این است که حکومت شیعه در ایران قبل از صفویه و آن هم با سربداران آغاز شده است.
عبدالله زاده ثانی با اشاره به چهار دوره ضرب سکه در دوران اسلامی در سبزوار همچنین وجود آتشکده آذربرزین مهر از زمان ساسانیان افزود: در تاریخ سبزوار 5 دوره مذکور از اهمیت بالایی برخوردار است.
منبع :
http://isna.ir/fa/print/91051408324/%D9%82%D9%8A%D8%A7%D9%85-%D8%B3%D8%B1%D8%A8%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%D9%BE%D8%B3-%DA%A9%D9%88%DA%86%D9%87-%D9%87%D8%A7%D9%8A-%D8%AA%D8%A7%D8%B1%D9%8A%D8%AE-%D8%A7%D9%8A%D8%B1%D8%A7%D9%86
نهضت سربداران سبزوار که به تشکیل اولین حکومت شیعه دوازده امامی در ایران منجر شد ، در کنار همه ارزش ها و اثرگذاری های مذهبی ، سیاسی و اجتماعی که از خود برجای گذاشت ، در عرصه هنر ، فرهنگ و ادبیات نیز به صورت ناخودآگاه و غیرعامدانه توانست ، برای بسیاری از هنرنمندان ایرانی منبع الهام خلق برخی آثار باشد و مهمتر آنکه سربداران در عرصه هنر و ادبیات فارسی به نمادی از غیرتمندی و آزادگی ایرانیان تبدیل شد و بدین ترتیب اثرگذاری عمیق و همه جانبه خود را بر جان جامعه ایرانی به اثبات رسانید.
لازم به ذکر است تا به حال در نتیجه پژوهش های انجام گرفته ، اثرگذاری سیاسی و مذهبی سربداران بر دیگر جنبش های مردمی ایران ، برای اهل فن ثابت شده است . به طوری که اینک همه می دانند که تا مدت ها بعد از ظهور و بروز نهضت سربداران به پایتختی دارالمومنین سبزوار ، در بسیاری دیگر از مناطق ایران بزرگ آن روزها نیز ، قیام هایی مردمی علیه هجوم بیگانگان شکل گرفت که به قیام سربداران معروف شدند و یا در پس هر اسمی که داشتند ، عملاً آرمان های سربداران خراسان را دنبال می کردند و از آن جمله می توان به سربداران سمرقند ، سربداران کرمان وقیام مرعشیان مازندران … اشاره کرد.
اما شاید تا کنون کمتر پژوهشی در زمینه تأثیر سربداران بر عرصه ادبیات ، فرهنگ و هنر ایران اسلامی انجام گرفته باشد ، البته این نکته نیز غیر قابل انکار است که از آنجایی که بیشتر عمر حکومت 50 ساله سربداران در مبارزه با دشمنان خارجی و حفظ و حراست از قلمرو سرزمینی ، سپری شد ، و نیز از آنجایی که اصولا حکومت سربداران یک گفتمان دینی و انقلابی داشت که از همین رو سبک و منش آن با حکومت های تجمل گرا و کاخ نشین چون غزنویان تفاوت بسیار داشت ، امیران سربداری چندان فرصت نیافتند و البته شاید نخواستند که به اموری مانند شعر و شاعری یا دیگر هنرهای زمان خود بپردازند.
اما ، حرکت ایدئولوژیک سربداران به گونه ای بود که در نهایت توانست تأثیرات خاص خود را بر جریان شعر و ادبیات فارسی و حتی شاخه های جدیدتر هنر از جمله سینما و تلویزیون بر جای گذاشت.
تأثیری که حتی تا به امروز ادامه دارد.
در همین رابطه باید به ساخت اولین سریال تاریخی صدا و سیمای ایران بعد از وقوع انقلاب اسلامی اشاره کرد که به موضوع شرح قیام سربداران در باشتین و سبزوار علیه تجاوز بیگانگان پرداخت و به یکی از فاخرترین آثار تلویزیونی ایران تبدیل شد که در بحبوحه جنگ تحمیلی عراق علیه ایران به جهت ترویج روحیه وطن دوستی و دلاوری مردم ایران ، از شبکه یک سیما پخش شد و مخاطبان زیادی را جمع کرد و تا به امروز هم هنوز مورد تحسین منتقدان قرار دارد.
در زمینه سریال سربداران و ارزش های هنری آن سخن بسیار است . یک نمونه از اظهار نظرات قابل توجه را در این رابطه در ادامه منتشر می کنیم :
سریال سربداران؛ آغاز هویت یابی تلویزیون ایران بعد از انقلاب
سریال ماندگار «سربداران» که اخیرا از شبکه آی‌فیلم پخش شد، جزو اولین سریال‌های فاخر و عظیم تلویزیون بعد از پیروزی انقلاب اسلامی است و از این جهت میتواند به عنوان یک مبدأ در تاریخ تلویزیون جمهوری اسلامی به حساب آید.
ساخته شدن سربداران را میتوان هویت‌یابی تلویزیون جمهوری اسلامی بعد از فروکش کردن هیجانات سالهای اول انقلاب دانست، گونه تاریخی با سربداران خیلی زود جزو استراتژی‌های اصلی صداوسیما قرار گرفت و بعد از گذشت سه دهه در تلویزیون با آثاری چون مختارنامه ادامه پیدا کرد. در دوره‌های مختلف مدیریت در صداوسیما با گرایش‌های گوناگون، هر ده سال یکبار سریالی در حد و اندازه سربداران و با نگاهی به تاریخ اسلام و شیعه ساخته شده است.
سریال سربداران که ساخت آن در سال 1363 آغاز شد، روایتی شیعی ـ ایرانی از مقاومت در برابر مغولان است؛ نمایش ظریف و دیدنی عنصر ملیت و مذهب در برابر دشمن. از سوی دیگر تم و درونمایه اصلی سریال سربداران را میتوان ملهم از سه گانه تئوریک مشهور «زر و زور و تزویر» دانست و این اتفاقی نبود، چون سازنده آن، محمدعلی نجفی نیز از شاگردان دکتر علی شریعتی است که اصلیت خراسانی دارد و قیام سربداران هم البته در خراسان شکل گرفته است.
http://p30shops.net/uploads/13900708936_1140_714.jpg
قیام سربداران در مقابل هجوم مغولان با رهبری شیخ خلیفه و شیخ حسن جوری شکل گرفت، همانطور که انقلاب اسلامی 1357 نیز با رهبری روحانیت به پیروزی رسید، از این جهت بازخوانی و مرور یک قیام مردمی با رهبری روحانیت در برابر اشغالگران در سالهای اول انقلاب در رسانه ملی معنایی دیگر نیز می‌یافت و بیشتر به چشم می‌آمد. نکته دیگر این است که سریال سربداران در اوج جنگ تحمیلی عراق علیه ایران ساخته شد و طبعا در آن مقطع، تبلیغ روحیه ایستادگی و وطن دوستی و مقابله با ظالم و متجاوز به دلایل ماندگاری آن در خاطره مردم افزوده است. وجود رگه‌هایی از «فرهنگ انتظار» و «ظهور» در سریال سربداران که گاهی خط اصلی داستان سریال میشود، مولفه دیگری از جذابیت‌های سربداران است که مردم برای اولین بار آن را در قاب رسمی تلویزیون دیدند.
نکته‌ای که در مورد سربداران کمتر گفته شده این است که در کنار کارگردان اصلی (محمدعلی نجفی) دو نام در گروه کارگردانی سربداران دیده میشود، نام‌هایی که آن سالها مشهور نبودند ولی به مرور تبدیل به کارگردانان موفق سینمای ایران شدند؛ علی ژکان و اصغر هاشمی.افسانه بایگان هم بعد از نقش‌آفرینی در سربداران در قامت «ترکان خاتون» به سینمای ایران راه یافت و ستاره دهه 60 سینمای ایران شد.
نکته دیگر در سربداران که میتوان به آن پرداخت، دیالوگ‌های این سربداران است، دیالوگ‌های درخشان و ماندگاری که بسیاری از کلیشه‌های آن سالها را شکست. شخصیت‌های منفی در سربداران ـ در راس آنان قاضی شارع ـ پیچیده بودند، سخنانشان قابل تامل بود و برخلاف ضد قهرمانان دهه 60 قهقهه نمی‌زدند و علنا شراب خواری نمی‌کردند. مثلا به یاد بیاورید دیالوگ علی نصیریان، بازیگر نقش قاضی‌شارع را بعد از سکانس به دار زدن 15 نفری که مدعی شده بودند شیخ خلیفه هستند که گفت: «یا شیخ در میان این بردار شدگان هست یا نیست. اگر هست که مرده است و اگر نیست دیگر شیخ نیست که 15 تن را فدیه خود کرد!»
در این میان نباید از نقش مرحوم کیهان رهگذار که نویسنده فیلمنامه سربداران و ابوعلی سیناست غافل شد، محققی که تاریخ را می‌کاوید و تبدیل به دیالوگ‌های زیبا و دراماتیک میکرد و البته خیلی زود در سال 1372 درگذشت. نکته طنزآمیزی که میتوان در سریال سربداران به آن اشاره کرد، سهولتی بود که برای نمایش چهره مغولان برای سازندگان وجود داشت، در آن سالها به دلیل جنگ داخلی افغانستان موج عجیب مهاجرت و فرار افاغنه به ایران آغاز شده بود و سازندگان سربداران برای نمایش مغولان دستشان باز بود، حتی گفته میشود گروه سازنده برای انتخاب بازیگران نقش‌های مغولی، به اردوگاه‌های اسکان افاغنه نیز سر زده و از آنها استفاده کرده بودند. شاید اغراق نباشد اگر بگوییم یکی از دلایل ایجاد چهره منفی از افاغنه در سالهای بعد، نقش‌آفرینی آنان در سریال سربداران در نقش متجاوزان و اشغالگران ایران بود.
جام جم
معاون وزیر علوم تحقیقات و فناوری به موفقیت های دانشگاه حکیم سبزواری اشاره کرد و گفت : آنچه من از پیشرفت های این دانشگاه مشاهده کردم ، فراتر از حد انتظار بود.
وی افزود : شاید تا چند سال قبل نام این دانشگاه چندان در کشور مطرح نبود اما امروز دانشگاه حکیم سبزواری به یک دانشگاه با تراز ملی و با رشته های متفاوت و اساتید و دانشجویان توانمند تبدیل شده است.
مهدی نژاد نوری ادامه داد : یکی از دلایل موفقیت دانشگاه حکیم سبزواری این است که تعدادی از اساتید جوان این دانشگاه که بعضی از آنها بسیار جوان هستند ، توانسته اند به درجه استاد تمامی نائل شوند و این یک افتخار بزرگ است.
وی بیان کرد : در بسیاری از شهرها اساتید دانشگاه ها دائماً برای پیمودن مسیر پیشرفت تقاضا دارند که از شهرستان ها به تهران منتقل شوند ، اما اینکه شماری از اساتید دانشگاه حکیم سبزواری در همین جا به درجه استاد تمامی رسیده اند جای تبریک و تقدیر دارد.
وی همچنین اظهار داشت : با توجه به اینکه این منطقه از توانمندی های طبیعی و انسانی بالایی برخوردار است ، در آینده نزدیک شاهد شکوفایی بیش از پیش دانشگاه حکیم سبزواری خواهیم بود.
ایرنا
دانشگاه تکنولوژی حضرت زینب(س) در سبزوار راه اندازی می شود
کدخبر : 80658707(3313422)
تاریخ مخابره : ۱۳۹۲/۰۲/۲۵
زمان مخابره : ۱۵:۵۰
سرویس خبر : فرهنگی- سایر-
سبزوار- نماینده مردم سبزوار ، جوین ، جغتای ، خوشاب و داورزن در مجلس شورای اسلامی گفت :مجوز راه اندازی دانشگاه تکنولوژی حضرت زینب (س) در سبزوار اخذ شده است.
دکتر محمد رضا محسنی ثانی روز چهارشنبه در گفت و گو با خبرنگاران اظهار کرد:پس از چندین ماه پیگیری ، در هفته جاری از طرف وزارت علوم تحقیقات و فناوری، مجوز قطعی تأسیس دانشگاه تکنولوژی حضرت زینب در سبزوار صادر شد و دکتر جواد حدادنیا طی حکمی از سوی وزیر علوم به عنوان مسوول راه اندازی این دانشگاه انتخاب شد.
این عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی افزود : دانشگاه تکنولوژی حضرت زینب (س) یک دانشگاه تک جنسیتی ویژه بانوان است و فعالیت آن در زمینه رشته های فنی خواهد بود.
محسنی ثانی گفت : تأسیس دانشکده دولتی علوم قرآنی ، گرفتن امتیاز حوزه برگزاری کنکور سراسری دکترا ، راه اندازی مجتمع مراکز تحقیقاتی و معاونت تحقیقات و فنآوری در دانشگاه علوم پزشکی در سال های اخیر در این شهرستان تحقق یافته است .
وی آغاز به ساخت و تکمیل برخی از ساختمان های پردیس دانشگاه علوم پزشکی ، ایجاد چند دانشکده جدید در دانشگاه حکیم سبزواری ، راه اندازی پردیس دانشگاه حکیم سبزواری و … هم از دستاوردهای دانشگاهی سبزوار در چندسال اخیر بوده است .
وی اظهار کرد : همه این دستاوردها با تلاش و همدلی نمایندگان و مسوولان ارشد و دست اندرکاران دانشگاه های شهرستان تحقق یافته است.
وی در پایان گفت: سبزوار قطب دانشگاهی شرق کشور است و در حال حاضر بیشترین تعداد دانشگاه ها و دانشجویان شهرستان های خراسان رضوی بعد از مشهد مقدس در سبزوار وجود دارد.
منبع :
http://mashhad.irna.ir/html/1392/13920225/80658707.htm
دانشگاه تکنولوژی حضرت زینب (س)سبزوار به دانشگاه فناوریهای نوین تبدیل شد
کدخبر : 80767496(3465123)
تاریخ مخابره : ۱۳۹۲/۰۵/۱۷
زمان مخابره : ۱۴:۰۰
سرویس خبر : فرهنگی- سایر-
سبزوار- سرپرست دانشگاه فناوریهای نوین سبزوار گفت:با پیگیریهای مسوولان این شهرستان، دانشگاه تکنولوژی حضرت زینب (س) سبزوار به دانشگاه فناوریهای نوین تبدیل شد.
دکتر جواد حداد نیا روز پنج شنبه در گفتگوی اختصاصی با خبرنگار ایرنا افزود:در دفترچه کنکور سراسری امسال نیز دانشگاه فناوریهای نوین سبزوار با این نام دانشجو می پذیرد.
وی ضمن قدردانی از تمامی دست اندرکاران ایجاد این دانشگاه به ویژه امام جمعه، فرماندار و نمایندگان سبزوار در مجلس شورای اسلامی افزود :دانشگاه فناوریهای نوین به عنوان دانشگاه دولتی در سبزوار ایجاد شده و ۱۰۰ هکتار از اراضی این شهرستان در اختیار این دانشگاه قرار گرفته است.
سرپرست دانشگاه فناوریهای نوین سبزوار با اشاره به پیگیری رشته ها و تخصص های نوین کشور در دانشگاه فناوریهای نوین سبزوار گفت:این دانشگاه در شش رشته، گرایش در دوره های روزانه و شبانه از ابتدای مهرماه شروع به کار می کند.
حداد نیا این رشته ها را شامل رشته علوم مهندسی با چهار گرایش فیزیک مهندسی، ریاضی مهندسی، مهندسی زیست محیطی و مهندسی محاسباتی عنوان کرد و گفت:علاوه بر آن این دانشگاه در رشته های مهندسی صنایع و مهندسی فناوری اطلاعات هم دانشجو می پذیرد.
وی با اشاره به اینکه چهار گرایش یاد شده علوم مهندسی جزء جدیدترین رشته های دانشگاهی کشور است که اخیرا به تصویب شورای گسترش آموزش عالی رسیده افزود:هم اکنون این رشته فقط در دانشگاه تهران و دانشگاه فناوریهای نوین سبزوار پذیرش می شود.
او گفت:هم اکنون دانشکده فنی و مهندسی این دانشگاه با موافقت قطعی شورای گسترش ایجاد شده و دانشکده های انرژیهای نو و محیط زیست و دانشکده زیست فناوری در حال پیگیری و اخذ مجوزهای لازم است.
سبزوار مهد ورزش باستانی و پهلوانی ایران است
سبزوار بدون تردید پیشتاز و از آغازگران ورزش پهلوانی و زورخانه‌ای در ایران بوده است و پهلوانانش در تغییر مسیر تاریخی و فرهنگی کشور همواره از جلوداران و تاثیرگذارترین‌ها بوده‌اند.
رئیس هیئت ورزشهای پهلوانی و زورخانه‌ای سبزوار به خیزش مردمی پهلوان عبدالرزاق و برادرانش در ناحیه بیهق و سبزوار کنونی در حرکت انقلابی سربداران اشاره کرد و افزود: در آن دوره بر اساس اسنادی که به رؤیت و تایید کارشناسان رسیده است، ورزش زورخانه‌ای و گود آن نه تنها از قداست و ویژگی‌های خاص برخوردار بوده بلکه در شکل‌گیری حرکت‌های مختلف نقشی غیرقابل انکار داشته است.
نقیب‌زاده خاطر نشان کرد: روایت‌های زیادی درباره ارتفاع کم سر در ورودی زورخانه‌ها نقل شده است که این امر چندان از واقعیت برخوردار نیست چرا که پژوهش کارشناسان در آثار تاریخی سبزوار نشان داده است این ورزش با توجه به مخالفت آشکار مغولان در پناهگاه‌های خاص که باید از چشم ماموران دور بماند، انجام میشد.
وی گفت: ورودی‌های زورخانه تاریخی سبزوار که از دوره ایلخانی به‌جا مانده است حاکی از آن است که ورزشکاران با زحمت زیاد باید از ورودی‌هایی با ارتفاع ناچیز وارد زورخانه شوند، بدین ترتیب این نیز از ویژگی‌های بارز سبزوار به عنوان مهد ورزش باستانی ایران باید مد نظر قرار گیرد.
عضو کمیته ارزشیابی مرشدان استان و فدراسیون یادآور شد: طی صد سال گذشته نیز این شهرستان، زادگاه و محل معرفی استعدادهای بسیار درخشانی در مرشدپروری بوده است و اخیراً حضور 10 مرشد در میان 28 مرشد راه یافته به مرحله نهایی چهارمین جشنواره مرشدان برتر کشور از این شهر، گواه این ادعا است.
سبزوار سرآمد پرورش مرشدان کشور است
سبزوارما: رئیس هیات پهلوانی و زورخانه ای سبزوار از فعالیت ۴۵ مرشد در این شهرستان خبر داد و گفت : سبزوار در پرورش مرشدان در کشور سرآمد است .
به گزارش سبزوارما،استاد سید حسن نقیب زاده در گفت و گو با ایرنا افزود: در حال حاضر ۱۰ باستانی کار نیز در حال گذراندن دوره های لازم هستند تا به جمع مرشدان سبزوار بپیوندند.
وی با اشاره به کسب مقام اول کشوری مرشدان سبزواری در سال گذشته و نیز افتخاراتی که مرشدان این شهرستان در مسابقات و جشنواره های مختلف کسب کرده اند، گفت : سبزوار مهد مرشدان کشور است.
وی همچنین اظهار داشت : در حال حاضر ۰۰ باستانی کار در رده های سنی نونهالان تا بزرگسالان در هفت زورخانه سبزوار ورزش می کنند.
استاد نقیب زاده با قدرانی از رییس هیات مدیره و مدیرعامل موسسه مالی و اعتباری ثامن الحجج (ع) به عنوان اسپانسر گفت : در حال حاضر با حمایت های این موسسه در همه زورخانه های سبزوار آموزش رایگان به علاقمندان ارایه می شود.
رییس هیات پهلوانی و زورخانه ای سبزوار اظهار داشت : در رقابت های لیگ برتر کشور در ورزش زورخانه ای تیم ثامن الحجج (ع) متشکل از ۱۰ ورزشکار که چهار نفر آنان سبزواری است در رقابت ها شرکت می کند.
وی با اظهار اینکه رقابت های لیگ با شرکت ۱۰ تیم به صورت رفت و برگشت انجام می شود ،افزود : تیم ثامن الحجج سبزوار اولین مسابقه خود را در ۱۴ شهریورماه برگزار می کند.
وی همچنین از اهدا حدود هزار متر زمین در توحید شهر توسط شورای اسلامی سبزوار به هیات باستانی این شهرستان برای احداث زورخانه خبر داد و گفت : این زورخانه در روز ولادت امام رضا (ع) کلنگ زنی می شود.
رییس هیات پهلوانی و زورخانه ای سبزوار ادامه داد : با بهره برداری از این زورخانه ، سبزوار برای میزبانی مسابقات کشوری آماده می شود .
منبع:
http://sabzevarema.com/show_news.php?c=5556
تاریخ ارسال خبر: ۱۹ مهر ۱۳۹۱ کد خبر: ۲۴۹۱۱۲۲۵۰
سبزوار شهری تاریخی با هویت اصیل فرهنگی است.
سبزوار- یکی از شاعران برجسته کشور گفت: سبزوار شهری تاریخی با هویت اصیل فرهنگی است و در واقع این شهر به عنوان یکی از ریشه های فرهنگی خراسان محسوب می شود. دکتر قادر دلاورنژاد که به سبزوار سفر کرده است روز چهارشنبه گفت: جلوه های فرهنگی متعددی در شهر سبزوار مشاهده می شود که نمونه هایی از آن را می توان در رواج روحیه شعر دوستی و ادبیات پروری در میان مردم این شهر جستجو کرد. وی اظهارداشت: وجود شعرا و نویسندگانی چون استاد حمید سبزواری، ابوالفضل بیهقی، دکتر علی شریعتی، ملاحسین واعظ کاشفی و. . . که از خاک سبزوار به عرصه گسترده ادبیات فارسی تقدیم شده اند همه نشانه هایی از آماده بودن بسترهای لازم در این شهر برای حمایت موثر از مقوله فرهنگ، هنر و ادبیات فارسی است. سردبیر ماهنامه ‘پنجره فرهنگ’ در بخش دیگری از این گفتگو اظهار داشت: بجز توانمندی سبزوار در عرصه شعر و ادبیات فارسی یکی دیگر از نکاتی که در این شهر توجه هر مسافر و گردشگری را سریعاً به خود جلب می کند نصب المان های متعدد فرهنگی در خیابان ها و میادین سطح شهر است. وی ادامه داد: وجود مجسمه ها و المان های مختلف در یک شهر نشان از ذوق و روحیه هنری ساکنین آن دارد که با صرف وقت و هزینه برای سمبل سازی از رویدادها و شخصیت های فرهنگی، تاریخی و اجتماعی خود، تلاش می کنند. دلاورنژاد سپس با اشاره به رونمایی از سردیس استاد حمید سبزواری شاعر بزرگ عصر انقلاب در یکی از خیابان های شهرزادگاهش گفت: این، کار بسیار خوبی است که با نصب تندیس یا سردیس هایی از بزرگان و مفاخر شهر و کشورمان یاد آنان را تا همیشه زنده نگاه داریم. دبیر شورای راهبردی روابط عمومی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی همچنین گفت : کمتر شهری را مانند سبزوار سراغ دارم که در اکثر میادین و خیابان های آن مجسمه ها و المان های مختلفی نصب باشد و عجب اینکه در سبزوار دائماً بر تعداد مجسمه ها و المان های شهری گفته می شود و این طور که شنیده ام، المان های دیگری نیز در دست ساخت است. این شاعر سپس گفت: در میان المان هایی که تا کنون در شهر سبزوار مشاهده کرده ام، المان چاووش نصب شده در میدانی با همین نام (دروازه عراق سابق) برایم بسیار جالب توجه و زیبا بود. وی که تاکنون دبیری چندین جشنواره ملی در زمینه های فرهنگی در زمینه های فرهنگی، هنری را در سطح کشور برعهده داشته است، همچنین گفت: طراحی و ساخت مجسمه یکی از شاخه های هنری پر زحمت و وقت گیر و در عین حال اثرگذار است و وجود چندین هنرمند مجسمه ساز در سبزوار، یک امتیاز و نقطه مثبت فرهنگی محسوب می شود. مدیر گروه توسعه فضاهای مجازی فرهنگی در وزارت علوم در ادامه با اشاره به اینکه شکل دهی و هدایت نهضت سربداران یکی از نقاط افتخار آمیز تاریخ سبزوار است، گفت: با وجود این ظرفیت ها هنوز جای کار بیشتری برای معرفی جلوه های مختلف فرهنگی و تاریخی این شهر وجود دارد. دکتر دلاورنژاد با ابراز خرسندی از اینکه تا کنون چند مرتبه توفیق سفر به سبزوار و شرکت در محافل ادبی و فرهنگی این شهر و آشنایی با مردم و هنرمندان آن را داشته است، گفت: در جریان سفرهای قبلی خود به این شهر با تعدادی از رسانه های محلی آن تا حدودی آشنایی پیدا کرده است. این روزنامه نگار با تجربه که سردبیری سایت مطالعات آمریکا را نیز برعهده دارد، گفت: رسانه ها ابزارهای قدرتمندی برای انتقال ارزش ها و توسعه فرهنگی و اجتماعی یک شهر هستند و وضعیت سبزوار از لحاظ برخورداری از رسانه های اینترنتی مطلوب است.
موزه نفت سبزوار
موزه نفت سبزوار یکی از نادرترین موزه های صنعت نفت ایران
مدیرشرکت ملی پخش فرآورده‌های نفتی منطقه سبزوار گفت: موزه نفت سبزوار از نادرترین موزه‌های صنعت نفت ایران است که قدمت ساختمان آن به سالهای دهه ۲۰ باز میگردد.
مهندس عیسی افتخار همچنین اظهار کرده است : ساختمان این موزه در ابتدا تحت عنوان ساختمان شرکت نفت ایران و انگلیس شناخته می شده که پس از ملی شدن صنعت نفت به ساختمان شرکت ملی نفت ایران تغییر نام داده است. +petroleum-musem1
گفتنی است موزه صنعت نفت سبزوار یکی از اولین موزه‌های صنعت نفت در سطح ایران است که در سالهای میانی دهه ۱۳۸۰ در این شهرستان راه اندازی شد.
دلیل راه اندازی این موزه در سبزوار، مرکزیت دیرینه این شهر در امر ذخیره سازی و پخش فرآورده‌های نفتی در بخشهای وسیعی از شمال شرق کشور است. به طوری که سبزوار از چندین سال گذشته تا کنون، به عنوان منطقه پخش فرآورده‌های نفتی در شهرستانهای غرب خراسان رضوی و بخشهایی از استان خراسان شمالی محسوب میشود. به طوری که علاوه بر تأمین نیازهای نفتی شهرستانهای سبزوار، جوین، جغتای، خوشاب، داورزن، ششتمد، بردسکن و … در خراسان رضوی، تأمین نیازهای نفتی اسفراین و بخشی از ناحیه مرکزی منطقه خراسان شمالی به صورت ارسال مستقیم و ارسال فرآورده به انبار نفت این منطقه توسط منطقه سبزوار صورت میگیرد.
petroleum-musem
امتیاز تبدیل شدن به منطقه ذخیره سازی و پخش فرآورده‌های نفتی، معمولا در انحصار شهرهای مرکز استان و یا تعداد اندکی دیگر از شهرهای مهم کشور قرار میگیرد.
گفتنی است، در حال حاضر شرکت ملی پخش فرآورده‌های نفتی ایران به ۳۷ منطقه تقسیم میشود که به غیر از تمامی‌مراکز استانها، شهرستانهای سبزوار، آبادان، تربت حیدریه چالوس، چابهار، شاهرود و میندوآب به عنوان مناطق ذخیره سازی و توزیع فرآورده‌های نفتی کشور محسوب میشوند. +
وجود منطقه نفتی در سبزوار، علاوه بر ایجاد موزه صنعت نفت، منجر به ایجاد دانشکده نفت و پتروشیمی‌به عنوان یکی از دانشکده‌های مهم دانشگاه حکیم سبزواری و نیز منجر به احداث یک مجتمع پتروشیمی‌و پالایشگاهی به نام ستاره خراسان (در دست احداث) در سبزوار شده است.
منبع : سایت میراث صنعتی ایران
http://iih.blogfa.com/category/3
بازدید مدیر و کارکنان منطقه شمالشرق از موزه نفت در سبزوار
سمنان-روزنامه پیام استان سمنان
به دعوت مدیر پخش منطقه سبزوار مدیر و جمعی از همکاران شرکت خطوط لوله و مخابرات نفت منطقه شمالشرق از موزه نفت سبزوار دیدن کردند.
به گزارش روابط عمومی شرکت خطوط لوله و مخابرات نفت منطقه شمالشرق این موزه که در ساختمان شرکت نفت ایران و اینگلیس در شهرستان سبزوار دایر شده است شامل نسل های اولیه اولین پمپ فرآورده، ظرف های اندازه گیری فرآروده و مجموعه ای از عکس های مربوط به شروع استخراج و بهره برداری از چاه نفت ایران در مسجد سلیمان و همچنین است.
لازم به ذکر است این ساختمان در سال 1318 ساخته شده و در اداره ثبت اسناد و املاک سبزوار به نام “شرکت سهامی نفط اینگلیس و ایران” به ثبت رسیده است.
منبع :پیام سمنان
http://www.payamesemnan.com/Template1/News.aspx?NID=31885
دفتر ایرنا سبزوار ارتقا یافت / مسوول خبرگزاری ایرنا سبزوار معرفی شد
مسوول خبرگزاری ایرنا سبزوار معرفی شد همزمان با هفته دولت ، مسوول دفتر خبرگزاری جمهوری اسلامی سبزوار در آیین خاصی با حضور مسوولان محلی این شهرستان معرفی شد .
به گزارش “سبزوارفرهنگ” به نقل از ایرنا ، معاون استاندار و فرماندار سبزوار در این نشست گفت : دفتر خبرگزاری جمهوری اسلامی سبزوار با مسوولیت محمد مهرنیا به طور رسمی فعالیت خود را آغاز کرده است .
مهندس قاسم شعبانی ،استقرار و ارتقای این دفتر را منشا خیر و برکات فراوانی برای شهرستان سبزوار دانست.
وی از تلاش مدیران ارشد سازمان خبرگزاری جمهوری اسلامی ،نمایندگان مردم سبزوار در مجلس شورای اسلامی و مسوولان محلی برای استقرار رسمی این دفتر در سبزوار قدردانی کرد.
فرماندار سبزوار نقش این دفتر خبری و اصحاب رسانه را در توسعه و آبادانی شهرستان سبزوار مهم برشمرد و گفت : بخش زیادی از توفیقاتی که در دیار سربداران داشتیم را مدیون همکاری و همیاری صمیمانه خبرنگاران هستیم .
وی مسوول دفتر خبرگزاری ایرنا را فردی مجرب ، سرشناس ، متعادل و با سابقه رسانه ای توصیف کرد و از زحمات و خدمات شایسته ایشان در دفتر ایرنا سبزوار قدردانی کرد .
مهندس شعبانی با اشاره به اهمیت نقش خبرنگاران در اطلاع رسانی و توسعه گفت: خبرنگاران با مسوولیت سنگینی که در این کار نهفته است در جهت اعتلای آگاهی جامعه فعالیت می کنند.
نماینده عالی دولت در سبزوار گفت :دفتر خبرگزاری جمهوری اسلامی سبزوار پیش از این به صورت دفتر مردمی در این شهرستان فعالیت داشت .
همچنین در پایان این نشست محمد مهرنیا مسوول دفتر خبرگزاری جمهوری اسلامی سبزوار به عنوان یکی از کارمندان نمونه بسیجی شهرستان سبزوار معرفی و با اهدای لوح از وی تقدیر شد.
گفتنی است ، اخیرا از سوی معاونت مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای محمد مهرنیا کارت خبرنگاری ارشد صادر شده و نامبرده قریب 20 سال در امور خبری سابقه کار مطبوعاتی دارد..
وی عضو فدراسیون بین المللی روزنامه نگاران بوده و پیش از این با چندین روزنامه سراسری و محلی همکاری داشته است .
وی همچنین چندین سال متوالی در روزنامه خراسان بعنوان خبرنگار برتر استان معرفی شده و سردبیری و مدیریت اجرایی یکی از نشریات محلی را نیز در کارنامه کاری خود دارد.
http://www.sabzevarfarhang.com/news.php?id=5295
این خیلی مهمه که می بینیم یک مقاله نوشته شده توسط سبزواری ها تونسته چنین دامنه گسترده ای از تأثیرگذاری رو در مردم چند شهرستان خراسان برجای بگذاره.
نیشابوری ها هم نباید اینقدر کم صبر و ظرفیت باشند.چون در این مقاله اصلا به اونها توهین نشده و اگر این مقاله توهین آمیز بود سایت کاشمری ها منتشرش نمی کرد.
حالا که این مقاله توهین آمیز نبوده فقط بیان دیدگاه های شخصی یک نویسنده خراسانی است نیشابوری ها باید یادبگیرند که روحیه زورگویی و جنگجویی رو کنار بگذارن و و انتظار نداشته باشن که مردم دنیا دیدگاه ها و نظرات خودشونو اول با نیشابوری ها هماهنگ کنن. و اگر نیشابوری ها واقعا با فرهنگ و با پیشینه غنی هستند باید ، فرهنگ کارهای رسانه ای رو بلد باشند و پذیرش نقد رو داشته باشند. اگرنه بعد از این همه جنجال و هتاکی تمام نشدنی که نیشابوری ها بعد از انتشار این مقاله ساده راه انداختن ما چه طور قبول کنیم که بنا به ادعای خود نیشابوری ها فرهنگ بااین شهر عجینه!!! اگر اینطور بود که نیشابوری ها اینقدر جنگجو نبودن و یک جنجالو بر سر یک مقاله ساده یک سال و نیم کش نمی دادن.
کجای دنیا به این میگن فرهنگ!!
اگر فرهنگ اینه (دعواگری و عدم انتقادپذیری) ما بقیه مردم خراسان بیزاریم از چنین فرهنگی!
از اون گذشته چه طور نیشابوری ها مدعی هستند در جهان شهرت فرهنگی دارند اما در شهرهای مجاور خود در خراسان ذره ای محبوبیت ندارند و با فرهنگ و تمدن شناخته نمی شوند؟
حالا شاید گذشتگان نیشابور افراد با فرهنگی بوده باشند اما رفتار مردم امروز این شهر بیانگر واقعیت های دیگری است! نمونه اش را می توانید در همین صفحه در بخش نظرات مخاطبان نیشابوری مشاهده کنید.
ضمنا بد نیست دوستان نیشابوری پاسخی به سوالاتی که تا کنون در مورد نقاط ضعف اساسی نیشابور از آنها پرسیده شده و همه را بی جواب گذاشته اند بدهند!
باعث تاسف است برای کسانی که فکر میکنند با فتنه انگیزی و بیان انواع و اقسام توهین هاو تخریب ها علیه نیشابور و نیشابوریان میتوانند ره به جایی ببرند. این اتفاقا نشان از ضعف اینان است. لذا اگر تصور شود که به تنهایی و بدون رضایت نیشابوریان استان خواهد شد به درستی که خیالی پوچ است و لذا پاسخ کسانی که برای خود و حق و آبروی دیگر شهرها احترام قائل نمی شواند خاموشی است.بدانند که مردم شریف نیشابور همچون گذشته (همانند آنچه در سال 83 گذشت از حق خود برای استان شدن نخواهند گذشت:
مردم نیشابور خواستار مرکزیت استان
http://neyshabur.blogfa.com/post/95
تحرکات منطقه و موضوع استان نیشابور
http://neyshabur.blogfa.com/post/80
طرحی برای استان خراسان مرکزی (نیشابور)
http://neyshabur.blogfa.com/post/40
26 آبان نیشابور و بازخوانی یک پرونده!
http://neyshabur.blogfa.com/post/57
استان شدن نیشابور و سبزوار با چاشنی دوستی!
http://neyshabur.blogfa.com/post/117
آیا داعیان، انتظار دارند که نیشابور، در زیر بیرق سربداران حرکت نماید؟
http://neyshabur.blogfa.com/post/181
مردم نیشابور صبورند اما بی تفاوت نیستند
http://neyshabur.blogfa.com/post/160
پیگیری استان شدن نیشابور در راستای مطالبات مردمی
http://neyshabur.blogfa.com/post/174
پشت پرده های « ادعایی برای اتحاد »
http://neyshabur.blogfa.com/post/161
و سایر مطالب…….
دوستان توجه کنید نیشابوریان در این آخرین نظراتشان یک عقب نشینی اساسی از مواضع قبلی خود کرده اند و حالا که می بینند به لحاظ منطقی در مقابل استدلال قوی مردم سایر شهرهای خراسان کم آورده اند و پاسخ قانع کننده ای نسبت به آخرین سوالات پرسیده شده در مورد ضعف های اساسی فرهنگی ، اقتصادی ، سیاسی ، دانشگاهی و علمی ، جمعیتی ، اجتماعی و مواصلاتی نیشابور برای استان شدن ندارند ، حالا سعی می کنند کلا موضوع و جریان بحث را تغییر دهند.
مثلا در همین نظرات ارائه شده توسط مدیر وبلاگ نیشابور سرزمین بینالود که معمولا در وبلاگ خود خیلی متعصبانه و از روی احساسات کور در مسائل مربوط به نیشابور مطلب می نویسد ، مشاهده می کنیم که دوستان نیشابوری بالاخره این را پذیرفته اند که سبزوار و تربت حیدریه و کاشمر برای استان شدن شایستگی لازم را دارند. و به لحاظ فراهم بودن ملاک ها و شاخص های مورد نیاز می توانند قبل از نیشابور استان شوند.
نشابوریان که در طول تاریخ از جمله در همین یک سال و نیم گذشته در واکنش های غیرمنطقی ای که به این مقاله غیرتوهین آمیز و محترمانه یک نویسنده سبزواری در سایت کاشمری ها از خود نشان دادند ، این موضوع را اثبات کردند که مردم نیشابور اصلا ظرفیت ندارند و به هیچ عنوان انتقاد پذیر نیستند و فرهنگ کار رسانه ای را نیاموخته اند و از دروغ و تحریف و مغالطه و گفتن حرف های بی منبع و … در رسانه های خود یا سایر رسانه های استان هرگز نمی پرهیزند .
اما حالا همین مردم که بالاخره نتوانستند در طول یک سال و نیم گذشته با همه شیوه های زورگویانه و باطل خود مردم دیگر شهرهای خراسان را گول بزنند و در مقابل استدلال سبزواری ها و دیگر خراسانی ها کم آوردند متوسل به ضعیف ترین حربه های خود شده اند که هیچ گاه تا کنون برایشان موثر نبوه و از این به بعد هم موثر نخواهد بود.
یکی از آخرین حربه هایی که نشابوریان از آن استفاده می
کنند حربه مظلوم نمایی است.
حربه دیگری که نشابوریان از آن استفاده می کنند تهدید کردن است.
در نظرات بعدی این دو حربه را بیشتر باز می کنیم تا بیش از پیش برهمه ثابت شود که اگر نیشابور توانمندی واقعی برای استان شدن دارد ، پس چه نیازی به مظلوم نمایی و تهدید کردن دارد…؟!
قسمت دوم از نظر قبلی:
حربه مظلوم نمایی
نیشابوریان در آخرین نظراتی که تا روزهای هشتم و نهم شهریور 92 ارسال کرده اند در نظراتشان مدعی شده اند سبزواری ها می خواهند یکه تازی کنند و خودشان جلوتر از نیشابور استان شوند.
این ادعایی کاملا دروغ است که خلاف آن در مقابل چشم همه دوستان دنبال کننده همین بحث قبلا ثابت شده و دیگر نیازی به اثبات ندارد. دوستان همه می توانید به اصل این مقاله مختصر اما مفید که در ابتدا در مجله اینترنتی اسرارنامه منتشر شده و سپس مدیریت محترم سایت کاشمری ها به انتشار این مقاله محترمانه و تحلیلی پرداخته است مراجعه کنید.
می بینید که نویسنده خوش فکر و خوش قلم سبزواری از همان ابتدا عنوان کرده است : استان شدن سبزوار ، تربت حیدریه و نیشابور با رمز اتحاد …
و همین نویسنده سبزواری در همان مطلب که توانست در این همه مدت این همه تأثیر روی ذهن و روان نیشابوری ها برجای بگذارد گفته است محبوب ترین گزینه تقسیم استان خراسان ، تشکیل همزمان سه استان به مرکزیت پرجمعیت ترین شهرهای خراسان یعنی سبزوار و نیشابور و تربت حیدریه است.
دوباره این قسمت پایانی مقاله نویسنده سبزواری را بخوانید:
وحدت راهبرد اساسی برای تسریع در تقسیم خراسان رضوی
«برخلاف همه دیدگاه های موجود که بر رقابت و تنش شهرهای بزرگ استان خراسان رضوی با یکدیگر تأکید می کنند مسئله اینجاست که به نظر می رسد اصولاً شهرهای سبزوار و نیشابور یا نیشابور و تربت حیدریه بیش از آن که رقیب یکدیگر باشند ، باید به عنوان شهرهای همسایه و مشترک المنافع عمل کنند.
چرا که در موقعیت فعلی به واقع استان شدن هریک از این شهرها به شدت به همکاری و تفاهم دو طرفه مردم و مسئولین محلی بستگی دارد.خصوصاً شهر نیشابور که به خاطر قرار گرفتن در مرکزی ترین نواحی استان و نداشتن هیچ گونه مرز مشترک با دیگر استان های کشور اصولاً تا زمانی که تکلیف تربت حیدریه و سبزوار مشخص نشود نمی تواند هیچ گونه داعیه ای برای استان شدن داشته باشد. و اگر هم در این مقطع مردم و مسئولین عزیز نیشابور برای استان شدن شهرشان تلاش کنند ، در واقع دارند به صورت غیرمستقیم برای روشن شدن تکلیف سبزوار و تربت حیدریه و استان شدن این دو شهر نیز می کوشند.
و همین موضوع یعنی نقطه سرآغاز اتحاد و همدلی بین شهرهای دوست و همسایه. با این وصف اگر نیروی مردم ، نمایندگان و مسئولین مناطق غرب ، جنوب و مرکز خراسان رضوی با یکدیگر جمع شود و همه با هم پیگیر موضوع تقسیمات سیاسی در خراسان رضوی باشند دیگر دلیلی برای دولت ها باقی نمی ماند که دراین امر مهم تعلل کنند.
تشکیل سه استان جدید در شمال شرق کشور محبوب ترین گزینه مردمیدر صورت اتحاد شهرها ، نمایندگان خراسان رضوی درمجلس می توانند از دولت بخواهند به جای برنامه
ریزی برای تأسیس استان های جدید در طول سالهای متوالی ، از همان ابتدا تشکیل سه استان را به صورت همزمان در شمال شرق کشور مد نظر قرار دهد. طرحی که در دهه ۸۰ نیز می توانست صورت گیرد و به جای تأسیس دو استان خراسان شمالی و جنوبی ، با تلاش نمایندگان استان و جلب موافقت مجلس می شد ۵ استان جدید ایجاد کرد.
اینک نیز تشکیل سه استان جدید به صورت همزمان در منطقه نامبرده هرچند هزینه بر است اما غیرمنطقی نیست . تنها با نگاهی گذرا بر تعدد استان های کوچک و کم جمعیتی که دردهه های گذشته در سرتاسر کشور ایجاد شده اند ، به این موضوع پی می بریم که شرق ایران هنوز ظرفیت فوق العاده ای برای تشکیل چندین استان جدید دارد.
لذا امید می رود که با پیگیری جدی مسئولین و نمایندگان و اتحاد مردم منطقه در آینده ای هرچه زودتر تأسیس سه استان سربداران (خراسان غربی) به مرکزیت سبزوار خراسان مرکزی یا شرقی به مرکزیت تربت حیدریه و خراسان مرکزی یا بینالود به مرکزیت نیشابور را جشن بگیریم.»
پایان مقاله صلح آمیز و محترمانه مجله اینترنتی اسرارنامه
حالا شما بفرمایید سبزواری ها کجا گفته اند نیشابور باید بعد از سبزوار استان شود؟ این کاملا درست است که نیشابور نمی تواند قبل از سبزوار و تربت حیدریه به مرکزیت استان ارتقاء یابد اما اینطور نیست که به صورت همزمان نتواند استان شود.سبزواری ها هم چنین حرفی را نگفته اند.
اما نیشابوری ها با کج فهمی ها و بد فهمی ها و بدرفتاری های خود در این یک سال گذشته نشان دادند چه قدر بی فرهنگ و جنگجو هستند که در مقابل یک چنین مقاله صلح آمیز و محترمانه ای از جانب سبزواری ها ، اینقدر آشوب و جنجال به پا می کنند !!! اما بعد از یک سال و نیم بحث و جدل بالاخره حالا خودشان به همین جا می رسند.
اما نیشابوری های عزیز آیا بهتر نبود از اول مقاله را درست می خواندید و قضاوت عجولانه در موردش نمی کردید ؟ آن طور برای ما خراسانی ها راحت تر بود که باور کنیم نیشابوری ها هم با فرهنگند.
دومین حربه ای که نشابوریان استفاده می کنند حربه تهدید است. مثلا نگاه کنید به آدرس هایی که نظردهنده نیشابوری با نام “نیشابور سرزمین بینالود” ارائه کرده که ثابت کند مردم نیشابور چه مردم دعواگر و آماده به جنگی هستند و در ذهن متوهم خود همیشه خیال می کنند بقیه شهرهای خراسان می خواهند سر آنها کلاه بگذارند و نیشابور را دور بزنند.
فقط مطالعه همین یک آدرس
http://neyshabur.blogfa.com/post/57
کافی است تا پی ببریم نیشابوریان از مدت ها قبل تا چه اندازه خود را با سبزوار مقایسه می کرده اند و همیشه
در این مقایسه خود را در مقابل سبزوار ضعیف می دیده اند و چه قدر سبزوار به حق در نظر نیشابوریان بزرگ و ابرقدرت است که آنها حتی فکر می کنند سبزوار در جزئی ترین امور مربوط به شهرستان نیشابور دخل و تصرف دارد و حتی بنا به ادعای وبلاگ “نیشابور سرزمین بینالود” سبزواری ها حتی در جلساتی که در محل فرمانداری نیشابور برگزار می شود و حتی در حادثه انفجار قطار نیشابور!!!هم دست دارند واین ها هرچند تهمت های ثابت نشده و شرم آور مردم متوهم نیشابور نسبت به دارالمومنین سبزوار است اما نشان از شدت عظمت و قدرت سبزوار در نگاه نیشابوریان دارد.
البته اینکه سبزواری ها بعضی رویدادهای نیشابور را از دور مدیریت کنند و ساماندهی نمایند چندان بعید هم نیست. چون بالاخره سبزوار یک زمانی (در هنگام نهضت پرافتخار سربداران اولین تشکیل دهندگان حکومت شیعه دوازده امامی در ایران) پایتخت بوده و نیشابور در آن زمان جزء ولایات سبزوارمحسوب می شده و به همین دلیل رابطه پدر و فرزندی بین سبزوار و نیشابور هست.
سبزوار در جایگاه پدر و نیشابور در جایگاه فرزند
البته نیشابور هم یک زمانی پایتخت بوده اما چون این پایتختی به لحاظ عقیدتی و مذهبی به طور کامل منسوخ شد و مدتی بعد ورق برگشت و فرهنگ تشیع اثنی عشری که سربداران حامیان آن بودند در ایران جا افتاد دیگر نمی توان نیشابور را از این بابت شهری پیش رو در ایران دانست چون همه چیزهای مربوط به دوران بزرگی و اقتدار نیشابور پایان پذیرفت و به تاریخ ملحق شد ومثلا امروز نمی بینیم کسی به سلسله سلجوقیان یا طاهریان افتخار کند چه اینکه آنها هم پادشاهان مست و فاسدی مثل بقیه سلسله های پادشاهی بودند که نظام جمهوری اسلامی ایران در سال 57 به 2500 سال حکومت سلسله های دیکتاتوری در ایران پایان داد.اما اسم و نام و نشان سربداران هنوز بر سر زبان هاست و سمبل غیرتمندی و آزادگی ایرانیان شده است وجریان فکری سربداران سبزوار هنوز تا به امروز در کشور باقی
مانده و گسترده تر از قبل شده است.
از همین روست که گفته می شود سبزوار ریشه فرهنگی خراسان چون همیشه فکر و اندیشه و داده های نرم افزاری در سبزوار تولید می شده و شهری مثل نیشابور عمدتا مصرف کننده و دنبال کننده بوده است.
مثل همین مقاله ای که یک سال ونیم قبل توسط یک نویسنده سبزواری تولید شده و نیشابوریان در این یک سال گذشته فقط زیرنویسی این مقاله را کرده اند و هنوز نتوانسته اند مخاطبان را نسبت به حرف های بی منطق خود قانع کنند.
خلاصه اینکه نیشابوری های عزیز اگر دست از این کج فهمی و بدفهمی و فرهنگ سلطه جویانه غیرقابل پذیرش خود بردارید می بینید که هیچ کدام از مردم خراسان با شما دعوا و دشمنی ندارند و هیچ کس نخواسته شما را دور بزند . اما بعضی چیزها واقعیت هایی است که اگر خودتان از همان اول با زبان خوش نپذیرید ، مجبور می شوید کلی وقت و انرژی صرف کنید و مثلا به مدت یک سال و نیم زیرنویسی مقالات سبزواری ها را انجام دهید و آخر به همان نتیجه برسید که سبزواری ها از اول گفتند.
استان شدن سبزوار ، نیشابور و تربت حیدریه با رمز اتحاد…
ببخشید یک سوال اسای دارم:
“سبزوار، ریشه فرهنگی خراسان” یعنی چی؟ شعار است؟ واقعیت است یا جُک؟
جناب نویسنده پیام (سبزوار ریشه در فرهنگ خراسان)
شما از یک طرف پیشینه تاریخی را برای شهرهای دیگر جهت ارتقای آن مهم نمی دانید اما از طرف دیگر پیشینه نهضت سربداران را برای سبزوار یک امتیاز بسیار عالی میدانید برادر عزیز یا رومی رومی باش یا زنگی زنگی نه اینکه ببینی از کدام طرف به سود شما باد می وزد و همان را انتخاب کنی طبق پیام شما مردم نیشابور را بی فرهنگ و جنگجو خوانده اید آن هم به دلیل ادامه دادن بحث با امثال شما در سایت اگر شرکت در این بحث بی فرهنگی است بهتر است شما که ادعای فرهنگتان گوش فلک را کر کرده زودتر خاتمه دهید چون شما هم بیش از یک سال است دارید ادامه میدهید در ضمن شما که دم از روحیه سربداران بودن میزنید چرا تعداد شهدا و ایثار گران نیشابور حدود دوبرابر شهر شماست؟ این نشان میدهد مردم نیشابور اهل شعار نیستند بلکه عمل میکنند و اگر باز هم نیاز باشد برای آرمان های کشور جان فشانی خواهیم کرد درضمن این را هم بدانید ما مردم نیشابورنمیخواهیم از نام شهدای عزیز دفاع مقدس برای بالا بردن شهرمان سوء استفاده کنیم چون وظیفه هر وطن پرستی است که از خاک خودش بی منت دفاع کند و این ربطی به مسلمان بودن و مذهب ندارد چون تعداد زیادی از هم وطن های ارامنه و مسیحی ،زرتشتی جزء شهدا میباشند و اتفاقا شما که دم از اتحاد میزنید با نهضت سربداران که اولین نهضت شیعه بوده فقط میخواهید از آن امتیاز بگیرید وگرنه ایران پر است از قومیت ها و مذاهب مختلف که اگر میخواستند فقط شیعه بودن را ملاک دهند استانها با مذاهب مختلف وضعیت مطلوب فعلی را قطعا نداشتند چون طبق فرمایشات مقام معظم رهبری برای پیشرفت کشور اتحاد شیعه وسنی و هر ادیان دیگر باید در اولویت باشد..
پتروشیمی سبزوار، منتظر سرمایه‌گذار است
» سرویس: استان ها – خراسان رضوی
کد خبر: 91100301922
یکشنبه ۳ دی ۱۳۹۱ – ۱۷:۴۸
نماینده مردم شهرستانهای سبزوار، جوین، جغتای و خوشاب در مجلس شورای اسلامی گفت: پتروشیمی سبزوار لنگ سرمایه گذار است.
به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا) منطقه خراسان، دکتر محمدرضا محسنی ثانی در جمع خبرنگاران سبزوار با بیان اینکه مجوز پتروشیمی و تاییدیه آن صادر شده و کارهایش در یک پروسه کارشناسی خوبی انجام شده است، افزود: با توجه به پیگیریهای انجام شده وزارت نفت آمادگی خود را برای دانش فنی مورد نیاز با هزینه حدود 20 میلیارد تومان به صورت رایگان اعلام کرده است.
وی با اشاره به برگزاری جلساتی با سرمایه گذاران در این خصوص ادامه داد: این طرح لنگ سرمایه گذار است که دنبال این تسهیلات برود.
وی میزان حجم سرمایه گذاری برای این طرح را 800 میلیارد تومان دانست و بیان کرد: بخش خصوصی که وارد این طرح شده غنای مالی در این حد را ندارد و به امید تسهیلات بانکی و سرمایه گذاران دیگر به عرصه آمده است.
وی با تاکید بر اینکه تمام کارهای لازمه انجام شده است، گفت: اما با ابلاغ سیاستهای اصل 44 دولت دیگر نتوانست در این طرح عظیم سرمایه گذاری کند.
محسنی ثانی به بخش پالایشگاه این طرح اشاره کرد و افزود: بخشی از دستگاه‌ها و ماشین آلات این قسمت آورده شده و بخشی هم مشکل ارزی داشت که بدنبال ارز دولتی بودیم اما میسر نشد.
وی همچنین در خصوص تامین آب از تاجیکستان به وضعیت بحرانی دشت‌های خراسان و نبود منبع پایدار برای تامین آب برای 20 30 سال دیگر در این منطقه اظهار داشت: در این راستا هیات امنایی برای ثبت شرکتی غیردولتی تشکیل دادیم که سفرهایی هم به تاجیکستان داشتیم .
عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی با تاکید بر اینکه این شرکت کامل غیرانتفاعی بوده، اظهار داشت: هدف از پیگیری این مورد خدمت به مردم و کشور بوده است.
وی ادامه داد: طبق بررسی‌ها مشخص شد که یخچال‌هایی به مدت چندهزار سال در عمق زمین تاجیکستان بوده که با توجه به کوهستانی بودن این کشور و استفاده از فقط 9 درصد آب این بخش در کشور تاجیکستان، این مورد را پیگیری کردیم.
وی به سفر رییس جمهور در این خصوص به کشور تاجیکستان هم اشاره کرد و به ثبت اساسنامه شرکت مربوطه و اعلام به دولت و مجلس نیز پرداخت.
وی سپس به منطقه ویژه اقتصادی اشاره و اضافه کرد: کار سنگین تصویب و ابلاغیه این طرح انجام شده و زمین مورد نیاز تامین شده که در حال پیگیری برای تحویل زمین هستیم .
http://isna.ir/fa/news/91100301922/
نماینده سبزوار:
هنوز اقدامی برای تأسیس پالایشگاه سبزوار انجام نشده است
خراسان رضوی – مورخ شنبه 1392/06/09 شماره انتشار 18490
مهری/ نماینده سبزوار در مجلس گفت: مجوز احداث پالایشگاه سبزوار صادر و زمین نیز به فردی واگذار شده است اما متأسفانه هنوز در این زمینه اقدامی انجام نشده است. «سبحانی فر» افزود: اگر سرمایه گذار برای احداث پالایشگاه اقدامی نکند بر اساس قانون درخواست خلع ید زمین را از وی خواهیم کرد. عضو کمیسیون صنایع با اشاره به احداث پروژه شرکت فولاد سبزوار یادآور شد: حرکت خوبی انجام شده است و ما شاهد پیشرفت ۶۰ درصدی بخش احیا هستیم و این بخش فعال باید زودتر راه اندازی شود. «سبحانی فر» درباره استقرار پیمانکار چینی نیز گفت: قراردادها با این پیمانکار به شکل فاینانس تکمیل شده است.((((البته فولاد مربوط به شهرستان جوین))))
http://tnews.ir/%
ضمنا
در مورد قیام سربداران 3 نکته مهم وجود دارد واز قلم افتاد
1-خاستگاه قیام سربداران بخش باشتین شهرستان داورزن است
2-رهبر معنوی ان شیخ حسن جوری نیشابوری است
3-حاکمان ان افراد عیاش و فاسد بود و حکومت سربداران یک حکومت محلی است همانطور درفیلم مشخص است قیام تا زمان شیخ حسن جوری نیشابوری بیان شد نه بعد ازان حاکمان عیاش فاسد
استان شدن سبزوار ، نیشابور و تربت حیدریه با رمز اتحاد…
قطعا اتحادامری ضروری است که در سایه صداقت معنا می پذیرد وقتی سبزواری ها برای ارتقای خوشاب 4 روستای از حوزه نیشابور بزرگ (شهرستان فیروزه) به نوعی ببخشید این لفظ رو می گم می ربایند آیا این معنی دوستی و اتحاد می باشد؟
مخاطبان عزیز کاشمری ها شما قضاوت کنید : آیا فرهنگ همیشه با نیشابور عجین است؟
این بزرگترین دروغ تاریخ ایران است که نیشابور را شهری فرهنگی در ایران و خراسان بدانیم.
حالا بهتر است سوال را اینطور بپرسیم آیا اصلا نیشابوری ها ذره ای بویی از فرهنگ برده اند؟
چه فرهنگی ؟ کدام فرهنگ ؟
یک سال و نیم مردم بی فرهنگ نیشابور دارن به خاطر یک مقاله محترمانه منتشر شده در سایت کاشمری ها خودشونو جر می دن که ثابت کنن بهتر از بقیه مردم خراسانن و خودستایی و بی فرهنگی نیشابوری ها رو از همین رفتار میشه به خوبی فهمید !
اگر نیشابوری ها با فرهنگ بودند و اینطور که ادعا می کنند افتخارات کشوری داشت ، مردم فلک زده این شهر مجبور نبودند یک سال و نیم برای رد کردن مقاله محترمانه یک نویسنده سبزواری در سایت کاشمری ها خود را به آب و آتش بزنند که نظر مساعد مردم سبزوار را کسب کنند
متأسفانه در آخرین نظرات ارسال شده از جانب هم استانی های نیشابوری در روز 10 شهریور 92 هنوز شاهد سطح پایین فکر و ضعف تحلیل گری این دوستان هستیم.
البته نظری که از جانب نظردهنده ای با اسم ((((((در دیار نیشابور)))))) ارسال شده است تا حدی ارزش تحلیلی داردکه حتما به صورت جداگانه به آن پاسخ داده خواهد شد اما مثلا به نحوه مبارزه اکثر دوستان نیشابوری در این بحث نگاه کنید تا پی ببرید این مردم چه قدر فاقد قدرت تحلیل مسائل ومتأسفانه دارای اندیشه سطح پایین هستند!
در ادامه نظرات به مثال هایی عینی برای اثبات سطح پایین تفکر و ضعف قدرت تحلیل نیشابوری ها اشاره می کنم :
ادامه دارد …
نمونه اول از سطح پایین تفکر و ضعف قدرت تحلیل نیشابوری ها
1- یکی از نیشابوری ها برای رد کردن ریشه فرهنگی بودن سبزوار در خراسان آمده از کندی روند پیشرفت پالایشگاه و پتروشیمی ستاره خراسان سبزوار مثال زده است!!!!! که با مشاهده این نظر بچه گانه همه پی می بریم که سطح تحلیل و اندیشه نیشابوری ها متأسفانه چه قدر پایین است. چون اصلا بحث نیمه کاره ماندن پتروشیمی و پالایشگاه سبزوار یک بحث صنعتی و اقتصادی است و ربطی به مباحث فرهنگی ندارد. حالا ما به نیشابوری ها ارفاق می کنیم و فرض می کنیم این موضوعات به هم ربط هم دارند.
خوب این چه چیزی را ثابت می کند؟ مگر در نیشابور همه پروژه های صنعتی و اقتصادی و فرهنگی در زمان مناسب خود اجرا شده و به بهره برداری رسیده است:
کافی است نگاهی به نیمه کاره ماندن 15 ساله احداث افلاک نمای خیام در نیشابور بیاندازیم
افلاک نمای خیام نیشابور قرار بود چندسال قبل از این بعد از حدود 12 سال که از آغاز به ساخت آن می گذشت افتتاح شود اما هنوز نیشابوریان در آرزوی افتتاح این افلاک نما هستند.
پروژه ساخت افلاک نمای نیشابور از اواسط دهه 1370 آغاز شده و این پروژه هنوز به بهره برداری نرسیده است!!! .
http://neyshabur.blogfa.com/post/171
ادامه دارد …
نمونه دوم :
نمونه دوم از سطح پایین تفکر و ضعف قدرت تحلیل نیشابوری ها
نیشابوری ها برای رد برخی ارزش های فرهنگی و تاریخی دارالمومنین سبزوار مثلا دائما به ذکر ایراداتی در مورد قیام سربداران می پردازند که ایرادهایی من درآوردی و غیرمنطقی است و نمونه شدیدتر همین ایرادات به تاریخ و فرهنگ خود نیشابور وارد است :
الف))) . نیشابوری ها با سطح پایین تفکر خود می گویند رهبر قیام سربداران شیخ حسن جوری نیشابوری است هرچند اطلاعات تاریخی نیشابوری ها بسیار پایین است و نمی دانند که شیخ حسن جوری خود شاگرد شیخ خلیفه مازندرانی بود و در نتیجه نه فقط تنها رهبر سربداران شیخ حسن جوری نبوده بلکه اولین رهبر هم نبوده.
اما در خود همین مطلب هم ایراد بزرگی به نیشابور وارد می شود؟
آن ایراد بزرگ این است چرا شیخ حسن جوری شهر نیشابور را برای قیام سربداران مناسب ندید و به سبزوار رفت؟
گرد هم آمدن بزرگانی نظیر شیخ حسن جوری ، شیخ خلیفه مازندرانی ، امیردامغانی از امرای سربداران و …از نقاط مختلف ایران در سبزوار نشان دهنده این است که دارالمومنین سبزوار به عنوان مرکز علمی و فرهنگی خراسان در طول تاریخ محل مناسبی برای گرد آمدن فرهیختگان کشور از نقاط مختلف بوده. شهری مناسب برای برخورد آراء و اندیشه های دانشمندان و صاحب فکران و شکل گرفتن جریان های مثبت اجتماعی و فکری و مذهبی. برخلاف نیشابور که عمدتا شهری تسلیم و پیرو نسبت به عمل و تصمیم حاکمان مست و خودکامه در سلسله های پادشاهی بود. یعنی این حاکمان هر وقت می خواستند نیشابور را با خاک یکسان می کردند و هر وقت می خواستند این شهر تسلیم را پایتخت حکمرانی و هوسرانی می کردند. و نیشابور برخلاف سبزوار تقریبا هیچگاه در سرنوشت خود تعیین کننده نبوده است.
ضمنا نیشابوری ها وقتی مدعی می شوند شیخ حسن جوری سبزواری نبوده یادشان باشد که عطار هم نیشابوری نبوده و زادگاه عطار شهر کدکن تربت حیدریه است.
و البته کمال الملک هم کاشانی است و فقط سال های پایان عمرش را به نیشابور تبعید شده و آنجا مرده.
ب))) نیشابوری ها می گویند خاستگاه قیام سربداران روستای باشتین بوده. این کاملا صحیح است . اما از نیشابوری ها سوال می کنم شیخ خلیفه مازندرانی تا قبل از کشته شدن به دست مأموران دست نشانده مغول در کجا ساکن بود؟ شیخ حسن جوری در کجا به پای مکتب درس شیخ خلیفه مازندرانی نشست. و بعد از تأسیس سلسله سربداران کدام شهر به مدت 50 سال پایتخت سربداران شد؟
ج ))) نیشابوری ها ادعا می کنند امرای سربداران افرادی فاسد و عیاش بوده اند. اولا امرای سربداران در کتب تاریخ بیشتر با منش و خوی پهلوانی و جوانمردی شناخته شده اند. که عدل و داد و انصاف در حکومت آنان رواج داشت و به علمای دین احترام می گذاشتند. حالا گیرم نقاط ضعفی هم در
رفتارشان داشته اند. چون بالاخره هر کار کنی پادشاه بودند و قدرت معمولا تأثیر مخرب روی انسان ها می گذارد. اما باز بدترین بدترین امرای سربداران به پادشاهان و حاکمانی که در نیشابور بودند شرف داشتند. یک نگاهی به تاریخ سلجوقیان و فسادهایی که در دربار و در بزرگان این قوم بیگانه که از نواحی شمال شرق به ایران حمله کردند و عمدتا در نیشابور ساکن شدند بیاندازید تا ببینید همین سلجوقیان معدن چه فساد و گندکاری های زشتی در مملکت اسلامی نبودند! اصلا مشهور است عمل زشت لواط که در فرهنگ آل سلجوق رواج فراوان داشت با حضور آنان در ایران و نیشابور رسمیت و رواج بیشتری پیدا کرد. هرچند خواجه نظام ا لملک وزیر با تدبیر سلجوقی که اصالتا ایرانی بود توانست خدماتی هم به ایران بکند ولی اگر کتاب شاهدبازی در ادبیات فارسی نوشته دکتر سیروس شمیسا را بخوانید خواهید دید که ننگ و خفت سلسله سلجوقیان که نیشابور را پایتخت خود کرده بودند برای تاریخ کشورمان بسیار بیشتر از فواید آنان بوده است .
هرچند اینجانب به کتاب مورد ذکر و سایر منابع تاریخی که رواج گسترده فساد و فحشا در دربارپادشاهان نیشابوری دسترسی دارم اما فعلا به جهت رعایت حرمت سرزمین خراسان قصد ندارم این واقعیت های تاریخی شرم آور در تاریخ نیشابور را بیش از این بازگو نمی کنم.
حالا گذشته از سلجوقیان و فساد و فحشای آنان ، متأسفانه طاهریان و صفاریان هم که برای مدتی نیشابور را پایتخت خود کردند هریک پرونده هایی به همین سیاهی داشتند و عجب آنکه شهر نیشابور فقط در دوران سلسله هایی پایتخت شد که یا اصالتا ایرانی نبودند (مانند سلجوقیان فاسد) یا اگر ایرانی بودند باز نیشابوری نبودند (مانندصفاریان راهزن که از سیستان به خراسان تاختند) یا اگر اصالتا نیشابوری بودند مانند طاهریان بیشتر مایه ننگ و خفت ایران و مسلمانانند .چون طاهریان از تخم و ترکه طاهر ذوالیمینین فرمانده ارشد سپاه مأمون عباسی قاتل فرزند پیغمبر اسلام حضرت امام رضا(ع) بودند. طاهر کسی است که چون حاضر نشد با دست راستش که در بیعت با مأمون بود با امام رضا بیعت کند مأمون عباسی به او لقب ذوالیمینین داد.یعنی صاحب دو دست راست.
حالا هر مخاطب آگاهی که به این موضوعات تاریخی نگاه کند در می یابد که شرف و حرمت تاریخی شهرهایی مثل سبزوار و کاشمر و گناباد و تربت حیدریه و … صدها بار بهتر و بالاتر از نیشابور این شهر تسلیم به زور و تجاوز در طول تاریخ ایران است.
و لذا اگر قرار باشد تاریخ مبنای مرکز استان شدن یک شهر باشد سبزوار و تربت حیدریه و کاشمر و گناباد به مراتب مقدم تر از نیشابور هستند.
چون حداقل در گذشته پایتخت ظلم و فساد و فحشای حکومت های متجاوز به ایران نبوده اند.
به هرحال با مشاهده همه این استدلال های بچه گانه ای که نیشابوری ها در مدت یک سال و نیم گذشته برای اثبات برتری خود بر دیگر شهرهای خراسان آورده اند و همه بدون استثنا تا کنون با دلایل منطقی سبزواری ها رد شد و نیشابوری ها هنوز در باتلاق ناتوانی خود در این بحث باقی مانده اند ، در می یابیم که سطح فکر و اندیشه این مردم چه قدر پایین است و نشابوریان چه قدر سطحی نگر و سست اندیشه هستند که چیزهایی به این وضوح را درک نمی کنند.
نکته بدتر اینکه نیشابوری ها همه قوای رسانه ای و فکری و تحلیلی خود را برای مقابله با سبزوار و پیروز شدن در این بحث گذاشته اند و افرادی از نیشابور که در این بحث درگیر شده ا ند افراد عادی و گمنام نیشابوری نیستند مدیران وبلاگ ها و اعضای تحریریه رسانه های شناخته شده نیشابور در این بحث درگیر شده ا ند به طور نمونه انعکاس این بحث تا کنون بارها در روزنه نیشابور که قدیمی ترین سایت اطلاع رسانی این شهر است مشاهده شده ، وبلاگ نیشابور سرزمین بینالود مقاله این نویسنده سبزواری را بعد از تحریف و تغییر بعضی قسمت ها ، در وبلاگ خود منتشر کرده و دیگر وبلاگ نویسان و افرادی که عمدتا انتظار می رود صاحبان فرهنگ و اندیشه در نیشابور باشند هم در این بحث دخالت کرده اند که نام ها و نشان هایشان را می بینیم اما هیچ یک تا کنون نتوانسته اند پیروز این میدان شوند. چون تحلیلشان سطح پایین است و با استفاده از روش هایی به دور از فرهنگ و تمدن فقط در پی اثبات برتری نداشته خود بر دیگر شهرهای خراسان هستند.و باهمین لج بازی های خودشان است که نیشابوری ها تا به حال اجازه داده اند که ما مردم دیگر شهرهای خراسان چنین رک و پوست کنده آب پاکی را روی دستشان بریزیم و به آنها بگوییم شما برای همیشه در خراسان نمره رد گرفته اید و تا شهرهای پرافتخار و مهمی مثل سبزوار و کاشمر و تربت حیدریه و گناباد باشند جایی برای عرض اندام نیشابور نیست.
متأسفانه با وجود بعضی اسم ها و صفات مبالغه آمیز و غیرواقعی که بعضی ها به نیشابور نسبت می دهند این شهر هنوز در بسیاری از ملاک های توسعه یافتگی پایدار به شدت عقب مانده و محروم محسوب میشه. ازجمله اینکه با وجود اینکه شهرهایی مثل مشهد ، سبزوار ، بیرجند ، بجنورد ، و گناباد سالهاست دارای دانشگاه علوم پزشکی هستند و تربت حیدریه هم امسال صاحب دانشگاه علوم پزشکی شد اما نیشابور تازه دو سه ساله که یک دانشکده علوم پزشکی افتتاح کرده که بیش از دو سه رشته معمولی در این دانشکده فکسنی وجود نداره :
این واقعیت را از زبان یکی از رسانه های نیشابور بخوانید:
فرق دانشکده علوم پزشکی نیشابور با دانشگاه علوم پزشکی تربت حیدریه
بسمه تعالی
دانشکده نیشابور دارای رشته های:
1-پرستاری
2-اتاق عمل
3-هوشبری
4-کارشناسی بهداشت عمومی
ولی دانشگاه تربت حیدریه در سه رشته از ما پیشی میگیرد:
1-پرستاری
2-اتاق عمل
3-هوشبری
4-کارشناسی بهداشت عمومی
5-مامایی
6-علوم آزمایشگاهی
7-کارشناسی فناوری اطلاعات سلامت
خود قضاوت کنید!!!!!!!!!!!!!!
تا کی نیشابوریان فرزندان خود را برای دانشگاه باید به شهرهای دوردست بفرستند؟
چرا رشته ای قابل قبول را ما در شهرمان نداریم که بعدا به آن پوز بدهیم مثلا داروسازی پزشکی دندانپزشکی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
http://www.rovzane.com/blog/show/%D9%81%D8%B1%D9%82-%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%DA%A9%D8%AF%D9%87-%D8%B9%D9%84%D9%88%D9%85-%D9%BE%D8%B2%D8%B4%DA%A9%DB%8C-%D9%86%DB%8C%D8%B4%D8%A7%D8%A8%D9%88%D8%B1-%D8%A8%D8%A7-%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D8%B9%D9%84%D9%88%D9%85-%D9%BE%D8%B2%D8%B4%DA%A9%DB%8C-%D8%AA%D8%B1%D8%A8%D8%AA-%D8%AD%DB%8C%D8%AF%D8%B1%DB%8C%D9%87.html
قطعا در این معرکه که سر گرفته اتحاد شهرهای خراسان بسیار ضروریست اما به شرط آنکه مردم نیشابور هم این موضوع را درک کنند
وقتی سبزوار دانشگاه های بزرگی تأسیس می کند که نیمی از دانشجویان آن را جوانان نیشابور پر می کنند نشانه این است که سبزوار مخالفت و دشمنی ای با نیشابور ندارد
اما نیشابوری ها چشمشان پیش 4 تا روستایی است که نه از نیشابور بلکه از شهرستان فیروزه جدا شده و نه به سبزوار بلکه به شهرستان خوشاب اضافه شده است و خود مردم این روستاها میل داشتند این تغییر اتفاق بیافتد اگرنه تا به حال به فیروزه برگشته بودند. حالا نیشابوری ها به سر موضوعی که اصلا ربطی به شهرستان آنها ندارد و تازه ربطی هم به شهرستان سبزوار ندارد دارند الم دشمنی با سبزوار را برپا می کنند. آیا این نشان دهنده روحیه جنگ جویی و کینه توزی یک مردم نیست. آن هم بعد از این همه مدت!
پاسخ به دیار نیشابور
یکی از نظردهندگان نیشابوری نسبت به بقیه نظردهندگان این شهر ، نظری ارسال کرده است که کمی منطقی تر است و جای آن دارد که ما سبزواری ها و کاشمری ها به عنوان میزبانان این فضای فکری ، به مخاطبان و مراجعان نیشابوریمان که چنین سوالاتی را مطرح می کنند پاسخ هایی بدهیم تا دوستان روشن شوند و از اشتباه درآیند.
قسمت اول پاسخ به دیار نیشابور در زمینه مسائل تاریخی:
1- پرسیده اند چرا سبزواری ها تاریخ نیشابور را برای ارتقاء به استان مهم نمی دانند اما پیشینه نهضت سربداران را مطرح می کنند.
سوال خوبی است.
و البته پاسخ خوبی هم دارد :
ما سبزواری ها اساسا معتقدیم ملاک های تاریخی ارزشی برای ارتقاء یک شهر در دوره کنونی به مرکز استان ندارد.
و باید ملاک های امروزی را در نظر گرفت . یعنی توانمندی ها و نیازمندی های امروزی.
اما اگر به روندی که این بحث ها از ابتدا تا کنون داشته نگاه کنید می بینید که این نیشابوری ها هستند که همیشه با حالتی اغراق آمیز و سرشار از توهم به ستایش و بزرگنمایی از تاریخ نیشابور پرداختند و طوری از تاریخ این شهر می گویند که انگار بلاتشبیه انگار سرزمین بیت الحرام و خانه خداست! و بعد همین تفکرات اغراق آمیز خود در مورد تاریخ نیشابور را بر سر مردم دیگر شهرهای خراسان می کوبند و بدون پشتوانه واقعی ، خودستایی و خودپرستی می کنند.
مسلم است وقتی نیشابوری ها اینقدر به اشتباه ارزش های تاریخی را برای خود مهم می دانند که معتقدند فقط به خاطر داشتن پیشینه تاریخی طولانی می توانند مرکز استان شوند ، خوب اگر بنا به این باشد بقیه شهرهای خراسان هم که خدای ناکرده شهرهایی بی تاریخ و بی فرهنگ نیستند! نکند نیشابوری ها فکر می کنند شهرخودشان تاریخ و فرهنگ دارد و مثلا کاشمر بی تاریخ و بی فرهنگ است؟ نکند نیشابوری ها فکر می کنند نیشابور تاریخ و فرهنگ دارد و تربت حیدریه و گناباد و سرخس وجوین و … بی تاریخ و بی فرهنگند؟! تازه در نظرات قبلی ثابت شد که تاریخ و فرهنگ نیشابور هم چندان چنگی به دل نمی زند و شاید بعضی از شهرهای خراسان در دفتر تاریخ صفحات پاک تر و درخشان تری به نام خود داشته باشند. بر همین اساس سبزوار هم در زمینه ارزش های تاریخی نه تنها از نیشابور کم نمی آورد بلکه حتی جلوتر هم است . زیرا هیچ یک از حکومت هایی که نیشابور را پایتخت ایران کرده اند ارزشی به اندازه حکومت سربداران نداشته اند. ولو اینکه وسعت و مدتشان طولانی تر باشد. مهم این است که در انقلاب 1357 طومار همه اینگونه حکومت ها که در نیشابور بوده اند ، برای همیشه در ایران بسته شد.و ارج و قرب حکومت سربداران تازه از آن زمان بیش از پیش مطرح شد. و اولین سریال فاخر تاریخی صدا و سیمای ایران با موضوع سربداران ساخته شد.
پس اگر نیشابوری ها اینقدر روی تاریخ و فرهنگ خود پافشاری می کنند ، باید یادشان باشد که بقیه شهرهای خراسان هم بی تاریخ و بی فرهنگ نیستند اما برای استان شدن یک شهر در جهان امروز ملاک های روزآمدتری نیاز است و ربطی به این ندارد که مثلا نیشابور 1000 سال قبل چه وضعی داشته است . چون سبزوار و کاشمر و تربت حیدریه و … هم در طول تاریخ دوره هایی از شکوه و افتخار را سپری کرده اند.
ادامه دارد …
پاسخ به دیار نیشابور
سوال دیگری که نظردهنده نیشابوری با اسم دیار نیشابور پرسیده این است که اگر نیشابوری ها به خاطر جنگ جوییشان یک سال و نیم است که این
بحث را ادامه داده اند پس چرا سبزواری ها این بحث را تمام نمی کنند و اگر سبزواری ها هم دارند ادامه می دهند پس سبزواری ها هم جنگجو هستند.
این هم سوال خوبی است. اما پاسخ خوب تری هم دارد.
دوست نیشابوری اگر سبزواری ها در این بحث جانانه حضور دارند و خودتان شاهد هستید که یک سال ونیم است که به خوبی از جلو نیشابوری ها در
آمده اند با حضور نیشابوری ها در این بحث فرق اساسی دارد.
سبزواری ها دارند از شهر و دیار خود در مقابل توهین ها و بی احترامی های تعدادی از نیشابوری های بی فرهنگ که شروع کننده فحاشی و هتاکی
نسبت به دارالمومنین سبزوار بودند ، دفاع می کنند.
. مثل وقتی که ایران و عراق 8 سال با هم جنگیدند. آیا با این طرز فکر که شما نیشابوری ها دارید ، پس دفاع مقدس کشورمان را در مقابل عراق هم
نشانه جنگجویی ایرانیان می دانید؟ اما دوستان نیشابوری اشتباه می کنید ، جنگجو عراقی ها بودند که شروع کننده جنگ بودند و هرچه به مدت جنگ
افزوده می شد جنگجویی و سفاکی و ستیزه خویی رژیم بعث عراق ثابت تر می شد.
اما ایرانیان غیرتمند و وطن دوست بودند و هرچه بر مدت جنگ افزوده می شد ، نشانه صحت روحیه مردانگی و غیرتمندی ایرانیان بود. در جریان
بحث اخیر میان سبزواری ها و نیشابوری ها هم روال به همین شکل است.
سبزواری ها یک مقاله غیر توهین آمیز که در واقع نظر شخصی یک تحلیل گر سبزواری از مسائل مربوط به تقسیمات سیاسی خراسان است را در
سایت های خودشان (اسرارنامه منتشر کرده اند) و مدیریت محترم سایت کاشمری ها هم همین مطلب را که به هیچ عنوان در آن توهینی به هیچ یک از
شهرها نشده بود و کاملا محترمانه و منطقی بیان شده بود را در سایت خود منتشر کرده است.
اگر مقاله سبزواری ها توهین آمیز بود مدیریت محترم سایت کاشمری ها خودش یقینا اقدام به انتشار این مقاله نمی کرد.
. اما نیشابوری ها در این یک سال و نیم گذشته با شروع نظرات توهین آمیز نسبت به سبزوار نشان دادند که کم ظرفیت ، بی منطق و جنگجو هستند.
به اولین نظرات ارسال شده نگاه کنید تا ببینید چه کسانی جنگ و توهین را شروع کردند.
در نقطه مقابل سبزواری ها با اینکه در این بحث مقصر نبودند و فقط از خود در مقابل توهین های نیشابوری ها دفاع می کردند چند مرتبه پیش قدم برقراری صلح و پایان دادن به این جنگ لفظی چندماهه شدند . و بدین ترتیب نشان دادند که واقعا سبزواری ها مردمی با فرهنگ و صلح طلب هستند. اما در نطقه مقابل نیشابوری ها بیشتر از قبل به توهین و بی احترامی نسبت به دارالمومنین سبزوار ریشه فرهنگی خراسان پرداختند و نشان دادند که چه قدر بی فرهنگ و بی ظرفیت هستند.
به عنوان مثال به نظرات گل زیره و دیدگاه متفاوت دو نظردهنده سبزواری در تاریخ 6 / 4 / 92 در نظرات قبلی همین صفحه نگاه کنید و ببینید که سبزواری ها چه محترمانه با اینکه شروع کننده جنگ نبودند ، پیشنهاد صلح را مطرح کردند که این پیشنهاد همون موقع هم از طرف جواد نیشابوری با مخالفت مواجه شد و باز توهین نیشابوری ها به سبزوار ادامه پیدا کرد اما بالاخره مردم سبزوار با بزرگواری بازهم اصرارکردن تا صلح رو برقرار کنند مطالعه نظرات «گل زیره» و «دیدگاه متفاوت» در تاریخ 6 تیر 92 خیلی کمک می کنه تا نمونه ای از استدلال قوی و روحیه با فرهنگ وصلح طلب سبزواری ها رو ببینیم و درک کنیم. اون پیشنهاد بالاخره بعد از چند روز اصرار سبزواری ها برای صلح و اصرار نیشابوری ها برای ادامه جنگجویی ، برای مدتی از 20 تیر تا 20 مرداد با توافق دو طرف مواجه شد و جنگ لفظی پایان پیدا کرد اما نیشابوری ها باز بعد از یک ماه نتوانستند صلح را دوام بیاورند و عقده های درونیشان سرباز کرد و افرادی به نام محمدرضا و رضا و ناشناس و .. در 20 و 21 و 27 مرداد با ارسال چند نظر توهین آمیز نسبت به سبزوار نشان دادند که نیشابوری ها عملا روحیه ای جنگ جو و بی فرهنگ دارند.و بدتر آنکه به مرور ثابت شد این فقط یکی دو نفر نظردهنده نیشابوری نیستند که این بحث ها را راه انداخته اند در طول این بحث ثابت شده که وبلاگ نویسان و اصحاب رسانه نیشابور مستقیم در این بحث دخالت دارند چون سایت های روزنه و نیشابور سرزمین بینالود که مخاطبان زیادی هم دارند مستقیما بعضی از مطالب مندرج در این صفحه را در سایت های خود انعکاس داده اند و ما می فهمیم که نیشابوری ها متأسفانه کلا همه شان همیطنوری هستند!!! جنگ جو و دعواگر بی فرهنگ.اما خوب بقیه مردم خراسان از جمله سبزواری ها هر چند جنگ جو و دعواگر نیستند و فرهنگی اصیل دارند اما هنگام دفاع از آبرو و حرمت خود مثل شیر با مرام سربدارانی می ایستند و تسلیم توهین و زور نمی شوند و همانطور که می بینید در این مدت سبزواری ها به خوبی در مقابل نیشابوری ها ایستاده اند و توهین هایشان را با استدلال و با منطق پاسخ گفته اند.
پاسخ هایی که نیشابوری ها نتوانسته اند آنها را رد کنند.
به طور کل اکثر دلایل که نیشابوری ها برای اثبات برتری خود بر دیگر شهرهای خراسان می آورند یک جانبه نگرانه و بی منطق است و یا اصلا از اساس صحیح نمی باشد.
مثلا اشاره ای که دوستان نیشابوری می کنند به تعداد شهدای نیشابور در دوران دفاع مقدس کاری کاملا اشتباه است.
چون اولین و مهمترین نکته این است که اصلا نباید به خون شهدا اینقدر بی احترامی کرد و اینقدر درجه آنها را پایین آورد که با خون شهدا در مسائل دنیای وارد معامله شد و مثلا بر سر دولت و مردم دیگر شهرهای خراسان منت گذاشت که چون ما اینقدر شهید دادیم پس استانمان کنید یا لابد نسبت به دیگران برتری داریم!!!
اهداف و ارزش های شهدا بسیار بالاتر از این مسائل پستی بود که امروز عده ای می خواهند از روی خون شهدا اینطور سهم خواهی کنند و آن را الوده به مطامع دنیایی کنند.
نکته دوم این است که میزان شهدا و رزمندگانی که برای نیشابور اعلام شده مربوط به شهرستان نیشابور است نه خود شهر نیشابور. و اگر نیشابور هم بخش های خود را مانند سبزوار به شهرستان ارتقاء دهد تعداد شهدایش کاهش می یابد.
ضمن اینکه کدکن تا 20 سال قبل جزء نیشابور بود و شهدای آن روی شهدای نیشابور حساب می شدند.
از آن گذشته سبزواری ها هم در طول تاریخ در راه عزتمندی و اعتلای ایران اسلامی کم شهید نداده اند. آیا نمی دانید سریال سربداران که در بحبوحه جنگ ایران و عراق توسط صدا و سیمای ایران ساخته شد تا مردم ایران را به دفاع از مرزهای سرزمین اسلامی دعوت کند شرح سرگذشت دلاوری ها و غیرتمندی های مردم دارالمومنین سبزوار در نهضت سربداران بود؟ که به آن زیبایی مدت نیم قرن در مقابل مغولان متجاوز ایستادند.این نشان می دهد سبزواری ها مردمانی با ریشه و با پیشینه در دفاع از دین و ناموس و وطن هستند و به جای شعار بیشتر عمل می کنند و حرکت قهرمانانه آنان به نمادی از غیرتمندی و آزادگی در طول تاریخ ایران تبدیل شده اما سلجوقیان و طاهریان چه؟
راستی فاجعه مرغ نیشابور در سال 91 را چگونه پاسخ دهیم. که در بحبوحه جنگ روانی و اقتصادی دشمن علیه ایران اسلامی نیشابوری ها نتوانستند آبرو داری کنند و در مقابل گرانی قیمت مرغ چنان تجمعی در نیشابور راه انداختند که تا مدت ها سوژه اخبار رسانه های غربی و دشمنان ایران در آن سوی مرزها شده بود.
آیا قیمت مرغ فقط در نیشابور گران بود؟ آیا این اعتراض نیشابوری ها جز بردن آبروی نظام فایده دیگری داشت و بعدا دیگر مرغ و گوشت و شیر و لبنیات ارزان شد؟
و از ا ین موارد بسیار است. ای کاش دوستان در بحث ها کمی هم جامع نگر باشند و همه چیز را با هم در نظر بگیرند و یک جانبه به قاضی نروند.
باید به عرض دوستان برسانم این بحثی که در این سایت و مدتی قبل تر در سایت شهرهای سبزوار و نیشابور و شهرهای مختلف شکل گرفت به جز موارد جزئی بیشترپیام های تکراری و توهین آمیز میباشد که جهت تخریب یکدیگر ارسال شده است و جالب این است که با خواندن متن پیام ها به راحتی میتوان پی برد که نویسنده با اسامی مختلف و یا از یک گروه که طرز فکر مشترک و حساب شده پیام را ارسال میکنند چون در فضای مجازی این عمل بارها صورت گرفته ولی خواننده های پیام باید درک صحیح داشته باشند .
در مورد دوست سبزواری که اعلام کرده نیشابوری ها قدرت تحلیل و فکر ندارند آن هم فقط به خاطر اینکه موضوع بحث را یک سبزواری نگاشته است باید عرض کنم کسی که خیلی راحت در مورد دیگران قضاوت میکند از قدرت تحلیل کمی برخوردار است چون بدون پشتوانه فکری و فقط با نظر چند نفر که معلوم نیست واقعا نیشابوری هستند همه را بی فکر و بی فرهنگ خوانده اید دوست عزیز نظر هر کسی برای خودش محترم است و هیچ کسی وکیل شهری نیست که ایده او را به همه تعمیم بدهید اگر نماینده های هر شهر در مجلس حرفی بزنند آن موقع میشود گفت که از جانب مردم شهری سخن گفته اند نه هر کسی که در هر سایتی اعلام نظر کنند. به گذشته و تاریخ سبزوار نگاهی بیندازید نهضت سربداران که از عظمت آن سخن میگویید ایده ،تفکر و تحلیل آن به رهبری شیخ حسن جوری نیشابوری است ولی این تفکر و ایده نیاز به یک نیروی انسانی قوی داشته و هر دو لازم و ملزوم هم هستند..
در مورد ملاکهای استان شدن هر کسی نظر های متعصبانه خودش را مطرح میکنند به عنوان مثال ازیک طرف میگویید چون سبزوار از مرکز استان فاصله دارد محروم واقع شده است و باید ارتقا یابد اما از طرف دیگر اگرحرف از معیار برای مرکز استان شدن شهری با استاندارد و پیشرفته مطرح شود سبزوار را شهری با بالاترین معیار معرفی میکنید
ببینید هر دو شهر نیشابور وسبزوار دارای ضعف و نقاط قوتی میباشند که امیدواریم نقاط ضعف به نقاط قوت تبدیل شود اما نکته ای که نباید فراموش کرد همه پیشرفت در ارتقای یک شهر به مرکز استان شدن نیست چون در حال حاضر استان های زیادی در کشور شکل گرفته اند که قبل و بعد آن تغییر محسوسی صورت نگرفته است و اگر قرار بر این است که فقط تفرقه بین شهرهای مدعی شکل بگیرد و پیشرفتی نداشته باشیم همان بهتر که ارتقایی صورت نگیرد چون این ارتقا بیشتر به سود ملاکین خواهد شد نه مردم عادی…
در مورد ملاکهای استان شدن هر کسی نظر های متعصبانه خودش را مطرح میکنند به عنوان مثال ازیک طرف میگویید چون سبزوار از مرکز استان فاصله دارد محروم واقع شده است و باید ارتقا یابد اما از طرف دیگر اگرحرف از معیار برای مرکز استان شدن شهری با استاندارد و پیشرفته مطرح شود سبزوار را شهری با بالاترین معیار معرفی میکنید
ببینید هر دو شهر نیشابور وسبزوار دارای ضعف و نقاط قوتی میباشند که امیدواریم نقاط ضعف به نقاط قوت تبدیل شود اما نکته ای که نباید فراموش کرد همه پیشرفت در ارتقای یک شهر به مرکز استان شدن نیست چون در حال حاضر استان های زیادی در کشور شکل گرفته اند که قبل و بعد آن تغییر محسوسی صورت نگرفته است و اگر قرار بر این است که فقط تفرقه بین شهرهای مدعی شکل بگیرد و پیشرفتی نداشته باشیم همان بهتر که ارتقایی صورت نگیرد چون این ارتقا بیشتر به سود ملاکین خواهد شد نه مردم عادی…
اگر واقعا طبق ادعای خودستایانه نیشابوری ها ، فرهنگ با نیشابور عجین است ، پس چرا نیشابوری ها شروع کننده این جنگ لفظی بوده اند و یک سال و نیم است که دارند به این جنگ ادامه می دهند؟
آیا این نشانه جنگ طلبی و بی فرهنگی مردم نیشابور نیست؟
به استناد قوانین زیر از سایت شما شکایت شده است لذا به مدت یک هفته از این تاریخ در صورت استمرار فعالیت های منافی مذکور سایت شما فیلتر خواهد شد.
مواد قانونی مرتبط:
1. اشاعه فحشاء ومنکرات (بند2 ماده6 ق. .م)
6. اخلال در وحدت ملی و ایجاد اختلاف مابین اقشار جامعه به ویژه ازطریق طرح مسائل نژادی وقومی (بند 4 ماده6 ق.م)
به نظر من یکی از مهمترین شاخص ها برای تشخیص دادن سطح فرهنگ و تمدن مردم یک جامعه نحوه برخورد اونا با رسانه ها و ظرفیت انتقاد پذیری است. بر این اساس اگر بخوام قضاوت کنم رفتار مردم نیشابور با این مقاله سایت کاشمری ها که توسط آقای یوسف نژاد نوشته شده بسیار برخورد بد و زننده ای بود.چون نویسنده در این مقاله اصلا توهین نکرده و دیدگاه خودشو گفته.نیشابوری ها نباید اینقدر بی ظرفیت باشن.
سلام.اخرین نظرات دوستان نیشابوری به نظرم منطقی تر شده. به خصوص این دوستی که با اسم «دیار نیشابور» نظر می گذاره از قوت تحلیل بهتری نسبت به بقیه برخورداره
بله در مورد تکراری بودن بیش از حد نظرات کاملا درسته . متأسفانه در این بحث به جای اینکه نظرات هر بار به سمت تکامل بره وموضوعات جدید و ریشه ای رو مطرح کنن ، بعضی دوستان دو طرف بحث هی به تکرار مکررات افتادن. (هزاربارتا به حال این یکی به اون یکی گفته شما راه آهن ندارید ، اونم به این یکی گفته شما فرودگاه ندارید. هزار و یک بار اینیکی به اون یکی گفته شما صنعت ندارید ، اونم به این گفته شما دانشگاه ندارید. هزار و چندبار ای یکی به اون یکی گفته شما وضع بهداشت و درمانتون وخیمه ، اونم به این گفته شما وضع بهداشت و درمانتون وخیم تره و…) این روند سرسام آوره واقعا!
اما در مورد اینکه این نظر دهنده عزیز نیشابوری (دیار نیشابور) سعی کرده ، نیشابوری بودن بعضی نظردهندگان قبلی رو که به سبزوار توهین کردن و نظرات تکراری و بی محتوا ارسال کردن رو رد کنه وگفته اصلا معلوم نیست اینا نیشابوری باشند باید عرض کنم چرا اتفاقا کاملا معلومه که این دوستان نیشابوری هستند. چون چندبار تا به حال مطالب مطرح شده در این بحث در سایت های نیشابور از جمله «روزنه نیشابور» و وبلاگ «نیشابور سرزمین بینالود» انعکاس پیدا کرده و حتی مدیر وبلاگ نیشابور سرزمین بینالود مستقیما با اسم خودش در این بحث وارد شد و متن مقاله محترمانه این نویسنده سبزواری رو اول تحریف کرد و بعد از دو سال از انتشار مقاله اول در وبلاگ خودش منتشر کرد. که هم تحریف کردن مقاله و دیدگاه یک فرد و انتشار ناقصش کاری
غیراخلاقی و به دور از اصول کار رسانه ایست و هم یک بار دیگه ثابت کرد که مردم نیشابور و اصحاب رسانه و وبلاگ نویسانش از این بحث ها با خبرند.
در حالی که مدیر وبلاگ نیشابور سرزمین بینالود به جای تحریف دیدگاه شخصی یک نویسنده دیگه ، که در مقاله ش اصلا هم به نیشابور توهین نکرده می بایست اگر از جریان بحث ها و توهین های به راه افتاده در بخش نظرات این سایت ناراحت بود ، این نظرات توهین آمیز رو محکوم می کرد و تذکری به طرفین درگیر می داد و همچنین مدیر وبسایت روزنه نیشابور که تا به حال چند بار تعدادی از نظرات و مطالب این صفحه
رو در سایتشون منتشر کردن و نظرات فراوانی از مردم نیشابور دراین رابطه در اون سایت درج شده ، می بایست اگر این روند جنگ جویانه رو قبول نداشت زودتر اعتراضی می کرد یا هشدار می داد که مثلا اینها که این حرف ها رو می زنند نیشابوری نیستند یا اگر نیشابوری هستند ، طرز فکرشون به خودشون مربوطه و نمیشه فکر اونها رو به بقیه نیشابوری ها تعمیم داد. اما چون رسانه های پرمخاطب و شناخته شده نیشابور نظیر پرتال روزنه و وبلاگ نیشابور سرزمین بینالود به عنوان نماینده های افکار عمومی شهر نیشابور از این
مباحث خبر داشتند و نه تنها واکنشی اعتراضی نشان ندادند بلکه خودشان هم همراهی کردند ، پس خیلی بی راه نیست اگر نظرات نیشابوری های شرکت کننده در این بحث را که از تحلیل و سطح تفکری به آن شکل که قبلا شرح دادم رنج می برند را نظرات افکار عمومی نیشابور بدانیم و خوب و بد این نظرات را به پای بخش عظیمی از مردم نیشابور بنویسیم که مستقیم و غیر مستقیم مخاطب این بحث بوده اند.
چون اگر غیر از این بود باید مردم و سایت های نیشابور زودتر از این ، از این گونه نظرات اعلام برائت می کردند و خط خود را جدا می نمودند.
همانطور که در طول تاریخ دیده ایم به عنوان مثال شیخ حسن جوری به عنوان یکی از رهبران نهضت سربداران وقتی پیش خود فکر کرد و جوانب مختلف ماجرا را تحلیل کرد و دید در آن زمان اوضاع نیشابور مناسب نبود ، راه خود را از بقیه جدا کرد و به میان مردمی صاحب فکر و صاحب تحلیل در شهر سبزوار رفت تا چون قطره ای جوشان به سیل خروشان سربداران ملحق شود و از کنار هم چیده شدن مردان بزرگ در میان مردمانی بزرگتر قیامی چون سربداران شکل بگیرد.
با این حال می گویند ماهی را هر وقت از آب بگیری تازه است و اینطور نیست که این قضاوت درمورد نیشابوری ها همیشگی باشد بلکه اگر دوستان نیشابوری بالاخره رضایت بدهند بعد از یک سال و نیم کشمکش به ا ین گونه بحث ها در اینجا پایان بدهند باز بهتر از آن است که همینطور این بحث ها ادامه پیدا کند چون هرچه این بحث ها طولانی تر شود آبروریزیش بیشتر است
در مورد ملاک های استان شدن هم باز ، با صحبت های نظردهنده صاحب تحلیل و عزیز جناب “دیار نیشابور” موافقم. متأسفانه طرفین درگیر در این بحث در اکثر نظرات خود به یک روال ثابت عمل نکرده و هر جا هر جور دوست داشته اند حرف و موضع خود را تغییر داده اند.
مثلا نیشابوری ها هر جا به نفعشان بوده از توسعه یافتگی نیشابور چنان صحبت کرده اند که مخاطب گمان می کند نیشابور پیشرفته ترین شهر کشور است و مثلا چنان از صنایع بزرگ و متعدد نیشابور و اشتغال فراوان این صنایع سخن می گویند و چنان ادعا می کنند که فاصله دانشگاهی نیشابور با سبزوار بسیار کم است و چنان ادعا می کنند که چون نزدیک مشهدهستند نیازی به فرودگاه ندارند و … که آدم با خود
می گوید که اگر این همه برخورداری و رفاه در نیشابور هست ، پس چرا نیشابوری ها اینقدر برای استان شدن پافشاری می کنند و چرا اجازه نمی دهند شهرها و مناطقی که به نیاز بیشتری دارند استان شوند.
و در جای دیگر همین نیشابوری ها چنان از ظلم هایی که در حق نیشابور شده و حق هایی که از نیشابور خورده شده صحبت می کنند که هر کس نداند گمان می کند نیشابور محرومترین شهر کشور است.
اما واقعیت اینجاست که بله هر دو شهر نیشابور و سبزوار دارای نقاط قوت و ضعفی هستند. و نقاط قوت و ضعفشان طوری کنار هم چیده شده که اتفاقا یکدیگر را تکمیل می کنند .
مثلا نیشابور کارخانه ها و صنایعی دارد که شمار زیادی از جوانان این شهر را به کار گماشته و کارگران زیادی همه روزه از طریق کار و صنعت حلال در این شهر کسب روزی می کنند و سبزوار در نقطه مقابل از شمار زیادی از دانشگاه های معتبر و با سابقه ملی برخوردار است که شمار زیادی از اساتید و اعضای هیئت علمی و صاحبان کرسی های فکر و اندیشه در این دانشگاه ها هر روز به تولید علم و دانش و محصولات فکری برای جامعه مشغولند.
و جامعه برای پیشرفت به هردوی اینها نیاز دارد.و هیچکدام بر هیچکدام برتری ندارند و درواقع همیشه باید نیروهای یدی با نیروهای فکری در کنار یکدیگر باشند تا جامعه بتواند حرکت کند. متفکران و دانشمندان بدون نیروهای ماهر در کارهای یدی و اجرایی نمی توانند افکار و ایده هایشان را عملی کنند و کارگران و پیشه وران نیز بدون رهبران فکری و علمی نمی توانند مسیر درست رو به تعالی را پیدا کرده و ادامه دهند.
اگر تولیدات صنعتی نباشد چرخ اقتصاد جامعه نمی چرخد و اگر تولیدات علمی و فکری در دانشگاه ها نباشد چرخ های صنعت از کار می ایستد و یا صنعتی وابسته به خارج و سطحی و مونتاژی در کشور شکل می گیرد.
اینجاست که ارزشمندی و شکوه و جلال دو شهر سبزوار و نیشابور یکی با نقش دانشگاهی و علمی و دیگری
با نقش صنعتی و اقتصادی و البته سایر شهرهای خراسان هریک هریک با هر نقشی که داشته باشند روشن می شود و ای کاش ما مردم خراسان که تا این اندازه مکمل یکدیگر هستیم و در طول تاریخ همواره با وجود برخی فراز و نشیب ها همواره پا به پای یکدیگر بوده ایم ، اینک نیز که دراین پیچ تاریخی حساس قرار گرفته ایم و موضوع تقسیم استان خراسان رضوی به استان های کوچکتر را برای خود بسیار ضروری می
بینیم به جای جنگ و دعوا با یکدیگر طبق پیام همین مقاله راه اتحاد و همدلی و همکاری را انتخاب کنیم.
بر همین مبناست که سبزواری ها هرگز از ابتدای امر با مردم عزیز نیشابور جنگ و جدال نداشته اند و همانطور که در نظرات قبلی گفته شد ، حتی سبزواری ها با اینکه شروع کننده این جنگ های لفظی نبوده اند ، اما بازهم چندبار پیشقدم برقراری صلح شدند. از این به بعد هم ما سبزواری ها با نیشابوری ها هیچ دعوا و دشمنی نداریم حتی بابت این توهین ها و جنگ های لفظی چندماهه انتظار معذرت خواهی هم از نیشابوری ها نداریم و کاملا آماده ایم که هر زمان دوستان نیشابوری این جنگ چندماهه را تمام کنند ما هم باز مثل سابق آرام و بی صدا سرمان را به لاک خودمان فرو ببریم و کار خودمان را انجام دهیم.برای شهر خودمان بنویسیم و برای شهر خودمان کار کنیم و اصلا کاری هم به نیشابور نداشته باشیم.
اما چنانکه گفته شد برقراری صلح و روابط احترام آمیز یک امر دو طرفه است که باید هر دو طرف به آن پایبند باشند.
از مدیریت محترم سایت کاشمری ها هم بابت صبوری و میزبانی خوب و بدون مداخله شان در این مدت سپاسگزاری کرده و امیدواریم این بحث ها هرچه سریعتر ختم به خیر شود تا این تذکری که روز یازدهم شهریور از طرف “کارگروه تعیین مصادق محتوای مجرمانه” برای این سایت ارسال شده است ، در همین حد باقی بماند و خدای ناکرده مشکلی به لحاظ فیلتر شدن برای سایت عزیز کاشمری ها پیش نیاید.
با آرزومند آبادانی و بهروزی روزافزون همه شهرهای خراسان از جمله سبزوار ، نیشابور ، تربت حیدریه
کاشمر ، گناباد و….
با عرض سلام مجدد
متاسفانه با ارسال آخرین پیام نویسنده ( سبزوار ریشه فرهنگ خراسان ) که نیشابور را همانند عراق متجاوز دشمن سبزوار خواندند مشخص میشود ایشان خیلی بیشتر راغب هستند که این بحث های پوچ که بیشتر رو به تنش شده است ادامه پیدا کند .
شما که دایم حرف از تحلیل و تفکر میزنید این است نتیجه تحلیل شما؟
اگر از جانب یک نویسنده نیشابوری اینچنین پیامی که سبزوار را دشمن عراقی نیشابور معرفی میکرد معلوم نیست که چه فلسفه و دفاع هایی ارسال میکردید..
این درست نیست که از کاه کوه بسازید و فقط در مقابل صحبت های دیگران به صورت تعصبی موضع گیری کنید کمی به آنجه که به عنوان پیام ارسال میکنید فکر کنید و فقط طوری نباشد که جوابی داده باشید
در واقع باید اشاره کنم به حدیث گوهر بار پیامبر گرامی اسلام (ص) که میفرمایند :آنچه را برای خود نمی پسندی برای دیگران نیز مپسند و آنچه را که برای خود میپسندی برای دیگران نیز بپسند
در مورد دوستی که گفته اند ارزش خون شهدا را نگه نداشته ایم باید عرض کنم اگر متن پیام را با دقت میخواندید بیشتر متوجه میشدید من همانجا اشاره کردم به اینکه مردم نیشابور هیج منتی برای جانفشانی برای وطنشان نداشته و نخواهند داشت در آن پیام اشاره به این بود که دوست عزیزمان مردم نیشابور را اهل شعار و بی مسولیت خوانده بودند و در قبال آن فرزندان سربداران را اهل عمل و شجاع و بیشتر شیعه بودن قیام را ملاک قرار دادند که البته بنده هم مذهب شیعه را والاترین میدانم اما برای انسانیت نیز ارزش زیادی قایلم و نیز اشاره ای به سخن گوهر بار حضرت اباعبدلله حسین(ع) که میفرمایند: اگر دین ندارید لااقل آزاده باشید.
در مورد دوست عزیز ((دارالمومنین سبزوار)) خوشحالم که نسبت به بقیه با تعصب خیلی کم و بیشتر متعادل پیام ارسال میکنید فقط نکته ای که در پیام شما باید عرض کنم نه نیشابور یک شهر کاملا صنعتی است وهیچ گونه دانشگاه وفکری در آن پیدا نشود و نه شهر سبزوار بدون صنعت همچنین از نظر دانشگاهی در حد بسیار ممتاز فاصله دارد هرچند این را قبول دارم شاخص دانشگاه سبزوار بالاتر از نیشابور و بالاتر از شهرهای اطراف است همانطور که شاخص صنعت نیشابور بالاتر ازسبزوار و شهرهای اطراف میباشد
اما نکته ای که باید توجه کرد صنعت نیشابور و دانشگاه سبزوار برای استقلال جداگانه هر دو شهر هیچ سودی ندارد چون زمانی شاخص های شهر ها برای هم اهمیت پیدا میکنند که برای ایجاد یک استان تلاش کنند نه اینکه هر دو شهر به صورت جدا میخواهند مستقل شوند پس داشته ها و نداشته های نیشابور هیچ دردی از سبزوار دوا نخواهد کرد و داشته ها و نداشته های سبزوار هیچ سودی برای نیشابور ندارد البته چون جمعیت هر دو استان پیشنهادی زیر یک ملیون و حتی کمتر از هفت صد هزار نیز میباشد باید برای جذب جمعیت تلاش کنند که در حال حاضر استان پیشنهادی تربت حیدریه در صورت مدعی نشدن شهرهای اطراف آن از وضعیت مناسب تری از نظر جمعیت و ارتقا برخوردار است
به هر حال از تک تک عزیزان و خصوصا مدیر سایت کاشمر که صبورانه برخورد کرده اند کمال تشکر را دارم و امیدوارم بقیه دوستان عزیز سبزواری و همشهریهای عزیز نیشابوری نیز دست از ادامه بحث های پوچ بردارند و بگذارند از راه قانونی این مسیر طی شود
امیدوارم این بحث ها و این روحیه که مشخص است از طرف جوانان و افراد پر انرژی صورت گرفته به صورت یک اتاق فکر در آید و حتما نباید برای استان شدن این اتاق فکر صورت گیرد چون استان شدن زمینه هایی میخواهد که برای آن باید تلاش کرد..
به امید ارتقا و سربلندی یکایک شهرهای ایران و خراسان عزیز
خدا یار همگی شما باشد….
سلام و احترام فراوان بر دوست و هم استانی عزیزی که با اسم (((دیار نیشابور))) نظر ارسال کرده است و در نظرات ایشان تعصب کمتری مشاهده می شود و می توان با ایشان به عنوان یک نیشابوری با منطق صحبت کرد.
اما چند نکته که لازم می دانم در پاسخ به آخرین نظرات این دوست عزیز نیشابوری بیان کنم:
1- درمورد مثالی که در آن رفتار یک سال و نیم گذشته بعضی از نیشابوری ها را به رفتار رژیم بعث عراق در آغاز حمله به ایران و راه انداختن 8 سال جنگ تحمیلی تشبیه کرده بود باید خدمتتان عرض کنیم ، از قدیم گفته اند در مثال مناقشه نیست.
اینکه رفتار نیشابوری ها در حمله لفظی به سبزوار در یک سال و نیم گذشته به حمله عراق به ایران در 8 سال دفاع مقدس تشبیه شد ، فقط یک مثال بود در پاسخ به این سوال شما که گفته بودید اگر سبزورای ها جنگجو نیستند ، چرا سبزواری ها در طول یک سال و نیم گذشته پا به پای نیشابوری ها به این جنگ لفظی ادامه داده اند؟!!!!!
اما ای کاش شما که یکی از شهروندان فرهیخته نیشابوری هستید قبل از اینکه چنین حرف غیرقابل قبول و در واقع حرف زوری را مطرح کنید ، خودتان فرق حضور و رفتار سبزواری ها با نیشابوری ها را در این یک سال و نیم گذشته درک می کردید تا ما مجبور نمی شدیم از چنین مثالی برایتان استفاده کنیم.
بله صد البته که ما می دانیم نیشابوری ها با رژیم بعث عراق فرق دارند و ما فقط یک مثال برای تفهیم موضوع زدیم . اما شما هم اگر انصاف داشته باشید که ان شاءالله دارید باید این را بپذیرید که در هر کجای دنیا هر فرد یا گروهی که شروع کننده جنگی باشد ، (جنگی از هر نوع اعم از جنگ نظامی ، سرد ، روانی ، اقتصادی و یا لفظی و …) به عنوان طرف متخاصم و تجاوزگر شناخته می شود و مسوولیت آن جنگ و خسارات احتمالیش برعهده اوست.لذا هرگز نمی توان به فرد یا گروهی که جنگ به آن تحمیل شده خرده گرفت و به خاطر ادامه جنگ آن ها را محکوم کرد.چون هر انسانی به حکم فطرتی که خدای باریتعالی در وجودش قرار داده است ، در مقابل هر گونه هجوم و تجاوز ، از حریم حرمت خود دفاع می کند و این دفاع عین شجاعت و غیرتمندی و آزادگی است.
اتفاقا مثال ، مثال درست و کاملا واضحی هم بود. فقط شدت و ضعف مصادیق آن فرق می کرد.
ضمنا ای کاش فقط همین یک مورد بود. دوست عزیز و فرهیخته نیشابوری متأسفانه باید خدمتتان عرض کنیم موارد توهین و هجمه برخی هم استانی های نیشابوری بسیار بیشتر از این یک مورد است. اما بنده فعلا به صلاح نمی بینم موضوع را بیشتر از این باز کنم. زیرا بحث دارد به جاهای خوبی می رسد و اگر باز بخواهیم خیلی لای بعضی موضوعات را باز کنیم ، رسیدن به صلح و نتیجه منطقی غیر ممکن می شود.
در واقع با مشاهده همه آنچه گفته شد ، اگر بخواهیم خیلی منطقی و عادلانه برخورد کنیم ، تازه دوستان نیشابوری که شروع کننده ا ین بحث بوده اند باید درمقابل اذهان عمومی مخاطبان عزیز سایت کاشمری ها به خاطر این رفتار خود ، در پایان این مباحث عذرخواهی هم بکنند. امااز آنجایی که ما سبزواری ها نمی خواهیم زیاد به یکدیگر سخت بگیریم و دوست داریم قضیه با خوبی و خوشی به پایان برسد ، می توانیم از این حق خود بگذریم.
ادامه در پیام بعدی…
قسمت دوم
2- در مورد مسئله سوءاستفاده از خون شهدا : قصد ندارم زیاد این موضوع را باز کنم چون دیگر فایده ای ندارد. دوست عزیز شما آن موقع یک صحبت هایی را مطرح کردید که ما هم (سبزواری ها) همانجا پاسختان را عرض کردیم و بالاخره خود مخاطبان عزیز می توانند مطالب را دنبال کنند و به قضاوت بپردازند. و نیازی نیست که ما الان به مسائل و مطالب قبلی برگردیم چون هی از برگشتن به گذشته و مباحث قبلی فایده ای حاصل نمی شود و بهتر است بحث رو به جلو باشد تا رو به عقب . مگر درمواردی که ضرورتی باشد.
ادامه در پیام بعدی …
قسمت سوم
3- دوست عزیز جناب ((دیار نیشابور)) بله در مورد میزان دانشگاهی و صنعتی بودن شهرهای سبزوارو نیشابور ، منظور بنده هم دقیقا همین بود که شماهم فرمودید. یعنی بنده به طور میانگین عرض کردم شهر سبزوار بیشتر یک شهر دانشگاهی و شهر نیشابور بیشتر یک شهر صنعتی است . اگرنه به قول شما هم نیشابور تعدادی دانشگاه و دانشکده و مرکز و مجتمع علمی و پژوهشی دارد و هم سبزوار .
از طرفی هم سبزوار دارای شهرک صنعتی شماره یک و دو و کارخانه های متعددی نظیر کابل خودرو ، سیمان ، آرد ، ماشین های الکتریکی جمکو ، فولاد ، مجتمع در حال ساخت داروسازی طاها و پتروشیمی و پالایشگاه ستاره خراسان و هم نیشابور دارای صنایعی نظیر فولاد و نساجی و نیروگاه و … است.
و مسلما نه سبزوار به لحاظ دانشگاهی در بالاترین رتبه ممکن قرار دارد و نه نیشابور به لحاظ صنعتی ، صنعتی ترین شهر ایران یا شرق کشور محسوب می شود. بلکه هر دو شهر سبزوار و نیشابور یکی در زمینه دانشگاهی و دیگری در زمینه صنعتی در شمال شرق کشور یکی از قطب های مهم محسوب می شوند.
این هم کاملا درست است که سبزوار و نیشابور چون قرار است ان شاءالله دو استان جداگانه تشکیل دهند ، و لذا هر دو باید صنایع و دانشگاه های متعلق به خود را داشته باشند. اما به هرحال تا وقتی سبزوار و نیشابور در استان خراسان رضوی هستند بخواهیم و نخواهیم نقش های مکملی برای یکدیگر دارند. چه رسد به اینکه بعد از تقسیم خراسان هم باز صنعتی بودن و دانشگاهی بودن این دو شهر با فاصله 100 کیلومتری قطعا برای یکدیگر مفید خواهد بود و امتیازی برای هر دوی آنها محسوب می شود. به خصوص اگر در یک نگاه کل نگرانه تر (به جای مقایسه کردن سبزوار و نیشابور با هم که شهرهایی بسیار نزدیک و هم خانواده هستند) ، بخواهیم منطقه شمال شرق کشور را با مثلا منطقه شمال غرب ، جنوب غرب ، جنوب شرق ، مرکز ، شمال ، جنوب ، غرب و شرق مقایسه کنیم آن موقع بیشتر درک می کنیم که شهرهای سبزوار و نیشابور با توانمندی ها و نیازمندی های مختلفشان بیشتر مکمل و دوست و همراه یکدیگر هستند تا رقیب و خدای ناکرده دشمن یکدیگر!!!
به هرحال به نظر می رسد مدت یک سال و نیم گذشته برای تمام افرادی که هریک برای مدتی درگیر این بحث شده اند ، دوره ای پرتنش و پردغدغه بوده است.
اما اگر انتهای این بحث ها بالاخره به هم فهمی و درک ضرورت احترام متقابل بین سبزواری ها و نیشابوری ها و سایر مردم خراسان منجر شود و رقابت های ضربه زننده را به اتحاد و همکاری هایی جدایی ناپذیر میان شهرهای دوست و همسایه تبدیل کند ، خستگی این یک سال و نیم سخت از تن همه شرکت کنندگان بیرون می رود و دلسوزان شهرهای خراسان فرصت می یابند از این به بعد در فضایی فارغ از هر گونه تنش و درگیری های ضربه زننده ، به جای تلاش برای تخریب دیگر شهرها که عملا فایده ای برای آنان ندارد (یا اگر فایده ای داشته باشد ضررهایش از فوایدش بیشتر است) ، نیرو و انرژی جوانی خود را برای ساختن و آباد کردن شهرهای خودشان به کار گیرند که کاری بسیار سازنده تر و انسانی تر است.
و تا همین حالا هم بسیار حیف شده که نیروی افرادی دلسوز و پرتلاش از هر دو شهر سبزوار و نیشابور با نام هایی مثل آقا رضا ، آقا جواد ، گل زیره ، دیدگاه متفاوت ، محمدرضا ، کمال ، سعید ، منوچهر و … در راه کل کل کردن با یکدیگر صرف شده است. حال آنکه هریک ازاین افراد که به احتمال زیاد جوانانی پرشور و پرتوان و عاشق و به تمام معنی مخلص نسبت به شهر و دیار خود هستند باید نیروهایشان در مسیر سازندگی شهرهای خود صرف می شد نه در مسیر تخریب و توهین نسبت به شهرهای دیگر .
در پایان با پیشنهاد راه اندازی اتاق فکر که از جانب دوست عزیزمان ((دیار نیشابور)) مطرح شد موافقم و البته یادآوری می کنم که پیام کلی همین مقاله هم از ابتدا همین بود که اتحاد به جای اختلاف و همکاری به جای رقابت جایگزین شود و این همکاری ها می تواند به شکل راه اندازی اتاق فکر ، یا تشکیل ستاد مشترک تسریع در تقسیم استان خراسان رضوی در شهرهای مدعی استان شدن و … انجام پذیرد.
به امید پیشرفت و آبادانی و سربلندی روزافزون همه شهرهای عزیز خراسان و البته به امید عزتمندی همیشگی ایران عزیز و اسلامی….
جناب (دارالمومنین سبزوار) با کلیات پیام شما موافقم چون تقریبا دیدگاه معتدلی دارید ولی در مورد این مثالی که شهری را دشمن فرض کرده بودند موافق نیستم و میتوانستند پاسخ شایسته تری داشته باشند و اتفاقا چون شما از روی تعصب کمتری پیام ارسال میکنید انتظار میرفت جواب قانع کننده ای داشته باشید چرا که حافظ شیرازی میفرمایند:
با خرابات نشینان زکرامت ملاف
،
هرسخن جایی و هر نکته مکانی دارد.
من سایت های هر دوشهر را کم و بیش پیگیر هستم و در مورد سایت اسرارنامه چند نقد را دارم البته هیچ دلیلی ندارد حتما این نقد را بپذیرید چون یک نظر شخصی است
۱-اسرارنامه با مقاله های مختلفی با تعصب خاص مدیر روی سایت قرار میداد و نظر دهنده ها که از همه افراد جامعه میباشند ایده و نظرات ارسال میکردند که بعضی مواقع از سوی هر دو شهربا توهین همراه بود ولی مدیر سایت این پیام ها را نمایش میداد که باعث تفرقه بیشتر شد اتفاقا این اواخر این مورد رعایت میشد اما مدیر سایت کمی دیر به فکر افتادند چون اوضاع کمی متشنج شده بود.
-مدیر سایت در این اواخر با ارائه مطالبی در مورد مشاهیر خراسان که اقدامی جالب جهت شناساندن آنها برای بیننده های خود بود در اولین مطلب خود با موضوع مشاهیر روز ۲۵فروردین روز عطار نیشابوری را انتخاب کرد که در مطلب بیشتر اشاره به محل تولد که در کدکن میباشد (درصورتی که کدکن حدود بیست سال است به تربت الحاق شده)
لذا از مطلب فوق بیشتر برداشت میشد که عطار تعلقی به نیشابور ندارد جالب این که در روز۲۵و ۲۸ اردیبهشت روز گرامیداشت حکیم ابوالقاسم فردوسی و حکیم عمر خیام هیچ مطلبی ارائه نشد
در مورد مطالب ایجاد استان جدید شهرهای مدعی سبزوار نیشابور، و تربت حیدریه باید بدون هیچ گونه تعصبی مطالب ارائه نمایند هرچند خواهی نخواهی حساسیت از سوی افراد تعصبی شهرها ایجاد خواهد شد وبهترین گزینه این است که شهری مانند کاشمر که مدیر سایت بیطرفانه در این مدت میزبان این بحث بودن مطلبی ارائه شود ..
جناب دیار نیشابور هر چند بسیار خوشحالم که در آخر این بحث شما که فرد معتدل تری هستید به عنوان یک نماینده مردم نیشابور(حداقل در فضای سایت کاشمری ها) به جریان این بحث پیوسته اید ، اما به همان میزان انتظار داریم که فردی مانند شما بر لاپوشانی خطای دیگر همشهریانش در این بحث اصرار نورزد.
دلخوری شما بابت مثال رژیم بعث عراق ، که در این مباحث مطرح شده است ، بسیار غیر منطقی است. زیرا این مثال چنانکه قبلا توضیح داده شد کاملا درست بود و فقط شدت و ضعف مصادیق آن فرق می کرد و لذا جای دلخوری از جانب دوستان نیشابوری وجود ندارد ، زیرا :
1- چنان که گفته شد از قدیم نقل معروفی است که می گوید در مثال مناقشه نیست.
لغت نامه دهخدا در اینترنت این ضرب المثل را چنین توضیح داده است :
“در مثل جای بحث و کشمکش نیست. به عبارت دیگر میتوان گفت با اینکه ممکن است مثلی که استفاده میکنم چندان ربط مستقیمی به بحث ما نداشته باشد ولی این مثل میتواند منظور من از نقطه نظرات خودم را روشن
نماید. بصورت خلاصه نیز میتوان گفت: در مثل مناقشه نیست.”
http://www.loghatnaameh.org/dehkhodaworddetail-
eae5698a284a4ff18199ba3eaf8f29c5-fa.html
به عبارت ساده تر به خاطر یک مثال که دعوا نمی کنند!!!
2- دوست عزیز جناب دیار نیشابور ، باز هم در مورد مثال رژیم بعث عراق که شما اینقدر روی آن پافشاری می کنید ، اینجانب را مجبور می کنید که به بعضی موارد که قبلا برای اینکه این بحث کدورت آمیز را بیشتر باز نکنیم ، از کنار آنها گذشتم ، اشاره کنم.
جناب دیار نیشابور اگر شما معتقدید هر سخن جایی و هرنکته مکانی دارد ، کاملا صحیح است . اما ای کاش این نکته را به همشهریان خود نیز یادآوری می کردید زیرااولین کسانی که مردم شهر همسایه را دشمن فرض کرده اند سبزواری ها نیستند بلکه متأسفانه این نگاه دشمنانه اتفاقا از جانب بعضی مردم نیشابور آغاز شده است.
متأسفانه یکی از وبلاگ نویسان نیشابوری (مدیر وبلاگ نیشابور سرزمین بینالود) که از وبلاگ های شناخته شده نیشابور است نزدیک به 3 سال قبل (در آبان ماه 89) در مطلبی با عنوان ” 26 آبان نیشابور و بازخوانی یک پرونده!” پس از مقادیر فراوانی مبالغه کردن در اتفاقات روز 26 آبان این شهر در سال 83 ، متأسفانه با لحنی بسیار ناپسند اتهامات سنگینی را به مردم مظلوم و بیگناه سبزوار و نمایندگان آنان وارد کرده است .
به طوری که این وبلاگ نیشابوری در آن مطلب توهین آمیز نماینده سبزوار را به خیانت و سپس با به کار بردن توصیف بسیار تعجب برانگیز “”””””عملیات خرابکارانه ضد نیشابور””””””””” !!!! در رابطه با حادثه انفجار قطار این شهر در سال 82 ، به صورت تلویحی مردم سبزوار را به انجام جنایتی چنین بزرگ متهم کرده است!!!
منبع : http://www.neyshabur.blogfa.com/post/57
حال آنکه این وبلاگ نویس کمترین سند و مدرک مستدل و قابل اثباتی برای این اتهامات سنگین خود به سبزواری ها و نماینده وقت این شهر ارائه نکرده است.
بدتر اینکه به جز سبزواری ها مردم دیگر شهرهای خراسان هم از گزند این توهین و تهمت وبلاگ نیشابور سرزمین بینالود در امان نمانده اند و مثلا در همان مطلب نویسنده نیشابوری نماینده مرد خواف را هم به تقلب متهم کرده است.
حالا معلوم نیست ، چرا نماینده مردم خواف با این همه فاصله از نیشابور و سبزوار که اصولا هیچ ربطی نه به سبزوار دارد و نه به نیشابور بابد در مجلس شورای اسلامی ، علیه نیشابوری ها دست به تقلب بزند؟
با مشاهده چنین رفتارهایی به نظر می رسد پروژه دشمن انگاری دیگر مردم خراسان طبق مستندات و مکتوبات اولین بار توسط بعضی از مردم عزیز نیشابور شروع شده است. و اینجاست که باید به هم استانی هایی نظیر مدیر وبلاگ نیشابور سرزمین بینالود گفت : هرچه قدر هم که افراد متعصبی باشید اما بازهم وقتی مطلبی را در گستره وسیع اینترنت منتشر می کنید ، باید به این نکته توجه داشته باشید که هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد . و اگر به این سخن توجه نکردید ، در آینده دلخور از این نشوید که مردم دیگر شهرها هم با همین صراحت نظر خود را در مورد شما و شهرتان بیان کنند.
3-در مورد مجله اینترنتی اسرارنامه هم باید عرض کنم این مجله اینترنتی از نیمه های سال 1390 راه اندازی شده است. حال آنکه با در نظر گرفتن کلیه مطالب توهین آمیزی که در بعضی سایت های متعلق به نیشابور از مدت ها قبل از این منتشر شده است که نمونه ای از آن را در وبلاگ “نیشابور سرزمین بینالود” دیدیم http://www.neyshabur.blogfa.com/post/57
به نظر می رسد کلیه مقالات اسرارنامه اتفاقاً کاملا محترمانه و صلح جویانه بوده است. این روند انتشار مقالات محترمانه و استدلالی از همان ابتدای کار که بنده تقریبا مخاطب آن سایت شدم در اسرارنامه مشاهده می شد. ومتأسفانه این هم استانی های نیشابوری بودند که حساسیت های بی جهت نشان دادند . مثلا در مقاله دو قسمتی همه چیز برای استان شدن سبزوار فراهم است و از اولین مقالات بحث برانگیز اسرارنامه بود ، در هیچ کجا توهینی به نیشابور نشده و حرف غیرمحترمانه ای مطرح نشده. بلکه یک نویسنده سبزواری تنها دیدگاه های شخصی خود را در مورد مسأله تقسیمات سیاسی خراسان مطرح نموده است که اگر شما توانستید یک جمله توهین آمیز در متن مقالات اسرارنامه نسبت به نیشابور پیدا کنید ، من قول می دهم در نظراتم تجدید نظر کنم.
اما اگر با انصاف نگاه کنید می بینید که در هیچیک از مقالات اسرارنامه نه به نیشابور توهین شده و نه به اندازه بعضی مطالب سایت های نیشابور متعصبانه مطلب نوشته شده. نظرات نظردهندگان هم کلا عملش با اصل مقاله فرق می کند و اتفاقا باز در سایت های نیشابور هم در بخش نظرات اکثرا کولاکی از توهین و بی احترامی نسبت به سبزوار برپاست که آدرس های فراوانی در این زمینه می توانم برای شما از سایت روزنه بیاورم. اما فعلا احساس می کنم نیازی نیست و شما خودتان حتما تا به حال متوجه این موارد شده اید مگر اینکه دقت نکرده باشید.
به هرحال بنده باز هم می گویم سبزواری ها شروع کننده این جنگ لفظی نبوده و اکنون نیز علاقه ای به ادامه دادن آن ندارند.
در مطلبی هم که در مورد عطار اشاره کردید که اسرارنامه منتشر کرده است ، خیلی ریز و تخصصی وارد نقد مجله اینترنتی اسرارنامه شده ا ید. درست است که ا سرارنامه رسانه قوی و موثر در میان مردم چند شهرستان خراسان می باشد و حتی همین مقاله پربحث یکی از مقالات انتخاب شده از سایت اسرارنامه است که هنوز بعد از یک سال نیم از انتشار مجدد آن در سایت کاشمری ها ، مباحث خاص خود را به همراه می آورد ، اما باید به این هم توجه کنید که اینجا اصلا بحث بحث دیگری است . و حرف سر چیزهای دیگری است. و هدف نقد مجله اسرارنامه یا وبلاگ سرزمین بینالود یا سایت روزنه نیست که ا گر هدف نقد کردن باشد چنانکه گفتم روزنه و سرزمین بینالود پرونده بسیار بحث برانگیزتری از اسرارنامه دارند. و اگر اسرارنامه چنان مقاله ای در مورد عطار منتشر کرده یا درمورد فلان شخصیت دیگر هیچ مقاله ای منتشر نکرده لابد به سیاست ها و اهداف همان موقع اسرارنامه بر می گردد و الان بعد از این همه مدت مطرح کردن کینه های دیرین در یک سایت دیگر و در یک فضای دیگر صحیح به نظر نمی رسد.
گذشته از همه اینها برای اینکه از بحث اصلی دور نشویم ، یک بار دیگر تأکید می کنم ، در متن مقاله فوق هم که اتفاقا از مجله اسرارنامه انتخاب شده ، هیچ توهینی به دوستان نیشابوری نشده است. شاید بخش هایی از مقاله با مذاق هم استانی های نیشابوری خوش نیامده باشد اما این به معنای توهین نیست. زیرا نویسنده فقط دیدگاه خود را بیان کرده . و هر نویسنده دیگری نیز حق دارد دیدگاه خود را مطرح نماید.
سلام مجدد خدمت دوست و هم استانی عزیز(دارالمومنین سبزوار) در مورد سایت اسرارنامه همانطور که عرض کردم نظر شخصی بنده بود که میتواند از هر دیدگاهی قبول یا رد شود و به قول شما بحث بر سر چیز دیگری است
اتفاقا در بحث مشاهیر که نکته ای که به ذهن من آمد و ارسال کردم در دیگر نوشته های سایت به چشم میخورد البته این را هم باید گفت که متاسفانه هر دوشهر در سایت ها درگیر شهر مقابل شده اند مثلا چرا فلان چیز در نیشابور هست در سبزوار نیست و در طرف مقابل چرا امکاناتی در سبزوار هست که در نیشابور نیست که این اصلا جالب به نظر نمیرسد البته اگر چرا گفتن از روی حسادت نباشد برای پیشرفت خوب است ..
اما اگر با این دید که چون فلان امکانات در شهر ما نیست نباید در شهرهای دیگر باشد باعث پسرفت خواهد شد..
لذا با توجه به این کشمکش هایی که از سوی عده ای از سوی هر دو شهرکه با تفکر خاص و شبیه به هم شروع شد و من بر این باورم اکثر آنها با نامهای مختلف وارد بحث میشدند تا جو را بیشتر متشنج جلوه دهند و نباید پیگیر آن باشیم که مقصر کیست؟..
سال ۸۳ اگر دولت به سبزوار و نیشابور بها میدادند مطمئنن با گذشت حدود ده سال اکنون جزء استانهای برخوردار و خیلی پیشرفته تر از چندین استان شکل گرفته در غرب کشور بود متاسفانه ما خراسانی ها یکپارچه و متحد نیستیم وگرنه چرا باید در شمال و غرب کشور این همه استان شکل بگیرد اما در شرق کشور با وجود پتانسیل نیروی انسانی بالا شرایط بسیار خوب از نظر جغرافیایی و اقتصادی دولت با ایجاد سه یا چهار استان مخالفت میکند اتفاقا باید در شرق کشور عدالت رعایت شود و استان خراسان رضوی حداقل به چهار یا پنج استان مجزا تقسیم شود این یک خواسته کاملا معقول و شدنی است نه یک خواسته رویائی که شهرها در مقابل هم قرار گیرند
و یا ارتقا بخش ها به خصوص در نیشابور که متاسفانه ایجاد دو شهرستان در بخش زبرخان را خواسته رویایی میخوانند که تفکری اشتباه است وقتی بخش زبرخان کاملا ظرفیت دو یا حتی سه شهرستان را دارد دنبال این هستند که یک شهر مرکز شهرستان شود قدمگاه و خرو که از هر نظر مستعد میباشند این یک ضرورت است همچنین باید به شما سبزواریها و نماینده های مجلس تبریک عرض کنم چون واقعا در ارتقای بخش ها به غیر از خوشاب که دلخوری هایی ایجاد شده بود موفق عمل کرده اید
البته نمایندگان نیشابور پیگیری های زیادی داشتند اما به دلیل روشن نشدن تکلیف زبرخان فقط به دلیل فاصله کم بخش های دیگر نیز بلاتکلیف مانده اند جالب این است که دولت مردان سفرهای شمال از کشور قطعا بیشتر از من و شما رفته اند و قطعا شهرستانهایی با فاصله کمتر از ده کیلومتر زیاد به چشم دیده اند اما متاسفانه با ارتقای شهرهای مستعد در خراسان و به خصوص در حال حاضربخش زبرخان نیشابور مخالفت میکنند..
به امید اتحاد و همدلی همه خراسانی های عزیز برای استقلال و ایجاد استان های جدید با پتانسیل بالا.
سلام بر همه دوستان عزیز دنبال کننده این بحث به ویژه (((دیار نیشابور)))
1- در مورد اسرارنامه
نظرات شخصی شما و هریک از مخاطبان دیگر این بحث به جای خود قابل احترام است.
اما بالاخره نظر شخصی هم باید یک مبنایی داشته باشد.همینطوری بی دلیل کسی راجع به یک پدیده نظر مثبت یا منفی ارائه نمی دهد.
البته اینجانب به عنوان یکی از طرفین سبزواری بحث بارها اعلام کرده ام که تمایلی برای کش و طول دادن به این موضوع و ادامه دادن آن ندارم. اما حالا که بعضی حرف ها مطرح شده و شما بعضی موضوعات را پیش کشیده اید ، بالاخره بد نیست برای روشن تر شدن موضوع در نزد مخاطبان به چند مورد اشاره کنم :
ادامه دارد ….
الف ))) بنده بدون تعارف و فارغ از اصالتم که یک شهروند سبزواری هستم ، مجله ا ینترنتی اسرارنامه را بر اساس چندین دلیل واضح و مبرهن ، “پدیده رسانه ای غرب خراسان” در چندسال اخیر می دانم.
این رسانه متعلق به مردم سبزوار با رویکرد فرهنگی و تحلیلی مثبت خود ، با دامنه ای گسترده از اثرگذاری های فوق حد تصور در مدت زمان کوتاه و با حجم کم فعالیتش توانست جایگاه منحصر به فرد خود را در نظر مخاطبان گسترده اش در شهرستان های سبزوار ، نیشابور و کاشمر و حتی تربت حیدریه و … (به صورت مستقیم و غیر مستقیم) به دست بیاورد.
به طور مثال مشاهده میزان بیش از 4200 بازدیدکننده با 615 نظر مفصل که تا به حال (16 شهریور92) در سایت کاشمری ها برای این مقاله مجله اینترتی اسرارنامه که در 22 تیر 91 در همان سایت منتشر شده ، نشان می دهد طرزفکر و نگاه تحلیلی و محترمانه اسرارنامه به مسائل در فضای خارج از صفحات اصلی خود آن سایت ، نیز مخاطبان غیرمستقیم و فراوانی دارد.
چه رسد که در سایت اسرارنامه هم این مطلب تا همین تاریخ یعنی 16 شهریور 92 ، تعداد 7653 بازدیدکننده با 205 نظر داشته است که از آنجایی که فعلا در چندماه اخیر اسرارنامه در حالت تعطیلی بوده مشاهده این مقدار بازدید و نظر از جانب مخاطبان نشان از اثرگذاری فراوان این مجله دارد.
http://www.asrarnameh.com/essays.php?id=555
(این فقط یک نمونه بود و اثرگذاری مستقیم اسرارنامه در سایت هایی مثل روزنه و سرزمین بینالود نیشابور تا کنون به کرات دیده شده است به طوری که انگار مطالب اسرارنامه به خوبی در مدت دو سال گذشته به این سایت های شناخته شده نیشابور جهت داده و مدیران ا ین سایت ها و مخاطبانشان را تحت تأثیر قرار داده است و اگر لازم باشد چندین و چند آدرس از این صفحات در سایت های نیشابور در دست است که برایتان ارائه خواهم کرد)
پس بی راه نیست اگر اسرارنامه را بی شک “پدیده رسانه ای غرب خراسان” در چندسال اخیر بدانیم.
ادامه دارد …
ب))) چنانکه قبلا عرض کردم در متن هیچ یک از مطالب اصلی اسرارنامه هیچ گونه توهین و بی حرمتی نسبت به دیگرشهرهای خراسان و مردم آن شهرها مطلقا مشاهده نشده است. و عرض کردم اگر کوچکترین توهین و بی حرمتی که قابل اثبات باشد در مطالب اسرارنامه دیدید ، اطلاع بدهید تا بنده هم تجدید نظر کنم.
البته بخش نظرات مخاطبان عملش فرق می کند و در همه سایت های سبزوار و نیشابور و کاشمر در بخش نظرات ، گاهی شاهد تندروی ها و توهین های مردم بعضی شهرها نسبت به دیگران بوده و هستیم.که این بخش را نمی توان به طور کامل به حساب عملکرد مدیریت سایت گذاشت. هرچند می توان حال و هوای عمومی سطح فکر و فرهنگ مردم یک شهر را از روی این نظرات برداشت کرد اما به هرحال متن نظرات مخاطبان پایین یک نوشته هرگز رسمیت و اعتبار مطالب اصلی منتشر شده در آن سایت را ندارد.
ادامه دارد …
ج)))سبزوار یکی از شهرهای کهن و با پیشینه فرهنگی غنی در خراسان است. البته خدارا شکر سرزمین خراسان از چنین شهرها و مناطقی سرشار است. مثلا کاشمر ، تربت حیدریه، نیشابور ، گناباد و ….همه پیشینه کهن فرهنگی دارند. اما منظور از گفتن این حرف درمورد سبزوار این بود که بگویم یکی از جلوه های فرهنگ و تمدن هر جامعه برخورداری از رسانه های متعدد با حال و هوای منحصر به فرد خود است که این مورد سالهاست به خوبی در سبزوار شکل گرفته. فعالیت ده ها سایت خبری و تحلیلی که همه روزه از چندسال قبل تا کنون در سبزوار هستند و هریک حال و هوای خود را دارند و نقش خاص خود را ایفا می کنند. از سایت های انتقادی گرفته که مشکلات سبزوار را بدون تعصب و بدون ترس ازمسوولان و بدون نگرانی از خراب شدن وجهه خراب نشدنی این شهرخوش سابقه بیان می کنند.در نقطه مقابل سایت های و مجلات تحلیلی و فرهنگی با رویکرد بیان توانمندی ها و نقاط قوت سبزوار نیز فعالیت دارند.
در میان همه این سایت ها مجله اینترنتی اسرارنامه با رفتار هوشمندانه مدیران این مجله موفق به آن شد که اثرگذاری شگفت انگیزی و بسیار بیش از حدتصوری در میان سایر شهرستان های اطراف سبزوار از جمله نیشابور برجای بگذارد و چنانکه گفته شد حتی به نوعی جریان انتشار مطالب و نظرات مخاطبان در دیگر شهرهای خراسان را از راه دور مدیریت کرده و تحت کنترل و تحت تأثیر خود قرار دهد.
البته هرچند اغلب مطالب منتشر شده در سایت روزنه نیشابور که در رابطه با اسرارنامه منتشر شده سرشار از توهین و بدگویی علیه این سایت متعلق به همه مردم خراسان است ، اما صرف نظر از اظهارات مثبت یا منفی که دوستان نیشابوری در مورد اسرارنامه مطرح می کنند ، پیام اصلی که پشت نظرات و مطالب متعددشان نهفته است ، بیانگر همان قدرت اثرگذاری و هدایت گری است که رسانه ای مانند اسرارنامه به ویژه در میان هم استانی های نیشابوری از خود برجای گذاشته است.
جدیدترین انعکاس گسترده اسرارنامه در سایت های نیشابور در مطلب مفصل و به معنای واقعی مفصلی است که سایت روزنه نیشابور به انتشار آن پرداخته است.و بعد از چندین ماه که اسرارناامه متوقف شده ، بازهم این سایت از چنان قدرتی برخوردار است که هنوز داغترین و پربحث ترین مطالب سایت روزنه نیشابور به نقد و بررسی مطالب اسرارنامه سبزوار مربوط می شود.
هم استانی های نیشابوری اگر به این موضوع توجه کنند که هر رفتاری که بروز دهند ، علاوه بر پیام ظاهری که آگاهانه به بیان آن می پردازند ، پیام های ناخودآگاهانه متعددی ممکن است به مخاطبان انتقال دهد شاید بتوانند به مرور رفتار خود به ویژه در حوزه رسانه ای را بیش از پیش مدیریت کرده و معنای پیدا و پنهان هر کار و هر مطلبشان در رسانه های خود را بهتر دریابند.
از جمله اینکه وقتی یک سایت نیشابوری پس از انتشار چندماه از برخی مطالب سایت های سبزوار ، حالا با مقالاتی مفصل به نقد و بررسی آنها می پردازد یعنی در همه این ماه ها زیر فشار روانی شدیدی بوده است که از ناحیه اسرارنامه متحمل شده و دقیقا پیام های آشکار و نهان اسرارنامه را همان موقع دریافت کرده و به ذهن سپرده و در همه این مدت سعی می کرده چیزی به روی خود نیاورد اما نهایتا زور اسرارنامه حتی در حالت تعطیلی از بعضی از این دوستان متعصب زیاده آمده و آنها را وادار به اظهار نظر در مورد مطالب چندماه گذشته اسرارنامه کرده است.
برای مشاهده مطلب موثر ، محترمانه و دوستانه اسرارنامه در مورد شیخ عطار کدکنی که هر سه شهر کدکن ، نیشابور و تربت حیدریه در آن به نیکی یاده شده و به ارزش های همه این مناطق اشاره شده است به آدرس زیر مراجعه کنید:
http://www.asrarnameh.com/news.php?id=1776
برای مشاهده واکنش خصمانه نیشابوری ها که ناشی از برداشت و قضاوت اشتباه و همیشگی بعضی از مردم این شهر دررابطه با مردم سبزوار است به آدرس زیر مراجعه کنید و خودتان بین آنچه اسرارنامه واقعا گفته و حتی عکس هایی دیدنی از آرامگاه عطار در نیشابور را منتشر کرده تا تبلیغی هم برای گردشگری نیشابور باشد ، با برداشت خصمانه و غیردوستانه مردم نیشابور از این مطلب صلح آمیز اسرارنامه قضاوت کنید. از همه بدتر اینکه واکنش ها چندماه بعد نشان داده شده است.
http://www.rovzane.com/blog/show/%D9%86%DA%AF%D8%A7%D9%87%DB%8C-%D8%A8%D9%87-%D9%86%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D8%B1%D8%B3%D8%A7%D9%86%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B1%D8%A7%D8%AF%DB%8C%DA%A9%D8%A7%D9%84-%D8%B3%D8%A8%D8%B2%D9%88%D8%A7%D8%B1-%D9%86%D8%B3%D8%A8%D8%AA-%D8%A8%D9%87-%D9%87%D9%85%D8%B3%D8%A7%DB%8C%DA%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4-%D9%88-%D8%AF%D8%B1%D8%AE%D9%88%D8%A7%D8%B3%D8%AA-%D8%A7%D8%AB%D8%A8%D8%A7%D8%AA-%D8%A7%D8%AE%D9%84%D8%A7%D9%82-%DA%98%D9%86%D8%AA%DB%8C%DA%A9%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%AF%D8%A7%D8%AF.html
حال با مشاهده این استقبال های گسترده از مطالب اسرارنامه در سایت های نیشابور هر مخاطبی به این نتیجه می رسد که اگر واقعا چنانکه بعضی نیشابوری ها ادعا می کنند اسرارنامه سایت سطحی و مبتذلی بود نمی توانست تا این اندازه روی مخاطبان خود در نیشابور اثر بگذرد. مگر اینکه بپذیریم آنهایی که اینقدر از این رسانه به اصطلاح سطحی و کم ارزش تأثیرپذیرفته اند ، خوشان هم انسان هایی سطحی ، مبتذل و کم ارزش هستند .
بدین ترتیب ، حالا که دوستان نیشابوری اینطور مستقیم و غیر مستقیم ارادت خود و اثرپذیری و ارتباط تنگاتنگشان را با اسرارنامه سبزوارنشان داده اند ، مفتخر به آن هستم که این خبر خوش را همین جا اعلام کنم که طبق شنیده های معتبر ، مجله اینترنتی اسرارنامه این “پدیده رسانه ای غرب خراسان ” به زودی مجددا فعالیت خود را آغاز می کند و در نتیجه باید منتظر موج دوم شور و نشاط و پویایی های رسانه ای باشیم که از فعالیت این سایت اثرگذار سبزوار در شهرها و مناطق حوزه فرهنگی سبزواربزرگ به راه خواهد افتاد.
باور کنید من خودم در این مدت که اسرارنامه تعطیل بود بیش از ده ها پیام برای این مجله مفید و منحصر به فرد ارسال کردم و درخواست نمودم فعالیت خود را از سر بگیرند. حالا نمی دانم درخواست های من موثر واقع شده یا خود مدیران این سایت طبق اهداف و دست آوردهایی که در این مدت داشته اند مجددا تصمیم به آغاز به کار فعالیت های خود گرفته اند. با این حال از همین حالا می دانم که باید تأثیر منتظر اثرگذاری بیشتر اسرارنامه در نیشابور باشیم. حتی اگر شده با چندماه تأخیر…
به همین دلیل بنده به عنوان یک شهروند سبزواری و البته به عنوان یک شهروند خراسانی بسیار خرسندم و افتخار می کنم که در شهرم و در استانم رسانه ای مانند اسرارنامه فعالیت می کند و بی شک با مشاهده این حجم عظیم از اثرگذاری های اسرارنامه ، از فعالیت های این سایت تحلیلی و فرهنگی حمایت کرده و قطعا از طریق ارسال نظرات متعدد خود و اطلاع دادن به مدیران این سایت از اثرگذاری فراوان فعالیتشان آن ها را به ادامه و تکامل همین روند موثر دعوت خواهم کرد.
د))) جناب ((دیار نیشابور)) عزیز حالا که شما نظر شخصیتان را در مورد اسرارنامه اعلام کرده اید ، ای کاش نظر شخصیتان را در مورد بعضی مطالب اشاره شده در سایت های شهرخودتان نیشابور نیز ابراز می داشتید. که مدت ها قبل از اینکه مجله اسرارنامه حتی راه اندازی شود ، بعضی سایت های نیشابور مطالبی خصمانه علیه مردم شریف دارالمومنین سبزوارمنتشر کرده بودند که اگر روش سبزواری ها چیز جز بخشندگی و صلح طلبی بود ، این مطالب می توانست قطعا پیگردهای قانونی سختی برای مدیران آن رسانه های نیشابوری به همراه بیاورد :
از جمله مورد اتهام سنگین دست داشتن سبزواری ها در به اصطلاح “”””عملیات خرابکارانه انفجار قطار نیشابور”””” که هیچ سند و مدرکی هم برای اثبات این ادعا ارائه نشده بود و فقط به طرح تهمتی سنگین نسبت به مردم یکی از شهرهای خراسان اکتفا شده بود.
همچنین اتهام خیانت به نماینده وقت مردم سبزوار . حال آنکه آن بنده خدا و البته هر نماینده درست و حسابی دیگری وظیفه دارد که حتما امور و مطالبات مردم شهر خود را پیگیری نماید و اگر نمایندگان شهرهای دیگر فعال نبودند و حق مردم خود را نگرفتند دلیل نمی شود که رسانه های آن شهر نمایندگان شهرهای دیگر را با این گستاخی غیرقابل قبول به خیانت یا تقلب و …. متهم کنند.
http://www.neyshabur.blogfa.com/post/57
مواردی از این دست در طول مدت طولانی فعالیت سایت هایی مثل روزنه و نیشابور سرزمین بینالود فراوان است.البته چنان که مشاهده می کنید ما سبزواری ها اصلا این موارد برایمان مهم نیست و برعکس سایت های نیشابور ، سایت های سبزوار فضای خبری و تحلیلی خود را چندان به این مطالب رسانه های نیشابور اختصاص نمی دهند و حالا هم اگر بنده این مطالب را گفتم ، به دلیل آن بود که شما خودتان اول این بحث را مطرح کردید و بازهم تکرار می کنم به هیچ وجه قصد نداشتم تا این اندازه وارد جزئیات شوم و از برخی رویکردها در رسانه های محلی نیشابور انتقاد کنم . اما بالاخره از قدیم گفته اند حرف حرف می آورد و چون شما خودتان پیش قدم انتقاد و اعتراض به رسانه های سبزوار شدید ، بد نیست که این موارد را در مورد رفتار اشتباه رسانه های نیشابور نیز بدانید و خودتان قضاوت کنید.
الان هم دلیلی نمی بینم که این بحث را ادامه بدهم مگر اینکه باز ضرورتی ایجاد شود.
2- در مورد عطار و سایر بزرگان شهرهای سبزوار و نیشابور
به طور کل همه می دانیم که در دعوا حلوا پخش نمی کنند. پس ای کاش شهرهای همسایه به ویژه بزرگان و اصحاب رسانه این شهرها بکوشند تا هرگز فضای قهرآمیزی بین خود ایجاد ننمایند و مسوولیت کارها و رفتارهای خود را بپذیرند. به عنوان مثال اگر دوستان نیشابوری از مطلب چندماه قبل اسرارنامه رنجیده شده اند که چرا در آن مطلب هویت اصلی عطار را که زاده شهر کدکن تربت حیدریه است ، فاش کرده ، باید به این نکته هم توجه داشته باشند که نیشابوری ها هم تا کنون بارها به خود اجازه داده اند در مورد مشاهیر منطقه سبزوار بزرگ اظهار نظر کنند و مثلا دکتر علی شریعتی را که زاده مزینان است ، غیر سبزواری بخوانند. حال آنکه زمانی که دکتر شریعتی متولد شد و درگذشت حتی تا همین یک سال قبل مزینان یکی از روستای های تابعه سبزوار بود. و تازه اگر کدکن زادگاه عطار 20 سال است که از نیشابور جدا شده ، مزینان تازه یک سال است که از سبزوار جدا شده است.
پس اگر نیشابوری ها اصرار دارند که عطار فرزند نیشابور است نبایدبه این تناقض گویی دچار شوند که دکتر علی شریعتی یا بزرگان دیگری مثل او را فرزند سبزوار ندانند. چه اینکه خود سبزواری ها و داورزنی ها و مزینانی ها از این بابت بین خود مشکلی ندارند. وخود دکتر علی شریعتی هم در بعضی آثارش وقتی نمی خواسته اسم واقعیش را بنویسد خود را علی سبزوارزاده و سبزواری و سربداری معرفی کرده است. پس لزومی ندارد که دوستان نیشابوری نگران این موضوع باشند و بخواند در این زمینه چیزی بگویند و دخالتی بکنند که وقتی مسلما پاسخشان را از سبزواری ها می گیرند بخواهند ناراحت شوند و بهشان بربخورد.
ادامه دارد …
3- در مورد شهرستان شدن بخش ها
موضوع تأخیر در شهرستان شدن بخش زبرخان که اشاره کردید ، امیدواریم هرچه سریعتر ، حل بشود و آنچه خیر و صلاح دوستان نیشابوری است همان پیش بیاید.
4- لزوم پایان دادن سریع به سوءتفاهم های چندماهه و چندساله …
به طور کل اگر به روند این بحث نگاه کنیم می بینیم که اساسا هرنظری که از جانب دوستان سبزواری مطرح شده ، پاسخی به نظر قبلی دوستان نیشابوری بوده. و در اصل مقاله هم که یک نویسنده سبزواری نوشته ، هیچ توهینی به نیشابور نشده و حتی از استان شدن همزمان این شهر با سبزوار و نیشابور سخن گفته شده است.
پس با این حساب هیچ جای گله و ناراحتی برای دوستان نیشابوری نیست و از اول هم سبزواری ها با نیشابوری ها جنگ نداشته اند. شاید حالا سوءتفاهمی پیش آمده است که کار به اینجا کشیده اما جلو ضرر را هر وقت بگیری منفعت است و اگر همین حالا هم دیگر این بحث ها تمام شود باز بهتر از این است که چندین مدت دیگر این مخاصمه ها طول بکشد و هر طرف که شروع کننده یک بحث اشتباه و تفرقه برانگیز باشد باید بداند که قطعا دیر یا زود پاسخ خود را دریافت خواهد کرد. لذا بهترین کار تمام کردن این بحث طولانی است و یا حداقل هدایت کردن آن به سمتی که هر دو طرف با وجدان و منطق و مسوولیت پذیری نسبت به کارهای خود وارد بحث شوند و اینطور نباشد که مثلا بخواهند با پاک کردن صورت مسأله یا مطرح کردن بحث هایی که ریشه در گذشته دارد و دردی را از الآن دوا نمی کند ، بحث را بیشتر به انحراف بکشانند.
به امید پیشرفت و آبادانی روزافزون همه شهرهای عزیز و تاریخی خراسان (سبزوار ، نیشابور ، تربت حیدریه ، کاشمر ، گناباد و …)
با سلام به همه ی عزیزان کاشمری هر چی ما نیشابوری ها نمیخوایم وارد این بحث های سبزواری ها بشیم میان تو سایت های شهرهای دیگه از ما بد میگن!جناب دارالمومنین سبزوار اگه سبزوار یک دکتر علی شریعتی داره نیشابور خیام و عطار و کمال الملک و یغمای خشت مال و بی بی شطیطه و پرویز مشکاتیان و و همین الانشم هم از نماینده هامون بگیر تا بازیگرها نیشابوری داریم…حالا این عکس رو به همه ی هم استانی های عزیزم نشون میدم که از ناسا هست و تفاوت وسعت نیشابور و سبزوار رو به خوبی نشون میده که در چه حد هستن!
اینم لینک عکس:
http://s3.picofile.com/file/7925558167/ney_in_the_night.jpg
فقط خواهشا دیگه سبزواری هااین عکس رو دیدن خودشون نمیگم یکدفعه ولی کم کم از فضای مجازی برن بیرون و برا شهر بزرگی مثل نیشابور که در حدش نیستن حرف های نامربوط نزنند.با تشکر از همه کاشمری های گل و سایت زیباتون
نیشابور ابر شهر ایران…باز هم برتری نیشابور به سبزوار!این لینک آدرس یک عکس از ناسا هست که در اون تفاوت وسعت نیشابور و سبزوار رو که از محدوده شرق کشور هست و در شب گرفته شده به خوبی نشون می ده…حالا دوستان گلم تو کاشمر و شهرهای دیگر ببینن سبزواری ها دارن خودشون رو با چه شهری مقیسه می کنند!
آدرس پیج عکس:
http://s3.picofile.com/file/7925558167/ney_in_the_night.jpg
منتظر نظرات زیبای سبزواری ها هستم…
و اما نظرات این دوست گل از سبزوار به نام دارالمونین:
دوست عزیز نیشابور به جز عطار مشاهیر دیگری هم داره که حداقل ارامگاهشون تو خود نیشابوره…خیام.کمال الملک.یغمای خشت مال نیشابوری.پرویز مشکاتیان.بی بی شطیطه.امام زاده محروق…برای مثال این پیج در باره ی خیام رو بخون:
((با رایزنی شهرداری نیشابور و همزمان با نصب یکی از سه مجسمه خیام در فلورانس ایتالیا))
http://neyshabour.ir/DesktopModules/News/NewsView.aspx?TabID=1&Site=DouranPortal&Lang=fa-IR&ItemID=1942&mid=13974&wVersion=Staging
و اما میگین نیشابور فرودگاه نداره خب دوست عزیز فرودگاه زمانی به درد میخوره که مسافر و گردشگر داشته باشین حالا این لینک رو بخون…نیشابور در تابستان روزانه حداقل 2000 نفر مسافر داره:
http://parsinews.ir/news/page/b3b8a179a7b3d375aed080db9208261a
که اگر بادقت بخونی کلنگ زنی هتل نیشابور هم زده شده…
و اما پروژه ی تقاطع غیر همسطح امام رضا نیشابور:
http://www.alimarvi.com/NewsDetail.aspx?itemid=225
و اما توضیحات ویکی پدیا برای سبزوار که اونو همواره یکی از روستاهای نیشابور معرفی کرده که حرفیست به حق:
http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%D8%A8%D8%B2%D9%88%D8%A7%D8%B1
اینم برا نیشابور:
http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%86%DB%8C%D8%B4%D8%A7%D8%A8%D9%88%D8%B1
اینم وضعیت امنیت شهر سبزوار:که خودم دانشجوی این شهرم و واقعا شب ها در سبزوار امنیت ندارید…
((http://www.sabzevarnews.ir/fa/news/6108/برای-چندمین-بار-برهم-زنندگان-نظم-و-امنیت-همچنان-میتازند))
((http://www.sabzevarnews.ir/fa/news/6102/بازم-هم-فاجعه-مجریان-قانون-و-عدالت-توجه-کنند))
این صفحه رو بخون که جمعیت سبزوار از بجنورد کمتره و چهارمین شهر استان بعد از به ترتیب مشهد نیشابور بجنورد وسبزوار چهارم شده خواستار استان شدن هم هستین جالبه!
http://neyshaburi.ir/post/1391/%D8%AC%D9%85%D8%B9%DB%8C%D8%AA-%D9%86%DB%8C%D8%B4%D8%A7%D8%A8%D9%88%D8%B1/
تو همین صفحه جمعیت نیشابور از مراکز استان فعلی همچون بجنورد ۳۶۵۸۹۶ نفر-شهرکرد ۳۴۰۳۸۲ نفر-بیرجند ۲۵۹۵۰۶ نفر-بوشهر ۲۵۸۹۰۶ نفر-ایلام ۲۱۳۵۷۹ نفر-سمنان ۱۸۲۲۶۰ نفر و یاسوج می باشد.جمعیت نیشابور نیشابور ۴۳۳۱۰۵ نفر بوده است.
و همچنین نیشابور بیست و چهرمین شهر کشور است:
http://www.neyshabur.blogfa.com/post/16
ادم خوبه حرفاشو با دلیل و سند بیان کنه نه به جای نیشابوری ها خودتون معرفی کنین و از سبزواری بودنتون خجالت بکشید.
وای نیشابوری ها چه قدر جنگجو و بی فرهنگن!
هنوز عقده این مقاله سایت اسرارنامه رو توی دل خودشون دارن.
خدا رو شکر که اسرارنامه داره دوباره شروع به کار میکنه.
راستی نیشابوری های بدبخت ببین بدبختیشون در چه حده !! که دلشونو به یک عکس هوایی از ناسا خوش کردن که فقط چندتا لکه روی زمینو نشون میده.
لطفا حتما به این آدرس برید و خوب نگاه کنید بعدم دلایل منو بخونید ، تا میزان ضایع بودن نیشابوری ها براتون ثابت بشه.
http://s3.picofile.com/file/7925558167/ney_in_the_night.jpg
حالا دیدید ، یعنی واقعا ضایع تر از این نمیشه:
1- توی وسطای این عکس کمی متمایل به پایین ، همچین درشت با رنگ قرمز نوشته شده (( نی نیوز )) !!!
حالا من نمی دونم ناسا چه ربطی به (((نی نیوز))) که یکی از وبلاگای شهر نیشابوره داره؟
نیشابوری های فلک زده هنوز یادنگرفتن وقتی می خوان چیزی رو با کمک فوتوشاپ دستکاری کنن اقلا به این مضحکی ردپای فوتوشاپی بودن کارشونو باقی نگذارن.
2- یک ایراد ضایع دیگه در این نقشه اینه که همچین درشت اسم شهرهای فیروزه و دررودم روی همین نقشه پیداست و البته خرو و قدمگاه رو هم باید این شهرها اضافه کرد. درحالی که فیروزه کلا یک شهرستان دیگه است و درود و خرو و قدمگاه هم که از شهرهای بخش زبرخان هستند به زودی طبق ادعای خود نیشابوری ها از این شهر جدا میشن و به دو شهرستان مستقل ارتقاء پیدا می کنن. در نتیجه نصف این لکه گنده همین الان متعلق به نیشابور نیست.
ولی کلا نیشابوری های فلک زده که عادت کردن ریزه خوار بخش ها و شهرهای تابعه شون باشن و مثل سبزوار نیستن که هویت جداگانه ای برای خودش داره ، از همین موضوع هم که اتفاقا معنی بدی برای نیشابور داره ، خوشحال و ذوق زده شدن.
3- توی مورد قبلی گفتم این عکس (( نی نیوز )) بیشتر آبروریزیه برای نیشابور می دونید چرا ؟ چون نشون میده نیشابور چه قدر شهرستان کم وسعتیه؟ و اصلا حریمش از بقیه شهرستانهای اطرافش جدا نیست و اگر بخشاش مستقل بشن چیزی به نام محدوده جغرافیایی نیشابور در نقشه خراسان باقی نمی مونه. چون از شمال بلافاصله فیروزه است و از غرب بلافاصله شهرهای خرو و درود و قدمگاه هستن و از جنوب هم عشق آباد که اونم به زودی شهرستان میشه در فاصله کمی از شهر نیشابور قرار داره در نتیجه کلیه منابع آبی و طبیعی وکشاورزی هم که امروز به نام نیشابور می شناسیم دیگه به محض شهرستان شدن بخش های نشابور متعلق به نیاشبور نیستن و در محدوده جغرافیایی شهرستان های دیگه قرار می گیرن. لذا نیشابوری های بدبخت تا چندسال دیگه باید برای یک لیوان اب و یک وجب خاکم پیش بخش های سابقشون گدایی کنن.
خوب به همون نقشه هوایی (( نی نیوز )) توجه کنید تا عمق فاجعه نیشابور رو درک کنید.
4- در دنیای امروز روش های استانداردتری برای تعیین بزرگی و کوچیکی شهرها وجود داره. نیشابوری ها خیلی مضحکن که مثل بچه های کودکستانی دلشونو به یک نقاشی و عکس نی نیوزی خوش کردن. در حالی که میزان بزرگی و جمعیت شهرها رو میشه خیلی راحت از روی آمارهای سایت مرکز آمار کشور فهمید. و نیازی به عکس هوایی ناسا در شب نیست
آمارهای رسمی در مورد جمعیت سبزوار و نیشابور نشون میده که شهر نیشابور و شهر سبزوار بدون حساب بخش ها و روستاهای تابعه شون کمتر از 9 هزارنفر با هم تفاوت جمعیت دارن که اونم به خاطر جمعیت کارگری نیشابوره که عمدتا اقشار کارگر تمایل بیشتری به فرزنداوری دارن و خانواده های این اقشار معمولا بیشتر از 5 و 6 نفر هست. اما جمعیت سبزوار به طور میانگین بیشتر دانشگاهی هستند و افرادی در سطح اساتید دانشگاه و اعضای هیئت علمی و پژوهشگران و کارمندان دانشگاهی معمولا تعداد کمتری بچه دارند. و خانواده های کوچکتری دارند. اما مفیدتر و موثرتر هستند. شما به عنوان مثال در دنیا نگاه کنید کشوری مثل سوئیس بسیار کم جمعیت هست اما درمقابل کشوری مثل افغانستان بسیار پیشرفته تر و محبوبتره.
تفاوت بین سبزوار و نیشابورم چیزی شبیه تفاوت بین سوئیس(سبزوار) و افغانستانه(نیشابور).
خوب حالا بگذریم از این حرفا میگم نیشابوری های بیچاره حالا دیدید که تازه با حساب همه شهرستان های اقماری و با کمک همه بخش ها و روستاهای به شهر چسبیده تون که عملا هیچ وسعت و هیچ طول و عرض جغرافیایی برای موجودیتی به نام نیشابور باقی نمی گذاره ، بازهم کل فاصله جمعیتی نیشابور با سبزوار 8 هزارنفره!!!
اینم آدرس معتبر (خیلی معتبرتر از نی نیوز) که فکر نکنید دروغ میگم :
http://www.khorasan.ir/LinkClick.aspx?fileticket=O0N00qLCJZI%3d&tabid=8771&mid=14529
5-قابل توجه نیشابوری ها : ((( پدیده عجیبی به نام برج و ساختمان های بلندمرتبه ))) مغز نیشابوری ها که عمدتا در توهمات تاریخی خودشون غرق هستند ، هنوز اونقدر با جهان امروز آشنا نشده که بدونه در جهان امروز شهرهای نوین دارن نه به صورت طولی نه به صورت عرضی بلکه از ناحیه ارتفاع رشد می کنن.
یعنی برای اینکه خدمات رسانی شهرداری ها و سایر نهادهای شهری آسان تر و کم خرج تر بشه و از طرفی محیط زیست کمتر آلوده بشه و زمین ها به زیر مساحت های شهری کشیده بشن ، شهرها با پدیده مرتفع سازی به سمت آسمان رشد می کنن نه سمت طول و عرض.
نمونه این اتفاق خیلی ساله در سبزوار افتاده و ساختمان های بلندارتفاع در مناطق شمالی و مرکزی شهر سبزوار ایجاد شده که هم جلوه شهری مدرن به سبزوار داده هم مانع از گسترش وسعت جغرافیایی (یعنی اونچیزی که عکس های هوایی نشون میدن) شده. اما دهاتی مثل نیشابور که کلا همینطور بی در و پیکر به هر طرف خواسته رفته ، بزرگترین آسیب رو به طبیعت اطراف خودش زده. اگر کارشناسان محیط زیست در نیشابور می بودن می گفتن که باید جلو گسترش شهر نیشابور خیلی سال قبل گرفته می شد. چون بهترین زمین هایی که می تونست برای باغ سازی و کشاورزی استفاده بشه الان زیر ساختمان های یک طبقه و دو طبقه یک شهر بی در و پیکر مدفون شدن.
و البته این پست بودن ارتفاع شهر نیشابور خیلی هم باعث عقده حقارت شدید و ناراحتی و مهاجرت جوون های نیشابوری از این شهر به سایر نواحی استان هم شده . مثلا نگاه کنید به این مطلب :
http://www.rovzane.com/blog/show/%D8%A7%D8%B2-%D9%85%D8%B9%D8%A7%DB%8C%D8%A8-%D8%A7%D8%AC%D8%B1%D8%A7-%D9%86%D8%B4%D8%AF%D9%86-%D8%B3%D8%A7%D8%B2%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%A8%D9%84%D9%86%D8%AF-%D8%AF%D8%B1-%D9%86%DB%8C%D8%B4%D8%A7%D8%A8%D9%88%D8%B1.html
5-قابل توجه نیشابوری ها : ((( پدیده عجیبی به نام برج و ساختمان های بلندمرتبه ))) !!!
مغز نیشابوری ها که عمدتا در توهمات تاریخی خودشون غرق هستند ، هنوز اونقدر با جهان پیشرفته امروز آشنا نشده که بدونن در جهان امروز شهرهای نوین دارن نه به صورت طولی نه به صورت عرضی بلکه از ناحیه ارتفاع رشد می کنن.
یعنی برای اینکه خدمات رسانی شهرداری ها و سایر نهادهای شهری آسان تر و کم خرج تر بشه و از طرفی محیط زیست کمتر آلوده بشه و زمین ها به زیر مساحت های شهری کشیده بشن ، شهرها با پدیده مرتفع سازی به سمت آسمان رشد می کنن نه سمت طول و عرض.
نمونه این اتفاق خیلی ساله در سبزوار افتاده و ساختمان های بلندارتفاع در مناطق شمالی و مرکزی شهر سبزوار ایجاد شده که هم جلوه شهری مدرن به سبزوار داده هم مانع از گسترش وسعت جغرافیایی (یعنی اونچیزی که عکس های هوایی نشون میدن) شده. اما دهاتی مثل نیشابور که کلا همینطور بی در و پیکر به هر طرف خواسته رفته ، بزرگترین آسیب رو به طبیعت اطراف خودش زده. اگر کارشناسان محیط زیست در نیشابور می بودن می گفتن که باید جلو گسترش شهر نیشابور خیلی سال قبل گرفته می شد. چون بهترین زمین هایی که می تونست برای باغ سازی و کشاورزی استفاده بشه الان زیر ساختمان های یک طبقه و دو طبقه یک شهر بی در و پیکر مدفون شدن.
و البته این پست بودن ارتفاع شهر نیشابور خیلی هم باعث عقده حقارت شدید و ناراحتی و مهاجرت جوون های نیشابوری از این شهر به سایر نواحی استان هم شده . مثلا نگاه کنید به این مطلب :
http://www.rovzane.com/blog/show/%D8%A7%D8%B2-%D9%85%D8%B9%D8%A7%DB%8C%D8%A8-%D8%A7%D8%AC%D8%B1%D8%A7-%D9%86%D8%B4%D8%AF%D9%86-%D8%B3%D8%A7%D8%B2%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%A8%D9%84%D9%86%D8%AF-%D8%AF%D8%B1-%D9%86%DB%8C%D8%B4%D8%A7%D8%A8%D9%88%D8%B1.html
راستی دیدم که مغز یکی از هم استانی های نیشابوری باز کار کرده و برای اینکه مثلا بگن سبزوار شهر بدیه به بعضی مشکلات امنیتی و ناهنجاری های سبزوار اشاره کردن . اما غافل از اینکه نیشابورم ازاین معضلات کم نداره.
برای نمونه این مواردو بخونید:
اختلافات خانوادگی منجر به نزاع دسته جمعی در نیشابور شد
http://www.rovzane.com/blog/show/%D8%A7%D8%AE%D8%AA%D9%84%D8%A7%D9%81%D8%A7%D8%AA-%D8%AE%D8%A7%D9%86%D9%88%D8%A7%D8%AF%DA%AF%DB%8C-%D9%85%D9%86%D8%AC%D8%B1-%D8%A8%D9%87-%D9%86%D8%B2%D8%A7%D8%B9-%D8%AF%D8%B3%D8%AA%D9%87-%D8%AC%D9%85%D8%B9%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D9%86%DB%8C%D8%B4%D8%A7%D8%A8%D9%88%D8%B1-%D8%B4%D8%AF.html
جالب تر ترس همیشگی نیشابوری ها از سبزواری هاست. چون نیشابوری ها خیلی از سبزوار حساب می برن و خودشونو در مقابل سبزور کوچیک می دونن به همین خاطر اکثرا سعی می کنن که خبرای منفیشونو سانسور کنن .
مثلا توی همون سایت روزنه پایین همین مطلب که از نزاع دسته جمعی خانواده ها در شهر نیشابور خبر داده ، یک نیشابوری با رفتاری فرافکنانه رفته پای شهر سبزوارو وسط کشیده و برای جبران عقده های خودشون خواسته وجهه شهر سبزوارو در جایی که اصلا ربطی به سبزوارنداره تخریب کنه :
مثلا ببنید توی همون صفحه در بخش نظرات یک نظردهنده بی فرهنگ نیشابوری به نام مهران این طوری نوشته :
مهران – یک شنبه 17 شهریور 1392
با توجه به اینکه این سایت از سوی شهروندان شهرهای مجاور به طور کامل رصد میشه و موجب سوء استفاده میشه لطفا تا حد امکان این گونه اخبار رو منتشر نکنین همون طور که اتفاقات خیلی بدتری اونجاها می افته و کسی صداشو در نمیاره
http://www.rovzane.com/blog/show/%D8%A7%D8%AE%D8%AA%D9%84%D8%A7%D9%81%D8%A7%D8%AA-%D8%AE%D8%A7%D9%86%D9%88%D8%A7%D8%AF%DA%AF%DB%8C-%D9%85%D9%86%D8%AC%D8%B1-%D8%A8%D9%87-%D9%86%D8%B2%D8%A7%D8%B9-%D8%AF%D8%B3%D8%AA%D9%87-%D8%AC%D9%85%D8%B9%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D9%86%DB%8C%D8%B4%D8%A7%D8%A8%D9%88%D8%B1-%D8%B4%D8%AF.html
حالا فهمیدم چه قدر فعالیت وبلاگ من مهم بوده. چون یک مدت که من توی وبلاگم خیلی خوب فعالیت می کردم تقریبا توی ماه رمضان نیشابوری ها ترسیده بودن که آبروشونو بیشتر ازاین نبرم برای همین دیگه نظرات توهین آمیز اینجا ارسال نمی کردن. یک مدت که من سرم شلوغ شد و رفتم سفر و نتونستم وبلاگمو به روز کنم باز نیشابوری ها رو پیدا کردن و از قالشون دراومدن شروع کردن به زبون درازی. ولی این مژده رو الان به همه دوستان میدم که من باز دوباره فعالیت های وبلاگمو شروع کردم و می خ وام طوری نیشابوری ها رو در منگنه قرار بدم که مجبور بشن از ترس ما سبزواری ها کلا همه فضای رسانه ای شهرشونو ببندن و هیچ مطلب انتقادی منتشر نکنن که مبادا آبروشون پیش ما بره اما در عوض فضای سانسور و مرده رسانه ای در نیشابور تشدید بشه تا این شهر نتونه هیچ وقت پیشرفت کنه.
ان شاالله با حول و قوه الهی با قدرتی بیشتر از قبل فعالیتم در وبلاگ گل زیره رو از سر خواهم گرفت.چون نیشابوری های جنگجو ثابت کردند لیاقت سکوت و آرامش سبزواری ها را ندارند.
دوستان حالا به همه ثابت شد نیشابوری ها چه قدر بی فرهنگ و جنگ جو هستند؟
حالا شما قضاوت کنید! ببینید نظرات فردی که با اسم دارالمومنین سبزوار در تاریخ 16/6/92 گذاشته شده بود چه قدر محترمانه بود اما نیشابوری ها با اسم محمدرضا و ناشناس در تاریخ 21 / 6 / 92، بعدش اومدن چه جوری جواب دادن!
یعنی نهایت توحش و بی فرهنگی.
واقعا که چه قدر نیشابوری ها چه قدر عقده ای و جنگجو هستن؟
چه قدرم نیاز دارن که سبزواری ها و کاشمری ها اونارو تأیید کنن. چون واقعا نیشابوری ها خوب فهمیدن که برای هر نوعی حرکتی در جهت استان شدن نیاز به تأیید و همکاری و همراهی شهرهایی مثل کاشمر و سبزوار دارن.
واسه همینم هست که این یک مقاله اسرارنامه یک ساله اینقدر روی ذهن و روان نیشابوری ها داره دو ماراتن میره.
یک سال عاز و گاره نیشابوری ها هرچی سعی می کنن نظری بفرستن که اثر این مقاله رو خنثی کنن ، نتیجه برعکس حاصلشون میشه و نمی تونن بالاخره نمره قبولی رو از دست سبزواری ها و کاشمری ها بگیرن. چون خیلی ضعیفن.
تو رو خدا ببین نیشابوری ها که عقده داشتن بزرگانی مثل شریعتی و دولت آبادی و بیهقی و حکیم حاج ملاهادی سبزواری و … رو دلشون مونده برای اینکه عقده نداشتن مشاهیر بزرگ رو در شهرشون جبران کنن دست به دامن مشاهیر شهرهای دیگه شدن.
عطار که از کدکن تربت حیدریه است.
کمال الملک که از کاشانه
بی بی شطیطه و یغمای خشت مال و پرویز مشکاتیان و … هم که دیگه اصلا برای اولین بار داریم اینجا اسمشونو می شنویم . آدمای گمنامی که از بسی نیشابوری ها عقده داشتن مشاهیر دارن ، اومدن یک تعداد آدم معمولی رو به عنوان مشاهیر خودشون معرفی کردن.
ولی این مشاهیری که نیشابوری ها میگن کجا و مشاهیر سبزوار از جمله دکتر علی شریعتی که خودش خودشو سبزواری معرفی کرده کجا؟
کدوم یکی از مشاهیر نیشابور به حد و اندازه حکیم حاج ملاهادی سبزواری می رسه؟
نه خدایی فقط نگاه کنید میگن پرویز مشکاتیان. حالا شما بگید حمید سبزواری معروف تره یا نمی دونم این پرویزی که اینا علم کردن. حمید سبزواری براش نکوداشتی گرفتن که وزیر ارشاد اومد سبزوار . نوه امام خمینی و رئیس مجلس پیام دادن ولی توی مراسمای عطار و خیام نیشابوری حتی استاندار خراسانم نمیره.فکرشو بکنید!
بدبختا نیشابوری ها بعد از عمر و بوقی توی نیشابور اومدن دانشگاه زدن هرچی گشتن دیدن شخصیت قابل به عرضی توی نیشابور نیست که اسمشو رو دانشگاه نیشابور بگذارن برای همینم دانشگاهشون بدون اسمه . آخه دیدن عطار که نیشابوری نیست
با سلام و احترام به همه ی هم استانی های نیشابوری. باید خدمت هم استانی های نیشابوری هم عقیده با ناشناس در مورد اون عکس که نمیدونم چی تو اون عکس اون هم در شب ثابت میشه بگم برادر من یعنی اینقدر از لحاظ جواب دادن به حرفها و ادعاهای سبزواریها کم آوردید و حالا درمونده شدید که از کدوم رساله و کدوم نسخه خطی یک نور امیدی هر چند اندک پیدا کنید. برادر من تا روز هست شب چرا؟ تا آمار و ارقام سرشماری جمهوری اسلامی ایران هست که خونه به خونه اومدن سرشماری کردند و نشون میده جمعیت نیشابور و سبزوار خیلی نزدیکه چرا باید عین موش کور بریم تو تاریکی شب و ظلمات دنبال حقیقت بگردیم. نه عزیز من کمی در عالم واقعیت زندگی کنید و در توهم نباشید. چه خوش گفت هاتف اصفهانی در بیتی از ترجیع بند معروف خود که: “شمع جویی و آفتاب بلند/ روز بس روشن و تو در شب تار”. عزیز جان اگه اینطور بود که چرا بیان هر پنج سال کلی هزینه کنند و آمار بگیرند. خوب خیلی راحت میشد برند تعداد لامپهای شهرها و جاده ها رو بشمرند. هیچ قبل از معرفی این عکس کمی قبلش فکر نکردی که خوب بگذار کمی اول خودم عکس رو بررسی کنم ببینم این نقشه دقیقا چی رو مشخص میکنه. مثلا مسیر جاده بین ملک آباد و مشهد رو تو عکس ندیدی که خیلی روشنه؟ مگه اونجا کسی هم ساکنه؟ فکر نمیکنی اونها روشتایی های آزادراهه؟ مگه طبق اون عکس چراغهای نیشابور و فیروزه و زبرخان به هم وصل نیستند و مشترک نیستند؟ این عکس بیش از اونکه بخواد برای استان شدن نیشابور کاری کنه داره پرده از حقیقتی بزرگ از دو امتیاز منفی در این جهت برمیداره اولی اینکه فاصله ی نیشابور با مشهد رو با دید مستقیم از این فاصله جاده ای که داره خیلی نزدیکتر نشون میده. دوم نزدیکی خیلی زیاد بخشها و توابع نیشابور به خود نیشابور هست که همگی در یک جا لوکه شدند که باعث شده حتی دولت تا به حال به خیلی از اونها فرمانداری هم نده چه برسه اینکه بخواد به این یک تکه منطقه کوچک با جمعیت نسبتا کم و بیخ گوش کلان شهر پر امکانات مشهد و از همه بدتر محصور از شمال و جنوب و شرق و غرب توسط مرکز استان و بقیه شهرهایی که بلحاظ قوانین تقسیمات کشوری از اونها جلوترند بیاد استانداری بده. اون آقای سبزواری که این مقاله رو نوشته به نظر من سعی کرده خیلی از روی ارفاق و بزرگی با نیشابور برخورد کنه و نیشابور رو جزء شهرهای نسبتا مطرح برای استان شدن معرفی کنه در صورتی که اصلا چنین چیزی وجود خارجی نداره و عملا یک کار بسیار بعید و نشدنی هست. برید کمی اطلاعاتتون رو از فلسفه استان شدن بالا ببرید و بفهمید استان یعنی چی بعد بیاید بگید ما استان میخوایم.
خدا اون روزو نیاره که یک قومی تحقیر بشن و از اون بدتر اینکه خودشون اثباب تحقیر خودشونو فراهم بیارن.
ولی الان متاسفانه نیشابوری ها تو خراسان در این وضع قرار گرفتن مردمی تحقیر شده با عقده های بزرگ .
مردمی سطح پایین فرهنگ و توهم خودبرتربینیشون اجازه نمیده بتونن با شهرهای همسایه روابط حسنه برقرارکنن و همیشه باید در جنگ وجدال باشن.
خراسانی های عزیز بیایید دعا کنید و همت کنید و نذارید نیشابور هیچ وقت مرکز استان بشه. چون می بینید که چه اخلاق رذل و رفتار بی منطقی دارن. هنوز که هیچی نشده ، هنوز که هیچی ندارن نه دانشگاه درست و حسابی دارن ، نه فرودگاه دارن ، نه به لحاظ تاریخی برتری خاصی بر دیگر مناطق خراسان دارن ، نه صنایعشون متعلق به خودشونه ، نه شهرستان اقماری دارن و …. اما ادعاشون طوریه که انگار دیگه خدا رو بنده نیستن. وای به حال روزی که این ندید بدیدا مرکز استانم بشن و خدای ناکرده فرودگاهیم تو شهرشون ساخته بشه و خدای ناکرده دو تا دانشگاه معتبرم اونجا تأسیس بشه ، دیگه با مردم همه شهرهای زیر مجموعه شون مثل برده رفتار می کنن و اون شهرهای بدبخت باید قید هر نوع پیشرفت و توسعه ای رو بزنن .آخه آقایون متوهم نیشابوری فکر می کنن برتر از بقیه هستن و خونشون از بقیه مردم خراسان رنگین تره.اونم به دلایل بی ارزشی مثل پایتخت شدن زمان حکومت فاسد سلجوقیان !!! یا به دلیل مهاجرت اجباری کمال الملک به نیشابور و مردن و دفن شدنش در اون شهر!!! و می بینید که به خاطر همین دلایل بی ارزش اونقدر توهم برشون داشته و خودشونو برتر می بینن که مثل …… پاچه مردم بقیه شهرهای خراسانو میگیرن.
حالا الان با سبزوار در افتادن اگه خدای ناکرده سبزواری ها شل بندازن و روی نیشابوری ها زیاد بشه ، بعدا به مرور سراغ بقیه شهرهای خراسانم میرن و دمار از حساب همه شهرها درمیارن. البته چون در مقابل سبزوار حسابی کم آوردن دیگه جیگر پیدا نمی کنن سراغ بقیه مناطق برن الانم می بینید که یک ساله مثل بلانسبت شما مثل ….. تو گل موندن از پس رد کردن همین یک مقاله یک صفحه ای اسرارنامه و سایت کاشمری ها بر نیومدن و داغ رو دلشون مونده.
حقشونه هر قومی که الکی به خودشن مغرور بشن و خودشونو از بقیه جدا و برتر ببینن خدا اینطوری خارشون میکنه که در مقابل یک مقاله یک صفحه ای هم تاب مقاومت نداشته باشن.
پاسخ به “آشنا”
صحبت های شما کاملا منطقی بود.
به خوبی واقعیت رو بیان کردید.ضمنا اگر این عکس واقعی باشه به قول شما نشون میده این فاصله کم نیشابور با مشهد واقعا ضرورت استان شدن نیشابورو زیر سوال می بره!
در پایان منم مثل بقیه دوستان اعلام می کنم به نظرم نیشابوری ها واقعا انسان هایی جنگجو و بی فرهنگ هستند و کلا هویت خودشونو در جنگ ودعوا با سبزوار و بقیه شهرهای خراسان پیدا می کنند .امیدوارم یا به راه راست هدایت شن یا خدا از رو زمین برشون داره.
واقعا متاسفم برای این افرادی که باز دور تسلسل و بیهوده بحث را ادامه میدهند من در نظرهای قبلی بارها به این مسئله که دو شهر نیشابور و سبزوار برای استان شدن هیچ سنخیتی ندارند و نیازی نیست که به جان هم بپرین اگر قرار باشد برای استانی که هیچ ربطی به دوشهر ندارد اینقدر دعوا راه بیندازید باید کم کم شک کرد به این که کاسه ای زیر نیم کاسه است و این جریان تفرقه به نظر از سوی عده ای مدیریت میشود که مطمئنن به نفع وجه فرهنگی هیچ یک از دوشهر نیست …چون عقل حکم میکند برای چیزی که هیچ ارزشی ندارد نباید تلاش بیهوده ای داشت.. نه سبزوار در استان جدیدی به مرکزیت نیشابور حاضر میشود قرار گیرد و نه نه نیشابور در استان جدید به مرکزیت سبزوار چون اگر قرار به اجرای ایجاد یک استان بود که دو شهر قرار داشته باشند همان سال ۸۲ این اتفاق می افتاد و شهرهای کوچکتری مثل بیرجند و بجنورد استان نمیشدند پس از همه دوستان سبزواری و همشهری های نیشابوری خواهش میکنم به این بحث های پوچ و بیهوده پایان دهید چون با ایجاد تفرقه مطمئن باشید شهرهای دیگری سود آن را خواهد برد که شاید در آینده ای نه چندان دور خواهید رسید..
امیدوارم پیام های بعدی دوستان فارغ از هرگونه توهین ارسال شود..
بفرمایید جناب دیار نیشابور
تحویل بگیرید. سرتان سلامت.
ببینید رفتار و کردار زشت و جنگجویانه همشهریان نیشابوریتان را. بعد باز کلاهتان را بالاتر بگذارید و باز بهتان بر بخورد اگر کسی در مثال حمله بی دلیل و همیشگی نیشابوری ها به سبزواری ها را به حمله و جنگ تحمیلی عراق علیه ایران تشبیه کرد. !!!
اما باز بروید خدایتان را شکر کنید که ما سبزواری ها حرمت همسایگی را تا حد امکان نگاه می داریم اگرنه ، این پیشتازی و علاقه نیشابوری ها به آغاز کردن و ادامه دادن جنگ با مردم شهرهای خراسان ، به رفتار و منش خیلی اقوام دیگر در طول تاریخ شباهت دارد که به جهت رعایت احترام همسایگی فقط به مثال رژیم بعث عراق اکتفا کردیم.
جناب دیار نیشابور ، اگر اندکی وجدان و انصاف داشته باشید حتما تا الان به عینه برایتان ثابت شده است که هر چه آتش است از زیر سر همشهریان خودتان بلند می شود. که با رفتار انزجارآمیز و خودبرتر بینی بی دلیل و توهم کاذبشان دائما تلاش می کنند برتری نداشته خود را به رخ دیگر شهرهای خراسان بکشند. و عجب اینکه آنقدر دست نیشابوری ها از دلایل واقعی برتری خالیست که دلشان را به تعداد لامپ های روشن در سطح شهر و روستاها که نمی دانم در کدام صفحه سایت ناسا در یک عکس هوایی مشاهده شده ، خوش کرده ان!!!
حال آنکه اگر سبزواری ها دنبال اثبات برتری خود به نیشابور باشند ، فقط کافی است یک دفترچه کنکور دانشگاه سراسری در سال 92 را بیاورند و وضعیت دانشگاهی و فرهنگی دو شهر سبزوار و نیشابور را مقایسه کنند.
تا همه ببینند حضور و نقش نیشابور در ایران در زمینه دانشگاهی و فرهنگی چه قدر کم رنگ است و حکایت امروز نیشابور با این همه چراغ روشن در عکس هوایی ناسا ، اما بدون فراهم بودن زیرساخت های اساسی توسعه یافتگی نظیر فرودگاه ، دانشگاه ، فعالیت های ورزشی موفق و ….شده مثل همان حکایت “آفتابه لگن هفت دست ، شام و ناهار هیچی”.
اما سبزواری ها که اصالتا مردمی مومن ، خونگرم ، با فرهنگ و صلح طلب هستند ، از اول هم با نیشابوری ها جنگ و دشمنی و حتی رقابت نداشتند. امااین نیشابوری های خشک مغز و متعصب هستند که به پرچم داری رسانه های متعصب و بی محتوایی نظیر پرتال روزنه و وبلاگ نیشابور سرزمین بینالود و … الم رقابت ناسالم و دشمنی همیشگی با سبزواری ها را برافراشته اند و مردم شریف و مظلوم سبزوار در مقابل این هجمه همیشگی چاره ای جز دفاع از حریم حرمت خود را نداشته اند.
اگر فقط درهمین یک مطلب وبسایت کاشمری ها دقت کنید می بینید که مقاله نوشته شده توسط اسرارنامه سبزوار هیچ توهینی به نیشابور ندارد اما متأسفانه در بخش نظرات تعدادی نیشابوری خشک مغز با شروع توهین و بدگویی به سبزواری ها علم جنگ را برافراشته اند. در طول بحث هم سبزواری ها چند مرتبه تا به حال پیشنهاد پایان این جدال طولانی را مطرح کرده اند اما هربار تعدادی از نیشابوریان متعصب و کم خرد با سطح فکری پایین و ضعفی آشکار در قدرت تحلیل و حتی ضعف بینش و بصیرت ، اقدام به ارسال نظرات دشمن خویانه کرده اند.
شاید کسی به اشتباه گمان کند اینکه سبزواری ها چندبار پیشنهاد برقراری صلح و پایان بحث را داده اند ، از سر ضعف باشد ، اما همانطور که می بینید هر یک یا دو نظر از سوی نیشابوری ها با چندنظر کوبنده از جانب سبزواری ها پاسخ داده شده است. پس سبزواری ها نیرو و قدرت کامل برای ادامه این بحث را درخود می بینند ، اما ماهیت صلح طلب و ریشه اصیل ایرانی و شیعی سبزوارهاست که آنان را به تلاش برای برقراری آشتی و صلح با شهرهای همسایه دعوت می کند. اما افسوس که تا کنون ادب و درک متقابلی از جانب نیشابوری ها مشاهده نشده است و مسلما تاریخ سایبری شهرهای خراسان در آینده به این مطلب گواهی خواهد داد که نیشابوری ها در اوایل قرن 21 میلادی مردمی جنگ طلب و خشک اندیش بودند که دائما به حریم حرمت همسایگان خود به ویژه مردم شریف دارالمومنین سبزوار ریشه فرهنگی خراسان حمله ور می شدند و البته همیشه نیز پاسخ های دندان شکنی دریافت می کردند.
خلاصه اینکه جناب دیار نیشابور هر کس سیر این نظرات را دنبال کرده باشد ، می بیبند که سبزواری ها کاری به کار نیشابوری ها ندارند و هیچ دعوا و دشمنی ندارند این نیشابوری ها هستند که وقت و بی وقت احتمالا به دلیل احساس ضعف و حقارت در وجود خود و نیاز شدید به تأیید شدن از جانب سبزواری ها و کاشمری ها و … دائما به این سایت می آیند و به توهین نسبت به دارالممومنین سبزوار می پردازند.
امیدواریم که خدا این گروه متعصب را هدایت کند ، زیرا حتی اگر تعدادشان اندک هم باشد ، فعلا که در چندسال اخیر بیشترین ظهور و بروز عمومی به ویژه در عرصه اینترنت را همین گروه خشک مغز و متعصب نیشابوری از خود نشان داده اند و به تخریب وجهه شهر نیشابور در نظر دیگران منجر شده اند.و افراد معتدل و میانه رو نظیر جناب “دیار نیشابور” بسیار کمتر در این مباحث نشانه ای دیده شده است.
خلاصه اینکه نیشابور امروز به دردهای زیادی مبتلی است که اگر کسی باشد که خوب این شرایط را برای نیشابوری ها تحلیل کند می فهمند که بیشترین آسیب امروز نیشابور از جانب خود فرزندان این شهر با این رفتارهای متعصبانه و جنگ جویانه شان وارد آمده است.
به هرحال امیدوارم خدا همه ما را به راه راست هدایت کند و از تعصب و تنگ نظری نسبت به خود و دیگران بازدارد.
قضیه پیدا کردن مقصر که چه کسی شروع کننده بوده مانند خلقت مرغ و تخم مرغ است..چون هر دو گروه افرادی متعصب افراطی نظر داده اند و هر کدام برای دفاع از تعصبشان دچار توهین شده اند در سبزوار چندین سایت وجود دارد ولی فقط تعدادی اندک و همین سایت اسرارنامه درباره نیشابور مطلب می نوشت که زمینه ایجاد تفرقه را ایجاد کرد سوال اینجاست که چرا در سایت های دیگر سبزوار اثری از توهین نیست ؟
من باز هم تکرار میکنم داشته های نیشابور و سبزوار برای ایجاد استان مجزا هیچ دردی را برای یکدیگر دوا نخواهد کرد شاید برای استفاده از دانشگاه و صنعت یکدیگر را پوشش دهند که آن را باید به دید شهرهای دیگر نگاه کنیم که هزاران نفر برای کار و تحصیل مهاجرت میکنند..
نه جناب دیار نیشابور با خودتان روراست باشید.و اشتباه همشهریانتان را در جنگ جویی و بداخلاقی و بی حرمتی نسبت به دیگر شهرهای خراسان به ویژه سبزوار ، با یک اشتباه دیگر (انداختن توپ به زمین دیگران) توجیه نکنید.
در مورد سبزوار و نیشابور حداقل در فضای سایبری معلوم است چه کسانی و چه گروه هایی ابتدا شروع کننده جنگ بوده اند. به این آدرس ها مراجعه کنید ، اگر قبل از این آدرس مطلبی تحریک آمیز در سایت های سبزوار علیه نیشابور پیدا کردید برای ما هم بیان کنید :
متهم کردن نماینده مردم سبزوار به خیانت (بدون سند)
و متهم کردن مردم شریف سبزوار به دست داشتن در حادثه انفجار قطار نیشابور (بازهم بدون سند):
سال 89 در (نیشابور سرزمین بینالود)
http://www.neyshabur.blogfa.com/post/57
حالا بماند که نیشابوری ها شروع کننده جنگ بوده اند ، بدتر اینکه علاقه ای هم به تمام کردنش ندارند. در همین سایت کاشمری ها مشاهده می کنید که سبزواری ها نه تنها شروع کننده بحث بوده اند ، بلکه چندبار هم پیشقدم پایان دادن به جنگ بوده اند اما نیشابوری ها هر بار با ادبیاتی به دور از فرهنگ و سرشار از توهین و با ضعف مشخصی در تحلیل و فکر ، به ا دامه جنگ لفظی پرداخته اند و الحمدالله هر بار پاسخ خود را به خوبی گرفته اند.
خدا را هزارمرتبه شکر که خودتان مشاهده می کنید در سبزوار سایت های زیادی هست که اصلا کاری به نیشابور ندارند زیرا نگاه سبزواری ها اصلا معطوف به نیشابور نیست و فکرشان وسیع تر از آن است که شهر دوست و همسایه شان را رقیب خود بدانند . اما در میان همه سایت های سبزوار مجله اینترنتی اسرارنامه تنها سایتی است که تا به حال مطالبی در خصوص نیشابور درج کرده است که هیچ یک از این مطالب برخلاف مطالب سایت های نیشابور ، توهین آمیز و تحریک کننده نبوده و اگر شما در مطالب اسرارنامه یک مورد توهین به نیشابور مشاهده کردید به ما اطلاع بدهید.
عمده ترین مطالب اسرارنامه که در آن به نیشابور اشاره شده است در این آدرس ها قابل مشاهده است :
http://www.asrarnameh.com/interviews.php?id=58
http://www.asrarnameh.com/essays.php?id=62
http://www.asrarnameh.com/interviews.php?id=101
http://www.asrarnameh.com/essays.php?id=555
http://www.asrarnameh.com/interviews.php?id=162
http://www.asrarnameh.com/news.php?id=866
http://www.asrarnameh.com/news.php?act=addcomment&id=1391#comments
http://www.asrarnameh.com/news.php?id=1776
اما شما اگر بخواهید در سایت روزنه نیشابور که پرمخاطب ترین و قدیمی ترین سایت شهرستان نیشابور است مطالب فراوانی از پست های تحریک آمیز و توهین به سبزوار درج شده است.
البته انکار نمی کنم که در سبزوار هم مانند نیشابور و هر جای دیگری افراد متعصب و لجوج هستند که حالات و رفتارهایی چنان که می دانید و چنان که دیده ایم از خود نشان می دهند. اما خدا را شکر حداقل در سبزوار اصحاب رسانه و صاحب فکر و سازندگان فرهنگ عمومی مردم ، به وادی خطرناک تعصب وارد نشده اند. چنان که خودتان اعتراف فرمودید ، سایت های زیادی در سبزوار هستند که اصلا حتی به اندازه انتشار یک مطلب ساده هم نیم نگاهی به نیشابور ندارند و اسرارنامه هم چنان که دیدید در اصل مطالبش نه تنها توهینی به نیشابور نکرده بلکه همواره نیشابور را به نیکویی یاد کرده و از اتحاد و همدلی و همکاری بین دو شهر دوست و همسایه سخن به میان آورده است.
اما افسوس که در مقابل این محبت ورزی اسرارنامه سبزوار و پیروی از فرهنگ صلح و دوستی در رسانه های سبزوار ، اصحاب رسانه نیشابور به عنوان کسانی که باید پیشگامان فرهنگی و الگوهای رفتاری مردم نیشابور باشند ، رسماً سرجنگ و دشمنی با دارالمومنین سبزوار را در پیش گرفته اند. و دائما مطالبی توهین آمیز و تحریک کننده علیه این شهر تاریخی خراسان در سایتهایشان منتشر کرده اند.
پس اینجاست که بر افرادی نظیر جناب «دیار نیشابور» به عنوان یک فرد نیشابوری که ما چهره معتدل تری نسبت به دیگر نشابوریان فعال در عرصه سایبری ، از او دیده ایم ، کار فرهنگی طولانی مدت و خستگی ناپذیری در میان همشهریان خود انجام دهد و به آنها بیاموزد که از هر دست بدهی از همان دست می گیری.
لذا اگر طالب احترام هستید و دوست ندارید هر روز سال در سایت های مختلف استان و حتی کشور جنگ و جدال لفظی بی پایان بین شما و مردم دیگر شهرها برپا باشد ، اول باید از خودتان شروع کنید . اول خودتان به دیگران و ارزش های آنان احترام بگذارید و بعد ببینید که چگونه پاسخ های مطلوبتان را دریافت خواهید کرد. در غیر این صورت هیچ کس وظیفه ای برای دوستی یک طرفه و احترام گذاشتن یک طرفه به دیگران ندارد.و شما هم نمی توانید انتظار رفتار بهتری از این را داشته باشید.
نیشابوری هایی که با این رفتارهای زننده و تعصب آمیز خود دائماً مانند جاسوسان در سایت های سبزوار سرک می کشند و مثلا تا یک خبر منفی از سبزوار پیدا می کنند ، ( مانند رفتار نظردهندگانی نظیر ناشناس و محمدرضا از نیشابور در تاریخ 21/6/92) از خبرهای منفی شهر همسایه خوشحال می شوند و ذوق می کنند و سریع می آیند لینک آن را در این سایت و آن سایت استان انتشار می دهند طوری که انگار در نیشابور هیچ حادثه و خبر منفی ای وجود ندارد !!! باید بدانند با این کارهایشان غیر از اینکه به دیگران ثابت می کنند آنقدر سطح تحلیل و اندیشه شان پایین است که در ذهن ساده خود تصور می کنند با انتشار یک خبر منفی می توانند یک شهر ریشه دار کهن با سابقه اصیل تمدنی و فرهنگی چندهزارساله را زیر سوال ببرند !!! در واقع نشان می دهند که در وجود خود چه قدر احساس ضعف و حقارت کرده اند که می خواهند اشکالات خود و شهر پراشکالشان را با بدگویی از شهری دیگر ، جبران کنند!
اما این گروه نیشابوریان متعصب و لجوج در اشتباهی محض هستند زیرا از این طریق نه تنها به بزرگی دست نخواهند یافت ، بلکه بیشتر خودشان در نظر مردم شهرهای خراسان خار و خفیف خواهند شد. زیرا از امیرالمومنین علی (ع) چنین نقل شده است که :
ما عَزَّ مَن ذَلَّ جیرانَهُ ؛
عزّت نیافت آن که همسایهاش را خوار کرد .
غرر الحکم و درر الکلم، حدیث۹۴۸۶
مرکزیت کاشمرازهمه شهرهتی دوروبربیشتره مانندریوش -خلیل اباد-بردسکن-بجستان-فیض اباد-ترت حیدریه -کاشمردرمرکزهمه این شهرهاست.
وای خدا این گل پسره یا گل دخمله که اسمشو گذاشته گل زیره(-:هر چی هست آی کیو در حد جلبکه!
اون عکس ماهواره ای که دیدی توسط ناسا گرفته شده و سایت نی نیوز هم اون رو در یک سایت مستقل آپلود عکس آپلود کرده و اسم سایتش رو هم برا تبلیغ روش گذاشته…کجاش فتوشاپه!وسعت سبزوار نصف نیشابوره بعد چه جوری قراره استان بشه که نیشابور دو برارش وسعت منطقه شهریشه؟بعد هم شهرک توحید سبزوار دوازده یا پانزده کیلومتر بیرون سبزوار است و جز محدوده شهری سبزوار حسابش میکنین به این باشه باغرود نیشابور هم و با کمی ارفاق قدمگاه و خرو و بقیه جاها محدوده شهری نیشابور میشن(-: بعد وسعت شهریمون باز هم بیشتر و سبزوار یک سوم نیشابور میشه…من از مدیریت سایت یک تقاضا دارم و اون اینه که نضرات ایجور اشخاص بی فرهنگ سبزواری که سراسر توهین به نیشابور است رو به نمایش نذارید…!من پیشنهاد میکنم برین نذرات گل زیره رو بخونین بعد ببینین لحن سبزواری ها که این باشه از نزدیک برخوردشون چه جوریه!مر30
سلام دوباره این نظرم رو در سایت اسرارنامه سبزوار گذاشته بودم که نمیدونم چرا هیچوقت به نمایش گذاشته نشد!حال آنکه گویا برای بعضی حقیقت تلخه!(سایت اسرارنامه هر نوع توهینی رو به نیشابور بشه بدون کم و کاست تماما میذاره و فقط در جواب میگه توهین نکنین چون نیشابوری ها ناراحت میشن…!من نمیدونم مردم رو چه چیزی فرض کرده این شخص!)
.
.
.
وای که چه حالی میده محتوای تمام پیام ها احساس ضعف شدید سبزواری ها نسبت به ماست!ببین شما سبزواری ها دست خودتون نیست توی ضمیر ناخودآگاهتون ریشه دوانده این قضیه و مدام با انکار میخواین از شدت فشار کم کنین…اول بگم نمک میخورین و نمکدون میشکنین…از لبنیات بغالی سر کوچتون بگیر و سبزی بسته بندی تا نون بسته بندی شده همه برا نیشابوره نام نمیبرم چون رو همشون درشت اسن شهرمون هست نیازی نیست (از صنایع دیگه چشم پوشی کنیم هنوز).آخه برا چی میای کامنت میدی همه صنعتش برا مشهد و سبزواره!جالبه من خودم چندین نفر از صاحب نام های بخش صنعت نیشابور که بیشتر اون رو شامل میشه میشناسم و اصالت همه نیشابوریست حال اگر باز دلت شاد میشه باشه هر چی تو بگی عمویی…(-: فکر کن طرف کامنت گذاشته تو هیچ دوره ای نیشابور همتای تاریخی سبزوار نتونسته باشه!خب گل پسل داری تابلو میکنی سبزوار کم آورده با نظرات توپی که میذارین…نیشابور شهر پایدار ایرانی شد بین سه شهر از ایران اصفهان و شیراز و نیشابور انتخاب شد بعد تو میگی سبزوار بهتر بوده؟تا حالا تو تاریخت پایتخت بودی عمو؟باز یک جا دیگه یادمه مدیر سایت گیر داده بود که اون دوره ای که نیشابور پایتخت بوده دین کم رنگ بوده و اینجور حرفا…هر جوری میتونین دفاع کنین خوبه ولی جوری که تابلو نباشه ملت بخندن بهت…باز بحث تکراری دانشگاه محض اطلاع میگم مجوز دانشگاه علوم پزشکی نیشابور گرفته شده و پردیس دانشگاهی نیشابور هم که در حال ساخته…این همه گفتین چی شد دانشکده با یک مجوز میشیم دانشگاه(-: ولی حالا من میخوام سوال کنم فولاد سبزوار تقریبا سال ۸۷ بود مجوز ساخت گرفت و شروع کرد الان چند درصد پیشرفت داشته خبری ازش نی برا چی؟کدوم سخت تره عزیز صنعتی شدن یا دانشگاهی شدن؟فرودگاه رو گناباد داره میسازه و به شهرهای دیگم میرسه(گر صبر کنی ز غوره حلوا سازم) حالا این دلیل استان شدن شد؟!اینم همه قبول دارین با این قیمت بلیت هواپیما قطار به صرفه تره و امن تر…باز هر جور تو حالته…خب تو کامنت قبلیم گفته بودم تقاطع که مدیر سایت گیر داده بود پل معمولی باشه بابا پل معمولی دلت خنک بشه بسه تابلوی روز شمار پایان داره مدیر جان دقیقا همه چیزش مشخصه که نشان از توانمندی نیشابور در پیبرد اهدافش داره پس نگو معلون نیست کی تموم بشه…هتل هم که دقیقا کنارش در حال ساخت خودم دیدم پیشرفتش خیلی خوب هست و قراره همزمان با تقاطع بهره برداری بشه…راستی اینم صرفا جهت اطلاع داشته باش:تبلیغات فست فود کاکتوس واقع در میدان دانشگاه رو دیده بودی؟روش نوشته بود مرغ کنتاکی برای اولین بار در سبزوار(-: وای خدا فست فوده یک به زور میشه افتتاح شده یک ساله مرغ کنتاکی دارین بعد استانم میخوان بشن(-: حقا که یک روستای بزرگین و بس…گفته بودید جوانان نیشابور برا درس به سبزوار و مشهد میرن…خب باز بهتر از اینه چند سال برا درس بری شهر دیگه باز برگردی ولی سبزواری ها درس تو سبزوار بخونن بعد از بیکاری برن نیشابور و مشهد تا آخر عمر برا کار و زندگی…(نمونش افزایش جمعیت نیشابور از سبزوار در آمارگیری قبلی در حالی در آمارگیری قبل تر از اون سوم بودیم…)حالا دومین شهر پر جمعیت خراسان (برو نیشابور رو تو ویکی پدیای فارسی بخون باز چرت و پرت تحویل نده خواهشا)…مشاهیرمون رو هم که میشناسن کل کشور و خارج از کشور نیازی به قبول و تکذیب شماها نداره هر طور تو حالته قبول کن یا نکن…یک سوال برام پیش اومده مسافرای سبزوار تو هتلش بمونن بعد کجا برن تفریح کنن؟بیخیال جوابشو خودم میدونم سوال الکی بود ((هیچ جا!))نداره(-:نکنه میخوان برن تو میدون سی هزار متری از درخت های مصنوعی توش لذت ببرن(-:یا بلوارهاتون که سنگ میکنین وسطشو. چون آب نداره شهرداری بهشون بده خشک میشن(بلوار رازی شمالی برو تا … نمونش)
این خبر رو فعلا داشته باش:(((اولین مجتمع تخصصی و لوکس پزشکی شرق کشور در نیشابور)))
http://551.ir/fa/news/newspaper/mehr-fa/%D9%85%D9%87%D8%B1-%D9%86%DB%8C%D8%B4%D8%A7%D8%A8%D9%88%D8%B1-%D8%B4%D9%85%D8%A7%D8%B1%D9%87-23-%D9%85%D9%86%D8%AA%D8%B4%D8%B1-%D8%B4%D8%AF
اگرم خواستی میتونی بیشترش رو توی سه نشریه اصلی نیشابور بخونی(-:
یا این یکی که گفتم مجمتع های تجاری تفریحی گردشگری جدید نیشابور که جناب مدیر (که خدا به راه راست هدایتش کنه(-: گفته بودن به زور میخوام اوضاع رو خوب نشون بدم این سایت که برا خود مجتمع الماس سنتر هست رو بخون نظرت رو بده
http://www.almas-center.ir
باز پالیژ و شارستان بماند بعدا…
راستی خواستین تفریح کنین بازم باید بیاین نیشابور ومشهد بهتون (خیام و عطار و کمال الملک و باغرودمون و مسجد چوبی و باغ ونیز و فیروزمون و خرو و درود و قدمگاه و پارک منحصر به فرد در خاورمیانه چشمه خسرو و … رو پیشنهاد میکنم…اگرم نمیتونین خارج بشین به سایت ۵۵۱٫ir برین و عکس های پانوراما رو نگاه کنین و لذت ببرین(-:
نیشابور دومین شهر بزرگ استان ایینو بخون برو تو خودت بازم نظر مدیر خوندن داره برا توجیه(-: حتما میگه سبزواری اون شب خواب بودن نامردی شده(-:
http://neynews.net/1392/08/30/%D8%A7%D8%B2-%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D8%B3%D9%88%D9%86-%D8%AA%D8%A7-%D9%86%DB%8C%D8%B4%D8%A7%D8%A8%D9%88%D8%B1%D8%8C-%D8%A7%D8%B2-%D8%AE%D8%A7%DA%A9%D8%B3%D8%AA%D8%B1-%D8%AA%D8%A7-%D8%AA%D9%85%D8%AF-2/
حرف آأم خوبه با دلیل و مدرک باشه نه از روی احساس کمبود و خودتون بهتر میدونین…
باز خدا رو شکر ورزش دارین جوونا از بیکاری برن تشویق کنن سراغ خلاف نرن…البته وضعیت امنیت شهر رو به وجدان خودتون میسپارم…جرات داری ده به بعد بری تو شهر؟
کرج هم که نزدیک تهران بود بازم استان شد اینم توجیه استان شدن نیشابور برا نزدیکیش…
برو دیگه فقط سریع توجیهاتون رو ببینیم با همشهری هام بخندیم خیلی نظرات فانی دارین خدایی مخصوصا مدیریت نسبتا محترم که به نظرم مدرک ادبیات داشته باشه چون تو مغالطه گری کارش بیسته(-: فقط تو نظراتتون فرهنگ داشته باشین توهین نکنین به نیشابور چون مدیریت محترمه بدون کم و کاستی میذاره بعد زیرش میگه خواهشا توهین نکنین!ملت رو چی فرض کرده من موندم!به کی بگیم تو قرن بیست و یکم برا استان نشدنتون چندین کشته دادین خودتون شهر خودتون رو خراب میکردین!عشق است ابر شهر ایران زمین شهر پایدار ایرانی نیشابور نگین فیروزه دنیا
دوستان نیشابوری
من بارها جواب ادعاهای دوستان سبزواری داده ام ولی …..
فقط از دوستان نیشابوری تقاضا دارم کمی خوددار باشید وبه این جمله(کار به عمل بر اید نه به حرف نه به دنبال کاستیهای دیگران رفتن)
1- دانشگاه تربیت معلم سبزوار حدود یکسال اسم به حکیم سبزواری تغییر کرده می دانید در تعداد زیادی از شهرها تربیت معلم مربوط به اموزش پرورش وجود دارد پس بحث اعتبار برای دانشگاهی تا یکسال قبل کسی از وجوداش اطلاعات ندارد اعتبار چندانی زیادی ندارد
در ثانی الان 2 واحد دانشگاهی بیشتر در نیشابور است که در سبزوار وجود ندارد(علوم تحقیقات خراسان رضوی با دانشجو ارشد و دکتری بیش 3000 دانشجو-دانشکده فنی حرفه ای کشاورزی با دارا بودن رشته کاردانی و کارشناسی)
جمعیت نیشابور شهر دوم و سبزوار چهارم(با جدا شدن داورزن)
درباره فولاد سبزوار اصلا این فولاد در شهرستان جوین فقط اسم 5-6 سال قبل بخاطر نداشتن استقلال شهرستان جوین بنام سبزوار گذاشته شده که در جوین درحال نامگذاری مجدد در حال پیگیری است
دیگه چیزی ندارند که قابل بحث باشه
خلاصه جنگجو شما … فقط برای ندیدن نداشته هاشون
سلام بر دوستان می بینم که باز نیشابوری ها در اثر احساس ضعفی که در خودشون دارن باز در سایت های کاشمر به سبزوار حمله ور شدن.
این رفتارهای نیشابوری ها نشانه جنگجویی و دعواگری مردم این شهره.
من چند وقت قبل نظراتی در اسرارنامه ارسال کردم که نیشابوری ها نتوانستند به آن ها پاسخ بدهند.
ولی حالا که از سبزوار کم آورده اند ، دارند یواشکی در دیگر سایت های استان پشت سر سبزواری ها بد گویی می کنند.
اصلا چرا فکر می کنید نیشابور هم یکی از گزینه های مرکز استان شدن است؟
حالا همان نظرات را اینجا می فرستم تا اگر نیشابوری های جنگ جو و ضعیف حرف حسابی دارند بزنند اگر نه برای همه ثابت شود که نیشابوری ها چه قدر درمقابل سبزوار احساس کمبود می کنند:
من از نیشابوری ها پرسیدم :
اصلا چرا فکر می کنید نیشابور هم یکی از گزینه های مرکز استان شدن است؟ا
اگر دلیل صنایع رامی اورید ، اتفاقا صنایع نیشابور دلیلی بر مرکز استان نشدن این شهر است. چون اولان صنایع مهم نیشابور همه صنایعی هستند که متعلق به مشهدند و اصل تشکیلاتشان در مشهد است و مثل همه کلان شهرها تا چندین کیلومتر اطراف مشهد صنایعی احداث شده که متعلق به ان شهر است
حالا شاید بپرسید اگر متعلق به مشهد است چرا در نیشابور ساخته شده و در خود مشهد ساخته نشده ؟دلیل واضیح است چون کلان شهرها به دلیل الودگی و رشد سریعی که دارند نباید در فاصله نزدیک انها صنایعی را ساخت و ضمن اینکه صنایع قبلی را هم به جاهای دورتر انتقال می دهند مثل کارخانه خسروی مشهد را که به شهرک صنعتی نیشابور اوردنداما اسمش و مالکیتش عوض نشد
البته صنایعی که در نیشابو رایجاد شده برای این شهر سود هم دارد همین که جوانان نیشابوری را مشغول به کار کرده و امار بیکار ی نیشابورپایین امده سود خوبیست اما به درد مرکزاستان شدن نیشابور نمیخورد چون این شهر را بیش از حد به مشهد وابسته کرده و الان نیشابور مثل یک شهراقماری است در نزدیکی دومین کلانشهر بزرگ کشور واینطوری صنعتی بودن فایده ای به حال استان شدن نیشابور ندارد تازه بقیه شهرهای خراسان هم رشد صنعتی خوبی را در چند سال گذشته تجربه کرده اندمثلا الان صنایع منطقه جوین که هیچ ربطی هم به مشهد ندارند به نسبت وسعت و جمعیت کم این شهرستان ، تقریبا با صنایع نیشابور برابری می کند. کارخانه جمکو کارخانه قند و کشت و صنعت و فولادی که دارد در منطقه جوین ساخته می شود که یکی از 8 طرح فولاد کشور است
سبزوار هم صنایعی دارد که در شهرک صنعتی یا خارج از شهرک های صنعتی این شهر تاسیس شده اند و مثل کارخانه سیمان هستند که به قطب تولید سیمان در شرق کشور تبدیل شده.که نیشابور عمرا در صنعت سیمان کشور جایی ندارد.اما سیمان کارخانه سبزار به ترکمنستان و بعضی از کشورهای اسیایی هم صادر می شود که این نشان دهنده نقش صنعتی سبزوار است که با همت مردم منطقه به دست اورده نه به خاطر اینکه مثل نیشابور نزدیک مشهد بوده و دولت سرمایه گذاری کرده بقیه شهرهای خراسان هم مثل تربت حیدریه و گناباد و چناران وفریمان و سرخس هم به سرعت در حال صنعتی شدن هستند و بزرگترین پروزه فولاد شرق کشور الان در تربت حیدریه در حال ساخت است که دست فولاد نیشابور را هم از پشت می بندد یا پالایشگاه گاز خانگیران سرخس ببین چه قدر ادم را مشغول به کار کرده و چه شهرتی در کشور به دست اورده پس معلوم است که کل صنعت نیشابور را در جیبش می گذارد پشتش هم استان قدس رضوی است که وقتی بخواهد خوب حمایت می کند از پروزه ها
پس دیگر دلیل صنعتی بودن برای مرکز استان شدن نیشابور کاملا منتفی است چون از این نظر نیشابور غیر از وابسته شدن به مشهد مزیت خاص دیگری ندارد اگرهم دلیل اب و هوا را می اورید برای استان شدن نیشابور که خیلی دلیلتان ابکی است چون پس شهرهایی مثل قم سمنان زاهدان یزد بیرجند که همه کویری تر از سبزوار هستند چه طوری استان شدند؟ قم حتی ابش شور است اما مرکز استان شده باز سبزوار نه به اندازه قم کویری است و نه ابش شور است
یا همین سمنان در استان سمنان شهر سمنان که چندین سال است مرکز استان شده هم از شاهرود کم جمعیت تر است هم یک شهر کاملا کویری است اما شاهرود خیلی اب و هوای معتدلی دارد که از نیشابور هم تمیزتر و بهتر است اتفاقا شاهرود صعتی هم هست اما سمنان مرکز استان شده و اصلا اب و هوای خوب ربطی به مرکز استان شدن یک شهر ندارد تازه اب و هوای نیشابور انقدرها هم که شما کر می کنید خوب نیستت چون صنایع سنگین مشهد در اطراف این شهر هستند در زمستان ها هوای نیشابور بسایر الوده می شود فقط چون شهر کوچک و کم اهمیتی است و به عنوان شهر اقماری مشهد حساب می شود در اخبار هواشناسی الودگی هوای نیشابور را جداگانه اعلام نمی کنند بلکه مشهد را که می گویند منظورشان به همراه حومه یعنی نیشابور است
از دلایل دیگری که در نظر قبلیتان به ان اشاره کرده اید این است که نیشابور 60 سال است راه اهن دارد. خوب سبزوار هم دارد راه اهنش را از سمت سلطان اباد می کشد از هر زمان هم که راه اهن سبزوار کشیده شود دیگر چه فرقی می کند نیشابور 60 سال قبلتر راه اهن داشته یا 1 سال قبلتر ؟ مگر در این سالها راه اهن نیشابور بچه کرده و زیاد شده خوب همان یک خطی که از صدقه سری مشهد و تهران کشیده شده الان هم همان یک خط است و در نتیجه 60 ساله بودن یا 1 ساله بودن راه اهن نیشابور یک دلیل من دراوردی است که نیشابوری ها برای اینکه جبران نداشتن فرودگاهشان را بکنند که هیچ وقت هم نمی توانند بسازند به ان چسبیده اند
خلاصه دلایل زیادی دارم که اصلا مطرح کردن نیشابور برای مرکز استان شدن همزمان با سبزوار و تربت حیدریه از اول اشتباه بوده و گزینه ای نیستکه فعلا بشود روی ان کار کرد.اما الان دیگر نوشته ام طولانی شد و بیشتر از این وقت ندارم بنویسم همین چند مورد را شما اگر می توانی جواب بده. خود شما هم اگر نتوانستی از بقیه همشهریان نیشابوریت کمک بگیر اگر توانستی درباره این سه موضوع که ادعا می کنید امتیازات نیشابور برای مرکز استان شدن است دلیل قانع کننده بیاورید و ثابت کنید که واقعا امتیازند من تسلیم می شوم اگر نه باز چند روز دیگه می ایم و بقیه دلایلی را که نیشابور نمی تواند مرکز استان شود برایتان می گویم تا صد در صد بهتان ثابت شود ادعای استان شدن نیشابور برای شما در حال حاضر توقع بی جایی است که فقط باعث ابروریزی برای خود نیشابور می شود
دوستان کاشمری و سبزواری و تربت حیدریه ای بدانید که نیشابوری ها حسابی احساس ضعف و خودکم بینی در مقابل سبزوار و تربت و کاشمر دارند
حتی در مقابل گناباد هم احساس خود کم بینی دارند چون از خودشان عرضه پیشرفت و توسعه ندارند
یک عمر است دارند ادعا می کنند شهرشان خوش آب و هواست و امکانات دارد و راه آهن دارد و …
حالا مگر چه گلی به سرخودشان زدند؟
نه واقعا چه گلی به سرخودشان زدند ؟
هیچ؟
الان نیشابور فرودگاه دارد؟
ندارد
نیشابور دانشگاه معتبری در سطح دانشگاه های سبزوار و مشهد دارد؟
ندارد
حتی شهرهای کوچکتر از نیشابور از جمله گناباد سالهاست دانشگاه علوم پزشکی دارند و نیشابور هنوز دو سال است دانشکده کوچک و محقر علوم پزشکی تأسیس کرده
نیشابور اقلا دو تا تیم ورزشی درست و حسابی دارد ؟
ندارد
صنعت نیشابور هم همانطور که در نظرات قبلی توضیح دادم متعلق به مشهد است.
اصلا نیشابور از خودش چیزی ندارد
نیشابور اینقدر بی هیچی است که جرات نمی کند بخش های خودش را شهرستان کند.
چون اگر بخش زبرخان را شهرستان کند همه کلی از جمعیتش کم می شود هم طبیعت و صنعتش را از دست می دهد
نیشابور مثل سبزوار نیست که خودش همه چیز دارد و وابسته به شهرهای اطراف نیست.
بلکه نیشابور از لحاظ جمعیت و صنعت و کشاورزی کاملا وابسته به بخش زبرخان و سرولایت است و اگر این دو بخش شهرستان شود کار نیشابور حسابی کساد است. به همین دلیل نیشابوری ها برخلاف سبزواری ها جرات شهرستان کردن بخش های خود را ندارد.
خلاصه اینکه نیشابور یک حباب الکی است. هیچی ندارد.
اصلا نگران نباشید.
ان شاالله به زودی خراسان رضوی تقسیم می شود و می بینید شهرهای سبزوار ، تربت حیدریه کاشمر وگناباد چنددهه زودتر از نیشابور مرکز استان خواهند شد
راستی من یک سوال دارم از مخاطبان عزیز این صفحه به خصوص مردم شریف کاشمر
به نظر شما چرا نیشابوری ها اینقدر جنگجو هستند؟
چرا همش نیشابوری ها در سایت های بقیه شهرها مثلا در همین سایت کاشمری ها به سبزوار حمله ور می شوند و توهین می کنند؟
آیا این رفتار نیشابوری ها معنای دیگری جز احساس ضعف و خودکم بینی آن ها در مقابل توسعه سریع سبزوار دارد؟
چرا نیشابوری ها اگر حرفشان حرف حساب است در خود سایت های سبزوار نظر نمی فرستند؟
من می دونم دلیل جنگجویی نیشابور یها چیه؟
دلیل اینکه نیشابوری ها میان در سایت های شهرهای دیگه استان علیه سبزوار مطلب می نویسن ضعف و کمبودیه که در وجود خودشون احساس می کنن.
دیگه این احساس ضعف و حقارت نیشابوری ها رفته تو وجودشون خونه کرده و به این زودی ها در نمیاد .
یکی از دلایل احساس ضعف و حقارت نیشابوری ها نداشتن فرودگاه است. که می بینن همه شهرهای مهم دنیا و ایران فرودگاه دارن و اون شهرهایی هم مثل کاشمر و تربت حیدریه که تا به حال فرودگاه نساختن الان دارن می سازن.
حالا ببینید موقعیت برتر سبزوار رو در مقابل نیشابور:
ویژگی های مثبت فرودگاه سبزوار :
موقعیت انحصاری:
فرودگاه سبزوار نیز مانند فرودگاه بجنورد در نیمه غربی خراسان موقعیتی انحصاری دارد به طوری که حدودا 10 شهرستان سبزوار ، بردسکن ، جوین ، جغتای ، خوشاب ، داورزن ، ششتمد ، فیروزه ، نیشابور ، خلیل آباد و کاشمر با جمعیتی بیشتر از یک میلیون نفر می توانند بازار خوبی برای پروازهای فرودگاه سبزوار فراهم آورند.
وضعیت مناسب طبیعی:
از آن گذشته بعضی موانع طبیعی نظیر کوه های بلند که دید افقی را در اطراف فرودگاه بجنورد کم کرده و در ایام زمستان که هوا اغلب مه آلود و برفی و بارانی است امنیت پروازهای فرودگاه بجنورد را کاهش می دهد ، در اطراف فرودگاه سبزوار وجود ندارد و این فرودگاه به دلیل قرارگرفتن در دشتی وسیع و هموار در جنوب غرب سبزوار از نعمت طبیعی دید افقی بسیار گسترده برخوردار است که ظرفیت های بالایی برای پرواز هواپیماهای کوچک ، متوسط و پهن پیکر و حتی بعضی استفاده های نظامی را به این فرودگاه داده است.
فرودگاه سبزوار پشتیبان فرودگاه بین المللی مشهد:
فرودگاه سبزوار همچنین در سال های اخیر به عنوان پشتیبان فرودگاه بین المللی مشهد معرفی شده است(منبع) که این موضوع نقش استراتژیکی در حمل و نقل هوایی کشور برای فرودگاه سبزوار ایجاد کرده است.
زیرا فرودگاه مشهد دومین فرودگاه پرتردد کشور پس از فرودگاه مهرآباد تهران است که در هر شبانه روز میزبان انجام پروازهای زیادی به فرودگاه های داخل و خارج از کشور است و تا کنون چندمرتبه اتفاق افتاده است که به دلیل موقعیت نامساعد آب و هوایی در مرکز استان خراسان رضوی، پروازهای فرودگاه بین المللی شهید هاشمی نژاد مشهد در فرودگاه سبزوار به زمین نشسته اند. (منبع1) ، (منبع2)
فعالیت شبانه روزی فرودگاه سبزوار
موضوع پشتیبانی از فرودگاه شهید هاشمی نژاد ، باعث شده است عملیات فرودگاه سبزوار نیز به صورت 24 ساعته در بیاید که این خود امتیاز مهم و استراتژیک دیگری برای فرودگاه دیار سربداران است.
امکان پرواز در شب:
فرودگاه سبزوار همچنین از ویژگی قابل توجه امکان پرواز در شب برخوردار است که در حال حاضر تمام پروازهای ورودی و خروجی این فرودگاه در ساعات شب انجام می شوند. این ظرفیت مسلما ویژگی مورد نیاز برای فعالیت 24 ساعته فرودگاه سبزوار در جایگاه پشتیبان فرودگاه بین المللی مشهد است. این در حالی است که بسیاری ازفرودگاه های فعلی کشور توان پرواز در شب را ندارند.
برخورداری از پروازهای خارجی
از دیگر ویژگی های فرودگاه سبزوار این است که در محدوده وسیع 4 استان خراسان رضوی ، شمالی ، جنوبی و سمنان ، با حدود 50 شهرستان و جمعیتی حدود 8 میلیون نفر ، سومین فرودگاهی است که تا کنون تعدادی پرواز به مقاصد خارج از کشور را تجربه کرده است.
به گونه ای که بعد از فرودگاه مشهدمرکز استان خراسان رضوی و بیرجند مرکز استان خراسان جنوبی ، تنها سبزوار است که در سال های اخیرپروازهایی به دمشق پایتخت سوریه در سال 85(منبع) و .بغداد پایتخت عراق در سال های 90 و 91 داشته است. (منبع) برمبنای همین گزارش فرودگاه بجنورد مرکز استان خراسان شمالی هنوز تجربه هیچ پرواز خارجی را نداشته است(منبع)
همچنین فرودگاه شهرستان سمنان مرکز استان سمنان نیز علی رغم ساخته شدن ، رسماً افتتاح نشده و تا کنون پذیرای هیچ پروازی نبوده است. (منبع1) ، (منبع2)
اما فرودگاه شاهرود پرجمعیت ترین شهر استان سمنان دارای پروازهایی محدودی و پر نوسانی به تهران است(منبع)
.در چنین شرایطی است که به نظر می رسد فرودگاه بین المللی سبزوار با برخورداری از موقعیتی منحصر به فرد و بازاری با بیش از یک میلیون نفر متقاضی در اطراف آن ، شانس های زیادی برای افزایش تعداد پروازهای هفتگی و روزانه و نیز افزایش تعداد مقاصد پروازی در داخل و خارج از کشور دارد.
به هرحال سبزوار به تنهایی و بدون حساب مناطق حومه ، یکی از پرجمعیت ترین شهرهای غیرمرکز استان در کشور است که حتی از بعضی مراکز استان های کشور جمعیت بیشتری دارد و در استان خراسان شمالی دومین مرکز مهم سیاسی ، اداری ، فرهنگی ، اقتصادی ، دانشگاهی ، ورزشی و… محسوب می شود که همه این ویژگی ها ظرفیت های خوبی برای رونق این فرودگاه و به تبع توسعه سبزوار و همه شهرهای پیرامون آن از جمله جوین ، جغتای ، نیشابور ، خوشاب ، داورزن ، فیروزه ، ششتمد ، بردسکن ، کاشمر و خلیل آبادفراهم می آورد.
وضعیت فرودگاه های خراسان رضوی:
گفتنی است در استان خراسان رضوی هم اکنون شهرهای گناباد ، تربت حیدریه و کاشمر نیز در حال ساخت فرودگاه می باشند که فرودگاه تمام این شهرها فاصله مناسبی با فرودگاه سبزوار دارد و در صورت راه اندازی این فرودگاه ها لطمه ای به موقعیت منحصر به فرد سبزوار در حمل و نقل هوایی شمال شرق کشور وارد نخواهد شد.
همچنین شهرستان سرخس نیز از مدت ها قبل دارای فرودگاهی است که هم اکنون غیرفعال بوده اما در صورت فعال شدن می تواند به زیرساخت مهمی برای رونق منطقه ویژه اقتصادی سرخس در نقطه مرزی ایران و ترکمنستان تبدیل شود.
پیشینه طولانی سبزوار در برخورداری از فرودگاه:
لازم به یادآوری است که پیشینه برخورداری سبزوار از فرودگاه به ده ها سال قبل در ایام وقوع جنگ های جهانی اول و دوم بر می گردد که به دلیل موقعیت خاص استراتژیک این شهر ، فرودگاهی با مقاصد نظامی توسط روس ها در منطقه ای از جنوب شهر که هم اکنون به نام چهارراه فرودگاه شناخته می شود ، ساخته شد.
آن فرودگاه که مخصوص استفاده های محدود نظامی بود بعدها به صورت متروک درآمد اما به دلیل استعدادهای مختلفی که در منطقه غرب خراسان رضوی وجود داشت ، در سال های پس از انقلاب اسلامی ایران طرح ساخت فرودگاه کاملی برای سبزوار مطرح شد که این پروژه با سرمایه مردم محلی و مدیریت و پیگیری موسسه آبادانی دیار سربداران ساخته شد و در سال 1382 به بهره برداری رسید.
و از آن زمان تا کنون تقریبا همواره مسیر رو به رشدی را طی کرده به زیرساخت مهمی برای توسعه پایدار مناطق غرب ، مرکز و جنوب غرب خراسان رضوی تبدیل شد.
این فرودگاه دارای ظرفیت اسمی پذیرش 255هزارنفر مسافر در سال است.
http://www.asrarnameh.com/news.php?id=3395
همین چیزاست که نیشابوری ها می بینن سبزوار و بقیه شهرهای استان چنین امکانات ارزشمندی دارن و شهر اونا محرومه و همین باعث میشه غصه بخورن و حسودی کنن و در وجودشون عقده ایجاد بشه و تبدیل به مردمی جنگجو و دعوا گر بشن
اگر شما دلایل دیگه ای سراغ دارید ، بگید.
اینم یکی دیگه از دلایل احساس ضعف نیشابوری ها در مقابل سبزواری ها :
هی نیشابوری های بدبخت هیچی ندار سعی می کنن بگن طبیعت منحصر به فردی دارند و طبیعت شهر اونا با همه جاهای خراسان فرق می کنه و طبیعت اونا رو هیچ جا نداره و طبیعت شهر اونا از طبیعت همه شهرها قشنگ تره و بهتره.
ولی غافل از اینکه بلندترین آبشارهای شرق کشور در نزدیکی سبزوارن نه در نیشابور
بلندترین آبشارهای شرق ایران ، در بفره داورزن جلوه ای از زیبایی های طبیعت چند اقلیم دیار سربداران
مدتی قبل شاهد انتشار یک خبر اشتباه از جانب کوه نوردان نیشابوری در روزنامه خراسان بودیم که مدعی شده بودند برای اولین بار بلندترین آبشارهای شرق کشور را در منطقه بفره کشف کرده اند.
به گزارش مجله اینترنتی اسرارنامه ، این اشتباه بلافاصله با واکنش مردم محلی و به ویژه کوه نوردان منطقه سبزوار بزرگ مواجه شد که از سال ها قبل این آبشارها را می شناختند و سفرهای زیادی به دره باصفای بفره در شهرستان داورزن و در حدود 30 کیلومتری شمال غرب شهر سبزوار داشته اند. برای مشاهده گوشه ای از اعتراضات مردم سبزوار به مطلب اشتباه روزنامه خراسان هم اکنون روی اینجا کلیک کنید.
اما واکنش ها به انتشار این خبر اشتباه در روزنامه خراسان ، چنان با قدرت و جدیت انجام شد که نه تنها آن خبر اشتباه را به حاشیه راند بلکه بهانه خوبی شد برای توجه و حساسیت بیشتر مردم منطقه سبزوار بزرگ نسبت به توانمندی های محیطی خود که تا قبل از این به صورت گسترده ای از آن غافل بودند.
به عنوان نمونه ای از غفلت های رایج در نگاه مردم شهرستان های غرب خراسان نسبت به توانمندی خود می توان به این موضوع اشاره کرد که هر چند بسیاری از مردم شهرستان های سبزوار ، داورزن ، جغتای و جوین در سال های گذشته از آبشارهای باصفای منطقه بفره بازدید کرده بودند ، اما هیچ یک به این موضوع دقت نکرده بودند که آبشارهای موجود در محل زندگی آن ها بلندترین آبشارهای شرق کشور هستند که در دامنه جنوبی رشته های کوه های موسوم به جغتای و در محدوده سیاسی و اداری شهرستان داورزن واقع شده و تفرجگاه دیرین فرزندان این دیارند.
اما همین اشتباه روزنامه خراسان تلنگر خوبی به مردم محلی دیار سربداران وارد آورد تا دقت بیشتری در شناخت و معرفی استعدادهای فراوان طبیعی و انسانی منطقه خود به خرج دهند.
جلوه های ارزشمندی از این حساسیت و پیگیری های موثر مردم غرب خراسان رضوی در هفته های اخیر توسط اصحاب رسانه و فعالان فرهنگی و اجتماعی سبزوار بزرگ ، مشاهده شده است.
به طور نمونه ، خبرگزاری فارس در روزهای اخیر گزارشی از دره باصفای بفره منتشر کرده که دراین مطلب توضیحات خوبی درباره ویژگی های این منطقه و تاریخ چندین ساله کشف آن ارائه شده است.
پس از مطالعه دقیق این اطلاعات هر مخاطبی بی شک پی به عظمت و قدرت خداوند رحمان می برد که به چه زیبایی بعضی از اقلیم های متضاد طبیعی را چنان نزدیک به یکدیگر خلق کرده است که فقط در محدوده یک شهرستان نظیر داورزن در غرب سبزواربزرگ که عمدتا به عنوان منطقه ای کویری شناخته می شود می توان بلندتری ارتفاعات صعب العبور خراسان و پرارتفاع ترین آبشارهای شرق کشور در منطقه بفره را با فاصله کمی (حدود 40 کیلومتر) از کویر تفت دیده مزینان زادگاه دکتر علی شریعتی مشاهده کرد. کویری که به واسطه توصیفات زیبا و شاعرانه این نویسنده برجسته معاصر ، به یکی از معروف ترین و خاطره انگیز ترین کویرهای ایران تبدیل شده است و خود به تنهایی قابلیت تبدیل شدن به قطب گردشگری طبیعی و ادبی شرق کشور را دارد.
اینک مجله اینترنتی اسرارنامه درادامه این مطلب به انتشار ، گزارش اخیر خبرگزاری فارس از دره باصفای بفره می پردازد:
فارس گزارش میدهد
دره «بفره» بهشتی زیبا و بکر در حاشیه کویر سبزوار
چندی پیش خبری مبنی بر کشف دره «بفره» در منطقه سبزوار توسط کوهنوردان منتشر شد که اطلاعات تکمیلی اخذ شده نشان از بکر بودن و طبیعت زیبا و جذاب آن دارد.
خبرگزاری فارس: دره «بفره» بهشتی زیبا و بکر در حاشیه کویر سبزوار
به گزارش خبرگزاری فارس از سبزوار، دیار کهن بیهق امروز دستخوش تغییرات فراوانی شده و در خلال پیشرفت روزافزون و تغییر مبلمان شهری دیگر رنگ و بویی از آثار تاریخی و فرهنگی دیده نمیشود.
آنچه هم که از میراث گذشتگان مانده دستخوش بی‌توجهی ادارات مسئول فرهنگی و غیرفرهنگی شده است.
سبزوار را به عنوان شهر دیرینه‌های پایدار، کهن شهر شیعه ایران، پایتخت نخستین حکومت شیعه، سرزمین آذربرزین مهر، دیار بیهقی، شهر آیت‌الله کاشفی نویسنده کتاب روضه الشهدا، حاج ملاهادی سبزواری نویسنده کتاب شرح منظومه، سرزمین گل‌محمد قهرمان مبارزه و آزادی، شهر بزرگانی چون علی شریعتی و محمود دولت‌آبادی میشناسند.
چندی پیش خبری مبنی بر کشف دره «بفره» در منطقه سبزوار توسط کوهنوردان منتشر شد؛ رئیس هیئت کوهنوردی شهرستان سبزوار در این رابطه در گفتوگو با خبرنگار فارس در سبزوار گفت: مالکیت این دره به لحاظ تقسیمات کشوری متعلق به شهرستان داورزن است که از سرچشمه‌های اصلی و آبریز آن مشخص میشود.
حسن اکرامی‌پور افزود: کشف این دره مربوط به سالهای گذشته بوده که توسط پیشکسوتان، کوهنوردان و برخی افراد بومی سبزوار شناسایی شده است.
وی در ارتباط با اطلاعات درج شده در ارتباط با ارتفاع آبشارهای این دره تصریح کرد: آنچه که در این زمینه منتشر شده کاملاً غلط و اشتباه است.
اکرامی‌پور ادامه داد: بعضی از تمرینات سنگ‌نوردان سبزواری از گذشته تاکنون در این منطقه انجام میشده است.
وی از حضور کوهنوردان و سنگ‌نوردان شهرستانها و استانهای مختلف برای اجرای تمرینات و دوره‌های آمادگی در این دره با هدایت و مربیگری سنگ‌نوردان سبزواری خبر داد.
در همین راستا سرپرست تیم گشایش دره بفره در منطقه کوهستانی شملق سبزوار نیز در گفتوگو با خبرنگار فارس گفت: درج اظهارات غیرکارشناسی در مورد رشته دره‌نوردی توسط برخی افراد بی‌اطلاع، اجحاف بزرگی در حق رشته نوپا و جذاب دره‌نوردی است.
بهزاد شکیبایی افزود: اکتشاف این دره با اطلاع چند تن از کوهنوردان سبزواری مبنی بر وجود دره‌ای در رشته کوه نظرگاه سبزوار و تشکیل تیم اکتشاف در تاریخ 26 خردادماه سال گذشته صورت گرفته است.
وی خاطرنشان کرد: در همین زمینه تیمی 9 نفره از دره‌نوردان حرفهای شهرستانهای سبزوار، نیشابور و مشهد به قصد پیمایش یک‌روزه دره از سبزوار عازم منطقه شدند.
این کوهنورد سبزواری تصریح کرد: پس از طی یک ساعت مسافت تا روستای مبدأ، کوهپیمایی به سمت ابتدای دره آغاز شد.
این مربی امداد و نجات جمعیت هلال احمر با اشاره به مشقت‌های زیاد در راه اکتشاف این دره بکر تصریح کرد: در ساعت 12:30 ظهر به ابتدای دره رسیدیم و نخستین فرود آغاز شد که دو فرود در ارتفاعات 9 و 12 متر با کارگاه طبیعی مقدور بود و پس از چند سرسره ناچار به کوبش رولبولت برای فرود 35 متری سوم شدیم.
وی ادامه داد: پس از آن با عبور دست به سنگ و تراورس از 2 آبشار به ابتدای آبشاری رسیدیم که ارتفاع و عمق آن مشخص نبود.
این آتش‌نشان سازمان آتش‌نشانی و خدمات ایمنی شهرستان سبزوار یادآور شد: بلندترین آبشار این دره 96 متر ارتفاع دارد که برای بررسی و اکتشاف آن چند فرود سخت صورت گرفته است.
وی از اعزام تیم دوم برای ادامه گشایش این دره نیز خبر داد و گفت: این تیم در تاریخ 15 و 16 تیرماه اقدام به پیمایش این دره تا انتها کرد.
این مسئول افزود: همچنین در تاریخ 29 و 30 تیرماه نیز تیمی از شهرهای سبزوار، نیشابور، مشهد و تهران اقدام به پیمایش، ترمیم و اصلاح کارگاه‌ها و نقشه‌برداری از دره کردند.
شکیبایی تصریح کرد: بلندترین فرود صورت گرفته توسط تیم گشایش در این دره 48 متر و بلندترین ارتفاع آبشار 96 متر بوده و در نهایت حدود 33 فرود انجام گرفته است.
منبع :
http://www.asrarnameh.com/news.php?id=3272
وای وای وای واقعا متاسفم برای نیشابوری ها چه قدر احساس کمبود شدید دارند در مقابل سبزوار
چه قدر جنگجو هم هستند.
به خصوص این دو نفر که با اسمای محمد رضا و رضا که اینجور دارن پرپر می زنن که به زور ثابت کنن نیشابور از سبزوار بهتره فکر کنم هم خیلی آی کیوی پایینی دارند که نمی فهمن با این کاراشون فقط بیشتر آبروی نیشابورو می برن ، هم خیلی عقده به دلشونه اساسی
اگرنه بعد از نظرات قشنگ و محترمانه ای که اون نظر دهنده با شخصیتی که حتما هم سبزواری است با اسم تاریخ سایبری در تاریخ 24 / 6/ 92 فرستاده دیگه به نظر من واقعا اتمام حجت خوبی شده بود.
و این نیشابوری ها که باز بعد از چندماه اومدن اینجا حمله ور شدن به سبزوار نشون دادن خیلی مردم جنگ جو و بی فرهنگی هستند و حرف حساب سرشون نمیشه.
خداییش کاشمری های عزیز شما قضاوت کنید نیشابور با چنین مردم جنگجو و بی فرهنگی لیاقت استان شدن داره؟
می دونید اگر چنین شهری با این همه عقده پوچ خودبرتر بینی مرکز استان بشه ، شهرهای زیرمجموعه شو به روز سیاه می نشونه
متاسفم واقعا همونطور که نظردهندگان عزیز سبزواری به خوبی اشاره کردند این رفتارها نشان دهنده جنگجویی و بی فرهنگی نیشابوری هاست که در سایت های کاشمر از سبزوار بد گویی می کنند
من فقط یک سوال دارم اگر نیشابور واقعا شهر پیشرفته و با فرهنگ و با کلاسی است چه مردم حقیر ان چه نیازی دارند که بیایند در سایت های کاشمر به بدگویی علیه سبزوار بپردازند؟
کسی که از خودش مطمئن باشد به بد و خوب دیگران کاری ندارد.
این نیشابوری ها چون خود را عقب افتاده و تحقیرشده می بینند برای جبران ضعف های خود به سبزوار توهین می کنند
هرچند جواب غفلت زدگانی همچون شما خودتان عیار دانش هوش تان در نوشته هایتان معلوم است دیگر جایی برای پاسخ دادن نمی گذارد.فقط چند سوال دارم پاسخ نمی خواهم فقط تفکر کنید
1-چرا بعد 5 سال از جدا شدن شهرستان جوین هنوز به تبل فولاد سبزوار می کوبید چرامقاومت می کنید در برابر تغییر اسم به فولاد جوین در برابر شورای شهر امام جمعه جوین(فاصله سبزوار جوین 70 کیلومتر)
2-چرا با وجود دانشگاه علوم تحقیقات خراسان رضوی هنوز مدعی شهر دوم دانشگاهی خراسان رضوی(علوم تحقیقات در نیشابوراست باحدود4000 دانشجو ارشد و دکترا در 4سال تاسیس شده در برابر 7000 دانشجو تربیت معلم سبزوار با بیش 20 سال و بیشتر دانشجو کارشناسی دارد.
وهمچنین در برابر 3 دانشکده فنی حرفه ای نیشابور و2 دانشکده فنی حرفه ای سبزوار
لازم است دانشگاه دولتی.ازاد.غیرانتفاعی نیشابور وبقیه فرقی با سبزوار ندارد.
چرا قبول نمیکنید جمعیت سبزوار به رتبه چهارم در خراسان رضوی رسیده با کسر داورزن که شهرستان شده حالا جمعیت سبزوار با بخشهایی با فاصله 70-80 کیلومتر کاذب بوده در سالیان مدعی برابری با نیشابور بوده یا شهر نیشابور بعلاوه اطراف ان که با فیروزه 17 کیلومتر فاصله دارد
چرا قبول نمی کنید آب هوا (آب) اساس پیشرفت مثال یزد سمنان زاهدان می اورید زاهدان یزد کل استان کویری درباره سمنان در کمتر 10 کیلومتر مهدیشهر شهمیرزاد بهترین اب هوا را دارند نه سبزوار در استانی با اکثر شهرهای خوش اب هوا
چرا قبول نمی کنید فقط فرودگاه مشهد تهران سودهی دارند بقیه زیانده اند با دو پرواز به تهران فقط برای مردم هیچگونه اسایشی بوجود نمی اورد راه اهن با 50 کیلومتر راه انحرافی هیچگاه قطاری از راه مسیر تهران مشهد منحرف نمی شود برود به 50 کیلومتر بن بست برگردد مگر مثل دو پرواز یک قطار در 24 ساعت اختصاص دهند مشابه فرودگاهی مدعی هستید
چرا دست از شریعتی سربداران با وجود خاستگاه ان شهرستان داورزن است با75 کیلومتر فاصله بر نمی دارید بعد از مستقل شدن این شهرستان
از آذر برزین شهرستان داورزن با 75 کیلومتر فاصله چه می خواهید
بقیه صنایع-کشاورزی(که سبزوار مدعی جوین جغتای داورزن با 70 کیلومتر فاصله بماند)
حالا در جواب دوستی چرا در این وبلاگ جواب می دهیم این است وبلاگی از دوسال قبل شروع کرد به کشور گشایی مدعی مرکزیت بود و هر چه لایق خوش بود به ما نسبت می داد هرچند بعدازمسدودی و مشکلاتی داشت دوباره جرات ندارد هرچه لایق خو واطرافیانش هست بلغور کند از طرفی ما اهل خنجر زدن از پشت نیستیم که فقط در وبلاگمان فقط چرت پرتهای خودمان منتشر کنیم ودر دزرود(دزفول) سایت جوین و پایگاه خبری کاشمر که بی طرف هستند جواب توهمات ان وبلاگ و نو کیسه های مثل شما بدون دستکاری داده می شود.
یکی از دلایل دشمنی نیشابوری ها با سبزواری ها در اینه که نیشابوری ها در اصلی ترین ملاک های توسعه یافتگی در مقابل سبزوار کم میارن.
من دارم می بینم دوستانم چندین دلیل آوردن که ثابت می کنه نیشابور در جغرافیای سیاسی و اداری و فرهنگی امروز خراسان جایی نداره.
نیشابور شهری که عمر دانشگاه های ملی این شهر به بیش از سه چهارسال نمی رسه و در حالی که سبزوار از حداقل سه دهه قبل دانشگاه ملی داشته
صنایع نیشابور همه صنایع متعلق به مشهدن که هرچند برای نیشابوری ها اشتغال زایی کرده ولی در عوض حیات اقتصادی نیشابور رو به مشهد وابسته کرده و الان اگر نیشابور بخواد خودشو از مشهد جدا نشون بده نمی تونه چون شغل مردم این شهر وابسته به صنایع مشهده
مثلا تعداد زیادی از مردم نیشابور در شهرک صنعتی بینالود مشهد یا کارخانه ایران خودرو مشهد مشغول به کارن اینها یعنی وابستگی نیشابور به شهر مشهد
یکی دیگه از دلایل دشمنی نیشابوری ها با سبزواری ها ضعف تاریخی و فرهنگی نیشابور در مقابل سبزواره
در واقع نیشابور بیشتر یک تاریخ و فرهنگ ساختگی داره و اصالتی در فرهنگ این شهر نیست.برخلاف سبزوار که خودش یک شهر ریشه ای در تاریخ و فرهنگ خراسان و ایرانه
مثلا شما اگر نگاه کنید یکی از مفاخر و مشاهیری که نیشابوری ها معرفی می کنن کمال الملکه . اما کمال الملک کاشانیه که سالها در تهران زندگی کرده و در اخر عمر به نیشابور تبعید شده چون ا ون زمان نیشابور یک منطقه دورافتاده با شرایط سخت محسوب می شده
حالا من سئوال دارم اگر نیشابور واقعا شهریه که فرهنگ و تاریخش اصیله چرا کمال الملک رو که فقط به این شهر تبعید شده و اونجا مرده به عنوان مشاهیر و مفاخرشون و جاذبه های گردشگریشون معرفی می کنن؟
یک نمونه دیگه اش عطارکدکنیه. عطار همونطور که از اسمش پیداست در کدکن تربت حیدریه متولد شده و خانواده اش در اونجا هستند اما خودش در بزرگسالی چون اون زمان نیشابور مرکزیت داشته و آباد بوده به این شهر رفته و باز عطار هم در نیشابور کشته شده پس به این نتیجه می رسیم که عطار هم در واقع نیشابوری نیست. اما نیشابوری ها سعی می کنن خودشونو به این شخصیت بچسبونن
نمونه دیگه شیخ حسن جوری سربداریه. اگر در همه کتاب های تاریخی بخونید هیچ جا صفت نیشابوری رو برای شیخ حسن جوری ننوشته اما خود نیشابوری ها در وبلاگ هاشون می نویسن شیخ حسن جوری نیشابوری این درحالیه که حتی اگر شیخ حسن جوری نیشابوری باشه باز خودش شاگرد شیخ خلیفه مازندرانی بوده و در قیام سربداران بیشتر پیرو محسوب میشه تا پیشرو از اون گذشته چرا سربداران سبزوار رو پایتخت خودشون کردن؟
پس می بینیم که سه تا از مهمترین چیزهایی که نیشابوری ها سعی می کنن به خاطر اونا فرهنگ خودشونو ثابت کنن اصلا در اصل نیشابوری نیستن
فقط می مونه خیام. که مقام علمی خیام خیلی کمتر از حاج ملاهادی سبزواریه.
همونطور که می بینید در خراسان دانشگاه بزرگی در سبزوار به نام حکیم سبزواری نامگذاری شده اما اسم خیام فقط روی یک دانشکده غیرانتفاعی در مشهد گذاشته شده . این یعنی خیام چندان وزنه علمی بزرگی نیست. البته خدماتی به علم ریاضیات کرده وتقویم رو هم تنظیم کرده اما این که چندان مهم نیست چون قبل از خیامم بالاخره تقویم وجود داشته اینطور نیست که خیام مخترع تقویم باشه فقط تقویم دقیق تری نسبت به قبلی ها ساخته.اگرنه ملت های جهان خیلی قبل از خیام تقویم داشتند.از جمله تقویم قمری در کشورهای اسلامی یا تقویم مایایی در بعضی ملل اولیه
نکته بعدی اینکه نیشابوری ها فقط در یک چیز قوی هستند اون هم تبلیغاته. یعنی با فن و فنون تبلیغاتی چندین ساله دارن به بقیه القا می کنن که نیشابور شهر با ارزشیه اما هیچ رویداد تاریخی نیشابور ارزشمندتر از قیام سربداران سبزوار نیست.
تازه سبزوار در پنج هزارسال قبل از میلاد تمدنی بسیار قدیمی داشته که در عصر مفرغ بوده تمدنی که در اون زمان با مناطق آسیای میانه ارتباط داشته اما از حیات نیشابور در اون دوره ها هیچ خبری نیست.
حالا از تاریخ و فرهنگ کم اهمیت نیشابور که بگذریم در همین دوره فعلی هم این شهر چیزی محسوب نمیشه و هویت مستقلی نداره. الان نگاه کنید سبزوار چندساله چندتا از بخش های مهمشو شهرستان کرده و هنوز هم بعد از مشهد قدرت اول استان خراسان رضوی در زمینه دانشگاهی ، تاریخی ، فرهنگی ، اقتصادی و سیاسی و اداری محسوب میشه. اما نیشابور به حدنصاب های لازم برای جدا کردن بخش های بزرگ و پرجمعیتی مثل زبرخان و سرولایت نرسیده.
البته بعضی ها هم معتقدند نیشابوری ها خودشون دوست ندارند زبرخان و سرولایت و عشق آباد شهرستان بشن چون بیشتر امکانات نیشابور در این مناطقه و اگر اینها از نیشابور جدا بشن نه وسعت سرزمینی برای نیشابور باقی می مونه و نه امکاناتی.و نیشابور احساس وابستگی به بخش های خودش می کنه برعکس سبزوار که مستقل و آزاده
یک دلیل مهم دیگه اگر نیشابور واقعا شهر با اهمیتیه چرا نتونسته یک فرودگاه برای خودش دست و پاکنه؟
الان حتی گنابادهم داره فرودگاه می سازه.پس چرا نیشابور بی فرودگاهه؟
خلاصه برای اینکه ثابت بشه بهتون که نیشابوری ها چه قدر در مقابل بقیه شهرهای خراسان به ویژه سبزوار احساس کمبود می کنند همین دلیل کافیه که خودتون ببینید اینقدر دلشون پره که دارن سعی می کنن با توهین به سبزوار جایگاه خودشونو ثابت کنن اما نمی دونن که هرچی این رفتارها رو انجام بدن خوار و ذلیل تر میشن
حالا چندتا سوال از نیشابوری ها
1- چرا با وجود چندکارخانه سیمان در منطقه سبزوار از جمله سیمان لار که قطب تولید سیمان در شرق کشور شده هنوز نیشابوری ها مدعی هستند که شهر دوم صنعتی خراسانن؟
2- چرا نیشابوری ها اگر احساس وابستگی به بخش هاشون نمی کنن و خود شهر نیشابور به تنهایی شهر آباد و توسعه یافته ای هست مثل سبزوار بخش های تابعه شون رو شهرستان نمی کنن؟
3- چرا اگر نیشابور شهر مهمیه یک فرودگاه نمی سازه؟ حتی یک فرودگاه داخلی نه مثل فرودگاه سبزوار بین المللی
4- چرا نیشابور اگر شهر با استعدادیه در ورزش کشور حتی یک تیم مطرح ندهر.چه برسه به اینکه مثل سبزوار قهرمان اسیا بشه!
5- چرا نیشابور یک هتل درست و حسابی نداره؟ اگر شهر مهم و گردشگری هست باید حداقل یک هتل داشته باشه سبزوار بیش از ده ساله که هتل افتتاح کرده
6- چرا نیشابور نمی تونه دانشگاهی مثل فن آوری های نوین تاسیس کنه؟ رشتنه هایی که در دانشگاه فن آوری های نوین سبزوار هستند در کشور تک هستند و برای اولین بار در سبزوار تأسیس شدند
7- چرا نیشابور هنوز نتونسته دانشکده علوم پزشکی خودشو به دانشگاه ارتقا بده. سبزوار و گناباد سالهاست که دانشگاه علوم پزشکی دارند و تربت حیدریه از پارسال دانشگاه علوم پزشکی داره ولی نیشابور هنوز دانشکده علوم پزشکی داره اونم سه ساله تاسیس شده یعنی تا قبلش کاملا وابسته به مشهد بود
8-آخرین دلیل برای ضعف و احساس حقارت نیشابوری ها ، چرا نیشابوری ها در سایتی که متعلق به کاشمری هاست میان و از سبزوار بدگویی می کنن؟ می بینید که در اینجا شروع کننده بحث نیشابوری ها بودند چرا مردم نیشابور اینقدر در مقابل سبزوار احساس کمبود می کنن و احساس می کنن برای اینکه خودشونو مطرح کنن باید سبزوار رو تخریب کنن آیا ا ین دلیل دیگه ای جز این داره که نیشابوری ها در مقابل عظمت و شکوه سبزوار شدیدا احساس ضعف می کنند؟
به اصغر
چه حرف های بی ربطی می زنند این نیشابوری ها که در هر زمینه ای از سبزوار کم آورده اند
اصغرجان شما خبرنداری اگرنه دکتر علی شریعتی سبزواری است نه که ما سبزواری ها بگوییم خود دکتر شریعتی گفته
خودش در بسیاری از کتاب هایی که نوشته خودش را سبزواری ، سبزوارزاده و سربداری معرفی کرده است
سربداران هم متعلق به سبزوار است اگرنیست چرا پایتخت خود را در سبزوار قرار دادند؟ چرا نیشابور را پایتخت نکردند.
آب و هوا هم ملاک پیشرفت شهرها در دوره کنونی نیست.اگر هست چرا قم که آب و هوای ده برابر سبزوار و نیشابور کویری تری دارد الان یکی از کلان شهرهای کشور است؟
چرا یزد و سمنان و بیرجند سالهاست مرکز استانند؟ مگر ربطی به آب و هوا داشت؟
تازه اگر آب و هوا ملاک مهمی باشد چه کسی گفته آب و هوای نیشابور خوب است؟
بنده خدا جاده های شهرتان در چهارپنج ماه از زمستان و پاییز یک سره بسته است و هزاران تصادف منجر به مرگ یا منجر به جرح به دلیل مه گرفتگی و یخبندان جاده هایتان در مسیر شهر شما رخ می دهد.
نمونه اش همین چند روز قبل که به دلیل مه گرفتگی شدید چندین اتومبیل و چندصد نفر مسافر در جاده های نیشابور سرگردان شدند.
حالا اگر نیشابور با این آب و هوای بد در زمستان ها مرکز استان شود ، هربار مردم شهرستان های اطراف به خاطر کار اداری بخواهند به مرکز استان مسافرت کنند به خاطر آب و هوای بد باید فاتحه خود را بخوانند
اما آب و هوای سبزوار در اکثر ایام سال آرام و مناسب است.
گیرم که در تابستان ها گرم و خشک باشد. جان مردم را که به خطر نمی اندازد.
برو اصغرجان برو اطلاعاتت را ببر بالا
راستی یک سئوال از نیشابوری ها نه قدمگاه که در بخش زبرخان واقع شده متعلق به شهر نیشابور است نه معادن فیروزه که در شهرستان فیروزه واقع شده اند و کارگاه هایش در مشهدند.
چرا نیشابوری ها ادعا می کنند فیروزه مال نیشابور است؟ و قدمگاه یکی از اماکن گردشگری نیشابور است؟
انگار خودشان هم فهمیده اند که خود نیشابور هیچ چیز ندارد و با ید به داشته های بخش ها و مناطق دیگر دست اندازی کند.
و اصغرآقا در ضمن برای توجیه روحیه جنگجویی نیشابوری ها و حمله ور شدن دائمی همشهریانت به سبزواری ها در سایت های کاشمر دلیل بهتری بیاور. چون وقتی آرشیو وبلاگ ها و سایت های نیشابور از سال های دور پر است از توهین به سبزوار همه می فهمند روحیه جنگجویی و بی فرهنگی در میان نیشابوری ها نهادینه شده است.
خدا را شکر وبلاگ زرد نیشابور سرزمین بینالود که با فکر کشورگشایی مطالب مسخره ای منتشر می کرد و می خواست وانمود کند کاشمر و تربت حیدریه هم متعلق به نیشابورند گندش درآمد و تعطیل شد.
اما روزنه که هنوز هست بروید و آرشیو مسخره این سایت را نگاه کنید تا بفهمید هر آتشی هست از زیر سر نیشابوری ها شروع می شود.
البته در سایت های نسیم جوین و دزرود که مدیران آن سایت ها خوب جوابتان را دادند و جلو بقیه نظراتتان را گرفتند اما در کاشمری ها هم که دارد با شما مهربانی می کند سعی کنید شورش را در نیاوریدچون تا همین الان هم آبروی خودتان و شهرتان را برده اید و همه فهمیده اند نیشابور هیچ چیز ندارد. اگر داشت که این همه با دیگر شهرهای خراسان دشمنی نمی کرد.
اگر نیشابور چیزی داشت و مردم نیشابور اعتماد به نفس داشتند که سعی نمی کردند در سایت های کاشمر به سبزوار توهین کنند تا برای خود جایگاهی به دست بیاورند.
اگر حرفم حساب نیست ، جواب درست و حسابی بدهید. اگرنه بپذیرید و دست از این رفتارهای اشتباه و بچه گانه تان بردارید.
http://neynews.net/1392/08/30/%D8%A7%D8%B2-%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D8%B3%D9%88%D9%86-%D8%AA%D8%A7-%D9%86%DB%8C%D8%B4%D8%A7%D8%A8%D9%88%D8%B1%D8%8C-%D8%A7%D8%B2-%D8%AE%D8%A7%DA%A9%D8%B3%D8%AA%D8%B1-%D8%AA%D8%A7-%D8%AA%D9%85%D8%AF-2/
متن:
همانطور که میدانیم توماس ادیسون، اولین فردی نبود که سیستم روشنایی الکتریکی را اختراع کرد. چند سال قبل از آن، از نوعی لامپ الکتریکی قوسی‌شکل برای تامین روشنایی خیابان‌های پاریس استفاده شده بود.
اما لامپ الکتریکی ادیسون، همراه با سیستمی که او برای توزیع نیروی الکتریکی ابداع کرد بهره‌گیری از نیروی الکتریسیته را برای تامین روشنایی منازل عملی ساخت. در سال ۱۸۸۲ کمپانی او در نیویورک تولید لامپ برق را آغاز کرد و از آن پس استفاده از برق در منازل سریعاً در سراسر جهان گسترش یافت.
چنانکه امروزه، اگر در جایی کیلومترها دور، و در زمان شب، به سطح زمین نگاه کنیم، شهرها و مناطق جمعیتی را مانند جزیره‌هایی از نور میبینیم که در یک زمینه تیره، پراکنده شده و خودنمایی میکنند.
«نی‌نیوز» هم این کار را کرده است، البته برای این کار، فضانوردی نکرده، ولی از تصاویر ماهواره‌ای که بخش مرکزی و غربی خراسان را در شب، نشان میدهند، استفاده کرده است. تصویر زیر را ببینید:
http://s3.picofile.com/file/7925558167/ney_in_the_night.jpg
این همان نیشابوری است که در کینه‌توزی مغولان سوخت و با خاک یکسان شد و تا حدود هفت قرن بعد، یعنی دوره قاجار و اوایل پهلوی، کوچکترین توجهی به آن نشد. این نیشابور، در سال ۱۳۹۲ هجری شمسی، به همت مردمان خود، به دومین نقطه نورانی بزرگ و زیبای خراسان، پس از مشهد مقدس (= با چند میلیون نفر جمعیت) تبدیل شده است.
بگذارید یک نتیجه بگیریم؛ سرزمین ما اینقدر استعداد و توانمندی دارد با کمترین میزان توجه، به دومین نقطه جمعیتی شمال شرق کشور، تبدیل میشود. آری! ما از شهر به خاکستر نشسته از کینه‌توزی تاتاریان، این همه نور و روشنایی، پدید آورده‌ایم. اگر همت کنیم تا تبدیل شدن به ابرشهر شرق ایران‌زمین، فاصله چندانی نداریم.
ابرشهر ما،
ابرشهری است که از همه ابعاد فرهنگی، اجتماعی، علمی، زیست‌محیطی، صنعتی، کشاورزی و … توسعه‌یافته است.
به این ابرشهر بیاندیشیم …
ابرشهری که در حافظه تاریخی بشریت، نورانی و درخشان بوده، هست و به همت ما فرزندان نیشابور … خواهد بود.
ما محکومیم به تمدن‌سازی و فرهنگ‌آفرینی …
مرکز تعلیمات اسلامی وانشگتن: حکومت سربداران مهمترین منشأ تحولات سیاسی اجتماعی و فرهنگی ایران درقرن هشتم هجری بود
وبسایت متعلق به مرکز تعلیمات اسلامی واشنگتن پایتخت ایالات متحده آمریکا که به نام اختصاری IEC شهرت یافته است ، مدتی قبل ضمن انتشار مقاله ای مفصل درباره دولت سربداران که توسط یک پژوهشگر ایرانی تنظیم شده ، از نهضت مورد ذکر به عنوان مهمترین منشأ تحولات سیاسی ، اجتماعی و فرهنگی ایران در قرن هشتم هجری یاد کرده است.
به گزارش مجله اینترنتی اسرارنامه در مقدمه این پژوهش تاریخی که توسط آقای حسین مرادی نسب انجام شده و قبلا در یکی از نشریات تخصصی در زمینه تاریخ نیز در داخل ایران انتشار یافته است (منبع)، درباره تأثیرات مهم سربداران در قرن هشتم هجری چنین نوشته شده است:
خراسان از دیرباز از پایگاه هاى عمده تشیع در منطقه به شمار مى رفت به ویژه آنکه حضور امام رضا(علیه السلام) و سادات در گسترش فرهنگ تشیع و معارف اسلامى در منطقه کمک شایانى کرد. حضور علویان پشتوانه اساسى و مهمى در جبهه سیاسى و فرهنگى بود و سبب تقویت مبانى اعتقادى تشیع شد. در طول تاریخ همیشه این خط فکرى و سیره عملى ائمه(علیهم السلام) ادامه داشت.
فرهنگ غنى تشیع همیشه در ستیز با حاکمان جور و ستم بوده و خواهد بود. حاکمان ستمگر و دین گریز، این فرهنگ را همیشه خطرى براى ادامه حاکمیت خود بر مردم مى دانستند.
در قرن هشتم سربداران با حمایت و نیروى معنوى عالمان دینى که از پشتوانه مردمى برخودار بودند توانستند بر دست نشاندگان ایلخانى پیروز شوند و دولت سربداران را با حمایت آنان تأسیس کنند.
ایجاد حکومت شیعى در خراسان، شکستن اُبهّت مغولان و پیروزى بر آنان، از بین بردن جو رعب و وحشت، ایجاد فضاى باز سیاسى جامعه، برقرارى عدالت اجتماعى، گسترش فرهنگ تشیع، دخالت عالمانِ دین در اداره جامعه و تأثیر دولت سربداران بر جنبش هاى منطقه را مى توان مهم ترین منشأ تحولات سیاسى و اجتماعى و فرهنگى در آن عصر دانست.
منبع: مرکز تعلیمات اسلامی واشنگتن
http://iec-md.org/farhangi/sarbedaaraan_moraadinasab.html
لازم به ذکر است مرکز IEC واشنگتن یک موسسه پژوهشی و آموزشی متعلق به جهان اسلام است که با هزینه مسلمانان آمریکا و برخی کشورهای اسلامی نظیر ایران ، افغانستان ، پاکستان ، عراق اداره می شود و در شهر پوتومَک ایالت مریلند و در حومه شهر واشنگتن دی سی ، پایتخت ایالات متحده آمریکا واقع است.(منبع)
http://www.islamiceducationcenter.org/index.html
گفتنی است نهضت ملی مذهبی سربداران در قرن هشتم هجری توسط شیخ خلیفه مازندرانی اولین رهبر فکری و روحانی این قیام (منبع)
http://www.asrarnameh.com/lifestyle.php?id=3637
در مسجد جامع دارالمومنین سبزوار پایگاه تشیع خراسان پایه گذاری شد اما وی مدتی بعد با توطئه فقیهان غیرشیعه و دست نشانده ای که از جانب حکومت مغول در همه شهرهای خراسان گماشته شده بودند به شهادت رسید . اما نهضتی که او پایه گذاری کرد مدتی بعد با رشادت پهلوان عبدالرزاق باشتینی (منبع)
http://www.asrarnameh.com/news.php?id=4065
که از جوانمردان نامدار زمان خود بود و با راهنمایی های شیخ حسن جوری سربداری دومین رهبر روحانی سربداران نیز با کمک شور و ایمان مردم منطقه به شکل حکومتی مستقل در آمد.
ارزش های تاریخی و فرهنگی این نهضت به حدی است که از میان تمام حکومت هایی که در تاریخ چندهزارساله ایران زمین برسرکار آمده اند ، تنها سربداران است که به عنوان نماد آزادگی و غیرتمندی ایرانیان تبدیل شده است. به گونه ای که پس از وقوع انقلاب اسلامی ایران و در سال های جنگ تحمیلی عراق علیه ایران ، اولین سریال فاخر تاریخی که در صدا و سیما ساخته شد ، سریال سربداران بود که که در واقع بیان گر گوشه ای از تاریخ سراسر حماسه و افتخار سرزمین خراسان و به ویژه دارالمومنین سبزوار بود. و بعد ها کارشناسان این سریال را آغاز موفقی بر توجه به تاریخ در تلویزیون دانستند.
(منبع1)
http://www.magiran.com/npview.asp?ID=2627560
،
(منبع2)
http://www.asrarnameh.com/lifestyle.php?id=2051
به دلیل همین نقش و جایگاه با اهمیت سربداران در تاریخ ایران اسلامی و جهان تشیع قرار است بنیاد ملی اسلامی سربداران در شهر سبزوار تأسیس شود وکنگره بین المللی بزرگداشت این رویداد تاریخی نیز در همین شهر برگزار گردد.(منبع1) ، (منبع2) همچنین وزیر سابق فرهنگ و ارشاد اسلامی ایران پیشنهاد ثبت هفتصدمین سال وقوع نهضت سربداران را در سازمان جهانی یونسکو مطرح کرده است. (منبع)
منبع: اسرارنامه
آری چنین است دارالمومنین سبزوار شهری که همواره از فراز هزاره های فرهنگ و تاریخ کهن ایران زمین چون خورشیدی پرفروغ درخشیده است و به نام ها و صفت هایی نظیر شهر دیرینه های پایدار ، ریشه فرهنگی خراسان ، پایتخت نثر فارسی ، دیار سربداران و پایتخت نخستین حکومت غیرسلطنتی و شیعه دوازده امامی ایران معروف شده است ، امروز نیز در همه ابعاد دانشگاهی و علمی ، فرهنگی ، ورزشی ، سیاسی و اداری ، اقتصادی ، کشاورزی ، گردشگری ، رسانه ای ، ادبی و … شهری آباد و پررونق است.
بی شک جای آن است که تمام ایرانیان به وجود چنین شهری تمدن ساز و فرهنگ پروری ببالند
چنان که همه می دانند ملاک های توسعه یافتگی شهرها و کشورهای جهان بیش از آن که به جمعیت کم و زیاد و یا تعداد لامپ های روشن و خاموش شهرها در شب و روز!!! ربط داشته باشد به کیفیت زندگی و خدمات و زیرساخت های موجود در آن هاست.
چه اینکه تنها مقایسه ای سریع بین کشورهایی نظیر هند بزرگ و پرجمعیت و سوئیس کوچک و کم جمعیت و یا بسیاری از کشورهای بزرگ و پرجمعیت آفریقایی با بسیاری دیگر از کشورهای کوچک و کم جمعیت اروپایی نشان می دهد که ملاک توسعه نه تعدادنفرات و نه وسعت سرزمینی بلکه قدرت فکر و سهم آن جوامع از تولید علم و دانش است.
و دانشگاه ها به دلیل تولید دانش و نیز به دلیل وظیفه مهم انسان سازی از مهمترین زیرساخت های علمی و فرهنگی هر منطقه محسوب می شوند.
اینجاست که بار دیگر نقش و جایگاه منحصر به فرد و متعالی دارالمومنین سبزوار در پهنه تاریخ و تمدن دیروز و امروز سرزمین باستانی ایران رخ می نماید
سبزوار با قدمتی هزاران ساله که پس از تجربه چندین بار هجوم وغارت متجاوزان بیگانه به آب و خاک این سرزمین و ویران کردن تمام و کمال این شهر به دست مهاجمان چنگیز و تیمور اینک بازهم ققنوس وار با هزاران بشارت بودن و بهبودن و بهزیستن سر از خاکستر خود بیرون آورده و شهری که محل تأسیس قدیمی ترین مدرسه ایران در قرن چهارم هجری (یک قرن قبل از ساخت نظامیه ها توسط خواجه نظام المل)بود
http://www.asrarnameh.com/lifestyle.php?id=3410
http://www.asrarnameh.com/lifestyle.php?id=3791
اینک به واسطه دانشگاه های بزرگ ، معتبر ، با سابقه و طراز ملی به اولین نقطه نورانی درعلم و دانش شمال شرق کشور (پس از کلان شهر میلیونی مشهد) تبدیل شده است.
دلایل این ادعا را در زیر مطالعه نمایید:
http://www.asrarnameh.com/news.php?id=4214
http://www.asrarnameh.com/news.php?id=3739
http://www.asrarnameh.com/news.php?id=3663
http://www.asrarnameh.com/news.php?id=2394
http://www.asrarnameh.com/news.php?id=2390
http://www.asrarnameh.com/news.php?id=1156
و …
بگذارید بنده نتیجه گیری نکنم. زیرا با مطالعه آنچه گفته شد ، نتیجه درباره نقش و جایگاه بی بدیل دارالمومنین سبزوار در پهنه فرهنگ ، علم ، توسعه و تمدن خراسان و ایران خود مشخص و گویاست .
فرزند دارالمومنین سبزوار ریشه فرهنگی خراسان
در جواب دوستان
1-جدیدا بحث کلانشهر که تازگی دارد برای مفسر مشهور شروع کرده به بیان اروز…توهم….
اولا نیشابور در سرشماری سال90 430000 جمعیت دارد حال سبزوار 319000 البته داورزن (75 کیلومتر فاصله دارد با سبزوار خاستگاه سربداران)کسر کنیم که در سال91 شهرستان شد حدود 270000 جمعیت شهرستان سبزوار می رسد
اختلاف 160000 نفری که ازجمعیت تعدادی شهرستانها بیشتر ایا سبزوار در کنار نیشابور کلان شهر محسوب می شود البته بحث کلانشهر توصیفاتی دیگر دارد ولی چیزی معلوم است این دو شهرستان در یک جایگاه نیستند
البته مفسران با آرزوهای زیبا از جمعیت کاذب نیشابور سخن می گویند دلیل این است جمعیت شهر نیشابور با شهر سبزوار اختلافی کمی پس دو شهرستان یکسان هستند ولی نمی دانند جمعیت شهرستان حاصل جمع بخشها و دهستانها و روستا می شود .یا احتمالا یاد جمعیت کاذب سبزوار می افتند که سالیان زیاد بخشهای 70-80 کیلومتری روی جمعیت سبزوار حساب می کردند و مدعی برابری جمعیت بودند البته خودشان می دانند که بخشهای نیشابور کمتر20کیلومتر فاصله دارند نه80 کیلومتر
البته کسی از دبه ضرر نکرده ولی در محاسبات کشوری شهرستان 270 هزار نفری باشهر400 هزار نفری یکسان نیست
البته دوستان ما توهمات دیگر دارند شهری که اختلاف دانشجویی کمتر3000 نفر. شهر انها دانشگاهی شده(یا برخی دانشگاه با قدمت .فراموش کرده اند یکسال اسم تربیت معلم عوض کرده اند تا سال گذشته کسی نمی دانست ایا مرکز تربیت معلم یا دانشگاه) از ان بگذریم دو واحد علوم تحقیقات خراسان رضوی با4000 دانشجو فوق لیسانس دکتر و دانشکده کشاورزی ندارند
خوشم میاد این دوست یار خراسانی خوب بافندگی می کنند ولی ای دوست این زمانه دیگر حرفهای خاله زنکی خریدار ندارد البته برای افراد متوهم بسیار خوب است نه در عصر اینترنت سعی کن در وبلاگ متوهمتان انتشار دهید
ادعای کلانشهر بودن نیشابور هم واقعا جک ساله که نشون میده نیشابوریا واقعا مردم متوهمی هستن
فکر کنم اینجور ادعاها به خوبی کافیه تا همه مردم خراسان پی ببرن سطح درک و فکر و استدلال مردم نیشابور چه قدره؟
کلانشهر به شهرهای دارای جمعیت 1 میلیون نفر به بالا گفته میشه مثل تهران و مشهد و کرج و اصفهان و تبریز و شیراز
اما طبق سرشماری سال 90 جمعیت شهر نیشابور فقط 239 هزارنفر بوده که با جمعیت شهر سبزوار فقط 8 هزارنفر تفاوت داشته
حالا کی میاد یک شهر 239 هزارنفری رو کلانشهر حساب کنه واقعا فقط آدم های متوهم از خودمتشکر مثل نیشابوریا می تونن اینقدر ساده لوح باشن
طفلک نیشابوریا چون سالهاست به عنوان یک شهراقماری رفتن زیر سایه کلانشهر مشهد ، خیلی عقده کلان شهر بودن دارن
برای همین دارن خواب کلانشهری می بینن
برای اینکه نیشابوریای عزیز اینقدر تو توهم نباشن بهشون توصیه می کنم حالا درسته که شهرتون فرودگاه نداره و از انجا سفرهای هوایی محرومید ولی اقلا می تونید به عنوان مسافرهای بین راهی سوار قطارهای مسیر مشهد- تهران یا قطارهای تربت حیدریه – تهران بشید و یک سر به کلانشهر تهران بزنید. یا حداقل همین مشهدو نگاه کنید تا بفهمید به چی میگن کلانشهر
راستی درسته که نیشابور از دانشگاه های بزرگ و معتبری ملی مثل دانشگاه های سبزوار و مشهد محرومه ، مردم نیشابور اکثرا افراد کم سواد و کم اطلاعی هستن که توی دنیای کوچیک خودشون فکر می کنن نیشابورم کلانشهره !!!!! ولی دیگه حداقل انتظار داریم نیشابوریا بتونن فرق دانشگاه آزاد رو با دانشگاه ملی تشخیص بدن
همه پیشرفتی که نیشابور در زمینه دانشگاهی کرده تاسیس یک واحد علوم تحقیقاته که اونم تازه با کلی فضاحت و آبرو ریزی بعدا معلوم شد استاندارادای لازمو نداره و به سطح پردیسی از علوم تحقیقات تهران تنزل درجه پیدا کرد
اما سبزوار گذشته از دانشگاه حکیم سبزواری که دومین دانشگاه ملی و شناخته شده شمال شرق کشوره و ده ها رشته دکتری و کارشناسی ارشد و کارشناسی داره ، از دو سال قبل پردیس دانشگاه حکیم سبزواری رو هم راه اندازی کرد که فقط مخصوص رشته های دکتری و کارشناسی ارشده.
در نتیجه درحالی که نیشابوریا مجبورن پردیس علوم تحقیقات دانشگاه آزاد شهرای دیگه رو به شهرشون ببرن سبزواریا پردیس دانشگاه ملی شهر خودشونو دارن
این یعنی تفاوت از زمین تا آسمون بین جایگاه علمی و دانشگاهی سبزوار و نیشابور
البته انتظار ندارم نیشابوری هایی مثل اصغر این چیزها رو بفهمن چون این حرفا استدلالیه و افراد تحصیل کرده و دانشگاه دیده و دانشگاه رفته بهتر می تونن درکش کنن نه کارگرای روزمزد کارخونه های مشهد از جمله فولاد خراسان و کارخانه نخ ریسی خسروی که برای استفاده از آب وخاک نیشابور کارخانه هاشونو توی این شهر تاسیس کردن ولی دفتر مرکزیشون توی مشهده و سودش به جیب مشهدی ها میره
دیگه خلاصه نیشابوریا حق دارن اگه مخشون پکیده چون خداییش غرور کاذبشون خیلی بالاست ولی واقعیت های محیط اطراف چیزی برخلاف غرور کاذب اونها رو داره نشون میده
راستی برای کسب اطلاعات بیشتر درباره ملاک های کلانشهر بودن یک شهر به این آدرس مراجعه کنید تا بیشتر خنده تون بگیره از این توهم کلانشهری نیشابوری ها
http://www.asrarnameh.com/essays.php?id=4262
مرتضی عزیز برادر آروم تر به پر که باسر پر توهم فقط حرف می زنی که باد هواست.یکی یکی
جمعیت شهرستان نیشابور430000 نفر سبزوار 270000 نفر یعنی چهارم در استان (بقیه اش ما شهر حساب کرده ایم ما بخش شهر کرده ایم باد هواست البته مثل وبلاگ وزین اسرارنامه می توانی توهم بزنی ازادی)
فرودگاه سبزوار 2000 مسافر جابجا کرده آمار رسمی در ایام نوروزی ان هم فقط تهران-راه اهن نیشابور حداقل20000 مسافر (بازهم می توانی با هم فکرانت بری فضا ازادی این مطالب برای اگاهی دوستان دیگر) بدترین مسیر جاده ای کشور و پر تصادف ترین مسیر سبزوار به شاهرود داشته باش
درباره دانشگاه
رفقاتا سالیان است دنبال واحد علوم تحقیقات اند
علوم تحقیقات خراسان رضوی در نیشابور با حدود4000 دانشجو ارشد دکتری که همین دانشگاه معتبر (تا سال قبل تربیت معلم سبزوار) کل دانشجو 7000 نفر که هشتاد درصد کاردانی و کارشناسی-دانشگاه نیشابور وجود دارد دولتی-دانشکده کشاورزی نیشابور هست ملی که کاردانی و کارشناسی داره
میخواهی فرق پردیس دولتی و علوم تحقیقات بدونی.شهریه است شهریه دانشجو ارشد در علوم تحقیقات 8000000 ولی در پردیس خودتان 16000000 -بله پردیس دانشگاههای مادر معتبر نه دانشگاه درجه سه
اون وبلاگ وزین اسرارنامه داری حرفهاش واکس می زنی نمی دونه فولاد خراسان رضوی -بزرگترین واحد صنعتی شرق کشور صنعت مادر هم در مشهد دفتر داره و هم در تهران و همچنین سایرین…
کمی به شهرتون توجه کنی می بینی از بیکاری …و برای کار نیشابور که بهشت به چه جاهایی می روند می دانی چرا برای شهر کویری -صنعتی ندارید-کشاورزی و باغداری وجود ندارد-
کمی به بقیه وبلاگهای شهرتون نگاه کنی اوج توهم اسرارنامه می فهمی که هر روز با حسادت سعی تخریب نیشابور دارد که موجب حساس شدن نیشابوریها و سعی در مرتفع کردن انها می کنند ولی سبزوار چه کرده
1-روزگاری مدعی مرکز دانشگاهی سبزوار در شرق کشور شد نتیجه تاسیس دانشگاه نیشابور-واحد علوم تحقیقات(قضیه پردیس شدن فقط برای رساندن به معیاره وزارت علوم که بزودب برداشته می شود در خیلی مراکز استان اینطور(همدان-ساری-گیلان-یزد-سمنان…)درباره واحد علوم تحقیقات مال چه شهری.در خراسان رضوی مشهد دانشگاه ازاد انقدر بزرگ که احتیاج به علوم تحقیقات ندارد می ماند شهر دوم خراسان رضوی نیشابور-تاسی دانشکده علوم پزشکی
بحث هتل-الان دو هتل در نیشابور در حال ساخت
فقط فرودگاه مانده است.چون حساسیت وجود در حال مطالعه شهرک فرودگاهی هستند می دانم اطلاع دارید
بعد از ساخت شهرک فرودگاهی حالا نوبت سبزوار
1- جمعیت
2-پیشینه تاریخی گردشگری
3-مناطق ییلاقی
4-اب هوا
5- راه اهن
6-………………………….
در نظر بالا
7-صنایع مادر
8-کشاورزی اضافه نمایید.
به گل زیره
ریشه تاریخی خراسان-سبزوار بماند بیهق بماند کنار در خراسان رضوی هیچ شهری حتی نیشابور که چند بار پایتخت ایران بوده-جرات ندارند زیاد مانور دهند چون در هر شهر زمینه های از تاریخ ایران-حتی قبل از میلاد هست
حالا چطور شده سبزوار شده ریشه فرهنگی خراسان شاید منظورتان حکومت سربداران که یک حکومت 30 ساله در حد محلی بوده که خاستگاه ان 75 کیلومتری سبزوار بخش باشتین شهرستان تازه تاسیس داورزن.یا مثل سال گذشته چشمه پیدا شده بود بعد لوله اب بود
یا اصطلاح شهر دارالمومنین
این دارالمومنین تقریبا بیش از 30 شهر یدک می کشند البته همه شهرهای ایران دارالمومنین
فقط عرضم این با این کارها خودتان دارید خسته می کنید سبزوار فقط سبزوار
این آقای اصغر چقدر بد حرفاشو نوشته، شما با این جمله بندی و املایی که داری همون بهتره که کمتر نظر بنویسی، چون نوشتنت فقط آبروی شهر نیشابور رو می بره، آدم جون به لب می شه وقتی می خونه!
نیشابوریا از وقتی ادعای کلان شهر بودنو مطرح کردن حسابی خودشونو ضایع کردن. نشون دادن چه قدر از دنیا بی خبرن و ببخشید بعضیاشون جاهلن
ولی سبزواریام خوشم اومد خوب جواب دادن برید اینجا این مقاله رو بخونید
آیا نیشابور و سبزوار کلانشهرند؟
http://www.asrarnameh.com/essays.php?id=4262
حتما بخونید همه چیز براتون روشن میشه
ممنون من دیگه با نیشابوریا
این جمله هم یادم رفت به اصغر بگم
تا کی میخواید شما نیشابوریا سر خودتونو کلاه بگذارید
اول دانشگاه های ملی مهمه بعد دانشگاه های ازاد و پیام نور
تو همه کشور وقتی کسی میره کنکور میده امیدش قبول شدن در دانشگاه های سراسریه و دانشگاه های دولتی مثل تهران و شهید بهشتی و علامه طباطبائی که در تهران هستند یا فردوسی مشهد یا حکیم سبزواری ارزش دیگه ای دارند.
و مثلا هیچ کس به همون اندازه که میگه دانشگاه تهران نمیگه دانشگاه ازاد تهران
بنابراین دلتونو به یک پردیس علوم تحقیقات در نیشابور خوش نکنید. که تازه واحدم نشده و هنوز پردیسه
دلیل گرون تر بودن شهریه پردیس دانشگاه حکیم سبزواری هم اعتبار دانشگاه ملی نسبت به دانشگاه ازاده
اگرنه حدود 3000هزاردانشجوی دکترا و کارشناسی ارشد که اومدن الان دارن در پردیس بین الملل دانشگاه ازاد 16000000میلیون پول میدن درس میخونن براشون خیلی راحت تر بود که بیان نیشابور و فقط 8000000 میلیون تومان پول بدن.ولی اعتباری که دانشگاه های سبزوار داره نیشابور نداره
خلاصه اگر از بحث پردیس های دانشگاهی بگذریم خود دانشگاه حکیم سبزواری با حدود 8000هزاردانشجو که 1300 نفرش دکترا و کارشناسی ارشدن در سال 92 در فهرست 11 دانشگاه برتر ایران قرار گرفته
اینم آدرسش :
http://www.asrarnameh.com/news.php?id=4532
حالا با این اوصاف سبزوار کجا ونیشابور کجا؟
برای همینه که با اطمینان باید بگیم سبزوار زادگاه علم و تمدن و ریشه فرهنگی خراسان
ببخشید یک جای نظر قبلیمو اشتباه نوشتم اصلاحش میکنم دوباره می فرستم حتما تأیید کنید:
گرنه حدود ۳۰۰۰هزاردانشجوی دکترا و کارشناسی ارشد که اومدن الان دارن در پردیس بین الملل دانشگاه حکیم سبزواری ۱۶۰۰۰۰۰۰میلیون پول میدن درس میخونن براشون خیلی راحت تر بود که بیان پردیس علوم تحقیقات نیشابور که زیر نظر دانشگاه آزاده و فقط ۸۰۰۰۰۰۰ میلیون تومان پول بدن.ولی اعتباری که دانشگاه های سبزوار داره نیشابور نداره
اگر یکی از ایتم های استان شدن شهرها شهرت و اعتبار جهانی باشه در یک مقایسه ساده بین سبزوار و نیشابور می فهمیم که نیشابور در مقابل سبزوارهیچ شانسی نداره.
بله درسته که عطار و خیام نیشابور شهرت جهانی دارند ولی فقط همین یک مورد کافی نیست.
هرجای ایران بریم و از مردم درباره نیشابور بپرسیم فقط سریع یاد عطار و خیام و یاد قدمگاه می افتن که تازه در داخل شهر نیشابور نیست و مال بخش های تابعه نیشابوره
یعنی نیشابور شهر تک وجهیه ولی سبزوار شهرتش خیلی بیشتر و متنوع تره
از دانشگاه های سبزوار که در کشور دارن همردیف دانشگاه های مادر مطرح میشن بگیرید تا بیایید برسید به شهرت ورزشی سبزوار که دائما قهرمانی مسابقات هندبال و کشتی و والیبال رو در ایران و در خارج از ایران به دست میاره.
شبکه های سه و شبکه استانی سیما هر سال چندین ساعت پخش مستقیم از سالن ورزشی سربداران سبزوار دارن ولی نیشابور کلا تو خبرای ورزشی گمه
از همه اینا گذشته مهمترین شهرت سبزوار به سربدارانه که نیشابور عمرا خودشو بکشه چنین افخاری در تاریخش نیست
سریالی که از روی سربداران ساختن اولین سریال تاریخی صدا و سیمای ایران بعد از انقلاب بود که هنوز مطرحه و ضمنا موسیقی سریال سربداران در سایت سازمان ملل موردتوجه و احترام قرار گرفته
پس نتیجه میگیریم سبزواری شهری چند وجهی است و با شهرتی شایسته در اکثر زمینه ها و اصلا نیشابور قابل مقایسه با سبزوارنیست
به دوستان
درایران فقط 3 دسته دانشگاه در کشور داریم:
1 -دانشگاههای مادر. که به 10 عدد نمی رسد
2-دانشگاههای مراکز استان.مثل سمنان با 15000 دانشجو ….
3-دانشگاههای شهرستانها.سبزوار.تفرش.دامغان…
البته می شود دسته دیگری اضافه کنیم:
دانشگاه تا دیروز تربیت معلم سبزوار همه با تربیت معلم اموزش پرورش یکسان می دانستند .بگذاریم
دانشگاه پدر ایران دانشگاه حکیم سبزواری
درباره آمار دانشجویان پردیس سبزوار :کل دانشجو دانشگاه سبزوار با بیش از بیست چند سال هفت هزار نفر حالا یک دفعه ای شد فقط پردیس شد 3000 نفر -واحد علوم تحقیقات مربوط به استان که در عرض چند سال بیش 3000 نفر دانشجو داره نه دانشگاه درجه 3 سبزوار
رسیدیم به 11 دانشگاه برتر عزیز عنوان فرهنگی غیره هر ساله به دانشگاههای شهرستانها می رسد اصلا عنوان علمی و مهمی نیست.
به پیشینه اگر به وبلاگ چند نظر قبلی رجوع کنی از شهرتون می بینی چطور ورود امام رضا(ع) مهم ترین واقعه شرق کشور می داند
رسیدیم به تیم داری-وبلاگ های شهرتون بارها از جمع اوری پولها در موسسات اعتباری انتقاد کرده اند که باعث بیکاری و هزاران مشکل شهرتون شده البته با این تیم داری مخصوصا کشتی که گروه 20 نفر در عرض کمتر 2 ماه میلیونها تومن به شهرهای دیگر استانها می برند مبارکتان باشد اسم شهرتون خیلی مهم که تلویزیون برده بشه ولش کنید بیکاری…
نیشابور کلانشهر هست یا نیست بحثی است.
ولی نیشابور دومین شهرستان خراسان رضوی-ولی سبزوار بعد نیشابور -تربت جام-تربت حیدریه قرار گرفته فکری کنید. آمارهای جمعیت….. در مر کز امار ایران وجود دارد
در ضمن فراموش کردید قطب مواصلاتی خراسان رضوی با فرودگاه 4 پرواز در هفته فقط وفقط به تهران بیان کنید بماند مسیر سبزوار به شاهرود مرگبار ترین مسیر استان امار راهنمایی رانندگی در نوروز93 داد.بماند 100 سال دنبال راه اهن می گردید.
نیشابوریا چه خوششون بیاد چه خوششون نیاد دانشگاه های سبزوار مثل همیشه یک شهرت علمی و فرهنگی بالا به سبزوار دادن
قابل توجه اصغر آقای کم اطلاع نیشابوری:
دانشگاه حکیم سبزواری در ردیف 11 دانشگاه برتر ایران در سال 92
http://www.asrarnameh.com/news.php?id=4532
دانشگاه های نوپا و حقیر نیشابور که حتی نمی توانند حوزه کنکور کارشناسی ارشد باشند و بچه های نیشابوری باید مثل بی خانمان ها موقع کنکور کارشناسی ارشد که میشود آواره مشهد و سبزوار و تربت حیدریه بشوند کجا می توانند حتی یک نمونه برتری برای خودبیاورند
تازه نیشابوری ها برای این یکی چی دارند که بگویند:
ادامه پیشتازی های دانشگاه حکیم سبزواری در عرصه علمی و فرهنگی شمال شرق کشور با یک دست آورد علمی جدید
http://www.asrarnameh.com/news.php?id=4584
حالا بیچاره ها مجبورند به توهم رو بیارن و ادعا کنن تعداد دانشجویان دانشگاه پردیس علوم تحقیقات نیشابور 4000هزارتاست
چه دروغا! نیشابور کل دانشجوهاشو با دانشگاه های ازاد و پیام نور شهرهای خرو و قدمگاه و عشق آباد و چکنه حساب میکنه نمیرسه به تعداد دانشجوهای سبزوارحالا میخواد پردیس علوم تحقیقاتش 4000 هزارتا دانشجو داشته باشه!!!!
خوب البته حقم دارن وقتی اینقدر سطح علم و سواد درنیشابور پایینه همینه دیگه
حالا دیگه زیاد نمیخوام جواب نیشابوریا رو در بحث دانشگاهی بدم چون وقتی دانشگاه های بزرگ نداشتن حق دارن که نفهمن عظمت چیه و دانشگاه مهم به کجا میگن!
ولی میخوام بگم نیشابوریا کاش حداقل هوای صنعتشونو داشتن چو چه بخوان و چه نخوان سبزوار که به لحاظ دانشگاهی و فرهنگی و تاریخی و ورزشی و فرودگاهی شهر اول خراسان بعد از مشهد هست. نیشابور حداقل درزمینه صنعت تا چند سال قبل جلو بودکه اونم به لطف ناتوانی مردم و مسوولان نیشابور طوری شد که الان بزرگترین شهرک صنعتی شمال شرق کشور در چناران ساخته شده و بزرگترین پروژه صنعتی شرق کشور در مجتمع فولاد تربت حیدریه در حال اجراست و نیشابور نه تنها از لحاظ صنعتی از چناران و تربت حیدریه هم عقب افتاده که حتی فریمان و جوین هم دارن از نیشابور جلو میزنن ودیگه واقعا روز به روز نیشابور داره مفلس تر و ضعیف تر ازقبل میشه
اقایان همسایه ها کاری کنید تا نیشابور حداقل اگر استان نشد ، فرمانداری و شهرداری خود را هم از دست ندهد و به یک روستا تبدیل نشود.
راستی اینم یادم رفت بگم خوب نیشابوریا 100 ساله دارن برای ساخت فرودگاه له له میزن هنوز تو حسرت همین پروازهای روزانه فرودگاه سبزوار هستن
خلایق هرچه لایق شهری که نتوانست ایستگاه راه آهن خود را حفظ کند و در ایستگاه قطار تهران اسم نیشابور از مبدأ و مقصد ها حذف شد و تربت حیدریه جای آن را گرفت حالا فکر کرده اید می تواند فرودگاه بسازد زهی خیال باطل حالا حالاها نیشابور بایدبماند و صدها سال دیگر عقده دانشگاه و تاریخ و فرهنگ و فرودگاه و ورزش و شهرستان های اقماری و پیشرفت و توسعه را به جان بخرد
دلیل جنگ جویی نیشابوری ها نسبت به سبزواری ها عقب ماندگی آن هاست.
الان اگر به اخبار شبکه سیمای خراسان نگاه کنید خواهید فهمید که چه قدر نیشابور کمرنگ و کوچک شده در مقابل سبزوار و تربت حیدریه و بسیاری دیگر از شهرهای خراسان
من فرهنگ جنگجویی و درگیری دائمی نیشابوری ها با بقیه شهرهای استان را اصلا نمی پسندم
اره به نکته جالبی اشاره کردید از نیشابوری ها روکه نیست سنگ پای قزوینه
واقعا عجیب است! جوجه های دیروزی امروز برای ابرشهر تاریخ شاخ و شانه های تاریخی می کشند!
همه دوست دارند پیشرفت کنند.اینکه ابرشهر ما نیشابور به خاطر بی کفایتی بعضی مسولین در دوره ای کوتاه تنها از نظر شهر های اقماری عقب افتاده درست است! اما این واقعا آنقدر دلیل بزرگی نیست که به خود اجازه می دهید انقدر گستاخی کنید و در مورد تاریخ شهرما نقد داشته باشید! حال آنکه شهر پایدار ایرانی در یونسکو است! می فهمید یونسکو یعنی چه؟! حال انکه قطب صنعتی است با 2500 کارگاه و کارخانه که 95 درصد آنها مالکیت نیشابوری دارند، حال آنکه رهبر سربدارانی که انقدر آن را بزرگ کرده اید و سنگش را به سینه می زنید شیخ حسن جوری نیشابوری از روستای جور نیشابور بوده(کافی است در ویکی پدیا جستوجو کنید!) حال آنکه خیام 13 علم برتر دنیا را داشته و در بزرگی او هرچه بگوییم کم است، و اینکه صرفا شیعه بودن برطی سیاسی، و شهری نیست! و اصلا دلیلی مسخره است که می گویید خشکوارتان مرکزیت شیعی است( خوب که چه!)، برتری به ریشه است عزیزان خشکواری… نه به ریش!
با سلامی گرم از مردم نیشابور به مردم فهیم و شهر برادرمان کاشمر…نظرات رو میخوندم خیلی جالبه دوستان شبزواری از هیچگونه توهین و بی ادبی نسبت به نیشابور کوتاهی نکرده اند!من از همه خوانندگان کاشمری تقاضا دارم نوع و لحن سبزواری ها که از همان اول به تخریب نیشابور با لحنی بی ادببانه و دور از فرهنگ حرف زده اند دقت کنید…
!ما نیشابوری ها خوب بلدیم چگونه جواب اینگونه اشخاص را دهیم با صحبت محترمانه!بله چیزی که باعث خشم عده ای بی فرهنگ میشود مشاهده ی فرهنگ دیگری است….ما فرزنان خطه ی عطارو خیام و شادیاخ و بی بی شطیطه و ….هستیم پس ان را با رفتارمان ثابت میکنیم…
و اما جواب دوست سبزواری:
1_چرا سبزوار با داشتن امتیاز فرودگاه آن هم با بلیط های گران و تعداد پرواز کم ادعای استان شدن دارند؟!وجدانا قطار عام تر و ایمن تر و کار راه انداز تر نیست؟از آن گذشته گناباد هم فردگاه میزند پس باید استان دیگری هم تاسیس شود…حرف شما این است دیگر چون فرودگاه دارید استان پس انها هم دارند و خواسته شان به حق است…
2_صنعت سبزوار را با چه رویی با نیشابور سنجیدی؟!این را از سبزواری های شاغل در شهرک های صنعتی نیشابور م ناطق ویژه ی اقتصادی اش بپرس جواب متفاوتی میدهند….فولاد نیشابور برترین صادر کنند استان شد…شبزوار از هشتاد و هفت دنبال بود و لی به نیمه مراحل ساخت هم نرسیده….که بگذریم…
3_مناطق نیشابور چرا دیر شهرستان میشوند؟چون جمعیتشان بالاست و نزدیک هم و مجوز گرفته شده و اینکه کدام یک مرکزیت دیگری را داشته باشد روند را کند کرده است…دیگر مانند شما خوب است که 4 روستا از نیشابور دزدیدید که خوشاب را ارتقا دهید؟!
4_برادر من نیشابور بعد از مشهد بزرگترین مجتمع تجاری تفریحی را افتتاح کرده با نام الماس سنتر که دارای پارک سرپوشیده ی اختصاصی است…بقیه را دیگر نمی گویم که در حال ساخت است…!دو هتل بزرگ و خصوصی در حال ساخت دارد…که یکی از انها در کنار تقاطع غیر همسطح است چیزی که فقط در شهرهای بزرگ است نه سبزواری که یک پل عابر پیاده ندارد!
5_نیشابور اب و هوای خوبی دارد بله امتاز است مانند سبزوار که در همین موقع با قطعی و کمبود اب روبه روست چه میگویی؟حال استان شود با افزایش جمعیت چه میکند برای تامین اب؟!حتما اب نیشابور را مانند ان 4 روستا میدزدید؟!
6_منطقه ی بین المللی گردشگری و سومین شهر پر جمعیت شرق کشور است….در تصاویر ماهواره ای که قبل تر سایت نی نیوز در همینجا گذاشته وسعت محدوده ی شهری تان نصف نیشابور است….چرا ؟=چون خشک است و بیابان دور سبزوار برای همین محدود است….ابر شهر ایران انتخاب شد از میان شهرهایی چون اصفهان و شیراز….بعد سبزوار دیگر کجای ماجراست(-:
از صنعت بگویم که صادر کننده ی نمونه استان فولاد نیشابور شد….شهرک صنعتی خیام.عطار.شهرک سنگ و ….
7_دو مکان تفریحی در حومه شهری سبزوار نام بببر ا فاجعه بیش از پیش روشن تر شود(-:
8_کرج با فاصله ی نصف فاصله ی نیشابور با مشهد استان شد تنها در همین تقسیم اخر….این بهانه هم حل است….
9_به جای مردم نیشابور نظر نگذارید مرد باشید….جای تاسف دارد….کاشمر و نیشابور شهرهای برادری هستند و رفت و امد بسیاری دارند و اکثرا فامیل در هر دو شهر دارند….پس هم را خوب میشناسند دنبال تخریب نباشید….
10_خدا همه ما را به راه راست هدایت کند….توهین سبزواری ها را باز هم میتوانید از این لحظه به بعد ببینید در ج.اب من!با تشکر از مدیریت سایت و مردم شهر برادر نیشابوئر کاشمر عزیز…
آرزوهای و حسد ورزی یک فرد متوهم که هر روز بیشتردر گرداب توهمات خود فرو میرود بدتر از ان هر روز می بیند چطور با دست خودش موجب ارتقای شهری شده است با خود می گوید اگر سکوت می کردم شاید اوضاع مثل چند سال قبل ساکن می بود
شهری تا دیروز مدعی دانشگاهی بود در کنارش شهری بود بدون دانشگاه دولتی نبود دانشکده پزشکی ولی چون روی تمسخر و هدف کوچک کردن ابر شهری داشت در کمتر از سه سال دانشگاه دولتی دارد -دانشکده پزشکی دارد-واحد علوم تحقیقات خراسان رضوی فقط ارشد و دکتری پذیرش دارد
شهری که دو سال قبل می بالید به یک هتل سه ستاره حالا در شهری هتل نداشت 2 هتل در حال ساخت است
شهری تا دیروز مدعی سربداران بود حالا یادبود شریعتی در شهرستان داورزن برگزار می شود و سالیان نزدیک یادبود سربداران در خواستگاه ان روستای باشتین شهرستان داورزن برگزار می شود
شهری مدعی فولاد نیم ساخت بود دم از صنعتی شدن با یک فولاد بود حالا مردم امام جمعه شهرستان داورزن معترض به اسم فولاد نیم ساخته شهرشان که باید از فولاد سبزوار به فولاد جوین تغییر کند
شهری مدعی جمعیت بعد از مشهد بود ولی حالا شهر چهارم خراسان رضوی است
حالا با نظری که معلوم است از درد درون نوشته شده خوانندگان را ساده لوح فرض کرده حیف امد چنین گاف بزرگ یک وبلاگ سبزواری اطلاع رسانی نکنم
(((((
معلم نیشابوری
3 مخالف 2 موافق
سلام بر همه خوانندگان عزیز این سایت و به خصوص این مطلب که با اینکه مدت زیادی از انتشارش میگذرد هنوز تنور بحثهای ان داغ است و درود به همه سبزواری های عزیز که فضای ازادی بیان و گفتگوی خوبی را در سایت اسرارنامه عزیز فراهم اورده اند
من به نوبه خودم به عنوان یک معلم نیشابوری که چندین سال خادم فرهنگی ان شهر بوده ام از رفتار بعضی همشهریانم که به تقلب و تزویر متوسل شده و جعل نام های سبزواری در این سایت تهمت هایی را به اسرارنامه و مردم شریف سبزوار وارد میکنند عذرخواهی میکنم و متاسفم که این رفتار زشت دروغگویی و فریب دادن خود که قبلا فقط در فضای داخلی بعضی سایت های نیشابور رواج داشت حالا به خارج از نیشابور عزیزمان هم کشیده شده و این چیزها نشانه های واضح زوال فرهنگی است که در چندقرن اخیر به طور متصل گریبان نیشابور و نیشابوریان را گرفته است
چه زشت که به دروغ متوسل شویم.
دوست عزیزی که از طرز بیانات به خوبی پیداست همشهری خودم هستی از نیشابور ولی با توسل به کینه و حیله با اسم «سبزوارعزیز«نظر فرستاده ای و تهمت زده ای به نظر من بهترین پاسخ به شما همین است که اسرارنامه فقط نظرتان را به نمایش گذاشته و حتی یک پاسخ مختصر هم به شما نداده است.
امان از این تعصب خشک که سالهاست ابروی نیشابور را برده
اولین سالهایی که به خدمت در حرفه مقدس معلمی درامده بودم یکی از موضوعاتی که همیشه انشا میگفتم به بچه هایم توصیف شهر و دیارشان بود و لذت می بردم که بچه های نیشابور چه قدر خوب از تاریخ شهرشان میگویند و از طبیعت شهرشان می گویند در انشاهایشان اما چند سال که بدین منوال سپری شد دیدم هربار که این موضوع را انشا میگویم به بچه ها حرفها همان حرفهای تکراری است ده سال بعد هم نوجوانان راهنمایی نیشابور همان انشاهای تکراری و پرطمطراق ده سال قبل را نوشتند بی انکه ذره ای باور داشته باشند. کم کم پی بردم لنگشی بزرگی در کار است. یک جور بوی ایستایی و رکورد در شهر عزیزمان به مشامم رسید که افسوس واقعیت داشت. نیشابوری که روزی مرکز تمدن ایران بود حالا به شهری غرق شده در تاریخ تبدیل شده است
و چیزی برای افتخار کردن در دوره کنونی ندارد و ما نیشابوریهای امروز باید در مقابل نسلهای بعدمان سرافکنده باشیم که فقط رکود برایشان گذاشتیم
اما عزیزان که میدانیم میخوانید اینجا روی سخنم با شما همشهریان گلم است که هیچ وقت در سایت های شهرخودمان نظراتم را نمی فهمید و همیشه هرچه میگویم متهم می کنید که سبزواری هستم حال انکه این کوتاهی فکر شماست که فکر می کنید لاجرم همه دویست هزارنفر جمعیت نیشابور باید مثل شما فکر کنند و هیچ نظر مخالفی نباید باشد
اری روی سخنم با شماست که جنگ و حساسیت را شهرهای همسایه را به همراهی و همدلی ترجیح میدهید به دروغ متوسل می شوید از ازادی بیان و ادب رسانه ای که در سایت های سبزوار مثل اسرارنامه وجود دارد سواستفاده میکنید و هرچه میخواهید میگویید بدانید به خدا باور دارم که این کارهای شما ضربه مهلک تری به ابروی نیشابور میزند
ما هرچه مثل انشای یکطرفه بچههای راهنمایی هی بیاییم خودمان از عظمت و افتخار نیشابور بگوییم و خودمان ادعا کنیم که درجهان شهرمارا می شناسند و در این توهم غرق شویم که نیشابور شهرت جهانی دارد و عزت خدایی دارد وقتی که چندکیلومتر ان طرف تر شهرهای همسایه ما را قبول ندارند و اینجور برای ضربه زدن به نیشابور دست به یکی میکنند و حتی روستاهای خودمان از بدنه نیشابور جدا می شوند و یکی به تربت حیدریه می پیوندد و چندتا به سبزوار و هرچه میکنیم که برگردند دیگر حاضر نیستند به خاک نیشابور باز گردند، یعنی همه انچه ادعا میکنیم کشکی بیش نیست و شهرت ومحبوبیت جهانی در حالی که سبزوار و تربت حیدریه و کاشمر و فیروزه و سایر شهرهای همسایه در خراسان از نیشابور رو بر می گردانند فقط توهمی ساده لوحانه ا ست
ما در این سالها خیلی بد عمل کرده ایم همیشه در دعوا و حساسیت با شهرهای دیگر بوده ایم ولی دیگر بیایید تمام کنید باور کنید نیشابور برای پیشرفت نیاز دارد که رضایت سبزوار و تربت حیدریه را به دست اورد البته ان ها هم به نیشابور نیازدارند ولی واقعا باید بپذیریم نیشابور امروز در جایگاهی نیست که بتواند برای سبزوار خط و نشان بکشد
و اینجور کوری خواندن ها حرفهای بی پشتوانه ایست که فقط برای دلگرمی است.
چرا باید گول بزنیم که نیشابور شهرت جهانی دارد در حالی که این تیم های ورزشی سبزوارند که دائما در رقابت های ملی یا اسیایی جام های قهرمانی را بالای سرشان می برند و از نیشابور هیچ نام و نشانی نیست.چرا باید فکر کنیم نیشابور مشهور و محبوب است درحالی که این دانشگاه حکیم سبزواری سبزوار است که شانه به شانه فردوسی مشهد در شمال شرق ایران می درخشد و قطب علمی و پزوهشی این منطقه است حال انکه دانشگاه نیشابور با دو سه رشته ساده تازه سه سال است که تاسیس شده!
چرا باید فکر کنیم نیشابور در معادلات کشور اثرگذار است حال انکه فرودگاه مرز مجاز هوایی و منطقه ویزه اقتصادی و استادیوم 15 هزارنفره و رفت و امد دائمی وزرا و … برای سبزوار است و سهم ما تنها شعارهایی پوچ که در این سالها برخی سودجویان در دهان ما نیشابوری ها انداختند تادر افتخاراتی خیالی و پوشالین غرق شویم و نفهمیم دنیا دست کیست.
چرا باید حرف از تمدن و تاریخ و فرهنگ بزنیم در حالی که سبزوار با سربدارانش جور همه تاریخ و فرهنگ خراسان را کشیده و ما قبل از ان هم حیاتی طولانی داشته که نیاز به انکار ما نیست
چرا باید به مشاهیر نیشابور ببالیم در حالی که چندین سال است 28 اردیبهشت ماه را در تقویم کشور به نام خیام نامگذاری کرده ایم اما نمی توانیم وزیر فرهنگ و ارشاد را برای بزرگداشت خیام به نیشابور بکشانیم اما سبزواری ها به خوبی می توانند وزیر را برای شریعتی به شهرشان ببرند.
اینها همه یعنی نفوذ یعنی برش سبزواری ها و همچنین یعنی عظمت فکری و محبوبیت دکتر شریعتی
اما من یقین دارم خیام نیشابور ی هم چیزی از شریعتی کم ندارد زیرا خیام هم مانند شریعتی از شهرت بین المللی برخوردار است و حتی مجسمه اش را در سازمان ملل نصب کرده اند. اما پس چرا خیام نیشابوری به چشم نمی اید و شریعتی اینقدر مطرح است.ایا غیر از این است که ما نیشابوری ها فقط به حرف زدن و شعاردادن عادت کرده ایم و سبزواری ها عمل میکنند؟
ده سال قبل را به یاد بیاورید. زمانی که حرف تقسیمات سیاسی خراسان مطرح بود. ان زمان فاصله بسیار کمی بین سبزوار و نیشابور وجود داشت. نیشابور صنعتی بود و سبزوار دانشگاهی. این تنها فرقشان بود.
اما حالا نیشابور صنعتی هست. اما چه فایده؟ اسم و مزایای صنایع نیشابور برای مشهدی هاست و الودگی های محیطی و مکیدن یک سره اب های سفره های زیرزمینی برای نیشابور.اما ایا دیگر چه چیزی به شهرمان اضافه شده در این ده سال؟
حالا به سبزوار نگاه کنید. بدون تعارف سبزواری ها در همین ده سال خوب رشدی کرده اند.
فرودگاهشان افتتاح شد، راه اهنشان را پیگیری کردند و به مرحله اجرا رساندند،شهرستان های اقماری ایجاد کردند که حالا حداقل 5 شهرستان برای استان شدن در خودشان دارند.ورزششان را دوباره رونق بخشیدند.سربداران را دوباره علم کردند تا با برگزاری کنگره بین المللی ان هم با ریاست وزیر فرهنگ عظمت و شکوه تاریخ سبزوار را به رخ همه ما بکشند و ما فقط در این سال ها در نیشابور حرف زدیم و شعار دادیم. چندین سایت و نشریه کاغذی در نیشابور هست اما دریغ از یک ستون کوتاه برای دلسوزانی مانند بنده که بخواهد دو کلمه مطلب انتقادی بنویسد همه با این بهانه که چون سبزواری ها گوش به زنگند و هر مطلب انتقادی که علیه نیشابور بنویسیم سبزواری ها بعدا علیه شهرمان استفاده میکنند فضای رسانه های نیشابور را بسته و به یک مکان تعریف و تمجیدهای پوشالی تبدیل کرده اند.طوری که من فرهنگی بعد از این همه سال گچ تخته خوردن و تجربه کسب کردن باید طومار حرف هایم را به سایت های سبزواری بیاورم که حداقل می دانم بدون جهت گیری و تعصب نظراتم را منتشر میکنند.
همشهریان عزیز نیشابوری بیایید دست از تعصب بی پشتوانه و جدال همیشگی با شهرهای همسایه برداریم و از درون به فکر نیشابورمان باشیم.یعنی نخواهیم با تخریب کردن شهرهای دیگر موقعیت نیشابور را برتری ببخشیم بلکه بیایم سعی کنیم چنان خود را بالا بیاوریم که دیگر شهرها راهی جز دیدن نیشابور و پذیرش اهمیت ان نداشته باشند.
باور کنید همه آن چیزهایی که امروز خیلی بعید به نظر می رسد اصلا غیرممکن نیست.
فقط باید ما نیشابوری ها به باور برسیم و باید در این مسیر سختی که در پیش داریم رقابت و دشمنی با شهرهای همسایه را کنار بگذاریم. اصلا چه اشکالی دارد که به جای دعوای همیشگی با سبزواری ها یک بار بیاییم سبزوار را الگوی حرکت و پیشرفت نیشابور کنیم؟ شهری که در دل کویر در عرض ده سال چنین توانست فاصله ای نجومی با نیشابور پیدا کند و دوران با شکوه گذشته اش را در زمان سربداران احیا کند. حالا درست است که در نیشابور نمی توانیم تاریخ را تغییر دهیم و مانند سبزوار سربدارانی خلق کنیم برای شهرمان اما امروز را که می توانیم از فرصت ها استفاده کنیم.می توانیم اگر مردم سبزوار با تلاش خود در حال پیگیری احداث راه اهن هستند تا محرومیتشان در این زمینه را تمام کنند ما هم پیگیر فرودگاهمان باشیم.
می توانیم اگر سبزواری ها فرهنگسرای بزرگی در حال احداث دارند که فروغ فرهنگسرای سیمرغ نیشابور را خاموش میکند حداقل ما هم افلاک نمای شهرمان را راه اندازی کنیم می توانیم اگرسبزواری ها دائما در ورزش های کشتی و والیبال و هندبال جام های قهرمانی را در ایران و اسیا درو میکنند و بالای سر می برند ما هم حداقل به ورزش صخره نوردی جوانان شهرمان پر و بالی بدهیم تا حداقل در استان این ورزش به نام نیشابور شناخته شود.
بله همه این کارها را می توانیم بکنیم فقط نیازمند همت و برنامه ریزی و پرهیز از جنجال و حساسیت برانگیزی در شهرهای همسایه است.
عزیزانم عذرخواهی من را بپذیرید که صحبتم به درازا کشید. میدانم که شاید بعضی از شما همشهریان نیشابوری که همیشه خواننده سایت اسرارنامه هستید مرا لعن و نفرین کنید که چرا این حرف ها را دریک سایت متعلق به سبزوار گفته ام اما حق بدهید. چون وقتی جلو نظراتم را در سایت های نیشابور می گیرید و یا هرچه می نویسم به سبزواری بودن متهمم میکنید بنده هم ناچار می شوم از سر دلسوزی و اینکه باید حتما صدایم را به گوش مسوولان درخواب رفته و بعضی متعصبان بی منطقه شهرم برسانم از فضای ازاد سایت های سبزوار از جمله اسرارنامه استفاده کنم
خلاصه با همه اینکه حرفم طولانی شد من خیلی حرف ها را در این مجال کوتاه نتوانستم بگویم اما همین مقدار هم اگر مورد توجه قرار گیرد جای شکرش باقی است.
بازهم به سبزواری های عزیز به خصوص مدیران این سایت وزین و حرفه ای تبریک و احترام عرض میکنم و جدا اعلام میکنم به خراسانی بودن خود به خاطر افتخاراتی نظیر همسایگی با مشهد مقدس حرم مطرح رضوی و همسایگی با سبزوار دیار سربداران افتخار میکنم و ارزو دارم روزی هرسه شهرهای سبزوار و کاشمر و تربت حیدریه و نیشابور به حق تاریخی خود یعنی استان شدن برسند. امیدوارم روزی برسد که نیشابور هم به چنان توسعه و جایگاهی دست یابد که دیگر شهرهای خراسان هم به آن افتخار کنند. زیرا ظرفیتش را دارد فقط باید کمی روی ان کار کرد.))))
از اینکه می بینم نیشابوری ها اینقدر در مقابل سبزواری ها احساس ضعف و ناتوانی میکنند که توان پاسخ دادن به اسرارنامه را ندارند و درست مثل آدم های ضعیف پاسخ سایت اسرارنامه سبزوار را در سایت کاشمری ها میدهند. و دعوایی را که در یک جای دیگر شکل گرفته به یک جای دیگر می کشانند به سبزواری بودن خود افتخار میکنم
نیشابوری ها با آن همه ادعا و توهم خودبزرگ بینی بعد از دو سال از انتشار مقاله صلح جویانه در سایت اسرارنامه و بعد انتشار آن در سایت کاشمری ها هنوز داغ دلشان سرد نشده و خود را شکست خورده و آبروی خود را بر باد رفته می بینند و در صدد هستند هر طور شده آبروی خود را بازیابند
ولی هم استانی های نیشابوری عزیز اگر می بینید آبرو و شهرت و اعتبار شهرتان با این یک صفحه مقاله مودبانه سایت اسرارنامه و کاشمری ها بر باد رفته بدانید که حتماً از اول هم اصلا آبرو و شهرت و اعتباری برای نیشابور در کار نبوده است.
اگرنه آبروی و ا عتباری که بخواهد با یک صفحه مقاله بر باد برود همان بهتر که نباشد.
اگرنه چرا سبزواری ها هیچ وقت از آن همه مطالب یاوه ای که شما در سایت های خودتان به خصوص روزنه نیشابور می نویسید گلایه نمی کنند؟ چون سبزواری ها کل نیشابور را با همه شهرها و بخش ها و روستاهایش به اندازه یک دهات هم حساب نمی کنند در نتیجه یاوه گویی و یاوه نویسی های سایت متوهم روزنه نیشابور برای سبزواری ها اهمیت ندارد.
ولی برای نیشابوری ها مهم است که سبزواری ها آن ها را تأیید کنند چون اگر سبزواری ها نیشابور را تأیید نکنند و قبول نداشته باشند همه شانس های نیشابور برای توسعه برباد می رود.
پس درود بر سبزواری های با غیرت و درود بر سایت مقتدر اسرارنامه سبزوار که همچنان منشأ مهمترین بحث ها و تبادل نظرها در میان مردم نیشابور شده و مثل یک ابرقدرت واقعی سالهاست مدیریت بازی را به دست گرفته و نیشابوری ها را به تنگ آورده است
و آفرین بر مردم سبزوار که همواره منشأ تأثیر های فراوان در ایران و خراسان بوده اند و مردم نیشابور را همواره تحت تأثیرش فعالیت های رسانه ای و فرهنگی خود قرار می دهند
1- قدیمی ترین مدرسه ایران در سبزوار واقع شده است. مدرسه فخریه با قدمت 1100 سال
http://www.asrarnameh.com/news.php?id=3410
2- بزرگترین دانشگاه ملی شمال شرق کشور بعد از فردوسی مشهد در سبزوار واقع شده است . دانشگاه حکیم سبزواری با قدمت تأسیس سه دهه با دهها رشته دکترا، کارشناسی ارشد و کارشناسی (در حالی که دانشگاه ملی نیشابور تنها 3 سال است که راه اندازی شده با فقط دو سه رشته تحصیلی) واقعا باعث افت و خجالت است اگر نیشابور با این وضعیت وخیم ادعای مرکزیت استان داشته باشد!(خخخخخخخخ)
3- دومین دانشگاه علوم پزشکی خراسان رضوی در سبزوار واقع شده است با قدمت نزدیک به سی سال در حالی که نیشابور تنها 4 سال است صاحب دانشکده علوم پزشکی شده. ادعاهای زیاد نیشابور با این وضعیت خراب واقعا باعث آبروریزی است
4-سبزوار بعد از مشهد دومین شهر خراسان رضوی است که دارای رشته پزشکی است. بعد از سبزوار فقط دانشگاه علوم پزشکی گناباد رشته پزشکی دارد و این یعنی نیشابور از گناباد هم عقب مانده
5- دانشگاه حکیم سبزواری شهرستان سبزوار بعد از دانشگاه فردوسی مشهد تنها دانشگاه ملی شمال شرق کشور است که دارای پردیس است (پردیس بین الملل) که فقط متعلق به مقاطع دکترا و کارشناسی ارشد است
6- سبزوار بعد از مشهد تنها شهرستان استان خراسان رضوی است که حوزه برگزاری کنکور سراسری کارشناسی ارشد (دانشگاه های ملی) است. در دو سال اخیر تربت حیدریه هم حوزه کنکور سراسری کارشناسی ارشد شده. در حالی که جوانان نیشابور هنوز باید برای کنکور کارشناسی ارشد راهی مشهد یا سبزوار شوند.(حالا عمق فاجعه رو درباره ضعف دانشگاهی و علمی نیشابور بهتر درک می کنید)
7- سبزوار از یک سال قبل حوزه کنکور دکترا شده است (چنان که عرض شد نیشابور حتی حوزه کنکور کارشناسی ارشد هم نیست) (خخخخخخخ)
8- دانشگاه ملی فن آوری های نوین سبزوار در نوع خود دانشگاهی منحصر به فردبا چندین رشته خاص در کشور است که بعضی از رشته های آن را فقط دانشگاه های معتبر تهران دارند و از این بابت از مشهد هم جلوتر است
1- سبزوار با قدمت تمدنی 12 هزارساله بدون شک یکی از پایتخت های فرهنگی و تمدنی ایران است.
http://www.chn.ir/NSite/FullStory/News/?Id=93614&Serv=0&SGr=0
در منطقه تپه باستانی سبزوار نیز آثار و شواهد تمدنی 6 هزارساله کشف شده است که با بعضی تمدن های آن روزگار در آسیا مراودات فرهنگی داشته.
2- سبزوار قدیمی ترین شهر خراسان محسوب می شود. زیرا قدیمی ترین آثار تمدنی خراسان های رضوی ، شمالی و جنوبی در نزدیکی سبزوار کشف شده است. سبزوار در عصر مفرغ دارای تمدنی بزرگ بوده است که در آن زمان نشانه ای از وجود نیشابور در دست نیست. احتمالا نیشابور بعدها از پهلوی سبزوار به عنوان یک روستا و کم کم یک شهر اقماری ایجاد شده و به جایگاه امروزی رسیده است
3- آتشکده آذربرزین مهر که در 30 کیلومتری شمال غرب سبزوارواقع شده است که این اثر به شماره 4035 در فهرست آثار ملی ایران جزء یکی از جاذبه های گردشگری سبزوار بزرگ ثبت شده و مورد تأیید کارشناسان و پژوهشگران میراث فرهنگی کشور قرار گرفته است. یکی از سه نیایشگاه اصلی ایرانیان خداجوی در عصر ساسانی و قبل از آن بوده و نشان از عظمت و دیرینگی فرهنگی و تمدنی منطقه سبزوار دارد
4- یکی از نام های قدیم منطقه سبزوار کهن شهر باستانی ایران، «رئونت» به معنای دارنده شکوه و جلال بوده که در اوستا کتاب مقدس زرتشتیان هم به نام این شهر اشاره شده است. رئونت به مرور زمان به ریونت و کم کم به ریوند تبدیل شده است. منابع تاریخی هم دراین زمینه نوشته اند، رَئِوَنْت (اوستایی). سرزمین و کوه‌های پیرامون سبزوار.
http://irania.ir/ie/2596
آتشکده آذربرزین مهر که یکی از سه نیایشگاه اصلی ایرانیان خداجوی در عصر ساسانی و قبل از آن بوده در 30 کیلومتری شمال غرب سبزوار و درست در کوهپایه های موسوم به ریوند واقع شده است که این اثر به شماره 4035 در فهرست آثار ملی ایران جزء یکی از جاذبه های گردشگری سبزوار بزرگ ثبت شده و مورد تأیید کارشناسان و پژوهشگران میراث فرهنگی کشور قرار گرفته است. وجود این آتشکده باستانی نشان از عظمت و دیرینگی فرهنگی و تمدنی منطقه سبزوار دارد. و شاید به همین دلیل باشد که در گذشته سبزوار و نواحی اطراف آن را ریوند (رئونت) به معنای دارنده شکوه و جلال نامیده اند.
ریوند امروز نام روستایی در 30 کیلومتری غرب سبزوار و در محدوده شهرستان تازه تأسیس داورزن است. البته در نیشابور هم دهستانی به نام ریوند وجود دارد. احتمالا چنان که گفته شد چون سبزوار در عهد باستان مادرشهر فرهنگی و تمدنی خراسان بوده است نام ریوند (رئونت) به تمام گستره جغرافیایی سبزوار اعم از شهرها و روستاهای تابعه آن اطلاق می شده است. اما به مرور با تغییر وضعیت جغرافیایی و ایجاد شهرهای جدید از جمله نیشابور اسم ریوند کمرنگ شده و به دست فراموشی سپرده شده است و تنها نشانه هایی از آن یکی در غرب سبزوار در قالب روستای ریوند در محدوده شهرستان تازه تأسیس داورزن و دیگری در شرق سبزوار در قالب دهستان ریوند در محدوده شهرستان امروزی نیشابور باقی مانده است.
5- قیام سربداران که اولین تشکیل دهندگان حکومت مردمی شیعه درایران بودند، در سبزوار و به رهبری پهلوان عبدالرزاق باشتینی و شیخ خلیفه مازندرانی به وقوع پیوست. قیام سربداران را هرگز نباید یک قیام محلی در محدوده سبزوار دانست بلکه برعکس کاملا یک حرکت ملی و بلکه جهانی در عالم تشیع است که به مرکزیت و پایتختی سبزوار انجام شد. چرا که شمار زیادی از بهترین فرزندان ایران در قرن هشتم هجری ازشهرها و مناطق مختلف کشور در دارالمومنین سبزوار شهر با عظمت ایران گرد هم جمع شدند تا حماسه سربداران را خلق کنند. نمونه بارز آن شیخ خلیفه مازندرانی است که از مازندران به سبزوار آمد تا در حماسه عظیم مردم سبزوار سهیم باشد
6- اولین سریال فاخر تاریخی ایران بعد از وقوع انقلاب اسلامی به موضوع تاریخ با شکوه سبزوار در عصر سربداران اختصاص داشت.
7- موسیقی ای که برای سریال سربداران سبزوار ساخته شد از فاخرترین آثار موسیقیایی صدا و سیمای ایران است که در سایت سازمان ملل مورد توجه و احترام قرار گرفته و نام و آوازه سبزوار را مطرح کرده است. http://www.asrarnameh.com/news.php?id=4249
1- سبزوار دارای تنها فرودگاه فعال و مرز مجاز هوایی استان خراسان رضوی بعد از مشهد است.
2- فرودگاه سبزوار تا به حال پرواز به بعضی کشورهای خارجی از جمله سوریه و عراق را تجربه کرده است. در حالی که نیشابور حتی فرودگاه داخلی هم ندارد.
3- فرودگاه سبزوار پشتیبان فرودگاه بین المللی مشهد است و تا کنون چند پرواز برگشتی از مشهد در فرودگاه سبزوار به زمین نشسته اند.
4- فرودگاه سبزوار جزء فرودگاه های 24 ساعته کشور است.و یکی از پایگاه های اصلی هواپیماهای نظامی شرق ایران است.
5- فرودگاه سبزوار در آینده نزدیک پس از افزایش طول باند دومین فرودگاه شمال شرق کشور خواهد بود که پروازهای حج (عربستان سعودی) را نیز تجربه می کند در حالی که بجنورد مرکز استان خراسان شمالی و استان سمنان به طور کل فاقد پروازهای حج هستند.
6- سبزوار یکی ازنقاط ثقل مواصلاتی خراسان رضوی است در حالی که نیشابور به خاطر نزدیکی به کوه های صعب العبور بینالود تقریبا در یک بن بست مواصلاتی واقع شده است.
7- دکتر علی جنتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی تنها برای بزرگداشت دو تن از مشاهیر خراسان به این استان سفر کرد یک مرتبه 25 اردیبهشت برای بزرگداشت فردوسی در مشهد و دیگری 2 تیر برای بزرگداشت شریعتی در سبزوار.در این بین وزیران فرهنگ و ارشاد اسلامی و هیچ مقام عالی رتبه دیگری در هیچ سالی تا کنون در هیچ کدام از مراسم های مربوط به روزهای ملی عطار و خیام در نیشابور شرکت نکرده اند.
8- سبزوار قطب تولید سیمان در کشور است و کارخانه سیمان این شهر جزء صنایع مهم خراسان محسوب می شود
9- سبزوار قطب بلامنازع ورزش شمال شرق ایران است. به خصوص در زمینه ورزش های هندبال ، کشتی و والیبال چند سال است مرتباً جام های قهرمانی را سبزوار بر بالای سر می برد. اما از نیشابور در عرصه ورزشی ایران هیچ خبری نیست
10- سبزوار تا به حال در رشته هندبال و والیبال به بازی های آسیایی راه یافته و چند مقام قهرمانی یا نائب قهرمانی کسب کرده و نام این شهر را در جهان مطرح کرده است
مردم عزیز نیشابور که با توسل به یک سری موهومات و خزعبلات تاریخی دائما سودای ابرشهری را در سرتان می پرورانید بدانید در نتیجه عملکرد ضعیف و اشتباه شما در این سال ها نه تنها نیشابورتان در نظر مردم دیگر شهرها ابرشهر نیست بلکه شهر حقیر و تو سری خرده ای است که دائما با شهرهای همسایه خود دعوا دارد
خودتان قضاوت کنید عجیب نیست شهری مثل نیشابور اینقدر ادعاهای شهرت و اعتبار جهانی می کند در حالی که شهرهای همسایه اش آن را به اندازه پشیزی قبول ندارند؟ در نگاه سبزواری ها و بسیاری دیگر از مردم خراسان نیشابور یک شهر اقماری برای مشهد است که اگر هم در بعضی زمینه های محدود نظیر صنعت در سال های اخیر توسعه ای داشته به خاطر خود نیشابور نیست بلکه به خاطر کلانشهر مشهد است که دولت ها در شهرهای همجوار همه کلانشهرها صنایعی ایجاد می کنند تا جوابگوی بازار مصرف چند میلیونی آن کلانشهر باشد. اگرنه اگر خود نیشابور ارزش و اعتباری برای کشور و جهان می داشت دولت ها برای این شهر فرودگاه می ساختند، هتل تأسیس می کردند، ورزشگاه می زدند، دانشگاه های ملی و معتبر به این شهر می دادند نه که نیشابور هنوز سه سال است دانشگاه دولتی تاسیس کرده و شبکه بهداشت و درمان این شهر کمتر از 4 سال است که به دانشکده علوم پزشکی ارتقا یافته در حالی که سبزوار از 30 سال قبل این امکانات را دارد
نیشابور حتی در گذشته های دور هم اگر در بعضی مقاطع به بزرگی و مرکزیت خراسان رسیده است به واسطه نزدیکی به مشهد و سبزوار بوده چون مشهد و سبزوار شهرهای مرکز تشیع بوده اند و اکثر حکومت های ایران تا قبل از صفویه سنی مذهب بودند حاکمانشان نیشابور را که نزدیک دو شهر سبزوار و مشهد بوده به مرکزیت برمی گزیدند تا تحرکات مردم شیعه این شهرها را زیر نظر گرفته و خنثی کنند. نمونه بارزش اینکه وقتی مامون عباسی امام رضا (ع) را به زور به ایران آورد ترسید از شهر سبزوارکه مرکز تشیع بود عبورش دهد و در عوض از نیشابور که مرکز تسنن و هم پیمانان خود مأمون بودند امام رضا را عبور داد اما غافل از اینکه دوستداران آن امام از سبزوار و دیگر مناطق شیعه نشین خراسان به نیشابور رفتند و حماسه آن استقبال تاریخی را درمقابل دیدگان بهت زده مأمونیان و نیشابوریان خلق کردند.
اما بعد از حکومت صفویه هم که حکومت های شیعی روی کار آمدند دیدیم که هر روز و هر سال از رونق نیشابور کاسته شد و در عوض شهرهای مشهد و سبزوار رونق گرفتند. و امروز نیشابور به یک شهر اقماری مشهد تبدیل شده است و حقیقتا هم ظرفیت نیشابور هیچ گاه بیشتر از همین مقدار نبوده است و اگر در بعضی دوره ها شکوه و رونقی پیدا کرده فقط به همان دلیلی بود که عرض کردم
پس اشتباه محض است اگر کسی نیشابور را ابرشهر بداند هرچند چندین قرن قبل شهر بزرگی بوده است اما اگر بزرگی از درون نباشد و حاکمان سیاسی زمان بنا به دلایل سیاسی خود یک شهری مثل نیشابور را بزرگ کننداین بزرگی پوچ و پوشالی است . بزرگی واقعی از آن شهرهایی نظیر سبزوار است که در تاریخ کهن خود همواره پرچمدار جریانات فکری و حرکت های بزرگ سیاسی و فرهنگی خراسان و ایران بوده اند و امروز هم می بینیم سبزواری ها همچنان منشأ تأثیر هستند و نیشابوری ها علی رغم همه ادعاهای پوچ ابرشهریشان حتی از پس یک سایت اسرارنامه هم برنیامده و پیش استدلال های قوی و فضای محترمانه آن سایت کم آورده و دارند سعی می کنند با فرار از رویارویی مستقیم با اسرارنامه سبزوار در سایت کاشمری ها پاسخی به سبزواری ها بدهند که این کارشان کاملا نشان دهنده ضعف و زبونی مردم نیشابور درمقابل سبزواراست . پس ابرشهر واقعی سبزوار است نه نیشابور پوشالی
مدیریت محترم سایت کاشمری ها و مردم عزیز و شریف شهرستان کاشمر درمقابل این بداخلاقی و روحیه جنگجویی هم استانی های نیشابوری که عادت دارن یک طرفه به قاضی برن و در حالیکه از اسرارنامه سبزوارکم آوردن مثل بچه های کوچیک میان حرفاشونو پیش یکی دیگه مطرح می کنن ، پیشنهاد می کنم بحث های داغ بین سبزواری هاو نیشابوری ها رو در فضای آزاد و محترمانه ای که سایت اسرارنامه سبزوار فراهم آورده مطالعه کیند و خودتون قضاوت کنیدآیا نیشابوری ها واقعا دلایل قانع کننده ای برای اینکه ادعای ابرشهری و ادعای استان شدن میکنن ، دارند یا فقط توهم خودبرتربینی خودشونه؟
استان شدن سبزوار ، نیشابور و تربت حیدریه با رمز اتحاد
http://www.asrarnameh.com/essays.php?id=555
همه چیز برای مرکز استان شدن سبزوار فراهم است
http://www.asrarnameh.com/interviews.php?id=58
درود بر سایت مقتدر اسرارنامه سبزوار که تااین حد بر ذهن و ر وان نیشابوری ها اثر گذار بوده و تونسته باروش آرام و منطقی خودش نیشابوری های خودخواه و متعصب رو عصبانی کنه
مخاطبان عزیز این وبسایت و به خصوص کاشمری های عزیز و فرهیخته من وجدانا یک نکته ای رو میگم شما قضاوت کنید:
یکی ازمهمترین زیرساخت ها برای توسعه هر منطقه در جهان امروز فرودگاه هاست. شمااگر در ایران نگاه کنید تقریبا همه شهرهای مهم فرودگاه دارند اماهمه از راه آهن برخوردار نیستند.
حالا اگر شهری بخواد مرکز استان بشه که فرودگاه براش خیلی مهمتره.
چرا؟
چون آیا تا به حال در ایران دیدید هیچ وزیر یا رئیس جمهور یا مقام بلندپایه کشوری با قطار به این طرف و اون طرف به خصوص مسافت های دور سفرکنه؟
قطعا ندیدید. چون مقامات بلندپایه اداری و سیاسی با هواپیما سفر می کنند.
حالا وقتی یک شهر مرکز استان میشه یعنی مرکز ثقل سیاسی و اداری یک منطقه میشه.که رفت و آمد مقامات بلندپایه مملکتی در اون شهر زیاد میشه. اونوقت اگر شهری مثل نیشابور بدون داشتن فرودگاه بخواد استان بشه یعنی هر وزیر و استاندار و رئیس جمهوری که بخواد به این استان سفرکنه باید از فرودگاه سبزوار یامشهد استفاده کنه و این باعث هدر رفتن وقت و شلوغی و ترافیک بیشتر جاده ها و هزار و یک مشکل دیگه میشه
تازه فقط نریم سراغ مقامات سیاسی ، اساتید دانشگاه، ورزشکاران ، صنعتگران و تجار و …. آیا بهترین وسیله حمل و نقل سریع و امنشون حمل و نقل هوایی نیست؟
حالا یک نگاه به استان های کشور بندازید به جز قزوین همه مراکز استان ها دارای فرودگاه هستند.
قم هم داره یک فرودگاه بین المللی میسازه و قزوین هم در حال ساخت فرودگاهه اما خیلی از استان های کشور هستند که هنوز راه آهن ندارند از جمله بجنورد ، گرگان و خیلی جاهای دیگه که راه آهن ندارند و برعکس بعضی شهرهای کوجیک مثل جوین و جغتای و فریمانم راه آهن دارند پس اگر بنا به راه آهن باشه الان باید جوین و جغتای هم که شهرهای کوچیکی هستند استان بشن؟
پس عملا فرودگاه نداشتن نیشابور یک ضعف اساسیه که تقریبا استان شدن این شهر رو منتفی و در حد یک معجزه میکنه و فرودگاه داشتن سبزوار یک امتیاز مهم و چشمگیره.
این هوشمندی و درایت مردم سبزوارو می رسونه که به خوبی از سال های قبل زیرساخت های توسعه شهرشونو درست تشخیص دادند و فراهم آوردن
حالا من دلایلمو گفتم قضاوت با شما خوانندگان عزیز
مخاطبان عزیز این وبسایت و به خصوص کاشمری های عزیز و فرهیخته من وجدانا یک نکته ای رو میگم شما قضاوت کنید:
یکی ازمهمترین زیرساخت ها برای توسعه هر منطقه در جهان امروز فرودگاه هاست. شمااگر در ایران نگاه کنید تقریبا همه شهرهای مهم فرودگاه دارند اماهمه از راه آهن برخوردار نیستند.
حالا اگر شهری بخواد مرکز استان بشه که فرودگاه براش خیلی مهمتره.
چرا؟
چون آیا تا به حال در ایران دیدید هیچ وزیر یا رئیس جمهور یا مقام بلندپایه کشوری با قطار به این طرف و اون طرف به خصوص مسافت های دور سفرکنه؟
قطعا ندیدید. چون مقامات بلندپایه اداری و سیاسی با هواپیما سفر می کنند.
حالا وقتی یک شهر مرکز استان میشه یعنی مرکز ثقل سیاسی و اداری یک منطقه میشه.که رفت و آمد مقامات بلندپایه مملکتی در اون شهر زیاد میشه. اونوقت اگر شهری مثل نیشابور بدون داشتن فرودگاه بخواد استان بشه یعنی هر وزیر و استاندار و رئیس جمهوری که بخواد به این استان سفرکنه باید از فرودگاه سبزوار یامشهد استفاده کنه و این باعث هدر رفتن وقت و شلوغی و ترافیک بیشتر جاده ها و هزار و یک مشکل دیگه میشه
تازه فقط نریم سراغ مقامات سیاسی ، اساتید دانشگاه، ورزشکاران ، صنعتگران و تجار و …. آیا بهترین وسیله حمل و نقل سریع و امنشون حمل و نقل هوایی نیست؟
حالا یک نگاه به استان های کشور بندازید به جز قزوین همه مراکز استان ها دارای فرودگاه هستند.
قم هم داره یک فرودگاه بین المللی میسازه و قزوین هم در حال ساخت فرودگاهه اما خیلی از استان های کشور هستند که هنوز راه آهن ندارند از جمله بجنورد ، گرگان و خیلی جاهای دیگه که راه آهن ندارند و برعکس بعضی شهرهای کوجیک مثل جوین و جغتای و فریمانم راه آهن دارند پس اگر بنا به راه آهن باشه الان باید جوین و جغتای هم که شهرهای کوچیکی هستند استان بشن؟
پس عملا فرودگاه نداشتن نیشابور یک ضعف اساسیه که تقریبا استان شدن این شهر رو منتفی و در حد یک معجزه میکنه و فرودگاه داشتن سبزوار یک امتیاز مهم و چشمگیره.
این هوشمندی و درایت مردم سبزوارو می رسونه که به خوبی از سال های قبل زیرساخت های توسعه شهرشونو درست تشخیص دادند و فراهم آوردن
این هم شاهدی از غیب
برای کسانی که میخواهند عیب بزرگ فرودگاه نداشتن نیشابور را توجیه کنند:
تا به حال فکر کردید چرا وزرا و مقامات بلندپایه کشوری دائما به سبزوار سفر می کنند و به مناسبت های مختلف دراین شهر حضور می یابند امانیشابور انگار شهر متروکه ای است که هیچ کس رغبت سفر به آنجا را ندارد؟
یکی از دلایل مهمش امکانات مواصلاتی مناسب از جمله فرودگاه است.
مثلا وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی که 2 تیر 93 به سبزوار سفر کرد از طریق فرودگاه وارد این شهر شد اما اگر همین وزیر میخواست به نیشابور برود باید اول می رفت مشهد یا می آمد سبزوار در نتیجه نیشابور به سبزوار و مشهد شدیداً وابسته است
این هم آدرس استقبال از وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در فرودگاه سبزوار:
http://www.sabzevarnews.ir/fa/news/8538/%DA%AF%D8%B2%D8%A7%D8%B1%D8%B4-%D8%AA%D8%B5%D9%88%DB%8C%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D9%82%D8%A8%D8%A7%D9%84-%D8%A7%D8%B2-%D9%88%D8%B2%DB%8C%D8%B1-%D9%81%D8%B1%D9%87%D9%86%DA%AF-%D9%88-%D8%A7%D8%B1%D8%B4%D8%A7%D8%AF-%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D9%81%D8%B1%D9%88%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D8%B3%D8%A8%D8%B2%D9%88%D8%A7%D8%B1
نیشابوریای عزیز فرهنگ جنگجویی و دعواگری همیشگی رو بذارید کنار یک مقدار انتقاد پذیر باشیدم بد نیست.
اگه تا قبل از این مردم بعضی از شهرای خراسان یک درصد مد نظرشون بود بیان به نیشابور کمک کنن استان بشه و زیرمجموعه نیشابور بشن الان با این خوی توحش و جنگجویی دو ساله ای که از خودتون درمقابل یک مقاله کاملا مودبانه و صلح امیز نشون دادید، دیگه شک ندارم حتی دهاتای خودتونم دوست داشته باشن نیشابور استان بشه
افرین به اسرارنامه مقتدر سبزوار که خوب دوسه ساله نیشابورو به چالش کشیده کاری کرده نیشابوریا برای اثبات خودشون اینقدر به دست و پا بیافتن و هیمنه الکی و پشمکی نیشابور دیگه درنظر مردم خراسان شکسته شد
دیگه از این به بعد وقتی نیشابوریا بخوان توهم بزنن که شهرشون تو جهان شناخته شده است و اعتبار داره همه یاد این بحثای چند ساله بین نیشابوریا با سبزوار می افتن که تو فاصله 100 کیلومتری شهرای همسایه نیشابورو قبول ندارن چه برسه به اینکه در جهان!
مگه مردم جهان بیکارن بیان به شهر نیشابور فکر کنن؟
به خاطر چی؟ شاید به مشهد فکر کنن ولی مگه نیشابور چی داره؟ همه صنایعش که متعلق به مشهده از لحاظ آب و هوا که قوچان و جغتای و تربت حیدریه و چناران از نیشابور پربارندگی تر و خوش آب و هواترن، اگه به تاریخ باشه که قدمت و پیشینه فرهنگی و تمدنی سبزوارهمونطور که توی نظرات قبلی ثابت شد از نیشابور خیلی بیشتره اگه به قطار باشه که سلطان اباد و جوین و جغتای هم قطار دارن
دیگه چی داره نیشابور؟ عطار که مال کدکن تربت حیدریه است، کمال الملک که مال کاشانه فقط تو نیشابور تبعید شده و اونجا مرده میمونه یک خیام که بایک گل بهار نمیشه
تازه اینم یادتون باشه وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی فقط برای بزرگداشت دو تا از مشاهیر خراسان به این استان سفر کرد یکی فردوسی در 25 فروردیناردیبهشت که به مشهد رفت و یکی دکتر شریعتی که 2 تیر به سبزوار اومد و این وسط نشون داده شد که جایگاه و وزیر فقط به ارسال یک پیام برای روز ملی خیام اکتفا کرد و اینجا نشون داده شد وزن و اندازه خیامم چه قدره؟
بازهم میگم درود بر سایت مقتدر اسرارنامه سبزوار که حسابی نیشابوری ها رو سر کار گذاشته
سلام فراوان بر همه دوستان شرکت کننده دراین بحث به ویژه مدیریت محترم سایت کاشمری ها که بدون غرض ورزی و با بی طرفی کامل نظرات هر دو طرف بحث را تایید می کند و با سلام ویزه خدمت همه سبزواری های عزیز و به خصوص سایت مقتدر اسرارنامه که توانسته حسابی به نیشابوری ها زهرچشم بدهد و آن ها را با مطالب خود به شدت درگیر کند
سبزواری ها معمولا معروف هستند به زیرکی و سیاستمداری و در اینجا داریم به خوبی می بینیم که چه طور با سیاست های زیرکانه رسانه ای خود کاخ توهم و عظمت پوشالی نیشابور را در هم شکسته و ثابت کردند نیشابور فقط یک شهر پرادعا و پرتبلیغات است اگرنه در عمل هیچ امتیاز خاصی ندارد و به عنوان یک شهر اقماری برای کلانشهر مشهد جای رشد بیشتری از این برای نیشابور نیست و باید همیشه از شهر مادر یعنی مشهد تغذیه کند
در همین دو سال گذشته که این بحث ها در این سایت شکل گرفته داریم می بینیم که نیشابوری ها هرچه تلاش میکنند امتیازات خاص برای خود بتراشند همه دلایلی که می آورند کم اهمیت و من در آوردی است و به درد نیشابور نمی خورد.
خلاصه نیشابور از اول با مطرح کردن خواسته استان شدن در جایی که شهرهای شایسته تری مثل سبزوار و تربت حیدریه هستند باعث شد وجهه خودشو در استان خراب کنه
راستی من تمام بحث های اختلاف نیشابوریها با سبزواری ها رو از طریق سایت اسرارنامه که هرچند یک سایت سبزواریه ولی خیلی مورد توجه و اعتماد نیشابوری هاست دنبال میکنم. یکی از آدرس های مهمش اینه:
http://www.asrarnameh.com/essays.php?id=555#
ای بابا سبزواریهای عزیز اشک نیشابوریا رو در آوردید و غرور کاذبشونو حسابی خورد کردید. قشنگ دو سه ساله به بازیشون گرفتید آخه ضعیف کشی تا چه حد؟ گناه دارن . ولشون کنید بذارید با توهمات خودشون خوش باشن.
بذارید فکر کنن شهر اونا هم مهمه
خدا رو خوش نمیاد چون شما یک سایت قوی و اثرگذار مثل اسرارنامه دارید که نیشابوریا ازش حساب می برن و مطالبشو مو به مو دنبال میکنن از این فرصت برای اذیت کردن نیشابوریا استفاده کنید. منم با غرور کاذبی که نیشابوریا دارن موافق نیستم اما اینجوری که شما غرورشونو خرد می کنید عقده ای میشن که اصلا خوب نیست
سلام دوستان
شما عزیزان توانمندیها سبزوار بر شمردید حالا کمی جنبه داشته باشید جوابش بشنوید فقط توهم نزنید
1-سبزوار از نظر دانشگاهی دیگر شهر مدعی نیست چرا؟چون جمعیت دانشجویی دو شهر طی 5 سال اخیر برابر شده آمار رسمی و استانداری
*دانشگاه جامع نیشابور
*دانشکده علوم پزشکی نیشابور
*دانشگاه فنی حرفه ای دانشکده پسران
* دانشگاه فنی حرفه ای دانشکده دختران
*دانشگاه فنی حرفه ای دانشکده کشاورزی(فقط مشهد 3 دانشکده دارد)
*دانشگاه علوم تحقیقات خراسان رضوی(تعداد دانشجو ارشد و دکترا بیشتر از دانشگاه تربیت معلم سابق و دانشگاه ازاد سبزوار)
دانشگاههای دیگر مثل غیر انتفاعی پیام نور بماند(می دانم دارد اشکتون در می اید و از قبل می دانستید فقط محض اطلاع بود)
اگر خواستید توهم اعتبار دانشگاه بزنید همین بث که علوم تحقیقات خراسان رضوی ارشد دکتری بیشتر است
حالا مانده توهم فرودگاه ان هم فرودگاهی فقط وفقط 3الی4 پرواز فقط فقط به تهران داره البته بعضی وقتها در هفته به2 پرواز میرسه
عزیزان زیاد توهم نزنید اگر کمی فکر کنید فقط چون شما کمی ندید بدید هستید فکر کردید خبری وگرنه فرودگاهی متروکه که فقط یک مقصد داشته باشد فقط برای توهم زدن شما زیر ساخت داریم می خورد کمی فکر کنید راه آهنی که شهرهای دیروز زیر مجموعه سبزوار بوده اند 100 سال این زیر ساخت دارند حالا شما توهم زیرساخت می زنید
درباره اشک نیشابوریها راست مگید درامده چون دیدند نه دانشگاه دارند(خدای شاکر دانشگاه جامع نیشابور*دانشکده علوم پزشکی*واحد علوم تحقیقات خراسا رضوی ظرف 5 سال تاسیس کردند حالا جمعیت دانشجوی 2 شهر برابر شده)
دیدند هتل ندارد شهرشون(شهرهی دیگر که در برابر نیشابور گردشگر نداشتند هتل دارند پس 2 هتل در حال ساخت دارند که بزودی در راه مشهد از نیشابور هتل جاده باغرود می بیند یک هتل بزرگ داخل شهر)
خلاصه حالا نوبت شماست که اشکتون بذارید دم مشکتون توهمات(فولاد سبزوار-پتروشیمی سبزوار* دانشگاه تقلبی صنعت معدن- تمام توهمات همین وبلاگ با غرور از او یاد می کنید زده بماند جمعیتون چهارم تو خراسان رضوی بماند همان محصول کشاورزی فلفل مدعی بودید الان به اسم شهرستان داورزن بماند سنگ شریعتی به سینه می زنید زادگاه اش داورزن بماند خاستگاه سربداران بخش باشتین داورزن بزودی نشان می دهند بزرگداشت مفاخرشان بماند فولاد سبزوار شده فولاد جوین بماندراه اهن ندارید بماند اب هوا ندارید بماند دانشگاه دیروز تربیت معلم همه با مراکز تربیت معلم اشتباه می گرفتند شده حکیم سبزواری حالا بزرگترین دانشگاه شرق کشور بعد از مشهد بماند کشاورزی تان پایین تر از بخشهای سابقتان شده بمانداز نظر فرهنگی در خراسان رضوی جایگاهی ندارید بماند از نظر تاریخی جایگاهی ندارید ولی برخی مواقع توهم می زنید اسم های قشنگ حرف باد هواست.صنعتون بماند ندترد شهره عام خاص است
فقط بدانید با توهم چند تا نظردهنده متوهم که حرفهای 5 سال قبل وبلاگ متوهمی را می زنید یا یکی دو وبلاگ متوهم نمی توان به جای رسید(همان طور فولاد نشد پتروشیمی نشد دانشگاه صنعت معدن نشد*روزهای ملی نشد………) باید ساخت ساخت ساخت نه توهم فرودگاه یک مقصد بشود زیر ساخت نه ورزشکاران دیکر استانها در سال کمتر از یک هفته فقط برای پولهای میلیونی بیایند شهرتون مدعی ورزش شوید در کشور مدعی هستید فکری به حال کشاورز بدون آب کارگران بی کارخانه باشید نه دادن پولهای میلیونی به افراد ان هم از استانهای دیگر
باسلام ودرود فراوان.من یک سبزواریم و اعتراف میکنم که بهترین دوست من یک کاشمری به نام آقای حسین پور،خیلی به کاشمریا ارادت دارم .یک چیز میگم :درود بر ترشیز درود بر کاشمر.
تا قبل از این فقط در زمینه صنعتی نیشابور یک برتری هایی بر سبزوار داشت که اون هم دیگه با رشد سریع صنعتی سبزوار در عرض یکی دهه منتفی شده . الان جایگاه صنعتی سبزوار در حال برابری با نیشابوره:
تمام آمارهای زیر در سایت صنعت معدن و تجارت خراسان رضوی و استانداری خراسان رضوی ، شهرک های صنعتی خراسان رضوی ، اداره صنعت و معدن و تجارت سبزوار قابل مشاهده و برداشته است:
1- کارخانه سیمان سبزوار قطب تولید سیمان سفید در شرق ایران با چند کشور خارجی و اکثر استان های نیمه شرقی و شمالی کشور
2- کارخانه کابل خودرو سبزوار تولید کننده نیمی از قطعات مورد نیاز کارخانه ایران خودرو مشهد
3- مجتمع داروسازی طاها برطرف کننده نیاز دارویی استان های خراسان رضی ، شمالی ، جنوبی ، سمنان و گلستان در فاز های بعدی کل منطقه شرق کشور تحت پوشش تولیدات این مجتمع عظیم در سبزوار قرار می گیرند.
4- کارخانه بتن سبک AAC تولید کننده انواع بتن های سبک ساختمانی با امکان صادرات به ترکمنستان در جنوب سبزوار خارج از محدوده شهرک های صنعتی
5- مجتمع صنعتی الیاف پارت با امکان تولید انواع الیاف مصنوعی – الیاف دوجزئی- گرانول پلی اتیلن ترفتالات
اکثر این کارخانه های عظیم که تا به حال گفته شد خارج از شهرک های صنعتی سبزوار بودند این در حالیه که :
6- وجود دو شهرک صنعتی در سبزوار چهره یک شهر صنعتی رو به این شهر بخشیده
الف: شهرک صنعتی شماره یک که تمام ظرفیت آن دیگر پرشده است
ب: شهرک صنعتی شماره دو که زمین های آن واگذار شده و در حال احداث صنایع هستند
اکثر این صنایع در کمتر از یک دهه اخیر در سبزوار ایجاد شدندو به سرعت فاصله صنعتی این شهر رو با نیشابور کم کردن
در نقطه مقابل صنعت نیشابور با نوعی درجا زدن مواجه بوده چون نیشابوری ها در تلاش بودند که شهرک صنعتی بینالود و کارخانه ایران خودرو رو از آن خود کننداما این امر میسر نشد و شهرک بینالود و کارخانه ایران خودرو خراسان در مالکیت صنعتی مشهد قرار گرفت و وزن صنعتی نیشابور رو کم کرد
از طرف دیگه شهرک صنعتی خیام در جوار شهر خرو مرکز بخش زبرخان قرار گرفته که دیر یا زود این شهر و بخش بزرگ و پرجمعیت به شهرستان های مستقل ارتقا پیدا میکنند و نیشابور مهمترین قطب صنعتی خودشو از دست میده تا همین الان هم نیشابوری ها به خاطر وابستگی شون به بخش زبرخان مانع شهرستان شدن این بخش بزرگ و پرجمعیت شدن و با اختلاف افکنی بین مردم شهرهای قدمگاه ، درود و خرو در بخش زبرخان سعی کردن جلو شهرستان شدن این بخش رو بگیرن اما بالاخره دیر یا زود بخش زبرخان با پیگیری مردم و ائمه جمعه و شوراهای شهرشون به شهرستان ارتقاء پیدا میکنند و دست نیشابور حسابی از صنعت خالی میشه
به این ترتیب رشد سریع صنعتی سبزوار و درجا زدن صنعتی نیشابور باعث شده الان تقریبا سبزوار و نیشابور بعد از مشهد جایگاه دوم صنعتی خراسان رو با هم شریک بشن.و دیگه نیشابور امتیاز خاصی درزمینه صنعتی بر سبزوار نداره.
این ادعاها فقط حرف های من نیست بلکه سند و مدرک براش وجود داره نمونه بارزش هم اظهارات اخیر
این عین جمله مدیرکل صنعت ، معدن و تجارت خراسان رضوی است که تیتر بعضی سایت های خبری شد:
سبزوار رکن اصلی صنعت خراسان رضوی است و ظرفیت های خوبی برای سرمایه گزاری دارد
رئیس سازمان صنعت، معدن و تجارت خراسان رضوی:
سبزوار رکن اصلی صنعت در استان محسوب میشود
رئیس سازمان صنعت، معدن و تجارت خراسان رضوی با اشاره به ظرفیت‌های موجود سبزوار گفت: سبزوار از شهرهایی است که رکن صنعتی در استان محسوب می شود و دارای ظرفیت‌های خوبی در حوزه سرمایه گذاری است.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)- منطقه خراسان مرضیه علیرضایی درهمایش تجلیل از در همایش تجلیل از صنعتگران، کارآفرینان و تولیدگران سبزوار با تاکید براینکه تنها راه مقابله با رکود تورمی گذشت پول و سرمایه از حوزه صنعت است ادامه داد: صنعتی شدن به عنوان یک اقتصاد دانش بنیان تنها راه کار برون رفت صنعتگران از مشکلات موجود است.
وی با اشاره به مشکلات موجود در حوزه صنعت در سطح استان تصریح کرد: مشکلات موجود در صنعت استان در حال رصد شدن هستند تا بتوانیم با طرح این مشکلات در کارگروه چهارگانه سرمایه گذاری استان این مشکلات وموانع را رفع کنیم.
رئیس سازمان صنعت ،معدن و تجارت خراسان بابیان اینکه امروزه کارشناسان، صنعتی شدن را یک چیدمان اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی میدانند خاطرنشان کرد: اصل صنعتی شدن یعنی اینکه در مقابل صنعت، کشاورزی و معدن هم داشته باشیم و به سمت تولید برویم.
وی بابیان اینکه پیوند صنعت و دانشگاه به حل مشکلات حوزه صنعت در استان کمک میکند با طرح پرسشی تاکید کرد: امروز سهم دانشجویان رشته دکنری و فوق لیسانس در کارگاه‌ها و مدیریت‌های صنعتی صنعتگران چقدر است؟
علیرضایی افزود: متاسفانه تا با صنعتگر صحبت از بهره‌گیری از دانش و دانشجویان در زمینه‌های صنعتی میکنیم این افراد سعی دارند تا به نوعی از جواب به این سوال فرار کنند.
وی با بیان اینکه امروز درصد بسیار کمی از پروژه‌های دانشگاهی تبدیل به صنعت شده است عنوان کرد: بسیاری از پروژه‌های دانشگاهی به دلیل کم توجهی در حوزه صنعت سر از مراکز صنعتی خارج از کشور در آورده است.
رئیس سازمان صنعت ،معدن و تجارت خراسان با اشاره به ویژگی‌های اقتصاد مقاومتی ادامه داد: این برنامه یک برنامه درون گراست که به ما یادآوری میکند تا از مولفه‌هایی مانند فناوری داخلی، منابع انسانی، تحصیلات دانشگاهی و… بهره بگیریم.
علیرضایی با تاکید براینکه افزایش قیمت محصولات صنعتی راه تعالی صنعت گران ما نیست افزود: صنعتگران ما باید بتوانند روی 3 عامل مهم که در تمام کشورهای اروپایی در حال اجراست از جمله بهره‌گیری و به روز کردن تکنولوژی، سرمایه‌گذاری روی بازار و بهره گیری از مدیرانی که بتوانند 2 مولفه نخست را به درستی اجرا نمایند، بروند.
http://khorasan.isna.ir/Default.aspx?NSID=5&SSLID=46&NID=61895
یکی از لطیفه هایی که نیشابوری ها اخیرا یاد گرفتن تعریف میکنن اینه که ادعامیکنن شهرشون شهر دانشگاهیه و هم رتبه با سبزوار شده!
این جور مواقعه که میگن جوجه های دیروزی امروز یک دفعه به جیک جیک افتادن!
نیشابوریا که نتونستن یا شایدم عمدا جرأت نکردن شهرهای بزرگی مثل خرو ، دررود ، قدمگاه رو در بخش زبرخان به شهرستان ارتقاء بدن الان دارن با حساب آمار دانشجویی دانشگاه های پیام نور و آزادی که توی همه شهرها و بخش های تابعه شهرستانشون هست که دیر یا زود باید مستقل بشن، آمار دانشجوییشونو مثل جمعیت شهرشون به صورت کاذبی بالا می برن ولی دارن خودشونو گول میزنن کیه کدوم دانشگاه نیشابور به لحاظ کیفیت و سابقه می تونه بادانشگاه های سبزوار برابری کنه؟
نگاهی به دانشگاه های سبزوار
دانشگاه های ملی:
1- دانشگاه حکیم سبزواری با سی سال سابقه بانام قدیم تربیت معلم سبزوار (با ده دانشکده و حدود 8000 هزاردانشجو درمقاطع تحصیلی کارشناسی ، کارشناسی ارشد و دکترا که فقط توسط آزمون سراسری پذیرش می شوند)
2- دانشگاه فرهنگیان سبزوار با نام سابق مرکز تربیت معلم علامه طباطبایی
3- دانشگاه علوم پزشکی سبزوار با سه دهه سابقه و با رشته های پزشکی
4- دانشگاه فناوری های نوین سبزوار
5- دانشگاه فنی حرفه ای امام خمینی ( دانشکده پسرانه)
6- دانشگاه فنی بقیه الله (دانشکده دخترانه)
7- پردیس بین الملل دانشگاه حکیم سبزواری (فقط پذیرش دانشجو در مقطع دکترا و کارشناسی ارشد با امکان پذیرش دانشجویان خارج از کشور)
8- دانشگاه جامع علمی کاربردی سبزوار
9- دانشکده علوم قرآنی سبزوار
(از ذکر نام چندین و چند دانشگاه آزاد و سماء و پیام نور و غیر انتفاعی خودداری می کنم)
البته نیازی به برشمردن همه این موارد در دانشگاه های سبزوار نبود، خود عزیزان خواننده این مطلب می توانند سری به دفترچه کنکور سراسری دانشگاهها درمقاطع مختلف کارشناسی ، کارشناسی ارشد و دکترا بزنند و حضور پر رنگ دانشگاه های سبزوار به ویژه حکیم سبزواری راباعدم حضور هیچ نامی غیر از دو سه رشته ساده در نیشابور مقایسه کنند.
حالا با این تفاسیر خنده دار نیست جوجه های دیروزی از نیشابور سر برآورده و ادعای برابری در زمینه دانشگاهی با سبزوار را می کنند؟
خوشم میاد خوب اینجا با یک مطلب یک صفحه ای همه عظمت واقتدار پوشالین و توهم آمیزی که نیشابوری ها سعی کرده بودند با تبلیغات تو خالی برای شهرشون بسازن ، فرو ریخت و الان داریم می بینیم نیشابوری های متعصب دو سه ساله مثل مور وملخ اینجا به پاریختن و برخلاف اینکه ادعا دارن شهرشون جهانیه !!!!! (((((((-: خودشون دارن می بینن که حتی توی استان خراسان هم بین شهرهای همسایه شون هیچ جایگاهی ندارن!
به نظرم سایت مقتدر اسرارنامه سبزوار فقط با انتشار چند مقاله دو سه صفحه ای خوب دست نیشابوریا رو رو کرد و نشون داد اینا هیچی نیستن و اشکشونو در آورد
الان دیگه کم مونده اصغرآقا و اون چندتا نیشابوری متعصب دیگه ای که دائمایک سری حرفای تکراری رو تحویل میدن اینجا از شدت فشار و عصبانیت سیل اشک راه بندازن
ولی نیشابوریا خوب از سبزواری هاو کاشمری ها حساب می برن. خوشم میاد. چون خودشون میدونن برای توسعه وابسته به ما هستن. سبزوار در بهترین موقعیت جغرافیایی خراسان رضوی قرار گرفته طوری که به راحتی می تونه هر تصمیمی رو درتقسیمات سیاسی خراسان رضوی وتو کنه ولی نیشابور این جایگاهو نداره چون چسبیده به مشهده و شهر اقماری مشهد محسوب میشه و نقشی در معادلات سیاسی و اداری استان نداره.
تازه همون نقش صنعتی هم که داشت دیگه کمرنگ شده
نیشابور چندتا ضعف اساسی داره که تا این ضعفا رو برطرف نکنه استان شدنش صد در صد محاله و از طرفی دیگه محاله که هیچ وقت نیشابوری ها بتونن این نقاط ضعف اساسی شونو جبران کنن چون مردم نیشابور معمولا در طرز تفکرشون همیشه یک جور اسیر طبیعت و شرایط محیطی بوده و هستند به طوری که همیشه هر چه قدر و هرچی که طبیعت یا حکومت های زمان به این شهر دادن، همون رو فقط به دست آوردن و دیگه نیشابوری ها پویایی و زیرکی مردم سبزوار رو نداشتن که خودشون بر شرایط نامساعد محیطی کنن و منشأ تغییر و تحولات باشن
از همین رو بعید می دونم هیچ وقت نیشابوری ها بتونن نقاط ضعف اساسی شهرشون برای استان شدنو برطرف کنن
این نقاط ضعف عبارتند از:
1- نداشتن شهرهای اقماری: نیشابور نه تنها به جز یک شهرستان تازه تأسیس فیروزه دیگه هیچ شهر اقماری در دور و اطرافش نداره بلکه خودش یکی از شهرهای اقماری کلانشهر مشهد محسوب میشه اگر به نقشه هوایی زمین در شب نگاه کنید به خوبی می بینید که روشنایی های شهر نیشابور در امتداد کلانشهر مشهد واقع شده و این نشون میده نیشابور مثل یک شهر وابسته در حومه کلانشهر مشهده
پس یک شهر اقماری وابسته هرگز نمی تونه خودش مرکز استان بشه
اگر نگاه کنیددولت ها هم بخش های تابعه نیشابور رو شهرستان نمی کنن تا این تصور برای نیشابوری ها پیش نیاد که می تونن یک استان جدید تشکیل بدن. بقیه شهرهای همسایه از جمله سبزوار و کاشمر و تربت حیدریه هم که کلا با نیشابور موافق نیستن و فکر کنم بحث های دو ساله گذشته حداقل در بخش نظرات همین مطلب به خوبی ثابت کرده چه قدر مردم شهرهای خراسان با نیشابوری ها مخالفن و اصلا حتی یک جو مرکزیت این شهرو قبول ندارن
2- عامل ضعف بعدی عدم برخورداری نیشابور از فرودگاهه که همونطور که قبلا بارها گفته شده و خودتون دارید می بینید الان همه مراکز استان های کشور فرودگاه دارند چون تنها روش امن و سریع برای رفت و آمدهای مقامات بلندپایه سیاسی و اداری است که در مراکز استان ها اینجور رفت و امدها زیاده و شهری که فرودگاه نداشته باشه اصلا به درد مرکز استان شدن نمیخوره حتی اگر صدتا خط راه آهن داشته باشه چون راه آهن وسیله رفت و آمد مردم عادی است ولی فرودگاه وسیله حمل و نقل مقامات و همچنین صنعتگران و اساتید دانشگاه و چهره های سرشناس سیاسی و اجتماعی است
3- نیشابور به لحاظ تاریخی از پیشینه سیاهی در تاریخ ایران برخورداره . چند مرتبه پایتختی برای حکومت های طاغوتی از جمله طاهریان که از فرماندهان سپاه مأمون عباسی قاتل امام رضا بودند و همچنین پایتختی برای حکومت بیگانه سلجوقیان که اگر وزیر سبزواری الاصل زیرک و دانشمند اون دوران خواجه نظام الملک توسی نبود سلجوقیان همه کشور رو به باد فنا و فساد و فحشا و لواط و غارت و … می دادند. و متأسفانه این حکومت بیگانه شهر نیشابور رو پایتخت خودشون کردن که نقطه ننگی محسوب میشه برخلاف سبزوار که با سربداران به رهبری پهلوان عبدالرزاق باشتینی و شیخ خلیفه مازندرانی آبروی ایران رو خریداری کرد.خوب همونطور که می بینید تاریخ دیگه کلا مربوط به گذشته است و قابل تغییر نیست
4- راه های ضعیف ارتباطی نیشابور . نیشابور به دلیل قرار گرفتن در بن بست کوه های بینالود از ناحیه شمال کلا فاقد راه های ارتباطی اصلی و قابل اتکا است و درنتیجه حتی مردم بخش سرولایت نیشابور برای رفت و امدهاشون از جاده سبزوار – قوچان استفاده میکنند که این نشون میده شهری که اینقدر از لحاظ مواصلاتی ضعیفه هرگز نمی تونه مرکز شهرستان های اطرافش باشه
5- مورد بعدی عدم وجود دانشگاه ها و مراکز علمی معتبر و با سابقه در نیشابوره که هرچند در چندسال اخیر چندتا دانشگاه و دانشکده تاسیس کردند اما دیگه این دانشگاه های تازه تاسیس حالا در همه روستاها و شهرهای کوچیک هست و هیچ وقت نمی تونه با دانشگاه های بزرگ و معتبری مثل حکیم سبزواری که دومین دانشگاه شمال شرق ایرانه رقابت کنن.
6- ضعف اساسی بعدی نیشابور نداشتن مرز مشترک با نواحی خارج از استان خراسان ر ضوی ات. نیشابور درست زیرسایه مشهد و در مرکز خراسان بین چند شهر قوی و مدعی دیگه از جمله سبزوار از غرب ، تربت حیدریه و کاشمر از جنوب و قوچان از شمال محاصره شده .بنابراین اگر نیشابور بخواد استان بشه یا باید رضایت این شهرها رو به دست بیاره که زیرمجموعه نیشابور بشن که این کاملا بعیده چون نیشابور ملاکی برای برتری نسبت به این شهرها نداره و در نتیجه باید صبرکنه اول حداقل سبزوار و تربت حیدریه استان بشن تا نیشابور هم از حالت محاصره در بیاد و با سایر استان ها مرز مشترک پیدا کنه و اون موقع بتونه ادعای استان شدن کنه
7- یکی دیگه از ضعف های اساسی نیشابور بی فرهنگی وجنجگویی مردم این شهره که باعث شده مردم شهرهای همسایه به خصوص سبزواری ها که بسیار قدرتمند هستند حسابی با نیشابوری ها سر حساسیت بیافتن و با این بگو مگوهای لفظی طولانی مدت و تشدید اختلافات حالا دیگه حتی یک درصد هم امکان نداره که در جایی سبزواری ها که در یک موقعیت تعیین کننده استراتژیک هستند در استان حتی ذره ای با نیشابوری ها کنار بیان.
در نتیجه استان شدن نیشابور با این همه ضعف های اساسی فقط در حد یک رویای ساده لوحانه است مگر اینکه مردم نیشابور در افکار و رفتار اشتباه خودشون تغییرات اساسی بدن که فکر کنم حداقل یک قرن طول بکشه چون تغییر فکر و سبک زندگی مردم یک جامعه به راحتی امکان پذیر نیست
سلام بر همه دوستان عزیزی که این مباحث رو دنبال می کنند به ویژه مردم شریف کاشمر و مدیریت محترم سایت کاشمری ها
عزیزان لازم میدونم به عنوان یک سبزواری نکته ای رو یادآوری کنم ، اون هم اینکه خدای ناخواسته به وجود اومدن این بحث ها و بگومگوهای کشدار لفظی بین سبزواری ها و نیشابوری ها رو حمل بر جنگ جویی و کینه توزی مردم سبزوار نکنید.
چون همونطور که می بینید این بحث و جدل ها هم دراینجا و هم تا جایی که بنده مشاهده کردم در سایر سایت ها از جمله اسرارنامه ، اول از جانب نیشابوری ها شروع شده
آخه در همین جا به عنوان مثال خودتون حتما مشاهده می کنید که اصل این یادداشت یک صفحه ای که توسط سایت مقتدر اسرارنامه سبزوار نوشته شده و سایت محترم کاشمری ها هم اونو بازنشر داده ، هیچ توهینی به نیشابور و نیشابوریان نکرده و فقط دیدگاه های شخصی نویسنده اون یادداشت رو درباره بحث تقسیمات کشوری خراسان رضوی منعکس کرده و اتفاقا این یادداشت استان شدن نیشابورم پذیرفته و گفته استان شدن سه شهر سبزوار و تربت حیدریه و سبزوار فقط با رمز اتحاد ممکنه
حالا شما کاشمری های عزیز خودتون قضاوت کنید این نوشته صلح آمیز و محترمانه واقعا جای اون رو داشت که نیشابوری ها اینقدر در مقابل بی جنبه بازی در بیارن و جنگجویی و کینه توزی کنن با سبزواری ها و سایت اسرارنامه ؟
آیا این حد نهایت بی فرهنگی و روحیه جنگجویی مردم نیشابور نیست که در مقابل این مقاله ساده ، کوتاه و محترمانه دو سه ساله اینقدر دارن جبهه میگیرن و کار رو به اینجاها رسوندن که حتی توی سایت کاشمر و بعضی دیگه از سایت های محلی خراسان یا حتی سایر استان های کشور بحث های دشمنی نیشابوری ها با سبزواری ها مطرح شده!
در همین سایت کاشمری ها هم دارید می بینید خودتون، اولین نظرات توهین آمیز از جانب نیشابوری ها علیه سبزواری ها ارسال شده و بعد سبزواری ها مجبور به دفاع شدن مسلما و هربار پاسخ های خوبی دادن که یک مدتی بحث ها فروکش می کنه اما بعداً الگوی رفتار جنگجویانه و خشونت آمیز نیشابوری ها به این شکله که باز بعد از دو سه هفته دوباره میان و با ارسال نظرات خصمانه دوباره به سبزوار و سبزواری ها توهین میکنن که مسلما حق دفاع رو برای مردم سبزار ایجاد میکنه
در نتیجه همونطور که در طول همه تاریخ مردم سبزوار مردمی صلح جو، شیعه مذهب ، با فرهنگ ، عدالت طلب و آزاده و آزادی خواه بودن که در عین صلحجویی هیچ وقت هم اجازه ندادن کسی به شرف و حق و حقوقشون بی احترامی کنه الان هم در سایت کاشمری ها و هرجای دیگه ای تا وقتی نیشابوری ها با این رفتار زشت جنگجویانه حمله ور بشن به سبزواری ها هر بار پاسخ کوبنده ای دریافت می کنن و این نشانه جنگجویی سبزواری هانیست بلکه نشانه دفاع و ظلم ستیزی اون هاست و برعکس نشانه جنگجویی و خوی متوحش نیشابوری هاست.
در نتیجه من به عنوان یک سبزواری به نوبه خودم از اینکه این بحث ها و جدال ها اینقدر طولانی شده معذرت خواهی میکنم اما اعلام میکنم که ما سبزواری ها مقصر نیستیم چون تا هر زمان نیشابوری ها به جای راه دوستی بر طبل جنگ و خصومت و بدگویی از سبزوار در سایت های مختلف بپردازن ما وظیفه شرعی و حق قانونیمونه که از خودمون دفاع کنیم. این هم یک دفاع مقدسه حتی اگر 8 سال یا 80 سال یا 800 سال طول بکشه.
با سپاس و تقدیم احترام به همه شما عزیزان
یک شهروند سبزواری
19 تیر 93
حقیقتش نمی خواستم جواب بدهم ولی گفتم احتمالا شخصی شاید پیگیر باشد برای اطلاع رسانی جواب دهم و از این به بعد دوستان سبزواری ازاد هستند توهم بزنند فقط بدانند باید ساخت ساخت
دوستان می بینم توهم زده اید چند تا نظر می دهید قیلا گفتم حرف باد هواست
حالا جنبه داشته باشید جوابتون محترما بدم
دوستی با نام(((نگاهی به درجازدن صنعتی نیشابور و رشد سریع صنعتی سبزوار )))
ایا خبر داری این قطب سیمان ربطی به سبزوار نداره چون سیمان جوین مستقلا برای شهرستان جوین*این سیمان سبزوار ایا می دانی 105 کیلومتر با سبزوار فاصله داردکارخـــانه:
سبزوار – کیلومتر 70 شهر روداب – پروند ، تلفنهای
تماس:5-05728228300
( چطور شهرک بینالود در 40 کیلومتری نیشابور و 65 کیلومتری مشهد جزئ مشهد محسوب می شود اما فاصله 105 کیلومتری مربوط به سبزوار نه عزیز بردار مبربوط به بخش محروم روداب دقیقا مثل فولاد جوین به اسم فولاد سبزوار از خودتان می دانید
(این هم سیمان سفید(((ساخت نخستین کارخانه سیمان سفید شرق کشور در شهرستان گناباد آغاز شد
رییس سازمان صنایع و معادن خراسان رضوی گفت: ساخت نخستین کارخانه سیمان سفید شرق کشور با ظرفیت ۷۰۰تن در روز در شهرستان گناباد آغاز شده است.
سید حسین احمدی به «ایرنا» گفت: ساخت این کارخانه با سرمایه گذاری شرکت بین المللی فجر بهمن خراسان بنام مجتمع سیمان فجر گناباد آغاز شده و فاز اول آن تا سال ۱۳۹۰به بهره برداری می رسد. مدیرعامل کارخانه
سیمان فجر گناباد هم گفت: این کارخانه در فاز اول روزانه ۷۰۰تن سیمان سفید رنگی، در فاز دوم سیمان نسوز، فاز سوم سیمان خاص و فاز چهارم سیمان خاکستری تولید خواهد کرد. محمدعلی شاهرودی هزینه اجرای طرح را در فاز نخست ۲۶۰میلیارد ریال و ۲۶میلیون یورو اعلام کرد و افزود: تمامی مطالعات اولیه طرح و نیز مجوزهای لازم آن اخذ و مطالعات زیست محیطی نیز انجام شده است.
روزنامه دنیای اقتصاد، شماره 1588 به تاریخ 19/5/87، صفحه 31 (استان ها)
دوستی با نام((سبزوار رکن اصلی صنعت خراسان محسوب می شود)) زیاد زور نزن که سبزوار صنعتی کنی چون شهره خاص عام اگه کمی به وبلاگهای شهرتون سر بزنی آروزهای دیرنه شان می بینی به ثمر نرسیده یا به آمار رسمی کشور که سبزوار در خراسان رضوی همسطح شهرستانهای تازه تاسیس خودش هست
دوستی با نام((قطب دانشگاهی خراسان کجاست؟)) همه دانشگاههایی گفتی نیشابور داره فقط علوم تحقیقات خراسان رضوی دانشگاه مستقل 4000 دانشجو داره نه مثل پردیس پولی دانشگاه تربیت معلم سبزوار(کل دانشجویان تربیت معلم سابق 7800 نفر)-دانشکده کشاورزی نیشابور1500 دانشجو داره که سبزوار نداره-درباره علوم قرانی با 3 هیات علمی و دانشگاه جدید بزار از اسم در بیایند بعد مدعی شوید -فعلا جمعیت دانشگاهی برابر شده-
دوستی با نام (((اشک ریزان نیشابور))) شهر ما مدعی نیست ولی در سطح استان از نظر جمعیت با 430000 نفر بعد از مشهد(سبزوار بدون کسر داورزن319000 با کسر ان حدود 280000 جمعیت داره)-نیشابور قطب صنعتی شرق کشور نیاز نیست همه می دانند(سبزوار با حرف از رتبه آخر استان می خواهند بیارن بالا خوب آمار رسمی چیکار می کنید)-نیشابور قطب کشاورزی شرق کشور(سبزوار فلفل داورزن است)نیشابور قطب دانشگاهی استان است(سبزوار هم هست)-نیشابور 2 روز ملی در تقویم کشور دارد روز سوم ورود امام رضا(ع) بزودی ثبت می شود-نیشابور دارای اردوگاه کشوری است-تاریخ نیشابور حرفی در ان نیست در کل کشور-نیشابور ولی فرودگاه ندارد ولی به دومین فرودگاه کشور که روزانه بیش 100 پرواز دارد دسترسی دارد *راه آهن دارد روزانه بیش 25 قطار به مرکز-غرب-جنوب کشور از ان می گذارد(سبزوار فرودگاه دارد اما با یک مقصد که یک فرودگاه با 3-4 پرواز در هفته فقط و فقط به تهران ,شده شهرستان دارای زیر ساخت-بماند راه اهن ندارد بماند کشاورزی نداردبماند صنعتی ندارد بماند آب هوای ندارد بماند جمعیتش پایین تر است بماند شریعتی سربدارانش مدعی بود در شهرستان دیگه است بماند………… ولی زیر ساخت فرودگاه دارددددد
قسمت اول
باز هم با آخرین پاسخی که از جانب اصغر نیشابوری داده شد میزان کم اطلاعات و توهم زدگی و تفکر بچه گانه مردم نیشابور نمایان شد
یکی از ابعاد بچه گانه بودن تفکر نیشابوری ها این است که مسافت ها را طبق میل خود تفسیر و برداشت می کنند
زیرا انگار عقلشان نمی کشد فاصله شهرها و آبادی ها از یکدیگر در اقلیم های مختلف جغرافیایی فرق می کند مثلا در شمال کشور ممکن است در فاصله کمتر از 20 کیلومتر دو شهرستان واقع شده باشد اما درمناطق حاشیه کویر فاصله بین شهرها و آبادی ها خیلی بیشتر است اما در نهایت همه جزء یک شهر یاشهرستان محسوب می شوند. شما اگر به شهرستان شاهرود نگاه کنید می بینید که فاصله شمالی ترین نقطه تا جنوبی ترین نقطه این شهرستان شاید 200 کیلومتر هم باشد یعنی دوبرابر راه نیشابور تا مشهد اما همه درمجموع جزء شهرستان شاهرود حساب می شوند.
این اطلاعات را در کتاب های جغرافیای دوره راهنمایی هم می شود پیدا کرد نمی دانم اصغرآقای نیشابوری کجا درس خوانده که سوادش به این چیزها نمی رسد
مهم این است که وقتی نیشابوری ها ادعای شهرک صنعتی بینالود را دارند باید بفهمند که این شهرک وقتی به طور کل در خاک شهرستان مشهد واقع شده و فاصله آن تا مشهد کمتر از فاصله اش تا نیشابور است و بین شهرک صنعتی بینالود و شهر نیشابور با مسافت 55 کیلومتر حداقل 3 شهر بزرگ دیگر (قدمگاه ، خرو و دررود) فاصله وجود دارد یعنی شهرک صنعتی بینالود هرگز جزء صنایع نیشابور محسوب نمی شود
اما وقتی کارخانه سیمان سبزوار در 70 کیلومتری این شهر قرار گرفته و هیچ شهر بزرگ دیگری قبل از سبزوار به این کارخانه نزدیک نیست و دفتر مرکزی این کارخانه در شهر سبزوار است و نیروهای شاغل ان هم هر روز از سبزوار با سرویس به محل کارخانه می روند و مدیران کارخانه همه سبزواری هستند یعنی کارخانه سیمان لار یکی از صنایع سبزوار است
در حالی که مدیران شهرک صنعتی بینالود همه مشهدی هستند و اگر کارگرانش هم نیشابوری باشند مدیریتش به دست مشهدی هاست و دفتر مرکزی آن هم در مشهد واقع شده
(قسمت دوم)
صنایعی که نیشابور را به مشهد وابسته می کنند:
وامانکته دیگر اینکه بعضی دیگر از صنایع موجود در نیشابور هم هیچ ربطی به این شهر ندارد و در اصل متعلق به کلانشهر مشهد هستند حالا شاید بپرسید پس چرا در نیشابور واقع شده اند؟ دلیلش این است که برای جلوگیری از آلودگی بیش از حد هوای کلان شهرها دولت هاصنایع سنگین را با فاصله حداقل 100 کیلومتر در حومه شهرهای بزرگ ایجاد می کنند و به این ترتیب نیشابور که میزبان بعضی از صنایع متعلق به مشهد است خود به خود به شکل یک شهر اقماری برای مشهد درآمده و مشهدی ها از استان شدن نیشابور جلوگیری خواهند کرد چون صنایع اطراف نیشابور متعلق به مشهد است و مشهدی ها به این راحتی صنایع مهم خود را از دست نمی دهند
حالا نگاهی به صنایعی که نیشابور را به مشهد وابسته کرده می اندازیم:
1- مجتمع فولاد خراسان
در خود سایت شرکت فولاد خراسان برای معرفی این شرکت نوشته شده:
تاریخ تأسیس شرکت:
مجتمع فولاد خراسان در آبان ماه 1369 تحت شماره 6581 در دفتر ثبت شرکتهای شهر مشهد به ثبت رسیده است.
محل فعالیت شرکت:
دفتر مرکزی شرکت در مشهد ، بلوار فلسطین ، بین فلسطین 5 و 7 ، ساختمان شماره 27 واقع است و در تهران در محل شرکت ملی فولاد می باشد. مجتمع فولاد خراسان در استان خراسان و در شهر نیشابور ، کیلومتر 14 جاده شهر فیروزه قرار دارد.
منبع:
http://mmdic.ir/?option=page&id=2
2- کارخانه نخ ریسی خسروی
تاریخچه:
شرکت نخریسی و نساجی خسروی خراسان در تاریخ 14 اسفند ماه 1313 تأسیس گردیده است .
در سال 1316 بهره برداری اولیه آن آغاز شده است .
در سال 1348 پروانه توسعه کارخانه توسط اداره کل صنایع صادر گردیده است .
سپس در سال 1383 در جهت طرح توسعه و افزایش ظرفیت ، کارخانه از محل قدیم خود ( واقع در چهار راه نخریسی مشهد ) به شهرستان نیشابور ( کیلومتر 17 جاده نیشابور – مشهد – جنب شهرک صنعتی خیام ) انتقال یافته است.
اهداف:
هدف از ایجاد کارخانه نخریسی و نساجی خسروی توسعه صنعت نساجی در خراسان ( مشهد ) بوده است ، تا بدینوسیله مواد اولیه تولید ( پنبه ) دراین منطقه جذب و موجبات تقویت کشاورزی و صنعت فراهم گردد .
تولید انواع نخ .
آدرس دفتر مرکزی:
مشهد خیابان فدائیان اسلام چهارراه نخریسی
3- کارخانه پرین بتن
محل کارخانه: کیلومتر 60 جاده مشهد (40 کیلومتری شرق نیشابور)
دفتر مرکزی پرین بتن :
مشهد – بلوار وکیل آباد – سامانیه ۱۶ – پلاک ۲۹- کدپستی ۵۳۹۷۸ ۹۱۷۸۶
تلفـن: ۸۸۳۸۳۹۰ (۰۵۱۱) فاکس: ۸۸۳۳۷۹۳ (۰۵۱۱)
و از این قبیل صنایع که هرچند در نزدیکی نیشابور است و باعث ایجاد اشتغال های کارگری برای مردم این شهر شده اما درمالکیت صنعتی مشهد و جزء سرمایه های مشهد هستند در نیشابور فراوان است که چنانکه گفته شد همین مورد باعث تبدیل شدن نیشابور به یک شهر حومه ای برای کلانشهر مشهد شده است که اقتصاد این شهر کاملا وابسته به مشهد است.
صنایعی که اقتصاد سبزوار را به صورت مستقلی شکوفا می کنند
حالا نگاهی کنیم به صنایع منطقه سبزوار که اکثرا حتی اگر در فاصله 70 کیلومتری سبزوار واقع شده باشند دفاتر مرکزیشان در شهر سبزوار است و به این ترتیب خود به خود برخلاف نیشابور که تبدیل به شهری اقماری و وابسته برای مشهد شده ، سبزوار در منطقه خود به شهری مستقل و مرکزی تبدیل شده است:
1- کارخانه سیمان سبزوار :
ساختمان مرکزی و سهام:
سبزوار ، انتهای خیابان اسدآبادی(عظیمیان)، تلفنهای تماس:2242800-2241400-0571 فکس:2241300-0571
کارخـــانه:
سبزوار – کیلومتر 70 شهر روداب – پروند ، تلفنهای تماس:5-05728228300
دفتر مشهد:
بلوار قرنی، بین قرنی 23 و 21، مجتمع تجاری مجد 1 ورودی 3 اداری ، طبقه چهارم، واحد 409 ،تلفنهای تماس: 13-7127511-0511 فکس:7127511-0511
(تازه همانطور که می بینید کارخانه های سبزوار دفاتر مرکزیشان در سبزوار است و شعبه هایی هم درمشهد دارند یعنی به نوعی مشهدی ها زیرمجموعه بعضی صنایع سبزوار هستند)
منبع:
http://www.sabzevarcement.ir/
2- شرکت سیمان فرجاد:
این شرکت در مورخ 1382/12/14 تحت شماره ثبت 1389 در سبزوار به ثبت رسید و دارای کارت بازرگانی به شماره 247288 می باشد .
منبع:
http://www.iran-code.ir/Home/PersonalPage?MemberCode=58244
به این ترتیب یک بار دیگر پی می بریم نه تنها حرف هایی که مردم نیشابور در رابطه با قطب صنعت بودن این شهر مطرح می کنند باد هواست بلکه خود نیشابور هم شاید چیزی بیشتر از باد هوا نباشد. بادهای اقماری کلانشهر مشهد
(قسمت سوم)
اوضاع صنعتی نیشابور وقتی خراب تر می شود که بدانیم شهرک صنعتی خیام هم متعلق به نیشابور نیست بلکه متعلق به بخش زبرخان است که در حاشیه شهر پرجمعیت و خوش آب و هوای خرو واقع شده است و امام جمعه و مسوولان خرو و بخش زبرخان سالهاست در حال تلاش برای مستقل شدن از نیشابور هستند.
در همین زمینه روزنامه خراسان در سال 88 نوشته است:
انتقاد امام جمعه خرو از تعلل در ارتقای زبرخان به شهرستان
خراسان رضوی – مورخ یکشنبه 1388/02/20 شماره انتشار 17259
امام جمعه شهر خرو گفت: تأخیر در ارتقای بخش زبرخان به شهرستان توپ انداختن مسئولان به میدان معتمدین و مردم ۲ شهر می باشد.حجت الاسلام و المسلمین محمدعلی دستجردی افزود: مسئولان باید قدمی را برای ارتقای این بخش بردارند و حرکتی انجام دهند، چون مردم به این قضایا واقف و وحدت کامل دارند.وی تصریح کرد: توجه نکردن مسئولان به مسئله ارتقای بخش ۲ شهرستان به مشکلات دامن می زند و نباید همیشه به یک طبل کوبید، چون این بی عدالتی است و با این کار وحدت ایجاد نخواهد شد.دستجردی ادامه داد: مسئولان باید در خصوص ارتقای بخش به شهرستان جمعیت و پتانسیل های منطقه را مدنظر قرار دهند و ۲ گزینه ادغام دو شهر خرو و قدمگاه و ارتقای آن ها به ۲ شهرستان مجزا را بررسی کنند.وی گفت: این امر باعث کاهش مشکلات شهرستان نیشابور و تحقق خواسته دیرینه و به حق مردم این بخش می شود.وی تصریح کرد: تعلل مسئولان باعث ضرر کردن مردم می شود.
حالا می بینیم که نیشابوری ها چه قدر به بخش های تابعه خود وابسته هستند و درمقابل آن ها احساس ضعف می کنندو نیشابور به خودی خود هیچ چیز ندارد و فقط یک روستای بزرگ است که از صدقه سری نزدیکی به مشهد بعضی امکانات صنعتی دراطراف آن ایجاد شده است.
ضمنا بد نیست بدانیم فاصله شهر خرو تانیشابور 20 کیلومتر است در حالی که فاصله شهر خلیل آباد تا شهر کاشمر 12 کیلومتر است. اما کاشمری ها هم اکنون چندین سال است که خلیل آباد راکه قبلا یکی از بخش های تابعه آن ها بود شهرستان کرده اندامانیشابوری هابه خاطر وابستگی و ضعفشان به بخش های تابعه با ایجاداختلاف بین مردم شهرهای قدمگاه ، دررود و خرو در بخش زبرخان سالهاست مانع شهرستان شدن این بخش بزرگ ، صنعتی و پرجمعیت خود شده اند.امابالاخره دیر یازود زبرخان باتلاش و پیگیری مردمش شهرستان می شود و نیشابور می ماند و همه امکاناتی که ندارد!
(قسمت چهارم)
هرچند در نظرات قبلی ثابت شد صنایع موجود در نیشابور اکثرا متعلق به مشهد و باعث وابستگی نیشابور به کلانشهر مشهد هستند اماهمان ها هم باز بزرگترین صنایع استان خراسان رضوی نیستند به طوری که هرچند نیشابوری ها می کوشند باکمک صنایع مشهد پز بدهند و بگویندمجتمع بزرگ فولاد خراسان در نیشابور واقع شده اما مجتمع فولاد شهرستان تربت حیدریه روی دست مجتمع فولادخراسان واقع شده است:
مجتمع فولاد تربت حیدریه بزرگترین پروژه صنعتی شرق کشور است
http://www.yjc.ir/fa/news/4478410/%D9%85%D8%AC%D8%AA%D9%85%D8%B9-%D9%81%D9%88%D9%84%D8%A7%D8%AF-%D8%AA%D8%B1%D8%A8%D8%AA-%D8%AD%D9%8A%D8%AF%D8%B1%D9%8A%D9%87-%D8%A8%D8%B2%D8%B1%DA%AF%D8%AA%D8%B1%D9%8A%D9%86-%D9%BE%D8%B1%D9%88%DA%98%D9%87-%D8%B5%D9%86%D8%B9%D8%AA%D9%8A-%D8%B4%D8%B1%D9%82-%DA%A9%D8%B4%D9%88%D8%B1-%D8%A7%D8%B3%D8%AA
پس همانطور که می بینید بزرگترین صنایع کشور نه در نیشابور بلکه در تربت حیدریه در حال احداثند.
نگاهی به سایر برتری های سبزوار بر نیشابور:
1- سبزوار مرکز موزه ای صنعت نفت خراسان رضوی است
2- سبزوار دارای تنها فرودگاه فعال خراسان رضوی بعد ازفرودگاه مشهد با سابقه انجام پروازهای خارجی و دائما وزرا و مقامات عالی رتبه کشوری از طریق فرودگاه این شهر رفت و آمد میکنند نمونه اش سفر اخیر وزیر فرهنگ به سبزوار و استقبال با شکوهی که در فرودگاه انجام شد
3- سبزوار دارای بهترین پیشینه طولانی تاریخی در خراسان که همه کشور و جهان می شناسند و در آن هیچ حرفی نیست
4- اولین سریال تاریخی فاخر در صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران سربداران بود که به تاریخ سبزوار اختصاص داشت
5- دوستان نیشابوری که دلشان را به داشتن دو روز ملی در تقویم کشور خوش کرده اند ، بدانند هیچ فایده ای ندارد چون وزیر فرهنگ فقط برای بزرگداشت فردوسی و شریعتی به مشهد و سبزوار سفر کرد و این وسط روزهای عطار وخیام حتی استاندار هم حاضر نشدحالا نیشابوری ها چه جوری به این میگن روز ملی این دیگه توهمات خودشونه
6- دانشگاه های سبزوار قطب های علمی شرق کشور بعد از مشهد هستند در حالی که دانشگاه های نیشابور حتی عرضه برگزاری کنکور کارشناسی ارشد را ندارند دانشگاه های سبزوار حوزه کنکور دکترا هم هستند
7- دوست عزیزی که دلش را به دانشگاه علوم تحقیقات نیشابور خوش کرده باید خدمتت عرض کنم علوم تحقیقات نیشابور حالا فعلا به پردیس علوم تحقیقات تهران تنزل درجه پیدا کرده و تازه قابل رقابت با پردیس بین الملل دانشگاه حکیم سبزواری نیست چه رسد به اینکه با خود دانشگاه حکیم سبزواری با 8000 هزاردانشجو و ده دانشکده زیرمجموعه بخواد رقابت کند
8- بعضی نیشابوری ها به خودشون خوش خیالی میدن که اگر شهرشون فرودگاه نداره در عوض به دومین فرودگاه بزرگ کشور در مشهد نزدیکن.بله این درسته . و از همین جا میشه پی برد که نیشابور یک شهر وابسته به مشهده که مردم نیشابور وابستگی خودشونو باور کردن و دیگه از شهری که مردمش به باور وابستگی رسیده باشن انتظار پیشرفت نمیشه داشت
از اون گذشته اگر نیشابوری ها با فاصله 100 کیلومتر تا فرودگاه مشهد خودشونو محروم از فرودگاه نمی بینن پس سبزواری ها که نصف کمتر این فاصله رو تا راه آهن مشهد – تهران دارند که از شهر سلطان آباد در فاصله 40 کیلومتری سبزوار رد میشه اصلا از راه آهن محروم نیستن ولی با این حال بازهم غیرت و همتشون وادارشون کرده دستک راه اهن رو به شهرشون بکشونن تا مثل نیشابوری ها تا ابد وابسته باقی نمونن
9- بعضی از مشاهیری که نیشابوری هابرای خود می تراشند متعلق به دیگر نقاط استان است از جمله عطار که اصالتا کدکنی است و کدکن یکی از بخش های تربت حیدریه است و کمال الملک اصلا نیشابوری نیست بلکه کاشانی است که بیشتر سال های عمرش رادر تهران و اروپا بوده و در اخر عمر به نیشابور که از نظر کمال الملک بیابانی بیش نبوده تبعید شده و با ازردگی از دست مردم نیشابور در این شهر مرده
10- سبزوار چنان که در نظرات قبلی ثابت شد قطب صنعتی شرق کشور است که در این ویژگی به خود متکی است امانیشابور بااینکه صنایع بزرگی دارد اما صنایعش در مالکیت مشهد است و از این حیث به مشهد متکی است.
11- سبزوار قطب مطرح ورزش کشور است که در عرصه های جهانی هم افتخاراتی کسب کرده اما از نیشابور در ورزش خبری نیست
12 سبزوار دارای حداقل 7 شهرستان اقماری است امانیشابور چون به بخش های تابعه خود وابسته است نتوانسته آن ها را شهرستان کندو در نتیجه شهرستان اقماری ندارد و باید در تقسمیات کشوری خراسان یا زیرمجموعه مشهد بشود یا زیرمجموعه تربت حیدریه و سبزوار
و الی آخر …
دوستان من قبلا هم این نظر رو ارسال کردم اماالان دوباره لازم می دونم که تکرارش کنم چون همه باید به خوبی پی ببرند که نیشابوری ها چه قدر روحیه جنگجویی و سبزوارستیزی و سبزوار هراسی دارندکه دائما به ارزش های شهرهای همسایه خود حمله ور می شوند و ما سبزواری ها فقط دفاع می کنیم و اگر ما سبزواری ها در مقابل این روحیه جنگجویی نیشابور کوتاه بیاییم آن وقت است که جنگجوهای نیشابوری به سروقت بقیه شهرهای خراسان از جمله تربت حیدریه و کاشمر و … می رونداماالان در مقابل سد محکم و مقتدر سبزوار متوقف شده اند.
حالا این نظرم را با اینکه تکراری است لازم می دانم دوباره ارسال کنم تا شمامخاطبان عزیز خودتان قضاوت کنید:
سلام بر همه دوستان عزیزی که این مباحث رو دنبال می کنند به ویژه مردم شریف کاشمر و مدیریت محترم سایت کاشمری ها
عزیزان لازم میدونم به عنوان یک سبزواری نکته ای رو یادآوری کنم ، اون هم اینکه خدای ناخواسته به وجود اومدن این بحث ها و بگومگوهای کشدار لفظی بین سبزواری ها و نیشابوری ها رو حمل بر جنگ جویی و کینه توزی مردم سبزوار نکنید.
چون همونطور که می بینید این بحث و جدل ها هم دراینجا و هم تا جایی که بنده مشاهده کردم در سایر سایت ها از جمله اسرارنامه ، اول از جانب نیشابوری ها شروع شده
آخه در همین جا به عنوان مثال خودتون حتما مشاهده می کنید که اصل این یادداشت یک صفحه ای که توسط سایت مقتدر اسرارنامه سبزوار نوشته شده و سایت محترم کاشمری ها هم اونو بازنشر داده ، هیچ توهینی به نیشابور و نیشابوریان نکرده و فقط دیدگاه های شخصی نویسنده اون یادداشت رو درباره بحث تقسیمات کشوری خراسان رضوی منعکس کرده و اتفاقا این یادداشت استان شدن نیشابورم پذیرفته و گفته استان شدن سه شهر سبزوار و تربت حیدریه و سبزوار فقط با رمز اتحاد ممکنه
حالا شما کاشمری های عزیز خودتون قضاوت کنید این نوشته صلح آمیز و محترمانه واقعا جای اون رو داشت که نیشابوری ها اینقدر در مقابل بی جنبه بازی در بیارن و جنگجویی و کینه توزی کنن با سبزواری ها و سایت اسرارنامه ؟
آیا این حد نهایت بی فرهنگی و روحیه جنگجویی مردم نیشابور نیست که در مقابل این مقاله ساده ، کوتاه و محترمانه دو سه ساله اینقدر دارن جبهه میگیرن و کار رو به اینجاها رسوندن که حتی توی سایت کاشمر و بعضی دیگه از سایت های محلی خراسان یا حتی سایر استان های کشور بحث های دشمنی نیشابوری ها با سبزواری ها مطرح شده!
در همین سایت کاشمری ها هم دارید می بینید خودتون، اولین نظرات توهین آمیز از جانب نیشابوری ها علیه سبزواری ها ارسال شده و بعد سبزواری ها مجبور به دفاع شدن مسلما و هربار پاسخ های خوبی دادن که یک مدتی بحث ها فروکش می کنه اما بعداً الگوی رفتار جنگجویانه و خشونت آمیز نیشابوری ها به این شکله که باز بعد از دو سه هفته دوباره میان و با ارسال نظرات خصمانه دوباره به سبزوار و سبزواری ها توهین میکنن که مسلما حق دفاع رو برای مردم سبزار ایجاد میکنه
در نتیجه همونطور که در طول همه تاریخ مردم سبزوار مردمی صلح جو، شیعه مذهب ، با فرهنگ ، عدالت طلب و آزاده و آزادی خواه بودن که در عین صلحجویی هیچ وقت هم اجازه ندادن کسی به شرف و حق و حقوقشون بی احترامی کنه الان هم در سایت کاشمری ها و هرجای دیگه ای تا وقتی نیشابوری ها با این رفتار زشت جنگجویانه حمله ور بشن به سبزواری ها هر بار پاسخ کوبنده ای دریافت می کنن و این نشانه جنگجویی سبزواری هانیست بلکه نشانه دفاع و ظلم ستیزی اون هاست و برعکس نشانه جنگجویی و خوی متوحش نیشابوری هاست.
در نتیجه من به عنوان یک سبزواری به نوبه خودم از اینکه این بحث ها و جدال ها اینقدر طولانی شده معذرت خواهی میکنم اما اعلام میکنم که ما سبزواری ها مقصر نیستیم چون تا هر زمان نیشابوری ها به جای راه دوستی بر طبل جنگ و خصومت و بدگویی از سبزوار در سایت های مختلف بپردازن ما وظیفه شرعی و حق قانونیمونه که از خودمون دفاع کنیم. این هم یک دفاع مقدسه حتی اگر ۸ سال یا ۸۰ سال یا ۸۰۰ سال طول بکشه.
با سپاس و تقدیم احترام به همه شما عزیزان
یک شهروند سبزواری
2 نمونه بارز حسادت کشنده و دست پا زدن(چنگ زدن به داشتهای دیگران) سبزواریها به اصطلاح صلح طلب خرد گرا ببینید
حیف امد جواب این دوست عزیز با نام((سبزوار دیار فرهنگ ، خرد و صلح))
فقط محض اطلاع به دو نظر از این سایت به اصطلاح مقتدر جلب می کنم واقعا کسی پیدا می شود (بهتر بگوییم مثلا شهرستانی تازه تاسیس ایاشخصی یافت می شود سنگ شهری دیگر به سینه بزند آیا اگر سبزوار آباد شود فرقی برای بخشهای زیر مجموعه اش که حالا شهرستان شده اند دارد خیر زیرا تجربه نشان داده تا زمانی شهرستان نشده بودند بودجه های انها صرف میادین….می شده
حالا ببینید چطور از وبلاگی تعریف می کنند که کار بچه گانه ای انجام می دهد واز طرف دیگران برای خودش نظر می دهد ایا این خرد ایا این صلح است ایا این حسادت نیست ایا این عقده حقارت نیست در پس عظمت شهری دست پا زدند نیست
ایا این خوی جنگجوی نیست عزیزان این کارها دیگر فایده ای ندارد باید ساخت ساخت
((((
نیشابور شهر من
0 مخالف 0 موافق
بزرگش نخوانند اهل خرد که نام بزرگان به زشتی برد
همشهریان گلم نیشابوری های عزیز بعضی از نظراتی که در اینجا ارسال کرده اید واقعا در شان شهر عزیز و با کرامت سبزوار نیست و فقط میزان عقده و اطلاعات کم و توهمات خودبرتربینی بعضی از ما را نشان میدهد. من ابایی ندارم از اینکه با شجاعت به عنووان یک نیشابوری اعتراف کنم سبزوار هم در طول تاریخ هم در دوره حاضر همواره چندین پله از شهر ما جلوتر بوده است
اگر بی انصافی نکنیم و یک طرفه به قاضی نرویم قطعا خودمان هم تصدیق میکنیم سبزوار همواره پرچمدار حرکت های مهم خراسان و شرق ایران بوده
پس امروز اگر ما درک درستی از موقعیت واقعی سبزوار نداشته باشیم و فقط در توهمات خود سیر کنیم، ره به هیچ کجا نخواهیم برد
و اگر بخواهیم با سبزوار مبارزه کنیم گام های خود را به سمت نابودی نزدیک تر کرده ایم.
راه پیشرفت نیشابور امروز در نزدیکی و برقراری اتحاد با سبزواری هاست حتی اگر شده غرور را کنار بگذاریم و به عنوان شهر زیرمجموعه سبزوار در استان سربداران باشیم تا در یک استان کوچک تر شرایط و فرصت برای استان شدن شهر خودمان زودتر جور شود.
پس بیایید رقابت های ناسالم را کنار بگذاریم
توهم خودبرتر بینی هیچ دردی از ما دوا نمی کند بیایید یک بار هم که شده بپذیریم ما نیشابوری ها فقط حرف می زنیم و شعار می دهیم و سبزواری ها بیشتر عمل میکنند. بیایید بپذیریم اگر خواهان توسعه هستیم توسعه را از بیرون به شهرمان هدیه نمی کنند خودمان باید فکرمان را فرهنگمان را توسعه دهیم و کمبودهای شهرمان را برطرف کنیم و با داشتن یک رفتار دوستانه با شهرهای همسایه به جای وجهه جنگجویی و بی فرهنگی یک چهره متمدن و صلح طلب از شهرمان نیشابور در اذهان عمومی بسازیم و لازمه رسیدن به این توسعه کنارگذاشتن دشمنی ها و کدورت ها با شهرهای همجوار و حرکت ارام ومعقول ومنطقی است.افزایش مطالعه وبالابردن اطلاعات عمومی و دانش تاریخی یکی دیگر از این رازهاست ولی برعکس تا هر زمان که بخواهیم با شهرهای همسایه در بیافتیم اخر و عاقبتمان از امروز هم ناخوشایندتر خواهدشد.
خلاصه اینکه از قدیم گفته اند بزرگش نخوانند اهل خرد / که نام بزرگان به زشتی برد
سبزوار شهر با عظمت خراسان است که ما نیشابوری ها همه به نوعی نان ونمک این شهر را خورده ایم به خصوص در چنددهه اخیر که بسیاری از جوانان نیشابوری در دانشگاه های سبزوار تحصیل کرده اند بنابراین باید به جای جنگ با احترام و دوستی با سبزواری ها برخورد کنیم تا تا ما نیز به نوبه خود پیام آور صلح و مهربانی از شهر نیشابور باشیم نه پیام آور جنگ و اختلاف نظر و درگیری و قهر.
با تشکر که نظرم را خواندید
21 تیر 1393 – ساعت 02:35
http://www.asrarnameh.com/news.php?id=1391#comments
((
معلم نیشابوری
12 مخالف 15 موافق
سلام بر همه خوانندگان عزیز این سایت و به خصوص این مطلب که با اینکه مدت زیادی از انتشارش میگذرد هنوز تنور بحثهای ان داغ است و درود به همه سبزواری های عزیز که فضای ازادی بیان و گفتگوی خوبی را در سایت اسرارنامه عزیز فراهم اورده اند
من به نوبه خودم به عنوان یک معلم نیشابوری که چندین سال خادم فرهنگی ان شهر بوده ام از رفتار بعضی همشهریانم که به تقلب و تزویر متوسل شده و جعل نام های سبزواری در این سایت تهمت هایی را به اسرارنامه و مردم شریف سبزوار وارد میکنند عذرخواهی میکنم و متاسفم که این رفتار زشت دروغگویی و فریب دادن خود که قبلا فقط در فضای داخلی بعضی سایت های نیشابور رواج داشت حالا به خارج از نیشابور عزیزمان هم کشیده شده و این چیزها نشانه های واضح زوال فرهنگی است که در چندقرن اخیر به طور متصل گریبان نیشابور و نیشابوریان را گرفته است
چه زشت که به دروغ متوسل شویم.
دوست عزیزی که از طرز بیانات به خوبی پیداست همشهری خودم هستی از نیشابور ولی با توسل به کینه و حیله با اسم «سبزوارعزیز«نظر فرستاده ای و تهمت زده ای به نظر من بهترین پاسخ به شما همین است که اسرارنامه فقط نظرتان را به نمایش گذاشته و حتی یک پاسخ مختصر هم به شما نداده است.
امان از این تعصب خشک که سالهاست ابروی نیشابور را برده
اولین سالهایی که به خدمت در حرفه مقدس معلمی درامده بودم یکی از موضوعاتی که همیشه انشا میگفتم به بچه هایم توصیف شهر و دیارشان بود و لذت می بردم که بچه های نیشابور چه قدر خوب از تاریخ شهرشان میگویند و از طبیعت شهرشان می گویند در انشاهایشان اما چند سال که بدین منوال سپری شد دیدم هربار که این موضوع را انشا میگویم به بچه ها حرفها همان حرفهای تکراری است ده سال بعد هم نوجوانان راهنمایی نیشابور همان انشاهای تکراری و پرطمطراق ده سال قبل را نوشتند بی انکه ذره ای باور داشته باشند. کم کم پی بردم لنگشی بزرگی در کار است. یک جور بوی ایستایی و رکورد در شهر عزیزمان به مشامم رسید که افسوس واقعیت داشت. نیشابوری که روزی مرکز تمدن ایران بود حالا به شهری غرق شده در تاریخ تبدیل شده است
و چیزی برای افتخار کردن در دوره کنونی ندارد و ما نیشابوریهای امروز باید در مقابل نسلهای بعدمان سرافکنده باشیم که فقط رکود برایشان گذاشتیم
اما عزیزان که میدانیم میخوانید اینجا روی سخنم با شما همشهریان گلم است که هیچ وقت در سایت های شهرخودمان نظراتم را نمی فهمید و همیشه هرچه میگویم متهم می کنید که سبزواری هستم حال انکه این کوتاهی فکر شماست که فکر می کنید لاجرم همه دویست هزارنفر جمعیت نیشابور باید مثل شما فکر کنند و هیچ نظر مخالفی نباید باشد
اری روی سخنم با شماست که جنگ و حساسیت را شهرهای همسایه را به همراهی و همدلی ترجیح میدهید به دروغ متوسل می شوید از ازادی بیان و ادب رسانه ای که در سایت های سبزوار مثل اسرارنامه وجود دارد سواستفاده میکنید و هرچه میخواهید میگویید بدانید به خدا باور دارم که این کارهای شما ضربه مهلک تری به ابروی نیشابور میزند
ما هرچه مثل انشای یکطرفه بچههای راهنمایی هی بیاییم خودمان از عظمت و افتخار نیشابور بگوییم و خودمان ادعا کنیم که درجهان شهرمارا می شناسند و در این توهم غرق شویم که نیشابور شهرت جهانی دارد و عزت خدایی دارد وقتی که چندکیلومتر ان طرف تر شهرهای همسایه ما را قبول ندارند و اینجور برای ضربه زدن به نیشابور دست به یکی میکنند و حتی روستاهای خودمان از بدنه نیشابور جدا می شوند و یکی به تربت حیدریه می پیوندد و چندتا به سبزوار و هرچه میکنیم که برگردند دیگر حاضر نیستند به خاک نیشابور باز گردند، یعنی همه انچه ادعا میکنیم کشکی بیش نیست و شهرت ومحبوبیت جهانی در حالی که سبزوار و تربت حیدریه و کاشمر و فیروزه و سایر شهرهای همسایه در خراسان از نیشابور رو بر می گردانند فقط توهمی ساده لوحانه ا ست
ما در این سالها خیلی بد عمل کرده ایم همیشه در دعوا و حساسیت با شهرهای دیگر بوده ایم ولی دیگر بیایید تمام کنید باور کنید نیشابور برای پیشرفت نیاز دارد که رضایت سبزوار و تربت حیدریه را به دست اورد البته ان ها هم به نیشابور نیازدارند ولی واقعا باید بپذیریم نیشابور امروز در جایگاهی نیست که بتواند برای سبزوار خط و نشان بکشد
و اینجور کوری خواندن ها حرفهای بی پشتوانه ایست که فقط برای دلگرمی است.
چرا باید گول بزنیم که نیشابور شهرت جهانی دارد در حالی که این تیم های ورزشی سبزوارند که دائما در رقابت های ملی یا اسیایی جام های قهرمانی را بالای سرشان می برند و از نیشابور هیچ نام و نشانی نیست.چرا باید فکر کنیم نیشابور مشهور و محبوب است درحالی که این دانشگاه حکیم سبزواری سبزوار است که شانه به شانه فردوسی مشهد در شمال شرق ایران می درخشد و قطب علمی و پزوهشی این منطقه است حال انکه دانشگاه نیشابور با دو سه رشته ساده تازه سه سال است که تاسیس شده!
چرا باید فکر کنیم نیشابور در معادلات کشور اثرگذار است حال انکه فرودگاه مرز مجاز هوایی و منطقه ویزه اقتصادی و استادیوم 15 هزارنفره و رفت و امد دائمی وزرا و … برای سبزوار است و سهم ما تنها شعارهایی پوچ که در این سالها برخی سودجویان در دهان ما نیشابوری ها انداختند تادر افتخاراتی خیالی و پوشالین غرق شویم و نفهمیم دنیا دست کیست.
چرا باید حرف از تمدن و تاریخ و فرهنگ بزنیم در حالی که سبزوار با سربدارانش جور همه تاریخ و فرهنگ خراسان را کشیده و ما قبل از ان هم حیاتی طولانی داشته که نیاز به انکار ما نیست
چرا باید به مشاهیر نیشابور ببالیم در حالی که چندین سال است 28 اردیبهشت ماه را در تقویم کشور به نام خیام نامگذاری کرده ایم اما نمی توانیم وزیر فرهنگ و ارشاد را برای بزرگداشت خیام به نیشابور بکشانیم اما سبزواری ها به خوبی می توانند وزیر را برای شریعتی به شهرشان ببرند.
اینها همه یعنی نفوذ یعنی برش سبزواری ها و همچنین یعنی عظمت فکری و محبوبیت دکتر شریعتی
اما من یقین دارم خیام نیشابور ی هم چیزی از شریعتی کم ندارد زیرا خیام هم مانند شریعتی از شهرت بین المللی برخوردار است و حتی مجسمه اش را در سازمان ملل نصب کرده اند. اما پس چرا خیام نیشابوری به چشم نمی اید و شریعتی اینقدر مطرح است.ایا غیر از این است که ما نیشابوری ها فقط به حرف زدن و شعاردادن عادت کرده ایم و سبزواری ها عمل میکنند؟
ده سال قبل را به یاد بیاورید. زمانی که حرف تقسیمات سیاسی خراسان مطرح بود. ان زمان فاصله بسیار کمی بین سبزوار و نیشابور وجود داشت. نیشابور صنعتی بود و سبزوار دانشگاهی. این تنها فرقشان بود.
اما حالا نیشابور صنعتی هست. اما چه فایده؟ اسم و مزایای صنایع نیشابور برای مشهدی هاست و الودگی های محیطی و مکیدن یک سره اب های سفره های زیرزمینی برای نیشابور.اما ایا دیگر چه چیزی به شهرمان اضافه شده در این ده سال؟
حالا به سبزوار نگاه کنید. بدون تعارف سبزواری ها در همین ده سال خوب رشدی کرده اند.
فرودگاهشان افتتاح شد، راه اهنشان را پیگیری کردند و به مرحله اجرا رساندند،شهرستان های اقماری ایجاد کردند که حالا حداقل 5 شهرستان برای استان شدن در خودشان دارند.ورزششان را دوباره رونق بخشیدند.سربداران را دوباره علم کردند تا با برگزاری کنگره بین المللی ان هم با ریاست وزیر فرهنگ عظمت و شکوه تاریخ سبزوار را به رخ همه ما بکشند و ما فقط در این سال ها در نیشابور حرف زدیم و شعار دادیم. چندین سایت و نشریه کاغذی در نیشابور هست اما دریغ از یک ستون کوتاه برای دلسوزانی مانند بنده که بخواهد دو کلمه مطلب انتقادی بنویسد همه با این بهانه که چون سبزواری ها گوش به زنگند و هر مطلب انتقادی که علیه نیشابور بنویسیم سبزواری ها بعدا علیه شهرمان استفاده میکنند فضای رسانه های نیشابور را بسته و به یک مکان تعریف و تمجیدهای پوشالی تبدیل کرده اند.طوری که من فرهنگی بعد از این همه سال گچ تخته خوردن و تجربه کسب کردن باید طومار حرف هایم را به سایت های سبزواری بیاورم که حداقل می دانم بدون جهت گیری و تعصب نظراتم را منتشر میکنند.
همشهریان عزیز نیشابوری بیایید دست از تعصب بی پشتوانه و جدال همیشگی با شهرهای همسایه برداریم و از درون به فکر نیشابورمان باشیم.یعنی نخواهیم با تخریب کردن شهرهای دیگر موقعیت نیشابور را برتری ببخشیم بلکه بیایم سعی کنیم چنان خود را بالا بیاوریم که دیگر شهرها راهی جز دیدن نیشابور و پذیرش اهمیت ان نداشته باشند.
باور کنید همه آن چیزهایی که امروز خیلی بعید به نظر می رسد اصلا غیرممکن نیست.
فقط باید ما نیشابوری ها به باور برسیم و باید در این مسیر سختی که در پیش داریم رقابت و دشمنی با شهرهای همسایه را کنار بگذاریم. اصلا چه اشکالی دارد که به جای دعوای همیشگی با سبزواری ها یک بار بیاییم سبزوار را الگوی حرکت و پیشرفت نیشابور کنیم؟ شهری که در دل کویر در عرض ده سال چنین توانست فاصله ای نجومی با نیشابور پیدا کند و دوران با شکوه گذشته اش را در زمان سربداران احیا کند. حالا درست است که در نیشابور نمی توانیم تاریخ را تغییر دهیم و مانند سبزوار سربدارانی خلق کنیم برای شهرمان اما امروز را که می توانیم از فرصت ها استفاده کنیم.می توانیم اگر مردم سبزوار با تلاش خود در حال پیگیری احداث راه اهن هستند تا محرومیتشان در این زمینه را تمام کنند ما هم پیگیر فرودگاهمان باشیم.
می توانیم اگر سبزواری ها فرهنگسرای بزرگی در حال احداث دارند که فروغ فرهنگسرای سیمرغ نیشابور را خاموش میکند حداقل ما هم افلاک نمای شهرمان را راه اندازی کنیم می توانیم اگرسبزواری ها دائما در ورزش های کشتی و والیبال و هندبال جام های قهرمانی را در ایران و اسیا درو میکنند و بالای سر می برند ما هم حداقل به ورزش صخره نوردی جوانان شهرمان پر و بالی بدهیم تا حداقل در استان این ورزش به نام نیشابور شناخته شود.
بله همه این کارها را می توانیم بکنیم فقط نیازمند همت و برنامه ریزی و پرهیز از جنجال و حساسیت برانگیزی در شهرهای همسایه است.
عزیزانم عذرخواهی من را بپذیرید که صحبتم به درازا کشید. میدانم که شاید بعضی از شما همشهریان نیشابوری که همیشه خواننده سایت اسرارنامه هستید مرا لعن و نفرین کنید که چرا این حرف ها را دریک سایت متعلق به سبزوار گفته ام اما حق بدهید. چون وقتی جلو نظراتم را در سایت های نیشابور می گیرید و یا هرچه می نویسم به سبزواری بودن متهمم میکنید بنده هم ناچار می شوم از سر دلسوزی و اینکه باید حتما صدایم را به گوش مسوولان درخواب رفته و بعضی متعصبان بی منطقه شهرم برسانم از فضای ازاد سایت های سبزوار از جمله اسرارنامه استفاده کنم
خلاصه با همه اینکه حرفم طولانی شد من خیلی حرف ها را در این مجال کوتاه نتوانستم بگویم اما همین مقدار هم اگر مورد توجه قرار گیرد جای شکرش باقی است.
بازهم به سبزواری های عزیز به خصوص مدیران این سایت وزین و حرفه ای تبریک و احترام عرض میکنم و جدا اعلام میکنم به خراسانی بودن خود به خاطر افتخاراتی نظیر همسایگی با مشهد مقدس حرم مطرح رضوی و همسایگی با سبزوار دیار سربداران افتخار میکنم و ارزو دارم روزی هرسه شهرهای سبزوار و کاشمر و تربت حیدریه و نیشابور به حق تاریخی خود یعنی استان شدن برسند. امیدوارم روزی برسد که نیشابور هم به چنان توسعه و جایگاهی دست یابد که دیگر شهرهای خراسان هم به آن افتخار کنند. زیرا ظرفیتش را دارد فقط باید کمی روی ان کار کرد.
4 تیر 1393 – ساعت 03:21
خلاصه زمان این مظلوم نماییها گذشته این وبلاگ مقتدر از نظر من خوب کاری می کند چون تا الان برای سبزوار حرف داشته ولی برای شهر من حساسیتها باعث(1-تاسیس مراکز دانشگاهی-تاسیس 2 هتل-3-پیگیر بودن برای شهرستان شدن بخش-4حتی حساسیت تاسیس یک فرودگاه) اگر توجه کنید این 4 خواسته 2 تا محقق شده شماره 3 در جریان است و شماره 4 -اگر شده باشد برای روزهای ملی فرودگاهی شبیه سرخص می سازند هرچند با فرودگاه یک مقصدی سبزوار فرقش این است برای مناسبتها است ولی سبزوار فقط وفقط هفته 3 پرواز فقط به تهران که به نظر با اسم فرودگاه اصلا سنخیتی ندارد است
بعد نوبت سبزوار(صنعت اش از رتبه پاین تر از بخشهای سابق اش بالاتر ببره-فکری به حال خاستگاه سربداران شریعتی در شهرستان داورزن بکند-فکری به حال جمعیتش چهارم در خراسان رضوی بکند-فکری برای اباد کردن کویر بکند چون کشاورزی پایین تر از بخشهای سابق خودش-فکری به حال ایا راه اهن 50 کیلومتر انحراف تحمل می کند بیاید سبزوار و دوباره 50 کیلومتر دور بزند بره مشهد یا تهران و دهها فکر دی دیگر
یک مورد اینکه این عزیزان از رابطه شهر کاشمر نیشابور کاملا بی اطلاع اند نمی دانند عده ای زیاد از کاشمر در نیشابور زندگی می کنند
این هم نظر نماینده سابق کاشمر و از معاونین پارلمانی
دولت فعلی محمدرضا خبا
((از کاشمر تا نیشابور و مرکزیت استان
گفتگوی خبری: محمد رضا خباز چهره نام آشنا و نماینده پر سابقه شهرستان کاشمر در دوره های چهارم و پنجم و ششم و هشتم مجلس شورای اسلامی در گفتگوی اختصاصی خود با نشریه استانی فر سیمرغ موضوعاتی را درباره اتحاد و وجه اشتراکهای فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی شهرهای نیشابور و کاشمر به عنوان دو شهرستان همسایه خاطر نشان کرد
.وی با اشاره به تعاملات تاریخی شهرهای نیشابور و کاشمر و با اشاره به اینکه یکی از نامهای قدیم کاشمر “پشت نیشابور” بوده است. مردم نیشابور و کاشمر را مردمی صبور و حلیم که اهل نزاع و درگیری با هم نیستند یاد نمود و این عامل مهم را یکی از علتهای نزدیکی و اشتراک این دو شهر دانست.که با وجود موقعیت ممتاز جغرافیایی و زیرساخت مهمی همچون راه ترانزیتی و راه آهن و ارتباط نزدیک فکری و اخلاقی در نیشابور حتی باعث جذب کاشمری ها به نیشابور نیز شده است.
خباز همچنین درباره طرح تقسیم خراسان با اشاره به اینکه در آن زمان تشنج و درگیری در برخی شهرهای خراسان منجر به جان باختن جمعی از هم میهنان ما گردید و خوشبختانه در نیشابور اعتراضات به خاطر روحیه مداراجویانه مردم به بروز خشونت منجر نشد افزود من اعتقاد راسخی دارم که شایستگی های فراوانی در نیشابور وجود دارد که آن زمان درباره مرکز استان شدن نیشابور نزدیک بودن را بهانه کردند اما اکنون پی از سالها که کرج در فاصله 35 کیلومتری تهران- قم در 100 کیلومتری آن و . . . نیز استان شده اند. دیگر از این جهت نیز بهانه ای نیست
نماینده سابق کاشمر همچنین با اشاره به اینکه عقیده دارم تقسیم موجب رشد میشود و کسی نمیتواند انکار کند که نیشابور که زمانی حاکمان ایران را تعیین میکرده نتواند مرکز استان باشد. افزود: لذا جا دارد نمایندگان نیشابور پس از گذشت سالها از زمان تقسیم خراسان. دوباره این خواسته را (مبنی بر مرکزیت استان نیشابور) مطرح کنند و خیلی حساب شده و با چراغ خاموش جلو بروند و پیگیری کنند و من البته امیدوارم که نیشابور به شایستگی های تاریخی خود دست خواهد یافت.))
خلاصه این بدگوییها بهتر بود در جایی شهر دیگر می کردید
ای رسوای زمانه ای جنگجویان ای حسد ورزانی
اصغرآقای نیشابوری حسابی قاط زده
هربار میاد میگه این نظر آخریه که ارسال می کنم امابعدا وقتی نظرات سبزواری ها رو می خونه انگار نشادر گذاشته باشن یک جاییش باز میاد روده درازی رو از سر میگیره و می بینید وتوهم بافی و یاوه سرایی رو به حد اخر می رسونه
من نمی دونم کسی این نظر بلندبالا و بی سر و ته اصغراقای نیشابوری رو حوصله میکنه بخونه یانه .
من که کامل نخوندم فقط بعضی قسمتاشو برای خنده خوندم. چون وقتی که گوینده یک حرفی خودش به اندازه دو روز به حرفای خودش احترام نمیگذاره و سر حرف خودش نمی مونه معلومه که نظراتش هیچ ارزشی نداره.
همین اصغراقای نیشابوری در نظری که 19/04/93 در تاریخ 17:41 ارسال کرده بود گفته بود:
((حقیقتش نمی خواستم جواب بدهم ولی گفتم احتمالا شخصی شاید پیگیر باشد برای اطلاع رسانی جواب دهم و از این به بعد دوستان سبزواری ازاد هستند توهم بزنند فقط بدانند باید ساخت ساخت ))
حالا اون اصغراقایی که میگفت نمیخواسته جواب بده ببنید امروز باز روده درازی رو به کجا رسونده
اصغرجان شماکه دلت اینقدر نا ارومه و واسه نیشابورتون اینقدر احساس کمبود و تحقیر شدگی میکنی راحت باش هرچی دلت میخواد جواب بده چرا یک جوری که انگار خودتم از خودت خسته شدی هی میای میگی دیگه بعد از این جواب نمی دم و بعد باز میای جواب میدی؟
خدای ناکرده اینجوری ممکنه خوانندگان این بحث برای تعادل روانی شما نگران بشن
هرچند حال و روز شما جای نگرانی هم داره اصغرجان
چون واقعا اشتباه بزرگی مرتکب شدی اومدی با شهری قدرتمند تر و معتبر تر از نیشابور خودتون در افتادی مسملما غیرت سبزواری ها که یک زمانی سربداران شدن و مغولا رو از ایران بیرون کردن امروز اونقدری هست که نذارن جوجه های دیروزی (نیشابوری ها) امروز برای سبزوار شاخ بشن و ادعای تمدن دیرینه و شایستگی برای مرکز استان شدن بکنن!!
فقط اگر یک ذره مردم نیشابور فرهنگ خودبینی شونو کنار بگذارن و به غیر از تاریخ 1500 ساله بعد از اسلام تاریخ قبل از اسلام رو هم یک مروری بکنن میبینن که تمدن 5 هزارساله سبزوار در منطقه تپه باستانی دامغانی هایعنی چی؟
می بینن کشف ابزارهای دست ساز اسنان ها متعلق به 12 هزارسال قبل در اطراف سبزوار که خبر از تمدنی با شکوه در اون دوران در سبزوار میده یعنی چی؟
بعد اون موقع خود نیشابوری ها خواهند فهمید پیش سبزوار جوجه ای بیش عظمت تاریخی و فرهنگی سبزوار جوجه ای بیش نیستندو رقابت با این شهر باعث خرد شدن دنده هاشون میشه
خلاصه اصغرجان شما برای توهم زدن و دروغ گفتن و امارهای پوشالی دادن و … ازادی خود خوانندگان گرامی این سایت به خوبی از روی محتوای نظراتت (اگر حوصله کنن و بخونن) پی می برن چه قدر تحت فشارهای عصبی هستی!
یکی از روش های اشتباهی که بعضی هم استانی های نیشابوری از جمله اصغرآقا در رقابت با سبزوار برای بزرگ کردن نیشابور در مقابل سبزوار به کار می برن دروغ گویی و توسل به امارهای کاذب و بی سند و مدرکه.
از جمله کاشمری های عزیز خودشون می تونن مشاهده کنن این اصغراقا چند بار تا به حال برای اینکه به دروغ برای نیشابور جایگاه و نقش دانشگاهی بتراشه ادعا کرده تعداد دانشجویان دانشگاه علوم تحقیقات (!!!!!) البته دانشگاه نه و پردیس علوم تحقیقات نیشابور 4000 نفره!
که از همین امار مسخره و غلو آمیز همه می توانند میزان اعتبار حرفای این بشر رو بسنجن! اخه یکی نیست بگه دانشگاهی که تازه دانشگاه هم نیست ، واحدم نیست پردیسی که سال 89 به عنوان یکی از شعبه های علوم تحقیقات تهران در نیشابور ایجاد شده چه طوری میتونه در عرض 4 سال یک دفعه 4000 هزار دانشجو جذب کنه؟
مگر اینکه کلاسای این پردیسو به جای آدم از سنگ و ریگ و خرمهره و مترسک پر بکنن چون تازه دانشگاه حکیم سبزواری که دومین قطب معتبر علمی و اموزشی شمال شرق کشور بعد از فردوسی مشهده بعد از 30 سال که تاسیس شده فقط 8000 نفر دانشجو داره و دانشگاه فردوسی مشهد مشهد که از سال 1328 تأسیس شده الان بعد از 65 سال تعداد دانشجوهاش 22000 نفره.
یعنی به طور میانگین هر سال 338 نفر دانشجو اضافه کرده.اما نیشابوری های خوش خیال یک باره ادعا میکنن پردیس علوم تحقیقات نیشابور با 4 سال سابقه تأسیس یک باره 4000 هزار دانشجو اونم همه دانشجوهای دکتراو کارشناسی ارشد داره!!!
یعنی هر سال هزارنفر به تعداد دانشجوهای این دانشگاه اضافه میشن! خخخخخخخخخخخخخخخخخخ
انگار دانشجوهای دکترا و کارشناسی ارشد قارچن که همینطوری یک دفعه هزارتا هزارتا از زمین سبز بشن! تازه قارچم به این سرعت رشد نمیکنه!
از همین یک مثال کوچیک پی به اعتبار بقیه حرف های این جوانک نیشابوری و سایر نیشابوری های متعصبی که مدتی است در توهمات خود ، شهرشان را رقیب سبزوار در امر استان شدن می دانند ، ببرید.
با تشکر
این هم پاسخی دیگر به اصغراقای متوهم نیشابوری که به خاطر یک مطلب منتشر شده در یکی از نشریات متعصب محلی نیشابور فکر می کند بین مردم سبزوار و کاشمر اختلاف و جدایی است و فقط مردم کاشمر با مردم نیشابور ارتباط دارند و دیگر کاشمری ها هیچ کجای جهان را نمی بینند و نمی شناسند! و غافل از این است که سبزواری ها وکاشمری ها ارتباطات دیرینه فرهنگی و اقتصادی زیادی با هم دارند و بسیار به یکدیگر نزدیکند:
((تلاش همزمان نماینده کاشمر برای احداث فرودگاه و راه آهن سراسری از مسیر سبزوار))
نماینده مردم شهرستان های کاشمر، بردسکن و خلیل آباد در مجلس نهم ، در طول دو سال گذشته تلاش همزمانی را برای احداث فرودگاه مدرس و راه آهن سراسری شهرهای حوزه انتخابیه خود از مسیر سبزوار انجام داده است.
به گزارش مجله اینترنتی اسرارنامه ، محمد اسماعیل نیا که اخیرا در محفلی در جمع مردم شهرستان خلیل آباد حضور یافته است، اعلام کرده برای تکمیل فرودگاه کاشمر در دو سال گذشته بیش از 60 میلیارد ریال اعتبار گرفته و با پیگیری هایش کد ساخت این فرودگاه را دریافت کرده است.
وی همچنین به طرح اتصال شهرستان های کاشمر، بردسکن و خلیل آباد به راه آهن سراسری از مسیر سبزوار اشاره کرده و گفته برای روکش جاده خلیل آباد به سبزوار هم پیگیری کرده است.
بنا بر اظهارات این نماینده مجلس ، می توان پی برد مردم شهرستان های مرکز خراسان رضوی به خوبی نسبت به ضرورت وجود فرودگاه به عنوان یکی از اصلی ترین زیرساخت های توسعه در منطقه خود آگاه شده اند و در تلاش هستند که بتوانند بعد از فرودگاه های بین المللی مشهد و سبزوار سومین فرودگاه فعال خراسان رضوی را در منطقه خود راه اندازی کنند.
البته فرودگاه شهید مدرس که به صورت مشترک در میان چند شهرستان مرکزی خراسان رضوی از جمله کاشمر و تربت حیدریه در حال احداث است، در رقابتی تنگاتنگ با فرودگاه در حال احداث گناباد قرار گرفته و معلوم نیست بالاخره کدام یک از این فرودگاه ها می توانند سومین فرودگاه فعال خراسان رضوی باشند.
وجود فرودگاه در هر منطقه ای از اهمیتی بیش از آنچه ممکن است در نگاه اول به نظر بیاید ، برخوردار است. ممکن است در یک نگاه عوامانه عده ای فرودگاه را تنها امکانی تجملی برای حمل و نقل آسانتر طبقه مرفه جامعه تصور کنند، اما واقعیت اینجاست که وجود یک فرودگاه حتی اگر تعطیل باشد، برای منطقه اهمیتی استراتژیک ایجاد کرده و جذب سرمایه و رونق بعضی فعالیت های اساسی را موجب می شود.
به طور نمونه کلانشهر قم که به دلیل نزدیکی کافی به تهران تا کنون صاحب فرودگاه نشده ، از این مسیر متحمل برخی خسارت های محسوس گردیده است. به طوری که طبق اخبار منتشر شده در رسانه ها قم به تازگی به دلیل نداشتن فرودگاه از میزبانی جام ملت های آسیا محروم شده است. (منبع)
این در حالی است که فاصله قم تا فرودگاه بین المللی امام خمینی تنها حدود 80 کیلومتر است اما بازهم این فاصله اندک به اندازه ای هست که طبق استانداردهای بین المللی نمی توان این شهر را دارای فرودگاه دانست.
شاید به دلیل همین اعتبار ویژه ای که وجود فرودگاه ها به هرمنطقه ای می بخشند، باشد که سالهاست علی رغم زیان ده بودن اکثر فرودگاه های کشور بازهم بسیاری از شهرهای فاقد فرودگاه در حال تلاش برای ایجاد این مزیت استراتژیک در مناطق خود هستند.و حتی مدیرعامل شرکت فرودگاه های کشور رسما در این زمینه ابراز عقیده کرده است که: آثار جنبی وجود فرودگاه در مناطق کوچک، موجب شکوفایی اقتصادی منطقه میشود. از همین رو همچنان فرودگاه های تازه ای در کشور در حال ساختند. (منبع)
در این بین در استان پرجمعیت و پرشهرستان خراسان رضوی بعد از مشهد و سبزوار این تنها شهرستان های گناباد، سرخس ، تربت حیدریه و کاشمر هستند که توانسته اند شایستگی منطقه خود را برای احداث فرودگاه اثبات کرده و پس از انجام طرح های مطالعاتی و توجیهی وارد مراحل ساخت شوند.
(نقشه تمام فرودگاه های فعال یا در حال ساخت کشور از گذشته تا به امروز)
اما به جز فرودگاه شهید مدرس، احداث خط ریلی خلیل آباد ، کاشمر و بردسکن از مسیر سبزوار به جهت اتصال این شهرها به راه آهن سراسری دیگر پروژه مهمی بود که مورد اشاره نماینده شهرستان های مذکور قرار گرفته است. پروژه ای که یک طرح کلان ملی است و بعد از تحقق (دیر یا زود) پیوند متقابل و دیرینه شهرهای مرکز و غرب خراسان رضوی را با یکدیگر بیشتر می کند.
مدتی قبل هم مهدی فروزان فرماندار کاشمر به اظهاراتی در این زمینه پرداخت که در اسرارنامه منعکس شد. (منبع)
اینک مناسب است که نگاهی داشته باشیم به متن کامل سخنان محمداسماعیل نیا نماینده کاشمر، خلیل آباد و بردسکن در زمینه فرودگاه و خط آهن سراسری شهرستان های حوزه انتخابیه اشت:
نماینده مردم کاشمر در مجلس خبر داد
اختصاص ۶۰ میلیارد ریال اعتبار برای ساخت فرودگاه کاشمر
خبرگزاری تسنیم: نماینده مردم کاشمر، خلیل آباد و بردسکن در مجلس شورای اسلامی گفت: در دو سال گذشته بیش از ۶۰ میلیارد ریال برای ساخت این فرودگاه اعتبار گذاشته شده است.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از خلیل آباد، حجت الاسلام اباصلت غفاری در جمع مسئولان شهرستان خلیل آباد که به مناسبت هفته کار و کارگر و هفته شهر و شهروند تشکیل شده بود اظهار کرد: درست است کار نماینده مجلس قانون گذاری است ولی مردم هم خواستار هستند تا ببینند نماینده شهرشان چه اقداماتی را داشته است.
وی جاده بردسکن به سبزوار را فاقد اصول استاندارد ذکر کرد و افزود: این جاده به پله تشبیه میشود زیرا دست اندازهای این محور بسیار زیاد است.
در این جلسه محمد اسماعیل نیا نماینده شهرستانهای کاشمر، بردسکن و خلیل آباد در مجلس شورای اسلامی درپاسخ به سوال امام جمعه خلیل آباد گفت: در مدت دو سال از فعالیت این دوره، اقدامات زیادی صورت گرفته است.
وی بحث فرودگاه مدرس را دارای کد ساخت معرفی کرد که تا قبل از آن این گونه نبود.
اسماعیل نیا گفت: در دو سال گذشته بیش از 60 میلیارد ریال به ساخت این فرودگاه اعتبار گذاشته شده است و امسال هم مبلغ 40 میلیارد ریال با کمک استاندار خراسان رضوی و معاونت ایشان اعتبار گذاشته شده است.
نماینده مردم خلیل آباد در مجلس شورای اسلامی ایجاد راه آهن را از دیگر طرحهای این منطقه نام برد که شهرهای خلیل آباد، کاشمر را منتهی به راه آهن سراسری میکند و مجوز لازم از دولت اخذ شده است.
وی راه آهن بندر امیرآباد به شمال خراسان وخراسان رضوی از روی اسفراین به سبزوار، بردسکن، خلیل آباد و کاشمر به چابهار را هم از دیگر اقدامات دانست که در دست مطالعه قرار دارد.
اسماعیل نیا اظهار کرد: متاسفانه اعتبارات کشور در دوره قبل و در دولت دهم با مشکل مواجه شد و در این دولت هم بجای سرعت 100کیلومتری در تامین اعتبار، باید با سرعت 20 تا 40کیلومتری حرکت نمود که تامین اعتبار به رایزنی‌های متعدد نیازمند است.
وی افزود: در همین راستا باز کوتاه نیامده و توانسته‌ایم با این مشکلات مجوز روکش جاده خلیل آباد به سبزوار را بگیریم و جاده عظیم آباد به کندر از توابع این شهرستان را با مجوز ساخت و تامین قیر دنبال کرده‌ایم که در دست اقدام است.
منبع: مجله اینترنتی اسرارنامه
http://www.asrarnameh.com/news.php?id=5071
فقط برای اطلاع رسانی دوست عزیزی با نام(((نگاهی به بعضی توهم بافی های اصغرآقای نیشابوری)))
گوشه ای از نظر توهین امیز که نشانه دهنده همان خوی جنگجوی و حسادت است
(((مگر اینکه کلاسای این پردیسو به جای آدم از سنگ و ریگ و خرمهره و مترسک پر بکنن چون تازه دانشگاه حکیم سبزواری که دومین قطب معتبر علمی و اموزشی شمال شرق کشور بعد از فردوسی مشهده بعد از ۳۰ سال که تاسیس شده فقط ۸۰۰۰ نفر دانشجو داره و دانشگاه فردوسی مشهد مشهد که از سال ۱۳۲۸ تأسیس شده الان بعد از ۶۵ سال تعداد دانشجوهاش ۲۲۰۰۰ نفره.)))
1-اتفاقا شمار زیادی از دانشجوی ارشد علوم تحقیقات سبزواری هستند (حداقل به همشهرهایت توهین نکن)
2-دانشگاه تربیت معلم سبزوار(حکیم سبزواری).هیچگاه قطب علمی نبود اولا تا سال قبل همه اسم تربیت معلم را با تربیت معلم اموزش پروش اشتباه می گرفتند دوما از سال 78 با اضافه شدن چند رشته مهندسی از تمام رشته انسانی بودند در امد همان رشته دانشگاههای ازاد پیام نور هر شهری داشتند
3-دانشگاه فردوسی سومین دانشگاه کشور است جزئ 10 دانشگاه مادر است .بعد دانشگاههای مراکز استانها با 14000 تا16000 دانشجو قرار می گیرند(البته در درجه دوم برخی از دانشگاههای شهرستانها مانند شاهرود با 14000 دانشجو قرار می گیرند نه دانشگاه سبزوار با 7500 دانشجو. بعد دانشگاههای درجه سوم مثل تربیت معلم سبزوار…. پس قطب علمی سبزوار با تعداد دانشجو نسبت به سایر شهرستانهای خراسان رضوی میباشد همانطور نیشابور چون تعداد دانشجوی برابر دارند
درباره علوم تحقیقات خراسان رضوی:4 سال دانشجو می گیرد (با احتساب 20 رشته اگر هرساله برای هر رشته 25 دانشجو بگیردفقط در مهرماه500 دانشجو دارد از انجا دانشگاه ازاد تکمیل ظرفیت ان در بهمن ماه تفاوتی با مهرماه ندارد 500 دانشجو اضافه می شود حالا 1000*4= 4000جالب است در سال90 و91 دانشگاه ازاد دوبار تکمیل ظرفیت اعلام کرد
دوست عزیز اگر به دانشگاه ازاد(در همه شهرها شعبه دارد ولی دانشگاههای دولتی اینطور نیست)دانشگاه ازاد سبزوار و دانشگاه سبزوار نگاه کنی می بینی تعداد دانشجوی یکسان دارد چرا چون دانشگاههای دولتی در گرفتن دانشجوی به دلیل اموزش رایگان مشکل دارند وزارت علوم کیفیت مد نظرش برای همین پردیس به اصطلاح سبزوار شاید کمتر 500 دانشجو نداشته باشد
دوست دیگر با نام(((دو کلمه حرف حساب))
درباره نشادر این حرفها گفته بود عزیز برادر من یک نفرم برای اطلاع رسانی نظر می دهم همشهری های شما هستند 5 تا5تا نظر می دهند حالا کلمه نشادر مستحقق کیست؟؟؟؟؟؟
درباره تاریخ شهرها صحبت نکن چون کتابهای درسی همه چیز گفته اند و همه می دانند زیاد زور نزن حرف باد هواست
در نظر بالا
دوما از سال 87 با اضافه شدن چند رشته مهندسی از تمام رشته انسانی بودند در امد همان رشته دانشگاههای ازاد پیام نور هر شهری داشتند صحیح هست نه 78
اصغرآقای نیشابوری معلومه حسابی نشادر ها اثر کرده چون بازهم رفتی سراغ توهم بافی های همیشگی اما بازم خوبه پس بالاخره مجبور شدی قبول کنی تعداددانشجوهای دانشگاه علوم تحقیقات (البته دانشگاه نه ، واحدم نه پردیس علوم تحقیقات نیشابور) 4000 هزارتا نیست بلکه تو داری پیش پیش دانشجوهایسال های آینده رو هم حساب میکنی که اگر اونجوری حساب کنیم پس دانشگاه فناوری های نوین سبزوار و پردیس بین الملل دانشگاه حکیم سبزواری هم الان چند هزارنفر دانشجو دارند چون این ها هم مثل پردیس علوم تحقیقات نیشابور تازه تاسیسند و از همین اول چندین رشته دارن که هرسال دانشجو میگرن یعنی هر تعدادی که الان دانشجو داشته باشن ضربدر 4 میشه
متاسفم برات اصغر جان از بس دوست داری شهرت از لحاظ دانشگاهی به رد سبزوار برسه ببین به چه روزایی افتادی؟
ضمنا این امارهایی که از دانشجوهای نیشابور اعلام میکنید اگر فقط خود شهر نیشابور در تعدادآمار دانشجو توانست با خود شهر سبزوار رقابت کنه قابل قبوله نه که چون نیشابور ضعیف بوده و نتونسته بخش های تابعه از جمله شهرهای خرو و قدمگاه و دررود و سرولایت رو شهرستان کنه امار همه دانشجوهای دانشگاه های پیام نور و ازاد این شهرها رو روی امار کلی شهرستان نیشابور حساب میکنن و همه با هم باز تازه به رد سبزوار نمی رسه! فراموش نکنیم که بخش زبرخان نیشابور با 70 هزارنفر جمعیت دارای سه نقطه شهری است که هرکدوم دانشگاه ازاد و پیام نور دارند و هرزمان مستقل بشن بالاخره حسابی امار دانشجوهای نیشابور رو کم میکنن
حالا اگر سبزوارم میخواست هنوز جوین وجغتای و خوشاب و داورزنو شهرستان نکرده باشه و امار دانشجوهای دانشگاه های ازاد و پیام نور این شهرها رو حساب کنه الان ادم های ظاهر بینی مثل تو به خوبی می دیدن که فاصله نیشابور با سبزوار چه قدره؟
اما سبزوار چون برعکس نیشابور به بخش های تابعه خودش وابسته نبود اون ها رو زود مستقل کرد و الان با وجود استقلال بخش هاش هنوز هم در بسیاری از امار از جمله جمعیت دانشجویی از کل شهرستان نیشابور جلوتره
با این تفاوت که نیشابوری ها اگر بخوان با این وضعیت ادعای استان شدن کنن حرفشون به جایی نمی رسه چون هیچ شهرستان اقماری ندارن و باید دست گدایی به سمت سبزوار وکاشمر و تربت حیدریه دراز کنن
و وضع امروز نیشابور مثل دهه 80 هست که سبزوار بزرگ در اون زمان هیچ شهرستان اقماری نداشت وبجنوردکه بخش های تابعه شو مستقل کرده بود ازش در استان شدن جلوزد .
بگذریم برگردیم سر همون بحث های دانشگاهی
کاشمری های عزیز شما خودتون قضاوت کنید شهری مثل نیشابور که همه ادعاش در زمینه دانشگاهی به یک پردیس علوم تحقیقات (نه دانشگاه و یا واحد علوم تحقیقات)که تازه همین پردیس هم تشکیلات مرکزیش در خود نیشابور هم نیست و در اصل متعلق به تهرانه اینقدر توهم دانشگاهی بودن زده آیا میشه دانشگاهی حسابش کرد؟
الان من نمیگم شما خودتون قضاوت کنید: شهرهای دانشگاهی کشور رو با کدوم دانشگاه هاشون می شناسن؟ تا حالا دیدید هیچ شهری رو با دانشگاه ازادش بشناسن؟
توی کنکورهایی که برگزار مییشه رقابت سرکدوم دانشگاه هاست؟
دانشگاه های ازاد و پردیس های علوم تحقیقات که کاملا پولیه و اصلا کنکور نداره مهمتره یا دانشگاه هایی مثل دانشگاه فردوسی مشهد و حکیم سبزواری و دانشگاه تهران و شهید بهشتی و …؟
ایا نیشابور در زمینه دانشگاه های ملی قابل رقابت با سبزوار هست؟
حالا اصغراقای نیشابوری برای اینکه دل خودش خوش کنه میاد به اسم دانشگاه حکیم سبزواری گیر میده به نظر شما خنده دار نیست؟
چون دست نیشابوری ها در رقابت با سبزوار خالیه به خصوص در زمینه دانشگاهی از سبزوار حسابی کم میارن دارن به تغییر اسم دانشگاه حکیم سبزواری گیر میدن!
خوب هر ادم عاقلی خنده اش میگیره به خدا! مگه با یک تغییر اسم ماهیت و هویت افراد و مکان ها تغییر میکنه؟
یعنی اگر فردا به فرض محال نیشابور بتونه استان بشه و اسم استانشو بذاره بینالود، دیگه همه سوابق قبلیش که یکی از شهرهای خراسان بوده پاک میشه؟ و تاریخ نیشابور از صفر شروع میشه؟
خوب پس مسلما دانشگاه حکیم سبزواری هم سابقه چندین ساله اش با یک تغییر نام از بین نمیره!
تازه این نشانه عظمت سبزوار در زمینه دانشگاهی است چون تا سال 91 که اسم دانشگاه حکیم سبزواری هنوز تربیت معلم بود سبزوار دو تا دانشگاه تربیت معلم داشت. یکی دانشگاه تربیت معلم علامه طباطبایی که الان شده دانشگاه فرهنگیان
یکی دیگه دانشگاه تربیت معلم سبزوار که الان اسمش شده حکیم سبزواری و همون موقع 10 دانشکده زیرمجموعه داشت که فقط چندتا رشته اش دبیری بود و بقیه رشته های عمومی بودن.
در حالی که نیشابور یک دونه دانشگاه تربیت معلم داشت یعنی رسما جایگاه نیشابور از نصف سبزوارم کمتر بود
ضمنا یک بار دیگه یادآوری میکنم دانشگاه های با کیفیت و با سطح و درجه علمی بالا اینطوری نیست که تعداد دانشجوهاشون مثل قارچ بعد از هر بارندگی هزاتا هزارتا رشد کنه
دانشگاه فردوسی مشهد الان بعد از 65 سال که از تاسیسش میگذره 22000 هزار دانشجو داره و دانشگاه حکیم سبزواری بعد از کمتر از 30 سال 8000 هزار دانشجو داره بعلاوه یک پردیس بین الملل که امار دانشجوهاش و مکان دانشگاهش از خود حکیم سبزواری جدا محاسبه میشه و اگر پردیس علوم تحقیقات نیشابور بخواد با جایی مقایسه بشه باید با پردیس دانشگاه حکیم سبزواری مقایسه بشه و گرنه خود دانشگاه حکیم سبزواری جزء دانشگاه های سراسری است و دانشگاه های ازاد و پردیس های علوم تحقیقات دانشگاه ازاد اصلا قابل مقایسه با دانشگاه های سراسری نیستن و دانشگاه ملی شهر نیشابور تازه حدود سه ساله تاسیس شده و اصلا به حساب نمیاد
راستی اصغرآقای متوهم نیشابوری اولا که شما اگر الان تنها نفری هستی که داری اینجا نظر میدی به این معنی که بقیه نیشابوری ها که از تو عاقل تر بودن کم کم فهمیدن در این عرصه توان رقابت با سبزوار رو ندارن و عقب نشینی کردن اگرنه اگر به اولین نظرات همین مطلب مراجعه کنی که تا دو سه ماه قبل ارسال شده بود تعداد نیشابوری ها هم کم نبودن که شرکت می کردن تو بحثا منتها اونا عاقل تر بودن و فهمیدن که وقتی واقعا توان رقابت با سبزوار رو ندارن حمله ور شدن دائمی به به شهر با عظمتی مثل سبزوار پیش چشم مردم کاشمر فقط به تحقیر شدن بیشتر نیشابور منجر میشه و کم کم از مبارزه انصراف دادن و این فقط تویی که باقی موندی و اصرار داری که همینطور بیشتر ابروی شهرتو ببری
تازه تو از کجا میدونی طرف سبزواری در ا ین بحث چند نفره؟ چون از طرف سبزواری هم که اسم ادم های حقیقی نوشته نشده! تو چه می دونی چندنفرن؟
از قدیم یک ضرب المثل هست میگه کلاغ میخواست راه رفتن کبکو تمرین کنه ، پریدن خودشم فراموش کرد
این الان شده حکایت نیشابوری ها . مثلا اصغراقای نیشابوری میخواد با زور و سر هم کردن امارهای جعلی و توهم بافی و حساب کردن دانشجوهای افق ده ساله اینده دانشگاه های تازه تاسیس نیشابور ، به دروغ یک نقش دانشگاهی و علمی برای شهرش بسازه ،غافل از اینکه همون یک ذره نقش صنعتی رو هم که به خاطر همجواری با کلانشهر مشهد در سال های قبل به صورت یک توفیق اجباری برای نیشابور به دست اومده بود و تا حدی یک شهر صنعتی محسوب می شد الان دیگه داره از دست نیشابور میره
چون نه تنها کارخانه ایران خودرو و شهرک صنعتی بینالود که نیشابوری ها قبلا ادعا میکردن، معلوم شد مال شهر نیشابور نیست و در مالکیت مشهده و در محدوده مرزهای شهرستان مشهد واقع شده بلکه همون شهرک صنعتی خیام هم دیر یا زود دیگه مال نیشابور نیست چون توی بخش بزرگ و پرجمعیت زبرخان و درست در کنار شهر خرو قرار گرفته و بالاخره دیر یا زود زبرخان هم مثل جوین و جغتای وخوشاب و داورزن سبزوار به شهرستان مستقلی ارتقاء پیدا میکنه و بزرگترین شهرک صنعتی خراسان رضوی دیگه از مالکیت نیشابور در میاد و در شهر خرو مرکز شهرستان زبرخان قرار میگیره
تازه همین الان هم قبل از شهرستان شدن بخش زبرخان هم نیشابور دیگه اون جایگاه صنعتی سابق رونداره چون صنایع بزرگی در شهرهای سبزوار و تربت حیدریه و سرخس و خواف و فریمان و چناران و جوین شکل گرفته که فروغ صنایع نیشابور رو که اکثرا هم وابسته به مشهدن خاموش میکنه
از جمله کارخانه سیمان سبزوار که قطب تولید سیمان در کشور شده و به ترکمنستان هم صادرات داره
و همچنین پروژه مجتمع فولاد تربت حیدریه که معاون استاندار خراسان رضوی درباره اش گفته:
معاون برنامه‌ریزی و اشتغال استاندار خراسان‌رضوی گفت: مجتمع فولاد تربتحیدریه در فاز یک با ظرفیت تولید 1.4 میلیون تن، برآورد اشتغالزایی برای دو هزار و 800 نفر و سرمایه‌گذاری یک میلیارد یورو، بزرگترین پروژه صنعتی شرق کشور است.
http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13920430001042
می بینید که این یک حرف بی سند و مدرک از جانب بنده و یا ادعای تو خالی از جانب مردم تربت حیدریه هم نیست بلکه معاون استاندار خراسان رضوی گفته پس نیشابور نه تنها در زمینه دانشگاهی توان رقابت با سبزوار رو نداره در زمینه صنعتی هم دیگه جایگاه سابقش رو داره کم کم از دست میده و هر روز بیشتر و بیشتر به یک شهر کم اهمیت و اقماری برای مشهد تبدیل میشه
ضمنا هموطنور که درنظرات قبلی گفتم مردم نیشابورم اوناییشون که عاقلن و الکی با مردم شهرهای همسایه سر جنگ ودعوا ندارن فهمیدن که نیشابور امروز ازهر لحاظ خیلی ضعیفه وقابل رقابت با سبزوار و دیگر شهرهای مهم خراسان نیست.
ازجمله یک معلم فرهیخته نیشابوری چندهفته قبل یک نظری رو برای سایت مقتدر و بی طرف اسرارنامه سبزوار که خیلی مورد اعتماد و توجه نیشابوری هاست ارسال کرده که حرف هاش خیلی درسته و تا به حال ندیدم کسی بتونه حرف های منطقی ایشونو رد کنه
متن کامل نظرشو اینجا میگذارم:
معلم نیشابوری :
سلام بر همه خوانندگان عزیز این سایت و به خصوص این مطلب که با اینکه مدت زیادی از انتشارش میگذرد هنوز تنور بحثهای ان داغ است و درود به همه سبزواری های عزیز که فضای ازادی بیان و گفتگوی خوبی را در سایت اسرارنامه عزیز فراهم اورده اند
من به نوبه خودم به عنوان یک معلم نیشابوری که چندین سال خادم فرهنگی ان شهر بوده ام از رفتار بعضی همشهریانم که به تقلب و تزویر متوسل شده و جعل نام های سبزواری در این سایت تهمت هایی را به اسرارنامه و مردم شریف سبزوار وارد میکنند عذرخواهی میکنم و متاسفم که این رفتار زشت دروغگویی و فریب دادن خود که قبلا فقط در فضای داخلی بعضی سایت های نیشابور رواج داشت حالا به خارج از نیشابور عزیزمان هم کشیده شده و این چیزها نشانه های واضح زوال فرهنگی است که در چندقرن اخیر به طور متصل گریبان نیشابور و نیشابوریان را گرفته است
چه زشت که به دروغ متوسل شویم.
دوست عزیزی که از طرز بیانات به خوبی پیداست همشهری خودم هستی از نیشابور ولی با توسل به کینه و حیله با اسم «سبزوارعزیز«نظر فرستاده ای و تهمت زده ای به نظر من بهترین پاسخ به شما همین است که اسرارنامه فقط نظرتان را به نمایش گذاشته و حتی یک پاسخ مختصر هم به شما نداده است.
امان از این تعصب خشک که سالهاست ابروی نیشابور را برده
اولین سالهایی که به خدمت در حرفه مقدس معلمی درامده بودم یکی از موضوعاتی که همیشه انشا میگفتم به بچه هایم توصیف شهر و دیارشان بود و لذت می بردم که بچه های نیشابور چه قدر خوب از تاریخ شهرشان میگویند و از طبیعت شهرشان می گویند در انشاهایشان اما چند سال که بدین منوال سپری شد دیدم هربار که این موضوع را انشا میگویم به بچه ها حرفها همان حرفهای تکراری است ده سال بعد هم نوجوانان راهنمایی نیشابور همان انشاهای تکراری و پرطمطراق ده سال قبل را نوشتند بی انکه ذره ای باور داشته باشند. کم کم پی بردم لنگشی بزرگی در کار است. یک جور بوی ایستایی و رکورد در شهر عزیزمان به مشامم رسید که افسوس واقعیت داشت. نیشابوری که روزی مرکز تمدن ایران بود حالا به شهری غرق شده در تاریخ تبدیل شده است
و چیزی برای افتخار کردن در دوره کنونی ندارد و ما نیشابوریهای امروز باید در مقابل نسلهای بعدمان سرافکنده باشیم که فقط رکود برایشان گذاشتیم
اما عزیزان که میدانیم میخوانید اینجا روی سخنم با شما همشهریان گلم است که هیچ وقت در سایت های شهرخودمان نظراتم را نمی فهمید و همیشه هرچه میگویم متهم می کنید که سبزواری هستم حال انکه این کوتاهی فکر شماست که فکر می کنید لاجرم همه دویست هزارنفر جمعیت نیشابور باید مثل شما فکر کنند و هیچ نظر مخالفی نباید باشد
اری روی سخنم با شماست که جنگ و حساسیت را شهرهای همسایه را به همراهی و همدلی ترجیح میدهید به دروغ متوسل می شوید از ازادی بیان و ادب رسانه ای که در سایت های سبزوار مثل اسرارنامه وجود دارد سواستفاده میکنید و هرچه میخواهید میگویید بدانید به خدا باور دارم که این کارهای شما ضربه مهلک تری به ابروی نیشابور میزند
ما هرچه مثل انشای یکطرفه بچههای راهنمایی هی بیاییم خودمان از عظمت و افتخار نیشابور بگوییم و خودمان ادعا کنیم که درجهان شهرمارا می شناسند و در این توهم غرق شویم که نیشابور شهرت جهانی دارد و عزت خدایی دارد وقتی که چندکیلومتر ان طرف تر شهرهای همسایه ما را قبول ندارند و اینجور برای ضربه زدن به نیشابور دست به یکی میکنند و حتی روستاهای خودمان از بدنه نیشابور جدا می شوند و یکی به تربت حیدریه می پیوندد و چندتا به سبزوار و هرچه میکنیم که برگردند دیگر حاضر نیستند به خاک نیشابور باز گردند، یعنی همه انچه ادعا میکنیم کشکی بیش نیست و شهرت ومحبوبیت جهانی در حالی که سبزوار و تربت حیدریه و کاشمر و فیروزه و سایر شهرهای همسایه در خراسان از نیشابور رو بر می گردانند فقط توهمی ساده لوحانه ا ست
ما در این سالها خیلی بد عمل کرده ایم همیشه در دعوا و حساسیت با شهرهای دیگر بوده ایم ولی دیگر بیایید تمام کنید باور کنید نیشابور برای پیشرفت نیاز دارد که رضایت سبزوار و تربت حیدریه را به دست اورد البته ان ها هم به نیشابور نیازدارند ولی واقعا باید بپذیریم نیشابور امروز در جایگاهی نیست که بتواند برای سبزوار خط و نشان بکشد
و اینجور کوری خواندن ها حرفهای بی پشتوانه ایست که فقط برای دلگرمی است.
چرا باید گول بزنیم که نیشابور شهرت جهانی دارد در حالی که این تیم های ورزشی سبزوارند که دائما در رقابت های ملی یا اسیایی جام های قهرمانی را بالای سرشان می برند و از نیشابور هیچ نام و نشانی نیست.چرا باید فکر کنیم نیشابور مشهور و محبوب است درحالی که این دانشگاه حکیم سبزواری سبزوار است که شانه به شانه فردوسی مشهد در شمال شرق ایران می درخشد و قطب علمی و پزوهشی این منطقه است حال انکه دانشگاه نیشابور با دو سه رشته ساده تازه سه سال است که تاسیس شده!
چرا باید فکر کنیم نیشابور در معادلات کشور اثرگذار است حال انکه فرودگاه مرز مجاز هوایی و منطقه ویزه اقتصادی و استادیوم 15 هزارنفره و رفت و امد دائمی وزرا و … برای سبزوار است و سهم ما تنها شعارهایی پوچ که در این سالها برخی سودجویان در دهان ما نیشابوری ها انداختند تادر افتخاراتی خیالی و پوشالین غرق شویم و نفهمیم دنیا دست کیست.
چرا باید حرف از تمدن و تاریخ و فرهنگ بزنیم در حالی که سبزوار با سربدارانش جور همه تاریخ و فرهنگ خراسان را کشیده و ما قبل از ان هم حیاتی طولانی داشته که نیاز به انکار ما نیست
چرا باید به مشاهیر نیشابور ببالیم در حالی که چندین سال است 28 اردیبهشت ماه را در تقویم کشور به نام خیام نامگذاری کرده ایم اما نمی توانیم وزیر فرهنگ و ارشاد را برای بزرگداشت خیام به نیشابور بکشانیم اما سبزواری ها به خوبی می توانند وزیر را برای شریعتی به شهرشان ببرند.
اینها همه یعنی نفوذ یعنی برش سبزواری ها و همچنین یعنی عظمت فکری و محبوبیت دکتر شریعتی
اما من یقین دارم خیام نیشابور ی هم چیزی از شریعتی کم ندارد زیرا خیام هم مانند شریعتی از شهرت بین المللی برخوردار است و حتی مجسمه اش را در سازمان ملل نصب کرده اند. اما پس چرا خیام نیشابوری به چشم نمی اید و شریعتی اینقدر مطرح است.ایا غیر از این است که ما نیشابوری ها فقط به حرف زدن و شعاردادن عادت کرده ایم و سبزواری ها عمل میکنند؟
ده سال قبل را به یاد بیاورید. زمانی که حرف تقسیمات سیاسی خراسان مطرح بود. ان زمان فاصله بسیار کمی بین سبزوار و نیشابور وجود داشت. نیشابور صنعتی بود و سبزوار دانشگاهی. این تنها فرقشان بود.
اما حالا نیشابور صنعتی هست. اما چه فایده؟ اسم و مزایای صنایع نیشابور برای مشهدی هاست و الودگی های محیطی و مکیدن یک سره اب های سفره های زیرزمینی برای نیشابور.اما ایا دیگر چه چیزی به شهرمان اضافه شده در این ده سال؟
حالا به سبزوار نگاه کنید. بدون تعارف سبزواری ها در همین ده سال خوب رشدی کرده اند.
فرودگاهشان افتتاح شد، راه اهنشان را پیگیری کردند و به مرحله اجرا رساندند،شهرستان های اقماری ایجاد کردند که حالا حداقل 5 شهرستان برای استان شدن در خودشان دارند.ورزششان را دوباره رونق بخشیدند.سربداران را دوباره علم کردند تا با برگزاری کنگره بین المللی ان هم با ریاست وزیر فرهنگ عظمت و شکوه تاریخ سبزوار را به رخ همه ما بکشند و ما فقط در این سال ها در نیشابور حرف زدیم و شعار دادیم. چندین سایت و نشریه کاغذی در نیشابور هست اما دریغ از یک ستون کوتاه برای دلسوزانی مانند بنده که بخواهد دو کلمه مطلب انتقادی بنویسد همه با این بهانه که چون سبزواری ها گوش به زنگند و هر مطلب انتقادی که علیه نیشابور بنویسیم سبزواری ها بعدا علیه شهرمان استفاده میکنند فضای رسانه های نیشابور را بسته و به یک مکان تعریف و تمجیدهای پوشالی تبدیل کرده اند.طوری که من فرهنگی بعد از این همه سال گچ تخته خوردن و تجربه کسب کردن باید طومار حرف هایم را به سایت های سبزواری بیاورم که حداقل می دانم بدون جهت گیری و تعصب نظراتم را منتشر میکنند.
همشهریان عزیز نیشابوری بیایید دست از تعصب بی پشتوانه و جدال همیشگی با شهرهای همسایه برداریم و از درون به فکر نیشابورمان باشیم.یعنی نخواهیم با تخریب کردن شهرهای دیگر موقعیت نیشابور را برتری ببخشیم بلکه بیایم سعی کنیم چنان خود را بالا بیاوریم که دیگر شهرها راهی جز دیدن نیشابور و پذیرش اهمیت ان نداشته باشند.
باور کنید همه آن چیزهایی که امروز خیلی بعید به نظر می رسد اصلا غیرممکن نیست.
فقط باید ما نیشابوری ها به باور برسیم و باید در این مسیر سختی که در پیش داریم رقابت و دشمنی با شهرهای همسایه را کنار بگذاریم. اصلا چه اشکالی دارد که به جای دعوای همیشگی با سبزواری ها یک بار بیاییم سبزوار را الگوی حرکت و پیشرفت نیشابور کنیم؟ شهری که در دل کویر در عرض ده سال چنین توانست فاصله ای نجومی با نیشابور پیدا کند و دوران با شکوه گذشته اش را در زمان سربداران احیا کند. حالا درست است که در نیشابور نمی توانیم تاریخ را تغییر دهیم و مانند سبزوار سربدارانی خلق کنیم برای شهرمان اما امروز را که می توانیم از فرصت ها استفاده کنیم.می توانیم اگر مردم سبزوار با تلاش خود در حال پیگیری احداث راه اهن هستند تا محرومیتشان در این زمینه را تمام کنند ما هم پیگیر فرودگاهمان باشیم.
می توانیم اگر سبزواری ها فرهنگسرای بزرگی در حال احداث دارند که فروغ فرهنگسرای سیمرغ نیشابور را خاموش میکند حداقل ما هم افلاک نمای شهرمان را راه اندازی کنیم می توانیم اگرسبزواری ها دائما در ورزش های کشتی و والیبال و هندبال جام های قهرمانی را در ایران و اسیا درو میکنند و بالای سر می برند ما هم حداقل به ورزش صخره نوردی جوانان شهرمان پر و بالی بدهیم تا حداقل در استان این ورزش به نام نیشابور شناخته شود.
بله همه این کارها را می توانیم بکنیم فقط نیازمند همت و برنامه ریزی و پرهیز از جنجال و حساسیت برانگیزی در شهرهای همسایه است.
عزیزانم عذرخواهی من را بپذیرید که صحبتم به درازا کشید. میدانم که شاید بعضی از شما همشهریان نیشابوری که همیشه خواننده سایت اسرارنامه هستید مرا لعن و نفرین کنید که چرا این حرف ها را دریک سایت متعلق به سبزوار گفته ام اما حق بدهید. چون وقتی جلو نظراتم را در سایت های نیشابور می گیرید و یا هرچه می نویسم به سبزواری بودن متهمم میکنید بنده هم ناچار می شوم از سر دلسوزی و اینکه باید حتما صدایم را به گوش مسوولان درخواب رفته و بعضی متعصبان بی منطقه شهرم برسانم از فضای ازاد سایت های سبزوار از جمله اسرارنامه استفاده کنم
خلاصه با همه اینکه حرفم طولانی شد من خیلی حرف ها را در این مجال کوتاه نتوانستم بگویم اما همین مقدار هم اگر مورد توجه قرار گیرد جای شکرش باقی است.
بازهم به سبزواری های عزیز به خصوص مدیران این سایت وزین و حرفه ای تبریک و احترام عرض میکنم و جدا اعلام میکنم به خراسانی بودن خود به خاطر افتخاراتی نظیر همسایگی با مشهد مقدس حرم مطرح رضوی و همسایگی با سبزوار دیار سربداران افتخار میکنم و ارزو دارم روزی هرسه شهرهای سبزوار و کاشمر و تربت حیدریه و نیشابور به حق تاریخی خود یعنی استان شدن برسند. امیدوارم روزی برسد که نیشابور هم به چنان توسعه و جایگاهی دست یابد که دیگر شهرهای خراسان هم به آن افتخار کنند. زیرا ظرفیتش را دارد فقط باید کمی روی ان کار کرد.
4 تیر 93 – ساعت 03:21
این هم آدرس اون صفحه خودتون می تونید برید و بخونید:
http://www.asrarnameh.com/essays.php?id=555#comments
دوستان نیشابوری و سبزواری چرا اینقدر دعوا؟ چرا اینقدر نیش و زخم زبان به همدیگه می زنید؟
آیا به نظر خودتون این روشی که در پیش گرفتید درسته؟
نگاه کنید تعداد بازدیدای این مطلب شده نزدیک ده هزارتا وهمینجوریم هی داره بیشتر میشه تعداد نظراتشم تا الان به بیش از 700 نظر رسیده !!!
یعنی درباره مهمترین مسائل سیاسی کشورم دیگه این اندازه بحث واختلاف نمیشه!
واقعا خجالت داره برای هر دو طرفم خجالت داره
نیشابوریای عزیز چرا پایین این یادداشت کوتاه که توسط یک نویسنده سبزواری نوشته شده و توش هیچ توهینی به نیشابور نشده و تازه حرف از اتحاد سه شهر سبزوار و کاشمر و تربت حیدریه زده تا هر سه بتونن همزمان استان بشن باز اومدید به سبزواریا توهین کردید و اتش جنگ دو ساله ای رو روشن کردید؟ این کار شما میتونه به نقطه ننگی در تاریخ شهرتون تبدیل بشه
سبزواری های عزیز شما هم مقصرید حالا گیرم نیشابوریا یک اشتباهی کردن و چند نفر ادم متعصب اومدن بدون دلیل و از سر تعصب به شهر شما توی یک سایتی حمله ور شدن آیا شما هم باهاشون درست برخورد کردید؟ ایا شما جوابی دادید که اتیش جنگ فروکش کنه یا برعکس با مقابله به مثل های خودتون اتیش این جنگو شعله ور تر کردید؟ اگر این نزاع های اینترنتی همینطور ادامه پیدا کنه و در تاریخ خراسان ثبت بشه ننگش فقط برای نیشابوری ها که شروع کننده بودن نیست بلکه شما سبزواری ها هم که ادامه دادید در این ننگ شریکید
نیشابوریای عزیز ایا این رفتار شما جنگجویانه نیست؟ مثلا شما نیشابوریا ادعا میکنید شهرتون شهر سلسله الذهب امام رضاست. شهری که امام رضا توش توقف کرده و سخنرانی کرده ولی ایا این رفتارهای شما ذره ای یاداور منش رضوی هست؟ چه فایده داره که امام رضا از شهر شما عبور کرده اما منش رضوی بین شما ایجاد نشده؟
سبزواریای عزیز شما هم که شهرتون سابقه دیرینه تشیع در ایرانو داره و یکی از 4 شهر اولیه شیعه ایران و پایتخت حکومت سربداران بوده رفتار اینجاتون هیچ سنخیتی با رفتار بزرگان شیعه نداره. ائمه با دشمنانشون با کسانی که بهشون ظلم میکردن و توهین میکردن طوری رفتار میکردن که اونا رو منقلب میکردن و اکثر دشمنانشون اخرسر هدایت می شدن ولی رفتار شما با نیشابوریایی که به سبزوار حمله ور میشن طوریه که عصبانی ترشون میکنه و بیشتر سر دنده لج میندازه
و در اخر یک جمله هم به کاشمری های عزیز شما هم به نظر اینجانب اجازه ندید فضای سایت شهرتون به محلی برای فحاشی و نزاع دائمی متعصبین دو تا شهر همسایه تبدیل بشه.
اینطوری برای شما هم خوب نیست. ممکنه بعضی مغرضین بگن کاشمری ها از اب گل الود ماهی میگیرن و بازدیدکننده های خودشونو افزایش میدن
خداییش دیدید من سعی کردم بی طرفانه حرف بزنم. و هم به نیشابوری ها ایراد گرفتم هم به سبزواری ها. حتی به کاشمری ها هم تذکر دادم.وظیفه ام بود که در این بلوایی که در جنگ بین دو شهر همسایه به پا شده امر به معروف و نهی از منکر کنم که کردم. نهی از منکر جنگ و اختلاف با مردم شهر همسایه و امر به معروف اتحاد و دوستی حالا دیگه خود دانید.دیگه هم دوباره نمیام ونظری نمیفرستم
من انچه شرط بلاغ بود با شما گفتم
شما خواه پند گیرید و خواه ملال
به قضاوت عادلانه
اولا شروع این حرفها از سبزوار شروع شد از تقریبا یکسال نیم قبل .جهت اطلاع رسانی وفرض بر این می گذاریم سبزواری نباشی که به احتمال 80 درصد سبزواری هستی یا 20 درصد دیگر شاید اطلاع کامل نداری.
حدود یک سال نیم قبل چند نفر متوهم با خیال واهی فکر و توهم زدند با حرف خیال چیزی پدید و ساخته می شود در اینترنت اخبار دیده بودند
1-افتتاح دانشگاه صنایع معادن در سبزوار(البته شعبه مشهد تعطیل شد.سبزوار بعدا….)
2-شهرستان شدن جوین و جغتای(البته به خاطر فاصله 70-80 کیلومتری نفع ان به مردم جوین و جغتای بر می گردد تا قبل شهرستان شدن سبزوار از جمعیت بالا-از فولادنیم ساخته جوین-از کشاورزی بالا-به اسم سبزوار سود می جست حالا جمعیت سبزوار چهارم در خراسان رضوی البته قبل شهرستان شدن جوین و جغتای جمعیت سبزوار و نیشابور تقریبا یکسان بود)
3-مدعی فقط 2 دانشگاه دولتی در خراسان رضوی 1- فردوسی و —- 2-تربیت معلم سبزوار(البته دانشگاه نیشابور-دانشگاه فناوری نوین قوچان-دانشگاه تربت حیدریه-دانشکده تربت جام- مرکز اموزش عالی کاشمر و گناباد دایر شده است)
4-مدعی دانشکده علوم پزشکی(البته نیشابور دانشکده پزشکی دارد-تربت حیدریه دانشگاه علوم پزشکی)
5-فرودگاه یک پرواز فقط به تهران که جزئ فرودگاههای دایر هم اکنون به حساب نمی اید
بعد به فکر افتادن حالا نوبت استان شدن است البته تا اینجا ربطی به نیشابور ندارد وحرفی هم نبود
ولی سالهای قبل تجربه این را داشتند به هر حال رقیبی در منطقه دارند باز هم ربطی به نیشابور نداشت ولی این اشخاص متوهم چون می دانستند نیشابور در جمعیت تقریبا یکسان است و قطب صنعت -کشاورزی است و سرامد ان شهر گردشگری و تاریخی است و در برابر ان حرفی برای گفتن ندارند شروع کردن به توهین و حسادت….
1-عطار کدکنی(بر کسی پوشیده نیست عطار متولد کدکن پروش یافته و بزرگ شده نیشابور و مدفون در نیشابوربه سبزواریها چه ربطی دارد
2-نیشابور 2 روز ملی دارد روز سوم ورود امام رضا (ع)نیشابور (متوهمین مطلب می نوشتند احتمالا امام از سبزوار گذشته یا چون سبزوار شیعه قوی داشته از نیشابور چون مردم نیشابور مخالف امام بودمد عبور کرده غافل ان زمان سبزوار اصلا مطرح نبوده -غافل حدیث سلسله ذهب با 4000 نفر ثبت کرده اند
3- صنایع نیشابور مربوط به مشهد(دلایلشان این است چون در مشهد ثبت شده اند غافل تا همین چند سال قبل برای هر کار کوچکی باید به مرکز استان رفت غافل فولاد جوین به اصطلاح سبزوار در 70 کیلومتری سبزوار که هنوز نیم ساخته به اسم سبزوار پز می دهید در شهرستان دیگر است
در این اواخر با روشن شدن ماجرا که ادعای دانشگاه….از بین رفته جدیدا چون دیگر همه چیز از کف رفته می بنند توهمات گذشته را .روی به اینکه بد اخلاقا نیشابوری و جنگجویند روی اورده اند
دوستان نیشابوری فرض کنید:
بزرگترین فرودگاه شرق ایران: نیشابور
بزرگترین مراکز دانشگاهی شرق کشور:نیشابور
بزرگترین شهر شرق کشور:نیشابور
پرجمعیت ترین شهر شرق کشور:نیشابور
صنعتی ترین شهر شرق کشور:نیشابور
و………………………….
بالفرض که تمام این ها درست .با خود روراست باشید از سال 1316 که تقسیمات کشوری در قالب استان پایه ریزی شده تا به حال ما استانی درون استانی نداشته ایم که با هیچ استانی مرز نداشته باشه؟؟؟
دوستان این صحبت مرا در تاریخ 13مرداد ماه 93 به یادگار داشته باشیدشانس نیشابور برای استان شدن صفر است و نیشابور استان نمیشود مگر با استان شدن سبزوار و تربت و حتی اگر سبزوار به تنهایی استان شود باز هم به درد شما نمیخورد حتما باید تربت هم استان شود.
در سال 80 سبزوار نسبت به بجنورد پرجمعیت تر،بزرگ تر،تاریخی تر،دانشگاهی تر،سرشناس تر،ورزشی تر و غیره بود سبزوار استان نشد فقط به خاطر:
نداشتن شهرستان اقماری و موقعیت جغرافیایی بد:در سال 80،سبزوار فقط یک شهرستان داشت آن هم اسفراین در عوض بجنورد 4شهرستان اقماری داشت فاروج،شیروان،جاجرم،مانه و سملقان.کار به جایی رسید که اسفراین را هم به بجنورد دادن بدلیل نزدیکی به بجنورد(75کیلومتر) و دوری از مشهد(330کیلومتر)
امروز سبزوار 4 شهرستان اقماری دارد و نیشابور 1 درست مث شرایط 13 سال قبل بجنورد سبزوار.
مطمئن باشید با استان شدن سبزوار شهرفیروزه که 90کیلومتر با سبزوار و140 کیلومتر با مشهد فاصله دار ه به سبزوار ملحق میشود آن هم توسط وزارت کشور پس بیخود به دنبال پس گرفتن 4روستا نباشید.همچنین سرولایت هم 117 کیلومتر با سبزوار و180 کیلومتر بامشهد فاصله داره پس به سبزوار ملحق میشود.
در مورد کاشمر هم اگر تربت استان شود بدلیل فاصله ی 75 کیلومتر ی با تربت به تربت منتقل میشود و اگرهم نشود به سبزوارمنتقل میشه، فاصله کاشمرتا سبزوار از مسیر بردسکن 170کیلومتر و از مسیر ریوش 140کیلومتر این در حالیست که فاصله کاشمر تا مشهد 235 کیلومتر.
موقعیت جغرافیایی بد در سال 80: سبزوار فقط باسمنان مرز مشترک داشت و بس و نیشابور وضعیت به مراتب بدتری داره وآنهم نداشتن مرز با هیچ استانی؟؟؟حال سبزوار در صورت استان شدن با استان های سمنان خراسان شمالی،یزد،خراسان جنوبی،خراسان رضوی مرز خواهد داشت.
یک نکته در مورد استان قم:من خود دانشجوی ارشد حقوق در دانشگاه قم هستم و در این شهر زندگی کرده ام.جالب بدونید سیاسی ترین شهر ایران قم نه تهران هر تصمیمی که در تهران گرفته میشه در قم ریشه داره ،روحانیت که بدنه ی حکومت هستن در قم سکونت دارند،هر چند شهریست بسیار خشک تر از سبزوار و در خوابگاه ها ومنازل شهر از آب شیرین کن استفاده میشود اما بخش اعظمی از بودجه ی مملکت در این شهر خرج میشوداین شهر یک میلیون و 40 هزار نفر جمعیت داره . بنابراین وضعیت قم کاملا استثنایی و حتی همین قم با 4استان مرز داره :اصفهان،تهران،مرکزی،سمنان. قم در شاهراه ارتباطی ایران قرار گرفته در ایام تعطیل وقتی کسی از تهران قصد عزیمت به اصفهان کرمان بوشهر شیراز بندر عباس یزد زاهدان شهرکرد اهواز و به طور کلی جنوب و مرکز ایرانو داره و ماشین گیرش نمیاد میگن فلافی سواری بگیر برو قم چون تو قم اتوبوس زیاد.
در پایان………………
دکتر شریعتی:انسان مجبور نیست حقیقت را بگوید ولی مجبور است آنچه را که میگوید حقیقت باشد.
دوستان منطقی و حق گرا باشید
به مهدی (سعی کن به از جانب دیگران حرف نزنی و آروزهایت محترم است اما برای خودت)
اولا
فاروج و شیروان اصلا از شهرهای اقماری بجنورد نبودند کمی بیشتر مطالعه کن مانه و سملقان یک شهرستان بیشتر نیست
دوما
درباره شهر فیروز هنوز بعد از چند سال از شهرستان شدن خوشاب هنوز مردم(زمان رای دادن )و نماینده های نیشابور پیگیر چند روستا جدا شده اند پس هنوز زود است پیش بینی کنی
سوما
بجنورد یا بیرجند یا قم یا کرج یا قزوین(در 100 کیلومتری شان شهرستان هم تراز یا بالاتر وجود نداشته که توانسته اند مرکز استان شوند)
چهارما
در مورد کاشمر در صورت تشکیل استان جدید انتخاب با مردم و مسئولان ان شهر می باشد نه ….
پنجما
درباره خراسان رضوی اصلا بحث شهر اقماری یا مرز استان ….. وجود ندارد.درباره شانس صفر .هیچ دولتی نمی تواند تصور کند در استان خراسان رضوی یک استان تشکیل شودان هم در غرب و مرکز باید همزمان 3 استان تشکیل شود بدون مشکلات سیاسی امنیتی که این کار در این زمان غیر ممکن است(زمان استان شدن بجنورداصلا معترض وجود نداشت -درباره بیرجند اصلا معترض مرکزیت وجود نداشت فقط فردوس بود ان هم قصد الحاق به مشهد داشت)-با کمی تحقیق می فهمی برای سبزوار چه سال 83 چه سال 93 هیچگونه شانسی وجود ندارد . درباره قم شهر مهمی است ولی می دانی اب قم از کجا تامین می شود؟؟؟
ششما
بحث شهرهای اقماری به هرحال امسال یا سال اینده تکلیف سه بخش مستعد نیشابور با جمعیت بالا مشخص می شود هرجند دو شهرستان حالا قطعی شده و بحث فقط در مورد چند شهر بخش زبرخان است
واقعا برای فرهنگ ضعیف و روحیه جنگجویی مردم نیشابور متاسفم
در چند نظر قبلی نظردهنده ای با اسم قضاوت عادلانه نظری فرستاده که واقعا بی طرفانه حرف زده در نظراتش هر دو طرف سبزواری و نیشابوری را نقد کرده اما باز یک شهروند نیشابوری به اسم اصغر به ان طرز زشت نظر داده
اولا نیشابوریای جنجگو و بی فرهنگ چه کار به هویت اون بنده خدا دارید که سبزواریه یا غیرسبزواری مهم نظریه که فرستاده که کاملا صحیحه
متاسفم برای نیشابور و نیشابوریا چون شروع این جنگ و اختلافات احمقانه از جانب نیشابوریاست و همه می تونن ببینن و اگر اصغر نیشابوری یا هر نویسنده نیشابوری دیگه ای یک دلیل اورد که این جنگو اول سبزواریا شروع کردن نشون بده اگر نه در حرف همه می تونن همدیگه رو متهم کنن.
به اصغر از نیشابور
نیمی از امتیازاتی که نیشابوری ها برای شهر خود مطرح می کنند ادعاهایی دروغین بیش نیست
1- نیشابوری ها مدعی صنعتی ترین شهر خراسان هستند اما این دروغی بیش نیست بزرگترین شهرک صنعتی شمال شرق ایران در چناران است و بزرگترین پروژه صنعتی در حال احداث در شرق ایران پروژه فولاد تربت حیدریه است ان مقدار صنایع نیشابور هم که هست همه در بخش زبرخان مستقر شده اند و نیشابور از خودش هیچ چیز ندارد و جیره خوار بخش های وابسته خود است
2- مردم بیچاره و بیگناه بخش بزرگ ، پرجمعیت و صنعتی و کشاورزی زبرخان سال هاست که میخواهند مانند جوین ، جغتای، خوشاب ، داورزن ، خلیل آباد و بردسکن به شهرستان مستقلی ارتقاء یابند اما نیشابوری ها که شدیدا به این بخش خود وابسته هستند می ترسند و اجازه استقلال نمی دهند و با اختلاف افکنی بین مردم شهرهای دررود و خرو و قدمگاه مانع شهرستان شدن ان ها می شوند
نیشابوری ها مدعی این هستند که واحد علوم تحقیقات خراسان رضوی را تاسیس کرده اند اما دروغی بیش نیست و این پروزه فقط اقدام تبلیغاتی نماینده شهرشان در استانه انتخابات نود بود و بعدا کنسل شد و در همه سایت ها و رسانه ها خبرش هست که واحد علوم تحقیقات نیشابور غیرقانونی بود و به پردیس تنزل درجه پیدا کرد
نیشابوری ها ادعا میکنند دانشکده پزشکی دارند که زهی خیال باطل از مردمی که هنوز نمی توانند فرق دانشکده علوم پزشکی با دانشکده پزشکی را تشخیص دهند نمی توان انتظار زیادی داشت که به توسعه و پیشرفت برسند
درباره قطار و فرودگاه هم بحث بسیار مفصلی است نیشابوری ها واقعا ضایع شده اند
از یک طرف قطار اختصاصیشان را به تهران از دست دادند و اسم ایستگاه نیشابور دیگر از ایستگاه راه اهن تهران حذف شد و به جای ان اسم تربت حیدریه قرار گرفت و دیگر تفاوتی بین سبزوار و نیشابور در برخورداری از قطار نیست چون هر دو شهر های بین راهی محسوب می شوند . البته درباره سبزوار این قضیه به زودی برعکس میشود چون سبزواری ها دارند راه اهن اختصاصی شهر خود را احداث میکنند نه مثل نیشابور که زیر سایه مشهد رفته و ایستگاه اختصاصیش را از دست داد
درباره فرودگاه هم نیشابوری ها چه بخواهند و چه نخواهند تنها فرودگاه فعال استان خراسان رضوی بعد از مشهد در سبزوار است و حالا نیشابوری ها بعد از 40 سال هنوز نتوانسته اند قدمی برای احداث فرودگاه اختصاصی شهر خود بردارند و ادعاهایی که مبنی بر وجود فرودگاه در اردوگاه شهید رجایی میکنند دروغی بیش نیست. می توانید به نقشه فرودگاه های کشور که در خیلی از سایت ها موجود است مراجعه کنید
نیشابوری های عزیز با دروغ گویی و لشکر کشی و توهم بافی کاری از پیش نمی برید
شهرتون در این دو سه ساله خیلی ضایع شده دیگه همه فهمیدن دستتون از زیرساخت های واقعی توسعه خالیه
مهمترین چیزی که مانع پیشرفت شهرشما به خصوص استان شدنتونه همینه که شهرهای همسایه تون باهاتون به شدت کارد و پنیر شدن و نتونستید برای خودتون جایگاهی ایجاد کنید که شهرهای همسایه خود به خود بزرگی شما رو بپذیرن چون واقعا بزرگی خاصی ندارید و فقط با تبلیغات توهمی سعی کردید از خودتون بزرگی بسازید که اونم به درد خودتون میخوره
بزرگی و عظمت یک شهر چیزیه که باعث بشه بقیه شهرها خودشون تمایل پیدا کنن بهش رو بیارن نه که شما با این بدبختی و ذلت بیاید توی سایت های شهرهای همسایه با درگیری و دعوا بخواید به زور خودتونو ثابت کنید.
این کارها فقط باعث تخریب بیشتر وجهه یک شهر میشه که در این زمینه نیشابوری ها خیلی بد عمل کردن واقعا
نیشابوری ها تا زمانی که اینقدر در مقابل سبزوار احساس ضعف و حقارت بکنن وضعشون بهتر از این نمیشه
ادعاشون زیاده اما عملا همونطور که اینجا الان دو ساله دارن بعد از انتشار این مقاله یکی از سایتای سبزوار در اینجا دارن جون میکنن که ثابت کنن نیشابور شایستگی های استان شدنو داره و موفق نمیشن چون سبزواریا باز جوابشونو میدن توی بقیه جاها هم نیشابوری ها نمی تونن کاری از پیش ببرن چون از هر لحاظ الان در خراسان سبزوار اقایی میکنه بر سر نیشابور
نیشابوریا بیچاره ها دلشونو به آب خوش کردن اما غافل از اینکه اگر شهری اب نداشته باشه میشه ابو از یک جای دیگه انتقال داد مثل قم میشه اب شیرین کن نصب کرد تو خونه ها مثل جنوب میشه ابرها رو بارور کرد مثل یزد میشه مصرف اب رو کم و بهینه کرد مثل امریکا ولی اگر یک شهری مثل نیشابور تبدیل شد به حومه صنعتی یک کلانشهر بزرگتر مثل مشهد دیگه نمیشه براش کاری کرد.
دولت ها بی عقل نیستن که بیان یک مرکز استان جدیددرست بیخ گوش یک مرکز استان بزرگ دیگه تاسیس کنن کسانی که مثال کرجو میزنن بدونن کرج با جمیعت 2 میلیون نفری اصلا با نیشابور 240هزارنفری قابل مقایسه نیست.تازه کرج در منطقه خودش رقیب نداشت اما نیشابور سه چهارتا رقیب قدر دیگه از هر طرف داره سبزواراز غرب تربت حیدریه و کاشمر از جنوب و قوچان از شمال
نیشابور زیرساخت های اساسی رو برای توسعه نداره دولت ها هم حاضر به سرمایه گذاری در این شهر برای ایجاد زیرساخت ها نمیشن چون توجیه نداره و چسبیده به مشهد که همه امکانات کامل در مشهد هست و دیگه توجیه نداره تو نیشابورم ایجاد کنن
به
نیشابوری ها شروع کننده جنگ و ادامه دهنده
از این نظرات در وبلاگ متوهم اسرار سبزواری وجود یکبار با عنوان معلم نیشابوری یکبار عطار کدکنی یکبار با اسم عرفا دانشمندان نیشابور
عجب استدلالی بالایی(( بنده خدا دارید که سبزواریه یا غیرسبزواری مهم نظریه که فرستاده که کاملا صحیحه ))
بنده متن بالا نوشتم نه برای افراد متوهم فقط برای اطلاع رسانی بود
به
گل زیره
اولا درباره ادعای اول درباره صنعتی بودن یا نبودن متاسفا افرادی چون تو که هنوز فرق پروژه صنعتی در حال ساخت که با پروژه های صنعتی در حال ساخت قیاس می کنند متوجه نمیشه آدم چی بگه برو کمی مطالعه کن بیسواد
درباره چناران انشائالله در ایران اول بشه ولی انسان اسکول دو سال در همه جا این ادعا می اوری ان هم از وبلاگ متوهم اسرارسبزواری کمی تفکر کن کمی تحقیق کن حداقل سایت استانداری خراسان رضوی یا مرکز آمار ایران مطالعه کن بعد ادعایی مطرح کن انسانهای مثل تو هم دروغ میگن هم توهمات دیگران واکس می زند
درباره مستقل شدن بخشها چند مثال واضح جواب شورای شهر جوین و امام جمعه در تغییر نام فولاد مدعی سبزوار که در شهرستان مستقل جوین بدهید از داشته های شهرستان محروم برای شهرتون استفاده می کنید یا زادگاه دکتر شریعتی یا خاستگاه سربداران بخش باشتین شهرستان داورزن چرا دست از این شهرستانهای محروم بر نمی دارید
درباره واحد علوم تحقیقات خراسان رضوی با 4000 دانشجو و 21 رشته ارشد و دکترا(سایت ان در اینترنت هست زیاد جوش نزن)حالا دروغگو کیست
درباره فرودگاه هیچ کس مدعی وجود فرودگاه در نیشابور نیست فقط یک فرودگاه کوچک با پرواز هواپیمای تک نفره وجود دارد در اردوگاه کشوری شهید رجایی-البته انصافا شهری 100 سال راه اهن ندارد حالا با فرودگاه نیم تعطیل در هفته چند پرواز فقط و فقط به تهران ایا سبزوار فرودگاه دار شده
به
یک نکته
افراد مثل شما احساس ضعف درماندگی می کنن چرا من برای اطلاع رسانی نظری نوشتم حالا چند نفر با هوچی گری و توهم بافی چندتا جند تا نظر می دهند
درباره آب فعلا سری به اخبار اصفهان بزن تا کمی اطلاعات کسب کنی این چرت پرتا نگویی
تو که راست بزرگترین مجتمع صنعتی خراسانها مجتمع فولاد خراسان در 10 کیلومتری نیشابور به سبزوار مربوط به مشهد حداقل میگفتی مربوط به سبزوار
هیچ باتلاقی بدتر از این وضعیتی که امروز نیشابوری ها درش گیر افتادن نمی تونست ابروی این شهرو ببره و مسخره خاص و عامش کنه
الان دو ساله نیشابوری ها با جبهه گرفتن در مقابل یک مقاله محترمانه سایت کاشمری ها که در اصل از سایت اسرارنامه برداشته شده نشون دادن مردمانی بی ظرفیت و جنگجو هستند
واقعیت اینه که نیشابوری ها خودشونم فهمیدن در جغرافیای امروز خراسان هیچ جایی ندارن چون شهرشون به شدت زیرسایه مشهد رفته و هیچ امتیاز خاصی برای برتری نسبت به بقیه شهرای خراسان نداره
هرسبزواری و کاشمری و تربتی و گنابادی و بردسکنی اگر بهش بگن نیشابور با این وضعیت ضعیف جاده های مواصلاتی، بدون برخورداری از فرودگاه ، بدون داشتن دانشگاه های معتبر و شناخته شده در سطح کشور با صنایعی که همه وابسته به مشهد هستند از فردا مرکز استان شما میشن و بدون داشتن هیچ امتیاز خاص دیگه ای از فردا مرکز استان شماست هیچ کدوم قبول نمیکنن و ترجیح میدن همون مشهد مرکز استانشون باشه چون حداقل هربار رفتن به مشهد براشون زیارت امام رضا و گردش در بازارهای بین المللی و مجتمع های بزرگ تفریحی رو به همراه میاره اما رفتن به نیشابور فقط 100 کیلومتر از راهو براشون کم میکنه اما حتی در نیشابور یک هتل وجود نداره که اگر مسافرا مجبور شدن دو روز اونجا بمونن مجبور نباشن برن تو خیابون کنار ارامگاه عطار و خیام بخوابن یا یکی از مهمانسراهای درجه پایین نیشابورو انتخاب کنن
باز سبزوار حداقل زیرساخت هاش اماده است
هتل کاملیای سبزوار طبق امار سایت هتلداری ایران در ردیف 40 هتل برتر مجلل خراسان رضویه که با هتل های مشهد همخوانی داره اما نیشابوریها این همه ساله دارن سعی میکنن یک هتل بسازن تو شهرشون که عاجز موندن چون سرمایه گذاری تو نیشابور توجیه اقتصادی نداره هرکس بره نیشابور یک ساعت دیگه هم میذاره روش و خودشو به مشهد میرسونه نیشابور شهر سرراهیه نه مقصد اصلی
یک ضعف اساسی دیگه نیشابور نداشتن فرودگاهه که هیچ وقت هم مرتفع نمیشه حالا اگر مردم و مدیران استانی که به مرکزیت سبزوار تاسیس میشه بخوان یک سفر عجله ای و فوری به پایتخت کشور داشته باشن سریع از فرودگاه سبزوار استفاده میکنن نه مثل نیشابوری ها که وابسته به مشهد و سبزوارن
نیشابور واقعا هیچ امتیاز خاصی که به درد مردم بقیه شهرای استانش بخوره نداره
باز ممکنه چندتا نیشابوری ندید بدید الان سریع بیان بگن نیشابور اب داره و درخت داره
ولی جوابشون اینه که مردم سبزوار و گناباد و بردسکن و تربت حیدریه و کاشمرم الان از بی ابی نمردن
هرجایی که شهره و توش زندگی جریان داره یعنی ابم داره
تازه سبزوار از قم و بیرجند و سمنان و یزد کویری تر نیست. ولی اتفاقا هر4 تا شهر نامبرده از بهترین و صنعتی ترین مراکز استان در ایرانن
انتقال اب از سایر مناطق بارور کردن ابرها و اب شیرین کن های خورشیدی و … مشکل کمبود اب در شهرهای کویری رو حل میکنه اما زیرساخت های انسانی و فکری و فرهنگی وقتی در یک شهری مهیا نباشه به اسونی قابل برطرف سازی نیست
نیشابوری های عزیز شما بسیار ضعیف هستید چون دو ساله از یک مقاله ساده و محترمانه تو سایتای اسرارنامه و کاشمری ها تنتون مثل برگ بید به لرز افتاده و معلوم میشه ظرفیت و فرهنگ و شعور مرکز استان شدنو ندارید
الان هم هرچی این بحث بیشتر ادامه پیدا کنه بیشتر نشان دهنده ضعف نیشابوری هاست چون با این همه ادعای ابرشهری (که البته معلوم شد پوشالی بود) اومدن تو سایتای شهرای مختلف استان بازیچه مردم بقیه شهرا شدن و همونطور که الان تو سایتا هیچ کس نیشابورو قبول نمیکنه توی واقعیتم همینطوره
نیشابوری ها اگر خیلی به صنعتشون پز میدن همین براشون کافیه که دیگه با مجتمع فولاد تربت حیدریه که بزرگترین پروژه صنعتی شرق کشور هست، صنعت نیشابور حرفی برای گفتن نداره
اگرم خیلی به پردیس علوم تحقیقات دانشگاه ازادشون پز میدن فکر کنم نیازی نباشه که بگم همچین چیزی قابل مقایسه با دانشگاه حکیم سبزواری در شهر سبزوار نیست
مهمتر از همه اینه که هیچ شهرستان اقماری که بخواد زیر مجموعه نیشابور قرار بگیره ندارن و همه شهرای سبزوار و تربت حیدریه و کاشمر از غرب و جنوب غرب و جنوب نیشابور یا خودشون مدعی مرکز استان شدن هستند یا ترجیح میدن در استان های دیگه ای به مرکزیت شهرای دیگه ای غیر از نیشابور قرار بگیرن چون نیشابور هیچ امتیاز خاصی نداره که برای استان شدن به دردش بخوره
من وقتی این چیزا رو می بینم جدا متاسفم میشم برای مردم نیشابور از یک طرف ادعا میکنن اینقدر که من انم که رستم یلی بود در سیستان از طرف دیگه دو ساله تمامه دارن اینجا با مردم سبزوار و ایضا بقیه مردم خراسان دعوا و درگیری میکنن که برتری خودشونو ثابت کنن اما دیگران نمیپذیرنشون چون برتری واقعی ندارن و برتری به شعار و تخیل و توهم نیست
به نظر من در این مدت شکست واقعی نیشابوری ها به خوبی ثابت شده چون اونان که خیلی ادعای ابرشهری دارن که معلومه از جانب بقیه پذیرفته شده نیست
ضمنا در اصل این مطلب هرچی نگاه میکنم حرف توهین امیزی از طرف سبزواریا ندیدم نیشابوریا باید جنبه و ظرفیت نقد پذیریشونو ببرن بالاتر
سلام به همه کاشمری های عزیز…باعث تاسف است که مردم شهر مجاور نیشابور اینگونه به تفرقه و حسادت میان مردم دو شهر پرداخته اند…!دلیل اینکه سبزواری ها اینقدر در سایت کاشمر از نیشابور بد میگویند چیست!!!میدانید جالب انجاست که در سطوح بالا نماینده کاشمر از استان شدن نیشابور دفاع کرده است…مردم کاشمر و نیشابور به دلیل نزدیکی مسافت رفت و امد زیادی با هم دارند و کاشمری ها از نزدیک نیشابور را دیده اند و به راحتی میتوانند به پوچ بودن و تهی بودن نظرات بعضی دوستان سبزواری پی ببرند…سلامی کرم به مردم شهر و بردادرمان در کاشمر از نیشابور ابر شهر ایران زمین…فقط برایم جالب بود که دوستی از سبزوار صنعت نیشابور را پایین تر از سبزوار دانسته!جالب اینجاست که سبزوار بیشترین امار بیکاری در شهرهای کشور را به علت فقر شدید صنعت دارد و نیشابور در اخرین امار تقریبا 7 درضد از جمعیت شاغلش بیکار هستند که مقاله اش در سایت روزنه نیشابور موجود است…با احداث شهرک صنعتی عطار در وسعت 1500 هکتار با سرمایه گذاری خارجی احداث شده است…این هم ادرسش…http://www.rovzane.com/blog/show/7-%D8%AF%D8%B1%D8%B5%D8%AF-%D8%AC%D9%85%D8%B9%DB%8C%D8%AA-%D9%81%D8%B9%D8%A7%D9%84-%D9%86%DB%8C%D8%B4%D8%A7%D8%A8%D9%88%D8%B1-%D8%A8%DB%8C%DA%A9%D8%A7%D8%B1-%D8%A7%D8%B3%D8%AA-%D9%81%D8%B9%D8%A7%D9%84%DB%8C%D8%AA-4%DB%B0%DB%B0-%D9%88%D8%A7%D8%AD%D8%AF-%D8%B5%D9%86%D8%B9%D8%AA%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D9%86%DB%8C%D8%B4%D8%A7%D8%A8%D9%88%D8%B1.html
جالب تر مقاله های خود اسرارنامه است که اخیرا گفته است که سبزوار امار بالای بیکاری و مهاجرت را داراست…مثال عینه اش افزایش بیشتر جمعیت نیشابور نسبت به سبزوار در سایت امار است در دو بار قبل…
باز این حرف های کودکانه بعضی دوستان سبزواری چ معنی دارد…!با تشکر از مدیریت سایت و مردم فهیم کاشمر
چ جالب (: نه خیلی جالبه (: نیشابور از بین شهر های شیراز و اصفهان به عنوان شهر پایدار ایرانی و همچنین به عنوان ابر شهر ایران انتخاب شده بعد دوستان سبزواری میگن هتل برای نیشابور صرفه اقتصادی نداره!!!اخه عزیز دل در ابتدا بگم از 20 نظر قبلی 90 درصد پیام ها رو سبزواری ها گذاشتن و تماما هم سطح فرهنگ خودشون رو نشون دادن بعد میگن نیشابوری ها ستیزه جو هستند!!سبزواری که توی میدون 30 هزار متریش درخت مصنوعی میذاره تا شهر رو سرسبز نشون بده…سبزوار شهری که توی محدوده شهریش حتی دو جای توریستی و تفریحی نداره…!بعد هتل توی اون صرفه اقتصادی داره؟چرا باید یک مسافر تو سبزوار بمونه؟چی رو ببینه؟نیشابور در زمینه ورزش هم در موتور کراس و اتومبیل رانی و صخره نوردی در سطح کشور مقام داره…در حالی که سبزوار در جا میزنه نیشابور بزرگترین پیست اتومبیل رانی افرود کشور رو افتتاح کرد…نیشابور از لحاظ جمعیتی هم سومین شهر شرق کشور است…و دومین بعد مشهد…صنعت سبزوار بالاترین نرخ بیکاری رو داره دیگه جای بحث نیست (: جالبه یکی از دوستان گفته وایسته به مشهده (: ولی این ما نیشابوری ها هستیم که داریم از این صنعت استفاده میکنیم…چرا سبزوار چنین صنعتی حتی وابسته رو نداره!!!؟؟؟همه میدونن برای تقسیم بعدی استان ها نیشابور روی کاشمر حساب کرده که مردم این دو شهر برادر در کنار هم باشن برای همین افرادی از سبزوار به شدت دنبال تفرقه اندازی هستن میان ما دو شهر…که در نظرات هم کاملا مشهوده…همه نطرات از سبزوار هست بعد همه هم میگن نیشابوری های ستیزه جو!در حالی که کمتری نظری از نیشابور هست!میدونین که میتونن به جای نیشابوری ها هم نطر بذارن!همینطور که در سایت های شهر های دیگه میکنن حتی سایت های خود نیشابور مثل روزنه…من میگم هر شهری لیاقت داشته باشه مرکز استان بعدی میشه پس این همه توهین به مردم نیشابور از سمت سبزوار برای چیست؟!تعداد مشاهیر نیشابور رو بگم تا متوجه صرفه اقتصادی هتل در نیشابور بشی؟در تعطیلات امسال اول مشهد دوم قدمگاه نیشابور و سومین شهر پر مسافر نیشابور بوده…بعد سبزوار این وسط خوشحاله (:نیشابور دو هتل در حال ساخت داره عزیز در حالی که ساختمان هتل کاملیا سبزوار به شدت فرسوده و قدیمی شده و اگر بنا به هتل هتلی مثل سبزوار باشه ساختمان دور میدون ازادی نیشابور از لحاظ بزرگی و زیبایی 3 برابر هتل سبزوار است…نیشابور چندین مجتمع توریستی تفریحی داره…سبزوار یک پاساز داغونم نداره…!!!مجتمع الماس سنتر نیشابور دارای پارک سرپوشیده است…بعد سبزوار پارک تو شهرش نداره اومده میگه لیاقتش از نیشابور بیشتره!!!وسط بلوراهاشون رو سنگ میکنن چون اب نداره شهرداریشون بده بعد با مرکز استان ششده و افزایش جمعیت با قحطی اب در زمان حال چیکار میخوان بکنن!!!!کرج با فاصله نصف نیشابور به تهران استان شده پس نزدیکی نیشابور به مشهد مانعی نیست عزیز…چند منظقه دیدنی تو نیشابور برات نام ببرم بیای بخوای بری یک هفته به راحتی طول بکشه فقط سر بزنی…تو سبزوار یک پل عابر پیاده نیست بعد ادعای استان شدن داره (: جالبه یک تبلیغ زده بودن دور میدون دانشگاهشون که مرغ کنتاکی برای اولین بار در سبزوار در فست فود کاکتوس…!حالا این فست فود دو سال افتتاح شده!سبزوار رو از نزدیک دیده باشی تفاوتی با یک روستای بزرگ نداره!نیشابور تقاطع غیر همسطح بزرگ امام رضا رو زده تو سبزوار زیر گذز معمولی نیست!بماند که نیشابور بزرگترین زیر گذز ریلی کشور رو هم داره…مجسمه خیام رو چند وقت پیش توی نیویورک امریکا نصب کردند در سازمان ملل هم هست بعد میای میگی مشاهیر نیشابور چیزی نیستند که مسافر بخواد بمونه بره ببینه اینا رو!تاریخ نیشابور هم که جای خود دارد…از فرهنگ ما نیشابوری ها همین بس که در تقسیمات قبلی اعتراضمون رو با فرهنگ و منش به نمایش گذاشتیم ولی تو سبزوار به بانک ها هم تخریب شد و اون فجایع اتفاق افتاد…!حالا ببینین دیگه اینجام چ جوری نظر میذارن!در اخر نیشابور همیشه با کاشمر بوده در طول تلریخ و همیشه خواهد بود…خدواوند همه از راه به در ها رو به راه راست هدایت کند…با تشکر از مدیریت سایت
کاشمری های عزیز شما قضاوت کنید نیشابوری ها با این همه ادعای ابرشهری که دارند آیا این نهایت خاری و ضعیفی شون نیست که دوساله دارند در سایت های محلی خراسان از جمله کاشمری ها با حمله به کهن شهر سبزوار سعی میکنن به زور ابرشهری خودشونو ثابت کنن؟
ابرشهر یک موضوع مربوط به چند قرن قبله که به دلایل سیاسی چون نیشابور مرکز حکومت های سنی بود حاکمان سنی مذهب ایران در اون دوره این شهر رو بزرگ کردن تا شهر سبزوار که همیشه مرکز تشیع بوده تحت کنترل دربیاد
یعنی اصالتا نیشابور هیچ عظمتی نداره
این سبزواره که همیشه موتور محرکه غرب خراسان بوده قبل از اسلام هم تاریخ نیشابور با ریوند سبزوار گره خورده
حالا نیشابوری ها چه جوری با این موقعیت ضعیفشون اینقدر ادعای ابرشهری دارند
ایا ابرشهری به اینه که هی مردم یک شهر بگن ما ابرشهریم هی همسایه هاشون بگن ما شما رو به ابرشهری قبول نداریم؟
اگر نیشابور ابرشهره پس چرا نتونسته تاالان مرکز استان بشه؟
چرا سبزواری ها و کاشمری ها و بردسکنی ها و تربتی ها استان شدن نیشابور رو بر نمی تابن؟
چون به معنای واقعی نیشابور ابرشهر نیست این یک تبلیغه که بعضی از مردم متعصب نیشابور خودشون برای خودشون میکنن
امروز نیشابور اگر هم پیشرفتی کرده در زمینه صنعتی چون یکی از شهرهای اقماری کلانشهر مشهده
اگرنه به خودی خود نیشابور چی داره؟ شهری که نه فرودگاه داره نه به لحاظ دانشگاهی می تونه با سبزوار رقابت کنه یک تیم مطرح ورزشی اگر تونستید در کشور برای نیشابور بیارید مثل تیم های سبزوار باز یک ذره میشه روی ادعاهای پوچ نیشابوری ها فکر کرد اما واقعا این شهر هیچی نداره. جز ادعا
فقط مردمش تا کم میارن زود میگن نیشابور آب داره!!! ولی اینم شد دلیل؟
حالا مگه سبزواری ها و کاشمری ها و بقیه مردم خراسان از بی آبی مردن؟ تازه اگر به آب باشه که قوچان و جوین و تربت حیدریه و … ازنیشابور بیشتر آب دارن کافیه برید به آمار بارندگی شهرهای قوچان و تربت حیدریه در سایت سازمان هواشناسی خراسان رضوی مراجعه کنید تا ببینید نیشابور از قوچان خیلی کمتره بارندگیش
تازه قم و یزد و سمنان که شهرهای کاملا کویری ایرانن ایا نتونستن پیشرفت کنن و مرکز استان بشن؟
اگر نیشابور صنعتی شده چون توی شعاع صد کیلومتری کلانشهر مشهده و سرمایه گذاری صنعتی در کلانشهرها به خاطر ممانعت از آلودگی هوا ممنوعه. تازه بیشتر صنایع نیشابور هم در بخش زبرخان قرار گرفتن از جمله شهرک صنعتی خیام. و کارخانه فولاد خراسان هم اصلا در مالکیت صنعتی نیشابور نیست بلکه متعلق به مشهده و دفتر مرکزیش هم در مشهده اسمش هم فولاد خراسانه نه نیشابور
یک چیز خنده دار دیگه ای هم که نیشابوری ها ادعا میکنن راه آهنه!جالبه که این راه آهن به قصد نیشابور ساخته نشده و به قصد مشهد – تهران ساخته شده و سر راهش همونطور که از نیشابور میگذره از روستاها و بخش های سبزوارم میگذره پس در این امتیاز نیشابور با شهرها و روستاهای کوچکی مثل سلطان آباد و جوین و حکم آباد و جغتای و انداده و … برابره
مهم فرودگاهه که در هر جایی ساخته بشه مخصوص اون منطقه است مثل سبزوار و هرچند شهرهای اطراف هم می تونن استفاده کنن ولی انحصارا به نام اون شهر محسوب میشه و هرکس بخواد از فرودگاه سبزوار استفاده کنه باید بیاد سبزوار
نیشابوری ها کلا نیمی از حرفاشون رویا پردازیه دارن ادعا میکن تو شهرشون هتل بزرگتر از هتل کاملیای سبزوار دارن میسازن ولی باید بهشون گفت بزک نمیر بهار میاد برید با اون چیزایی که الان دارید بیاید جلو اگر نه سبزوارم خیلی چیزاداره میسازه که نیشابور عمرا نمی تونه بهشون برسه
منطقه ویژه ا قتصادی سبزوار که در منطقه زعفرانیه در حال احداثه کافیه تا همه اقتصاد و صنعت نیشابورو تو جیبش بگذاره اگر نمی دونن اهمیت مناطق ویزه اقتصادی چیه برن که سرچی تو گوگل بکنن
تازه استادیوم 15 هزارنفری سبزوار که بعد از مشهد بزگترین ورزشگاه خراسانه امتیاز دیگه ای برای سبزواره که مراحل ساختشو طی میکنه
تازه سبزواری ها دارن راه اهن خودشون رو هم احداث میکنن اما نیشابوری ها از ساخت فرودگاه عاجز بودن چون شهرشون ظرفیت داشتن فرودگاهو نداره
راستی درباره مشاهیر و بزرگان هم عرض کنم نیشابور واقعا چیزی درمقابل سبزوار نداره چون تاریخ و مشاهیر سبزوار در جهان شناخته شدن و افرادی مثل شریعتی ، محمود دولت آبادی ، ابوالفضل بیهقی ، حکیم سبزواری و … مجالی برای عرض اندام نیشابوری ها باقی نمیگذارن
فقط اینو بگم که افغان ها برای داشتن ابوالفضل بیهقی دارن با ایران رقابت میکنن چون بیهقی چندسالی که در دربار غزنویان بوده در شهر غزنین افغانستان سکونت میکرده و همین بهانه ای برای ادعای افغانی ها شده
شخصیت بیهقی برای همه فارسی زبانان قابل احترامه
شاید بزرگتر از بیهقی حکیم سبزواری باشه که سرآمد همه مشاهیر و دانشمندان خراسانه هیچ می دونستید وقتی کتاب شرح منظومه حکیم سبزواری در نیویورک به انگلیسی ترجمه شده همه حیرت زده شدن و پرسیدن سبزوار کجاست که که در چندین سال قبل فلاسفه بزرگی مثل هایدگر و سارتر داشته؟
هیچ می دونید یک پروفسور ژآپنی به نام پرفسور توشى هیکوایزوتسو، استاد فلسفه دانشگاه مک گیل کانادا و استاد ممتاز دانشگاه توکیو، پیرامون شخصیت فلسفى و عرفانى حاج ملا هادى چی گفته؟ نه مسلما نیشابوری ها نمی دونن اگرنه اینقدر پیش سبزوار ادعاهای گزاف مطرح نمی کردن . این دانشمند ژاپنی گفته «حاج ملا هادى سبزوارى متفکرى است که اثر معروف «منظومه و شرح آن» از اوست و به اتفاق همگان بزرگترین فیلسوف ایرانى در قرن نوزدهم بود.
یک نمونه ساده تر در عظمت حکیم سبزواری اینه که اسم ایشان روی دومین دانشگاه بزرگ و معتبر ملی در شمال شرق ایران گذاشته شده ولی کدوم یکی ازمشاهیر نیشابور اسمشون حداقل روی یک دانشگاه غیرانتفاعی رفته؟ و در خراسان دو دانشگاه معتبر ملی داریم که یکی به نام حکیم فردوسی و دیگری به نام حکیم سبزواری است
درباره سطح فرهنگ مردم دو شهر سبزوار و نیشابور هم همین بس که یادآوری کنم مردم نیشابور اینقدر دو سال قبل درمرداد سال 91 به سر گرانی مرغ ودرواقع بر سر یک موضوع شکمی اعتراضی توی شهرشون راه انداختن که تا یک هفته سوژه رسانه های بیگانه و معاند نظام بود و تصاویرش رو دائم پخش میکردن! حالا به نظرتون کار مردم سبزوار که برای استان شدن شهرشون اعتراض کردن زشت تر بود یا کار مردم نیشابور که سر شکم این غوغای نکبت بار رو به پا کردن؟
درباره تاریخ هم قبلا توضیح دادم الان فقط یک نکته رو لازم میدونم بگم اگر کل تاریخ نیشابورو زیر و رو کنید نمی تونید رویدادی به عظمت سربداران سبزوار پیدا کنید. البته سفر امام رضا به خراسان و عبورش از نیشابور برای ما ارزشمنده ولی اگر برید دلایل این سفر و دلایل انتخاب شهرهای سر راه رو مطالعه کنید می فهمید که قضیه از چه قرار بوده و چرا مامون عباسی تاکید داشته امام رضا از نیشابور حتما رد شه و برعکس امام رضا(ع) اصلا دوست نداشته به این سفر بره و وقتی داشته از مدینه به سمت ایران راه میافتاده به خانواده اش گفته برای این سفر من گریه کنید
ولی داستان سربداران سبزوار که توسط مردم همین شهر به وقوع پیوست با عظمت و افتخار تبدیل به اولین سریال فاخر تلویزیونی ایران شد که الان که الانه بعد از سی سال هنوز بین مردم معروف و محبوبه و شبکه های سیما ده ها بار پخشش کردن و البوم موسیقی سربداران هم سال 92 به بازار عرضه شد و در سایت سازمان ملل مورد توجه و احترام قرار گرفته و در چند کشور خارجی اجرا شده این ها همه نشانه عظمت و افتخاره تاریخ سبزوار و بدون تردید برتری تاریخ سبزوار بر نیشابوره
حالا من فکر نمی کنم هم استانی های نیشابوری با همه تبلیغاتی که میکنن بتونن حتی یک دلیل برای ادعاهای خودشون در مقابل سبزوار بیارن!
من در نظر قبلی از تاریخچه سبزوار قبل از اسلام فاکتور گرفتم که نشان دهنده اینه که مادرشهر فرهنگی و تمدنی منطقه غرب خراسان سبزوار بوده ولی خود دوستان اگر علاقه داشته باشن می تونن برن درباره تاریخ 12 هزارساله سبزوار، آتشکده آذربرزین مهر، ناحیه ریوند، رزمگاه و ارامگاه رستم و سهراب در نزدیکی سبزوار مطالعه و تحقیق کنن و به تاریخ کهن این شهر به عنوان پایتخت اسطوره ها و ستاره فرهنگ و تمدن ایران پی ببرن
اما یک نکته در پاسخ به بعضی دوستان متوهم نیشابوری که در خیالات خودشون فکر میکنن مردم شهرهای خراسان تمایلی به استان شدن نیشابور و بودن با نیشابور دارن عرض کنم واونم اینکه خیالتون راحت اگر مردم شهرهای خراسان با نیشابور احساس نزدیکی خاصی میکردن و حاضر بودن ازنیشابور تبعیت کنن کار شما اینقدر زار نمی شد که الان دو ساله دارید پایین یک مقاله نوشته شده از یک نویسنده سبزواری درباره تقسیمات سیاسی خراسان رضوی زار می زنید و تلاش می کنید شایستگی های نداشته نیشابورو ثابت کنید.
اگر مردم شهرهای همسایه نیشابور این شهرو به ابرشهری قبول داشتن تا الان نیشابور استان خودشو تشکیل داده بود و نیاز نبود دو سال مردمش به این چالش سخت وادار بشن و اخرشم نتونن خودشونو به سبزوار ثابت کنن
در حال حاضر نیشابور درنظر ما بیشتر از اونکه به درد مرکزیت استان بخوره یک حومه صنعتی برای کلانشهر مشهده که هیچ امیدی به استقلالش نیست
دوستان عزیز این روزها داره سریال سربداران که برگرفته از تاریخ دارالمومنین سبزوار در قرن هشتم هجریه از شبکه آی فیلم سیما در حال پخشه
این سریال اولین سریال تاریخیه که بعد از وقوع انقلاب اسلامی ایران در صدا و سمیای کشورمون ساخته شد و خودش به تنهایی گواهه ارزش و اهمیت تاریخ سبزواره
اولین رهبر مذهبی قیام سربداران شیخ خلیفه مازندرانی بود که وقتی آوازه غیرت و ایمان راسخ مردم سبزوار رو شنید از مازندران به این شهر مهاجرت کرد و بهترین محل برای بیان اندیشه های خودش رو در بین مردم خردپرور و اندیشه ورز سبزوار دید.
اولین رهبر سیاسی و نظامی سربداران هم پهلوان عبدالرزاق باشتینی است که از روستای باشتین در نزدیکی سبزوار بود.
بعد از شیخ خلیفه مازندرانی ، شیخ حسن جوری که او هم از قریه جور خراسان به میان مردم سبزوار رفته بود، دومین رهبر مذهبی سربداران شد و سریال سربداران سعی کرده با آمیختن چاشنی تخیل تاریخ سربداران سبزوار رو به تصویر بکشه.
اولین جرقه های قیام سربداران ااز روستای باشتین در نزدیکی سبزوار (غرب سبزوار به سمت داورزن و شاهرود) روشن شد اما سرانجام انقلابیون سربداران دارالمومنین سبزوار رو پایتخت خودشون قرار دادن.
سریال سربداران سبزوار خودش به نقطه عطفی در تاریخ سریال سازی تلویزیون ایران تبدیل شد.
ممنون از توجه شما عزیزان.
جهت اطلاع
«علی پلیس» ساده دلی دوست داشتنی در شهر
علی پلیس ساده دلی دوست داشتنی در شهر
»علی پلیس» نام و چهره ای آشنا برای بسیاری از مردم سبزوار است.
او فرد ساده دلی است که ظاهرا به یک نوع اختلال روانی دچار است. اما از آن دست اختلالاتی که خطری برای جامعه ندارد.
او در میان همه شلوغی های شهر معمولا شخصیتی آرام با لبی خندان دارد که علی رغم نامش نه پلیس است و نه به دنبال هیچ دزد یا متخلفی می گردد. او فقط یک شهروند ساده دل و نیازمند به حمایت و محبت است.
پلیس البته لقبی است که سبزواری ها به عنوان شوخی به او داده اند. چرا که در سال های قبل «علی» برای مدتی در تصور خود نقش پلیس های خدوم راهنمایی و رانندگی را ایفا می کرد و البته از حرفه سخت و با اهمیت «پلیس راهنمایی و رانندگی» دردنیای ساده علی فقط دست گرفتن قبض و نوشتن جریمه برای اتومبیل های مختلف و تحویل دادن به رانندگانشان معنا یافته بود.
به گزارش مجله اینترنتی اسرارنامه، علی هرچند اکنون چند سالی است که دیگر کمتر سراغ نقش های پلیسی مورد علاقه خود می رود، اما همچنان در خیابان ها و دیگر اماکن عمومی و در ازدحام روزمره زندگی شهروندان سبزواری روزگار آرام و بی حاشیه خود را سپری می کند. او حالا دیگر مثل یک خاطره محو در «بک گراند» تصویر ذهنی اکثر سبزواری ها از خاطرات شهر و دیار خود حضور دارد.
افرادی مثل علی پلیس معمولا گذشته نامعلومی دارند. کسی نمی داند آنها از کجا آمده و چگونه رشد کرده و به این حال و روز افتاده اند.[هرچند گفته می شود علی پلیس در سبزوار دارای خانواده و سرپناه است. اما به طور کل افرادی شبیه او گذشته و خانواده نامعمولی دارند] اما نامعلوم تر از گذشته آن ها، وضعیت آینده آنان است.هیچ کس نمی داند سرانجام آینده آنان به کجا خواهد رسید؟ پرسشی که حتی پاسخ احتمالی به آن نیز چندان ممکن نیست.
با این حال بی شک خداوند مهربان اولین و بهترین نگهدار و مراقب این افراد است. آن هم در جامعه ما که نهادهایی که وظیفه حمایت از این گونه افراد را دارند، معمولا عملکردی بسیار ضعیف را از خود به نمایش می گذارند.
نمونه اش همین علی پلیس خودمان است. او که سال های سال است آزاد و رها در خیابان های این شهر می چرخد و به خاطر اخلاق مهربان و بی آزارش هم پیاله و هم سفره بسیاری ازمردم سبزوار شده و لباس نو و دیگر وسایل لازم را دریافت کرده است.
گویی خدا می خواهد به ما انسان های تجمل زده امروزی بگوید گاهی می توان به سادگی «علی پلیس» زندگی کرد و نگران هیچ چیز نبود.چون به معنای واقعی کلمه «خدا بزرگ است«.
هرچند نمی توان این جمله را دلیلی بر تنبلی و کناره گرفتن از کار و تلاش اجتماعی قرار داد اما تلنگر خوبی است برای مواقعی که بعضی از ما به شدت در تجملات سطحی و دغدغه های غیر ضروری زندگی روزانه غرق می شویم و از نریسدن به بعضی اهداف غیرضروری افسرده و پریشان خاطر می شویم!!!
علی پلیس اما هرچه هست، بسیاری از سبزواری ها او را دوست دارند و مورد توجه خود قرار می دهند.
مدیر وبلاگ «تاوپلج» که یکی ازهمشهریان خوش ذوق و با صفای سبزواری است، امروز در جدیدترین پست منتشر شده دروبلاگش ، «علی پلیس» را مورد توجه قرار داده و ضمن انتشاریک تصویر مطلب کوتاهی را درباره او به رشته تحریر درآورده است.
«باد صبا» (نام مستعار مدیر وبلاگ تاوپلج) درباره علی پلیس نوشته است:
علی آقای دوست داشتنی
علی آقای شهر ماعلیرغم رنج بردن ازاختلال روانی یکی از دوست داشتنی ترین افراد بیمار این شهر است که به یقین خیلی ازافراد شهروبخصوص کسبه ی محترم به خوبی اورا می شناسند وهر یک درحد توان و به نوعی به این بنده ی خدا اظهار لطف می نمایند.
علی آقا بیشتر طول سال به جز معدود دفعاتی که دچار بحران روحی آن هم به علت تنش هایی که تعدادی افراد به اصطلاح عاقل برایش به وجود می آیند در کل انسانی آرام و بی آزار می باشد به نحویکه وجودش درهرمکانی به هیچ عنوان باعث مزاحمت برای دیگران نمی شودو معمولاهمانگونه که بی سروصدا می آید بدون خبر هم می رود.
رندی هم می گوید:سادگی و بی آزاری علی آقای گل شهرما، ازمرام ومعرفت صدها کلاش،کلاهبردار و معلوم الحالی که روزانه به طریقی و با ظاهری موجه خون مردم را در شیشه می کنند و می آزارند بیشتر است!
منبع خبر قبلی برگرفته از وبلاگ اسرارنامه
با عرض سلام حضور همشهریان عزیز کاشمری، نیشابوری، سبزواری و همه هم‌استانی‌های بزرگوارمان
مطلبی که در بالا آمده و با اقدام هوشمندانه پایگاه اطلاع‌رسانی شهرستان کاشمر به آن، عنوان “بدون شرح!!!؟؟؟” داده شده، مطلبی است که واقعا بدون شرح است؛ انگار، یک منطقه پیدا شده که یک بعضی از سایتهای اینترنتی آن میخواهند برای سرنوشت کل استان تصمیم‌گیری کنند و به همه راه و جهت درست را نشان بدهند، خیرخواه و آینده‌اندیش همه هستند و خلاصه اینکه عام‌المنفعه کار میکنند تا خیری به همه برسد اما وقتی زیر این مطلب را می بینی و این نظرات را که برای آن گذاشته شده، می بینی؛ به روی دیگری از ابعاد پنهان و ناپیدای این مطلب، پی میبری. راست گفته‌اند که از ظاهر چیزی نباید نسبت به آن قضاوت و تصمیم‌گیری کرد. این مطلب، ریشه‌ها و ابعادی دارد که در اینجا نیست و نویسنده مطلب هم به آن اشاره نکرده است؛ چون فقط نوعی یارکشی و ایجاد جبهه در برابر مشهد مطرح است که استانی ایجاد شود. نویسنده میگوید در استان اختلاف وجود دارد باید این اختلافات را حل کرد و استان را به چهار تکه تقسیم کرد اما نمی‌گوید هدف از این یارکشی چیست و تاریخچه این موضوع چیست؟ نمی‌گوید در اول دهه 80، بعد از ماجرای شورش سبزوار پس از تقسیم استان به سه استان شمالی جنوبی و رضوی، موضوع رایزنی های پنهانی برای کسب امتیاز فرمانداری ویژه، بدون درنظر گرفتن حقوق شهرستانهای همطراز چه بوده است؟ و نمی گوید که موضوع دستکاری بر روی نقشه استان و جدا کردن چهار روستای شهرستان فیروزه برای چه بوده است؟ و نمی گوید که چطور شد که به این نتیجه رسیدند که باید تربت حیدریه و نیشابور را که وارد محاسباتشان کنند؟ هدف از این یارکشی‌ها و فضاسازی‌ها در اینترنت چیست؟
واقعیت این است که نتیجه مطالبی مثل مطلب بدون شرح بالا، باعث این همه حرف و حدیث شده که بعضا نسبت های ناروا به شهرهای مختلف استان داده میشود. این مطلب، اولین بار توسط یک سایت به نام اسرارنامه سبزوار انتشار یافته است که البته این اولین مطلب اسرارنامه سبزوار نیست که اینطور فضایی درست میکند و آخرینش هم نخواهد بود … این را در اثر تجربه میگویم چون با مطالب اسرارنامه سبزوار کمابیش آشنایی دارم. اگر سوابق و فعالیت های اسرارنامه سبزوار را بررسی نماییم در آن مطالبی را میبینیم که باعث شده افرادی از شهرهای مختلف استان، به تخریب شهرهای مختلف استان و جدل لفظی با یکدیگر می‌پردازند. به نظر من که آشنایی نسبی با اینگونه مطالب جنجالی اسرارنامه سبزوار دارم؛ اینطور به نظر می رسد که سایت اسرارنامه، نماینده یک فعالیت سازمان یافته برای تبلیغ و تسهیل مرکز استان شدن سبزوار است که البته با مروری به مطالب آن سایت و فضاسازی هایی که انجام می دهد مشخص است که هدف اسرارنامه سبزوار و حامیان آن، استفاده از هر وسیله ای و به هر قمیتی برای رسیدن به هدفشان است. هر چند که در ظاهر، خودشان را بیطرف معرفی میکنند اما اگر شما یک بررسی بر مجموع مطالب اینچنینی و نظریات منتشر شده در اسرارنامه سبزوار کنید شما هم به نتیجه ای شبیه به همین نتیجه خواهید رسید. من هم مدیون و مشغول الذمه هستم اگر این حرف را بدون بررسی و مطمئن شدن، زده باشم.
جالب است که سایت اسرارنامه سبزوار، از سرور دانشگاه سبزوار استفاده می نماید و ردپای گرداننده اصلی این سایت را هم در جاهای دیگر از جمله کنگره نکوداشت حمید سبزواری که فرماندار وقت سبزوار، رئیس اجرایی آن بود می توان مشاهده نمود. ارتباطات گرداننده اسرارنامه با بعضی از مسولان خاص سبزواری نیز، موضوعی قابل بررسی است. اگر بررسی نکرده بودم و ندیده بودم شاید خواندن نظرات خوانندگان این مطلب باعث می شد تا من هم نظری در رد یا اثبات حقانیت و یا نظر کسی بدهم اما متاسفانه باید بگویم که “این، مطلب و چندین مطلب دیگر شبیه به این، طراحی سایت اسرانامه سبزوار است که جهت و هدف خاصی هم دارد”. بنابراین از همشهریان و هم استانی های عزیز تقاضا می کنم و خواهش می کنم با دامن زدن به این بحث های عوامانه که نتیجه ای بجز اینکه آب به آسیاب کسانی که خواهان تفرقه در استان هستند تا بتوانند در آینده از آن به منافع خودشان برسند نریزند.
همه می دانیم که تمرکز بیشتر امکانات استان در مشهد، چیز منطقی و عادلانه‌ای نیست اما این هم دلیل نمیشود که اداره استان را به کسانی بسپاریم که گرفتار خودخواهی هایشان هستند و فکر می کنند با هر شیوه ای باید دیگران را مجبور کرد تا آنچیزی که می خواهی را قبول کنند. اگر در سبزوار، گروهی وجود دارند که فکر می کنند مرکز استان شدن حق آنهاست، دین و عقل توصیه می کند که برای رسیدن به حقشان تلاش کنند اما اینکه چند سال است که یک فرایند تبلیغی، شروع شده که نتیجه آن، اختلاف و تخریب و تحقیر است نمی دانم چیست؟ اگر رقیبی وجود دارد، جوانمردانه با او رقابت کنید و حقانیتی که فکر می کنید درست است را به او ثابت کنید اگر رقیبی وجود ندارد، نمیدانم انتشار این قبیل مطالب و تحریک و تهییج افکار عمومی چیست؟ آیا واقعا مساله و اولویت زندگی همه مردم خراسان، استان شدن سبزوار است؟! چرا چند سال است که سعی می کنید همه را در این موضوع، درگیر کنید؟! چرا باید مردم شهرهای دیگر استان خراسان، هزینه به قدرت و منفعت رسیدن قشری خاص در سبزوار را بپردازند؟ این زرنگی است یا بداخلاق و خودخواهی؟
هم استانیهای عزیز! توانمندی های فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی، صنعتی و تاریخی هر منطقه از استان در نزد کارشناسان امر، کاملا مشخص است و با جر و بحث در سطح ما که اطلاع کمی از مسائل داریم نتیجه ای بدست نمی آید. لطفا با ادامه ندادن این قبیل بحث ها، سرباز مجازی و بی جیره و مواجب، طیف اسرارنامه سبزوار و حامیان آن نشویم. فریب ظاهرسازی ها را نخوریم و به این بیندیشیم: هدف سایت اسرارنامه از انتشار این قبیل مطالب چیست؟ آیا واقعا دلش برای کاشمر و نیشابور و تربت حیدریه و مشهد و … سوخته است؟
آنچه مسلم است مهم ترین رقیب سبزوار برای ایجاد استانی دیگر در حوزه استان خراسان رضوی، نیشابور است؛ پس اگر می بینیم سایت اسرارنامه، به عنوان مثال، نظری را به نام یک “معلم نیشابوری” منتشر می کند که سرشار از تحریف، تخریب و تحقیر و طعن و کنایه نیشابور است نباید تعجب کنیم: چه چیزی بهتر از بدگویی یک فرهنگی نیشابوری از نیشابور، برای اسرارنامه سبزوار، دلچسب تر است؟!؛ حاضرم قسم بخورم که این نوشته و این ادبیات دقیقا کار و ادبیات خود اسرارنامه سبزوار است و امیدوارم فرصتی دست دهد تا در یک مقاله تحلیلی به واکاوی تطابق محتوایی و نگارشی ادبیات اسرارنامه سبزوار با این نظر مجعول بپردازم)اگر می بینیم این بحث هایی که اینجا به راه افتاده جوری است که آدم واقعا متاسف می شود باید بدانیم که در پشت همه این فعالیت ها، جنگ روانی هدفمند یک تفکر است که میخواهد سبزوار را به هر قیمتی که شده به موضع قدرت برساند حال چه حق سبزوار باشد چه نباشد. من، صلاحیت تعیین حق را ندام بنابراین در این زمینه، نظری هم ندارم. در ادامه، تعجب نمیکنم که به یکی از شهرهای آبرومند استان، لقب پوشالی، باتلاق مرگ، شهرک اقماری مشهد، جنگجویی و … داده میشود چون چند سال است که این فعالیت‌ها را در فضای مجازی مشاهده می کنم. آنها، می خواهند به هر قیمتی که شده به قدرت برسند، پس نزدیکترین راه برای کسانی که فکر و ذکرشان به قدرت رسیدن است، سیاست “تفرقه بینداز و حکومت کن” است.
در اینجای بحث، یک سوال مهم از همشهریان عزیز کاشمری، نیشابوری، سبزواری و همه هم استانیهای عزیز دارم؛ اینها که برای رسیدن به قدرت، اینطور فضاسازی می کنند و مطالبی منتشر می کنند که نتیجه آن هدایت مردم شهرهای مختلف به سمت تفرقه و بدگویی از هم است اگر قدرت دستشان بیفتد و مرکز استان شوند با این مردم چه خواهند کرد؟! این یک مساله جدی است، خواهش می کنم قبل از هر چیز به آن فکر کنیم. من فکر میکنم که بهتر است بجای این بحث های بی نتیجه، بدنبال این باشیم که هدف اصلی سایت اسرانامه سبزوار چیست؟ چه کسانی از آن حمایت می کنند؟ و چرا حمایت می کنند؟ و می خواهند به کجا برسند؟ ما اگر به هدف و نیت آنها پی ببریم به راحتی می توانیم تحلیل کنیم که چرا مطالبی منتشر می شوند و نظراتی شیوع می‌یابند که نتیجه اش تخریب وجهه شهرهای همسایه و خراسان است.
از سایت خدمت رسان اطلاع رسانی کاشمر هم تقاضا دارم، به حرفهای بنده فکر کنند و آنها را بررسی کنند اگر به این نتیجه رسیدند که سایت سبزواری با انتشار اینگونه مطالب و شیوع اختلاف، دارد بر افکار عمومی موج سواری می کند تا به هدفی برسد و به این نتیجه رسیدند که حتی درصدی از حرفهای من، امکان دارد درست باشد، این مطلب را که باعث اینهمه تخریب و توهین به شهرهای مختلف استان شده، حذف نمایند. این حرفها و نظرات توسط هر کسی که گفته شده باشد در شان مردم خراسان نیست. مدیر محترم پایگاه اطلاع رسانی شهرستان کاشمر! ما در باورها و آموزه‌های دینی مان بر این باوریم که “گندم از گندم بروید، جو ز جو”. اگر مطلب ظاهرا خیرخواهانه اسرارنامه سبزوار، این همه نظرات و واکنشهای تاسف آور را در پی دارد، حتما در یک جایی یک مشکلی وجود دارد. با ادامه ندادن به این مسیری که از طرف اسرارنامه سبزوار و حامیان مالی و فکری آن طراحی شده است، خودمان را مدیون مردم شهرهای مختلف استان نکنیم. باز هم از شما تشکر می کنم که با متانت و بردباری تان فضایی را فراهم کردید که گوشه‌ای از واقعیت های موجود، خودش را نشان دهد و مجددا خواهش می کنم پیشنهاد بنده را بررسی فرمایید. یکی از رسالت‌های کار اطلاع رسانی درست و نیکخواهانه، اصلاح جامعه است. حمایت از فرهنگ تفرقه و بدبینی، اصلا اصلاح و خیرخواهی نیست و می دانم که هدف سایت شما این نیست، پس لطفا با حذف این مطلب جنجال‌برانگیز و نظرات نوشته شده بر آن، گامی در راه اصلاح برداریم.
هم استانیهای عزیزخودتان قضاوت کنید،خراسان قدیم بر چهار رکن بوده که رکن نیشابور شامل خراسان کنونی بوده ونیشابور از نظر تمدن وفرهنگ از سبزوار بالا ترهنشون به این نشون از زمان ورود امام رضا هزارو دویست ساله داره میگذره ولی خبری از سبزوار نبوده بعد دارن خودشونو بهشهری مقایسه میکنن که ایران تاسیس نبوده ولی این شهر وجود داشتهودو بار هم پایتخت بوده اینم از تمدن وقدر. وفرهنگ که تمدن سبزوار وابسته به بیهق بوده وبرق بخش پنجم نیشابور بوده،،،،،،،در بحث مشاهیر ما خیام عطار کماللملک. یغما بکتاش پدر مذهب تشیع در دولت عثمانی وبی بی شطیطه وبانوپسنده پسنده وامام زاده محروق وشازده علی اصغرواستاد پرویز مشکلاتیان ومرجع عالی قدر آیت الله وحید خراسانی وپدر ترتیل استاد پرهیزکار رو داریم،،،،،در بحث ورزش پهلوان شورورزی وبرادران رشید لمیرو داریم که بچه جان بازو بند پهلوانی ایرانو میبستند،سعید خانیویونس داشتیم که بازوبند ابو مسلم میبستند ویونس شاکری وامیرحسین خان قلعه نویی وامیرحسی. امیر حسین خان صادقی که فخر فوتبال ایرانند،،،،،،،سوار اینکه مهدویت سنگ نوردی. وچوخه در رضوی،،،،،،،،،ماند عزیزانم صنعت کی صنعتی نظیر اگزوز خراسان وفولاد خراسان، نیروگاه سیکل ترکیبی ودو نیروگاه داره به علاوه ایران خودرو وپتروشیمی و مجتمع عظیم پرین بتن،،،سوار شرکتی خصوصی ودولت های دیگر،،،،،،،خوشگله برق تون که از ماست کشاورزی هم که مال ما وتربتیهاو کاشمریها عزیزم بعد مردم به چی مینازی به چهارم بودنت توجمعیت مینازی،
نزار بگم تیر برقاشونا شوهرتون سبز میکنید که بگید درخت دارید، به دانشگاه مینازی که ما ازتون رد کردیم هدفون سبزوار نبود تحقق نیشابور باستان بود،فرودگاه نداریم ولی باند فرودگاه که تو اردو گاه بین الملل شهید رجایی دارم راه آهن که داریم،
واقعا سوالم از سبزواریا آینه چرا این همه پر رو وبازم با این اوصاف از نیشابوریا
میترسن،،
ما دختر خانوما که نمیشه بهتون گفت پسر چه برسد مرد چون جراتتون فقط تو فضای سایبریه، خودمونو با مشهد مقایسه میکنیم نه با شهری که پاشنه است،،،،، خواهشا اینقدر کلنل نکنید که ما مرد میدونم،ونه خاله زنا بازی،،،،،،،،خوبه شیخ جور نیشابوری. اومد بیهق قیام کرد وگرنه سربداران نمیداشتید چه میگفتند،که بازم به شرفیابی نیشابوری قلمدانیهایه به دست به سوی امام رضا( ع) وتقدیم کردن بیشتر 2400 لاله شهید برای انقلاب که بعد از مشهد رکورد دار نمیرسه،،،،، افتادددددددد.زنده باد نیشابوری، کاشمری،در کل خراسانی،،.
نیشابوریا عزیز. چرا اینقدر با این عقده ای ها کلنل میکنید همیشه صحبت ها یک طرفه بوده چون ما نیازی
با حروم کردن وقت با یک مشت سبزواریرو نداریم،نیشابور اگر میگه استان بشه به حق چون هم تمدن ایرانمه هم صنعتی وهم دانشگاهی وهم توریستی وهم قطب کشاورزی پس همین الانشم استان نیست از صدتا استان بزرگتره،پیشرفته تره ولی سبزوار یا طفلی میخانه استان شناسایی به خاطر این که این امکانات بدست بیارن،این همه تفاوت،بیهقی که از نیشابور جدا شد،بیهقی که شهر ضد، شهری که شهرستانک وحالا شهرستانی که توهم زده از پدر خود یعنی نیشابور بزرگتره،با تشکر از مدیریت محترم سایت وپرسنل خدوم شهر زیبای کاشمر
سبزواریا ادعایند ولی توخالی،مثلا شهرشون کویریه اسمشو گذاشتن سبزواریا اینکه غربی ترین شهر استانند میگنن ما تهرانیم به اصالت خودشونم معترضن،بگردم خدارو میدونست چرابه کی بده،شما اگر سر سبزی کاشمرو داشتن چکار میکردین
میکردین
الان خیال کردن تمام مشکلات عالم استان شدن شهرمون سبزواره،که نیشابور استان میشه،انشاالله،،،،،،
ما نیشابوری ها اینقدر بیکار نیستیم از نداشته سبزوار صحبت کنیم،در ثانی با هیچ شهر دیگه ایی همی مشکل نداریم الکی جو درست نکن که شهر های دیگه مردم شون اینقدر عاقل و فهمیده اند که نیازی به هندونه زیر بغل دادن شما سبزواریا نیست، در ثانی هیچ شهری با نیشابور مشکل نداره و بالعکس پس خوشتیپه الکی جو نده،این سبزواره که هنوز هیچی نشده بردسکن جمعی از خود میدونه که صدای مردمشناسان بابت این قضیه درآمده،،،،،،،
وی کار کثیف اینه که میخاین. بد گویی نیشابور بکنید خودتونو نیشابوری جا میزنی عقل کل که خودتو معلم نیشابوری وشهروند نیشابوری جا میزنی و از شهر ما بد یابه میگی خیال کردی خوانندگان نمیفهمند سبزواری هستی این کلک قدیمی شده آدم اگر بمیره از شهرش بدهد نمیگه،داداش کوچولو این کلک قدیمی شده خودت باش ونظرتو بده الکی خودتو نیشابوری جا نزن اینکارا ماله اونوشته که سبیل ندارند،
با تشکر از مدیریت این سایت وزین،،،،،،
شازده نمیدونی الکی حرف نزن در تاریخ اسم نیشابور که وسعتش خراسان کنونی بوده ابر شهر میگفتند،برو سایت تاریخی نیشابور سرچ کن یک دوری بزن فقط سرت گیج نره،در جعل نکنید،شهر علم ادب فرهنگ غلبه که بغیر به این شهر مختص دادن، درثانی یکی نیست بگه،نیشابور ابر شهر هست یا نه به شما چه ربطی داره،یک مشت آدم که میخوان با بد جلوه دادن شهرهای دیگه ضعف خود را پوشانده،وعقده گشایی کنند،بعدم میگید،دانشگاه مال سبزواره،چرا پروفسور صادقیها،خیامی که پدر ریاضیات رباعیات ونجومه که همین تقویم دسته سبزواریا ماله اونه، وعالمان وعرفا مانند عطار و آیت الله وحید خراسانی نیشابوریند،به قول حرف امیر قلعه نویی ما نیشابوریا حرف چرت تو کتمون نمیره،،،،،،،افتادددددددد.زنده،
با تشکر از این سایت معتبر
زنده باد
نیشابور که مردمش عقده نیستند نیازی هم به تعردیف ندارن الان مرکز استان نیستش ولی دانشگاش از سبزوار زده بالا صنعتش بالاست کشاورزیمون بالاتره، جمعیتمون بالاتره،تمدن وتاریخ وفرهنگ شهرمون بالاتره،اونا فقط میگفتند دانشگاه که علوم تحقیقات رو گرفتیم که با دو دانشگاه فنی حرفه ای. ما بالتریم،موند فرودگاه که در عوضش ما راه آهن داریم که شما ندارید در ثانی فرودگاه با هفته ایی با دو پرواز اونم با توپولوف کوشنده به چه درد میخوره،حالا دیگه چی دارین برای گفتن خداوکیلی در موارد فوق برترند قضاوت با کاشمریهای عزیر وتربتییاگل؟:
بابا الکی شلوغش نکنین نه سبزوار و نه نیشابور هیچکدوم مرده پاکی نمیشورن.خدا کنه که هیچکدوم هیچوقت استان نشن که شهرای زیر نظرشون بدبختن. تنها شهری که لیاقت مرکز استانی رو داره در شرق کشور مشهده و بس.
سریعم با کاشمریا پسر خاله نشین.افتخار نه فقط کاشمر بلکه همه خراسانیا همیشه هم استانی بودن با امام رضا بوده هست و خواهد بودددددددددددددددددددددددددد.
خوشتیپه سبزواری دل با قیام سربداران خوشه،
زمانی که در کل جهان 35 دانشگاه بود و از این جمع 27 تاش تو نیشابور بوده چی میگی،
زمان ورود امام رضا دنیا در جهالت بود ودر فقر علم به سر میبرد ولی نیشابور اون موقع چهار هزار قلم بدست داشته،وزرای میبینی از بزرگان قدیم دوره ای جهت علم در نیشابور بوده،
قابل توجه اولین دانشگاه نظامی ایران باستان در نیشابور بوده،،،،،،
در زمانی که نیشابور در بار اول پایتخت بود وساسانیان. فتوحات بسیار داشتن کجا بودی،،،در دوره دوم در زمان طاهریان ما مذهب شیعه را گسترش دادیم ما احادیث ائمه را گسترش میدادیم،،،ما فضل بن شاذان داشتیم که شاگرد چهار امام همام بوده ما مرجع علیقدر آیت الله وحید خراسانی داریم که مذهب تشییع مدیون این مراجع بزرگوار هست بعد سبزوار زپرتی دارالمومنین تشیع شده،زرشک،،،،،،
نگی این حرفاتونو ما خراسانیها چیزی نمیگیم استانیهای دیگه به سبزوار میخندند،خود دانید،،،،،،،
تا حالا سه روز ملی سبزوار تو تقویم داره،
مشاهیرش یک ملا هادی ویک حکیم سبزواریه که اینا معلوم نیست کی هستند،
سبزواریا عزیز برید خودتونو اصلاح کنید و این همه خودتونو با نیشابور بزرگ مقایسه نکنید زیرا هرچه بیشتر کشور بدین بیشتر شهرتون ضایع میشه،،،،خودتون میدوند مگه کویر بی آب و علف چی داره همین قدر هم که یکذره توسعه پیدا کردید به خاطر همسایگی با نیشابوره در ثانی اگر جاتون تو نقشه جای بیرجند و بجنورد بود اینقدر پیشرفت میگردید،،، در ثانی تا نیشابور بزرگ استان نشه شما استان نمیشود مگر اینکه بیان زیر نظر نیشابور اگر دیدی بجنورد وبیرجند. استان شدن صرفا جهت دوری از مشهد. بود، به سلامتی دومین شهر بزرگ خراسان بزرگ نیشابور بزرگ وهم اصالتیامون کاشمر و تربت،،،،،،
با تشکر از نماینده محترم کاشمر که حرف دل نیشابوری را زد که این نشون از درایت ایشان وعمق بینش منطقی ایشان را میرساند،وبعد به مردم کاشمر به خاطر داشتن همچنین نماینده ای تبریک میگم،
در پایان میخام بگم که دولت هم به سبزوار امید نداره،
اگر روزنامه خراسان بخونید میبینید که سبزوار از کم آبی داره دست و پا میزنه دیری نمیکشه که مردمش مثل الان بیان این شهر وان شهر و شهر شون خالی از سکنه بشه در ضمن طبق آمار سبزوار پیرترین شهر استانه و بیشترین جمعیت این شهر رو دخترها وزنان پوشش میدن که دیری نخواهد کشید که سبزوار به مرور کوچکتر از النشم بشه،،،،،،
از مسافره میپرن رفتی نیشابور سوغاتی چی اوردی میگه ؛
فیروزه، قالی، دیوان خیام با تقویم وکتاب نجومش وریاضیاتش، گلیم،گیوه،الو،زعفران، انواع میوه وسبزیجات وترشیجات،وحقوق وصنعت حصیری،انشالله معدنهای طلاراه اندازی میشن و سوغاتی طلای نیشابور هم میدیم،بعد میگن غذای سنتی این شهر چیه میگه حلیم نیشابوری،
حالا سوغات سبزوار ؛ آبنبات بجنوردی،اناب بیرجندی،
غذای محلی؛ نیمروبا با سس اضافی،،،،،،،،،،
باتشکر از این سایت
من از روییدن خارج بر سر دیوار دانستم که ناکس کس نمیگردد ز این بال نشینی،
سبزوار اگر پایتخت هم بشه باز هم مخروبست
تا وقتیکه نماینده های سبزوار ما این آقایان باشند پیشرفت که نداره پسرفت هم خواهیم کرد،
با عرض سلام خدمت کلیه عزیزان سبزواریا گل ونیشابور وکاشمریهای عزیز،
چند نکته لازم به ذکر است اینکه نیشابور صنعتیه وجمعیتش بیشتره شکی در آن نیست،وارنگه سبزوار فرودگاه و دارد وچرا راه آهن ندارد به کنار،عزیزانم بیایید کینه ها رو کنار گذاشته و صمیمانه پشتیبان هم باشیم تا دو شهرستان استان های خودشونو تاسیس نمایند،بنده از نیشابوریا عزیز به خاطر این سایت اسرار نامه عذر خواهی مینمایم والله که این سایت آبرو و وجه ما را خراب کرده است،،،،،،
سبزوار یادت باشه نیشابور سرورته،،،،،،،،،
کاشمر داداش با هیچکس نیست جز مشهدالرضا( ع) بعدم اگر یک زمانی خواسته باشیم با کسی باشیم اون سبزوار نیست،
چون فرهنگ ما وپیشینمون به اندازه نیشابور ونام قدیم کاشمر پس نیشابور بوده،،،،،،
باید بگم که قیام سربداران با توجه به اینکه سرانش نیشابوری بودن باید بگم این قیامو نمیشه حماسه دانست چون آدم تسلیم بشه بعد اعدامشون کنند وبعد زنان وطفلان را در سبزوار برده کنند افتخاره
یکجا خوندم یک سبزواری گفته بود ما فرودگاه داریم وقطب دانشگاهیم،
حالا ببینم فرودگاه با راه آهن ما سر به سر،،،،،
دانشگاهمونم که از
از سبزوار زده بالا،،،،،،
حالا ببینم شما نیروگاه سیکل ترکیبی داری، ودونیروگاه نیروگاه دیگر که برقتان سبزوار هم از این نیروگاه تولید میشه،،،،،،
ببینم شما نساجی ونخ روسی دارید،،،،،
شما پرین بتن دارید،،،کارخانه ایران خودرو دارید که ندارید،،فولاد دارید ندارید کشاورزی دارید که ندارید توریستی هم که نیستید،پس به چه مینازی،،،،،،،
میگی سبزوار قطب ورزشهای چه فایده هندبالیستاش اصفهانین وکشتی گیراش مازندرانی که در عوضش نیشابور پهلوان شورورزی و پهلوانان رشید لمیرو داشته که هردو بازوبند پهلوانی ایرانومیبستن. در فوتبال امیر خان قلعه نویی را داره وامیرحسین صادقی ویونس شاکری وسعیدخانی رو داره،،،بعد تومیگی سبزوار قطب ورزش یک ورزش کار بومی دارید تیم ملی سنگنوردی رو ببینی از دم نیشابوری اند،حالا تو چی میگی،،،،،،،،،
البته سبزوار چون هیجانمیشناسنش باید همچین کارایی بکنندونیشابور نیازی به این کارا ندارم چون کتاب فارسی اول دبستان تا کتب دانشگاهی از ماجراهای آقای هاشمی تا شعر های عطار ویغما وخیام وشفیعی کدکنی وبیهقی وفلسفه عطار وریاضیات ونجومه خیام در دانشگاه واثر های کماللملک در دانشگاه هنر هستش ونیزی به جعل نداره،،،،،،،،،،
میگن سبزوار موزه نفت داره بگو ببینم موزه نفت به چه دردی میخوره وقتی نفت ندارن،،،در ثانی رقابت موزه های نیشابور علاوه بر عطیقه وپرداخته شدن شهرهای زورخانه در این شهرشون میشوند کتیبه هاو آثار تاریخی این شهر را در فرانسه وامروزه واحتمالا ودر تهران خودمون پیدا کنید،اینور میگن تاریخ وفرهنگ وموزه،،،، تازه افلاک نما بزرگترین مجتمع نجومی شرق کشور راه اندازی شد صداتون میکنم بیاین منظومه گردی تا ندیده از دنیا نرین،،،،
شنیدم در سبزوار چشمه پیدا شده بود. خیلی خوشحال بودن بعد بررسی کردن فهمیدن لوله ترکیده،،،،
توهمه چیکارش میشه کرد،،،،.
اقایونه نیشابوری ما که با شما جنگی نداریم، اصلا شما برتر خوبه،چرا اشتباهات اسرارنامه را پای ما میزارید،،،،،
این نیشابور چیست که عالم همه دیوانه اوست،،،،،
کشور چین در نیشابور شهرک صنعتی منفعت المشترک داره بعد این کوچولو ها خودشونو با ما مقایسه میکنند،،،
مشکل شما سبزواریا اینه که هرجا که میبینید آسفالته خیال میکنید شهر، وخیال میکنید ما وشهرستانها های دیگه نمیدانیم با جو سازی وهابی وهو میخاین یک جور سبزوارو مهم جلوه بدید،،،وگرنه مورچه چیه که دیزیش باشه چه برسد کله پاچه. اش،،،،
با سلام خدمت مدیریت وپرسنل زحمت کش این سایت،،،،
آقا مگه آب خوردن سبزوار از نیشابور نیست؟
مگه برق شهرشون از نیشابور نیست؟
مگه آهن خونشون از فولاد ما نیست؟
مگه خوراکشون ومیوه وسبزیجاتشون از نیشابور نیست؟
مگه ماشین زیر پاشون از کارخانه ایران خودرو ما نیست؟
پس این همه ادعای سبزواریا واسه چیه؟
در مورد رابطه کاشمر ونیشابور بگم که بنده اگر نگم یک پنجم جمعیت نیشابور کاشمری اند دروغ نگفتم،در ثانی این دو شهر اینقدر با هم روابط حسنه دارن که با فتنه اندازی شما سبزواریا به این رابطه خدشه وارد نمیشه چیکار کنیم دیگه حسودین وابن فتنه اندازی هم که نشاندهنده ذات خراب این قشر خا،،،،،،،
الان تو اینترنت بودم ناسا یک عکس از مشهد گرفته بود که کنارش نیشابور وسبزوار هم نشاندادن شده بوددر شب، که اختلاف وسعت سبزوار نصف نیشابور بود، البته این عکس در مرور گر اینترنت ونوشتن عکس ناسا در شب از این دو شهر سریع پیدا میشه،
بعد من موندم این همه کلکل واسه چیه، خوب سبزواری جون قبول کن کوچکترین وبرتریتم فقط یک فرودگاهه وگرنه با مطالعه ما وهم خوابگاهیام که هیچکداممان نه نیشابوریم نه سبزواری فهمیدیم نیشابور بزرگتر وپیشرفته تره،،،،،
با سلام خدمت دوستان نیشابوری باید بگم به هم اندازی شهرها و خراب کردن رابطه آنها از شیوه سبزواریاست،دقیقا کاری دارن میکنند که سال 83 با ما ومفسران کردن،که اینا سطح فرهنگشون میرسونند،یا علی،،،،
آب که گل آلود بشه غورباقه هم هفتیر کش میشه، وقتی میگن شهرهای بزرگ استان یعنی مشهد نیشابور تربت جام کاشمر تربت حیدریه،،،،،حالا سبزوار که تو جمعیت پنجمه چی برای گفتن داره،،،،،
خودتونو نکشین! نیشابور مرکز استان نمیشه!
من تابه حال سبزوار نرفتم ولی نیشباور اومدم وشهرت بسیار زیبا و توریستیه که امیدوارم نیشابور استان بشه چون استحقاقشو داره،،،،،،
با سلام من خدمت دوست بجنوردی، بله با نظر شما موافقم سبزواریا دارن کاریرو میکنند که میخاستن در قدیم با شما واسفراین کنند،ولی به قول امام سجاد( ع) خدا را شکر که دشمنان ما ابله هستند،،،،،با علی،،،،،،
انیشتینی که میگی خودتونو نکشید نیشابور استان نمیشه اینور بدون اگر نیشابور استان نشه بیابان بی آب علف ( سبزوار) هم استان نمیشه،،،،،،،،
همشهریان نیشابوری،
شهری همانند سبزوار که در آن آب برای خوردن هم پیدا نمیشه،چه برسد برای صنعت وکشاورزی و توسعه نیروی انسانی جمعیتی،
شهری همانند سبزوار که بر روی سه کانون بزرگ زلزله قراردارد،
شهری مثل سبزوار که جمعیتش در استان چهارمه،
وسبزواریان کهنه صنعت داره نه کشاورزی ونه راه آهن ونه شاهراهه مواصلاتی مگه میشه استان بشه ، اینا همه بزرگنمایی رسانه ای که سبزوارو بزرگ جلوه بدن،وگرنه کدوم عاقلیه که ندونه سبزوار نصف نیشابور،وبر کسی هم پوشیده نیست تاریخی ترین شهر شرق کشور نیشابورهست،
چند نکته از سبزوار؛ محل های تفریحی؛
طرقبه،سید مرتضی کاشمر،درود ومسجد چوبی نیشابور،وموجب آبی مشهد،
غذای محلی؛ حلیم نیشابوری،
مشاهیر؛ خیام وعطارروایت ویغما وکمال الملک نیشابوری،
لهجه؛ سبزواریه زیغ 0/5 درصد تقلید ازگویش تهرانی،،،،،
خنده معنی دار توریست خارجی،
یادم زیر لب خندید گفت نیشابور توریستیه این مهندسی فرودگاهو تو سبزوار کویر ساختن،
خنده معنی دار توریست خارجی،
یادم زیر لب خندید گفت نیشابور توریستیه این مهندسا فرودگاهو تو سبزوار کویر ساختن،البته فرودگاه سبزوار را خودشون پول جمع کردن ساختن وگرنه بدانید که دولتمردان برای سبزوار اهمیت قایل نمیشه،
ریاست محترم نیروگاه سیکل ترکیبی نیشابور ویراستاری نیروگاه های ابوقوی وبینالود و توانیر نمیدانم برق سبزوار از کدام نیروگاه نیشابور تولید میشه ولی از هرکدومان که تولیدمیشه خواهشا برقشونو قطع کنید تا بفهمن نون وابشون تابرقشون دست کیه،،،،،،
سبزواریایه نسبتا محترم از فرماندار محترم شهرتان بپرسید اصالت پدرشون کجاییه ؟ ایشان در اصل نیشابوریند ولی بزرگ شده مشهد، برای اینکه بدانید نیشابوری جماعت از زمان شیخ حسن جور در اغتشاشات وبه کشتن دادن ایرانیان در اغتشاش سربداران تا الان فرماندارتون بالا سر شما بودن،،،،،،
در پاسخ شیری:
منظورت از جاهای دیدنی و مشاهیر سبزوار اینه که نیشابور قراره زیرمجموعه استان سبزوار باشه, اشکالی نداره, پذیرای نیشابور عزیز در استان خود هستیم
در پاسخ مهدی!
خوشگلم اگر نیشابور را گفتم اماکن مشهدم نام بردم، در ظمن کجای دنیا رو دیدی شهر بزرگتر بیاد زیر نظر یک شهر زپرتی، دعا کن انشاالله نیشابور استانشه شمارو بزاریم زیر نظر خودمون براتون کارخونه ونیروگاه درست کنیم،واز همه مهمتر فرهنگ اصلیترین شهر فارسی را درون شهرتان القا کنیم،بعدم مگه نیشابوری جماعت مرده باشه که سبزوارو بدن شاهرود،،،،،آفرین داداش گلم حالا برو سر درسو مشقت،
استان بینالود تشکیل میشه و شیرینیشو نه تنها در نیشابور بلکه. آقا مهدی 150 جعبه میفرستم سبزوار هم برای خودت وهم همشهرایت،،،،
این بچه قشنگ مهدی از سبزوار را بگید کل سبزوار اندازه سر ولایت نیشابور هم نیست،،،،،،،،،ببخشید چرا سرولایت، نیشابور 20 تا شهرک داره شاید اندازه 10 تاش بشه،،،،،
اقایون سبزواری باید بیایند زیر نظر شاهرود،،،،،،
سبزواریا عزیز یک چیزی بگید که آدم خندش نگیرد، الان تو ده کوره ها دانشگاه وجود داره، این که نمیشه سند استان شدن مگر دانشگاه در سیاست واقتصاد چقدر نقش بزرگی دارد،،،،،،
خدایا،،، عاقبت شهر مارو،شهری که در قدیم 27 تا از33 تا دانشگاه جهان در آن وجود داشته،شهری که در زمان جاهلیت وبی سوادی چهل هزار قلم بدست داشته،شهری که متولی بزرگانی نظیر خیام،عطار،کماللملک، یغما،بکتاش،بیهقی،شفیعی کدکنی،،شوشتری،برونسی،وایت الله وحید خراسخنی و پروفسور صادقیه و،…. ست،حالا سبزوار ریا بی تمدن خودشونو با ما مقایسه میکنند،،،،
اقایون سبزواری شما که میگید فولاد نیشابور ماله مشهده،چرا پس در نیشابور چرا پس معدن سنگ اهنش در نیشابور چرا مدیر عامل تا کارگرش نیشابوریند،،،،،،برید که نمایندهاتون بعلت ناتوانی شمارو به دانشگاه دل خوش کردن که در همه جا بهترش هست،مگه دانشگاه چیه برای پیشرفت ویژه شهر،در ثانی الان جایگاه دانشگاهی نیشابور از سبزوار بهتره،،،،،،دوما دانشگاهاتون بعلت علم ورزی زیاد نیشابوری ها که دانشگاهی نیشابور ومشهد جواب گو نیست پر از نیشابوری که هم تحصیل میکنند واز امکانات استفاده میکنند وبرای کار میان شهر خودشون،نه مثل سبزوار که تکو توک دانشجو داره اونم باید بیان نیشابور برای کار،،،،،
واقعا خنده داره فولاد، ایران خودرو، اردوگاه بین الملل شهید رجایی، اگزوزخراسان،نساجی خسروی، نیروگاه سیکل ترکیبی، کارخانه روغن دانه خراسان،وراه آهن وپتروشیمی وتراکتور سازی ومعادن طلا وفروش وصنعت گردشگری نیشابورو وهزاران کارخانه خصوصی میبینم بعد خودشونو با این کلانشهر مقایسه میکنند،رو که نیست،تا این حد که خودشونو با نیشابور مقایسه میکنند،،،،،
جوابیه خنده دار این سایت اسرار سبزوار مبنی براینکه چرا در عکس ناسا نیشابور دوبرابر سبزواره، جوابشون این بود که این اختلاف بزرگی به خاطر شهرکهای صنعتی نیشابوره و مردم سبزوار در آن ساعت خواب بودند، مگه میشه مشهد ونیشابور اونم در ساعت 8 شب بیدار باشن سبزواریا خواب،که با این جواب خودشونو بردن زیر سوال، که اگر اون اختلاف شهرک صنعتی های نیشابور بوده که دم نیشابور گرم که اندازه کل سبزوار شهرک صنعتی داره،واگر نبوده پس بازم دمه نیشابور گرم که چقدر از سبزوار بزرگتره وپیشرفته تره، دیدن تو این سوال من آوردن جوابی دادن که خودشون هم بردن زیر سوال،
شرایط استان شدن سبزوار ؛
1_ بارش مداوم باران وبرف به مدت ده سال تا از خشکسالی درآید،
2_ دستکاری در نقشه کشور و بالبردن جمعیتشون از نیشابور،
3_ اینکه از این به بعد تهرانی صحبت میکنند در وسط حرفاشون سوتی ندن سبزواری صحبت کنند،،،،
4_ به وزیر کشور از دروغ بگویند که تاریخی ترین شهرن و صنعتی تر از مشهد ونیشابور،،،،
حضرات اگر نیشابور استان نشه کی میخواد استان بشه،نیشابوری ها هنوز نا عدالتی سال 83 از یاد نبردن،،،،،نیشابوری که در کل خراسان دومین شهره ویژه تازه چرا استان نشه، قابل توجه مسولین محترم که میدانم سایتای محلی را به ویژه این سایت وزین را دنبال میکنند باید بگم نیشابور همان شهری است که در زمان جنگ از بس شهید و آزاده داد که خوده صدام گفته بود که پس از اشغال ایران این شهر را نابود خواهم کرد،،،،،،پس عزیزان گذشته را به یاد بیاورید که این دیار دیار دیار وفاداران علوی رضوی ودیار برونسی ها و شوشتری ها ومهدیانپورها و2400 گلگون لاله شهید ووهزاران آزاده جانباز هست، خواهشا حق این شهر را ضایع ننماید،،،،،،،،،،
همه ی این حرفاتونم که درست باشه بازم نیشابور مرکز استان نمیشه, بازم حومه ی مشهد محسوب میشه
اینو کوچولو تو نمیگیم که کی استان میشه کی نه،!
اینو دولت میگه، وبا این هزینه های که در نیشابور میکنه قصد توسعه چشمگیر مشهد ونیشابور وشرق کشورواستان داره، در ثانی نیشابور اگر نقش ساپورتر برای مشهد بازی میکنه مثل کرج برای تهران، ساوه برای اراک، در ظمن وقتی درباره مشهد صحبت میکنی اینو هم مد نظر قرار بده که دومین کلانشهر ایرانی وشما سبزواریا هم حسادتون بخاطر آینه که مشهد اصلا به سبزوار توجه نمیکنه،،،،،،
خاطر اقایون جمع سبزوار هم استان نمیشه،به چند دلیل،
1_ بعلت مسافت کم با کلانشهر مشهد،،،،،،
2_ بعلت مسافت کم با شهری پیشرفته وبزرگوار به نام نیشابور،
3_ جمعیت کم وهمراه نشدن شهرستانهای مجاور،،،،،،،
4_ قرار گرفتن در نقطه کویری و خشکسالی مطلق واندوه نگری دولت به خاطر اینکه مرکز استان باید جهت توسعه عمرانی وانسانی کمبود آب نداشته باشد،،،،
5_ قرارگرفتن سبزوار بر روی سه کانون خطرناک زلزله،،،،
6_ مسافت کم با مرکز استان خراسان شمالی ( بجنورد)
7_ با توجه به اینکه استان سمنان وسیع مردمان شاهرود از مرکز دور و محروم اند شرایط استان شاهرود هست،پس سبزوار را استان نمیکنم اولویت با شاهرود در آن منطقه،،،،،،،
8_ نداشتن شاهراهه مواصلاتی،
9_ نداشتن راه آهن،،،،
10_ نداشتن صنعت قوی،،،،،،
11_ جمعیت کمتر نسبت به نیشابور،،،،،
12_ ملاک دولتمردان برای استان کردن منطقه ها اینه که اون منطقه محروم باشه،که درسته سبزوار نسبت به نیشابور محروم ولی در کل منطقه محروم به شمار نمیاد،،،،،،
13_ نداشتن پیشینه وتمدن سیاسی وفرهنگ قوی که باعث استان شدن باشد،،،،
14_ نداشتن مکانهای توریستی وزیارتی،،،،،
15_ عدم لابی قوی ومسول سر شناس در صدر کشور که اصالتا سبزواری باشد،،،،،
16_ به علت فرسودگی. اکثرناوگان هوایی کشور فرودگاهای کوچک و سمبلیک دارند برچیده میشن از قبیل فرودگاه سبزوار،،،،،،،
17_ عدم زیر ساخت های غذایی وتولیدی از قبیل محصولات دامی وکشاورزی، که تمام نیاز های سبزوار در این مورد از نیشابور تامین میشود،،،،
18_ هیچ موقع مشهد به این خواسته تن نخواهد داد که باتوجه به کلانشهر وچشم اندازش سبزوار جدا بشود،،،،
19_ بعلت وسعت کم خراسان شمالی وپیشرفته چشمگیرش شهرستانهای جوین و جفتکی قراره از سبزوار جدا وبه این استان الحاق بشند،،،،،،
20_ اینکه دولت حاضر نیست در شهری سرمایه گذاری کند که با کوچکترین اعتراض مثل سال 83 مردمش به اماکن و بانکها وتاسیسات آسیب برسانند مثل مثال فوق که سبزوار اصلا در آن سال پنجمین شهر استان خراسان بود،در ضمن بنده معتقدم که هرجا که استان باید بشه باید مردمش فرهنگ وخویشتن دار وبا ظرفیت استان شدن باشند،،،،،،،
21_ سوالم از سبزواریا آینه که شما برای ایران مگه چیکار کردید که الان حق خواهی میکنید، اول برادریتپ ثابت کن بعد ارث بخواه،در ظمن نگو که دانشگاه دارید که الان کابل افغانستانم بری داره،وداشتن مهد کودک ملاک برای استان شدن نیست،،،،
22_ در ثانی برق سبزوار از نیروگاه نیشابور تامین میشه پس ظرفیت استان شدنو ندارن چون اگر مسوولان نیشابور برق سبزوارو قطع کنند سبزوار تعطیل میشه،،،
23_ با توجه به اینکه معاونت کل اراضی استان بخصوص غرب استان در نیشابوره بعید میدانم سبزوار استان بشه،،،،
24_ دولت به خاطر اینکه در سال 83 حق نیشابور را نداد وبه دلیل اینکه نیشابور دومین شهر بزرگ کل خراسان وجهت جلوگیری از آشوب ودرگیریهای منطقه ای بعید میدانم سبزوار استان بشه،،،،
25_ در پایان زیاد تلاش نکنید همین هم از سرتون زیاده واین جریانات هم که راه میندازید در فضای سایبریه به خاطر اینه که سبزوار را از آ. چیزی که هست بزرگتر جلوه دهید،که با عکس ناسا همه چیز مشخص شد که چغدر کوچکه،،،،،،،،،،،،،،،،،،
باتشکر از پرسنل خدوم این سایت،،،،،،
دوست سبزواری که اسمت ناشناسه، اینو بدون همین که میترسی اسرتو بنویسی،همین که میدونین علت توسعه نیافتنتون نیشابور هست،وهمین که به این شهر حسادت میکنین براتون بسه،،،،،،
اقایون نیشابوری جهت جلوگیری از چشم زخم حسودان در هرجا که هستید یکبار سوره شریفه ناس را تلاوت بفرمایید،،،،،،ثوابهم داره،،،،
با تشکر از خادمان پر تلاش کاشمر، سایت کاشمری
هر موقع خورشید از غرب طلوع کردو از زمین باران بر آسمان بارید سبزوار ما استان میشه، ما در چه فکریم اینا در چه فکرند،،
به ناشناس
به نقل از وبلاگ وزین اسرار سبزواری(چون اسرارنامه کتابی از عطار است) صنایع نیشابور مربوط به مشهد بگذریم ایران خودرو خراسان 40 کیلومتر فاصله با نیشابور داره 60 کیلومتر فاصله با مشهد داره اکثر کارکنان نیشابوری -حال پاسخ دهید
چرا به کارخانه نیم ساز فولاد جوین که در محدوده شهرستان جوین است با فاصله 80 کیلومتر با پر رویی به اسم سبزوار می خوانید و اعتراض امام جمعه و مردم ان شهر به تغییر نام جلوگیری می کنید.امروز فردا اسم اش عوض میشه البته در سایت ها می تونید با اسم سابق اش توهم بزنید.
فولاد سبزوار فولاد سبزوار فولاد سبزوار
حالا سبزوار حومه بخشهای سابق خودش شده یا…
این یک نظر از دوستان سبزواری
سلیمانی
0 مخالف 3 موافق
سایت اسرارنامه همیشه از احساسات نیشابوریا بهترین استفاده روکرده و سواری گرفته. نمیگم سواستفاده چون هیچکس مجبور نیست
نیشابوریا سعی کردن به زور برای خودشون تمدن سازی و تاریخ سازی کنن توی این سایت همه تلاشای نیشابوریا کشک شده
چه تاریخی چه تمدنی که مردم شهرای همسایه پشیزی برای نیشابور ارزش قائل نیستن؟
سبزواریا که اصلا نیشابورو حساب نمیکنن کاشمریا و اسفراینیا و قوچان و اسفراینم اصلا اینقد که نیشابوریا با توسل به دروغ و توهم بافی و تحریف تاریخ میخوان خودشونو برتر از اونا نشون بدن اونا هیچ چراغ سبزی به نیشابور نشون نمیدن
اگرمردم شهرای خراسان و اگه ایرانیا نیشابورو به عنوان یک شهر با فرهنگ و با تاریخ به رسمیت میشناختن الان نیشابوریا مجبور نبودن اینقدر با سبزوار بجنگن و همیشه هم شکست بخورن
حرف های دوست سبزواریمان درسته ولی ولی
1-یک روزی مدعی شهر دانشگاهی بودند ولی امروز فقط دانشگاه ازاد نیشابور جمعیت دانشجویی از دانشگاه تربیت معلم سبزوار و دانشگاه ازاد سبزوار بیشتر(به دلیل ادغام علوم تحقیقات و دانشگاه ازاد نیشابور البته لیست رشته در دفترچه ارشد دکترا هست 34 رشته ارشد 14 رشته دکترا
2-روزی مدعی دانشکده علوم پزشکی بودند(سایت در اینترنت هست)
3-روزی مدعی هتل 3ستاره بودند ولی الان نیشابور در حال ساخت 2 هتل 4ستاره(سرچ کنید هتل امیران نیشابور)
همه اینها از صدقه سر اسرار سبزواری برای بوجود اوردن حساسیت بین دو شهر که مردم خواستار دانشگاه و هتل شدند.
البته من از ابتدای توهمات اسرار سبزواری تمام حرکات رصد می کنم
1-سبزوار از نظر جمعیت چهارم در استان(در سال90 319 هزار جمعیت داشته با شهرستان داورزن اگر 40 هزار داورزن کسر کنیم رتبه چهارم می رسد
2-در خراسان رضوی-دانشگاه فردوسی-دانشگاه نیشابور-دانشگاه قوچان-دانشگاه تربت حیدریه-دانشکده تربت جام-مرکز اموزش عالی کاشمر و گناباد وجود داره-حالا دانشگاه سبزوار دیگه چیه؟
البته یک فرودگاه فقط فقط با یک مسیر پروازی ان هم هفته 3 بار به تهران داره که در سال 18 هزار نفر مسافر داشته یعنی مسافران دو هفته قطار؟؟؟
با سلام
خیلی برای سایت بچه گانه اسرار سبزوار متاسفم که برای تعصب افراطی و نداشتن استدلال ودروغ پردازی متنی رو از خودش مینویسد واز دروغ مینویسد فلانی و وقتی جوابش را میدهی چاپ که نمیکند جواب هم میدهد،بگردم سایت کاشمر و روزنه را که نه دروغ پردازند ونه خودشونو غاطی مسئله میکنند،
آقای اسرار نامه گفته بودی نیشابور در تاریخ ایران مگر چه کرده، جوابتو اینجا میگم چون ترسیدی چاپ کنی که به جوابت برسی ومردم آگاه شوند،،،،،
نیشابور داداشم در دو دوره پایتختی خود باعث پیشرفت و فتوحات ایران بوده وباعث بزرگی الانش در جغرافیا،از 33 دانشگاه آن زمان 27 تاش در نیشتر بوده و در این شهر به تعلیم، رازی، خیام،عطار،بیرونی، طوسی،وحیان ، پرداخته میشد که حالا ایرانیان با نصب مجسمه خیام و حیان در خارج دارن حال میکنن از ایرانی بودنشون،،،،
راستی از تاریخ گفتی نمیدونی دیگه، که همین تقویم دستت ماله خیام که حالا دم از تاریخ میزنی،
گفتم برای ایران ما چهل هزار قلم بدست داشتیم در دوره جاهلیت که هم شیعه را گسترش دهند هم با امام بیعت کنند،مثل الان که که آیت الله جواد ومحسن غرویان ومرجع عالی قدر مثل آیت الله وحید خراسانی که دارن شیعه را گسترش میدن،
در زمان امام رضا( ع) ما با چهل هزار قلم بدست بیعت کردیم و در این زمان با فرزندانش امام خمینی وامام خامنه ای با 2400. شهید وهزارو صد آزاده وجانباز بیعت کردیم وخواهرم کرد که بعد مشهد رکورددار دار تو کل خراسان،،
با سلام درود خدمت نیشابوریا وکاشمریهاوتربتیهای و خراسانیها عزیز،باید بگم برادری که تو سایت مجهول الحالتون در شهرتون،نوشته بودی نیشابور پیشرفته نیستو کم کم داره پسرفت میکنه اینو نشون میده که در توهمی چون به آمار نگاه نمیکنه که ببینی جمعیت نیشابور از سال 90 به اینور داره سوبله میشه،نگاه نمیکنه صنعت سخت استان به این شهر داده شده، نگاه نمیکنه که حوزشو حفظ کرده وتره تکه نشده مثل سبزوار که کوچولو کوچکتر میشه،نگاه نمیکنه که دانشگاهیش گوی رقابت از سبزوار بردن،داداش خوشگلم منتظر ضربه آخر شما باید باشین
سبزوار منتظر ضربه آخر باش از اینی که هستی کوچکتر خواهی شد و هر تکت ماله یک استان خواهد شد تا دیگه به اسرار سواری ندین،،،،،،،
سبزوار مگه چیه که درمورد نیشابور این اصلیترین شهر فارسی وپایتخت ایرانیان در ادوار صحبت کرده،البته باید قبول کرد که همیشه در پشت سر بزرگان حرف بوده که این بزدلیه شهر همسایه را میرسونه، وگرنه خاطرتان جمع نیشابور اگر برای ایران با این قدمت کاری نکرده پس سبزوار ول معطل،،،،جالبه همین سبزوار از بیهقی درست شده از بیهقه که خودش بخش پنجم نیشابور بوده،،،،
خدایا شکرت در تمامی کتب تاریخی ایران وجهان در هر عصری ودر کتب دیگر اثر نیشابوریا هست،وگرنه سبزواریا متوهم میگفتن تاریخشپن از نیشابور وشورا و اصفهان وقوس بیشتره،،،،،،وسوتیه، جالب سایتشون اینه که در داخل سایتشون نوشتن قدمت سبزوار 7000 ساله که کذبیتی ادعا شون را ثابت میکنه،چون نیشابور قدمتش هنوز تخمین نخورده و از مرمت آن توسط شاهپور 9000 ساله میگذره پس ببینید سبزواریا چقدر دروغ میگن،،در ظمن اینا اگر 7000. سالقدمت داشتن پس چرا زمان ورود امام رضا( ع) خبری ازشون نیست در صورتی که اول امام باید وارد شهر اونا میشدن ،،،،،بزرگنمایی وجعل وخود شیرینی تا چه حد؟
تصمیمات جدید برای نیشابور وسبزوار توسط مسولان دو شهر،
1_ احداث چهارمین گود کشتی برای پهلوانان نیشابور،احداث چهارمین کمپ ترک اعتیاد در سبزوار،،،،،
2_ احداث سد بار نیشابور، احداث خط آب نیشابور به سبزواربا گالن،،،،
3؛ تکمیل ورزشگاه انقلاب دومین ورزشگاه بزرگ استان در نیشابور،ساختن قهوه خانه در سبزوار،
4_ ساختن کار خانه تقاطع غیر همسطح امام رضا ( ع)و ساختن بزرگترین زیر گذر ریلی در کشور در نیشابور،جدول کشی سبزوار بعد از چهل سال،
دو سالمه شدن تنها سینمایه خصوصی استان در نیشابور،کلنگ زدن اداره ارشاد سبزوار برای ساختن یک سینمایه معمولی،،،،،،،
سبزوار فخر تمام خراسانیها به ویژه نیشابوره، در ظمن ایران مگه بزرگتر از حکیم سبزواری به خود دیده،،،،،،
قابل توجه اقایون،اینکه در کل تاریخ اگر بگردین هیچ شهری تاریخی تر از سبزوار نبوده حتی شیراز ونیشابور و جیرفت،،،،،،،ماشاالله از زیبایی رو دست نداره این شهر حتی یک روزی از تهرانی بزرگتر وپیشرفته تر خواهدشد،،،،،،
تاریخ، شهرهای بزرگتر و آبادتر از نیشابور هم به خوددیده، توس، تخت جمشید، تیسفون، صددروازه و … . اما امروزه اثری از این شهرها باقی نمانده، پس خیلی به تاریخ دلخوش نباشید و جنگ تاریخی در اینجا راه نندازین، به قول معروف گذشته ها گذشته است.
زنده باد نیشابورو نیشابوری، اقایون این بچه سبزواریرو ول کنید وجهت کوری دشمنان وحسودان نیشابوری آبادتر از الانش بسازید،،،،،،،
آقا ناصر ارزو بر جوانان عیب نیست، حتما،باش تا بزرگتر از تهران بشین، حالا بگو ببینم چه ماده ای درست شده که پس از خوردنش آدم دچار توهم میشه که سبزوار از تهران بزرگتر و از شیراز ونیشابور تاریخی تره،،
در ضمت
با سلام،
من جواب خانم آزاده را نمیدم،چون دخترا احساسین،و بر اساس احساس نظر میدن،در ثانی مگه تو سبزوار یک مرد پیدا نمیشه که ما جوابشو بدیم،،،،
یه نکته به نیشابوری های عزیز با کامنتاشون که فقط با لبخند ازش میشه گذشت;از قدیم میگن وقتی دیدی رقیبت رجز خونیش زیاد شد بدون که ازش قوی تری!
برین همتون خوذتون جمع کنین فقط تربت حیدریه عشقه
عزیزان بعد از مقاله استان شدن سبزوار، نیشابور و تربت حیدریه با رمز اتحاد که تا الان تونسته این قدر هم استانی های نیشابوری رو در سایت کاشمری ها سر کار بگذاره و درگیر کنه، یک یادداشت جدیدی در سایت اسرارنامه سبزوار منتشر شده که براساس واقعیت نوشته شده و تمام مطالبش با سند و مدرک ارائه شده و کر می کنم به فضل خدا این مطلب هم سوز خوبی در وجود نیشابوری ها انداخته و مشخص کرده که نیشابور در جغرافیای امروز خراسان هیچ جایگاهی نداره.
در گذشته تاریخی هم در این مطلب قدمت و جایگاه تاریخی و فرهنگی سبزوار و نیشابور مشخص شده که نشون میده سبزوار از نیشابور قدمت و تمدن بیشتری داره
این یادداشت در سایت اسرارنامه سبزوار در مقابل این همه پرحرفی و رجزخوانی بی اساس نیشابوری ها مصداق کم گوی و گزیده گوی چون در تا زندک تو جهان شود پر هست:
نکته مهمش اینه که نیشابوریا نتونستن جواب بدن و در مقابلش فقط سکوت کردن:
نیشابور از سبزوار عقب مانده است / کسی در ارتقای سبزوار به مرکز استان شک نمی کند
http://www.asrarnameh.com/interviews.php?id=8189
حتما بخوانید که از دست ندهید
اولا:سوز گداز برای انسانهای متوهمی می باشد که چشم دیدن داشته های دیگران ندارند.چند سالی است که نبود موهبتهای طبیعی و نداشتن پشتوانه تاریخی و نبود افراد دانشمندان نامی- در کوچک شمردن داشته های دیگران می دانند
عدم پیشرفت خود را در سایه بودن ابر شهری می بیند.(روزگاری روستایی محسوب می شده)
دوما:سند مدرک همین بث که:
1-جمعیت نیشابور بیش از 400هزار نفر -جمعیت سبزوار با کسر داورزن به کمتر از 300 هزارنفر می رسد(سند مرکز آمار ایران)یعنی چهارم در خراسان رضوی
2-در جغرافیای امروز خراسان رضوی شهرها بر مبنای(کشاورزی-صنعت-فرهنگ)سنجیده می شود
کشاورزی :با جدا شدن جوین -جغتای-هراز گاهی به داورزن می چسبیدید حال که داورزن مستقل شده باید…….
صنعت(جدیدا توهم قطب سوم صنعت خراسان زده اید اگر به منابع دولتی استان رجوع کنید شاید در 27 شهرستان استان جزئ 3تای اخر می باشید چون از جوین جغتای پایین ترید
فرهنگ:تا دیروز مدعی شریعتی بودید که با شهرستان شدن داورزن ….
راستی خاستگاه سربداران بخش باشتین داورزن که در اینده بله…
درمورد مقاله نیشابور از سبزوار عقب تر است(روشن شوی فقط نیشابور از لحاظ دانشگاهی پایین تر بود که حالا فقط دانشگاه ازاد تعداد دانشجویانش از دانشگاه 30ساله دولتی و ازاد سبزوار بیشتر (تجمیع علوم تحقیقات خراسان رضوی)
نظر نویسنده آگاهی بخشی بود برای مسئولان شهر نه سبزواری که در هیچ فاکتوری به نیشابور نمی رسه حالا شده پیشرفته
البته با توهم میشه
قطب سوم صنعت
شهر دوم استان در جمعیت
قطب دانشگاهی(با وجود حداقل یک دانشگاه دولتی در شهرهای دیگر)
قطب مواصلاتی(فقط با 3 پرواز فقط و فقط به تهران-شهری 100 سال تمام شهرهای مسیر تهران مشهد راه اهن دارند بجز سبزوار
فولاد سبزوار(مردم شهرستان جوین خواستار تغییر اسم به فولاد جوین هستند بزودی انجام می شود)
حالا شک نکن در ارتقای سبزوار به مرکز استان
نیشابور متأسفم برات که اینقدر عقب مانده ای
پرده ای دیگر از عقب ماندگی نیشابور در زمینه دانشگاهی
جوانان بدبخت نیشابور که شهرشان در همه زمینه ها دچار عقب ماندگی های شدیدی است و باعث شده مردمش به شدت نسبت به سبزوار و تربت حیدریه و کاشمر و دیگر شهرهای خراسان حسادت کنند به دلیل اینکه دانشگاه های کوچک و کم اعتبار نیشابور لیاقت نداشته اند مثل دانشگاه حکیم سبزواری، دانشگاه فردوسی مشهد و دانشگاه تربت حیدریه ، کنکور آزمون کارشناسی ارشد دانشگاه های سراسری باشند ، حالا این جوانان بیچاره مجبورند مثل همیشه برای آزمون، آواره مشهد و سبزوار و تربت حیدریه شوند.
توجه داشته باشید رسانه های محلی نیشابور این خبر را انعکاس نداده اند اما رسانه معتبر اسرارنامه که بسیار مورد توجه مردم شهرستان های غرب خراسان رضوی است و نیشابوری ها از آن بسیار حساب می برند، با استناد به منبع معتبر سایت سازمان سنجش ف پرده از این عقب ماندگی نیشابور برداشته است و نیشابوری ها فقط توانسته اند سرافکنده شوند و سکوت کنند:
حوزه های برگزاری کنکور کارشناسی ارشد در خراسان رضوی کدام شهرها هستند
حوزه های برگزاری کنکور کارشناسی ارشد سال 94 که به زودی برگزار خواهد شد، امسال نیز در خراسان رضوی مانند سال های گذشته تنها در سه شهر مشهد، سبزوار و تربت حیدریه دیار خواهد گردید و داوطلبان سایر شهرستان های استان باید طبق اطلاعات اعلام شده در دفترچه کنکور تابع یکی از این سه شهر باشند.
به گزارش مجله اینترنتی اسرارنامه، دانشگاه حکیم سبزواری که بعد از فردوسی مشهد با سابقه ترین و بزرگترین دانشگاه شمال شرق کشور است، سال هاست که به عنوان حوزه برگزاری کنکور کارشناسی ارشد برای شهرستان های غرب خراسان رضوی شناخته شده است.
در سال های اخیر تربت حیدریه نیز به عنوان سومین حوزه برگزاری کنکور کارشناسی ارشد انتخاب شده و شهرستان های جنوب خراسان رضوی را تحت پوشش خود گرفته است.
دانشگاه فردوسی مشهد نیز کماکان مانند سال های گذشته میزبان داوطلبان شهر مشهد و شهرستان های اقماری آن از جمله چناران، فریمان، کلات ، نیشابور، فیروزه، بینالود و سرخس خواهد بود.
شهرستان محل برگزاری آزمون ورودی تحصیلات تکمیلی (کارشناسی‌ارشد) سال 1394 براساس استان محل اقامت فعلی داوطلبان:
خراسان رضوی
(19)
مشهد(28)
داوطلبانی که شهرستان محل اقامت آنان یکی از شهرستانهای چناران (16)، درگز (19)، سرخس (22)، فریمان (23)، قوچان (24)، کلات (26)، مشهد (28)، نیشابور(29)، بینالود (31)و فیروزه (32) از استان خراسان رضوی می باشند.
تربت حیدریه(15)
داوطلبانی که شهرستان محل اقامت آنان یکی از شهرستانهای بردسکن(11)، تایباد (12)، تربت جام(13)، مه ولات(14)، تربت حیدریه (15)، خلیل آباد (17)، خواف(18)، رشتخوار(20)، کاشمر(25) گناباد (27)، بجستان (30)، زاوه (35) و باخزر (36) استان خراسان رضوی می باشند.
سبزوار(21)
داوطلبانی که شهرستان محل اقامت آنان یکی از شهرستانهای سبزوار(21)، جغتای(33) جوین (34)، خوشاب (37)و داورزن (38) از استان خراسان رضوی می باشند.
http://www.asrarnameh.com/news.php?id=8504
نیشابور شهر عقب مانده ای است که هرچه دارد از سر نزدیکی به مشهد دارد
البته نیشابور چیز زیادی هم ندارد مثلا شما نگاه کنید:
فرودگاه دارد؟ که ندارد
دانشگاهای معتبر و شناخته شده ملی دارد که ندارد.
تیم های شناخته شده ورزشی دارد که ندارد
تاریخ و فرهنگ دارد که نسبت به سبزوار از تاریخ بسیار کمتری برخوردار است و کل تاریخ نیشابور به دوران بعد از اسلام مربوط می شود اما سبزوار را با آتشکده ا ذربرزین مهر و رئونت باستان از چند هزارسال قبل از میلاد می شناسند این هم منبع:
http://www.asrarnameh.com/news.php?id=6872
حالا بماند که تاریخ نیشابور بعد از اسلام هم سرتاسر خفت و خاری است از زمانی که پایتخت طاهریان فرماندهان سپاه مامون عباسی شد تا زمانی که ترکان سلجوقی از ماورای مرزهای کشور به ایران تاختند و مردان نیشابور را کشتند و زنان و بچه هایشان را به بردگی و کنیزی گرفتند و این شهررا پایتخت سلطنت یک قوم غیرایرانی برایران کردند و به ریش همه ایرانیان خندیدند چون نیشابوری ها مانند سبزواری ها غیرت نداشتند که در مقابل بیگانگان بیاستند
در عوض سبزاری ها با قیام سربداران روی مغولان را کم کردند و افتخار ایران شدند
حالا آیا نیشابوری ها می توانند برای تاریخ سراسر ننگ خود حتی30 دقیقه فیلم کوتاه بسازند؟ اما برای تاریخ پرافتخار سبزوار در صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران سریال سربداران را ساختند که پایتختشان سبزوار بود و از سرتاسر ایران مردمی غیرتمند به سبزوار آمدند و حتی از خود نیشابور هم اندک مردمانی که غیرتی داشتند به سبزوار کوچ کردند تا قیام سربداران را در سبزوار شکل دهند اما نیشابور لیاقت پایتختی چنین قیامی را نداشت
خلاصه اینکه ضعف های نیشابور بی شمار است و فرصت اندک
مردمان شریف خراسان مراقب باشید، حقیرشهرها با راه اندازی تبلیغات های پوشالین خودشان را بزرگ جلوه ندهند و ما را نفریبند نیشابور اگر بزرگ بود، نیاز به دو سال جنگ و جدال با مردم شهرهای همسایه نداشت
نیشابوریان اگر واقعا خود را پیشرفته و با فرهنگ می دانستند دو سال و نیم در سایت کاشمری ها نمی امدند و به یک مقاله یک صفحه ای محترمانه سایت اسرارنامه سبزوار که در کاشمری ها هم منتشر شده حمله نمی کردند
این ها نشانه حقارت و ضعف مردم نیشابور است.
حقا که نیشابور حقیرشهری بیش نیست که باید داغ استان شدن را حالا حالا ها بردلش بکشد
مردم شریف خراسان مراقب باشید نیشابوری ها خیلی عادت به دروغ گویی و ارائه آمار کذب دارند. مراقب باشید با امار کذبی که نیشابوری ها ارائه می کنند گول نخورید
نیشابوری ها مدعی صنعتی بودن هستند ولی با کدام صنایع؟
اگر به صفحه ویکی پدیا که توسط خود مردم عادی نوشته می شود و مبنای علمی ندارد مراجعه کنید در قسمت مربوط به نیشابور وقتی به معرفی صنایع نیشابور پرداخته شهرک صنعتی بینالود و کارخانه ایران خودرو را هم ذکر کرده
در حالی که این دو مورد نه در خاک شهرستان نیشابور واقع شده اند و نه در مالکیت صنعتی نیشابور است. چون شهرک صنعتی بینالود در نزدیکی شهر جدید بینالود است که یکی از شهرهای اقماری مشهد است و در محدوده اداری و سیاسی مشهد قرار گرفته و کارخانه ایران خودرو هم درست به همان شکل متعلق به مشهد است و فقط تعدادی از نیشابوری ها به دلیل نزدیکی (البته 55 کیلومتر فاصله) در آن کارگری می کنند
خود سایت های شهرک صنعتی بینالود و کارخانه ایران خودرو درمعرفی این شرکت ها آن ها را متعلق به مشهد نوشته و تنها مکان احداث آن ها را کیلومتر 55 جاده مشهد – نیشابور ذکر کرده است. که مسلما هیچ ربطی به نیشابور پیدا نمی کند
حالا نیشابوری های هیچی ندار از شدت فقر امکانات توسعه ای مجبورند با امکانات دیگر شهرها پز بدهند و کلاس بگذارند و امار دروغ منتشر کنند
ضمنا درباره فاصله 55 کیلومتری شهر نیشابور تا کارخانه ایران خودرو مشهد و شهرک صنعتی بینالود مشهد همین بس که بدانیم فاصله شهرستان کاشمر و خلیل آباد با هم 12 کیلومتر و فاصله خلیل آباد تا بردسکن 20 کیلومتر و فاصله کاشمر تا بردسکن با فاصله یک شهرستان که در بیان آن هاست 32 کیلومتر است.
و این خیلی خنده دار است که نیشابوری ها با این همه فاصله از کارخانه های مشهد، آن ها را متعلق به خود بدانند. یعنی حقیرشهر نیشابور خیلی ضعیف است و چیزی متعلق به خود ندارد.
از یک نیشابوری پرسیدن شما که در مقابل سبزوار ادعای استان شدن نیشابورو دارید، بگید مگه نیشابور چی داره؟
می دونید چی گفت: با همون لهجه خنده دارش گفت: آب داره
وقتی ازش پرسیدن، آخه خنگول، مگه بقیه شهرا آب ندارن؟ گفت نه آب سبزوار مال نیشابوره
ازش پرسیدن اگه سبزوار تونسته با آب نیشابور به این بزرگی و عظمت برسه ، پس چرا خود نیشابور اینقدر عقب مونده و بدبخته؟ مگه نیشابوریا خودشون چلاغ بودن که نتونستن از آبشون برای توسعه شهرشون استفاده کنن؟
نیشابوریه که عقلش ظرفیت این چیزارو نداشت، در اثر فشار زیادی که برای پیدا کردن جواب به فکرش آورد جابه جا سکته ««روده ای»» کرد و به ملکوت اعلا پیوست.
توجه داشته باشید، پزشک قانونی بعدا اعلام کرد چون این نیشابوری فاقد مغز بوده، وقتی فشار به فکرش آورده، به جای مغزش ، روده اش سکته کرده و از اون زمان اصطلاح سکته رودوی در جامعه باب شد.
– پاورقی 1: برخلاف تصور متوهمانه نیشابوری ها، آب سبزوار نه از نیشابور بلکه از چاه های بفره در کوهستان های ریوند و شملق در 30 کیلومتری غرب سبزوار تأمین می شود و هیچ نیازی به نیشابور ندارد.
پاورقی 2 : ما سبزواری ها فرهنگ و کلاسمون بالاتر از اونه که برای شهرهای همسایه جوک بگیم و اونا رو به تمسخر بگیریم، ولی وقتی یک همسایه ی بی فرهنگ و جنگجویی مثل نیشابور داشته باشیم که ببینیم میان علیه شهرها نظرات تمسخر امیز می فرستن برای خرفهم کردن نیشابوری ها چاره ای نیست جز مقابله به مثل نیست. خلاصه شرمنده به ما سبزواری ها خرده نگیرید، این جوک در پاسخ به چندتا جوک توهین آمیز قبلی بود
هرچند نیشابور سالهای سال است که هم شأن و هم ردیف شهرهایی نظیر چناران و فریمان و کلات به عنوان حومه صنعتی کلانشهر مشهد شناخته می شود، اما آیا می دانید که خود شهر نیشابور واقعا به لحاظ صنعتی هیچ پخی نیست و تماما وابسته به شهرها و بخش های اطراف است.
مثلا آیا می دانید شهرک صنعتی خیام که یکی از شهرک های بزرگ صنعتی خراسان است، کجا واقع شده؟
بله درست حدس زدید. این شهرک در خود شهر نیشابور نیست بلکه در بخش زبرخان و درست در مجاورت شهر بزرگ و 17 هزارنفری خرو وواقع شده است و هر لحظه این خطر نیشابور را تهدید می کند که اگر بخش بزرگ و پرجمعیت زبرخان بتواند به شهرستان ارتقاء پیدا کند این شهرک بزرگ صنعتی دیگر متعلق به نیشابور نیست بلکه متعلق به شهرستان تازه تاسیس زبرخان خواهد بود
راستی آیا می دانید 20 کیلومتر فاصله بین نیشابور و شهرک صنعتی خیام و شهر خرو یعنی چه؟
یعنی تقریبا دو برابر فاصله دو شهرستان کاشمر و خلیل آباد که فقط 12 کیلومتر با هم فاصله دارند و برابر با فاصله دو شهرستان بردسکن و خلیل آباد که 20 کیلومتر با هم فاصله دارند.
بنابراین اگر یکی از افتخارات نیشابوری ها در زمینه صنعتی داشتن شهرک صنعتی خیام است، می بینیم که ا ین افتخار هم به همین راحتی پوچ می شود و نیشابور را به جای یک شهر برخوردار به شکل یک شهر وابسته به بخش ها و شهرهای اطراف نمایان می سازد.
به همین دلیل است که نیشابوری ها اجازه نمی دهند بخش بزرگ و پرجمعیت زبرخان به شهرستان مستقلی تبدیل شود.
اما از انجایی که خدا در جای حق نشسته اخرسر ضرر نهایی را نیشابوری ها می کنند چون اگر بخواهند مرکز استان شوند باید چند تا شهرستان اقماری در ا طراف خودداشته باشند. اما نیشابور در حال حاضر در این زمینه فقیر است
و از طرفی کاشمر و سبزوار و تربت حیدریه و فیروزه هم نیشابور را به عنوان مرکز قبول ندارند زیرا خود شرایطی به مراتب بهتر از نیشابور دارند و تازه نیشابور باید از این شهرها تبعیت کند
حکایت اول:
نیشابور خارج پرده توهمات / اصطلاح سکته رودوی چگونه پیدا شد؟
یک جوانک نیشابوری که برای تحصیل در دانشگاه های سبزوار به این شهر رفته بود، به نزد یک پروفسور اروپایی که برای یک همایش در دانشگاه های سبزوار حاضر شده بود رفت و ازش دعوت کرد به نیشابورم سری بزنه.
پروفسور اروپایی ازش پرسید نیشابور کجا هست؟ دانشجوی نیشابوری گفت: منطقه نمونه بین المللی گردشگریه
پروفسور اروپایی گفت: اوووه پس باید جای با شکوهی باشه.
دانشجوی نیشابوری خرکیف شد و گفت بله اصلا با سبزوار قابل مقایسه نیست.
پروفسور ازش پرسید پس شما چرا اینجایی ؟ مگه شهر به اون خوبی خودتون دانشگاه نداره؟
دانشجوی نیشابوری گفت: دانشگاه های ازاد و غیرانتفاعی و پیام نور داره ولی دانشگاه ملی شهرمون تازه تاسیس و قابل مقایسه با سبزوار نیست.
پروفسور اروپایی بهش گفت: خوب من دفعه بعد اگر بخوام به ایران سفر کنم آیا نیشابور فرودگاه داره که به شهرتون سفر کنم؟
دانشجوی نیشابوری از خجالت آب شد و گفت: نه باید از طریق فرودگاه سبزوار به شهرما بیایید.
پروفسور اروپایی به جوانک نیشابوری گفت: پس شهر تو که میگی خیلی بزرگ و باشکوهه، اگر دانشگاه ملی و فرودگاه نداره باید حداقل یک تیم های سرشناس ورزشی داشته باشه که مثل بعضی شهرهای بزرگ ایران و اروپا با تیم های ورزشی شناخته شود و من بتوانم مسابقات تیم های ورزشی نیشابور را از تلویزیون ببینم و دنبال کنم.
جوانک نیشابوری بازهم سرافکنده و خجل شد و گفت نه نیشابورما هیچ تیم مطرح ورزشی ندارد اما شما می تواند اگر به هندبال و کشتی و والیبال علاقه دارید تیم های ثامن الحجج سبزوار را دنبال کنید و اگر به فوتبال علاقه دارید تیم ابومسلم خراسان در مشهد را پیگیری کنید.
پروفسور اروپایی از جوانک نیشابوری پرسید حالا که شهرشما فرودگاه و دانشگاه و تیم ورزشی ندارد.آیا حداقل یک برند صنعتی خاص در شهر شما هست که با خرید محصولات آن، بتوانم به یاد شهرشما بیافتم؟
در این لحظه ناگهان چشمان دانشجوی جوان نیشابوری برقی زد و سرش را بالا گرفت و گلویش را صاف کرد و با غرور گفت بله. ما صنعتی ترین شهر ایرانیم!!!
پروفسور اروپایی ناگهان چشمهایش گرد شد و گفت: چی؟ صنعتی ترین شهر ایران!!! چه طور ممکنه شهری که بدون دانشگاهه و تولید کننده علم و دانش نیست، یک شهر صنعتی باشه؟ ما دراروپا رشد علمی و تحقیقاتی را مقدمه انقلاب صنعتی خود می دانیم و صنایع اروپا مبتنی بر تحقیقات علمی و دانشگاهی پژوهشگران ماست و کاملا بومی است. اما شما چه طور بدون علم و دانشگاه و تحقیقات مدعی صنعتی ترین شهر ایرانید؟
جوانک نیشابوری که کمی از باد سرش خالی شده بود و احساس خجالت می کرد گفت ولی باور کنید ما صنعتی هستیم
پروفسور اروپایی گفت: نمونه ای از صنایع نیشابور را نام ببر.
جوانک نیشابوری گفت: شهرک صنعتی بینالود و کارخانه ایران خودرو خراسان
پروفسور اروپایی گفت: پسرم من به دلیل مطالعاتم با جغرافیای اقتصادی و سیاسی خراسان آشنا هستم. شهرک صنعتی بینالود و کارخانه ایران خودرو که متعلق به مشهد هستند و هیچ ربطی به نیشابور ندارند. لطفا از دروغ گویی پرهیز کن.
جوانک نیشابوری سرش را کمی پایین انداخت اما هنوز نورامیدی در چشمش کورسو می زد و زود گفت خوب مجتمع فولاد خراسان و شهرک صنعتی خیام هم داریم.
پروفسور نیشابوری گفت: چه عالی! یعنی سرمایه گذاران نیشابوری مجتمع فولاد رو احداث کردند و مدیریتش به دست مردم نیشابور است؟
جوانک نیشابوری سرش را پایین انداخت و گفت: نه این یک پروژه دولتی بود که برای تامین نیازهای شهر مشهد توسط دولت احداث شد اما چون مشهد به ا ندازه کافی شهر بزرگی بود که با الودگی هوا و مشکلات کمبود آب مواجه بود، این کارخانه را 100 کیلومتر دورتر از مشهد و در نزدیکی نیشابور ساختند. اما دفتر مرکزی و مدیریت فولاد در مشهد است و نام رسمی ان فولاد خراسان است.
پروفسور اروپایی، سپس با لحنی دلسوزانه گفت: پسرم کارگری کردن در یک کارخانه با مالکیت داشتن بر آن فرق می کند. اینطور که من فهمیدم شما نیشابوری ها کارگر کارخانه های دولتی وابسته به مشهد هستید. درست مثل شعبه هایی از صنایع مهم اروپا که در بعضی کشورهای آسیایی راه افتاده تا از منابع طبیعی و نیروی کار ان کشورها استفاده کند اما امتیاز و مالکیت و سرمایه آن صنایع در نهایت متعلق به سرمایه گذاران اروپایی است. مثلا آیا مردم نیشابور قدرت آن را دارند که در یک موقعیت خاص اگر لازم باشد، فعالیت مجتمع فولاد را تعطیل کنند و دست به اعتصاب بزنند؟ نه چنین قدرتی ندارند. زیرا آن ها فقط کارگر و خدمتگزار سرمایه گذاران دولتی و مشهدی هستند و هر روز که بخواهند کار نکنند نیروهای جدیدی به جایشان جایگزین می شود.
دانشجوی نیشابوری سپس با حالتی از عجز و سرخوردگی گفت: خوب درباره شهرک صنعتی خیام چه می گویید؟
پروفسور اروپایی گفت: آیا شهرک صنعتی خیام در خود شهر نیشابور است؟
جوانک نیشابوری گفت: نه آن در بخش زبرخان و درست در کنار شهر خرو قرار گرفته است.
پروفسور اروپایی گفت: پسرم همیشه یاد بگیر به آنچه متعلق به خودت هست افتخار کنی زیرا داشته های دیگران متعلق به خودشان است.
جوانک نیشابوری ناگهان انگار چیزی به یادش امد و سریع گفت: آهان ما راستی شهرک صنعتی عطار را هم در حال احداث داریم.
پروفسور اروپایی گفت: ای جوانک ساده دل، شنیده ام شما ایرانی ها یک ضرب المثل معروفی در این مواقع دارید که می گوید: بزک نمیر بهار می آد کمبزه با خیار می آد. سپس پروفسر اروپایی گفت: همیشه یاد بگیر به آنچه هم اکنون داری افتخار کنی نه به آنچه وعده داشتنش را به تو داده اند اما معلوم نیست کی تحقق یابد و تازه ممکن است دیگران هم چیزی شبیه به آن را در آینده برای خود ایجاد کنند.
پروفسور اروپایی سپس به جوانک نیشابوری نگاهی انداخت و گفت: حالا من اگر برای سفر به نیشابور امدم، آیا سوغاتی خاصی دارید
جوانک نیشابوری سریع گفت: بله فیروزه. فیروزه . ما فیروزه داریم.
پروفسور اروپایی گفت: اما شنیده ام معادن فیروزه جایی که این سنگ قیمتی از ان استخراج می شد حالا دیگر در یک شهرستان جدید قرار گرفته است و متعلق به نیشابور نیست.همان شهرستانی که نامش فیروزه است و در شمال غربی نیشابور و شمال شرقی سبزوار قرار دارد. گفتم که بهتر است یاد بگیری به آنچه خود داری افتخار کنی نه به داشته های دیگران.
جوانک نیشابوری که اشک در چشمانش حلقه زده بود، گفت: حالا طبیعت نیشابور را چه می گویید؟ آیا می دانید ما قله های بینالود را داریم که بام خراسان است وبلندترین قله های ایران و بسیار زیباست.
پروفسور اروپایی گفت: پسرم اما تا جایی که من شنیده ام قله های بینالود در ایران چندان مطرح نیست زیرا قله های زیباتر و بلندتری نظیر دماوند، سهند، سبلان، زردکوه بختیاری، دنا، الوند و … در شمال، شمال غرب، غرب و نواحی مرکزی ایران وجود دارد که از بینالود بسیار زیباترند. از آن گذشته من از اروپا می آیم از جایی که به خاطر کوهستان های سربه فلک کشیده آلپ همه ایام سال پوشیده از برف است و همیشه میزبان المپیک های زمستانی است.
جوانک نیشابوری دست از پا درازتر سرش را پایین انداخت و آهسته شروع به گریه کرد. او داشت نیشابور را خارج از هاله توهمات همیشگی که خودش و همشهریانش ایجاد کرده بودند می دید و تازه فهمیده بود، نیشابورشان نه تنها ابرشهر نیست بلکه یک حقیرشهر وابسته است.
پروفسور اروپایی که این وضعیت را دید، پوزخندی زد و دستی از سر محبت و ترحم بر سر دانشجوی نیشابوری کشید و سکوت معناداری کرد و جوان نیشابوری بیشتر از قبل شرمنده شد.
پروفسور اروپایی وقتی به جلو هتل کاملیای سبزوار رسید که شب رو استراحت کنه و فردا از طریق فرودگاه سبزوار پرواز کند و برگردد، یک دفعه موقع خداحافظی چیزی یادش آمد و از از دانشجوی نیشابوری پرسید حالا من اگر دفعه بعد از طریق فرودگاه سبزوار به روستای بدون دانشگاه و فرودگاه و تیم ورزشی و بی صنعت و بی اعتبار شما امدم آیا جایی برای اقامتم هست؟
دانشجوی نیشابوری دیگر از شدت خجالت غش کرد و به کما رفت.
وقتی دانشجوی نیشابوری به هوش امد، پروفسور اروپایی دیگر به فرودگاه سبزوار رفته بود تا آمده پرواز شود اما یک یادداشت برای دانشجوی نیشابوری گذاشته بود و نوشته بود:
پسرم من در گفتگوی کوتاهی که با شما داشتم فهمیدم دچار توهم خودبزرگ بینی و اختلالات حاد روانی هستی. بهت توصیه می کنم قبل از اینکه به روستای نیشابور برگردی که از امکانات درمانی مناسب محروم بشی درهمین شهر سبزوار به چند روانپزشک خوب مراجعه کن و به بقیه هم روستاییان نیشابوریت هم بگو برای گذراندن دوره های درمانی به سبزوار مراجعه کنند.
با خوندن این یادداشت دانشجوی نیشابوری ناگهان سکته رودوی کرد و جان به جان آفرین تسلیم کرد
پزشک قانونی علت مرگ رو سکته رودوی تشخیص داد و گفت چون این دانشجوی نیشابور مغز نداشته، فشار عصبی به روده اش فشار آورده و سکته رودوی شده. از اون زمان اصطلاح جدیدی در علم پزشکی پدید آمد، ((سکته رودوی))
پاورقی
ما سبزواری ها اهل تمسخر و لطیفه گویی برای شهرهای همسایه نیستیم و این کار را دون شأن خود میدانیم. اما وقتی نیشابوری های جنگ جو و بی فرهنگ در نظرات قبلی خود چند پیام تمسخر امیز برای شهر سبزوار فرستادند، باید خود را برای گرفتن جوابشان آماده می کردند. نیشابوری ها لیاقت این را ندارند که جواب بدیشان را با خوبی بدهیم. نیشابوری ها در این دو سال گذشته که پای یک مقاله محترمانه و دوستانه سایت اسرارنامه سبزوار و کاشمری ها اینقدر جبهه گیری کردند و توهین و ناسزا به سبزوار روا داشتند، ثابت کردند لیاقتشان این است که با آن ها مثل خودشان حرف بزنیم.
من یک سئوال دارم
نیشابور چرا باید مرکز استان بشه؟ چی داره دقیقا؟
کسی میشه برام توضیح بده؟
تورو خدا مردم متوهم نیشابور باز نیان از تاریخشون تعریف کنن ها.
گذشته ها گذشته. دیگه سودی به حال امروز ما نداره.
امروز نیشابور چی داره که به درد بقیه شهرای خراسان بخوره اب و هواشم اگر خوب باشه یا اگر بد باشه متعلق به خودشه دیگه قرار نیست وقتی مرکز استان شد هواشو صادر کنه به بقیه شهرا
پس دیگه نیشابور چی داره برای استان شدن؟
برای ما سبزواری ها کاری نداره، به دو ساعت فاتحه نیشابورو بخونیم و این شهر پرادعای هیچی ندارو زیر پامون له کنیم. منتها میخوایم نیشابوری ها جهت خندوندن مردم خراسان با توهمات و ادعاهای الکیشون همچنان حضور داشته باشند و زمینه نشاط و خنده ما رو فراهم بیارن
آیا می دانید عطار که نیشابوری ها او را یکی از بزرگان خود می دانند اصالتا کجایی است؟
بله عطار متولد کدکن است.
آیا می دانید کدکن زادگاه عطار کجاست؟
کدکن یکی از بخش های شهرستان تربت حیدریه است.
در نتیجه درست تر از آنکه بگویم عطار نیشابوری باید بگوییم عطار کدکنی و یا عطار تربتی.
نیشابور به واقع از خودش هیچ چیز ندارد. هرچه امروز در نیشابور وجود دارد از صدقه سر همسایگان خوب و شریف این شهر است
به حول و قوه الهی در این مکان فضایی فراهم امد که خوب به آبروی شهر پوشالی نیشابور فاتحه خوانده شد
مردمی که ادعا دارند شهرشان اعتبار و شهرت جهانی دارد و تاریخ چنین و چنان دارد، حالا در مقابل یک مقاله یک صفحه از سایت مقتدر اسرارنامه سبزوار که در سایت کاشمری ها هم منتشر شده، چنین کم آورده و به دست و پا افتاده اند.
اتشی از حسادت و حقارت در دل نیشابوری ها هست که ظاهرا میل خاموشی ندارد
عزیزان شما قضاوت کنید کدام شهر قوی تر و شایسته تر است؟ سبزوار یا نیشابور؟
نیشابور و سبزوار در رابطه با فرودگاه و راه آهن هر کدام یک ضعف و یک نقطه قوت دارند.
نقطه قوت سبزوار داشتن فرودگاه بین المللی است که پروازهایی به عراق و سوریه هم داشته است و نقطه ضعف سبزوار نداشتن راه آهن (تنها با 40 کیلومتر فاصله از خط آهن سراسری) است.
و نقطه قوت نیشابور داشتن راه آهن است که سال ها قبل با بودجه دولت از تهران به سمت مشهد کشیده شده و بسیاری از شهرها و روستاها از جمله نیشابور از ان برخوردارشده اند.
اما نقطه ضعف نیشابور نداشتن فرودگاه است که نزدیک ترین فرودگاه ها به نیشابور یکی از مشهد است با 110 کیلومتر فاصله و دیگری در سبزوار است با همین مقدار فاصله
حالا مردم سبزور در حال احداث راه آهن اختصاصی شهر خود هستند. اگر خبرها را مطالعه بفرمایید می بینید که اعلام شده ریل گذاری راه اهن سبزوار با اعتبارات دولتی از سال آینده اغاز می شود و در حال حاضر بازگشایی مسیر و احداث پل های راه اهن سبزوار در حال انجام است.
اما در نقطه مقابل نیشابور هیچ اقدامی برای ساخت فرودگاه خود نکرده است و حتی کلنگ ان هم به زمین خورده نشده است.
فرودگاه سبزوار را مردم سبزوار ساختند و راه اهنش را دولت دارد می سازد
اما دولت هرچند راه اهن سراسری مشهد – تهران را ساخته که نیشابور هم از ان بهره برده است. اما دیگر حاضر نیست خرجی اختصاصی برای نیشابور بکند و فرودگاهش را بسازد. از طرفی خود مردم نیشابور هم توانایی مالی کافی را ندارند که مانند مردم سبزوار برای خود فرودگاه بسازند.
چون مردم نیشابور عمدتا کارگرهای کارخانه های متعلق به مشهد هستند و فقط حقوق ماهیانه کارگری می گیرند و خودشان مثل سبزواری ها سرمایه دار نیستند
لذا شهری مثل نیشابور که هم وابسته است هم بی پول و فقیر طبیعتا نه می تواند فرودگاه بسازد و نه شایستگی مرکز استان شدن دارد چون اگر این شهر مرکز استان شود هرچه هزینه برای این استان جدید بیاید باید همه در نیشابور خرج شود تا بلکه از شکل روستا خارج شده و امکاناتی نظیر فرودگاه و دانشگاه و ورزشگاه و …. برای ان ایجاد گردد تا مناسب مرکزیت استان شود
پس وای به حال مردمی که در ا ستانی به مرکزیت نیشابور قرار بگیرند باید همیشه تواوان عقب ماندگی های شهر مرکز استان باشند و در حسرت اندکی بودجه که از نیشابور خارج شود و به بقیه شهرهای استان برسد
اما مردمی که در استانی به مرکزیت سبزار قرار بگیرند وضعیت بهتری خواهند داشت چون مردم سبزوار سرمایه دارند و خیلی وابسته به بودجه ها و کمک های دولت نیستند و هرچه را می خواهند خودشان می سازند.
از فرودگاه بزرگتر پروژه ای داریم؟ وقتی سبزواری ها توانستند برای خود فرودگاه بسازند و نیشابوری ها نتوانستند این نشانه خوبی است که سبزوار استحقاق و شایستگی استان شدن دارد و نیشابور یک شهر وابسته و فاقد ظرفیت مناسب برای استان شدن است
آغا رضا اومده مقایسه ای برای مناطق سبزوار داشته که فلان صنعت در فلان بخش سبزوار بوده که حالا مستقل شده یا فلان شخصیت در فلان بخش بوده حالا در شهرستان جدید تاسیس دیگه افتاده و با این گفتار خواسته موقعیت سبزوار را پایین بیاره فقط برای یاد آوری خواستم چند نکته به آغا رضامون بگم 1:فولاد خراسان که سرمایه آن نه توست نیشابوریها بلکه توسط یک شرکت مشهدی ایجاد شد که مدیرت آن در مشهد واقع شده و مهمتر آنکه بعد از شهرستان شدن بخش فیروزه از حوزه خاکی نیشابور هم خارج شد در واقع صنعت نیشابور یعنی پشم 2: اما بابت عطار که اصلیت ایشان از کدکن بوده که هنوز هم زیر نظر تربته 3:سبزوار از قدیم مرکز تجاری بوده و هست ما موقعیت تجاری داریم و به خاطر موقعیت جغرافیایی که داریم نیشابور هیچگاه به این واقعیت نخواهد رسید و کشاورزی مناطق پیرامونی در مرکز تجاری آماده فروش به کل کشور خواهد شد 4:…
رجوع داداش من برای شهری که هم طراز نیشابوره میخونن نه برای سبزوار کوچولو مورچه چیه که عضلش باشه،،،،
در جواب یک نفر بگم که اولا مادر نماینده از نیشابور بد بگه در ضمن سبزواری که 2/3 جمعیتش زنان تشکیل میدن چه جوری میخواد نیشابور له کنه منگل مگر با دختراش به جنگ نیشابور بیاد،در ثانی میگی عطار کدکنی عقده ایی با اون لهجت که شبیه کشور همسایه شرقیها سوال بکنی از بزرگترت بهت میگه کدکن تا 10 سال پیش مال نیشابور بوده،،،،،در ثانی شما اگر عرضه داشتین کسی دیگه زنگ در خونتونو براتون نمیزد،،
خنگولا سبزواری شما عقده پروفسور خارجی دارین، هر موقع پروفسور صادقی اومد نیشابور صدا تون میکنیم بیاین ببینینش تا خرکیف بشین،،،،،
مردم با غیرت نیشابور و خراسان بزرگ تا ناکوت کردن سبزوار چیزی نمانده، به امید آن روز که اثری از این کذابیها نباشد،،،،،،،
حالا سبزواری چرا گریه میکنی،
خوب تو فکر کردی ایرانی جماعت بیسواده که ندونه نیشابور تاریخی تره یا سبزوار،همه میدونند که سبزوار هویتش مال بیهقه وبیهق بخشی از نیشابور بوده، در ثانی از لهجه عجیب غریبتون معلومه که سبزواریا با همسایه شرقیمون نسبت دارند،،،،،،،
سربداران در مقابل مغول کوتاه آمدن وتسلیم شدن و اعدام گشتند وزنو وبچشون به اسارت رفتن حالا ببینم مگه تسلیم شدن وبردگی وخسارت مگه افتخاره،،،،،،،
شما سبزواریا اینقدر بلبل زبونم میکنید آیا فکر بعدتونم میکنید که از نیشابور رد ماشین مورد نوازش قرار نگیرید و……… دچارتون کنند،،،
نیشابوریان عزیز بروید با تاریخ ننگینتان خجالت بکشید که تاریخ شهر شما را به عنوان حامی و پایگاه مامون عباسی ثبت کرده و امام رضا(ع) در شهر شما بهتان هشدار داد که
کَلِمَهُ لا إلهَ إلّا اللّهُ حِصنی فَمَن دَخَلَ حِصنی اَمِنَ مِن عَذابی بِشُروطِها وَ أنَا مِن شُروطِها.
یعنی ای نشابوریان مأمون دوست تنها دژ محکم دژ خداست و از غیرخدا (مأمون و مأمونیان) پرهیز کنیدو یکی از شروط وارد شدن به دژ خدا پذیرش ولایت امام رضا است.
تا به حال فکر کردید چرا مامون عباسی امام رضا را در سفر به خراسان از قم و بیهق که شهرهای پایگاه تشیع بودند عبور نداد و برعکس در نیشابور در اجتماع هزاران نفری طرفدارانش امام رضا را متوقف کرد؟ چون نیشابور و نیشابور شهر مأمونی خراسان است.
تا به حال فکر کردید چرا زمانی که قرار شد اما رضا به نیشابور سفر کند در مدینه به اهل بیتش گفت گریه کنید؟
چون این سفر با حیله مامون و نه با میل امام رضا (ع) انجام شد
نیشابور ننگت باد ای حقیرشهر تاریخ ایران
یک نظری به نام سلیمانی چند وقت قبل در سایت اسرارنامه منتشر شده که حالا می فهمم چه قدر سبزواریا زیرکانه پنبه نیشابورو زدن و وجهه واقعی نیشابورو که یک شهر پوچ و بی ارزشه نشون دادن
ببینید نیشابوریا با اون همه ادعای جهانی بودن این چند سال از دست یک مقاله سایت اسرارنامه که در سایت کاشمری ها هم منتشر شده به چه حقارت و خواری افتادن؟
هر روز درگیرن هر روز دارن می سوزن و احساس میکنن ابروی پوشالیشون رفته
می دونید سلیمانی در نظرات اسرارنامه چی نوشته بود؟
نوشته:
(((((((سایت اسرارنامه همیشه از احساسات نیشابوریا بهترین استفاده روکرده و سواری گرفته. نمیگم سواستفاده چون هیچکس مجبور نیست
نیشابوریا سعی کردن به زور برای خودشون تمدن سازی و تاریخ سازی کنن توی این سایت همه تلاشای نیشابوریا کشک شده
چه تاریخی چه تمدنی که مردم شهرای همسایه پشیزی برای نیشابور ارزش قائل نیستن؟
سبزواریا که اصلا نیشابورو حساب نمیکنن کاشمریا و اسفراینیا و قوچان و اسفراینم اصلا اینقد که نیشابوریا با توسل به دروغ و توهم بافی و تحریف تاریخ میخوان خودشونو برتر از اونا نشون بدن اونا هیچ چراغ سبزی به نیشابور نشون نمیدن
اگرمردم شهرای خراسان و اگه ایرانیا نیشابورو به عنوان یک شهر با فرهنگ و با تاریخ به رسمیت میشناختن الان نیشابوریا مجبور نبودن اینقدر با سبزوار بجنگن و همیشه هم شکست بخورن)))))))))
راستم میگه . این معرکه که راه افتاده بیشتر به نیشابور ضربه زد و این شهرو به لجن کشید چون ثابت کرد که فقط خود نیشابوریا مدعی ابرشهری هستن و بقیه مثل شیر جلوشون واستادن و قبولشون ندارن
اینکه مردم یک شهر ادعا کنن ما ابرشهریم که فایده نداره بایدبقیه بگن که بقیه هم اینطوری تِر زدن به آبروی نیشابور و ماجرای ابرشهری نیشابور
مشک آن است که خود ببوید نه آنکه عطار بگوید
ما میگیم نیشابور یک حقیرشهره به تمام معناست
همونطور که قبلا هم گفتم الان هم ثابت شد که سبزواری ها اگر بخوان به دو ساعت می تونن نیشابورو له کنن
نگاه کنید یک مقاله یک صفحه ای سایت اسرارنامه که در سایت کاشمری هم منتشر شده شاید نوشتنش برای نویسنده اسرارنامه یک ساعت طول کشیده باشه اما نیشابوری ها از تابستون سال 91 که این یادداشت منتشر شده تا الان که زمستان 93 هست دارن از این مقاله می سوزن و زیرش هی نظر می فرستن
ما سبزواری ها هم هرچند وقت یک دفعه می یام اتیش زیر نیشابوریا رو روشن می کنیم و باز می ریم
مثلا اگر نظرات قبلی همین مطلبو نگاه کنید می بینید سبزواریا تقریبا از مهر 93 تا بهمن 93 حضور چندانی نداشتن و هرچی نظر اومده از سمت نیشابوریا بوده که سوزش اونجاشون همچنان ادامه داشته
حالا باز ما میایم چند روزی دوباره آتیش زیر اونجای نیشابوریا روشن می کنیم و تا چند ماه بعد باز میریم و اونا اینجا می سوزن
به این میگن قدرت سبزواریا و خنگولی نیشابوریا
حالا تصور کنید اگر ما سبزواری ها اراده کنیم یک مقدار وقت بیشتری برای معدوم سازی نیشابوری ها بگذاریم، آیا چیزی از نیشابور باقی می مونه؟
اما ما اینکار رو نمی کنیم چون نیشابور همین الان هم چیزی نداره
و درست در مرز لهیده شدن با رحمت ما سبزواری ها حفظ میشه
مردم نیشابور اگر با غیرت بودن اجازه نمی دادن شهرشون یکی از پایگاه های امن مامون عباسی و طاهریان فرماندهان مامون عباسی بشه
باز اگه نیشابوریا غیرت داشتن چند سال بعدش نمی ذاشتن شهرشون پایتخت بیگانگان سلجوقی بشه که اقوام ترک تباری بودند که از ماورای مرزهای ایران به کشور ما تاختند و نیشابورو پایتخت تهاجم خودشون بر ایران قرار دادن
باز اگه نیشابوریا غیرت داشتن حداقل مثل سبزواری ها در مقابل حمله مغول می ایستادن و قیام سربداران رو به پایتختی سبزوار تشکیل میدادن نه که شهرشون کلا با خاک یکسان شد و مغول ها اینقدر نیشابوریا رو ضعیف دیدن که حتی به گربه و درختای این شهرم رحم نکردن و همه رو اتیش زدن
جوانان نیشابوری شما که اینقدر با شهرهای همسایه به خصوص سبزوار دشمنی می کنید مراقب باشید دو روز دیگه که باز برای دادن کنکور کارشناسی ارشد که شهرتون عرضه نداشته حوزه کنکور باشه، وقتی آواره مشهد و سبزوار و تربت حیدریه شدید، خطری براتون پیش نیاد.
راستی تا حالا فکر کردید نیشابور چه طور ا دعای ابرشهری میکنه که حتی نمی تونه حوزه برگزاری کنکور کارشناسی ارشد باشه تا جوانان نشابوری رو از آوارگی در شهرهای دیگه جمع کنه؟
به این آدرس نگاه کنید تا ببینید نیشابور چه قدر حقیرشهره:
http://www.asrarnameh.com/news.php?id=8504
ماجرای پروفسور اروپایی و جوانک متوهم نیشابوری خیلی زیبا و عین حقیقت بود.
نیشابوریا دیگه کی میخواین از توهمات دربیاید و نیشابورتونو با چهره واقعی عقب مونده اش ببینید؟
آخی می دونم سخته براتون. ولی عیب نداره کم کم باید با واقعیت رو به رو بشید. چاره ای نیست
ببینید چه قدر نیشابوریا بدبختن
تا دیروز سعی میکردن خودشونو در قیام سربداران سبزوار سهیم نشون بدن حالا که دیدن کسی برای نیشابور در قیام سربداران حقی قائل نیست ورق برگشته و میخوان بگن سربدارانو تخریب کنن و بگن سربدارن نقطه ننگ در تاریخ ایران
بدبختای نیشابوری مگه تا همین الان که سربدارن اینقدر در نظر مردم ایران بزرگ و با اهمیته شما بزرگش کردید؟ که از این به بعد فکر می کنید می تونید سربداران سبزوارو کوچیک کنید؟
30 سال قبل سریال سربداران در صدا و سیمای ایران به عنوان اولین سریال تاریخی فاخر ساخته شد الانم کنگره بین المللیش قراره در سبزوار برگزار شه
اگر نیشابوریا راست میگن برن کنگره بین المللی بیگانگان سلجوقی رو برگزار کنن!
البته می تونن کنگره بین المللی محبان مأمون عباسی رو هم در نیشابوربرگزار کنند از داعش براشون کلی مهمون میاد. با حضور بوکو حرام بغدادی رهبر داعش همایششون ان شاالله بین المللی میشه.
خلاصه که ما نیشابورو رو به عنوان یک حقیرشهر می شناسیم و هیچ عظمتی برای این شهر قائل نیستیم
نیشابور ببین چه قدر حقیر شدی؟
ببین چه قدر ذلیل شدی؟
چه قدر سبزواری ها بهت گفتن با شهرای همسایه دعوا و دشمنی نکن
چه قدر سبزواریا بهت گفتن از همسایه بدگویی نکن حالا دیدی اگه بنا به بدگویی باشه نیشابور نقاط ضعف بیشتری داره که سبزواریا بتونن روش انگشت بذارن؟
حالا خوبت شد؟ حالا دیگه این برات آبرو شد؟ دیگه مرکز استان شدی؟
دیگه اومدن مدال ابرشهری رو بهت دادن؟
الان که والله هرچی بیشتر بحثا ادامه پیدا میکنه حقیرشهری نیشابور بیشتر مطرح میشه و بیشتر ثابت میشه
نیشابوری های عزیز از توهم بیاید بیرون کدکن دیگه سال هاست از نیشابور جدا شده و به تربت حیدریه پیوسته. مردم کدکن اگر دلشون با نیشابور بود داوطلبانه از نیشابور جدا نمیشدن برن زیر نظر تربت حیدریه. حالا توی سبزوار بخش هایی مثل داورزن و جوین و جغتای شهرستان شدن که از سبزوار جدا شدن ولی کدکن شهرستانم نشد همون بخش باقی موند فقط نیشابورو هفت طلاقه کرد و به تربت پیوست
عزیزان نیشابوری توجه بفرمایید کدکن زادگاه عطاره یعنی الان عطار از مشاهیر شهرستان تربت حیدریه است نه از مشاهیر نیشابور. اصالت ادم به جایی برمیگرده که متولد شده و خانواده و ابا و اجدادش اونجا بودن نه به جایی که توش مرده
نمی دونم نیشابور چه جور شهر نفرین شده ایه که هرکی پاش رسیده اونجا مرده خاکش کردن نمونه اش عطار کدکنی و نمونه دیگه اش کمال الملک کاشانیه که وقتی به نیشابور تبعید شد اول در این شهر کور شد و از کشیدن تابلو های نقاشی برای همیشه محروم شد و بعد از چند سال مرد.
الانم نیشابور همینجوریه . حال و هوای مرگباری داره.هروقت واسه دیدار یکی از فامیلامون میریم نیشابور نفسمون میگیره ازبس این شهر انرزی منفی داره ادم حس خفگی پیدا میکنه انگار خاک مرده پاشیدن
نیشابور اوضاعت خیلی خیطه
تو از آزمون همسایگی رد شدی. مرکز استان شدنت که پیش کش کاری کردی که حتی متنفر باشیم ازاینکه همسایه مونی.
رفتارای متعصبانه و خودبرتربینانه مردم نیشابور اونم بدون داشتن امتیازهای واقعی برای برتری و از همه بدتر حمله کردن و فحش و ناسزا گفتن به همسایه های نجیب و بی ازاری مثل سبزوار که در حالت عادی کاری به نیشابور ندارن بدترین صفت هاییه که در این مدت از نیشابوری ها دیدم و به نظرم این کارا بیشتر ابروی خود نیشابورو برده
سلام دوستان. شایسته نیست با این بحثهای بیجا و غیر لازم بین هم استانیهای احساسی کدورت ایجاد کنید . از این سایت هم بعید است باز نشر اینگونه نظرات سخیف و توهین ها به یکدیگر…حالا نیشابور یا سبزوار هرچه دارند و ندارند داشته اند و خواهند داشت همه مال مردم این سرزمین و زائران امام هشتم است.
اوضاع سوریه و عراق و …اختلافات را ببینید تابفهمید اندک اختلاف قومی طایفه ای و سپس عقیدتی سر از کجا در می آوردو چه جنایاتی پدید نمی آورد … مثلا در سوریه آنجا هم از قدیم دمشق و حلب و حمائ برای هم کری میخواندند و جک می ساختند … همین طور جلوتر بروید تا جک ساختنها و توهین ها به سایر اقوام ایرانی و … بدرود
برادر عزیزم آقا محسن عزیز از کاشمر بنده به عنوان یک شهروند سبزواری کاملا با شما هم عقیده و هم داستان هستم که چنین بحث های دشمنانه ای نباید بین هم استانی ها به خصوص شهرهای همسایه سر بگیرد و اگر جنگ و اختلافی سر گرفت دودش به چشم همه خواهد رفت.
بنده به عنوان یک شهروند سبزواری افتخارمی کنم که الان می توانم بعد از دو سال که این بحث های نادرست و جنگ لفظی سرگرفته است، دوباره به متن مقاله «استان شدن سبزوار، نیشابور و تربت حیدریه با رمز اتحاد» استناد کنم که در تیر 91 در مجله اینترنتی اسرارنامه سبزوار منتشر شد و سپس سایت وزین کاشمری هم آن را با تیتر «بدون شرح» در این سایت منتشر کرد و اگر به متن این مقاله یک صفحه ای سایت اسرارنامه سبزوار مراجعه کنید، خواهید دید هیچ کلام توهین آمیزی از جنس آنچه در این دو سال گذشته بعضی از سبزواری ها و نیشابوری ها در بخش نظرات به هم روا داشته اند در متن مقاله اسرارنامه وجود ندارد.
همین حالا می توانید یک بار دیگر به متن مقاله سایت اسرارنامه سبزوار هم در سایت کاشمری و هم در خود اسرارنامه مروری داشته باشید و لحن محترمانه و دوستانه آن را مشاهده نمایید:
http://www.asrarnameh.com/essays.php?id=555
لذا ما سبزواری ها از ابتدا نشان داده ایم که عمیقاً از این گونه رفتارهای پرخاش جویانه نسبت به همسایگان خود روگردانیم، اما پر واضح است که اگر در معرض توهین از طرف مقابل قرار بگیریم، حق خود می دانیم که دفاع کنیم.
همانطور که ایران اسلامی وقتی از جانب عراق مورد تهاجم قرار گرفت، با اینکه روحیه ایرانیان مسلمان جنگجویی و جنگ دوستی نبود، اما مرد و مردانه به میدان ها رفتند و از آبروی خود دفاع کردند.
در مقیاس کوچک تر شهرها هم بخش کوچکی از همین کشور هستند و مردم هر شهری زادگاه خود را دوست دارند و به تاریخ و پیشینه و امروز و دیروز و آینده شهرشان عشق می ورزند. بنابراین احترام احترام می آورد و جنگ جنگ.
اینک ما سبزواری ها آمادگی آن را داریم که اگر دیگر از جانب هم استانی های نیشابوری نظرات توهین آمیزی نسبت به شهرمان در سایت کاشمری ارسال نشود، به این دعوای لفظی پرآسیب دوساله خاتمه بدهیم.
امیدواریم سایت وزین کاشمری نیز با عدم انتشار نظراتی که دربردارنده توهین مردم شهرهای همسایه به یکدیگر است – چه از جانب سبزواری ها و چه از جانب نیشابوری ها -، بساط این جنگ لفظی طولانی را از محیط تحت مدیریت خود جمع کند و اجازه ندهد مردم دو شهر سبزوار و نیشابور بیشتر از این در سایتی که متعلق به مردم شریف شهرستان کاشمر است، با یکدیگر به جنگ و نزاع و دشمنی بپردازند.
با آرزوی آبادانی و سربلندی روزافزون برای همه شهرهای کشور و استان عزیزمان به ویژه شهرهای سبزوار، نیشابور و کاشمر.
به یک شهروند سبزواری
دم خروس را باور کنیم یا قسم حضرت عباس را
http://www.asrarnameh.com/news.php?id=8504 در 9 بهمن93 وبلاگ اسرار سبزواری مطلبی تحت عنوان(((حوزه های برگزاری کنکور کارشناسی ارشد در خراسان رضوی کدام شهرها هستند؟)) منتشر کرد. ونیشابور شهر اقماری مشهد معرفی می کند((((دانشگاه فردوسی مشهد نیز کماکان مانند سال های گذشته میزبان داوطلبان شهر مشهد و شهرستان های اقماری آن از جمله چناران، فریمان، کلات ، نیشابور، فیروزه، بینالود و سرخس خواهد بود.))))
ما با توهمات آنها آشناییم نیشابور شهر دوم خراسان رضوی است در تمام زمینه حتی دانشگاهی فقط دانشگاه ازاد نیشابور با تجمیع علوم تحقیقات خراسان رضوی تعداد دانشجوی ان برابر است با دانشگاه ازاد و دولتی سبزوار(سرچ کنید واحدهای جامع دانشگاه ازاد را)
به هرحال نه عصبانیت نه رنجشی برای نیشابوریها پیش می اید چون حوزه های ازمون ارشد مثلا در استان شیراز و اصفهان شهرهای زیادی هستند-تنها نیشابور در خراسان رضوی که در بودجه کشور دو دانشکده تامین شده بزودی مرکز آزمون می شود.(توجه کنید به شهر شاهین شهر اصفهان(یک شهر در دانشگاه پیام نور حوزه ازمون مسافت طولانی ندارد و شهر کازرون استان فارس)
از طرفی بنده از بدو تاسیس اسرار سبزواری دقیقا مطالب ان را دنبال می کنم جدا می گویم چنان خدمتی کرد به نیشابوریها کرده که واقعا کم نظیر است.
به جایی اینکه دنبال افزایش نقاط قوت سبزوار باشد دنبال به رخ کشیدن و حساس کردن و کوچک شمردن شهر نیشابور بود .
1-نیشابور نه دانشگاه دولتی داشت نه علوم پزشکی(حال نیشابور هر دو را دارد)
2-نیشابور یک هتل ارم معمولی و چند خانه معلم داشت(حال سرچ کنید هتل امیران)
3-مدعی صنایع نیشابور بخاطرمشهد است(حال کارخانه نیم ساز فولاد سبزوار -شورای شهر جوین امام جمعه خواستار تغییر نام ان به فولاد جوین)
نیشابور به تمام نقاط قوت سبزوار دست یافت حال نوبت سبزوار به نیشابور برسد
ضمنا مسئله فرودگاه سه پرواز فقط و فقط به تهران(فرودگاه سبزوار) که اصلا در آینده هیچ پیشرفتی نخواهد داشت نمی توان با فرودگاهی که در 100 کیلومتری نیشابور هست که به تمام کشور پرواز دارد(حداقل در روز بیش 15 پرواز فقط به تهران دارد-هفته3 پرواز سبزوار کجا.
بدون داشتن راه اهن هرچند مدعی راه اهن هستند بدانند هیچ قطار مشهد تهران 50کیلومتر منحرف نمی شود بیاید به سبزوار برگردد بن بست فقط دقیقا هفته ای 3 یا 4 قطار اختصاص می یابد حال مسیر مشهد تهران حداقل روزانه15 قطار تردد می کند
هرچند خودشان می دانند ولی توهم فرودگاه بین المللی می زند که فط در تهران مشهد وجود دارد
اصغرآقا در جنگجویی و بی فرهنگی شما نیشابوری ها هیچ شکی نبوده و نیست
ولی خوب شد بعداز نظر آقا محسن از کاشمر و یک شهروند سبزواری که هردو لزوم پایان دادن به ا ین بحث نادرستو مطرح کردند تو باز با ارسال چنین نظری نشان دادی که مردمان نیشابور کماکان همان همسایگان بی فرهنگ و جنگ طلبی هستند که ارزش دوستی و گفتار محترمانه را ندارند
کاشمری های عزیز و سایر مردم خراسان که ممکنه این نظرات را بخوانید حالا خودتان قضاوت کنید آیا سبزواری ها حق دارند در مقابل این هجوم وحشیانه از خود دفاع کنند یا نه؟
اما یک سئوال منطقی
حالا در پایان این بحث ها معلوم شد که نیشابور بسیار حقیرتر از آن چیزی است که مردمش سعی می کنند با تبلیغ و توهم معرفی کنند.
فقط یک نمونه از توهم زدگی مردم نیشابور:
در حالی که نیشابور توانایی آن را ندارد که حوزه کنکور کارشناسی ارشد باشد تا جوانانش را از آوارگی در شهرهای مشهد و سبزوار و تربت حیدریه نجات دهد، آیا شما باور می کنید طبق ادعای این آقا اصغر این شهر یک شبه به شهر دانشگاهی خراسان تبدیل شده باشد؟
به این آدرس مراجعه کنید تا معلوم شود واقعا قطب های دانشگاهی اصلی خراسان کدام شهرها هستند؟
http://www.asrarnameh.com/news.php?id=8504
راستی یک سئوال دیگر چرا نیشبور پردیس دانشگاه علوم تحقیقات که سال 90 در نیشابور تاسیس شده بود، بعد از دو سال برچیده شد و اندک دانشجویان این دانشگاه تا پایان دوران تحصیل به دانشگاه آزاد نیشابور منتقل شدند نیشابور ظرفیت آن را نداشت که میزبان دانشگاه های جدید باشد؟
حالا برعکس سبزوار از سال 92 صاحب یک دانشگاه جدید ملی شد:
دانشگاه فناوری های نوین سبزوار که از همان اول هم دانشگاه است
حالا نیشابور تازه یک دانشگاها کوچک دولتی دارد که حتی حوزه کنکور کارشناسی ارشد نیست اما سبزوار دارای دو دانشگاه بزرگ و منحصر به فرد است.حکیم سبزواری و فناوری های نوین
از دانشکده علوم قرآنی که ان هم دولتی است و در سال 90 راهاندازی شد فاکتور گرفتم
در بحث صنایع هم که همیشه نیشابوری ها به صنعتی بودن شهرشان افتخار می کردند در این بحث ها ثابت شد که اتفاقا نیشابور اصلا امتیازی در بحث صنعت ندارد چون فقط مردم نیشابور کارگران کارخانه های وابسته به مشهد هستند و مدیریت و سرمایه صنایعی که در نیشابورو واقع شده اند متعلق به نیشابوری ها نیست
تازه شهرک صنعتی خیام در بخش زبرخان و در کنار شهر خرو وقع شده و در خود نیشابور نیست
از بحث فرودگاه و راه آهن هم همین اندازه که مجله اینترنتی اسرارنامه در یکی از جدیدترین یادداشت هایش توضیح داده کفایت می کند:
در زمانی که بیرجند و بجنورد استان شدند هیچ کدام راه آهن نداشتند اما هردو فرودگاه داشتند.
حالا اگر به تعدادپروازهای فرودگاه بجنورد در سال 83 زمانی که استان شدن نگاه کنید می بینید که از سبزوار هم کمتر پرواز داشت
اصغرآقای نیشابوری و همه نیشابوری های متوهم دیگه بدونید و آگاه باشید هرچه این بحث دراینجا بیشتر ادامه پیدا کنه بیشتر به ضرر شماست تا به ضرر ما سبزواری ها
چون همه نظرات شما داره پایین نوشته یک خبرنگار سبزواری ارسال میشه که دو سال قبل یک مقاله یک صفحه ای محترمانه نوشته و هیچ توهینی هم به نیشابور نکرده و سایت کاشمری ها هم اون نوشته رو منعکس کرده
حالا هرچی شما نیشابوریا پایینش نظر توهین امیز می فرستید سبزواریام جوابتونو میدن و هی میره توی صفحات قبلی اما نوشته خبرنگار سبزواری همونطور در بالای سایت هست و هرکس به این سایت بیاد اول نوشته نویسنده سبزواری رومی بینه و وقتی ببینه پایینش صدها نظر ارسال شده باخودش نتیجه میگیره:
اولا نیشابوریاخیلی جنگجو و بی فرهنگن که تحمل یک مقاله یک صفحه ای محترمانه رو ندارن
ثانیاً سبزواریا خیلی قدرتمندن که با نوشتن یک صفحه مقاله تونستن این همه واکنش ایجاد کنن و نیشابوریا رو دنبال خودشون بکشونن این یعنی اثرگذاری
ثالثاً سبزواریا مردم صلح طلب و با فرهنگی هستن (درست برخلاف نیشابوریا) چون چندبار در بخش نظرات داوطلب پایان دادن به دعواهای لفظی شدن اما هر بار نیشابوریا صلح رو قبول نکدن
رابعاً سبزواریا مثل شیر پای حرفشون هستن و تحت هیچ شرایطی نیشابورو که واقعا هیچ امتیازی برای برتری نداره، قبول نمیکنن
خامساً اسم نیشابور هر روز داره به بدی یاد میشه. درحالی که نیشابوریا هزینه های زیادی کردن تا با بعضی کارهای نمادین برای شهرشون وجهه و عظمت بسازن سبزواریا اصلا به اندازه نیشابوریا هزینه نکردن در این زمینه و در نتیجه کمتر از نیشابوریا ضربه میخورن توجه داشته باشید نیشابوریا ادعای ابرشهری داشتن در گذشته ولی می بینیم که هیچکس قبولشون نداره و مخالفان سرسخت دارن
سادساً از زمانی که این بحثا شکل گرفته سبزواریا ازش بهره برداری کردن و اندک ضعف هایی که داشتنو جبران کردن
مثلا راه اهن نداشت که دیگه دارن میسازن، از لحاظ صنعتی کمی عقب تر از نیشابور بود که اونم دیگه با راه اندازی شهرک صنعتی شماره دو سبزوار و سرعت گرفتن پروژه فولاد سبزوار کم کم صنعت سبزوار از نیشابورم داره جلو میزنه و بعدا مشهد دومین شهر صنعتی خراسان رضوی میشه
ولی نیشابوریا در همون موقعیت ضعیفی که بودن موندن
شهرشون فرودگاه نداشت الانم نداره
دانشگاه های شهرشون وضع بسیار بدی داره و حتی حوزه کنکور کارشناسی ارشد نیستن پردیس دانشگاه علوم تحقیقات نیشابورکه غیرقانونی بود جمع شدن و دانشجوهاش به اواره بقیه دانشگاه ها شدن یعنی نیشابوریا اخرش نتونستن این امتیاز اندکو حفظ کنن
ولی به نظر من از همه مهمتر همینه که نیشابور حسابی بدنام میشه. مردم کاشمر و بقیه شهرهای خراسان وقتی ببینن نیشابوریا همیشه درگیرن با شهرای همسایه اگرم تا قبل ازاین بحثا به خاطر خیام نیمچه نظر مثبتی به نیشابور داشتن دیگه نظرشون تغییر میکنه چون شخصیت واقعی مردم نیشابورو میبینن
حقیقتا دیدم خیلی اطلاعات عمومی تون ضعیف گفتم کمی اطلاعات بدم
1-در کشور 42 واحد علوم تحقیقات وجود داشت با سیاستهای سازمان مرکزی دانشگاه ازاد تمام واحدها با واحدهای مجاورشان ادغام شد(همین که انداره دانشگاه سی ساله و دانشگاه ازاد سبزوار دانشجو داره)
2-درباره فرهنگ بی فرهنگی -از شهری سالیان قبل روستای از نیشابور بوده انتظار زیادی نمی رود
3-دست از سر فولاد جوین بردارید(هرچند شورای شهر و امام جمعه جوین بزودی نشان می دهد جوین شهر اقماری یا سبزوار)
4-قطار گفتم دقیقا مشابه فرودگاه بین المللی با 3 پرواز در هفته فقط و فقط به تهران(مگر مردم بیکار 50 کیلومتر بروند بن بست برگردند)البته راه اهن سبزوار در سی سال اینده به بهره برداری می رسد
5-درباره دانشگاه جدید سبزوار(مدرسه غیر انتفاعی بزودی با دانشگاه سی ساله با7000 دانشجو ادغام میشه.
6-درباره توهم زدگی:
1-راه آهن هنوز نه بودجه داره نه شروع شده سبزوار راه آهن داره البته حرف سی سال گفته میشه
2-فولاد سبزوار(فولاد جوین که مردم بزودی عنوانش عوض می کنند)4-فرودگاه (واقعا با سه پرواز فقط به تهران واقعا فرودگاهه یا نه)5- شهر دانشگاهی(نیشابور بماند بعد از مشهد دومین شهر دانشگاهی (فقط توهم غیب شدن 5000 دانشجو دانشگاه علوم تحقیقات تجمع شده نزنید-دانشگاه تربت حیدریه-دانشگاه قوچان-دانشکده تربت جام-مرکز اموزش عالی گناباد و کاشمر
در ضمن توهم دانشگاه جدید 5 رشته در مدرسه شده دانشگاه
غیرت نیشابوری اونجاست که زمان جنگ بعد مشهد بیشترین شهود داده،زمان جنگ سبزواریا کجا بودند، این بی غیرتی، در ثانی خودتم تکه تیمهای کنی نیشابور مهد تشیع،چون بارها امان کاظم( ع) وامام رضا( ع) بارها به نیشابور آمده اند و به ملاقات بانو پسنده و بی بی شطیطه رفتن،ودر زمان قدیم ما فضل بن شاذانو داشتیم که شاگرد چهار امام همام بوده ودر بدو ورودامام رضا ( ع) ما چهل هزار قلم بدست داشتیم که این ارادت نیشابوری به ولایته والانشم آیت الله خراسانی داریم که مرجع عالیقدر اسلامه، حالا خودتم بکشی بازم حدیث سلسله ذهب جعل کنی بازم در تاریخ وولت مداری پایین ترین وتوسط نیشابوری جماعت له شدین،در ظمن مقصد امام نیشابور نبوده طوس بوده که اهل بیت گریه میکردن، خوشم میاد دارین میترکن وبیفرهنگی خودتونو به شهر های دیگه نشان میدین،
در ضمن
اصلاح می کنم فرودگاه بین المللی سبزوار 2 پرواز فقط و فقط به تهران دارد در یک هفته .یعنی در ماه8 پرواز فقط به تهران؟؟؟؟؟قطب مواصلاتی خراسان رضوی؟؟؟؟ راه آهن ندارند؟؟؟
همگی خَف.کاشمر قراره ایالت بشه
تا دیروز فکر میکردیم نیشابور هرچی نداشته باشه حداقل آب داره که اونم دیدیم حتی نیشابور واسه آبشم نیازمند سبزواره
یکی از نماینده هاتون سبحانی نیا اعلام کرده بود که میخوایم از سبزوار آب به نیشابور انتقال بدیم که به موقع نماینده های سبزوار جلوتونو گرفتن و دستتونو از منابع طبیعی سبزوار کوتاه کردن حالا حقم دارید بسوزید
نیشابور چهارمین شهر بحرانی اب در کشور شده و در خراسان رضوی وضعش از همه وخیم تره این یعنی زوال نهایی نیشابور دیگه فاتتحه نیشابور خونده است
نیشابوری های هیچی ندار حقیقتا خوشم از این میاد که در حسرت و آرزوی گرفتن تایید از ما سبزواری ها و کاشمری ها هستید دوساله خودتونو هلاک کردید اینجا که به ما مردم کاشمر و سبزوار و بقیه مردم خراسان به زور بقبولونید که شهرتون آباد و پیشرفته و ابرشهره ولی هرچی میگذره و مقاومتها در مقابلتون بییشتر میشه بیشتر بهتون ثابت میشه که نیشابور یک حقیرشهره
شما دردتون از اونجاست که خودتون خوب می دونید که به واقع شهرتون پشیزی ارزش نداره و برای همین به تبلیغ و توهم رو اوردید
نیشابور مثل یک طبل می مونه که صداش زیاده اما تو خالیه
به کوری چشم نیشابوریای بیچاره آماری که جدیدا شرکت مادر تخصصی فرودگاه های کشور منتشر کرده نشون داده فرودگاه سبزوار 264هزارنفر در سال 92 مسافر جابه جا کرده که این از کل رقم جمعیت نیشابورم بیشتره و نشون میده نه تنها مردم خود سبزوار بلکه از شهر و روستاهای اطراف از جمله نیشابورم مشتریای فرودگاه سبزوارن
یک امار دیگه هم که منتشر کرده تعداد پروازهای بین المللی بوده که چندهزارنفر مسافر خارجی تاالان از فرودگاه سبزوار جابه جان شدن
حالانیشابور ندید بدید هرگز رنگ فرودگاه رو نخواهد دید و این نشون میده شهر کوچک و کم اهمیتیه فقط شهرهای بزرگ و باکلاس فرودگاه دارن الانم تو خراسان همه شهرای بزرگ مثل نیشابور و مشهد یافرودگاه دارن یا مثل گناباد و تربت حیدریه و کاشمر دارن فرودگاه میسازن این وسط فقط نیشابور سرش بی کلاه مونده که اونم به خاطر اینه که نه خودشون پول دارن که مثل سبزواریا با هزینه خودشون فرودگاه بسازن نه برای دولت می ارزه که در شهر بی اب و بی استعدادی مثل نیشابور فرودگاه بسازه
نیشابور واقعا شهر کم توان و بی استعدادی است که اگرهنوز سرپاست از صدقه سر مشهد و فیروزه و زبرخانه اگرنه خود نیشابور شهر بی لیاقت و حقیری است هم در طول تاریخ وهم در دوران کنونی
1- آیا نیشابور دانشگاه داره؟ خیر. زیرا به غیر از دانشگاه پیام نور و آزاد که الان همه شهرها و بخش ها و روستاهای تازه شهر شده هم دارند دانشگاه دیگری در نیشابور وجود ندارد
2- آیا نیشابور در عرصه ورزش کشور جایگاهی دارد؟ خیر. هیچ تیم ورزشی افتخارآفرین و شناخته شده ای در نیشابور وجود ندارد فقط یک دوره تیم فوتبال پیام خراسان به نیشابور منتقل شد وسیاه ترین دوران فعالیت خود را در این شهر بخت برگشته تجربه کرد و با افتضاح تمام دوباره به مشهد برگشت
3- نیشابور فرودگاه دارد؟ خیر. حتی خواب فرودگاه را هم نمی تواند ببینید. چون همه شهرهای دور و برش فرودگاه دارند یا دارند می سازند ونیشابور دیگر ظرفیتی برای فرودگاه سازی ندارد؟
4- آیا نیشابور آب دارد؟ خیر . مطبوعات اعلام کردند نیشابور چهارمین شهر بحرانی از لحاظ آب درکشور است و نماینده نیشابور به دست و پا افتاده تاز اسبزوار براینشابور آب ببرند. چون همه آب های زیرزمینی نیشابور به خاطر اینکه شیب زمین به سمت سبزوار است در زیر سبزوار جمع می شود
5- نیشابور صنعت اصیلی که تماما متعلق به خودش باشد دارد؟ خیر . کارخانه فولاد متعلق به مشهداست و توسط مشهدی ها مدیریت می شود و تازه در خاک شهرستان فیروزه قرار دارد نه در نیشابور شهرک خیام متعلق به شهر خرو دربخش زبرخان است شهرک صنعتی بینالود و کارخانه ایران خودرو که کلا هیچ وقت از نیشابور نبوده و نیستند پس در اصل نیشابور صنعت اصیلی و تحت مدیریت خود این شهرستان ندارد و فقط مردم نیشابور کارگران کارخانه های مشهدند
خلاصه وضع نیشابور بسیار افتضاح است و سبزواری ها هرگز نیشابور را حتی به عنوان یک شهر متوسط هم قبول ندارند زیرا به شدت زیر سایه کلانشهر مشهد است و یک شهرک اقماری محسوب می شود که قابل رقابت نیست
هر وقت می بینم اسم سبزوار دائما در اخبارهای ورزشی در طول تمام مدت سال مطرح میشه و تیم های سبزوار در رشته های هندبال و کشتی ووالیبال و سایر رشته ها افتخارافرین کشور میشن دلم برای نیشابوریها میسوزه که بیچاره ها خیلی هزینه میکنن تا برای شهرشون تبلیغات بکنن و عظمت پوشالی بسازن اما به جز دو روز عطار و خیام در فروردین و اردیبهشت بقیه وقتای سال دیگه اسمی از نیشابور در رسانه های کشوری نیست
اما پرچم سبزوار همیشه بالاست اول ابان به خاطر ابوالفضل بیهقی 2 اذر به خاطر دکتر شریعتی که خودشو علی سبزواری معرفی میکرده 8 اسفند به خاطر حکیم سبزواری 31 فروردین به خاطر علامه محمدتقی شریعتی که خودشو از مریدان حکیم سبزواری می دونسته 29 خرداد دوباره به خاطر دکتر شریعتی که وفاتش هست 10 مرداد به خاطر استاد محمود دولت ابادی که شهرت جهانی داره و مشهورترین نویسنده ایران در دوران معاصره
ورزش سبزوارم که کلا همیشه در جریانه
ایول سبزوار خودمون
میدونم نیشابوری ها خیلی حسودیشون میشه ولی عیب نداره نیشابوریای عزیز شما هم تلاش کنید یک مقدار از مشهد مستقل شید و وابسته به حمایت های دولت نباشید شاید شما هم تونستید مثل سبزوار بزرگ و با عظمت بشید بالاخره
نیشابورم نتونست پایتخت کتاب ایران بشه
البته از اول نامزدشدنشم غیرمنطقی و غیرموجه بود.
مگه واقعا نیشابور چه ظرفیتی داره برای پایتخت کتاب ایران بودن ؟ دانشگاهیه که نیست
کتابخانه های بزرگ داره که نداره
وجهه فرهنگی داره که نداره تازه همش توی سایت های خراسان مردم نیشابور دارن با مردم بقیه شهرها دعوا میکنن
فقط حومه صنعتی مشهده که اونم ربطی به پایتختی کتاب نداره
پس واقعا نیشابور شایسته پایتختی کتاب ایران نبود
اونم در جایی که شهرایی مثل سبزوار و کاشمر و مشهد و تربت حیدریه هستن، واقعا نامزد شدن نیشابور نشون داد ارزیابی ها چندان کارشناسانه نبوده و به صورت شانسی و تصادفی چند شهر از بین بقیه انتخاب شدن. اما در نهایت همونطور که انتظار میرفت نیشابور کاری از پیش نبرد و نتونست پایتخت کتاب ایران بشه
قطعا این دعواها و بگومگوهای لفظی در سایت های خراسان که بین مردم نیشابور با مردم بقیه مناطق استان شکل گرفته و حتماً به گوش داوران انتخاب پایتخت کتاب ا یران رسیده سهم مهمی داشته در اینکه نیشابور رو به عنوان یک شهر نامحبوب و درگیر در دعواها و اختلافات منطقه ای به شمار بیارن و از انتخاب چنین شهری با چنین وجهه خرابی به عنوان پایتخت کتاب ایران پرهیز کنن
در جواب انوش بگم که مگه دانشگاه علوم تحقیقات ودانشگاه پرستاری و کشاورزی نیشابور را نمیبینی،در ثانی فرودگاه دارید ولی راه آهن نه،واگر فرودگاهتونو خودتون نمیساختید معلوم نبود ایرانیها چه جوری به این حقیر شهر بیاین در ضمن فرودگاه را هم مسولینتون از همشهریانتون پول گدایی کردن تا فرودگاه ساختن که این نشاندهنده اینه که سبزوار برای دولتها اهمیت نداشته چون کویری بیش نیست ولی در عوض در نیشابور علاوه بر راه آهن سه ترمینال ایجاد نموده ونیشابور را به کمک مردمش به جایی رسانده که الان فولادخراسان،ایران خودرو خراسان،شرکت عظیم روغن دانه های خراسان،سهامی قند وپنبه خراسان واگزوز خراسان وهمچنین نساجی خسروی وپرین بتن و بزرگترین کارخانه آسفالت سازی را داراست، که سبزواری جماعت عقده یک کارخانه لبنیات داره در صورتی که در نیشابور 11 شرکت لبنیاتی با برند معروف کشوری است،در جواب ابلهانه این کوچولو یی که گفته نیشابور آب نداره همین بس که الان شما میبینید نیشابور سر سبز ترین ویلاقی ترین شهر استانه و سبزوار کویری بیش نیست حالا قضاوت با شما که فراوانی آب مال کدوم شهره،به نظر من برای اینکه سبزواریا توهم نزنند وابروشون نره به جای اینکه پول الکی خرج کنند وهندبالیست از اصفهان وکشتی گیر از مازندران بیارن بهتره در شهرشون کمپ اعتیاد بزنند ومانند نیشابور از جواناش بهره گیرد ومانند نیشابور قلعه نویی ها ورشود لمیرو یونس شاکریرو وسعیدخانی خانی وامیرحسین حسین صادقی و،،،،،،تحویل ایران دهد،،،،،،
با آرزوی سلامت برای خراسانی ها عزیز به ویژه نیشابوریا وکاشمریهای عزیز وآرزو اینکه سبزوار هم پیشرفت کنه تا اینقدر به داشته های شهر های همسایه غبطه نخورند،،،، یا علی
کی مرده که بزرگش رسیده به سبزوار،
سبزوار از نظر جمعیت و وسعت زیر نظر نیشابور، صنعت و فرهنگ هم پیشکش،،،،،
سبزوار بعلت کوچیکه در تاریخ وعدم شهرت مجبوره پول بیت المال هدر بدن واز استانیهای دیگه ورزشکار بیارن تا اسمی از این شهر در رسانه ها دیده بشه،ولی نیشابور داداش گلم دو سه دوره پایتخت ایران بوده در هر دوره وهرعصری تاثیر گذار و سرنوشت ساز بوده وبرای کشور آدم های بزرگی پرورش داده از قبیل خیام،عطار،کماللملک، یغما،فضل بن شاذان پروفسور صادقی وهزاران تن دیگر که باعث مباهات این مرز بومه، ولی سبزوار اندر خم یک کوچس نشون به این نشون از کتاب فارسی اول دبستان تا کتب دانشگاهی شما متنی وداستان وعلما از سبزوار وسبزواریان پیدا نمیکنید حتی یک محقق ندارند چه برسه به دانشمند،،،،،،بعد ادعای دانشگاهشونم میشه ای کیو ها،،،،،،،
سبزوار اگر قابل غیاس با نیشابوره جلویی هر کلمه یک معادل براش بزارند،،،،،،،که بعید میدونم این روستای بزرگ اینقدر پیشرفته باشه،،
1_ تاریخ نامحدود نیشابور=
2_ سه دوره پایتختی ایران بزرگ=
3_ شادیاخ=
4_ کهن دز=
5_ خیام=
6_ عطار=
7_ کماللملک=
8_ فضل بن شاذان=
9_بیبی شطیطه =
10_ بانو پسنده=
11_ آتشکده برزین=
12_قدمگاه=
13_ سلسله ذهب=
14_ امام زاده محروق=
15_ امام زاده حسین اصغر =
16_یغما =
17_ مناطق توریستی مانند درود خرو بوران=
18= فولاد خراسان =
19_ اگزوز خراسان =
20= ایران خودرو =
21_ قند خراسان =
22_ شرکت روغن دانه های خراسان=
23= پرین بتن=
24= بزرگترین کارخانه آسفالت شرق=
25= بزگتذین شهرک صنعتی استان =
26=ثبت وداشتن هزاران کارخانه وسه شهرک صنعتی=
27_ پرفسور صادقی=
28_ بزرگترین افلاک نما=
29= اردوگاه بین الملل باغرود=
30_ راه آهن =
31_ هزاران قلم بدست در بدو ورود امام رضا{ ع}
32_ تقدیم 2400. شهید به انقلاب ورکوردار بودن بعد از مشهد در کل خراسان=
33_ سردار شوشتری=
34_ سردار برونسی=
35_ سردار مهدیانپور=
36_ موزه خراسان=
37_ حیات وحش چشمه خسرو=
38_ معادن بهترین فیروزه جهان ومعادن طلا =
39_ پر جمعیت ترین شهر بعد مشهد در کل خراسان=
40_دانشگاهی بودن بعد از. مشهد =
41_داشتن سه ترمینال =
42_ سد بار=
43_ داشتن آموزشگاه شهید هاشمی نژاد سپاه=
44_ داشتن تیپ زرهی =
45_ بزرگترین نیروگاه بادی دیزباد=
46 = داشتن نیروگاه سیکل ترکیبی و دو نیروی گاه دیگر=
47= قطب اول کشاورزی استان=
48_داشتن بزرگترین زیر گذر ریلی کشور =
49_ داشتن معاونت استانداری=
50_فرهنگ اسلامی=
51_ اولین پایتخت اسلامی شیعی ایران=
52_جایگاه نیشابور در گردشگری وجز 13 منطقه نمونه گردشگری بودن=
53_ وهزاران مورد دیگر=
اگر سبزوار معادل هر کدوم داشت الان روزگارش این نبود که دست به جعل بزند و تاریخ خودش را مستقل از نیشابور بداند چون هویتشان وابسته بهبیهق وبیهق جزعی از نیشابور باستان وهمان طور از نیشابور واسمش میاد نشاندهنده تاریخ ایران نه سبزوار که اسمی بی ریشه وجعلیه چون این شهر کویریه پی سبزوار نمیشه بهش گفت،،،،،،،،،
تازه یادم رفت!
مرجع اسلام آیت الله وحید خراسانی =
پالون رشید لمیرو و امیر قلعه نویی ویونس شاکری در ورزش=
اگر نیشابور یک شهر صنعتی دارای فرهنگ غنی در قدیم پایتخت بوده و کسی حق توهین به نیشابور را ندارد اگر چون نه صنعت دارین نه فرهنگ غنی اگر برابر شدید بعد بحث کنید راجب عقب ماندگی نیشابور
سبزوار اگر پایتخت هم بشه فایده نداره چون قبل از هر چیز باید فرهنگش به سبزوار بیاد شهری که نه فرهنگ بارشون ونه تمدن ودیپلماسی، شهری که در سال 83 با توجه به اینکه خودشون میدونستن در حد استان شدن نبودن ولی زورشون وحرفشون به جایی نرسید زدن بانکها وادارات دولتی را که بیت المال بودنو نابود کردن درواقع این کم خردان آسیب رساندن به بیت المالی که ورد کلام امام علی ( ع) بود آسیب رساندن،
حالا با این سطح فکر وفرهنگ توقع استان شدن دارن،،،،
اگر به عملکرد این دو شهر نسبت به تابعشون توجه کنید میفهمید که نیشابور به تابعش وسعت ودولت بخشیده جوری که 11 شهر اغماری نیشابور دارای صنعت قوی واقتصاد مستقل ازهم ودسرات شهرداری وفرمانداریه قوی ودر زمینه های مختلف صاحب نظرند ونیشابور در تمامی آنها سرمایه گذاری کرده مانند سد بار شهرک صنعتی خرو،نمونه شدن گردشگری درود وقدمگاه،ایجاد توسعه صنعتی وکشاورزی در چکنه وفروش وعشق آباد،،،ولی سبزوار نگاه میکنی نه تنها خودش پیشرفت داشته بلکه اندک امکاناتی که شهرهای جدا شدش دارند را هم باور میخاد مال خودش کنه مثل فولاد جوین وکشت وصنعت این شهر ومفاخراش وبنام خود کردن سربداران در صورتی که این واقعه مال داورزن و رهبرش شیخ حسن جوری نیشابوری بوده،،،،
حالا قضاوت با شما آیا نیشابور لایق مرکزیت نیست با توجه به اینکه حقی از شهرهای دیگر ضایع نکرده ولی اگر سبزوار استان بشه به توابع خودش رحم نمیکنه چه برسه به کاشمر وبردسکن،،،،،،
ما با نیشابور یا کلکل نداریم چون تمدن وفرهمگمون با هم در آمیخته وگویش مان تقریبا یکی است واز یاد نخواهیم برد کمک های نمایندگان این شهر رو به طرف های مقابلشون در تربت جهت توسعه این شهر ولی بی احترامی سبزواریرو نسبت به شهرمون در سایتشون از یاد نخواهیم برد وله نظر من اول تربت دوم نیشابور،،،،،،،
خنگولا شما که میگید فولاد مال مشهده پس چرا در نیشابور؟
جواب این که ماله نیشابوره چون معدن سنگ اهنش در نیشابور پس الکی ورراجی نکنید که بهتون نخندن،،،،،،،
فرودگاه بین المللی سبزوار (قطب مواصلاتی با یک پرواز در هفته فقط به تهران)
محمدرضا محسنی ثانی در تذکری شفاهی در جلسه علنی مجلس با تبریک ولادت حضرت زینب (س) گفت: به بی‌مهری ها و کم توجهی‌های برخی مسئولان که به حقوق، وقت و مشکلات مردم بی توجه‌اند تذکر دارم.
وی ادامه داد: شرکتهای هواپیمایی خاطی که متاسفانه نظارتی هم بر عملکرد این شرکتها از جمله شرکت هواپیمایی آسمان نمیشود، در ابتدای تحریم‌ها ۶ پرواز انجام می داد اما این تعداد به یک پرواز کاهش یافته است، وزارت راه و شهرسازی یا این شرکت را منحل کند یا فرودگاه بین‌المللی سبزوار را تعطیل کند تا مردم از بلاتکلیفی خلاص شوند.
بااین حرفهانمیتونیدخودتون روراضی کنیدکه سبزوارازنیشابوربهتره که حتی اب واسه خوردن هم نیست خخخخخخ
سبزواریان عزیز اگر تاریخ نگاه کنی و از بزرگتراتون یک سوال بپرسی یا در اینترنت تمدن سبزوار سرچ کنی میبینی تمدن سبزوار برگرفته از بیهق است ودر آن زمان برق بخش پنجم نیشابور بوده نشون به این نشون هرجا در تاریخ یا سایت سرچ کنی بیهق را اصلا به عنوان شهر قبول ندارند وبخشش از توابع نیشابور نام برده میشه واگر هم سبزوار در قدیم یا الان شده سبزواربه خاطر همجواری با نیشابوره که در زمان قدیم پایتخت ومهد تمدن شرق ایرانه وگرنه شهرهایی همچون درگز با تاریخی بیشتر از سبزوار چرا زیاد توسعه پیدا نکردن،
حالا تو هرجا وهر کی بپرسی میگه تمدن سبزوار مال بیهقه وبیهق از نیشابور بوده حالا هی جعل ودروغ پردازی کنید ودولت برای خودتون بسازید حالا خوبه در استانیهای غربی اصلا نمیدونند سبزوار کجایه،،،،،،،،،،،،
در کتب تاریخی همچون زندگی نامه شیخ مازندرانی و شیخ حسن جوری نیشابوری شما میبینید که رهبر دینی این جنبش یک نیشابوری بوده که در ابیورد وخبوشان وطوس ( کلات، قوچان،مشهد،) به تبلیغ پرداخته ونیروی عظیم از نیشابور واین شهرها جمع آوری نموده وبه خاطر محاصره بودن پایتخت نیشابور مجبور شدن به یکی از توابع این شهر یعنی سبزوار که یک قریه بیش نبوده برند،جنبش سربداران که فرماندش نیشابوری بوده وقواش از نیشابور وشهرهای دیگر حالت سبزواری به چه افتخار میکنند فقط مکان ما. اونا بوده ودلیل مستحکم اینه که در آن زمان سبزوار جمعیتی برابر با 2000 نفر داشته که اگر میانگین بگیریم 2/3 آن زنان وکودکان بودن حالا این قیام 8000 نیرو داشته اینا از کج آمدن،
حالا همه به دروغ گویی و سو استفاده سبزواریا ازتاریخ شهرهای دیگه پی بردن،
در پایان میگم این نوشته اسناد تاریخی دارد وگفته بنده نیشابوری نیست وسبزوار حقیر تر از این حرفهاست که بخوام بهش فکر کنم،،،،،
باتشکر از مدیریت محترم سایت،،
سبزواریا اگر راست میگن 3 روز ملی در تقویم برای خودشون بیارن، پس بدون جنبش سربداران که خالقش نیشابوریا بودن که به نام این ترسوها تموم شده وچه دیگر رویدادهای سبزوار مهم نبوده که در تقویم نیستن،درواقع سبزوار این حقیر شهر برای ایران هیچ نقشی موثر در کل تاریخ نداشتن در صورتی که میبینید روز ورود امام رضا ( ع) به نیشابور روز ملی خراسان نامگذاری شده،،،،،،
نیشابور کجا این بیابانی کجا،،،،
اصلا تربت نیشابور با این همه داشته شما سبزواریا با سوز وحسرت اسم این شهرآورد میبرید براتون بسه،،،،،،وما خودمون با مشهد میسنجیم وشما سبزوار را با شهر ما پس معلوم سبزوار در مقابل این دو شهر عددی نیست،،،،،
جدیدا سایت اسرار سبزوار کم آورده داره تهیه درست کردن اش ماستی رو آموزش میده، اش ماستی هم شد غذای سنتی برای شهر البته از سر سبزواریا هم زیاده،،،،،،
هههههههههههههه
مخلص نیشابوری وسبزواری. جماعت خواهشا از جوین مایه نزارید جوین خودش تاریخی مستقل و با اصالت هست والان از سبزوار جدا وخودش شهرستانی بزرگست، وداشتن هاشم مال خودشه واگر روزی قرار باشه بیایم زیر نظر کسی اون خراسان شمالی چون هم اصالت مانند وهم همزبون،،،،،،،
روزی روزگاری دانشجوی سبزواری داشت پیش پدرش میگفت ما توانستیم یک رشته فنی به دانشگاه سبزوار اختصاص بدیم،
پدرش گفت عالیست گفت حالا این رشته در کجا کارایی دارد گفت در صنعت سخت مثل فولاد خودرو سازی وغیره
پدر گفت دختر گلم ما که شهرمون اینقدر پیشرفته نیست که صنعت سخت داشته باشه بزرگترین کارخونه شهرمونم که کارخونه نوشمک سازیه،
دخترک با یاس گفت پس چرا دانشجویان همسایه بغلی اومدن این رشته.
پدر خندیدو گفت اولا اونا پرسن در ثانی نیشابوری اند که برای علم کل خراسانوهمچنین نیشابور در انحصار اینجاست در ثانی فردا فارغ التحصیل میشن میرن فولاد نیشابور میرن اگزوز خراسان وایران خودرو وششرکتاشون،
تو چی با این بی اعتباری ما سبزواریا پیش نیشابوری ها به نظر من باید بری رشته آبیاری درختان مصنوعی خیابان کاشفی،یا اینکه آبروی بر باد رفته ما را شما ها برگردونید چون ما ریش سفیدان سبزوار در قدیم حریف ریش سفیدان نیشابور نشدیم شما هم حریف فرزندشون،
دخترک لبخندی بر لب زد وگفت هرچقدر ما کینه ایی وعقده ایی باشیم ولی نیشابوری جماعت کریم،
الان دخترک در یکی از قسمت های کارخانه های یخچال سازی نیشابور در حال کاره و الان نون آور خونشون،،، ان
به سبزواریه گفتن ماشینت مال کجاست گفت ایران خودرو نیشابور، گفت برق خونت گفت نیروگاه نیشابور، گفت آهن از کجا خریدی برای خونه سایت گفت فولاد نیشابور، گفت خوبه از رو نمیری بزار خستگی بگیریم گفت بزار برات از میوه جات وسبزیجات نیشابور بیارم، یارو کفری شد گفت ببینم میشه بگی ادعاتون برای استان شدن چیه، فکر کرد چیزی به ذهنش نرسید گفت باشه 13 به در برم دررود نیشابور آب وسواسی عوض کنم خبرشو بهت میدم،،، ،،،،
ههههههههههههههههههه
همه میدونند نیشابور محسن سبزوار چیه،
پس الکی با این بی فرهنگ بحث نکنیم که در حد نام نیشابور نیستند، در ثانی الکی جو میدن که در رسانه ها بگن سبزوار بزرگ وگرنه کیه ندونه که سبزوار کویری بیش نیست،،،،،
باز ما یک مدت در فضای مجازی نبودیم سبزوارکیها بلبل زبونم شدن،
خوب داداش گلم شمارو که ایران نمیشناتون،موقع آدرس دادن میگین 140 تا مانده به نیشابور، شما که مفاخر ندارید،شما که تا سبزی خوردن تا فولاد خونتون تا میوه شب عدوان تا مکان سیزده بدر تون ماله نیشابور استان شدن چیه،
آخه اگر من مدیر عامل نیروگاه نیشابور بودم برق سبزوار قطع میکردم تا جایگاه شهرشون بیاد دست این توهمی ها،،،،،،
الان موقع خانه تکانی شب عید،یک بنده خدایی از سبزوار آوردیم برای کار خونمون، میگه ما با نیشابور یا مشکلی نداریم هرچی کج بحثیه ماله سایت اسرار سبزوار وگرنه تو سبزوار از این خبرا نیست، الانم پولشو دادم رفت،،،
توریستی گردشگری سبزوارک به مدت سه روز در شهرستان سبزوار برگزار میگردد وامکان تفریحی عبارت اند از ؛
بازدید از درختان مصنوعی خیابان کاشفی، دو دور چرخیدن دوره فلکه بیضی،
کویر نوردی وبیابان گردی،دیدن از تندیس شیخ حسن جوری نیشابوری رهبر سربداران،
در جواب نسیم خراسان،
خوشتیپ نیشابور کاندید پایتخت کتاب شد به خاطر اینه از اول دبستان تا دانشگاه همه نوشته های یا موضوعات از ریاضیاتا ونجومه ورباعییات خیام ودر تاریخ از ساسانیان تا عصر الان همه جا اسم نیشابور هست،
وقتی ما شاعران ونویسندگانی مانن
در جواب نسیم خراسان،
خوشتیپ نیشابور کاندید پایتخت کتاب شد به خاطر اینه از اول دبستان تا دانشگاه همه نوشته های یا موضوعات از ریاضیاتا ونجومه ورباعییات خیام ودر تاریخ از ساسانیان تا عصر الان همه جا اسم نیشابور هست،
وقتی ما شاعران ونویسندگانی مانندر،عطار، یغما،کماللملک، شفیعی کدکنی،وکتاب هایی چون، تذکره الاولیا، اسرارنامه، مختار نامه،دیوان عطار، ودیوان خیام مال این شهرِ چرا نیشابور کاندید نباشه حتما توقع داشتی سبزوار میشد که خود دولت هم نمی گذاشت بشه چون چیزی نداره وابروی خراسان میبرد لااقل نیشابور دوم که شد وچقدر شما ها حقیر ید که به امتیاز نیاوردن شهر های دیگه خوشحالید، از تربت و کاشمر هم مایه نزار که اونا فرهنگشون بالایه وارد بازی بچگانه شما نمیشن، وجالب تر اینه که شما سبزواریا توسایتتون از شهر های دیگه بد میگید بعد میگید نیشابوری جماعت با همه سر جنگ داره،داداش گلم همه بازی شما سبزواریا قابل ترحم را یاد دارند،
درس هایی که تو الان میخونی ما تدریسش کردیم،
در مورد دانشگاه هم بگم نیشابور بعد مشهد با بیشترین دانشجو ودانشگاه رکورددار کوچولو
هم شهریان گلم شهری که یک زمانی پایگاه قوای مغول وارعاب بوده از این بیشتر انتظار نمیره،
سبزواریا که میگن شهرشون پیشرفته یک سری به سایت خودشان سلام سربدار بزنند و در قسمت پروژه های عقب مانده شهر بخونن که،
نماینده شهر شون به صراحت گفته که سبزوار در صنعت واشتغال زایی واقتصاد از نیشابور عقب افتاده،
این ادعا نیست در ظمن سایت سایت ماله سبزواریاست،،،
همین که سایت های نیشابور از سبزوار چیزی نمی نویسند یعنی سبزوار ارزش وقت هدر کردن نداره واین که سایت اسرار نامه سبزوار از نداشتهاشون وداشته های نیشابور. میسوزه و حتی کم میارید وپیشرفته نیشابور یا وشهرستانها ی دیگر رو چاپ نمیکنه ویاسوج نصفه چاپ میکنه واینکه خودش مینویسد وخودش جواب خودشونو میده ودر آرا اغراق خنده دار انجام میدهند نشان از ضعف وحقیر سبزوار وبی مخاطبی سایت اسرارِ،
اسم سبزوار از از کلمات زیر واولین حرف این کلمات تشکیل شده،
س_ سستی در کار،
ب_ بی آب وعلف این شهر،
ز_ زیاد خواهی از آنچه حقشونه،
و_ ول معطلی در پیشرفت،
ا_ ابزار خنده نیشابوریا بودن،
ر_ رنده در جعل وبزرگنمایی شهرشون،
ایا میدانستید سبزوار چقدر پیشرفته هست،
آمریکا کالیفرنیا شود بر اساس کالیشورنیا یه سبزوار ساخته،،
خخخهههه
سبزوار مگه مفاخر داره؟
نکنه مفاخرش دی جی. فسنقری و خردادیان ملعون اونور آبیِ
استان سربداران جوکه سال 94 یا میخاین دم عیدی مردم سبزوار رو الکی خوشحال کنید،،،،
انصافا هم استانیهای عزیزخودتان قضاوت کنید،
آیا داشتن یک فرودگاه با هفته ایی یک پرواز اونم با تاخیر به تهران و داشتن دانشگاه که دل تمام شهر ودهات ها هست ملاکی است برای استان شدن سبزوار،،،،
حالا نیشابور که نه به گفته من بلکه به گفته تاریخ قدیمی ترین وبا اصالت ترین شهر خراسان وجمعیت وصنعتش 3 برابر سبزوار ویا اینکه معاونت کل استانداری وکل آموزش وپرورش وتربیت بدنی و کل اراضی را داراست ویا اینکه در بعد کشاورزی سرآمد استان و ذخایر آبی ومعادنش تو صدر ودر بحث گردشگری سرآمد وسابقه 2 دوره پایتختی ومرکزیت استان را تا 600 سال پیش داشته آیا حق با استان شدن نیشابور هستیم که مطلقا نیشابور در همه ابعاد از سبزوار کارآمد وپیشرفته تره
سبزواریا اگر راست میگن که شهر علم پرورند،پس چرا نیشابور گوی سبقت را در بُعد دانشگاه ودانشجو برد،چرا اینا که دم از دانشگاه میزنند چرا پروفسور صادقی ودانشمندان دیگر در قدیم مانند خیام وعطار،وفضل وغیره مال این شهرندان وحتی چرا خواجه نصیر وجابر حیان در این شهر تحصیل میکردن،
شما حتی در بعد حوزه علمیه هم حساب کنی میبینی نیشابور دارای آیت الله وحید خراسانی وایت الله محسن وعلف غرویان وحجه الاسلام دهنویِ،
تازه اگر سبزوار بی آب وعلف شهر علمی بود معاونت کل آموزش وپرورش استانو به نیشابور نمیداند،
سبزواریا عزیز هر چه بیشتر کشش دهید بیشتر آبروی خودتان شوهرتان میرود،
مقایسه فرمانداران نیشابور با سبزوار ؛
فرماندار نیشابور دکتر مظفری با سوابق مدیریت بالا ومدیری نیشابوری، سوابق، ؛ فرماندار اسبق نیشابور، معاون استاندار تهران، مدیر کل بانک شهر، ونماینده دوره هفتم مجلس،
فرماندار سبزوار ؛ شخصی که بنده نمیشناسمش وایشان اصالتا اسفراینی هستند که این نشاندهنده قحطی رجاله مدیر در سبزوارِ،
نمایندگان نیشابور ؛ دکتر سبحانی نیا که اعضای هیئت رییسه اند در مجلس ودکتر مروی که رییس کمیسیون انرژی مجلس هستند،
نمایندگان سبزوار ؛ محسنی ثانی وسبحانی که از اعضای عادی مجلس هستند،
لازم بذکر است فرماندار وشهردار نهبندان وشهردار بیرجند که بهترین شهردار کشور شدند نیشابوری هستند،
حالا نیشابور مدیر صادر میکنه سبزوار وارد بعد ادعای استان شدن میکنند،
قابل توجه سبزواریا اگر دوست داشتن میتونن جزو استان بینالود بشن مردم نیشابور انقدر بزرگ و فهمیده هستند که به خاطر کارهای بچگانه تان ببخشنتون وسبزوار له ننمایند،
اگر زیر مجموعه نیشابور بشود سبزوار مثل نیشابور صنعتی ودانشگاهی ودر تمام زمینه ها قطبی خواهد شد وفرهنگ مغول خویی از سبزوار نابود خواهد شد،،،،،
وای خدا تمام مشکلات عالم با استان شدن سبزوار حل میشه!!!!!!!؟
شما سبزواریا اگر مَردین فولاد جوین به نام خودشون کنید وبه تابعتون رسیدگی کنید، نمیخواد سنگ بردسکن وکاشمر رو بسینه بزنید،،،،،
آخ اون زمانی که ابوالحسن داوودی کارگردان نیشابوری در اختتامیه فیلم فجر بهترین کارگردانی کسب کرد به همراه پنج سیمرغ بلورین دیگر، سایت اسرار سبزوار کجا بود که اینفدر دم از هنر نزنه،،،،،
سبزواریا اگر خنگ بازی در ندارن میفهمند که پیشرفت وتوسعه شهرشون با رابطه حسنه با شهرهای بزرگ مثل نیشابور ومشهد وکاشمر زیرا این شهر ها به سبزوارک هیچ احتیاجی نداشته و این سبزواره که تمام نیازش حتی آب وبرق شون وابسته به نیشابوره،،،،،،،،
بنده دانشجوی رشته هنر در دانشگاه هنر نیشابور هستم
و اصالتا سبزواری، باید بگم نیشابور وسبزوار دو شهر بزرگ ایران هستن و این بحثها هیچ وبی فایده است،
الانم از حضورم در نیشابور بسیار خرسند وراضی وباعث مباهات خود میدانم……
الکی بحث نکنید بنده. بارها بار برای سبزوار زدم واز نزدیک این شهروندان دیدم،باید بگم این شهر نه تنها لایق استان شدن نیست بلکه در بیشتر موقعیت ها از تربت جام ضعیف تره،ودرون شهر شود میری آدم دلش میگیره از بس کثیف و نا مرتب….!!!!!!!!
کاشکی یک ذره آداب معاشرت وفرهنگ وتمدن به سبزواریا القا میشد، بنده الان با سطح فکری این قماش بی اصل نسب یادم از زمان جاهلیت اعراب مکه ویا مغولان عصر عطار میاد،
تا کی میخاین خودتونو از آن چیزی که هستین بزرگتر نشان دهید،
تاکی میخاین با شهرهای همجوار ستیز کنید، سبزوار چه داشته چه نداشته هاش کلا چیه که خواسته باشه با نیشابور بزرگ غیاس بشه، خنگولا تو با مقایسه کردن سبزوار با نیشابور بزرگ نه تنها بی احترامی به این خطه کردی بلکه توهین بزرگی به ایرانو تمدن ایرانی کردی،،،،،،،،
برید خودتونو جمع کنید وحسادتو از دلتان برهانید که خداوند حسودان را نمیپذیرد وبه جای تخریب شهر های دیگه که عرضشو ندارید برید به دهاتتون سبزوارک رسیدگی کنید.
سبزواریایِ بیچاره چقدر میسوزید از داشته های نیشابور وچقدر دوست دارند بگن صنایع نیشابور ماله مشهده، خوب چُلمَنگ توجه میگی مهلکشان مشهدین فقط برای اینه که سوزشت خنک شه وگرنه بیا نیشابور تا ببرمت جای مدیر عاملاش که همه نیشابوریند تا بارنت تو هم کار کنی براشون،
متوهم وقتی میگی فولاد ماله مشهده وماله نیشابور نیست یکم فکر کن ببین کجاست وسنگ آهنش از کجا تامین میشه،،،
چقدر تلخ که میبینید نیشابور توسعه یافته وسبزوار نه وچقدر تلخه که میبینید نیشابور استان میشه وعامل استان نشدن سبزوار نیشابورِ،،،،،،
اماکن گردشگری نیشابور: ارامگاه خیام، عطار، یغما، کماللملک،فضل بن شاذان،
زیارت گاه 33 امامزاده وآماده محروق وشازده حسین اصغر، مسجد چوبی ودهکده چوبی، مسجد جامع،اردوگاه بین المللی باغرود،خود باغرود،خرو،دررود،بوزان، قدمگاه،موزه نیشابور، پارک حیات وحش چشمه خسرو، آتشکده برزین،، ارمگاه بابی شطیطه وبانوپسنده، شهر تاریخی نیشابور وشهرهای زیر خاکی شادیاخ، افلاک نما نجوم،،،،،کوه ودانه زیبا بینالود، بازار بزرگ نیشابور،،،قبر ملا نوروز. وکاروانسرای شاه عباسی،
وهزاران مورد،،،
اماکن سبزوار؛ فلکه بیضی،درختان مصنوعی کاشفی، کویر گردی،
سوغات نیشابور ؛ فیروزه، عقیق، گیوه، صنایع حصیری، شربت ریواس، آبنبات ونبات نیشابور، قالی، گلیم، فَرَد،انواع الو ومیوه وترشیجات،
غذای محلی نیشابور ؛ حلیم
سوغات سبزوار ؛ قطاب یزد،فالوده شیراز،
غذای محلی ؛ نیمروبا سس اضافه، جدیدا سایت اسرار به طرز تهیه اش ماستی هم روی آورده،،،
هی سبزوار یه بخیل وضو داری اسم نیشابور کهن وتاریخ وتمدن ایرانو میبری،،
عشق است نیششششششششششابووووووووورررررر
آخ جان همین اندازه که به خود نیشابوری ها ثابت شد هیچ ارزشی برای مردم خراسان ندارن و مجبورن اینقدر با شهرهای همسایه درگیر دعوا و جنگ باشن براشون بسه.
من فکرمیکنم این اتحادی که بین سبزواری ها و کاشمری ها هست خیلی باعث حسودی نیشابوری ها شده
بسوزید که خوب می سوزید مردم بی فرهنگ و جنگجو اندازه شما همینه
دوستان می دونستید فیروزه دیگه سوغات نیشابور نیست؟
آره جدی میگم. اون مال قدیما بود که می گفتن فیروزه سوغات نیشابوره. ولی در واقع فیروزه سوغات شهرستان فیروزه است چون معادن فیروزه دراین شهرستان قرار داره اسمشم روشه
همچنین سوغات مشهده چون مهمترین کارگاه های فیروزه تراشی در مشهد هستن
نیشابور این وسط شهر هیچی نداری هست که چون از خودش ابرو و اعتباری نداره دلشو به داشته های دیگر مناطق خوش کرده
ولی حالا دیگه فیروزه که هیچ کشکم سوغات نیشابور نیست
نیشابوری ها در این بحث دو ساله نهایت ابلهی خودشونو ثابت کردن
معلوم شد که چه قدر نیشابور ضعیفه حتی تحمل یک مقاله محترمانه رو هم نداشتن
این بحثا اما برای سبزوار و کاشمر و بقیه شهرهای خراسان خوب شد چون هم عمق جهالت و بی شخصیتی مردم نیشابورو نشون داد هم معلوم کرد اگر ما مردم شهرهای خراسان با هم متحد باشیم نیشابوری ها هیچ غلطی نمی تونن بکنن.
همین که به خاطر نزدیکی به مشهد یک مقدار سرمایه گذاری صنعتی در نیشابور شده از سرشونم زیاده دیگه نیشابور واقعا با این فرهنگ ضعیف مردمش لیاقت استان شدن رو نداره که نداره
خبر دارید وضعیت آب نیشابور چه قدر بحرانی شده؟
چهارمین شهر بحرانی کشوره
بدبختا اونقدر وضعیتشون خرابه که نمایندشون مجبور شده در رسانه ها برای انتقال اب از سبزوار اعلام نیاز کنه
برید بخونید حسین سبحانی نیا در خبرگزاری تسنیم این خبرو اعلام کرده
خبرگزاری تسنیم تاریخ: ۲۰/تیر/۱۳۹۳ شناسه خبر: ۴۲۷۲۷۹
به نظر این حقیر هم ا ستانی های نیشابوری باید صبر و تحمل بیشتری داشته باشن و این شکل رفتارهایی که در شان مردم خراسان نیست از خودشون نشون ندن در این مطلب که من مطالعه کردم توهینی علیه نیشابور ندیدم این دعوایی که اینجا شکل گرفته به نفع هیچکس نیست ابروی استانمونو میبره پیش بقیه مناطق کشور
هم نیشابور خوبه هم سبزوار من نیشابورو از دوران دبیرستان که علوم انسانی بود رشته ام با رباعیات زیباش شناختم و سبزوارو از بچگی وقتی سریال زیبای سربداران در اوایل انقلاب پخش میشد و من کلاس اول یا دوم دبستان بودم شناختم حیفه که این دو شهر خوب اینطور با هم درگیر دشمنی و دعوا باشن واقعا باید بیشتر در حق هم مدارا کنید به ویزه هم استانیهای نیشابوری که در اینجا بدون تعارف مقصرن و نباید در مقابل یک مقاله معمولی اینقدر داغ میکردن و دعوا راه مینداختن
یک چیز دیگه هم بگم دیگه بعدش والسلام
اگه همه این دعواها بینتون به سر استان شدن راه افتاده بیخودی دعوا نکنید دولت از این خیالا نداره که استان جدیدی تشکیل بده چون وضع مالی کشور خیلی خرابه اگرم قرار به تشکیل استان جدید باشه فقط یک استان میتونه ا یجاد شه نه دوتا طبیعتا سبزوار چون از مشهد دورتره و امکانات استان شدنو داره اول سبزوار استان میشه نیشابورم شهر خوبیه ولی نمیتونه زودتر از سبزوار استان شه چون زیاد به مشهد نزدیکه و به خاطر همین نزدیکی بعضی از امکانات مورد نیاز استان شدنو مثل فرودگاه نداره
سبزواریا فرهنگشون در حد آمازون چرا اینقدر میخاین القا کنید نیشابور با شهرهای دیگه مشکل داره بی فرهنگ های استثنایی، نیشابور با سبزوار مشکل داره چون شهری بی چیز و بدبخت وفقیره،
انتقال آب از سبزوار به نیشابور منگل جوکه سال 94.
نکنه تو پینی کیو هستی منگل،
ای نیشابوری های بی فرهنگ تف به این همه بی معرفتی و رذالتتون.تو حق همسایگی مگه سبزواری ها چی گفتن که شما اینجور پاچه گرفتید؟ مگه این مقاله سایت کاشمری چی گفته که این همه توهین و جنگ و دعوا راه انداختین؟ عقده ای های بدبخت با این کارا گور خودتونو کندید.پشت گوشتونو دیدید استان شدن نیشابورو قبل از سبزوار و کاشمر و تربت حیدریه خواهید.شما غربتی ها هنوز که مرکز استان نیستید و دست خر هم محسوب نمیشدید واسه مردم بقیه شهرها اینقدر بدجنس و رذل هستید وای به حال روزی که مرکز استان هم بشید! دمار از روزگار همه در میارید. خوب شد این بحثها اینجا راه افتاد خوب ذات پلشت شما نیشابوریا لو رفت.خوب خودتونو نشون دادید.
نیشابوری ها اینقدر احساس حقارت میکنن که برای اینکه بتونن با سبزوار و تربت حیدریه و کاشمر رقابت کنن مجبورن با امتیازات و امکانات مشهد و شهرستان فیروزه افتخار کنن !!!
مثلا یکی از صنایعی که برای نیشابور اسم می برن کارخانه ایران خودرو خراسانه که نه تو محدوده شهرستان نیشابور واقع شده نه مالکیت و مدیریتش دست نیشابوری هاست. ایران خودرو مال مشهده فقط چون نیشابور به مشهد نزدیکه و یکی از شهرهای حومه کلانشهر مشهد محسوب میشه یک تعداد از مردم نیشابور به عنوان کارگران کارخانه ایرانخودرو مشغول کار شدن. یعنی فقط یک شانس جغرافیایی به خاطر نزدیکی به مشهد ولی نیشابوریا که میدونن شهرشون از خودش هیچ چیز مهمی نداره به خاطر همینم کلاس میذارن
از این جور دروغگویی ها و توهمات زیاد دارن نیشابوریا
من یک نمونه شو گفتم. یک نمونه دیگش معدن فیروزه است که دیگه در محدوده نیشابور نیست بلکه در شهرستان فیروزه واقع شده و دیگه سوغات نیشابور محسوب نمیشه
ای مردم عقده ای خوش باشید با همین توهماتتون. آره اصلا نیروگاه اتمی بوشهرم مال نیشابوره. چرم تبریزم مال نیشابوره. کاله مازندرانم مال نیشابوره.
حالا دلتون خنک شد؟ حالا اگه تونستید و اگه ما سبزواری ها و تربتی ها و کاشمری ها گذاشتیم شما برید استان بشید.
وقتی می بینیم مردم نیشابور این قدر به این شهر که واقعا هیچ ظرفیت ذاتی و استعداد واقعی از خودش نداره و همه چیزش وابسته به مناطق و شهرهای اطرافشه ، بازم بهش عشق می ورزن و براش مبارزه میکنن با خودم مطمئن میشم پس ما سبزواری ها حق داریم اگر خودمونو برای شهرمون با این همه استعداد و پویایی قربانی کنیم.
با اینکه طبیعت شهرمون کویریه اما همت بلند مردان و زنان سبزواری امروز سبزوار مهمترین قطب دانشگاهی شمال شرق ایران در کنار مشهده. با اینکه بارندگی های سبزوار به اندازه نیشابور نیست اما قطب تجاری و کشاورزی خراسانیم.
دومین فرودگاه استان رو در سبزوار داریم. فرودگاهی که تونسته پشتیبان فرودگاه بین المللی مشهد باشه اما نیشابوری ها تو حسرت داشتن چنین چیزی هستن
هتل شهرما با سابقه بیش از ده ساله مجلل ترین هتل شهرستان های خراسان بعد از مشهده
بزرگانی که سبزووار به ایران تقدیم کرده مثل دکتر شریعتی، محموددولت آبادی ، دکتر قاسم غنی، حکیم سبزواری، ابوالفضل بیهقی و هزاران شخصیت برجسته دیگه درنیشابور خیلی کم داریم. اگرهم هستن اصالتا نیشابوری نیستن مثل عطار
ازهمه مهمتر اینکه فرهنگ و انسانیتی که در سبزواری ها هست در نیشابوری ها یک ذره اش نیست.
نمونه اش در همین بحث ها کاملا مشخصه که نیشابوریان بی فرهنگ و جنگجو چه طوری به یک مقاله محترمانه سایت اسرارنامه و کاشمری حمله ور شدن
تاریخ سبزوارم که دیگه جایگاه خاص خودشو داره در مقابل نیشابور که انگار پست ترین و سفاک ترین حکومت های تاریخ ایران این شهر رو مرکز خودشون کردن از جمله سلجوقیان که اگر نبود وزیر با درایتی مثل خواجه نظام الملک توسی که اصالت سبزواری داشت، ترکان سلجوقی فقط کشورمونو به تباهی میکشوندن
خلاصه وقتی نیشابوری ها با این همه ننگ ونکبتی که در تاریخ دور و نزدیک شهرشون دارن و با این همه ضعف و عقب موندگی که امروز درگیرشن بازم به شهرشون علاقه دارن پس ما سبزواری ها و بقیه مردم خراسان باید برای شهرامون جون بدیم چون سگ شهرهای ما شرف داره به نیشابور با چنین پیشینه پر ننگ و نکبت و وضعت درب و داغون امروزی
واقعا جای حیرت و تاسف داره وقتی ادم میبینه مردم یک شهری مثل نیشابور که قبلا شهر بزرگ و با عظمتی بوده تا چه حدی میتونن دچار سقوط اخلاقی و بی فرهنگی بشن که در پاسخ به یک یادداشت دوستانه و محترمانه بیان اینطور به شهرهای همسایه حمله ور بشن.
البته من رفتار همشهریان سبزواریارمم تایید نمی کنم هرچند جواب دادن و دفاع کردن در مقابل این توحش نیشابوریا حق مردم سبزواره ولی وقتی می بینید اینا اینقدر بی لیاقت و بی فرهنگن دهن به دهن کردن باهاشون فایده ای نداره
این رفتارها نشون داد که نیشابوریا خیلی احساس حقارت میکنن
قبل از این بحثا برای نیشابور به خاطر بزرگانی مثل عطار و خیام احترام قائل بودم ولی الان که رفتارای زشت مردمشو دیدم حالم از نیشابور و هرچی نیشابوریه به هم میخوره
حتما به خاطر همین بی لیاقتیشون بوده که از شکوه و عظمت چند قرن اولیه اسلامی به این بدبختی و فلاکت امروزی افتادن و طوری شده که هر روز داره توی سایت ها بدنامی و بدگویی برای نیشابور اتفاق می افته و مطالبی علیه نیشابور در دنیای اینترنت منتشر میشه
خلاصه در این لحظات تحویل سال خیلی حوصله ندارم که به اراجیف مسخره ای که نیشابوریا بافتن جواب بدم چون ارزششو ندارن فقط میتونم بگم برای نیشابوریا از خدا ادب و فرهنگ و ظرفیت دعا کنم و برای مردم شهرهای خراسان به خصوص سبزواریا صبر و بردباری به خاطر همجواری با چنین شهر جنگجو و بی فرهنگی مثل نیشابور صبر و بردباری دعا کنم
مگه این مطلب چی داشته که نیشابوریا اینقدر اتیشی شدن؟خوب حرف حقه دیگه تا وقتی سبزوار و تربت حیدریه باشن استان شدن نیشابور معنی نداره
نیشابوریا چه قدر بی جنبه ان همینطوری ادعای پایتخت فرهنگی دارن؟
ما که قبولشون نداریم. به ادعا که نیست. شهری که ا دعای ایتختی فرهنگی میکنه اول بایدفرهنگ واقعی را در رفتار مردمش نشون بده با زور و دعوا و جنجال که کسی نمیتونه بگه ما بهتر از بقیه ایم. به همون خیال باشید که
ما نیشابورو اعتنا کنیم
سلام. سال نو همه عزیزان مبارک.به شخصه دوست نداشتم هیچ وقت وارد این بحثا بشم.اما رفتار زشت و بچه گانه ای که مردم نیشابور که گویا هم هستن دراینجا نشون دادن واقعا نشون دهنده فرهنگ پایین این شهره.اینم بگم نیشابور فعلا همه جوره جیره خوار مشهده.نیشابور الان نه دانشگاه درست حسابی داره نه فرودگاه وسایر تاسیسات استان شدن داره صنعتش همه مال مشاهده وفقط کارگریش سهم نیشابوریا شده و گردشگربشم باز به خاطر نزدیکی به مشهده.مشهدیا نیشابورو به چشم یکی از شهرکهای اطراف مشهد میدونن.هیچکس تو ایران به قصد نیشابور راه نمیافته همه واسه مشهد میان سر راه یه سرم به نیشابور میزنن.مسافرا وقتی از مشهدیا میپرسن جاهای گردشگری مشهدو بگین درکنار توس و کلات و طرقبه شاندیز اسم نیشابورم میبرن.چون مشهدیها نیشابورو یه شهر جدا نمیدونن. اینو از اونایی که مشهد زندگی کردن بپرسید.
نیشابوریها یک سری افکار بچه گانه و اخلاق ندید بدیدی دارن که برای شهری در استان خراسان واقعا زشت و مایه آبرو ریزیه
من خودم نیمی از اصالتم از طرف مادر به سبزوار برمیگرده نیمی دیگش از طرف پدر به خرو که یکی از بخشای نیشابوره و خیلی نزدیکه به نیشابور و از بچگی تا حدود 18سالگی توی خرو و نیشابور زندگی کردیم اما به خاطر همین جور اخلاقای گند که دیده بودیم از نیشابوریا بیشتر خودمونو سبزواری معرفی میکردیم و الانم جای شکرش باقیه که چندساله تو سبزوار زندگی میکنیم.البته تا وقتی از نیشابور درنیومده بودیم متوجه این چیزا نبودم از وقتی برای سربازی و دانشگاه از نیشابور در اومدم و کلا اقامتمونم از نیشابور به شهرای دیگه منتقل شد دلم از شهر پدریم زده شد و با اینکه دراصل پدرمون که پشت ادم به پدرش میره از نیشابوره و ادما در اصل خودشونو به شهری که زادگاه پدرشونه نسبت میدن ولی ما خودمونو سبزواری معرفی میکنیم البته اینم بگم همه جا خوب و بد داره بابای خودم و خانواده پدریم انصافا اخلاقای خوبی دارن ولی بیشتر نیشابوریا چندش ا ورن
یکی از اخلاقای گند نیشابوریا اینه که گاهی به یک چیزایی افتخارمیکنن و به خاطراون چیزا حس غرور برمیدارن که اصلا خیلی چیزای مهمی نیستن و شهرای دیگه هم مثل اونا دارن فقط یا نیشابوریا خبر ندارن یا فکرمیکنن بقیه نمیدونن
من سر این موضوع وقتی در نیشابور بودیم خیلی با همشهریام اختلاف پیدا میکردم دوست داشتم به چیزایی افتخارکنیم که افتخار واقعی باشه نه افتخار الکی
یکی از نمونه هاش دانشگاهیه
همه میدونن نیشابور شهر صنعتی هست ولی دانشگاهی نیست
در عوض سبزوار دانشگاهی هست اما صنعتی نیست ولی نیشابوریا دوست ندارن حقیقتو قبول کنن و به خاطر داشتن یک دانشگاه ازادکه عین همون با همون سابقه و قدیمی و بزرگ توی سبزوارم هست ادعا میکنن ما دانشگاهی تر از سبزواریم
یک نمونه دیگش راه اهنه و فرودگاهه همه میدونن نیشابور قطار داره و سبزوار نداره
درعوض سبزوار فرودگاه داره و نیشابور نداره ولی نیشابوریا به خاطر راه اهن که فقط اختصاص به نیشابور نداره و سرراهش از همه شها و روستاهای سمنان وو خراسان گذشته افتخارمیکنن اما فرودگاه سبزوارو که تونسته پروازای خارجیهم داشته باشه و مرزمجاز هواییه حساب نمیکنن
حالا قبول کردن نکردن نیشابوریا خیلی مهم نیست چون واقعیتو همه دارن میبینین ولی تاسف برانیگزش وقتیه که به خاطر همین بحثا بین دوتا شهر همسایه اختلاف و فحش کاریای اینقدر زیاد پیش میاد
کاش نیشابوریا طوری رفتارمیکردن که میتونستیم همیشه به خاطر عطار و خیام به پنجاه درصد نیشابوری بودنمون افتخار کنیم نه که به خاطر این عقده ای بازیا همشو انکار کنیم
ببخشید اگه غلط غلوط تو نظرم هست با موبایل تایپ کردم خیلی هم طول کشید خسته شدم این اواخر به امیدخدا دوستان بس کنید دیگه این دعوارو به خصوص نیشابوریا که شروعکننده بودن لطفا تمومش کیند
یکی از اخلاقای گند نیشابوریا اینه که گاهی به یک چیزایی افتخارمیکنن و به خاطراون چیزا حس غرور برمیدارن که اصلا خیلی چیزای مهمی نیستن و شهرای دیگه هم مثل اونا دارن فقط یا نیشابوریا خبر ندارن یا فکرمیکنن بقیه نمیدونن
من سر این موضوع وقتی در نیشابور بودیم خیلی با همشهریام اختلاف پیدا میکردم دوست داشتم به چیزایی افتخارکنیم که افتخار واقعی باشه نه افتخار الکی
یکی از نمونه هاش دانشگاهیه
همه میدونن نیشابور شهر صنعتی هست ولی دانشگاهی نیست
در عوض سبزوار دانشگاهی هست اما صنعتی نیست ولی نیشابوریا دوست ندارن حقیقتو قبول کنن و به خاطر داشتن یک دانشگاه ازادکه عین همون با همون سابقه و قدیمی و بزرگ توی سبزوارم هست ادعا میکنن ما دانشگاهی تر از سبزواریم
یک نمونه دیگش راه اهنه و فرودگاهه همه میدونن نیشابور قطار داره و سبزوار نداره
درعوض سبزوار فرودگاه داره و نیشابور نداره ولی نیشابوریا به خاطر راه اهن که فقط اختصاص به نیشابور نداره و سرراهش از همه شها و روستاهای سمنان وو خراسان گذشته افتخارمیکنن اما فرودگاه سبزوارو که تونسته پروازای خارجیهم داشته باشه و مرزمجاز هواییه حساب نمیکنن
حالا قبول کردن نکردن نیشابوریا خیلی مهم نیست چون واقعیتو همه دارن میبینین ولی تاسف برانیگزش وقتیه که به خاطر همین بحثا بین دوتا شهر همسایه اختلاف و فحش کاریای اینقدر زیاد پیش میاد
کاش نیشابوریا طوری رفتارمیکردن که میتونستیم همیشه به خاطر عطار و خیام به پنجاه درصد نیشابوری بودنمون افتخار کنیم نه که به خاطر این عقده ای بازیا همشو انکار کنیم
ببخشید اگه غلط غلوط تو نظرم هست با موبایل تایپ کردم خیلی هم طول کشید خسته شدم این اواخر به امیدخدا دوستان بس کنید دیگه این دعوارو به خصوص نیشابوریا که شروعکننده بودن لطفا تمومش کیند
نیشابوری های عزیز باید به خاطر این همه بی جنبگی و لی فرهنگی از خودتون خجالت بکشید.به. خاطر این اخلاق بدی که دارید ما مردم سبزوار هیچوقت شمارو آدم حساب نمی‌کنیم حسرت استان شدن قبل از سبزوارم به دلتون میذاریم.بقیه شهرهای استانم بعید میدونم دل خوشی از نیشابوریای فیس و افاده ای داشته باشن.نیشابور هنوز یک دانشگاه درست حسابی نداره یک فرودگاه نداره صنایعش که همه صدقه سر مشهده تاریخ نیشابورم که مایه تنگه خراسانه.پایتختی طاهریان مامونی و ترکان سلجوقی شهر به این حقیری کجا و سبزوار کجا؟
اگه قرارباشد نیشابور استان. بشه واقعا چه مزیتهای داره؟
خواهشا نگید آب وهواش خوبه.اب و هوای قوچان و تربت حیدریه که بهتر نیست.اگه میانگین بارندگی شهرای خراسان -و نگاه کنید تربت حیدریه و قوچان از نیشابور بیشترین.
جمعیت نیشابورم که حباب کاذبه چون نیشابوریا بی عرضه و جنگجو هستن مردمش نتونستن با هم به تفاهم برسن و بخشهای بزرگش شهرستان نشدن و همینم باعث عقب ماندگی بیشتر نیشابور شده.ولی سبزوار و تربت حیدریه و کاشمر خیلی وقته بخشهای سابقشونو شهرستان کردن و حالا در عوض برای استان شدن شهرستان های اقماری دارن در اطراف خودشون
دیگه نیشابور چی داره؟
عطار و خیام؟ خوب سبزواری بیهقی و حکیم سبزواری و دکتر شریعتی و محمود دولت آبادی داره
نیشابور در گذشته پایتخت ایران بوده؟ خوب سبزواری بوده در زمان سربداران.ارزشم خیلی از حکومتهای نیشابور بیشتر بوده و حتی درباره اش سریال تلویزیونی موفقی هم ساخته شد.اما تاریخ نیشابور آیا چنین ارزشی داره؟
از لحاظ دانشگاهی هم اگه در نیشابور عمرا دانشگاهی پیدا نمیکنند کنید که با دانشگاه ملی حکیم سبزواری در سبزوار فردوسی مشهد برابری کنه
حالا دیگه دیگه بذار از فرودگاه سبزوار که اروزی نیشابوریا ست و تیم های ورزشی افتخار آفرین سبزوار چیزی نگن که نیشابوریا از خجالت عقب ماندگیای شهرشان در جا سکته نزنن
یک دلیل واضح و بی بروبرگرد برای اینکه نیشابور عمرا نمی تونه قبل از سبزوار و کاشمر و تربت حیدریه استان بشه همین بحثاست که الان دوساله اینجا راه افتاده اول یکی از سایتای سبزوار یک مقاله کوتاه و معمولی نوشته که توش نویسنده نظرات خودشو گفته و هیچ توهینی نکرده به نیشابور سایت کاشمری هم از این مقاله استقبال کرده و منتشرش کرده
بعد نیشابوریا که خیلی مردمان بی ظرفیت و بی فرهنگی هستن با روحیه جنگجوییشون حمله ور شدن تا با ارسال نظرات توهین امیز در این سایت مقاله نویسنده سبزواری رو خنثی کنن
اما در عوض سبزواریام دفاع کردن ازخودشون و همینطوری بیشتر از دوساله که مقاله نویسنده سبزواری زنده مونده و داره بازدیداش در اینترنت بیشتر میشه و نظراتش ادامه پیدا میکنه این برای خودش یک رکورده که برای مردم نویسنده سبزواری این مقاله قابل ثبته که یادداشتش اینقدر موثر بوده
و از طرف دیگه این نشانه واضحیه که نیشابوریا اونقدر احساس ضعف میکنن و موقعیت خودشونو در خطر می بینن که یک مقاله کوتاه حتی می تونه دو سال اونا رو سر کار بذاره و درگیرشون کنه حتما برای همینه که سایت اسرارنامه به این خوبی از این تاکتیک استفاده کرده و تقریبا هردوسه ماه یک مرتبه یک مقاله در ارتباط با استان شدن سبزوار و نیشابور منتشر میکنه و احساسات بچه گانه و شکننده نیشابوریا رو به بازی میگیره
خلاصه به عنوان یک سبزواری هرچند این دعواها رو تایید نمیکنم بین دو شهر همسایه اما چون شروع کننده ما سبزواری ها نبودیم و از جانب نیشابور شروع شده و ما فقط داریم از خودمون دفاع میکنیم درمقابل توهین ها افتخارمیکنم که اینقدر مردم سبزوار تونستن موثر باشن و دماغ نیشابوریای متوهمو به خاک مالیدن با مقاومت خودشون
بابا سبزواری ها چقدر متوهمید . برای خودتون استان رو تقسیم میکنید . قضیه شما مثل اون یارویی که گوسفندشو دوشیده بود و کاسه شیر رو رویی سرش گذاشته بود برای فروش میبرد و با خودش فکر میکرد که با پولش دو تا گوسفند میخرم بعد میشن چهار تا و… در نهایت برای خودش خانی شد و اومد به نوکراش دستور بده که کوزه اش افتاد وشکست . برید یه فکری به حال خودتون بکنید بعد بیاید برای بقیه شهر ها تعیین تکلیف کنید . مردم شهرهای بزرکی مثل کاشمر و تربت و نیشابور نیازی به نظر شما ندارن .
یادمه چند سال پیش اومدید به تقلید از کنگره جهانی عطار ، کنگره حاج ملا هادی رو برگذار کردید و خیلی ضایع کردید . مردم پشت در سالن ازدحام کردند و در رو هول میدادن میگفتند ” ما مخم د تلویزون بفتم ” یه دفعه در باز شد همه ریختن داخل و همه چی به هم ریخت . حالا ادعای تقسیم کردن استان رو هم دارید
با عرض پوزش از سایت محترم کاشمریها و دیگر مردم فهیم استان خراسان بزرگ
دوستان سبزواری این نیشابوری ها را ول کنید ارزشش را ندارند
بگذارید در توهمات خودشان غرق باشند به غیر از عطار و خیام که ان هم تازه عطار اصالت نیشابوری ندارد و از طرفای تربت حیدریه است هیچ امتیاز مثبت دیگری در نیشابور نیست و فقط به خاطر نزدیکی به مشهد شانس اورده و بعضی امکانات صنعتی در اطراف نیشابور ایجاد شده اما هیچ کدام به نام نیشابور نیست
هدف نیشابوری ها فقط میخواهند از طریق این دعوا و جنجال که راه افتاده نام شهر خود را همیشه با نام سبزوار همراه کنند
من خودم سه سال در نیشابور زندگی کردم غیر از باغ عطار و خیام که تنها جای زیبای این شهر است از بقیه لحاظ یک شهر نکبت و گندیست که حد ندارد
شهری دلگیر با مردمانی متکبر و کم سواد و بدلهجه با رانندگی افتضاح هربار میخواستم در نیشابور رانندگی کنم اشهد خود را میخواندم
خلاصه نیشابور را زیاد جدی نگیرید فقط خودشان خودشان را ادم حساب میکنند
وای خدا اون روزو نیاره که استانی به مرکزیت نیشابور تشکیل بشه.اینا اینقدر پوفیوزن هنوز که هیچ مزیتی نسبت به بقیه شهرا نداره این ادا اطفارا رو در میارن و خودشونو به سر هیچ و پوچ میگیرن.اگه دیگه مرکز استانم بشن پدر همه رو در میارن.این عقده ای بازیا نشون داد نیشابور چه قدر شهر ضعیف و بی امکاناتیه.اگرنه مردمش اینقدر احساس کمبود نمیکردن این همه اینجا سر یک مطلب کوتاه و معمولی جار و جنجال و دعوا راه نمینداختن. میگن درخت هر چی پر بار تر باشه سربه زیر تره.نیشابور معلوم شد شهر کم بار و کم ارزشیه.مردمشم خیلی بی جنبه آن.حالا خدا رو شکر ما سبزواریا به نیشابوریا میدون نمیدیم هاشونو از گلیمشون درازتر کنن
وای خدا اون روزو نیاره که استانی به مرکزیت نیشابور تشکیل بشه.اینا اینقدر پوفیوزن هنوز که هیچ مزیتی نسبت به بقیه شهرا نداره این ادا اطفارا رو در میارن و خودشونو به سر هیچ و پوچ میگیرن.اگه دیگه مرکز استانم بشن پدر همه رو در میارن.این عقده ای بازیا نشون داد نیشابور چه قدر شهر ضعیف و بی امکاناتیه.اگرنه مردمش اینقدر احساس کمبود نمیکردن این همه اینجا سر یک مطلب کوتاه و معمولی جار و جنجال و دعوا راه نمینداختن. میگن درخت هر چی پر بار تر باشه سربه زیر تره.نیشابور معلوم شد شهر کم بار و کم ارزشیه.مردمشم خیلی بی جنبه آن.حالا خدا رو شکر ما سبزواریا به نیشابوریا میدون نمیدیم پاشونو از گلیمشون درازتر کنن
نیشابوریا برای چی اینقدر عصبانی شدن؟ در این مطلب چیزی جز واقعیت بیان نشده واقعا متاسفم برای مردم نیشابور که اینقدر بی جنبه و بی ظرفیتن یک بار دیگه مطلبو بخونید اگه حرف بدی پیدا کردید توش به ما هم خبر بدید
همین اندازه بس که بدونید سبزوار که از راه اهن محروم بود الان داره با فشار رسانه ها و پیگیری مردمش راه اهنشو میسازه و اعلام شده تا سال دیگه ریل گذاری میشه اما نیشابور که فرودگاه نداره تا الان نتونسته هیچ کاری برای ساخت فرودگاهش بکنه و برای سفرهای هوایی باید مردم نیشابور تابع فرودگاه مشهد یا سبزوار باشن. دیگه معلومه نیشابور چه قدر ضعیف و ناتوانه
ایول دم شما گرم
با خوندن این مقاله و دیدن واکنشهای بچه گانه و خنده داری که نیشابوریا دادن فهمیدم نیشابوریا خیلی احساس ضعف و کمبودمیکنن تو خودشون. تاریخ انتشار مقاله رو که نگاه کنیم برمیگرده به دو سال ونیم قبل ولی نیشابوریا توی تمام اینمدت دائما نظرات ابلهانه ای ارسال کردن که معلوم کرد این مردم چه قدر بیکار و عقده ای تشریف دارن
اگه نیشابور توانایی استان شدن داشت خودش استان می شد تا حالا و نیازی نبود اینقدر مردمش پیش یک مقاله ساده توی سایت کاشمری کم بیارن و دعوا و جنگ راه بندازن و توهین کنن این اخلاقا حقا که از مردم نیشابور با اون پیشینه معلوم الحال برمیاد
من که از اولم از نیشابور خوشم نمی اومد.چون هم تو دوران سربازی هم تو دوران دانشجویی چند تا نیشابوری داشتم بودن تو پادگان و خوابگاهمون که ٱدمای خیلی بچسبی بودن و اخلاقیات نوبتی داشتن.الانم با دیدن این فحاشی و دعوا ها که پایین یک نوشته کوتاه و معمولی توی سایت کاشمری راه انداختن بیزار تر شدم از هرچی نیشابوریه.درسته که سبزواریام در این بحث از نیشابوریا کم نیاوردن ولی شروع کننده نظرات توهین آمیز نیشابوریا بودن که اولین بار نسبت به سبزوار و نویسنده این مقاله توهین کردن و طبیعتا جوابشونم گرفتن.فقط ما مردم خراسان باید مراقب باشیم نداریم تحت هیچ شرایطی نیشابور مرکز استان شه چون با این عقده ای که اینا دارن دمار از روزگار همه ما در میارن و چشم دیدن پیشرفت و توسعه بقیه شهرا رو ندارن
هم استانی های عزیز از نیشابوریا چه انتظاری دارید؟ اصلا اندازه اون نیستن که بخواهید با نیشابوری ها بحث کنید می دانید در یکی از میادین شلوغ شهرشان چه المانی به مناسبت نوروز نصب کرده اند؟ المان بُز.
باور کنید راست میگویم اولش بنده هم باور نمی کردم اینقدر
حالا گیرم براساس تقویم بی اساس چینی سال 94 سال بز و گوسفند هم باشد ایا باید در یکی از میادین شهری که در حومه کلانشهر مذهبی و معنوی مشهد است باید المان بز نصب کرد؟ یقینا نصب المان بز در نیشابور برخاسته از یک تفکر بزی و یک روحیه بز دوستی در ان شهر است (خخخخخخخ)
این دیگه نهایت فرهنگ و عمق میراث پربار فرهنگی شهری مثل نیشابورو نشان می دهد
نیشابوریا دلشونو خوش کردن به اینکه یک فرماندار درپیتی برای شهرشون انتخاب شده که اصالت نیشابوری داره منظورم مظفریه
ببین دیگه مردم یک شهر باید چه قدر بی چیز و ضعیف باشن که دلخوشی هاشون انتخاب یک فرماندار ضعیف و نالایقی مثل مظفر باشه
بدبختا مظفرتون امتحانشو قبلا پس داده. اگه مظفر به درد نیشابور می خورد اون دوره که نماینده مجلس بود و قدرتش از فرماندار خیلی بیشتر بود میتونست نیشابورو استان کنه. الان که دیگه فرمانداره یعنی عمله دولته چی کارمیتونه بکنه؟
نماینده مجلس مستقیما می تونه از رئیس جمهور و وزیراش سئوال کنه ولی فرماندار دست نشانده دولته و فقط باید اطاعت کنه
وقتی حسن اقای روحانی اجازه نده استان های جدید تاسیس بشه اونم استانایی به این نکبتی که بخواد مرکزش شهری مثل نیشابور باشه، دیگه مظفری یک مدیر سطح پایین که خودش نه مستقیما زیر دست رئیس جمهور بلکه زیر دست استاندار و باز استاندار زیردست وزیر کشور و وزیر کشور زیردست رئیس جمهوره دیگه معلومه کاری از این فرماندار پخمه بی عرضه بر نمیاد
اره میدونم که میخونید و میرید به مظفری جانتون همین چیزارو نشون میدید
اما می دونم که کاریم ازتون ساخته نیست. چون استان شدن نیشابور تا قبل از سبزوار محاله.شما حالا حالا ها باید حومه مشهد باقی بمونید
پس بسوزید که خوب می سوزید
اعزام سالانه چندهزارنفر جوان نیشابوری برای کسب علم و دانش به دانشگاه های سبزوار و مشهد و تربت حیدریه و گناباد
اعزام سالانه چندصد داوطلب جوان نیشابوری برای دادن کنکور کارشناسی ارشد به مشهد و سبزوار به عنوان تنها حوزه های برگزاری کنکور کارشناسی ارشد دانشگاه هایملی در خراسان
احداث یک عدد دانشکده هنر وابسته به دانشگاه فردوسی مشهد
احداث یک عدد افلاک نمای خیام که ساخت ان بیش از 20 سال به طول انجامیده و نیمی از بخش هایش هنوز افتتاح نشده مستهلک شده است و چون نیشابور خودش عرضه نداشته و دانشگاه های معتبر ملی نداشته است وزارت علوم اعتبارات ساخت این افلاک نما را به حساب دانشگاه فردوسی مشهد ریخته ودانشگاه فردوسی مشهد هم ان را بلوکه کرده و سر نیشابوریان بدبخت بیکلاه مانده و دامغان و مراغه و میبد یزد در ساخت افلاک نما از نیشابور پیشی گرفتند
احداث یک عدد دانشگاه با فقط یک دانشکده و یک رشته تحصیلی تاریخ ایران باستان به اسم دانشگاه ملی نیشابور!!! ان هم در سه سال اخیر
احداث یک عدد دانشگاه پیام نور که از لحاظ کیفیت و ارزش و اعتبار علمی با دانشگاه پیام نور جوین و فیروزه برابری می کند
احداث یک عدد واحدغیرقانونی علوم تحقیقات با چهارصد پانصد نفر دانشجو که ان هم بعد از یک سال گندش درآمد که مجوز نداشته و از سطح واحد به سطح پردیس افت درجه پیدا کرد و همان هم بعد از یک سال به طور کامل منحل شد
احداث یک عدد دانشکده علوم پزشکی بعد از اینکه شهرهای مشهد و سبزوار و تربت حیدریه دانشگاه های علوم پزشکی با سابقه چندین سال دارند.
واقعا من مانده ام با این همه توانایی و ظرفیت علمی در نیشابور!!! استان شدن پیشکش چرا این شهر را پایتخت ایران نکرده اند؟
نیشابوریای عزیز از دست ما سبزواریا ناراحت نشید ها.اگه چیزی گفتیم تقصیر خودتونه.وقتی میاید در مقابل یادداشت محترمانه یک نویسنده سبزواری با خشونت و توهین نظر می‌فرستد باید تحمل جواباشم داشته باشید.ما سبزواریا جنگجو و بی فرهنگ نیستیم اتفاقا شهرمون با سابقه تمدنی ۱۲ هزارساله مهد تاریخ و فرهنگ شمال شرق ایرانه و اصلا دنبال دعوا با شهرای همسایه نیستیم.فقط شهر خودمونو دوست داریم و اجازه نمیدیم بهش توهین بشه.خدا رو شکر دیدید که کم هم نمیآریم.پس هر زمان که قرار بود دلخور بشید از خودتون دلخور بشید که شروع کننده این بحثهای خصومت آمیز بودید.
اولا نیشابور با هیچ شهری مشکل نداره در ثانی نظر شخصی که از طرف گنابادی ها نظر داده بود خیلی تابلوی که طرف سبزواریه چون برای گنابادی ها چه فرقی میکنه که عطار کجایی،
این نشان دهنده ضعف سبزوارکیهاست که از شهرهای دیگر مایه میزارند،
به نظر من اگر دولت بخواد استان جدیدی بسازه اولویت با تقسیم کرمان وسیستان واصفهان وبروجرد پورتمن زمانی هم که نوبت خراسان بشه نیشابور اینقدر پر جمعیت وصنعتی شده که سبزوار را هم زیر سلطه خود میبره…
ببخشید شمایی که میگید نیشابور فقط خیام وعطار وکمال الملک، یا بیکار فرهنگی یا از کشور مغولستانی،
در ظمن سبزواری اگر یک آدم بزرگ داشت بعد بیا حرف بزن،
درثانی اگر نیشابور بزرگ باعث افتخار نباشه پس سبزوار ول معطل. سبزوار حقیر وکوچک مگه چی داره،
دولت باید برای مسافران نوروزی تعداد سرویس بهداشتی های سبزوار را زیاد کنه از بس سبزوار قشنگه
اصلا تابلو نبود که نظر دهنده گنابادی سبزواری بود،،زورشون نمیرسه از شهرهای دیگر مایه میزارند،
وگرنه گنابادی جماعت براش چه فرقی میکنه عطار کجایی،
این سبزواریا هستن که با تخریب شخصیت شهر های دیگر نداشته های خودشونو میپوشونن،
واقعا سبزواریا تو همایش ملایِ شهرشون پشت در ایستاد بودن تا بیان بزور داخل تا تو تلویزیون نشونشون بدن،واقعاً سطح بی فرهنگی وجهالت این شهروندان میرسونه،
واینکه از همایش عطار تقلید کردن وهمایش ملا هادی گذاشتند،باید بودنند که تقلید کار()! وملی هادی نه در سطح عطار ونه کسی میشناسشی،
بازم خوبه که میدونین از کی الگو بگیرید وگرنه عقلتان به هیچ جا قد نمیده،
بعلت خبر کذب مبنی بر تاریخ 12000 ساله سبزوار ومهد بودن این شهر در شرق کشور تمامی تارخ دانان استعفا نمودند.
اولا تمدن سبزوار 6000 ساله دومانیشابور تمدن شرق کشور لانه اقل تاریخ بخونید یا جایی رو سرچ کن.یا حد اقل دروقت بگو که باور کنیم.
سبزوارو تاشاهرود بیشتر نمیشناسنش.
خوابیده در دامان تو مردانی آرام/ ازجنس عطار کماللملک وخیام.
پیچیده در عالم صدای ساز پرویز/ پاینده باشی ای ابر شهر هنر خیز.
روییده در هر گوشه ات گل های احساس / خرداد بینالود تو سر شار ریواس.
جاهل اگر ور میزند کسری به شاْن نیست / چون سربداران در حد ابر شهر مان نیست.
درچند بعد این دو شهر مقایسه میکنیم،
1_ تمدن نیشابور حداقل 10 برابر سبزوار میباشد وسبزوار در این زمینه پایین تر از سبزواره.
2_ جمعیت کنونی سبزوار حد اقل 100000 نفر از نیشابور کمتره.
3_ نداشتن ذخایر آبی در سبزوار وکویری بودن این شهر.
4_ پایین بودن سطح فرهنگی سبزوار مانند سال 83 که به بیت المال آسیب رساندند پس این ملاک خوبی برای این است که سبزوار کانون سیاسی نداشته باشد.
5_ عدم نقش آفرینی سبزواریا در تاریخ وعلم وفرهنگ ایران در صورتی میبینید که نیشابور در تمامی جهان حتی پاسداری از انقلاب از همه شهرها بیشتر شهید داده وبرای علم واسلام اشخاصی همچون خیام، عطار،کماللملک، یغما، آیت الله وحید خراسانی، وپروفسور صادقی اهدا نموده.که سبزوار فقط یک ملا هادی داره که اونم خود خراسانی ها نمیشناسن.
6_ صنعت قوی نیشابور نسبت به صنعت پیش پا افتاده سبزوار.
7_ کشاورزی قوی نیشابور نسبت به کویری مانند سبزوار.
8_ توریستی بودن نیشابور نسبت به سبزوار که فقط بدرد…..میخوره.در ضمن دوستی که گفته بوددر یکی میادین نماد بزرگ گذاشتند باید بگم امسال سال بز ونه تنها در نیشابور بلکه در تهران ومشهد هم المان با در گوشه ایی از شهر گذاشته شده. شهرداری نیشابور که مثل شهرداری شما بیکار که نیست.
در طول سالیان دراز نیشابوریان وکاشمری ها روابط نزدیک وخوبی داشته اند واقعا برای من جای سوال دارد چرا سایت مربوط به کاشمر این مطلب را نشر داده است هر چند باز نشر این مطلب به نظر نمی رسد اشکالی داشته باشد اما تایید هر مطلب و نوشته ای که توهین به نیشابور و یا سبزوار باشد بسیار کار اشتباهی به نظر میرسد. واقعا هدف و انگیزه مسئولان این سایت جای سوال و البته بررسی دارد. از مسئولان این سایت خواهش می کنم از تایید مطالبی که به نوعی توهین وبی احترامی به بخشی از خراسان بزرگ والبته کشور عزیزمان ایران است به شکل جدی خودداری نمایند.
واقعا این دو شهر بزرگوار به هم میندازن واز این آب گل آلود ماهی میگیرند، کاشمری هااین سایت در این فکر اند که حساسیت ایجاد کنند که هم آمار سایتشونو ببرن بالا وهم حساسیت ایجاد کنند که نه سبزوار استان بشه نه نیشابور تا کاشمر از مشهد جدا نشه،
اگر راست میگن چاپش کنند.
سبزواری برن خودشونو جمع کنند با این لهجه تخیلی شون، حالا ادعای استان شدن دارند.
شهرشون که میری اسم محلاتش تپه محل. کال شور.فسنقری.فسنقل.پیشنگل.
چقدر بگم ما جوینی هارو قاطی دعوا خود نکنید.
عشق است کرمانج
پاسخ به سیاوش از نیشابور
آینه گر عیب تو بنمود راست
خود شکن آیینه شکستن خطاست
آقا سیاوش از نیشابور شما بهتره به سایت کاشمری گلایه نداشته باشید که چرا این نظراتو تایید کرده بلکه از همشهریان نیشابوری خودت که با بی جنبگی و بی فرهنگی این دعوای سه ساله رو راه انداختن گله مند باش.
شما نیشابوری ها فقط گاهی وقت ها ظاهر با فرهنگ به خودتون می گیرید اگرنه در عمق رفتار و کردرارتون حداقل توی همین مطلب و بخش نظراتش معلوم شد تا چه حد کم ظرفیت و بی فرهنگید.
سایت کاشمری فقط مثل آینه عمل کرده و بازخورد رفتارهای زشت شما نیشابوری ها رو نشون داده.
اصل این مقاله که سایت کاشمری به نقل از اسرارنامه سبزوار منتشر کرده خودتونم می بینید که هیچ مشکلی نداره و هیچ توهینی در اون از طرف نویسنده سبزواری به نیشابور صورت نگرفته فقط دیدگاه های خودشو با لحن محترمانه بیان کرده
دلیل اینکه سایت کاشمری هم این مقاله رو منتشر کرده دقیقا همینه که این یادداشت سایت اسرارنامه کاملا محترمانه و منطقیه این شما نیشابوری ها هستید که در بخش نظرات با ارسال اولین کامنت های توهین امیز علیه مردم نجیب و با فرهنگ سبزوار آتش جنگ رو روشن کردید و حالا هم با ایستادگی و دفاع جانانه مردم سبزوار نزدیکه سه ساله که توی بد دردسری گیر کردید و هر روز داره مطالبی در اینجا منتشر میشه که سایت های سبزوار از جمله اسرارنامه هیچ وقت چنین نظراتی رو علیه نیشابور منتشر نکردن
این یعنی خلایق هرچه لایق
شما نیشابوری ها ظرفیت و ارزش حرف منطقی و محترمانه رو ندارید لیاقتتون همین بحث هاست که اینجا راه افتاده و از سایت کاشمری هم گله نداشته باشید.
آینه گر عیب تو بنمود راست خود شکن آینه شکستن خطاست
جناب (سبزوار مهد تمدن و فرهنگ )که از یادداشت سایت اسرار نامه به عنوان ( یادداشت محترمانه )نام بردید، ملاحظه بفرمایید که سایت محترم کاشمریها نیز از آن بعنوان بدون شرح و با علامت سوال یاد کرده . یعنی همه از متوهم بودن شما متعجبند . لطفا اگر تلاشی برای شهرتان میکنید ، کاری به شهر های دیگر نداشته باشید و غصه دیگران ؟؟؟؟!!!! را نخورید مردم بقیه شهرها فهیم هستند و نماینده و فرماندار نیز دارند و نیاز به قیمومیت شما ندارند . و نیز کاری هم به رقابت شما و شهر مجاورتان ندارند و تلاش بی ثمر برای جلب حمایت دیگر شهر ها نکنید
واقعا ننگ بر نیشابور ونیشابوریان با این همه بی ظرفیتی و بی فرهنگی
طنز ماجرا اینجاست که ادعای ابرشهری هم دارند!
اما حقیقت امر اینجاست که ما در این دو سه سال که این بحث های خصومت آمیز با ارسال اولین نظرات توهین آمیز از سوی نیشابوری ها راه افتاد فقط حقارت و عقده مردم نیشابورو در مقابل سبزوار نشون داده اگرنه در ا ین مقاله کوتاه که اولین بار در مجله اینترنتی اسرارنامه منتشر شده و بعد سایت کاشمری هم به انتشارش پرداخته من هیچ توهینی به نیشابور نمی بینم
این یعنی نیشابور حقیرشهر همیشگی تاریخ خراسانه و ابرشهری فقط ادعای مضحکیه که خود مردم متوهمش دارن و بقیه شهرهای خراسان برای نیشابور به اندازه یک پشیزم ارزش قائل نیستن
دوستان نیشابوری شما که فکر می کنید شهرتون خیلی شهر پیشرفته و با ظرفیتیه و لیاقت استان شدنو داره آیا می تونید در زمینه دانشگاهی یک دانشگاه معتبر ، بزرگ و با سابقه ملی در نیشابور مثال بنزنید که با دانشگاه حکیم سبزواری سبزوار و فردوسی مشهد برابری کنه؟
گفتم دانشگاه ملی با سابقه باز نیاید مثل ندید بدیدها دانشگاه آزاد و پیام نور نیشابورو که سبزوار بهتر و بزرگترشو داره اسم ببرید
ضمنا سبزوار داره هر سال توی رشته های مختلف ورزشی دائما قهرمان کشور و آسیا میشه از هندبال و والیبال گرفته تا کشتی و ورزش های پهلوانی آیا حقیرشهر نیشابور با این همه ادعای خنده دار ابرشهری در زمینه ورزشی جایگاهی در کشور داره و می تونه با سبزار رقابت کنه؟
سبزوار اولین موزه صنعت نفت ایرانو تاسیس کرده، آیا نیشابور غیر از موزه مردمشناسی که در سبزوار و همه شهرهای خراسان هست موزه دیگه ای داره؟
سبزوار دارای فرودگاه بین المللیه که تا به حال به عراق و سوریه هم پرواز داشته، آیا نیشابورم تونسته برای خودش فرودگاه بسازه؟ حالا بین المللی نشد ، یک فرودگاه داخلی!
سبزوار در اطراف خودش چندین شهرستان اقماری داره که برای موقع استان شدن امتیاز خوبی برای این شهره
آیا نیشابور تونسته شهرستان اقماری در اطراف خودش ایجاد کنه؟
معلومه که نه برای همینم هست که شما نیشابوری ها اینقدر پیش کاشمری ها دست نیاز دراز کردید و دائما سعی میکنید با دروغ و توهم خودتونو برتر نشون بدید چون انتظار دارید کاشمر با این همه ظرفیت های مختلف که حقیقتا از نیشابورم بهتره بیاد خودشو شهر اقماری نیشابور کنه و زیرمجموعه نیشابور بشه ولی کور خوندید مردم سبزوار و تربت حیدریه و کاشمر اگر خودشونم استان نشن هرگز زیرمجموعه شهر حقیری مثل نیشابور نمیشن. نیشابوری حقیر و بی نوایی که اندک پیشرفت های صنعتیش هم از صدقه سر نزدیکی به کلانشهر مشهده و دیگه غیر از این هیچ چیزی نداره
میگن آب نیشابورم که برفنا رفته!
نیشابوریای بدبخت متوهم شما که از لحاظ منابع آبی چهارمین شهر بحرانی کشور شناخته شدید و رسانه ها اعلام کردن و نماینده شهرتونم به دست و پا افتاده که از مناطق اطراف از جمله چاه های بفره سبزوار و سد بار در نزدیکی قوچان آب انتقال بدن به نیشابور دیگه برید بمیرید که فاتحه استان شدن شهرتون پیشاپیش خونده شده
حسین سبحانی نیا نماینده شهرتون توی خبرگزاری تسنیم اعلام کرده بود که برای جبران کم آبی نیشابور باید از سبزوار آب انتقال بدن به نیشابور
می دونید چرا ؟
چون اون صنایع سنگینی که یک روز ذوق می کردید که مشهدی ها داشتن تند تند در اطراف نیشابور تاسیس میکردن و شما فکر می کردید دارید توسعه پیدا می کنید همون صنایع حالا بلای جون دشت نیشابور شده و ابای زیرزمینی نیشابورو با شدت زیاد مصرف میکنه
اخرشم اون صنایع مال نیشابور محسوب نمیشن و در مالکیت مشهدن اما طبیعت نیشابورم برفنا دادن
از طرف دیگه شیب و جنس زمین نیشابور به شکلیه که آب هایی که از باران جذب زمین میشه رو به قسمت زیر سبزوار که ارتفاع کمتری داره نفوذ میده
برای همینه که توی سبزوار خیلی از مناطق اگر 4 یا 5 متر زمین کنده بشه به آب میرسه ولی در نیشابور تا 25 متر هم اکثرا به آب نمیرسه
این یعنی فاتحه نیشابور حسابی خونده است
نیشابوریای عزیز لطفا از ما سبزواری ها و از سایت کاشمری ناراحت نشید . اگر ما اینجوری نظر می فرستیمم و سایت کاشمری هم تایید میکنه واکنشی به رفتارهای زشت و جنگ جویانه خودتونه
اگر دوست ندارید درباره شهرتون بد حرف بزنن شما هم درباره شهر ما بد حرف نزنیدو در امور مربوط به ما دخالت نکنید
همانطور که می بینید در اصل این مقاله که توسط یک نویسنده سبزواری نوشته شده کوچکترین توهینی به شما نیشابوری ها نشده و تازه آخرش اتحاد سه شهرستان سبزوار و تربت حیدریه و نیشابورو پیشنهاد کرده ولی شما با نظرات توهین آمیزی که اول ارسال کردید باعث به راه افتادن این جنگ شدید
بنابراین هرچی اینجا گفته میشه و سایت کاشمری هم نشون میده انعکاس رفتار و گفتار زشت خود شما نیشابوری هاست و توقع هم نداشته باشید تا وقتی شما اینجوری رفتار می کنید ما مردم خراسان از شما خوشمون بیاد و بهتر از این باهاتون حرف بزنیم
آینه گر عیب تو بنمود راست
خود شکن آیینه شکستن خطاست
والله ما که از ابرشهری نیشابور چیزی ندیدیم به جز اینکه مردم این شهر فقط با سبزواری ها دعوا میکنن که بگن ما بهتریم اخرشم سبزواریا خیطشون میکنن و به مسخره میگیرنشون
شاید نیشابور یک ابرشهر باشه اما فقط در توهمات نیشابوری هاست و خارج از اون در عالم واقعیت نیشابور یک ابرشهر پوشالی یا بهتره بگم یک حقیرشهر واقعیه
سبزوار مادر شهر فرهنگی و تمدنی خراسان با 12 هزارسال سابقه تاریخی است.
کسانی که این موضوع را انکار میکنند از بی سوادی و جهل خودشان است اگرنه کارشناسان میراث فرهنگی کشور و پژوهشگران اروپایی با کاوش هایی که در منطقه تپه باستانی دامغانی های سبزوار در شرق این شهر انجام داده اند این موضوع را اثبات کرده و خبرهایش در سایت میراث فرهنگی کشور هست. علاقه مندان می توانند با یک جستجو به اطلاعات ان برسند.
خلاصه اینکه
دیار سربداران سبزواره زمینش آسمان افتخاره
نشابور حقیر و خوار و بی چیز نگاه کن میکند چون دِند ویز ویز
دِند = زنبور در لهجه محلی خراسان
سبزواریا حق دارن نسبت به نیشابوریا با حسرت وبعضا نگاه کنند،
آخه سبزوار تا کی میخاد تو صنعت وکشاورزی وبزرگی وجمعیت به نیشابور برسه،
منم که نیشابور یم به سبزوارها حق میدم وقتی نیشابور روز به روز پیشرفته تر میشه بزرگترین زیر گذر ریلی بزرگترین تقاطع غیر همسطح وبزرگترین کارخانه ها ونیروگاه میسازه منم که باشم حسادت میکنم،
بنده کلاتیم امسال مسافرت هم نیشابور اومدم هم سبزوار باید بگم نیشابور خیلی از سبزوار سر تره و من موندم سبزواری با چه ملاکی باید استان بشه
اون همه سبزوار سبزوار میکردین این بود الکی شهرشونو کردن تو بوق وکرنا، 500 تا کوبیدیم از بیرجند تا سبزوار این بود شهرتون،
از کی تاحالا با وجود شهر تاریخی مثل نیشابور وطوس وکلات ودرگز، سبزوار شده مهد تمدن شرق کشور زرشک بابا زرشک بعدم ده کوره یا تپه محل ( سبزوار) از کی تاحالا قدمت شپش 6000 سالش شده 8000 سال هر کار کنید بازم زیر سلطه نیشابور ید،
سیاوش خان نیشابوری شما که از سایت کاشمری ها انتقاد کردی که چرا این نظراتو منتشر کرده، بهتر نبود اول یک انتقاد به همشهریان نیشابوری خودت میکردی که چرا اینقدر بی ظرفیت و بی جنبه ان که اولین نظرات توهین امیزو در جواب به یک مقاله عادی نویسنده سبزواری نشون دادن؟
قطعا مسئول این توهینها و افتضاحاتی که اینجا راه افتاده نیشابوریای متعصب و بی جنبه ا ی هستند که پیش یک مقاله معمولی اینقدر واکنش افراطی نشون دادن
آقا از این حرف ها بگذریم در زمینه گردشگری دو خبر مربوط به نیشابور و سبزوار در نوروز 94 را بخوانید بعد قضاوت کنید:
اول : خبرگزاری فارس در مورد سبزوار1394/01/16
http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13940116000522
رئیس ستاد تسهیلات سفر سبزوار خبر داد
بازدید بیش از 55 هزار مسافر نوروزی از اماکن تاریخی سبزوار
رئیس ستاد تسهیلات سفر سبزوار از بازدید بیش از 55 هزار زائر و مسافر نوروزی از اماکن تاریخی این شهرستان خبر داد.محمد کلاته امروز در گفتوگو با خبرنگار فارس در سبزوار با بیان اینکه از ابتدای آغاز طرح ملی نوروز در شهرستان، بیش از 706 هزار و 470 دستگاه خودرو با تردد در محورهای مواصلاتی به شهرستان وارد شده‌اند، اظهار داشت: در طول این مدت تعداد 711 هزار و 210 دستگاه خودرو از شهرستان خارج شده‌اند.
وی با بیان اینکه در طول این مدت بیش از 105 هزار و 152 نفر در هتل‌ها، مدارس و مهانپذیرهای سطح شهرستان اسکان یافته‌اند، تصریح کرد: از این میزان بیش از 21 هزار و 782 نفر در سطح مدارس شهرستان اسکان داده شدند.
معاون فنی و امور عمرانی فرماندار سبزوار با بیان اینکه در طول این مدت 55 هزار و 480 نفر از موزه‌ها و اماکن تاریخی شهرستان بازدید کردند، گفت: این موزه‌ها شامل موزه وقف، شهدا، مردمشناسی، نفت، حیات وحش، آرامگاه اسرار، بیهقی، مناره خسروجرد و… میشود.
وی با بیان اینکه در طول این مدت بیش از 3 هزار و 64 مورد چادر در محل‌های پیش‌بینی‌های برای اسکان و پارک‌ها توسط زائرین برپا شده است، یادآور شد: در طول این مدت تعداد 153 مورد بازرسی توسط ستاد تسهیلات سفر از اماکن مختلف صورت گرفته است.
رئیس ستاد تسهیلات سفر سبزوار با اشاره به تعداد تلفات جاده‌ای نیز گفت: در این مدت متاسفانه سه نفر از هموطنان به دلیل بروز حوادث رانندگی در سطح محورها جان خود را از دست داده‌اند که البته در مقایسه با سال گذشته این تعداد کاهش جدی داشته است.
دوم : خبرگزاری فارس در مورد نیشابور1394/01/16
http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13940116000545
در ایام نوروز صورت گرفت
بازدید 1.5 میلیون گردشگر از جاذبه‌های تاریخی و طبیعی نیشابور
رئیس اداره میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری نیشابور گفت: در طول تعطیلات نوروزی امسال بیش از یک و نیم میلیون نفر از جاذبه‌های تاریخی و طبیعی این شهرستان بازدید کردند.محمداسماعیل اعتمادی امروز در گفتوگو با خبرنگار فارس در نیشابور اظهار داشت: در طول تعطیلات نوروزی امسال یک و نیم میلیون نفر از جاذبه‌های تاریخی و طبیعی نیشابور بازدید کردند که قدمگاه رضوی با 718 هزار نفر بازدیدکننده بیشترین آمار را در این زمینه به خود اختصاص داده است.
وی ادامه داد: بقعه امامزاده محروق با 350 هزار نفر و مجموعه تاریخی موزه شادیاخ با 150 هزار نفر بازدید کننده در رتبه‌های دوم و سوم قرار دارند.
رئیس اداره میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری نیشابور عنوان کرد: همچنین رباط شاه عباس با 80 هزار، آرامگاه خیام با 33 هزار نفر و آرامگاه عطار با 29 هزار نفر پذیرای مسافران و گردشگران نوروزی بودند.
اعتمادی با بیان اینکه نیشابور به عنوان دومین شهر گردشگری استان خراسان رضوی محسوب میشود، گفت: بیش از 500 اثر تاریخی و فرهنگی و همچنین وجود آرامگاه‌های مفاخر فرهنگی و علمی مانند خیام و عطار، فضل ابن شاذان، کمال‌الملک، بانو پسندیده و اماکن تاریخی نظیر مجموعه قدمگاه رضوی، مسجد جامع، بازار سرپوش، رباط عباسی، باغ امین اسلامی و صدها بنای تاریخی سبب شده تا سالانه گردشگران بسیاری به شهرستان نیشابور سفر کنند.
راستی راستی باهم اختلاف هم دارند یا نه میشه گفت تقری…با!!!!!! مساویند؟؟؟؟؟
یک مقایسه خیلی ساده بین دو تا شهر نیشابور و سبزوار به ما ثابت میکنه نیشابور بسیار شهر ضعیف و بی ظرفیتیه که اندک پیشرفت هایی که تا به حال داشته از صدقه سر نزدیکی به مشهد بوده مثلا به این تفاوت ها بین دو شهر سبزوار و نیشابور توجه بفرمایید:
1- سبزوار قطب مهم دانشگاهی شمال شرق کشوره. دانشگاه هایی مثل حکیم سبزواری، فناوری های نوین ، دانشگاه قدیمی و با سابقه علوم پزشکی سبزوار و … جایگاه ویژه ای در آموزش عالی شمال شرق کشور دارن که نیشابور فاقد چنین دانشگاه هاییه نیشابور حتی هنوز نتونسته حوزه کنکور کارشناسی ارشد باشه حتی جووناش برای کنکوردادن باید برن مشهد ولی سبزوار سالهاست حوزه است
2- جمعیت به ظاهر بالای نیشابور به خاطر اینه که نیشابور به خاطر ضعف هایی که داره هنوز نتونسته بخش های بزرگشو مثل سبزوار وکاشمر و تربت حیدریه به شهرستانای مستقل تبدیل کنه.
3- صنعت نیشابور بیش از 70 درصدش وابسته به مشهده فقط تنها فایده اش برای نیشابور اشتغالزایی بوده اما نه مدیریتش دست نیشابوریاست نه سرمایه اش متعلق به نیشابوره
بخش دیگه ای از صنعت نیشابورم در بخش های نیشابور واقع شده مثل شهرک بزرگ خیام که در بخش زبرخانه و نیشابور اگر بخواد استان بشه باید بخش زبرخانو شهرستان کنه و اگه بخش زبرخان شهرستان بشه دیگه صنعت نیشابور افت پیدا میکنه و باز شایستگی های صنعتیشو از دست میده
4- نیشابور فاقد فرودگاهه اگه مقامات کشوری و استانی بخوان به تهران رفت وامد کنن باید بیان از فرودگاه سبزوار یامشهد استفاده کنن و خود نیشابور این توانایی رو نداره
5- تاریخ و پیشینه شهرا که اصلا در استان شدن مهم نیست اگرم مهم باشه تاریخ نیشابور به پای تاریخ سبزوار نمیرسه سبزوار هم قدیمی تر از نیشابوره با کشف آثار تمدنی 12 هزارساله در منطقه تپه باستانی دامغانی های سبزوار اما عمده تاریخ نیشابور مربوط به دوران بعد از اسلامه . یعنی از 1500 سال تجاوز نمیکنه. قدیمی ترین ناحیه نیشابور شهر تاریخی شادیاخه که اونم کلا متعلق به دوران بعد ازاسلامه.
رویدادهای تاریخی هم ریدادای تاریخیش باعث ابرو و عزت ایران بوده مثل سربداران ولی نیشابور پایتخت حکومتهای ننگینی یا بیگانگان مهاجم به ایران بوده.
6- سبزوار از برندمطرح ورزشی در سطح کشور برخورداره تیم های هندبال، کشتی، والیبال و … سبزوار دائما در سطح کشور و آسیا مقام های مختلف کسب میکنن امانیشابور جایگاهی در ورزش کشور نداره
7- از لحاظ اب وهواهم بازم ملاک نیست همونطور که قم و بیرجند و زاهدان و یزد و سمنان تونستن مرکز استان بشن
مشاهیری که نیشابوریها بهشون مینازن اکثرا غیرنیشابوری هستند و افتخاری برای نیشابور محسوب نمیشن مثلا کمال الملک کاشانیه و بیشتر عمرشو در تهران و یا در پاریس سپری کرده و در انتهای عمرش به نیشابور تبعید شده و در اونجا فوت شده. عطار هم اصالتا کدکنیه. کدکن هم یکی از بخش های تربت حیدریه است.اما سبزوار مشاهیر برجسته بسیار زیادی داره که همه یا متولد خود سبزوارن یا خودشونو سبزوای می دونن مثل دکتر شریعتی که علنا خودشو سبزواری و سبزوارزاده معرفی کرده در آثارش .مشاهیر دیگه ای مثل ابوالفضل بیهقی، حکیم سبزواری، کاشفی، محمود دولت آبادی و … باعث عزت و افتخار سبزوار و خراسان و ایرانن.
8- از لحاظ پیشینه علمی و تمدنی قدیمی ترین مدرسه ایران به گفته استاد پیرنیا در سبزوار وجود داره. مدرسه فخریه که با قدمت 1100 سال هنوز هم کاربری آموزشی داره اما نیشابور در حالی به مدرسه نظامیه اش می نازه که موسس نظامیه یک دانشمند غیرنیشابوری بوده. خواجه نظام الملک توسی. قضیه وقتی جالب تر میشه که بدونیم خواجه نظام الملک توسی اصالت سبزواری داره و از دهقانزادگان بیهق بوده
یعنی کلا نیشابور هیچ اصالتی در علم و تاریخ و فرهنگ ایران برای خودش نداره و اگر هم چیزی هست از صدقه سر شهرهای همسایه شه.
خلاصه نیشابور شهر بسیار حقیر و ضعیفیه.
دلیل واضحش هم همین که مردم نیشابور در مقابل یک مقاله کوتاه ومعمولی و محترمانه سایت های اسرارنامه سبزوار و کاشمری اینقدر عصبانی شدن و بی جنبگی و بی ظرفیتی از خودشون نشون دادن.
نیشابوریا اگه به خودشون اعتماد داشتن یک مقاله نمی تونست اینقدر بسوزونتشون
به نظر من کاشمر از سه شهرستان دیگه گزینه مناسبتری هست با توجه به دومین شهر زیارتی استان وچهارمین شهر زیارتی کشور هست با بیشترین گردشگر بعد از مشهد
با تمدنی کهن
کاشمری عزیز لطفا نظراتی را که سبزواری ها فرستاده اند را نیز تایید کنید.
مگر نمی بینید نیشابوری ها به سبزواری ها توهین کرده اند و شروع کننده توهین ها نیشابوری ها بوده اند پس اگر بخواهید جلوی این بحث را بگیرید باید زمانی بگیرید که سبزواری ها هم اخرین حرف های خود را زده باشند.
تا به حال چندین بار نظردهندگان سبزواری با خوبی ومهربانی صحبت از پایان دادن به این مخاصمه کرده اند اما هربار نیشابوری ها با ادبیاتی زشت نظرات بعدی را ارسال کرده اند. و شما همه را تایید کرده اید حالا دلیلی ندارد اگر یک نظردهنده به اسم سیاوش از نیشابور کمی از بقیه منطقی تر نظر داده شما چشمتان را به همه توهین هایی که بقیه نیشابوری ها قبل از سیاوش به سبزوار کرده اند ببندید.
سبزوار و کاشمر هم همیشه با هم دوست بوده اند. پس لطفا در سایتتان اجازه ندهید به سبزوار توهین شود و بی جواب بماند.
رسم عدالت را رعایت کنید. بهتر بود از اول وارد ا ین جنگ خطرناک نمی شدید اما حالا که شدید بگذارید عدالت اجرا شود
مقاله ای که در اینجا منتشر شده از سوی نویسنده سبزواری توهینی نسبت به نیشابور ندارد . اما در بخش نظراتش اولین نظرات توهین امیز از سمت بعضی از مردم بی فرهنگ نیشابور نسبت به سبزوار ارسال شده است.
پس شما که اولین نظرات توهین امیز نیشابوری ها را تایید کردید باید اجازه بدهید که اخرین نظرات سبزوار یها هم منتشر شود. وگرنه بی عدالتی کرده اید و تبعیض گذاشته اید
حقیر شهر نیشابور که واقعا در همه زمینه ها از سبزوار عقب مانده است چند سال قبل می خواست به تقلید سبزوار که یکی از مهمترین قطب های ورزشی کشور است و تیم های ورزشی سبزوار دائما در رشته های مختلف مقام قهرمانی ایران و آسیا را برای خراسان به ارمغان می اورند نیشابوری ها هم میخواستند مثلا در زمینه ورزش از خودشان تحرکی نشان بدهند و رفتند تیم فوتبال پیام ازمشهد را به نیشابور منتقل کردند و بدترین دوران در فعالیت این تیم فوتبال خراسان درنیشابور رقم خورد که این کار مورد تمسخر و خنده همه رسانه های کشور قرار گرفت و بعد نیشابوری ها که ظرفیت های لازم برای تیم داری حرفه ای در ورزش کشور را نداشت حسابی سرافکنده شدند و تیم فوتبال پیام دوباره به مشهد برگشت و آن موقع نیشابوری ها خودشان فهمیدند کار هر خر نیست خرمن کوفتن
خلاصه نیشابوری ها در این مدت که سعی می کردند از سبزوار تقلید کنند حسابی خیط شدند و رسوایی بدی در تاریخ نیشابور پیش امد و همه فهمیدند شهری که عرضه ندارد یک تیم ورزشی درست و حسابی داشته باشد، یقینا به درد مرکز استان شدن هم نمی خورد
این هم چند آدرس درباره همین خبر که خودتان می توانید بخوانید و به طور کامل در جریان قرار بگیرید:
اتفاقات عجیب برای تیم پیام پس از انتقال به نیشابور
سه شنبه ، ۱۲ مهر ۱۳۹۰ ، ۲۳:۱۹
کاپیتان تیم فوتبال پیام نیشابور گفت: در لرستان همه فوتبال خراسان را مسخره می کردند.
وحید فارغ در گفتوگو با خبرنگار ورزشی خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا) تصریح کرد: وقتی برای انجام بازی به استان لرستان رفته بودیم، شرایطی برای تیم به وجود آمد که حتی مسوولان حاضر در ورزشگاه به ما می‌خندیدند و فقط آبروی باشگاه و بازیکنان نبود که میرفت، بلکه در این اتفاقات فوتبال خراسان مسخره شد.
کاپیتان تیم پیام ادامه داد: از انتقال تیم به نیشابور تنها چیزی که دیده‌ایم تمرین و بازی بوده است. حداقل فصل پیش می‌دانستیم مسوولان تیم چه کسانی هستند که اعتراض کنیم ولی امسال نه سرپرستی داریم و نه مدیری که بخواهیم مشکلاتمان را بگوییم. بازیکنان غیربومی در نیشابور برای اسکان دچار مشکل هستند و با خواهش و التماس باید برای یک شب جا تهیه کنند.
وی تصریح کرد: اوضاع تیم روز به روز بدتر میشود و هیچکس پاسخگو نیست.
http://qudsonline.ir/detail/News/12625
راستی عزیزان نیشابوری از این صراحتی که بنده در نظر فوق به خرج دادم ناراحت نشوید. این نظر در پاسخ به چند نظر قبلی یکی از شما ها بود که فرموده بودید سبزواری ها خواسته اند در برگزاری همایش بزرگداشت حکیم سبزواری از همایش عطار تقلید کنند و در نتیجه ازدحام در تالار محل همایش را شکسته اند!!! اما هیچ منبع و سندی برای این ادعای دروغ ارائه نداده بود.
حالا من با سند ثابت کردم که اتفاقا اگر شهری از یک شهر دیگر تقلید کند آن نیشابور بی کفایت و حقیر است که درهمه زمینه ها از سبزوار عقب تر است از جمله در ورزش دیدیم که با این نحوه تیم داری مسخره نیشابوری ها حتی در لرستان هم به خراسانی ها خندیده اند!
والله چیزی که عوض داره گله نداره . ببخشید
دوستان سلام عرض شد. یک نصیحت خیرخواهانه به نیشابوری ها
هم استانی های عزیز نیشابوری که اینقدر در توهمات خود بزرگبینانه خودتون غرق هستید قبل از اینکه اینقدر با مردم بقیه شهرهای خراسان سر استان شدن دربیافتید و روحیه جنگ جویی خودتونو به رخ بکشید یک فکری بکنید ببینید اصلا از کجا این رویای محال به ذهنتون خطور کرده که شهر شما بتونه در خراسان مرکز استان بشه.اونم وقتی شهرهای شایسته تری مثل سبزوار هستن.
استتان شدن یک سری ملاک ها و معیارها داره. دلم می خواد حداقل دو تا ملاک برای برتری نیشابور به سبزوار بگید تا من بگم قبول تسلیم نیشابور باید استان بشه. خوب اگه برتری خاصی نیشابور داره بگید دیگه چرا همش با سبزواری ها الکی دعوا می کنید؟
من دارم نگاه می کنم نیشابور فرودگاه که نداره. حتی اگر شده مثل سمنان یک فرودگاه تعطیل اما برای مواقع اضطراری بالاخره مرکز استان بی فرودگاه نباید باشه. در کل کشور نگاه کنید همه مراکز استان فرودگاه دارن. قم هم دیگه نزدیکه فر ودگاهشو افتتاح کنه.
به لحاظ دانشگاهی هم که وضعیت نیشابور نزدیک به صفره با این ۴ تا دانشگاه که نیشابور دو سه ساله تاسیس کرده تازه هنوز از شهرهایی مثل گناباد و تربت حیدریه هم عقبه. همین گناباد ۲6 ساله دانشگاه علوم ÷زشکی داره تربت حیدریه هم که دانشکده اش همین پارسال به دانشگاه ارتقاء پیدا کرد و اونم از نیشابور جلو زد خیلی وقته به این آدرس برید و فرق وضعیت دانشگاهی نیشابور با تربت حیدریه رو در زمینه علوم ÷زشکی ببینید
http://www.rovzane.com/blog/show/%D9%81%D8%B1%D9%82-%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%DA%A9%D8%AF%D9%87-%D8%B9%D9%84%D9%88%D9%85-%D9%BE%D8%B2%D8%B4%DA%A9%DB%8C-%D9%86%DB%8C%D8%B4%D8%A7%D8%A8%D9%88%D8%B1-%D8%A8%D8%A7-%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D8%B9%D9%84%D9%88%D9%85-%D9%BE%D8%B2%D8%B4%DA%A9%DB%8C-%D8%AA%D8%B1%D8%A8%D8%AA-%D8%AD%DB%8C%D8%AF%D8%B1%DB%8C%D9%87.html
به لحاظ شهرت هم که هر جای ایران بری ÷یش هر جوون ایرانی اسم سبزوارو بیاری میشناسه. ورزشکارا سبزوارو با تیم های موفق و مدال آور ورزشی مثل هندبال و کشتی و والیبال می شناسن ، فرهنگی ها و اهالی مطالعه و تفکر سبزوارو با دکتر علی شریعتی و ابوالفضل بیهقی می شناسن ، هنرمندا و نویسنده ها و شاعرا سبزوارو با محمود دولت آبادی اقای رمان ایران و نویسنده کلیدر بزرگترین رمان فاخر ایرانی می شناسن ، دانشگاهی ها سبزوارو با دانشگاه های معتبر و با سابقه این شهر می شناسن و شخصیت هایی مثل حکیم حاج ملاهادی سبزواری و ملاحسین واعظ کاشفی هم که سبزوارو به همه مذدهبی ها و شیعه ها شناسوندن. ولی نیشابورو آخه با چی می شناسن ؟واقعا عطار که اصالتا نیشابوری نیست متعلق به کدکن تربت حیدریه است. کمال الملک که کاشانیه سالای آخر عمرش به نیشابور تبعید شده و اونجا مرده ،می مونه یک خیام که اونم انگشت کوچیکه شریعتی و دولت آبادی و بیهقی سبزوار نمیشه یادتون باشه که کتاب تاریخ بیهقی معروفه به شاهنامه نثر فارسی به لحاظ ورزشی که نیشابور اصلا عددی حساب نمیشه در هیچ زمینه ای استعداد نداره ، به لحاظ دانشگاهی هم که عقب ماندگی نیشابورو قبلا توضیح دادم ، به لحاظ تاریخی هم که هرچی در تاریخ نیشابور می گردی نقطه ننگ
÷یدا می کنی ، به لحاظ فرهنگی هم که نیشابوری ها معروفن به جنگ جویی و بدجنسی اینو اونایی که با نیشابوری ها ارتباط داشتن بهتر می دونن. لهجه نیشابوری هم که خیلی ضایعه روده بر میشی از خنده وقتی توی این تهران نیشابوری ها رو می بینی که از قطارای سرراهی متعلق به تربت حیدریه و مشهد پیاده میشن و سعی می کنن به زور لهجه نیشابوریشونو پنهون کنن و تهرانی حرف بزنن.
جالبه فیروزه هم که نیشابوری ها اینقدر ادعا دارن متعلق به نیشابوره و سعی می کنن که اسم فیروزه نیشابورو سر زبونا جا بندازن در دنیا به فیروزه مشهد معروفه و اصلا کسی خارج از خراسان فیروزه رو به نام نیشابور نمی شناسه . اینو من نمیگم رئیس اتحادیه طلا وجواهر کشور گفته . اینجا رو بخونید:
به گزارش جام اقتصادی، محمد کشتی آرای در حاشیه دیدار از پنجمین نمایشگاه طلا و جواهر مشهد با حضور در سایت طلا گفت: مشهد یک قطب است و در دنیا بی نظیر است، و قطب فیروزه دنیا و قطب تراش آن در این شهر می باشد.
وی خاطر نشان کرد: همانطور که در دنیا معادن زمرد در کلمبیا معروف است و یا تایلند در تراش یاقوت قرمز و یا کبود پر آوازه است، فیروزه مشهد نیز جهانی است.
منبع سایت های مختلف خبری:
http://www.jamnews.ir/detail/News/223076
http://www.tala.ir/showpic.php?id=12994
http://www.swvco.com/index.php?Go=news&ID=913
تازه غیر از مشهد شهرستان فیروزه هم که سابقا بخش نیشابور بود ، به عنوان قطب اصلی فیروزه است و نیشابور بعد از شهرستان شدن بخش فیروزه دیگه همه معادن فیروزه شو از دست داده و نمی تونه در این زمینه ادعا داشته باشه .
پس اندک شهرت های سابق نیشابورم دیگه در سالهای اخیر مالیده شد رفت پی کارش . دیگه فکر می کنید نیشابورو در کشور چه شهرتی داره که بخواد ادعای استان شدن کنه؟
در زمینه صنعتی هم که دیگه با مطرح شدن قطب های جدید صنعتی در خراسان نیشابو رحرفی برای گفتن نداره . چناران بزرگترین شهرک صنعتی شرق کشورو داره ، تربت حیدریه و فریمان هم جهش های صنعتی خوبی داشتن و دارن رو دست نیشابور بلند میشن فقط فولاد تربت حیدریه کافیه برای اینکه ثابت بشه نیشابور در زمینه صنعتی هم چه قدر افت کرده :
معاون برنامه ریزی و اشتغال استاندار خراسان رضوی گفته : مجتمع فولاد تربت حیدریه بزرگترین پروژه صنعتی شرق کشور است.
http://www.sanayenews.com/component/content/article/13135.html
بزر گترین شهرک صنعتی شمال شرق کشورم در چناران هست نه در نیشابور
http://www.shabestan.ir/NSite/FullStory/News/?Serv=0&Id=132651&Mode=
اینا یعنی صنعت نیشابورم دیگه کشکه!
منطقه سبزوارم همین الان در زمینه صنعتی تفاوت زیادی با نیشابور نداره در زمینه صنعت. کارخانه بزرگ سیمان ، کابل خودرو و شهرک صنعتی شماره یک و دو سبزوار کافیه تا بدونیم سبزوار یک قطب جدید صنعتی شمال شرق کشوره.
جوین و جغتای هم که دارن کم کم رو دست نیشابور بلند میشن در زمینه صنعت . خودتون می تونید درباره صنایع جوین سرچ کنید تا همه چیز براتون روشن بشه.
دیگه جونم براتون بگه خلاصه از هر زاویه که نگاه می کنیم نیشابور هیچ بر تری و نقطه مثبتی برای استان شدن نداره.
بعضی ها ادعا می کنن آب و هوای نیشابور خوبه باید بگم این اصلا دلیل مهمی نیست. چون با مرکز استان شدن قم که آب و هواش به مراتب از سبزوار کویری تره دیگه ملاک آب و هوای خوب برای مرکز استان شدن شهرها منتفیه؟
تازه شهرهای یزد و زاهدان و کرمان و بیرجندم کویرین. از همه مهمتر سمنانه . توی استان سمنان شاهرود هم پرجمعیت تر از سمنانه هم خوش آب و هوا تره اما شهر سمنان مرکز استان شده نه شهر شاهرود
نیشابور شهرهای اقماری اطرافش نداره و از هر طرف هم به شهرهایی منتهی است که خودشون ادعای استان شدن دارن.
نیشابور برای استان شدن فقط یک شهرستان فیروزه رو داره در اطراف خودش اما سبزوار حداقل ۵ شهرستان اقماری داره که با خودش میشه ۶ شهرستان. تازه اسفراین و بردسکن و بعضی نواحی دیگه هم به استان سربداران می پیوندن که هم جمعیت استان سبزوارو بالا می بره هم تعداد شهرستاناشو.
اما نیشابور دستش به کجا بنده این وسط؟ نیشابور نیاز شدید داره به همکاری و همراهی کاشمر و سبزوار و تربت حیدریه که مرکز استان شدن نیشابور به نفع هیچ کدومشون نیست. سبزوار و تربت خودشون مدعی استان شدنن واولویتشون از نیشابور جلو تره و کاشمرم که اگر خودش مدعی استان شدن نباشه پیوستن به تربت حیدریه براش بهترین حالته . چون هم نزدیکتره هم فرودگاه مشترک دارن. (فرودگاه شهید مدرس)
در نتیجه واقعا نیشابور موقعیت بد و اسفناکی داره و اگر می خواد در دهه های آینده حداقل به شکل یک شهر معمولی در استان سربداران به مرکزیت سبزوار یا خراسان رضوی به مرکزیت مشهد یا خراسان مرکزی به مرکزیت تربت حیدریه بپذیرنش باید از همین حالا نیشابوری ها تمرین کنن که اگه هیچی ندارن حداقل اخلاقشونو خوب کنن. اگرنه با این همه هیچی نداری و در عین حال با این همه اختلاف و جنگ جویی با بقیه مردم شهرها ومناطق اطراف در آینده نیشابور احتمالا استان که نمیشه هیچ ، درجه شم از شهرستان به روستا یا نهایتا به مرکز بخش کاهش پیدا می کنه.
مطلبی که جناب بی طرف گذاشته در مورد گردشگری از خبر گزاری فارس مستند بوده و من خودم آن را دیدم و جای حرفی در ان نیست . آمارگردشگری سبزوار در مقابل نیشابور حرفی برای گفتن نداره .
واقعا آدم از بعضی اظهار نظرهای سبزواریها خندش میگیره ، با این همه ادعای دانشگاهی بودنشون . یک دلیلی که همیشه به اون اتکا میکنن اینه که صنایع نیشسابور مال مشهده و یا برای دفاع از خودشون از شهر های دیگه مایه میذارن . این حرفشون در دفاع ازخودشون مثل گربه ای میمونه که تو سه کنجی گیر کرده و به هر چیزی چنگ میندازه . آخه بنده خدا خودت به حرفات یک کم ، فقط یک کم فکر کن!!! و آبروی خودتو نبر . بله تو نیشابور غیر از نیشابوریها از شهر های دیگه هم اومدن سرمایه گذاری کردن یعنی نیشابور ظرفیتشو داره . تازه اگه میخای بدونی چینی ها هم تو این شهر کارخونه ساختن . حالا اگه شما هم عرضه دارین مثل نیشابور چند تا سرمایه گذار جذب کنین . ببین کسی میاد؟ اگه اومد عیب نداره، بگین این صنایع مال خودمونه واس ماس . واقعا راست میگن گربه دستش به گوشت نمیرسه میگه بو میده .حالا اگه بیکار ین بیا تو یکی از این کارخونه ها استخدامتون کنیم تا از بیکاری در بیاین وتوهم نزنین .
نکته بعدی : عزیز من این که نیشابور مرکز حکومتهای مختلف بوده که شمااز شدت حسادت و سوزش به بدی یاد میکنید ، نشونه مهم بودن این شهره که همیشه مورد توجه بوده همینطور که تهران و همه شهر های مهم مرکز حکومت های خوب یا بد بودن . پس این هم خودش یک اعترف در لفافه و مذبوحانه شمابه اهمیت این شهره . در قیام سربداران هم اکه تاریخ رو خوب بخونی و و همه شو بیان کنی سبزواریها کاره ای نبودن جز اینکه همون اول کار رهبر این قیام رو تو مسجد جامع سبزوار دار زدند . بعد از اون شیخ حسن جوری نیشابوری رهبری رو به عهده گرفت و دید تو سبزوار کار از پیش نمیره به شهر باشتین که شهری مستقل از سبزواربوده رفت و قیامشو اونجا ادامه داد خیلی از مردم نیشابور و دیگر جا ها هم به اونا پیوستن . این بخاطر این بود که سبزوار و باشتین از مرکز دور بوده و معمولا قیام ها از جاهای دور از دسترس حکومت شروع میشه
سرمایه گذار جذب کردن و اشتغال ایجاد کردن که خوبه در ضمن برای شهر هم درامد داره پس اگر در نیشابور از جاهای دیگر اومدن سرمایه گذاری کردن خیلی خوب میتونه باش البته با رعایت قوانین مربوطه. یا حتی اینکه دولت بیاد سرمایه گذاری کنه خیلی خوبه به نظر من .در زمینه دانشگاهی ما در شهرمان باید سرمایه گذاری بیشتری کنیم در همین جا از تمام عزیزانی که خواهان آبادانی و توسعه هر چه بیشتر ایران هستند دعوت می کنیم به نیشابور بیان این شهر ظرفیت های زیادی داره چه در جهت صنعتی ، گردشگری ، کشاورزی و علم و فن آوری.که هم خودشان ان شا الله بهره و استفاده می برن و هم نیشابور و مملکت. در ضمن مردم خوب ایران و به ویژه خراسانیان خیلی دوستون داریم از جاهای دیدنی شهرمون دیدن کنین و لذت ببرین ان شا الله.خدانگهدار
انصافا سبزوار تمام گزینه ها روداره
تازه اون شهرک صنعتی نیشابور هم مال سرمایه دارای سبزواره
اگه همونطوری که همشهری مون « کاشمری» میگه باشه و سرمایه گذارای شهرک صنعتی نیشابور سبزواری باشند این نشون میده که نیشابور قابلیت جذب سرمایه گذاریش بیشتره و سبزواری ها هم ترجیح میدن تو نیشابور سرمایه بذارن تا تو سبزوار
واقعا سبزوار در زمینه ورزش ابرو و افتخار خراسان است و هربار که مسابقات ورزشی تیم های قدرتمند سبزوار از تلویزیون پخش می شود من به همت و غیرت مردم سبزوار درود می فرستم
و نیشابور در زمینه ورزشی اصلا به گرد پای سبزوار هم نمی رسد باید
جام ها و مدال های فراوانی که تیم های سبزوار در رقابت های مختلف برای سبزوار به ارمغان اورده اند سرمایه اعتباری استان ماست و نیشابور هرگز نتوانسته چنین اورده هایی برای سبزوار داشته باشد
اونی که به اسم گلمکانی نظر داده خیلی ضایع است.یعنی کاملا معلومه نیشابوری هستی یک نیشابوری عقده ای دروغگو
نیشابور کلا توی دو تا چیز تونسته موفق باشه که هر دوش از صدقه سر نزدیکی به مشاهده.یکی صنعت یکی گردشگری.چون نیشابور حومه مشهد محسوب میشه مسافرتی مشهد یک سرم به نیشابور میزنن.اما زیاد نمیمونن تو نیشابور چون غیر از باغ عطار و خیام هیچی نداره و زود بر میگردن مشهد. نشون به اون نشون که حتی توی نیشابور یک هتل درست و حسابی هم وجود نداره.اما سبزوار بیش از یک دهه است که هتل کاملیا داره که ۳ستاره است وبا هتل های مشهد رقابت میکنه.
خلاصه نیشابوریای بیچاره که اکثر امکانات دانشگاهی ورزشی فرودگاهی تاریخی فرهنگی و هنری و سیاسی و اداری رو ندارن دلشونو فقط به گردشگری و صنعت وابسته به مشهد خوش کردن.اما غافل از اینکه شما با این همه وابستگی به مشهد دیگه باید فقط رویای استان شدنم ببینید وگرنه در واقعیت استان شدن نیشابور محاله.
منطقی جان ، کمی منطقی باش . نظر گلمکانی ، اهل هر کجا که هست ، منطقیه . آمار خبرگزاری فارس رو بخون . بعد داد و بیداد کن . نیشابور طبق کفته شما شاید نیاز به هتل نداشته باشه چون نزدیک به مشهده و خیلی از گردشگرهایی که از راه زمینی میان حتما از این شهر بازدید میکنن بعد به مشهد میرن . کسایی هم که هوایی میان یا خودشون یا با تور یک روزه به نیشابور میان . ولی سبزوار چون ازمشهد دوره مثل یک ایستکاه یا مسافرخونه بین راهی عمل میکنه و هتل اونجا کاملا جواب میده چون مسافرایی که خسته اند تا مشهد فاصله زیادی مونده باید استراحتی بکنن . ولی همون طور که آمارو ملاحظه میفرمایید کسی رغبتی برای بازدید از شهر نداره . بنا براین هتل تونو خوب نگه دارین که در آمد اقتصادی خوبی داره . من تعجب میکنم با این شرایط شما باید همت کنین و چند تا هتل با ستاره های بیشتری درست کنین
موفق و موید باشید
همینطور که دوست گنابادیمون گفتن سبزوار در زمینه ورزشی واقعا ابرقدرتی محسوب میشه در کشور که این یک سرمایه اجتماعی و اعتبار مهم برای هر شهری هست و نیشابور در این زمینه محرومه
و اما درباره بحث سرمایه گذاری صنعتی اینطور که پیداست همه قبول دارن که مالکیت بخش عمده صنایع نیشابور متعلق به سبزواری هاست و سود اقتصادی این صنایع به بانک های سبزوار میره.بنابراین ظاهرا یک نوع رابطه کارفرما و کارگر یا ارباب و رعیتی بین سبزواری ها و نیشابوری ها وجود داره.و سبزواری ها هر وقت اراده کنن میتونن نیشابور رو مدیریت کنن.شاید به همین دلیله که ما میبینیم سبزوار با اینکه صنایع زیادی نداره اما امکانات و توسعه بیشتری نسبت به نیشابور پیدا کرده و مهمترین شهر خراسان رضوی بعد از مشهده.امکاناتی نظیر فرودگاه بین المللی، دانشگاه های بزرگ و با سابقه، هتل و اقامتگاه های مجلل، تیم های موفق ورزشی، بیمارستان های بزرگ و مجهز، بازارهای بزرگ اقتصادی و…. همه در سبزوار وجود دارن و بنابراین در حال حاضر قدرت دست سبزواری هاست و نیشابور یارای رقابت با سبزوار رو نداره.
اگر انصاف داشته باشیم سبزوار از خیلی جهات از نیشابور جلوتره و همه پیشرفت هاشم حاصل زحمت مردم و مسئولان سبزواریه
مثلا:
1- سبزوار در زمینه دانشگاهی سالهاست که به قطب مهم شمال شرق کشور تبدیل شده و از بجنورد هم جلوتره. دانشگاه حکیم سبزواری با فردوسی مشهد رقابت میکنه و دانشگاه علوم پزشکی سبزوار با قدمت سی ساله الان چندساله که دانشجوی رشته پزشکی میگیره اما نیشابور یک دانشکده علوم پزشکی داره فقط البته در زمینه دانشگاه ازاد و پیام نور بحث نمی کنم چون ازاد و پیام نور الان دیگه توی روستاهای تازه شهر شده هم وجود داره
2- در زمینه ورزشی واقعا سبزوار یک جورایی با مشهد در جایگاه اول خراسان شریک هستند. سبزوار در ورزش های کشتی و هندبال و ورزش های پهلوانی و زورخانه ای از مشهد هم جلوتره و فقط در زمینه فوتبال نمی تونه با مشهد رقابت کنه
اصفهانی ها سبزوار و تیم های ورزشی سبزوار رو خیلی خوب میشناسن
3- در زمینه مشاهیر بزرگانی مثل ابوالفضل بیهقی حکیم سبزواری دکتر شریعتی محمود دولت ابادی هر کدوم غول هایی هستند برای خودشون. البته نیشابورم در این زمینه حرفایی برای گفتن داره به خاطر وجود خیام که اصالتا هم نیشابوریه
4- سبزوار دارای فرودگاه مرز مجاز هوایی است که بهتره بگیم بین المللی چون تا به حال چندین پرواز خارجی از جمله به بغداد در عراق و دمشق در سوریه هم انجام داده اما نیشابور هرگز نمی تونه صاحب فرودگاه بشه
البته نیشابور از مزیت راه اهن برخورداره که خوب سبزواری ها هم بیکارننشتن و دارن راه اهن خودشونو میکشن خبرهاش در رسانه های معتبر کشور هست ولی در نیشابور خبری از ساخت فرودگاه نیست
5- سبزوار دارای چندین شهرستان اقماری در اطراف خودش هست که برای استان شدن بسیار لازمه ولی نیشابور به جز فیروزه شهر اقماری دیگه ای نداره. و از طرفی روی سبزوار و کاشمر و تربت حیدریه هم نمی تونه حساب کنه چون اینا همه برای خودشون ادعای استان شدن دارن و حتی اگر خودشونم استان نشن ولی زیرسلطه نیشابور هم نمیرن چون نیشابور هیچ مزیتی خاصی بر شهرهای سبزوار و تربت حیدریه و کاشمر نداره
6- جمعیت دو شهر سبزوار و نیشابور تفاوت چندان مهمی با هم نداره و تقریبا با هم برابرن و فقط شهرستان نیشابور چون بخش های بزرگی مثل زبرخان رو هنوز نتونسته شهرستان کنه جمعیت شهرستانیش از جمعیت شهرستان سبزوار بیشتره اما اگه بخواد استان بشه باید حتما بخش هاشو شهرستان کنه تا چندتا شهرستان اقماری داشته باشه برای استان شدن
پس در این زمینه هم چیزی به نفع نیشابور نیست
نیشابور فقط در صنعت و گردشگری جلوتر از سبزواره که هردوش وابسته به مشهده و نیشابوری ها چندان روش مدیریت و اختیار ندارن
مثلا مشهد چون کلانشهره بسیاری از صنایع آلوده کننده محیط زیست اجازه ندارن در نزدیکی کلانشهرها احداث بشن چون باعث الودگی بیشتر هوا میشن به همین خاطر در شهرستان های دور و بر از جمله نیشابور ایجاد شدن. ولی مالکیت صنعتی و مدیریت و درآمداقتصادیشون برای مشهده
گردشگری هم که باز چون نیشابور نزدیک مشهده بسیاری از گردشگران مشهد به مدت چند ساعت هم با کرایه یک ون یا مینی بوس به نیشابور به عنوان یکی از مناطق حومه مشهد میان و چندساعتی در باغ عطار و خیام گردش میکنن و بعد اغلب بدون اینکه حتی یک شب در نیشابور بمونن به مشهد برمیگرددن پس اینم فایده چندانی برای نیشابور نداره و از همه مهمتر اینکه به درد مردم بقیه شهرهای استان نمیخوره
اگر نیشابور 10 میلیون نفرم مسافر داشته باشه چه فایده ای به حال مردم کاشمر و سبزوار و بردسکن و تربت حیدریه داره؟
در امر استان شدن شهرهایی باید مرکز بشن که به لحاظ سیاسی و اداری و اقتصادی بتونن شهرهای زیرمجموعه خودشونو ساپورت کنن. نه شهری مثل نیشابور که حتی جوانان این شهر برای شرکت در کنکور کارشناسی ارشد دانشگاه ملی باید روانه مشهد و سبزوار شن یا سرمایه گذاران صنعتی و مقامات ملی برای سفر به نیشابور باید از فرودگاه مشهد و سبزوار استفاده کنن
با اینکه قصد توهین به نیشابورو ندارم اما نقش امروز نیشابور در خراسان در حد حومه صنعتی وابسته به مشهده و نه بیشتر
دوستان به نظر من این بحث طولانی و خصمانه رو تمام کنید و به جای این حرف ها هر کدومتون برید برای توسعه شهرتون کار کنید بهتر از دعوا و دشمنی با همدیگه است. به خصوص روی صحبتم با نیشابوریاست که شروع کننده نظرات توهین امیز در این سایت بودن اگرنه مقاله ای که توسط نویسنده سبزواری نوشته شده توهینی نکرده و خیلی کوتاه و مودبانه است
در یکی از نظرات یک شخصی سخنانی نسبت به فرماندار خوب و محبوب ما جناب آقای مهندس مظفری گفتند.خواستم بگویم ایشون پس از سالها دوباره منصب فرمانداری نیشابور به گفته یونسکو این پایدار ترین شهر تاریخ ایران را عهده دار شدند. حتی وزیر محترم کشور در سفر نوروزی خود به نیشابور فرمودند سطح ایشان در حد استاندار است. اینجانب از ایشان در دوره های که در نیشابور بودند خاطرات خوب دارم و در مسولیت هایشان موفق بوده اند. به عنوان یک نیشایوری به ایشان و همه ی بزرگان تاریخ شکوهمند شهرم و کشورم افتخار میکنم.با آرزوی توفیق روز افزون برای ایشان و همه خدمتگزاران کشور از درگاه خداوند بزرگ.
ماجرای انتقال تیم فوتبال پیام از مشهد به نیشابور که دوستان سبزواری بهش اشاره کردن برام خیلی جالب بود. من تا به حال نشنیده بودم بعد رفتم از روی منابعی که معرفی کرده بودید نگاه کردم دیدم کاملا درسته سایت ها و خبرگزاریهای معتبر کشور منتشر کرده بودن. این ماجرا به تجربه تلخی در تاریخ ورزشی خراسان تبدیل شد و شکستی برای ابروی نیشابور محسوب میشه
نیشابور واقعا در زمینه ورزشی استعدادی نداره و نتونسته مثل سبزوار سرمایه گذار جذب کنه در بقیه زمینه ها هم اوضاع نیشابور تعریفی نداره معمولا سبزوار جایگاه بهتری داره به جز بعضی موارد که نیشابور به خاطر نزدیکی به مشهد شانس اورده
قابل توجه کسایی که به اسم کاشمری 1 و 2 و 3 میان نظر میدن :
مشخصه که هیچ کدومتون کاشمری نیستین داداش. یا سبزواری یام نیشابوری. چون برا کاشمریا این بحث الکیو بدون نتیجه هیچ اهمیتی نداره.نه نیشابور و نه سبزوار قابلیت استان شدن رو ندارن.حالا از هر لحاظ.میخواد نزدیکی به مشهد باشه یا کویری بودن و … که اگه این قابلیتو داشتن همون 10 سال پیش بجای بجنورد و بیرجند اینا مرکز میشدن. عشق و زندگی یعنی کاشمر وخراسان به مرکزیت مشهد. خلاص.با آرزوی موفقیت برای هم استانیای گرام.
چرا اینجا اینقدر دعوا راه افتاده ؟
ظاهرا اولین کسانی که توهین کردن و ناسزا ارسال کردن نیشابوری ها بودن به نظرمن هم استانی های نیشابوری باید ظرفیت و جنبه بیشتری داشته باشن چون مقاله ای که منتشر شده هیچ توهینی نکرده به نیشابوریا و بنابراین اگه نیشابوریا ادعای با فرهنگی و با ادبی دارن نباید در مقابل یک مطلب غیرتوهین امیز اینجوری به فحاشی و تمسخر رو بیارن. این نشان دهنده کمبودای خودشونه و خیلی هم زشته
من با بخشی از نظر کسی که با اسم ((کاشمری واقعی)) نظر فرستاده کاملا موافقم. اونجا که گفته این کسانی که با اسم کاشمری 1 و 2 و 3 نظر فرستادن هیچ کدوم کاشمری نیستن
بلکه حتی به نظر من افراد دیگه ای که با اسم های گلمکانی، گنابادی، بجنوردی، مشهدی، فریمانی ، جوینی و … نظر فرستادن هم یا نیشابوری هستن یا سبزواری و دارن با اسامی دروغ نظر می فرستن
من که به عنوان یک سبزواری افتخار میکنم که با هویت واقعی خودم نظر بفرستم چون از لحاظ تاریخ، فرهنگ، مشاهیر، ورزش، دانشگاه ها و همه امکانات توسعه ای در حال حاضر به نظرم سبزوار یکی از بهترین شهرهای ایرانه و لزومی نداره با اسم شهرهای دیگه نظر بدم
اما به هرحال معلومه که از هر دو طرف (نیشابوری و سبزواری) کسانی هستن که بی اخلاقی میکنن و به جعل اسم رو میارن و از اسم مردم بقیه شهرها مایه میذارن.
به نظر من اینجا وظیفه سایت محترم کاشمری هاست که اجازه نده هر نظری به خصوص نظرات توهین امیز تایید بشه!!
به خصوص نظراتی که افراد از اسم شهرهای دیگه مایه گذاشتن و میخوان اختلاف افکنی کنن به نظرمن اصلا صحیح نیست که تایید بشه.
درباره این قسمت نظر دوستمون با اسم ((کاشمری واقعی)) که گفتن سبزوار و نیشابور صلاحیت استان شدن ندارن و کاشمر از هر دو بهتره به نظر من اصلا نباید در این سایت ها در این زمینه ها صحبت کنیم و این مسائل وقتی در سایت ها مطرح میشه فقط باعث میشه افراد بیان با تعصب نظر بفرستن. این مباحث باید در مجلس در وزارت کشور و دولت بحث و بررسی بشه و صاحبنظران و خبرنگاران هم که اطلاعاتی دارن در این زمینه و وظیفه شون نقد و بررسی مسائل جامعه است بیان و با نوشتن مقالات محترمانه و منطقی نظرات خودشونو بیان کنن. درست مثل مقاله ای که در خبرنگار سبزواری در سایت اسرارنامه نوشته که در هیچ کجای مطلب به نیشابور یا کاشمر یا هیچ شهر دیگه خراسان توهین نکرده و فقط با چند تا استدلال مختصر و متین دیدگاه خودشو درباره وضعیت تقسیم خراسان رضوی بیان کرده که چنین مقاله و چنین خبرنگار و رسانه هایی نشان دهنده فرهنگ بالای مردم یک شهره
اما در قسمت نظرات که با ارسال اولین نظرات توهین امیز از سوی نیشابوری ها و بعد پاسخ های توهین امیز از سوی سبزواری ها مواجه هستیم من به طور کل این رفتارها رو رد میکنم و از سایت محترم کاشمری هم انتظار دارم که اجازه نمیداد اینطور مردم متعصب دو شهر بیان در فضایی که متعلق به مردم شریف کاشمره به هم توهین کنن و بد و بی راه بگن
به هرحال اشتباهیه که پیش اومده و دیگه کدورت هایی که باید ایجاد نمیشد ایجاد شده ولی میشه حداقل از این به بعد کاری کرد که نظرات توهین امیز تایید نشن و فضا به سمت نظرات استدلالی و گفتگوی منطقی و محترمانه بره تا ادم هم چیزی یاد بگیره
وگرنه اینکه هی هر دو طرف بیان با اسامی جعلی برای هم بد و بی راه بنویسن به نظرمن هیچ سودی نداره
با احترام به شما و با افتخار یک هم استانی سبزواری از دیار سربداران شهر دیرینه های پایدار شهر عرفا ، فلاسفه ، ادبا و دانشمندان بزرگ ایران
باهمه احترامی که برای همه قایل هستم بایدبکم یکی ازدلایلی که درحق نیشابوراجحاف شده ومانع بیشرفت بیشترش شده به خاطرنزدیکی زیادبه مشهده،نظرشخصی من اینه مرکزاستان شدن نیشابورخیلی میتونه مفیدباشه برای شرق کشور،جون باتوجه به ظرفیت های صنعتی وکردشکری که داره میتونه به یه قطب درشرق کشورتبدیل بشه واین میتونه برای شهرستانهای همسایه هم مفیدباشه،جون جذب سرمایه کذاری درمنطقه افزایش بیدامیکنه،
وبازهم باتمام احترامی که برای سبزواری های عزیزقایلم بایدبکم دربین شهرستانهای خراسان رضوی سبزواردارای بیشترین مهاجرمیباشد،به خصوص مهاجرت به تهران،که این نشون میده دراین شهرضعف مدیریتی وجود داره،امانیشابورهرسال امارش نشون ازافزایش جمعیت داره،
کفته های من هیجکدوم ازروی تعصب نبوده،وبراساس ظرفیت های موجودبه این نظررسیدم،اکثرشماها سفربه نیشابورروتجربه کردین وبه عینه ظرفیت های نیشابوررودیدین امارهای رسمی هم جزاین جیزی نمیکه،نیشابورازلحاظ کردشکری حتی قابلیت اینروداره که به یکی ازقطبهای توریسم خارجی درکشوربشه،باتوجه به وجودارامکاه حکیم خیام نیشابوری که شخصیت شناخته شده ومحبوبی درجهان هست،همونطورکه ارامکاه مولانا درقونیه ترکیه سالانه 5میلیون کردشکرخارجی برای این شهرجذب میکنه،باتوجه به اینکه شهرت ومحبوبیت مولانا به هیج عنوان قابل مقایسه باخیام نیشابوری نیست
نیشابوربعدازمشهدکرانترین قیمت زمینها واملاک رودرخراسان رضوی داره،که این هم نشان دهنده ظرفیت های موجوددراین شهرروداره،من نمیخوام سبزوارروزیرسوال ببرم این شهرهم بیشرفت های خوبی داشته امااکه بخوایم منطقی وعلمی وجداازتعصبات بررسی کنیم همه مابه این نتیجه خواهیم رسیدکه مرکزیت نیشابورخیلی بیشترمیتونه به منطقه کمک کنه تاسبزوار،امامن امیدوارم که نیشابور،تربت حیدریه وسبزوارهمکی به طورمستقل مرکزاستان بشن جون اکه مقایسه نکنیم وکلی بخوایم حساب کنیم هرسه شهراین ظرفیت رودارن.
درموردکاشمری های عزیزهم بایدبکم درتقسیمات استانی بدترین حالت برای کاشمراینه که زیرنظرسبزوارباشن،به دلیل فاصله زیادکاشمرتاسبزوارنسبت به کاشمرتانیشابوروتربت،فاصله تامرکزاستان باعث میشه که این شهرازبیشرفت دور بمونه،
این همه دعوا و فحاشی بین دو شهر همسایه واقعا زشته و نشانه فقر فرهنگی هر دپ طرفه.به خصوص طرفی که شروع کننده این جر و بحث بچه گانه بوده واقعا باید خجالت بکشه. من اصل مطلب رو. که میخونم واقعا چیزی بدی توش نمی‌بینم هرکس نوشته خیلی منطقی ومودب بوده.ولی نظرات پایینش خیلی زشته.میبینم سبزواری ها میگن اولین نظرات توهین آمیز از جانب نیشابوریا فرستاده شده.چون خیلی نظرات زیاده نتونستم برم اولین نظراتو پیدا کنم اما واقعا زشته.فکر کسایی که در اینجور بخدا شرکت میکنن خیلی کوچیکه.برید بینید تو دنیا مردم دارن دنبال چی میرن شما ها درگیر چه چیزا هستید؟و وقت گرانبها رو صرف چه حرفایی میکنید؟ یک مشت لجباز متعصب که ابروی شهراتونو با این جنجال مسخره میبرید.
به نظرمن هم نیشابورخیلی ازسبزوارسرتره من هم توسبزواردانشجوبودم وزندکی کردم هم توی نیشابور
بنده چاکر همه نیشابوریام در بست نوکرشونم بیخیال شید،
سلام میترا اینجا چیکار میکنی باز از شهر ما بد میگی!!!!!
من کاری به دعواهایی که اینجا راه افتاده ندارم ولی الحق دم سبزواریها با این اقتداری که در ورزش کشور دارن گرم.قهرمانی پشت قهرمانی.اونم در رشته های مختلف از کشتی تا والیبال و هندبال.بیشتر وقتا هم مسابقاتشون از تلویزیون پخش میشه.سالن ورزشی سربداران سبزوار دیگه فکر کنم برای همه اهالی ورزش کشور شناخته شده است.جامعه ورزشی هم یک جامعه بزرگ و منوره در کشور سبزوار میتونه از این امتیاز خیلی استفاده ها بکنه.
من کاری به دعواهای بین دو شهر سبزوار و نیشابور ندارم
ولی واقعا قیام سربداران سبزوار افتخار بزرگیه برای مردم این شهر و البته برای همه ایران
اولین قیامی که تونست بعد از صد سال تسلط مغول ها بر ایران در مقابل اون ها بایسته و بیرونشون کنه. تا قبل از سربداران سبزوار شاید مردم شهرای ایران مقاومت میکردن اما همه تار و مار میشدن و موفقیتی به دست نمی اوردن
ویژگی خوب دیگه سربدارن سبزوار این بود که از همه شهرای ایران برای شکل گیری نهضت سربدارن به سبزوار اومدن. مثلا شیخ خلیفه از مازندران اومد و شیخ حسن از روستای جور خراسان از دامغان و توس هم افرادی بودن در این قیام این نشون میده سربداران سبزوار با اینکه در سبزوار اتفاق افتاده اما یک قیام ملی بوده که استارتش با همت و غیرت مردم سبزوار خورده و بعد در همه ایران گسترش پیدا کرده طوری که سربداران سمرقند و سربداران کرمانم بعد از سربداران سبزوار داریم
اینا خیلی عالیه. باعث افتخاره فکر کنم مردم سبزوار و همه شهرایی که قراره بعد از استان شدن سبزوار توی استان سربداران قراربگیرن واقعا باید به تاریخ و فرهنگ خوبشون افتخار کنن
بعد از انقلابم سریال سربداران اولین سریال تاریخی ای بود که در صدا و سیمای ایران ساخته شد که واقعا برای اون زمان زیبا بود و این افتخار کمی نیست و نشان دهنده اهمیت سربداران سبزواره درود به همه مردم خوب خراسان به خصوص کاشمری ها، تربت حیدریه ای ها و سبزواری های عزیز و با فرهنگ
سلام به همه. خواهش میکنم اینقدر به هم گیر ندید هم به برخی از همشهری های خودم می گم و هم به بعضی از سبزواریها. ای کاش به جای اینکه همش نقاط ضعف همیدیگر را چماق می کردید تو سر هم می زدید می رفتید به برخی از مسولان کم کار شهرهایتان گیر می دادید آنها را امر به معروف و نهی از منکر می کردید.بروید دنبال علت این ضعف ها باشید. نمونه هایی از بی اخلاقی برخی از همسایگان نسبت به هم : برخی از همشهری های خودم بگویم به آب و هوای شهر سبزوار لطفا کاری نداشته باشید مردم بالاخره دارن زندگی می کنند و توانسته اند پیشرفت کنند. و خداوند به همه جا نعمت های خود را داده است ما هستیم که باید از این نعمت ها درست استفاده کنیم.و برخی از سبزواری ها نیز متاسفانه ادب را نسبت به نیشابور و فرهنگ بزرگ آن رعایت نمی کنند. و مطلبی را هم به هم استانیهای دیگر و خوانندگان این متن ها بگم اینکه شما از این نوشته ها فکر نکنید مردم سبزوار یا نیشابور اختلاف زیادی با هم دارند اتفاقا اینقدر مشترکات ما با هم زیاد هست که تفاوت ها به چشم نیاید و متاسفانه برخی اوقات بعضی از ما همسایه های قدیمی به جای اینکه دنبال علت برخی از مشکلاتمان باشیم بهم گیر می دیم.همه ی هم وطن های خوب و سخت کوش سبزواری را دوس دارم و براشون آرزوی سلامتی و موفقیت می کنم. با آرزوی سربلندی برای همه .
سلام همشهری
یه سنگ انداختی وسط همرو به جون هم انداختی همشهری
از این خبرا نذارین وحدت ملی رو خراب میکنید
وقتی خود نیشابوریا هم میدونن و اعتراف میکنن که نزدیکی به مشهد باعث پیشرفت صنعتی شهرشون شده گردشگری نیشابور هم باز به خاطر نزدیکی به مشهد رونق گرفته غیر از صنعت و گردشگری وابسته به مشهد هم که دیگه چیز خاصی در نیشابور نمی‌بینیم فرودگاه و دانشگاه های بزرگ و با سابقه هتل و منطقه ویژه اقتصادی تیم های ورزشی قدرتمند و افتخار آفرین همه در سبزوار جمع شده تازه سبزوار صنایع مهمی هم داره مثل سیمان سبزوار که تو بورس کشوره.راه آهن سبزوارم که دیگه داره احداث میشه. با این اوصاف آیا خنده دار نیست که هم استانی های نیشابوری باز ادعای استان شدن میکنن؟ حالا من میگم اشکال نداره بازم آرزو دارن استان بشن خوب باشه تلاش خودشونو بکنن ولی دیگه چرا به سبزوار توهین میکنن؟
آیا این نشانه بی فرهنگی نیشابوری ها نیست؟ در اصل این مقاله که یک نویسنده سبزواری نوشته هیچ توهینی نمی‌بینم نویسنده با ادبیاتی محترمانه به موضوع پرداخته ولی در بخش نظرات میبینم که اولین بار هم استانی های نیشابوری نظرات توهین آمیز ارسال کردن و به مسخره کردن شهر خوب سبزوار پرداختن که مسلما سبزواری ها هم جواب این گستاخی رو دادن.
حالا هم بگم نیشابوریای عزیز دیدید که نه آب و هوای نه چندان تحفه شهرتون نه صنعت و گردشگری وابسته به مشهدتون هیچ کدوم تا حالا نتونسته مردم سبزوار و بقیه شهرای استانو به برتری شما!!! قانع کنه و هیچ کدوم از شهرای دور و بر نیشابور الان حاضر نیستن در استانی به مرکزیت نیشابور در بیان.فقط این چیزا برای شما غرور کاذبی درست کرده که باعث شده برای شهرهای همسایه منفور بشین و اونا به خاطر این همه حس خودبزرگ بینی پوشالی شما ازتون بیزار بشن و در مقابلتون موضع بگیرن.
پس بهتره این توهماتو کنار بذارید و سعی کنید یک مقدار اخلاق انسانی داشته باشید.شاید بتونید این وجهه تخریب شده تونو بعد از چند سال دوباره ترمیم کنید
دوست عزیزی که با اسم نیشابور شهر پایدار ایران نظر فرستادی شما اگه واقعا مصلحی و میخوای که این بحث و دعوا اینجا تموم بشه نمیخواد توی وسط دعوا نرخ تعیین کنی و نگران آمار مهاجرت سبزواری ها باشی. پرونده نیشابورم روی میزه و برای همه مشخصه شهری که با این همه ادعا حتی نمیتونه حوزه کنکور کارشناسی ارشد جوانانش باشه و جوآنان نیشابوری هر سال موقع کنکور کارشناسی ارشد که میشه آواره مشهد و سبزوار میشن دیگه معلومه که چه قدر قدرت و اقتدار داره.
شما نیشابوری ها فقط به خیال خودتون خیلی زرنگید و لی اینطوری فایده ای براتون نداره
ببخشید در نظر قبلیم یک اشتباه پیش اومد.این جمله رو که آمار مهاجرت سبزوار بیشتر از نیشابوره دوست عزیزی با اسم نیشابور شهر پایدار ایران ارسال نکرده بلکه دوست عزیز دیگه ای به نام نیشابوری فرستاده که البته فرق زیادی نمیکنه.به هر حال توی این مدت که ما دیدیم نیشابوری ها معمولا الفاظ توهین آمیز بدگویی عیبجویی متلک گویی و طعنه و تمسخر نسبت به شهرهای همسایه جزو اخلاق همیشگیشون ی بوده به همین دلیل وقتی که یک نیشابوری پیدا میشه میخواد استثناعا یک حرف درست بزنه دیگه باورپذیر نیست.
خلاصه من بابت اشتباهش معذرت میخوام.اینم اخلاق ما سبزواریاست که اگه جایی مرتکب اشتباه بشیم مرد و مردونه معذرت خواهی میکنیم.اخلاقی که اگه هم استانی های نیشابوری هم از این اخلاقا داشتن و بعد از ارسال اولین نظرات توهین آمیزشون عذرخواهی میکردن،این بحث و جدل اینقدر طولانی نمیشد.
دوکلمه حرف حساب،فقط یه جمله بهت میکم،تاکسی که برباشه بوق نمیزنه،بس نیازی نیس جوابی برای حرفهات بدم امارهاوشواهدهمه جیزومیکه،
اتفاقابرعکس نزدیکی نیشابوربه مشهدباعث عدم بیشرفت نیشابورشده،خیلی ازامکانات نظیرفرودکاه رونداره،واینم بایدبکم نه تنهاصنعت نیشابوردست خودنیشابوری هاهست بلکه بزرکترین سرمایه دارهاوسرمایه کذاران مشهدنیشابوری هستند،والاسبزواری هاکردش وتفریحشون که همش تومناطق طبیعی وییلاقی نیشابورهست ازجمله بار،شاهزاده علی اصغر،بوزان،درود،کرینه،درخت جوز،میرابادو…که هرکدومشون یه رودخونه دایمی دارن،وحتی برای تامین اب سبزواراب سدبارداره میره سبزوار،البته سبزواری هامیتونن فکرکنن به نیشابورمیرسن،جون ارزوبرسبزواری هاعیب نیست.کسانی که دردوره قبل تقسیمات استانی فرهنک خودشون روباحمله به ماشینهای عبوری بجنوردونیشابورواسیب زدن به اموال عمومی نشون دادن.
عزیز من “دو کلمه ….. ” یک بار از اول این مطالب و کامنت ها رو بخون و بی طرف قضاوت کن مببینی که اولین معترضان کاشمریهای محترم بودن و بعد از اون هم سبزواریها و نیشابوریها در توهین به هم باجی به هم نمیدن .
ولی در اصل این تقسیم بندی استان از طرف کارشناسان محترم کشوری سایت اسرار نامه نمبی بایست صورت میگرفت .
البته طرح کارشناسی چند سال پیش از طرف وزارت کشور ارائه شد و سبزوار باید می رفت زیر نظر بجنورد. و این یک واقعیت است و چیزی نیست که رویا پردازی و … باشد وحتما امکانات و قابلیت های بجنورد بیشتر از سبزوار بوده که این تصمیم گرفته شد. همه به عینه ان را دیدیم و اگر آن روزها در برابر قانون تسلیم می شدید و جنجال راه نمی انداختید شاید پیشرفت بیشتری عایدتان میشد . این را بپذیرید که باید کارشناسانه کار کرد و برخورد احساسی نداشت چه بسا ضررهایی که به دلیل کارشناسی نبودن و صرفا اعمال نفوذ برخی مسولین در دراز مدت برمنطقه وارد میشود. به امید موفقیت روز افزون و رسیدن به آرزوی دیرینه تان .
فیروزه نیشابور که میگن از مایه . شهر بار از مایه رشید آباد از مایه کارخونه فولاد از مایه کلیدر از مایه رود بار از مایه کلا هر چی نیشابور داره از مایه . سبزوار که از اول هیچی نداشت پس چرا این قدر دعوا میکنید جلو بزرگتری مثل ما زشته به خدا…
همون اول میگم که از سبزوار بدم بیاد ولی چون نیشابوری ها همیشه به فیروزه روستا میگن منم حالشون رو میگیرم.
شهر نیشابور فعلی اصلش از بولوار امیر کبیر تا خیابان منوچهری جنوبی هست بقیه همشون از شمال شهرک های اقماری از توابع دهستان مازول هستن یعنی از شهر نیستن از جنوب هم همه روستا هایی از توابع مازول و ریوند و دربقاضی هستن. بی بی شطیطه تو دهنو خالصه است. خیام و عطار هم تو بحرودی و دهنو لگزی هستن. این قابل توجه کسایی که به فیروزه روستا میگن.
فیروزه ای که شما باهاش بادوکی میکنین الان از شهرستان ما شده و به مشهد میره شما این وسط هیچکاره اید.
شهر بار و روستاهای طاغان و خانلق و درخت جوز و گرماب شاهزاده الان دیگه از ماهاست و این یعنی سبزواری ها برای سیزده بدر به فیروزه میان نه به نیشابور
کارخونه فولاد ، پمپ سی ان جی ، دامداری هلال احمر الان از مایه
منطقه حفاظت شده حیدری و روستای کلبدر از مایه
شهر گرماب که همیشه برای تماشای کشتی میاد اونجا الان از مایه
لهجه ی ما هم با شما فرق داره ولی شما از بس خلین نمیفهمین
همیشه شما دروغ میگید اگه بگین اهرام مصر از مایه من باور میکنم ولی چرا دیگه اسم کلاته ی دولت آباد رو گذاشتین جزیره ؟؟؟؟
دیگه شما چی دارین که این قدر پز میدین ؟؟؟
تازه بیش تر شما ها هم از همون بخش زبرخان بلند میشن برای کار میان طرف ما از دررود هم هستن حتی
در مورد سبزوار هم بگم که اصلا از اول هیچی نداشته جز یک فلکه بیضی و درختان مصنوعی .
هر دوتا شهر هیچی ندارید چند سال دیگه یه وقت دیدن که خراسان نصف شد یکی مرکزش بشه مشهد و اون یکی بشه فیروزه ان شاءالله
فقط دلم میخاد این نظرو چاپ کنن تا بفهمین هر دو تاتون مال ایی حرفا نین جدنی
خوشم میاد سبزواریا هر چقدر خودشونو بتکونن فقط میتونن از دانشگاه و فرودگاه بگن بابا خسته شدیم این شهر. هیچی دیگه نداره مثل مهد کودک برای ارتقاء به استان شدن.
آیا توجه کردین سبزواریا حقیر شهر وخودشان کم اوردن. شما اگر به تک تک پیام آنها توجه کرده باشین فقط. دو چیز برای گفتن دارن فرودگاه با هفته ای یک پرواز ودانشگاهی که. همه جا هست، خخخخخخخخخ
سبزوارک در پیت بی آب و علف
واقعا تاسف وار شهر هایی همچون نیشابور پیشرفته به خاطر استعداد مردمی و ظرفیت بالای خودش پیشرفت کرده حقش استان شدن ندونند ولی در عوض شهر های کم کار و بی استعداد و آویزان دولت بعلت کم کاری خود وظرفیت کم شهرشون که توسعه نرفتن را برای پیشرفت استان کنند، واقعا که هم کم کاری هم استان بشند این است توسعه فقر وگذار پروری وضعیت کردن حقوق شهرهای مانند نیشابور که عمری تلاش کردن،
خنده داره،
استانی که مرکزش سبزوار باشه با این همه ظرفیت کم باید در خود استان و توابش گل گرفت..
چقدر زود این سبزواریا کنفرانس شدن ادعای عجیب داشتن که ذخایر آبی این شهر. از نیشابور بیشتره. و قراره از کویر شون برای دشت سرسبز کوهستانی وبا بینالودی آن آب بزارند که ماهی ملت خندان بهشون وبا افتتاح سد بار ما هم به سبزواریا میخندیم که چقدر زود گپی شون لو رفت و سد راه دولت کجا ساخت،،،،
با این زلزله هایی که تو کاشمر میاد و تربت بعید میدونم تربت شانس برای استان شدن داشته باشد،
قابل توجه منفی که گفته نیشابور پایتخت حکومت ومرکزاستان حکومت های ننگین بوده باید بگم که اولا در زمان شاهپور بوده که دوران عزت ایران وایرانی بوده دومیش زمان طاهریان بوده که طاهر مامون را کشت و اولین حکومت مستقل شیعی اسلامی ایران را بنا واولین پایتخت اسلامی نیشابور گردید، قابل توجه وراج خان که بدون فکر فکر میزند ودهاتشونو با نیشابور بزرگ مقایسه میکنه،
شما که اینقدر از نیشابور در دور بودن از نیشابوری جماعت بلکه بلکه زبان میشود یادتون باشه گذرتون از نیشابور رد میشه…..
طبق آخرین تغییرات در حریم شهر نیشابور و بر اساس سرشماری سال 1390 جمعیت نیشابور 276089 نفر که بیست و ششمین شهر پرجمعیت کشور می شود. روستاهایی مانند سراب کوشک و صالحی و رحمت آباد چنبران که واقعا هم به شهر نیشابور متصل اند به طور رسمی جزیی از شهر نیشابور شدند. و نیشابور و حومه آن حدود 280000 نفر جمعیت دارد.
در مورد مشاهیر شهر که کمال الملک و عطار نیشابوری نیستند مگه یک نفر بخواهد بره قبر خیام و عطار رو زیارت کنه نگاه میکنه که ببینه اون از کدوم شهر بعد میره زادگاهش واسه زیارت پس اگه اینجور باشه همه باید برای زیارت امام رضا و امام علی برن مکه چون اونا اصلشون از مکه هست و فقط تو مشهد و نجف دفن شده اند .
اگر چناران بزرگ ترین شهرک صنعتی فعلی روداره بعد از چند سال که شهرک صنعتی عطار رونق پیدا کنه دیگه اسمی از چناران نمی مونه در ضمن نیشابور دو تا شهرک صنعتی دیگر هم دارد.
اگه سبزوار تونسته چند تا از بخش هاشو جدا کنه به خاطر وسعت زیاد سبزوار بوده چون همین سبزوار فعلی از نیشابور بزرگ تره
ولی انصافا سبزوار اگه استان بشه حقشه چون مسئولان شهرشون دارند به حرف هایی که میزنند عمل می کنند ولی ما نیشابوری ها که تو سایت ها داریم خودمون رو میکشیم مسؤولان شهرمون فقط به دنبال منافع شخصی اند مثل شاهان قاجاریه و اهمیتی به نیشابور نمی دهند و پیشرفت های فعلی نیشابور و ساختن اماکن پزشکی و … همه خصوصی اند و شهری که از بوشهر و سنندج و شهر کرد که مرکز استان هستند جمعیت و توانایی بالایی داره امکاناتش در حد شهری است که هنوز ده ساله شهر شده .
شخصی که خود را نیشابوری نامیده بسیار تابلو بوده که سبزواریه دو ساعت و زد که از آخرین بگه از دروغ سبزوار بزرگتره، زرشک مگر توخواب، عالم آدم میدونند نیشابور بزرگتره، مصداقش جمعیتش،وابادانیش،
زنده باد استان بینالود،
اگه به دلایلی که سبزواری ها میگن باشه … روستای ملخدره علیا باید ده سال پیش استان می شد.
بسیار آموزنده
همه نیشابور رو با فرهنگ و ادب پروریش می شناسند اگه جواب شما رو با ادبیات خودت نمیدن فقط واسه اینه که نیاز به زمان داری واسه یک رشد صحیح راستی دوست من فرمانده قیام سربداران هم نیشابوریه که برو بجای فحاشی تاریخ بخون
شما نیاز به زمان داری عزیزم واسه رشد مقصر شما نیستی اون بزرگترا هستن که راستشو بهت نمیگن
چرا کسی نظر نمیذاره ؟ چرا دعوا نمی کنین ؟
حوصله مون سر رفت
آیا درست هست که کلا مردم خراسان بدجنس و انتقام جو هستند؟
چه مناطقی بیشتر؟
سلام
چرا اینقدر تو سر هم میزنین؟
حالا مثلا نیشابور یا سبزوار یا هر شهر دیگه تو ایران چه گلی به سر دنیای امروز زده که این همه براش تعصب دارین؟
هیچ کدوم از این شهرها اگه نباشه هیچی از کار دنیا لنگ نمیشه. حالا این که قدیم ها چی بودن و چه کردن که دردی دوا نمی کنه. برید به جای حرافی و توهین به هم کاری کنید که در عمل دیده بشه رو مملکتمون تعصب دارین.
شما اومدید تو این سایت نظر میدید خوب چرا توهمون سایت اسرار نظر نمیدید تا جوابتونو بدن شاید ترسیدید؟؟؟؟؟؟ چه بخوای چه نخوای آش ماستی سبزواره……… واقعیت تلخه دیگه اگه مردید فقط تو سایت اسرار کامنت بزارید……….اگرررررررر مردید
ینی شما یه سایتم برای شهرتون ندارید که…..
ملاهادی سبزواری رو میگن حکیم سبزواری! بابا جمع کنید. اینقدر حسادت میکنید که اگر از کل ایران بپرسین فهمیدن شما چقدر حسودین.
نگاه میکنن ببینن نیشابور چکار میکنه سریع تقلید کنن.
این قدر چرت و پرت گفتین که دروغای خودتون رو خودتون باور کردین.
با تقسیم خراسان بودجه منطقه خراسان زیاد نشد بلکه در مجموع کم هم شد.پس انقدر با هم دعوا نکنین.چون به سود استان های دیگه هست.
وقتی که خراسان تقسیم نشده بود،8درصد بودجه بهش می رسید.با تقسیمش،بودجه سه خراسان در مجموع 4درصد شد!پس انقدر با هم دعوا نکنین و فکر نکنید که تقسیم یک استان به سود شماست.چون که بیشتر غیر خراسانی ها سود می برند.
میشه الکی حرف نبافید؟
نیشابوری یه عمر با حسودی جلوی استان شدن سبزوارو گرفتن تا ابدم ادامه میدن ….
به جای اینکه استان شدن سبزوار از نون شبتون واجب تر باشه و بتونید شبکه جدا و بودجه جدا بگیرید هی سنگ میندازید
سلام من نه نیشابوری ام نه سبزواری نه کاشمری.. من مشهدی ام و فقط یبار برای تفریح به بوژان نیشابور سفر کردیم و یبارم به ابشارش ولی متاسفانه سبزوار رو تاحالا ندیدم.. نظری نمیخوام در مورد هیچکدوم ازین شهرستان ها بدم چون اطلاعی ندارم درباره مردمشون و برخوردی هم نداشتم. فقط برام جای تعجبه که چرا باید مردم یک کشور یک استان و همسایه همدیگه انقدر باهم سر جنگ داشته باشن و به هم توهین کنن. یک کامنت از نیشابور اول جامنت ها بود و به ترتیب فحاشی هاو توهین ها از سبزوار و سایر شهر ها به نیشابور بود که واقعامایه تاسفه برا فرهنگ کینه و نفرتی که بین شهرهای ایران هست. فرهنگی که همه باید همدیگر رو مسخره کنیم و به هم توهین کنیم که خودمون رو بهتر و بالاتر نشون بدیم.. همونطور که درباره شهرهای مختلف ایران جوک های ناپسند و تحقیر امیزی ساخته میشه. چرا ما ایرانیا به همدیگه رحم نداریم؟ چرا تحمل وجود همدیگرو نداریم؟ چزا انقدر با هم دشمنیم؟ ایا فک میکنین با نابود کردن همدیگه به ارامش و خوشبختی میرسیم؟ این کینه و نفرت و دشمنی از هموطنتون از هم استانیتون از کجا میاد؟ اززششو داره که همدیگرو ناراحت کنیم و ازار بدیم با حرفامون فقط بخاطر اینکه هرکسی به طور ناخواسته تو یک خونواده و تو یک شهرستان متفاوت متولد شده؟ ما تحمل دیدگاه های مختلف؛ ادیان مختلف؛ فرهنگ متفاوت؛ زادگاه های مختلف رو نداریم.. همیشه در حال ازار دادن همدیگه هستیم. واقعا مردم بیماری هستیم ما ایرانیا.. خیلی زشته که اینجوری تو جون هم افتادین! حالا یکی کمبود آب داره یکی بجاش مضرات صنایع رو تحمل میکنه و خدمترسانی ازون طریق میکنه.. یکی بجاش دانشجو ها رو میپذیره.. یکی دیگه تو کشاورزی نقش داره.. ما همه مکمل همیم دشمن هم که نیستیم! هرکدوم ازین موارد نباشه زندگیامون میخوابه! پس انقد باهم سر جنگ نداشته باشین عزیزان.. هرکی این کامنتا رو بخونه ازین حجم کینه و نفرت مات و مبهوت میمونه!
دوستانی که دم از فرهنگ و ادب میزنید و میخواهید برتری خودتون رو نسبت به رقیب ثابت کنید
یک بار پیام های که نوشتین رو بخونید
نیشابور سبزوار تربت حیدریه کاشمر و …
شدین مثل دوران جاهلیت . اون میگه شهر من اون یکی دیگه هم میگه شهر من
مدیر سایت هم که بدش نمیاد از این دعوا
بلاخره سایتش باید یه جوری دیده بشه
سلام خب اگه همه نظرهاتون تموم شد .بگم که من نیشابوری هستم پرچم ما نیشابوری ها هم تو ایران هم خارج از ایران بالاس شما اگه خارج از ایران رفته باشید بگین نیشابوری هستین طرف خارجی میدونه نیشابور چی بوده چه کرده و چه تاریخی داره وتمام. حالاهم دعوانکنید. همه امتیازها مال شما من میگم اصلا سبزوار استان چیه بشه یک کشور بشه کاشمر هم بشه پایتخت تربتم بشه استان بشه ما نیشابوری ها هیچی نمیخایم و برای شما ارزوی موفقیت داریم در رویا هاتون خوش باشین کیف کنید والا بخدا وقتی وقتش برسه همه چیز مشخص میشه.
شما نیشابوریها اینقدر باغالی خوردید که سردی گرفتید اگه سبزوار خشکه واب نداره پس جمعیتش از کجا نون در میارن شما که خرجی نمیدی دوما سال ۲۰۲۰از توی خیابوناتون گله گوسفندان خران رد میشه لهجه که نگو افتضاح به پریدن میگن وچیم
کاش نگارنده ونویسنده بیشتر تفکر میکرد وشایعه ورویای خویش را اینقدر عجولانه بیان نمیکرد تربت حیدریه و نیشابور که خودشان مرز مشتترک با مشهد دارند وهر نوع تقسیم شهرهای دور را بیشتر در حاشیه نگه میدارد چ خوبست اگ بناست استانی تشکیل شود ۱_با مرکزیت سبزوار
۲_ بامرکزیت کاشمر که میتواند حتی طبس را به جمع خود اضافه کند
۳_استانی با مدکزیت تایباد واین تقسیم محرومیت را از چهره منطقه دور میکند
بهترین راه اینه که کاشمر استان بشه و اینا بیان زیرمجموعه ما. در غیر اینصورت فقط سبزوار بقیه شهرکم نیستن.
ازحافظان قرآن ومداحان وشاعران کشوری هستم بازم افتخار میکنیم به تربتی بودنمون چون اونقدرمرد هستیم وغیرت وشعورداریم که اولا خارجی راه نمیدیم وجرات ندارن بیان تربت دوما اولین شهری هستیم که باغیرت شاه رو بیرون کردیم وازقدیم اولین قربانیان حمله به مغولان رو دادیم.شهرستان معروف جهانی هستیم وتمامی منابع دنیا رو داراهستیم نیاز به هیچ شهروکشوری نداریم بلکه اونهابه مانیازدارن سپس اونقدر شعور داریم که بحث نکنیم
اهای فلانی که گفتی تربتی بد ذات همون آب ونون وپوشاکی که توی تنت داری رو از تربت داری اگه بهت نمیدادیم لخت بودی
اهای نیشابوری باقالی خوری که به تربتیاتوهین کردی کمتر لاف بزن که بیشتر خراب نشی
اگه بخوایم حساب کنیم خودتربت یه ملت وابرقدرته اگه بخواد میتونه پرچم کل شهرهارو بکشه پایین
درضمن ماتربتیا وکاشمریهاوسبزواریا باهم یکی هستیم بخوایم حساب کنیم تربت ازهمه بزرگتره وجهانیه برید کمی تاریخ بخونید وگوگل سرچ کنید تاتربتیارو بهتربشناسین
اینم بگم ماتربتیا الکی وقت برای کلکل نمیزاریم بلکه باغیرت عمل میکنیم فکر کنم خوابین چون تربتیا شهرستان بزرگشون رو ساختن وان شاء الله به همین زودیا استان میشه مامرد عمل هستیم نه حرف مفت.البته اینم بگم من هم تربتی هم کاشمری وهم تهرانی هستم
زنده بادوطنم تربت باغیرت.استان شدن لیاقت میخواد که متاسفانه نیشابوریای بدذات ندارن
هرسوالی داشتین پیوی تلگرام درخدمتم
Lanat_0412
واقعا برای همه تون متاسفم ک اسم خودتونو بحساب گذاشتین انسانولی بویی از انسانیت نبردین از حیوون پست ترین از جمله کاشمری های پابرهنه ک نمک تربت رو میخورن ونمکدون میشکنن خب بی عرضه هازمانی بود دمپایی نداشتین تربتیا بهتون دمپایی دادن حالا خایمال نیشابوریا شدین آخه نیشابور چی داره ک وطن فروشی وتن فروشی میکنید ؟خاک توسرتون خجالت بکشید فکرکردین شماکاشمریای پابرهنه ونیشابوریای باقالی خور ودزد با مغلطه میتونید پیشرفت کنید عمرا .خوشبحال تربت وسبزوار ک بجای بچه بازیا ومغلطه الکی عملی انجام میدن واسا پیشرفت شهرشون مثل مرد نه اینکه اینجا فقط انگار سنگ پا گم کردین مثل حمام زنانه مغلطه میکنید گمشید بجای اراجیفی بفکر خودتون باشید .کاشمریا ونیشابوریا ک اصلا نباید حرف بزنن خجالت باید بکشید ک شهر کوچکتون ک جوجه وپشمم حساب نمیشه به رخ مردم میکشید تربت وسبزوار مثل شماها التماس نمیکنن برای استان شدن شما یه تربتی وسبزواری ک ازشون بد میگید پیداکنید اینجا .خودتون از حیوون پست ترین بعد به تربت وسبزوار توهین میکنید بویی از انسانیت نبردین نه کاشمریای نمک نشناس ونه نیشابوریای بدذات ودزدباقالی خور. فرهنگتون درحد حیوانم نیست پس لیاقت شهر رو ندارید چ برسه استان.همه ملت آزادی الانشون وامنیت الانشون رو مدیون تربتیا هستن مثل اینکه یادتون رفته تربتیااولین کسانی بودن ک بارژیم شاه جنگیدن شهیددادن تاشما نمک نشناسها در امنیت باشید .من از مشهد وتهرانم رای من فقط تربت وسبزواره ک لیاقت استان شدن رو دارن نه کاشمریاونیشابوریا ک نمک نشناسن ووطن فروش وآدم فروشن تربت هم قطب زعفران وطلا وابریشم و…جهانه بزرگترین شهر درخراسانه بزرگترازهمه شهرها بجای مغلطه تاریخ بخونید تا بهتر تربت رو بشناسید متاسفم ک عقب مانده اید وخارجیا هم باید مسخرتون کنن چون سوادواطلاعات وعقل ندارید واسه همینه ک شهرتون پیشرفت نکرده
تربت ک استانه هیچ غیرازاون واسه خودش ملته اگه تاریخ خونده باشید غیراز نیشابور ک حومه مشهده مابقیه شهرها بجز سبزوار همه زیرمجموعه تربت بودن ک الان واسه خودشون شهرشدن همه اینها رو مدیون تربت هستین فقط کافیه ما تربتیا آب وبرق رو قطع کنیم کاشمریا ونیشابوریااز تشنگی طلف میشن پس برید خداروشکر کنید ک بهتون امکانات دادیم ان شاءالله جادا حرم تاحرم ساخته میشه ونیشابور میفته تو نقطه کور وناپدیدمیشه حالا هرچی خودتونو جر بدین کسی بهتون محل سگ هم نمیدن وان شاءالله ساخته میشه پس زیاد زور نزنید 😄😄😄
بسه دیگه بابا چ خبرتونه اینجوری ب سر کله هم پریدید به نظر من باید کل شهرستانهای خراسان رضوی هر کدوم مثل قم واسه خودشون هم استان باشن هم شهر مثلا استان نیشابور شهر نیشابور سبزوار و مشهد و تربت همه و همه اینقدر دعوا نکنید دیگه بچه شدین همتون من خودم به عنوان یه مشهدی اصلا برام مهم نیست قراره چی بشه حاضرم مشهد بشه زیر مجموعه فریمان یا سبزوار یا نیشابور اصن فرقی نداره بگن شهرستان خراسان با مرکزیت مثلا نیشابور و مشهدم یکی از شهرستانهای این آستانه والا
باسلام خدمت هم وطنان خراسانیم، اول از همه باید خدمتتون عرض کنم بنده تبریزیم ،استان آذربایجان شرقی، شاید در ظاهر این موضوع اصلا ربطی به من و استانم نداشته باشه، ولی ازآنجایی که شغل بنده طوریه که اکثرجاهای استان خراسان رضوی رو رفتم میشه گفت ۹۹ درصد استانتون رو از نزدیک دیدم، نظرات اکثرتون رو خوندم خواستم بنده هم بشما یک پیشنهادی داده باشم. از بین سه تا شهر نیشابور،سبزوار،تربت عرض کنم اینکه دوتای دیگر تحت پوشش دیگری باشندبنظرم امکان پذیر نیست و نخواهدشد، چون ازبین این سه شهر هیچ کدوم برتری کامل نصبت به اون یکی نداردکه به قاطعیت گفت حتما باید فلان جا مرکز استان جدید بشه، مثلا یکیشون جمعیتش زیادتره ولی امکاناتش خیلی پایینه، اون یکی امکاناتش خوبه جمعیتش پایینه ،یکیش تاریخ و پیشینه داره ولی ازالان معلومه که مرکز بشه هم به شهرهای دیگر استانش رسیدگی نخواهد کرد. بنظر بنده حقیر بهترین راه ممکن ترین راه ایجاد سه تا استان کوچکتر با مرکزیت جداگانه که هریک ازین سه شهر نام برده میتونن مرکز استان خودشون باشن.
اونی ک اومد ب کاشمر توهین کرد واقعا خاک بر سرت…مگه ما ب شهر بی اب علفت توهین کردیم پلشت کثافت